۳-۷ ابزار جمع آوری دادهها
۳-۷-۱ فرم اطلاعات جمعیت نگاری(بیوگرافی)
این فرم در برگیرنده اطلاعات زیر بود:
الف) سن، تحصیلات، وضعیت اشتغال، وضعیت تأهل و داشتن شریک جنسی
ب) نحوهی مبتلا شدن به بیماری، سابقه بیماری روانپزشکی، مصرف داروهای روانپزشکی، سابقه شرکت در جلسات مشاوره و رواندرمانی
ج) مدت تشخیص بیماری، وجود بیماریهای جدی دیگر و مبتلا بودن سایر اعضای خانواده
۳-۷-۲ مقیاس نشانگان افت روحیه (DS)
در این پژوهش برای سنجش نشانگان افت روحیه از مقیاس نشانگان افت روحیه کیسان و همکاران که در سال ٢٠٠۴ برای اندازهگیری نشانگان افت روحیه بیماران مبتلا به سرطان پیشرفته ساخته شد، استفاده شد. این ابزار دارای ۵ خرده مقیاس فقدان معنا (۵ سؤال)، ملالت (۵ سؤال)، دلسردی (۶ سؤال)، درماندگی (۴ سؤال)، احساس شکست (۴ سؤال) است و ضریب پایایی آن ٩۴% میباشد (کیسان و همکاران، ٢٠٠۴). این پرسشنامه دارای ۲۴ سؤال است که هر کدام در یک مقیاس ۰-۴ درجهای (هرگز، به ندرت، گاهی اوقات، اغلب و همیشه) درجهبندی شده است. نحوه نمرهگذاری آن به این صورت است که سؤالات ۲۰ و ۱۴، ۴، ۳، ۲ خرده مقیاس بیمعنایی؛ سؤالات ۲۴ و ۲۳، ۲۲، ۲۱، ۱۸، ۶ خرده مقیاس یاس؛ سؤالات ۱۶ و ۱۵، ۱۳، ۱۱، ۱۰ خرده مقیاس احساس ملالت؛ سؤالات ۹ و ۸، ۷، ۵ خرده مقیاس احساس درماندگی و سؤالات ۱۹ و ۱۷، ۱۲، ۱ خرده مقیاس احساس شکست را میسنجند. قابلذکر است که سؤالات ۱۹ و ۱۷، ۱۲، ۶، ۱ به صورت معکوس نمرهگذاری میشود. ضریب روایی آن بر اساس آزمون آلفای کرونباخ توسط بهمنی و همکاران (۱۳۹۲) ۸۶% به دست آمد. همچنین ضریب پایایی در جمعیت عادی در پژوهش بهمنی، فرمانی، امین اسماعیلی و نقیایی (۱۳۹۳)، ۲/۸۷% و در افراد مبتلا به عفونت ویروس نقص سیستم ایمنی انسان ۷/۹۶% به دست آمد.
جهت دانلود متن کامل پایان نامه به سایت azarim.ir مراجعه نمایید.
