۲-۱- بردگى در جاهلیت
بردهدارى با سابقه بسیار طولانى در میان تمام ملل و اقوام و کشورهاى جهان باستان رایج و متداول بود و پس از آن نیز همواره ادامه یافت. در مناطق تمدن خیز شبه جزیرهی عربستان، به ویژه جنوب آن که خاستگاه تمدنها و حکومت هاى کهن بوده، نظام بردهدارى از سوى حاکمان اجرا مىشده است. علاوه بر این، مجاورت عربستان با حکومت ایران و روم که از دولت هاى برده دار آن دوره بودند و هم چنین سکونت قبایل یهودى و مسیحى در عربستان که بردهدارى ازاصول فرهنگى اجتماعى آن ها بود، در آشنایى مردم عرب با بردهدارى بى تأثیر نبوده است. به هر حال، جامعه جاهلى، جامعه اى برده دار بوده و سیستم اقتصاد بردهدارى بر آن حاکم بوده است (ابوزیدآبادی، ۱۳۸۵، ص۷۸).
عکس مرتبط با اقتصاد
۲-۱-۱- اسباب وعوامل بردگى در جاهلیت
بردگى مانند سایر پدیده هاى اجتماعى، معلول علت واحدى نیست، بلکه عوامل متعدد فکرى، اجتماعى، اقتصادى، قانونى و… در پیدایش این پدیده، نقش داشته است. برخى از این عوامل نه تنها زمینه ساز پیدایش بردگى در تاریخ بوده، بلکه عامل بقاى آن در جهان معاصر نیز به شمار مىآید. در میان عوامل متعدد بردگى، چند عامل در جزیره العرب پیش از اسلام رایج و فراگیرتر بود که به مهم ترین آن ها اشاره مىکنیم:
۲-۱-۱-۱- اسارت در جنگ
جنگ از شاخصههاى عرب جاهلى به حساب مىآید؛ نزاع میان قبایل به صورت سنتى جارى در میان عرب درآمده بود و به طور دایم، ذهن آنان را به خود مشغول مىکرد. بسیارى از جنگهاى عرب، ریشه در فقر اقتصادى و کمبود منابع تولید، از جمله آب و چراگاه داشت. زندگى در بادیه و ضرورت تعلیف احشام و اغنام اقتضا داشت تا قبیله در مکانهایى اقامت گزیند که از نظر زیستى، شرایط آماده داشته باشد. اقوام عرب براى حفظ جان خود و به دست آوردن آب و غذا دست به جنگ مىزدند. البته عوامل دیگرى، نظیر برترى طلبى، کسب افتخار و شرف و مسایلى چون عشق به دختران یک قبیله و… نیز از عوامل جنگ و درگیرى در جاهلیت بود (جواد على، المفصل فى تاریخ العرب قبل الاسلام، ج ۵، ص ۴۰۳).
در این جنگها اسیرانى به دست مىآمدند که یا کشته مىشدند و یا فدیه هاى سنگینى در قبال آزادى آن ها گرفته مىشد و یا آنان را به بردگى مىکشاندند و در کمتر مواردى اسیران را آزاد مىکردند. معمولاً با اسرا برخورد خشونت بار و تحقیرآمیزى داشتند (همان، ص ۴۶۷).
غارت هاى پى درپى قبایل عربى که هیچ گاه در صحراهاىشام و عراق پایان نمى پذیرفت از زمینه هاى مهم گسترش بردگى بود. قبایل عرب همواره به روستاهاى فارس و شهرهاى مرزى که مشرف به صحرا بودند حمله مىکردند و اسیرانى به دست مىآوردند (فیلیپ حتى، تاریخ عرب، ص ۳۵).
زید بن حارثه از جمله کسانى بود که در جریان همین غارت هاى قبیله اى اسیر شد و در بازار برده فروشان توسط رسول خدا(ص) خریدارى و آزاد شد (ابن هشام، السیره النبویه، ج ۱، ص ۲۶۴ و محمدهادى یوسفى غروى، موسوعه التاریخ الاسلامى، ج ۲، ص ۵۴۶).
شاید یکى از عواملى که باعث مىشد عربها دختران خود را زنده به گور کنند ترس از اسیر شدن و سپس بردگى آن ها در جنگها بود که کنیزىِ دختران خود و صاحب فرزند شدنش را از دشمن براى خود ننگ مىدانستند. بنابراین، برخورد غالب با اسیران جنگى، همان برده کردن آن ها بود که براى قبایل عرب منافع و سود فراوانى را به همراه داشت. اسیر جنگى، ملک طلق فرد پیروز به شمار مىآمد. او مىتوانست اسیر را بفروشد یا براى خود نگهدارى کند و یا به کسى هدیه کند و از او به عنوان ابزارى در جهت رفاه، توسعهی اقتصادى و امنیت و بالا بردن جایگاه اجتماعى خود بهره ببرد.
