کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل
کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل




جستجو





آخرین مطالب


  • تحلیل گفتمان سبک زندگی دینی (اسلامی) دراندیشه‌ی مقام معظم رهبری- قسمت ۱۵
  • بررسی جایگاه اجتماعی زن در قرآن و کتاب مقدس عبری۹۲- قسمت ۱۱
  • فایل ها درباره تأثیر ساختار هیأت مدیره شرکت ها بر سیاست های متهورانه مالیاتی شرکت ...
  • بررسی عوامل موثر بر قصد کارآفرینانه دانشجویان دانشگاه آزاد اسلامی واحد رشت (مطالعه موردی دانشجویان کارشناسی ارشد مدیریت بازرگانی)- قسمت ۲
  • بررسی حق صغار در استیفای قصاص و تعدد اولیای دم در استیفای قصاص- قسمت ۷
  • بررسی و تحلیل دیوان ملاپریشان در مقایسه با اندیشه¬های عرفانی مولانا- قسمت ۱۳
  • پژوهش های کارشناسی ارشد درباره بررسی تأثیر قدرت بازاریابی بر عملکرد تجاری در مطالعه میدانی ...
  • ارزیابی تاثیر عوامل اقتصادی و اجتماعی بر میزان تمایل افراد برای تقاضای بیمه عمر در ایران- قسمت ۹
  • بررسی ابعاد حقوقی استخراج گاز از میادین مشترک با تاکید بر میادین مشترک ایران- قسمت ۱۵
  • بررسی دلایل ایجاد تفاوت بین سود مشمول مالیات تعیین شده توسط حسابرسان مالیاتی و مأموران امور مالیاتی (مطالعه موردی استان کردستان)- قسمت ۱۲
  • اثرعصاره الکلی درمنه کوهی بر تشنج ناشی ازپنتیلن تترازول در موش آزمایشگاهی نر- قسمت ۶
  • ارائه مدلی تلفیقی از کارت امتیازی متوازن و هوشین کانری در ...
  • نقش رسانه ها در بزهکاری و پیشگیری از وقوع آن- قسمت ۴
  • بررسی-جعل-حقوقی-و-طاری-در-نظام-حقوق-ایران- قسمت ۷
  • " دانلود متن کامل پایان نامه ارشد – قسمت 4 – 9 "
  • اجرای قرارداد و تاثیر قوه قاهره در آن- قسمت 2
  • ارزیابی و تحلیل نقش رهبری تحول آفرین در توسعه یادگیری سازمانی کارکنان اداری شهرداری شهر کرمانشاه- قسمت ۴
  • طراحی الگوی راهبردی ارزیابی عملکرد یگان های ناجا- قسمت ۷
  • تحلیل رابطه توانمندی( بر اساس مدل ملهم ) با تعهد کارکنان مورد مطالعه سازمان بازرگانی استان قم- قسمت ۱۱
  • طنز درآثار ادبی قرن هشتم هجری با محوریت عبید زاکانی و حافظ شیرازی- قسمت ۱۲
  • مبانی سازوکارها و قلمرو صدور رای وحدت رویه توسط هیات عمومی دیوان عدالت اداری- قسمت ۷
  • رتبه بندی پیمانکاران فضای سبز شهرداری مبتنی بر روشهای تصمیم گیری ...
  • تحلیل محتوای کتاب ریاضی هفتم متوسطه اول سال تحصیلی ۹۴-۱۳۹۳- قسمت ۹
  • ﻧﮕﺎرش ﻣﻘﺎﻟﻪ ﭘﮋوهشی درباره بررسی تاثیر مازاد جریان نقد آزاد، حاکمیت شرکتی، اندازه شرکت ...
  • بررسی ارتباط بین انعطاف پذیری مالی و نرخ رشد شرکت با اقلام ...
  • بررسی یک مدل چرخش شغلی مناسب به منظور ارتقای عملکرد نیروی کار در اتحادیه صادر کنندگان خشکبار ایران را می توان مهم ترین هدف این پژوهش برشمرد.- قسمت ۵
  • بررسی تاثیر بازارگرایی بر عملکرد شرکت های تولید کننده مبلمان و دکوراسیون منزل در شهرک صنعتی خرمدشت تهران- قسمت ۱۳- قسمت 2
  • بررسی زبان شناختی اسم مرکب فعلی در زبان فارسی و انگلیسی۹۲- قسمت ۱۴
  • فایل ها درباره : بررسی نگرش دانشجویان پرستاری دانشگاه علوم پزشکی گیلان نسبت به ...
  • مسئولیت مدنی و انتظامی باشگاه ها و مؤسسات ورزشی در حقوق ایران و کشورهای اروپایی- قسمت ۶
  • توثیق اسنادتجارتی الکترونیکی بین المللی در نظام ایران و انگلستان- قسمت ۲
  • تحلیل فقهی و حقوقی امر به معروف و نهی از منکر در سیاست کیفری اسلام- قسمت ۵
  • ارزیابی پذیرش کیفیت خدمات الکترونیکی، رضایت و تمایلات مشتری درمطالعه میدانی بانک ملت استان کرمانشاه- قسمت ۷




  •  

    کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کاملکلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

    لطفا صفحه را ببندید کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

    لطفا صفحه را ببندید

    کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

    کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

    لطفا صفحه را ببندید

    کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

    کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

    لطفا صفحه را ببندید

    کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

    کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

    لطفا صفحه را ببندید

    کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

    کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

    کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

    کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

    لطفا صفحه را ببندید

    کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

    کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

    لطفا صفحه را ببندید

    کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

    کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

    کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

    کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

     

    کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کاملکلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

    لطفا صفحه را ببندید کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

    لطفا صفحه را ببندید

    کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

    کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

    لطفا صفحه را ببندید

    کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

    کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

    لطفا صفحه را ببندید

    کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

    کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

    لطفا صفحه را ببندید

    کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

    کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

    کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

    کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

    لطفا صفحه را ببندید

    کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

    کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

    لطفا صفحه را ببندید

    کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

    کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

    کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

    کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

     
      اثرات بالقوه کاربری اراضی بر یکپارچگی اکولوژیکی و زون¬بندی مناطق حفاظت شده (مطالعه موردی پناهگاه حیات وحش قمیشلو)- قسمت ۲ ...

    فصل سوم: مواد و روشها
    ۳-۱ منطقه مورد مطالعه……………………………………………………………………………………………………………………………………۳۰
    ۳-۱-۱ مناطق امن پناهگاه حیات وحش قمیشلو…………………………………………………………………………………………………….۳۲
    ۳-۱-۲ تاریخچه منطقه…………………………………………………………………………………………………………………………………….۳۲
    ۳-۲ روش کار……………………………………………………………………………………………………………………………………………….۳۳
    ۳-۲-۱ تهیه مدل مفهومی………………………………………………………………………………………………………………………………….۳۴
    ۳-۲-۲ جمعآوری لایه های اطلاعاتی مورد نیاز……………………………………………………………………………………………………۳۶
    ۳-۲-۳ استانداردسازی معیارها…………………………………………………………………………………………………………………………۴۱
    ۳-۲-۴ تعیین وزن معیارها با بهره گرفتن از روش AHP…………………………………………………………………………………………..41
    ۳-۲-۵ تلفیق نقشه های معیار براساس روش ترکیب خطی وزنی……………………………………………………………………………….۴۲
    ۳-۲-۶ تخصیص زونها به واحدهای همگن………………………………………………………………………………………………………..۴۲
    فصل چهارم: نتایج و بحث
    ۴-۱ تصحیح هندسی………………………………………………………………………………………………………………………………………..۴۴
    ۴-۲ تصویر رنگی کاذب………………………………………………………………………………………………………………………………….۴۴
    ۴-۳ شناسایی کاربری و پوشش اراضی……………………………………………………………………………………………………………….۴۵
    ۴-۳-۱ تهیه نقشه پوشش اراضی………………………………………………………………………………………………………………………..۴۵
    ۴-۳-۲ طبقهبندی کاربری اراضی………………………………………………………………………………………………………………………۴۶
    ۴-۳ زیستگاه گونه های شاخص………………………………………………………………………………………………………………………….۴۷
    ۴-۴ استفاده از روش MCE برای زون امن…………………………………………………………………………………………………………۴۸
    ۴-۴-۱ تلفیق لایه ها به روش ترکیب خطی وزنی و تهیه نقشه زون امن………………………………………………………………………۴۹
    ۴-۵ استفاده از روش MCE برای زون حفاظت…………………………………………………………………………………………………..۵۱
    ۴-۵-۱ تلفیق لایه ها با بهره گرفتن از روش ترکیب خطی- وزنی و تهیه نقشه زون حفاظت…………………………………………………۵۲
    ۴-۶ استفاده از روش MCE برای زون تفرج گسترده……………………………………………………………………………………………۵۴
    ۴-۶-۱ تلفیق لایه ها با بهره گرفتن از روش ترکیب خطی- وزنی و تهیه نقشه زون تفرج گسترده………………………………………….۵۵
    ۴-۷ استفاده از روش MCE برای زون تفرج متمرکز…………………………………………………………………………………………….۵۵
    ۴-۷-۱ تلفیق لایه ها با بهره گرفتن از روش ترکیب خطی- وزنی و تهیه نقشه زون تفرج متمرکز………………………………………….۵۶
    ۴-۸ استفاده از روش MCE برای زون بازسازی………………………………………………………………………………………………….۵۷
    ۴-۸-۱ تلفیق لایه ها با بهره گرفتن از روش ترکیب خطی- وزنی و تهیه نقشه زون بازسازی………………………………………………..۵۸
    ۴-۹ زون فرهنگی ……………………………………………………………………………………………………………………………………….۵۸
    نه
    ۴-۱۰ تخصیص زونها به واحدهای همگن………………………………………………………………………………………………………….۵۹
    فصل پنجم: نتیجهگیری و پیشنهادات
    ۵-۱ مقایسه زون امن با طرح جامع قمیشلو……………………………………………………………………………………………………………۶۲
    ۵-۲ مقایسه دو نوع زونبندی…………………………………………………………………………………………………………………………….۶۴
    ۵-۲-۱ مقایسه زون امن……………………………………………………………………………………………………………………………………۶۴
    ۵-۲-۲ مقایسه زون حفاظت………………………………………………………………………………………………………………………………۶۴
    ۵-۲-۳ مقایسه زون تفرج گسترده و متمرکز…………………………………………………………………………………………………………۶۵
    ۵-۲-۴ مقایسه زون بازسازی……………………………………………………………………………………………………………………………..۶۵
    ۵-۳ مزایای درنظر گرفتن پیرامون مناطق حفاظت شده در مطالعه……………………………………………………………………………..۶۵
    ۵-۴ پیشنهادها…………………………………………………………………………………………………………………………………………………۶۷
    پیوست………………………………………………………………………………………………………………………………………………………….۶۹
    مراجع …………………………………………………………………………………………………………………………………………………………..۷۵
    ده
    فهرست جداول
    جدول ۲-۱ مشخصات ماهواره لندست ۸٫٫٫٫٫٫٫٫٫٫٫٫٫٫٫٫٫٫٫٫٫٫٫٫٫٫٫٫٫٫٫٫٫٫٫٫٫٫٫٫٫٫٫٫٫٫٫٫٫٫٫٫٫٫٫٫٫٫٫٫٫٫٫٫٫٫٫٫٫٫٫٫٫٫٫٫٫٫٫٫٫٫٫٫٫٫٫٫٫٫٫٫٫٫٫٫٫٫٫٫٫٫٫٫٫٫٫٫٫٫٫٫٫٫٫٫٫٫٫٫٫٫٫٫٫٫۶
    جدول ۲-۲ شش طبقه اصلی مناطق حفاظت‌شده ……………………………………………………………………………………………………۷
    جدول ۲-۳: مقیاسی برای مقایسه دوبه‌دو…………………………………………………………………………………………………………….۱۹
    جدول ۳-۱ مشخصات آزادراه عبوری از پناهگاه حیات‌وحش قمیشلو………………………………………………………………………۳۳
    جدول ۳-۲ طبقات زیستگاه حیات‌وحش……………………………………………………………………………………………………………..۳۹
    جدول ۳-۳ طبقات حساسیت به فرسایش…………………………………………………………………………………………………………….۴۰
    جدول ۳-۴ طبقات جهت…………………………………………………………………………………………………………………………………۴۰
    جدول ۴-۱ میزان همبستگی ۶ باند اول تصویر منطقه مورد مطالعه…………………………………..…………………….۴۵
    جدول۴- ۲ مساحت و درصد پوشش اراضی پناهگاه حیات‌وحش قمیشلو با بافر ۱۰ کیلومتر………………………….. …………….۴۶
    جدول ۴-۳ مساحت و درصد کاربری‌های مشاهده شده درون پناهگاه حیات‌وحش قمیشلو با بافر ۱۰ کیلومتر………………….۴۷
    جدول ۴-۴ وزن فاکتورها با بهره گرفتن از روش AHP برای زون امن………………………………………………………………………….۴۹
    جدول ۴-۵ مدل مطلوبیت زون امن…………………………………………………………………………………………………………………….۴۹
    جدول ۴-۶ وزن فاکتورها با بهره گرفتن از روش AHP برای زون حفاظت……………………………………………………………………۵۱
    جدول ۴-۷ مدل مطلوبیت زون حفاظت………………………………………………………………………………………………………………۵۲
    جدول ۴-۸ وزن فاکتورها با بهره گرفتن از روش AHP برای زون تفرج گسترده…………………………………………………………….۵۴
    جدول ۴-۹ مدل مطلوبیت زون تفرج گسترده………………………………………………………………………………………………………۵۴
    جدول ۴-۱۰ وزن فاکتورها با بهره گرفتن از روش AHP برای زون تفرج متمرکز……………………………………………………………۵۶
    جدول ۴-۱۱ مدل مطلوبیت تفرج متمرکز……………………………………………………………………………………………………………۵۶
    جدول ۴-۱۲ وزن فاکتورها با بهره گرفتن از روش AHP برای زون بازسازی………………………………………………………………….۵۷
    جدول ۴-۱۳ مدل مطلوبیت زون بازسازی……………………………………………………………………………………………………………۵۸
    جدول ۴-۱۴ وزن و مساحت اهداف در MOLA……………………………………………………………………………………………….59
    جدول ۴-۱۵ وزن و مساحت تعیین شده برای منطقه حفاظت‌شده جهاننما در روش MOLA……………………………………. 61
    جدول ۵-۱ میزان جابجایی زونها با یکدیگر در دو رویکرد……………………………………………………………………………………۶۵
    جدول ۵-۲ مقایسه دونوع زونبندی …………………………………………………………………………………………………………………..۶۶

     

    برای دانلود متن کامل پایان نامه به سایت fotka.ir مراجعه نمایید.

     

    موضوعات: بدون موضوع
    [چهارشنبه 1400-01-25] [ 04:50:00 ق.ظ ]



     لینک ثابت

      تعیین رابطه و سهم پیش¬بینی¬کنندگی تاثیر هوش معنوی و عمل به باورهای دینی بر تنظیم هیجان شناختی در زنان باردار.- قسمت ۳ ...

