در واقع نماز در اعماق تاریخ انسان ریشه دارد و در تمامی زمانها و جامعههای بشری و به تناسب باور خداشناسی او که امری فطری است، وجود داشته و همانند آن جلوههای متفاوتی به خود پذیرفته است.
۲-۱-۴ اشکال نماز
نماز یکی از عبادات مهم در اسلام، بلکه در تمام ادیان است. دعاها و نیایشها، در سراسر جهان و همهی سنتها از تمدن شرق تا غرب، از سنتهای شفاهی ادیان بدوی تا اعتقادات جهانی متون مقدّس وجود داشته است.
در واقع اشکال نماز را میتوان به «سرود ملی کشورها تشبیه کرد، با تفاوتی در معنا و در جهت بخشیها، اینکه یک کشور برای پایدار کردن اصول و ایدهآلهایش سرود ملی خود را - که خلاصهئی از شکل مورد قبول زندگی و ایدهآلها و اعتقادات آن است- واجب می شمرد.» ( خامنه ای، بیتا:۱۱)
روح پرستش در همهی ادیان جریان دارد « اما در شکل و نوع پرستشها تفاوتهای زیادی دیده میشود؛ یکی تفاوت در معبودها، و دیگری در شکل و شیوهی عبادت است.» ( قرائتی، ۱۳۷۶: ۱۰)
نیایش در همهی مذاهب، به عنوان یک اصل مهم و یک نیاز ضروری محسوب میشود و «تنوّع بزرگی که در شکلهای دعا رخ مینماید، بازتاب تغییر در فرهنگها، مذاهب و انسانهایی است که آن نیایشها را آفریدهاند.» ( مآبی، ۱۳۸۳: ۸)
اگر چه عدهای ماه و خورشید و حتی حیوانات را میپرستیدند، در واقع تسکین آلام درونیشان، گرایش به نوع خاصی از پرستش میشد. به بیانی دیگر میتوان گفت درک اندیشهی آنان همان عبادت را میپسندید و بدان میپرداخت، در واقع معبودشان را چیزهایی میدانستند که در زمان خودشان ارتباط درونی بیشتری با آنها برقرار میکردند.
بدین ترتیب بسیاری از نیایشها «مشهور و عامپسندند و بسیاری دیگر آمیزهای از عشق و شیفتگی ژرف. برخی از دعاها به دلیل صراحت و سادگیشان زمزمه میشود و برخی دیگر را به دلیل پیچیدگی و ادیبانه بودنشان واگویه.» (همان)
اشکال پرستش و هنرها و سلیقههای متفاوتی که با هزینه های سنگینی در ساختمان کلیساها، کنیسهها، معابد هندوها و مساجد به کار برده میشد همه و همه جلوههایی از شکل پرستش در ادیان است که گاهی با جانفشانی به خاطر افراد، قربانی کردن و … نمود پیدا میکرد؛ چه بسا تفاوت در شکل پرستش، روح پرستش را خدشهدار نمیکند.
۲-۱-۴-۱ نماز در ادیان بدوی
ادیان مانند هر واقعه یا ظهوری تاریخ مشخص دارد ولی بیشتر آنها کامل نیستند و همواره در رشد هستند و در هر رشدی، حقیقتی نو در برابر کهن قرار میگیرد و هر دین در خود صورت باقی ماندهای از دین کهن دارد.
نماز و پرستش گوهر همهی ادیان است و دین منهای آنها قابل تصور نیست.
در ادیان بدوی انسان در ابتدا ملقب به نئاندرتال و در عالیترین سطح فرهنگ عصر حجر قدیم به «کرومانیونها» و از ۱۰ هزار تا ۳ هزار سال ق.م؛ در دورهی جدید حجری، نئولیتیک، نام داشته است.
« در ادیان بدوی و در بعضی از آثار و اشیاء که در قبور انسان نئاندرتال[۴] یافت شده، حاکی از نوعی اعتقادات آنهاست. آنها در مدفن اموات خود غذا و طعام و همچنین حربههای سنگی دفن میکردهاند که بیانگر این مطلب است که در فکر آنها جرثومهی پرستش ارواح (آنیمیزم) برای نخستین بار تکوین شده و این عالیترین مرتبهی تفکرات عقلانی آنان بوده است.» (ناس، ۱۳۵۴: ۵)
قدمت حضور انسان در زمین و باورهایش میرساند که بشر اولیه به گونهای اعتقادات دینی داشته است و «نخستین درک اقوام اولیه از موجودات مافوق طبیعت، درک احوال مردگان است، که بر حسب این فکر از آنچه در عالم رؤیا و خیال دیده است، اشباح و ارواح را تصور میکند و در برابر آنها عباداتی بجای میآورد که همان آئین پرستش نیاکان است.» ( قدیانی، ۱۳۸۴: ۲۹)
در واقع انسان در عصر احوال ابتدایی، ایمان به وجود ارواح و موجودات خیالی را تا مرتبه و مقام الوهیت بالا برده و آنها را پرستش و عبادت میکردند.
