۴-۹٫ جدول: نتایج مربوط به رگرسیون چند متغیره همزمان……………………………………………………………. ۷۹
۴-۱۰٫ جدول: تحلیل واریانس مربوط به رگرسیون ابعاد رضایتمندی شغلی و پیشرفت تحصیلی……… ۸۰
۴-۱۱٫ جدول: نتایج مربوط به رگرسیون چند متغیره همزمان…………………………………………………………. ۸۰
۴-۱۲٫ جدول: تحلیل واریانس مربوط به رگرسیون ابعاد رضایتمندی شغلی و سلامت عمومی ……… ۸۱
بررسی رابطه بهداشت روانی و پیشرفت تحصیلی در گروهی از دختران دوره راهنمایی
با در نظر گرفتن وضعیت اشتغال مادران؛شیراز۱۳۹۳
نگارش: فریبا کرمی
چکیده:
پژوهش حاضر، به منظور بررسی رابطه بین اشتغال مادران با سلامت روانی وپیشرفت تحصیلی دختران در بین دانش آموزان مقطع راهنمایی اجرا شده است.جامعه آماری این پژوهش رادانش آموزان دختر راهنمایی شهرشیرازتشکل می دهد.و تعداد نمونه آماری ۲۰۰ نفراست که به شیوه نمونه گیری خوشه ای چند مرحله ای انتخاب شده اند. روش استفاده شد در این تحقیق. از نوع همبستگی علی ومقایسه ای که. جهت تشخیص رابطه متغیرها وتبدیل آن ها به مقدار است. از پرسشنامه های، JDI جهت تعیین رضایت شغلی مادران در محیط کار آن ها و پرسشنامه GHQ جهت بررسی سلامت روان دختران نوجوان در دو گروه مادران شاغل و غیر شاغل استفاده شده است. جهت تأیید یا رد فرضیه ها از روش های آماری آزمون t نمونه های مستقل و تحلیل رگرسیون چندمتغیره استفاده گردید. نتایج بدست آمده نشان دادکه میزان t در محاسبه ی تفاوت میانگین های سلامت عمومی در دو گروه دارای دختران دارای مادران شاغل و خانه دار در حالت واریانس های نابرابر، برابر با (۸۷/۰-) می باشد که با توجه به درجه ی آزادی (۲۲۳/۱۹۷)، تا سطح (۰۵/۰≥P)، معنادار نمی باشد. بنا بر این بین میزان سلامت عمومی گروه دختران دارای مادران شاغل نسبت به دختران دارای مادران خانه دار به طور معناداری تفاوت وجود ندارد. و با مقایسه ی میانگین میزان پیشرفت تحصیلی در دو گروه (گروه دختران دارای مادران شاغل برابر با ۳۵/۱۹، گروه دختران دارای مادران خانه دار برابر با ۸۲/۱۸)،ملاحظه گردید که نمرات میزان پیشرفت تحصیلی دختران دارای مادران شاغل نسبت به دختران دارای مادران خانه دار به طور معنادار بیشتر می باشد.واین که میزان رضایت مادر شاغل از کار خود نمی تواند یک ترکیب خطی درست کند که خطای سلامت عمومی وپیشرفت تحصیلی دختران دارای مادران شاغل را پیش بینی کند.
رابطه بین اخلاق، رضایت شغلی و تعهدسازمانی با ترک خدمت حسابرسان
واژه های کلیدی:سلامت روان،پیشرفت تحصیلی ،اشتغال مادر
فصل اول
(کلیات)
مقدمه:
اعتقاد کامل بر این است که تندرستی یکی از نعمت های بزرگ در زندگی انسان است و نمی توان منکر شد که سلامتی در زمره ی بالاترین نعمت هاست (میلان ی فر، ۱۳۸۲ )..مفهوم بهداشت روان در واقع جنبهای از مفهوم کلی سلامتی است. سازمان بهداشت جهانی سلامتی را چنین تعریف میکند : حالت سلامتی کامل فیزیکی، روانی و اجتماعی نه فقط فقدان بیماری یا ناتوانی برخی چنین تصور کردهاند که نقطه مقابل سلامتی روانی، بیماری روانی است در حالی که این چنین نیست و مفهوم سلامتی روانی بسیار گستردهتر از این است(خدارحیمی، ۱۳۷۴).
تصویر درباره جامعه شناسی و علوم اجتماعی
انسان سالم به عقیده اسکینر[۱] فردی است که رفتارش منطبق با قوانین وظوابط جامعه است و وقتی با مشکل روبروشود. با بهره گرفتن از شیوه اصلاح رفتار برای بهبود و به هنجار کردن رفتار خود واطرافیانش اقدام می کند.از نظرراجرز[۲] انسان دارای سلامت روانی، انعطاف پذیر است،پیش داوری ندارد احساس آزادی و خلاقیت می کند (اسکینر،۱۹۶۵).سلامت روان در دو قالب فقدان بیماری روانی و احساس رضایتمندی و لذت از زندگی، مورد توجه بسیاری از متخصصان و کارشناسان این حوزه است.(تئودر[۳] ،۲۰۰۱).شفیع آبادی سلامت روانی را داشتن هدفی انسانی در زندگی، سعی در حل عاقلانه مشکلات،سازش با محیط اجتماعی بر اساس موازین علمی و اخلاقی و سرانجام ایمان کار ی و مسئولیت، پیروی از اصل نیکوکاری و خیرخواهی می داند(شفیع آبادی و ناصری ۱۳۶۵).
نتیجه تصویری درباره سلامت روانی
کارشناسان سازمان بهداشت جهانی سلامت روان را این طور تعریف کرده اند: قابلیت ارتباط موزن و هماهنگ با دیگران، تغییر و اصلاح محیط فردی و اجتماعی، حل تضادها وتمایلات شخصی به طور منطقی، عادلانه و مناسب (میلانی فر ،۱۳۷۴).
تعریف بهداشت روانی به مجموعه ای ازروشها ، فعل وانفعالهای گفنه می شود که ما را در جهت تامین سلامت فردی واجنماعی از نظر روانی هدایت کرده واز ابتلا به بیماریهای روانی مصون می دارد.اگرچه تعاریف متنوعی در این مورد از سوی متخصصان امر به عمل آمده،اماملاحضه می شود که غالبا در بیان ملاک تعادل وسلامت روان به نکاتی چون ،توانای شازش با خود ومحیط ، انعطاف پذیری وتشخیص موقعیتهای مکانی و زمانی خویشتن تاکید کرده اند(شالچی ،۱۳۸۰ ،مهرداد،یونسی،۱۳۸۶
سلامت وتکامل روانی با مفهوم بهداشت روانی مورد استفاده قرار می گیرد. دراین برداشت منظور از بهداشت روانی، نبودن بیماری نیست به منظور نشان دادن وضع مثبت وسلامت روانی میباشد(حسینی،۱۳۷۸).
