و نهایتا، ارائه خدمات به منظور حفظ سودآوری فرآورده ها، عظیمترین فعالیتی است که شاغلان در این عرصه را می تواند به فعالیت سالمتر تشویق کند و کسب سود مکفی، ضرورت تقلب در تولید عسل را از بین خواهد برد.
با همهی اهداف و فعالیتهای تعریف شده برای این سازمان، باید گفت، متاسفانه این فدراسیون فقط در حد قانون باقی مانده و به منصهی ظهور در نیامده است.
بند دوم: اتحادیه زنبورداران
مهمترین مرجعی که در حال حاضر به رسیدگی امور زنبورداران می پردازد، اتحادیهی زنبورداران است که نهادی مرتبط با دولت است و در عین حال که به صورت مستقل عمل می کند، اما ناگزیر از تاثیرپذیری از سیاستها و تصمیمات دولت میباشد.
وظیفهی اصلی این اتحادیه، حمایت مستقیم و غیرمستقیم زنبوردار میباشد که از قبیل برگزاریِ کلاسهای آموزشی و ایجاد تسهیلات مالی و تهیه مواد اولیه پرورش زنبورعسل با قیمتی مناسبتر، میباشد.
بهرحال، زمانیکه زنبوردار در مقابل تلاش خود، حامی مطمئنی را داشته باشد، دغدغهی وی برای افزایش محصول و یا توسل به هر راهی برای افزایش محصول را کنار گذاشته و به کیفیت محصول میاندیشد. از این طریق دیگر زنبوردار، برای افزایش درآمد خود دست به تولید عسل شکری نمیزند و یا برای زنده نگه داشتن زنبور خود از داروهای غیر ارگانیک استفاده نمی کند؛ چراکه اگر داروهای ارگانیک در دسترس آنها قرار بگیرد، دیگر فکر راههای دیگر از بین میرود.
بند سوم: شرکتهای خصوصی آموزشی:
پیرو سیاست خصوصی سازی برخی امور دولتی، برگزاری کلاسهای آموزشی پرورش دام و طیور از سازمان جهاد کشاورزی به شرکتهای خصوصی که دارای مجوز آموزش هستند، واگذار گردیده است. (پیوست شماره ۲)
ماده۱۰۲ـ قانون پنجم برنامه توسعه مصوب سال ۸۹، نیز با یک سیاست مشارکتی برخی وظایف دولتی را به تشکلهای غیر دولتی و مردم نهاد، واگذار کرده است: «وزارت بازرگانی مجاز است در راستای اجرای سیاستهای کلی اصل چهل و چهارم (۴۴) قانون اساسی، امور اجرائی تنظیم بازار اعم از تأمین، ذخیرهسازی، توزیع، بازرسی و قیمتگذاری کالاها و خدمات را به تشکلهای صنفی تولیدی، توزیعی و خدماتی، اتحادیهها و تعاونیها و همچنین تشکلهای مردم نهاد حمایت از مصرفکننده واگذار نماید.
تبصره۱ـ تشکلها، اتحادیهها و تعاونیهای موضوع این ماده، در مقابل اختیارات واگذارشده در چهارچوب آئیننامه اجرائی که به پیشنهاد وزارت بازرگانی و معاونت بهتصویب هیأتوزیران میرسد، پاسخگو و مسؤول جبران خسارت خواهند بود.».
گفتاردوم: نهادهای غیر مرتبط با دولت
نوع دیگر سیاست جنایی، سیاست جنایی مشارکتی میباشد که مشارکت مردمی لازمهی آن است. ریشه شکل گیری سیاست جنایی مشارکتی، به ایدئولوژی بازپذیری بر میگردد که در تضاد با ایدئولوژی امنیتگرا میباشد که در تاریخ معاصر سیاست جنایی فرانسه بطور گستردهای قابل مشاهده است.
ایدئولوژی امنیتگرا، در جهت توجه به «احساس ناامنی» افراد جامعه از ارتکاب جرایم، متضمن تقلیل اختیارات قاضی[۴۹] از یک طرف و اعطای وسیعترین اختیارها به مقامهای پلیس[۵۰] از طرف دیگر، است که در نتیجه موجب به خطر افتادن اماره برائت میباشد.
