در سینمای ایران نیز فیلم شازده احتجاب ساخته بهمن فرمان آرا که از رمان شازده احتجاب هوشنگ گلشیری است و فیلم گاو داریوش مهرجویی که از قصه چهارم عزاداران بیل نوشته غلامحسین ساعدی است میتوان نام برد.
وفاداری و تبدیل:
دادلی اندرو در توضیح این نوع اقتباس می نویسد: « در این حالت فرض بر این است که وظیفه ی اقتباس بازتولید عنصری اساسی از متن اصلی در رسانه‌ی سینماست» (لوته، ۱۳۸۸ : ۱۱۴)
شاید بتوان گفت این نوع اقتباس بیشتر متوجه فیلم سازان است تا دو نوع دیگر اقتباس. چراکه در عین حالی که فیلم به متن اصلی تا حدی وفادار می ماند، عیناً طرح داستان یا شخصیتها و حوادث همان است که در متن اصلی وجود دارد؛ اما فیلمساز با متن اصلی برخوردی خلاقانه دارد و دست به تألیفی مجدد می زند.
در سینمای ایران از این نوع اقتباس می توان به مجموعه قصه های مجید ساخته کیومرث پور احمد اقتباسی از کتابی به همین نام از هوشنگ مرادی کرمانی است نام برد.
البته گاهی این دسته بندی سه گانه گمراه کننده است چرا که بسیاری از اقتباس های ادبی در سینما در دسته های متفاوتی قرار میگیرند. یعنی یک اقتباس می تواند دارای عناصری از هر سه نوع اقتباس باشد. لوته فیلم اینک آخر الزمان ساخته کاپولا را نمونه ای از این نوع اقتباس می داند که می توان آن را هم نمونه ی وام گرفتن دانست و هم نمونه ی تلاقی. اما به نظر می رسد این دسته بندی انواع اقتباس در روند بررسی فیلمهای اقتباسی در سینما و تلویزیون مفید خواهد بود. ولی یک سوال وجود دارد. زمانی که از یک اثر ادبی اقتباس می کنیم، جنبه ی هنری اقتباس چیست؟
سید فیلد در کتاب چگونه فیلمنامه بنویسیم به این سوال پاسخ خوبی می دهد: «کتاب، کتاب است؛ نمایشنامه نمایشنامه است، مقاله مقاله است و فیلمنامه فیلمنامه. یک فیلمنامه ی اقتباسی همیشه یک فیلمنامه ی اصیل است. شکل متفاوتی دارد. درست مثل سیب و پرتقال» (فیلد، ۱۳۷۸ : ۲۵۳)

 

۴٫۲٫۳ روند اقتباس از داستان به فیلمنامه

مراحل کار اقتباس:
اقتباس چه از نمایشنامه باشد و چه از رمان، و چه از هر مأخذ مدون و مکتوب دیگر، دارای مراحل چندی است که طی آن یک اثر ادبی میتواند تبدیل به فیلمنامه شود.
آنچه در اینجا با عنوان مراحل کار اقتباس از آن یاد میشود، بخشی از فعالیت‌های مربوط به تلخیص رمان و بسط و توسعه داستان کوتاه را نیز شامل میشود که در این مبحث به صورت یک جمع بندی کلی به آن می‌پردازیم:

 

 

انتخاب و مطالعه اثر:

شخص اقتباس کننده، که میتواند فیلمنامه نویس یا کارگردان فیلم باشد، متنی را بر اساس ضرورتهای کاری، ملاحظات حرفه‌ای، و یا علایق شخصی خود انتخاب و شروع به مطالعه آن میکند. این مطالعه باید با تعمق و آگاهی کامل همراه بوده و شخص اقتباس کننده پس از پایان مطالعه اشراف کامل نسبت به کل داستان و وقایع آن داشته باشد.
با توجه به نوع داستان(داستان کوتاه یا رمان) در این مرحله باید اثر خلاصه شود یا گسترش داده شود.
تلخیص یا کوتاه کردن رمان برای فیلم:
تلخیص در اصطلاح یعنی خلاصه کردن و منظور از تلخیص یک رمان یا یک نمایشنامه، بیان مطالب اصلی و رویدادهای مهم آن در مناسبترین شکل و زمان ممکن خود است. به عبارت دیگر، تلخیص تهیه و تنظیم داستانی است که از طریق پیراستن نکات و قسمتهای غیر ضروری رمان یا نمایشنامه ی اصلی به دست می آید به گونه ای که به اصل مطلب، هدف و پیامهای اصلی و اساسی آن خدشه ای وارد نشود.
تلخیص برای خود دارای مراحل و ترتیبی است که در اینجا فهرست وار به آنچه در هر تلخیص باید صورت بگیرد اشاره می‌کنیم:

 

دانلود متن کامل پایان نامه در سایت fumi.ir

 

مشخص کردن هدف تلخیص

مشخص شود که تلخیص به چه منظوری صورت میگیرد. اگر هدف از تلخیص نگارش فیلمنامه بر اساس متن تلخیص شده باشد، دانستن این نکات در ارتباط با اهداف تلخیص بی فایده نخواهد بود که: فیلم برای چه کسانی تهیه میشود؟ مدت آن چقدر خواهد بود؟ در چه مدت و با چه هزینه ای این فیلم باید آماده شود؟ و آیا انگیزه های هنری سبب یک چنین اقتباسی شده یا اهداف تجاری در تهیه فیلم مورد نظر است؟

 

 

مشخص کردن پیام داستان

نویسنده داستان اصلی بر اساس یک سری انگیزه های فکری و بینشهای شخصی و هنری داتسان خود را تألیف کرده است. پس بهتر است پیام داستانی که از طریق تلخیص باید بازگو گردد مشخص شود و در طول کار، توجه به این پیام پیوسته مد نظر باشد.

 

 

تعیین موضوع و شخصیتهای اصلی داستان

منظور از معرفی موضوع داستان این است که خواننده از طریق تلخیص، بداند داستان درباره چه کسی یا چه کسانی است و راجع به چه موضوعی و چه چیزهایی بحث میکند.

 

 

تعیین رویدادها و فرازهای اصلی داستان

حوادث و اتفاقات مهم یک داستان عوامل اصلی و عناصر سازنده آن هستند. تعیین این حوادث مهم که چون حلقه های زنجیری به دنبال یکدیگر قرارگرفته اند استخراج مناسب آنها اهمیت بسزایی در تلخیص دارد و میتواند سرنوشت یک اقتباس را در همان مراحل اولیه مشخص کند و سبب موفقیت یا شکست یک اثر سینمایی گردد.

 

 

پیوند فرازها

حوادث و رویدادهای مهم یک داستان حتما باید با یکدیگر پیوند اصولی و منطقی داشته باشند و هر رویدادی ناشی از جریان طبیعی رویداد قبلی خود باشد و این رویدادها به طور پیوسته و مسلسل داستان را به سمت جلو وادار به حرکت سازند.

 

 

پیراستن حواشی داستان

تلخیص در مورد رویدادهای اصلی یک داستان صورت میگیرد. طبیعی است که هر چیز زاید و اضافی مربوط به داسان می تواند حذف شود و در زنجیر رویدادهای اصلی داستان قرار نگیرد.

 

 

بیان نتیجه و پایان بندی داستان

پایان داستان باید محکم و مستدل باشد تا بتواند بیشترین تأثیر را در کل رویدادهای تلخیص شده به جا گذارد. بهترین پایانها آنهایی هستند که همه چیز به طور طبیعی و عقلانی خاتمه یابد و ارتباط رویدادها یکباره قطع نشود.

 

 

مطالعه و پیرایش نهایی

قسمتهای یادداشت شده باید چندین بار و با ذهن باز و آزاد مطالعه شود، قسمتهای زاید حذف و قسمتهای نارسا مجددا تکمیل گردد.

 

 

پاکنویس متن تلخیص شده

داستان خلاصه شده پس از آنکه از جمیع جهات مطالعه و بررسی شد، میتواند پاکنویس شود و سپس برای نگارش فیلمنامه ای که مد نظر است مورد استفاده قرار گیرد.
این مراحل در تلخیص به خوبی انجام نخواهد شد مگر اینکه تلخیص کننده اثری را برای کار خود انتخاب کند که دارای ارزشهای شناخته شده و معتبر بوده و متناسب با دیدگاه‌های فکری او باشد. انجام دادن هر مرحله از مراحل نه گانه ی فوق باید پس از مطالعه دقیق و چند باره ی کتاب و آشنایی با قسمتهای مهم اثر صورت بگیرد. طی این مطالعات، دیدگاه های فکری و اعتقادی نویسنده اثر اصلی برای شخص تلخیص کننده آشکار می‌شود و او می‌تواند با تسلط و احاطه‌ی بیشتری بر اصل اثر، کار تلخیص را انجام دهد.
نکته ی دیگر در باب تلخیص این است که باید به یکی از دو صورت زیر انجام شود:
الف: تلخیص وفادار به متن.
ب: تلخیص آزاد.
در تلخیص وفادار به متن، داستان همان طور بیان میشود که مولف نوشته است و دخل و تصرف و ظهار نظر و تغییر قسمتهای اصلی داستان درآن هرگز جایز نیست. در یک چنین تلخیصی لازم است که تلخیص کننده به کل داستان اشراف داشته باشد، مقصود و منظور نویسنده را به خوبی درک کند تا بتواند پیام نویسنده را در متن خلاصه شده منتقل کند. از آنجایی که نویسنده داستان از طریق تنظیم و ترکیب چارچوب داستان پیام خود را به گوش خوانندگان میرساند، بنابراین تلخیص کننده نیز باید هدف و پیام نویسنده را از لابه لای حوادث داستان بیرون کشد و آن را به طور روشن در تلخیص خود بازگو کند.
اما در تلخیص آزاد، تهیه خلاصه رمان یا نمایشنامه بدون در نظر گرفتن تقدم و تأخر رویدادها و بدون توجه به انسجام و وحدت مطالب در نوشته اصلی صورت میگیرد. این نوع تلخیص در حقیقت دیدگاه های فکری شخص تلخیص کننده را از اثر اصلی نشان میدهد و بیشتر بر اساس ذوق و سلیقه و در مواردی بر اساس ضرورتهای کاری انجام میگیرد.
بهتر است در این نوع تلخیص، رویدادهای انتخاب شده برای نگارش فیلمنامه دارای روابط علت و معلولی با یکدیگر باشند و شخص تلخیص کننده با نظم و ترتیب خاصی که در بیان وقایع و رویدادها از خود نشان میدهد، داستان تلخیص شده را دارای ساختاری متین و محکم و دارای نظمی قابل قبول سازد.
گسترش یا بسط و توسعه داستانهای کوتاه
گسترش عملی است که در جهت خلاف تلخیص و به منظور بسط و توسعه داستانهای کوتاه صورت میگیرد. در کتابهای مربوط به داستان نویسی، داستان کوتاه و فرق آن با رمان این گونه بیان شده است: «داستان کوتاه نوشته ای است که دارای تأثیر واحد بوده و بتوان آن را در یک نشست نیم ساعته خواند.» (جمال میرصادقی، قصه، داستان کوتاه، رمان، ص۸۶)
هر داستان کوتاه برشی از زندگی است که در آن نویسنده داستان به کمک طرحی منظم، شخصیتی را در یک واقعه اصلی درگیر میسازد و از این طریق تأثیر واحدی را در خوانندگان خود ایجاد میکند. داستان کوتاه همان طور که از نام آن پیداست اغلب مختصر و ساده تر از رمان بوده و ویژگیهای مخصوص به خود را دارد که شناخت این ویژگیها از طریق یک مقایسه ی نسبی بین رمان و داسان کوتاه آشکار میگردد.
چگونگی بسط و توسعه داستان کوتاه

 

موضوعات: بدون موضوع
[چهارشنبه 1400-01-25] [ 02:03:00 ق.ظ ]