۳-۷-۳ مقیاس سنجش تحریفات شناختی
برای سنجش تحریفهای شناختی از مقیاس ۲۰ سؤالی تحریفات شناختی که توسط حسن عبدالله زاده و مریم سالار در سال ۱۳۸۹ ساخته شد، استفاده خواهد شد. این پرسشنامه یک ابزار محقق ساخته با هدف دستیابی به ابزاری آسان برای آگاهی از تحریفات شناختی استفاده شد. ضریب آلفای کرونباخ به دست آمده به صورت استاندارد برابر ۸۰/۰ است. پرسشنامه مورد نظر شامل ۲۰ عبارت است که هر کدام در یک مقیاس ۱-۵ درجهای (کاملاً موافقم، موافقم، نظری ندارم، مخالفم و کاملاً مخالفم) درجهبندی شده است و به سنجش تحریفات شناختی مطرحشده براساس نظریه آلبرت الیس پرداخته و هر تفکر نامعقول تعداد ۲ عبارت را به خود اختصاص داده است. به این ترتیب تحریف شماره یک (تفکر همه یا هیچ) عبارت ۱ و ۲، تحریف شماره دو (تعمیم مبالغهآمیز) عبارت ۳ و ۴، تحریف شماره سه (فیلتر ذهنی) عبارت ۵ و ۶، تحریف شماره چهار (بیتوجهی به امر مثبت) عبارت ۷ و ۸، تحریف شماره پنج (نتیجهگیری شتابزده و پیشگو که شامل ذهنخوانی و تفکر اشتباه) عبارت ۹ و ۱۰، تحریف شماره ششم (درشت بینی و ریزبینی) عبارت ۱۱ و ۱۴، تحریف شماره هفتم (استدلال احساسی) عبارت ۱۲ و ۱۳، تحریف شماره هشتم (عبارت باید بهتر است) عبارت ۱۵ و ۱۶، تحریف شماره نهم (برچسب زدن) عبارت ۱۷ و ۱۸، تحریف شماره دهم (شخصی سازی) عبارت ۱۹ و ۲۰ را مورد سنجش قرار داده است. نمرهگذاری به این صورت است که هر چه جمع نمرات بالاتر باشد، نشاندهنده تفکر مثبت تر است. البته سؤال یک به صورت معکوس نمرهگذاری میشود.
۳-۷-۴ پرسشنامه افسردگی بک (II-BDI)
نتیجه تصویری برای موضوع افسردگی
II-BDIیک پرسشنامه خود گزارشی ۲۱ آیتمی که توسط بک و همکاران (۱۹۷۸) برای سنجش شدت افسردگی و تعیین نشانگان افسردگی در جمعیت روانپزشکی و در جمعیت بهنجار برا تعیین افسردگی ساخته شده است. نمرات این آزمون براساس چهار گزینه ۳-۰ (عدم وجود نشانه خاص تا بیشترین درجه وجود آن نشانه) میباشد. در این مقیاس،جمع نمرات سوالات به این صورت تفسیر میشود: نمره ۹-۰ نشانه بهنجار بودن، ۱۵-۱۰ نشانه افسردگی خفیف، ۲۳- ۱۶ افسردگی متوسط و نمره بالاتر از ۲۴ نشانه افسردگی شدید میباشد. مطالعات مربوط به پایایی و روایی این آزمون رضایت بخش بوده است. نیسی، عطاری و مجتهدزاده (۱۳۸۴) با شیوه دو نیمه کردن ۸۰/۰ و با روش آلفای کرونباخ ۹۰/۰ گزارش کردهاند. بک، استر و گاربین (۱۹۸۸) همسانی درونی این مقیاس را بین ۷۳/۰ تا ۹۲/۰ یافتهاند. گرین و همکاران (۲۰۰۱) ضریب آلفا را ۹۲/۰ گزارش داده اند.
قابل ذکر است که در این پژوهش از این پرسشنامه به منظور تشخیص افتراقی افسردگی و نشانگان افت روحیه استفاده شده بود.
۳-۸ روش تجزیه و تحلیل دادهها
بسیاری از پژوهشگران در تفسیر نتایج آزمایشهای تک موردی انحصار بر دادههای خام و چند آماره توصیفی تکیه کرده و به صورت ترسیم نمودارهای مقایسه روند مورد بررسی قرار میدهند. محور افقی[۱۹۷] مبین واحدهای زمانی و محور عمودی[۱۹۸] مبین واحدهای رفتار هدف است. هر نقطه داده در نمودار جداگانه مشخصشده و نقاط دادهها میتواند با خط به یکدیگر متصل شود. خطوط تیره افقی برای نشان دادن انتقال یک مرحله به مرحله دیگر (مثل مرحله خط پایه به عمل آزمایشی) مورد استفاده قرار میگیرند. با بهره گرفتن از نقاط دادههای نموداری، دادههای سطح میانگین رفتار هدف و احیاناً جهت شیب منحنی را در درون هر مرحله میتوان تحلیل کرد. همچنین میتوان مراحل مجاور یکدیگر را برای تغییرات در میانگین و شیب منحنی و سطح بین آخرین نقطه داده یک مرحله و اولین نقطه داده مرحله بعدی مقایسه کرد (گال، بورگ و گال،٢٠٠٣/ ١٣٨۶).