در چرخه تحول روان آدمی مرحله مهمی وجود داردکه بین دوران کودکی وبزرگسالی قرار می گیرد وبه دوره نوجوانی مرسوم است در نوجوان همراه با تغیرات جسمانی یک سلسله دگرگونی ها در احساسات و عواطف،تمایلات وخواسته ها، تصورات ،و خواسته ها،تصورات وتخیلات بوجود می آید وتوازن دوران کودکی را بهم می زند واحتمال بروز اختلالات رفتاری را در این دوره افزایش می بخشد.برای تداوم زندگی، نوجوان باید افکار و وابستگی ها وروابط دوران کودکی خود را رها سازدودر هر مرحله،دیدگا ها ومهارت های جدید بدست آورد.انتقال موفقیت آمیز از دوره کودکی به نو جوانی که به تغییر در مفهوم«خویشتن» نیازی اساسی دارد،کار چندان آسانی نیست (شفیع آبادی،).بدون تردید نوجوانی از مهم ترین وحساس ترین دوره های تحول زندگی آدمی محسوب می شود.در این دوران هویت انسان روبه تکامل است، اگرچه زیر بنای آن، دورهای قبل رشد تلقی می شود. بنابر این سرمایه گذاری دقیق تربیتی برروی رشد کودکی تا نوجوانی،نقش بسیار اساسی در شکل گیری هویتی شایسته ایفا خواهد نمود، تا آینده سلامت روانی فرد تضمین گردد.آشنای با خصوصیات روانی نوچوانان ومشکلات خاص این دوره میتواند به والدین کمک کند تا بهتر بتوانند با نوجوان خود ارتباط بر قرار کنند(آقامحمدی،۱۳۸۴).
از آنجا که نوجوانان از اقشار آسیب پذیر جامعه می باشند توجه به سلامت روان وتعلیم تربیت آنها برای آینده بهتر جامعه لازم وضروری می باشد.نوجوانانی که از سلامت روان وپیشرفت تحصیلی مطلوبی برخوردار باشند ،موفق تر هستند واین امر خود در پیشرفت وآینده جامعه تاثیر مثبتی دارد.دامنه بسیار گسترده ای از متغیرهای فردی، اجتماعی و خانوادگی وفرهنگی با پیشرفت تحصیلی مرتبط است.
در جامعه امروزی تحصیلات و به تبع آن پیشرفت تحصیلی به دغدغه های اصلی والدین برای کودکان ونوجوانان خود بدل شده است . در حقیقت می توان گفت برای جوامع امروزی تحصیلات مناسب به هدف دستیابی به موقعیت های اجتماعی، شغلی و اقتصادی بالاتر یکی از اهداف اصلی برای والدین و سیاست گذاران کشورها تلقی می شود و ملاک اثربخشی موفقیت آموزش نیز پیشرفت تحصیلی دانش آموزان است . بنابراین شناخت ابعاد مختلف پیشرفت تحصیلی و متغیرهای مرتبط با آن گام نخست و اصلی برای این هدف است.خانواده اولین کانون تربیتی کودکان به حساب می آید و کودک مقدار قابل توجهی از وقت خود را در آن می گذراند.در خانواده اعضای با یکدیگر در ارتباط متقابل می باشند. اما یکی از بهترین و مهمترین روابط که وجود دارد، رابطه میان مادر و فرزند است. در این بین رابطه مادر ودختر مهمتر می باشد،زیرا آن ها میتوانند بهترین دوست یکدیگر باشند و عاشقانه یکدیگر را دوست بدارند. مادراولین الگوی است که تاثیر شگرفی در زندگی دختر دارد. در جامعه امروز که مادران مجبور هستند ساعاتی از وقت خود را به دلیل اشتغال خارج از منزل سپری کنند ، بنابر این مدت زمان در کنار فرزندان خود می باشند .در برخی از کشور ها این گونه تصور می شود که کار کردن زنان سبب لطمه دیدن فرزندانشان می شود. حال آن که نگاهی به تحقیقات نشان می دهد فرزندان مادران شاغل نسبت به فرزندان مادران خانه دار عزت نفس بیشتر و اختلال های رفتاری کمتری دارند. اشتغال زنان به عنوان یک پدیده اجتماعی بر تربیت کودکان آن ها تاثیر می گذارد (به نقل طباطبای وهمکاران،۱۳۹۱).
عکس مرتبط با اقتصاد
۱-۲بیان مسئله:
اختلال های روانی از بدو پیدایش بشر وجود داشته و هیچ فردی در مقابل آنها مصونیت نداشته واین خطری است که بشررا دائماً تهدید می کند در طول قرن بیستم زندگی انسان بیش از تمام طول تاریخ دست خوش دگرگونی و تغییر شده است. تلاش بسیار برای صنعتی شدن ،گسترش زندگی شهرنشینی و زندگی ماشینی، اثرات منفی بر سلامت افراد گذاشته است ومسائل تازه ای در مورد سلامت و بیماری را به وجود آورده است، اوضاع اجتماعی، اقتصادی ،سیاسی، فرهنگی نابسامان و مشکلات محیطی – اجتماعی – روانی واکنش های بیمارگونه بسیاری را در افراد به وجود آورده است. سازمان بهداشت جهانی سلامت را به عنوان حالتی از بهزیستی کامل جسمی، ذهنی واجتماعی و نه صرفاً بیمار نبودن تعریف کرد (سازمان بهداشت جهانی، ۲۰۰۱ و ۲۰۰۴ ). متاسفانه تا مد تها پیشرفت قابل ملاحظه ای در کاربرد این دیدگا ه ها در قلمروهای علمی و عملی مشاهده نشد( پورافکاری،۱۳۹۱).
یکی از محورهای ارزیابی سلامتی جوامع مختلف، بهداشت روانی آن جامعه است. سلامت روانی نقش مهمی در تضمین پویایی و کارآمدی هر جامعه ایفا می کند(صادقیان،حیدریان پور،۲۰۰۹[۴]) .
