کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل
کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل




جستجو





آخرین مطالب


  • طرح های پژوهشی دانشگاه ها در مورد بررسی رابطه بین حمایت سازمانی ادراک شده با اعتماد سازمانی از دیدگاه کارکنان ...
  • بررسی رابطه بین تبلیغات تلویزیونی بر رفتار مصرف کنندگان درفرایند تصمیم خرید خودرو- قسمت ۱۰- قسمت 2
  • طراحی و ساخت واکسن کاندید یونیورسال بر علیه ویروس های پاپیلوماانسانی سویه های ۶٫۱۱٫۱۶٫۱۸٫۳۱٫۴۵ بر پایه پروتئین های۹۳ L1 و L2- قسمت ۷
  • فایل های پایان نامه درباره :تاثیر بازارگرایی بر نوآوری در خدمات در شعب بانک صادرات شهرستان ...
  • علل گرایش مدیران و کارکنان روابط عمومی به استفاده از سامانه‌های پیامکی (مطالعه موردی شرکت مخابرات ایران)۹۱- قسمت ۶
  • ﻧﮕﺎرش ﻣﻘﺎﻟﻪ ﭘﮋوهشی در رابطه با مسئولیت مدنی رسانه های صوتی و تصویری- فایل ۳۹
  • بررسی و تحلیل محتوای نرم افزارهای آموزش درس ریاضی موجود در بازار از دیدگاه رویکرد یادگیری فعال و ساخت گرا و اصول طراحی چند رسانه ای ها- قسمت ۱۳
  • مسئولیت-مدنی-مالک-و-متصرف-با-بررسی-تطبیقی-در-حقوق-انگلستان-۲- قسمت ۹
  • طبیعت در شعر قیصر امین پور- قسمت ۷
  • بررسی توسعه پایدار در ایران با استفاده از رویکرد ردپای بوم شناختی- قسمت ۹
  • تحلیل قیاسی مفهوم سفر در سیرالعباد إلی المعاد سنایی و هشت کتاب سهراب سپهری- قسمت ۲
  • تبیین دلیل نیاز اعمال حقوقی به اعلام اراده- قسمت 3
  • بررسی عوامل موثر بر قصد خرید مشتریان با تاکید بر تجربه برند- قسمت ۸
  • بررسی رابطه رفتار مدنی سازمانی با کیفیت زندگی کاری در آموزگاران اداره آموزش و پرورش سرچهان در سال تحصیلی ۸۸-۸۷- قسمت ۲
  • فایل های پایان نامه درباره :بررسی ساختارهای نوین در قراردادهای بین المللی نفت و گاز ایران ...
  • جایگاه زن در قوانین؛ بررسی تطبیقی مباحثات و مصوبات مجالس قانون‌گذاری ششم و هفتم- قسمت 7
  • بررسی و مقایسه سازگاری اجتماعی در دانش آموزان پسر ورزشکار و غیر ورزشکار- قسمت ۷
  • راهنمای نگارش پایان نامه با موضوع تحلیلی بر نقش کاربری های مذهبی در شکل گیری بافت های ...
  • بررسی علل افزایش جرایم سازمان یافته در جهان- قسمت ۵
  • مسئولیت-مدنی-مالک-و-متصرف-با-بررسی-تطبیقی-در-حقوق-انگلستان-۲- قسمت ۵
  • پایان نامه مدیریت در مورد اهداف سنجش رضایت مشتری
  • ارزیابی ارتباط بین پیش بینی سود مدیریت با ریسک و ارزش شرکت های پذیرفته شده دربورساوراقبهادارتهران- قسمت ۱۲
  • بررسی عوامل موثر بر پذیرش بانکداری همراه از دیدگاه مشتریان۹۳- قسمت ۱۱
  • ارتقاء حقوق زن در قوانین جمهوری اسلامی ایران بررسی تطبیقی با کنوانسیون های بین المللی حقوق بشر- قسمت ۳- قسمت 2
  • بررسی رابطه ارضاء نیازهای بنیادی روانی و طرحواره¬های ناسازگار اولیه با اختلال تنظیم هیجانی دانشجویان کارشناسی دانشگاه بوعلی سینا همدان۹۳- قسمت ۴
  • بررسی رفتار خانوارهای روستایی و شهری شهرستان بهبهان در مواجهه با گردوغبار- قسمت ۳- قسمت 2
  • بررسی مقایسه ای عملکرد و سازگاری خانواده های دارای نوجوان کم توان هوشی آموزش پذیرکه از خدمات مراکز توانبخشی روزانه استفاده می کنند و خانواده هایی که از این خدمات استفاده نمی کنند در شهرستان کاشان.- قسمت ۵
  • پژوهش های انجام شده با موضوع اثر بخشی آموزش غنی‌سازی ازدواج بر تعهد و تاب‌آوری زنان متأهل- فایل ۷
  • معناشناسی واژگان قرآن در روایات اهل بیت- قسمت ۱۶
  • تأثیر مکمل‌سازی کوتاه مدت کراتین بر آمونیاک خون و برخی شاخصهای عملکردی و ساختاری در تکواندوکاران نوجوان- قسمت ۱۱
  • بررسی میزان مهارت مدیریت زمان در نوجوانان و جوانان تهرانی و ارائه راهکارهای رسانه ای برای تقویت آن- قسمت ۴
  • بررسی ارتباط بین هموارسازی سودبا نسبت های مالی اهرمی در شرکتهای پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران۹۳- قسمت ۴
  • تعیین الگوی کشت بهینه، مقایسه الگوی موجود با الگوی بهینه ۸۰ ص- قسمت 21




  •  

    کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کاملکلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

    لطفا صفحه را ببندید کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

    لطفا صفحه را ببندید

    کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

    کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

    لطفا صفحه را ببندید

    کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

    کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

    لطفا صفحه را ببندید

    کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

    کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

    لطفا صفحه را ببندید

    کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

    کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

    کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

    کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

    لطفا صفحه را ببندید

    کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

    کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

    لطفا صفحه را ببندید

    کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

    کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

    کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

    کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

     

    کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کاملکلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

    لطفا صفحه را ببندید کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

    لطفا صفحه را ببندید

    کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

    کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

    لطفا صفحه را ببندید

    کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

    کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

    لطفا صفحه را ببندید

    کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

    کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

    لطفا صفحه را ببندید

    کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

    کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

    کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

    کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

    لطفا صفحه را ببندید

    کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

    کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

    لطفا صفحه را ببندید

    کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

    کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

    کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

    کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

     
      بررسی دلایل ایجاد تفاوت بین سود مشمول مالیات تعیین شده توسط حسابرسان مالیاتی و مأموران امور مالیاتی (مطالعه موردی استان کردستان)- قسمت ۱۰ ...

    ۲۰

     

     

    ۳۶/۷۴

     

     

    ۵/۵

     

     

     

    ۱۳۸۶

     

     

    ۹/۶۵

     

     

    ۱/۲۰

     

     

    ۳/۷۳

     

     

    ۲/۶

     

     

    نماگرهای مالیاتی سازمان امور مالیاتی کشور، شماره‌های ۶، ۷ و ۸
    مالیاتی کشور در سال­ها ۷۰ تا ۸۶ نشان داده‌شده است. این مقایسه نشان می­دهد که نظام مالیاتی ایران در بخش مالیات‌های مستقیم برخلاف سایر کشورها که تمرکز اصلی­شان بر مالیات بر مشاغل (مالیات بر مجموع درآمد) است، بر مالیات بر شرکت‌ها تمرکز دارد و در بخش مالیات‌های غیرمستقیم نیز به جای مالیات عمومی بر مصرف، بیشتر بر مالیات بر تجارت تمرکز کرده است (پژویان و درویشی، ۱۳۸۹).
    با توجه توضیحات فوق­الذکر، به این نتیجه رسیدیم که سهم بالایی از درآمدهای مالیاتی را مالیات بر درآمد شرکت‌ها یا همان مالیات بر درآمد اشخاص حقوقی تشکیل می­دهد، بنابراین لازم است در ادامه ابتدا مفهوم و تاریخچه شخص حقوقی ذکرشده و سپس درآمد مشمول مالیات اشخاص حقوقی شرح داده شود.

     

    برای دانلود متن کامل پایان نامه به سایت tinoz.ir مراجعه کنید.

    مفهوم و تاریخچه شخص حقوقی

    شخص حقوقی عبارت است از اهلیت و صلاحیت داشتن یا دارا شدن حقوق و اختیارات و قبول تکالیف و تعهدات و اجرا و اعمال آن‌ ها از طرف شخص حقوقی (کاتبی، ۱۳۵۱، ص ۱۲۵).
    از حدود یکصد سال پیش یعنی قبل از انقلاب مشروطیت قانونی به صورت مکتوب و مرجعی جهت تعیین روابط حقوقی افراد و اشخاص در ایران وجود نداشته است ؛ اما قدیمی‌ترین اساس‌نامه مربوط به “شراکت عمومی امتعه ایران ” است که در سال ۱۲۷۹ هجری شمسی با سرمایه دو کرور تومان تعیین شد و اساس‌نامه آن به توشیح مظفرالدین شاه رسید. باید گفت این متن تنها اساس‌نامه یک شرکت نیست زیرا در زمانی که قانون تجارت و حتی به طور کلی هیچ قانونی در خصوص تجارت در ایران وجود نداشت این خود می‌توانسته به منزله پیش‌نویس یک قانون مصوب باشد؛ اما با تصویب قانون تجارت مصوب ۱۳/۲/۱۳۱۱ بر اساس مواد ۵۸۳، ۵۸۴ و ۵۸۷ آن کلیه شرکت‌های تجارتی شامل: شرکت‌های سهامی، با مسئولیت محدود، تضامنی، مختلط غیر سهامی، مختلط سهامی، نسبی، تعاونی تولید و مصرف و تشکیلات و مؤسساتی که برای مقاصد غیر تجارتی تأسیس شده یا بشوند از تاریخ ثبت مخصوص که وزارت عدلیه معین می کند و همچنین مؤسسات و تشکیلات دولتی و بلدی به محض ایجاد بدون احتیاج به ثبت، دارای شخصیت حقوقی می‌باشند. در واقع می‌توان نتیجه گرفت کلیه اشخاصی که به موجب قانون تشکیل و یا در اداره ثبت شرکت‌ها و مالکیت صنعتی به ثبت رسیده‌اند دارای شخصیت حقوقی هستند. (ذکوری، ۱۳۸۷).
    تصویر درباره بازار سهام (بورس اوراق بهادار)
    مبنای مالیاتی که از اشخاص حقوقی اخذ می­گردد، درآمد مشمول مالیات این اشخاص است که بر حسب آن و به طرق مختلف که در ادامه ذکر می­گردد مالیات قابل دریافت شناسایی می­ شود.

     

    درآمد مشمول مالیات اشخاص حقوقی

    درآمد مشمول مالیات درآمدی است که با اعمال نرخ مالیاتی در آن مبلغ، مالیات پرداختی توسط مؤدیان تعیین و مشخص می‌شود. در ماده ۹۴ قانون مالیات‌های مستقیم درآمد مشمول مالیات کلیه مؤدیان عبارت است از کل فروش کالا و خدمات به اضافه سایر درآمدهای آنان که مشمول مالیات فصول دیگر شناخته نشده پس از کسر هزینه‌ها و استهلاکات مربوط طبق مقررات فصل هزینه‌های قابل‌قبول و استهلاکات (ماده ۱۴۷ و ۱۴۸ ق.م.م)؛ و در ماده ۱۰۵ قانون مالیات‌های مستقیم نیز در خصوص مالیات بر درآمد اشخاص حقوقی این گونه بیان گردیده است که: جمع درآمد شرکت‌ها و درآمد ناشی از فعالیت‌های انتفاعی سایر اشخاص حقوقی که از منابع مختلف در ایران یا خارج از ایران تحصیل می‌شود پس از وضع زیان‌های حاصل از منابع غیر معاف و کسر معافیت‌های مقرر به استثنای مواردی که طبق مقررات دارای نرخ جداگانه‌ای است مشمول مالیات به نرخ بیست و پنج درصد خواهند بود (دوانی، ۱۳۹۰).
    در جدول ۲-۹ تغییرات عمده و اساسی اصلاحیه قانون مالیات‌های مستقیم مورخ ۲۷/۱۱/۱۳۸۰ نسبت به اصلاحیه بهمن­ماه ۱۳۷۸ در خصوص مالیات بر اشخاص حقوقی نشان داده‌شده است.
    جدول ۲-۹- تغییرات عمده و اساسی اصلاحیه قانون مالیات‌های مستقیم مورخ ۲۷/۱۱/۱۳۸۰ نسبت به اصلاحیه مورخ بهمن­ماه ۱۳۷۸ در خصوص مالیات بر درآمد شرکت‌ها

     

     

     

     

     

     

     

     

     

     

     

     

     

     

     

     

     

     

     

     

     

     

     

     

     

     

     

     

     

     

     

     

     

     

     

     

     

     

     

     

     

     

     

     

    مواد قانون مالیات تغییریافته اصلاحیه قانون مالیات‌های مستقیم مصوب سال ۱۳۷۸ اصلاحیه قانون مالیات‌های مستقیم مصوب سال ۱۳۸۰
    ماده ۱۰۵ نرخ مبنای محاسبات بر اساس نرخ تصاعدی ماده ۱۳۱ نرخ مبنای محاسبه مالیات بر اساس نرخ ثابت ۲۵%
    ماده ۱۰۸ اندوخته‌هایی که مالیات آن‌ ها پرداخت‌نشده، در صورت تقسیم یا انتقال آن به حساب سرمایه یا سود و زیان، به درآمد مشمول مالیات سال تقسیم یا انتقال اضافه می­ شود. اندوخته‌هایی که مالیات آن‌ ها پرداخت‌نشده، در صورت انتقال به حساب سرمایه مشمول مالیات نخواهد شد لیکن در صورت تقسیم یا انتقال به حساب سود و زیان یا کاهش سرمایه معادل اندوخته اضافه‌شده به حساب سرمایه، به در آمد مشمول مالیات سال تقسیم یا انتقال اضافه می­ شود. این حکم شامل اندوخته‌های سود ناشی از فعالیت‌های معاف موسسه در دوران معافیت و اندوخته موضوع ماده ۱۳۸ ق.م.م مصوب سال ۱۳۶۶ و اصلاحیه‌های بعدی آن تا تاریخ تصویب این اصلاحیه پس از احراز شرایط مربوط تا آن تاریخ نخواهد بود.
    ماده ۱۳۲ درآمد مشمول مالیات ابرازی ناشی از فعالیت‌های تولیدی و مصرفی از تاریخ استخراج و بهره ­برداری حسب اولویت­های ۱و ۲و۳ به ترتیب به مدت ۸ و ۶ و ۴ سال از معافیت مالیاتی برخوردار هستند. در مورد واحدهایی که در مناطق محروم مستقر می­شوند و یا مستقر می­شوند معادل ۵۰% مدت­های مذکور در فوق به مدت مقرر در این ماده اضافه می­ شود. درآمد مشمول مالیات ابرازی ناشی از فعالیت‌های تولیدی و مصرفی در واحدهای تولیدی یا مصرفی در بخش­های تعاونی و خصوصی از تاریخ شروع به بهره ­برداری یا استخراج به میزان ۸۰% و به مدت ۴ سال و در مناطق کمتر توسعه‌یافته به میزان ۱۰۰% به مدت ۱۰ سال از مالیات موضوع ماده ۱۰۵ معاف هستند.
    ماده ۱۳۸ آن قسمت از سود ابرازی حاصل از فعالیت‌های صنعتی و مصرفی که شرکت‌ها برای بازسازی و توسعه یا تکمیل واحدهای صنعتی و مصرفی موجود خود یا ایجاد واحدهای صنعتی و مصرفی جدید ذخیره نمایند از پرداخت مالیات معاف است. آن قسمت از سود ابرازی شرکت‌های تعاونی و خصوصی که برای بازسازی و توسعه یا تکمیل واحدهای صنعتی و مصرفی موجود خود و یا ایجاد واحدهای صنعتی و مصرفی جدید در آن سال مصرف گردد، از ۵۰% مالیات ماده ۱۰۵ این قانون معاف است مشروط بر اینکه قبلاً اجازه توسعه، تکمیل یا ایجاد واحد صنعتی و یا معدنی جدید در قالب طرح سرمایه‌گذاری معین از وزارتخانه ذی‌ربط تحصیل شده باشد. در صورتی که هزینه اجرای طرح یا طرح­های یادشده در هر سال مازاد بر سود ابرازی همان سال باشد و یا از طرح سرمایه‌گذاری کمتر باشد شرکت می ­تواند از معافیت مذکور در محاسبه مالیات سود ابرازی سال‌های بعد حداکثر به مدت ۳ سال و به میزان مازاد مذکور و یا باقی‌مانده هزینه اجرای کامل طرح بهره­مند گردد.
    ماده ۱۴۳ شرکت­هایی که سهام آن‌ ها طبق قانون مربوط از طرف هیئت پذیرش برای معامله در بورس قبول می­ شود، از سال پذیرش تا سالی که از فهرست نرخ­ها در بورس حذف نشده در صورتی که کلیه نقل و انتقال سهام از طریق کارگزاران بورس انجام و در دفاتر مربوط ثبت گردد، از پرداخت ۱۰% مالیات شرکت موضوع بند «د» ماده ۱۰۵ این قانون معاف است. شرکت­هایی که سهام آن‌ ها طبق قانون مربوط از طرف هیئت پذیرش برای معامله در بورس قبول می­ شود، از سال پذیرش تا سالی که از فهرست نرخ­ها در بورس حذف نشده در صورتی که کلیه نقل و انتقال سهام از طریق کارگزاران بورس انجام و در دفاتر مربوط ثبت گردد، معادل ۱۰% مالیات آن‌ ها بخشوده می­ شود.

    درآمد مشمول مالیات اشخاص حقوقی، بر مبنای اظهارنامه مالیاتی تکمیل‌شده توسط مؤدی و بررسی دفاتر و مدارک مؤدی یا ضرایب علی­الرأس و یا با توجه به گزارش حسابرسی مالیاتی موضوع ماده ۲۷۲ ق.م.م محاسبه و برآورد می­گردد.

     

    اظهارنامه مالیاتی

    می‌توان گفت اظهارنامه مالیاتی نوعی گزارشگری مالی برای مقاصد خاص است. چون محصول نهایی فرایند حسابداری مالی ارائه اطلاعات مالی به استفاده‌ کنندگان مختلف اعم از استفاده‌ کنندگان داخلی و استفاده‌ کنندگان خارج از واحد تجاری در قالب گزارش‌های حسابداری است و گزارش‌های حسابداری که باهدف تأمین نیازهای اطلاعاتی استفاده‌ کنندگان خارج از واحد تجاری تهیه و ارائه می‌شود، در حیطه عمل گزارشگری مالی قرار می‌گیرد (استانداردهای حسابداری ،۱۳۸۵، ص ۶۲۲). بنابراین اظهارنامه مالیاتی نوعی گزارشگری مالی برای مقاصد خاص مالیاتی است.
    حسابداری
    دریافت اظهارنامه مالیاتی از مؤدیان مالیاتی، نقطه شروع تعیین درآمد مشمول مالیات اشخاص حقیقی و حقوقی است و پس از آن پروسه نسبتاً طولانی­ای برای قطعیت مالیات قابل دریافت طی می­گردد که بعضاً این فرایند چندین سال به طول می­انجامد.