لذا با توجه به طرح مورد استفاده در این پژوهش، برای گزارش و تفسیر نتایج از تحلیل چشمی استفاده شد. تحلیل چشمی یکی از رایجترین انواع تحلیلها در طرح تک آزمودنی است که امکان سنجش اثر بالینی حاصل از برنامه مداخله و انجام تغییرات مورد نیاز در آن را برای درمانگر فراهم میکند (نقیایی، ۱۳۹۲). از مزایای دیگر این روش حساسیت به تفاوتهای فردی و صرف مدت زمان اندک برای تحلیل آن است.
افزون بر این برای محاسبه دادههای حاصل از این طرح، روش معناداری بالینی[۱۹۹] نیز به کار گرفته شد که برای به دست آوردن آن از فرمول زیر استفاده شد:
(درصد کاهش نمرات):
۱۰۰ MPR = [(Baseline Mean – Treatment Phase Mean) / Treatment phase Mean] ×
(درصد بهبودی):
۱۰۰ MPI= [(Baseline Mean – Treatment Phase Mean) / Baseline Mean] ×
اندازه اثر و شاخص کوهن:
Cohen’s d = M1 – M2 / spooled
where spooled =√[(s 12+ s 22) / 2]
rYl = d / √(d<sup>2</sup> + 4) (effect-size)
۳-۹ شیوه انجام کار
– مجوزهای لازم برای مداخلهی تجربی در امور انسانی از بخش اخلاق پزشکی دانشگاه محل اجرای طرح اخذ شد.
– فهرست اسامی بیماران مبتلا به HIV مثبت بخش VCT مرکز بهداشتی درمانی شهید سبزه پرور کرج تهیه شد.
– مطابق با معیارهای شمول از آزمودنیهای واجد شرایط دعوت به عمل آمد.
– جلسه توجیهی گذاشته شد و سه نفر از افرادی که آماده همکاری برای شرکت در جلسات را داشتند و شامل ملاکهای شمول پژوهش بودند، دعوت گردید.
– در طی فرایند توجیه آزمودنیها فرم تعهد متقابل و رضایتنامه را تکمیل نمودند و وارد روش مداخله درمانی شدند.
– وضعیت افراد قبل از اجرای مداخله در مرحله خط پایه با بهره گرفتن از پرسشنامه اندازه گیری شد (خط پایه اول بیست روز قبل از شروع جلسات و خط پایه دوم در اولین جلسه قبل از شروع درمان).
– بعد از سنجش اولیه، فرایند مداخلهی هستینگر آغاز شد که شامل ده جلسه نود دقیقهای و هفتهای یک جلسه بود.
– در ابتدای جلسه سوم و ششم میزان نشانگان افت روحیه و تحریفات شناختی اندازه گیری شد و روند تغییر در نمرات این متغیرها مورد بررسی قرار گرفت.
– در جلسه دهم بعد از اتمام مداخله “شناخت درمانی هستی نگر”سنجش پایانی از آزمودنیها با بهره گرفتن از پرسشنامه صورت گرفت.
