۱-۱۶-۷ عمق کاشت
با توجه به ریز بودن بذر این گیاه، عمق کاشت به خصوص در خاک های رسی از اهمیت فوق العاده ای برخوردار می شود، چنانچه اگر بذر عمیق کاشت شود به طور قابل ملاحظه ای درصد سبز شدن محصول کاهش می یابد،اول به دلیل کم بودن آندوسپرم دانه و دومی به دلیل گیر کردن گیاه در زیر لایه های سفت سله و همچنین اگر بذرها را به صورت سطحی بکاریم یا توسط آب آبیاری شسته می شود و یا توسط پرندگان و مورچه ها جمع آوری می شوند و یا هم توسط آفتاب و عدم به دست آوردن رطوبت مناسب از بین می روند (احمدی، م . ر. جاوید فر.، ۱۳۷۷).
به همین دلیل است که برای رسیدن وبدست آوردن تراکم ۸۰ بوته درمترمربع حدود ۴ کیلوگرم بذر کافی می باشد ولی عملا در برخی از مزارع کشور بین ۱۰ الی ۱۶ کیلوگرم بذر در هر هکتار مصرف می شود که این مسئله باعث می شود یا مزارع دارای تراکم کمتر از استاندارد حدود ۲۰ الی ۳۰ بوته درمتر مربع باشند و یا با مزارع با تراکم بالا حدود ۱۵۰ الی ۲۰۰ عدد بوته درمتر مربع مواجه شویم که در هر دو حالت باعث عدم رسیدن به شرایط بهینه تولید می شود (ناصری، فرشته.، ۱۳۷۰).
در مزارع با تراکم بالا شاهد بوته های کلزا با پنجه زنی کم ، تعداد سنبله و دانه کم می باشیم همچنین به دلیل انبوه تاج پوششی، شاهد گسترش آفت شته مومی کلزا و همچنین مزرعه به ورس یا خوابیدگی مستعد شود.
در مزراع با تراکم کم عملا از حداکثر توان و پتانسیل تولید مزرعه استفاده نمی شود و همچنین به دلیل قطور شدن ساقه و پنجه زنی زیاد با عدم همزمان رسی دانه مواجه می شویم و لذا قطور شدن ساقه باعث ضربه های شدید به گیاه در هنگام برداشت توسط کمباین می شود و در نهایت ریزش بیشتر بذر را به دنبال دارد (شهیدی، الف.، ۱۳۸۰).
۱-۱۶-۸ آبیاری
کلزا نیازمند مقادیر زیادی آب برای فتوسنتز و انتقال مواد غذایی است و در زمان گل دهی ، تبخیر و تعرق روزانه آن بیشتر از ۸ میلیمتر است.
در کلزای بهاره بین عملکرد و تبخیر یک رابطه خطی وجود دارد و میزان افزایش محصول را حدود ۶ کیلو گرم در هکتار برای عملکرد دانه در ازای هر میلیمتر آب گزارش داده اند (احمدی، م . ر. جاوید فر.، ۱۳۷۷).
گیاه اصولا در هنگام جوانه زنی و در مرحله رشد غلاف ها حساس به خشکی می باشد. خشکی در مرحله جوانه زنی مانع ازآماس بذر می شود که این خود سبز شدن را به تعویق انداخته و پیامد های زیانباری را برای رشد بعدی گیاه به همراه خواهد داشت (احمدی،م.، ۱۳۸۰).
حساسیت این مسئله زمانی اوج می گیرد که آب برای شروع جوانه زنی وجود داشته باشد ولی اگر رشد گیاهچه جوان استقرار یافته با کمبود آب مواجه گردد در چنین مواقعی یکنواختی در مزرعه به دست نمی آید و معمولا باید واکاری انجام گردد (ناصری، فرشته.، ۱۳۷۰).
آبیاری درست در پیش از گل دهی می تواند تعداد غلاف را افزایش دهد و به غیر از زمانی که خشکی شدت می گیرد تعداد غلاف و تعداد دانه در غلاف نسبت به هم خاصیت جبرانی معکوس می گیرند (حقیقت نیا، رجایی،م .ح،. ۱۳۸۷).
