● ایده ها را منتقل می کنند و مشکلات را به مسائل سیاستی تبدیل می کنند.
● از طریق رسانه های نوشتاری و الکترونیکی به تفسیر مسائل، وقایع وسیاست ها می پردازند وفهم مسائل داخلی وبین المللی را برای عموم تسهیل می سازند.
● جهت تبادل ایده ها و اطلاعات بین سهامداران سیاستی[۱۵] اصلی فرایند سیاستگذاری اقدام به برگزاری نشست های سازنده می نمایند.
تصویر درباره بازار سهام (بورس اوراق بهادار)
● ساخت شبکه های مسئله[۱۶] را تسهیل می کنند.
● نیاز کارمندان قوای مقننه ومجریه را برآورده می کنند.
● خرد جمعی، خط مشی های اجرایی استاندارد وبازرگانی نظیر بوروکرات ها ومقامات منتخب را به چالش می کشند.
اقداماتی را که برای اجرایی کردن این نقش ها بکار گرفته می شود عبارت است از برقراری توازن بین تحقیق، تحلیل وامداد[۱۷]. کانون های تفکر به اقدامات مختلف دیگری نیز مبادرت می ورزند از قبیل: چارچوب بندی موضوعات سیاستی، انجام تحقیق وارائه تحلیل، نوشتن کتاب ومقاله وخلاصه سیاستی، (مونوگراف)، ارزیابی برنامه های دولت، انتشار نتایج تحقیقات (سخنرانی در برابرکنگره، حضور در رسانه ها )، سازماندهی اقدامات امدادی مختلف، ایجاد شبکه های ارتباطی وبرگزاری کارگاه های آموزشی، برگزاری سمینار، ارائه خلاصه تحقیقات وحمایت از مقامات ارشد دولتی زمانی که خارج از دولت هستند. کانون های تفکرطیف متنوعی ازموسساتی هستند که به لحاظ اندازه، مالی، ساختارودامنه فعالیت ها با یکدیگر متفاوت هستند.(McGann,2007,P.4)
ب)دلایل گسترش کانون های تفکر درایالات متحده امریکا
یکی از بخش های اصلی رویداد دموکراتیک ایالات متحده امریکا تمایل شهروندان به ایجاد موسسات وانجمن های مستقل ازدولت جهت تأثیرگذاری بر فرایند سیاستگذاری بوده است. وجود این تمایل درایالات متحده امریکا سبب شده است تا طیفی ازموسسات غیرانتفاعی وانتفاعی با هدف اصلی تأثیرگذاری برسیاستگذاران تأسیس شوند. (Esterbrook,1986,P.66) درقرن بیستم نیاز به تحلیل وفکر مستقل را موسسات تحقیق سیاستگذاری پاسخ گفتند. درواقع شکل گیری موسسات مستقلی که توسط کمک های مالی خصوصی به تحقیق سیاستی وارائه ایده ها ونظرات خود می پرداختند پدیده ای کاملاً امریکایی است که این خود ریشه در سنت های بشردوستانه، دموکراتیک وکثرت گرا دارد واز اوایل قرن ۱۹ این پدیده درایالات متحده امریکا مشهود بوده است.
درعرصه سیاسی امریکا موسسات تحقیق سیاستگذاری عمومی پل بین جامعه سیاسی وعلمی هستند(Lindquist,1989,P.71) موسسات غیرانتفاعی مستقل از دولت عمل می کنند وازهیچ منافع یا حزب سیاسی خاصی حمایت به عمل نمی آورند. این ویژگی جامعه تحقیق سیاستگذاری سبب شده است نه تنها درفرایند سیاستگذاری جایگاه ویژه ای را کسب نمایند بلکه درزمینه تأثیرگذاری وگسترش نیز شاهد رشد چشمگیری باشند. اهمیت واستقلالی که موسسات تحقیق سیاستگذاری عمومی در ایالات متحده امریکا ازآن برخوردار هستند به دلیل ویژگی کثرت گرایی ساختار سیاسی امریکا است.
