یکپارچگی اجتماعی[۴۲]:
تصویر درباره جامعه شناسی و علوم اجتماعی
احساس بخشی از جامعه بودن، فکر کردن به اینکه فرد به جامعه تعلق دارد. احساس حمایت شدن از طریق جامعه و سهم داشتن در آن. بنابراین انسجام آن درجه ای است که در آن مردم احساس می کنند که چیز مشترکی بین آنها و کسانی که واقعیت اجتماعی آنها را می سازند وجود دارد. (مثل همسایه هایشان)
پذیرش اجتماعی[۴۳]:
داشتن گرایشهای مثبت نسبت به افراد، تصدیق کردن دیگران و به طور کلی پذیرفتن افراد علیرغم برخی رفتار سردرگمکننده و پیچیده آنها. پذیرش اجتماعی مصداق اجتماعی از پذیرش خود (یکی از ابعاد سلامت روان) است. در پذیرش خود فرد نگرش مثبت و احساس خوبی در مورد خودش و زندگی گذشته دارد و با وجود ضعفها و ناتوانی هایی که دارد همه جنبه های خود را می پذیرد. در پذیرش اجتماعی فرد اجتماع و مردم آن را با همه نقص ها و جنبه های مثبت و منفی باور دارد و می پذیرد.
مشارکت اجتماعی[۴۴]:
– این احساس که افراد چیزهای باارزشی برای ارائه به جامعه دارند. این تفکر که فعالیتهای روزمره آنها به وسیله جامعه ارزشدهی میشود.
– در حقیقت مشارکت اجتماعی باوری است که طبق آن فرد خود را عضو حیاتی اجتماع می داند و فکر می کند چیز ارزشمندی برای عرضه به دنیا دارد این افراد تلاش می کنند که احساس دوست داشته شدن کنند و در دنیایی که صرفا به دلیل انسان بودن برای آن ها ارزش قائل است سهیم باشند. (کییز، ۲۰۰۶، ۳۹۷)
۲-۴-۴- سازمان جهانی سلامت
«سازمان جهانی سلامت» سلامت اجتماعی را بخشی از سلامت افراد تلقی کرده است که نه جسمانی است و نه روانی، با توجه به فضای تاریخی تولد این تلقی از سلامت که مصادف بوده است با اتمام جنگ جهانی دوم، با گنجاندن واژه «سلامت اجتماعی»، کسانی که این تعریف را ابداع کردهاند، خواستهاند نوعی جهتگیری ضد جنگ را ترویج کنند. به عبارت دیگر این تعریف در فضایی به وجود آمده است که پیامآور نوعی هشدار به سیاستمداران و دولتمردان بوده است تا توجه کنند که سلامت انسانها تنها به جسم و روان آنها محدود نمیشود و باید به «سلامت اجتماعی» آنها، یعنی نوعی از محیط زندگی آرام و بدون دغدغه نیز توجه داشته باشند، اما با درک این فضا هم علیالظاهر باز مفهوم «سلامت اجتماعی» ابهام خود را از دست نمیدهد. به هر حال ما باید تلاش کنیم تا به نحوی درک خویش را از سلامت اجتماعی دقیقتر کنیم.
سلامت اجتماعی یا سلامت روانی- اجتماعی
نتیجه تصویری درباره سلامت روانی
نکته مهم این است که ما نباید «سلامت اجتماعی» را با «اجتماع سالم» یا «جامعه سالم» اشتباه بگیریم، چرا که «سلامت اجتماعی» همانطور که گفته شد در کنار سلامت جسمانی و سلامت روان، به عنوان جزء لاینفک سلامت افراد تعریف شده است نه سلامت گروهها و اشخاص. اینجاست که مقداری در تعریف «سلامت اجتماعی» اشکالات و ابهامات رخ می کند. برای مثال سلامت جسمانی و سلامت روانی در افراد هم قابل تشخیص هم قابل تعریف و هم قابل اندازهگیری است، اما اصولا سلامت اجتماعی یک فرد چیست؟ کجاست؟ و چگونه باید آن را تشخیص داد و اندازهگیری کرد؟ لذا این بعد سلامت بسیار مبهم و غیرملموس است، بنابراین برخی از محققان و پژوهشگران برای حل این مشکل به جای عبارت «سلامت اجتماعی» واژه «سلامت روانی- اجتماعی» را پیشنهاد کردهاند و در توصیف این واژه گفتهاند که آن نوعی تطابق و سازگاری فرد با محیط پیرامون خود است و درواقع با این توصیف میتوان گفت بخش اجتماعی سلامت یک فرد هم یک مولفه داخلی است.