۱-۱۶-۹ برداشت
برداشت محصول کاری بسیار حساس است به خاطر ریز بودن دانه ها و عدم همزمانی رسیدن دانه ها، تلفات برداشت می تواند بسیار سنگین باشد علاوه بر این زود برداشت کردن ، کیفیت بذر را کاهش می دهد و برداشت دیر موقع، باز شدن غلاف و ریزش دانه ها را افزایش می دهد. از دید تجربی و عملی محصول زمانی رسیده است که ۷۰% دانه ها قهوه ای متمایل به سیاه شده و رطوبت دانه به کمتر از ۱۵% درصد رسیده باشد (ناصری، فرشته.، ۱۳۷۰).
امکان استفاده از کمباین برای مواقعی که رسیدگی محصول یکنواخت باشد وجود دارد در صورتی که محصول ورس کرده و یا بر روی هم خوابیده باشد باید از تیغه های عمودی روی کمباین استفاده شود سرعت روبه جلو آهسته و ارتفاع برداشت حتی الامکان بالا باشد (احمدی، م . ر. جاوید فر.، ۱۳۷۷).
۱-۱۶-۱۰ عملکرد کلزا
میانگین عملکرد کلزا درهر کشور تا اندازه زیادی به شرایط آب و هوایی ، روش های تولید و ارقام مورد کاشت بستگی دارد.
میانگین عملکرد کلزا بیشتر کشورهای اروپایی در حدود دو تن در هر هکتار می باشد که این میانگین های نسبتا بالا در سیستم های زراعی که در آنها از سطوح مختلف کود های شیمیایی استفاده می شود به دست می آید (عظیمی، الف.، ۱۳۸۳).
در کشور ما بر اساس آمار های شرکت تولید دانه های روغنی عملکرد کلزا حدود یک تن درهر هکتار می باشد ولی نباید از نظر دور داشت که این آمار مربوط به کل کشور ایران است که دارای اقلیم های مختلف بوده که انواع ارقام پاییزه و بهاره در آن کاشت می شود ولی در مناطق شمالی کشور این گیاه به عنوان زراعت بهاره با تناژ کم مطرح بوده که اکثر سطح زیر کاشت کشور مربوط به این مناطق است در حالی که در استانهای جنوبی و مرکزی کشور به خصوص استان فارس با کاشت ارقام پاییزه به عملکرد بسیار بالا دسترسی پیدا شده است و متوسط میانگین تولید کلزا در استان فارس حدود ۲ تن در هر هکتار می باشد و در شرایط استثنایی تا عملکرد های حدود ۸ تن که یک رکورد جهانی است مشاهده گردیده است (حقیقت نیا، رجایی،م .ح،. ۱۳۸۷).
فصل دوم
مروری بر تحقیقات انجام شده
۲- مروری بر تحقیقات انجام شده
۲-۱ تراکم کاشت
کلزا گیاهی است که از قدرت شاخه دهی خوبی برخوردار است در تراکم های کم می تواند تا حد زیادی کمبود گیاه در واحد سطح را با افزایش تعداد شاخه های فرعی جبران کند البته باید به این نکته توجه داشت که کلزا از گیاهان تولید کننده دانه می باشد و برای رسیدن به پتانسیل عملکرد دانه به یک حد مطلوب از تراکم بوته نیاز دارد، کلزا دارای شاخه های زیادی است و میزان شاخه دهی آن به واریته، تکنیکهای زراعی و محیط بستگی دارد، به عنوان مثال تراکم بوته تاثیر قابل توجهی در میزان شاخه دهی و ارتفاعی دارد که ساقه اصلی در آن ارتفاع شروع به شاخه دهی می نماید (ناصری، فرشته.، ۱۳۷۰).
ویلیامز (۲۰۰۰ ) گزارش کرد که بین مقادیر ۸-۴ کیلو گرم بذر در هکتار اختلاف معنی داری از لحاظ عملکرد دانه وجود ندارد.