– چهار هفته و هشت هفته بعد از اتمام مداخله، پیگیری سنجشها تکرار شد Follow up
۳-۱۰ محتوای طرح درمان
پروتکل شناخت درمانی هستینگر (بهمنی و همکاران، ۱۳۸۹) متشکل از ۱۰ جلسه درمانی و دو جلسه پیگیری که در قالب ٣ مرحلهی: آغازین (جلسه مقدماتی و ٢ جلسه مداخله)، میانی (۶ جلسه مداخله) و پایانی (٢ جلسه مداخله) میباشد. اهداف مرحله آغازین که شامل جلسه مقدماتی، جلسه اول و جلسه دوم میباشد که در این جلسات به موارد زیر پرداخته میشود:
آشنایی آزمودنی با اهداف کلی جلسات درمانی/ توضیح خطوط کلی جلسات اعم از مسئولیتپذیری در قبال فرایند درمان، لزوم رعایت اصل رازداری، رعایت زمانبندی جلسات، سعی در خود افشایی از طریق ابراز افکار و احساسات، توافق در مورد مکان و زمان برگزاری جلسات/ اجرای اندازه گیری خط پایه در جلسه مقدماتی و ابتدای جلسه اول/ درخواست از آزمودنی برای بیان داستان خود در مورد نحوه ابتلا به بیماری و به دنبال آن واکنشهای احساسی و رفتاری نسبت به بیماری/ کمک در ایجاد فضای درمانی امن و پویا در جلسه/ کمک به خود ابرازگری و خود آشکارسازی آزمودنی/ کمک به حضور فرد در اینجا و اکنون/ بررسی برش طولی رفتار، احساس و فکر آزمودنی در حین بیان نحوه ابتلا به بیماری/ سعی در برقراری ارتباط درمانی و اعتمادسازی جهت کمک به خودافشایی بیشتر / ایجاد فضایی برای بودن آزمودنی به منظور تجربهی خود/ت سهیل اظهار عقاید و باورهای آزمودنی در مورد بیماری و ابتلا به آن و ارزیابی علت آن/ شناخت تحریفات و خطاهای شناختی آزمودنی مثلاً در مورد نسبت دادن علت بیماری به گناهان گذشتهی خود (تقاص از طرف خدا)/ استخراج خطاهای شناختی موجود و در نهایت چالش با آن ها/ بروز مقاومتهای احتمالی و شروع کار برای کاهش و رفع آن ها
اهداف مرحله میانی شامل جلسه سوم، چهارم، پنجم، ششم، هفتم و هشتم میباشد که این جلسات اهداف زیر را دنبال مینمایند:
توجه تدریجی به اضطرابهای وجودی برونریزی شده توسط آزمودنی در حین خود افشاسازی/ تسهیل ادامه فرایند خود افشاسازی و مواجهه آزمودنی با مفاهیم اضطرابهای وجودی/ پرداختن به مفهوم پیشبینی ناپذیری دنیا و عدم قطعیت هستی/ کار با مظاهر اضطراب پیشبینی ناپذیری (اعم از ترس از عود بیماری، مبتلا شدن به ایدز و آینده زندگی فردی) و کمک به کاهش این ترسها از طریق پذیرش اضطراب پیشبینی ناپذیری/ ارزیابی و چالش با افکار آزمودنی در رابطه با غیرقابل کنترل بودن امور مربوط به بیماری از طریق فنون شناختی و اصلاح تحریفات نهفته در آن ها/ اندازهگیری متغیر نشانگان افت روحیه در ابتدای جلسه سوم و ششم/ کار با مضمون اضطراب مرگ در هنگام بیان واکنش به تشخیص HIV/ تشویق به بیان معنای فردی در ارتباط با اضطراب مرگ/ کمک به مواجهه با واقعیت مرگ/ اصلاح تحریفات شناختی موجود و تسهیل فرایند سوگ/ کمک به خلق معنایی جدید در علت مبتلا شدن به HIV مثبت و مبتلا شدن احتمالی به ایدز از طریق فنون