ایدئولوژی بازپذیری که در تضاد با ایدئولوژی امنیتگراقرار دارد، سعی دارد که ۱) دفاع از آزادیها و ۲) انطباق دادن اقدام پیشگیرانه یا سرکوبگرانه با موقعیت مباشر عمل منحرفانه یا مجرمانه، محور الویتدار سیاست جنایی قرار گیرد. سیاست جنایی در چنین دورنمایی، نه تنها بر مراجعی که رسما پیشگیرانه یا سرکوبگرانهاند، بلکه بر مشارکت همگان نیز تکیه می کند (سیاست جنایی مشارکتی).
سیاست جنایی مشارکتی، بیشتر، همبستگی را میطلبد تا دلنگرانی شهروند در مقابل جرم را. و بر این اعتقاد استوار است که امنیت بیشتر تنها از ترکیب و اتحاد عالمانهی پیشگیری، ضمانتاجرا و بازپذیری بزهکار به وجود خواهد آمد.
منظور از سیاست جنایی جامعوی آن است که مردم و جامعه مدنی نیز در مقابله با جرم بی تفاوت نیست. بلکه جامعه هم با اتخاذ یک سیاست معقول در مبارزه با جرم سهم میگیرد. جامعه مدنی با تشکیل کارگروههای مشورتی و تبادل نظر، در قالب سازمانهای غیر دولتی، در نهایت راجع به اعمال مضر به اجتماع موضعگیری می کند و از دولت میخواهد که آن اعمال را جرمانگاری نماید. از اینرو آن را سیاست جنایی مشارکتی نامیدهاند. به این معنا که دولت و جامعه در مقابله با جرم با یکدیگر مشارکت مینمایند.
به هر میزان که در دولت روحیه مردمسالاری وجود داشته باشد و به هر مقدار که دولت به ارزشهای دموکراسی پایبند باشد، در یک کشور سیاست جنایی مشارکتی وجود دارد. اما به هر میزان که دولت روحیه استبدادی داشته باشد، به همان میزان در آن کشور دیگر از سیاست جنایی جامعوی یا مشارکتی خبری نخواهد بود. دولت در مقابله با جرم دیگر با مردمش مشورت نمی کند. حکومت در نبرد با جرم به گفتمان تکگویی روی میآورد و در نهایت در برابر جرم تنها میماند و در این نبرد شکست میخورد.
بنابراین، نقش جامعه مدنی در مقابله با جرم و پیشنهاد لوایح تقنینی مورد نیاز به دولت و در نهایت به پارلمان، بسیار ضروری و برجسته است که می تواند به مردمی شدن قوانین کمک نماید (علامه، ۱۳۸۸).
وقتیکه مشارکت جامعه مدنی در فرایندهای تصمیم گیری وجود داشته باشد، سیاستها به صورتی شفاف در میآیند و حمایت وسیعی صورت میگیرد. همهی ما توسط ارزشهای معنوی است که انگیزه داریم و از این لحاظ، ایجاد مشارکت در میان ما به منزلهی مسئلهای از هدف مشترک و ایجاد اعتماد است (عبداللهی،۱۳۸۸،مقدمه) .
بند اول: N G Oها
تشکلها از آنجا که الزام قهری در به کار گیری فعالت خود ندارند و به نوعی در کنار افراد جامعه هستند تا روبروی آنها، تاثیر عمیقتری بر نهادینه کردن امور در افراد جامعه دارند. یکی از این تشکلها انجمن علمی زنبورعسل میباشد که این انجمن از جمله تشکلهایی است که با ارائه اطلاعات و آگاهیهای لازم در اختیار شاغلان در این زمینه، به پیشرفت صنعت زنبورداری کمک شایانی کرده اند؛ در واقع جهت پیشرفت یک حرفه، توجه به اطلاعات علمی و گسترش تحقیقات در زمینه های مختلف صنعت زنبورداری، تاثیر به سزایی دارد. انجمن علمی زنبورعسل از معدود انجمنهایی است که با این هدف به انتشار مقالات متعدد و آگاهی رسانی به زنبورداران و همچنین مسولین مربوطه جهت حمایت زنبورداران، کمک شایانی کرده است. چاپ مقالات متعدد در هر ماه در مجلهای با همین نام، گویای فعالیتهای پیگیر ایشان میباشد.