سلامت اجتماعی از دیدگاه محققان و پژوهشگرانی که در آمریکا فعال هستند مقداری متفاوت است. آنان واژه «سلامت روانی- اجتماعی» را بر این واژه ترجیح دادهاند و دلیل آن را هم قابل اندازهگیری شدن آن ذکر میکنند، اما محققان اروپایی کماکان بر همان واژه «سلامت اجتماعی» تاکید دارند. بهترین تعریفی که اروپاییان از این مفهوم ارائه دادهاند عبارت است از «مبنای اصلی سلامت اجتماعی همان حمایت اجتماعی».
۲-۴-۵- حمایت اجتماعی
از آنجا که از منظر صاحب نظران سلامت اجتماعی حمایت اجتماعی جزء مهمی از سلامت اجتماعی است، در اینجا به توضیح آن میپردازیم. از این دید، حمایت اجتماعی عبارت است از یک نوع معرفت و شناختی که فرد باور بکند که او مورد محبت و احترام هست و به شبکهای از ارتباط متعهدانه و متقابل تعلق دارد. در تعریف دیگر کوهن و سایم در سال ۱۹۸۵ «حمایت اجتماعی را به عنوان منابعی که توسط دیگران برای افراد فراهم میشود»، تعریف کردهاند.
انواع حمایت اجتماعی
حمایت اجتماعی دارای انواع مختلفی است، اما به طور کلی حمایت اجتماعی به سه گروه تقسیم میشود. حمایت عاطفی، حمایت کاربردی و ابزاری و حمایت اطلاعاتی.
حمایت عاطفی: به مواردی اشاره دارد که باعث میشود افراد احساس کنند مورد حمایت هستند. چنین حمایتی غالبا به شکل انواع غیرملموس است و کمک میکند که حس ارزش در افراد تقویت شود.
حمایت عملی: نوعی از پشتیبانی است که به انواع مختلف از کمکهای ملموس که ممکن است توسط دیگران فراهم شود اشاره دارد (مانند کمک در نگهداری بچهها یا پرداخت کمک هزینه نقدی و …).
پشتیبانی اطلاعاتی: پشتیبانی اطلاعاتی نشاندهنده نوع سوم حمایت اجتماعی (که گاهی اوقات در ردهبندی شامل پشتیبانی عملی و گاهی درون دسته حمایت عاطفی) است و اشاره به کمکی دارد که دیگران ممکن است از طریق ارائه اطلاعات ارائه دهند.
سلامت اجتماعی را میتوان در دو قالب زیر اندازهگیری کرد:
سنجههای شبکههای اجتماعی: تعداد مخاطبان، فراوانی تماس با آنها، تراکم شبکههای اجتماعی(این سنجه تخمین میزند که چهقدر هر یک از اعضا در تماس با دیگر اعضای شبکه است).
سنجههای حمایت اجتماعی: حمایت عاطفی، حمایت عملی، تعاملات منفی (شواهد متقن نشان میدهد که جنبههای منفی از ارتباطات نزدیک میتواند تاثیر بسیار سویی بر سلامت افراد وارد آورد) (منتظری، ۱۳۸۹، ۲-۱).
۲-۵- پیشینه پژوهش:
نریمانی و همکاران (۱۳۸۵) نشان دادند که بین سه گروه از دانش آموزان ورزشکار (گروهی – انفرادی) و غیر ورزشکار از لحاظ متغیرهای سرسختی روان شناختی، سبکهای تفکر، مهارت های اجتماعی و پیشرفت تحصیلی تفاوت وجود دارد. به عبارت دیگر این متغیرها در دانش آموزان ورزشکار گروهی بالاتر از دو گروه دیگر بود. همچنین پیشرفت تحصیلی دانش آموزان ورزشکار انفرادی بهتر از دو گروه دیگر بود.
گل پرور و همکار (۱۳۸۸) نشان دادند که تعامل پرخاشگری دانشآموزان در مقابل معلمان و باور به دنیای عادلانه برای رضایت شغلی، رضایت از زندگی و عاطفه مثبت دارای توان پیشبین معنادار نیست. در مقابل برای عاطفه منفی تعامل رفتار پرخاشگرانه دانشآموزان در مقابل معلمان با باور به دنیای عادلانه دارای توان پیشبین معنادار بود. تحلیل رگرسیون پسین نشان داد که فقط در افراد دارای باور به دنیای عادلانه پایین، رفتار پرخاشگرانه دانشآموزان در مقابل معلمان قادر به پیشبینی عاطفه منفی است.