     

    سرعت وصول مالیات

    فاصله بین ابلاغ برگ تشخیص مالیات و وصول مالیات را سرعت وصول مالیات گویند و فاصله فوق تابع تشریفات قانونی که فرایند وصول مالیات نامیده می‌شود است (عنایتی، ۱۳۹۰). در قوانین مالیاتی یک فاصله زمانی از پایان دوره تشخیص تا زمانی که مالیات باید وصول شود مقرر می‌گردد تا بدین ترتیب مؤدیان فرصت محاسبه صحیح بدهی خود را داشته باشند همچنین طبق قانون مالیاتی حتی مؤدیان می‌توانند درخواست تعویق در پرداخت مالیات خود را بنمایند. در نمودار ۲-۱۰ می‌توانیم پروسه قطعی شدن مالیات تشخیصی مؤدیان قابل مشاهده است. همان طور که از در نمودار مشخص است ممکن است زمان طولانی صرف قطعی شدن مالیات گردد. تورم توأم با این فاصله زمانی وصول، قدرت درآمدزایی سیستم مالیاتی را تضعیف می‌کند هرچه تورم کمتر باشد پرداخت علی­الحساب بیشتر بوده و هرچه دوره‌های تشخیص کوتاه‌تر باشد زیان درآمد ناشی از فواصل زمانی وصول کمتر خواهد بود همچنین هر قدر فاصله بین تشخیص درآمد و پرداخت مالیات زیادتر شود رغبت پرداخت در مؤدی کاهش‌یافته و میل به فرار مالیاتی در او تقویت می‌شود. ممکن است مراحل قطعیت یک پرونده مالیاتی، به بیش از چند سال طول بکشد و حتی در بعضی از مراحل رسیدگی مانند رسیدگی هیئت حل اختلاف مالیاتی مهلتی مقرر نشده است. (حاجی اسماعیلی، ۱۳۸۲).
    با توجه به مواد قانونی نیز می‌توان به وقفه‌های وصول مالیات پی برد، مثلاً شرکت‌هایی که نسبت به تسلیم اظهارنامه مالیاتی در مهلت مقرر اقدام نمی­نمایند طول مدت رسیدگی و تشخیص مالیات ۵ سال پیش‌بینی شده است؛ بنابراین، با احتساب مدت فوق، طول تشریفات تشخیص و وصول مالیات از شرکت‌هایی که به موقع از تسلیم اظهارنامه مالیاتی، خودداری کرده ­اند، زمانی حدود ۷ سال لازم دارد و این جای تعجب است، زیرا قانون به جای شدت عمل در مورد شرکت‌هایی که به وظایف خود عمل نکرده تسریع در تشخیص و وصول مالیات از این گونه شرکت‌ها و فرصت بیشتری را برای فرار از پرداخت مالیات در اختیار آن‌ ها قرارداده است. فلذا، صدور سریع برگ تشخیص و فرایند قطعیت سریع پرونده‌های مالیاتی باعث افزایش درآمدزایی سیستم مالیاتی و کاهش فرار مالیاتی خواهد شد.
    همان‌گونه که در مقدمه ذکر شد، یکی از تمهیدات وزارت امور اقتصاد و دارایی برای وصول سریع‌تر مالیات اشخاص حقوقی، تصویب ماده ۲۷۲ ق.م.م است که به موجب این ماده قانونی، امکان استفاده از ظرفیت‌های تخصصی و حرفه‌ای در امور مالیاتی فراهم شده است.
    عکس مرتبط با اقتصاد

    بر اساس این قانون (ماده ۲۷۲ ق.م.م)، سازمان حسابرسی، حسابداران رسمی و مؤسسات حسابرسی عضو جامعه حسابداران رسمی که عهده‌دار وظایف حسابرسی و بازرسی قانونی یا حسابرسی اشخاص هستند در صورت در خواست اشخاص مکلف‌اند گزارش حسابرسی مالیاتی را طبق نمونه‌ای که از طرف سازمان امور مالیاتی تهیه می‌شود، تنظیم کنند و جهت تسلیم به اداره امور مالیاتی مربوط، در اختیار مؤدی قرار دهند (یک نسخه از گزارش حسابرسی مالیاتی در پیوست ۱ پایان‌نامه ارائه‌شده است). جهت آشنایی با ماده ۲۷۲ ق.م.م لازم است در ابتدا تاریخچه حسابرسی مالیاتی در ایران مورد بررسی قرار گیرد.

     

    تاریخچه حسابرسی مالیاتی در ایران

    در حال حاضر یکی از ابزارهای مؤثر در امر تعیین درآمد مشمول مالیات، استفاده از خدمات حسابداران رسمی عضو جامعه حسابداران رسمی ایران است که در اجرای ماده ۲۷۲ ق.م.م بکار گرفته می­ شود. یکی از مهم‌ترین و اصلی‌ترین مراحل فرایند وصول مالیات، مرحله تعیین درآمد مشمول مالیات است که بر اساس مفاد قانون مالیات‌های مستقیم و آیین‌نامه‌های اجرایی آن از طریق دو گروه زیر صورت می­گیرد:
    الف-مأموران سازمان امور مالیاتی کشور
    ب – حسابداران رسمی و مؤسسات عضو جامعه حسابداران رسمی ایران و سازمان حسابرسی (باباجانی و مرادمند، ۱۳۸۷).
    استفاده از خدمات حسابداران رسمی مسبوق به سابق بوده و در قانون مالیات‌های مستقیم مصوب سال ۱۳۴۵ نیز پیش‌بینی شده بود. لکن تفاوت عمده ماده ۲۷۹ قانون مصوب سال ۱۳۴۵ و ۲۷۲ قانون مصوب سال ۱۳۸۰ الزام قانونی در حسابرسی مالی با رعایت استانداردهای حسابداری و قانون مالیات‌ها در حسابرسی مالیاتی است. درحالی‌که در قانون سال ۱۳۴۵ تشخیص مالیات صرفاً با بررسی هزینه‌های غیرقابل‌قبول، هزینه‌های مازاد بر نصاب و تعیین پرداخت‌های مشمول مالیات‌های تکلیفی انجام شد.
    ماده ۲۷۲ ق.م.م از ابتدا با برداشت­های متفاوت در اجرا مواجه گردید. این ماده که در کمیسیون­های مربوط در مجلس شورای اسلامی از متن قانون حذف شده بود، در جلسه علنی مورخ ۲۰/۱۱/۱۳۸۰ مطرح و با تغییراتی عمده نسبت به لایحه قدیمی، احیا و به تصویب رسید. در همان زمان همکارانی که تا سال ۱۳۵۹ وظایف حسابدار رسمی را به عهده داشتند بر این عقیده بودند که این بار حسابداران رسمی با اختیاراتی ظاهراً نامحدود در قانون مالیات‌ها، از سوی دیگر بام سقوط کرده ­اند (کشانی، ۱۳۹۰). در ماده ۲۷۲ ق.م.م آمده است «…اداره امور مالیاتی گزارش حسابرسی مالیاتی را بدون رسیدگی قبول و مطابق مقررات برگ تشخیص مالیات صادر می کند….» اما در آیین‌نامه اجرایی تبصره ۴ قانون استفاده از خدمات حسابداران رسمی مصوب مورخ ۱۳/۶/۱۳۷۹ به صورت «…حسابدار رسمی یا مؤسسه حسابرسی مکلف است حداکثر ظرف یک ماه از تاریخ ابلاغ، دفاتر موضوع تبصره ۱ و توضیحات و اطلاعات تکمیلی و مدارک موضوع این تبصره را حسب مورد به اداره امور مالیاتی مربوط ارائه نماید…» اصلاح شد. به همین دلیل، کادر امور مالیاتی (البته نه کامل) با اعلام این موضوع که مسؤولیت صدور برگ تشخیص مالیاتی با کادر مالیاتی (ممیز) است، به خود اجازه دادند با بررسی اضافی، مالیاتی متفاوت از مالیات مندرج در گزارش حسابرسی را مطالبه کنند.
    در مهر ۱۳۸۴ سازمان امور مالیاتی در بخشنامه جدیدی هیئت هماهنگی (متشکل از یک عضو از طرف سازمان امور مالیاتی، یک عضو از طرف جامعه حسابداران رسمی و یک نماینده از سازمان حسابرسی که هر ۳ نفر حسابدار رسمی هستند) را پیش‌بینی کرد تا وضعیتی را به وجود آورد که کادر مالیاتی ابتدا قبل از صدور برگ تشخیص، موارد ابهام را از حسابرس مالیاتی سؤال کرده سپس حسابرس مالیاتی سؤال را پاسخ دهد. اگر برای کادر مالیاتی پاسخ قانع‌کننده نبود این موارد اختلاف به هیئت هماهنگی ارجاع شود تا با نظر و رای هیئت مزبور، کادر مالیاتی اقدام کنند (آن هم در مواردی که پاسخ حسابدار رسمی به سؤال مطروحه را در چارچوب قوانین و مقررات قانع‌کننده تشخیص ندهد) (هشی، ۱۳۸۸).
    در اصلاح مورخ ۱۰/۱/۱۳۸۷ بند الف ماده ۶ تبصره ۴ آیین‌نامه به صورت زیر تغییر کرد:

     

    موضوعات: بدون موضوع
    [چهارشنبه 1400-01-25] [ 04:03:00 ق.ظ ]



     لینک ثابت

      بررسی رابطه بین نگرش مذهبی با سلامت روانی دانش ‫آموزان دبیرستان ‫های دخترانه‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬- قسمت ۶ ...

    مدل اجتماعی:
    تصویر درباره جامعه شناسی و علوم اجتماعی

     

    بسیاری از مردم بحث می کنند که مدل اجتماعی بر خلاف مدل پزشکی سنتی است. در حالی که مدل پزشکی عامل مشکلات را در فرد دچار مشکل جستجو می کند، امّا مدل اجتماعی علاقمند به شیوه است که جامعه در مقیاس وسیع نسبت به افراد واکنش نشان می دهد البته این بدان معنا نیست که دیدگاه های اجتماعی اثرات فرایندهای فیزیکی یا شیمیایی مثل داروها یا ناتوانی و معلولیت را رد می کنند، بلکه این مدل بیان می کند که بسیار مشکلات پیش روی افراد ناشی از فشارهای اجتماعی می باشد(سورنسون، ۲۰۱۲).

     

     

    مدل تلفیقی:

    هر دو مدل زیستی و اجتماعی دارای مزایایی هستند امّا هیچ یک به خودی خود کافی نمی باشند. در نتیجه مدل استرس و آسیب پذیری ارائه گردیده که در برگیرنده هر دو مدل قبلی می باشد (سورنسون، ۲۰۱۲).

     

    الگوی سلامت روانی کامل
    نتیجه تصویری درباره سلامت روانی

    کوری کیس الگوی سلامت روانی کامل را اینگونه توصیف کرده است ، در این الگو سلامت روانی دو معیار اصلی دارد، الف)شادی و نشاط ب)وجود کارکردهای مثبت.
    الف )شادی و نشاط: سطح بالای حداقل یکی از دو علائم زیر می باشد:

     

     

    عاطفه مثبت در طی ۳۰ روز گذشته (روحیه خوب، بشاش بودن، آرامش و خونسردی)

    احساس کلی رضایت از زندگی یا شادی کلی شامل احساس شادی کلی داشتن یا رضایت از زندگی در حیطه های مختلف زندگی.

    ب) کارکردهای مثبت : این کارکردها شامل دو مفهوم عمده به باشی روانشناختی و به باشی اجتماعی هستند.
    ۱- خودپذیری ( داشتن نگرشهای مثبت نسبت به خود و درباره خود)
    ۲- پذیرش اجتماعی (داشتن نگرشهای مثبت نسبت به دیگران در عین حالی که به تفاوت ها و پیچیدگیهای دیگران اعتراف دارد و آنها را هم می پذیرد).
    ۳- رشد شخصی : ( نشان دادن بینش و بصیرت در مورد پتانسیلهای شخصی و بازبودن نسبت به تجربه های نو و چالش برانگیز).
    ۴- خودشکوفایی اجتماعی: ( باور به اینکه دیگران، گروه های اجتماعی و جامعه پتانسیلهایی دارند و می توانند به شکلی مثبت رشد کرده و ارتقاء یابند).
    ۵- داشتن قصد و معنی در زندگی: (داشتن هدف یا اهدافی در زندگی و باور به اینکه نوعی حس حرکت در مسیری مشخص و مورد تایید در زندگی فرد وجود دارد و اینکه زندگی هدفمند و با قصد و معنا است)
    ۶- مشارکت اجتماعی (احساس اینکه زندگی فرد برای جامعه موثر است و بازده یا محصول فعالیتهای او ارزشمندند و دیگران برای آنها ارزش قایل اند).
    ۷- تسلط بر محیط (داشتن و نشان دادن توانایی مدیریت و کنترل محیط پیچیده و توانایی انتخاب یا مدیریت و ساخت دهی به محیط به منظور متناسب شدن با نیازها)(کییس،۲۰۰۷)
    الگوهای غیرنرمال سلامت روان
    شکل۲-۲ : الگوهای غیرنرمال سلامت روان

     

    برای دانلود متن کامل پایان نامه به سایت 40y.ir مراجعه نمایید.

     

    اختلالات نگرانی[۶۰]: رایج ترین گروه مشکلات روانی اختلالات نگرانی می باشد. فرد بیمار ترس و اضطراب شدیدی دارد که در ارتباط با موضوعات یا موقعیت های معینی می باشد. بیشتر مردم با یک اختلال نگرانی تلاش خواهند کرد تا از قرارگیری در معرض هرچیزی که نگرانی آنها را به راه بیاندازد ممانعت کنند. مثال های مربوط به اختلالات نگرانی شامل موارد زیر می باشد:

    اختلال هراس[۶۱]: که در آن، فرد یک ترور فلج کننده ناگهانی یا فاجعه محیط اطراف را تجربه می کند. افراد مبتلا به این اختلال دچار حملات اضطرابی پیش‌بینی نشده‌ای می‌شوند که ممکن است ظرف چند ثانیه تا چند ساعت ، حتی چند روز نوسان کند. مبتلایان به این اختلال می‌ترسند مبادا بمیرند، دیوانه شوند یا بی‌اختیار دست به کارهایی بزنند یا علائم روانی ـ حسی غیرمعمول نشان دهند. دیگر علائم اختلال اضطراب فراگیر نیز در این اختلال مشاهده می‌گردد(مالتز[۶۲]،۲۰۱۲).

    ترس[۶۳]: ترس شامل مواردی از جمله ترس نامتناسب از مسائل، هراس های اجتماعی مثل ترس از قرارگرفتن در معرض قضاوت دیگران و هراس از مکان های باز می باشد. مشخص نیست که افراد چه تعداد هراس را ممکن است تجربه کنند. در واقع ممکن است صدها و صدها نوع مختلف هراس وجود داشته باشد. هراس در خانم ها بیشتر وجود دارد. یک نوع ترس غیرمنطقی است که طی آن فرد از مواجهه با اشیاء، فعالیت ها و موقعیت های خاص همچون ترس از حیوانات، طوفان، بلندی، جراحت، خون و مرگ ، اجتناب می‌کند. در این موارد خود فرد متوجه افراطی و غیرمنطقی بودن ترس خویش است(مالتز،۲۰۱۲).

    روان رنجوری وسواسی فکری-عملی (OCD)[64]: در این نوع اختلال، فرد با وسواس فکری و عملی مواجه است. به عبارت دیگر، تفکرات پراضطراب مداوم (وسواس فکری) و یک اضطرار قدرتمند برای انجام عمل های تکراری مثل شستن دست (وسواس عملی) در این نوع اختلال قرار دارند. به عبارت دیگر، عبارت است از افکار یا اعمال غیر ارادی، تکراری و غیرمنطقی که فرد برخلاف میل خود آن را تکرار می‌کند. این اختلال می‌تواند به‌صورت وسواس فکری، وسواس عملی یا وسواس فکری و عملی توام باشد. در وسواس فکری، فرد نمی‌تواند فکری را از ذهنش خارج کند (مثل افکار پرخاشگری یا جنسی)، یعنی یک فکر، عقیده، احساس مزاحم و تکرار شونده وجود دارد. در وسواس عملی فرد برای اجرای تکراری عملی خاص یا سلسله اعمالی خاص احساس اجبار می‌کند مثل شستن مکرر دست ها. فکر وسواسی موجب افزایش اضطراب شخص می شود درحالی‌که عمل وسواسی اضطراب شخص را کاهش می‌دهد(مالتز،۲۰۱۲).

    اختلال فشار روانی پس آسیبی (PTSD)[65]: این اختلال ممکن است پس از یک واقعه حادثه وحشتناکی که فرد آن را می بیند یا تجربه می کند رخ می دهد. در طی این اختلال فرد فکر می کند که زندگی خود یا افراد دیگر در خطر است. فرد بیمار ممکن است احساس ترس داشته باشد یا حس کند که هیچ کنترلی بر روی چیزی که در حال اتفاق افتادن است ندارد. ین اختلال قبلاً سندرم موج انفجار نامیده می‌شد. معمولاً با یک استرس شدید هیجانی که شدت آن می‌تواند برای هرکس آسیب‌رسان باشد همراه است از قبیل جنگ، بلا یا سوانح طبیعی مثل زلزله، مورد حمله یا تجاوز به عنف واقع شدن و تصادفات شدید(مالتز،۲۰۱۲).

    اختلالات وضعیت روانی[۶۶]: این اختلالات تحت عنوان اختلالات انفعالی و اختلالات افسرده ساز نیز شناخته می شوند. بیماران با این اختلالات تغییرات رفتاری و وضعیت روانی را تجربه می کنند که عموما شامل دیوانگی یا افسردگی می باشد. متخصصین عنوان می کنند که تقریبا ۸۰ درصد بیماران مبتلا به اختلال افسرده ساز به میزان زیادی پس از درمان بهبود پیدا می کنند. در ادامه مثال هایی از اختلالات وضعیت روانی دیده می شود:
    نتیجه تصویری برای موضوع افسردگی

     

    افسردگی عمده[۶۷]: فرد بیمار دیگر علاقه ای به فعالیت هایی که قبلا از آنها لذت می برده ندارد و آنها را انجام نمی دهد و با دوره های طولانی ناراحتی های شدید مواجه می شود.

    اختلال دوقطبی[۶۸]: که تحت عنوان بیماری دیوانه ساز-افسرده ساز یا افسردگی دیوانه ساز نیز شناخته می شود. فرد بیمار در حالت های دیوانگی و افسردگی نوسان می کند. اختلال دوقطبی[۶۹] (یا شیدایی – افسردگی‌) نوعی اختلال خلقی و یک بیماری روانی است. افراد مبتلا به این بیماری دچار تغییرات شدید خلق می‌شوند. اختلال دو قطبی به صورت معمول در آخر دوره نوجوانی یا اوائل دوره بزرگسالی تظاهر پیدا می‌کند. این بیماری انواع مختلفی دارد که مهمترین انواع آن اختلال دوقطبی نوع یک و اختلال دو قطبی نوع دو است. تفاوت این دو اختلال در وجود دوره شیدایی است؛ در نوع یک این حالت اتفاق می‌افتد ولی در نوع دو فرم خفیف‌تری از آن که هیپومانیا یا نیمه-شیدایی است، بروز می‌کند. شروع بیماری معمولاً با دوره‌ای از افسردگی می‌باشد و پس از یک یا چند دوره از افسردگی، دوره شیدایی بارز می‌شود. در تعداد کمتری از بیماران شروع بیماری با دوره شیدایی یا نیمه-شیدایی است(مالتز،۲۰۱۲).

    دوره‌های شیدایی از چند روز تا چند ماه به طول می‌انجامند و معمولاً شدت آنها باعث می‌شود که بیمار نیازمند درمان جدی به صورت بستری یا همراه با مراقبت زیاد باشد. با فروکش کردن علایم، به خصوص در اوایل سیر بیماری، معمولاً فرد به وضعیت قبل از بیماری خود برمی‌گردد و به همین دلیل بسیاری از بیماران یا خانواده‌های آنان تصور می‌کنند بیماری کاملا ریشه کن شده و دیگر نیازی به ادامه درمان وجود ندارد. بنابراین درمان خود را قطع می‌کنند. اما قطع زودهنگام درمان خطر برگشت بیماری را بسیار افزایش می‌دهد و باعث می‌شود که بیماری در فاصله چند ماه عود کند(مالتز،۲۰۱۲).
    نشانه‌ها:
    دوره شیدایی: دوره شیدایی[۷۰] مشخصه تشخیص اختلال دوقطبی است. این بیماری با توجه به شدت این دوره طبقه‌بندی می‌شود. بیماران مبتلا ممکن است ناگهان از اوج شادی و خوشحالی به اوج غم و اندوه فرو روند و ارتباطی بین خُلق بیمار و آنچه که واقعاً در زندگی بیمار رخ می‌دهد وجود ندارد. دوره شیدایی می‌تواند شدت مختلفی از شیدایی خفیف (نیمه-شیدایی) تا شیدایی کامل با علائم جنون‌آمیز نظیر توهم یا کاتاتونیا، داشته باشد. در این دوره تمرکز کاهش پیدا می‌کند، نیاز به خواب کم می‌شود و بیمار توهم خودبزرگ‌بینی پیدا می‌کند. قضاوت بیمار ممکن است مختل شود و دست به ولخرجی‌های غیرمعمول یا رفتارهای غیرطبیعی بزند(مالتز،۲۰۱۲).
    برخی از علایم ونشانه‌های این بیماری شامل موارد زیر می‌شود

     

     

    بی‌قراری، افزایش انرﮊی و میزان فعالیت

    خلق خیلی بالا واحساس نشاط شدید همراه با احساس خودبزرگ‌بینی

    تحریک پذیری مفرط

    صحبت کردن بی‌وقفه، مسابقه افکار، پریدن از موضوعی به موضوع دیگر با سرعت خیلی زیاد

    عدم توانائی برای تمرکز، حواس‌پرتی

    کاهش نیاز به خواب

    اعتقادات غیر واقعی در مورد توانمندی‌ها و قدرت فرد

    قضاوت ضعیف

    ولخرجی

    رفتار متفاوت از حالت معمول که مدتی طولانی ادامه داشته‌است

    افزایش تمایلات جنسی

    نشان دادن حرکات و تصمیم های ضد و نقیض از خود

    سوء مصرف داروها و مواد مخدر، الکل و داروهای محرک

    رفتارهای اغواگرانه، مداخله جویانه، و پرخاشگرانه

    افسردگی می‌تواند قبل یا بعد از دوره شیدایی در این بیماران ایجاد شود. درصد کمی از بیماران ممکن است در طول بیماری خود اصلا افسردگی را تجربه نکنند(مالتز،۲۰۱۲).
    دوره نیمه-شیدایی: دوره نیمه-شیدایی همان دوره شیدایی با شدت کمتر است که در آن علائم جنون و خودبزرگ‌بینی وجود ندارد. بسیاری از بیماران در دوره نیمه-شیدایی فعال‌تر از حالت عادی هستند، در حالی که بیماران در دوره شیدایی به دلیل کاهش تمرکز در فعالیت‌های خود دچار مشکل می‌شوند. خلاقیت در بعضی بیماران نیمه-شیدا افزایش پیدا می‌کند. دوره نیمه-شیدایی ویژگی اختلال دوقطبی نوع دوم و اختلال خلق ادواری است اما می‌تواند در اختلال اسکیزوفرنیک ساز[۷۱] نیز ظاهر شود. نیمه-شیدایی ویژگی اختلال دوقطبی نوع اول نیز هست و زمانی رخ می‌دهد که خلق بیمار بین وضعیت‌های عادی و شیدایی نوسان می‌کند(مالتز،۲۰۱۲).
    خلق ترکیبی [۷۲]وضعیتی است که در آن هر دو علائم شیدایی و افسردگی به طور همزمان بروز می‌کنند (مثلا تحریک‌پذیری، اضطراب، خستگی، احساس گناه، پرخاشگری، تحریک‌پذیری، تفکرات خودکشی، ترس، شک یا پارانویا، صحبت بی‌وقفه و خشم). به عنوان نمونه، حالت گریه در وضعیت شیدایی یا تفکرات سریع در وضعیت افسردگی است. حالت‌های ترکیبی معمولاً خطرناک‌ترین دوره در بیماری‌های خلقی هستند زیرا رفتارهایی مانند سوء مصرف مواد، بیماری پانیک و اقدام به خودکشی تا حد زیادی افزایش پیدا می‌کنند(مالتز،۲۰۱۲).
    معمولا اختلال دوقطبی به زیردسته‌ های زیر طبقه‌بندی می‌شود:
    اختلال دوقطبی نوع اول: وجود یک یا چند دوره شیدایی. وجود دوره افسردگی یا نیم-شیدایی برای تشخیص الزامی نیست اما گاهی اوقات اتفاق می‌افتد.اختلال دوقطبی نوع دوم: عدم وجود دوره شیدایی، وجود یک یا چند دوره نیمه-شیداییو یک یا چند دوره افسردگی اساسی(مالتز،۲۰۱۲).
    اختلال خلق ادواری: دوره‌های نیمه-شیدایی همراه با دوره‌هایی از افسردگی که به اندازه افسردگی اساسی نباشند. بیشتر افرادی که دارای اختلال دوقطبی تشخیص داده می‌شوند، دارای تعداد دوره، به متوسط ۰٫۴ تا ۰٫۷ در سال، با طول سه تا شش ماه هستند. تناوب سریع به افرادی اطلاق می‌شود که بیشتر از سه دوره در سال را تجربه می‌کنند. بخش قابل توجهی از بیماران دوقطبی شامل این عنوان می‌شوند. در برخی منابع عناوین تناوب بسیار سریع و تناوب به شدت سریع یا تناوب بسیار بسیار سریع تعریف شده‌اند. یک تعریف از تناوب بسیار بسیار سریع، تغییر خلق در طول بازه ۲۴ تا ۴۸ ساعت است اگرچه دلیل قطعی برای این اختلالات هنوز شناخته نشده‌است، اما محققان بر این باورند که اختلالات دوقطبی منشا ارثی دارد وترکیب ژنتیکی افراد بیشتر از تربیت آنها در این اختلالات موثر است. ممکن است مشکل فیزیکی در قسمتی از مغز که کنترل حالات روحی را به عهده دارد عامل این اختلالات باشد. به این دلیل است که این اختلالات با دارو قابل درمان هستند. همچنین نوسانات خلقی ممکن است گاهی توسط استرس و یا بیماری بوجود بیایند(مالتز،۲۰۱۲).