شناختی در راستای کمک به پذیرش مرگ احتمالی به عنوان یک واقعیت اجتنابناپذیر/آشنا شدن فرد با مفهوم اضطراب تنهایی بنیادین/ کمک به پذیرش تنهایی به عنوان تجربهای اصیل برای افزایش میل و انگیزه برای کنار دیگران و اعضای خانواده بودن/ چالش با مفهوم از دست دادن معنا در زندگی/ چالش با معانی ناکارآمد اطلاق شده به بیماری و احساس گناه ناشی از آن/ کمک به آزمودنی در یافتن معنایی کارآمد و عاری از تحریفات شناختی/کمک به پذیرش انتخاب در معنا دهی به تجارب زندگی/ کمک به ارزیابی مجدد اولویتها و تصمیمات زندگی/ کمک به پذیرش احساس مسئولیت در قبال سرنوشت خود/ استفاده از اعتقادات معنوی-مذهبی آزمودنی در پیدا کردن معنا/ کمک به مواجهه فرد با تبعات عدم قبول مسئولیت و نادیده گرفتن اصل آزادی و انتخاب/ چالش با مفهوم رنج ناشی از عواقب مبتلا شدن/ کمک به آزمودنی در پذیرش رنج در پی فرایند معنا دهی، از طریق فنون شناختی/ کمک به آزمودنی برای جستجوی بیشتر در واقعیت ثابتشدهاش در راستای رها شدن از رنج و پذیرش آن
مرحله پایانی هم شامل جلسه نهم و دهم میباشد که اهداف این جلسات متمرکز بر جمعبندی جلسات با کمک آزمودنی/ بررسی تأثیر مداخلات انجامشده و تحریفات شناختی اصلاحشده/ صحبت با آزمودنی در مورد هویتی که در اثر فرایند معنا دهی ناکارآمد، افکار ناسازگارانه و … مغشوش شده بود/ کمک به ساخت هویت جدید آزمودنی متناسب با موقعیت جدید و کمک به رسیدن زنان به چشماندازهایی مبنی بر اجتنابناپذیر بودن اضطرابهای وجودی در نتیجه مواجهه با این بیماری و اینکه همه ما در هستی تنهاییم اما برای تجربه یک هستی اصیل میتوانیم در کنار یکدیگر رابطهای اصیل را تجربه کنیم و انجام اندازه گیری نشانگان افت روحیه در پایان جلسه دهم بعد از اتمام مداخله درمانی
و در آخر دو پیگیری برای اندازه گیری متغیر نشانگان افت روحیه ۴ هفته و ۸ هفته بعد از اتمام مداخله برای بررسی روند تغییرات صورت گرفت.
۳-۱۱ ملاحظات اخلاقی
– حضور داوطلبانه زنان در جلسات شناختدرمانی هستینگر و کسب رضایت آگاهانه کامل آن ها بدون اجبار و تهدید، تطمیع و اغوا برای شرکت در جلسات، در غیر این صورت رضایت اخذ شده باطل و هیچ اثر قانونی بر آن مترتب نیست و در صورت بروز هر گونه خسارت، مسئولیت آن متوجه پژوهشگر خواهد بود.
– اعلام داوطلبانه بودن شرکت در این جلسات و اینکه آزمودنی در هر زمان که مایل باشد میتواند از شرکت در تحقیق انصراف دهد. در صورت انصراف، پژوهشگر مکلف است مواردی را که ترک تحقیق، تبعات نامطلوبی نصیب آزمودنی مینماید به ایشان تفهیم نموده و او را حمایت کند.
– بیان کامل روش اجراء، هدف انجام تحقیق، زیانهای احتمالی، فواید و ماهیت و مدت تحقیق به آزمودنی و پاسخ قانعکننده به سئوالات او برای درک و تفهیم بیشتر آزمودنی.
– محرمانه نگهداشتن اطلاعات و نام افراد به عنوان راز در پژوهش و تعهد به حفظ اسرار زنان و عمل به این تعهد.