بررسی اثر تبادل رهبر پیرو بر رضایت شغلی کارکنان از طریق نقش میانجی سرمایه روانشناختی
حرمتی (۱۳۸۹) نشان داد بین مهارتهای اجتماعی و ورزش های گروهی در ورزشکاران دختر رابطه معنی داری وجود دارد.
امینی رارانی و همکاران (۱۳۹۰) نشان دادند بین سرمایه اجتماعی و متغیرهای فقر، رشد طبیعی جمعیت، خشونت، میزان باسوادی، میزان بیکاری و پوشش بیمه به عنوان بیان گرهای سلامت اجتماعی رابطه آماری معنی داری وجود دارد. همچنین جهت رابطه در مورد متغیرهای فقر، رشد جمعیت و میزان بیکاری مثبت است. در مجموع پس از انجام تحلیل عاملی اکتشافی و محاسبه نمره سلامت اجتماعی کل، رابطه بین سرمایه اجتماعی و سلامت اجتماعی کل در ایران، با مقدار همبستگی تایید شد و با توجه به ضریب تعیین ۳۰ درصد، می توان اذعان داشت ۳۰/۰ تغییرات سلامت اجتماعی با تغییرات سرمایه اجتماعی قابل توضیح است. رابطه مستقیم سرمایه اجتماعی با فقر، رشد جمعیت و بیکاری را چنین می توان توضیح داد که نوع غالب سرمایه اجتماعی در استان های کم تر توسعه یافته کشور، سرمایه اجتماعی قدیم (سنتی) است که مبتنی بر روابط درون گروهی توام با اعتماد محدود و خاص می باشد و این نوع سرمایه اجتماعی در استان های توسعه یافته کشور دچار فرسایش شده و سرمایه اجتماعی جدید (مدرن) شکل نگرفته است و در این استان ها با نوعی توسعه نامتوازن مواجه هستیم. بنابراین توجه به انواع سرمایه اجتماعی و به خصوص نوع جدید آن در سیاست گذاری های سلامت باعث ارتقا و بهبود سلامت اجتماعی جامعه ایران خواهد شد.
زاهد و همکار (۱۳۹۰) نشان دادند که بین سرسختی و امید با خودکارآمدی رابطه معناداری وجود دارد. افزون بر آن، نتایج رگرسیون چند متغیری نشان داد سرسختی و امید توان پیش بینی معنی دار خودکار آمدی را دارند . همچنین نتایجنشان داد که امید به عنوان بهترین پیش بین خودکارآمدی ورزشکاران می باشد.
افشاری و همکاران (۱۳۹۱) نشان دادند مهارت های روانی با سرسختی ذهنی زنان و مردان دوچرخه سوار ارتباط دارد.
بهادری خسروشاهی، جعفر؛ هشامی نصرت آباد، تورج (۱۳۹۱) در پژوهشی با عنوان رابطه امیدواری و تاب آوری با بهزیستی روان شناختی به این نتیجه رسیدند که بین اضطراب اجتماعی و بهزیستی روان شناختی رابطه منفی معناداری وجود دارد ولی بین خوشبینی و بهزیستی روانشناختی و همچنین بین خودکارآمدی و بهزیستی روان شناختی رابطه مثبت معناداری وجود دارد.
ملکی و همکاران (۱۳۹۱) نشان دادند آموزش هوش هیجانی بر هر سه متغیر روانشناختی مورد بررسی تأثیر معنیدار دارد. یعنی این دوره سبب کاهش پرخاشگری و استرس و افزایش بهزیستیروانشناختی آزمودنیهای گروه آزمایشی شده است. با توجه به این که ماهیت رقابتی ورزش دامنه متغیری از هیجانات مختلف را در بر میگیرد بنابراین چگونگی کنترل و تنظیم هیجانات از طریق آموزش هوش هیجانی در ورزشکاران بسیار مهم بوده و میتواند بر متغیرهای روانشناختی درگیر با هیجانات تأثیر مثبت داشته، عملکرد ورزشکاران را بهبود دهد.
تصویر توضیحی برای هوش هیجانی
میرزمانی و همکاران (۱۳۹۱) نشان دادند که آموزش مهارتهای زندگی بر کاهش علایم افسردگی کلی دانش آموزان مؤثر است و همچنین این آموزش به طور مؤثری مشکلات اجتماعی، اشتغال ذهنی با بیماری خود و مرگ را کاهش داد، اما در کاهش مشکلات عاطفی، احساس گناه و افزایش عزت نفس و خوشی و لذت دانشآموزان اثر معنیداری نداشت. آموزش مهارتهای زندگی به منظور تأمین سلامت روان و کاهش علایم افسردگی مورد تأکید قرار میگیرد.