بند دوم: مشارکت مردمی
اصلیترین نقطهای که سیاست جنایی (در مدل دولت- جامعه مردم سالار) در پی رسیدن به آن است، مشارکت مردمی و حضور فعال و داوطلبانهی آنها در برقراری نظم و جلوگیری از ارتکاب تخلفات و ناهنجاری در یک جامعه است. در این مورد میتوان به مشارکتت افراد در مقابله با عارضه CCD (الف)، همچنین گزارشهایی که یا توسط خود زنبوردار (ب) و یا افراد دیگر در مورد وقوع تخلف و یا واقعهای (پ)، داده می شود، میتوان اشاره کرد.
الف) مقابله با عارضه CCD[51]
زمانیکه زنبور احساس کند اتفاق غیر طبیعی افتاده کندو را ترک می کند.از عوامل مهم در بروز این عارضه امواج موبایل مسمومیتها و سمپاشی است. در مورد سموم، با توجه به سه دسته از سموم (مضر، متوسط و بیضرر)، دو دستهی اول را فقط باید هنگام غروب سمپاشی کرد و دستهی سوم را هر زمان که باشد ممنوعیتی ندارد، پس جلوگیری از وقوع سمپاشیهای خطرناک، یک پاسخ کنشی به تولید عسلهای غیرارگانیک و همچنین جلوگیری از ضرر مالی زنبورداران میباشد.
اختیار وزارت کشاورزی در پیشگیری یا ریشهکن کردن یا درمان بیماری های زنبورعسل، به تنهایی یا به کمک انجمن کشاورزان. همچنین کمک از برخی از کشورهای تعیین شده در جهت اجرای اقدامات مذکور (MICHAEL, 1980, page 161.).
ب) اطلاع دادن به بازرس توسط خودِ زنبوردار به وجود هرگونه بیماری در زنبورستان:
مشارکتِ خودِ زنبوردار در ارتکاب تخلفات و یا اتفاقات ناهنجار در پرورش زنبورعسل، بسیار از اهمیت بالایی برخوردار است و این بدان معناست که زنبوردار در جهت پیشرفت این صنعت خود را دخیل میداند و نقش مقررات و حاکمیت قانون را پذیرفته است.
ماده ۱۳۱٫۰۲۵، وظیفه ای را تعیین کرده؛ در باب گزارش بیماری زنبوران، برای زنبورداری که از بیماری زنبورانِ خود اطلاع دارد. زنبوردار باید تمام حقایقی را که از آن آگاهی دارد به بازرس انتقال دهد. (Burger, 2003)
پ) گزارشهای مردمی از وقوع تخلفات (نظارت جامعه)
همکاری افراد جامعه در تایید سلامت محصولات خوراکی که در سطح بازار به فروش میرسد، می تواند عامل بازدارندهی مناسبی باشد. در اختیار قرار دادن اطلاعات لازم به افراد جامعه که هنگام برخورد با یک مسئله تقلب یا محیط غیر بهداشتی، چه وظایفی را به عنوان شهروند بر عهده دارند، به تدریج باعث می شود که ضمیر هر شهروندی نهادینه گردد که با عدم اطلاعرسانی به دستگاه مربوطه، درواقع سلامتی چندین هموطن را به خطر انداختهام.
به عنوان مثال نصب شماره تماس مرجع شکایت (صنف مربوطه یا تعزیرات)، در نقاط مختلف شهر یا در ورودی هر فروشگاهی، علاوه بر یادآوری به فاعلان تخلف و جلوگیری از آنها، افراد جامعه را برای همکاریِ هرچ بیشتر، هوشیارتر می کند.