– نحوه ارائه گزارش یا اعلام نتیجه تحقیقات باید متضمن رعایت حقوق مادی و معنوی عناصر ذیربط (آزمودنی، پژوهشگر، پژوهش و سازمان مربوطه) باشد.
– در تحقیقات درمانی میزان ضرر و زیان باید کمتر از منافع تحقیق باشد.
– هر گونه صدمه جسمی و زیان مالی که در پی انجام تحقیق بر آزمودنی تحمیل شود بایستی مطابق قوانین موجود جبران شود.
– انجام روشهای گوناگون تحقیق نباید مغایر با موازین دینی و فرهنگی آزمودنی و جامعه باشد.
– چنانچه پژوهشگر در خلال تحقیق متوجه شود که آزمودنی به هر علت با خطر تهدیدکنندهی جانش مواجه است، موظف است مداخله مقتضی صورت دهد.
فصل چهارم
توصیف و تحلیل دادهها
۴-۱- مقدمه
هدف از پژوهش حاضر پاسخگویی به این سؤال بود که آیا شناخت درمانی هستینگر در کاهش نشانگان افت روحیه افراد مبتلا به ویروس نقص ایمنی انسان مؤثر است؟ که با بهره گرفتن از طرح پژوهشی تک موردی صورت گرفت. روش های آماری مورد استفاده در این پژوهش شامل درصد بهبودی، اندازه تأثیر و شاخص کوهن میباشد. به منظور سهولت درک یافته های این پژوهش از نمودار نیز استفاده شده است. در طرحهایی مانند طرح پژوهشی حاضر روش ترسیم نمودار مفیدترین و قابل قبولترین روش برای تفسیر نتایج است (وکیل نظری، محمدخانی و دولت شاهی، ۱۳۹۰). در ابتدا نتایج پژوهش در قالب توصیف بیوگرافی زنان مبتلا و ویژگیهای جمعیت شناختی بیماران به صورت جدول ارائهشده و سپس تغییر نمرات بیماران را در هر یک از مقیاسهای نشانگان افت روحیه، مؤلفههای نشانگان افت روحیه و تحریفات شناختی به وسیله جداول و نمودار نشان داده و روند تغییرات را مورد بررسی قرار میدهد.
۴-۲- بیوگرافی زنان مبتلا به ویروس نقص سیستم ایمنی انسان
۴-۲-۱- آزمودنی اول
زینب ۳۵ ساله و اهل حصارک کرج، تحصیلات سیکل و از طبقه اقتصادی-اجتماعی متوسط برخوردار بود. او در سن ۱۶ سالگی ازدواجکرده ولی متأسفانه همسر او حدوداً ۴ سال پیش در اثر مصرف بیش از حد مواد و مبتلا شدن به بیماری HIV مثبت در زندان و عود این بیماری و پایین آمدن بیش از حد میزان CD4، فوت کرده بود. او در حال حاضر مجرد و دارای ۲ فرزند یک دختر به نام ستاره ۱۴ ساله و یک پسر به نام کوروش ۱۷ ساله بود. زینب حدوداً ۶ سال پیش علائم این بیماری را در خود دیده بود؛ تب شدید، عرق مداوم بر بدن، ضعف بدنی، حالت تهوع و حالاتی مانند آنفولانزا یا بارداری که خود او میگوید«در اوایل احساس میکردم که سرما خوردهام اما بعد از گذشت چند روز بعضی از علائم کم شده بود ولی همچنان علائمی مانند حالت تهوع وجود داشت همسرم من را پیش دکتر همیشگی خود برد اوایل احساس میکردم که باردار شدهام دکتر علائم بدنی من را بررسی کرد و متوجه شد که احتمالا من هم به بیماری همسرم مبتلا شدهام. به صورت پنهانی به همسرم گفت: حتما او را به مرکز انتقال خون ببر تا خون او را آزمایش نمایند