     

     

    افسرده خویی[۷۳]: که یک افسردگی مزمن و خفیف می باشد. مزمن در پزشکی به معنای مستمر و طولانی مدّت می باشد. بیمار یک احساس مزمن بیماری و فقدان علاقه به فعالیت هایی که قبلا از آنها لذّت می برده دارد امّا شدّت این مورد کمتر از افسردگی عمده می باشد(مالتز،۲۰۱۲).

    اختلال عاطفی فصلی (SAD): یک نوعی از افسردگی عمده می باشد. اما این نوع اختلال با تمام شدن روز آغاز می شود. افراد این نوع اختلال را در کشورهای دور از خط استوا در اواخر پاییز، زمستان و اوایل بهار می گیرند(مالتز،۲۰۱۲).

    دلایل مشکلات مربوط به سلامت روان
    اگرچه عامل دقیق مشکلات سلامت روان مشخص نمی باشد، امّا تحقیقات نشان می دهند که این شرایط ها بواسطه ترکیبی از فاکتورهای زیستی، روانشناختی و محیطی ناشی می شوند.

     

     

    فاکتورهای زیستی

    برخی از بیماری های روانی به دلیل توازن غیرنرمال مواد شیمیایی خاصی در مغز به نام انتقال دهنده های عصبی بوده اند. انتقال دهنده های عصبی به سلول های عصبی در مغز کمک می کنند که با یکدیگر ارتباط برقرار کنند. اگر این مواد شیمیایی در موازنه نباشند و یا عملکرد درستی نداشته باشند، پیام ها ممکن است به درستی در مغز جابجا نشوند و در نتیجه، علائم بیماری های عصبی ظاهر شود. علاوه بر این، نقصان ها یا صدمات در نواحی معینی از مغز به دلیل برخی از شرایط های روانی دانسته شده اند (اورسا، ۲۰۱۲).
    در ادامه برخی دیگر از فاکتورهای زیستی که ممکن است باعث توسعه بیماری های روانی شوند آورده شده است:ژنتیک (وراثت): بسیاری از بیماری های روانی در خانواده ها بروز می کنند که دلالت بر این موضوع دارد که افرادی که یکی از اعضای خانواده آنها مبتلا به بیماری روانی است در معرض احتمال بالاتری برای ابتلا به بیماری های روانی هستند. حساسیت در خانواده ها ز طریق ژن ها انتقال پیدا می کند. متخصصین بر این باورند که بسیاری از بیماری های روانی در ارتباط با حالت های غیرطبیعی در تعداد زیادی از ژن ها هستند، نه فقط در یک ژن. به همین دلیل است که یک فرد حساسیت به یک بیماری روانی را به ارث می برد و ضرورتا به آن بیماری مبتلا نمی شود. خود بیماری روانی از تقابل چندین ژن و فاکتورهای دیگری مثل استرس، سوء مصرف و یا یک حادثه رخ می دهد که می تواند بر روی یک بیماری در فردی که یک حساسیت وراثتی به آن بیماری دارد تأثیر گذاشته و یا آن بیماری را به راه بیاندازد(اورسا، ۲۰۱۲).

     

     

    عفونت ها: عفونت های خاصی در ارتباط با آسیب مغزی و توسعه بیماری روانی یا بدتر شدن علائم بیماری در نظر گرفته شده اند. مثلا، یک وضعیتی تحت عنوان اختلال عصبی روانی سیستم ایمنی خودکار اطفال (PANDA)[74] که در ارتباط با باکتری های استرپتوکوکوس می باشد به دلیل توسعه اختلال وسواس عملی-فکری و دیگر بیماری های روانی در کودکان می باشد.

    نقصان ها و صدمات مغزی: نقصان ها یا صدمات در نواحی مشخصی از مغز هم باعث بروز برخی از بیماری های روانی شده اند.

    آسیب های پیش از تولد: برخی از شواهد نشان می دهند که اختلال در نمو مغزی در مراحل اولیه جنینی که تحت عنوان آسیب یا تروما[۷۵] شناخته می شود و در زمان تولد رخ می دهد (مثل فقدان اکسیژن رسانی به مغز) می تواند به عنوان فاکتوری در توسعه برخی از اختلالات مثل درخودماندگی[۷۶] تلقی شود.

    سوء مصرف مواد: سوء مصرف طولانی مدّت مواد باعث بروز اختلالات زیادی مخصوصا نگرانی، افسردگی و پارانویا می شود.

    موضوعات: بدون موضوع
     [ 04:02:00 ق.ظ ]



     لینک ثابت

      عوامل اجتماعی موثر بر رضایت شغلی کارکنان موئسسات مطبوعاتی مطالعه موردی روزنامه همشهری- قسمت ۷ ...

    ۴-قضیه محرومیت واشباع:هر اندازه فرد در گذشته نزدیک نوع خاصی از پاداش را بیشتر دریافت کرده باشد.به همان اندازه واحدهای بعد آن پاداش به برای وی ارزش کمتری خواهد داشت.اگر کسی پاداش معینی را بارها دریافت کرده باشد. می گوییم در حال اشباع شدن از آن پاداش است.اگر کسی آموخته باسد که نوع خاصی از پاداش را ارزشمند بشمارد ولی در گذشته نزدیک به ندرت آن پاداش را دریافت کرده باشد، می گوییم وی از آن پاداش محروم مانده است.
    ۵-قضیه پرخاشگری (تجاوز)وتایید:هنگامی که رفتار فرد پاداش مورد انتظارش را دریافت نمی کند ویا به تغییری که انتظارش را نداشته باشد روبه رو می شود،عصبانی شده بیشتر به انجام دادن رفتار پرخاشگرانه متمایل می شود ونتایج چنان رفتاری برایش ارزشمندتر می گردد.
    پس از طرح قضایای بنیادی که بیشتر معطوف به روابط دونفره بود او متوجه گروه چندنفره شد.هومنز در اینجا از سطح خرد به سطح متوسط منتقل می شود.در نظر گرفتن گروه به عنوان یک نظام از نظریات او بود”( توسلی، پیشین:۴۱۲-۳۸۸).
    “نظریه مبادله احساس های باارزش بین افراد به عنوان مبنایی برای نظم اجتماعی توجه دارد. نظریه مبادله بر این فرض استوار است که افراد، آرزوها و هدف های شخصی روشنی برای خود دارند. هر کسی ممکن است به چیزهایی نیاز داشته باشد، اما این نیازها، هدف های مشترک نیستند. در اینجا فرض شده است که هدف ها و خواسته های شخصی و منحصر به فرد افراد، انگیزه های خود خواهانه ای به آنان می دهد. کـنش فرد در خلاء صورت نمی گیرد. هر کسی در ازای آنــچه می گیرد چیزی باید بدهد. اگر رضایت متقابل وجـود نداشته باشد، هیچ تعامل اجتماعی صورت نخواهد گرفت . نظریه پردازان مبادله معتقدند که در این مبادله همیشه دریافت پاداش متضمن هزینه است. هزینه معمولاً به عنوان کوششی تعریف می شود که صرف حصول رضایت و پاداش های بالقوه ای شده است که در نتیجه یک انتخاب معین و کنار گذاشتن انتخاب های دیگر از دست رفته است. سود ، تفاوت بین پاداش و هزینه است و زمانی بدست می آید که پاداش بیشتر از هزینه باشد”( اسکیدمور، ۱۳۷۵: ۷۹ ).
    تصویر درباره جامعه شناسی و علوم اجتماعی
    هومنز گزاره های کارکردگرایی را به سه دسته تقسیم میکند:
    ۱-گزاره های ساختی:که آزمون پذیرند اما باید توسط احکام دیگر توضیح داده شوند.
    ۲-گزاره های روانشناختی :که خود آزمون پذیرند اما به تبیین گزاره های طبقه اول می آیند.
    ۳-گزاره های کارکردی:که نه آزمون پذیرند ونه به کار تبیین می آیند.
    “او گزاره های جدید را گزاره های « پرخاشگری- تأیید» می نامد . از آنجا که نقطه محوری این دو گزاره « انتظار[۴۰] » می باشد ، ذکر آن ها را در قالب نظریه اختلاف ، لازم می دانیم .
    هومنز باور داشت زمانی که کنش شخص ، پاداشی را که انتظار دارد ، دریافت نکند ، یا کنش او منجر به تنبیهی غیر منتظره شود او عصبانی خواهد شد و احتمال بیشتری وجود دارد که رفتاری پرخاشگرانه از خود نشان دهد و نتیجه رفتاری برای او پرارزش تر نخواهد بود . این گزاره ، واژه نظری تازه ای را مطرح می سازد که آن همان انتظار است، و می گوید که انتظار پاداش یا باید ارضاء شود ، یا نارضایتی به دنبال خواهد داشت .
    وقتی کنش یک شخص ، پاداش مورد انتظار را دریافت دارد ، به ویژه اگر از حد مورد انتظارش بیشتر باشد ، یا به تنبیهی که انتظار می رفت ، منجر نشود ، خشنود خواهد شد ؛ و به احتمال بیشتر ، رفتار تأیید کننده ای از خود بروز خواهد داد ، و نتایج چنین رفتاری برای او پر ارزش تر خواهد بود”(توسلی ،پیشین :۴۱۲-۳۸۸).
    آنچه فرد در مجموعه ای از شرایط معین انتظار دریافت آن را به صورت پاداش یا مجازات دارد چیزی است که وی واقعاً در گذشته دریافت و یا مشاهده کرده است و یا به وی گفته شده که دیگران تحت شرایط مشابه درگذشته آن را دریافت کرده اند؛و هیچ کدام از این چیزها، وقایعی صرفاً شخصی که در اندیشه انتزاعی فرد وجود داشته باشد ، نیست . هومنز با تکیه براین تعاریف است که از رفتارگرایان افراطی فاصله می گیرد و مفهوم«انتظار» را تبیین می کند
    در اینجا لازم است که تفاوت وتباین آرزوها و آمال را با توقعات و انتظارات متذکر شویم . سطح آرزوها و آمال ، مفهومی نزدیک به جاه طلبی دارد و متمایز از توقعات و انتظارات است . در واقع ، انتظارات و توقعات جز شرایط پیشین ، برای ارزیابی پست کنونی است و آرزوها و آمال ، مجموعه طرح هایی است که به سمت پست آتی متوجه است . این مجموعه برداشت ها نشان می دهد که رضایت از پست کنونی ، با کاهش انتظارات حاکم بر این رضایت تغییر می کند.
    به نظر او وظیفه جامعه شناسان بررسی رفتار اجتماعی است که در آن، فعالیت دست کم یکی از دو تن، فعالیت طرف دیگر را تقویت یا تحذیر می کند و هر یک بر دیگری نفوذ متقابل
    می گذارند.

     

    برای دانلود متن کامل پایان نامه به سایت zusa.ir مراجعه نمایید.

     

    (۲-۴-۲-۳) قفس آهنین ماکس وبر[۴۱]

    ماکس وبر بیان می نماید دنیای مدرن با عقلانیت آن قابل تشخیص است و برای شناخت عقلانیت و مطالعه آن باید به محملهائی توجه کنیم که عقلانیت خود را در آنها متجلی می‏سازد. در این معنا سازمانها تجلی گاه عقلانیت مدرن هستند. وبر از بوروکراسی به عنوان قفس آهنینی یاد می‏کند که تا کسانی که در آن نظام کار می‏کنند را محبوس دارد. برای فهم این مطلب باید در معنا و مفهوم عقلانیت و مفهوم سازمان ها تامل بیشتری کینم.
    همان‏طور که بیان شد ، گسترش فرایند عقلانی شدن امور در جامعه مدرن را در گسترش سازمانها در جامعه مدرن و در جهان مثال زد. هنگامی که از عقلانی شدن سیستم بوروکراسی سخن می‏گوئیم منظور ما مورادی چون کارائی، دقت، ثبات، قابلیت اعتماد، سنجش پذیری و سودآوری است. در واقع عقلانی شدن، یعنی سازمان دادن زندگی به واسطه تقسیم و همسازی فعالیتهای گوناگون بر پایه شناخت دقیق مناسبات میان انسانها با ابزارها و محیطشان به منظور کسب کارائی و بازده بیشتر. عقلانی شدن از نظر وبر به این معناست که هیچ نیروی اسرار آمیز و غیرقابل پیش بینی وجود ندارد که در جریان زندگی مداخله کند و اینکه ما می‏توانیم هرچیزی را به واسطه پیش بینی مهار کنیم. باید بدانیم که عقلانی شدن ناظر به سازمان اجتماعی خارجی زندگی فرد است و نه زندگی خصوصی و عقل انسانی.این خصیصه‏هائی است که وبر آنها را می‏ستود اما در عین حال وبر منتقد چنین نظامی نیز بود. نظامی که در شکل قفس آهنین خود را بر تمامیت زندگی ادمیان مسلط کرده بود.بلی با پیشرفت علم و گسترش عقلانیت انسان اعتقاد خود را به نیروهای غیبی از دست داده است و دنیا از افسون تهی شده‏است.
    بارزترین مشخصه قفس آهنین همین بوروکراسی است. بوروکراسی نوعی از سلطه است که مشروعیتش از گردن نهادن به نظم حقوقی غیر شخصی ناشی می‏شود.(سلطه عقلانی و قانونی). جایگاه این سلطه البته در اداره است که در آنها مامورانی به کار مشغولند که بر اساس تخصص و دانش به کار برگزیده شده اند. منظور از عقلانیت صوری یا فرمال این است که ماموران تابع فرمان شخص رئیس نیستند بلکه در خدمت اداره و قواعد آن هستند. این قوعد مجرد و قدرتی که اداره بر انها اعمال می‏کند صوری و غیر شخصی است. در اینجا عقلانیت بنیادنی و ارزشی جائی ندارد. مامور اداری تجسم کامل عقلانیت صوری است چراکه فعالیتهاتش نه ناشی از فکر او بلکه تابع نظمی غیر شخصی است.
    وبر معتقد بود که بوروکراسی یا دیوانسالاری، ادمی را به چرخ دنده‏ای مبدل می‏کند که تنها نقطه تحولش تبدیل شدن به چرخ دنده‏ای بزرگتر است. در واقع منظور وبر از قفس آهنین میل شدید به سازمانی شدن امور و گسترش سازمانها در جامعه است.
    بزرگترین پیامد منفی عقلانی شدن جهان، قفس آهنینی بود که وبر با تلخی از آن یاد می‏کرد. البته چنین فرایندی را هم گریز ناپذیر می‏دانست. بلی آینده همان طور که وبر فکر می‏کرد به نظام دیوانسالاری و بورکراسی تعلق دارد و ادارات هرچه بیشتر قلمروهای جوامع را در می‏نوردند و تحت تصرف خود قرار می‏دهند.
    وقتی که از عقلانیت رسمی یا ابزاری سخن می‏گوئیم منظور عقلانیتی است که به حداکثر کارائی بدون توجه به ارزشهای انسانی می‏ّپردازد. هنگامی که می‏گوئیم سازمان در واقع ما از بهترین شکل عقلانیت یاد کردیم اشکال پلید این عقلانیت را منتقدان عقلانیت مدرن بارها به ماگوشزد کرده‏اند. اردوگاه مرگ نازیها(آشوتیس یا روسها گولاک) نظام بوروکراتیک بی رحمی است که انسانهای بسیاری را با کمک ابزراهای عقلانی مدرن از میان برده‏است. در عوض عقلانیت ذاتی و ارزشی عمل منطقی است که تابع ارزشهای انسانی است.
    برای فهم عقلانیت ابزاری بهتر این است که از سایر اشکال عقلانیتها نیز سخن بگوئیم. وبر چهار نوع عقلانیت را از هم تفکیک می‏کند. عقلانیت عملی ( در فعالیتهای روزمره) ، عقلانیت نظری ( در حوزه مفاهیم و نظریه) ، عقلانیت ذاتی و ارزشی(عقلانیتی تابه منطق انسانی و ارزشهای بشری است) و عقلانیت صوری و رسمی(که به وسیله و قواعد صوری می‏اندیشد نه ارزشهای بشری).

     

     

    عقلانیت عملی صرفا به جوامع غربی اختصاص ندارد. افرادی که از این نوع عقلانیت برخوردارند در رابطه با مشکلات زندگی بسیار حسابگرانه عمل می‏کنند.

    عقلانیت نظری را باید از طریق مفاهیم مجرد شناخت نه از طریق فرایند عمل. این هم مختص تمدن غرب نیست. در واقع عقلانیتی است که فیلسوفان و روشنفکران توسعه می‏دهند.

    عقلانیت ارزشی یا ذاتی کنشها را مستقیما از طریق ارزشها هدایت می‏کند. انتخب وسایل و اهداف در یک نظام ارزشی صورت می‏گیرد. این خصیصه در بسیاری از تمدنها وجود داشته است.

    عقلانیت رسمی، نسبت به وسائل و اهدف حسابگرانه عمل می‏کند. بر خلاف عقلانیت عملی که این محاسبه را بر اساس علائق شخصی و عملی انجام می‏دهد، عقلانیت رسمی بر مبنای قواعد عام عمل می‏کند. این خصیصه عقلانیتی تنها در جوامع غربی ایجاد شده است.

