پرتو نیکان نگیرد هرکه بنیادش بد است تربیت نا اهل را چون گرکان بر گنبد است
عاقبت گرگ زاده گرگ شود گر چه با آدمی بزرگ شود
« یکی از وزرا پسری کودن بود . پیش یکی از دانشمندان فرستاد که مرین را تربیتی میکن مگر که عاقل شود. روزگاری تعلیم کردش و موثر نبود. پیش پدرش کس فرستاد که این عاقل نمی باشد و مرا دیوانه کرد.
چون بــود اصل گــوهری قـــابل تربیت را در او اثر بــاشد
هیچ صیقل نکــــو ندند کـــرد آهنی را کـــه بد گهر بـاشد
سگ به دریای هفتگانه بشوی چون که تر شد پلید تر گــردد
خــر عیسی گرش بـــه مکه برند چون بیاید هنوز خر باشد»
(همان ، 1357)
سعدی در مسایل تربیتی عنایتی فراوان به تاثیر محیط بر فرد آموزنده دارد و این نظریه را در جای جای آثارش گوشزد کرده است. تاثیر پذیری محیط بر فرد در اشعار زیر بخوبی نمایان است که متعلم را به باغچه و گل تشبیه می کند:
« گلــی خوشبو در حمـــام روزی رسید از دست محبوبی بــدستم
بـــدو گفتم کــــه مشکی یــا عبیری که از بــوی دلاویز تــو مستم
بگفتا مــن گلی نـــا چیز بـــودم ولیکن مـــــدتی با گــل نشستم
کمـــال همنشین در من اثر کرد وگرنه مـــن همان خاکم که هستم»
(همان، 1451)
شیخ اجل اعتقاد دارد که محیط سالم و متناسب می تواند موجب تغییر اصل و هویت افراد شود و هر چیز پستی در اثر دخالت محیط به لباسی شایسته در آید.
« جــامه کعبه را که می بوسند او نه از کرم پیله نامی شد
با عزیزی نشست روزی چند لاجرم هم چنو گرامی شد»
(همان، 1464)
در امر تربیت اصلی واضح وجود دارد و آن هم نشینی افراد با یکدیگر است. امروزه معلمین اخلاق و روانشناسان نیز بر این قضیه صحه گذاشته اند. پس سعدی هم توجه خاصی به همنشینی انسانهای پاک و معصوم با افراد نا پاک و ناشایست داشته است . انسان از کودکی لوح نا نوشته ای است که قلم محیط بر آن نقش ایجاد می کند . پس انسانهای پاک اگر در محیطی فاسد قرار گیرند و یا برعکس شخصی فاسد و شرور در جامعه ای سالم زندگی کند، محیط تربیتی است که انسان را هر گونه که بخواهد رشد می دهد.
« بــا بدان یار گشت همسر لـــوط خاندان نبوتش گــم شد
سگ اصحاب کهف روزی چند پی نیکان گرفت و مردم شد»
(همان، 1465)
باید گفت روش تربیتی سعدی گاهی انتزاعی است. بدین معنی که اعتقاد دارد هر کسی را مطابق استعداد و متناسب با خصوصیات حیاتی و همچنین همطراز محیط نشو و نمای او که خانواده است تربیت کرد. این باورش را چنین بیان می کند:
« یکی از فضلا تعلیم ملک زاده ای همی دادو ضرب بی محابا زدی و زجر بی قیاس کردی. باری پسر از بی طاقتی شکایت پیش پدر برد و جامه از تن دردمند بر داشت. پدر را دل به هم برآمد. استاد را گفت که پسران احاد رعیت را چندین جفا و توبیخ روا نمی داری که فرزند مرا . سبب چیست؟ گفت سبب آنکه سخن اندیشیده باید گفت و حرکت پسندیده کردن همه خلق را علی العموم و پادشاهان را علی الخصوص.
اگــر صد نا پسند آیـد ز درویش رفیقانش یکــی از صد ندانند
وگـــر یک بذله گــوید پــادشاهی از اقلیمی به اقلیمی رسانند
(سعدی ، 1320 : 1054)
مربی نیز در این بین به عقیده سعدی کسی است که از تجربه های قبلی و ذخیره های ذهنی متکلم و شنونده بهره ببرد. بطوری که مسائل مورد اشاره ، انگیزه و علاقه را در وجود متعلم افزایش دهد وبا محتویات ذهنی متعلم ارتباط داشته باشد.