در سطح عالیتر آن، «کرومانیونها» در اروپا و آفریقا هستند که به زندگی بعد از مرگ در وجهی دیگر اعتقاد داشتند؛ آنان زندگی در عالم خاک را ادامهی زندگی در این جهان میپنداشتند، به همین سبب اجساد مردگان را با اسلحه و زیور آلات و انواع اغذیه به خاک میسپرده اند. (ناس، ۱۳۵۴: ۶و۸)
در دورهی جدید حجری؛ یعنی در عهد فلز و زغال سنگ در عقاید دینی تحولات تازهای به ظهور رسید و به موازات آن مراسم دفن اموات اهمیّت و فروع بیشتری پیدا کرد. کشف آثار سنگی یادگاری از این دوره به یک رشته امور عقاید مذهبی آن مردم باستانی مربوط بوده است که شاید آنها نشانیهای محل تجمّع، برای مناسک عبادتهای ابتدایی یا رمزهای انجام قربانی باشد. (همان :۸ و ۹)
در این دوره پرستش مظاهر طبیعت نیز، انواع مختلف دارد، از آن جمله سنگ پرستی یا عبادت احجار که بیشبهه نمایندهی ماه یا آفتاباند و هر کدام به نحوی ستایش و پرستش میشود. علاوه بر آن گیاهپرستی یا عبادت نباتات و اشجار در نزد تمام امم بدوی جهان از جمله نواحی شمالی اروپا عمومیّت دارد، از سوی دیگر جانور پرستی یا عبادت حیوانات، عنصر اصلی و مادهی ابتدایی مذاهب اقوام بدوی؛ همان «توتمیزم» است و این پرستش ناشی از آن است که حیوانات و جانواران را به طور فوقالعاده در زندگانی بشر مؤثر میدانند. از جمله عبادات بهنسبت تازهتر، پرستش «عناصر عالم» مانند خاک، باد، آتش و آب است که همهی آنها را به صورت کلی و مطلق محل پرستش و عبادت قرار میدادند. (همان : ۹و ۱۵)
در واقع بشر ابتدایی از زمانی که خود را شناخت، دریافت که در برابر نوعی روابط ویژهی بشری قرار داشته و از این که کمکهایی را از نیرویی فراطبیعی خود دریافت کرده باشد، مسرور گردید و به یک بینش متوسّل شده و در هر زمانی به نیرویی قایل گردیده و از آن یاری و کمک خواسته است و لذا آن نیروی فوق العاده را پرستیده و میپرستد.
انسان به نیروی ماوراء خود ایمان داشته و بسیاری از باورهای فرهنگی آنان از اینگونه گرایشهای ماوراءطبیعه سرچشمه گرفته است.
۲-۱-۴-۲ دین زرتشت
غریزهی اعتقاد به عالمی روحانی مانند دیگر نعمتهای خدادادی در اندیشهی همهی انسانها از هر کیش و آیینی مشترک است. زرتشت قدیمیترین پیامبر آریایی است.
« کتاب مقدّس و آسمانی زردشتیان، اوستا[۵] و مهمترین قسمت اوستای موجود در زمان ما، یسنا[۶] است.» (ناس، ۱۳۵۴: ۳۰۰)
«یسنا به معنی نیایش است و سرودهای گاتها که قدیمیترین قسمت کتاب اوستا است در این جزء قرار دارد.» ( قدیانی، ۱۳۸۱: ۱۰۹)
« قسمتهای دیگر اوستا یعنی ویسپرد[۷]، وندیداد[۸]، یشتها[۹]، (نغمات ستایش) و خرده اوستا در مرتبهی وثوق به پای «یسنا» نمیرسند.» (ناس، ۱۳۵۴: ۳۰۰)
« زرتشت به خدای یکتایی قایل شد که او را «اهورا مزدا» یعنی «دانای توانا» میخواند، در پیش او همهی خدایان آریایی و غیر آریایی و موجودات شریر و تاریکی و جانوران درنده و بیماریها و رنجها و مرگها در شمار دیوان محسوب میشدند.» (قدیانی، ۱۳۸۱: ۱۰۳)
در واقع اهورا مزدا نخستین و باستانیترین تجسّم فکری یک معنویت یگانه است که ایرانیان در آغاز هزارهی یکم پیش از میلاد به او نیایش بردهاند.