    خصیصه‏های این عقلانیت از نگاه ریتزر عبارتست از:
    ۱٫ ساختارها و نهادهای رسمی بر حسابگرانه بودن و محاسبه عددی تاکید دارند.
    ۲٫ تاکید بر کارائی است یعنی انتخاب بهترین وسائل برای رسیدن به اهداف
    ۳٫ پیش بینی پذیر است
    ۴٫ تکنولوژی انسانی به نفع تکنولوژی غیر انسانی کاهش می‏یابد(کامپیوتر)
    وبر از اینکه عقلانیت ابزاری یا رسمی در جامعه مدرن سلطه یافته ناخشنود بود. به نظر وی سایر اشکال عقلانیت بالاخص عقلانیت ارزشی در جامعه مغفول نهاده شده‌است.
    از نظر وبر فرایند عقلانی شدن با پیروزی عقلانیت رسمی بر عقلانیت ارزشی همراه است.
    اما چنین عقلانیتی که اکنون در جامعه مدرن غالب شده‏است خود در چه چیزی ریشه دارد؟ برای این منظور بهتر است به یکی از درخشانترین آثار جامعه شناسی یعنی «اخلاق پروتستان و روح سرمایه‏داری» اشاره کنیم.
    وبر در اخلاق پروتستان برای ما توضیح می‏دهد که تمدن جدید به این دلیل منحصربه فرد و فراگیر شد که از عقلانیت خاص خود یعنی عقلانیت ابزاری برخوردار است. اما این عقلانیت که تکیه بر امور این دنیائی و کارائی عملی دارد خود از کجا ریشه می‏گیرد؟ برای پاسخ به این پرسش وبر به مطالعه دین پروتستان روی آورد. او همه ادیان را مورد مقایسه قرار داد در پروتستان خصوصا کالونیسم عناصری یافت که عقلانیت خاص غربی را موجب شده‏است.
    کالونیسم مذهبی بود که پیروان خود را به امور این دنیائی و کار در این دنیا دعوت می‏کرد. سعادت و رستگاری و به عبارتی ملکوت خداوند را در این دنیا به تصویر کشید. و با نامعلوم ساختن آینده رستگاری افراد و از میان بردن واسطه ها به شل گیری فردگرائی کمک کرد. فرد تنها مسئول سعادت خود است که جز از طریق کار و تلاش این دنیائی ممکن نیست که بدست آید.
    بدین ترتیب، ارزشهائی را رواج داد که به ظهور سرمایه‏داری کمک کرد. روح سرمایه‏داری بدین ترتیب بر آموزه های مذهبی کالون یعنی عقلانیت ارزشی تکیه داده است.
    اما وبر توضیح می‏دهد که به تدریج این روح تکیه گاه خود را از دست داد و جهان را با خالی کردن از عقلانیت ارزشی و افسون زدائی از مذهب به جهانی تماما عقلانی یعنی قفس آهنین مبدل ساخت. تنشی که میان عقلانیت ابزاری(اخلاق نتیجه) با عقلانیت ارزشی یا اخلاق نیت(اخلاق غایات مطلق) هویداست.

     

    (۲-۴-۲-۴) تقسیم کار اجتماعی دورکیم[۴۲]

    در کتاب «درباره ی تقسیم کار اجتماعی» مهمترین عامل انسجام جامعه جدید را «تقسیم کار» می داند و در پاسخ به علت قوام بخش انسجام جامعه ی مبتنی بر تقســـــیم کار، به این نتیـــجه می رسد که «لازمه انسجام ارگانیک، فردگرایی اخلاقی است» (گیدنز، ۱۳۸۳: ۹۰) از نظر وی اخلاق «دستگاهی از واقعیات تحقق یافته است که با دستگاه کلی جهان پیوند دارد.»( دورکیم، همان: ۳۸) امر اخلاقی سرچشمه همبستگی است و بشر را در مسیری غیر از پی گیری «انگیزش های خود پرستانه اش» هدایت می کند. این امر انسان را با انسان های دیگر در بطن جامعه پیوند می زند. به نظر دورکیم «هر قدر این گونه پیوندها بیشتر و نیرومندتر باشد اخلاقیت استوارتر است.»( همان: ۳۵۳) اخلاقِ فردگراییِ دورکیم در جهانِ مبتنی بر همبستگی ارگانیکی ظاهر می شود. در نزد دورکیم این اخلاق «به موضوع نوعی مذهب و اعتقاد مذهبی تبدیل می شود» که از آن به عنوان «کیش فرد» یاد می کند. وی در اثر برجسته خویش، معتقد است که در جامعه مبتنی بر همبستگی ارگانیکی هر چند وجدان جمعی به طور کامل از بین نرفته است؛ اما جامعه در مسیر تحول خویش کیش فرد را در مقابل وجدان جمعی، و به عنوان روح حاکم بر تقسیم کار طرح می کند. دورکیم می نویسد: «ما اکنون برای ستایش از حیثیت و مقام شخص، کیشی داریم که مانند هر کیش دیگر نهادهای روبنایی خویش را دارد. پس، کیش فردی، به اصطلاح، دیگر یک ایمان مشترک است». وی ادامه می دهد: «کیش جدید اگرچه به عنوان کیشی عام در جامعه، امری مشترک است اما موضوع آن اساساً فردی است. گرچه همه اراده ها را به سوی هدفی واحد بر می گرداند، اما این هدف امری اجتماعی نیست. پس ایمان جدید وضعیتی کاملاً استثنایی در وجدان جمعی دارد. گرچه همه نیرومندی اش را از جامعه می گیرد، ولی ما را به جامعه نمی پیوندد: ما را به خودمان بر می گرداند.»( دورکیم، همان: ۱۵۴) از نظر وی فردگرایی که برای پیشبرد همبستگی ارگانیک ضروری است؛ قالبی مذهبی به خود می‌گیرد. زیرا در آن فرد معنای مقدس دارد. دورکیم می‌گوید: «فرد دارای آن گونه ویژگی اسرار آمیزی تصور می‌شود که فضایی تهی پیرامون اشیای مقدس ایجاد می‌کند … و دقیقاً این ویژگی است که احترامی را که خود موضوع آن است به وجود می‌آورد. هر کس که قصد نابودی جان انسان، آزادی انسان و شرافت انسانی را کند ما را دوچار وحشتی می‌کند که از هر جهت شبیه وحشتی است که مؤمن هنگامی که معبود خود را هتک حرمت شده می‌بیند، به آن دوچار می‌شود. این مذهبی است که انسان در عین حال، هم ایمان آورنده به آن است وهم خدای آن.» از نظر دورکیم کیش فرد در برابر خود شیفتگی قرار می گیرد، و در بطن خویش«احترام به تمامیت همه افراد جامعه» را به دنبال دارد. به عبارت دیگر «خدا انگاری فرد منجر به احترام به حقوق انسانی و تصدیق این حقوق گردیده است. و هم دردی با همه آنچه انسانی است، دلسوزی بیشتری برای همه رنجها و بدبختیهای بشری، اشتیاق بیشتری برای نبرد با آنها و تحفیف آنها و عطش بیشتری برای عدالت» را در خود مستتر دارد.(کیویستو، ۱۳۸۰: ۱۴۴و۱۴۵)
    در نظام مبتنی بر فردگرایی اخلاقی، به دلیل اینکه فرد از قواعد اخلاقی پیروی می کند، تمام اعمالش صورت اخلاقی به خود می گیرد. در این نظام اخلاق جامعه حاصل جمع قواعد اخلاقی، عرفی و قانونی است.(اباذری، ۱۳۷۷: ۱۰۴ ) در این نظام فردگرایی اخلاقی در قامت روح کلی حاکم بر روابط اجتماعی افراد در جامعه جدید عمل می کند. به همان صورت که وجدان جمعی، جامعه سنتی را از خطر فروپاشی در امان نگه می داشت، فردگرایی اخلاقی نیز به محافظت از انسجام و پایداری جوامع جدید می پردازد. «جوامع صنعتی مدرن با ساختاری اجتماعی که روز به روز پیچیده‌تر می‌شود با تقسیم دقیق‌تر کار تعریف می‌شوند، جوامع صنعتی تخصصی کردن و تقسیم بندی دقیق کار را ضروری می‌سازند، و به همراه آن وابستگی متقابل فزاینده‌ای پدیدار می‌گردد. این وابستگی متقابل جدید، که ویژگی روابط اجتماعی است، دقیقاً کیفیت جوامع صنعتی است که اساس همبستگی ارگانیک را ایجاد می‌کند. تفاوت در کارکردهای اعضای هر جامعه تفاوتهای فردی را به وجود می‌آورد و بدین‌سان انگیزه فردگرایی می‌شود»(کیویستو، همان: ۱۳۴) از این رو می‌توان بیان داشت که دورکیم برخلاف تصور عموم، نسبت به فردگرایی مدرن نظراتی سراسر منفی نداشته است. از نظر او در یک جامعه ارگانیکی که تقسیم کار به حد اعلی می‌رسد لزوم کسب تخصص و به کارگیری آن از سوی فرد زمینه را برای ارزشمند شدن فرد و حقوق فردی او فراهم می‌سازد. «به نظر دورکیم، جامعه نوین امکاناتی را برای فردگرایی در چارچوب تنظیم اجتماعی فراهم می سازد. بر خلاف انواع پیشین سازمان اجتماعی که مبتنی بر همبستگی مکانیکی و خواستار همرنگی افراد جامعه بودند، انواع سازمان های اجتماعی نوین بر همبستگی ارگانیکی استوارند و این همبستگی از طریق وابستگی کارکردی متقابل افراد مستقل تأمین می شود. در جوامع نوین، همبستگی اجتماعی به استقلال فردیِ شخصیت افراد، وابسته است ونه سرکوب آن.» (کوزر، همان : ۱۹۶ ) این نگاه متفاوت به فرد سبب نمایان شدن فزاینده استقلال فردی از رهگذر تقسیم کار، پپچیدگی و تخصصی شدن نقش‌های افراد و نیاز به آموزش فرد برای خبره شدن در یک حوزه خاص، همراه با قدرت گرفتن او در جامعه بوده است. که در قامت روح کلی حاکم بر «همبستگی ارگانیکی»، برای مقابله با وضعیت «بی هنجاری» ناشی از عوارض گذر از جامعه سنتی به مدرن ظهور کرده است.
    گیدنز در ارتباط با مسئله فردگرایی مورد نظر دورکیم در جامعه مبتنی بر نظم مکانیکی و ارگانیکی می‌گوید: « به نظر می‌رسد چنین باشد که در همبستگی مکانیکی هر فرد تا اندازه زیادی از «مجزا بودن » خود به عنوان یک فرد، آگاه است، چون تحت سلطه وجدان جمعی در ویژگیهایی با اعضای دیگر جامعه اشتراک داشت و حدود استقلال او دقیقاً تعین شده بود. نیروی یگانگی اخلاق وجدان جمعی با نیروی پیوندهایی که فرد را به گروه وابسته می‌کرد رابطه مستقیم داشت: چنین جامعه‌ای، مانند نظامی ساده، افراد و حتی بخشهای کامل خود را به آسانی از خود جدا می‌کنند. از طرف دیگر، ویژگی همبستگی ارگانیک این بود که وابستگی فرد به وجدان جمعی به واسطه پیوند‌هایش با گروه های دیگر صورت می‌گرفت: البته پیوندهایی ناشی از تخصصی شدن شغلی در تقسیم کار.»(گیدنز، ۱۳۸۱: ۱۳۵) از این گفته برمی‌آید که در فرد گرایی دورکیم، جامعه مقدم بر فرد فرض می‌شود. به نحوی که این گروه است که فردیت شخص را در نظام کنش ایجاد می‌کند. چرا که رسمیت یافتن حقوق فردی بسته به این است که گروه و یا جامعه آن را به رسمیت بشناسند. در نزد دورکیم «فردگرایی یک ارزش جمعی است که کل جامعه در آن شریک اند» از نظر وی بعد اخلاقی فردگرایی «پایه ای برای بقای تقسیم کار بوده است، همان طور که اساس ایجاد آن نیز بوده است.»(کرایب، ۱۳۸۲ : ۱۳۰ ) در اینجا قواعد عمل اخلاقی، عنصر وظیفه را به همراه دارد. فرد انجام وظیفه می کند چون به دنبال خیر رسانی به دیگری (اعضای جامعه ) است، و دیگری انجام وظیفه می کند چون به دنبال خیر رسانی به فرد است. از اینجاست که ابعاد سه گانه فرد گرایی اخلاقی نمایان می شود:
    اول اینکه فرد در پی سود رسانی به جامعه است، دوم اینکه این مقوله اخلاقی، استقلالی را به همراه دارد که منشاء آن «اقتدار اخلاقی» است. و سوم اینکه عمل اخلاقیِ آدمیان وابسته به جامعه می باشد. دورکیم منشاء این وابستگی را «امر مقدس» می نامد.( اباذری، همان : ۱۰۵) از این رو فردگرایی دورکیم که نشأت گرفته از امر مقدس می‌باشد با فردگرایی فیلسوفان فایده باور و سود انگار که فردگرایی را به منزله تلاش و خودخواهی فرد در جهت کسب سود بیشتر فرض می‌کنند، کاملاً متفاوت می‌باشد. دورکیم معتقد است اصل «قرارداد اجتماعی» روسو (۱۷۷۸ ـ ۱۷۱۲) با اصل تقسیم کار آشتی ناپذیر است. «چون هر قدر سهم تقسیم کار بیشتر شود، شرایط بیشتری فراهم می گردد تا به اصل موضوعه روسو شک کنیم و از آن دست برداریم. زیرا، برای آن که چنین قراردادی امکان پذیر باشد، لازم است که همه ی افراد به اراده خود در لحظه ای معین بر سر پایه های مشترک سازمان اجتماعی به توافق برسند، و، در نتیجه، هر وجدان فردی کل مشکل سیاسی را با همهء کلیت آن برای خود مطرح می کند. ولی، برای این منظور لازم است که هر فردی از سپهر فردی ویژهء خود خارج شود، و همه یک نقش واحد، یعنی نقش دولتمرد و قانون گذار، را به صورت برابر بازی کنند. یک دم چشم ها را بر هم بگذارید و آن لحظه ای را که جامعه در حال انعقاد قرارداد است تصور کنید: اگر همگان به اصل قرارداد بپیوندند، در این صورت محتوای همه وجدان ها یکی است [ و هیچ کس فرقی با دیگران ندارد. ] پس، همبستگی اجتماعی در صورتی که از چنین علتی برخاسته باشد، هیچ ربطی به تقسیم کار ندارد.»( دورکیم، همان: ۱۷۸) با این حساب دورکیم نه تنها اصل قرار داد جتماعی روسو را به نقد می کشد بلکه مهمترین مدعای آن، که آشتی دادن «فردگرایی و احساس شهروندی» است( سنیک، ۱۳۸۰؛ ۳۹) را با چالشی اساسی روبــرو می سازد.
    همچنین مطابق با گفته های دورکیم، فردگرایی اخلاقی متمایز از فردگرایی فایده انگارانه اسپنسر (۱۹۰۳ ـ ۱۸۲۰) و اقتصاد دانان کلاسیک می باشد. دورکیم در تقسیم کار هشدار می دهد که «نباید با اسپنسر هم آواز شد و حیات اجتماعی را حاصل جمع سادهء طبایع فردی دانست، چرا که عکس قضیه درست است و طبایع فردی نتیجه زندگی اجتماعی اند. واقعیت امر در جامعه، نیجه سادهء توسعهء واقعیات امر در روان هی فردی نیستند، بلکه واقعیات اخیر، تا حدود زیادی فقط دنبالهء واقعیات اجتماعی در درون وجدان های فردی اند. این قضیه بسیار مهم است، زیرا دفاع از دیگاه مخالف آن، جامعه شناس را هر لحظه در معرض این خطر قرار می دهد که علت را به جای معلول بگیرد، و یا برعکس.»( همان: ۳۰۹) دورکیم خاستگاه اجتماعی فردگرایی مد نظر خویش را انقلاب ۱۷۸۹ فرانسه عنوان می کند.(گیدنز، ۱۳۸۳ : ۹۰ ) وی همچنین اعلامیه جهانی حقوق بشر را تلاشی کم و بیش موفقیت آمیز جهت صورت بندی فرد گرایی می داند.( همان: ۹۱ ) از این رو می توان گفت: ورودش به عرصه دفاع از دریفوس غیر منتظره نبوده است. دورکیم که از نظر سیاسی«یک لیبرال و مدافع راستین حقوق فرد در برابر دولت بود»(کوزر، همان: ۱۹۵ )، در قضیه دریفوس در پاسخ به کسانی که نظرات وی و دیگر روشنفکران مدافع دریفوس را هرج و مرج طلبانه می دانستند از جایگاه یک روشنفکر مدافع راستین حقوق بشر و آزادی، مقاله «فردگرایی و روشنفکران» را به نگارش در می آورد.(کیویستو،همان:۱۴۳) دورکیم در این مقاله «استدلال کرد که باید میان برداشتی از فردگرایی که در فایده گرایی و اقتصاد سیاسی کلاسیک بیان شده، و آرمان های فردگرایی اخلاقی که در روند تحول اجتماعی به وجود آمده است تمایز قائل شد. مورد اول که بر مفهوم فرد جدا افتاده ای مبتنی است و با وارد شدن در مناسبات مبادله ای با دیگران جامعه را می آفریند در واقع به این تز مربوط شده است که جامعه را می توان به عمل متقابل منافع خود پرستانه تقلیل داد. ولی این تز، که تجلی فلسفه خاصی است، کاملا با فردگرایی به عنوان مجموعه ای از آرمان های اخلاقی که دورکیم از آنها به عنوان پرستش فرد یاد می کند متفاوت است، فردگرایی اخلاقی مخالف نفع فردی بر اساس هرج و مرج است. فردگرایی اخلاقی خود را نمی ستاید بلکه بر عکس در جهت آن ارزشهای اخلاقی است ـ یعنی آزادی و برابری ـ که در سبز فایل می تواند شالوده همبستگی اجتماعی را فراهم آورد».(گیدنز، ۱۳۶۳: ۱۴ ) اما از آنجایی که فردگرایی اخلاقی به تنهایی نمی تواند خلاء چارچوب اخلاقی نظام سنتی را در روابط بین اجزای جامعه پر کند؛ شرط اساسی توسعه تقسیم کار گسترش آزادی های انسانی می شود. ضمن اینکه که چون تقسیم کارْ خود «سرچشمهء عالی همبستگی اجتماعی است پایهء نظم اخلاقی را نیز تشکیل می دهد.»( دورکیم، همان: ۳۵۵) آزادی های انسانی توسط نهادهای مدنی که نقش واسط را بین دولت و فرد بر عهده می گیرند محافظت می شوند.
    عکس مرتبط با اقتصاد
    همچنین توسعه تقسیم کار منجر به ظهور وظایفی جدید برای دولت در صیانت از حقوق افراد می شود. در اینجا دولت ملزم به فراهم کردن شرایط تحقق آرمان های فردگرایی اخلاقی است. در واقع دورکیم با عِلم بر اینکه دولت می تواند آزادی های فردی را تهدید کند، از طریق برجسته کردن نقش تشکل ها و انجمن های صنفی به عنوان واسط بین جامعه و دولت، نظریه جدیدی را درباره ی دموکراسی عرضه می دارد. (همان: ۵۱ ) و برای پر کردن خلاء ناشی از فقدان امر انسجام بخش، از تشکلها و انجمنهای صنفی سخن به میان می آورد. تشکلها و انجمنهای صنفی در عین توجه وافر به آرمانهای فردگرایی اخلاقی، از جایگاه رابط بین دولت و جامعه در نقش ابزار تحقق آرمانهای فردگرایی اخلاقی برای رضایتِ همگانیِ کلِ جامعه تلاش می کنند. «فردگرایی اخلاقی، نظامی متنی بر رضایت همگانی فراهم می آورد که به نظم کل جامعه مربوط می شود ولی نمی تواند مستقیما وظایف شغلی مختلف را اخلاقی کند، زیرا در این وظایف قواعدی اختصاصی مطرح است که به نوع خاص فعالیت مورد نظر معطوف است. انجام این وظیفه بر عهده سازمان های صنفی است.» (همان: ۵۳) دورکیم زمانی نظرات خویش را مطرح کرد که جامعه جدید دست خوش تغییر و تحولاتی بود که به دنبال خود عوارض بسیاری را تحت عنوان بی هنجاری عارض جامعه صنعتی کرده بود. از آنجا که نمی‌توان دورکیم را همسوی بینش های ارتجاعی دانست که نهایتاً برای یافتن پاسخِ مسائل جامعه مدرن تنها راه را بازگشت به دوران سنت می‌دانستند؛ نمی‌توان راه حل وی برای رهایی از وضعیت بی‌هنجاری را بازگشت به دورانی دانست که در آن فرد از دایره محدود گروه خارج نشده بود و آزادی برای او معنایی نداشت. از این رو دورکیم با تکیه بر آرمانهای انقلاب ۱۷۸۹ به طرح عامل فردگرایی اخلاقی به عنوان روح کلی حاکم بر انسجام ارگانیکی در جامعه جدید می پردازد. دورکیم با تأیید اینکه فردگرایی یکی از اجزای تشکیل دهنده جامعه مدرن است، بر آن بود تا با تعبیری نوین و متناسب با مسائل جامعه ، جامعه مدرن را از بی هنجاری و خطر فروپاشی اجتماعی نجات دهد

     

    (۲-۴-۲-۵)دیدگاه گئورگ زیمل[۴۳]