تغییر در نسبت بذر یا تراکم سبب تغییر در زمان رسیدگی و یا حالت برداشت می شود به طوری که رطوبت دانه در زمان برداشت ، با افزایش تراکم کاهش می یابد.
در این حالت دانه ها سریعتر خشک می شوند که سبب افزایش میزان کلرفیل دانه می شود (شیرانی راد ، الف .، ۱۳۸۵).
همچنین در تراکم های بالا دوره رسیدگی کوتاهتر است و بر عکس در تراکم های پایین دانه فرصت بیشتری برای رسیدگی دارد و در نتیجه نسبت دانه به کل ماده خشک افزایش می یابد(Scarisbrick, D.1982.).
وان دینزی و همکاران ( ۲۰۰۲ ) گزارش کردند که با افزایش نسبت بذر تا ۹ کیلو گرم در هکتار دوره رسیدگی حدود ۱۶ روز کاهش یافت، موریسن و همکاران ( ۱۹۹۸ ) نیز همین نتیجه را در تراکم ۲۰ کیلو گرم در هکتار به دست آوردند.
به نظر کلارک و سیمپسون ( ۲۰۰۶ ) تراکم بالا سبب رسیدگی زودتر و یکنواخت تر و در عین حال عملکرد بالاتر می شود.
تایلور و اسمیت (۲۰۰۴ ) گزارش کردند که یک همبستگی منفی بین تعداد غلاف در متر مربع و تعداد دانه در غلاف دو رقم یورکا و مارنو وجود دارد زیرا تعداد غلاف در متر مربع متناسب با افزایش تراکم بوته تمایل به افزایش دارد در حالی که یک همبستگی منفی قوی بین تعداد بوته در غلاف و تراکم بوته وجود دارد.
کندرا و دگن هارد (۲۰۰۳ ) گزارش نمودند که با افزایش تراکم سرعت پر شدن دانه بیشتر می شود، در همین رابطه ترلینگ ( ۱۹۹۸ ) نیز بیان داشت که هر چه دوره رشد طولانی تر باشد عملکرد بیشتر است، تراکم با تغییرات مورفولوژیکی که بر اجزای گیاهی می گذارد عملکرد را موثرتر می کند.
پراکاش ، ویردورمادر (۲۰۰۱ ) نشان دادند که تراکم بوته بیشتر منجر به کاهش تعداد شاخه های فرعی در گیاه می شود بنابراین تعداد غلاف کمتری هم در بوته تولید می شود..
رائو و مندوهام ( ۲۰۰۴ ) گزارش کردند که تعداد دانه در بوته در تراکم بالا کم شده، این کاهش در برخی ارقام در شاخه های اصلی و در برخی دیگر در شاخه های فرعی دیده شده ، ولی باید دانست که تعداد دانه در غلاف، وزن دانه در شاخه اصلی کمتر دستخوش تغییر می شود و هر چه شاخه فرعی تر باشد تغییر در اثر عوامل محیطی شدید تر است، در شاخه اصلی افزایش تراکم (۲۵/۲ تا ۳۶ کیلوگرم در هکتار ) سبب شد که تعداد دانه در غلاف از ۱۴ به ۵/۱۲ عدد و وزن هزار دانه از ۰۴/۵ به ۳۲/۴ گرم برسد.
تحقیقات بسیاری نشان داده که تغییرات عملکرد در کلزا در اثر افزایش تراکم شدید نیست ، وقتی که تعداد بوته از ۵۰ به ۳۰۰ عدد در متر مربع رسید عملکرد فقط نیم تن افزایش یافت و همچنین با افزایش نسبت بذر از ۲۵/۲ تا ۳۶ کیلوگرم عملکرد ابتدا کمی افزایش و بعد بتدریج کاهش یافت (Hallidy, R., 1960).
ابوالحسنی ( ۱۳۸۶ ) به این نتیجه رسید که عملکرد تحت تاثیر رقم و آرایش کاشت قرار گرفت ولی سطوح تراکم بر عملکرد بی تاثیر بود که این عکس العمل را به قدرت تراکم پذیری شدید کلزا نسبت داد.