بند سوم: سایتهای مختص زنبورداری:
این سایتها که بعضا به شکل مجلههای الکترونیکی هستند اطلاعات متنوعی در زمینه پرورش زنبورعسل ارائه میدهند. به علاوهی اطلاعات تخصصی، هر آنچه که در این فصل از آن بحث شد، سایتها میتوانند این اطلاعات و فرهنگسازی را در مدت زمان کمتری انجام دهند. هم در ایران[۵۲] و هم در آمریکا[۵۳] سایتهای تخصصی فروانی وجود داردکه به نوعی زنبوردار را از لحاظ دانش و آگاهیرسانی، تامین می کند و در اینن زمینه هم مسلما می تواند مفید فایده باشد.
همانطور که در بسیاری از این سایتها مشاهده می شود، قرار دادن اخبار مربوط به تقلباتی که در صنعت زنبورداری اتفاق میافتد و اینکه تقاضای مسولین مربوطه، از مراجع بالاتر همکاری بیشر برای امحاء این ناهنجاریهاست، می تواند نمونه مناسبی در تاثیر این سایتها به کمک رسانی به صنعت زنبورداری باشد؛ که از طریق مطلع کردن افراد شاغل در این زمینه، نتایج ناگوار تخلفات را به آنها یادآور شود و احتمال وقوع این تخلفات را تا حدی کاهش دهد.
بخش دوم: سیاست جنایی واکنشی در قبال جرایم و تخلفات صنعت زنبورداری
توسعه روابط پیچیده اجتماعی، نوع رفتار، نحوه تعامل انسان و محیطزیست، تاثیرات منفی دخالت انسان در قواعد منظم طبیعی و برهم زدن تعادل و تناسب محیطزیست، ضرورت حاکمیت قوانین و تضمین اجرای آنها را مسلم و محرز میسازد. قانونمند کردن جوامع در حیطهی مهمترین و اصلیترین بستر رشد و تعالی بشر –یعنی محیط زیست- امری حتمی و انکارناپذیر است و حمایت کیفری از آن در کنار سایر تدابیر، مطمئنترین تضمین بر تداوم اصول حاکم بر حفظ محیط زیست و تحقق اهداف توسعه پایدار به شمار میرود.
عکس مرتبط با محیط زیست
در صورت خلا قانونی در حل و فصل روابط افراد (جامعه)، قوه مقننه زیر سوال میرود (لورینگ، ۱۳۷۵، ). جرم، نظم عمومی جامعه را بر هم میزند و تخلف، نظم عمومیِ آن صنف را (مراودات شخصی، اردیبهشت ۱۳۹۲). لذا برای حفظ این نظم عمومی، مرجع قانونگذاری در برخورد با اینگونه افعال، ناگزیر از تعیین عکسالعملهای جزایی است؛ که به عبارتی، ضمانتاجرای ضوابط آن صنف میباشد.
صنف زنبورداری نیز از این امر مستثنی نیست و در مقابلِ رفتاهای زیانبار، نیاز به ضمانتاجرا میباشد؛ زیرا گرچه در بحث سیاست جنایی به دنبال تدابیر کنشی، و متعاقبا جرمزدایی هستیم، اما، به نسبت شدت و خطرِ فعل ارتکابی، باید تدابیر متناسب اندیشید تا راه سوءاستفاده، تا حد امکان به روی سودجویان بسته شود.