حکایت بر مزاج مستمع گــوی اگر خواهی که دارد با تو میلی
هـــر آن عاقل که با مجنون نشیند نبــاید کردنش جز ذکر لیلی
(همان، 1120)
پس آموزش شاگرد چنانچه مبتنی بر سابقه ذهنی و تجربه وی نباشد و برای فهم مطالب و سخنان معلم آمادگی نداشته باشد ، کلام در او اثری نخواهد داشت و معلم تنها خود را به ستوه آورده است.
فهم سخن چون نکند مستمع قوت طبع از متکلم مجوی
برای تربیت درست به نظر شیخ شیراز ، انسان می بایست استعداد ذاتی و درونی را با محیط اجتماعی هماهنگ کند و با کمک تجربه به مفهوم درست دست یابد.
تصویر درباره جامعه شناسی و علوم اجتماعی
چو کنعان را طبیعت بی هنر بود پیمبر زادگی قدرش نیفزود
هنر بنما اگر داری نه گوهر گل از خار است و ابراهیم از آذر
(همان، 1264)
در غیر این صورت« استعداد بی تربیت دریغ است و تربیت نا مساعد ضایع. خاکستر نسب عالی داردکه آتش جوهر علوی است و لیکن چون به نفس خود هنری ندارد با خاک برابر است و قیمت شکر نه از نی است که آن خاصیت وی است.
موضوع مهم اینکه معلم هر چه اطلاعاتش بیشتر و توانایی او در بکار گیری معلومات تخصصی قوی تر باشد موفقیّت او در تعلیم و تربیّت افزون تر است. معلم در این بین باید مسائل و مشکلات را لمس کند و بر اساس واقعیّات موجود مسائل را کشف نماید. سعدی علمی را که به محک آزمایش در آمده موثر
می داند و برای علم بدون تجربه ارزشی قایل نیست.
علم چندان که بیشتر خوانی چون عمل در تو نیست نادانی
سخنان اخلاقی سعدی با کلماتی منثور و منظوم که خواننده را خوش آید بصورت پند و اندرز و اغلب در لباس تمثیل بیان شده است. در باب هفتم بوستان و گلستان عقاید خود را در مبحث « تعلیم و تربیت» به عامه مردم و علمای تربیتی ابراز داشته است. زیرا می داند که انسان در هر سنی نیاز به هدایت و راهنمایی دارد.
باید یادآور شد که برخی بر تناقض گویی سعدی ایراداتی وارد کرده اندو دلیل آنان بیشتر در امور تربیتی است. در پاسخ باید به نکاتی اشاره کرد : اول اینکه سعدی عالم اخلاق است و هدف او در تربیت ، پرورش و تهذیب اخلاق است. به کلمات قصار او در زمینه تربیت توجه کنید:
« نه هرکه به قامت بهتر به قیمت بهتر» و ی
دانلود متن کامل پایان نامه در سایت fumi.ir
ا « مشک آنست که خود ببوید نه آنکه عطار بگوید»
چنانکه توجه می شود سعدی در تربیت تنها به ذکر کلیات می پردازد و خواننده تجارب را به آسانی بدست می آورد.
از این گذشته ارزشهای اخلاقی که بر دین و سنت استوار است هیچگاه به بی ارزشی مبدل نمی شود و در همه زمانها پسندیده باقی می ماند. مثلا رفتار نیک همیشه مورد پذیرش است.
دوم اینکه : در آثار سعدی زمانی می توان به تناقض گویی حکم کرد که این موارد بر سایر مسائل تربیتی غلبه داشته باشد. ما امروزه مسائل را بر مبنای پیشرفت علم می سنجیم و فرضیه و آزمایشات گوناگون را برای شناخت مجهولات معیار قرار می دهیم. سوال اینجاست که آیا در مورد دید گاه سعدی در قرن هفتم هم باید به چنین قضاوتی نشست؟ بد نیست اشاره شود که در میان اشعار و حدود 289 داستان و جملات کوتاه گلستان تنها پنج مورد تناقض در آثار شیخ یافته اند و این موارد اندک نباید مستمسکی برای بهانه گیران قرار گیرد ( www.research.ac.ir).