    او یک جامعه شناس نظریه پرداز تا حدی غیرمتعارف بود. (فریزبی و دیگران به نقل از ریتزر، ۱۳۸۴؛ ۳۸) این غیرمتعارف بودن در دیدگاه های متفاوت صاحب نظران نسبت به او متجلی است. برای مثال او را غریبه و بیگانه یی در حوزه جامعه شناسی دانسته اند (کوزر)، از او و تاثیرش در نظریه جامعه شناختی امریکا به نیکی یاد کرده اند (ریتزر)، جایگاه زیمل را در میان بنیانگذاران برجسته جامعه شناسی بسیار کمتر از مارکس، وبر و دورکیم می دانند (کیویستو) و مهم تر اینکه زیمل خودش را فیلسوف می داند نه جامعه شناس.
    زیمل متفکری ضدسیستمی است. خودش می گوید «به هیچ عنوان نمی پذیرد که گستره زندگی را در یک نظام قرینه سازی شده حبس کند». او نخواسته است یا در هر حال، موفق نشده است افکارش را در یک نظام واحد متبلور کند. در آثارش نه یک مفهوم کلیدی می توان یافت که همه ابعاد واقعیت را در تفسیری کلی بیان کند، نه اصل اولیه یی که جهان را یکپارچه توجیه کند، نه فلسفه تاریخی به سبک هگل یا مارکس که گذشته، حال و آینده را پوشش دهد.(واندنبرگ، ۱۳۸۶: ۱۵)
    “او مکتبی فکری ایجاد نکرد که نسل های بعدی جامعه شناسان بتوانند به ارث برند. بنابراین هیچ جامعه شناسی زیملی همان گونه که یک جامعه شناسی مارکسیستی، جامعه شناسی وبری و جامعه شناسی دورکیمی وجود دارد به وجود نیامده است. “(کیویستو، ۱۳۸۴: ۱۷۰)
    “جایگاه زیمل جایگاهی ایهامی است، به این معنی که از نظر یک حوزه علمی و دانشگاهی خاص نقشی حاشیه یی دارد و در همان حال در یک حوزه فکری دیگر، نقشی محوری و کانونی به خود اختصاص داده است. در این برداشتی که از جایگاه و از کارهای وی می شود عوامل زیادی دخیل است که روش التقاط گرایانه و آمیزه گری زیمل بی شک از جمله این عوامل به شمار می رود. گستره کارهای زیمل از تاریخ نگاری شروع شده و جامعه شناسی، روانشناسی و زیباشناسی را نیز در بر می گیرد.”(استونز، ۱۳۸۳: ۱۱۱)
    “با وجود این مفسران زیمل از این واقعیت آگاهی دارند که زیر این پاره ها و تکه های زندگی اجتماعی و معاصر که او آن را بررسی کرده است چارچوب نظری روشن و منسجمی وجود دارد.” (واندنبرگ، ۱۳۸۶: ۵)
    جامعه شناسی صوری زیمل را مثل بخش های دیگر تفکرش می توان چونان ترکیب اصیلی از نئوکانتیسم (تضاد صورت ها و محتواها) و ویتالیسم (کنش متقابل) دانست. (همان:۵۱)
    نئوکانتیسم صورتی از فلسفه پست هگلی و پست متافیزیکی است که از کانت الهام می گیرد- و ترجیع بند آن این است؛ «پس باید به کانت بازگشت،» نئوکانتیسم ضمن مخالفت با آرمانگرایی های فلسفی فیخته، شلینگ و هگل (آرمانگرایی مطلق)، معتقد است فلسفه می تواند و باید یک علم دقیق شود… نئوکانتی ها ضمن وفادار ماندن به روح متون کانت اما با تجدیدنظر در مفاد آن سعی می کنند تحلیل مقولات ادراک را جانشین هستی شناسی (فلسفی) کنند. (همان:۲۹)
    از نظر متدولوژی زیمل در بررسی مقولات اجتماعی تقلیل گرا، جزیی نگر و علاقه مند به مطالعه روابط جامعه شناختی روزمره افراد است. وی کوشیده است با توجه به صورت کنش های اجتماعی متداول بین انسان ها به محتوا و چگونگی شکل گیری بروز چنین کنش هایی پی ببرد.
    زیمل اساساً شناخت کنش متقابل میان آدم ها را یکی از وظایف عمده جامعه شناسی می دانست. اما بدون نوعی ابزار مفهومی، بررسی انواع گوناگون کنش های متقابل در زندگی اجتماعی، امکان ناپذیر بود. از همین جاست که صورت های کنش متقابل و گونه های کنشگران متقابل پدید می آیند. زیمل احساس می کرد می تواند شمار محدودی از صورت های کنش متقابل را متمایز کند که در انوع گوناگون زمینه های اجتماعی یافت می شوند. کسی که به چنین صورت های محدودی مجهز باشد می تواند انواع گوناگون زمینه های کنش متقابل را تحلیل کند و بازشناسد. (ریتزر، ۳۹:۱۳۸۴)
    انجام چنین پروژه یی مستلزم آن است که از یک طرف بین غرایز، علایق، گرایش ها و نیز اهداف و آرمان هایی که به وسیله افراد بروز داده شده و آشکار می شود، یعنی معنا و ساختمایه جامعه پذیری، تفکیک قائل شده و آنان را بازشناسیم و از طرف دیگر باید به بازشناخت و فرق گذاری بین صورت ها، که افراد برای درک معنایی درون آن اجتماعی می شوند، بپردازیم (استونز، ۱۱۷:۱۳۸۳)
    معناها، عادات و گرایش ها مانند گرسنگی، عشق، کار، دین و کشش به مردم آمیزی فی الذاته جنبه اجتماعی ندارد. اینها در جامعه هستند زیرا در درون افراد یافت می شوند و در این معنی شرایطی را برای تمام روندهای جامعه پذیری فراهم می آورند. اما همه این موارد تنها از طریق صورت های مختلف کنشً دو سویه اجتماعی می شوند، کنش دوسویه یی که از طریق آن و در درون آن افراد با یکدیگر معاشرت کرده و بر یکدیگر تاثیر می گذارند. (استونز، ۱۳۸۳: ۱۱۸)
    از نظر زیمل صورت های اجتماعی قالب مادی یا نمود عینی محتواها هستند. به عبارت بهتر صورت های اجتماعی شکل عامی از کنش های اجتماعی اند که به هیچ روی یگانه نیستند. به عقیده وی صورت های اجتماعی یکسان این خاصیت را دارند که محتواهای متفاوت را شامل شوند. بنابراین پدیده یی انسانی چون رقابت که نوعی تعامل اجتماعی است می تواند در کلاس درس دانش آموزان دبیرستان برای کسب نمره بهتر و دستیابی به رتبه ممتاز درس جامعه شناسی یا مسابقات تسلیحاتی بین کشورها شکل گیرد. بر این اساس آنچه در اینجا مدنظر قرار می گیرد خود کنش رقابت است نه محتوای آن. لوین این صور را به چهار دسته کلی تقسیم می کند.
    ۱- روابط یا فرایندهای تعامل، مانند رابطه فرمانبری و فرماندهی یا فرایند تضاد
    ۲- نقش – موقعیت ها مانند غریبه،ولخرج، خسیس و فقیر
    ۳- جمعیت ها نظیر اجتماع سری
    ۴- الگوهای توسعه یی همچون انکشاف گروهی و توسعه فردیت. (لوین، دونالد، ۱۳۸۱: ۸۶)
    در نگاه زیمل صورت های جامعه زیستی ترکیب شکننده یی از گرایش های متضاد است. روابط جامعه شناختی اساساً ترکیبی از دوگانگی اند؛ فرایندهای اتحاد، هماهنگی و همکاری به منزله نیروهای جامعه پذیری هستند که باید در معرض جدایی، رقابت و انزجار قرار گیرند تا پیکربندی واقعی جامعه شکل بگیرد؛ صورت های بزرگ سازمان که جامعه را می سازند یا به نظر می رسند می سازند باید دائماً از سوی نیروهای فردگرایانه و بی نظم متحمل آشفتگی، ناپایداری و فرسایش شوند تا با عقب نشینی و با ایستادگی، نیروی حیاتی لازم برای واکنش و رشد را کسب کنند… برای بازسازی سیستماتیک جامعه شناسی صورت های اجتماعی زیمل (به عنوان مثال جامعه شناسی مد، تعارض، تبعیت، تقسیم کار و…) لازم است فهرستی از روابط قطبی شده (تمایز – تقلید، تعارض – یگانگی، مقاومت – تبعیت، افتراق- توسعه، فاصله گرفتن- نزدیک شدن…) تهیه کرد و نشان داد جستارهای جامعه شناسی صوری زیمل کاربرد ترکیبی اصل دوگانگی است.
    صورت و معنا در همه جا مفاهیم نسبی و از مقولات شناختی هستند که برای پرداختن به پدیده ها و سامان بخشیدن به آنان به شکلی عقلانی به وجود آمده اند. از این رو ویژگی که از بالا مورد مشاهده قرار گرفته و در رابطه یی به عنوان صورت درک شده در رابطه یی دیگر، چنانچه از پایین به آن نگاه شود، باید به عنوان معنا توصیف شود.

     

     

    موضوعات: بدون موضوع
     [ 04:02:00 ق.ظ ]



     لینک ثابت

      تبیین تعهد به برند بر اساس شخصیت برندها در بازار لوازم خانگی استان گیلان بر اساس یک مدل علّی- قسمت ۴ ...

    روسو[۶۸] و دیگران (۱۹۹۸)

     

     

    اعتماد یعنی، حالتی روانی در بر گیرنده ی پذیرش خطرات آسیب رسانی دیگری در یک معامله ی بازرگانی با انتظارات مثبت.

     

     

     

    گفن[۶۹] (۲۰۰۰)

     

     

    اعتماد به فروشنده ها یعنی، پذیرش آسیب های احتمالی همراه با احساس امنیت.

     

     

     

    با[۷۰] (۲۰۰۲)

     

     

    اعتماد یعنی، اعتقاد به این که شخصی دیگر در راستای برآورده ساختن خواسته های ما اقدام می کند.

     

     

