تضعیف اخلاق کار – اعتقاد به ثروت بدون تلاش – درآمدهای نفتی (کاویان بهنام، ۸۴، ص ۴۶)
۲-۱-۶-۳ عوامل روانشناختی اجتماعی
تصویر درباره جامعه شناسی و علوم اجتماعی
یکی از ابعاد بسیار مهم اخلاق کار بعد روانشناختی آن است چرا که اخلاق متغیری است که آگاهی و اراده فردی نقش محوری در آن ایفا می کنند. بسیاری از اندیشمندان برای بهبود اخلاق کار بر نظریات رفتاری تأکید داشته اند. هر گاه فردی کار اخلاقی انجام داد و از سوی جامعه مورد تشویق قرار گرفت، احتمال انجام کارهای اخلاقی دیگر تقویت می شود تا جائی که کار اخلاقی به صورت ارزشهای درونی در می آید. به این ترتیب، برنامه ریزان کلان کشوری قادر خواهند بود اخلاق کار را در افراد جامعه درونی کنند (مازلو) پنج دسته نیاز انسان را به صورت زیر بیان میکند. فیزیولوژیکی، ایمنی، اجتماعی، احترام و خود شکوفایی متأخرین به تأثیر نیاز به کسب موفقیت، نیاز به کسب قدرت، نیاز به ایجاد دوستی، انتظار و برابری بر اخلاق کار تأکید دارند (کاویان ،۸۴، ص ۴۶).
۲-۱-۷ سطوح سیستم اخلاقی
از یک منظر، معیارهای اخلاقی مجموعه‌ای از ارزشها و قوانینی است که درست و نادرست را مشخص می‌کند. این معیارها رفتار مورد پذیرش و مردود را تعریف می‌کنند. از منظری جامع‌تر عبارتند: ۱ـ تمییز بیــن درست و نادرست ۲ـ تعریف مباحث (مســـائل) در قــالب واژه‌های معنوی و ۳ـ به کارگیری اصول معنوی برای یک وضعیت عملی، است(گیوریان، ۱۳۸۴، ص ۴۰).
اصول معنوی[۱] قوانین کلی هستند که رفتار مورد پذیرش و مقبول را تجویز می‌کنند. آنها برای جامعه اهمیت زیادی دارند و به وسیله تصمیمات افراد قدرتمند نمی‌توان آنها را ایجاد و یا تغییر داد. اصول معنوی بر پایه خواست جمعی یا سنتها استقرار می‌یابند. اصول معنوی و ارزشها تشکیل‌دهندگان اصلی معیارهای اخلاقی هستند.
شاید تعریف معیارهای اخلاقی به صورت مشخص و صریح بسیار مشکل است. دانشمند دیگری معیارهای اخلاقی را اینگونه تعریف می‌کند؛ «ارزشهای اخلاقی؛ ارزش‌هایی است که رفتار یک فرد یا یک گروه را با توجه به اینکه چه چیزی درست و چه چیزی غلط است، هدایت می‌کند». سطوح اخلاقی، در مسیر هدایت و تصمیم‌گیری، استانداردهایی را برای تشخیص خوب و بد فراهم می‌کند. ارزشهای درونی که قسمتی از فرهنگ سازمانی هستند و تصمیمات فرد را در ارتباط با مسئولیت اجتماعی با توجه به محیط بیرونی شکل می‌دهد، مورد خطاب سطوح اخلاقی است.
آنچه اخلاقی خوانده می‌شود، بستگی به سطوح سیستم اخلاقی دارد. اینک به بررسی چهار سطح برای تشخیص و ملاحظه مباحث اخلاقی در قالب (درون) سیستم تصمیمات و رفتارهای اخلاقی پرداخته می شود. این چهار سطح عبارتند از: سطح اجتماعی، قانونی، سازمانی و فردی.
الف) سطح اجتماعی:
جوامع به علت داشتن ارزشها، سنتها، ایدئولوژیها و گرایشهای مختلف در اخلاقی دانستن و یا ندانستن رفتارها متفاوت هستند. در واقع فرهنگ که از روابط اجتماعی در محیط های خاص ایجاد می شود، می تواند نقش مهمی در تصمیمات و رفتارهای مورد پذیرش و اخلاقی به وجود آورد. حتی در یک جامعه مشخص نگرش در مورد آنچه اخلاقی و قانونی است، در طول زمان تغییر می کند (گیوریان، ۱۳۸۴، ص ۴۱).