زمینه های انسانی ، اخلاقی و اجتماعی در گلستان و بوستان
بوستان سعدی
سپندها و آرزو های سعدی در بوستان پیش از دیگر آثار او جلوه گراست . به عبارت دیگر سعدی مدینه فاضله ای را که میجسته در بوستان تصور کرده است . در این کتاب پر مغز از دنیایی واقعی که آکنده است از زشتی و زیبایی ، تاریکی و روشنی و بیشتر اسیر تباهی و شقاوت کمتر سخن می رود بلکه جهان بوستان همه نیکی است و پاکی و دادگری و انسانیت یعنی عالم چنان که باید باشد ….. سعدی در تصویر این مدینه فاضله داریم از تجربه ها ، سرگذشت ها و روایان گذشتگان یاد می کند . در نظر او در روای هر چیز نکته ای نهفته و عبرتی . هیچ موضوعی نیست که فکر روشن و تدبیر او را به تامل بر نینگیزد ( یوسفی ، 1370 : 17 ) .
بر روی هم جهانی که سعدی در بوستان می جوید عالم ایمان به خداست و نیکی و صفا ، راستی و پاکی و روشنی و حقیقت . این جهان برای ما آرزو و تصوری می آفریند از عالم ، چنانکه مطلوب و پسندیده است و در دلها این شوق را پدید می اورد که در راه ساختن جهانی بهتر و انسانی تر باید کوشید .
موضوع در خور توجه آن که سعدی در مقام هنرمندی بزرگ و روانشناس بسیاری از نکات باریک و اندیشه های بلند خود را در لباس حکایات دلپذیر عرضه داشته است و این خصیصه موجب آمده که آراء جدی و استوار او به صورت مطبوع در نظر خواننده جلوه نماید و در او تاثیر کند ( امرسن ) نیز همین حالت را در آثار سعدی تشخیص داده که در شعر معروف خود با عنوان « سعدی » صفات « شادی بخش دل آدمی » و « شادی آفرین و شاد و سرخوش » را درباره وی به کار برد .( همان : 14-18 )
بی شک روح و فکر سعدی از قرآن و حدیث بهره برده است و از ادب و عرب تغذیه کرده است ؛ چرا که سعدی یک مسلمان عربی دان بوده که با توجه به شرایط دوران زندگی خود ، از این زبان آثار آن بهره برده بوده است . در کتاب « سیمای سعدی » آورده شده است : « کوتاه سخن سعدی همه جا با قرآن است ؛ در تغزل ، در رثاء ، در وصف ، در مدح و شیوه های وعظ و كلمات ، در نثر و نظم ، همه و همه جا سعدی با قرآن است و قرآن با سعدی » و در جای دیگر میزان استفاده سعدی در گلستان سعدی از قرآن و حدیث را آمار می دهد و می نویسد « گلستان در 102 مورد از آیات قرآنی و در 70 مورد از احادیث نبوی و در بوستان ، 115 مورداز آیات قرآنی و در 52 مورد از احادیث ، آشکارا بهره مند است ( موید شیرازی ، 1376 : 32 -35 ) .
نخستین اثر مستقلی از سعدی که بصورت تالیف یافت ، سعدی نامه یا بوستان بود . در نسخه های قدیم ، نام کتاب سعدی نامه و در نسخه های جدید بوستان است . و معلوم نیست خود سعدی چه نامی بر آن نهاده بوده است . از مقدمه بوستان چنین بر می آید که بسیاری از بخش های بوستان را پیش از ورود به شیراز سروده بوده و در شیراز به سال 655 ف یعنی در همان سال بازگشت ، آن را به پایان رسانده است :
ز ششصد فزون بود پنجاه و پنج که پر دُر شد این نامدار گنج
موضوعات: بدون موضوع
[چهارشنبه 1400-01-25] [ 06:08:00 ق.ظ ]