    چینومونا[۷۱] اعتماد را اینگونه تشریح می نماید؛ اعتماد به برند، به طور متوسط تمایل مصرف کننده را با تکیه بر توانایی برند و انجام عملکرد اعلام شده ی آن نشان می دهد. این مفهوم در شرایط عدم اطمینان، عدم تقارن اطلاعات و ترس از فرصت طلبی برجسته تر است. بنابراین، نقش اعتماد کاهش عدم اطمینان و عدم تقارن اطلاعات و احساس راحتی مشتریان با برند است. در ادبیات بازاریابی، اعتماد به عنوان یک عنصر کلیدی برای توسعه ی وابستگی به برند درنظر گرفته شده است و به عنوان یک ابزار بسیار مهم برای بالا بردن عملکرد برند[۷۲] شناخته شده است. می توان گفت تعامل تکرار با برندکلید اعتماد سازی می باشد. سطح تعامل بین مصرف کنندگان و برند، ایجاد افزایش ارزش عمل آن ها به اعتماد و دوست داشتن یک برند است (Chinomona, 2013, P 1303 ). دیتز[۷۳] و هارتوگ[۷۴] در سال ۲۰۰۶ در مقاله ی خود فرایند اعتماد را در سه مرحله بیان می کند (خنیفر و همکاران، ۱۳۸۸، ص ۶).
    مرحله ی اول: اعتماد به عنوان یک عقیده اولین مرحله از اعتماد، مجموعه ای از عقیده ها و باورهای ذهنی و یکپارچه درباره ی شریک دیگر می باشد به طوری که فرد می تواند تصور کند که عمل شریک او نتایج مثبتی برای او به دنبال خواهد داشت.
    مرحله ی دوم: اعتماد به عنوان یک تصمیم دومین مرحله، تصمیم به اعتماد کردن به دیگری می باشد. این مرحله ای است که باور به قابلیت اعتماد دیگری به خوبی آشکار می گردد. در شرایط واقعی اعتماد، دو انتظار وجود دارد؛ یکی انتظار وجود رفتار مقابل و دیگری تمایل به عمل کردن بر مبنای آن.
    مرحله ی سوم: اعتماد به عنوان یک عمل، در مرحله ی سوم نیز اعتماد به عنوان یک عمل بروز می کند، یعنی فرد قصد به انجام اعمالی می کند که بر اساس اعتماد شکل گرفته است.
    ساهین[۷۵] بیان داشت، اعتماد به برند خریداری شده ممکن است از اعتبار خود به عنوان اهرم فشار برای تقویت تکرار خرید مصرف کنندگان خود استفاده کند. اعتماد به برند دارای دو بعد است. بعد اول؛ شامل قابلیت اطمینان، ماهیت فنی یا مهارت برند بر اساس توانایی و تمایل به حفظ قول و وعده و برآوردن نیازهای مصرف کنندگان می باشد. بعد دوم؛ شامل نسبت دادن نیت خوب به برند در رابطه با منافع و رفاه مصرف کنندگان است، به عنوان مثال اگر مشکلات غیر منتظره با محصول به وجود بیاید مصرف کننده به رفع آن اعتماد کامل دارد. بنابراین، زمانی یک برند قابل اعتماد است که ارتباط خود را به طور مداوم با مصرف کنندگانش از طریق توسعه ی محصول، تولید، فروش، خدمات و تبلیغ و حتی در زمان های بحران برند حفظ نماید (Sahin et.al, 2011, P 1291). پیامدهای رفتاری شناخته شده ی اعتماد به برند عبارتند از: ترجیح برند[۷۶]،وابستگی به برند و وفاداری به برند (Chinomona, 2013, P 183).
    ۲-۱-۵-۱) وفاداری و اعتماد به برند
    لاروچ[۷۷] بیان داشت که با توجه به ادبیات موضوعی دو مفهوم وفاداری و اعتماد می توان گفت اعتماد، یکی از مقدمات اصلی وفاداری است. با توجه به این که در جوامع برخط[۷۸]، به عنوان ساختار اجتماعی، اثرات مثبتی از اعتماد و وفاداری وجود دارد اعتماد به برند، یک نقش واسطه در ترجمه ی اثرات جامعه در وفاداری دارد (Laroch et.al, 2013, P 78). اعتماد به برند اهمیت زیادی برای افزایش وفاداری مشتریان دارد به برند دارد. به عنوان مثال اگر اعتماد به برند، کم باشد هرچه که رضایت از محصول، بالا باشد بازهم این رضایتمندی خنثی می شود و در مقابل اعتماد به برند ممکن است رضایت مشتریان را به وفاداری تبدیل کند (جوانمرد و همکار، ۱۳۸۸، ص ۲۲۹). اعتماد و وفاداری رابطه ی تنگاتنگ و نزدیکی با هم دارند. هر اندازه مشتریان نسبت به محصولات تحت برند خاصی، اعتماد و اطمینان خاطر بیشتری داشته باشند به دلیل عدم ریسک پذیری افراد و کاهش ریسک خریدشان، بیشتر سعی می کنند از محصولات همان برند خرید کنند و تمایل کمتری نسبت به محصولات سایر برندها نشان دهند و این یعنی وفاداری مشتریان به برند. اعتماد را می توان به عنوان اطمینان خاطر مشتری که منجر می شود وی بتواند به فروشنده تا تحویل خدمات موعود اتکا کند تعریف کرد. هرچه مشتریان نسبت به برندی اعتماد بیشتری داشته باشند، وفاداری آن ها نسبت به برند نیز افزایش می یابد. اساس وفاداری همیشه بر اساس اعتماد شکل می گیرد. در این صورت، فرایند خرید مشتری بدون ارزیابی هزینه ها و منفعت ها صورت می گیرد. اعتماد، نقش مهمی در ساخت روابط قوی مشتری – برند دارد و رابطه ی مثبتی با وفاداری دارد. اعتماد، اثر فزاینده ای در طول زمان بر وفاداری مشتریان دارد و در طول زمان مشتریانی که به برند، اعتماد دارند وفاداری شان نسبت به آن افزایش می یابد (دهدشتی شاهرخ و همکاران، ۱۳۹۱، ص ۹۵). دهدشتی[۷۹] معتقد است که وفاداری مشتری به یک برند خاص در نتیجه ی اعتماد زیاد او به برند است که باعث می شود فرایند خرید بدون انجام هرگونه تجزیه و تحلیل هزینه یا سود اتفاق بیفتد. بنابراین می توان گفت که اعتماد، وفاداری مشتری را افزایش می دهد و دراز مدت آن را تقویت می کند (Dehdashti et.al, 2012, P P 1428-1429). حفظ رابطه میان خریدار و فروشنده همان وفاداری است. اعتماد نقش مهمی در ساخت روابط قوی مشتری و برند دارد و رابطه مثبتی با وفاداری دارد (Sahin et.al, 2011, P 1291).
    تصویر درباره جامعه شناسی و علوم اجتماعی
    ۲-۱-۶) وابستگی به برند
    تحقیقات نشان می دهد توجه ویژه ای به اهمیت احساسات و عواطف در روابط بین مصرف کننده و برند معطوف شده است. براساس روابط و این تصور که مصرف کنندگان می توانند ویژگی های انسانی را به برندها نسبت دهند، جامعه ی علمی شروع به اهمیت دادن به مفهوم دوست داشتن و وابستگی ها کرده است. باولبی[۸۰]در سال ۱۹۹۷به عنوان پیش قدم در زمینه ی وابستگی در حیطه ی کودک-والدین، وابستگی را به عنوان پیوند مملو از احساسات هدف دار بین یک شخص و یک شی ء خاص تعریف کرده است. این نظریه سه ویژگی اصلی یک وابستگی عمیق را ثابت کرده است: حمایت از نزدیک، تکیه گاه مطمئن و امنیت و ایمن بودن. چادهوری در سال ۲۰۰۷، به اهمیت مسیر احساسی تأکید کرده که پیش نیازهای عواطف و احساسات را به نتایج آن نظیر وابستگی و تعهد پیوند می دهد. وابستگی، پیوند احساسی و عاطفی قوی با برند را منعکس می کند که می تواند به صورت روابط عاطفی و روانی قوی، متقابل و پایدار بین مصرف کننده و برند تعریف شود که نمایان گر تعلق و دوستی و آشنایی می باشد. وابستگی، عبارت از شدت پیوندهایی است که بین شخصیت یک فرد با برند برقرار می شود و شامل تفکرات و احساسات در مورد برند و روابط آن با شخصیت فرد است (خیری و همکاران، ۱۳۹۲، ص ۵۲). وابستگی به برند، توصیف قدرت باند اتصال مصرف کننده به برند است. وابستگی به برند برای بازاریابان بسیار مهم است زیرا بر رفتار خرید مجدد و سودآوری برند و پرورش و ارزش طول عمر حفظ مشتریان تأثیر دارد. مشتریانی که بارها و بارها برندها را می خرند و به جریان درآمد ثابت و سود پایدار کمک می کنند. برای این منظور شرکت ها برنامه هایی را جهت تسهیل وابستگی به برند مصرف کننده طراحی می کنند (Chinomona, 2013, P 1303). وابستگی به برند یک متغیر روانی است که نشان می دهد یک رابطه ی عاطفی پایدار و تغییر ناپذیر بین برند و مصرف کننده وجود دارد که باعث ارتباط نزدیک روانی بین آن ها می شود (Louis et.al, 2010, P 118). به گفته ی رفی[۸۱]، تحقیقات بازاریابی نشان می دهد که مصرف کنندگان می توانند وابستگی ها را در توسعه ی نهادهای بازار از جمله محصول برندهای مشهور نشان دهند. وابستگی به برند پیش بینی قصد مصرف کنندگان در عمل را به گونه ای نشان می دهد که ممکن است مشتریان منابع قابل توجهی را مصرف کنند. به این ترتیب ممکن است مصرف کنندگان به یک محصول متصل باقی بمانند همان طوری که به دارایی های مادی خود وصل هستند. وابستگی مصرف کننده به هر برندی شامل وابستگی روانی و احساسی اوست و ممکن است برای او به یاد ماندنی باشد. (Rafi et.al, 2011, P 295). همان طور که گفته شد وابستگی به برند، اتصال میل درونی مشتریان به برخی از برندها تعریف شده است. همچنین علاقه ی شدید مصرف کنندگان برای استفاده از برندهای خاصی نیز در نهایت به وابستگی به برند منجر می شود. در این راستا، چهار شاخص برای علاقه ی شدید افراد و وابستگی به برند فرض می شود: ۱) شیمی فیزیکی مناسب بین برند و مصرف کننده ؛ ۲) برند و مصرف کننده برای یکدیگر ؛ ۳) برند متناسب با استاندارد ایده آل از تصویر خود مصرف کننده و ۴) احساس ناراحتی مصرف کننده در صورت عدم دسترسی به برند. در حالی که تامسون[۸۲] و پارک[۸۳] در سال ۲۰۰۵ بر این باورند که وابستگی به برند به ارتباط بین خوش گذرانی و خود بیانگری می پردازد، ولت فلورانس و دیگران در سال ۲۰۰۸ برای توسعه ی این حوزه ۱۱ بعد برای وابستگی به برند ارائه دادند که عبارتند از: شور و شوق[۸۴] ؛ مدت[۸۵] ؛ خود تجانس[۸۶] ؛ رویاها[۸۷] ؛ خاطرات[۸۸] ؛ لذت[۸۹] ؛ جاذبه[۹۰]، منحصر به فرد[۹۱]، زیبایی[۹۲] ؛ اعتماد و اعلام[۹۳] (Chinomona , 2013, P 1305).
    توآن[۹۴] وابستگی به برند را به عنوان قدرت شناختی و عاطفی با برند تعریف می کند که این تعریف شامل دو عنصر منحصر به فرد است که ارتباط بین برند و یک وابستگی شناختی و عاطفی و قدرت می شود که تداعی کننده ی آمادگی برای تخصیص منابع پردازش انسان نسبت به برند است. افکار و احساسات مرتبط با برند در وابستگی به برند نقش مهمی دارند. برای بالا بردن وابستگی به برند مصرف کنندگان، مدیران شرکت ها از سه طریق می توانند این مهم را اجرا نمایند: اول؛ برندها می توانند با ارائه ی یک عنوان یا خدمت، برند خود را غنی تر کنند. دوم؛ برندها می توانند بازتابی از غنی سازی خود را به نمایندگی از یک محصول خود نشان دهند. سوم؛ برندها می توانند در معنای نمادین بین برند و آینده ی ایده آل آن ارتباط ایجاد نمایند. بنابراین وابستگی به برند قوی زمانی رخ می دهد که بین برند و مصرف کنندگان حس اعتماد مؤثر و توانمندی در جهت اهداف و وظایف برند ایجاد شود. اعتماد مصرف کنندگان به شایستگی یک برند است، بنابراین اعتماد برای شکل گیری وابستگی به برند و پایداری به آن بسیار مهم است (Tuan, 2012, P 36). همچنین چاوانت[۹۵] بیان داشت وابستگی نشان دهنده ی یک ارتباط چند بعدی بین فرد و یک شیء خاص است که از طرف او درک شده است. بنابراین، وابستگی به برند ارتباط به یک برند یا محصول خاص است که می تواند ضمانت نسبتاً قوی یا ضعیف داشته باشد (Chavanat et.al, 2009, P 647) .
    ۲-۱-۶-۱) وابستگی عاطفی[۹۶] – زمانی که یک مصرف کننده به یک برند از لحاظ احساسی وابسته می شود، به احتمال زیاد از آن برند رضایت دارد و این رضایت به نوبه ی خود مبنایی برای وابستگی های بیشتر فراهم می آورد. وابستگی عاطفی، حالتی از وابستگی است که با احساسات مثبت قوی نسبت به برند، انگیزه ی بالای ایجاد شده به وسیله ی برند و یک تمایل به این که برند بر ذهن مصرف کننده تسلط داشته باشد. وابستگی عاطفی به برند، احساساتی هیجانی و پرحرارت یک فرد نسبت به یک برند است (خیری و همکاران، ۱۳۹۲، ص ص ۵۳-۵۲).
    ۲-۱-۶-۲) وابستگی به برند و تعهد به برند – پیشرفت عاطفی بین برند و مصرف کننده با دیدگاه وابستگی می تواند منجر به تعهد شود. مصرف کنندگانی که به برند، وابستگی پیدا می کنند، انتظار می رود تعهد بیشتری برای خرید مجدد برند داشته و گفته های شفاهی مثبتی به دیگران انتقال دهند. گفته های شفاهی در مورد برند یکی از نتایج تعهد است. تعهد به عنوان نوعی از وابستگی، منجر به رفتارهای پیش رونده ی مصرف کنندگان می شود. به خصوص زمانی که مصرف کنندگان، تعهد احساسی به برند پیدا کنند خودشان را با ارزش ها و دیدگاه های برند، هویت سازی کرده و به رشد برند کمک می کنند (خیری و همکاران، ۱۳۹۲، ص ص ۵۵-۵۲).
    ۲-۱-۷) شخصیت برند
    روان شناسان اجتماعی، شخصیت را یک سازمان پویا از سامانه های روان شناختی در درون فرد توصیف می کنند که الگوهای رفتاری، افکار و احساسات او را خلق می کند. شخصیت یک موجودیت قابل جستجو نیست بلکه یک سازه ی پیچیده است که توسط مشاهده گر ایجاد و تعریف می شود. برند را می توان به وسیله ی ویژگی های جمعیت شناختی مثل سن، جنس، طبقه ی اجتماعی، نژاد، سبک زندگی، فعالیت ها، علایق، صفات اجتماعی و غیره توصیف نمود. مشتری برندی را بر می گزیند که شخصیت جذابی داشته باشد. این رویه شبیه به شرایطی است که فرد از میان اطرافیان خود و با توجه به شخصیت آن ها برای خود، دوست بر می گزیند. مصرف کنندگان علاقه مند هستند خود را با محصولاتی همراه کنند که به برند آن ها افتخار می کنند و خود را به آن ها وابسته می دانند. مفهوم شخصیت برند از مدت ها قبل یک بخش پذیرفته شده در نظریه ی برند سازی شناخته شده است (محمدیان و همکاران، ۱۳۸۹، ص ص ۱۳۳-۱۳۰). برند می تواند به بیان شخصیت کمک کند، می تواند مجموعه ای از احساسات و عواطفی که به شخصیت یک برند متصل است را به عنوان یک فرد نشان دهد. شخصیت نهایی زمانی رخ می دهد که یک برند به یک شکل و یا بخشی جدایی ناپذیر از خود تبدیل شود، به همین دلیل شخصیت برند نزدیک به شخصیت مصرف کننده می باشد. شخصیت متمایز هر فرد رفتار خرید را تحت تأثیر قرار می دهد. شخصیت برند می تواند در تجزیه و تحلیل رفتار مصرف کننده برای انتخاب محصول و یا برند خاصی مفید باشد. شخصیت برند تلفیقی از صفات انسانی خاصی است که به یک برند خاص نسبت داده شده است و مصرف کنندگان برندهایی را انتخاب می کنند که با خودشان شخصیت همسانی داشته باشد. مصرف کنندگان اغلب برندهای توصیف شده با بهره گرفتن از توصیف وصفی صفات شخصی را ترجیح می دهند و بازاریابان اغلب در تلاشند که برداشت مشتریان از برند را در موقعیت تجاری خود ایجاد یا تقویت کنند (Tuan et.al, 2012, P 35). شخصیت، موقعیتی عالی از برند در ذهن مصرف کنندگان ترسیم می کند و نگرش ها، احساسات و دیدگاه مشتریان را در مورد برند بیان می کند (مؤتمنی و همکاران، ۱۳۸۹، ص ۹۰). کامر[۹۷] شخصیت برند را یک استراتژی مهم در برند بیان می کند که بازاریابان از آن استفاده می کنند تا مشتریان را هدف قرار دهند و با آن ها ارتباط برقرار کنند. (Kumar et.al, 2006, P 12). شخصیت برند در انتخاب مصرف کننده از برندهای مختلف مفید است. با شخصیت برند می توان یک محصول را از محصولات دیگر متمایز کرد. شخصیت برند، مجموعه ای از ویژگی های شخصیت انسانی است که هم قابل اجرا و هم مرتبط با برندها هستند. اصطلاح شخصیت به پاسخ های بادوام و پایدار مشتریان به محیط استنتاج می شود، بنابراین می توان از شخصیت برای تجزیه و تحلیل پاسخ های مصرف کنندگان به محصولات یا برندها استفاده نمود. لذا کسب و کارها می توانند با ایجاد یک شخصیت برند متمایز با مشتریان خود ارتباط برقرار نموده و به موفقیت دست یابند (حمیدی زاده و همکاران، ۱۳۹۱، ص ۳۸). شخصیت برند به عنوان تمام صفات شخصیتی مورد استفاده برای توصیف یک فرد یا یک برند به کار می رود. یک مفهوم در بازاریابی رابطه ای است و به درک بهتر توسعه و حفظ روابط بین برندها و مصرف کنندگان کمک می کند و تأثیر چگونگی این روابط را بر رفتار مصرف کننده توضیح می دهد. (Louis et.al, 2010, P 115). با یک شخصیت برند خاص، مصرف کنندگان مختلفی جذب صفات شخصیت خواهند شد. علاوه بر این، شرکت می تواند با شخصیت برند خوب رابطه ی خود با مشتریان را حفظ کند. آکر در سال ۱۹۹۷ شخصیت برند را به عنوان یک سری خصوصیات انسانی مرتبط با برند تعریف کرده است. شخصیت برند سه مسأله را نشان می دهد: ارتباط مصرف کننده با برند، تصویری که شرکت تلاش می کند بسازد و ویژگی های محصول. مصرف کنندگان معمولاً برندهایی را انتخاب می کنند که با شخصیت خودشان همخوانی دارد. شخصیت، یک متغیر مفید در انتخاب برندها از جانب مشتری است. برندهای انتخاب شده از سوی مشتریان معمولاً به پیروی از شخصیت خود افراد صورت می گیرد، بنابراین شخصیت برند نقش های خود ابرازی و نماد گرایانه را ارائه می کند ( Lin,2010 ,P P 4-6). یکی از عوامل مهم در شکل گیری وفاداری و تعهد مشتریان به محصولات و خدمات و در حالت کلی به برند یک شرکت، تصویری است که از شخصیت آن برند در ذهن مشتریان نقش می بندد. از این رو شرکت ها برای برند خود سرمایه گذاری های وسیع و بلند مدت به خصوص در زمینه ی تبلیغات، پیشبرد فروش و بسته بندی در نظر می گیرند، زیرا می دانند که قدرت بازار آن ها ناشی از ایجاد برند محصولات آنان است و برند قوی تعهد و وفاداری مشتریان را برایشان به همراه می آورد. مصرف کنندگان اغلب با اعطای ویژگی های شخصیتی به برند برای آن ها جنبه های انسانی قائل می شوند و بازاریابان اغلب این ادراکات را با جایگاه یابی برند ایجاد یا تقویت می کنند. ویژگی های شخصیتی برند معانی نمادین یا ارزش های احساسی فراهم می کند که می تواند به ترجیحات برند مصرف کنندگان کمک کند، اما مصرف کنندگان اغلب تمایل به استفاده از برندهایی با شخصیت قوی دارند تا بتوانند با آن رایطه برقرار سازند و شخصیت خود را به نمایش بگذارند (عزیزی و همکاران، ۱۳۹۱، ص ص ۱۰۷-۱۰۶). برای اطمینان از مقبولیت شخصیت برند در بین مشتریان، شرکت ها باید با زیر سؤال بردن و به مبارزه طلبیدن دائمی رقبا، تمایل خود به تسلط در بازار را در ذهن مشتریان القا کنند و با ارائه ی دائمی محصولات جدید، شرکت را به عنوان نوآور به مشتریان بشناسانند (عماری و همکار، ۱۳۹۱، ص ۷۳). هدف شخصیت برند، شناسایی ویژگی های شخصیتی مشتریان و برند و ایجاد انطباق بین آن ها در بازار و در نهایت خلق ارزش ویژه برای برند است (حمیدی زاده و همکاران، ۱۳۹۱، ص ۳۶). منابع شخصیت برند عبارتند از منابع مستقیم که در بر دارنده ی مجموعه ای از ویژگی های انسانی مرتبط با کاربران برند، کارمندان شرکت، مدیران ارشد سازمان و تأیید کنندگان برند می باشد؛ و منابع غیرمستقیم که در بر گیرنده ی همه ی ابعاد ایجاد شده به وسیله ی مدیران شرکت مانند تصمیمات مرتبط با محصول یا خدمت، قیمت، توزیع و ترفیعات آن می باشد (مؤتمنی و همکاران، ۱۳۸۹، ص ۹۱). بنابراین، می توان گفت شخصیت برند از سه منبع به وجود می آید: رابطه ی مشتری با برند؛ تصویر شرکت که سعی در ایجاد آن دارد؛ و در مورد خصوصیات مربوط به محصول می باشد (Lin , 2010, P 5). یک شخصیت برند مطلوب منافع بسیاری در پی دارد: تقویت ترجیحات مصرف کننده، افزایش احساسات در مصرف کننده، افزایش سطح اعتماد و وفاداری و تهیه ی یک مبنایی برای تمایز محصولات (عزیزی و همکاران، ۱۳۹۱، ص ۷۴). شخصیت یک برند را می توان به عنوان نمای بیرونی برند توصیف کرد. هدف ایجاد یک شخصیت برای برند این است که به برند جرأت دهد. شخصیت برند به طور رسمی به مجموعه ای از ویژگی های انسان در ارتباط با برند تعریف می شود. لغت واحدی که برای توصیف یک شخص استفاده می شود، می تواند برای توصیف شخصیت برند مورد استفاده قرار گیرد. مصرف کنندگان می توانند برندهایی را که به خوبی می شناسند با ویژگی هایی که آن ها می توانند توصیف کنند به عنوان شخصیت های مشخص تصور کنند. به خصوص یک برند می تواند به وسیله ی آمارگیری نفوس (سن، جنس، طبقه ی اجتماعی و نژاد)، روش زندگی (فعالیت ها، علایق و ایده ها) و ویژگی های شخصیتی انسان (برون گرایی، موافقت و قابلیت اعتماد) توصیف شود (جلیلوند، ۱۳۹۱، ص ص ۴۸-۴۷). راندل[۹۸] در سال ۱۹۹۷ نقش های چهارگانه ای را برای شخصیت برند برشمرد: ۱) ارائه ی یک هویت به مصرف کنندگان؛ ۲) فراهم ساختن مجموعه ی مختصری از اطلاعات مصرف کننده درباره ی برند؛ ۳) ایجاد تضمین و اطمینان از مزایای مورد انتظار برای مصرف کنندگان؛ ۴) افزودن اطلاعات درباره ی ارزش یک محصول یا خدمت. همچنین بروک در سال ۱۹۹۴ پنج مورد از مزایای استفاده ی کارا از شخصیت برند را به صورت زیر بیان کرده است: ایجاد ارزش ویژه ی برند با بهره گرفتن از پذیرش موقعیت برند مؤسسه؛ ایجاد یک تصویر قابل تشخیص جهت برقراری ارتباطات اثربخش با مصرف کنندگان؛ ایجاد و بسط تصویر ذهنی قوی برای برند محصولات؛ تمایز برند از رقبا؛ و فراهم آوردن شرایطی برای مؤسسه برای درخواست قیمت بیشتر از مشتریان (مؤتمنی و همکاران، ۱۳۸۹، ص ۹۱).
    ۲-۱-۷-۱) شخصیت برند و شخصیت انسان – شخصیت انسان، نقطه ی آغاز تحقیق در شخصیت برند است(Louis et.al, 2010, P 115) . پارکر[۹۹]در سال ۲۰۰۹ بیان کرد که نسبت دادن شخصیت به برند، توجه بسیاری از محققان حوزه ی ارتباطات را به خصوص در دهه های ۱۹۸۰ و ۱۹۹۰ به خود جلب کرده بود و بر این عقیده بودند که برندها و محصولات شخصیت هایی دارند که می توان آن ها را در بازار، ساخت یا نابود کرد. اختصاص دادن ویژگی های انسانی برای چیزهای بی جان می تواند زمینه ساز این مطلب باشد که برندها نیز می توانند ویژگی های انسانی داشته باشند (عزیزی و همکاران، ۱۳۹۱، ص ۷۵). دمیربگ[۱۰۰] اعتقاد دارد که عملکرد شخصیت به همان روش شخصیت انسان در شخصیت برند نیز مؤثر و کارآمد است. بنابراین برندها مثل انسان ها ممکن است ویژگی شخصیتی متمایزی را اختیار کنند (Demirbag et.al, 2010, P 1290). مصرف کنندگان هنگام انتخاب برندهایی که با هم رقابت دارند تناسب میان شخصیت برند و شخصیت مورد علاقه ی خود را مورد ارزیابی قرار می دهند. اگر یک برند با فردی همانند سازی شود به تدریج می توان تصویری از آن فرد ساخت که از محصولات یا خدمات حرف می زند (مؤتمنی و همکاران، ۱۳۸۹، ص ۹۱). مطالعاتی که در سال های اخیر در زمینه ی ویژگی های شخصیتی برند انجام شده است، شخصیت برند را مجموعه ای از ویژگی های شخصیتی انسانی مرتبط با برند تعریف می کند. ساختار ویژگی های شخصیتی انسان شامل پنج بعد عمده ی شخصیت است که به وسیله ی نورمن[۱۰۱] توسعه یافته است و شامل بی ریایی[۱۰۲]، هیجان[۱۰۳] ، شایستگی[۱۰۴] ، کمال[۱۰۵] و خشونت[۱۰۶] است (عزیزی و همکاران، ۱۳۹۱، ص ۷۴). تلاش بر روی شخصیت برند در ساختار روانی انسان به این معنا است که خصوصیات منفی از جمله بی اعتمادی یا خودخواهی به ندرت در شخصیت برند بازتاب دارد، اگرچه برخی از خصوصیات منفی ممکن است به افراد شخصیت بدهد (Demirbag et.al, 2010, P 1292). همچنین پس از سال ها تحقیق در حوزه ی ابعاد شخصیتی انسان، در حال حاضر اجماع نسبی محققان بر یک مدل پنج بعدی است که شخصیت افراد را تکمیل می کند و از آن به عنوان ” پنج بزرگ[۱۰۷] ” (BF) یاد می شود. این ابعاد پنج گانه عبارتند از (عزیزی و همکاران، ۱۳۹۱، ص ۱۰۷):

     

    جهت دانلود متن کامل پایان نامه به سایت azarim.ir مراجعه نمایید.

     

    درون گرایی[۱۰۸] / برون گرایی[۱۰۹]

    موافقت و سازگاری[۱۱۰]

    با وجدانی[۱۱۱]

    ثبات عاطفی[۱۱۲]

    گشودگی[۱۱۳] یا باهوشی[۱۱۴]

    بر این اساس آکر ضمن الهام گرفتن از مدل پنج بزرگ، اقدام به ایجاد مدلی برای سنجش شخصیت برند کرد که ابعاد آن عبارتند از : صداقت (واقع بین، راست گو، سودمند، خوش رو)، شور و هیجان (جسور، پر انرژی، خیال پرداز، به روز)، صلاحیت (قابل اعتماد، باهوش، موفق)، مهارت و کمال (باکلاس، دلربا) و خشونت (مردانه، خشن) (عزیزی و همکاران، ۱۳۹۱، ص ۷۶). در حالت کلی اشکال های وارد شده بر مدل آکر عبارتند از: ۱) تعریف بی قاعده ی شخصیت برند که شامل مشخصات دیگر از جمله سن، جنسیت و … علاوه بر شخصیت می شود. ۲) عمومیت نداشتن ساختار برای تحلیل در سطح مربوط به آن (برای یک برند مشخص یا دسته ای از محصولات مشخص). ۳) تکرار ناپذیری پنج عامل معرفی شده در فرهنگ های مختلف (عزیزی و همکاران، ۱۳۹۱، ص ۱۰۸). جونز[۱۱۵] و همکارانش در پاسخ به انتقادات وارد بر شاخص های آکر، اقدام به برطرف نمودن این انتقادات نموده و ابعاد شخصیت برند را طی تحقیقات خود این گونه معرفی می کنند: مسؤولیت پذیری[۱۱۶] ، عاطفی بودن[۱۱۷] ، جسارت[۱۱۸] ، ساده و بی آلایشی[۱۱۹] ، فعال و پویا بودن[۱۲۰] (حمیدزاده و همکاران، ۱۳۹۱، ص ۳۸).
    ۲-۱-۷-۲) رویکرد شخصیت برند[۱۲۱] – در این رویکرد، برند مانند انسان دارای یک شخصیت است. پیش فرض این رویکرد این است که خصیصه های شخصیتی، محرک های اصلی در ایجاد رابطه ی نزدیک و دوستانه ی برند و مصرف کننده به شمار می آیند. مبنای نظری این رویکرد از نظریه ی دسته بندی شخصیتی انسان ها در روان شناسی گرفته شده است و از ترکیبی از روش های کمّی[۱۲۲] و کیفی[۱۲۳] استفاده می شود. تمرکز اصلی این رویکرد بر ایجاد شخصیتی جذاب و مرتبط از برند برای تداوم رابطه ی بلند مدت مصرف کننده با برند می باشد. پیش نیاز ایجاد یک شخصیت مناسب برای برند، دانستن این موضوع است که چگونه مصرف کنندگان از برندها برای ابراز ویژگی های شخصیتی خود استفاده می کنند (فولادوند، ۱۳۹۰، ص ۲۹).
    ۲-۱-۷-۳) همخوانی شخصیتی برند[۱۲۴]و مشتری – محصولاتی که مصرف کنندگان می خرند دربردارنده ی مفاهیم فردی و اجتماعی است. همخوانی تصویری که فرد از خود دارد با برند مورد نظر، نقش مهم و مؤثری در شکل دهی به رفتار مصرف کننده بازی می کند. این همخوانی همچنین بر اثربخشی تبلیغات اثرگذار است و موجب تسهیل در ایجاد نگرش های مثبت نسبت به محصولات و برندها می شود. همخوانی ویژگی های شخصیتی برند و مشتری می تواند موجب اعتماد و حس تعلق مشتری به برند گردد که این خود منجر به تکرار خرید و تعهد و وفاداری مشتری به برند می گردد (عزیزی و همکاران، ۱۳۹۱، ص ص ۸۱-۷۸). آکر در سال ۱۹۹۷ متذکر می شود که وجود همخوانی و تجانس بین ویژگی های شخصیتی مصرف کننده و برند در فرایند خرید، ترجیحات مصرف کنندگان را تحت تأثیر قرار داده و آن را بهبود می بخشد (حمیدزاده و همکاران، ۳۹۱ ، ص ۳۸).
    ۲-۱-۷-۴) شخصیت برند و هویت برند – شخصیت برند یکی از اجزای اصلی تشکیل دهنده ی هویت برند است (عزیزی و همکاران، ۱۳۹۱، ص ۱۰۷). آکر، شخصیت برند را یکی از ابعاد اصلی هویت برند و به عنوان نزدیک ترین مفهومی که بر فرایند تصمیم گیری خرید اثر می گذارد معرفی می کند (حمیدزاده و همکاران، ۱۳۹۱، ص ۳۸). هویت برند قبل از تصویر برند می آید و شامل تمامی عناصر تشکیل دهنده ی وجود برند می باشد (Louis et.al, 2010, P 114). عناصر اصلی هویت یک برند شامل دو جزء می باشد؛ موقع یابی[۱۲۵] و شخصیت برند. هویت برند از تلاقی موقعیت و شخصیت استراتژیک[۱۲۶] آن شکل می گیرد که این تنها راهی است که در آن دو جزء اصلی و جنبه های ظاهری آن با همدیگر جریان می یابند. دیگر عناصر اصلی، نتیجه ی عملکرد هستند، اسم برند، نماد آن و نظام گرافیکی، ارتباطات بازاریابی برند[۱۲۷] و دیگر راه هایی که در آن، برند با مخاطبان تعیین شده اش تماس برقرار می کند (جلیلوند، ۱۳۹۱، ص ۵۶). محقق ها هویت برند را به عنوان یک مفهوم چند بعدی می شناسند که در آن، شخصیت برند یک عنصر مهم است (Geuens et.al, 2009, P 98). نقطه ی مشترک در تمامی تحقیقات این است که هویت برند و شخصیت برند از طرف فرستنده بهتر درک می شوند (عزیزی و همکاران، ۱۳۹۱، ص ۱۰۷). ایجاد تمایز بین فرستنده و گیرنده، نه تنها از نظر مفهومی اهمیت دارد بلکه در محاسبه ی عملی نیز مهم است. در غیر این صورت، برند و شخصیت مصرف کننده با هم ترکیب شده و منجر به بی ثباتی در مورد چگونگی اقدام به عمل در فاصله ی بین شخصیت مطلوب و شخصیت درک شده می شود (Geuens et.al, 2009, P 98).
    ۲-۱-۷-۵) شخصیت برند و تصویر برند – شخصیت و تصویر برند دو مفهوم متفاوت هستند. شخصیت برند حاصل ارتباطات شرکت با مشتریان است ولی تصویر برند به عنوان ادراکات مصرف کنندگان از شخصیت برند معرفی شده است (مؤتمنی و همکاران، ۱۳۸۹، ص ۹۱). منظور از شخصیت برند، جنبه ی احساسی تصویر برند در ذهن افراد است، این تصویر از تمام تجربیاتی که مصرف کننده از یک برند دارد شکل گرفته است (جلیلوند، ۱۳۹۱، ص ۶۰). تصویر برند یک مفهوم پذیرش است و نتیجه ی این است که مصرف کنندگان تمام علائم منتشر شده توسط برند از قبیل نمادهای بصری، ارتباطات، منابع خارجی و … را تفسیر می کند (Louis et.al, 2010, P 114). لوی[۱۲۸] در سال ۱۹۵۹ نشان داد شخصیت برند شامل ویژگی های جمعیت شناختی نظیر جنسیت، سن و طبقه ی اجتماعی است که ممکن است به طور مستقیم بر تصویر برند، سخنگویان محصول و افراد و به طور غیر مستقیم بر خصوصیات افراد تأثیر گذار باشند (Lin, 2010, P 6).
    ۲-۱-۷-۶) شخصیت برند و ارزش ویژه ی برند – شخصیت و ارزش، دو مفهوم مرتبط با هم هستند که در آن شخصیت زیر مجموعه ای از ارزش است و مصرف کنندگان از ابعاد شخصیت برند به عنوان عوامل تعیین کننده ی مرتبط با ارزش افزوده ی برند استفاده می کنند (مؤتمنی و همکاران، ۱۳۸۹، ص ۹۱). در زمانی که مشتریان به کیفیت محصولات توجه خاصی می کنند رقبا به راحتی می توانند ویژگی های محصولات را تقلید کنند، لذا شخصیت و هویت قوی برای ایجاد ارزش ویژه ی برند ارزشمند است (Geuens et.al, 2009, P 97). مفهوم ارزش ویژه ی برند، ارزش افزوده ای است که یک برند برای یک محصول به ارمغان می آورد. اثر دیگری از واکنش مصرف کننده به یک برند است که فراتر از خود محصول و ویژگی های آن عمل می کند (Louis et.al, 2010, P 115). شخصیت برند، یکی از ابعاد اصلی ارزش ویژه ی برند است، زیرا به جنبه ی احساسی تصویر برند اشاره می کند. شخصیت برند یک مفهوم مهم برای ایجاد تمایز و همچنین توسعه ی بلند مدت ارزش ویژه ی برند است. بنابراین، شخصیت برند، یک عامل مهم برای موفقیت برند محسوب می شود، زیرا یک شخصیت برند منحصر به فرد به خلق یک مجموعه ای از پیوندهای مطلوب و منحصر به فرد در ذهن مشتریان کمک می کند که به ارزش ویژه ی برند منجر می شود (حمیدزاده و همکاران، ۱۳۹۱، ص ۳۹).
    بخش دوم
    بررسی تحقیقات مرتبط با موضوع تحقیق
    ۲-۲) مقدمه
    اهمیت برند و تأثیر آن در فروش محصولات و خدمات در حال گسترش است و آگاهی از شخصیت برند و ابعاد آن برای همه ی مؤسسات حائز اهمیت می باشد (مؤتمنی و همکاران، ۱۳۸۹، ص ۸۹). در این تحقیق به تأثیر شخصیت برند بر اعتماد، وابستگی و تعهد به برند پرداخته شده است. در زمینه ی تحقیق حاضر مطالعات مختلفی در داخل و خارج از کشور صورت گرفته که در ادامه به چند نمونه از آن ها اشاره می شود.
    ۲-۲-۱) تحقیقات داخلی و خارجی
    نتایج تحقیقات مشابه انجام شده درباره ی موضوع تحقیق، عبارتند از:

     

     

    لین در مقاله ای با عنوان ” رابطه رفتار شخصیت مصرف کننده، شخصیت برند و وفاداری به برند: مطالعه تجربی از اسباب بازی ها و بازی های ویدئویی خریداران ” به بررسی روابط بین ویژگی شخصیتی مصرف کننده، شخصیت برند و وفاداری به برند پرداخت. برای جمع آوری اطلاعات از روش نمونه گیری در دسترس استفاده شد که جامعه ی آماری تحقیق شامل خریداران اسباب بازی و بازی های ویدئویی در شهر تایپه است و نمونه ی مورد نظر بالغ بر ۴۰۰ نفر از مصرف کنندگان است که ۳۸۷ پرسشنامه مؤثر بود. نتایج حاصل از تحقیق نشان داد که یک رابطه ی مثبت معناداری بین ویژگی شخصیت برونی[۱۲۹] و شخصیت هیجانی برند[۱۳۰] وجود دارد. همچنین شایستگی و پیچیدگی شخصیت برند تأثیر مثبت قابل توجهی بر وفاداری عاطفی[۱۳۱] و شایستگی و پختگی آن، تأثیر مثبت قابل توجهی بر وفاداری در عمل دارد (Lin, 2010, P P 4-13).

    ساهین و همکارانش در مقاله ای تحت عنوان ” تأثیر تجربیات برند[۱۳۲]، اعتماد و رضایت بر ایجاد وفاداری برند ” تحقیقی در مورد برندهای جهانی در صنعت خودرو انجام دادند که در آن اثرات تجارب برند برای ایجاد روابط بلند مدت با برند، ارتباط با مشتری، اعتماد به برند، رضایت و وفاداری ارائه شده است. برای جمع آوری داده ها با در نظر گرفتن ۲۵۸ مصرف کننده به عنوان نمونه استفاده شد. نتایج نشان داد تجربه ی برند دارای اثر مثبت بر رضایت مندی برند، اعتماد برند و وفاداری برند می باشد و اعتماد و رضایت مندی برند اثر مثبت و معناداری بر روی وفاداری برند دارد (Sahin et.al, 2011, P 1288).

    کیم پاکورن[۱۳۳] و همکارش مقاله ای با عنوان ” خدمات تساوی حقوق برند[۱۳۴] و تعهد به برند کارمند[۱۳۵] ” ارائه کردند که هدف این مقاله اندازه گیری ارزش ویژه ی برند در شرکت های خدماتی از منظر مشتری و شناسایی عوامل روابط مشتریان با برند و بررسی ارتباط بین خدمات ارزش ویژه ی برند و تعهد به برند کارمندان می باشد. در این تحقیق از دو نظرسنجی استفاده شد که در روش اول به اندازه گیری ارزش ویژه ی برند با بهره گرفتن از یک نمونه، شامل ۲۵۰ نفر از مشتریان هتل های بین المللی پرداخته شد و در روش دوم از یک نمونه ی ۲۵۰ نفره شامل کارکنان هتل ها برای اندازه گیری تعهد به برند استفاده شد. نتایج نشان می دهد که هتل های متعلق به رده های مشابه، تساوی حقوق برند متفاوتی دارند و تفکیک برند و اعتماد برند متغیرهایی هستند که نفوذ زیادی بر روابط تجاری مشتری دارند. (Kimpakorn et.al, 2010, P 378).

    چینومونا در مقاله ای با عنوان ” تأثیر تجربه ی برند بر رضایت برند، اعتماد و وابستگی در آفریقای جنوبی ” تأثیر تجربه ی برند مصرف کننده ها را بر روی هریک از متغیرهای فوق را با جمع آوری ۱۵۱ نمونه بیان نمود. نتایج حاکی از آن است که اگر تجربه ی برند مشتری مثبت باشد مستلزم خرید مجدد آینده می شود و مشتریان تمایل بیشتری به اعتماد به برند پیدا می کنند. همچنین رضایت برند مثبت نیز با اعتماد به برند مشتریان همراه است. با بررسی رابطه ی مثبت بین رضایت برند با وابستگی و اعتماد برند با وابستگی می توان انتظار داشت که اعتماد و رضایت به طور مثبت با وابستگی به برند ارتباط دارند (Chinomona, 2013, P P 1303-1307).

    ولت فلورانس و همکارانش در مقاله ای تحت عنوان ” تأثیر شخصیت برند و تبلیغات فروش بر حقوق صاحبان سهام برند ” به ارزیابی تأثیر نسبی یک ابزار مدیریت طولانی مدت با برند (شخصیت برند) و یک ابزار بازاریابی کوتاه مدت (تبلیغات) در شکل گیری ارزش برند[۱۳۶] پرداختند و بیان کردند که در سطح کلی، ابعاد شخصیت برند بر حقوق صاحبان سهام، تأثیر مثبت و جذابیت ارتقای مصرف کننده تأثیر منفی دارد و تأثیر مثبت شخصیت برند بیشتر از تأثیر منفی آن در تبلیغات فروش است (Valette-florence et.al, 2011, P P 24-27).
    تصویر درباره بازار سهام (بورس اوراق بهادار)

     

    مولر[۱۳۷] و همکارش در مقاله ای تحت عنوان ” شکل دهی برداشت شخصیت برند در خرده فروشی توسط تجارب بدنی ” چگونگی تجربه ی بدنی و ادراکات مشتریان از شخصیت برند را در خرده فروشی نشان دادند. آن ها بیان کردند تجربه ی مشتری نقش مهمی را در مدیریت برند خرده فروشی ایفاء می کند (Moller et.al, 2013, P 438).

    یوساکلی[۱۳۸] و همکارش مقاله ای با عنوان ” شخصیت برند توریستی: استفاده از نظریه ی خود تجانس[۱۳۹] ” ارائه کردند. هدف این تحقیق بررسی رابطه ی میان شخصیت برند مقصد توریستی و نیات رفتاری توریستی بود که در لاس وگاس آمریکا انجام شد. نمونه ای از ۳۸۲ بازدیده کننده انتخاب شد و ۳۶۸ پرسشنامه قابل استفاده گردید. نتایج حاصل از تحقیق نشان داد که درک شخصیت برند، خود تجانس و نیات رفتاری سهم مهم نظری و عملی در زمینه ی مقاصد گردشگری دارد. ویژگی های شخصیتی گردشگران نسبت به مقصد و شخصیت برند لاس وگاس دارای پنج بعد شامل طراوت و چالاکی[۱۴۰] ، پختگی[۱۴۱] ، مهارت، هم زمانی[۱۴۲] و صداقت[۱۴۳] می باشد که این ابعاد، اثر مثبت بر قصد گردشگران به بازگشت و توصیه ی آن به دیگر افراد را نشان می دهد. همچنین این تحقیق نشان می دهد که خود تجانس یک میانجی جزئی در رابطه ی بین شخصیت برند مقصد و نیات رفتاری توریستی است (Usakli et.al, 2011, P P 114–۱۲۵).
    تصویر درباره گردشگری

     

    عماری و همکارش در مقاله ای با عنوان ” ارزیابی تأثیر واسطه ای تصویر ذهنی برند[۱۴۴] روی شکل گیری ارزش برند ” به این نتیجه رسیدند که از نظر اندازه ی تأثیر کل، شخصیت برند یک سازه ی کلیدی در راستای ایجاد ارزش ویژه ی برند می باشد. یکی از کاربردهای مدیریتی این یافته این است که مدیران در ارزیابی، توسعه و ساخت ارزش ویژه برند باید روی شخصیت برند تأکید بیشتری داشته باشند. برای اطمینان از مقبولیت شخصیت برند در بین مشتریان، شرکت ها باید با زیر سؤال بردن و به مبارزه طلبیدن دائمی رقبا، تمایل خود به تسلط در بازار را در ذهن مشتریان القا کنند و با ارائه ی دائمی محصولات جدید ، شرکت را به عنوان نوآور به مشتریان بشناسانند. هدف اصلی این تحقیق، ارزیابی تأثیر واسطه ای تصویر ذهنی برند بین شخصیت و نگرش به برند با ارزش ویژه ی برند می باشد. برای آزمون مدل، یک نمونه ی ۴۳۲ نفری با روش نمونه گیری خوشه ای از بین مراجعین به فروشگاه های بزرگ محصول شکلات در ایران انتخاب و مورد بررسی قرار گرفته اند. مزیت این مدل در نظر گرفتن سازه ی شخصیت برند به عنوان یکی از ابعاد تأثیرگذار روی ارزش ویژه ی برند است (عماری و همکار، ۱۳۹۱، ص ص ۷۳-۵۹).

    عزیزی و همکارانش در مقاله ای تحت عنوان ” بررسی ارتباط بین ارزش ویژه برند با همخوانی شخصیت برند و مشتری ” فروشگاه های زنجیره ای شهروند را که از بزرگ ترین کانال های توزیع در کشور است را به عنوان جامعه ی آماری مورد آزمون قرار دادند. نمونه ای ۱۸۵ نفری از مشتریان این فروشگاه با نمونه گیری غیر احتمالی آسان انتخاب شدند. نتایج نشان داد که همخوانی ویژگی های شخصیتی برند و مشتری می تواند موجب ایجاد اعتماد و حس تعلق مشتری به برند گردد که این خود منجر به تکرار خرید و به عبارت دیگر وفاداری مشتری به برند و در نهایت ایجاد ارزش ویژه ی برند می شود (عزیزی و همکاران، ۱۳۹۱، ص ۷۴).

    عزیزی و همکارانش در مقاله ای دیگر با عنوان ” ارزیابی تأثیر شخصیت برند بر وفاداری نگرشی و رفتاری مشتریان به برند هایپراستار ” بیان کردند که شخصیت احساسی و عاطفی قائل بودن برای برند بر وفاداری نگرشی به آن اثر مثبت دارد، اما عاطفی بودن شخصیت برند به طور مستقیم وفاداری رفتاری مشتریان را به دنبال نخواهد داشت. جامعه ی آماری این تحقیق را تمام مشتریان فروشگاه هایپراستار در شهر تهران تشکیل می دهد که نمونه ای شامل ۱۲۰ نفر از مشتریان به روش نمونه گیری غیر احتمالی آسان انتخاب شدند. نتایج نشان داد که از بین ابعاد شخصیت برند فقط بعد پویایی در شخصیت برند بر وفاداری رفتاری اثرگذار است. بنابراین بهتر است در بررسی تأثیر شخصیت برند، وفاداری نگرشی و رفتاری به تفکیک بررسی شوند (عزیزی و همکاران، ۱۳۹۱، ص ص ۱۱۹-۱۰۵).

    دهدشتی شاهرخ و همکارانش در مقاله ای با عنوان ” مدلی برای سنجش تأثیر قابلیت اعتماد برند بانک ها بر تعهد وفاداری مشتریان ” تأثیر متغیرهای ادراکی برند شامل تعهد وفاداری، تعهد مستمر و رضایت بر تمایلات رفتاری مشتریان و تأثیر قابلیت اعتماد برند بر متغیرهای ادراکی و بخصوص بر تعهد وفاداری را مورد بررسی و آزمون قرار دادند. در این تحقیق، نمونه گیری به روش طبقه ای نسبی و حجم نمونه ی مورد نیاز برای هر بانک ۳۸۴ نفر می باشد. نتایج تحقیق نشان داد که قابلیت اعتماد برند نقش بسیار مهم و کلیدی در بهبود تمایلات رفتاری مشتریان ایفا می نماید. همچنین افزایش تعهد مستمر مشتریان باعث کاهش تمایل آن ها به برند می گردد (دهدشتی شاهرخ، ۱۳۸۹، ص ۶۹).

    عبدالوند و همکارش در مقاله ای با عنوان ” بررسی رابطه میان درگیری ذهنی محصول و تعهد به برند ” عوامل مؤثر بر آن ها را در قالب ۷ فرضیه بیان کردند که هدف این فرضیه ها، بررسی این مطلب است که مشتریان، رفتار و نگرش مصرفی متفاوتی برای یک طبقه محصول خاص نشان خواهند داد. روش تحقیق، توصیفی-پیمایشی و از نوع تحقیقات همبستگی است. محصول مورد بررسی کت و شلوار بوده و جامعه ی آماری تحقیق، اساتید دانشگاه آزاد واحدهای تهران مرکز، جنوب، شمال و علوم تحقیقات می باشند. از ۷ فرضیه ی فوق، ۴ فرضیه پذیرفته شدند. نتایج نشان داد که گرایش به محصول بر درگیری محصول اثر مستقیم دارد. همچنین بین منابع اطلاعاتی و درگیری محصول رابطه ی معنا داری وجود دارد. با کوچکترین افزایشی در گرایش محصول ، تعهد به برند رشد قابل توجهی از خود نشان می دهد، یعنی تعهد به برند به شدت به گرایش به محصول وابسته است. همچنین این فرضیه که درگیری محصول بر تعهد به برند اثر مستقیم و معناداری دارد نیز پذیرفته شده است. یعنی با افزایش در گرایش به محصول، تعهد به برند افزایش می یابد. به عبارت دیگر تعهد به برند به شدت بر درگیری محصول وابسته است. ۳ فرضیه ی دیگر که به تأثیر ویژگی های محصول بر درگیری محصول، ویژگی های محصول بر تعهد به برند و منابع اطلاعاتی بر تعهد به برند اشاره داشتند، با توجه به نتایج به دست آمده پذیرفته نشدند (عبدالوند و همکار، ۱۳۹۰، ص ص ۹۰-۷۵).

    حیدرزاده و همکارانش در مقاله ای تحت عنوان ” بررسی تأثیر اعتبار برند بر وفاداری مشتریان در صنعت بانکداری ایران ” بیان کردند که اعتبار برند بر تعهد به وفاداری، تعهد مستمر و رضایت تأثیر مستقیم دارد. جامعه ی آماری این تحقیق، اصناف و شرکت های فعال در ۵ حوزه ی فعالیت های اقتصادی در شهر تهران است که شامل پوشاک، لوازم خانگی، لوازم صوتی و تصویری، کامپیوتر و لوازم جانبی و صرافی ها می باشد. همچنین نمونه ای به حجم ۳۸۴ فروشگاه که متشکل از فروشگاه های موجود در مراکز خرید مربوط به اصناف مورد نظر بودند انتخاب شد. رضایت بر تعهد به وفاداری و توصیه ی شفاهی به خرید تأثیر مستقیم دارد. در حالی که رضایت باعث کاهش تمایل به تغییر برند نمی گردد. تعهد به وفاداری بر هیچ یک از دو متغیر وابسته، یعنی تمایل به تغییر برند و توصیه ی شفاهی به خرید، تاثیری ندارد. همچنین تعهد مستمر بر تمایل به تغییر برند تأثیر معکوس دارد، یعنی باعث کاهش تمایل مشتریان به تغییر برند می گردد (حیدرزاده و همکاران، ۱۳۹۰، ص ۶۹).
    عکس مرتبط با اقتصاد

     

    خیری و همکارانش در مقاله ی خود با عنوان ” وابستگی عاطفی مصرف کنندگان به برند: پیش نیازها و نتایج ” عوامل مؤثر بر شکل گیری وابستگی بین مصرف کنندگان و برند را برای شرکت ها مورد بررسی قرار دادند. روش تحقیق توصیفی-پیمایشی و کاربردی می باشد. جامعه ی آماری، کلیه ی دانشجویان در حال تحصیل در دانشگاه آزاد واحد علوم تحقیقات تهران بوده که با بهره گرفتن از روش نمونه گیری تصادفی-طبقه ای متناسب با حجم، تعداد ۳۸۰ نفر از دانشجویان به عنوان نمونه انتخاب شدند. نتایج این تحقیق نشان می دهد که تجربه و نگرش مصرف کنندگان بر شکل گیری وابستگی عاطفی با برند تأثیر دارد. همچنین مصرف کنندگانی که به برند، وابستگی پیدا می کنند سطوح بالاتری از وفاداری را از خود نشان داده، گفته های دهان به دهان در مورد برند انتشار می دهند و تمایل دارند قیمت های بالاتری را برای برند پرداخت نمایند (خیری و همکاران، ۱۳۹۲، ص ص ۵۰-۴۹).