ب) سطح قانونی:
بخش اعظمی از آنچه جامعه به عنوان رفتار اخلاقی و قانونی تفسیر می‌کند برگرفته از قوانینی است که توسط مراجع ذی‌صلاح از تصویب گذشته است. قوانین بسیار مشابه استانداردها و ارزشهای جامعه هستند، زیرا آنچه قانون می‌شود منطقاً باید برگرفته از ارزشها و فرهنگ جامعه باشد. در هرحال اعتقاد بر اینکه رفتار بر پایه قانون، رفتاری اخلاقی است، اغلب به راه و مسیر مناسبی ختم نمی‌شود. انطباق تصمیمات و اقدامات برپایه قانون، همیشه برای رسیدن به رفتار اخلاقی کفایت نمی‌کند.
همیشه سخن گفتن در مورد رفتارهایی که بطور روشن و شفاف هم غیراخلاقی و هم غیرقانونی تلقی می‌شوند، بسیار سهل و آسان است (مانند سرقت و دزدی به هر نحو ممکن). در این گونه موارد استانداردها و ارزشهای اجتماعی رفتار به طور واضح توسط قانون درک و تقویت شده است. اما باز باید این نکته را بیان داشت که بسیاری رفتارها به وسیله دادگاه ها قانونی تفسیر می‌شوند، اما جامعه و آحاد مردم آنها را به چشم غیراخلاقی می‌نگرند.
در دهه‌ های ۱۹۵۰ و ۱۹۶۰ آگاهی عمومی در کشورهای کانادا، ایالات متحده و سایر کشورها افزایش یافت و همین امر موجبات چالش در سطوح اخلاقی را فراهم ساخت. تغییر گرایشها و ارزشهای اجتماعی به سمت ملاحظات اخلاقی، موجبات تصویب قوانین در حمایت مصرف‌کنندگان، محیط زیست، کارکنان، جامعه محلی و … را به وجود آورد. در گذشته بانک ها و سایر مؤسسات اعتباری پرداخت‌کننده وام، نرخ واقعی بهره سالانه را مخفی نگاه می‌داشتند و بر حسب میزان قرض مشتری نرخ بهره را تعیین می‌کردند (در کانادا و ایالات متحده). اما امروزه این رفتار از نظر جامعه غیراخلاقی و غیرمسئولانه تلقی می‌شود و قوانین به طور شفاف نرخ سالیانه بهره را بر پایه توافق بین معامله‌کنندگان مالی تعیین می‌کنند (گیوریان، ۱۳۸۴، ص ۴۱).
عکس مرتبط با محیط زیست
ج) سطح سازمانی:
سازمان می‌تواند با اتکاء به کارکنان و دستورالعملهای خود رفتار اخلاقی را از رفتار غیراخلاقی جدا کند. برجسته‌ترین عامل مؤثر در توسعه رفتار اخلاقی، از تعهد مدیران به اصول اخلاقی نشأت می‌گیرد. مدیران می‌توانند با رفتار مناسب خود، تدوین خط‌مشی‌ها، ایجاد ضوابط سخنرانیها و انتشار خبرنامه، تصمیمات و اقدامات سازمانی را به سوی اصول اخلاقی هدایت کنند.
سازمانها برای استقرار اصول اخلاقی (سازمانی) از رویکردهای مختلفی می‌توانند، استفاده کنند. آموزش اصول اخلاقی، ایجاد کمیته‌های اخلاقی در سازمان و تدوین ضوابط اخلاقی شاید از مشهورترین رویکردهای فراروی سازمانها قلمداد شود. ضوابط و استانداردهای روشن اخلاقی، انتظارات را به طور مناسبی تأمین خواهند کرد. سازمانها یاد گرفته‌اند که اجرای قدرتمند و شایسته اصول و مبانی اخلاقی لازم است. اجرای موفق نیازمند توجه به سازوکارهای زیراست:
• برنامه‌های اخلاقی، همانند بسیاری از امور دیگر سازمانی باید پشتوانه مدیران ارشد را به همراه داشته‌ باشد؛
• عنایت به اصول اخلاقی و ارزشها به صورت مداوم، به خصوص در تصمیماتی که مرتبط با کارمندیابی، استخدام و ارتقای افراد می‌شود (گیوریان، ۱۳۸۴، ص ۴۱).
• تأکید بر اصول اخلاقی سازمانی در برنامه‌های بهسازی سازمان (ارزیابی و آموزش کارکنان) و توسعه آنها برای همه کارکنان در هر سطحی؛
• فراهم‌سازی روش های مختلف برای پاسخ به موارد سوال برانگیز و دارای ابهام از نظر اخلاقی و آگاه‌سازی کارکنان از نتایج این اقدامات؛
• انجام حسابرسی اخلاقی برای سنجش موفقیت برنامه‌های توسعه اصول اخلاقی.
ماهیت سیستم‌های پاداش، رهبری، فرهنگ سازمانی و اقدامات مدیریت می‌تواند در تقویت یا تضعیف اصول اخلاقی سازمانی عمل کنند.
د) سطح فردی:
با وجود رواج تفسیرهای اجتماعی، قانونی و سازمانی در مورد آنچه اخلاقی است، اما همه ما ارزشها و احساساتی در مورد آنچه درست یا نادرست است، داریم. زیرا بسیاری افراد براساس ارزشهای شخصی خود رفتار می‌کنند. مدیران به عنوان هدایتگران و بازیگردانان اصلی سازمان دارای ارزشهای شخصی هستند که در تشخیص خوب یا بد آنها را یاری می‌کند. برای مثال‌ مدیری که‌ همکاری‌ برای او ‌یک ارزش ‌به ‌حساب می‌آید و این ارزش در اولویت قرار‌دارد، اقدامات ‌عملی‌سازمان را در راستای ‌این‌ارزش‌تنظیم‌می‌کند.مدیری‌که‌کارکنان ‌ومشتریان و ارباب ‌رجوعان برای او ارزشهایی اولویت‌دار هستند، اقدامات سازمانی و روش های مدیریتی را هماهنگ با این ارزشها ساماندهی می‌کند(گیوریان،۱۳۸۴، ص ۴۱). استانداردهای عالی اخلاقی، اشخاص را ملزم و متعهد به رعایت ارزشهایی چون احترام به حقوق انسانی و شأن و منزلت او می‌کند. اگر افراد از نظراستانداردهای خلاقی در سطحی پایین باشند، محدودیتهای قانونی نیز کمتر می‌تواند در آنها رفتار اخلاقی را توسعه دهد. اعتقاد قلبی و راسخ افراد به اصول و ضوابط اخلاقی، احتمال رفتار اخلاقی را در فرد بسیار افزایش می‌دهد. کارکنانی که اعتقاد به اصول اخلاقی در آنها بسیار قوی باشد، در مقایسه با کارکنانی که این اعتقاد در آنها ضعیف است، انتظار بیشتری در رفتار اخلاقی از آنها داریم (ایران‌نژاد پاریزی، ۱۳۷۱، ص ۱۰۴). مدیران باید به این امر توجه کنند که کارکنان آنها قبل از ورود به سازمان دارای اعتقادات و ارزشهایی هستند که سازمان در ایجاد آنان بی‌تأثیر بوده و این باورها ممکن است نقش عمده‌ای در رفتار اخلاقی کارکنان ایفا کند. بنابراین، در اینجا نقش نظام گزینش کارکنان اهمیت پیدا می‌کند. در نظام گزینش افراد باید استانداردهای عالی اخلاقی اشخاص استخدامی مورد توجه و عنایت قرارگیرد(مظاهری،۱۳۷۴، ص ۱۵). زیرا چنین کارکنانی به میزان زیادی خودکنترل هستند. به هر میزان که فرد بتواند بر رفتارهای خود کنترل لازم را داشته باشد می‌توان از او انتظار رفتار اخلاقی را نیز داشت (ممی‌زاده،۱۳۷۳، ص ۴۲).