افرادی که به دلایلی دچار آشفتگی های هیجانی هستند و بهداشت روانی آنهاتضعیف شده است، به شیوه های متفاوتی آشفتگی های خود رابروز می دهند. این افراد اغلب دارای مشکلاتی از قبیل خودپنداره ضعیف، افت تحصیلی، طرد اجتماعی و ناتوانی در برقراری ارتباط با همسالان و عدم پایبندی به قوانین اجتماعی هستند که این مشکلات روانی- اجتماعی بر فرایند یادگیری آنها تأثیر مستقیم دارد (سلحشور،۱۳۸۲)سلامت سازه ای پیچیده ای است که منظور از آن تجربه و کنش بهینه روان شناختی می باشد، اگر چه سؤال«حال شما چه طور است»بسیار ساده به نظر می آید با این حال نظریه پردازان معتقد هستندکه موضوع سلامت بسیار بحث برانگیز است. از شروع تلاش های عقلانی آدمیان تاکنون بحث های قابل ملاحظه ای در مورد تجربه بهینه و این که زندگی خوب چگونه بنا می شود صورت گرفته است(رایان،۲۰۰۱).پاردایم غالب قرن گذشته برای میزان وقوع و سیر مشکلات جسمی از منظر ه زیست پزشکی بوده است. این دیدگاه اثر مهمی بر پیشگیری و مهار مشکلات جسمی داشته است . در واقع در نیمه اول قرن بیستم نتایج موفقیت آمیز زیادی در کاهش بیماری های مختلف مرگ و میر به دست آمده است. با این حال عوامل اصلی به وجود آورنده مرگ و معلولیت در آغاز قرن ۲۰ متفاوت از گذشته است (والاندر،۲۰۰۰).کپتین و ونیسن[۵](۲۰۰۴) تمایز بین روان شناختی و جسمی پزشکی را با گسترش مرزهای دانش امری بیهوده می دانند و معتقدند تحولات جدید در حوزه ایمنی شناسی عصبی روانی یا در حوزه رابطه بین عوامل ژنتیکی و رفتاری تنها بخشی از حقیقت برای روانشناسان است و استفاده از این اصول برای بیماران با اختلال های جسمانی مختلف الهام بخش بوده است.امروز سلامت روان توجه روزافزون محققان شاخه های علوم را به خود جلب کرده و به تبع آن شمار قابل توجهی از پژوهش ها را به خود اختصاص داده است . از این روست که، می توان درادبیات سلامت ازتعاریف متعدد با روی آوردهایی متکثر سراغ گرفت(چاهن،۲۰۰۰). ماتارازو[۶](۱۹۸۲) اولین پایه مطالعات درحوزه سلامتی را،حفظ و ترویج آن ذکرمی کردکه شامل شناخت واصلاح رفتارهای مربوط به سلامت، ارتباطات همگانی درباره سلامت یاگشودن مسیرهایی می شدکه درسطح عمومی می توانند سلامتی راتحت تأثیر قراردهند. دراین زمینه توجه به دونکته را ضروری می داند:۱٫پیشگیری اولیه ۲٫ پیشگیری ثانویه
(کاپلان،۲۰۰۰به نقل نیکوگفتار،۱۳۸۵به نقل فیاض،کیانی،۱۳۹۰).
بهداشت روانی، درروانشناسی پیشگیر،بهداشت روانی اجتماعی یا روان پزشکی اجتماعی به کلیه روشها وتدابیری اطلاق می شود که برای جلوگیری از ابتلا ودر مان بیماری های روانی وتوانبخشی بیماران روانی موجود بکار می رود(میلانی فر،۱۳۸۲).
سلامت روان از ملا ک های تعیین کننده سلامت عمومی تلقی شده و به مفهوم احساس خوب بودن واطمینان از کارآمدی خود، اتکاء به خود، ظرفیت رقابت، تعلق بین نسلی و خودشکوفایی توانایی های بالقوه فکری، هیجانی وغیره است(حدادی، روشن،اصغر نژاد،۱۳۸۶).
به عقیده آدلر[۷](۱۹۷۳) سلامت روان یعنی داشتن اهداف مشخص، روابط خانوادگی واجتماعی مطلوب،کمک به هم نوعان وکنترل عواطف واحساسات خود (وردی،۱۳۸۰)،کیز[۸](۲۰۰۵)با این اعتقاد که پژوهشگران تا به حال برداشتی جامع در باره سلامت روان ارائه نداده اند،مدل سلامت روان جامع را ارائه می دهد.بر این اساس سلامت روان به عنوان حالتی تعریف می شود که شامل الف) عدم وجود بیمار روانی وب)حضور سطوح مطلوبی از بهزیستی است.به نحوی که در آن دو بعد بیماری روانی وبهزیستی روانی با هم ترکیب گردید وبرای هر دو بعد نیز دو حالت کامل ونا کامل در نظر گرفته شده است.در این مدل کیز شرایطی را که درآن افراد گرچه دچار بیماری روانی نیستند اما سطوح بهزیستی پایین دارند،پژمردگی وشرایط کسانی راکه مبتلا به بیماری روانی نیستند وسطوح بهزیستی بالا نیز دارند،شکو فایی می نامد(تمنای فر،سلامی محمدی آبادی،دشتبان زاده،۱۳۹۰).
سلامت روان یکی از مو لفه های مهم بهداشت عمومی است و بهداشت روان، توانایی بر قراری توازن درزندگی و مقاومت در برابر مشکلات است .مشکلات روانی ، فشارقابل ملاحظه ای را برافراد وارد می کند،بطوریکه پیش بینی می شود در سال ۲۰۲۰افسردگی بعد از ناراحتی قلبی بالاترین میزان هزینه ها را در سیستم بهداشت جوامع به خود اختصاص می دهد (فتی وهمکاران۱۳۸۷) .