مباحث این فصل، مانند فصل اول در بخش گذشته، به قوانین مشترک و افتراقی تقسیم می شود و با توجه به اینکه در مباحث سیاست جنایی، ضمانتاجراها، به کیفری و غیرکیفری تقسیم میشوند، ما نیز به تبعیت، در هر فصل، ضمانتاجراهای کیفری از غیرکیفری را، به تفکیک عنوان میکنیم. یک سیاست جنایی مطلوب، بر خلاف حقوق جزا، تنها متکی بر سیاست کیفری نیست؛ بلکه اصلاح مشکلات اجتماعی، زدودن عوامل ایجاد بزهکاری، رفع تبعیضات قانونی و بیعدالتی، و درمان و بازسازی بزهکاران را نیز، جزء ویژگی های خود میداند (عظیمزاده اردبیلی، حسابی ۱۳۹۰)
تصویر درباره جامعه شناسی و علوم اجتماعی
جرم انگاری، یکی از ابزارها و مکانیزم های مهم سیاست جنایی هر کشور، در مقابله با بزهکاری و انحرافات اجتماعی است؛ که اگر بر اساس سیاستی معقول و منطقی و مبانی مستحکمی صورت نگیرد، نه تنها نتیجه مطلوب به دست نخواهد آمد، بلکه خود موجب پیدایش معضلات اجتماعی بسیاری خواهد شد. ایجاد محدودیتهای رفتاری از طریق فرایند جرم انگاری، امری مغایر با اصل اولیهی آزادی و اباحهی اعمال می باشد؛ از این رو باید تنها به موارد مهم و حیاتی بسنده کرد و از تحدید بی اساس دامنه فعالیتهای ارادی افراد، خودداری نمود. (عظیمزاده اردبیلی، حسابی ۱۳۹۰)
هرچند در زمینه های شغلیِ مربوط به کشاورزی، تاکید، بر اِعمال سیاست کنشی جهت پیشگیری از وقوع تخلفات و جرایم مختص به این رشته است؛ اما در برخورد با برخی اعمال، ناگزیر از اِعمال سیاستهای واکنشیای هستیم که در برخی شرایط، عنوان مجرمانه به خود میگیرد و مرتکب، با دستگاه قضایی روبرو است. در برخی دیگر از شرایط که موضوع مورد بحث، آسیبهای جزایی ندارد، دستگاههای دولتیِ مربوطه، در نقش دستگاه قضایی به حل و فصل امور و برخورد واکنشی مناسب می پردازد.
سیاست واکنشیای که در برابر ارتکاب افعال ناهنجار اتخاذ شده، بر اساس برچسبی که بر فعل ارتکابی زده می شود، به دو شکل کیفری (مبحث اول) و غیرکیفری (مبحث دوم)، نمود پیدا می کند.
پایان نامه حقوق
فصل اول: سیاست جنایی تقنینی در اعمال سیاست واکنشی
جرم شناسان، سیاست جنایی را مجموعه روشهایی که هیات اجتماع با توسل به آنها پاسخهای به پدیده مجرمانه را سازمان میبخشد، تعریف نموده اند (دلماس مارتی، ۱۳۸۱، ص ۲۴). تدابیر هیات اجتماع در مقابله با جرم گاهی کنشی و گاهی واکنشی میباشد. تدابیرکنشی –که شرح آن در بخش قبل رفت- تدابیری است که قبل از وقوع جرم و به منظور جلوگیری از جرم اتخاذ میگردد و به تدابیر پیشگیرانه معروف است. در مقابل، تدابیر واکنشی است که بعد از ارتکاب فعل مجرمانه اعمال میگردد. تدابیری است که جنبه تنبیهی دارد و مجازات نامیده می شود. مجازات، رویکرد سنتی است که در واقع واکنشی به جرم است و یک اقدام کیفری محسوب میشود.
مجازات انواع متفاوت دارد: حبس، شلاق، جزای نقدی، مصادره، ضبط و معدوم کردن. برخی جرایم ممکن است دارای یک ضمانتاجرا باشد و برخی دیگر دارای بیش از یک ضمانتاجرا؛ در حالت دوم ممکن است ضمانتاجراها تخییری باشد و یا اینکه تماما با هم اعمال شود.
باید توجه داشت که مجازات به تنهایی موثر نیست و اگر موفق بود باید نتیجه آن تاکنون دیده میشد. البته بهترین شیوه مبارزه با پدیده جنایی اقدامات کنشی و پیشگیرانه است که امروزه در قالب سیاست جنایی کنشی در اکثر کشورهای جهان مرسوم و معمول شده است. در کشور ما نیز این موضوع مورد توجه قرار گرفته است اما میتوان گفت بسیار دیرهنگام اقدام کردهایم و هنوز مسیر بسیاری را برای پیمایش در پیش داریم (نجفیتوانا، ۱۳۹۳).
پیشگیری کیفری یا پیشگیری واکنشی و پیشگیری غیرکیفری یا کنشی دو تقسیمبندی کلی در حوزه پیشگیری از جرم هستند. همانطور که پیش از این نیز مورد تاکید قرار گرفت، مجازات، در دستهی پیشگیری کیفری یا واکنشی قرار میگیرد که در واکنش به جرم و در قبال وقوع آن انجام میشود. این درحالی است که پیشگیری کنشی یا غیرکیفری فقط به جرم توجه نمیکند.