این زن جوانه مواظبش باش در صورتی که من داشتم حرفهای آن ها را میشنیدم ولی از حرفهای دکتر سر در نمیآوردم و واقعا نمیدانستم بیماری همسرم چیست، زیرا او حرفی به من نمیزد. ما با هم رابطه صمیمی نداشتیم. بعد از آنجا به بیمارستان رفتیم خونم را آزمایش کردند و بعد از گذشت چند روز جواب آزمایش آمد و گفتند مشکلی نیست. چند روز بعد علائم محو شد و خیالم راحت شد که مشکلی نیست (در صورتی که مراجع دوران پنجره را سپری مینموده است). او اذعان میکند چون آگاهی از این بیماری نداشتم متوجه آن نشده بودم.» او میگوید رابطه من با همسرم در اویل ازدواج فقط سه ماه اول خوب بود بعداً متوجه شدم که معتاد است و رابطه جنسی با زنان دیگر دارد ولی به خاطر بچههایم و بیکسی و ترس از تنهایی زبان بر سخن نیاوردم و زندگی را تحمل کردم« لازم به ذکر است که خانواده زینب با ازدواج آن ها موافق نبودند و از همان اوایل او را طرد کرده و کنار گذاشتند. او همیشه احساس تنهایی شدید میکرد تا زمانی که اولین فرزندش به دنیا آمده و تمام احساسات خود را سرکوب کرده و وابستگیاش را به سوی فرزند خود اعمال کرده است. بعد از گذشت یک سال و نیم از زمان اولین آزمایش در اثر عود علائم و آگاهی از مبتلا شدن همسرش به بیماری HIV مثبت به مشاوره مراجع کرده و بعد از دادن آزمایش متوجه بیماری خود یعنی ابتلا به ویروس نقص سیستم ایمنی شده است.
عکس مرتبط با اقتصاد
زمانی که او متوجه بیماری خود میشود بیان میکند که احساس کرده تمام دنیا بر سرش خراب شده است» احساس کردم دنیا بر سرم خراب شده است و حالا با این دو فرزند که کسی را ندارند و پدری هم بالا سرشان نیست چه کار کنم آن ها هم مثل من بیکس و تنها میشوند. چه جوری این مسئله را با دیگران و فرزندانم در میان بگذارم آن ها در مورد من چه فکری خواهند کرد. در آن روزها چندین بار فکر خودکشی به سرم آمد تا خودم را از دنیای نکبتبار رها کنم ولی به یاد فرزندانم میافتادم و پشیمان میشدم و میگفتم آن بنده های خدا چه گناهی کردهاند که مثل من باید تقاص پس بدهند.»
زینب در زمان مداخله در حال انجام درمان پزشکی بود. بعد از پر کردن پرسشنامه نشانگان افت روحیه افراد مبتلا و حاضر در مرکز بهداشتی درمانی و زینب با تماس مشاور برای فراخوان شرکت در جلسات مشاوره و بررسی ملاکهای شمول یکی از سه نفری بود که جهت مداخله انتخاب شد بعد از پر کردن فرم رضایتنامه به صورت آگاهانه و داوطلبانه جلسات مداخله را شروع کرد.
اندازهگیریهای اولیه حاکی از وجود میزان بالای نشانگان افت روحیه (نمره ۴۸، با نقطه برش بیشتر از ۳۰) و تحریفات شناختی (نمره ۴۰) بود. لازم به ذکر است به منظور بررسی تشخیص افتراقی افسردگی و نشانگان افت روحیه، پرسشنامه افسردگی بک (II-BDI) نیز در اندازهگیری اولیه بر روی زینب اجرا شد که نمره ۱۱ حکایت از عدم وجود افسردگی دارد.