    تکانشی عمل کردن

     

     

     

    قشر پیشانی حدقه­ای، قشر سینگولیت جلویی

     

     

    تغییر دادن تجارب ذهنی هیجان

     

     

     

    قطعه گیجگاهی، بادامه، هسته دمدار، قشر سینگولیت جلویی، قشر پیشانی حدقه­ای، قشر پیش پیشانی جانبی

     

     

    آرامش، منفعل بودن، فقدان احساس و عاطفه

     

     

     

    قطعه گیجگاهی، قشر پیشانی حدقه­ای، قشر پیش پیشانی پشتی جانبی

     

     

    کندی هیجانی

     

     

     

    قطعه گیجگاهی، بادامه، تالاموس، قشرسینگولیت جلویی، قشر پیشانی حدقه­ای

     

     

    فقدان/ تقلیل خشم یا ترس

     

     

     

    قشر پیشانی حدقه­ای

     

     

    گستاخی

     

     

     

    نوار حرکتی قشری، ارتباط قشری مغز

     

     

    تظاهرات چهره­ای هیجان

     

     

    لبخند بازتابی معیوب

     

     

     

    قشر پیشانی حدقه­ای، قشر پیش پیشانی جانبی، هسته دمدار، قطعه گیجگاهی

     

     

    گریه یا خنده نامتناسب

     

     

     

    نظام خارج هرمی

     

     

    حالات معیوب تظاهرات چهره­ای

     

     