۲-۱-۸ منشور اخلاقی
از جمله ابزارهایی که سازمانها می توانند از طریق آن ها ، آرمان ها و اهداف اخلاقی خود را محقق سازند منشور اخلاقی است که امروزه کاربرد وسیعی یافته است (الوانی، رحمتی،۱۳۸۶، ص ۵۸).
منشور اخلاقی، تحلیل تعهدات اخلاقی سازمان در قبال محیط داخلی و خارجی است که بر حسب عوامل اجرایی آن به صورت دقیق، روشن و نظام یافته تدوین می گردد (صالح نیا و اله توکلی، ۱۳۸۸، ص ۲۰).
منشور اخلاقیات سازمانی مجموعه رهنمودهایی است که عملکرد و اقدامات صحیح کارگزاران دولتی را به صورتی روشن و شفاف مشخص ساخته و معیارهایی برای تصمیم گیری و انتخاب در اختیار آنان قرار می دهد. منشور اخلاقیات سازمانی اجرای امور سازمان را تسهیل و تصحیح کرده و بررسی و ارزیابی آنها را از سوی نمایندگان مردم و سیاستمداران بصورتی عینی امکان پذیر می سازد. الگوهای اخلاقی به فرد امکان می دهند تا تصمیمات صحیحی اتخاذ کنند و از ابهام و سردرگمی رهایی یابند (الوانی،۱۳۸۱، ص ۵۹).
اندیشمندان مدیریت دولتی در زمینه منشور اخلاقیات سازمانی دیدگاه های متفاوتی داشته و نظرات گوناگونی ابراز داشته اند که از آنها دو نکته اساسی استنباط می شود:
اول آنکه قوانین و مقررات نمی توانند تمامی تصمیمات و اقدامات مدیران و کارگزاران بخش عمومی را پیش بینی نمود و برای آن شیوه و راه و روش انجام کار ارائه دهند . بنابراین در موارد بیشماری قانون مسکوت می ماند که در این موارد وجود یک مجموعه رهنمودهای ارزشی اخلاقی بسیار راهگشا و موثر است. این منشور اخلاقیات راه مطلوب و مصلحت انجام کار و اتخاذ تصمیم را معین ساخته و تردید را از میان برمی دارد. ضمنا وجود این مجموعه موجب هماهنگی و وحدت در میان مدیران و کارگزاران بخش عمومی می گردد.
دومین نکته ای که در نظریه های متفکران مدیریت دولتی به چشم می خورد جامعیت رهنمودها و اصولی است که در منشور اخلاقیات سازمانی درج می گردند. این اصول باید بگونه ای تدوین شوند که نسبت به مسایل و موضوعات مطرح در مدیریت دولتی کاملیت و جامعیت داشته و پوشش کاملی به اقدامات و فعالیت ها بدهند و جنبه های مختلف و متفاوتی که فعالیتهای مدیریت دولتی را شکل می دهد در بر داشته باشد. فردریکسون منشور اخلاقی را حول محور برابری و عدالت اجتماعی و مصلحت عامه تعریف می کند (الوانی،۱۳۸۱، ص ۵۵).
۲-۱-۹ منشور اخلاقیات سازمانی
منشور اخلاقیات سازمانی بیانیه است که رفتار حرفه ای مطلوب و اخلاقی را تشریح می کند و افراد را در حل مشکلات اخلاقی راهنمایی می کند. در واقع منشور اخلاقیات در بخش دولتی ابزاری است برای بهبود رفتار اخلاقی در میان اعضای سازمان و حمایت و حفظ منافع عمومی. منشور اخلاقیات سازمانی با تحت تأثیر قرار دادن رفتاراخلاقی اعضاء و جو اخلاقی سازمان، ارزش های اخلاقی خاصی را نیز به اعضای سازمان منتقل می کند ، شکل زیر این فرایند را نشان می دهد.
تدوین منشور اخلاقیات نشان دهنده تمایل سازمان اخلاقیات است

