عدم شرکت در فعالیت های کلیدی(مصرف، تولید، مشارکت سیاسی)

 

 

 

طرد اجتماعی

 

 

 

۲-۱-۱-۲-۵-۱۷. دیدگاه هیتلان
(هیتلان) بر اساس تحقیقات هیتلان، زنان و مردان درک متفاوتی از مفهوم طرد اجتماعی دارند. هر عملی یا اعمالی مربوط به نادیده گرفتن یا طرد فرد یا گروه­هایی بوسیله یک فرد یا گروه ­های دیگر را طرد می­نامند. رفتارهای طردکننده ممکن است که فرم­های مختلفی داشته باشد از جمله این رفتارها: سکوت (عمل بی صدا)، علاقه بی­پاسخ، پرهیزکردن، به رسمیت نشناختن دیگری و عدم پذیرش آشکارا. هیتلان(۲۰۰۶) محرومیت ازحقوق اجتماعی در محیط کاری را مثل طرد، عدم پذیرش یا چشم پوشی از یک فرد (یا گروه) بوسیله دیگر افراد (یا گروه­ ها) که مانعی برای توانایی فردی باشد یا مانعی برای حفظ روابط میان فردی مثبت، موفقیت در روابط­کاری، یا اعتبار مطلوب باشد. همچنین تامادامی که ما تصدیق نشویم از طرف دیگری، می­توانیم طرد شویم. در حقیقت لری(۲۰۰۱) استدلال کرد که درک محض از وجود طرد یا عدم طرد مهم­تر از خود رفتار طرد گونه است. مفروض است که مردم می­طلبند حداقلی از روابط پایدار را با دیگران برقرار کنند که بعضی از درک کردن­ها ممکن است نتواند نشان دهد کاهش در ارزیابی روابط را (هیتلان ۲۰۰۶) رفتار طرد گونه در محیط کار به اشکالی از این قبیل متصور می­ شود: شکلی از کارتحکیم قدرت(قلدری کردن) در محیط کار و همچنین رفتار تلافی جویانه مثل خشونت یا آرزوها قومیتی و جنسیتی. کارگران موقت ممکن است احتمال بیشتری داشته باشند که از طرف کارگران دائمی سازمان مورد طرد واقع شوند. تأثیرات روانی که به طرد اجتماعی مرتبط می­ شود اضطراب و تشویش اجتماعی، افسردگی، تنهایی، خشم و بر آشفتگی و صدمه دیدن احساسات و سلامت روانی پایین است. بدترین گزارشات مربوط به سلامت در محیط کار، مربوط به طرد بالا و آزار جنسی بوده است. افزون بر این، پژوهشات تجربی نشان می دهند که حساسیت طرد در گروه­ ها با اعضای کمتر، بیشتر است. پرخاشگری و تعصب به نپذیرفتن از سوی گروه افزایش می یابد. در مقابل، تحقیقات دیگر که به نتایج و پیامدهای طرد مربوط می­شدند دریافته­اند که، فرد مطرود در مواردی از طریق همنوایی با زمینه گروه یا داوری آنان و یا سخت کا کردن سعی در برقراری مجدد روابط با گروه می کند(طباطبایی قمی، ۱۳۹۰: ۵۶).
پایان نامه - مقاله - پروژه
جمع­بندی دیدگاه هیتلان و شناسایی منابع مطرودساز اجتماعی: محرومیت ازحقوق اجتماعی در محیط کاری و عدم پذیرش یا چشم پوشی از یک فرد (یا گروه) بوسیله دیگر افراد (یا گروه­ ها) که مانعی برای توانایی فردی باشد منجر به طرد می­ شود.

 

 

منابع مطرودساز اجتماعی

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

عدم پذیرش و چشم پوشی در محیط کار

 

 

 

مانعی برای توانایی فردی

 

 

 

طرد اجتماعی

 

 

 

جدول شماره(۲-۳۳): جمع­بندی دیدگاه هیتلان و شناسایی منابع مطرودساز اجتماعی

۲-۱-۱-۲-۵-۱۸. فیتز پتریک(۱۳۸۱)
پتریک معتقد است که طرد اجتماعی عمدتاً بستگی به آن دارد که اولاً آن را چگونه با مفهوم فقر ارتباط دهیم. محرومیت مادی باعث گسسته­شدن رابطه افراد با ارتباطات و شبکه ­های اجتماعی می­ شود و سرمایه اجتماعی او کاهش می­دهد. به عبارت دیگر طرد اجتماعی راهی دیگر برای بیان«فقر نسبی» است. به گفته تاونزند(۱۹۷۹)، نباید از اهمیت محرومیت مادی و بدی توزیع منابع اجتماعی غافل بمانیم. دوم ممکن است فقر و طرد اجتماعی را به مثابه وجوه مختلف پدیده اجتماعی واحدی تلقی کنیم. طرد اجتماعی به معنای فرایند جدایی و گسست از بازار کار، اجتماعات و سازمان­های اجتماعی است، فقر به معنای فقدان درآمد کافی، یعنی نوعی شاخص و نه فرایند است. اولی مشارکت است در صورتی که دومی مربوط به توزیع می­ شود»(پتریک،۱۳۸۱: ۱۸۳). پتریک در خصوص رفع محرومیت و موفقیت سیاست اجتماعی، شاخص برابری را پیشنهاد می­ کند. احساس عدالت و عدالت اجتماعی همواره از دغدغه­ های اصلی همه جوامع در همه دوران­ها بوده است. گرچه بار فلسفی عدالت و برابری مدت­های زیادی بر اذهان سیاستمداران و حاکمان و حتی اندیشمندان و روشنفکران سنگینی می­نمود، اما رفته رفته توجه به بحث­های فلسفی و انتزاعی در این عرصه کم می­ شود و گرایش به برابری اجتماعی و آزادی فردی افزایش می­یابد و صاحب نظران و محققان بر آن هستند تا پارامترهای عینی و ملموس در این باب را ارائه نمایند. چهار نوع برابری که پتریک به آن­ها اشاره می­نماید عبارتند از: برابری در رفاه، برابری منابع، برابری فرصت دسترسی به منابع و برابری فرصت رفاهی. در جایی دیگر پتریک درخصوص پنج نوع برابری به شرح زیر بحث می­ کند: الف) برابری هزینه­ های دولتی: هزینه­ های عمومی در ارتباط با تأمین خدمات اجتماعی معین، باید به شکلی برابر به همه افراد ذی­حق تخصیص یابد، ب) برابری درآمد نهایی: این امر مستلزم بازتوزیع عمومی از ثروتمندان به فقیران است، ج) برابری استفاده: میزان بهرگیری از خدمات اجتماعی باید برای همه افراد ذی حق یکسان باشد، ه) برابری نتیجه: پیامدهایی که خدمات رفاهی برای بهره­مندان به بار می ­آورد باید مساوی و هم­سنگ باشد»(پتریک، ۱۳۸۱: ۷۴-۷۳).
جمع­بندی دیدگاه پتریک و شناسایی منابع مطرودساز اجتماعی: طرد اجتماعی زمانی رخ می­دهد که محرومیت مادی باعث گسسته شدن رابطه افراد با ارتباطات و شبکه ­های اجتماعی می­ شود و سرمایه اجتماعی او کاهش می­دهد.

 

 

 

 

 

 

منابع مطرودساز اجتماعی

 

 

 

 

 

 

 

 

 

محرومیت مادی

 

 

موضوعات: بدون موضوع
[پنجشنبه 1400-07-29] [ 01:28:00 ب.ظ ]