    همچنین مغز از بی­شمار سلول عصبی تشکلیل شده است. اطلاعات به وسیله اعصاب آوران از اعضا به مغز آورده می­ شود و دستورات از طریق اعصاب وابران به قسمت ­های مختلف بدن برده می­ شود. فعالیت­های عالی انسانی نظیر تصمیم­گیری، یادگیری، حافظه، ابتکار، تجسم ذهنی و … را مدنظر قرار می­دهد.در بعضی فعالیت­ها، فرد با تمرکز بر یک حسگر، به بقیه حسگرها توجه نمی­ کند. در این حالت، سطح آستانه فرد بالا برده شده و پاسخ به بقیه حسگرها منوط به بالاتر رفتن آنها از سطح آستانه است. بخش پردازش­گر توجه به تمام ورودی­ ها، به یک یا چند ورودی توجه بیشتری می­ کند (برونزینو[۱۵۴]،۲۰۰۰). بنابر این، تغییر یک حالت مغزی به حالت دیگر، به ورودی­ هایی با وزن اختصاصی بالا نیازمند است.
    ۲-۲-۲-۳- تنظیم هیجان و سلامت
    از آنجایی که تنظیم هیجان نقشی محوری در تحول بهنجار داشته و ضعف در آن، عاملی مهم در ایجاد اختلال­های روانی به شمار می­رود (سی­چی­تی[۱۵۵] و کوهن[۱۵۶]، ۲۰۰۶) تنظیم مشکل­دار هیجان در الگوهای مختلف آسیب­شناسی روانی اختصاصی مانند اختلال شخصیت مرزی[۱۵۷] (لینچ[۱۵۸]، تروست[۱۵۹]، سالسمن[۱۶۰] و لینهان[۱۶۱]، ۲۰۰۷ ؛ لینهان، ۱۹۹۳)، اختلال افسردگی اساسی[۱۶۲] (روتنبرگ[۱۶۳]، گروس و گاتلیب[۱۶۴]، ۲۰۰۵ ؛ نولن- هوکسما[۱۶۵] و همکاران، ۲۰۰۸)، اختلال دو قطبیی[۱۶۶] (جانسون[۱۶۷]، ۲۰۰۵) اختلال اضطراب فراگیر[۱۶۸] (منین[۱۶۹] و فراچ[۱۷۰]، ۲۰۰۷)، اختلال اضطراب اجتماعی[۱۷۱] (کشدان [۱۷۲]و برین[۱۷۳]، ۲۰۰۸)، اختلال­های خوردن[۱۷۴] (بیدلوسکی[۱۷۵]، کورکس[۱۷۶]، جیممت[۱۷۷] و همکاران، ۲۰۰۵؛ پولیوی[۱۷۸] و هرمن[۱۷۹]، ۲۰۰۲ ؛ کلین[۱۸۰] و بلامپید[۱۸۱]، ۲۰۰۴)، اختلال­های مرتبط با الکل[۱۸۲] (شر[۱۸۳] و گرکین[۱۸۴]، ۲۰۰۷) و اختلال­های مرتبط با مصرف مواد[۱۸۵] (تیس، براتسلاوسکی و بومیستر[۱۸۶]، ۲۰۰۱؛ فوکس[۱۸۷]، اکسلرد[۱۸۸]، پالیوال[۱۸۹] و همکاران ۲۰۰۷) مطرح می­ شود. علاوه­براین، نتایج مطالعات همه­گیرشناختی نشان می­دهد که در اختلال­های مذکور میزان شیوع و بروز خودکشی[۱۹۰] بالا است (پاریس[۱۹۱] و زویک-فرانک[۱۹۲]، ۲۰۰۱؛ حسنی و میرآقایی، ۱۳۹۱).
    نتیجه تصویری برای موضوع افسردگی
    استفاده از راهبردهای ناکارآمد تنظیم هیجانی، از عوامل خطرساز ایجاد اختلالات شخصیتی است (گروس، ۲۰۰۱). می­توان گفت که ویژگی­های تکانشگری همچون عمل بدون تامل، عدم پشتکار، ماجراجویی، جستجوی حس­های نو، یافتن راه­های ساده دستیابی به پاداش، ضعف در خودداری از پاسخدهی نامناسب و ناکارآمدی در سازماندهی امور در اختلال شخصیت مرزی[۱۹۳] می ­تواند ناشی از رشد عاطفی نابسنده، دشواری در ساماندهی هیجان و تجربه­ی مکرر هیجانات منفی باشد. راهبردهای نامناسب تنظیم هیجان، همچون فرونشانی و سرکوب می ­تواند عامل افزایش تکانشگری در اختلال شخصیت مرزی باشد زیرا آن­ها فاقد مهارت­ های اولیه برای مدیریت آسیب­پذیری هیجانی­شان هستند افرادی که صفات شخصیت مرزی دارند، ظرفیت کمتری برای تنظیم هیجانات خود به صورت مثبت و سازنده و توان کمتری برای فایق آمدن بر تجارب هیجانی منفی دارند. بنابراین، تنظیم هیجانی می ­تواند پیش­بینی­کننده­ مستقل صفات مرزی باشد (علیلو، قاسم­پور، عظیمی، اکبری و فهیمی، ۱۳۹۱).
    بررسی متون و مطالعات روان­شناختی نشان می­دهد که تنظیم هیجان سازگارانه با عزت­نفس و تعاملات اجتماعی مثبت، مرتبط است (تامپسون، ۱۹۹۱) و افزایش تجربه­های هیجانی مثبت باعث مواجهه مؤثر با موقعیت­های استرس­زا شده (گروس، ۲۰۰۱؛ ۲۰۰۲) و پاسخ مناسب به موقعیت­های اجتماعی را افزایش می­دهد (توگید[۱۹۴] و فردریکسون[۱۹۵]، ۲۰۰۲). پژوهش­های دیگر نیز نشان داده است که تنظیم هیجان، سازگاری مثبت را پیش ­بینی می­ کند (یو[۱۹۶]، ماتسوموتو[۱۹۷]و لیراکس[۱۹۸]، ۲۰۰۶) و ارزیابی مجدد به عنوان یک راهبرد تنظیم هیجان با بهزیستی و سلامت روانی بالا، مرتبط است (گروس، ۲۰۰۲).
    نتیجه تصویری درباره سلامت روانی
    بر اساس پژوهش­های مختلف، تنظیم هیجان علاوه بر تأثیرات مثبت بر بهزیستی ذهنی، موجب بهبودی سلامت جسمانی می­ شود (جورجنسن[۱۹۹]، جانسون[۲۰۰]، کلودزج[۲۰۱] و اسکریر[۲۰۲]، ۱۹۹۵). در برخی پژوهش­ها نشان داده شده است که مشکل تنظیم هیجان منجر به مشکلات جسمانی می­ شود (گروس و جان، ۲۰۰۳). بازداری هیجانی به عنوان یک راهبرد منفی در تنظیم هیجان منجر به بیماری های قلبی- عروقی می­ شود و خطر ابتلا به سرطان را افزایش می­دهد و تسریع­کننده سرطان است (بالتر[۲۰۳]، ایگلاف[۲۰۴]، ویلهلم[۲۰۵]، اسمیت[۲۰۶]، اریکسون[۲۰۷] و گروس، ۲۰۰۳). و بازارزیابی شناختی هیجانات به عنوان یک راهبرد مثبت تنظیم هیجان کاهش فشار خون را به دنبال دارد (نیکلک[۲۰۸] و وینگرهات[۲۰۹]، ۲۰۰۹).
    ۲-۲-۲-۴- تنظیم هیجان شناختی
    اگرچه دیدگاه ­های اولیه زیست عصب شناختی هیجان پذیرفته بودند که هیجان­های مختلف به وسیله پیام­های اختصاصی سیستم عصبی یعنی دستگاه کناری تولید می­شوند، اما دیدگاه ­های معاصر، هیجان­ها را به عنوان یک حوزه کنش­وری واحد که به صورت آشکار از شناخت متمایز هستند، تعریف نمی­ کنند (تتامانتی[۲۱۰] و همکاران، ۲۰۱۲). پژوهش­های روان­شناختی فزاینده­ای گزارش داده­اند که فرایندهای هیجانی با دیگر جنبه­ های شناخت تعامل دارند، به طوری که محرک­های هیجانی بر دامنه گسترده­ای از عملیات­های شناختی تأثیرگذار است و توانایی انسان در به کارگیری ساز و کارهای شناختی در نظم­دهی پاسخ­های هیجانی اثر می­گذارد (گلستانه و سروقد، ۱۳۹۱).
    تنظیم هیجان می ­تواند در طیف گسترده­ای از فرایندهای زیستی، اجتماعی، رفتاری و نیز فرایندهای شناختی هشیار و ناهشیار به کار رود. افراد پس از تجربه رویدادهای منفی از روش­های مختلفی جهت نظم­جویی هیجاناتشان استفاده می­ کنند، یکی از متداول­ترین این روش­ها استفاده از راهبردهای شناختی است که کانون تمرکز پژوهش حاضر می­باشد. شناخت یا فرایندهای شناختی به افراد کمک می­ کند که هیجان­ها و احساسات خود را تنظیم نموده و توسط شدت هیجان­ها مغلوب نشوند. این راهبردهای شناختی نقش بسزایی در رابطه بین تجربه رویدادهای منفی زندگی و گزارش نشانه­ های افسردگی و اضطراب ایفا می­ کنند که ممکن است در زمینه پیشگیری و درمان این بیماری­ها باارزش باشند (گارنفسکی، کریچ و اسپین­هاون، ۲۰۰۱). مفهوم کلی تنظیم هیجان شناختی دلالت بر شیوه شناختی دستکاری ورود اطلاعات فراخواننده هیجان دلالت دارد (تامپسون، ۱۹۹۱؛ اوکسنر[۲۱۱] و گروس، ۲۰۰۵). تنظیم هیجان شناختی، فرایندهای شناختی هستند که افراد برای مدیریت اطلاعات هیجان­آور و برانگیزاننده به کار می­گیرند و بر جنبه شناختی مقابله­ای تأکید دارند. بنابراین، افکار و شناخت­ها در توانایی مدیریت، تنظیم و کنترل احساس­ها و هیجان­ها بعد از تجربه یک رویداد تنیدگی­زا نقش بسیار مهمی دارند و نیز تفاوت­های فردی نیز در فعالیت­های شناختی و محتوای افکار بر چگونگی تنظیم هیجان­ها مؤثر است (گرنفسکی، بون[۲۱۲] و کریج، ۲۰۰۳) و راهبردهای تنظیم هیجان شناختی، به نحوه تفکر افراد پس از بروز یک تجربه یا واقعه اطلاق می گردد. بر این اساس نشان دهنده نحوه پردازش شناختی فرد در هنگام مواجهه با وقایع ناگوار و تنیدگی­زاست (سامانی، سهرابی شگفتی، و منصوری، ۱۳۹۰).
    تصویر درباره جامعه شناسی و علوم اجتماعی
    ۲-۲-۲-۴-۱- راهبردهای تنظیم هیجان شناختی
    در تنظیم هیجان شناختی بیشتر از دو چهارچوب مهم بررسی می­شوند که عبارتند از: ۱- راهبردهای تنظیم هیجان که قبل از وقوع حادثه یا در آغاز بروز آن فعال می­شوند.۲- راهبردهای تنظیم هیجان که پس از بروز حادثه و یا بعد از شکل­ گیری هیجان فعال می­شوند. راهبردهای تنظیم هیجان که قبل از وقوع حادثه فعال می­شوند در کنترل هیجان منفی حوادث نقش مهمی دارند (گروس، ۱۹۹۸)، زیرا موجب تفسیر واقعه به نحوی می­شوند که پاسخ­های هیجانی منفی را کاهش می­دهد. پژوهش نشان می­دهد تفاوت­های افراد در استفاده از سبک­های مختلف تنظیم هیجان شناختی موجب پیامدهای عاطفی، شناختی و اجتماعی مختلفی می­ شود چنان­که استفاده از سبک­های ارزیابی مجدد با هیجان­های مثبت و عملکردهای میا­ن فردی بهتر و بهزیستی بالا ارتباط دارد (گروس و جان[۲۱۳]،۲۰۰۳). راهبردهای تنظیم هیجانی در تحول اجتماعی، شناختی و هیجانی، ریشه دارند و بدکارکردی درارزیابی مجدد می ­تواند در ایجاد و تداوم اختلال­های هیجانی و شخصیتی موثر باشد (گروس،۲۰۰۱).
    امین­آبادی (۱۳۹۰، به نقل از گرنفسکی و همکاران، ۲۰۰۲) راهبردهای تنظیم هیجان شناختی را این گونه توصیف کرده­ است:
    سرزنش خود[۲۱۴]: خود را مسئول و مقصر دانستن در تجربیات تلخ. کسی که در وقایع پیش­آمده به سرزنش خود می ­پردازد به این معنی است که شخص به شدت گرفتار احساس گناه است. احساس گناه بالا ممکن است منجر به بیماری­های روانی چون افسردگی شود گفته می­ شود. سبک­های اسنادی در سرزنش خود دخیل هستند و با افسردگی و دیگر بیماری های روانی نیز مرتبط می باشند (گرنفسکی، کریج و اسپین­هاون، ۲۰۰۲ )؛ سرزنش خود در سطح رفتاری با بازده مثبت در عملکرد همراه می­ شود (گرنفسکی، ون­در­کومر[۲۱۵]، کریج، تردز[۲۱۶] و لگراستف[۲۱۷]، ۲۰۰۲).
    سرزنش دیگران[۲۱۸]: نحوه تفکری مبتنی بر اینکه دیگران مسئول و مقصر اتفاق بدی که برای شما رخ داده هستند. مطالعات نشان داده­اند که تمام نمونه­هایی که تجارب منفی دارند شخص دیگری را در این رویداد مقصر می­دانند و به سرزنش او می­پردازند، چنانچه گفته می­ شود که سرزنش و مقصر دانستند دیگران با بهزیستی هیجانی ضعیف همراه می­باشد و درسطح عملکردی با مشکلات رفتاری همراه می­ شود. سرزنش خود و دیگران سبک­های اسنادی درونی، باثبات و کلی می­باشند (گرنفسکی و همکاران، ۲۰۰۲).
    پذیرش[۲۱۹]: دلالت دارد بر پذیرش رویداد و تجربه تلخ و کناره­گیری از آنچه روی داده است. پذیرش یک راهبرد مقابله­ای است که رابطه مثبت و تعدیل کننده ­ای با میزانی از خوش­بینی و عزت­نفس و رابطه منفی (تعدیل کننده) با میزانی از اضطراب دارد. اگرچه خود فرایند پذیرش، خوب است اما برای بسیاری از وقایع، سطوح خیلی بالای پذیرش می ­تواند نشانگر نوعی از کناره­گیری حسی شود و به احساس عدم توانایی در تأثیرگذاری بر وقایع منجر شود (گرنفسکی و همکاران، ۲۰۰۲).
    نشخوار ذهنی[۲۲۰]: تفکر مداوم به احساسات و تفکرات همراه با اتفاق ناخوشایند بدون اقدام به اصلاح محیط بلاواسطه مؤثر. اثبات شده است که شیوه مقابله­ای نشخوار ذهنی با سطوح بالای افسردگی همراه می­باشد و البته این نحوه تفکر تا حدی هم به مقابله مؤثر با شرایط تنیدگی­زا کمک می­ کند (گرنفسکی و همکاران، ۲۰۰۲).
    توجه مثبت مجدد[۲۲۱]: فکر کردن درباره وقایع مثبت به جای وقایع منفی، تحقیقات نشان داده­اند که این راهبرد به خودی خود تأثیر مثبت روی سلامت روانی انسان­ها دارد؛ اما به کارگیری این راهبرد در سطوح بالا می ­تواند به عنوان ترک رابطه روانی محسوب گردد. گمان بر این است که این راهبرد در کوتاه مدت یاری­دهنده ولی در بلند مدت مانع از مقابله سازنده با رویداد منفی گردد (گرنفسکی و همکاران، ۲۰۰۲).