آلد و هکنین ( ۲۰۰۵ ) گزارش کردند که افزایش تعداد بذر از ۷۴ به ۴۴۳ بوته در متر مربع تعداد گیاهان باقیمانده در بهار را افزایش داد ولی تاثیری در ارتفاع بوته نداشت، آنها همچنین اظهار کردند که این افزایش تراکم بوته ، عملکرد دانه و وزن هزار دانه را کاهش داد اما این کاهش معنی دار نبود، افزایش تراکم بوته دراین آزمایش سبب کاهش معنی داری در شاخص برداشت، تعداد دانه دربوته و تعداد غلاف در گیاه گردید ولی بر روی عملکرد رویشی تاثیری نداشت.
اغلب در تراکم بالا عملکرد به دلیل ورس کاهش می یابد ولی برخی از ارقام به ورس مقاوم بوده و غلاف بیشتری در واحد سطح تولید می کنند و دانه های آنها سنگین تر است که البته این افزایش معمولا با کاهش تعداد دانه در بوته خنثی می شود ، این کاهش در ارقام زمستانه بیشتر است (Rao, M. S. S.and .N. J. Mendham., 2004).
در تحقیقات کلارک و سیمپسون ( ۲۰۰۶ ) بیشترین عملکرد از کمترین میزان بذر ( ۵/۱ کیلو گرم در هکتار ) به دست آمد و آنها نتیجه گرفتند که تولید شاخه فرعی و غلاف اثر کاهش تراکم را خنثی کرده و عملکرد ثابت باقی می ماند و یا تغییر محسوسی نمی کند، وقتی تراکم در مقادیر بالای آن مورد بررسی قرار می گیرد عملکرد دانه مستقیما با تراکم متناسب نیست و فقط چند درصد از عملکرد توسط تراکم کنترل می شود در کلزای بهاره کاهش تراکم از ۴۰ بوته در متر مربع عملکرد را تا حدود ۲۰% کاهش می دهد (Mcgregor, D. I., 1998).
بر طبق تحقیقات مندوهام و همکاران ( ۲۰۰۴ ) کلزای پاییزه عملکرد مناسب با ۸ بوته در متر مربع به دست آمده در این حالت برگهای اولیه و ثانویه کمتر در سایه قرار گرفته و بنابراین بیشتر از حد معمول توانایی رشد و توسعه داشتند و زمان طولانی تری فعال باقی می ماندند. این محققین اظهار داشتند که در تراکم پائین رقابت آنقدر محسوس نیست که بتواند رشد را محدود کند و لذا پتانسیلی برای جبران اجزای کاهش یافته به وجود نخواهد آمد.
احمدی ( ۱۳۸۵ ) گزارش کرد که برای دستیابی به عملکرد های بالا، تراکم بوته کلزا در پاییز باید حداقل ۶۰ بوته در متر مربع باشد، برای این منظور استفاده از ۶ کیلو گرم بذر در هکتار کافی است، او اظهار کرد که چنانچه کشت کلزا در زمینهای حاصل خیز و قدری زودتر از موقع معین انجام گیرد ، استفاده از ۴ کیلو گرم بذر درهکتار کافی خواهد بود ولی در صورت کاهش فاصله خطوط کاشت، کاشت این مقدار بذر با ماشینهای ردیف کار به دلیل قلت میزان آن امری مشکل است، تنها در شرایط کشت کرپه و زراعت در زمینهای خشک می تواند مقدار بذر مصرفی را تا ۸ کیلو گرم در هکتار افزایش داد، وی همچنین بیان کرد که افزایش میزان بذر وسیله مناسبی برای جبران کمبودهای مربوط به آماده کردن زمین نمی باشد.
کاهش فاصله ردیف سبب افزایش فاصله بوته ها بر روی ردیف و توزیع یکنواخت تر آنها و در کاهش رقابت و افزایش عملکرد می شود.
موریسون و همکاران ( ۱۹۹۸ ) پیشنهاد کردند در صورتی که امکان تامین آب مورد نیاز کلزا وجود داشته باشد بهتر است که با تراکم پایین کاشته شود.