سازمان بهداشت جهانی وبسیاری از کشورها به این نتیجه رسیده اند که فراموش کردن وغافل شدن از بهداشت روان از خطاهای بزرگ نظام های بهداشتی است وهر برنامه بهداشتی بدون در نظر آوردن رفاه روانی جامعه با شکست مواجه خواهد شد .اساسی ترین سئوال بهداشتی سال ۲۰۰۱ این است که چه کسی مسئول تامین بهداشت روان جامعه است. بدیهی است علاوه بر پدر ومادر،معلمین مدارس، کارکنان بهداشتی درمانی ومتخصصان بهداشت روان، افراد کلیدی جامعه از جمله دولت مردان،نمایندگان مجلس،رهبران سیاسی ورهبران اجتماعی در تامین بهداشت روان جامعه نقش ویژه ای دارند که قابل توجه است.درجهت تامین سلامت روان جامعه دست یابی به اطلاعات صحیح وبر اساس تحقیقات علمی یکی از مهم ترین جنبه های توفیق در این زمینه است .آگاه شدن از وضعیت سلامت روانی افراد جامعه در جهت دست یافتن به الگوهای مناسب برای برنامه ریزی در هر فرهنگ خاص از اهم موارد ویکی از راه های وصول به اهداف بهداشت جهانی در جامعه است(پورقاز،رقیبی،۱۳۸۴). توجه ویژه به جمعیت نوجوانان به ویژه دانش آموزان به عنوان آینده سازان جامعه از عوامل اساسی توسعه پایدار وهمه جانبه است.پرورش استعداد ها و قابلیت های دانش آموزان هماهنگ با نیاز ها وتحولات جامعه می تواند زمینۀ تحقق اهداف تعریف شده را فراهم سازد.توجه به مسائل و مشکلات عدیده فرا روی جوانان و چاره اندیشی برای حل آن ها از وظایف اساسی نظام آموزش وپرورش است.آموزش وپرورش باید ضمن تربیت دانش آموزان و آماده سازی آنان برای پذیرش مسئولیت های آبنده،اقدام به پرورش سلامت عاطفی واجتماعی هماهنگ با باورها وارزشهای فرهنگی، اجتماعی، خانوادگیی ،دینی وتاریخی،نماید تا ازطریق تحقق مفهوم استقلال فردی هویت اوراکه در این دوران در حال شکل گیری است،درجهت رسیدن به کمال رهنمون سازد( همان منبع).
نوجوانان نیاز به توجه خاص، متمایز از کودکان و بزرگسالان. دارند. یک، دیدگاهی جهانی نسبت به سلامت نوجوانان و رفتارهای مرتبط با سلامت، و بحث در مورد عوامل تعیین کننده، که سلامت و رفتار نوجوان را تحت تاثیر قرار می دهد.وجود دارد. تحقیقات وسازکارهای جدید در این زمینه در حال توسعه است (پورقاز،رقیبی،۱۳۸۴). حفظ سلامت نوجوان در جهان ضروری است .ترویج شیوه های رعایت سلامت در دوران بلوغ، و گام برداشتن برای محافظت بهتراز نو جوانان وکاهش خطرات بهداشتی ،برای پیشگیری از مشکلات سلامتی در دوران بزرگسالی است و برای سلامت آینده کشور و زیرساخت های اجتماعی مهم می باشد.حفظ سلامت روان ،نوجوانان باعث رشد بهتر آن ها وافزایش پتانسیل آینده جامعه می شود.بطور کلی نوجوانی به عنوان دوره سنی سلامت فیزیکی خوب و همچنین دوره شیوع حداکثر مسایل سلامت روان و اختلالات بالینی در نظر گرفته می شود (لارسون؛ ۲۰۰۷ ،هانسل[۹] وهمکاران ، ۲۰۱۲). مطالعات جمعیت های کودکان و نوجوانان نشان داد که کودکان بزرگتر و نوجوانان دارای مسایل سلامت برگشت پذیر و متعددبویژه سردرد و دردهای شکمی، علایم عضلانی و اسکلتی و خستگی، یک ریسک شدید مهم برای تجربه علایم اضطراب و افسردگی در مراحل سنی بعدی خواهند داشت. علاوه بر این، تظاهرات و بروز مشکلات سلامت فردی ، باعث ترغیب لزوم شناسایی افراد با ریسک افزایش یافته مسایل رفتاری و هیجانی و اجرای مداخلات سلامت روان به موقع برای نوجوانان می شود. بنابراین با توجه به سایر فاکتورهای مهم در تعامل بین مسایل رفتاری و هیجانی با کودکان و نوجوانان، جنسیت غالباً به عنوان یک عامل تأثیرگذار مهم محسوب می شود. جدا از پیش زمینه بسیار مهم برای دختران در ارتباط با ابتلا به مسایل رفتاری وروانشناختی مختلف وانواع علایم درد با مشکلات هیجانی دردختران و علایم برون گرایی در پسران قابل بررسی و اثبات است (دیمیترا[۱۰] وهمکاران،۲۰۱۴).
نوجوانی دوره کذر از کودکی به نوجوانی است ویکی از دوران های مهم وحساس برای هر کشور می باشد زیرا نوجوانان نیروهای سازنده آینده هر جامعه می باشند بنابر این توجه به سلامت روان آن از ضروریات می باشد. توجه به ساختارهی مثبت روانشناختی (امیدواری، خودارزش گذاری، عزت نفس و رضایت از زندگی) در زندگی نوجوانان تاثیر مهمی در سنین بالاتر (پیشرفت تحصیلی و سلامت روان) در کودکان و نوجوانان دارد. شواهد علمی وجود دارد دال بر اینکه رضایت از زندگی به عنوان یک نقطه قوت فردی باعث خنثی سازی تجربیات منفی و رخدادهای منفی زندگی و جلوگیری از بروز رفتارهای برون گرایی در نوجوانان خواهد شد(مک نایت[۱۱] و همکاران، ۲۰۰۲). با توجه به اینکه رضایت عمومی از زندگی نقش واسطه ای در بروز تأثیرات رویدادهای استرس آفرین زندگی (مک نایت و همکاران، ۲۰۰۲) و رفتار والدینی (سالدو و هابنر۲۰۰۴ ) دارد. می توان استدلال کرد که وجود این ساختار مثبت روانشناختی در نوجوانان باعث بهبود و ارتقاء سلامت روان نوجوانان خواهد شد.پیشرفت وتوسعه هر جامعه منوط به داشتن نیروهای سالم وکار آمد می باشد از انجا که نوجوانان در آینده تامین کننده این نیاز اساسی جامعه می باشند .بنا بر این باید خود را برای این امر مهم آماده سازند.اهمیت دادن به تحصیل در این زمینه از ضروریات است (سوزانا،۲۰۱۱).
دوران تحصیلی به واسطه حضور عوامل متعدد ، می تواند دوره ای فشارزا باشد. به عبارتی از مقاطع حساس در زندگی نوجوانان در هر کشوری است و غالباً با تغییرات عمده ای در زندگی فرد، به خصوص در روابط اجتماعی و انسانی آنها همراه است. قرار گرفتن در چنین شرایطی، غالباً با فشارها، نگرانی ها وهیجان های خاص این دوره، توأم بوده، عملکرد و بازدهی افراد و در نهایت، سلامت روانی آنها را تحت تأثیرقرار می دهد.از طرف دیگرطراوت و شادابی، پیشرفت تحصیلی دختران نوجوان ، مرهون سلامت روانی آنان است. اهمیت مطالعه سلامت روان نوجوانان از این جهت که ارتباط مستقیمی با پیشرفت تحصیلی آن ها دارد ارزشمند است. هدف کلی پژوهش حاضر بررسی تأثیر سلامت روانی بر پیشرفت تحصیلی دختران نوجوان است.