سازمان منشور اخلاقی را تدوین می کند
سازمان منشور اخلاقی را تدوین می کند
تدوین منشور اخلاقیات نشان دهنده تمایل سازمان اخلاقیات است
تدوین منشور اخلاقیات نشان دهنده تمایل سازمان اخلاقیات است
نمودار (۲-۱) . منشور اخلاقیات سازمانی(الوانی، ۸۱)
همانطور که در شکل نشان میدهد سازمان ها، شرکت ها و انجمن ها حرفه ای و صنعتی با مکتوب کردن منشور اخلاقی ، نشان می دهند که به رفتار اخلاقی در سازمان تا چه اندازه ای اهمیت می دهند . زمانی که منشور اخلاقیات به صورت سندی درآمد و در منظر کارکنان قرار گرفت ارزش های مورد نظر سازمان به اعضا منتقل و رفتاراخلاقی آنها نیز تحت تأثیر قرار خواهد گرفت.
منشور اخلاقیات سازمانی در صدد است تا اهداف زیر را در سازمان های دولتی دنبال نماید

 

برای دانلود متن کامل پایان نامه به سایت tinoz.ir مراجعه کنید.

 

شهروندان را از مأموریت سازمان آگاه کند.

جو اخلاقی را در میان اعضای سازمان تشویق کند. جو اخلاقی درون سازمان می تواند به یکپارچگی اجتماعی در سازمان کمک کند.

منشور اخلاقیات به حل مشکلات اخلاقی در سازمان کمک می کند. کارگزاران بخش دولتی در یک بستری عمل می کنند که می بایست بتوانند به خواسته های متفاوت و بعضا متعارض پاسخ دهند (الوانی و یعقوبی، ۱۳۸۲، ص ۵۸).

عدم رعایت قواعد اخلاقی و قانونی، اثرات و نتایجی برای سازمان و مدیریت در پی دارد که بعضا ممکن است غیر قابل اصلاح باشند. این اثرات به سه دسته به شرح زیر می باشند.
الف) اثرات و پیامدهای فردی

 

 

تقویت سیستم رابطه گرایی

بی اعتنایی، دلسردی و کناره گیری کارکنان

کم کاری های پنهان و آشکار

رشوه خواری و دزدیهای پنهان و آشکار در مورد سازمان و مدیریت

افزایش سوء ظن به سازمان و مدیریت

افزایش تجسس های پنهان و آشکار در مورد سازمان و مدیریت

دادو ستدهای غیراخلاقی و غیر قانونی

برخوردهای نامطلوب با ارباب رجوع و مصرف کنندگان کالاو خدمات

افزایش نزاع، کشمکش، تمرد، غیبت و سایر رفتارهای ناهنجار

۱۰-کاهش تعهد و حس وفاداری در قبال سازمان و مدیریت
۱۱-عدم پیگیری و شکایت
۱۲-افزایش تمایل به ایستادگی گروهی در مقابل اهداف سازمان و خواسته های مدیریت
۱۳-کاهش سطح بهره وری نیروی انسانی
۱۴- ترس و وحشت کارکنان از شکایت در خصوص نقض قانون و اخلاق در سازمان به دلیل فقدان امنیت شغلی
۱۵- عدم مشارکت کارکنان درتصمیم گیری های سازمانی
ب) اثرات و پیامدهای گروهی

 

 

ترجیح منافع گروهی بر منافع سازمانی

تقویت روابط غیر رسمی منفی در گروه های کاری

موضوعات: بدون موضوع
[چهارشنبه 1400-01-25] [ 08:49:00 ق.ظ ]