    توجه مجدد به برنامه ­ریزی[۲۲۲]: تفکر درباره برنامه ­هایی که برای مداخله در اتفاقات طرح­ریزی می­ شود، یا تفکر روی طرحی که موقعیت­ها را تغییر می­دهد. این راهبرد لزوماً یک راهبرد مقابله­ای شناختی مثبت است. این راهبرد مقابله شناختی متمرکز بر عمل است و رفتاری حقیقی به دنبال دارد. توجه مجدد به برنامه ریزی میان مقابله مواجهه­ای (تلاش پرخاشگرانه برای مواجهه با موقعیت) و حل­مسأله برنامه ­ریزی شده تمایز قائل می­ شود. حل­مسأله برنامه ­ریزی شده شامل دو مؤلفه می باشد؛ الف) شناختی: رویکرد تحلیلی به مسأله داشتن؛ ب) رفتاری: تلاش رفتاری برای تغییر موقعیت. این راهبرد همچنین میان دو حوزه از مقابله مسأله محور تمایز قائل می شود: الف) حوزه رفتاری محور (مقابله فعال)؛ ب) حوزه شناختی محور(برنامه ­ریزی). بنابراین این راهبرد درهم آمیزنده عناصر شناختی و رفتاری می­باشد، کاربرد برنامه ­ریزی به عنوان یک راهبرد با خوش­بینی و عزت­نفس رابطه مثبت و با اضطراب رابطه منفی دارد (گرنفسکی و همکاران، ۲۰۰۲).
    بازارزیابی مثبت[۲۲۳]: معنای مثبت بخشیدن به وقایع و اتفاقات دوران رشد و فکر کردن به اینکه این اتفاقات می­توانند فرد را قوی­تر کنند و یا جستجوی جنبه­ های مثبت یک اتفاق؛ این راهبرد نیز با خوش بینی و عزت نفس رابطه مثبت و با اضطراب رابطه منفی دارد (گرنفسکی و همکاران، ۲۰۰۲).
    اتخاذ دیدگاه[۲۲۴]: اتخاذ این دیدگاه یا نحوه تفکر که وقتی یک سری از عوامل با هم همراه شوند و یا نقش یک سری عوامل دیگر اگر ضعیف شود اتفاقی خواهد افتاد. این راهبرد با انواع گوناگونی از بیماری­های روانی همبستگی نشان می­دهد (گرنفسکی و همکاران، ۲۰۰۲).
    فاجعه آمیزپنداری[۲۲۵]: فکر کردن به اینکه اتفاق رخ داده چقدر وحشتناک بوده و این اتفاق بدترین چیزی است که در زندگی هر کسی رخ می دهد. کاربرد زیاد این راهبرد به مشکلات هیجانی و بیماری­های روانی منجر می­ شود در کل این راهبرد به نظر می­رسد که با غیر انطباقی بودن، پریشانی هیجانی و افسردگی مرتبط باشد (گرنفسکی و همکاران، ۲۰۰۲).
    ۲-۲-۲-۴-۲- راهبردهای تنظیم هیجان شناختی و سلامت­روان
    در رویکردهای نوین، علت اختلالات هیجانی به نقص در کنتر­ل­های شناختی نسبت داده می­ شود، به طوری که ناتوانی در کنترل هیجان منفی ناشی از وجود افکار و باورهای منفی درباره نگرانی و استفاده از شیوه ­های ناکارآمد مقابله­ای است (ولز[۲۲۶]، ۲۰۰۴). پژوهشگران سرزنش خود و سرزنش دیگران را با منبع مهار درونی و بیرونی مرتبط دانسته و توانسته ­اند افسردگی را پیش ­بینی کنند و گروهی استرس­های ناشی از عدم توازن محیط و شناخت را پیش­بینی­کننده ناتوانی در تنظیم هیجان می­دانند که این عدم توانایی در تنظیم هیجان در شناخت و رفتار را باعث به وجود آمدن اضطراب و دور معیوب ناتوانی در تنظیم هیجان می­ شود
    استفاده از راهبردهای شناختی نشخوار ذهنی، فاجعه آمیزپنداری و سرزنش خود نسبت به دیگر راهبردها، آسیب­پذیری فرد برای اختلال­های درونی­سازی بیشتر می­ کند در حالی که استفاده از راهبردهایی مانند بازارزیابی مثبت آسیب­پذیری کمتری به دنبال دارد (گرنفسکی، و کریج، ۲۰۰۶). همچنین، نتایج پژوهش­ها نشان داده­اند که کودکان و نوجوانانی که به طور ویژه از راهبردهای شناختی ناسازگارانه نظیر سرزنش خود، نشخوار ذهنی و فاجعه­آمیزپنداری استفاده می­ کنند بروز رفتارهای ناسازگار در آن­ها بیشتر است (گرنفسکی و همکاران، ۲۰۰۱). در همین راستا، نتایج مطالعات متعدد نیز نشان می­دهد که راهبردهای شناختی ناسازگار با اختلال­های درونی­سازی از قبیل افسردگی و اضطراب رابطه معنادار دارد (گرنفسکی، کوپمن[۲۲۷]، کریج، و کیت[۲۲۸]، ۲۰۰۹). افرادی که در مواجه با رویدادهای تنیدگی­زا، از راهبردهای سازگارانه (پذیرش، توجه مثبت مجدد، توجه مجدد به برنامه ریزی و بازارزیابی مثبت) استفاده می­ کنند، افسردگی کمتری را گزارش می­ کنند. در واقع رابطه منفی راهبردهای ناسازگارانه با افسردگی به این دلیل است که استفاده از این راهبردها موجب می­ شود که فرد با نگاهی متفاوت به ارزیابی رویدادهای منفی بپردازد، و به جنبه­ های مثبت و فواید احتمالی که آن رویداد در دراز­مدت برای وی به دنبال دارد، توجه کند، در نتیجه ناراحتی و تنیدگی کمتری را تجربه کرده و راحت­تر با آن رویداد کنار می­آید. برای مثال، در تأیید رابطه منفی معنادار راهبرد پذیرش با نمرات افسردگی، اعتقاد بر این است که پذیرش به عنوان یک راهبرد مقابله­ای سازگارانه با خوش­بینی و عزت­نفس رابطه مثبت، و با اختلال­های هیجانی رابطه منفی دارد (کارور[۲۲۹]، اسکییر[۲۳۰]، وینتراب[۲۳۱]، ۱۹۸۹). به عبارت دیگر، افراد زمانی که افکاری در رابطه با پذیرش اتفاقی که برایشان رخ داده، دارند، سعی خواهند داشت با آن اتفاق کنار آمده و برای جبران آن اتفاق تنیدگی­زا و بهتر شدن اوضاع زندگی­شان تلاش کنند، چون آنها به بهتر شدن آینده امید دارند.
    بر اساس یافته­ های یک مطالعه سرکوب هیجان در هنگام رویارویی با یک رویداد استرس­زا باعث پدید آمدن نشخوار فکری بعد از رویداد می­ شود (دیویس[۲۳۲]و کلارک[۲۳۳]، ۱۹۹۸). مطالعه بر روی مبتلایان به وسواس فکری-عملی نشان می­دهد این بیماران نسبت به افراد سالم از سبک­های خود سرزنشی، فاجعه انگاری بالاتر و سبک ارزیابی مجدد مثبت کمتر استفاده می­ کنند (گرنفسکی، ون­دن و کریج و همکاران، ۲۰۰۲). در مطالعه دیگر سرزنش خود، نشخوار فکری، فاجعه انگاری از پیش ­بینی کننده­ های قوی هیجان­های منفی گزارش شده­ است (مارتین[۲۳۴] و دالن[۲۳۵]، ۲۰۰۵).
    مطالعات اندرسون[۲۳۶]، میلر[۲۳۷]، ریگر[۲۳۸] و همکاران (۱۹۹۴)،گارنفسکی و کریج (۲۰۰۶)، سولیوان[۲۳۹]، بیشوپ[۲۴۰] و پیواک[۲۴۱](۱۹۹۵) مشهدی، میردورقی و حسنی (۱۳۹۰) نشان می­دهد راهبردهای ناسازگارانه از قبیل سرزنش خود، نشخوار ذهنی، سرزنش دیگران و فاجعه آمیزپنداری با اضطراب رابطه مثبت معناداری دارند، در حالیکه راهبردهای پذیرش، توجه مجدد به برنامه ­ریزی، توجه مثبت مجدد و بازارزیابی مثبت، رابطه منفی و معنی­داری با اضطراب داشتند. به عبارتی می­توان گفت که استفاده از راهبردهای ناسازگارانه فرد را مستعد اضطراب کرده و در نتیجه به جای واکنش مناسب به رویدادهای تنیدگی­زا، با آشفتگی و تشویش به آنها عکس العمل نشان می­دهد. در حالی­که راهبردهای سازگارانه، این پیامدها را به دنبال ندارد. نتایج پژوهش­های مذکور بیانگر آن است که استفاده بیشتر از راهبردهای نشخوار ذهنی و فاجعه­آمیزپنداری و استفاده کمتر از راهبردهای پذیرش و توجه مثبت مجدد به کسب نمره بالا در افسردگی منجر می­ شود. شایان ذکر است که از بین راهبردهای فوق الذکر، راهبرد فاجعه­آمیزپنداری بیشترین قدرت پیش­بینی­کنندگی را برای نمرات افسردگی دارا بود. در مورد نقش پیش­بینی­کنندگی راهبرد دو نوع سرزنش چه معطوف به خود باشد چه دیگری، موانعی برای سازگاری با رویدادهای منفی زندگی و بروز افسردگی محسوب می شوند.
    نتایج پژوهش دیگر نشان داد که بین سبک­های تنظیم هیجان شناختی سازگار (تمرکز مجدد مثبت، ارزیابی مجدد مثبت و تمرکز دوباره بر برنامه ­ریزی) و سلامت عمومی همبستگی مستقیم وجود و بین سبک­های تنظیم هیجان شناختی ناسازگار (فاجعه انگاری، سرزنش دیگری و نشخوار فکری) و سلامت عمومی همبستگی معکوس وجود دارد (عبدی، باباپور و فتحی، ۱۳۸۹).
    زو[۲۴۲] و همکاران (۲۰۰۸) اذعان می­ کنند که تفاوت­های فرهنگی در رابطه­ای که بین راهبردهای مختلف تنظیم شناختی و اختلال­های هیجانی وجود دارد، اثر گذار است. درباره تفاوت­های فرهنگی باید متذکر شد که در فرهنگ شرقی خویشتن وابسته به دیگران می­باشد یعنی فرد خویشتن را در ارتباط تنگاتنگ و وابستگی به دیگران معنا می­بخشد و هماهنگی با اطرافیان و گروه خود را ارزشمند می­داند، در نتیجه زمانی که فرد برای وقوع اتفاق بد دیگران را سرزنش می­ کند، از لحاظ هیجانی بیشتر دچار آشفتگی شده و خلق افسرده پیدا می­ کند. در حالیکه در فرهنگ غربی خویشتن ناوابسته به دیگران است و فرد خود را مستقل از دیگران می­داند. زمانی که فرد اتفاق بدی را تجربه می­ کند، وقوع آن را ناشی از نقایص و کمبودهای خود می­داند، خود را سرزنش می­ کند و در این حالت بیشتر دچار افسردگی می­ شود. بنابراین بر اساس این یافته و آنچه گفته شد، در فرهنگ غربی راهبرد سرزش خود با افسردگی رابطه بیشتری دارد در حالیکه در فرهنگ شرقی ملامت دیگران رابطه معناداری با افسردگی داشته و پیش بینی­کننده آن می­باشد.
    ۲-۳- مبانی نظری هوش معنوی
    ۲-۳-۱- هوش[۲۴۳]
    از عوامل مؤثر در تنظیم هیجان شناختی و حل مسأله سازگارانه هوش می­باشد که در راستای تسهیل اهداف کاربردی و رشد سازگارانه جهت­گیری شده است. مفهوم هوش، مبتی بر گزاره­ای است که فرایند حرکت به سوی اهداف، انجام راهبردهایی را برای غلبه بر موانع و حل­مسأله ضروری می­سازد ( استنرگ[۲۴۴]، ۱۹۹۷، به نقل از نازل[۲۴۵]، ۲۰۰۴). یکی از خصوصیات هوش توانایی در حل مشکلات کاربردی است. زوهر و مارشال (۲۰۰۰) هوش را به توانایی نظارت و حل مشکلات شامل منطق، هیجان، معنا و ارزش مربوط دانسته ­اند. و ایمونز[۲۴۶] (۲۰۰۰) گزارش داد که هوش با رفتارهای منطبق با حل مشکلات سر و کار دارد.
    در تعریف واژه هوش اتفاق نظر میان روان­شناسان وجود ندارد. هنوز محققان به لحاظ پیچیدگی و چند بعدی بودن هوش، به یک تعریف جامع و دقیق از هوش دست نیافته­اند. کلمبو[۲۴۷] و فریک[۲۴۸] (۱۹۹۹) علت این امر را معنای متفاوت هوش در زمینه­ها و نظام­های تخصصی گوناگون روان­شناسی دانسته ­اند. وکسلر[۲۴۹]، روان­شناس آمریکایی، در تعریف هوش بیان می­ کند: هوش یعنی تفکر عاقلانه، عمل منطقی و رفتار مؤثر در محیط کار. در تعاریف کاربردی نیز، هوش پدیده­ای است که از طریق تست­های هوش سنجیده می­ شود.
    پس از گذشت سال­ها از سلطه بهره هوشی[۲۵۰] (IQ) بر جوانب مختلف زندگی، اکنون از اهمیت آن به عنوان تنها عامل موفقیت کاسته شده است. هر چند که مفهوم هوش ممکن است در نزد افراد مختلف معانی متفاوتی داشته باشد، با این حال وقتی صحبت از هوش به میان می­آید، بلافاصله نوعی توانایی ذهنی درباره انسان تداعی می­ شود. در گذشته فردی موفق قلمداد می­گردید که دارای بهره هوشی بالایی می­بود. اکنون بهره هوشی بالا به تنهایی ارزش قلمداد نمی­ شود؛ چرا که تنها %۲۰ از موفقیت را در بر می­گیرد حال آن که %۸۰ از موفقیت به هوش هیجانی[۲۵۱] و هوش معنوی[۲۵۲] نسبت داده شده است. بنابراین امروزه روانشناسان توجه ویژه­ای به این قابلیت و نقش آن در زندگی نموده ­اند و هر روز بر اهمیت و نقش آن به عنوان عاملی تأثیرگذار بر موفقیت در جوانب مختلف زندگی افزوده می­ شود (گلمن[۲۵۳]، ۱۹۹۸). به این منظور به بررسی هوش معنوی می­پردازیم اما در ابتدا به بررسی مفهوم معنویت خواهیم پرداخت.
    تصویر توضیحی برای هوش هیجانی
    ۲-۳-۳- معنویت[۲۵۴]

     

    دانلود

    موضوعات: بدون موضوع
     [ 04:49:00 ق.ظ ]



     لینک ثابت

      نکاح با اتباع بیگانه در حقوق و رویه قضایی ایران- قسمت ۴ ...