از وظایف اساسی آموزش وپرورش در هر کشور، انتقال میراث فرهنگی جامعه،پرورش استعدادهای دانش آموزان وآماده کردن آنان برای شرکت فعال در جامعه است.بنا براین تعلیم وتربیت افراد به منظور تصدی امور مختلف ضروری می نماید و مسئله موفقیت یا عدم موفقیت در امر تحصیل از مهمترین دغدغه های هر نظام آموزشی در تمامی جوامع است.موفقیت وپیشرفت تحصیلی دانش آموزان هر جامعه نشان دهندۀ موفقیت نطام آموزشی در زمینه هدف یابی وتوجه به رفع نیاز های فردی است.بنابراین نظام آموزشی را زمانی می توان کار آمد وموفق دانست که پیشرفت تحصیلی دانش آموزان آن در مقاطع مختلف بیشترین و بالا ترین رقم را داشته باشد.آموزش وپرورش از ارکان اساسی رشد و توسعه اقتصادی،اجتماعی؛ فرهنگی وسیاسی کشور به شمار می رود وامروزه نقش آن در بهبود شرایط زندگی افراد بر همگان آشکار است (حسینی طباطبای،قدیمی مقدم،۱۳۸۶).
از پیشرفت تحصیلی به عناون یکی از شاخص های پیشرفت در نظام آموزش و پرورش مفهوم «انجام تکالیف و موفقیت دانش اموزان در گذراندن دروس یک پایه تحصیلی مشخص» یا «موفقیت دانش آموزان در امر یادگیری مطالب درسی» استفاده می شود. وجه مخاف ان اُفت تحصیلی است که یکی از معضلات نظام آموزشی می باشد که بهشیوه های گوناگون همچون عدم موفقیت دانش آموزان در دست یابی به هدف های مقاطع تحصیلی مربوطه، مردودی و تکرار پایه های تحصیلی، ترک تحصیل زودرس، بیکاری و بلاتکلیفی خود را نشان می دهد(پورشافعی، ۱۳۷۰).
دانش آموزان بخش عظیمی از جمعیت هر کشوری را تشکیل می دهند. پیشرفت تحصیلی از مباحثی است که در محیطهای آموزشی، به ویژه مدارس، از اهمیت زیادی برخوردار است. آموزان در مدرسه برای بدست آوردن دانش وتکنولوژی مورد نیاز مشاغل مختلف آماده می شوند.وقتی این آمادگی وجود ندارد وکمبود های تحصیلی در دانش آموزان دیده می شود، اثرات مخرب و هزینه های را برای فرد وجامعه به دنبال دارد.به طور مثال افزایش بیکاری،کاهش درآمد،افزایش مشکلات سلامتی، با ترک تحصیل مرتبط دانسته شده اند. از سوی دیگر رابطه منفی بین پیشرفت تحصیلی وترک تحصیل وجود دارد. بنابر این پژوهشگران در پی شناسای عوامل مؤثر بر پیشرفت تحصیلی هستند .تلاش های اولیه بر نقش عوامل شناختی بر پیشرفت تحصیلی متمرکز بودند(پارکر[۱۲] وهمکاران،۲۰۰۴).
در جامعه امروزی پیشرفت تحصیلی به عنوان یک تکلیف مهم برای نوجوانان ،ویک دغدغه اصلی برای والدین بدل شده است.واین مسئله تحت تأثیر عوامل متعدد فردی واجتماعی قرار دارد. ویکی از این عوامل سلامت روان می باشد.که باپیشرفت تحصیلی در ارتباط است. در واقع عدم برخورداری از سلامت روان، پیشرفت فرد وهمچنین توانایی او را در انجام وظایف محوله دچار اختلال نموده و این امر منجر به عدم پیشرفت جامعه و عواقب ناشی از آن خواهد شد.از آنجا که نوجوانان بخش عمده ای از زمان خود را در خانواده سپری می کنند.
در خانواده هایی که فرزندان احساس امنیت روانی می کنند و پیوسته پدر و مادر را حامی و پشتوانه خود می دانند انرژیهای روانی آنها برای تحصیل و موفقیت صرف می شود. عدم امنیت روانی در خانواده نه تنها افت تحصیلی فرزندان را تشدید می کند بلکه باعث ایجاد ناهنجاریهای روانی اعضاء خانواده شده و با ورود فرزندان به مدرسه این ناهنجاریها فضای علمی – آموزشی مدرسه را تحت تاثیر خود قرار می دهد.
یکی از اعضای مهم خانواده زن است.که دارای دو نقش اصلی مادر وهمسربودن می باشد.با بیرون رفتن زن از خانه نقش تازه بر نقش های قبلی او اضافه شد.که بر جنبه های مختلف زندگی زن بخصوص نقش مادری وی تاثیر فراوانی داشته است.درجوامع امروزی که حضور زنان در اجتماع بیشتر از گذشته شده است. به تبع ساعت کمتری را با فرزندان خود می گذرانند نسبت به مادرانی که شاغل نیستند.در این پزوهش سعی بر این است که تأثیر اشتغال مادران بر روی سلامت روان وپیشرفت تحصیلی دختران نوجوان بررسی شود.
(به نقل دبیسمی تا ،سانجاکتا[۱۳]،۲۰۱۰)روابط فردی همراه با مدرنیزه شدن و جهانی شدن جوامع تغییر می یابد. روابط مادر طفل که یک مؤلفه مهم و اساسی در جامعه محسوب می شود تحت تأثیر این تغییرات اجتماعی- فرهنگی قرار می گیرد. و این تأثیر ممکن است در حقیقت زندگی حال و آینده کودکان را تحت تأثیر قرار دهد. زیرا شخصیت مادر برای تأمین نیازهای عاطفی کودک در دسترس نیست. یک مادر شاغل زمان کمتری برای سپری کردن با کودک خود نسبت به یک مادر غیر شاغل در اختیار دارد. مرور پیشینه علمی نشان داد که فرزندان مادران شاغل ممکن است از تأثیر سودمند اشتغال مادر برخود سود ببرند و یا از تأثیر تعیین کننده آن رنج ببرند. بنابراین اگر یک مادر شاغل قادر به سپری کردن زمان کافی با فرزند خود باشد و زمان سپری شده با فرزند از کیفیت مطلوب برخوردار می باشد، اشتغال مادر می توان تأثیرات سودمند بر رشد و تکامل کودک داشته باشد. البته صفات شخصیتی مختلف با اشتغال مادران در ارتباط می باشند.