ارزنده فر؛ اصغری ابراهیم آباد (۱۳۹۲) نشان دادند نتایج مطالعه بیانگر آن است که عزت نفس دانش آموزان با مشکل بینایی تحت تأثیر آموزش مهارت های زندگی افزایش می یابد.
حقیقی و همکاران (۱۳۹۲) نشان دادند بین سرسختی روانشناختی با کیفیت زندگی در ابعاد روانی، اجتماعی، محیطی ارتباط معنیدار وجود دارد. ولی با بعد جسمانی کیفیت زندگی ارتباط معنیدار یافت نشد. با توجه به ارتباط بین سرسختی و کیفیت زندگی این ویژگی روانشناختی میتواند به عنوان یک عامل پیش بینی کننده سطح کیفیت زندگی به حساب آید، لذا با تعیین میزان آن به ویژه در افرادی که با استرسهای بیشتری مواجهند میتوان کسانی که آسیب پذیری بیشتری داشته و سلامت و کیفیت زندگی آن ها در معرض خطر بیشتری میباشد را شناسایی و مورد حمایت و اقدامات پیشگیرانه لازم قرار داد
مرادی و همکاران (۱۳۹۳) نشان دادند حمایت اجتماعی اثرات مستقیم و غیرمستقیم، از طریق نیاز به ارتباط و نیاز به صلاحیت، بر بهزیستی روان شناختی زنان شاغل دارد. همچنین، نتایج نشان دادند که تفاوت معنادار درحمایت اجتماعی، نیازهای اساسی روان شناختی و بهزیستی روان شناختی زنان شاغل مجرد و متأهل وجود ندارد. این یافتهها بر نقش اشتغال و تعاملات اجتماعی در محیط کار تأکید می کنند.
تاتینا بلداجی و همکاران (۱۳۹۰) نشان دادند زنان سرپرست خانوار شرکت کننده در این مطالعه در سن میانسالی قرار داشتند. به طوری که میانگین سنی زنان تحت پوشش ۲۸/۴۳ و زنان سرپرست شاغل خدماتی ۵/۴۰ سال بود و از نظر وضعیت تحصیلی زنان تحت پوشش سازمان بهزیستی اکثراً بیسواد و زنان سرپرست خدماتی بیشترین فراوانی را در ردههای راهنمایی و دبیرستان داشتند. از نظر کیفیت زندگی، مشخص شد که هر دو گروه کیفیت زندگی متوسطی داشته اما کیفیت زندگی زنان سرپرست خانوار شاغل نسبت به زنان سرپرست تحت پوشش وضعیت بهتری دارد. نمره ابعاد سلامت جسمانی، روانی و اجتماعی در دو گروه زنان سرپرست خانوار اختلاف معناداری نشان دادند و در بعد سلامت محیطی در دو گروه زنان سرپرست اختلاف معناداری مشاهده نشد. زنان سرپرست شاغل خدماتی و زنان سرپرست تحت پوشش دارای کیفیت زندگی متوسطی هستند اما در زنان شاغل خدماتی این میزان بالاتر میباشد.
جعفری و همکاران (۱۳۹۱) نشان دادند رابطه دو متغیری بهزیستی مذهبی با هر یک از متغیرهای اضطراب، نارساکنشوری اجتماعی و افسردگی، منفی معنیدار و با سرسختی روانشناختی، مثبت معنیدار است. همچنین رابطه دومتغیری بهزیستیوجودی با هر یک از متغیرهای جسمانیسازی، اضطراب، نارساکنشوری اجتماعی و افسردگی، منفی معنیدار و با سرسختی روانشناختی، مثبت معنیدار است. رابطه دو متغیری سرسختی روانشناختی نیز با هر یک از متغیرهای اضطراب و افسردگی منفی و معنیدار بود. سلامت روانی سالمندان توسط متغیرهای بهزیستی مذهبی، بهزیستی وجودی، سرسختی روانشناختی و سن به خوبی قابل پیشبینی است. نتایج این تحقیق، تلویحات مهمی در خصوص اهمیت بهزیستی معنوی و سرسختی روانشناختی در حفظ سلامت روانی سالمندان داشت.