آزمایشهای انجام شده در اروپا و انگلستان نشان داده است که بازدهی محصولی که در ردیفهای بسیار باریک با عرض ۱۲ سانتی متر کاشت شود تفاوت چندانی با محصول کاشته شده در ردیفهای عریض تر ندارد بنابراین انتخاب عرض ردیف بستگی به آن دارد که چه نوع ردیفی از نظر محلی سودمندتر است، البته انتخاب عرض ردیف بسته به ناحیه، مشکل علفهای هرز و آفت و ماشین آلات موجود و مهارت کاشت کننده دارد (ناصری، فرشته.، ۱۳۷۰).
سنگ و آند ( ۱۹۹۹ ) گزارش داد که با افزایش ابعاد هندسی کاشت تعداد دانه در غلاف افزایش می یابد همچنین او اظهار نمود که با افزایش تراکم بوته کلزا، وزن هزار دانه آن کاهش می یابد.
تایلور و اسمیت ( ۲۰۰۴ ) بر اساس آزمایشی که برروی دو رقم کلزا به نام مارنو و یورکا با مقدار ۶/۴ ، ۷ و ۱۴ کیلو گرم در هکتار در جنوب غربی استرالیا انجام دادند گزارش کردند که اختلاف معنی داری بین عملکرد دانه، عملکرد روغن و بیوماس تیمارهای مختلف بذر در دو رقم مورد آزمون وجود نداشت اما فقط در سال سوم اجرای آزمایش بیوماس رقم مارنو در مقدار بذر ۱۴ کیلو گرم در هکتار نسبت به بقیه مقادیر بذر ( ۶/۴ و ۷ کیلو گرم در هکتار ) حدود ۱۶% برتری نشان داد با افزایش مقدار بذر از ۶/۴ به ۷ و ۱۴ کیلوگرم در هکتار تعداد دانه در بوته در هر دو رقم مورد آزمون کاهش یافت اما این کاهش به حدی نبود که سبب اختلاف معنی داری بین مقادیر مختلف بذر شود، این دو محقق به این نتیجه رسیدند که یک همبستگی منفی بین تعداد دانه در بوته در متر مربع و یک همبستگی مثبت بین تعداد دانه در بوته و تعداد غلاف در بوته دو رقم مارنو و یورکا در واکنش تغییرات مقدار بذر از ۶/۴ به ۷ و ۱۴ کیلو گرم در هکتار وجود داشت.
در تحقیق اولسن ( ۱۹۹۸ ) همبستگی بالایی بین تعداد غلاف و عملکرد گیاه وجود داشت و تعداد غلاف در گیاه به خصوص در کانولای زمستانه به شدت تحت تاثیر تراکم بود ولی تعداد غلاف خیلی کمتر تحت تاثیر محیط قرار داشت ، با افزایش تعداد غلاف در گیاه تعداد دانه افزایش ولی وزن دانه کاهش می یابد، همچنین تعداد دانه در بوته و وزن دانه همبستگی ضعیفی به صورت منفی دارند به طوریکه سبب کاهش عملکرد می شود.
ریزش برگ در شروع گل دهی سبب کاهش ماده سازی در این زمان می شود و در نتیجه غلاف کمتری تشکیل شده با افزایش تراکم مقدار آن به ۶۷/۰ شاهد می رسد ولی ریزش برگها در انتهای دوره ، تاثیر چندانی برتعداد غلاف و تعداد دانه در غلاف ندارد (Clarke, J . M.and M . Simpson., 2006).
مک گری گور ( ۱۹۹۸ ) دریافت که با کاهش تراکم از ۲۰۰ به ۳۶ بوته در متر مربع تعداد غلاف در گیاه و تعداد دانه در بوته ابتدا افزایش و بعد کاهش یافت.
کلارک (۲۰۰۶) نشان داد که تعداد دانه در غلاف و وزن دانه ،تحت تاثیر تراکم نیستند، به طور کلی در برخی ارقام تعداد دانه در غلاف ووزن دانه در بعضی سالها تحت تاثیر قرار می گیرند ولی تعداد غلاف در گیاه در همه موارد تحت تاثیر تراکم است.