    بند دوم : اهمیت خانواده
    خانواده با اینکه قوانین ما آن را تعریف نکرده و برای آن شخصیتی حقوقی قائل نشده است، قدیمترین و مهم ترین گروه اجتماعی است. خانواده به گروهی از اشخاص گفته می شود که در اثر قرابت یا نکاح با هم همبستگی دارند.[۶]
    تصویر درباره جامعه شناسی و علوم اجتماعی
    قدیمترین گروه اجتماعی است چرا که یک گروه طبیعی است که از آغاز زندگی بشر وجود داشته است، مهم ترین گروه است برای آنکه بدون آن زندگی در اجتماع متصور نیست. خانواده هستۀ مرکزی اجتماع است و نخستین اجتماعی است که شخص در آن گام می نهد و آداب زندگی و اصول و رسوم اجتماعی و تعاون و از خود گذشتگی را در آن فرا می گیرد. خانواده کانون حفظ سنن ملی و اخلاقی و مرکز رشد عواطف و احساسات است. خانواده نه تنها مکتب آموزش تعاون و فداکاری است بلکه کانونی برای حمایت از انسان است. خانواده از زن و شوهر و کودکان ناشی از ازدواج حمایت می کند. کسانی که از حمایت خانواده برخوردار نیستند، بی پناهند و در معرض فساد و تباهی و بیهودگی قرار می گیرند. کودکانی که بدون خانواده بزرگ می شوند دارای کمبودهای عاطفی و اخلاقی فراوانی هستند. زن و مردی که از کانون گرم خانوادگی بی بهره اند اغلب با فساد و تیره روزی هم آغوشند. چرا که اگر پدر به حمایت و سرپرستی از فرزندان خود پای بند نباشد و آنان را در دل اجتماع بی پناه گذارد، معلوم نیست چه سرنوشتی در انتظار آنهاست و تا چه اندازه می توان به آموزش و پرورش سالم چنین کودکانی امیدوار بود. نوزادی که در خانواده به دنیا می آید و در آغوش پدر و مادرش پرورش می یابد، دست کم در حمایت و سرپرستی کسانی است که با همۀ وجود خود به او عشق می ورزند و به فضیلت و پاکی او بی اعتناء نیستند. ولی کودکی که بطور مستقیم با پلیدی ها و ناپاکی های جامعه روبرو می شود و در مبارزه زندگی یارو یاوری برای خود نمی بیند، از این موهبت بی بهره است. نیازی به استدلال و سخنوری نیست، همۀ ما تفاوت کسانی که در خانواده ای پرهیزگار تربیت شده اند با آنها که فقط نام پدر و مادر را بر سر داشته اند می بینیم.
    اصل ( دهم قانون اساسی) نقش بنیادی خانواده را در حقوق نیز اعلام می کند. در این اصل می خوانیم « از آنجا که خانواده واحد بنیادی جامعه اسلامی است، همۀ قوانین و مقررات و برنامه ریزی های مربوط باید در جهت آسان کردن تشکیل خانواده، پاسداری از قداست آن و استواری روابط خانوادگی بر پایه حقوق و اخلاق اسلامی باشد»
    این اصل، نه تنها تکلیف دو قوه قانونگذاری و اجرایی را دربارۀ خانواده معین می کند، در بیان نظر قانونگذار بهنگام تفسیر قوانین و ایجاد رویه قضایی نیز مؤثر است و هدف نظام حقوقی را درباره خانواده معین می کند. خانواده در حفظ گسترش قدرت ملی نقش مؤثری ایفا می کند به بیان دیگر رابطه ای نزدیک بین قدرت ملی و خانواده وجود دارد و سستی و تباهی خانواده ها انحطاط ملت را به دنبال می آورد چرا که تواناترین ملتها، مللی بودند که خانواده در آن قوی ترین سازمان را داشته باشد.
    قانون حمایت از خانواده: اهمیت اجتماعی خانواده باید محرک قانونگذار در حمایت از آن باشد. هر
    قاعده ای که قانونگذار در این باره می آورد می تواند در تحکیم یا تضعیف آن مؤثر باشد. بنابراین در زمینۀ خانواده قانونگذار باید با احتیاط کامل عمل کند و از هر اقدامی که به ضعف خانواده منتهی شود بپرهیزد و در اصطلاحات و نوآوریهای خود تثبیت خانواده را همواره در مدنظر داشته باشد. بی شک قانونگذار باید به منافع هر یک از افراد خانواده توجه کند؛ لیکن آنچه در درجۀ اول اهمیت قرار دارد، نفع خانواده به عنوان یک نهاد و واحد اجتماعی است و استحکام و حمایت از آن باید پیش از هر چیز مد نظر باشد. در اصطلاحات قوانین و مقررات مربوط به خانواده باید عرف و عادات و سنن خانوادگی در نظر گرفته شود
    وگرنه اجرای قانون با مشکلات بسیاری مواجه خواهد شد و چه بسا به سستی و ناتوانی خانواده خواهد انجامید. در ایران حمایت از خانواده همواره مورد نظر قانونگذار بوده ولی نخستین بار در تیرماه ۱۳۴۱ قانونی با عنوان قانون حمایت از خانواده به تصویب رسید که قانون مصوب بهمن ماه ۱۳۵۳ با همان عنوان جایگزین آن شد، هر چند می توان گفت که عنوان قانون حمایت از خانواده برای دو قانون یاد شده قابل ایراد است، زیرا این دو قانون بیشتر از زن و تا حدی از اطفال ناشی از ازدواج صحبت کرده نه از خانواده به عنوان یک واحد و نهاد اجتماعی. بعد از انقلاب، بعضی از مواد قانون حمایت از خانواده که با فقه اسلامی مباینت داشت لغو شد. لیکن برخی از مواد هنوز به قوت خود باقی است و بیشتر مقررات حمایت از خانواده، مندرج در قانون مدنی است. اتباع ایرانی غیر شیعه در حقوق خانواده تابع مقررات مذهب خود
    می باشند.
    گفتار دوم : تعریف تابعیت
    در مورد تعریف تابعیت دانشمندان حقوق بین الملل بحثهای مفصل و متعددی کرده اند و نظر واحدی ندارند اما مطلبی که مسلم است خصلت سیاسی و داخلی بودن تابعیت است. زیرا تابعیت حالت یا صفتی است ناشی از این حقیقت که شخص به یک ملت یا دولت تعلق دارد.
    اولین مسئله ای که برای دولتی مطرح می شود این است که افرادی را که متعلق به خود می داند از افراد و سایر کشورها جدا سازد. بنابراین بارزترین مظهر تقسیم جغرافیای اشخاص، موضوع تابعیت است.
    تابعیت عبارت از رابطه سیاسی و معنوی است که شخص را به دولت معینی مرتبط می سازد.[۷]
    اول: رابطه (بین فرد و دولت) سیاسی است زیرا ناشی از قدرت و حاکمیت دولتی است که فردی را از خودش می داند، در واقع تابعیت وضع سیاسی فرد را با التزام وفاداری وی به داشتن اعتقاد خالصانه و اطاعت از قوانین دولت برقرار می کند و این وفاداری و اطاعت در مقابل حمایتی است که دولت از فرد
    می کند.[۸]
    دوم : این رابطه معنوی است زیرا مربوط به مکانی نیست که شخص در آنجا سکونت دارد؛ ایرانی هر کجا سکونت گزیند ایرانی است و همیشه رابطۀ خود را با کشورش حفظ می کند. به عبارت دیگر یک ارتباط معنوی بین او و کشوری که او را از خود می داند موجود است چرا که هر کسی که تبعه دولتی محسوب شود به هر کشور دیگری برود، باز هم تبعه ی همان دولت است و نفس تغییر اقامتگاه تغییری در رابطۀ معنوی او با دولت مبتوع خودش ایجاد نمی نماید. هر شخص معمولاً دارای تابعیتی است مگر این که در موارد استثنایی شخص بدون تابعیت باشد که او را آپاترید می نامند.
    انواع تابعیت: تابعیت بر دو نوع است تابعیت اصلی و تابعیت اکتسابی.
    تابعیت اصلی یا مبدأ، تابعیتی است که از ابتدای تولد شخص، به حکم قانون به وی تحمیل می شود این تحمیل تابعیت از دو طریق امکان پذیر است: یک از طریق خون و دیگری از طریق خاک که از آنها به سیستم خون و خاک یاد می کنند.[۹]
    سیستم خون : که آنرا تابعیت نسبی نیز می نامند عبارت از سیستمی است که در آن تابعیت از طریق نسب به طفل تحمیل می شود یعنی طفل به محض تولد تابعیت پدر و مادرش را پیدا می کند.
    سیستم خاک : سیستم خاک عبارت از طریقه ای است که به موجب آن تابعیت را از روی محل تولد شخص معلوم می نمایند؛ یعنی هر شخص تابعیت « کشور و محل تولد» خود را دارد و از آنجایی که هر کسی به ناچار در محلی متولد می شود و آن محل نیز، جزء قلمرو دولتی محسوب می شود.
    طرفداران سیستم خون معتقدند که این سیستم دارای این مزیت است که داشتن افرادی در خارج از کشور باعث نفوذ سیاسی و افزایش اعتبار دولت می شود بعلاوه از طریق روش خون، نژاد، تا حدی پابرجا
    می ماند و از اختلاف نژاد تا حد امکان جلوگیری می شود و تمامیت ملی کشور حفظ می شود. طرفداران سیستم خاک نیز معتقدند انتساب هر فردی به دولتی بیشتر مربوط به خاک است. عملاً قدرت دولت ها نسبت به اشخاصی اعمال می شود که در قلمرو آنها سکونت دارد همینکه که فردی از قلمرو دولتی خارج شد، دیگر نفوذ و سلطۀ واقعی برای آن دولت نسبت به آن فرد وجود ندارد.
    تابعیت اکتسابی : تابعیت اکتسابی، که به آن تابعیت تبعی و اشتقاقی نیز گفته می شود، عبارت از تابعیتی است که شخص در حیات خود و با فاصله ای بعد از تولد بدست می آورد که ممکن است در اثر ازدواج، اقامت و … باشد. البته بین تابعیت اشتقاقی، تابعیت اکتسابی و تابعیت تبعی از لحاظ مفهومی می توان تمایز قائل شد بدین ترتیب که تابعیت اشتقاقی تابعیتی است که بعد از تاریخ تولد تا وقتی که شخص زنده است، در اثر اعمال حقوقی شخص یا نماینده قانونی او ممکن است تحمیل شود، مانند تحمیل تابعیت در اثر سکونت مدت معینی در کشورهای خارجی. تابعیت اکتسابی، تابعیتی است که از طریق ازدواج و یا پذیرفتن تابعیت کشور دیگر بدست می آید.
    تابعیت تبعی، تابعیتی است که بر اثر ازدواج به زوجه و به فرزند صغیر شخص تحمیل می شود در مورد اول تابعیت زوج به زوجه و در مورد دوم تابعیت پدر به فرزند تحمیل می شود.[۱۰]
    بند اول : تعریف اتباع
    کسی که دارای تابعیت کشور معین است به او تابع یا تبعه گفته می شود.[۱۱] این اصطلاح در مقابل «اجنبی» و بیگانه استعمال می شود. اتباع یک کشور به اشخاصی گفته می شود که می توانند از همه حقوق در یک کشور بهره مند شوند و اصل بر تساوی آنان در برخورداری از این حقوق است. [۱۲] در سابق بین اتباع یک دولت، از لحاظ بهره مندی از حقوق، تفاوت های وجود داشت ولی امروزه این اختلاف به تدریج و تا حد زیادی از بین رفته است ( همچنان که به موجب معاهدات صلح بعد از جنگ بین المللی اول، دولت لهستان، رومانی و … مجبور شدند که به اقلیت های مذهبی و نژادی ساکن آن کشورها حقوق مساوی با سایر اتباع خود اعطا بنمایند)
    به مرور زمان، دولت ها این اصل را پذیرفته اند که تمام اتباع یک دولت بایستی تحت یک « رژیم حقوقی» یعنی دارای حقوق مساوی باشند. [۱۳]
    ملاک تشخیص اتباع داخلی و اتباع خارجی در حقوق هر کشور قوانینی آن کشور است. این قواعد معمولاً در کشورهای مختلف متفاوت است، هر کشور قواعد جداگانه ای برای تعیین اتباع خود تنظیم می کند؛ بنابراین اگر براساس آن قواعد کسی که در قلمرو آن قانون قرار گیرد تبعه آن کشور محسوب می شود. مثلاً دادگاه های ایران برای تعیین اینکه فردی تبعه ایران است یا بیگانه محسوب می شود طبق قوانین و مقررات ایران عمل می کنند در واقع، این دولت ایران است که تعیین می کند چه افرادی تبعه ی او هستند و یا برای داشتن تابعیت ایرانی چه شرایطی را بایستی دارا باشند. [۱۴]
    از آنجا که واژه اتباع در مقابل بیگانه قرار می گیرد، جدا ساختن این دو دسته از اشخاص در هر کشور از این ضرورت ناشی می شود که حقوق بیگانگان نسبت به حقوق اتباع کم و بیش متفاوت است. اتباع یک کشور از همه حقوق یک کشور برخوردار هستند ولی اشخاص بیگانه به لحاظ بیگانه بودشان حقوق آنان نسبت به اتباع محدودتر است و حتی از برخی نیز حقوق محروم هستند و چه بسا بلحاظ عدم رعایت بعضی موازین و جهات، موضوع اخراج آنان از کشور مطرح گردد. [۱۵] از جمله حقوقی که مختص اتباع است عبارتند از : در حقوق خصوصی داخلی، تنها اتباع می توانند از همه حقوق شناخته شده در قوانین مدنی و تجاری به تساوی بهره مند باشند و بهره مند شدن بیگانگان از آنها محدود و بسته به تجویز آن از سوی قانونگذار است. در حقوق عمومی داخلی، تنها اتباع از حقوق سیاسی بهره مند می شوند و می توانند در انتخابات شرکت کنند. مقامات سیاسی کشور را از ریاست جمهوری و عضویت در پارلمان گرفته تا مشاغل وزارت خارجه از داخل و خارج را عهده دار گردند.
    در حقوق بین الملل خصوصی، اتباع با توسل به مقررات حقوق بین الملل خصوصی کشور خود در هر جای دنیا که باشند در مسایل مربوط به ازدواج، طلاق، ارث و به طور کلی احوال شخصیه تابع قوانین دولت متبوع خود می باشد و اسناد سجلی آن ها معتبر شناخته شده و مأمورین کنسولی یک کشور در کشور دیگر وظیفه دارد نسبت به تنظیم اسناد برای اتباع خود در خارج از کشور اقدام نمایند کما اینکه که قانون مدنی در ماده ۷ این حق را برای اتباع خارجه مقیم خاک ایران قائل شده است.
    این ماده در واقع استثنایی بر ماده ۵ قانون مدنی خواهد بود که طبق این ماده کلیه سکنه ایران اعم از اتباع داخله و خارجه را مطیع قوانین ایران دانسته است؛ در واقع بین مفهوم کلمه تبعه و بیگانه از نظر حقوقی تفاوت های زیادی وجود دارد اما از جهت رعایت قوانین و مقررات داخلی و تکالیف محوله، تفاوتی نیست و افراد یک کشور اعم از اتباع و بیگانگان باید مطیع قوانین آن باشند.
    در آخر اینکه در نظام بین الملل عمومی اتباع یک کشور از حمایت سیاسی دولت خود در خارج و نیز از حمایت کلیه قوانین پذیرفته شده توسط دول دیگر (مثل عهد نامه ها) برخوردارند. ارزش این حمایت ها به ویژه از این جهت می باشند که اعمال آن تنها از سوی دولت ها میسر است. علاوه بر آن بهره مند بودن از امتیازهایی که یک دولت از دولت دیگر در قلمرو آن تحصیل می کند تنها به اتباع دولت تحصیل کننده ی امتیاز اختصاص دارد.[۱۶]
    بند دوم : تعریف بیگانه
    بیگانه در لغت، به معنای مختلف آمده است: « غیر، ناآشنا، اجنبی، غریبه، ناشناس، خارجی»[۱۷] ولی در اصطلاح حقوقی، مقابل تبعه است. بیگانه در زبان انگلیسی «Alien» و در زبان عربی الاجنبی نامیده
    می شود.
    بیگانه شخصی است که به عنوان شهروند یا تبعه کشوری که در آن زندگی می کند شناخته نشده است. در حال حاضر بیگانه به افرادی اطلاق می شود که تعهد تابعیت کشور خاص را پذیرفته باشند[۱۸] اعم از اینکه دارای تابعیتی غیر از مملکت محل توقف باشند، یا آنکه تابعیت هیچ کشوری را نداشته، یعنی بدون تابعیت باشند.
    بیگانه در ایران کسی است که دارای تابعیت ایران نباشد. از آنجا که واژه بیگانه در برابر واژه خودی و هموطن قرار می گیرد لازم است واژه هم وطن را نیز تعریف کنیم لذا، هموطن به همۀ افرادی گفته می شود که دارای تابعیت ایرانی باشد اعم از این که دارای اعتقاد اسلامی باشند یا عقیدۀ دیگری مانند یهودیت و مسیحیت داشته باشند؛ به تعبیر دیگر معیار تابعیت در ایران داشتن عقیدۀ اسلامی نیست بلکه داشتن تابعیت ایران، ملاک ایرانی بودن شخص است. همچنانکه در حال حاضر در همۀ کشورهای جهان نیز همین گونه است بنابراین بیگانه در قوانین شرعی به غیر ایرانی گفته نمی شود بلکه به کسی اطلاق می شود که غیر مسلمان باشد؛ از این رو مسلمانان سایر کشورها بیگانه تلقی نمی شوند، چون در بینش اسلامی مرز، مرز عقیدتی است نه مرز جغرافیایی، ولی طبق قانون مدنی کسی که دارای تابعیت کشوری غیر از کشور ایران باشد یعنی غیر ایرانی باشد بیگانه محسوب می شود. در مورد پذیرش بیگانگان دو طرز تفکر وجود دارد: بعضی از جمله وتیوریا که از علمای حقوق اسپانیا است، طرفدار آزادی مطلق بیگانگان می باشد و
    می گوید: بیگانگان را باید بدون هیچ قید و شرطی پذیرفت. عده ای دیگر معتقد به محدودیت قبول بیگانگان می باشد که این عقیده مورد قبول موسسه حقوق بین الملل که در سال ۱۹۲۸ در ژنو تشکیل شد قرار گرفت با این توضیح که دولت ها نباید از این اختیار سوء استفاده کنند و آزادی ورود و اقامت بیگانگان را فقط در مواردی می توانند محدود کنند که خطری برای سیاست کشور قابل پیش بینی باشد. در قوانینی کلیه کشورهای جهان، مقررات مخصوصی برای اشخاص بیگانه وضع گردیده است.
    مثلاً شخصی که تبعه دولت انگلیس است برای انجام بعضی تحقیقات علمی به کشور ایران مسافرت