عاشوری و همکاران (۱۳۹۱) نشان دادند که بعد از مداخله، میانگین نمرات سلامت روان گروه آزمایش به طور معناداری بیشتر از گروه کنترل بود. همچنین نمرات سلامت روان گروه آزمایش در خردهمقیاسهای علایم جسمانی، اضطراب، نقص در عملکرد اجتماعی و افسردگی معنادار بود. برنامه آموزشی مهارت زندگی باعث بهبود سلامت روان دانشآموزان کمشنوا شد و علایم جسمانی، اضطراب، نقص در عملکرد اجتماعی و افسردگی آنان را کاهش داد. بنابراین برنامهریزی برای ارائه آموزش مهارت زندگی به این دانشآموزان اهمیت ویژهای دارد.
طارمیان و همکار (۱۳۸۸) نشان دادند میانگین نمرات دانشآموزان به لحاظ افزایش اطلاعات دربارهی مواد، تغییر نگرش نسبت به مواد و کسب مهارتهای مورد نظر در مرحلهی پسآزمون، تفاوت معنیداری با همین نمرات در مرحلهی پیشآزمون داشت. آموزش مهارتهای زندگی سبب افزایش سطح مهارتهای دانشآموزان گروه آزمایش شد. از این رو به نظر می رسد این برنامه میتواند به منزلهی یک عامل حفاظتکننده، سبب کاهش مصرف موادمخدر در سالهای بعد شود.
فصل سوم
روش پژوهش
۳-۱- مقدمه
در این فصل ابتدا به توضیح وتبیین روش انجام پژوهش پرداخته شده است. سپس توضیحاتی پیرامون جامعه آماری مطالبی بیان شده است. همچنین درباره ابزار اندازه گیری پژوهش، اعتبار وروایی ابزار اندازه گیری، قابلیت اعتماد یا پایایی و روش اندازه گیری اطلاعات به طور مختصر بحث شده است. در پایان فصل درباره روش های آماری که جهت آزمون فرضیه ها بکار رفته است، توضیحاتی داده شده است.
۳-۲- روش پژوهش
این پژوهش از نوع آزمایشی است. طرح های آزمایشی شامل چهار طرح هستند:
برای دانلود متن کامل پایان نامه به سایت tinoz.ir مراجعه کنید.
پیش آزمون- پس آزمون با گروه کنترل – گواه
پیش آزمون- پس آزمون با گروه کنترل
چهارگروهی سولومن
طرح عاملی
این پژوهش با روش آزمایشی پیش آزمون- پس آزمون با گروه کنترل انجام گشته است.
دیاگرام طرح: نوربخش مقدم، ۱۳۹۳، ۳)
۳-۳- روش جمع آوری داده ها
در این پژوهش روش جمع آوری داده ها پرسشنامه بوده که در این پژوهش از دو پرسشنامه «سرسختی روان شناختی» و «بهزیستی اجتماعی» در دو نوبت «پیش از ارائه برنامه آموزش مهارت زندگی» و «پس از ارائه برنامه آموزش مهارت زندگی» بر روی نمونه ها اجرا گردید. بدین صورت که نخست آزمون های «سرسختی روان شناختی» و «بهزیستی اجتماعی» از آزمودنی ها گرفته شد، سپس به مدت دو ماه به آزمودنی ها مهارتهای زندگی آموزش داده و سپس برای بار دوم آزمون های «سرسختی روان شناختی» و «بهزیستی اجتماعی» بر روی آزمودنی ها اجرا گردید.
۳-۴- جامعه و نمونه آماری
جامعه آماری این پژوهش خانمهای شاغل و خانه دار شهر رشت می باشند. در این تحقیق نمونه ها بر اساس نمونه گیری در دسترس از بین خانمهای شاغل و خانه دار شهر رشت در سال ۱۳۹۳ به دست آمد حجم نمونه عبارت است از ۶۰ مادر (۳۰ شاغل و ۳۰ خانه دار) است. تعداد زنان معلم دو دبستان شهید فهمیده (۳۴) و دبستان شهید فتحی پور (۲۲) تن بود، که می شود ۵۶ زن معلم که ۳۰ زن انتخاب گردید. تعداد اولیاء دبستان شهید فهمیده (۲۳۱) مادر و دبستان فتحی پور (۱۸۹) مادر بودند که می شود ۴۲۰ مادر که چون باید تعداد نمونه دو گروه برابر می شد بدین سبب از اولیاء نیز ۳۰ مادر انتخاب گشتند.
موضوعات: بدون موضوع
[چهارشنبه 1400-01-25] [ 07:52:00 ق.ظ ]