براساس مطالعات محققان مشخص شده است که کودکان مادران شاغل استقلال بیشتری داشته، فعال ترودارای انگیزه بیشتر می باشند وامتیازات بیشتری را در انواع ارزیابی های پیشرفت تحصیلی و سازگار اجتماعی کسب می کنند(نلسون[۱۴]، ۱۹۷۱، باروچ[۱۵]، ۱۹۷۲). مطالعات در هند نشان داد که دختران مادران شاغل، استقلال، اعتماد به نفس، برون گرایی و ثبات هیجانی بیشتر و اضطراب کمتری نسبت به دختران مادران غیر شاغل نشان می دهند (همان منبع).بهزیستی عمومی کودک نیز ممکن است تحت تأثیر اشتغال مادر قرار گیرد. مطالعه پیشینه علمی نشان می دهد که تجربیات اولیه کودک تأثیر اساسی و پایدار بر بهزیستی روانشناختی و شناختی کودکان اعمال می کند(کوزما[۱۶]،۱۹۸۱، گودمَن[۱۷]، ۱۹۸۵). البته اگر مادر شاغل نتواند وقت کافی را با فرزند خود سپری کند یا زمان سپری شده با فرزند از کیفیت مطلوب برخوردار نباشد در این حالت اشتغال مادر تأثیرات منفی بر بهزیستی، پیشرفت تحصیلی و سلامت روان کودک خواهد داشت. روابط کودک – والدین (PCR) از نگرش والدین نسبت به فرزندان و ادراک کودکان از آن نگرش ها مستقل است. بنابراین یک پدر که همسر او شاغل است یا مادر شاغل ممکن است رفتار متفاوت نسبت به فرزند خود در مقایسه با مادر غیر شاغل یا پدری که همسر او خانه دار است داشته باشند (همان منبع).
در تحقیقاتی هافمن نشان می دهد که اشتغال مادراثرات مثبتی به همراه دارد، کودکی که در خانوادهای زندگی می کند که مادرشاغل است، از افراد خارج از خانه توجه بیشتری می بیند و در خانه در مقایسه باسایر کودکان مسؤولیتهای بیشتری خواهد داشت. کودکان مادران شاغل درمقایسه با کودکان مادران خانه دار، غالباً ازسازگاری شخصیتی اجتماعی بهتری در مدرسه برخوردارند. در مورد مفهوم جنسیت عقاید معقولانه تری دارند و در مورد فعالیتهای زن و مرد عقاید قالبی کمتر دارند (هافمن ،۱۹۸۹).
(هاروی[۱۸]،۱۹۹۹) در تحقیقی طولی با عنوان تأثیرهای کوتاه مدت و بلندمدت اشتغال والدین بر کودکان به این نتیجه رسیده است که اشتغال والدین حداقل تأثیر را در تأخیر عملکردهای کودکان دارد. گیل و روبرتز[۱۹](۱۹۹۹) در پزوهشی ارتباط بین اشتعال مادروپیشرفت تحصیلی و سازگاری تحصیلی را بررسی نموده اند، نتایج پژوهش آنها این بود که وضعیت اشتغال مادر به تنهایی اثر متفاوتی بررشد کودکان ندارد، در عوض اشتغال مادر با رشد کودکان از طریق متغیرهای میانجی یا واسطهای مرتبط است. فارل[۲۰]( ۱۹۸۰ به نقل حسینی نسب،خضر لوی مقدم،۱۳۸۸)بنابه نتیجه پژوهش خود اعتقاد دارد مادرانی که نگرشی همخوان با کار خویش دارند،دارای کودکان با کفایت بیشتر و سازگاری بهتری در مدرسه هستند نسبت به کودکانی که نگرش مادران آنها به کار با رفتارکاریشان ناهمخوان است. همچنین شواهد زیادی نشان داده که مادران شاغل دیدگاه سنتی کمتری نسبت به بچه داری دارند(مک کارتی[۲۱]،۱۹۸۴).
وقتی زنان در مقام مادران، وافراد شاغل کارهای گوناگون انجام می دهند،پسر ها ودختر هایش با مشاهد رفتار او بی انداز تأثیر می پذیرند(فیدر،۱۳۷۷). زنانی که در به ثمر رسانیدن کار بیرون وبچه داری تلاش می کنند.اغلب مادران ومادر بزرگ های با اراده تری هستند.آن ها تصمیمات اصلی خانواده را انجام داده وبا همسرانشان در قدرت خانواده سهیم هستند .نتایج پاره ای از پژوهش ها نیز نشان داده است که فرزندان زنان شاغل دربرخی زمینه ها از زنان خانه دار وضعیت بهتری در ابعاد مختلف روانی ورفتاری دارند.چنانچه نتایج پژوهش ،افشاری،(۱۳۷۵) درمورد هوش، عملکرده تحصیلی وسازگاری، که به مقایسه فرزندان زنان شاغل و خانه دار می پردازد،نشان می دهد که فرزندان زنان شاغل در موارد مورد تحقیق نسبت به فرزندان زنان خانه دار در وضعیت مطلوب تری قرار دارند (خدابخشی،جعفری،۱۳۸۵).
۱-۳-ضرورت پژوهش
از بین دوران های مختلف زندگی انسان، نوجوانی از مهمترین و باارزش ترین دوران زندگی هر فرد محسوب می شو د. این مرحله بینابینی، درگذر از کودکی به بزرگسالی، سرآغاز تحولات و دگرگونی های جسمی، روانی و اجتماعی است که بر عملکرد او در بزرگسالی تأثیر گذاشته و منجر به ایجاد نیازهای متفاوت مخصوص این گروه سنی خواهدشد(کلین[۲۲]،۲۰۰۲). آمارها نشان داد که بزرگترین نسل نوجوانان از نظر تعداد، مربوط به عصر حاضر است.نزدیک به نیمی از جمعیت جهان را افراد زیر ٢۵ساله و یک پنجم از جمعیت جهان را افراد ۱۹-۱۰ سال تشکیل می دهند که ٨۵ درصد آنها در کشورهای در حال توسعه زندگی می کنند(مارشال[۲۳]،۲۰۰۳).