نلسون پولسبی[۱۸]معتقداست “علت این که موسسات تحقیق سیاستگذاری عمومی درایالات متحده امریکا از شمار وموفقیت چشمگیری برخوردارند به انعطاف پذیری، نفوذپذیری وکثرت گرایی امریکا برمی گردد” .(Polsby,1983,PP.14-16,58-59) نظام سیاسی ایالات متحده امریکا کاملاً نفوذپذیر می باشد ودرآن بازیگران سیاسی ونقاط دسترسی بسیارزیادی وجود دارد چراکه احزاب سیاسی وحکومتی برفرایند سیاستگذاری کنترل ندارند. پولسبی این گونه استدلال می کند: ” برخلاف دیگر حکومت ها، ایالات متحده به موسساتی نظیرکانون های تفکر این مجال را داده است تا برموسسات وافرادی که در شکل گیری سیاستگذاری نقش دارند تأثیرگذارباشند”.اگر این استدلال رابادیدگاه جیمز اسمیت که می گوید”امریکایی ها برای برخورداری ازفرایند سیاستگذاری کارآمد ومنطقی تمایل زیادی به بهره گیری ازکارشناسان بیرونی دارند”پیوند دهیم درخواهیم یافت که چرا این موسسات با چنین سرعت شگفت آوری رشد کرده اند.(Smith,1991,P.34)
کانون های تفکر درمسائل عمومی دارای درجه خاصی از بی طرفی هستند. این رویکرد منطقی وبی طرفانه درتحقیقات سبب شده است تا توانمندی این موسسات را درجامعه سیاستگذاری افزایش دهد. نقش کانون های تفکر در ایالات متحده امریکا نسبت به دیگر جوامع دموکراتیک منحصربه فرد است چراکه درکشورهایی نظیر آلمان وژاپن احزاب سیاسی درفرایند سیاستگذاری تأثیرگذار هستند واعمال نفوذ می کنند. دراین زمینه تفاوت بین دموکراسی های غربی وایالات متحده امریکا کاملاً مشهود است. به عنوان مثال، در دموکراسی های پارلمانی اروپای غربی، بسیاری ازاقداماتی که توسط کانون های تفکر انجام می پذیرد دربین دولت ها واحزاب سیاسی نهادینه شده است. وینارد گلنر[۱۹]اظهارمی کندکه” کانون های تفکر درایالات متحده امریکا چهار وظیفه را در فرایند سیاسی انجام می دهند که در دموکراسی های اروپای غربی این وظایف تنها برعهده احزاب،بنیادهای سیاسی وبوروکراسی قرار دارند:تولید ایده وایدئولوژی،شبکه،انتشار،دگرگونی” (Gellner,1990,P.5).درواقع انجام این وظایف توسط افراد وموسسات مستقل خود دلیلی روشن برای تأیید نفوذپذیری دولت ایالات متحده امریکا می باشد. دراروپا فرایند برنامه ریزی سیاستگذاری توسط احزاب سیاسی اصلی، مقامات دولتی وبوروکرات ها کنترل می شود درحالی که در ایالات متحده امریکا تعداد بازیگران درگیر در فرایند سیاستگذاری بسیار بیشتر ومتنوع ترهستند.با توجه به این که پولسبی به مسئله نفوذپذیری نظام حکومتی می پردازد اسمیت [۲۰] معتقد است که این نفوذ پذیری ناشی از تفکیک قوای قید شده در قانون اساسی است که این خود سبب بروزتضادهای بعدی بین قوای مجریه ومقننه می شود.برطبق نظر اسمیت، موسسات تحقیق سیاستی به علت رقابت های بین وزارتخانه ای قادر به ارائه داده ها، تحلیل وکمک تکنیکی ومباحث سیاستی بوده اند.(Smith,1989,PP.181-183)
در چند دهه اخیر رقابت ها بسیار شدت گرفته است وشمار کانون های تفکر سیاستگذاری عمومی افزایش یافته است. درسال های اخیر، عواملی نظیرافزایش چشمگیر تعداد کارکنان کنگره همراه با ساختار کمیته ها و زیرکمیته های مجزا درکنگره وهمچنین بوروکراسی های مستحکم ونقش رسانه ها در فرایند سیاستگذاری، سبب افزایش تقاضا برای تحلیل سیاستگذاری عمومی مستقل شده است که این فرصت مناسبی رابرای سازمان های تحقیق سیاستگذاری عمومی فرآهم ساخته است تابه تحلیل مسائل بپردازند.(Fenn,1989)
اهمیت مطلب این جا است که اکثر آژانس های دولتی وکارکنان کنگره بسیار اندک به تحقیقات مبتکرانه می پردازند و بیشتر به سوی سازمان های دولتی تحقیقاتی، کانون های تفکر وگروه های فشار به عنوان منابع اطلاعات وتحلیل سوق پیدا می کنند (Malbin,1980)، علاوه براین نیاز رسانه ها به بیان دیدگاه های مخالف سبب شده است تا میزان تقاضا برای بکارگیری کارشناسان سیاستی ونظرات آن ها افزایش یابد وبدین وسیله بسیاری ازکانون های تفکر درعرصه ملی مطرح شوند.