    می کند، یا شخصی از کشور خود به علتی مهاجرت کرده به کشوری دیگر می رود معمولاً بین حقوق این قبیل افراد و اتباع داخلی مملکت مورد بحث تفاوت های موجود است و در همه کشورها برای بیگانگان محدودیت هایی قائل می شوند تا در هر مورد خاص مثل مهاجرت، جهانگردی، مأموریت شغلی و غیره معلوم شود شخص خارجی از چه نوع حقوقی برخوردار است و از چه حقوقی محروم می باشد. در هر حال امروزه، کلیه کشورها یک حداقل حقوقی را برای بیگانگان در نظر گرفته اند که از اصول مسلم حقوق
    بین الملل به شمار می رود.[۱۹]
    بند سوم: تعریف احوال شخصیه
    احوال شخصیه از وضعیت و اهلیت تشکیل می‌شود و این هر دو از مختصات شخصیت از جنبه حقوقی است وضعیت عبارت از مجموع اوصاف حقوقی شخصی و شامل اموری است که در حقیقت اجزاء وضعیت را تشکیل می‌دهد و اهم آن عبارت است از نکاح، طلاق، نسب، سن (صغر)، حجر، ولایت قانونی، قیومیت و غیره.
    اما اهلیت عبارت از صلاحیت شخص است برای اینکه خودش حقوق خود را اعمال کند. به عبارت دیگر احوال شخصیه در مجموع نشان‌دهنده‌ی وضعیت فرد یا به صورت انفرادی یا در خانواده و یا در جامعه می‌باشد که به صورت منفرد: نام و نام خانوادگی و آنچه نشان‌‌دهنده‌ی هویت و بطور کلی سجل احوال شخصی‌اند و می‌توان آنها را مختصات شخص نامید؛ در خانواده: ازدواج،‌ طلاق، روابط همسران با یکدیگر و با فرزندان؛ در جامعه تابعیت و اقامتگاه؛ در حقوق موضوعه به طور کلی وضعیت و اهلیت با یکدیگر رابطه نزدیک دارند و لذا در حقوق بین‌المللی خصوصی تحت یک نوع از قواعد هستند. بعضی از دولت‌ها احوال شخصیه اتباع بیگانه را مشمول قانون دولت متبوع و برخی مشمول قانون اقامتگاه می‌دانند. در ایران احوال شخصیت بیگانگان در حدود معاهدات است تابع قوانین دولت متبوع آنها می‌باشد و عمده دلیل این حکم این است که قوانین شخصی اصولاً برای حمایت افراد وضع شده و بایستی جنبه دوام و استقرار داشته باشند.
    یعنی باجابه‌جا شدن اشخاص نبایستی این حقوق دستخوش تغییر و تبدیل قرار گیرد و از این طریق تزلزلی در ارکان خانواده و ثبات و استقرار آن که هدف اساسی قوانین شخصی است روی دهد.[۲۰] قانون مدنی ایران در ماده ۷ و این قاعده را بدین شرح مقرر می‌دارد: «اتباع خارجه مقیم در خاک ایران از حیث مسایل مربوط به احوال شخصیه و اهلیت خود و همچنین از حیث حقوق ارثیه در حدود معاهدات مطیع قوانین و مقررات دولت متبوع خود خواهند بود» ماده ۶ قانون مدنی: «قوانین مربوط به احوال شخصیه یا از قبیل نکاح و طلاق و اهلیت اشخاص و ارث، در کلیه اتباع ایران، ولو اینکه مقیم خارجه باشند، مجری خواهد بود». اصل قانون ملی نسبت به احوال شخصیه به وسیله موسسه حقوق بین‌المللی در جلسات منعقده در نیمه دوم قرن نوزدهم تأیید شده و همچنین در قراردادهای سیاسی چندجانبه ۱۹۰۲ و ۱۹۰۵ لاهه مورد قبول واقع گردید.
    مبحث دوم: بیگانه در اسلام
    اسلام مکتبی است که براساس وحی و برای تأمین سعادت بشر شکل گرفته است. از دیدگاه اسلام بیگانه کسی است که دارای عقیده ای غیر از اعتقاد اسلامی است، اعم از این که معتقد به یکی از ادیان آسمانی، مثل یهودیت و مسیحیت باشد یا این که اصلاً عقیده ای نداشته و یا اعتقاد مشرکانه ای داشته باشد. خلاصه کلام بیگانه کسی است که مسلمان نباشد. اسلام مردم را براساس گرایش و عدم گرایش به دین اسلام به دو گروه بزرگ مومن و کافر تقسیم می کند و همۀ مرزهای غیر ارزشی نظیر رنگ، خون، نژاد و تعلق به سرزمین و تاریخ خاص و … کنار می نهد، و زمین را به دو بخش بزرگ دارالاسلام و دارالکفر تقسیم
    می کند.
    نگاه انسانی اسلام به بیگانگان و تساهل و مدارای مسلمانان با آنان اعم از خودی و بیگانه، آن چنان مسلم است که جای هیچگونه انکاری را باقی نمی گذارد، آنان اگرچه برادر دینی مسلمانان به شمار نمی آیند، اما از نظر انسانیت با آنان مشترک اند. کلام زیبای امیرالمومنین خطاب به مالک اشتر به عنوان عالی ترین فرمان حکومتی، نه فقط اندرز اخلاقی، بهترین نمونه این حقیقت متعالی است، آنجا که فرمود: « قلب خویش را کانون محبت مردم ساز، زیرا آنان یا برادران دینی تواند یا همانندان تو در آفرینش»[۲۱] در حقوق اسلام بیگانگان به سه دسته تقسیم می شوند: اهل کتاب، مستأمن و بت پرستان ۱-اهل کتاب یا اهل ذمه[۲۲] مردم غیر مسلمانی هستند که کتب مذهبی آنان در قرآن ذکر شده است. اینان در صورتی که خراج و مالیات مقرره را به بیت المال مسلمین بپردازند می توانند در ممالک اسلامی سکونت کرده و در حمایت قانون اسلام به سر برند؛ به عبارت دیگر در مقابل پرداخت مالیات به عنوان جزیه، دولت اسلامی مکلف است که جان و مال اهل کتاب را صیانت نماید. راجع به مرافعات و چگونگی حل اختلافات بین اهل کتاب، در قانون اسلام چنین مقرر است:[۲۳] اگر اختلافات مربوط به مسایل کتاب آنهاست، به قضات یا روحانیون خودشان مراجعه شود و اگر راجع به حقوق خصوصی و امور مالی باشد، می توانند به حاکم مسلمان مراجعه کنند. در این صورت قاضی اسلامی مکلف به اجرای قوانین و مقررات اسلام درباره آنها می باشد و اما در این امور هم اهل ذمه مجاز هستند که برای حل اختلاف به روحانیون خود رجوع کنند و بدیهی است که در این صورت قانون خودشان در قطع و فصل دعوی حکومت می کند.
    ۲- مستأمن- اشخاصی که به طور موقت در سرزمین اسلامی اقامت داشته، مستأمن می گفتند این قیبل اشخاص باید قبل از ورود به خاک مملکت اسلامی اجازه توقف تحصیل نمایند. به طور کلی اجازه توقف برای مدت یک سال بوده و در صورتی که مدت اقامت آنها از یک سال تجاوز کند، بایستی مالیاتی به دولت اسلامی بپردازد اما طرز مراجعۀ آنها به محاکم و حل اختلاف طبق همان موازینی است که برای اهل کتاب ذکر کردیم.
    ۳- بت پرستان- برای بت پرستان قانون اسلام اصولاً هیچ گونه حقی قائل نبوده است، با وجود این حکومت های اسلامی در عمل تا اندازه ای نسبت به آنها ارفاق می کردند.
    در آن زمان که دولت ها، چه دولت های دینی و چه غیر دینی برای بیگانگان کمترین حقی جز از سر ضرورت و اجبار قائل نبودند، نظام حقوقی اسلام به نیکوترین صورت تمام آنچه را امروز تحت عنوان «حداقل حقوق انسانی برای بیگانگان» معروف شده است برای بیگانگان به رسمیت شناخته بود. رفتار مسلمانان با بیگانگان مسالمت آمیز و دوستانه بود، عصر ظهور اسلام را باید فصلی نو در قانونمند شدن حقوق و تکالیف بیگانگان دانست.[۲۴]
    گفتار اول : حضور بیگانگان در ایران
    حقوق ایران در طول تاریخ پر فراز و نشیب این سرزمین، از چند دوره گذشته، تا به دوران کنونی رسیده است. حقوق بیگانه در این سرزمین به علت تسلط بیگانگان در ایران جاری بوده است.
    برای اینکه بتوانیم به صورت منظم و جامع وضع بیگانگان را در ایران مورد مطالعه قرار دهیم لازم است از لحاظ تاریخی دوران گذشته را تاکنون طی سه دوره از یکدیگر متمایز نمائیم: ابتدا وضع بیگانگان در حقوق سابق ایران، یعنی ادوار پیش از اسلام، دیگری دوران پس از اسلام تا برقراری رژیم کاپیتولاسیون و آخر اینکه زمان معاصر یعنی از تاریخ عرفی شدن قوانین ایران تاکنون.
    الف) دوران قبل از اسلام : در ازمنۀ قدیم قبل از ظهور اسلام در ایران که در آن ایام هم حقوق ایران مذهبی بوده است پادشاهان ایرانی با بیگانگان و پیروان سایر مذهب حسن سلوک داشته[۲۵] و خوش رفتاری می کرده اند، به طوری که می توان گفت در دورۀ هخامنشی تعصب مذهبی اصلاً وجود نداشته و شاهان آن دوره مقدسات ملل و عادات آنها را محترم می داشتند. رنه گروسه مورخ شهیر فرانسوی که صاحب تألیفات زیادی راجع به تاریخ و تمدن مشرق زمین است درباره وضع بیگانگان در ایران قدیم می گوید:[۲۶] « باید ملت ایران را از نجیب ترین ملل دانست شگفت انگیز اینکه ایرانیان، با اینکه خود مذهب معینی داشته اند، نسبت به نژادها و مذاهب دیگر بد رفتاری نمی کردند و به مذاهب مختلف با دیده احترام می نگریستند و حتی اجازه می دادند که پیروان سایر مذاهب مراسم و تشریفات مذهبی خود را آزادانه انجام دهند». در دوره ساسانیان که مذهب رسمی ایرانیان زردتشت بوده و پادشاهان آن دوره مروج آن مذهب و مکلف به اجرای احکام و دستورات آیین مذبور بودند با پیروان سایر مذاهب به طور کلی رفتار دوستانه و مسالمت آمیز داشتند.
    ب) دوران حکومت قوانین اسلامی: با شکست ساسانیان و برقرار شدن حاکمیت اسلامی در سرزمین ایران حقوق این سرزمین، این بار از بن دگرگون شد و جای خود را به حقوق اسلامی داد و از حقوق گذشته ی آن، جز آنچه از سوی ایرانیان وفادار به آیین زردتشتی حفظ شد، آن هم در حدودی که دولت اسلامی اجازه می داد، اثری به جای نماند. افزون بر زردتشتیان؛ پیروان دیگر آیین هم، در این دوران، دیگر نمی توانستند جزء اعضای جامعه یا امت اسلامی تلقی شوند، به این جهت همه ی این گروه ها در حاکمیت جدید از کفار و نسبت به جامعه اسلامی بیگانه تلقی می شدند و بهره مند شدن آنها از حقوق، بستگی به آن داشته که اول از پیروان مذهب شناخته شده محسوب شوند دوم با این حاکمیت، پیمانی به نام عقد ذمه منعقد سازند و کسانی که از این پیمان سرباز می زدند نمی توانستند مدعی هیچ گونه حقی از لحاظ جان و مال باشند. ایران اسلامی پس از جدا شدن از مرکز خلافت اسلامی، محور اسلامیت را همچنان حفظ کرد. تمدن اسلامی با تمدن ایرانی به هم آمیخت و بسیاری از دانشمندان برجسته اسلامی در سرزمین ایران پرورش یافتند و حکومت، دگر بار در اختیار سلطان ها و پادشاهان قرار گرفت ولی هیچ گاه عنوان اسلامی را از دست نداد.
    تا پیش از عصر صفویه، رفتار با بیگانگان، بیشتر یک جانبه و براساس قوانینی داخلی دولت ایران تنظیم شد و از این زمان به بعد که اندک اندک پای دولت های غربی و استعمارگر به ایران باز شد، توانستند با سوء استفاده از اصل تساهل و رحمت اسلامی به غیر مسلمانان یا با سوء استفاده از ضعف دولت های وقت، حقوق و مزایای فراوان و عمدتاً ظالمانه ای در قالب گرفتن فرمانهای خاصی از پادشاهان یا تحمیل معاملات دو جانبه به دولت ایران، به خود اختصاص دهند.[۲۷] برای نمونه «برادران شرلی» دو تن از اتباع انگلیسی که در نتیجه مذاکرات با شاه عباس صفوی موفق شدند امتیازاتی از پادشاه ایران به دست آوردند که به موجب آن اتباع انگلستان و سایر مسیحیان بتوانند آزادانه به کشور ما رفت و آمد کنند و در این سرزمین توقف نمایند. همچنین از حیث جان و مال و مذهب در امان باشند. مسیحیان مجاز بودند که مراسم مذهبی خود را در کمال اطمینان و آزادی به طور آشکار در ایران انجام دهند و به هر نوع تجارتی که بخواهند اشتغال ورزند. در عصر قاجار، به موجب معاهده ننگ آور«ترکمن چای» که در تاریخ ۱۸۲۸ میلادی بین ایران و روسیه برقرار گردید رژیم کاپیتولاسیون[۲۸] به نفع روسیه حاکم شد و به مدت یک قرن سیاست خارجی را از هر حیث تحت نفوذ خود قرار داد. یکی از ضررهای آن، از بین رفتن استقلال قضایی ایران بود؛ زیرا در حقیقت حق قضاوت و تعقیب و اجرای مجازات را به اتباع روسی اعطا کرده بود.
    در هر صورت معاهدات کاپیتولاسیون یک وضع غیر عادی و منافی با استقلال و حیثیت ملی ما در این مملکت بوجود آورده بود و بیگانگان علاوه بر آنکه از لحاظ بیگانه بودن هیچ محرومیتی نداشتند امتیازات و حقوقی بدست آورده بودند که از هر حیث مخالف اصول بین المللی و ناقض استقلال سیاسی و قضائی بود. سرانجام در ۱۴ دسامبر ۱۹۲ (۱۳۰۰ش) معاهده ای بین دولت ایران و روسیه منعقد گردید که باعث از بین رفتن رژیم کاپیتولاسیون و کلیه امتیازاتی شد که به نفع اتباع بیگانه در ایران مقرر بود.
    اما اعلام الغای رسمی آن ۱۰ مه ۱۹۲۸ ( اردیبهشت ۱۳۰۷) در مجلس شورای ملی انجام شد و از این تاریخ دولت ایران رسماً استقلال قضایی خود را بازیافت و اموال و مقرراتی مطابق حقوق بین الملل برای وضعیت بیگانگان در نظر گرفت و براساس قوانین ایران و برای بیگانگان آزادی و ورود اقامت و نیز حداقل حقوق به میزان مورد احترام در حقوق بین الملل در نظر گرفته شد.
    دوران معاصر: امروزه نیز بیگانگان بسیاری در ایران به سر می برند که عمده ترین و بیشترین آنها عراقی ها و افغانی ها هستند که بر اثر جنگ کشور خود را ترک کرده و به ایران آمدند بسیاری از عراقی ها یا
    ایرانی الاصل و یا از اقلیت های کرد شمال و عراق هستند که توسط حکومت صدام حسین از عراق رانده شده و به ایران پناهنده شده اند.
    در هر دوره از تاریخ ایران حضور بیگانگان در ایران موجب صدمات جبران ناپذیری شده و مصائب فراوانی برای اتباع داخلی ایجاد نموده که جا دارد با تدوین قوانین مستحکم و اعمال و اجرای شایسته احکام و کنترل و نظارت بر ورود و خروج بیگانگان از بار مشکلات اتباع ایرانی کاست.
    گفتار دوم : وضعیت حقوقی بیگانگان در ایران
    در زمان حاضر در کلیه کشورها این که بیگانه از حقوقی برخوردار باشد، پذیرفته اند اما این که میزان برخورداری از حقوق تا چه حد باید باشد و آیا باید بیگانه را از این نظر، هم پایه تبعه داخلی در نظر گرفت یا در سطحی دیگر، مسئله ای است که مورد اتفاق کشورها نیست و هر کشور با توجه به وضعیت سیاسی، اقتصادی، فرهنگی و حتی جغرافیایی خود شرایط و محدودیت های خاصی برای بیگانگان قائل می شوند. [۲۹] شایان ذکر است که دولت ها، هیچگونه الزام بین المللی برای پذیرفتن بیگانه در قلمرو حاکمیت خود نداشته اما به محض اینکه بیگانه در قلمرو حاکمیت دولتی پذیرفته شد، دولت پذیرنده باید حداقل حقوق برای وی قائل گردد. اما شناسایی حداقل حقوق بیگانگان توسط دولت ها، به عنوان اصول اخلاقی که فاقد ضمانت اجرایی است تلقی می گردد. در مورد بیگانگان در ایران چه اشخاص حقوقی و چه اشخاص حقیقی، اصل بر آن است که هر بیگانه ای می تواند از همه حقوق مدنی متمتع شود، مگر در مواردی که قانون به طور صریح آنها را از بعضی از حقوق محروم کرده باشد. [۳۰]
    عکس مرتبط با اقتصاد
    ماده ۹۶۱ قانون مدنی این اصل کلی را چنین بیان داشته است: « جز در موارد ذیل اتباع خارجه نیز از حقوق مدنی متمتع خواهند بود.» حال به چند مورد از حقوق بیگانگان در ایران اشاره می کنیم:
    مواردی که بیگانگان از نظر حقوقی از آنها محروم هستند عبارتند از حقوقی که قانون آن را به طور صریح منحصر به اتباع ایران می داند یا آن را به صراحت از اتباع خارجه سلب کرده است برای تشخیص این موضوع که این حقوق کدامند، در هر مورد باید به قانون مربوط به همان مورد مراجعه کرد. برای مثال برابر اصل ۸۱ قانون اساسی: « دادن امتیاز تشکیل شرکت ها و موسسات در امور تجاری، صنعتی، کشاورزی، معاون و خدمات به خارجیان مطلقاً ممنوع است». همچنین در مورد حقوق که به صراحت قانون، منحصر به اتباع ایران می باشد و به این مناسبت بیگانگان از آن محروم هستند، حق کار در بعضی مشاغل می باشد برای مثال ماده ۱۲ قانون تأسیس بورس اوراق بهادر، یکی از شرایط پذیرش اشخاص حقیقی به کارگزاری بورس را دارا بودن تابعیت ایران دانسته است. مورد دیگر اینکه بیگانگان افزون بر املاک مزروعی، از تملک اموال غیر منقول دیگر مازاد بر آنچه که برای محل سکونت یا کسب یا صنعت خود نیازمند آن هستند محروم می باشند؛ بنابراین برابر آیین نامه استملاک اتباع خارجی، بیگانه ای که می خواهد ملکی را در ایران خریداری کند باید قبل از انجام معامله از دولت ایران مجوز کسب کند. برای تحصیل و به دست آوردن این مجوز، باید درخواست را طی اظهارنامه ای همراه با مدارک لازم به ادارۀ ثبت و اسناد و املاک محل وقوع ملک تسلیم کند.