این موضوع، توجه ویژه به این گروه مهم در معرض خطر را ضروری می سازد. در بیانیه کنفرانس بین المللی جمعیت و توسعه، (۱۹۹۴)که به عنوان نقطه عطفی درخدمات بهداشت باروری درجهان است، تأکید شده که نوجوانان نیازهای منحصر به فردی نسبت به بزرگسالان دار و از کشورهای متعهد به این بیانیه، می خواهدکه این نیازهارا شناسایی کنند و در جهت رفع آنها بکوشند. با توجه به ویژگی های بلوغ در دختران، شرایط جسمی و روانی این دوران و نیز نقش اساسی دختران درباروری، می توان ادعا نمود که سلامت دختران نوجوان از جایگاه ویژه ای برخوردار است. دوران نوجوانی در دختران، زیربنا و سرآغازی جهت دهنده برای دور ههای بعدی زندگی آن ها خواهد بود و تأثیر مستقیمی بر خانواده و کودکان آن خواهد گذاشت. از نظر صندوق جمعیت ملل متحد، سلامت دختران، کلید شکسته شدن چرخه فقر بین نسل ها و دسترسی به اهداف توسعه هزاره است(جاسکویش[۲۴]،۲۰۰۹). بنا براین توجه به سلامت روان وتعلیم وتربیت آن ها برای آینده بهتر جامعه ضروری می باشد.امروزه نظام تعلیم وتربیت هر جامعه زیر بنای توسعه اجتماعی ، اقتصادی، سیاسی وفرهنگی آن جامعه بشمار می رود. نهاد آموزش وپرورش عهده دار ایجاد زمینه مناسب برای رشد وشکوفای استعداد ها وتوانای افراد است.بدیهی است که رسیدن به این هدف مستلزم برنامه ریزی های وسیع ، جامع وحساب شده با توجه به اهداف عمومی آموزش وپرورش هر جامعه است(طالب زادگان ،۱۳۷۸). یکی از بهترین شاخص های که می توان از آن برای بررسی موفقیت نظام آ موزشی در دستیابی به هدف های خود استفاده کرد پیشرفت تحصیلی است.عملکردنوجوانان در زمینه پیشرفت تحصیلی به عوامل متعددی بستگی دارد که از جمله این عوامل می توان به سلامت عاطفی وروحی روان آن ها وجودمادران بعنوان یک الگوی مناسب ویک تکیه گاه مطمئن نام برد. ازآنجاکه دختران نوجوان خودمادران آینده وپایه گذارنسل بعدی می باشندبرای سلامت گذرکردن ازمرحله ی نوجوانی ورسیدن به مرحله ی جوانی وتشکیل خانواده به وجودمادردرکنارخودنیازدارند.ازراه هایی که می توان درتربیت نسلی سالم واندیشمندموثرواقع شودشناسایی ورفع عوامل منفی،اهمیت دادن به سلا مت روحی وروانی،توجه به عوامل مثبت درعملکرد تحصیلی وتقویت ارتباط عاطفیبین مادران ودختران نوجوان می باشد .از آنجا که پزوهش های متعدد نشان می دهند رابطه مثبت ومعنا داریبین سلامت روانی وپیشرفت تحصیلی بالا وجود داردبه نظر می رسداین دو عامل می توانند بخشی از عملکرد تحصیلی وآموزشی دانش آموزان را توجیح کنند(حافظی۱۳۸۱).لذا چنین پژوهش های ضروری به نظر می رسد زیرا می تواند برای والدین نوجوانان ،مشاوران،معلمان ودرمحیط کار آموزش وپژوهش بویژه ساز مان آموزش وپرورش مورد استفاده قراربگیرد . انتظار می روداین پزوهش بتواند راهگشای برای برقراری بهتر ارتباط بین مادران ودختران نوجوان که خود مادران آینده هستند باشد .در همین راستادر نظر گرفتن یافته های تحقیقاتی از یک سودر خصوص ارتباط اشتغال مادران با اعتماد به نفس،سلامت روان وعملکرد بهتر تحصیلی دختران دوره راهنمایی واز سوی دیگر در خصوص سطح تحصیلات ونوع شغل مادران با درنظر گرفتن نظریه های موجود در خصوص دو متغیر بهداشت روانی دختران نوجوان وپیشرفت تحصیلی آن هادرصدد پاسخگویی به این سوال است که آیااشتغال مادردر سلامت روان وعملکردتحصیلی مطلوب دختران نوجوان تاثیر دارد.
۱-۴-اهداف پژوهش
اهدف کلی پژوهش
هدف این پزوهش بررسی رابطه بهداشت روانی وپیشرفت تحصیلی در گروهی از دختران دوره راهنمای با در نظر گرفتن وضعیت اشتغال مادران،شیراز ۱۳۹۳٫
اهداف جزئی پژوهش
۱-برسی تاثیر سطح تحصیلات ونوع شغل مادران بر بهداشت روانی و دختران دوره راهنمایی
۲-برسی تاثیر سطح تحصیلات ونوع شغل مادران بر پیشرفت تحصیلی دختران دوره راهنمایی .