در آیتمهای مورد بررسی در پرسشنامه نشانگان افت روحیه نیز مواردی از قبیل احساس گناه (در مورد ازدواج اشتباه، سکوت در این سالها، فرزند دار شدن و مبتلا به بیماری)، احساس بیمسئولیتی در زندگی، اضطراب مرگ و بیارزشی نمرات بالایی را کسب کرد. زینب به گونهای در خاطرات، وقایع و افکار گذشته غوطهور شده بود و معتقد است که تو این چند سال در مورد افکار و گذشته خود با کسی صحبت نکرده و هر وقت افکارش به ذهنش میآمدند سعی کرده فراموش کند و برای کسی بازگو نکند. به گونهای که این افکار بر روی خوابها و رویاهای او اثر گذاشته بودند. او در این چند سال منتظر مرگ خود بوده در صورتی که در ظاهر چیز دیگری را نشان میداد تا این که در حین جلسات و صحبت در مورد مفاهیم وجودی و پر کردن پرسشنامه در این باره صحبت کرد. او از اضطرابهای مداوم ناشی از مرگ و مجازات او در آن دنیا به علت مبتلا به این بیماری، تنهایی و مجازات کردن بیش از این توسط خدا رنج میبرد او بیان میکند« هیچ گاه نمیتوانم در مورد آینده برنامه ریزی کنم زیرا من به زودی خواهم مرد و آیندهای نخواهم داشت من شاید فردا نباشم». او در مقابل بیماری کاملاً روحیهی خود را باخته بود و در طی این ۶ سال فقط توانسته بود که همه چیز را انکار و سرکوب کند و با ترس نهفته در درون خود زندگی کند. او همیشه از خودش میپرسد «که چرا من باید مبتلا شوم، من که از اول زندگی این همه در زندگی سختی کشیده بودم واقعا برایم کافی نبود؟ چرا خدا با من این کار را میکند».
او در زمان مرگ همسرش در کنار او بوده است. همسرش در ماه های آخر به صورت دردناک با بیماری خود دست و پنجه نرم میکرده و چون اعتیاد شدید داشته وضعیت بیماریاش شدیدتر بوده است. او میگوید «همسرم بسیار لاغر شده بود و درد میکشید، پرستارها به او رسیدگی نمیکردند و من همه چیز او در آن روزها بودم همیشه از من حلالیت میطلبید و می گفت برایم از بقیه حلالیت بطلب. از مرگ میترسید و دوست نداشت بمیرد همسرم در روزهای آخر آرزوی زندگی دوباره را میکرد تا همه چیز را جبران کند دیگر نه نای حرف زدن داشت و نه نای زنده ماندن تا این که در بغلم میمیرد. »
همین دوران و آن روزها باعث شده بود تا زینب از مرگ، از عود بیماری و بیکسی بترسد و نتواند با این افکار و حالات خود کنار بیاید در مورد خدا دچار ابهام شده بود. طبق گفته هایش در گذشته او زنی با ایمان و باخدا بوده و در هر لحظه از زندگیاش در مقابل مشکلاتش به خدا پناه برده است، او به سید بودن خود اعتقاد فراوان داشت ولی در طی این چند سال خدا را فراموش کرده و به نحوی خدا را ضد خود میدانست، جوری که انگار خدا میخواهد همه چیز را برای او دشوار کند. البته در ظاهر با اطرافیان هیچگاه این حالات را نشان نمیداد. حتی او در اولین جلسات هم دم از باخدا بودن و من سید هستم و غیره میزد؛ ناگهان همه چیز در سینه او منفجر شد و تمام این چیزها را بیان کرد. علاوه بر این آیتمهای پرسشنامه تحریفات شناختی نشان میداد که او دارای باورهای غیرمنطقی زیادی است از قبیل این که: «من همیشه بدبخت و بدشانسم این را از اول زندگیام باور دارم»، «من مسئول مرگ همسرم هستم باید جلوی کارهای او را میگرفتم»، «دیگر هیچگاه نمیتوانم زندگی خوبی داشته باشم» و« احساس گناه میکنم چون باید زندگی خوبی برای همسرم و فرزندانم فراهم میکردم».