شابستری و کومار (۲۰۰۲ ) اظهار کردند که همبستگی منفی بین تعداد شاخه در بوته و تراکم بوته وجود دارد و با افزایش تراکم ، تعداد شاخه فرعی در بوته کاهش می یابد.
النسو ( ۲۰۰۱ ) گزارش داد که همبستگی منفی بین تعداد شاخه در بوته، تعداد غلاف در شاخه و تعداد غلاف در بوته با تراکم بوته وجود دارد به طوریکه با افزایش تراکم هر سه این صفات کاهش می یابد ولی در کل تعداد غلاف در متر مربع افزایش می یابد.
کلارک و سیمپسون ( ۲۰۰۶ ) گزارش کردند که انتخاب تراکم بوته مطلوب در کلزای پاییزه با توجه به شرایط اقلیمی و خاکی منطقه سبب استقرار بهتر و عملکرد دانه بالاتر گیاهان نسبت به تراکمهای دیگر می شود.
گیسلر ( ۲۰۰۰ ) گزارش داد که مقادیر مختلف بذر وضعیت گیاهان را قبل از زمستان تحت تاثیر قرار داده و در نتیجه مقاومت به سرمای آنها را آشکارا تغییر می دهد که این موضوع می تواند برروی ساختار عملکرد دانه اثر بگذارد.
فیلدسن و موری ( ۲۰۰۷ ) گزارش کردند که گیاهان کلزا یی که دارای تراکم بوته زیاد هستند چنانچه مدت زیادی در زیر برف بمانند ممکن است دچار پوسیدگی شوند بنابراین بوته های تکامل یافته قوی کمتر از بوته های دیر کاشته شده و دارای تراکم بوته زیاد در معرض خطر سرما زدگی قرار می گیرند.
ثابت شده که تراکم بوته مختلف واریته های جدید کلزای پاییزه می توانند تغییرات متفاوتی را در ساختمان اندازه، مقاومت به سرما و عملکرد دانه گیاه ایجاد کنند ، بر اساس نتایج به دست آمده واریته های کلزای پاییزه به طور متفاوتی به مقادیر مختلف بذر (۲۴۰-۵۰) بوته درمتر مربع واکنش نشان دادند که این موضوع سبب ایجاد اختلاف بین آنها از لحاظ ارتفاع ، قطر ساقه،تعداد شاخه دربوته و تعداد غلاف در شاخه شد (Szczygielski, K. Oeczarek, E., 1987).باشینگ ( ۱۹۹۸ ) گزارش کرد که تراکم بوته برابر ۶۰ گیاه در متر مربع حداقل تراکم بوته مورد نیاز در کشت کلزای پاییزه برای به دست آوردن عملکرد دانه مناسب می باشد در حالیکه هاجسون (۱۹۷۹ ) باورمن و راجزلوئیس ( ۱۹۸۰ ) نشان دادند که تراکم بوته برابر ۵۰ بوته در متر مربع حداقل تراکم بوته در کشت کلزای پاییزه برای نیل به عملکرد دانه مطلوب می باشد.شیرانی راد ( ۱۳۸۵ ) اظهار نمود بهترین تراکم برای گیاه کلزا در منطقه کرج بین ۴۰-۸۰ بوته در متر مربع می باشد ، با افزایش تراکم از ۸۰ به ۱۲۰ بوته در متر مربع سبب کاهش مقاومت به خوابیدگی و عملکرد دانه و روغن می گردد وی اظهار می دارد که وزن هزار دانه پایدارترین جزء عملکرد دانه است که تحت تاثیر نوسانات تراکم بوته واقع نمی شود..به نظر موریسون و همکاران ( ۱۹۹۸ ) اثر فاصله ردیف و تراکم بر میزان روغن عموما معنی دار نیست(۵۵)، در مطالعات مختلف تغییرات درصد روغن در اثر افزایش تراکم بسیار کم و فقط بین ۵/۰ تا ۲% کاهش می یابد.