اهداف کاربردی پژوهش
۱– افزایش رضایت شغلی مادران وتاثیر آن بر سلامت روانی وپیشرفت تحصیلی دختران نوجوان
۲- افزایش سلامت روان دختران نوجوان وتاثیر آن بر پیشرفت تحصیلی آن ها
فصل دوم
(پیشینه تحقیق)
۲-۱- مقدمه:
ازبهداشت روانی تعاریف بسیار زیادی شده است که در این تحقیق به برخی از آنها اشاره میشود. سازمان بهداشت جهانی در تعریف بهداشت روانی یا سلامت فکر گفته است : سلامت فکر عبارتست از قابلیت ارتباط موزون و هماهنگ با دیگران، تغییر و اصلاح محیط فردی و اجتماعی و حل تضادها و تمایلات شخصی به طور منطقی، عادلانه و مناسب (میلانیفر، ۱۳۷۰).در این تعریف اساسی بهداشت روانی سازگاری با دیگران و محیط زندگی است که فرد میکوشد راه درست یا مناسب زندگی کردن در یک محیط معین و با آنها که با او زندگی میکنند را کشف و به کار بگیرد. به عبارت دیگر، این که چگونه با نیازهای متفاوت خود کنار بیاید و با تدبیر منطقی خود را با محیطی که الزاما همه عوامل آن به نفع او نیست تطبیق دهد بسیار پراهمیت است. این تطبیق ممکن است از طریق تغییر در خود، در صورت امکان در محیط فیزیکی یا جامعه انجام میگیرد.نمیتوان آنها را به سهولت آسیبهای جسمانی مورد مطالعه قرار داد(میلانی فر، ۱۳۷۰).کاپلان و بارون[۲۵](۱۹۵۲) میگویندبهداشت روانی حالت خاصی از روان است که سبب بهبود، رشد و کمال شخصیت انسان میگردد و به فرد کمک میکند که با خود ودیگران سازگاری داشته باشد (میلانی فر،۱۳۷۳).کاپلان و بارون، علاوه بر موضوع سازگاری، به جنبه کیفی رشد و کمال شخصیت و به تعادل رسیدن آن توجه میکنند.مزلو بهداشت روانی را حاصل تأمین نیازها و شکوفا شدن استعدادهای ذاتی انسانها میداند. اریکفروم سلامت فکر را نیل به بلوغ بر اساس خصوصیات و قوانین طبعیت آدمی می داند .بهداشت روان بخشی جدائی ناپذیر از بهداشت عمومی است که فرد را از عناصر شناختی، عاطفی و همچنین از توانایی های خود در ایجاد رابطه با دیگران آگاه می گرداند. انسان با داشتن تعادل روانی، بهتر می تواند بر استرس های زندگی فائق آید، کارهای روزانه را پربارتر و سودمندتر گرداند و فرد مفیدی برای جامعه باشد.پاردایم غالب قرن گذشته برای میزان وقوع و سیر مشکلات جسمی از منظره زیست پزشکی بوده است. این دیدگاه اثر مهمی بر پیشگیری و مهار مشکلات جسمی داشته است . در واقع در نیمه اول قرن بیستم نتایج موفقیت آمیز زیادی در کاهش بیماری های مختلف مرگ و میر به دست آمده است. با این حال عوامل اصلی به وجود آورنده مرگ و معلولیت در آغاز قرن ۲۰ متفاوت از گذشته است(ولاندر[۲۶]،۲۰۰۰).تمایز بین روان شناختی و جسمی پزشکی را با گسترش مرزهای دانش امری بیهوده می دانند و معتقدند تحولات جدید در حوزه ایمنی شناسی عصبی روانی یا در حوزه رابطه بین عوامل ژنتیکی و رفتاری تنها بخشی از حقیقت برای روانشناسان است و استفاده از این اصول برای بیماران با ا ختلال های جسمانی مختلف الهام بخش بوده است (کپتین و وینمن ،۲۰۰۴).امروز سلامت روان توجه روزافزون محققان شاخه های علوم را به خود جلب کرده و به تبع آن شمار قابل توجهی از پژوهش ها را به خود اختصاص داده است . از این روست که می توان در ادبیات سلامت از تعاریف متعدد با روی آوردهایی متکثر سراغ گرفت(چاهن ،۲۰۰۰).شفیع آبادی سلامت روانی را داشتن هدفی انسانی در زندگی، سعی در حل عاقلانه مشکلات، سازش با محیط اجتماعی بر اساس موازین علمی و اخلاقی و سرانجام ایمان کار ی و مسئولیت پیروی از اصل نیکوکاری و خیرخواهی می داند(شفیع آبادی وناصری ۱۳۶۵).
مفهوم سلامت روان یا سلامت روان شناختی، جنبه ای از مفهوم کلی سلامت جسمی، روانی و اجتماعی است، سلامت روانی علاوه بر بدن سالم، به محیط و شرایط زندگی سالم نیاز دارد. (خدا رحیمی،۱۳۷۴). هدف اصلی سلامت روانی کمک به همۀ افراد در رسیدن به زندگی کامل تر، شادتر،هماهنگ تر، شناخت وسیع و پیشگیری از بروز اختلالات خلقی، عاطفی و رفتاری است . مقابله بابیماریهای روانی برای ایجاد جامعه سالم از وظایف اصلی دو لت ها و افراد جامعه است و هر اجتماع که خواستار بهزیستی و شادکامی افراد خود است ، باید مردم سازگار و هماهنگ پرورش دهد(میلانی فر،۱۳۷۸). به عقیدۀ آدلر( ۱۹۷۳ )، سلامت روان یعنی داشتن اهداف مشخص، روابط خانو ادگی و اجتماعی مطلوب، کمک به همنوعان و کنترل عواطف و احساسات خود است. الگوی ر اجرز از شخصیت سالم و سلامت روان ، انسانی است، بسیار کارآمد و با کنش و کارکردکامل که از تمام تواناییها و استعدادهایش بهره می گیرد و دارای ویژگیهایی همچون آمادگی برای کسب تجربه، احساس آزادی و خلاقیت و آفرینندگی است (وردی، ۱۳۸۰). اﻣﺮوزه ﭘﻴﺸﺮﻓﺖ ﺗﺤﺼﻴﻠﻲ داﻧﺶآﻣﻮزان ﺑﻪ ﻋﻨﻮان ﻳﻚ ﺷﺎﺧﺺ ﻣﻬﻢ ﺑﺮای ارزﻳﺎﺑﻲ ﻧﻈﺎمﻫﺎی آﻣﻮزﺷﻲ ﻣﻮرد ﺗﻮﺟﻪ ﻗﺮار ﮔﺮﻓﺘﻪ اﺳﺖ. ﻋﻼوه ﺑﺮ اﻳﻦ، ﭘﻴﺸﺮﻓﺖ ﺗﺤﺼﻴﻠﻲ ﻫﻤﻮاره ﺑﺮای ﻣﻌﻠﻤﺎن، داﻧﺶآﻣﻮزان، واﻟﺪﻳﻦ، ﻧﻈﺮﻳﻪﭘﺮدازان، و ﻣﺤﻘﻘﺎن ﺗﺮﺑﻴﺘﻲ ﻧﻴﺰ ﺣﺎﺋﺰ اﻫﻤﻴﺖ ﺑﻮده اﺳﺖ. نوجوانی یکی از دوره های حساس زندگی هر شخص می باشد،سلامت روان افراد در این سن بسیار حساس است زیرا تاثیر به سزای در سلامتی او در سنین بزرگسالی دارد.اهمیت دادن به پیشرفت تحصیلی نوجوانان از اهمیت موضوع های مورد توجه هر جامعه است زیرا نوجوانان نیرو های کارآمد وفعال جامعه در آینده هستند.بنابر این توجه به نوجوانان در محیط خانواده امری ضروری وحتمی است واز آنجا که امروزه به دلایل مختلف مادران جذب کار وفعالیت خارج از منزل هستند ووقت کمتری را با فرزند خود سپری می کنند.بنا بر این ضرورت ایجاب می کند که به کیفیت رابط خود با فرزندان بیشتر اهمیت دهند.
۲-۲بحث نظری:
۲-۲-۱-مفهوم سلامت روان از دیدگاه مکتب های مختلف:
موضوعات: بدون موضوع
[چهارشنبه 1400-01-25] [ 06:01:00 ق.ظ ]