    ۳-۱) مقدمه
    فصل سوم
    روش اجرای تحقیق
    امروزه محققین در سازمان های گوناگون و در زمینه های مختلف با تمرکز بر یک موضوع خاص و گرد آوری نمونه و مشاهدات خود از جامعه ی آماری مورد نظر، با بهره گرفتن از روش ها و فنون آماری به تجزیه و تحلیل این داده ها پرداخته و از نتایج به دست آمده برای حل مشکلات و مسائل استفاده می کنند و یا بر دانش بشری در این زمینه می افزایند (فولادوند، ۱۳۹۰، ص ۷۹). هر تحقیق، فرایندی علمی و ارزشمند است که طی آن محقق تلاش می کند تا برای یک مسأله پاسخی نظری پیدا کند و یا برای حل یک مشکل واقعی در دنیای عمل، راهکاری بیابد (خاکی، ۱۳۹۰، ص ۱۵۵). دیویی[۱۴۵] تحقیق را چنین تعریف کرده است که تحقیق عبارت است از تغییر کنترل شده ی یک موقعیت غیر ثابت یا نا معین به موقعیتی که از لحاظ ویژگی ها و روابط، کاملاً معین و ثابت است و در وضعی قرار دارد که عناصر موقعیت اصلی یا اولی به صورت یک کل متحد تغییر یافته اند (دلاور، ۱۳۹۱، ص ۳۰). در این فصل در مورد روش تحقیق، منابع جمع آوری اطلاعات و نحوه ی گرد آوری اطلاعات بحث می کنیم. همچنین فرایند تحقیق، جامعه ی آماری و نحوه ی نمونه گیری مورد بررسی قرار می گیرد و بعد از روایی و پایایی پرسشنامه به تجزیه و تحلیل داده ها می پردازیم.
    ۳-۲) فرایند اجرای تحقیق
    در این تحقیق بر اساس مسأله ی بیان شده و مرور بر ادبیات موضوعی بر اساس روش قیاسی، متغیرهای تحقیق، تعیین و فرضیه ها مشخص شدند. پس از آن برای اندازه گیری متغیرهای تعیین شده اطلاعات مورد نظر به وسیله ی پرسشنامه و به صورت میدانی از مصرف کنندگان برندهای لوازم خانگی در استان گیلان جمع آوری گردید و با بهره گرفتن از نرم افزارSPSS و LISREL مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت و در پایان به آزمون فرضیه ها اقدام شد.
    ۳-۳) روش اجرای تحقیق
    این تحقیق بر اساس هدف کاربردی و به روش توصیفی است. هدف کاربردی این تحقیق کمک به مدیران و تصمیم گیرندگان، جهت طراحی استراتژی های مناسب برای ارتقای تعهد برند با تأکید بر شخصیت برندها می باشد. این تحقیق از لحاظ روش اجرا بر اساس مدل علّی است که به بررسی وجود یا عدم وجود ارتباط میان متغیرهای تحقیق می پردازد.
    ۳-۴) جامعه و نمونه ی آماری
    با مشخص کردن جامعه ی آماری، حجم نمونه به دست می آید. جامعه ی آماری مجموعه ای از افراد، اشیاء و یا چیزهایی است که دارای حداقل یک صفت مشترک باشند (خاکی، ۱۳۹۰، ص ۲۵۰). جامعه ی آماری تحقیق حاضر مصرف کنندگان لوازم خانگی در استان گیلان با برندهای مختلف(ال جی، سامسونگ، سونی، پارس خزر، هیتاچی، هیمالیا، امرسان، صنام، ارج، الکترو استیل، دوو، مجیک، سانی، تفال، آزمایش، بوتان، کن وود، بوش، براون، دلونگی) می باشند. نمونه عبارت است از مجموعه ای از نشانه ها که از یک قسمت، یک گروه یا جامعه ای بزرگ تر انتخاب می شود به طوری که این مجموعه معرف کیفیات و ویژگی های آن قسمت، گروه یا جامعه ی بزرگ تر باشد. نمونه گیری فرایندی است که طی آن تعدادی از واحدها به گونه ای برگزیده می شوند که معرف جامعه ی بزرگ تر که از آن انتخاب شده اند باشند (خاکی، ۱۳۹۰، ص ص ۲۵۱-۲۵۰). در این تحقیق برای تعیین نمونه از روش نمونه گیری در دسترس استفاده شده است. نمونه در دسترس، گروهی از اعضای یک جامعه هستند که انتخاب آن ها فقط به خاطر سهولت در نمونه گیری بوده است (دلاور، ۱۳۹۱، ص ۹۸). نمونه ی تحقیق حاضر با مراجعه به فروشگاه های بزرگ لوازم خانگی در سطح استان گیلان و توزیع پرسشنامه به خریداران و مشتریان آن ها به صورت تصادفی حاصل شده است. ۵۰۰ عدد پرسشنامه در میان خریداران لوازم خانگی توزیع گردید که از این تعداد ۴۴۵ عدد برگشت داده شد. حجم نمونه ی این تحقیق ۴۲۰ نفر می باشد که از فرمول زیر به دست آمده است.
    ۴۲۰ =

     

    موضوعات: بدون موضوع
     [ 04:02:00 ق.ظ ]



     لینک ثابت

      مطالعه تطبیقی سیاست کیفری ایران وحقوق جزای بین الملل درقبال تطهیرپول های نامشروع (پول شویی)- قسمت ۱۰ ...

    ۱-۲- ب = اختلا ط پول کثیف با پول تمییز
    این تکنیک با عواید حا صل ازجرم بصورت انجام معاملا تی ازقبیل صا درات وواردات کا لاوتوسل به کم نمایی سیا هه صا دراتی و گران نمایی سیا هه وارداتی وارد چرخه رسمی اقتصاد می گردد.
    عکس مرتبط با اقتصاد
    ۲-۲- ب =انتقا ل پول از طریق واسطه
    ما نند تبدیل وجوه نقد به ژتون و تبدیل مجد د آن، که در این صورت تشخیص ما هیت غیر قانونی ما ل مشکل می شود.
    ۳-۲- ب =تکنیک سوم پنها ن نمو دن ما لک و اقعی ما ل آلوده
    طرح مطا لعا تی مبا رزه با جر م پو لشو یی مر کز پژو هش ها ی مجلس شورای اسلا می در خصوص لا یه چینی و تبدیل بیا ن می دارد.”لا یه چینی ،جدا سازی عواید حا صل از فعا لیت های مجرمانه از منشاء با فعا لیتهای مو جد آن است….. این مر حله می تواند شا مل معا ملا تی ما نند انتقا ل تلگرافی سپرده ،تبدیل سپرده به اسناد پو لی ،اوراق بها دار ،سهام سر مایه ای ،چک های مسا فرتی ،خرید مجدد کا لا ها ی پر ارزش و اسناد پولی و سر ما یه گذاری آن ها در معا ملا ت ملکی و مو سسات قانونی به ویژه در صنا یع تفریحی و جها نگردی است. “[۷۰]
    تصویر درباره بازار سهام (بورس اوراق بهادار)
    ۳- ب= ایجاد شبکه ی پیچیده
    در این خصوص گفته شده “خواباندن پول،در واقع اولین اقدام برای مخفی کردن و پنهان نگهداشتن منشاء ما لکیت پول است،به طریقی که با ایجاد لا یه های پیچیده ازطریق مبادلات مالی ،ازهرنوع پیگیری حسابرسی درامان باشدودر این مرحله درواقع منشاء پول ها،گمنام و ناشناخته می شود.منظورازخواباندن،بی ارتباط کردن پول های غیرقانونی از منشاءجنایت،ازطریق ایجاد شبکه ای پیچیده ازمبادلات مالی پیاپی است که هدف آن پوشیده نگه داشتن منابع مذکور از هرگونه پیگیری حسابرسی و غیرقابل ردیابی کردن منشاء مالکیت آنها می باشد.”[۷۱]
    ۴- ب = دایرِِِِه المعا رف تخصصی حسابداری
    حسابداری
    این مو سسه ضمن بیان و تا ییدروش ها ی تطهیر درصد رالاشاره نکاتی را هم درخصوص تطهیرپول اضافه
    می نماید که دانستن آن در تشخیص و شنا خت روش های تطهیر بسیا ر موثرخواهد بود .شیوه های تطهیرپو ل پیچیده و متنوع است شیو ه های پول شویی به عواملی بشرح زیر بستگی دارد :
    ۱-۴- ب = نوع خلا ف انجام شده
    ۲-۳- ب = نوع سیستم اقتصا دی
    ۳-۳- ب = نوع قوانین و مقررات کشوری که درآنجا خلا ف صورت گرفته است.
    ۴-۳- ب= نوع مقررات کشوری که درآنجا پول تطهیر می شود.[۷۲]
    ج- مر حله ادغام
    آخرین و یا به تعبیری سو مین مرحله تطهیر پول ادغا م می باشد.ادغام براساس نظرات مختلف باعنوان هاواصطلا حات مشابهی بکار می رود. که در ادامه به بعضی از آنها اشا ره می شو د.
    ۱-ج= در هم آمیزی و یک پا رچه سازی[۷۳]
    ادغام یعنی فراهم آوردن پوشش و ظاهری مشروع برای توجیه قانونی عواید حاصل از فعالیت های مجرمانه است و به تعبیری اگر مرحله لا یه چینی با مو فقیت انجام شودعو اید حا صل ازجرم با ید به نحو ی وارد
    چرخه اقتصادی قانونی ورسمی گردد.که امکان ردیابی آن مشکل شود.این فرایند ازتکنیک های زیربهره می گیرد.
    ۱-۱ ج = سوق دارا ییها ی نا مشروع به سوی اشخاص و شر کت های که به نحوی با مجرمان در تماس هستند.
    ۲-۱- ج = تا سیس شر کت های پو ششی
    ۲-ج=دید گاه باشگاه اندیشه در خصو ص ادغام[۷۴]
    این باشگاه تعا بیری چون ادغام،تر کیب،یکپارچه سازی ویا انسجام را بکارمی برد.این موسسهء حقوقی ضمن
    بیان مفاهیم وویژگی های این مرحله نکا تی را گوشزد می کند که خودمی تواند پایه واسا س تصمیم گیری حقو قی و تقنینی با شد . می گو ید:
    ۱-۲-ج = دراین مرحله شنا سایی و رد یابی پول های کثیف بسیار دشوارودرحد غیرممکن است.
    ۲-۲-ج = عدم دخا لت با نک ها ومو سسات ما لی که به صورت سنتی عا د ت کرده اند هرگز به منا بع وجوه کاری ندارند و کنجکا وی نمی کنند.
    ۳-۳-ج = بیشتر فعا لیت های مجر مانه تطهیر پو ل در این مرحله است به لحا ظ علمی ممکن است روند تطهیر پو ل خا رج از این نظم و تر تیب تحقق یا بد و از تکنبک ها و فنون جد ید بهره گیری کنند.
    ۳-ج= دیدگاه مر کز پژوهش های مجلس شورای اسلا می[۷۵]
    مر کز پژ وهش ها ی مجلس شو رای اسلا می بعد از طرح مر احل پو لشویی گو نه های پو لشویی را بیان
    می دارد پدیده پو لشویی در یک کشور لزوما”به عو اید به دست آمده از فعا لیت های بزه کارانه یا مجرمانه انجام شده درآن کشورمحدود ومنحصرنمی شود درواقع ممکن است عواید به دست آمده ازفعا لیت های مجرمانه دیگر کشورهای جهان نیز به کشور مفروض منتقل و در آن شسته شود فلذا چها رگونه پو لشویی قا بل شنا سایی است:
    ۱-۳-ج = پو لشویی درونی: شامل پو ل های کثیف به دست آمده از فعا لیت های مجرمانه انجام شده در داخل یک کشور که در همان کشور شسته می شود.
    ۲-۳-ج = پو لشویی صا در شونده :شامل پو ل های کثیف به دست آمده از فعا لیت های مجرمانه انجام شده در سایر نقاط جهان که در داخل یک کشور مفروض شسته می شود.
    ۳-۳-ج = پو لشویی بیرونی :شامل پول های کثیف بدست آمده ازفعا لیت های مجرمانه انجام شده درسایر کشور ها که درخارج از کشور نیز شسته می شود.
    ۴-۳-ج = پو لشویی وارد شونده :شامل پو ل های کثیف بدست آمده از فعا لیت های مجرمانه انجام شده در سایر نقاط جهان که در داخل یک کشور مفروض شسته می شود.
    ۴-ج= دید گاه یک کا رشناس حقو قی[۷۶]
    این کار شناس می گو ید:
    مرحله ادغام یا یکپارچه سازی،آخرین مرحله زنجیره تطهیر پول را تشکیل می دهد واین مرحله است که در واقع یک مبنای مشروعیت و قانونی به اموال نا مشروع می بخشد وامکان بکار گیری آنها را به صورت جا یز ومحترمانه فراهم می کند.
    ۵-ج = مراحل پو لشو یی از دید گاه صا حب نظر اقتصاد ی هلند[۷۷]
    این صا حب نظر اقتصادی مراحل پو لشو یی را با نمو نه های ازهر مرحله به بررسی می پر دازد.و این چنین بیا ن
    می دارد:
    پو لشو یی شا مل سه مر حله است ۱– جایگذاری ۲-لایه گذاری ۳- در هم آمیزی و یکپا رچه سازی( ادغام)
    بعد ازاینکه مجرمین پول حا صل از فعا لیت مجرمانه خود مثلا” (فرو ش دارو ها) را بصورت قاچاق کسب نمو دند ، مجرم سعی می کند که این پو ل و سرمایه را وارد سیستم مالی نما ید مثلا”قرار دادن آن در یک حسا ب بانکی.
    همچنین پو لشو یان برای کا هش جلب تو جه مجریا ن قا نون مقا دیرزیا دی پول نقد را به مقادیر کوچک تبد یل نمو ده یا بصو رت قا چا ق در کشو ردیگر سپرده گذاری می کنند. به محض جایگذاری ( استقرار) پو ل در سیستم ما لی مر حله لایه گذاری انجا م می پذیر د که شا مل مجمو عه ای از معا ملا ت با هد ف مخفی کر دن منشاء اصلی پو ل است.مثلا” جا بجایی پو ل ها و سپرده گذاری در مو سسات ما لی یا واریز پول به حساب دو ستان یا بستگان یا خرید اسناد با فا کتو رها ی صو ری بر ای پنها ن نمو ده ما لک و اقعی پو ل آلو ده.زما نی که مرحله لا یه گذاری انجا م گرفت مجرم نها یتا” قا دراست طــی یک معا مله اقتصا دی قا نونی ازاین پول استفا ده کرده وبه عنــوان یک تاجرموفق با خرید داراییهای شیک از زند گی لذت ببرد.
    نتیجه گیری:
    ازمباحث فرایند پول شویی استنباط می شود که مراحل رائج ومهم پول شویی همان مراحل سه گا نه سرمایه گذاری ،تبد یل ،ادغام ،می باشد .هرچند نباید ازاین موضوع غا فل شد با پیشرفت تکنولوژی ،تعدد روش ها و فنون و وسعت کسب در آمد های نا مشروع ،روش های تطهیر با شیو ه های متناسب با تغییر ،تغییر خو اهد کرد .لازم است قو انین و مقررات متناسب با تغییر و نیاز سنجی تغییر کرده تا راه کشف منا بع نا مشروع بهترمورد شنا سایی قرار گیرد
    نکته حا ئز اهمیتی که وجود دارد آن است که متا سفانه تاکنون نتوا نستند حجم پو لهای نا مشروع را شنا سایی کنند . تا بر اساس این شنا سایی مبا د رت به تطهیر نمایند. استفاده از قوانین مدرن ،مقررات اداری نو ظهور ،آموزش کا رکنان مو سسات مالی و اداری ،ایجاد نظارت و بازرسی های نا محسوس ،می شود منابع درآمدهای نامشروع را مو رد شنا سایی قرار داد و از حجم پو ل های نا مشروع کا ست.
    گفتار دوم
    روش های تطهیر
    درمباحث گذشته اهداف،عوارض،فرایند پول شویی را مورد بررسی قرار دادیم اشاره شد مجرمان پول شویی برای اهدافی دست به این اقدام می زنند به لحاظ اهمیت مو ضوع و پیشگیری و شناخت بیشتر عوارض پو لشویی را بیان کردیم گفتیم مجرمان طی سه مرحله اقدام مجرمانه خود را لباس مشروعیت وقانونی ورسمی بودن می پوشند د ر این گفتار تلا ش خواهد شد روش های که مجرمان بزه پول شوبی برای تطهیربکارخواهند بست بیان شود.لازم به ذکر است بیان این روش ها به منزله همه روش ها نیست بلکه بخش و گوشه ای از روش ها ی تطهیر می باشد. فلذا ما در این گفتاربه هفت روش تطهیر پرداخته ودرادامه به شرح و بسط و توضیح هر یک از آنهاخواهیم پرداخت.همچنین به جهت اهمیت موضوع این گفتاررا بیشتر بحث خواهیم کرد.
    الف = استفاده از مو سسا ت ما لی و اعتباری
    ب = انتقا لا ت الکترونیکی و اینتر نتی
    ج = پنا هگاه های ما لیاتی
    د= استفاده از پو ششهای تجاری مشروع
    و= خرید اوراق سها م
    ی= انتقال وجوه به خارج از کشور
    ه = خرید وفروش آثار هنری
    الف : استفاده از مو سسات ما لی و اعتباری
    استفاده از مو سسات ما لی و اعتباری یکی از راحت ترین و سهل ترین روش تطهیر می باشد. معمولا”موسسات مالی واعتباری براساس قوانین و مقررات اداری سنتی اداره می شوند موسسا ت وظیفه خودرا در دریــافت وجــوه و پرداخت آن می دانند به لحاظ با لا بردن مو جو دی و خدمات خود تلا ش دارند مشتر یان بیشتر ی راجذب نما یند.به اینکه از چه منا بعی،ازکجا،این پول تا مین شده و بدست آمده است. توجهی ندارند.و پرداختن به آنرا یک نوع دخا لت ،بی حرمتی به مشتری،و بعضا”به تصور اینکه موسسه درارزیابی عملکرد نمی تواند مشتریان راراضی نگه داشته و نسبت به جذ ب بیشتر سپرده گذاران خوب عمل نکرده موردعتاب وعقاب قرارمی گیرد. مع الوصف تلا ش قریــب به اتفاق مو سسا ت جذب وجوه و سپرده های زیاد می باشد درادامه باهم دید گاه ها وچگونگی استفاده مجرمان پول شویی از مو سسات ما لی و اعتباری را مرور خو اهیم کرد.
    ۱-الف=استفاده از بانک های فاسد[۷۸]
    در بسیاری از کشورها افتتاح حساب با نام غیرواقعی جرم محسوب نمی شود. بنا براین قاچاقچیان بین المللی مو اد مخدر می تو انند با همکاری بر خی از بانکها حسابهای جعلی افتتاح و با واریز پو ل نقد به آنها نسبت به انتقا ل وجــه به خا رج از کشور اقدام نما یند این گو نه با نکها برای جلب سر مایه ها ی کلا ن سپرده گذاران نا سالم از اخذاوراق شناسایی کا مل یا گزارش کردن موارد مشکوک به مقا مات دولتی خود داری می کنند وبدین وسیله بهترین امکا ن را دراختیار قاچاقچیان مو اد مخدر برای پو لشویی قرار می دهند.
    ۲-الف =استفاده از مو سسا ت ما لی غیر بانکی[۷۹]
    یکی دیگرازروش های تطهیر پول استفا ده ازموسسا ت ما لی غیربانکی می باشد مهمترین این موسسا ت مالی
    عبارتنداز:
    ۱-۲-الف =بنگاه های معا ملا تی
    ۲-۲-الف =کا رگزاران اوراق مشتقه
    ۳-۲-الف =مو سسات لیزینگ و بیمه و غیره
    ۳-الف موسسات مالی و اعتباری واسطه های مالی
    وظیفه واسطه های ما لی آن است که موجبا ت تلا قی پس انداز کنندگان وجوه و سرما یه گذاران را فراهم آورندانواع مو سسات ما لی،شر کت های سرما یه گذاری ،شرکت های بیمه،صند وق با زنشستگی،صند وق هـا ی قـــرض الحسنه،صندو ق ها ی پس اند از،وام مسکن،صند وق رهنی،صندوق استقراضی،صرافیها،شرکت ها ی مضاربــه ای و صند وق ها ی اما نات،تقریبا”کلیه خد ماتی که توسط با نک ها،سایرمو سسات ما لی ارائه می گردد . به طور بالقوه واجد این خصیصه هستند که تو سط مجرمین سازمان یا فته در راستا ی تطهیر جهت دهی می شوند.
    ۳-الف = روش ها و تکنیک مو سسات ما لی [۸۰]
    از میان تما م فعا لیت ها ی بانک ها و موسسات ما لی می تو ان به تکنیک ها ی زیر اشا ره کرد :
    ۱-۳-الف =تصفیه پو ل: یعنی تبدیل پول ها ی کوچک به اسکنا س ها ی بزرگ ،هد ف مجرمین ازاین کارد و مورد مهم است.
    ۱-۱-۳-الف= شاید ذرات مواد روی آن با شدو این مهم سبب تحت تعقیب قرارگرفتن می شود.
    ۲-۱-۳- الف = باعث کاهش وزن وحجم پول ها می شود.
    ۲-۳- الف = دومین روش وتکنیک افتتا ح وبهره برداری از یک حساب با نکی با نا می کا ذ ب با نک های که الزام به شنا سایی دقیق مشتریان خو د ندارند.
    ۴-الف =مصا دیق تمثیلی وسایل متقلبانه مو سسات[۸۱]
    مجرمان پو ل شویی برای فریب دادن مرد م به وجود شر کت ها یا تجا رتخا نه ها یا کا رخا نه ها یا مو سسات

     

    برای

    موضوعات: بدون موضوع
     [ 04:02:00 ق.ظ ]



     لینک ثابت
     
    مداحی های محرم