جهت تشریح بهتر مطالب، موضوعِ این فصل، به اعتبار نوع واکنش اتخاذ شده از سوی مقننه، به سیاست واکنشی کیفری (مبحث اول)، و سیاست واکنشی غیر کیفری (مبحث دوم)، تقسیم شده است.
مبحث اول: سیاست واکنشی کیفری در قبال جرایم و تخلفات صنعت زنبورداری
واکنش کیفری زمانی اعمال می شود که مرتکب مسئول شناخته شود و لازمهی آن، داشتن شرایط مسولیت است؛ به طوریکه صغیر، جنون، اکراه، اجبار، اشتباه، اضطرار، مستی و خواب که عقل، قصد، رضا و بلوغ را دچار مشکل می کند، مجرم را غیر مسئول مینامیم(آقایی نیا). بنابراین ما در این مباحث اغلب با افراد دارای مسولیت کیفری مواجه هستیم و بحث عوامل رافع مسولیت کیفری و عوامل موجهه تا حدودی منتفی است. چراکه مرتکبین این افعال همگی بالغ هستند و دارای عقل معاش، و هر آنجه را که انجام میهند در راستای کسب سود مالی است که اراده و قصد در آن راه دارد. بنابر این در کمتر مواردی میتوان به این گونه عوامل درونی تکیه کرد. البته عوامل خارجی و بیرونی می تواند از عوامل رافع مسولیت کیفری باشد به شرطی که اتفاق حادث شده، ناشی از افعالِ خودِ فرد نباشد و به صورت غیر مترقبه وقوع یابد.
پاسخگویی به جرایمِ ارتکابی در این زمینه، با اَشکال متفاوتی صورت میپذیرد. به طور میانگین اِعمال مجازاتهای حبس و شلاق در بیشتر در مقررات مشترک (گفتار اول) به کار رفته و در قوانین افتراقی (گفتار دوم)، بیشتر شاهد مجازاتهای جزای نقدی، قرنطینه، توقیف، پلمپ، معدوم و یا بازگشت به مرحله اول، هستیم.
گفتار اول: سیاست جنایی تقنینی واکنشی کیفری مشترک در زمینه زنبورداری
برخی از مسائل در امور زنبورداری، با گرایشهای دیگرِ رشته کشاورزی یا دیگر گرایشهای مرتبط، اشتراکاتی دارد، که میتوان در مواضعی که قوانین مربوط به زنبورداری خلا دارد از این قوانین سود جست تا بتوان از حریم حقوق زنبورداری محافظت کرد.
بند اول: تولید محصول ناسالم وغیر بهداشتی
مصداق عنوان فوق در موضوع حاضر، تولید و فروش عسلهای تقلبی میباشد؛ که برای شناخت عنصر مادی این بزه، میبایست تعریفی از عسل تقلبی در دست داشته باشیم. از باب قاعده تعرف الاشیاء باضدادها، برای آنکه عسل تقلبی را بشناسیم، میبایست نخست تعریف قانونی از عسل داشته باشیم. رسمیترین تعریف از عسل مذکور که در مصوبات حکومتی ایران (موسسه استاندارد، ۱۳۹۲) دیده می شود به این شرح است :”عسل ماده طبیعیِ شیرینی است، که زنبور عسل آنرا از شهد گلها، شکوفهها، تراوش بخش زنده گیاهان، ترشحات حشرات مکنده روی قسمت های زنده گیاهان، جمعآوری، عملآوری و در کندو ذخیره میسازد”.
در کنار این تعریف، معرفیِ تخصصیتر عسل را از نظر حسینی (۱۳۹۰)میخوانیم:
«عسل شهد گلهاست که از نوش جای گلها ترشح، وتوسط زنبور عسل جمع آوری شده و در کیسه عسل، واقع در شکمِ زنبور ذخیره و به کندو آورده و از راه دهان، در داخل سلولهای مومی تخلیه، ودر فرصت مناسب طیِ عملیاتی رطوبت زدایی وغلیظ می شود ودر پایان عملیات، سر سلول با موم پوشیده وقابل مصرف می شود.