     

     

    موضوعات: بدون موضوع
     [ 04:49:00 ق.ظ ]



     لینک ثابت

      اثر بخشی طرحواره های درمانی بر کاهش تعارضات زناشویی و افزایش سلامت روان- قسمت ۴ ...

    تعارض به طور طبیعی در تمام زمینه‌های شغلی،تحصیلی، خانوادگی، ازدواج و در سطح فردی و جمعی روی می‌دهد. روابط خانوادگی فشرده‌ترین موقعیت برای تعارضات بین فردی است. روابط عاطفی و عاشقانه زمینه را برای محک زدن جدی مهارتهای آموخته شده برای زندگی مهیا می‌کنند. در ارتباط بین افراد تعارض وقتی بروز می‌کند که فرد بین اهداف،نیازها، یا امیال شخصی خودش و اهداف، نیازها و امیال شخصی طرف مقابلش ناهمسازی و ناهمخوانی می‌بیند (پریوت و روبین[۵۹] ،۲۰۰۳؛ به نقل از وانگ[۶۰] ،۲۰۰۶ ). به طورکلی، طراوت و سلامت خانواده تا اندازه‌ای به میزان تعارض در خانواده و نوع تعارضی که تجربه می‌کنند، بستگی دارد. تعارضات در خانواده اغلب منجر به استرس می‌شود، می‌تواند پیش بینی کننده شروع افسردگی، اضطراب و بسیاری از بیماریهای جسمی و روانی باشد. (اورهوسلر و آدامز[۶۱] ، ۲۰۰۵ )
    نتیجه تصویری برای موضوع افسردگی
    زیگرت و استمپ[۶۲] (۲۰۰۹) اثرات”اولین نبرد بزرگ” را در روابط عاشقانه بررسی کردند و پی بردند که برخی زوجها برنده و عده ای بازنده اند. آنها نتیجه گرفتند که”تفاوت بزرگ بین برندگان و بازندگان در شیوه درک و اداره تعارض توسط آنها بود”. ویلموت[۶۳] (۲۰۰۵) خاطر نشان می‌کند: ” آنچه که در مقیاس وسیع، طول عمر رابطه را معین می‌کند این است که طرفین رابطه تا چه اندازه با موفقیت از برهه‌های تعارض می‌گذرند”. به عقیده کومستاک و استرزیزویک[۶۴] (۲۰۰۳ ) این وجود یا نبود تعارض نیست که”کیفیت ازدواج” را تعیین می‌کند بلکه طرز اداره موقعیتهای تعارض آمیز است که کیفیت رابطه زناشویی را تعیین می‌کند. بنابراین، مهارت کلیدی در روابط متعهدانه دراز مدت، مدیریت تعارض است (ویلموت و هاکر[۶۵]،۲۰۱۰)
    وقتی تعارض بروز می‌کند، طرفین رابطه دست بکار می‌شوند تا با اقدام برای برطرف کردن آن دوباره آرامش را به رابطه بازگردانند. تجارب، دانش، باورها و ارزشهای افراد شیوه‌های مختلفی را برای حل تعارضات پیش روی آنها می‌گذارد.‌ این شیوه ها به “سبکها و تاکتیکهای حل تعارض” موسومند (ویلموت و هاکر ،۲۰۱۰).
    سبکهای حل تعارض در واقع پاسخهای الگوبرداری شده یا مجموعه ای از رفتارند که افراد در هنگام تعارض به کار می‌برند. تاکتیکها در واقع حرکات فردی هستند که افراد انجام می‌دهند تا نظرکلی خود را پیش ببرند. بنابراین، سبکها تصویر بزرگتری را ارائه می‌دهند. درحالی که تاکتیکها قطعات ارتباطی خاص این تصویر بزرگتر را توصیف می‌کنند. با این حال، وقتی این تاکتیکها به دفعات بسیار زیادی بکار می‌روند، تبدیل به سبک یا پاسخ الگوبرداری شده می‌شوند (ویلموت و هاکر،۲۰۱۰).
    دگرگرن سازی تعارض به تغییر مفهومی ویا ادراکی در یکی یا بیش از یکی از طرفین رابطه متکی است. “برداشت یا تصور” ، هسته اصلی واکاوی تعارضات است. در تعارضات بین فردی، افراد طوری واکنش نشان می‌دهندگویی‌که در اصل اهداف متفاوتی دارند، برخی منابع به اندازه کافی وجود ندارند و طرف مقابل در واقع پا در راهی می‌گذارد که انگار که در حق دیگری لطف می‌کند. گاهی مواقع، باور بر این است که این شرایط واقعی است اما مقایسه اینکه چه چیزی واقعی است و چه چیزی از نظر شخص درست است، مبنای تحلیل تعارض را شکل می‌دهد(همان منبع)
    مداخلات آموزشی و درمانی متعددی برای حل تعارضات زناشویی صورت گرفته است. برخی بر عوامل شناختی نظیر الگو‌های اسنادی و یا باورهای غیر منطقی عام یا خاص رابطه تاکید کرده اند (برای نمونه الیس و هارپر[۶۶] ،۱۹۷۵؛اپستین و ایدلسون[۶۷] ،۱۹۸۱؛ الیس و گریگر [۶۸]، ۱۹۷۷؛رومانس و دبورد[۶۹]، ۱۹۹۶؛ به نقل ازبهاری و سیف،۱۳۸۴). زیرا این باور وجود دارد که درک پویاییهای زناشویی و تغییر رابطه اهمیت زیادی دارد (برای نمونه، بوکام[۷۰] ،۱۹۸۱؛اپستاین ،۱۹۸۲؛ به نقل از اعتمادی،۱۳۸۴) و برخی نیز تبادلات رفتاری زناشویی و یا عوامل رابطه‌ای نظیر مهارتها را کانون مداخله خود قرار داده اند (برای نمونه،جاکوبسن و مارگولین[۷۱] ، ۱۹۷۹ ؛به نقل از برنشتاین و برنشتاین[۷۲] ،ترجمه سهرابی۱۳۸۷). عده ای نیز بر هیجانها و یا بر سیستم زناشویی تاکید کرده اند.
    حل مسئله
    اغلب مشکلات زناشویی از نداشتن یا به کارنبستن مهارت‌های ارتباطی ناشی می‌شوند و حل مسأله ازجمله مهارت‌های سازنده‌ای است که می‌تواند مشکلات رابطه‌ای همسران را کاهش دهد. همچنین آگاهی زوجین از طبیعی بودن اختلاف‌ها و تفاوت‌های زن و شوهر و نگریستن به تعارض به عنوان یک مسأله و چالش برای حل‌کردن و نه یک عامل تهدیدکننده و مخرب می‌تواند در حل اختلافات آنها کمک بسزایی محسوب شود.
    صاحب‌نظران یکی از مهمترین مشخصه‌ های موقعیت‌های مسأله‌آفرین ازجمله تعارض همسران را واکنش هیجانی افراد می‌دانند. آنها عقیده دارند اولین قدم در کلیه مسایل زندگی مگر ساده‌ترین آنها «مکث کردن و فکر کردن» است. اگر افراد در هنگام مواجهه با مشکل فوراً پاسخ دهند ممکن است وقت کافی برای پاسخ‌های شناختی باقی نگذارند، پاسخ‌هایی که به شخص در انتخاب سلسله اقدامات مؤثر کمک می‌کنند (دیویسون و گلدفرید[۷۳]، ۱۳۷۱؛ ترجمه احمدی). لذا شیوه حل مسأله می تواند در بروز واکنش‌های هیجانی زوجین مؤثر باشد. در پایان با توجه به مؤثربودن شیوه آموزش حل مسأله در کاهش تعارض همسران شهر اصفهان، توصیه می‌شود سایر مشاوران و رواندرمانگران خانواده و ازدواج نیز از این شیوه استفاده کنند
    عدم توافق موجود بین زوج ها نه تنها غیر عادی است بلکه اگر ساختارمند حل شود باعث تحکیم رابطه می‌شود. غم، تنش و بروز خشم بین زوج ها گریز ناپذیر است. منبع این اختلاف‌ها می تواند تقاضاهای غیر واقع بینانه و غیرمعقولانه، انتظارات کشف نشده و موضوعات حل نشده یکی از زوج ها باشد. حل کردن تعارض ها، احتیاج به صداقت و شوق برای درک دیدگاه همسر دارد، حتی اگر بسیار زمان بر باشد.ارتباط سالم موضوع حساسی است به خصوص وقتی موضوع تصمیمات ما در مورد روابط زناشویی، دوره کار، ازدواج و تشکیل خانواده باشد.
    حل مسئله بر یک فرایند رفتاری شناختی یا آشکار دلالت دارد که پاسخهای بالقوه مؤثر برای موقعیت مشکل را فراهم می‌کند. احتمال انتخاب مؤثرترین پاسخ را از میان پاسخهای متعدد، افزایش می‌دهد.برنامه حل مساله به دو مرحله تقسیم می‌شود.
    ۱- شناسایی مشکل
    ۲- حل کردن مشکل
    در مرحله اول فرد تلاش می‌کنند شناخت متقابلی از مشکل بدست آورند. در این مرحله مهارتهای مختلفی مورد نیاز است. شریکها باید مهارتهای تصریح رفتاری، بیان احساس و مهارت گوش دادن فعال را داشته باشند. در مرحله دوم، انتخاب و اجرای یک راه‌حل مهمترین کار است.با سازماندهی حل مساله به این دو مرحله و مراحل فرعی مختلف، می‌آموزیم که این فرایند جدید نظامدار و کنترل شده است. با این ذهنیت، برنامه ارائه شده در قسمت بعدی تلاشی است برای سازماندهی کوشش‌های حل مساله جهت استفاده در جلسه درمان و خانه.
    ۱– شناسایی مشکل
    مرحله ۱: انتخاب زمان و مکان مناسب برای حل مساله
    قبل از هرگونه تلاش برای حل مشکل، زن و شوهرها باید ابتدا محیطی پیدا کنند که بحث و بررسی صریح موضوعات را تسهیل نماید، همچنین زمان حل مساله نیز باید مناسب باشد.
    مرحله۲: ثبت جلسات حل مساله
    چهار نوع اطلاعات مهم حاصل از جلسه حل مساله وجود دارد که می‌بایست در دفترچه یادداشت زن و شوهر ثبت شود:‌تاریخ،‌ مشکل بحث شده، پیامد به دست آمده و امضای زن و شوهر.
    مرحله ۳: تعریف دقیق مشکل
    اولاً شریکها باید به خاطر داشته باشند تا به حقایق پایبند باشند. دوم، شریکها باید تلاش کنند بیشتر از یک مشکل را در هر بار بحث نکنند. سوم در نظر داشته باشند مشکلاتی را که در حال حاضر اتفاق افتاده است یا به طور بالقوه در آینده نزدیک بروز می‌کند، بحث کنند.
    ۲- حل مشکل
    مرحله ۴: پذیرفتن مشکل و حرکت در جهت یافتن راه‌حل
    افراد به منظور اینکه مساله‌گشای خوبی باشند، باید ابتدا یاد بگیرند گوش کنند و نظر و احساس همسرشان را بپذیرند. سپس به اتفاق همدیگر می‌توانند این سئوال مهم را مطرح کنند. (برای حل این وضعیت چه کاری می‌توان کرد؟)
    مرحله ۵: راه‌حل مشکل مستلزم تصریح هدف است
    شریکها جهت حل مشکل خوشان ابتدا باید بدانند برای چه هدفی می‌کوشند. بنابراین اهداف باید عینی باشند و به صورت صریحی عنوان شوند تا به خوبی دریابیم به این هدفها دست یافته‌ایم یا نه و آیا این اهداف برای هر دوی آنها قابل پذیرش است و سرانجام اینکه هدف باید عملی باشد.
    مرحله ۶: در نظر گرفتن طبقه وسیعی از راه ‌حل ‌های احتمالی
    بعد از ارائه اهداف شریکها باید راه‌حلهای بسیار مختلفی را برای حل مشکلات جستجو کرده و در نظر بگیرند مهمترین مساله این است که افراد باید در ارائه و مطرح کردن راه‌حلهای احتمالی به طور کلی عاری از تعصب بوده و سعه صدر داشته باشند. آنها باید خلاق باشند، راه‌حلها را فهرست‌بندی نمایند بعد از آن به صورت منطقی ارزیابی می‌شوند.
    مرحله ۷: انتخاب یک راه‌حل با توافق طرفین
    شریک ها چطور تصمیم می‌گیرند که کدام راه‌حل باید انتخاب شود؟ پاسخ این است که آنان باید با هم به توافق برسند به منظور دستیابی به بهترین راه ‌حل ‌ها برای مشکلات زن و شوهر هر دو باید موافقت کنند تا حدی در موضع‌شان تعدیل به وجود آورند که نیازهای همسر و خود را با وضعیت تطبیق دهند.بهبود مهارت‌های حل مسالهکی از رویکردهای درمانی متفاوتی است که برای تسهیل تعامل مؤثر زن و شوهر در دسترس می‌باشد. هدف درمان برای زن و شوهر این است که در نهایت درمانگران خود باشند.همچنین مهارت‌های که آنان کسب می‌کنند می‌تواند در مورد طبقه وسیعی از مشکلات که به‌طور غیرقابل اجتنابی در روابط دراز‌مدت اتفاق می‌افتند به کار برده شوند.
    ۳-۲-۲-نظریات سبب شناسی تعارض زناشویی
    در این قسمت محقق به نظریات روانشناختی که شامل روان تحلیلی، رفتار شناختی و نظریه مبادله اجتماعی است اشاره می کند.
    تصویر درباره جامعه شناسی و علوم اجتماعی
    ۱-۳-۲-۲- رویکرد روان پویایی (روان تحلیلی)
    امروزه نظریه روان پویایی یا همان روان تحلیلی به عنوان اساس . پایه نظریه های مشاوره و روان درمانی،نوین شناخته شده است. در واقع اگر بخواهیم این نظریه را شرح دهیم باید به پایه گذار اصلی ان یعنی زیگموند فروید و نظریه وی هم اشاره ای کنیم. فروید پس از سال ها مطالعه و تاثیر گرفتن از نظریات یکی از دانشمندان بزرگ قرن نوزدهم به نام ارنست بروک روانشناسی پویا را خلق کرد. در این روانشناسی تبدیل و تبادل انرژی در درون شخصیت ادمی مورد مطالعه قرار می گیرد( ساعتچی، ۱۳۸۲).
    روانشناسی فرویدی نوعی روانشناسی نیروهای متعارض است که جزئی از طبیعت دوگانه فکر انسان می باشد. طبیعت دوگانه و متعارض ذهن را می توان به دو بخش هشیار و ناهشیار تقسیم کرد. از دیدگاه فروید این نوع دوگانگی ادمی را به دلیل انکه در جامعه زندگی می کند می توان به دو حالت ،یعنی انسان به عنوان حیوانی زیستی و انسان به عنوان موجودی اجتماعی تقسیم کرد. بوسیله همین تعارض های موجود بین هشیار در مقابل ناهشیار و تعارض های موجود بین هوشیار در مقابل ناهشیار و تعارض های نوجود بین نیروهای محرک زیستی در ادمی و نیروهای معتدل سازنده اجتماعی در محیط است که شخصیت فرد رشد پیدا می کند، فرهنگ پذیری به وقوع می پیوندد و شخص ارزش ها را کسب می کند (جورج و همکاران[۷۴]، ۲۰۰۴،به نقل از خطیبی زاده،۱۳۸۸).
    نتیجه تصویری برای موضوع هوش
    در رویکرد روان پویایی، برگذشته فرد و تعارض های درون روانی وی تاکید می شود. این دیدگاه نه تنها به گذشته و تجربیات شخصی اهمیت می دهد بلکه به خانواده نیز به عنوان یک واحد مهم نگریسته می شود بر اساس این دیدگاه عوال ناهشیار بر تمامی جنبه های زناشویی تاثیر دارند. در انتخاب همسر در مشکلاتی که در خلال زندگی مشترک ایجاد می شود و در چگونگی حل انها (احدی،۱۳۸۲).
    بر اساس این رویکرد درون فکنی های بیمارگونه افراد نیز در بروز اختلاف های زناشویی موثر است. در این نظریه هدف عمده در کار با اعضای خانواده کمک به انها برای کسب بینش نسبت به رفتار متقابل یکدیگر است. در این روش درمانی اعضای خانواده به تداعی ازاد تشویق می شوند تا افکارشان را ازادانه و بدون سانسور به زبان اورند. درمانگران پیرو روان پویایی در مقایسه با درمانگران مکاتب دیگر معمولاً تفسیرهای کمتری به عمل می اورند، سولات کمتری می پرسند و مداخله فعالانه کمتری دارند (احدی،۱۳۸۲).
    ۲-۳-۲-۲-رویکرد رفتاری- شناختی
    این رویکرد براین فرضیه اساسی استوار است که هر کدام از زوج ها مجموعه ای از باورهای اساسی درباره ارتباطات صمیمی دارند که آنها را در رابطه زناشویی نیز وارد می کنند.
    مطابق با این دیدگاه برداشت زن و شوهر از رفتار یکدیگر بیش از خود رفتار اهمیت دارد. زیرا انسان به برداشت ها و نتیجه گیری های خود حکم واقعیت محض یا حقیقت را می دهد و به ان به عنوان فرض هایی که باید ازمون شوند نگاه نمی کند.به عبارت دیگر در این رویکرد تاکید بر این است که چگونه زوج ها رفتار یکدیگر را تفسیر می کنند و ان را مطابق با محتوای شناختی خود ارزیابی کرده غنا می دهند و در نهایت چگونه رفتارهای همسر خود ر ناشی از خودخواهی یا بی نزاکتی تعبیر می کنند. پیامد چنین برداشت و تفاسیری بروز رفتارها و واکنش های تهاجمی نسبت به طرف مقابل یا کناره گیری از اوست. در این موقعیت کسی که مورد حمله قرار گرقته نیز خود را مستوجب مجازات ندانسته، با حمله پاسخ داده و یا به سهم خود بیشتر فاصله می گیرد و بدین ترتیب تبادل رفتاری بیزار کننده بین زوجین افزایش می یابد (اپشتاین و شلزینگر[۷۵]،۲۰۱۲).
    اپشتاین و ایدلسون[۷۶](۲۰۰۹) دریافتند که میزان باورهای غیرواقع بینانه درباره رابطه زناشویی پیش بینی کننده نیرومندی برای پریشانی زندگی زناشویی و انتظارهای منفی از درمان است و در نتیجه پیشنهاد می کنند که برنامه های درمانی برای رفع ناکارامدی رابطه باید مبتنی بر بارسازی شناختی فهرستی از باورهای غیرواقع بینانه رابطه زناشویی را فراهم اورده اند. این پرسش نامه ۵ باور را بررسی می کند.
    ۱- عدم توفیق ویرانگر است.
    ۲- از همسران انتظار می رود فکر خوان باشند.
    ۳- همسران نمی توانند تغییر کند.
    ۴- کمال جویی در رابطه جنسی.
    ۵- انعطاف ناپذیری نقش جنسیتی (یعنی، زنان و مردان از لحاظ نیازهایشان در رابطه زناشویی متفاوتند.) (برنشتاین[۷۷]،۲۰۰۵ ،به نقل از جعفری،۱۳۸۴ ).در واقع این نظریه به این مسئله اشاره دارد که این گونه باورها با سازگاری زناشویی همبستگی منفی دارد.البته همانطور که از عنوان این نظریه پیداست، رویکردی رفتاری – شناختی است. ساختار نظریه اولیه این رویکرد بر اساس تبادل اجتماعی است (تی بک و کلی،۲۰۱۰).
    تی بک فرض می کند رابطه اجتماعی نتیجه در دسترس بودن تقویت و دو سویه بود. رضایت از ارتباط در زوجین ان شکل می گیرد و ادامه می یابد. رضایت از ارتباط در زوجین و احساس صمیمیت از تقویت فوری رفتار هر همسر بوسیله رفتار متقابل مثبت از سوی همسر دیگر بوجود می اید. امروزه ثابت شده است که این فرضیه تقابلی اشتباه است. روابط شاد دوسویه نیستند و یا حداقل در کوتاه مدت این گونه نیستند بلکه در عوض همسران شاد تمایل به پاسخدادن به رفتارهای همسرشان را ندارند و مثبت بودن راحتی زمانی که متقابل نباشد حفظ می کنند (جکوبستن و همکاران[۷۸]،۱۹۸۲؛به نقل از جعفری ،۱۳۸۴).
    تقابل منفی ویژگی اصلی اختلال در ارتباط است. رفتارهای زوج ها رضایتمندند در کوتاه مدت شبیه حساب بانکی است. رفتار مثبت یا منفی تحت تاثیر اعتبار ارتباط معنا پیدا می کند.زمانی رفتار منفی متقابل است که اعتبار پایی باشد. سرانجام تداوم رفتار منفی در بیشتر مواقع اعتبار رابطه را پایین می اورد.البته نه در همه ارتباطات بلکه تجربه طولانی رفتار مثبت همسر منحجر به تحمل بیشتر امور منفی خواهد شد.درمانگری شناختی رفتاری برای افزایش رضایت زناشویی زوجین فنون و روش هایی را بکار می برند که شامل: اموزش مهارت های حل مساله، اموزش کاهش تعارض، اموزش ابزار وجود، اموزش مهارت گوش کردن، اموزش مهارت حرف زدن و ابراز عشق و علاقه و بهبود رفتار جنسی می شود (برنشتاین ،۲۰۱۰)
    ۳-۳-۲-۲-نظریه مبادله اجتماعی
    در این نظریه پاداش ها و هزینه های موجود در تعاملات مورد توجه قرار می گیرد. افراد به دنبال مبادلات پاداش دهنده هستند و تلاش کمتری را برای حفظ هزینه ها در مقایسه با پاداش ها می کند.اکثر مطالعات در مورد کیفیت تصمیم گیری در خانواده در توجیه علت و چگونگی تصمیم گیری از این نظریه استفاده نموده اند (لاسول و لاسول[۷۹]،۲۰۰۱،به نقل از زمانی منفرد،۱۳۸۵).
    هرکس منابع شخصی مانند پول، دانش، استعداد، عاطفه، مهارت و … دارد که برای پاداش مناسب دیگران از این منابع استفاده می کند، چنین منابعی می تواند منبع قدرت در تصمیم گیری زوجین باشد. نظریه مبادله اجتماعی بطورگسترده ای برای کمک به زوجین در موقعیت های تعارضی استفاده می شود. اکثر درمان های موفق زناشویی بر حداکثرسازی جنبه های پاداش دهنده روابط و به حداقل رساندن موانع تاکید می کنند. بر پایه این نظریه شرکت افراد در رابطه ای صمیمانه و ادامه دادن به ان تا زمانی پایدار است که از نظر پاداش ها و هزینه ها خشنود کننده باشد. بر این اساس اختلاف و نارضایتی زناشویی تابعی است از نرخ تقویت و تنبیه. شاید بهتر باشد تقویت /پاداش را خشنودی و تنبیه/ هزینه را ناخشنودی بنامیم. بنابراین بر اساس این نظریه افراد می خواهند خشنودی را به حداکثر و ناخشنودی را به حداقل برسانند (برنشتاین ،۲۰۱۰ ).
    انتقادی که به این نظریه وارد شده این است که همه موضوعات در قالب این نظریه توجیه نخواهد شد. جنبه های بسیاری از روابط به نظر می رسد که مبتنی بر عوامل پیچیده ای باشند که غالباً فراتر از هوشیاری طرفین باشد (لاسول و لاسول،۲۰۰۱؛به نقل از زمانی منفرد،۱۳۸۵).
    راسبالت مهمترین عامل موثر در رضایت مندی زناشویی را میزان پاداش و هزینه موجود در رابطه مطرح می کند. به نظر وی اکثر افراد رضایت مند پاداش زیاد و هزینه کم را گزارش می دهند.اگر برای طرفین رابطه سودمندی داشته باشد و ارزوها و انتظارات انها مطابقت کند رضایت مندی را تحت تاثیر قرار می دهد.اگر رابطه ای سودمندی زیادی برای طرفین داشته باشد ولی انها احساس کنند که بطرز غیرمنصفانه ای تهدید می شوند رضایت مندی کامل احساس نخواهد شد.به نظر متخصصین روابط ناقرینه که در ان تعادل بین پاداش و هزینه های طرفین وجود ندارد در مقوله تعارض مبادلات قرار می گیرد (تیلور، سیرز و پیلاو[۸۰]،۲۰۱۱).
    نظریه مبادله اجتماعی مبتنی بر یک مدل اقتصادی از رفتار انسان است. فرض اساسی در نظریه فوق این است که روابط با پاداش بیشتر و هزینه های کمتر، تعارض کمتر ایجاد خواهد کرد و دوام بیشتری خواهند داشت.شواهد قابل توجهی نشان داده اند که دوام یک رابطه با سطح کلی پاداش های موجود مرتبط می باشد (رکازین[۸۱]،۲۰۰۵؛به نقل از زمانی منفرد، ۱۳۸۵).
    عکس مرتبط با اقتصاد
    از طرف دیگر مطابق با اصول یادگیری انتظار می رود که تعاملات رضایت مندتر تکرار شود و تعاملاتی با رضایت مندی کمتر اجتناب شود. نتیجه یک تعامل می تواند بر حسب پاداش ها و هزینه های رابطه توصیف شود. به نظر متخصصین اگر هزینه ها بیش از پاداش ها باشند فرد رابطه را ترک کرده یا به ان خاتمه خواهد داد.بررسی های انجام شده نشان می دهد که رضایت مندی زناشویی به میزان پاداش های کسب شده برای هر یک از طرفین بستگی دارد و به ویژگی های اجتماعی مربوط نمی شود.
    کامو[۸۲] (۱۹۹۳) در بررسی روی زوج های ژاپنی و امریکایی متوجه شد که میزان پاداش از تعامل زناشویی در هر دو گروه بطور مساوی عامل مهمی در رضایت مندی محسوب می شود (فلیپ ، برنشتاین؛۲۰۱۲).
    ۴-۳-۲-۲-نظریه ارتباطی
    در این مبحث به نظریه مشاوره واتزویک[۸۳] (۱۹۷۰)رویکرد ارتباطی در رابطه با اختلاف های زناشویی اشاره می شود.
    واتزویک و همکارانش درباره حیطه بازخورد،صحبت کرده اند، رابطه توسط الگوهای ارتباطی پویا همچنان باقی می مانند.حتی وقتی عنوان تغییر می کند. هر ارتباط هم پاسخ به یک محرک است و هم یک محرک جدید که به منظور حذف یک پاسخ طراحی می گردد. الگوی بازخورد در شکل زیر نشان داده شده است (به نقل ازابراهیمی،۱۳۸۵).
    محرک
    پاسخ
    محرک پاسخ پاسخ محرک
    پاسخ
    محرک
    بر طبق این الگو هر پاسخی هم زمان محرکی است که پاسخ یا واکنش دیگری را برمی انگیزاند.بازخورد مثبت، هر نوع ارتباطی است که منجر به تغییر رابطه می گردد و بازخورد منفی هر ارتباطی است که تغییر در رابطه و درک ایجاد نکند. رفتار هر فرد بوسیله رفتار دیگری متاثر شده و یا تاثیر می گذارد زیرا ارتباط مداوم است. واتزویک و همکاران ۵ واقعیت را در نظریه خود مطرح نموده اند که به شرح زیر است:
    واقعیت اول
    شخص نمی تواند ارتباط برقرار نکند.این واقعیت بیان می کند که تمامی رفتارها نوعی ارتباط است و به عبارت دیگر از انجایی که چیزی به عنوان غیررفتار وجود ندارد چیزی به عنوان غیر ارتباط نیز وجود ندارد،هر کوششی جهت اجتناب و احتراز از رفتار غیرممکن است.
    واقعیت دوم
    هر پیامی دو سطح (محتوا و رابطه) دارد، محتوای یک پیام ، اطلاعات کلامی است و سطح رابطه اطلاعاتی است در مورد رابطه بین مردم که دخیل هستند.سه نوع پیام در سطح رابطه وجود دارد.
    ۱- تایید کردن،تصدیق کردن
    ۲- تصدیق نکردن
    ۳- دفع کردن
    پیام ثابت و تایید شده موافقت با پیام فرد دیگر در مورد رابطه است، پیام تصدیق نشده به فرد دیگر می گوید که او وجود ندارد و پیام دافعه، مخالف با پیام فرد در مورد رابطه است. همیشه یک پیام چند پاسخ در سطح رابطه اش دارد ، وقتی سطح محتوا و سطح رابطه یک پیام گیج و الوده (مختل) می شود و یا متضاد هستند مشکل ایجاد می شود.
    واقعیت سوم
    نقطه گذاری ،الگوهای ارتباطی را نظم داده و برای پیشبرد روابط حیاطی است.از نظر فرد سوم شخص، ارتباط ممکن است بدون وقفه به نظر برسد اما شرکت کنندگان ترتیبات را به طور دلخواه تعیین می کند که اغاز و پایانی را داشته باشد،این تصمیمات دلخواه نقطه گذاری نامیده می شود، اگر دو نفر ارتباطی را به نحو گوناگونی نقطه گذاری کنند در روابطشان مشکل ایجاد خواهد شد.
    واقعیت چهارم