۲-۱-۱-۲- تجارت
بعد از جنگ، تجارت برده از عوامل مهم گسترش بردگى در دوران جاهلیت به حساب مىآمد. در شهر تجارى مکه تعداد بردگان با توسعه حرکت هاى تجارى ارتباط مستقیم داشت. تاجران ثروت مند قریش گسترش دهندهی بردگى در عربستان بودند. برده، کالاى مصرفى مورد نیاز همهی خانوادهها بود. در مکه هیچ خانه اى نبود که از برده تهى باشد، به ویژه ثروت مندان و تاجران نیاز بیشترى به بردگان داشتند (یوسفى غروى، موسوعه التاریخ الاسلامى، ج ۲، ص ۵۴۶).
تجارت برده، تجارت پر سود و رایجى بود و تاجران برده از این راه به ثروت و سرمایه فراوانى دست مىیافتند. در بازارهاى برده فروشى عربستان، برده هاى فراوانى از کشورهاى ایران، شام، عراق، مصر و… به فروش مىرفت. این بازارها، مخصوصاً در آستانه مراسم عمومى و مناسبت هاى بزرگ، رونق فراوان مىیافت.بازارهاى عراق و شام از مهم ترین بازارهاى جزیرهی العرب در خرید بردگان سفید بود. اما سواحل افریقا به تجارت برده سیاه اختصاص داشت (همان، ج ۶، ص ۴۵۴).
اما جریان غالب در میان بردگان نزد عرب دو نوع سیاه حبشى و زنگى بود و عربها علاقهی خاصى به بردگان حبشى داشتند، زیرا آن ها ملاحت خاصى داشتند. سفرهاى تابستانى تجار قریش به یمن نیز در ورود بردگان حبشى به عربستان بى تأثیر نبود. غالباً این دو گروه از بردگان، از راه اصلى مصر و یمن وارد جزیرهی العرب مىشدند، چون این دو شهر دست رسى فراوانى به این گروه از بردگان داشتند. البته راه یمن نقش مؤثرترى داشت و این باعث مىشد تا بردگان حبشى بیش از زنگىها در شهرهاى عرب یافت شوند. علت آن هم نزدیکى خاستگاه بردگان حبشى با یمن و فاصلهی جغرافیایى یمن و سواحل افریقایى مقابل بود (همان، ص ۶۱).
به علت فراوانى برده و اهمیت اقتصادى آن در عربستان، دلالان برده، جایگاه اجتماعى اقتصادى بالایى داشتند. بازرگانان بزرگ مکه، نظیر عبدالله بن جدعان، عباس بن عبدالمطلب، عبدالله بن ابى ربیعه و حکیم بن حزام، مالک شمار بسیارى برده بودند (ابن سعد، الطبقات الکبرى، ج ۳، ص ۲۴۴).
۲-۱-۱-۳- فقر
فقر از عوامل بردگى در جاهلیت بوده است؛ افرادى براى نجات خود یا فرزندانشان از گرسنگى به بردگى تن مىدادند. نقل است که عوائل بن باعت فرزندان پسر و دختر خود را به سبب فقر و تنگ دستى فروخت (جواد على، المفصل فى تاریخ العرب قبل الاسلام، ج ۷، ص ۴۵۶). برخى از کسانى که فرزندان خود را مىفروختند شرط مىکردند که حق ولاء[۱] براى آن ها ثابت باشد. حق ولاء یکى از اسباب ارث به حساب مىآمد.
۲-۱-۱-۴- بدهکارى
بدهکارى که از پرداخت وام و بدهى خود در مىماند، بردهی فرد بستانکار مىشد (جرجى زیدان، تاریخ تمدن اسلام، ج ۴، ص ۲۳).
در شهرهایى، نظیر مکه، یثرب و طائف که تجارت رونق داشت و معاملات ربوى رایج بود، در بازار برده فروشى، بین بردگان ناشى از بدهى با بردگان ناشى از جنگ، رقابت وجودداشت (فاضل انصارى، العبودیه، ص ۴۸).
برخى اوقات در برد و باخت قمار، شخص آزاد، برده فرد برنده مىشد. مثلاً موقعى که ابولهب با عاص بن وائل به همین شرط قمار کرد، عاص قمار را باخت و بنده و شترچران ابولهب شد (جرجى زیدان، همان، ج ۴، ص ۲۳). و ابولهب او را به جاى خود به جنگ بدر فرستاد (ابن ابىالحدید، شرح نهج البلاغه، ج ۱۴، ص ۹۵ و ابن هشام، السیرهالنبویه، ج۲، ص ۴۴۳).
۲-۱-۱-۵- سرقت (آدم ربایى)
موضوعات: بدون موضوع
[چهارشنبه 1400-01-25] [ 06:01:00 ق.ظ ]