در هر دینی متناسب با تلقی و درک آن دین، شیوه ها و شکلهایی برای راز و نیاز با معبود وجود داشته است. « زرتشتیان را پنج نماز است که در هنگام طلوع آفتاب و ظهر و عصر و اول شب و زمان خفتن اجرا میکنند. بعلاوه هر یک از شب و روزهای ماه، سرودهای ویژهای دارند که مجموعهی آنها را در «خرده اوستا ویسنا» میتوان یافت .» (راشدی، ۱۳۸۰، ج۱: ۲۹)
« نماز ایشان رکوع و سجود ندارد و در کیش زردشتی روزه نیز وجود ندارد و به جای آوردن آن امری حرام شمرده میشود.» ( قدیانی، ۱۳۸۱ :۱۱۵)
« از تشریفات و آداب عبادات و اعمال مذهبی از مذهب اصلی زردشت چیز مهمی باقی نمانده، همین قدر معلوم است که زردشت رسوم و مناسک آریانهای قدیم را که مبتنی بر اعتقاد بر سحر و جادو و بتپرستی بوده و رو به زوال میرفته به کلی منسوخ فرموده است، تنها یک رسم و عبادت از زمان زردشت باقی مانده است و آن، چنانکه گفتهاند وی در هنگام انجام مراسم پرستش در برابر محراب آتش مقدس به قتل رسید و در هنگام عبادت جان سپرد.» (ناس، ۱۳۵۴: ۳۰۹)
در یکی از سرودهای گاتها آمده است که زردشت میگوید:
« هنگامی که بر آذر مقدّس نیازی تقدیم میکنم خود را راست کردار و نیکوکار میدانم.» (همان)
« زردشت خود، آتش را نمیپرستیده بلکه او آتش را یک رمز قدوسی و عطیهی یزدان و نشانی گرانبها از اهورا مزدا میدانسته که او آن را به آدمیان کرامت فرموده است که به وسیلهی آن به ماهیّت و عصارهی حقیقت علوی خداوند دانا پی میتوان برد.» (همان : ۳۰۹ و ۳۱۰)
اکنون نمونهای از نخستین سرودها و ترانهها که از تاریخ کهن و باستان به یادگار مانده است و به معبود و مقدّسات اختصاص دارد ناشی از برگزینی و حسن سلیقهی آدمی نسبت به خالق خویش است:
« ای اهورا مزدا ! ما در نماز تو شادمانیم.
ما خواستاریم که نمازگزار باشیم.
ما ستایش را بر پای ایستادهایم.
دارایی و هستی خویش را بدین نماز میسپاریم.
تا ما را پناه و پرستاری و نگاهبانی و پاسداری بخشد.
ای اهورا ! این را از تو میپرسم،
مرا به درستی ] پاسخ[ گوی: چگونه باید باشد نیایش فروتنانهی دلدادگان تو؟…» ( دوست خواه، ۱۳۸۴، ج۱: ۲۶۳)
۲-۱-۴-۳ دین یهود
« یهودیان از سامیها هستند و سامیها یکی از اقوامی هستند که آنان را از اعقاب سام، پسر نوح میدانستند.» ( قدیانی، ۱۳۸۱: ۱۲۷)
« کتاب عهد عتیق [۱۰] در واقع یک سند کامل و متن متقّن تاریخ آن قوم و کاملاً صحیح و موثّق است و پرده از روی فرهنگ گذشتهی ساکنان آن سرزمین برداشته است.» (ناس، ۱۳۵۴: ۳۲۵)
دین یهود مانند دیگر ادیان، عقاید و آداب و عادات خاصی داشته است:
« حیات قومی عبرانیان از مرحلهی پرستش ارواح - آنیمیزم[۱۱] و ایمان به قوای طبیعی[۱۲] شروع شده و به تعدّد آلهه[۱۳] منجر گشته و عاقبت به توحید [۱۴] منتهی میگردد و هر یک از این اعتقادات همچنان در مراحل بعدی، اثری باقی گذاشته است.» (همان : ۳۲۶)
توحید در باور یهودیان در پرستش خدای تعالی معنا پیدا میکند.
در اصول تعالیم یهود «یهودیان معتقد به خدای یکتا هستند که او را «یهوه» میگویند که به معنای خداوند هستی است و چون آن نام از أسماء أعظم است، از جهت آنکه بیاحترامی در ذکر آن اسم نگردد آن نام را یهوه نوشته و ادیانی به معنای خداوندگار ما میخوانند.» (قدیانی، ۱۳۸۱ : ۱۳۳)
نمازها در ذات خود در سراسر دنیا و در هر کشور و در هر آیین و مذهبی از شباهتهای خاصی برخوردارند.
«نماز یهودیان به دعا نزدیکتر است. یهود در ساعات سوم و ششم و نهم روز و در ساعات اول شب و آخر شب و هنگام تناول غذاها، دعاهایی دارند، نماز یهود از رکوع خالی است.» (راشدی، ۱۳۸۰، ج۱: ۲۸)
موضوعات: بدون موضوع
[پنجشنبه 1400-07-29] [ 01:15:00 ب.ظ ]