ابوالحسنی ( ۱۳۸۶ ) به این نتیجه رسید که اثر تراکم بر در صد روغن دانه معنی دار بود ولی مقایسه میانگین ها اختلاف آنها را جزئی نشان داد به طوریکه با افزایش تراکم از۱۰ به ۴۰ بوته در متر مربع فقط ۳۵/۰% درصد از میزان روغن کاسته شد .مهمترین عواملی که بر میزان روغن و پروتئین موثرند محیط و رقم است ، کندرا در میزان روغن در اثر افزایش تراکم تغییری مشاهده نکرد.
مندوهام و همکاران ( ۲۰۰۴ ) اظهار می دارند که میزان روغن معمولا در ارقام مختلف ثابت است مگر اینکه در مراحل آخر رشد تحت تاثیر تنش قرار گیرد.
۲-۲ آهن
حقیقت نیا و رجایی ( ۱۳۸۷ ) عنوان داشتند که تاثیر سولفات آهن در رفع کمبود آهن و افزایش عملکرد گیاه در مواقعی که این کمبود به صورت نواری مصرف شده باشد معمولا بیشتر از مواقعی بوده است که به صورت مخلوط با خاک مصرف شده است و همچنین با مطالعه سطوح و روش مصرف سولفات آهن در یک خاک آهکی با (pH) برابر ۸/۲ گزارش نموده اند که در مصرف ۱۵۰ کیلو گرم سولفات آهن به صورت پخش سطحی همراه با محلول پاشی آن به میزان ۵۲% سبب افزایش در عملکرد محصول نسبت به تیمار شاهد شده است.
Kase garten و همکاران (۱۹۹۶) اثر نیترات را در جذب آهن بررسی نمودند و مشاهده کردند که با افزایشpH غلظت آهن در ریشه افزایش یافته ولی برگ ها کمبود آهن را نشان می دهند و به این نتیجه رسیدند که نیترات ها در خاک های آهکی باعث عدم جذب آهن می گردد.
Jolley و همکاران(۱۹۷۱) در بررسی اثر ژنوتیپ گیاه در نشان دادن کمبود آهن در خاک های آهکی به این نتیجه رسیدند که علاوه بر ژنوتیپ عواملی از قبیل نوع خاک ، محیط اطراف گیاه، برنامه های اصلاح گیاهان و بسیار مهمتر وجود یون +H در فاز یونی خاک بر روی کمبود آهن در گیاه موثر است.
مورت ودت (۲۰۰۶ ) در کتاب خود آورده است که تغییر دادن(pH) در یک نوار از منطقه رشد ریشه ها نیز ممکن است در رفع کمبود آهن موثر باشد ، چند فرآورده گوگردی نظیر گوگرد عنصری، آمونیم تیوسولفات، سولفوریک اسید و آمونیم پلی سولفید(pH) خاک را پایین میاورند و همزمان به صورت عوامل کاهنده، آهن فیک را به فرو که برای ریشه گیاه قابل جذب است، تبدیل می کنند.
تیسدل و نلسون (۲۰۰۵ ) در خصوص نواحی دچار کمبود آهن ذکر کرده اند، کمبود آهن در بسیاری از گیاهان ایالات متحده آمریکا گزارش شده است بیشتر این کمبود ها ، گرچه همیشه نه ، ولی به بالا بودن(pH) خاک ارتباط داده شده است.
آهن یکی از عناصر کم مصرف مورد نیاز گیاه به شمار می آید که جایگاه خاصی در تغذیه گیاه دارد، در کشور ایران به دلیل قلیایی بودن اغلب خاکها و همچنین وجود آهک در آنها کمبود در بسیاری از محصولات زراعی گزارش شده است ( حسینی و ثواقبی ، ۱۳۸۴ ).
محلول پاشی آهن در دو مرحله ساقه رفتن و گلدهی ، سبب افزایش عملکرد دانه آفتابگردان گردید ( ملکوتی و همکاران ، ۱۳۸۰ ).
موضوعات: بدون موضوع
[چهارشنبه 1400-01-25] [ 07:33:00 ق.ظ ]