مهم: توجه داشته باشید که حذف هریک از قسمتهای این تعریف به هر دلیلی دیگر تعریف واقعی از عسل نخواهد بود. (ص ۱)».
بدین ترتیب اگر عسل، حتی یکی از شرایط زیر را دارا باشد، از اعتبارِ عسلِ مرغوب و سالم، ساقط می شود:
اگر مادهی اولیه عسل شهد گل نباشد،
یا در روند تبدیل شهد به عسل، زنبوردخالتی نداشته باشد،
و یا سلولهای مومی، توسط زنبور پوشیده نشود[۵۴].
قانون غذا و کشاورزی کالیفرنیا[۵۵]، در بخش جداگانه ای با عنوانِ پرورش زنبور و تولید عسل[۵۶]، در ماده ۲۹۴۱۳، عسل را اینگونه تعریف می کند :«شهد گلها که زنبورها آنها را جمعآوری و در سلولهای مومی ذخیره می کنند…» و سپس به طور تخصصی به ترکیبات عسل پرداخته که بیش از ۲۰% آب، ۲۵ صدم در یک درصد خاکستر و ۸% ساکارز نخواهد بود.[۵۷]
اداره نظارت بر مواد خوراکی و دارویی آمریکا، نیز تعریفی مشابه از عسل دارد: «عسل، یک ماده غذایی است که زنبور عسل از روی گیاهان و گلها جمعآوری، تغلیظ و در شانهای کندو ذخیره می کند».( لورینگ،۱۳۷۵، )
استاندارد عسل، با تعریف و بیان ویژگی ساده از این مادهی غذایی شروع می شود. یکی از بهترین تعاریفِ عسل، تعریف سازمان سلامت جهانی World Health Organization (WHO) میباشد. :«عسل، ماده طبیعی شیرینی است که توسط زنبور عسل تولید می شود که از شهد گیاهان یا از ترشحات قسمت های زندهی گیاهان و یا از مواد به عملآوردهی حشرات مکندهی گیاهان که در قسمت زندهی گیاه زندگی می کنند تولید می شود؛ و زنبورعسل آنها را جمعآوری کرده و آنرا تبدیل، سپس سپرده و بعد رطوبت آنرا میگیرد و در سلولهای مومی ذخیره می کند تا قوام بیاید».
در توضیح عسل این سازمان ادامه میدهد که :«عسل اساسا شامل شکرهای متفاوت است که عمدتا گلوکز و فروکتوز هستند. رنگ عسل بیرنگ تا قهوهای پررنگ در تفاوت است. از لحاظ غلظت نیز میتوند مایع، چسبناک و یا تاحدی متبلور هم باشد. عطر و طعمش نیز متفاوت است اما معمولا نشات گرفته از منشا گیاهی هستند.
عسلها بر اساس منبعی که تولید آنها، به دو دسته مرسوم تقسیم میشوند: عسل شکوفه و عسلی که از شهد گیاهان گرفته شده و دسته دوم، عسلک. عسلی است که زنبوران عسل، از شیرهای درست می کنند که یا حشرات از قسمت های زندهی گیاهان جمعآوری می کنند و یا ترشحات قسمت های زندهی گیاهان است.
اجرای این استاندارها در کشورهای مختلف متفاوت است. در ایالات آمریکا هیچ نظارت یا اجرای قانونی وجود ندارد. استانداردهای فدرالیِ کمی برای عسل وجود دارد. بهترین روش برای تشخیص کیفیت عسل در آمریکا، شناختن تولیدکننده منطقه و آگاهی یافتن در مورد عسلهای مورد نظر و مراحل تولید عسل میباشد.
بر اساس قوانین ایالات آمریکا، استاندارهایی که در تولید عسل از زمان شهدگیری تا هنگام عرضه به مشتری باید رعایت شود به شرح زیر است. البته مورد چهارم و پنجم در بند بعدی (عسل مسموم) میگنجد که در همانجا توضیح میدهیم: