کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل
کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل




جستجو





آخرین مطالب


  • عقد احتمالی در حقوق ایران و مصر- قسمت ۸- قسمت 2
  • تاثیر-شیوه-های-تصمیم-گیری-مدیران-بر-عملکرد-سازمان- قسمت 4
  • نگارش پایان نامه در مورد بررسی کارایی درونی مقطع آموزش ابتدایی استان ایلام طی سال ...
  • تاثیر تسهیلات بانک رفاه بر اشتغال بخش صنعت در استان گیلان طی ۵ سال- قسمت ۸
  • طرح های پژوهشی انجام شده در مورد حل جریان جابجایی آزاد گذرا حول کره با استفاده ازDQ-IDQ- فایل ۵
  • اصل لزوم در ایقاعات در فقه و حقوق ایران- قسمت ۱۱
  • بررسی علل آسیب‌پذیری هویت توسط رسانه در محدوده زمانی ۲۰۱۰ -۱۹۹۰- قسمت ۱۰
  • بررسی تطبیقی تناسخ از دیدگاه شیخ اشراق و صدرا و آئین های ودائی و بودائی- قسمت ۸
  • چالشهای برنامه ریزی مدیریت استراتژیک منابع انسانی در بخش دولتی- قسمت 2
  • پایان نامه توسعه استراتژیک- قسمت ۳
  • بررسی آثار فقر بر سلامت روح و روان افراد از دیدگاه اسلام۹۳- قسمت ۸
  • ترجمه بخشی از کتاب۹۲ The Philosophy of the Upanishads- قسمت ۶- قسمت 3
  • تاثیر سرمایه اجتماعی در توسعه پایدار شهری- قسمت ۵
  • مطالب در رابطه با : بررسی ارتباط بین رضایت شغلی و تعهد سازمانی پرستاران مرکز ...
  • ارائه مدلی تلفیقی از کارت امتیازی متوازن و هوشین کانری ...
  • عدالت ترمیمی و نقش آن در امنیت قضایی- قسمت ۶
  • 7ـ علی بن هلال کرکی اصفهانی[705]
  • مطالب پژوهشی درباره : ارائه ساختار جدید بازار همزمان توان اکتیو و راکتیو با در ...
  • ارزیابی میزان مس، روی و منگنز در سرم، کبد و استخوان موشهای صحرایی نر تغذیه شده با نان غنی شده با آهن و بررسی ارتباط آنها با شاخص های استرس اکسیداتیو- قسمت ۳۰
  • تحلیل و بررسی ارزشهای اسلامی در چارچوب طراحی لباس بانوان و نقش آن در سلامت جسم و روان- قسمت ۵
  • پیش بینی خلاقیت و اضطراب تحصیلی براساس میزان استفاده از بازی های رایانه ای در دانش آموزان دختر اول متوسطه شهر بناب- قسمت ۵
  • تاثیر سرمایه اجتماعی برارتقاءامنیت عمومی از دیدگاه فرماندهان و مدیران فرماندهی انتظامی استان گلستان- قسمت ۷
  • تاثیر-سازمان-گردشگری-استان-گیلان-بر-پویایی-اشتغال- قسمت ۱۳- قسمت 2
  • بررسی خلاقیت دانش آموزان با نگرشهای فرزند پروری والدین در ...
  • پژوهش های پیشین در مورد نقش شیب و پوشش گیاهی در سیل خیزی حوضه‎ی ذیلکی ...
  • ارزیابی اثرات زیست¬محیطی EIAانتقال آب بین حوزه‌ای مطالعه موردی آبرسانی از سد کوچری به سر شاخه‌های قمرود- قسمت ۱۰
  • بررسی رابطه بین هوش چند گانه و تفکر انتقادی مدیران دانشگاههای آزاد اسلامی استان اردبیل- قسمت ۱۳
  • مطالب پایان نامه ها درباره نقش قابلیت‌های زیرساختی و مشتری‌مداری در بالا بردن کیفیت اطلاعات مشتری ...
  • بررسی تأثیر لایروبی بر شاخص کیفیت آب WQI، جمعیت ماکروبنتوز و مقدار فلزات سنگین در آب و رسوب و در اروندرود بازه خرمشهر- قسمت ۵
  • توسعه توریسم- قسمت 14
  • بررسی و تحلیل محتوای نرم افزارهای آموزش درس ریاضی موجود در بازار از دیدگاه رویکرد یادگیری فعال و ساخت گرا و اصول طراحی چند رسانه ای ها- قسمت ۱۰
  • دانلود مطالب در مورد شناسایی و اولویت‌بندی عوامل حیاتی موفقیت توسعه محصول جدید در ...
  • پیش فروش ساختمان از دیدگاه فقه وحقوق ایران- قسمت ۴




  •  

    کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کاملکلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

    لطفا صفحه را ببندید کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

    لطفا صفحه را ببندید

    کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

    کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

    لطفا صفحه را ببندید

    کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

    کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

    لطفا صفحه را ببندید

    کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

    کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

    لطفا صفحه را ببندید

    کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

    کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

    کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

    کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

    لطفا صفحه را ببندید

    کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

    کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

    لطفا صفحه را ببندید

    کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

    کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

    کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

    کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

     

    کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کاملکلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

    لطفا صفحه را ببندید کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

    لطفا صفحه را ببندید

    کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

    کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

    لطفا صفحه را ببندید

    کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

    کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

    لطفا صفحه را ببندید

    کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

    کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

    لطفا صفحه را ببندید

    کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

    کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

    کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

    کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

    لطفا صفحه را ببندید

    کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

    کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

    لطفا صفحه را ببندید

    کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

    کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

    کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

    کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

     
      حق انسان در محیط زیست- قسمت ۵ ...

    در فقه اسلامی‌ نیز قوانینی وجود دارد که مردم را از تصرف در اموال عمومی‌و دولتی باز می‌دارد، این قوانین مستند به قانون الهی و قرآن کریم است: “از تو دربارۀ انفال[۵۸] سؤال می‌کنند، بگو انفال، مخصوص خدا و پیامبر است، پس از (مخالفت با فرمان) خدا بپرهیزید”.[۵۹]
    بنابراین، می‌توان گفت که تخریب و از بین بردن هر آن چه جزو سرمایه‌های ملی کشور به حساب می‌آیند، مشروع نیست.
    علاوه در دنیایی که ما در آن زندگی می‌کنیم، هزاران عامل حیاتی دست به دست هم داده‌اند تا انسان‌ها از مزایای زندگی بهره‌مند شوند. نبود هر یک از آنها زندگی را با مشکلات جدی و فراوانی مواجه می‌سازد. خداوند متعال نعمت‌های دنیا، اعم از خوردنی‌ها، آشامیدنی‌ها و هر آن چه که موجب رفاه و آسایش زندگی است را برای انسان آفرید و بر اساس آموزه‌های قرآن کریم، انسان از استفاده و لذت بردن از این زندگی و نعمت‌های آن منع نشده است، ولی از تلف نمودن، استفاده نابجا و تخریب آنها منع شده است: “ای فرزندان آدم… (از نعمت‌های خدا) بخورید و بیاشامید، ولی اسراف نکنید که خداوند اسراف کنندگان را دوست نمی‌دارد”.[۶۰]

     

    برای دانلود متن کامل پایان نامه به سایت 40y.ir مراجعه نمایید.

    ب. نگاه دین به انسان

     

    اصل در انسان از دیدگاه اسلام

     

    اصل اول

    انسان موجودى است مرکب از جسم و روح، که پس از مرگ، جسم او متلاشى مى‏شود ولى روح او به حیات خود ادامه مى‏دهد، و مرگ انسان به معناى فناى او نیست. از این جهت تا برپایى قیامت، در عالم برزخ زندگى خواهد داشت. قرآن در بیان مراتب آفرینش انسان، آخرین مرحله آن را که با نفخه روح در کالبد وى صورت مى‏پذیرد، با این جمله یاد مى‏کند: «ثم انشاناه خلقا آخر»[۶۱]: آنگاه او را موجودى دیگر قرار دادیم.
    نیز در آیات متعدد به حیات برزخى انسان اشاره مى‏کند و از آن جمله مى‏فرماید: «و من ورائهم برزخ الى یوم یبعثون»[۶۲]: و پیش روى (و یا پشت آنان) برزخ است تا روزى که برانگیخته مى‏شوند. آیاتى که بر حیات برزخى گواهى مى‏دهند بیش از آنند که در اینجا نقل گردند.

     

    اصل دوم

    هر انسانى با فطرت پاک و توحیدى آفریده مى‏شود، به گونه‏اى که اگر به همین حالت پیش برود و عوامل خارجى او را منحرف نکنند، راه حق را خواهد پیمود. هیچ فردى از مادر خویش خطاکار، گنهکار، و یا بد سگال زاده نشده است، و پلیدیها و زشتیها جنبه عرضى داشته و معلول عوامل بیرونى و اختیارى است. و روحیات ناپسند موروثى نیز به گونه‏اى نیست که در سایه اراده و خواست انسان تغییر ناپذیر باشد. بنابراین اندیشه گناه ذاتى فرزندان آدم، که در مسیحیت کنونى مطرح است، بى‏پایه است.
    قرآن کریم[۶۳] در این باره مى‏فرماید: بدون هیچگونه انحراف به چپ و راست، به آیین الهى روى‌آور که خداوند انسان‌ها را. بر اساس آن آفریده است. پیامبر گرامى صلى الله علیه و آله و سلم نیز مى‏فرماید: «ما من مولود الا یولد على الفطره‏»[۶۴] : هیچ مولودى نیست مگر اینکه بر فطرت پاک (توحید و یگانه پرستى) به دنیا مى‏آید.

     

    اصل سوم

    انسان موجودى است مختار و انتخابگر، یعنى در پرتو قوه عقل پس از بررسى جوانب مختلف فعل، انجام یا ترک آن را برمى‏گزیند. قرآن کریم مى‏فرماید: «انا هدیناه السبیل اما شاکرا و اما کفورا»[۶۵]: ما راه را به او نشان داده‏ایم، او یا سپاسگزار است و یا کفران کننده.
    نیز مى‏فرماید: «وقل الحق من ربکم فمن شاء فلیؤمن و من شاءفلیکفر»[۶۶]: بگو حق از جانب پروردگارتان نازل گردیده است. پس هرکس مى‏خواهد ایمان آورد و هرکس مى‏خواهد کفر ورزد.

     

    اصل چهارم

    انسان به حکم اینکه از فطرتى سلیم برخوردار است، و داراى قوه عقل است که مى‏تواند خوب را از بد تمیز دهد و نیز از اختیار و انتخاب‌گرى برخوردار است – روى این جهات – موجودى است تربیت‌پذیر، که راه رشد و تعالى و بازگشت‏به سوى خدا به روى او در همه زمان‌ها گشوده است، مگر در لحظه‏اى (لحظه مشاهده مرگ) که دیگر توبه او‌پذیرفته نیست. از این جهت، دعوت پیامبران شامل همه افراد بشر بوده است، حتى افرادى مانند فرعون، چنانکه مى‏فرماید:
    «فقل هل لک الى ان تزکى- و اهدیک الى ربک فتخشى»[۶۷]: اى موسى به فرعون بگو آیا مى‏خواهى تزکیه شوى و ترا به سوى پروردگارت هدایت کنم، تا خشیت‏یابى.
    بر این اساس انسان نباید هیچگاه از رحمت و مغفرت الهى مایوس گردد. چنانکه مى‏فرماید:
    «لا تقنطوا من رحمه الله ان الله یغفر الذنوب جمیعا»[۶۸]: از رحمت‏خدا مایوس نشوید، که او همه گناهان را مى‏آمرزد.

     

    اصل پنجم

    انسان به حکم اینکه از نور خرد و موهبت اختیار برخوردار است، موجودى مسئول است: مسئول در برابر خدا، در برابر پیامبران و رهبران الهى، در برابر گوهر انسانى خویش و انسان‌هاى دیگر و در برابر جهان. قرآن به مسئولیت‏بشر در آیات بسیارى تصریح دارد.
    مى‏فرماید: «اوفوا بالعهد ان العهد کان مسؤولا»[۶۹]: به پیمان وفادار باشید که از پیمان سؤال مى‏شود.
    نیز مى‏فرماید: «ان السمع والبصر و الفؤاد کل اولئک کان عنه مسؤولا»[۷۰]: از گوش و چشم و دل سؤال مى‏شود.
    باز مى‏فرماید: «ایحسب الانسان ان یترک سدى»[۷۱]: آیا انسان گمان مى‏کند که به حال خود رها شده است.
    و پیامبر گرامى اسلامصلى الله علیه و آله و سلم فرموده است: «الا کلکم راع و کلکم مسؤول عن رعیته‏».[۷۲]

     

    اصل ششم

    هیچ انسانى بر دیگرى مزیت و برترى ندارد مگر از طریق کمالات معنوى که از آن برخوردار است. بارزترین ملاک مزیت و برترى نیز تقوا و پرهیزگارى در همه شئون زندگى است. چنانکه مى‏فرماید:
    «یا ایها الناس انا خلقناکم من ذکر وانثى وجعلناکم شعوبا و قبائل‏لتعارفوا ان اکرمکم عندالله اتقاکم»[۷۳]:اى انسان‌ها ما شما را از یک مرد و زن آفریدیم، و شما را دسته‏ها و قبیله‏هاى گوناگون قرار دادیم تا یکدیگر را بشناسید، همانا گرامی‌ترین شما نزد خدا پرهیزگارترین شما است.
    بنابر این خصوصیات نژادى وجغرافیایى ونظایر آن از دیدگاه اسلام مایه برترى طلبى و تفاخر و تبختر نیست.

     

    اصل هفتم

    ارزشهاى اخلاقى، که در حقیقت اصول انسانیت‏بوده و ریشه فطرى دارند، اصولى ثابت و جاودانه‌اند، و گذشت زمان و تحولات اجتماعى سبب تغییر و دگرگونى آنها نمى‏شود. مثلا زیبایى وفا به عهد و پیمان، یا نیکى را با نیکى پاسخ گفتن، امرى جاودانه است و تا بشر بوده و خواهد بود، این قانون اخلاقى دگرگون نخواهد شد. همچنین است‏حکم به زشتى خیانت و خلف وعده، بنابراین، از دیدگاه عقل، در زندگى اجتماعى بشر یک رشته اصول وجود دارد که با طبیعت و سرشت انسان درهم آمیخته و ثابت و پایدار مى‏باشد.
    آرى در کنار این اصول اخلاقى یک رشته آداب و رسوم نیز یافت مى‏شود که از شرایط زمانى و مکانى تأثیر‌پذیرفته و دستخوش تغییر و دگرگونى قرار مى‏گیرد، که ربطى به مبادى و اصول ثابت اخلاقى ندارد.
    قرآن کریم به برخى از اصول عقلى و ثابت اخلاقى اشاره دارد، چنانکه مى‏فرماید:
    «هل‏جزاء الاحسان الاالاحسان»[۷۴]: آیا پاداش احسان، چیزى جز احسان است؟
    «ما على المحسنین‏من سبیل»[۷۵]: برنیکوکاران نکوهشى نیست.
    «فان الله لا یضیع اجر المحسنین»[۷۶]: خدا پاداش نیکوکاران را تباه نمى‏سازد.
    «ان الله یامر بالعدل والاحسان و ایتاء ذی القربى و ینهى عن الفحشاء والمنکر و البغی»[۷۷]: خدا به دادگرى و نیکوکارى و کمک به خویشاوندان فرمان مى‏دهد و از پلیدى و زشتى و ستم نهى مى‏کند.

     

    اصل هشتم

    اعمال انسان، گذشته از اینکه در سراى دیگر پاداش یا کیفر دارد، در این جهان نیز خالى از پیامدهاى خوب و بد نیست.در حقیقت پاره‏اى از حوادث جهان عکس‏العمل فعل او مى‏باشد، و این حقیقتى است که وحى از آن پرده برداشته و علم بشر نیز تا حدى بدان پى برده است. قرآن کریم در این باره آیات بسیارى دارد که دو نمونه را یادآور مى‏شویم:
    «و لو ان اهل القرى آمنوا واتقوا لفتحنا علیهم برکات من السماءو الارض ولکن کذبوا فاخذناهم بما کانوا یکسبون»[۷۸]: هرگاه اهل آبادیها ایمان آورند و پرهیزگار باشند، درهاى برکات آسمان و زمین را به روى آنان مى‏گشاییم، ولى آنان (آیات الهى را) تکذیب کردند، پس ما نیز آنها را به کیفر اعمالشان رساندیم.
    حضرت نوح به امت‏خود یادآور مى‏شود که میان پاکى از گناه و گشوده شدن درهاى رحمت الهى و فزونى نعمت‏خداوند رابطه‏اى برقرار است. چنانکه مى‏فرماید: «وقلت استغفروا ربکم انه غفارا× یرسل السماء علیکم مدرارا- ویمددکم باموال وبنین ویجعل لکم انهارا»[۷۹]: (به قوم خود) گفتم از خدا طلب آمرزش کنید، او آمرزنده گناهاست، در این صورت از آسمان بر شما باران فراوان فرود مى‏فرستد. و با مال و فرزند شما را کمک مى‏کند. و براى شما باغها وچشمه‏سارهایى پدید مى‏آورد.

     

    اصل نهم

    پیشرفت و عقبگرد امتها ناشى از عللى است که صرفنظر از برخى عوامل بیرونى، عمدتاً ریشه در عقاید و اخلاق و رفتار خود آنان دارد.این اصل با قضا و قدر الهى نیز منافات ندارد، زیرا این قاعده خود از مظاهر تقدیر کلى الهى است. یعنى مشیت کلى الهى بر این تعلق گرفته است که امتها از طریق عقاید و رفتار خود سرنوشت‏خود را رقم زنند. مثلا جامعه‏اى که روابط اجتماعى خود را بر اصل عدالت و دادگرى استوار سازد، زندگى نیک و آرامى خواهد داشت، و امتى که روابط اجتماعى خود را بر خلاف آن قرار دهد، سرنوشتى ناگوار در کمین او خواهد بود. این اصل همان است که در اصطلاح قرآن «سنتهاى الهى‏» نامیده شده است. چنانکه قرآن مجید مى‏فرماید:
    «فلما جاءهم نذیر ما زادهم الا نفورا× استکبارا فی الارض ومکر السى‏ء ولا یحیق المکرالسیئ الا باهله فهل ینظرون الا سنه الاولین فلن تجد لسنه الله تبدیلا و لن تجد لسنه الله تحویلا»[۸۰]: آنگاه که بیم دهنده‏اى نزدشان آمد، جز دورى از بیم‏دهنده آنها را سودى نبخشید، به علت استکبار در زمین و نیرنگهاى زشت،(باید دانست که) نیرنگهاى بد جز نیرنگبازان را در بر نمى‏گیرد. آیا آنان جز سنتى که بر گذشتگان حاکم بود، منتظر چیز دیگرى هستند؟! در سنت‏خدا هیچ تحول و دگرگونى نمى‏یابى.
    «…و انتم الاعلون ان کنتم مؤمنین…و تلک الایام نداولها بین الناس…» [۸۱]: شماها برترید اگر مؤمن باشید… و این روزها (پیروزى و شکست) را بین مردم دست‏به دست مى‏گردانیم.

     

    اصل دهم

    تاریخ بشر آینده روشنى دارد. درست است که زندگى بشر غالبا با نابرابریها و نابسامانیها همراه بوده است، ولى این وضع تا آخر ادامه نخواهد داشت، بلکه تاریخ بشر به سوى آینده‏اى روشن درحرکت است که در آن عدل فراگیر حاکم شده. و به تعبیر قرآن کریم صالحان، حاکمان زمین خواهند بود. چنانکه مى‏فرماید:
    «و لقدکتبنا فی الزبور من بعد الذکر ان الارض یرثها عبادی الصالحون»[۸۲]: ما در زبور پس از «ذکر» (شاید مقصود تورات باشد) نوشتیم که صالحان حاکمان زمین خواهند شد.
    و نیز مى‏فرماید:
    «وعد الله الذین آمنوا منکم و عملوا الصالحات لیستخلفنهم فی الارض کما استخلف الذین من قبلهم»[۸۳]: خداوند به افرادى از شما که ایمان آورده و کارهاى نیک انجام دهند وعده داده است که آنان را در زمین خلافت‏بخشد، همان گونه که پیشینیان را خلافت ‏بخشیده است.
    بنابراین در آینده تاریخ و در گردونه مبارزه مستمر حق و باطل، پیروزى نهایى از آن حق است، هرچند به طول انجامد. چنانکه مى‏فرماید:
    «نقذف بالحق على الباطل فیدمغه‏فاذا هو زاهق»[۸۴]: حق را بر سر باطل مى‏زنیم تا آن را درهم کوبد، پس ناگهان نابود گردد.

     

    اصل یازدهم

    انسان از دیدگاه قرآن کریم از کرامتى ویژه برخوردار است، تا آنجا که مسجود فرشتگان قرار گرفته است. چنانکه مى‏فرماید:
    «و لقدکرمنا بنی آدم و حملناهم فی البر و البحر ورزقناهم من الطیبات و فضلناهم على کثیر ممن خلقنا تفضیلا»[۸۵]: همانا بنى آدم را کرامت‏بخشیدیم و آنان را در خشکى و دریا جاى داده و از طیبات روزى دادیم و بربسیارى از آفریده‏هاى خود برترى بخشیدیم.
    با توجه به اینکه اساس زندگى انسان را حفظ کرامت وعزت نفس تشکیل مى‏دهد، انجام هرگونه کارى که این موهبت الهى را خدشه‏دار سازد از نظر اسلام ممنوع است. به تعبیرى روشنتر، هر نوع سلطه‏گرى و سلطه‌پذیرى ناروا، اکیدا ممنوع مى‏باشد. امیر مؤمنان على(علیه‌السلام) مى‏فرماید: «ولا تکن عبد غیرک وقد جعلک الله حرا»[۸۶] :‌بنده دیگرى مباش، خدا ترا آزاد آفریده است.
    نیز مى‏فرماید: «ان الله تبارک و تعالى فوض الى المؤمن کل‏شی‏ء الا اذلال نفسه‏»: خدا کارهاى فرد با ایمان را به دست‏خود او سپرده (و او را در انجام و ترک آنها آزاد‌گذارده) جز خوار ساختن خویش را.[۸۷]
    روشن است که حکومتهاى مشروع الهى با این قانون منافات ندارد، چنانکه توضیح آن در بحث آینده خواهد آمد.

     

    اصل دوازدهم

    حیات عقلانى انسان از دیدگاه اسلام جایگاه ویژه‏اى دارد، زیرا برترى و ملاک امتیاز انسان از سایر حیوانات به قوه تفکر و نیروى خرد او است. از این روى در آیات بسیارى از قرآن کریم، بشر به تفکر و اندیشه ورزى دعوت شده است تا آنجا که پرورش فکر و تفکر در مظاهر خلقت را از ویژگى‏هاى خردمندان دانسته است. چنانکه مى‏فرماید:
    «الذین یذکرون الله قیاما وقعودا وعلى جنوبهم ویتفکرون‏فی خلق‏السموات‏والارض ربنا ما خلقت هذا باطلا»[۸۸]: آنان کسانى هستند که خدا را، ایستاده و نشسته و در حالیکه به پهلو خوابیده‏اند، یاد مى‏کنند و در آفرینش آسمانها و زمین مى‏اندیشند و مى‏گویند: پروردگارا این جهان را بیهوده نیافریده‏اى(آیات مربوط به لزوم تفکر و مطالعه در مظاهر خلقت و آیات الهى بیش از آن است که در اینجا نقل شود).
    بر اساس چنین دیدگاهى است که قرآن، انسان‌ها را از پیرویهاى نسنجیده و کورکورانه از گذشتگان منع مى‏کند.

     

    اصل سیزدهم

    آزادیهاى فردى در قلمرو مسایل اقتصادى، سیاسى وغیره در اسلام مشروط به این است که با تعالى معنوى او منافات نداشته و نیز مصالح عمومى را خدشه‏دار نسازد. در حقیقت فلسفه تکلیف در اسلام همین است که مى‏خواهد با موظف کردن انسان، کرامت ذاتى او را حفظ نموده و مصالح عمومى را تأمین کند. جلوگیرى اسلام از بت‏پرستى و میگسارى و نظایر آن براى حفظ کرامت و حرمت انسانى است، و از اینجا حکمت قوانین کیفرى اسلام نیز روشن مى‏گردد.
    عکس مرتبط با اقتصاد
    قرآن کریم اجراى قانون قصاص را عامل حیات انسان دانسته و مى‏فرماید: «و لکم فی القصاص حیاه یا اولى الالباب»[۸۹]: اى خردمندان، قصاص حافظ حیات شما است.
    پیامبر گرامى صلى الله علیه و آله و سلم فرمود: «ان المعصیه اذا عمل بها العبد سرا لم یضرالاعاملها، فاذا عمل بها علانیه ولم یغیر اضرت بالعامه‏»: هرگاه فردى به صورت پنهانى مرتکب گناه شود فقط به خود ضرر مى‏زند، ولى اگر آشکارا انجام دهد و مورد اعتراض واقع نشود به عموم ضرر مى‏رساند.
    امام صادق علیه السلام پس از نقل حدیث مى‏افزاید:«ذلک انه یذل بعمله دین الله و یقتدی به اهل عداوه الله‏»:علت این امر آن است که فرد متظاهر به گناه با رفتار خود حرمت احکام الهى را مى‏شکند و دشمنان خدا از او پیروى مى‏کنند.[۹۰]

     

    اصل چهاردهم

    موضوعات: بدون موضوع
    [چهارشنبه 1400-01-25] [ 12:55:00 ق.ظ ]



     لینک ثابت

      بررسی رابطه باورهای هوشی، عزت نفس و انگیزه پیشرفت با کارآفرینی دانشجویان دانشگاه آزاد مرودشت- قسمت ۱۲ ...

    پرسشنامه انگیزه پیشرفت، ابزاری مداد – کاغذی است که برای سنجش پیشرفت مورد استفاده قرار می گیرد. این پرسشنامه توسط هرمنس[۱۲۲](۱۹۷۰) با توجه به مبانی نظری که درباره انگیزه پیشرفت وجود دارد تهیه شده است. وی با توجه به بررسی هایی که انجام داد ۱۰ ویژگی را به عنون صفات افراد دارای انگیزه پیشرفت بالا در نظر گرفت که شامل موارد زیر بود.
    ۱- سطح آرزوی بالا[۱۲۳] ،۲- رفتار مخاطره پذیری[۱۲۴]، ۳- انگیزه قوی برای تحرک بسوی بالا[۱۲۵]، ۴- پشتکار،[۱۲۶]۵- وظیفه مداری[۱۲۷]، ۶- اداراک پویا از زمان[۱۲۸]، ۷-آینده نگری[۱۲۹]، ۸- انتخاب دوست[۱۳۰]، ۹- قدرت تشخیص[۱۳۱] و ۱۰- پیشرفت[۱۳۲].
    هرمنس (۱۹۷۰) برای تدوین پرسشنامه ابتدا ۹۲ ماده را انتخاب کرده سپس با انجام پژوهشی که روی نمونه ای از دانشجویان سال اول رشته های روانشناسی، حقوق، ریاضی و زیست شناسی انجام داد، تعداد ماده ها را به ۳۵ ماده تقلیل داد. در پژوهش مزبور پایایی آزمون ۸۶/۰ گزارش شده است. با بهره گرفتن از اعتبار یابی افتراقی[۱۳۳] همبستگی بین این آزمون و آزمون اضطراب ۰۰۱/۰ گزارش شده است. هرمنس (۱۹۷۰) با انجام پژوهش های دیگر تعداد ماده ها را از ۳۵ به ۲۹ ماده تقلیل داد. وی برای تعیین اعتبار آزمون از اعتبار یابی سازه استفاده کرد که شاخصهای اعتبار مورد استفاده شامل نمره آزمونهای استعداد و آزمون pmt[134] بود. همبستگیهای بدست آمده با این روش در سطح ۰۵/۰ معنی دار بود. همانطور که اشاره شد فرم نهایی این پرسشنامه دارای ۲۹ ماده است که بصورت جملات نیمه تمام می باشند و گزینه های ارائه شده برای هر ماده ۵ گزینه است بر این اساس حداکثر نمره هر ماده بین ۱ تا ۵ می باشد که با توجه به تعداد گزینه های هر ماده تغییر می کند. طریقه نمره گذاری به این صورت است که برحسب اینکه گزینه های مربوط به هر ماده انگیزه پیشرفت را از خیلی کم به خیلی زیاد یا از خیلی زیاد به خیلی کم اندازه گیری می کند. ممکن است گزینه خیلی کم بالاترین نمره را به خود اختصاص دهد یا گزینه خیلی کم پایین ترین نمره را بگیرد. یعنی سوالهای ۲۹و۲۸،۲۷،۲۳،۱۶،۱۵،۱۴،۱۰،۹،۴،۱ بصورت خیلی کم (۱)، کم (۲)، متوسط (۳)، زیاد (۴)، خیلی زیاد (۵) است و سوالات ۲۶و۲۵،۲۴،۲۲،۲۱،۲۰،۱۹،۱۸،۱۷،۱۳،۱۲،۱۱،۸،۷،۶،۵،۳،۲ بصورت خیلی کم (۵) ، کم (۴)، متوسط (۳)، زیاد (۲)، خیلی زیاد (۱) می باشد.
    پایایی مقیاس
    هرمنس (۱۹۷۰) برای بدست آوردن پایایی پرسشنامه از فرمول کودر- ریچاردسون استفاده کرد ضریب بدست آمده بر این اساس ۸۶/۰ بود که از نظر روان سنجی مقدار مناسبی است.
    در پژوهش شکرکن و همکاران(۱۳۸۸)برای محاسبه ضریب پایایی، برای آزمودنیهای دختر، پسر و کل آزمودنیها، از روش آلفای کرونباخ و تنصیف استفاده شده است. در روش تنصیف، ضریب همبستگی گاتمن و فرمول اسپرمن – براون برای آزمودنیهای دختر و پسر و کل آزمودنیها ۷۲/۰ می باشد. همچنین ضریب پایایی محاسبه شده به روش گاتمن برای آزمودنیهای دختر ۷۱/۰ و برای آزمودنیهای پسر و کل آزمودنیها ۷۰/۰ است. آلفای کرونباخ محاسبه شده برای آزمودنیهای دختر۸۰/۰ و برای آزمودنیهای پسر ۷۶/۰ و کل آزمودنیها ۷۸/۰ می باشد.
    در پژوهش حاضر نیز پایایی مقیاس با بهره گرفتن از روش آلفای کرونباخ۷۲/۰ محاسبه گردید.
    د) پرسشنامه کارآفرینی
    این پرسشنامه بر اساس پرسشنامه ی استاندارد شده ی بین المللی مرکز کارآفرینی دانشگاه « دارهام» توسط پارسونز(۱۹۹۸) طراحی شده است که در کشورهای هند، فیلیپین، مالزی و انگلیس آزمون شده و در رساله ی دکترای احمد پور داریانی(۱۳۷۷) در دانشگاه تربیت مدرس مورد استفاده قرار گرفته و حاوی ۳۱ سوال می باشد که براساس یک طیف ۵ گزینه ای لیکرت از کاملا موافقم(نمره ۵) تا کاملا مخالفم(نمره ۱)، نمره گذاری می شود.
    پایایی و روایی
    پایایی این آزمون با بهره گرفتن از آلفای کرونباخ ۸۶/۰ و روایی آن مطلوب گزارش شده است. بهرنگی و طباطبایی (۱۳۸۸) و دهقان(۱۳۹۰) پایایی کل مقیاس را با بهره گرفتن از آلفای کرونباخ، ۸۳/۰ بدست آورده اند. و پایایی هر کدام از ابعاد با بهره گرفتن از آلفای کرونباخ بترتیب، برای خصوصیات خلقی۸۰/۰، نحوه استفاده از منابع انسانی و مادی ۷۵/۰، صرفه جویی در استفاده از منابع ۷۸/۰، تمایل به مخاطره آمیزی ۶۸/۰، تاکید بر شیوه های نوین و آکادمیک ۷۹/۰، استفاده از استعداد ها و توانایی های زیر دستان ۶۹/۰، تفویض اختیار به زیر دستان ۷۳/۰ و دست و پا گیری قوانین و آیین نامه ها دولتی۸۰/۰، بدست آورده است.
    در پژوهش حاضر نیز پایایی مقیاس با بهره گرفتن از روش آلفای کرونباخ ۸۵/۰ محاسبه گردید.
    جدول۵-۳ ابعاد و سؤالات مربوط به ابعاد کارآفرینی

     

    دانلود متن کامل پایان نامه در سایت fumi.ir

     

     

     

     

     

     

     

     

     

     

     

     

     

     

     

     

     

     

     

     

     

     

     

     

     

     

     

     

     

     

     

     

     

     

     

     

     

     

     

     

     

     

     

     

     

     

    ابعاد گویه ها
    خصوصیات خلقی ۶-۵-۴-۳-۲-۱
    نحوه استفاده از منابع ۸ -۷
    صرفه جویی در منابع ۱۹-۱۸-۱۷-۱۰-۹
    تمایل به مخاطره آمیزی ۱۳-۱۲-۱۱
    تاکید بر شیوه های نوین و آکادمیک ۱۴-۱۲
    استفاده از استعداد ها و توانایی های زیر دستان ۲۳-۲۲-۲۱-۲۰
    تفویض اختیار به زیر دستان سوالات۱۶-۱۵
    دست و پا گیری قوانین و آیین نامه ها دولتی ۳۱-۳۰-۲۹-۲۸-۲۷-۲۶-۲۵

    روش جمع آوری داده ها
    روش گردآوری داده ها، میدانی و با بهره گرفتن از پرسشنامه بوده است. پس از تعیین حجم نمونه و انتخاب اعضای نمونه و توجیه آنها، پرسشنامه ها توزیع و جمع آوری شد و مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت.
    روش تجزیه و تحلیل داده ها
    در پژوهش حاضر روش های آمار توصیفی و استنباطی بکار برده شد. روش های توصیفی مورد استفاده شامل محاسبه انحراف معیار، میانگین، فراوانی، نمودار …. بود. برای آزمون فرضیه ها از ضریب همبستگی پیرسون و رگرسیون چند متغیری استفاده شد. ضمناً تجزیه و تحلیل داده ها با بهره گرفتن از کامپیوتر و برنامه آماری SPSS انجام گرفت.
    ملاحظات اخلاقی:
    موارد زیر ضمن اجرای تحقیق رعایت شد.

     

     

    رعایت بی نام بودن پرسشنامه

    تلاش جهت جلب رضایت و اعتماد آزمودنی ها

    کسب اجازه جهت اجرای پژوهش

    توجیه محرمانه بودن اطلاعات

    فصل چهارم
    تجزیه و تحلیل داده ها
    در این فصل به منظور بررسی فرضیه های پژوهش به تجزیه و تحلیل داده ها در دو بخش توصیفی و استنباطی پرداخته ایم.
    الف)یافته های توصیفی
    یافته های توصیفی بخشی از نتایج تجزیه و تحلیل داده ها است که به میانگین و انحراف معیار متغیرهای پژوهش مربوط می باشد.
    جدول۱-۴: شاخصهای آماریمیانگینوانحراف معیار متغیرهای باورهای هوشی، عزت نفس، انگیزه پیشرفت و کارآفرینی

     

     

     

    موضوعات: بدون موضوع
     [ 12:55:00 ق.ظ ]



     لینک ثابت

      معناشناسی واژگان قرآن در روایات اهل بیت- قسمت ۹ ...

    «و الخَلِیل: الصَّدِیق، فَعِیل بمعنى مُفَاعِل»[۱۴۳] نیازی به توضیحات ندارد و کاملا واضح است.

     

    رَقَی:

    فی کتاب الاحتجاج للطبرسی (ره) عن أبی محمد الحسن العسکری علیه السلام قال: … «أَوْ تَرْقى‏ فِی السَّماءِ» اى تصعد فی السماء «وَ لَنْ نُؤْمِنَ لِرُقِیِّکَ»[۱۴۴] اى لصعودک … . در کتاب احتجاج از امام عسکری (ع) روایت شده که فرمودند: «أَوْ تَرْقى‏ فِی السَّماءِ» یعنی در آسمان بالا رود، و «لِرُقِیِّکَ» یعنی از بالا رفتن تو.
    ترقی در روایت بالا رفتن و صعود معنا شده است که در لغت هم همینگونه معنا شده است: «و رَقِىَ فلانٌ فی الجبل یَرْقَى رُقِیّاً إذا صَعَّدَ.»[۱۴۵]

     

    القبیل:

    و فی روایه أبى الجارود عن أبی جعفر علیه السلام فی قوله عز و جل: … قوله: «أَوْ تَأْتِیَ بِاللَّهِ وَ الْمَلائِکَهِ قَبِیلًا»[۱۴۶] و القبیل الکثیر … . [۱۴۷]
    در روایت ابوجارود از امام باقر(ع) آمده است: «أَوْ تَأْتِیَ بِاللَّهِ وَ الْمَلائِکَهِ قَبِیلًا»، «قبیل» به معنای زیاد است.
    قبیل در روایت به زیاد معنا شده و در لغت هم به جماعت زیاد اطلاق شده است: «و القَبیل: الجماعه من الناس یکونون من الثلاثه فصاعداً من قوم شتى»[۱۴۸]

     

    یستفزّهم:

    فی تفسیر على بن إبراهیم و فی روایه أبی الجارود عن أبی جعفر علیه السلام فی قوله: فَأَرادَ أَنْ یَسْتَفِزَّهُمْ مِنَ الْأَرْضِ أراد أن یخرجهم من الأرض … .[۱۴۹]
    در تفسیر علی بن ابراهیم: ابوجارود، از امام باقر(ع)روایت کرده است در مورد «فَأَرادَ أَنْ یَسْتَفِزَّهُمْ مِنَ الْأَرْضِ»[۱۵۰] فرمود: خواست که آنان را از سرزمینشان بیرون براند.
    «و اسْتَفَزَّه من الشی‏ء: أَخرجه.»[۱۵۱]

     

    تَجهر، تُخافت:

    فی الکافی محمد بن یحیى عن أحمد بن محمد عن عثمان بن عیسى عن سماعه قال: سألته عن قول الله عز و جل: «وَ لا تَجْهَرْ بِصَلاتِکَ وَ لا تُخافِتْ بِها» قال: المخافه ما دون سمعک، و الجهر أن ترفع صوتک شدیدا. [۱۵۲]
    در کافی سماعه [روایت کرده است که] از امام صادق(ع) دربارهی سخن خداوند: «وَ لا تَجْهَرْ بِصَلاتِکَ وَ لا تُخافِتْ بِها»[۱۵۳] پرسیدم، فرمود: «تخافت» صدایی است که به درستی نمیتوانی بشنوی، «جهر» نیز این است که صدایت را به شدّت بلند سازی.
    چنانچه در این روایت جهر به بالا بردن صدا و خفت به صدایی پاییتر از حد شنیدن معنا شده است در لغت هم به همین معنا، البته با بیانی متفاوت آمده است: «جَهَرتُ بالقول أَجْهَرُ به إِذا أَعْلَنْتَهُ.» [۱۵۴]؛ «و خافَتَ بصوته: خَفَّضَه»[۱۵۵]

     

    نُزل:

    و باسناده الى أبی بصیر عن أبی عبد الله علیه السلام حدیث طویل و فیه‏ قوله عز و جل: «إِنَّا أَعْتَدْنا جَهَنَّمَ لِلْکافِرِینَ نُزُلًا»[۱۵۶] اى منزلا و هی لهما و لأشیاعهما معده عند الله تعالى، قلت: قوله عز و جل: «نزلا» قال: مأوى و منزلا. [۱۵۷]
    با رساندن سند به ابوبصیر، از امام صادق(ع) حدیثی طولانی نقل میکند که در آن چنین آمده: گفتم معنی آیهی«إِنَّا أَعْتَدْنا جَهَنَّمَ لِلْکافِرِینَ نُزُلًا» [چه تفسیری دارد؟] فرمود: [نُزُل] به معنی جای نشستن است که برای پیروان آن دو، نزد خداوندآماده گردیده است. گفتم: سخن خداوند عزّوجلّ: «نُزُلاً» به چه معنی است؟ فرمود: جایگاه و منزل است.
    روایت واژه نزل در این آیه را به منزل معنا کرده است و در منابع لغت نیز این معنا از اهل لغت روایت شده است: «و النُّزُل: المَنْزِل عن الزجاج» [۱۵۸]

     

    جهت دانلود متن کامل پایان نامه به سایت azarim.ir مراجعه نمایید.

    امت، عوج:

    فی تفسیر على بن إبراهیم ثم خاطب الله عز و جل نبیه صلى الله علیه و آله فقال: «وَ یَسْئَلُونَکَ عَنِ الْجِبالِ فَقُلْ یَنْسِفُها رَبِّی نَسْفاً فَیَذَرُها قاعاً صَفْصَفاً لا تَرى‏ فِیها عِوَجاً وَ لا أَمْتاً»[۱۵۹] قال: الأمت الارتفاع و العوج الحزون و الذکوات.[۱۶۰]
    در تفسیر علی بن ابراهیم سپس خداوند عزّوجلّ پیامبرش را خطاب کرده و میفرماید: «وَ یَسْئَلُونَکَ عَنِ الْجِبالِ فَقُلْ یَنْسِفُها رَبِّی نَسْفاً فَیَذَرُها قاعاً صَفْصَفاً لا تَرى‏ فِیها عِوَجاً وَ لا أَمْتاً». صاحب تفسیر گفته است: «امّت» بلندی است، «عوج» همان زمین ناهموار و خشن و پاره های آتش است.
    امت در این روایت به ارتفاع و عوج به ناهمواری معنا شده است که در منابع لغت نیز همین معانی برای این دو واژه مطرح شده است: «و العِوَجُ فی الأَرض: أَن لا تستوی»[۱۶۱] «و الأَمْتُ: المکانُ المرتفع.»[۱۶۲]

     

    قاع، صفصف:

    و فیه و قوله عز و جل: قاعا صفصفا القاع الذی لا تراب فیه، و الصفصف الذی لا نبات له، … . [۱۶۳]
    نیز در تفسیر قمی چنین آمده است:«صَفصَفاً» «قاع» جایی است که خاک در آن نباشد، مکانی است که گیاهی در آن نروییده باشد.
    در این روایت «قاع» به جایی خاک در آن نباشد معنا شده و «صفصف» به جایی که در آن گیاهی نروییده گفته میشود. در منابع لغت نیز این معانی برای این دو کلمه مطرح شده است: «و القاعُ و القاعهُ و القِیعُ: أَرض واسعهٌ سَهْله مطمئنه مستویه حُرّهٌ لا حُزُونهَ فیها و لا ارْتِفاعَ و لا انْهِباطَ، تَنْفَرِجُ عنها الجبالُ و الآکامُ، و لا حَصَى فیها و لا حجارهَ و لا تُنْبِتُ الشجر» «الصَّفْصَفُ الذی لا نبات فیه»

     

    اهل:

    و فیه أیضا «وَ أْمُرْ أَهْلَکَ بِالصَّلاهِ» اى أمتک «وَ اصْطَبِرْ عَلَیْها لا نَسْئَلُکَ رِزْقاً نَحْنُ نَرْزُقُکَ وَ الْعاقِبَهُ لِلتَّقْوى قال: للمتقین. [۱۶۴]
    نیز در تفسیر قمی چنین آمده است [که منظور از] «وَ أْمُرْ أَهْلَکَ بِالصَّلاهِ» امّتت را [به نماز فرمان ده] و«وَ اصْطَبِرْ عَلَیْها لا نَسْئَلُکَ رِزْقاً نَحْنُ نَرْزُقُکَ وَ الْعاقِبَهُ لِلتَّقْوى‏»[۱۶۵] یعنی عاقبت، برای پرهیزکاران است.
    در این روایت «اهل» به «اَمَت» معنا شده و در لغت نیز عینا این لفظ برای اهل بکار برده شده: «و أَهَلُ کل نَبیٍّ: أُمَّته.»[۱۶۶]

     

    مرید، مخلقه، غیر مخلقه:

    فی تفسیر على بن إبراهیم و قوله عز و جل: وَ مِنَ النَّاسِ مَنْ یُجادِلُ فِی اللَّهِ بِغَیْرِ عِلْمٍ اى یخاصم وَ یَتَّبِعُ کُلَّ شَیْطانٍ مَرِیدٍ قال: المرید الخبیث، ثم خاطب الله عز و جل الدهریه و احتج علیهم فقال: یا أَیُّهَا النَّاسُ إِنْ کُنْتُمْ فِی رَیْبٍ مِنَ الْبَعْثِ اى فی شک فَإِنَّا خَلَقْناکُمْ مِنْ تُرابٍ ثُمَّ مِنْ نُطْفَهٍ ثُمَّ مِنْ عَلَقَهٍ ثُمَّ مِنْ مُضْغَهٍ مُخَلَّقَهٍ وَ غَیْرِ مُخَلَّقَهٍ قال: المخلقه إذا صارت تاما، و غیر مخلقه قال: السقط. [۱۶۷]
    تفسیر علی بن ابراهیم و سخن خداوندعزّوجلّ: « وَ مِنَ النَّاسِ مَنْ یُجادِلُ فِی اللَّهِ بِغَیْرِ عِلْمٍ»[۱۶۸] بدین معنی است که بدون علم، به مخاصمه برمیخیزند، یعنی به دشمنی میپردازند و از هر شیطان مریدی پیروی میکنند ـ مرید نیز همان متمرد وخبیث است ـ سپس خداوندعزّوجلّ فرقهی دهریه را مخاطب ساخته، بر آنان احتجاج آورده و فرموده است:«ای کسانیکه ایمان آوردهاید، اگر از برانگیخته شدن در ریب هستید» ریب به معنی شک است«پس بدانید که ما شما را از خاک آفریدیم، سپس از نطفه، سپس از علقه، پس از آن، از مضغهی مخلّقه وغیر مخلّقه» «مخلّقه» زمانی گفته میشود که خلقتش تمام یافته باشد، و«غیر مخلّقه» نیز همان فرزند سقط شده است.
    «مرید» در این روایت به خبیث معنا شده و در منابع لغت نیز این معنا برای این کلمه عینا مطرح شده است: «و المَرِیدُ: الخبیثُ المتمرّد الشِّرِّیر.»[۱۶۹] و «مخلقه» در این روایت به جنینی که خلقتش تکامل یافته گفته شده که در لغت نیز همین معنا آمده: «مُخلَّقه أَی تامّه الخلق»[۱۷۰] «غیر مخلقه» در مقبل مخلقه آمده و چنانچه در روایت آمده به معنای جنینی است که خلقتش تکامل نیافته و سقط میشود.

     

    کید:

    فی تفسیر على بن إبراهیم و اما قوله عز و جل … فَلْیَنْظُرْ هَلْ یُذْهِبَنَّ کَیْدُهُ ما یَغِیظُ اى حیلته و الدلیل على ان الکید هو الحیله قوله تعالى: «کَذلِکَ کِدْنا لِیُوسُفَ» اى احتلنا له حتى حبس أخاه و قوله تعالى یحکى قول فرعون: «فَأَجْمِعُوا کَیْدَکُمْ» اى حیلتکم قال: فاذا وضع لنفسه سببا و ممیزا دله على الحق، و اما العامه فإنهم رووا فی ذلک انه من لم یصدق بما قال الله عز و جل فلیلق حبلا الى سقف البیت فلیختنق.[۱۷۱]
    تفسیر علی بن ابراهیم: … «فَلْیَنْظُرْ هَلْ یُذْهِبَنَّ کَیْدُهُ ما یَغِیظُ»[۱۷۲] یعنی حیلهاش [را بنگرد که آیا کیدش خشمش را از بین میبرد؟] دلیل بر این که کید در اینجا به معنی حیله است، سخن خداوند تعالی است: «کَذلِکَ کِدْنا لِیُوسُفَ» یعنی ما تدبیر اندیشیدیم تا یوسف برادرش(بنیامین) را نگهداری کند. دلیل دیگر نیز سخن خداونداست که از فرعون حکایت کرده و فرموده است: یعنی حیلههایتان را گرد آورید. گفته است: چون هنگامیکه انسان برای خود سبب و ممیزی قرار میدهد، او را به حق و حقیقت رانمایی میکند. امّا عامّه روایت دربارهی این روایت کردهاند: هرکه سخن خداوندرا تصدیق نکند، باید ریسمانی به سقف خانهی خویش بیاویزد و خویش را خفه سازد.
    در این روایت «کید» به «حیله» معنا شده که در لغت نیز عینا این معنا برای این واژه مطرح شده است: «الکَیْدُ: التدبیر بباطل أَو حَق»[۱۷۳]

     

    مقامع:

    فی تفسیر على بن إبراهیم و قوله عز و جل: «هذانِ خَصْمانِ اخْتَصَمُوا فِی رَبِّهِمْ … ولَهُمْ مَقامِعُ مِنْ حَدِیدٍ قال: الاعمده التی یضربون بها. (۳) (س: حج؛ رش: ۳۱؛ تفسیر القمی ۲/ ۸۰٫)
    در تفسیر علی بن ابراهیم دربارهی قول خداوند تعالی: «هذانِ خَصْمانِ اخْتَصَمُوا فِی رَبِّهِمْ»… «وَلَهُمْ مَقامِعُ مِنْ حَدِیدٍ» فرمود: مقامع، همان گرزهای آتشینی است که با آنها او را میزنند.
    در این روایت «مقامع» که جمع «مقمع» است به گرزهایی معنا شده که به وسیله آن اهل دوزخ را میزنند، در لغت نیز همین معنا برای مقامع آمده: «وَ لَهُمْ مَقامِعُ مِنْ حَدِیدٍ جمع مِقْمَعٍ، و هو ما یضرب به و یذلّل» (المفردات فی غریب القرآن، ص: ۶۸۴)

     

    عاکف، باد:

    فی تفسیر على بن إبراهیم و قوله: … وَ الْمَسْجِدِ الْحَرامِ الَّذِی جَعَلْناهُ سَواءً الْعاکِفُ فِیهِ وَ الْبادِ … و قوله: «سَواءً الْعاکِفُ فِیهِ وَ الْبادِ» قال: أهل مکه و من جاء من البلدان، فهم سواء لا یمنع من النزول و دخول الحرم.[۱۷۴]
    تفسیر علی بن ابراهیم: دربارهی آیهی: … «وَ الْمَسْجِدِ الْحَرامِ الَّذِی جَعَلْناهُ سَواءً الْعاکِفُ فِیهِ وَ الْبادِ[۱۷۵]»
    گفته است: این آیه دربارهی قریش نازل شده است؛… و این کلام خداوند: «سَواءً الْعاکِفُ فِیهِ وَ الْبادِ» نیز اهل مکّه و کسانیاند از حومه آمده بودند. آنان در این حکم، یکسانند چون از نزول و دخول در حرم بازداشته نمیشوند.
    در این روایت اهل مکه که در آنجا سکونت دارند، عاکف خطاب شدهاند و کسانی که از بلاد دیگر به این شهر میآیند، باد خطاب شدهاند. آمچه در منابع تغت در معنای عاکف و باد گفته شده مطابق معنایی است که در این روایت آمده: «عکف: … أقام … و العُکُوف: الإِقامهُ على الشی‏ء و بالمکان و لزُومهما»[۱۷۶] ؛ «و یقال للمقیم بالبادیه: بَادٍ، کقوله تعالى: سَواءً الْعاکِفُ فِیهِ وَ الْبادِ؛ و البَدْوُ: خلاف الحضر» [۱۷۷]

     

    کالح:

    فی تفسیر على بن إبراهیم و قوله عز و جل: تَلْفَحُ وُجُوهَهُمُ النَّارُ قال: تلهب علیهم فتحرقهم وَ هُمْ فِیها کالِحُونَ اى مفتوحی الفم متربدى الوجوه.[۱۷۸] (۳)
    تفسیر علی بن ابراهیم: ذیل آیهی « تَلْفَحُ وُجُوهَهُمُ النَّارُ وَهُم فِیها کالِحُونَ» فرمود: شعلهای آن به چهرههایشان میرسد وآن را میسوزاند، در حالیکه جلوی دندانهایشان باز است و چهرههایشان ترشرو و عصبانی است.
    در این روایت گفته شده که «کالح» یعنی «جلوی دندانهایشان باز است و چهرههایشان ترشرو و عصبانی است» و در لغت نیز چنین گفته شده: «الکالحُ الذی قد قَلَصَتْ شَفَتُه عن أَسنانه نحو ما ترى من رؤوس الغنم إِذا برزت الأَسنانُ و تَشَمَّرت الشِّفاه.»[۱۷۹] ؛ که تعابیر مختلف در روایت و کتب لغت به یک معنا اشاره دارند.

     

    تبّرنا:

    فی کتاب معانی الاخبار أبى رحمه الله قال: حدثنا سعد بن عبد الله عن أحمد بن محمد بن عیسى عن محمد بن خالد البرقی عمن ذکره عن حفص بن غیاث عن أبى عبد الله علیه السلام فی قول الله عز و جل: و کلا تبرنا تتبیرا یعنى کسرنا تکسیرا.[۱۸۰] (۳) (معانی الاخبار:… حفص بن غیاث از امام صادق(ع) [روایت کرده است که] دربارهی قول خداوند: «وَکلًّا تَبَّرنا تَتبِیراً» فرمود: یعنی به سختی درهم کوبیدیم.
    در روایت تبّر به معنای در هم کوبیدن و در هم شکستن آمده و در منابع لغت نیز همین معنا و با الفاظی عینی مطرح شده است: «و تَبَّرَه تَتْبِیراً أَی کَسَّرَه و أَهلکه.»[۱۸۱]

     

    غراما، لم یقتروا، قوام:

    فی تفسیر على بن إبراهیم و فی روایه ابى الجارود عن ابى جعفر علیه السلام فی قوله تعالى: إِنَّ عَذابَها کانَ غَراماً یقول: ملازما لا یفارق. و قوله عز و جل: وَ الَّذِینَ إِذا أَنْفَقُوا لَمْ یُسْرِفُوا وَ لَمْ یَقْتُرُوا و الإسراف الإنفاق فی المعصیه فی غیر حق «وَ لَمْ یَقْتُرُوا» لم یبخلوا عن حق الله عز و جل وَ کانَ بَیْنَ ذلِکَ قَواماً القوام العدل و الإنفاق فیما أمر الله به.[۱۸۲]
    تفسیر علی بن ابراهیم: در روایت ابوجارود از امام باقر(ع) آمده است که ذیل آیهی «إِنَّ عَذابَها کانَ غَراماً» فرمود: یعنی ملازم دوزخیان است و از آنان جدا نمیشود. آن حضرت دربارهی «وَ الَّذِینَ إِذا أَنْفَقُوا لَمْ یُسْرِفُوا وَ لَمْ یَقْتُرُوا»[۱۸۳] نیز فرمود: اسراف، انفاق در معصیت و در غیر حق است «وَ کانَ بَیْنَ ذلِکَ قَواماً» از خداوند عزّوجلّ بخل نمیوزند و قوام، همان میانهروی و انفاق در چیزی است که خداوند، فرمان داده است.
    در روایت «عذاب غرام» به عذابی که همراه و جداناشدنی از اهل دوزخ است معنا شده و در منابع لغت در مورد «غرام» این معنا آمده: «و قوله عز و جل: إِنَّ عَذابَها کانَ غَراماًأی مُلِحّاً دائماً ملازما» [۱۸۴]؛ در مورد معنای «لم یقتروا» در روایت آمده که به معنای بخل نورزیدن است، که در منابع لغوی نیز به این معنا اشاره شده است: «و قَتَرَ على عیاله یَقْتُرُ و یَقْتِرُ قَتْراً و قُتُوراً أَی ضیق علیهم فی النفقه»[۱۸۵] «قوام» نیز در این روایت به میانهروی در انفاق معنا شده که در لغت نیز همین معنا گفته شده: «قَامَ الشی‏ءُ و اسْتَقَامَ: اعْتدَل و استوى.»[۱۸۶]

     

    یحبرون:

    فی تفسیر على بن إبراهیم و قوله عز و جل: وَ یَوْمَ تَقُومُ السَّاعَهُ یَوْمَئِذٍ یَتَفَرَّقُونَ قال: الى الجنه و النار فَأَمَّا الَّذِینَ آمَنُوا وَ عَمِلُوا الصَّالِحاتِ فَهُمْ فِی رَوْضَهٍ یُحْبَرُونَ اى یکرمون.[۱۸۷] تفسیر علی بن ابراهیم: «و روزی که قیامت برپا میشود، در این روز» به سوی بهشت و جهنّم «پراکنده میگردند، امّا کسانیکه ایمان آوردند و کار شایسته کردند، درباغی بهشتی مأوای میگزینند» یعنی گرامی داشته میشوند.
    «یحبرون» در این روایت به «یکرمون» معنا شده و آنچه در منابع لغت آمده عینا گویای همین معناست: «و قال اللیث: یُحْبَرُونَ یُنَعَّمُونَ و یکرمون»[۱۸۸]

     

    مرح:

    فی تفسیر على بن إبراهیم و قوله عز و جل: «وَ لا تُصَعِّرْ خَدَّکَ لِلنَّاسِ» اى لا تذل للناس طمعا فیما عندهم وَ لا تَمْشِ فِی الْأَرْضِ مَرَحاً اى فرحا … . [۱۸۹]
    تفسیر علی بن ابراهیم:سخن خداوند عزّوجلّ: «از مردم رخ متاب» بدین معنی است که هرگز از روی طمع به آن چه دارند، نزدشان خوار مشو«بر زمین با غرور گام مسپار» یعنی از روی شادمانی راه مرو… .
    «مرح» در لغت نیز به معنای شدت شادی و نشاط آمده: «مرح: المَرَحُ: شدَّه الفَرَحِ و النشاط حتى یجاوزَ قَدْرَه»[۱۹۰]

     

    صیاصی:

    … أفأنزل الله عز و جل فیهم «وَ أَنْزَلَ الَّذِینَ ظاهَرُوهُمْ مِنْ أَهْلِ الْکِتابِ مِنْ صَیاصِیهِمْ»[۱۹۱] اى من حصونهم «وَ قَذَفَ فِی قُلُوبِهِمُ الرُّعْبَ» الى قوله تعالى: «وَ کانَ اللَّهُ عَلى‏ کُلِّ شَیْ‏ءٍ قَدِیراً»[۱۹۲]….

     

    موضوعات: بدون موضوع
     [ 12:55:00 ق.ظ ]



     لینک ثابت

      بررسی و مقایسه مهارتهای حرفه ای معلمان دروس علوم پایه و علوم انسانی دوره راهنمایی شهرستان بهشهر به منظور ارائه روشهای ارتقاءکیفی این مهارت ها- قسمت ۵ ...

    ۲٫ پایان بخشیدن به یک واحد کاری مختصر و طولانی.
    ۳٫ آسانسازی، یادگیری مفاهیم یا اصول جدید.
    ۴٫ ایجاد حس موفقیت و کسب مهارت در دانشآموزان
    اساس جمعبندی بر دو رکن استوار میباشد: ۱- خلاصه کردن ۲- تمرین. در خلاصه کردن برای دانش آموزان فرصتی فراهم آورده میشود تا به سازماندهی مفاهیم اصلی یا روابطی که در طول ارائه مطلب به آنها اشاره شده است، بپردازند. تمرین هم در واقع موقعیتی است که در آن دانشآموزان میتوانند مطالب آموخته شده را بیازمایند.
    ۱۱٫ مهارت دادن تکلیف شب:
    تکلیف شب یا تکلیف خانه آن دسته از فعالیتها را شامل میگردد که در راستای یادگیریهای کلاسی به منظور انجام و تمرین آنها در خارج از مدرسه برای دانشآموزان تعیین میگردد. بررسی و مطالعهی تاریخ آموزش و پرورش نشان میدهد که تعیین تکلیف همواره به عنوان یکی از عوامل بسیار مهم در تحقق یادگیری مطرح بوده و در هر دورهای از تاریخ، متناسب با برداشتی که از یادگیری وجود داشته به شکل و نوع متفاوتی ارائه شده است. هر شغل و حرفهای بنا به مقتضیات خود مستلزم رفتارهای بدنی، اجتماعی، عاطفی و عقلی خاصی است که میزان موفقیت و پیشرفت فرد به چگونگی این گونه رفتارهای بستگی دارد. معلمی نیز که یکی از مهمترین وظایف اجتماعی است نمیتواند از این قاعده مستثنی باشد.
    تصویر درباره جامعه شناسی و علوم اجتماعی
    گیلبرت هارت[۱۱] با توجه به این مطلب معتقد است: «که معلمان برای موفقیت در کار خود باید دارای ویژگیهای زیر باشند:
    ۱٫ علاقهمندی به دانشآموزان
    ۲٫ تسلط به موضوع درس
    ۳٫ شناخت تفاوتهای موجود بین دانشآموزان و روحیهی هر کدام از آنان
    ۴٫ انجام رابطه بین جامعه و مدرسه
    ۵٫ کسب آگاهی از فنون و مهارتهای آموزشی».
    این ویژگیها به معلمان کمک میکند که به دانشآموزان توجه بیشتری نشان داده و به کار با آنان عشق بورزند. چنانچه انسان دوستی و عشق به انسانها محور فعالیتهای آموزشی نباشد معلمان هر چند که علامهی دهر بوده و با فنون معلمی آشنا باشند، موفقیتی در کار اداره کلاس نخواهند داشت. همچنین معلمان بیاطلاع از علوم رفتاری و روانشناسی یادگیری نخواهند توانست بدون شناخت تفاوتهای فردی کودکان و خصوصیات هر کدام از دانشآموزان، اداره مؤثر کلاس را به عهده داشته باشند.
    به همین منوال معلمانی که در پاسخگویی به پرسشهای منطقی و سنجیدهی دانشآموزان احساس ناتوانی می کنند نمیتوانند انتظار موفقیت در اداره و رهبری کلاس را داشته باشند. به علاوه اگر معلمی در زمینه فعالیتهای آموزشی خود به آگاهی های خویش نیفزاید و ناچار به تکرار مکررات باشد، چگونه میتواند در اداره کلاس در انتظار موفقیتهای چشمگیر باشد؟خوشبختانه تمام ویژگیهای فوق اکتسابی بوده و معلمان پس از طی آموزشهای لازم و دوره های مربوطه قادر خواهند شد که با مهارت و تخصص کافی، وظایف خطیر خود را به نحو شایستهای انجام دهند. به همین سبب امروزه در بسیاری از کشورها پیش از آنکه در خصوص برنامه، ساختمان مدارس، تجهیزات و امکانات آموزشی فکر کنند، در اندیشهی تربیت معلم هستند زیرا هیچ یک از عوامل و عناصر تربیت نمیتواند چون معلم تربیت شده، منشأ اثرات شایان توجه در تعلیم و تربیت باشند، از این رو معلم امروزی نمی تواند صرفاً به دلیل داشتن مدرک تحصیلات عالی و بدون هرگونه آموزش و اطلاعی از رموز تربیتی، روانهی کلاس گردد. زیرا در این صورت به مانند صنعتگری است که فارغ از هر وسیله و ابزاری به منظور سازندگی به سراغ مواد خام میرود. به علاوه، معلمان حتی با وجود گذراندن برنامههای دروس نظری ثابت و مشخص و آشنایی با روش های تربیتی یکسان و معین، به هنگام پیاده کردن آموختههای خود در کلاس، به ور دقیق و کامل از اصول و نظریه های تربیتی پیروی نمی کنند بلکه هر کدام متناسب با خصوصیات جسمی و روانی و مقتضیات اجتماعی و فرهنگی در فعالیتهای آموزشی خود دخل و تصرفاتی انجام میدهند. در این خصوص، کل شخصیت معلم نقش اساسی ایفا کرده و دیدگاه او و فلسفهای که به آن معتقد است شدیداً در کارش تأثیر فراوان به جای میگذارد. بنابراین به همان اندازه که رعایت نظریه ها، اندیشه ها و اصول تربیتی در مسئولیت و ادارهی کلاس از اهمیت والایی برخوردار میباشد.
    در جوامع مختلف و محیطهای گوناگون بعضی از سنخهای معلمان در برخورد با دانشآموزان و اداره کلاس نسبت به نسخ های دیگر موفقترند و در بین دانشآموزان از محبوبیت خاصی برخوردار میباشند. آگاهی از انواع گونه های معلمان به معلم کمک میکند تا خود را از نگاه دیگران بررسی کرده و خویشتن را بهتر بشناسد و در اصلاح کمبودها و کاستیهای خویش کوشش نموده و محاسن دیگر معلمان را تشخیص داده و به تقویت رفتارهای مناسب در فعالیتهای آموزشی خود اقدام کند.
    به اعتقاد صاحبنظران تعلیم و تربیت روانشناسان و جامعهشناسان، معلم عامل بسیار مهمی در آموزش و پرورش به شمار میرود. سازمان مدرسه، برنامه و وسایل آموزشی هرچند که نقش مهمی را دارا میباشند اما در مقایسه با اهمیت معلم، ارزش بسیار کمرنگتری دارند. زیرا این معلم است که به همهی آنها حیات می بخشد. به اعتقاد ارسطو کسانی که کودکان را تربیت میکنند باید بیش از افرای که آنان را بار میآورند مورد احترام قرار گیرند. زیرا اینان تنها زندگی را به کودک میبخشند در حالی که معلمان هنر بهتر زیستن را به او یاد میرهند. مشهورترین پژوهش موجود در زمینه شخصیت معلم و رابطه آن با کارآیی به وسیلهی رایانز[۱۲] درسال(۱۹۶۰) در ایالات متحده انجام شد.وی با تدوین مقیاس درجهبندی مخصوصی برای ارزیابی ویژگیهای معلم دریافت که معلم فوق فردی گرم، درک کننده، صمیمی، مسئول، منظم، خلاق و پرشور و شوق است. انجمن تربیت معلم امریکا با توجه به ماهیت تعلیم و تربیت در دنیای امروز، ویژگیهای مورد نیاز معلم را به صورت زیر خلاصه می کند:
    ۱٫ دارابودن معرفت و مهارت در فعالیتهای شغلی.
    ۲٫ عرضه کردن معرفت و مهارتهای خود در کلمات و اشکالی که برای دانشآموزان قابل فهم باشد.
    ۳٫ علاقهمندی به رشد و تکامل کودکان.
    ۴٫ محترم شمردن آزادی، رشد و پیشرفت همهی دانشآموزان و اعتقاد به اینکه آنان میتوانند پیشرفت کنند. البته این امر در صورتی ممکن خواهد بود که خود معلم پیوسته در حال پیشرفت باشد.
    ۵٫ افزایش معلومات و مهارتهای خود به صورت مستمر.
    ۶٫ برقراری روابط دوستانه با افراد اجتماع و سازگار ساختن خود با آداب و رسوم محلی.
    ۷٫ اعتقاد به استدلال در امور و توانایی بررسی و تجزیه و تحلیل مشکلات و مسائل شخصی، اجتماعی و تربیتی.
    ۸٫ صادقانه دوست داشتن کودکان از هر طبقه و در هر شرایط.
    ۹٫ ارزشیابی فعالیتهای خود و دانشآموزان بر حسب مقتضیات زندگی و اصلاح فعالیتهای نامطلوب.
    ۱۰٫ مهارت در همکاری با دیگران.
    بررسی آثار و آرای صاحبنظران نشان میدهد که هر کس بنا به برداشت خود از شغل معلمی، ملاکهای شایستگی خاصی را برای آن در نظر میگیرد. سیف (۱۳۸۳) مهمترین ملاکهای شایستگی برای معلمان را به قرار زیر عنوان میکند:
    ۱٫ توانایی جذب دانش آموزان
    ۲٫ توانایی اداره کلاس و هدایت دانشآموزان
    ۳٫ توانایی ایجاد یادگیری در دانشآموزان
    ۴٫ داشتن مهارت در روش های آموزش
    ۵٫ فراهم کردن زندگی شاد و سعادتمندانه برای دانشآموزان.
    در ادامه هریک از این ملاکهای شایستگی به اختصار توضیح داده می شود:
    ۱٫ توانایی جذب دانش آموزان: این ملاک دارای سابقهای تاریخی و طولانی میباشد. سقراط و افلاطون در زمره معلمانی بودنی که در جذب دانشآموزان به دور خویش و جلب علاقهی آنان به بحثها و مذاکره، شهره آفاق بودند. در این راستا، بسیاری از معلمان بزرگ اسلامی ایرانی در توانایی جذب دانشآموزان و طلاب از گوشه و کنار جهان به جلسات درس و بحث خود شهره بودند.بررسیها نشان میدهد که امروزه صاحبنظران این ملاک را به دلیل آن که دانشآموزان را به عنوان وظیفه به کلاسها میروند و نه به طور دلخواه ملاک مناسبی برای شایستگی معلم به حساب نمیآورند.
    ۲٫ توانایی اداره کلاس و هدایت دانشآموزان: برخی از پرورشکاران توانایی معلم را در اداره کلاس، حفظ نظم و انظباط در میان دانشآموزان و هدایت یادگیری آنان، یکی دیگر از ملاک های شایستگی معلم به حساب میآورند. مطالعات نشان میدهد چه در آموزشهای سنتی که حفظ نظم و انضباط کلاس درس و به خصوص هدایت تک تک دانشآموزان در جریان یادگیری از خصوصیات معلمان موفق محسوب میشد و چه در نظامهای آموزشی نوین که آموزش عمدتاً به یاری و کمک مواد آموزشی صورت میپذیرد. هدایت دانش آموزان و نه انتقال دانش به آنان، وظیفه اصلی معلمان به شمار میرود.
    به نظر دستاندرکاران مسائل تربیتی گرچه وظیفه اصلی معلمان فراهم آوردن شرایط مطلوب برای یادگیری، دادن تکالیف، تمرین کافی و مناسب و رفع اشکالات دانشآموزان میباشد، اما مسئولیت اصلی یادگیری به عهده خود دانشآموزان بوده و معلمان را نباید از بابت شکست آنان در یادگیری مقصر شناخت.
    ۳٫ توانایی ایجاد یادگیری در دانشآموزان:برخی از اندیشمندان این ملاک را از هر ملاک دیگر مهمتر دانسته و معتقدند از آنجا که هدف اصلی آموزش معلم، یاری و مساعدت به ایجاد یادگیری در دانشآموزان میباشد لذا معلم موفق و شایسته کسی است که دانشآموزانش قادر گردند هدفهای تعیین شده برای درس او را به خوبی یاد بگیرند. بر اساس این ملاک، معلم و همچنین شرایط یادگیری فراهم شده توسط او مسئول یادگیری دانش آموزان هستند و نه خود آنان.
    از طرف دیگر برخی از متخصصان این ملاک شایستگی معلم را چندان مورد توجه قرار نداده و به کسانی که به آن تأکید زیاد دارند، ایراد میگیرند. به باور آنان معلم تنها بخش ناچیزی از عوامل مختلف و متعددی است که بر میزان یادگیری دانشآموزان تأثیر میگذارد، و در مقابل، عواملی چون: ۱- کمک و حمایت از اعضای خانواده، ۲- انگیزههای خود دانشآموزان، ۳- شرایط مناسب کلاسی، ۴- امکانات و مواد گوناگون آموزشی و ۵- کلاسهای خصوصی و معلمان سرخانه، در این امر بسیار دخیل میباشند. از این رو نمی توان گفت که توفیق دانشآموزان یک کلاس صرفاً مرهون معلم آن کلاس است.
    ۴٫ داشتن مهارت در روش های آموزشی: یکی دیگر از ملاکهای شایستگی معلم، تسلط وی بر روشها و فنون آموزشی میباشد. به اعتقاد طرفداران این ملاک، معلم مانند هر صاحبفن دیگر، هرچه بیشتر بر فوت و فن کارش مسلط باشد در تدریس خود موفقتر خواهد بود.ملاک تسلط معلم بر روشها و فنون تدریس، بیش از همه مورد استفاده و تأکید مربیان مراکز تربیت معلم قرار دارد. زیرا هدف اصلی از تأسیس و دایر کردن دوره های تربیت معلم در واقع ایجاد مهارتهای آموزشی در قالب روشها و فنون تدریس در معلمان آینده میباشد. از این رو، بسیاری از صاحبنظران، این ملاک را بر دیگر ملاکها شایستگی معلم ترجیح دادهاند.
    بهرهگیری از این ملاک، موجب میگردد که تشخیص معلمان اثربخش از معلمان غیر اثربخش برای مسئولان نسبتاً آسان گردد. زیرا کافی است که صرفاً از آموزش معلمان مشاهده به عمل آید تا مشخص شود که هر گروه از معلمان کدام یک از فنون و روش های آموزشی را در کلاس خود به کار میگیرند و آن هم به چه نسبتی. گرچه اظهار نظر قطعی در خصوص این که کدام یک از روش های تدریس بهتر از روش های دیگر است، در حال حاضر امکان پذیر نمیباشد، معهذا تنها اظهار نظر صریحی که صاحبنظران در این رابطه مطرح کردهاند این است که هر یک از روش های مختلف تدریس برای گروهی از هدفهای آموزشی مفید بوده و احتمالاً برای دیگر هدفهای آموزشی خالی از فایده میباشند. اما آنچه که مسلم شده و به اثبات رسیده این است که دانش و آگاهی معلم از روش های مختلف آموزشی امری ضروری است.
    ۵٫ فراهم کردن زندگی شاد و سعاتمندانه برای دانشآموزان: درباره این ملاک گروهی از پرورشکاران را عقیده بر این است که محیط آموزشگاه و همچنین فعالیتهای آموزشگاهی باید برای دانشآموزان به صورتی لذتبخش و شادی آفرین جلوه کرده و به دور از هر گونه حالت کسالتآور و یکنواخت باشد.
    حیطه های مهارتی کار معلم
    حیطه های مهارتی که اثر بخشی کار یک مدرس را تعیین میکنند عبارتند از: الف) صلاحیت و توانایی فنی
    (علم و مهارت در درس مورد آموزش) ب) صلاحیت و توانایی حرفهای (آگاهی از برنامه ریزی، ارائه و ارزیابی آموزشی) و ج) صلاحیت شخصی (ویژگیهای شخصی و رفتاری مؤثر در فرایند تعلیم و تعلم).
    احاطه بر موضوع درسی (صلاحیت فنی)
    آگاهی از موضوع مورد آموزش و مهارتهایی که با کاربرد آن سر و کار دارند و از اجزاء اصلی و کلیدی یک تدریس اثر بخش به حساب میآیند.
    اثربخشی تدریس آمیزهای از دانش علمی خاص و هنر ارائه مطلب است. متغیرهای بسیاری بر موضوع درسی، محیط آموزشی، مدرس و فراگیران تأثیر میگذارد. بنابراین اظهارنظر قاطع در مورد متغیرهای متعامل مؤثر بر رفتار فراگیران دشوار است. با این وصف هیچ چیزی را نمیتوان با علم و مهارت در موضوعی که باید آموخته شود جایگزین کرد. علم و مهارت عملی به طرق مختلف حاصل میشود، اما ارزش یا میزان تجاربی که از این طریق حاصل میشود جای گفتگو دارد. آنچه که تردیدی در مورد آن وجود ندارد نیاز به کسب توانایی های اساسی است. فراگیران هرگز نباید در مورد مهارت مدرس خود دچار تردید شود.
    سطح تحصیل و تجربه مدرس بر اعتبار او تأثیر میگذارد. تجربه مدرس موجب ارائه مثالهایی میشود که تدریس را جالب و قابل فهم میسازد. آگاهی مدرس از موضوع درس و تجربه او به اعتماد به نفس بالاتری برای او میانجامد که میزان اثربخشی تدریس او را هم بالا میبرد. همچنین، میزان و ماهیت سابقه، علاوه بر فراهم کردن اعتبار بیشتر برای مدرس، احترام دانشجویان را هم نسبت به او جلب میکند. با این حال اگر این اعتبار منبعث از سابقه و تجربه کاری مدرس، از طریق شواهد عینی و مهارتهای علمی حمایت نشود، مزیت آن از بین خواهد رفت. چنانکه حتی مدرسان تازه کاری که در مورد جزئیات دقیق و کامل موضوع درسی خود تجربه و مهارت کافی دارند در مقایسه با مدرسان قدیمی ولی فاقد تجربه در موضوع درسی، ارتباط راحتتری با دانشجویان خود برقرار میکنند.
    مهارت و نیز دانش و آگاهی مدرس در زمینه درس مورد آموزش مهم است ولی کافی نیست. بسیاری از افرادِ واجد دانش و تبحّر بالای علمی و فنی نمیتوانند مدرس خوبی هم باشند. نقش مدرس ایجاب میکند که دانشجو و فراگیران را به کسب دانش و مهارتهای لازم وادارد. اگر مدرس توان، شکیبایی و قدرت لازم را برای کمک به دانشجوی تازهکار نداشته باشد، علم و مهارت او ارزش چندانی ندارد. مدرسان باید بتوانند قابلیت‌ها و توانایی های خود را تجزیه و تحلیل کرده، درس را چنان سازماندهی کنند که فراگیران بتوانند در ارتباط با موضوع درسی مهارت پیدا کنند. غالباً عناصر اساسی فعالیت تدریس با الگوی کلی رفتار یک مدرس ماهر به قدری عجین شده که گاه یافتن گامهای نخستین برای ارائه آموزش ، سخت دشوار است. در چنین وضعیتی، سطح بالایی از مهارت و توانایی در موضوع مورد تدریس، ممکن است به جای کمک به اثر بخشی تدریس، مخلّ آن بشود. مدرسان همواره باید تلاش کنند با مطالعه بیشتر و کسب تجارب جدید در زمینه درسی خود صلاحیت و تبحّر بیشتری به دست آورند. این ارتقای صلاحیت بویژه در مورد دانشجویانی ضرورت دارد که برای کسب آمادگی احراز وظایف ویژه و تخصصی، آموزش میبینند. دانشجویان در ارزیابی مهارت مدرسان خود از قابلیت و آگاهی خوبی برخوردارند و مدرسِ با صلاحیت احترام آنان را بر میانگیزد.
    صلاحیت حرفهای معلم
    صلاحیت حرفهای را میتوان به شیوه های گوناگون تبیین کرد، سه زمینه اصلی نقش حرفهای مدرس برنامه ریزی درسی، ارائه دروس وارزشیابی و امتحان تأکید دارد. اثربخشی مدرس در این سه زمینه را تا حد زیادی، دانش و درک وی از نظریه و عمل فرایند آموزش و یادگیری تعیین خواهد کرد.
    عنصر اصلی برنامه ریزی درسی ، محتوای درس است. تشخیص مهارتها و دانشی که فراگیر باید کسب کند مطلبی نیست که بتوان بسهولت از آن گذشت.پژوهشگران آموزشی و دانشمندان برای پاسخ به این سؤال که: «چه عناصر و مهارتهای علمی مناسب گنجانیده شدن در برنامه درسی است»، رویه های نظاممندی به وجود آوردهاند. از آنجا که معمولاً امر تعیین محتوای درسی به هنگام تدوین برنامه درسی دورها مدرسه انجام میگیرد، اغلب مدرسان بویژه گروه تازه کارتر، در فرایند تعیین محتوای درس درگیر نمیشوند. با این وجود، آنان در بازبینی و به روز کردن محتوا مخصوصاً در مورد موضوعاتی که محتوایشان دستخوش تغییرات سریع است، بکرّات با محتوای درس نیز سر وکار خواهند یافت.
    بعد از تحلیل موضوع درسی و تعیین دانش و مهارتهای مربوط به آن، میزان مطلب مورد نیاز برای یک دوره خاص معین میشود. فرایند انتخاب بر اساس عواملی نظیر اهدافی که در سطح مورد نظر باید برآورده شود، و نیز سابقه و تجارب فراگیران انجام میشود.
    بعد از انتخاب محتوای لازم برای کل دورها برنامه مورد نظر، برنامهریز آموزشی به طور مستقیم به ریز واحدها و درسهایی که باید در هر کلاس به فراگیران آموزش داده شود، میپردازد و دربارهی اهداف مشخصی که باید در طول دوره معین تحقق یابد، فعالیتهای منجر به تحقق آن هدف و خط مشیهای لازم برای ارزشیابی میزان فراگیری دانشجویان تصمیمگیری میکند.
    مدرس پس از تدوین برنامه دورهی تدریس و تهیه ریز برنامه تک تک درسها، باید برنامه درسی خود را پیاده کند. تسهیل امر یادگیری دانشجویان اساسیترین وظیفه مدرس است و این وظیفه را میتوان با شیوه های معمول در دانشگاه ها مانند سخنرانی[۱۳] ، نمایش فیلم و اسلاید و یا تعیین مطالب خواندنی برای دانشجویان انجام داد. از روش های دیگر آموزش میتوان از نظارت بر کار دانشجویان در حین انجام یک کار آزمایشگاهی، نمایش فیلم، تهیه نمودار و یا ترتیب دادن فعالیتهای دیگری که برای ارتقای توان علمی دانشجویان در زمینه مربوط به درس طراحی شده است، نام برد. مدرس به هنگام هدایت فرایند یادگیری دانشجویان میتواند از روش های مختلف رسانهای و کمک آموزشی نیز استفاده کند. به تعبیر مک گیچی[۱۴]: «تدریس دانشگاهی اهداف بسیار مهمی را دنبال میکند که یکی از آنها میتواند بالابردن انگیزه و توان دانشجویان برای تداوم یادگیری بعد از ترک دانشگاه باشد».
    افراد خصوصیات ذاتی و رفتارهای اکتسابی متفاوتی دارند. هرگز نمیتوان دو فرد کاملاً همانند یافت. خصوصیات فردی مدرسان و دانشجویان و نبود نتایج قابل پیشبینی و مطلق در فرایند آموزش، آموزش را به فرایندی دشوار، پیچیده و در عین حال جالب مبدل میکند. مدرسان نیز خصوصیات ذاتی و الگوهای رفتاری خاص خود را دارند که بر عملکرد آنها و عملکرد شاگردانشان تأثیر میگذارد. خصوصیات فردی هرکس نحوه تلقی و برداشت دیگران از او را تعیین میکنند. ویژگیهای جسمانی افراد قابل رؤیت است؛ با این حال بین قد، وزن، رنگ پوست و یا جنسیت مدرس و اثربخشی او رابطه اندکی وجود دارد. ویژگیهای روانشناختی و احساسی به طور مستقیم بر اثربخشی تدریس تأثیر میگذارند، ولی متغیرهای بسیار زیادی در این زمینه وجود دارند که حتی تفاوتهای بسیار اندک در اثر بخشی را هم نشان میدهند. نگرش یا طرز فکر هر مدرسی درباره افراد، اشیاء و رویدادها احساسات و عقاید خاصی دارد. رفتار یا اشارات فرد معمولاً بر نگرش مثبت یا منفی او دلالت دارد. نگرشهایی که معمولاً در رفتار انسان تجلی میکند از تجارب زندگی و تعامل با دیگران نشأت میگیرد. وقتی فرد به سن بلوغ میرسد ایجاد تغییر در نگرش او بسیار دشوار است. افراد واجد شرایط نگرش های مثبت، در مقایسه با دارندگان نگرشهای منفی معمولاً مدرسان کار آمدتری هستند. مثال بارز نوع نگرش یا طرز فکر یک مدرس که در اثربخشی آموزشی او اثر میگذارد احساس مدرس نسبت به دانشجویان و فرایند یادگیری است. مدرسانی که برای جلب توجه و تحت تأثیر قرار دادن دانشجویان موقعیت خود را به رخ آنها میکشند [۱۵] نیازهای فراخودی دارند که مانع اثربخشی تدریس آنها میشود. نگرش مدرس مبنی بر توجه کردن و اهمیت دادن به دانشجویان باید به نوعی ابراز شود. دانشجویان مایلند تحت نظر مدرسی درس بیاموزند که به دانشجویان خود و موضوع درس علاقهمند است.
    مدرسی که نسبت به تدریس نگرش مثبتی دارد نوعی پیام تقویت کننده را به دانشجویان خود انتقال میدهد که خود این پیام در یادگیری آنها تأثیر مثبت دارد. تشویق و چشمداشت، عوامل تقویت کننده یادگیری به حساب میآیند. رفتار چنین مدرسی به شیوهای است که دانشجویان پیشاپیش نسبت به فرهیختاری خود احساس آگاهی پیدا میکنند. دانشجو این گونه میاندیشد مه « مطمئناً میتوانم، چون شما باور دارید که من میتوانم» ، «من تا به انجام رساندن کار به تلاشم ادامه خواهم داد چون شما مرا مجاب کردهاید که من قادر به انجام آن هستم». مدرسانی که کار خود یا سازمانی را که در آن اشتغال دارند، دوست ندارند، غالباً در کلاس درس نگرش منفی نشان میدهند. داشتن چنین نگرشی در فضای یادگیری، در نهایت، یادگیری و نگرش دانشجویان را نیز تحت تأثیر قرار میدهد. نقش مدرس، تعامل و همکاری او با دانشجویان در فرایند رشد و یادگیری تمایلی نداشته باشد، به نوعی دچار تناقض گویی شده است.
    توانایی های عقلانی. مدرس باید بخواند، بنویسد، استدلال کند، استنتاج کند، حلّال مشکل باشد، محاسبه کند، جمعبندی کند، دربارهی مفاهیم توضیحی ارائه دهد و بتواند تصمیمات عاقلانه بگیرد و این کارها در واقع از وظایف مغز است و موجب میشود مدرس در بهرهگیری از نهادها برای انتقال مفاهیم و ایجاد ارتباط با افراد، اشیاء و آراء بسهولت عمل کند. لازمه کار یک مدرس کارآمد برقراری ارتباط مناسب است. میزان درک افرادی که به تدریس تمایل دارند باید بالاتر از حد معمول باشد. اصطلاحات گوناگونی چون هوش، شناخت و ادراک، در تبیین توانایی های عقلانی لازم برای یک مدرس مورد استفاده قرار میگیرد. مدرس، علاوه بر اینکه باید روان و واضح سخن گوید، باید دارای نوعی توان فکری برای ادای مطالب درسی نیز باشد.
    خلاقیت. در حالی که در نظریه ها و پژوهشهای اخیر خلاقیت بخشی از عملکرد عقلی فرد به حساب میآید، جا دارد که از خلاقیت در ارتباط با نقش مدرس به طور جداگانه بحث شود. خلاقیت و ابتکار ویژگیهایی هستند که به کمک آنها میتوان مدرس خوب و بد را از هم تشخیص داد. خلاقیتها و ایدهآلهای نو با ایجاد راهبردها و راهکارهای جدید، به انجام موفقیت آمیز کار منتهی میشوند. یک مدرس خلاق برای تبیین و مجسم کردن مطالب درسی خود تدابیری میاندیشد تا به کمک آنها، مطالب درسی را به شکل زنده و پویا ارائه دهد. مدرسان ضعیف غالباً بدون توجه به موضوع درس، روش واحدی را در تدریس به کار میگیرند. در حالی که اگر یک روش برای یک کلاس کارآمد باشد ممکن است برای سایر دروس هیچگونه کارآیی نداشته باشد. مدرسان کارآمد به کوچکترین نشانه هایی از سردرگمی، عدم درک یا خستگی و بی علاقگی دانشجویان آگاهی دارند و میتوانند در جهت حل مشکل به نحوی در روش تدریس خود تغییراتی ایجاد کنند. بدیهیترین دلیل ضرورت تغییر در روش های آموزشی در درسها و کلاسهای مختلف آن است که افراد از نظر تجربه، روش یادگیری و گنجایش ادارکی متفاوتند. سرعت یادگیری دانشجویان در موضوعات مختلف به میزان زیادی به توان تطابق آنها با الگوی یادگیری مورد استفاده در روش مدرس بستگی دارد. این ارتباط میان مدرس و دانشجو، باید دو طرفه باشد و مدرس برای تطابق با شرایط یادگیری دانشجو، روش تدریس خود را تغییر دهد. فهم اصول یادگیری به مدرس خلاق و مبتکر امکان میدهد تا وسایل کمک آموزشی لازم را برای مجسم ساختن اصول مورد تدریس خود طراحی کند؛ برای روشن کردن مفاهیم از جریانات و اتفاقات جاری مثال بیاورد و یا روش های مؤثرتری را برای سنجش میزان پیشرفت و فراگیری هر یک از دانشجویان به کار گیرد.
    مهارتهای اجتماعی (بین فردی)[۱۶]. قابلیت برقراری ارتباط مناسب با دانشجویان، مدیران، والدین، کارفرمایان و رهبران اجتماعی از ضروریات کار هر مدرس است. مثلی است که میگویند» « پیشه معلمان پرورش و آماده سازی انسانهاست» . ارتباط اجتماعی مطلوب، یادگیری بهتر را تضمین نمیکند ولی به تحقیق ثابت شده است که احساس منفی دانشجویان نسبت به مدرس، خود، موجب کاهش میزان یادگیری دانشجویان میشود. دانشجویی که بترسد و یا عصبانی و نگران باشد نمیتواند خوب یاد بگیرد.
    تسلط، اعتماد به نفس و تلقی مثبت مدرس از خود، عامل اصلی و مؤثر در محیط یادگیری است. شخصیت افراد مجموعهای از خصایص شخصی، اجتماعی و روانی آنهاست . بعضی از این عوامل شخصیتی، جنبه ارثی دارند، در حالی که بعضی دیگر از تربیت محیطی و تجارب دوران زندگی حاصل میشوند. مدرسان به عنوان افراد بزرگسال به آسانی قادر به ایجاد تغییر در خود نیستند، با این حال آگاهی آنان از شخصیت و رفتارهایی که در یادگیری تأثیر منفی دارد میتواند سودمند باشد. داشتن تلقی منفی از خود، غالباً در قالب ریشخند، گرفتن حالت تدافعی، اهانت به دیگران، خصومت، درونگرایی و تندروی نسبت به دانشجویان ظاهر میشود. این رفتارهای منفی مدرس ، با ایجاد ارتباط مشخص و مناسب با دانشجویان منافات دارد.
    هر چند تعیین نقش و جایگاه مدرس در ارتباط متقابل استاد- دانشجو لازم به نظر میرسد، این جایگاه و فاصله تخصصی نیابد به صورت نوعی بیاعتنایی، عدم توجه و یا تفاوت در ارزش میان انسانها جلوه کند. بین یک دوستی صمیمانه یا رابطه اجتماعی و ارتباطی شغلی مبتنی بر احترام متقابل و توجه به افرادی که با فرایند تدریس و یادگیری سرو کار دارند خط تمایز مهمی وجود دارد. مدرس باید با دانشجویان ارتباط مثبتی برقرار کند تا بتواند به جای تضعیف اهداف اصلی فراگیری، به تحقق آن اهداف کمک کند. مدرس باید با دیگر همکاران و رؤسای خود نیز هماهنگی داشته باشد. اشتیاق به فعالیت بیش از حد موجب جلب احترام همکاران و سرپرستان میشود مگر در مواردی که این اشتیاق با پرخاشگری یا بیتوجهی به کار دیگران همراه باشد. علاوه بر این، آگاهی و عمل به سنت و باورهای اجتماعی در کلاس درس و سایر حیطه های آموزشی حائز اهمیت بسیار است.
    رفتار. شخصیت، که معمولاً در بزرگسالی نمود پیدا میکند، عمدهترین متغیر در برقراری ارتباط با دیگران به حساب میآید. این پیوستگی پیچیده شخصیتی، عامل مهمی در معرفی مدرس به دیگران بشناساند و یا دیگران او را بشناسند طبیعی و بدون تصمیم گیری آگاهانه بروز میکند. با این حال بسیاری از تأثیرگذاریهای مدرس در یادگیری فراگیران، حاصل رفتارهای کلامی و عملی اوست. مسلم است که چنانچه رفتارهای مدرس به نظام ارزشی و احساسی فراگیران نزدیکتر باشد، برای آنان قابل قبول تر است. رفتار مناسب، به شرایط و زمان خاص بستگی دارد و فرد دیگری نمی تواند آن را از قبل پیش بینی کند. این، بخشی از فرایند پیچیده تصمیمگیری است که پیوسته در هر محیط تعلیم و تعلم روی میدهد. اصول کلی حاکم بر رفتار، در بیشتر موقعیتها مناسب و قابل اجراست.
    ملاحظهکاری همیشه احساس دیگران را در نظر بگیرید. از آنجا که در بسیاری از موارد فرد قادر به درک احساس دیگران نیست، مدرسان باید در شرایط نامساعدی که احتمالاً موجب دستپاچگی و اضطراب میشوند، محتاط باشند. بهتر است از پافشاری بر مسائلی نظیر تفاوتهای دیدگاه های سیاسی، تفاوتهای نژادی و فرهنگی و نیز برتری یک درس نسبت به دروس دیگر، اجتناب شود.
    گاه امور جنجالی را هم میتوان مورد بحث قرار داد ولی عملکرد مدرس باید دقیق و ملاحظهکارانه باشد. مدرس باید نسبت به افکار و دیدگاه های دیگران به شیوهای واکنش نشان دهد که از واکنش او رد یا قبول کامل آن دیدگاه ها استنباط نشود . چنانچه مدرس خودرأی و بیمنطق به نظر برسد، بحثهای مهم با مشکل مواجه میشود. لذا پایبندی به این توصیه که ابتدا بیندیش و آنگاه سخن بگوی، حائز اهمیت بسیار است. بهترین نوع برخورد این است که شخص نسبت به شنیدن نظریات دیگران توجه و اشتیاق نشان بدهد و با دانشجویان صادق باشد.اگر دانشجویان پاسخ نادرستی بدهند، مدرس باید از مسخره کردن پاسخ آنها اجتناب کند و تا آنجا که ممکن است بخشی از پاسخ نادرست را تصحیح کند. به عنوان مثال، میتوان گفت «جو، من معتقدم که شما در مسیر درستی فکر میکنید ولی پاسخ شما مشکلاتی دارد» ، « جین، آیا میتوانی به این پاسخ مطلبی اضافه کنی؟» یا اینکه «جو، کمی بیشتر توضیح بده، چرا معتقدی این جواب درست است؟ پاسخهای کوتاهی نظیر «نه شما کاملاً در اشتباهید» یا «جو، شما چطور میتوانید اینگونه فکر کنید؟» یا «جین، وقتی دیروز راجع به این موضوع صحبت میکردیم حواست کجا بود؟» دانشجو را شرمنده میکند و حتی ممکن است توهین آمیز تلقی شود.
    همکاری و تعاون. مدرس باید نسبت به کل برنامههای دانشکده حساس باشد و بر اساس آن برنامهها مسئولیتهای آموزشی خود را تنظیم کند. زندگی شخصی و یا وضعیت محیط درسی دانشجو ممکن است در مقایسه با یک دورهی درسی بسیار مهمتر باشد. در چنین شرایطی، یک مدرس فهمیده باید از لجاجت و غیرقابل انعطاف بودن بپرهیزد.مدرسان باید به هنگام کار با یکدیگر در جهت منافع دانشجویان همکاری کنند. مدرس باید مسئولیتهای غیر آموزشی خود را با مدیریت واحد آموزشی در میان بگذارد تا بخوبی نقشی را که از او انتظار میرود درک کند. مدرسی که وظایف خود را دوستانه و با همکاری و همفکری دیگران انجام دهد، شهرت خوبی کسب میکند و میتواند از دیگران همکاری مطلوبی را انتظار داشته باشد.
    تحسین، تعاریف و تمجید[۱۷]. تشویق در موفقیت فرد عامل مؤثری به حساب میآید. تعاریف و تمجید موجب ارتقای کارآیی و احساس رضایت افراد میشود. ابراز علاقه به نتیجه کار یک همکار یا دانشجو نوعی تحسین و تعارف محسوب میشود. مدرسانی که در کلاس موفقیتی فوق العاده کسب میکنند و یا در رویکرد حل مشکل دانشجویان موفق میشوند باید صمیمانه مورد تمجید قرار گیرند. البته از تمجید و تعارف و تحسین در امور کم اهمیت که به چاپلوسی تعبیر میشود باید پرهیز کرد.
    رفتار دوستانه. مدرسی که با دانشجویان و همکاران خود با لبخند و ادای کلمهای تهنیت آمیز برخورد میکند در کار با آنان موفقتر است. با همکاران و دانشجویان باید ارتباطی دوستانه، طبیعی و آزاد برقرار کرد. یک نصیحت قدیمی به مدرسان جدید، که هنوز هم قابل استناد است، این است که « با عدالت رفتار کن، محکم باش و رفتار دوستانه داشته باش» . اینکه دانشجویان مدرس خود را فردی خوشبرخورد و قابل دسترسی بدانند برای آنان بسیار مهم است. حسن تفاهم از طرق مختلف از جمله یک لبخند، سلام، خوشامدگویی و یا اقرار به ارزشمندی افراد حاصل میشود.
    اگر مدرس دارای هر یک از این رفتارها باشد، دانشجویان او را معلمی سختگیر و بد اخلاق تلقی خواهند کرد: الف) پرخاشگری و داشتن حالت تهاجمی؛ ب) با لحن آمرانه سخن گفتن؛ ج) همواره ترشرو بودن؛ د) غیر قابل انعطاف جلوه کردن؛ هـ) لاف زدن و تهدید به اینکه کسی نمیتواند از او نمره الف بگیرد؛ و) خودداری از تکرار مطلب و پاسخ ندادن به سؤالات دانشجو؛ ز) اظهار اینکه برای گذرانیدن این درس تلاشهای فوقالعادهای لازم است؛ ح) رفتار با دانشجو به نحوی که باید به جای راهنمایی او را به زور پیش برد و کم توجهی به دانشجو.
    مدرسانی که چنین شیوه هایی را در پیش میگیرند، به باطل تصور میکنند که میتوانند دانشجو را وادار به یادگیری گرد، در حالی که این روشها و ترفندها شاگردان را از همکاری و یکدلی با مدرس روگردان میکند و باعث ایجاد ترس و انزجار در آنان میشود. وقتی دانشجو احساس ترس و انزجار یا آزردگی میکند، یادگیری اندکی حاصل میشود. مدرس کارآمد ضمن اعمال قدرت، برای تسهیل یادگیری، از خود شکیبایی، درایت و خویشتن داری نیز نشان میدهد.
    دخالت و التزام[۱۸] . مدرس باید در کل برنامههای دانشکده دخالت داشته باشد. ابراز علاقه به فعالیتهای دانشکده و مشارکت در آن فعالیتها تفاهم با دانشجویان و همکاران را گسترش میدهد. شرکت در فعالیتهای تفریحی، ورزشی یا اجتماعی موجب پیدایش ارتباط نزدیکی میان مدرس و دیگران میشود. مدرس به مصاحبتهای اجتماعی نزدیک با همکاران خود نیازی ندارد ولی برای ارتقای شناختی و غیر رسمی درونگروهی بهتر است با آنان روابط متقابل داشته باشد.
    حرفهای بودن[۱۹] . مدرسان حرفهای تشخیص خاصی دارند و در ارتباط با دیگران از اعتبار والایی برخوردارند. آنها از داشتن تبحّر و به کاربستن آن در ایجاد صلاحیت و مهارت در دانشجویان احساس افتخار میکنند. مدرس به عنوان یک مربی حرفهای به امر تدریس اعتبار میدهد و جمیع جهات برنامه آموزشی را تقویت میکند. به عنوان مثال یک مدرس ریاضیات باید ارزش کاربرد صحیح زبان و ادبیات و یا مهارتهای ارتباطی و دیگر مطالب موجود در برنامهی آموزش را نیز ارج بگذارد و تقویت کند. بنابراین، میتوان گفت: «منظور از صلاحیت معلمی، مجموعهی شناختها، گرایشها و مهارتهایی است که معلم با کسب آنها میتواند در جریان تعلیم و تربیت به پرورش جسمی، عقلی، عاطفی، اجتماعی و معنوی فراگیران کمک کند».اگر فردی در جریان تربیت معلمی خود شناختهای لازم را به دست آورد و نسبت به امر تدریس و یادگیری در او نگرشهای مثبت فراهم نشود. معلمی او ناقص است و نمیتواند به یادگیری مؤثر کمک کند. یک معلم تاریخ را در نظر بگیرید که اطلاعات تاریخی زیادی دارد ، ولی وقتی که وارد کلاس میشود، میگوید: «بچهها من خیلی تاریخ خواندهام، ولی تا کنون نفهمیدهام که به چه درد میخورد». همین طرز تلقی کافی است تا رابطه عاطفی دانشآموز با محتوای کتاب قطع شود. باز ممکن است فراگیر، درس را مطالعه کند و در آزمون نمرهی بالایی به دست آورد ، ولی آن را به طور مؤثر یاد نگیرد و در رفتار او و در نگرش او تغییری به وجود نیاید. برای تقویت صلاحیتهای معلمی لازم است صلاحیتهای مورد انتظار توسط برنامهریزان به خوبی تدوین شوند و مبنای طراحی نظام تربیت معلم قرار گیرند. هدفهای برنامههای درسی تربیت معلم، محلّ ورود صلاحیتهای معلمی به نظام تربیتی است. هدفها بر اساس صلاحیتها تعیین میشوند و برنامههای درسی نیز بر اساس هدفها تعیین و سازماندهی میشوند.رابطه بین صلاحیت و اهداف و محتوا، رابطهای دو طرفه است. از نظر برنامه ریزی و طراحی، مسیر کار از صلاحیت به طرف محتوا و سپس سطوح پایینتر فرایند برنامه ریزی است؛ یعنی نخست صلاحیتها تعیین میشوند و اهداف بر اساس صلاحیتها تدوین میگردند و سپس، محتوا بر اساس اهداف انتخاب و سازماندهی میشوند.
    بنابراین در مرحلهی طراحی، «صلاحیت» مبنای تصمیمگیری است؛ لکن در مقام تحقق، حرکت از محتوا به طرف صلاحیت است؛ یعنی محتوای انتخاب شده تدریس میشود و هدفهای آموزشی تحقق مییابند و از مجموعه اهداف، صلاحیتها و قابلیت‌های لازم در فراگیران به وجود میآیند.
    صلاحیت معلمی و نظام تربیتی
    در تعیین صلاحیتهای حرفهی معلمی بر اساس نظام تربیتی و نوع نگرش به انسان است. هر مکتبی مطابق قضاوتی که دربارهی ماهیت انسان میکند، آرمانهای تربیتی خود را تعیین مینماید و بر اساس آرمانها و اهداف نهایی تعلیم و تربیت، سیمایی از معلم مطلوب و مورد نظر خود را ترسیم مینماید.مکتبی که به بعد عقلانی وجود انسان اهمیت ویژهای میدهد، پرورش قوهی تفکر را هدف اساسی نظام تربیتی خود میداند و برای تحقق چنین هدفی، معلم متفکر و دارای قدرت اندیشهی قوی تربیت میکند.مکتبی که تعلیم و تربیت را فقط در آماده کردن فرد برای جامعه و سازگار ساختن او با ارزشها و هنجارهای جامعه خلاصه میکند، پرورش انسان اجتماعی و سازگار را هدف خود میداند و برای آن، معلمانی با چنین صلاحیتهایی تربیت مینماید. به طور کلی، هر کسی و هر نظامی دربارهی معلم و صلاحیتهای او همان گونه میاندیشد که درباره ماهیت انسان فکر میکند.
    الف- تربیت همه جانبه است: انسان دارای تواناییها و استعدادهای مختلف است. هر یک از استعدادها به منزلهی گلی است که در مزرعهی وجودی انسان کاشته شده است و برای پرورش همه آنها باید محیط تربیتی مساعد تدارک دید. اگر برخی از این بذرهای گل رشد کنند و برخی در دل خاک پنهان مانند، مزرعهی وجودی انسان طراوت لازم را نخواهد داشت، تعلیم و تربیت اسلامی به رشد همهی این تواناییها عنایت دارد و جنبههای اساسی شخصیت انسان را به طور موزون و هماهنگ پرورش میدهد.
    ب- تربیت محور همه چیز است: در نظام تربیتی اسلام، حیات و مشروعیت هر بعدی از زندگی انسان به تربیت سالم وابسته است. در میدان سیاست، کسی ماندنی است که سیاست او زمینه ساز تربیت صحیح باشد و خود او نیز با رفتار خود، نمونهای از تربیت الهی را نشان دهد. در میدان اقتصاد، کسی پایدار است که از ماده و اقتصاد «هدف» نسازد و با اعتقاد به وسیله بودن اقتصاد، زمینهی مساعدی برای پرورش استعدادهای عالی انسانی فراهم نماید. در صحنهی جنگ و جهاد ، آن مجاهدی پیروز است که برای خدا بجنگد و با محور عوامل مخلّ رشد و کمال انسان، محیط سالمتری برای پرورش انسان فراهم سازد. به طور کلی، هر فعالیتی که انجام میگیرد، به منزلهی ابزار و وسیلهای برای ایجاد محیط تربیتی مساعد برای انسان منظور شود و هر کس در هر صحنهای، صفات انسان الهی را با خود داشته باشد. با این توضیح میتوان گفت: در یک نظام اسلامی، معلم با صلاحیت کسی است که علاوه بر توانایی های علمی و آموزشی:
    عکس مرتبط با اقتصاد

     

     

    موضوعات: بدون موضوع
     [ 12:54:00 ق.ظ ]



     لینک ثابت

      بررسی رابطه بین کیفیت اطلاعات مالی و مدیریت وجه نقد در شرکتهای پذیرفته در بورس اوراق بهادار تهران از سال هشتاد و هفت تا سال نود و یک(دوره پنج ساله) ...

    بررسی رابطه بین کیفیت اطلاعات مالی و مدیریت وجه نقد در شرکتهای پذیرفته در بورس اوراق بهادار تهران از سال هشتاد و هفت تا سال نود و یک(دوره پنج ساله)
    چکیده:
    هدف از این پژوهش بررسی رابطه بین کیفیت اطلاعات مالی و مدیریت وجه نقد در شرکتهای پذیرفته در بورس اوراق بهادار تهران از سال هشتاد و هفت تا سال نود و یک(دوره پنج ساله) می باشد. وجود اطلاعات شفاف و قابل مقایسه، رکن اصلی پاسخگویی، تصمیم گیریهای اقتصادی و ابزاری جهت توسعه و رشد اقتصادی بخش خصوصی و دولتی است. صاحبان سرمایه، اعتباردهندگان، دولت و سایر استفاده کنندگان برای تصمیم گیری در زمینه ی خرید،فروش، نگهداری سهام، اعطای وام، ارزیابی عملکرد مدیران و دیگر تصمیمات اقتصادی مهم به اطلاعات مالی معتبر، مربوط و قابل فهم نیاز دارند. سرمایه گذاران زمانی در یک واحد اقتصادی سرمایه گذاری میکنند که اولا درباره آن واحد، اطلاعات (اطلاعات مالی)کافی داشته باشند و ثانیا به این اطلاعات اطمینان کنند. اعتباردهندگان نیز بدون اطلاع از وضعیت مالی و عملکرد مالی یک واحد اقتصادی، نمیتوانند منابع مالی خود را در اختیار آن قرار دهند. از سویی دیگر شرکت‌ها معمولا استراتژى‌هاى مدیریت وجوه نقد خود را بر محور دو هدف تعیین مى‌کنند: ۱. تهیه و تأمین وجه نقد براى انجام دادن پرداخت‌هاى شرکت؛ ۲. به حداقل رساندن وجوهى که در شرکت به‌صورت راکد باقى مى‌ماند. هدف دوم بازتاب این طرز تفکر است که اگر اقلامى از دارائى به‌درستى مصرف نشود، هیچ نوع بازدهى براى شرکت نخواهد داشت. این دو هدف ممکن است با یکدیگر در تناقض باشد. پائین آوردن سطح وجوه نقد و به‌کارگیرى کلیه وجوه نقد احیاناً باعث کمبود وجه نقد براى پرداخت‌هاى به موقع شرکت مى‌شود؛ بنابراین، استراتژى‌هاى مدیریت وجوه نقد باید به‌گونه‌اى باشد که بین این دو هدف نوعى هماهنگى ایجاد شود. لذا در این پژوهش بر آنیم تا بدانیم، رابطه بین کیفیت اطلاعات مالی و مدیریت وجه نقد در شرکتهای پذیرفته در بورس اوراق بهادار چگونه است؟ و آیا اساسا شرکتهایی که اطلاعات مالی آنها از کیفیت بالایی برخوردار است از نظر مدیرت وجه نقد در وضعیت خوبی قرار دارند یا خیر؟همچنین روش تحقیق بکارگرفته شده دراین پژوهش ازلحاظ هدف ،کاربردی واز لحاظ جمع آوری اطلاعات توصیفی-پیمایشی است. روش مورداستفاده برای تحلیل داده ها آزمونهای آماری همبستگی بوده است .در این مطالعه پس از مطالعه پیشینه تحقیق وبا کمک نظریات اساتید و صاحبنظران حوزه حسابداری و بورس ابتدا.
    حسابداری
    بر اساس نتایج این پژوهش، کیفیت اطلاعات مالی و مدیریت وجه نقد در شرکتهای پذیرفته در بورس اوراق بهاداربا یکدیگر رابطه

    واژگان کلیدی: کیفیت اطلاعات مالی ، مدیریت وجه نقد، شرکتهای پذیرفته در بورس اوراق بهادار،حسابداری،آزمون
    فصل اول
    کلیات تحقیق
    ۱-۱- مقدمه
    مدیران توان انجام عملیاتی را دارند که می توانند آنها را در مدیریت جریان وجوه نقد عملیاتی درگیر کنند. جریان وجوه نقد عملیاتی وجوهی است که از فعالیت ای عملیاتی تکراری کسب و کار حاصل می شود(هارتمن و همکارن، ۲۰۰۴). مجله بیزینس چند مورد از فعالیت هایی را که مربوط به تصمیمات مالی و سرمایه گذاری است اما تحت عنوان جریان نقد عملیاتی گزارش می شوند را شناسایی کرده است(هانری، ۲۰۰۴). این موارد شامل تغییرات سرمایه در گردش، حساب های دریافتنی اعتباری، تاسیس و استفاده از شرکت های تابعه مالی می باشد. با توجه به اصول پذیرفته شده همه فعالیت های فوق در بخش عملیاتی صورت جریان وجوه نقد گزارش می شود. مدیران ممکن است در این فعالیت ها وارد شوند تا بتوانند جریان های وجوه نقد عملیاتی را مدیریت کنند. دستکاری این معاملات منجر بع جریان های نقد غیر عادی می شود. فروش یک جا و با تخفیف موجودی کالا مثالی از تغییر در سرمایه در گردش است. کاهش سرمایه در گردش به معنی افزایش در جریان وجوه نقد است. از این رو زمانبندی عمدی فعالیت ها که بر حساب های سرمایه در گردش تاثیر می گزارد، می توان جریان وجوه نقد عملیاتی گزارش شده را دستکاری کند. هنگامی که شرکت ها زودتر از دوره بازگشت به وجوه نقد نیاز پیدا می کنند، می توان حساب های دریافتنی خود را ب فروش رسانند(هارتمن و همکارن، ۱۹۹۸). شفافیت پایین نشان می دهد که اطلاعات کافی برای ارتباط برقرار کردن با سرمایه گذاران وجود ندارد و بنابراین یک عدم تقارن اطلاعاتی بین آنهایی که آگاهی دارند و آن که اطلاعات کافی در اختیارشان نیست، وجود دارد، این امر منجر به بروز صرف ریسک اطلاعات می شود. از دیدگاه سرمایه گذاران هر چه دقت وکیفیت اطلاعات ارائه شده از
    ۱٫HARTMAN
    ۲٫HANRI
    سوی شرکت که درصورت های مالی است بالاتر باشد، ریسک اطلاعاتی آن شرکت، پایین تر خواهد بود. اطلاعات مالی که قابلیت اتکا و کیفیت پایینی دارند، عدم اطمینان سهامداران را افزایش داده وجذابیت سهام را کاهش می دهد. این موضوع شرکتها را در تامین نقدینگی مناسب با مشکل مواجه می کند. به تبع آن شرکت ها برای جلوگیری و کاهش مشکلات تامین نقدینگی، وجه نقد بیشتری نگهداری می کنند.همچنین وجود اطلاعات شفاف و قابل مقایسه، رکن اصلی پاسخگویی، تصمیم گیریهای اقتصادی و ابزاری جهت توسعه و رشد اقتصادی بخش خصوصی و دولتی است. صاحبان سرمایه، اعتباردهندگان، دولت و سایر استفاده کنندگان برای تصمیم گیری در زمینه ی خرید،فروش، نگهداری سهام، اعطای وام، ارزیابی عملکرد مدیران و دیگر تصمیمات اقتصادی مهم به اطلاعات مالی معتبر، مربوط و قابل فهم نیاز دارند. سرمایه گذاران زمانی در یک واحد اقتصادی سرمایه گذاری میکنند که اولا درباره آن واحد، اطلاعات (اطلاعات مالی)کافی داشته باشند و ثانیا به این اطلاعات اطمینان کنند. اعتباردهندگان نیز بدون اطلاع از وضعیت مالی و عملکرد مالی یک واحد اقتصادی، نمیتوانند منابع مالی خود را در اختیار آن قرار دهند. همه این تصمیمات سرنوشت اداره منابع کمیاب اقتصادی کشور را رقم می زند. بنابراین در صورتی که تصمیمات آگاهانه و مبتنی بر اطلاعات شفاف و قابل مقایسه نباشد، منابع اقتصادی تلف و اقتصاد کشور آسیب می بیند( فلاح دوست۱۳۸۲).
    تصویر درباره بازار سهام (بورس اوراق بهادار)
    هدف از این پژوهش ارزیابی تاثیر کیفیت اطلاعات مالی برمدیریت وجه نقد است.در این فصل به بیان مسئله، ضرورت تحقیق و همچنین اهداف و فرضیات تحقیق و نهایتا مدل اجرایی پژوهش می پردازیم.
    ۱-۲- بیان مساله
    مدیریت گردش وجوه نقد برای دستیابی به دو هدف انجام می شود اولا؛ شرکت ها می توانند با دستکاری جریان های نقدی عملیاتی به سود مورد هدف خود دست یابند و ثانیا؛ شرکت ها ممکن است با دستکاری به جریان وجوه نقد هدف خود دستیابند. همچنین دستکاری گردش وجوه نقد عملیاتی بر کیفیت گزارشگری اطلاعات مالی تاثیر می گزارد.
    نتایج تحقیق روی چوتی(۲۰۰۵) نشان داد که شرکت ها گردش وجوه نقد عملیاتی ناشی از فعالیت های عملیاتی همچون تخفیفات فروش، افزایش فروش و تولید بیش از حد برای کاهش بهای تمام شده کالای فروش رفته را به منظور گزارش سود های اندک و تغییرات مثبت درآمد ها دستکاری می کنند. این یافته ها با نایج تحقیقاتی که بیان می کنند که هدف شرکت ها از دستکاری گردش وجوه نقد عملیاتی، دستیابی به سود هدف که ناشی از خوداری ارائه زیان ها و همچنین گزارش سودهای مثبت کوچک است.
    مدیریت جریان وجوه نقد تنها از یک طریق بر درآمدهای شرکت تاثیرگذار نیست به عنوان مثال روی چوتی(۲۰۰۵) به بررسی فعالیت هایی که باعث افزایش درآمدها که شامل تخفیفات فروش، تولید انبوه و کاهش هزینه های اختیاری پرداخت که این فعالیت ها در نتیجه مدیریت گردش وجوه نقد نیست ولی این فعالیت ها باعث افزایش گردش وجوه نقد عملیاتی می شود.
    نگهداری وجه نقد از احتمال بحران مالی می کاهد و به عنوان ذخیره ای امن برای مواجهه با زیانهای غیر منتظره به شمار می رود و همچنین پیگیری سیاستهای سرمایه گذاری بهینه را درزمانی که شرکت با محدودیتهای مالی مواجه است، ممکن می سازد و نهایتاً به کم کردن هزینه های جمع آوری
    ۱٫CHOTI
    منابع مالی یا نقد کردن داراییهای موجود کمک میکند.بر اساس این نظریه، مدیریت برای حداکثر
    سازی ثروت سهامداران، باید مانده وجه نقد شرکت را به نحوی تنظیم نماید که منافع نهایی ناشی از نگهداشت وجه نقد با هزینه های نهایی آن برابر شود(اپلر و همکاران، ۱۹۹۹،۱۱).
    وجود اطلاعات شفاف و قابل مقایسه، رکن اصلی پاسخگویی، تصمیم گیریهای اقتصادی و ابزاری جهت توسعه و رشد اقتصادی بخش خصوصی و دولتی است. صاحبان سرمایه، اعتباردهندگان، دولت و سایر استفاده کنندگان برای تصمیم گیری در زمینه ی خرید،فروش، نگهداری سهام، اعطای وام، ارزیابی عملکرد مدیران و دیگر تصمیمات اقتصادی مهم به اطلاعات مالی معتبر، مربوط و قابل فهم نیاز دارند. سرمایه گذاران زمانی در یک واحد اقتصادی سرمایه گذاری میکنند که اولا درباره آن واحد، اطلاعات (اطلاعات مالی)کافی داشته باشند و ثانیا به این اطلاعات اطمینان کنند. اعتباردهندگان نیز بدون اطلاع از وضعیت مالی و عملکرد مالی یک واحد اقتصادی، نمیتوانند منابع مالی خود را در اختیار آن قرار دهند. همه این تصمیمات سرنوشت اداره منابع کمیاب اقتصادی کشور را رقم می زند. بنابراین در صورتی که تصمیمات آگاهانه و مبتنی بر اطلاعات شفاف و قابل مقایسه نباشد، منابع اقتصادی تلف و اقتصاد کشور آسیب می بیند( فلاح دوست۱۳۸۲).
    عکس مرتبط با اقتصاد
    پابلوفرناندز(۲۰۰۲) اعتقاد دارد یک اصل حسابداری و مالی وجود دارد که اگر چه نمی‌توان آن را به‌طور مطلق صحیح دانست، اما می‌توان آن را به‌عنوان دیدگاهی خوب به شمار آورد. آن اصل، این است ‌که “سود خالص فقط یک عقیده، اما جریان وجوه نقد۲ یک واقعیت است” و از آنجا که شرکت‌ها استراتژى‌هاى مدیریت وجوه نقد خود را بر محور دو هدف تعیین مى‌کنند:
    ۱٫APALEV
    ۲٫PABLO FERMANDEZ
    ۱. تهیه و تأمین وجه نقد براى انجام دادن پرداخت‌هاى شرکت؛ ۲. به حداقل رساندن وجوهى که در شرکت به‌صورت راکد باقى مى‌ماند. هدف دوم بازتاب این طرز تفکر است که اگر اقلامى از دارائى به‌درستى مصرف نشود، هیچ نوع بازدهى براى شرکت نخواهد داشت. متأسفانه، این دو هدف ممکن است با یکدیگر در تناقض باشد. پائین آوردن سطح وجوه نقد و به‌کارگیرى کلیه وجوه نقد احیاناً باعث کمبود وجه نقد براى پرداخت‌هاى به موقع شرکت مى‌شود؛ بنابراین، استراتژى‌هاى مدیریت وجوه نقد باید به‌گونه‌اى باشد که بین این دو هدف نوعى هماهنگى ایجاد شود. با این همه باید گفت که هدف پرداخت به موقع تعهدات از هدف به حداقل رساندن وجوه مهم‌تر است.
    باتوجه به توضیحات فوق مسئله اصلی تحقیق حاضر این است که چه رابطه ای بین کیفیت اطلاعات و گزارشهای مالی و مدیریت وجه نقد در شرکت وجود دارد.
    رابطه بین هر یک از مولفه های کیفیت اطلاعات با مدیریت وجه نقد به چه شکل است.
    ۱-۳- اهداف تحقیق
    هر پژوهش برای دستیابی به اهداف خاص صورت می گیرد، این اهداف خود را در قالب مساله پژوهش نمودار می سازد و از طریق آن آشکار می شود اهداف پژوهش می تواند به صورت کلی یا فرعی مطرح شود (خاکی، ۱۳۸۶).

     

    جهت دانلود متن کامل پایان نامه به سایت azarim.ir مراجعه نمایید.

     

    هدف اصلی این تحقیق عبارتست از بررسی رابطه بین کیفیت اطلاعات مالی و جریان وجوه نقد شرکت­های پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران تا به گونه تجربی به مدیران، سرمایه گذاران و سایر تصمیم گیرندگان نشان دهد که کیفیت اطلاعات مالی تا چه میزانی بر مدیریت جریان وجوه نقد تاثیر می گذارد. هدف این مطالعه بررسی رابطه بین کیفیت اطلاعات مالی و مدیریت جریان وجوه نقد شرکت های پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران می باشد که بطور اخص اهداف به شرح زیر است:

     

    بررسی رابطه بین کیفیت اطلاعات مالی و مدیریت وجه نقد در شرکتهای بورس

     

    بررسی رابطه بین قابلیت اتکا اطلاعات مالی و مدیریت وجه نقد

     

    بررسی رابطه بین به موقع بودن اطلاعات مالی و مدیریت وجه نقد

     

    هدف کاربردی این تحقیق بررسی رابطه بین مدیریت جریان وجوه نقد و کیفیت اطلاعات مالی شرکت­های پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران می باشد. سهامداران، مدیران، سرمایه گذاران و سازمان بورس و اوراق بهادار از جمله بهره وران این تحقیق هستند.
    ۱-۴- اهمیت موضوع
    با توجه به اقتصاد نوپای ایران و بورس نوظهور کشورمان ضرورت دارد تا به موضوع بین کیفیت اطلاعات مالی و میزان مدیریت جریان وجوه نقد شرکت ها پرداخته شود که آیا چنین ارتباطی در بازار ایران مصداق دارد. لذا اهمیت این تحقیق از دو جنبه مطرح است اول اهمیت نظری تحقیق که بررسی ارتباط بین کیفیت اطلاعات مالی و میزان جریان وجوه نقدشرکت ها در بازار ایران را مطرح می کند و دوم اهمیت کاربردی آن که مدیران شرکت ها با کشف چنین روابطی می توانند در مدیریت جریان وجوه نقد خود با در نظر گرفتن سطح مطلوب اطلاعات برای شرکت ها اقدام کنند.
    ۱-۵- فرضیه ­های تحقیق
    فرضیه در واقع بیان حدس و فرض در مورد روابط احتمالی بین دو یا چند متغیر است پس در درجه اول، فرضیه بیانی است مبتنی بر احتمال نه یقین، در درجه دوم فرضیه ها معمولا به شکل جملات تفسیری یا خبری بیان می شود و طبعا به طور اعم یا اخص متغیری را به متغیر دیگر مرتبط می سازد(ساده،۱۳۷۵،ص ۳۱).
    فرضیه، یک حدس مبتنی بر دانش با تجربه در مورد حل یک مسئله است و آن را می توان بعنوان یک رابطه فرضی بین دو متغیر می دانست که به صورت گزاره های قابل آزمون ارائه می شود. بیان مسئله تنها به صورت کلی پژوهش را هدایت می کند و تمام اطلاعات ویژه پژوهشی را در بر ندارد. بنابراین مسئله هرگز بصورت کلی پژوهش را هدایت می کند و تمام اطلاعات ویژه پژوهشی را در بر ندارد، بنابراین مسئله هرگز به صورت علمی حل نخواهد شد مگر اینکه به فرضیه یا فرضیاتی تبدیل شود (خاکی، ۱۳۸۴).
    با توجه به مطالعات انجام شده فرضیه های تحقیق به صورت زیر ارائه می شود.
    فرضیه اصلی: بین کیفیت اطلاعات مالی و مدیریت وجه نقد ارتباط معناداری وجود دارد.
    فرضیه فرعی۱: بین قابلیت اتکا بودن اطلاعات مالی و مدیریت وجه نقد ارتباط معناداری وجود دارد.
    فرضیه فرعی ۲: بین به موقع بودن اطلاعات مالی و مدیریت وجه نقد ارتباط معناداری وجود دارد.
    ۱-۷- روش تحقیق [۱]
    تحقیق حاضر از شاخه تحقیقات شبه تجربی و نوع پس رویدادی(با بهره گرفتن از اطلاعات گذشته)است که براساس اطلاعات واقعی بازار سهام و صورت های شرکت های پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران انجام خواهد گرفت. اطلاعات اساسی این تحقیق، قیمت بازار سهام و اطلاعات مربوط به صورت های مالی شرکت ها است. به همین منظور برای جمع آوری داده های تحقیق از بانک اطلاعاتی نرم افزار ره آورد نوین و تدبیرپرداز استفاده خواهد شد.
    تحقیق حاضر با رویکرد روش، تحقیقی توصیفی از نوع همبستگی می باشد چرا که هدف از تحقیق توصیفی، توصیف عینی ، واقعی و منظم خصو صیات یک موقعیت یا یک موضوع است یعنی آنچه که هست بدون هیچ گونه دخالت و استنتاج ذهنی تحقیق ارائه می گردد. همبستگی نیز عبارت است از رابطه بین دو یا چند مجموعه از جفت متغیرها که درجه این رابطه بوسیله ضرب همبستگی پیرسون سنجیده و توصیف می گردد. همچنین، این تحقیق دارای جهت گیری کاربردی، استراتژی همبستگی، و از نوع اجرایی توصیفی- پیمایشی است که سعی دارد با بهره گرفتن از یک نمونه منطقی، نتایج و یافته ها را به کلیت جامعه آماری تعمیم دهد. همچنین پژوهش حاضر به روش قیاسی – استقرایی انجام شده است به این معنی که از روش قیاسی به مطالعات چارچوب نظری و پیشینه پژوهش از راه مطالعات کتابخانه­ای، مقالات، اینترنت و برای قبول یا رد آزمون فرضیات از راه استقرایی به جمع آوری اطلاعات پرداخته می شود. این پژوهش همچنین به صورت پیمایشی و میدانی انجام می گیرد.
    ۱-۸- جامعه آماری و روش نمونه گیری[۲]
    جامعه آماری تحقیق حاضر را کلیه شرکت های پذ یرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران تشکیل می دهند. برای تعیین نمونه مورد مطالعه، شرکت هایی از جامعه آماری یاد شده، انتخاب می شوند که:

     

     

     

    پا یان سال مالی آنها ۲۹ اسفند ماه باشد،

     

    از سال۱۳۸۷ تا ۱۳۹۲، در بورس حضور داشته باشند،

     

    شرکت بین سال های ۱۳۸۷تا ۱۳۹۲، تغییر سال مالی نداشته باشد،

     

    شرکت نباید در گروه واسطه گری مالی باشد(بانک ها، نهادها، سرمایه­­­گزاری ها و..)

     

    اطلاعات مورد نیاز شرکت، در دسترس باشد.

     

    ۱-۹- قلمرو تحقیق
    از نظر قلمرو تحقیق، قلمرو موضوعی، زمانی و مکانی این تحقیق به شرح زیر می باشد:
    قلمرو موضوعی :
    قلمرو موضوعی این تحقیق بررسی رابطه بین کیفیت اطلاعات مالی و مدیریت جریان وجوه نقد است.
    قلمرو زمانی :
    از نظر زمانی دوره زمانی سالهای ۱۳۸۷ لغایت ۱۳۹۲ در نظر گرفته می شود.
    قلمرو مکانی :
    شرکت­های پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران مد نظر است.
    ۱-۱۰- روش گردآوری داده ها و اطلاعات
    اطلاعات و داده های مورد نیاز در این تحقیق با بهره گرفتن از دو شیوه جمع آوری شده است:
    ابتدا برخی از اطلاعات که مربوط به مباحث تئوریک پژوهش بوده از منابع و مآخذ در قالب کتب نشریات تخصصی و پایان نامه های مرتبط، گردآوری شده است. دسته­ای دیگر از اطلاعات از جمله صورت های مالی شرکت های شامل ترازنامه، صورت سود و زیان و صورت جریان وجوه نقد از طرق بانک های اطلاعاتی ره آورد نوین و تدبیرپرداز، با مراجعه به کتابخانه بورس اوراق بهادار تهران استخراج شده است. همچنین یادداشت های پیوست صورتهای مالی از سایت رسمی سازمان بورس اوراق بهادار، www.rdis.ir گردآوری شده است. سپس با انتقال داده ­ها به صفحه گسترده نرم افزار اکسل، داده ­ها جمع بندی و بعد از اعمال محاسبات مورد نیاز، اطلاعات مزبور برای تجزیه و تحلیل آماده شده است. تجزیه و تحلیل نهایی نیز به کمک نرم افزار آماری Eviews انجام شده است.

     

    موضوعات: بدون موضوع
     [ 12:54:00 ق.ظ ]



     لینک ثابت
     
    مداحی های محرم