درجامعه کثرت گرایی که قدرت غیرمتمرکز واشتراکی است واحزاب سیاسی ضعیف هستند سازمان های تحقیق سیاستی وگروه های فشار نقش موثری را درفرایند سیاستگذاری ایفا می کنند. درطی ۷۵ سال اخیر چند صد کانون تفکر شکل گرفته اند که نقش مهمی را درچارچوب سیاستگذاری درواشنگتن وسراسر ایالات متحده امریکا برعهده گرفته اند هرچه اندازه دولت ها بزرگ تر شده وشمار کمیته های داخلی وبین المللی افزایش یافته است به همان نسبت نیزمیزان تأثیرگذاری کانون های تفکر افزایش یافته است.
ج)تعداد کانون های تفکر درجهان وایالات متحده امریکا
براساس نطرسنجی سال ۲۰۰۹ “برنامه کانون های تفکر و جوامع مدنی [۲۱] “مشخص شد که در جهان ۶۳۰۵ کانون تفکردر۱۶۹ کشور مشغول فعالیت هستند که در این میان امریکای شمالی دارای بیشترین تعداد کانون تفکر می باشد یعنی ۱۹۱۲ کانون تفکر متعلق به امریکای شمالی است که از این رقم ۱۸۱۵ کانون تنها در ایالات متحده امریکا فعالیت می کنند.(McGann,2009,P.6)
جدول۲-۱ تعداد کانون های تفکر در جهان در سال ۲۰۰۹

منبع:((www.fpri.org
امروزه بیش از ۱۸۱۵ کانون تفکر ویا مراکز تحقیقات سیاستی در ایالات متحده امریکا وجود دارند که حدود نیمی از این کانون های تفکر موسسات وابسته دانشگاهی[۲۲] هستند وتقریباَ ۳/۱ آن ها در واشنگتن دی سی مستقر می باشند. آن دسته ازکانون های تفکری که با موسسات دانشگاهی، احزاب سیاسی ویا گروه های فشار مرتبط نیستند را اصطلاحاً کانون های تفکر مستقل وغیر وابسته می نامند.
براساس گزارش ارائه شده توسط تینک تنک دیرکتوری[۲۳] در سال۲۰۰۶ مشخص شد بیشتر کانون های تفکر درایالات متحده امریکا فعالیت دارند وحوزه تاثیرگذاری آن ها عمدتاً سیاستگذاری عمومی می باشد. شمار کانون های تفکردرایالات متحده امریکا از رقم ۵۵ درسال ۱۹۴۵ به ۱۱۰۰ در سال ۲۰۰۶ارتقاء یافته است. ازآغاز قرن بیستم تا پایان جنگ جهانی دوم افزایش شمار کانون های تفکر تقریباً روندی کند را به همراه داشته اند. اما بعد ازپایان جنگ جهانی دوم شکل گیری کانون های تفکر رشد چشمگیری داشته است به گونه ای که درسال ۱۹۶۰ حدود ۹۶ کانون تفکر در ایالات متحده وجود داشته است.
جدول۲-۲ رشد چشمگیر کانون های تفکر رابعد از۱۹۶۰
منبع(www.thiktankdirectory.com)
درپایان هر چهار دهه رشدچشمگیری رادرتعدادکانون های تفکرشاهد بوده ایم. دراواخردهه ۱۹۷۰،۱۶۱ کانون تفکر وجود داشته که این رقم درپایان دهه ۱۹۸۰ به ۳۲۴ رسیده است. تا سال ۱۹۹۰، ۲۷۸ کانون تفکردیگر تأسیس شده است که مجموع کانون های تفکر از ابتدای قرن تا آن زمان را به رقم ۶۰۲ می رساند. از سال ۱۹۹۰ تا ۲۰۰۰، ۳۳۸ کانون تفکر دیگرایجاد شدند که جمعاً رقم کانون های تفکر تا سال ۲۰۰۰ به ۹۴۰ رسید. در اواسط ۲۰۰۶ ،۱۶۰ کانون تفکردیگر شکل گرفتند که تعداد کانون های تفکر را از ۹۴۰ به۱۱۰۰ کانون ارتقاء داد.
د)موضوعات تحقیق:
بسیاری از کانون های تفکر موضوعات ومسائل مختلفی را برای تحقیق در دستور کار خود قرار می دهند، اما برخی از آن ها تنها بر روی یک یا دو موضوع متمرکز وبه تحقیق می پردازند. برطبق نظرسنجی صورت گرفته از۶۸ موسسه تحقیقات سیاستگذاری عمومی ،۶۰ موسسه براساس منافع، موضوعات زیر را به عنوان مهمترین عرصه های تحقیقاتی خودطبقه بندی کرده اند.
٪۴٨ سیاستگذاری اقتصادی
عکس مرتبط با اقتصاد
٪٣٧سیاستگذاری بهداشت
٪٢٩آموزش ابتدایی وراهنمایی
٪٢٧حمایت ازمحیط زیست
عکس مرتبط با محیط زیست
٪٢۶اموربین الملل
٪٢۵سیاست
برطبق گزارش تینک تنک دیرکتری می توان دریافت که کانون های تفکر در ایالات متحده امریکا
درشش عرصه ١)سیاستگذاری اقتصادی ٢)سیاستگذاری بهداشت ٣)آموزش ابتدایی وراهنمایی ۴)حمایت ازمحیط زیست ۵)اموربین الملل ۶)سیاست، به تحقیق وارائه راه حل می پردازند که این موسسات غیرانتفاعی با تمرکزبرحوزه سیاستگذاری نقشی منحصر به فرد را درنظام سیاسی ایالات متحده ایفا می کنند.(Thinktankdirectory,2007)
۲۵ تا ۳۰ کانون تفکر معتبری که در ایالات متحده وجود دارند دارای دستور کارهای متنوع تحقیقاتی می باشند که طیف وسیعی از مسائل سیاستی را در سطوح ملی وبین المللی در بر می گیرند. با این وجود از سال ۱۹۸۰ اکثریت کانون های تفکر جدید تخصصی می باشند. بدین معنا که آن ها تمرکز خود رابیشتر برروی تحقیق در زمینه یک موضوع خاص(از قبیل گرمایش زمین) ویا یک حوزه خاصی ازسیاستگذاری عمومی(ازقبیل امنیت ملی) می گذارند.
اغلب کانون های تفکرنقش درونی ها[۲۴] را ایفا می کنند وجزء جدایی ناپذیر فرایند سیاستگذاری می شوند نظیر رند کورپوریشن[۲۵] و اربن اینستیتیوت[۲۶] که برای سازمان های مهم دولتی به تهیه وانجام تحقیق می پردازند. همچنین آن ها می توانند درنقش بیرونی ها[۲۷] نظیرموسسه سیاست اقتصادی[۲۸] وموسسه هریتیج[۲۹] به فعالیت بپردازند که از طریق انجام تحقیق وتحلیل به دنبال بکارگرفته شدن ایده هایشان در سیاستگذاری می باشند و برای این منظور بطور گسترده ایده های خود را بین نخبگان سیاستی ومردم بازاریابی می کنند. همواره بین این موسسات ودرجامعه سیاستی بین کسانی که معتقدند کانون های تفکر باید بی طرف و علمی[۳۰] باشند وکسانی که بر این عقیده اند که کانون های تفکر بایستی مرتبط سیاستی [۳۱]باشند وبرای برخورداری از ارزش باید به انتشار تحقیقات بین سیاستگذاران بپردازند، تضاد وجود داشته است. البته این تنش دیرینه همواره بین دنیای ایده ها ودنیای سیاستگذاری بوده است. افلاطون درکتاب”جمهوری”[۳۲] این تنش را به خوبی بیان کرده است. وی می نویسد که”هیچ دولت خوبی وجود نخواهد داشت تا زمانی که فلاسفه پادشاه هستند وپادشاهان فیلسوف هستند. “(McGann,2007,PP.5-7)

تاریخچه کانون های تفکر
اکثرتاریخدان ها برسراین موضوع که منشأ احزاب سیاسی وجنبش اصلاحات ایالات متحده امریکا می باشد به توافق رسیده اند. اما درمورد این که اولین کانون تفکر یا سازمان برنامه ریزی سیاستی چه زمانی شکل گرفته است هیچ گونه توافقی بین آن ها بوجود نیامده است. درواقع صرف نظر ازمطالعات صورت گرفته اخیردرزمینه کانون های تفکر درقرن بیستم(Smith,1991) محققان انگشت شماری تلاش نموده اند تا درمورد گسترش ودگرگونی موسسات تحقیقاتی امریکا گزارش مستند تهیه کنند ویا به تحلیل عملکرد آن ها درفرایند سیاستگذاری بپردازند(Peschek,1987). ازآن جایی که بیش از یک هزار کانون تفکر در ایالات متحده امریکا وجود دارد جای هیچ گونه شگفتی نیست که محققان تمایلی نداشته اند تا گسترش موسسات تحقیقات امریکایی را به ترتیب زمانی ثبت کنند.
قبل از این که به چگونگی گسترش کانون های تفکر بپردازیم باید اشاره داشت که تا قبل از دهه ۱۹۶۰ اصطلاحی به نام کانون تفکر[۳۳] به طور گسترده متداول نشده بود و در میان سربازان و افسران آمریکایی در طول جنگ جهانی دوم تینک تنک[۳۴] به مکانی اطلاق می شد که در آن افسران ارشد برنامه های تدافعی ودیگر برنامه های نظامی خود را تنظیم می کردند واین اصطلاح در سال ۱۹۵۹ با برداشت از شرکت رند[۳۵] متداول شد واز آن پس تمامی مؤسساتی که به ایده پردازی، تجزیه و تحلیل مسائل عمومی و ارائه راه حل برای سیاست گذاران می پردازند را کانون تفکر یا تینک تنک می نامند.(Abelson,2002,P.9)
در ابتدای قرن بیستم چالش هایی نظیر، مدیریت اقتصاد صنعتی پیشرفته و افزایش پیمان های خارجی منجر شد تا دولت ها در زمینه علم وعقلانیت احساس نیاز کنند. در ایالات متحده آمریکا و اروپا اولین موج کانون های تفکر، دارای یک هدف مشترکی بودند وآن ارائه مشاوره کارشناسانه وبی طرفانه به دولت ها بود و اغلب این کانون های تفکر از نوع کانون های تفکر دانشگاهی بودند که اعضای آن ها را افرادی دانشگاهی و عضو هیئت های علمی دانشگاه ها تشکیل می دادند (McGann,2000,P.9).
نظرات مختلف در مورد اولین کانون تفکر
در مورد این که اولین کانون تفکرچه نام داشت و در چه مقطع زمانی از تاریخ شکل گرفته است بین محققان و صاحب نظران اختلاف نظر وجود دارد که در این بخش به مواردی از آن اشاره خواهیم کرد:
جیمز اسمیت[۳۶] در کتاب ایده پردازان[۳۷] می نویسد : “کانون های تفکر ابتدا در ایالات متحده آمریکا وپس از جنگ داخلی شکل گرفتند. کانون های تفکر اولیه وابسته به بخش خصوصی بودند و به مسائل علوم اجتماعی می پرداختند که با هدف یاری دولت در اتخاذ کارآمدترین سیاست برای اجرای اصلاحات تأسیس شده بودند. از میان کانون های تفکراولیه می توان به اداره تحقیقات حوزه شهرداری نیویورک[۳۸]،کمیسیون صنعتی ایالات متحده امریکا[۳۹] ، فدراسیون ملی شهری[۴۰]‌، بنیاد راسل سیج [۴۱]و کمک صلح بین المللی کارینج [۴۲]اشاره داشت” (Smith,1991).
تصویر درباره جامعه شناسی و علوم اجتماعی
لورنس رید[۴۳] در کتاب ” ایده های ناب و حقایق غیر قابل انکار، سلاح وی خواهند بود”[۴۴] می نویسد: “ایده کانون تفکر به احتمال زیاد توسط توماس کلارسون انگلیسی [۴۵]در سال ۱۷۸۲ مطرح گردید وی مؤسس جامعه لغو تجارت برده های آفریقایی بود و لورنس رید در این کتاب انجمن کلارسون رابه عنوان اولین کانون تفکرمعرفی می کند”. (Reed,2005)
اما برخی دیگر نیز موسسه بروکنیگز [۴۶] که در سال ۱۹۱۶ تأسیس شده است را به عنوان اولین کانون تفکرمعرفی می نمایند با نگاهی به این دیدگاه های مختلف در زمینه اولین کانون تفکر به این نتیجه خواهیم رسید که بین صاحب نظران و محققان دراین زمینه هیچ گونه اجماع نظری وجود ندارد ، اما اینکه کانون های تفکر پدیده قرن بیستم هستند حقیقتی غیر قابل انکار است.(Abelson,2002,P.9)
گسترش کانون های تفکرجدید با توسعه رهبری ایالات متحده آمریکا در جهان همراه بود. که این مسئله نقش کلیدی کانون های تفکر را در نظام سیاستی ایالات متحده بیشتر نمایان می سازد. در سال ۱۹۱۰ بنیاد کارنیج اولین مؤسسه آمریکایی بود که به مسائل سیاست خارجی آمریکا پرداخت و در زمینه دلایل وقوع جنگ و شیوه های حل مسالمت آمیز درگیری ها، بررسی های زیادی را صورت داد(Hass,2002) . در طی جنگ جهانی اول به دلیل نیاز شدید برای درک مسائل بین المللی، مؤسسات جدیدی نظیر مؤسسه تحقیقات دولتی [۴۷] در سال ۱۹۱۶ تأسیس گردید که در سال ۱۹۲۷ تحت عنوان مؤسسه بروکینگز به کار خود ادامه داد. (Abelson,2002,P.10)
دومین موج گسترش کانون های تفکر بین سال های ۱۹۴۵ و ۱۹۸۹ پدیدار گشت، بعد از جنگ جهانی دوم، دو عامل زمینه ساز گسترش کانون های تفکر شد: اولین عامل ابرقدرتی آمریکا بعد از جنگ جهانی دوم بود که پس از جنگ، آمریکا دیگر از سیاست انزوا پیروی نمی کرد و به عنوان قدرت جهانی نیاز بیشتری در زمینه بهره گیری از مشاوران سیاسی را احساس می نمود. دومین عاملی که زمینه سازگسترش کانون های تفکر شد تهدید جنگ سرد بود.
بین سال های ۱۹۴۵ و ۱۹۸۹ کانون های تفکر زیادی ایجاد شدند که به صورت مستقیم از طرف دولت مورد حمایت قرار می گرفتند و تمامی منابع مورد نیاز را دولت در اختیار محققان و دانشمندان حوزه دفاعی قرار می داد. رند کورپوریشن[۴۸] یعنی بزرگترین کانون تفکردنیا، اولین مؤسسه غیر انتفاعی و مستقلی بود که در سال ۱۹۴۸ تأسیس شد و بودجه آن توسط نیروی هوایی آمریکا تأمین می شد و تحقیقاتی نظیر تحلیل سیستم ها [۴۹] تئوری بازی [۵۰] و چانه زنی استراتژیک[۵۱] پیشگام بود و” رند” را به عنوان اولین نسل کانون های تفکر تحقیقات قراردادی می توان قلمداد کرد. کانون های تفکر این دوره به تحلیل استراتژیک، نظامی، سیاسی و منطقه ای در زمینه نزاع بین بلوک شرق و غرب می پرداختند. اگر بخواهیم به نمونه ای از این کانون ها اشاره کنیم می توان موسسه تحقیقاتی امورخارجی جامعه آلمان[۵۲]، موسسه مطالعات استراتژیک سنگاپور،[۵۳] موسسه اموربین الملل هانگارین[۵۴] ،موسسه مطالعات استرتژیک اسپانیا[۵۵]را نام برد .
دراین دوره علاوه بر کانون های تفکر تحقیقات قراردادی، کانون های تفکر دیگری نیز پا به عرصه حضور نهادند که عواملی همچون بحران دولت رفاه[۵۶]، پایان کینزگرایی و افزایش نهضت جهانی محافظه کاری به گسترش این کانون های تفکر کمک فراوانی نمود. از آن جایی که این کانون ها از ایده و نگرش خاصی پشتیبانی می کردند تحت عنوان کانون های تفکر پشتیبان شناخته می شدند این مؤسسات در فرایند سیاستگذاری به جای انجام تحقیقات بنیادی بیشتر به پیروزی در نبرد ایده ها تمایل دارند نمونه کانون های تفکر پشتیبان درایالات متحده آمریکا هریتج فوندیشن [۵۷]و در انگلستان موسسه آدام اسمیت[۵۸] می باشد. بعدازپایان جنگ سرد و اصلاحات اقتصادی وفروپاشی اتحاد جماهیر شوروی، موج سومی از کانون های تفکر ظهور کردند که سیاستمداران را در تغییرات درحال وقوع اروپای مرکزی واتحاد جماهیر شوروی سابق یاری می رساندند از آن جمله می توان به موسسه اقتصاد آزاد گدنسک[۵۹]ومرکز مطالعات دموکراسی[۶۰] اشاره کرد. بسیاری از کانون های تفکر که امروزه تأسیس می شوند اغلب دارای معیارهایی مشابه کانون های تفکر دانشگاهی هستند. (McGann,2000,P.22)
طبقه بندی کانون های تفکر
کانون های تفکر یا موسسات تحلیل وتحقیق سیاستگذاری عمومی سازمان هایی هستند که به تولید مشاوره، تحلیل وتحقیق سیاست محور[۶۱] در حوزه مسائل داخلی وبین المللی می پردازند تا بدین وسیله بتوانند به سیاستگذاران ومردم در اتخاذ تصمیم گیری های آگاهانه درزمینه مسائل سیاستگذاری عمومی یاری رسانند. کانون های تفکرممکن است به احزاب سیاسی، دولت ها، گروه های فشار[۶۲]یا شرکت های خصوصی وابسته باشند ویا این که به عنوان سازمان های غیردولتی مستقل تأسیس شوند(NGO). این موسسات اغلب به عنوان پلی بین جوامع سیاستگذاری ودانشگاهی عمل می کنند وهمانند صدایی بی طرف در جهت منافع عموم گام بر می دارند وتحقیقات پایه ای وکاربردی[۶۳] را به یک شکل وزبانی بیان می کنند که برای سیاستگذاران وعموم قابل فهم، قابل اعتماد ودردسترس باشند.
کانون های تفکر برعکس کمیته های ویژه[۶۴] یا میزگرد های تحقیقاتی، بخش قابل توجهی از منابع انسانی ومالی خود را صرف انجام مأموریت وانتشار تحقیق وتحلیل سیاستی درعلوم اجتماعی (علوم سیاسی،اقتصاد،اموربین الملل،مدیریت دولتی)می نمایند وکتاب، گزارشات، خلاصه های سیاستی، کنفرانس ها، سمینارها، جلسات توجیهی، گفتگوهای غیررسمی با سیاستگذاران ومقامات دولتی وسهامداران اصلی[۶۵] ازجمله مهمترین دستاورد تحقیقاتی این موسسات می باشند.
طبقه بندی کانون های تفکر
زمانی که می خواهیم کانون های تفکر را تعریف ویا طبقه بندی کنیم، در مورد معنای عباراتی نظیر تحقیق سیاستگذاری عمومی[۶۶]،کانون تفکر وپشتیبان[۶۷] مباحثی مطرح می شود. آیا کانون های تفکر دانشگاهی[۶۸] ،مشاور[۶۹]ویا پشتیبان [۷۰]هستند؟ آیا یک کانون تفکر درصورتی که مشاور ویا پشتیبان نباشد می تواند موثرباشد؟این بحث تنش طبیعی بین دنیای ایده ها ودنیای سیاست ویا تضاد فرهنگ های سیاسی ودانشگاهی را منعکس می نماید. طبقه بندی هایی که درذیل ارائه می شود به دقت تفاوت ها را آشکار می سازد وبراساس آن ها آگاهانه تر می توان بحث نمود:
الف )انواع کانون های تفکر در ایالات متحده امریکا
*کانون های تفکر سنتی[۷۱]: که فقط منابع خود را صرف تحقیقات سیاستی علمی[۷۲]می کنند( از قبیل موسسه هوور[۷۳]، مرکز محققان ودرو ویلسون[۷۴] )
*:A Think –and-Do tank که به تحقیق و تحلیل سیاستی وکمک های سیاستی[۷۵] می پردازد. (ازقبیل موسسه بوروکینگز، موقوفه صلح بین المللی کارنیج[۷۶]،موسسه سیاست اقتصادی[۷۷]،موسسه امریکن اینترپرایز[۷۸] وبنیاد هریتیج[۷۹])
*Do Tanks:که تمامی انرژی خود را برروی بسته بندی دوباره واشاعه ایده وطرح های سیاستی کانون های تفکر دیگر متمرکز می سازند. (از قبیل دموس[۸۰]،کپیتال ریسرچ سنتر، موسسه کنگره آزاد[۸۱]). درهرصورت، کانون های تفکراز نظر وابستگی، فرهنگ، ساختارسازمانی وگرایش فلسفی وسیاسی با یکدیگر متفاوت هستند.
ب)نوع وابستگی
کانون های تفکردربسیاری از کشورها به طور رسمی وسنتی به دولت، احزاب سیاسی ویا شرکت ها وابسته هستند ویا این که به طور کامل توسط آن ها تأمین بودجه می شوند.اما برعکس درایالات متحده امریکا گرایش به سمت کانون های تفکر غیردولتی، مستقل وغیرانتفاعی است. بدین ترتیب آن ها از استقلال قانونی، مالی و فکری برخوردارند. درواقع توانایی این موسسات درحفظ و افزایش استقلال خود در برابر تأثیرگذاری ومداخله دولتی یا اشتراکی سبب شده است تا این سازمان های غیردولتی[۸۲] بازیگران اصلی جامعه مدنی شوند ودر بین مردم از اعتبار بیشتری برخوردار شوند.
باتوجه به این که در ایالات متحده امریکا گرایش شدیدی به سوی کانون های تفکر مستقل وجود دارد باید خاطر نشان ساخت که اکثر کانون های تفکر درسایر نقاط جهان به احزاب سیاسی، دولت ها ویاشرکت هاوابستگی دارند. بنابراین، اکنون هرچقدر مزایای تحلیل وتحقیق مستقل سیاستگذاری عمومی آشکارمی گردد به همان نسبت نیزشاهد افزایش شمار کانون های تفکر در سرتاسر جهان خواهیم بود.
استقلال کانون های تفکر ویا فقدان استقلال، درتعیین بی طرفی[۸۳] ونهایتاً اعتبار کانون های تفکر نقش سرنوشت سازی را ایفا می کند. اغلب کانون های تفکر وابسته به حزب[۸۴] درایالات متحده امریکا وجود خارجی ندارند. درحالی که این گونه کانون های تفکر در اروپا بسیار متداول هستند. با این وجود، در ایالات متحده امریکا کانون های تفکری وجود دارند که به کنگره، سازمان های حکومتی[۸۵]، دانشگاه ها و یا شرکت ها وابسته هستند. دراین تحقیق تنها کانون های تفکر غیرانتفاعی ومستقل وکانون های تفکر وابسته به دانشگاه ایالات متحده امریکا را مورد بررسی قرار می گیرد.
ج)ویژگی های سازمانی کانون های تفکر مستقل
کانون های تفکرمستقل، سازمان های خودمختاری هستند که توسط مردم ازطریق کمک های خصوصی مورد حمایت قرارمی گیرند. کانون های تفکر ممکن است ازسوی دولت کمک های مالی دریافت کنند اما اکثریت آن ها از این موقعیت بهره مند نمی شوند. کانون های تفکر مستقل به چهار نوع سازمان خاص طبقه بندی می شوند:
۱) دانشگاهی – متنوع[۸۶] و دانشگاهی – متخصص[۸۷]

 

 

موضوعات: بدون موضوع
[چهارشنبه 1400-01-25] [ 12:57:00 ق.ظ ]