     

    جهت دانلود متن کامل این پایان نامه به سایت abisho.ir مراجعه نمایید.

     

    موضوعات: بدون موضوع
     [ 04:49:00 ق.ظ ]



     لینک ثابت

      تعامل أصحاب المذاهب الأربع مع المعصومین ع ۱۲- قسمت ۵ ...

    وفی الخبر عن حذیفه رضی الله عنه أنه قال: أدرکت زمانا یقال لی فیه:عامل من شئت. ثم أدرکت زمانا یقال فیه: عامل من شئت إلا فلانا وفلانا، ثم أدرکت زمانا یقال لی فیه: لا تعامل أحدا إلا فلانا وفلانا، ثم أنا فی زمان ما أدری من أعامل[۱۷].
    ومن کلام ابن المقفع: ولا تنتظر ما تعامل فتجازی عنه بمثله، فإنک إن عُومِلت بمکروه واشتغلت برصد المکافأه عنه قصر العمر بک عن اکتساب فائده.
    وقالت أعرابیه توصی ابنها: الغدر أقبح ما تعامل به الناس بینهم، ومن جمع الحلم والسخاء فقد أجاد الحلَّه ریطتها وسربالها[۱۸].

     

    تعریف الإمام عند أهل اللغه:

    الإمام: من یؤتم به، أی یُقتدى به فی أقواله وأفعاله، مِن أمّه، بمعنى قصده، لأن المؤتمّین یقصدونه[۱۹].
    قال الراغب: والإمام المؤتم به إنسانا کان یُقتدى بقوله أو فعله، أو کتابا أو غیر ذلک محقا کان أو مبطلا وجمعه أئمه وقوله: ” یوم ندعو کل أناس بإمامهم ” أی بالذی یقتدون به، وقیل بکتابهم[۲۰].
    وقال ابن منظور:الإِمامُ: کل من ائتَمَّ به قومٌ، کانوا على الصراط المستقیم أَو کانوا ضالِّین. وسیدُنا رسولُ الله، صلى الله علیه وسلم، إِمامُ أُمَّتِه، وعلیهم جمیعاً الائتمامُ بسُنَّته التی مَضى علیها.
    والإِمامُ ما ائْتُمَّ به من رئیسٍ وغیرِه، والجمع أَئِمَّه.
    والإِمامُ: المِثالُ؛ قال النابغه:
    أَبوه قَبْلَه، وأَبو أَبِیه * بنو مَجْد الحیَاه على إِمامِ
    وفلان یَؤمُّ القومَ: یَقْدُمهم.
    وقال أَبو بکر: معنى قولهم یَؤُمُّ القَوْمَ أَی یَتَقَدَّمُهم، أُخِذ من الأَمامِ.
    یقال: فُلانٌ إِمامُ القوم؛ معناه هو المتقدّم لهم، ویکون الإِمامُ رئیسا کقولک إمامُ المسلمین[۲۱].
    وقد جرى لسان أهل الإسلام بإطلاق کلمه إمام: على کل عالم ومجتهد، محدث أو صاحب فقه وتفسیر وغیر ذلک.

     

    تعریف الإمام عند أهل الشرع:

    قال ابن جبیر: والإمامه[۲۲] غیر الإمام، والإمام هو المتبع، ولهذا یسمون من یصلی بالناس (إماما) لتقدمّه علیهم واقتدائهم به. وأما عند المتکلمین: فهی رئاسه دینیه مشتمله على ترغیب عموم الناس فی حفظ مصالحهم الدینیه والدنیویه وزجرهم عما یضرهم بحسبهما.
    وقال آخرون: الإمامه رئاسه عامه لشخص من الأشخاص بحق الأصاله لا نیابه عن غیر هو فی دار التکلیف. واحترزوا بقولهم (لشخص) من الأمراء والقضاه، وبقولهم (بحق الأصاله) ممن استخلفه الإمام نائبا عنه، وبقولهم (لا نیابه عن غیر هو فی دار التکلیف) احترازا من نص النبی أو الإمام على إمام بعده، فإنه لا یثبت رئاسه مع وجود الناص علیه. وعلى هذا القول یکون کل نبی إماما ولا ینعکس، فیقع التفاوت بینهم تفاوت العام والخاص. وأما الإمام: فهو الإنسان الذی له الرئاسه العامه فی أمور الدین والدنیا بحق الأصاله فی دار التکلیف[۲۳].
    وقال العلامه الحلی:الإمامه رئاسه عامه فی أمور الدین والدنیا لشخص إنسانی، فالرئاسه جنس قریب، والجنس البعید هو النسبه، وکونها عامه فصل یفصلها عن ولایه القضاه، والنواب، وفی أمور الدنیا بیان لمتعلقها، فإنها کما تکون فی الدین فکذا فی الدنیا، وکونها لشخص إنسانی فیه إشاره إلى أمرین: أحدهما: أن مستحقها یکون شخصا معینا معهودا من الله تعالى ورسوله، لا أی شخص أتفق. وثانیهما: أنه لا یجوز أن یکون مستحقها أکثر من واحد فی عصر واحد، وزاد بعض الفضلاء فی التعریف بحق الأصاله وقال فی تعریفها:الإمامه رئاسه عامه فی أمور الدین والدنیا لشخص إنسانی بحق الأصاله، واحترز بهذا عن نائب یفوض إلیه الإمام عموم الولایه فإن رئاسته عامه لکن لیست بالأصاله. والحق أن ذلک یخرج بقید العموم، فإن النائب المذکور لا رئاسه له على إمامه فلا تکون رئاسته عامه، ومع ذلک کله فالتعریف ینطبق على النبوه، فحینئذ یراد فیه بحق النیابه عن النبی ’ أو بواسطه بشر[۲۴].
    ومن أهل السنه من قسم الإمامه إلى کبرى وموضوعها: الریاسه العامه، وصغرى وموضوعها: علم الفقه[۲۵].
    قال الإیجی: قال قوم من أصحابنا: الإمامه ریاسه عامه فی أمور الدین والدنیا لشخص من الأشخاص… ونقض هذا التعریف بالنبوه، والأولى أن یقال هی خلافه الرسول فی إقامه الدین وحفظ حوزه المله، بحیث یجب إتباعه على کافه الأمه، وبهذا القید الأخیر یخرج من ینصبه الإمام فی ناحیه کالقاضی مثلا، و یخرج المجتهد إذ لا یجب إتباعه على الأمه کافه، بل على من قلـّده خاصه، ویخرج الآمر بالمعروف أیضا[۲۶].
    وبهذا التعریف قد اتضح الفرق الکبیر بین مفهوم الإمامه العظمى التی علیها أئمه أهل البیت ^، ومفهوم الإمامه الصغرى التی علیها أصحاب المذاهب الأربعه.

     

    تعریف المذهب عند أهل اللغه:

    المذهب: بفتح فسکون من ذهب، مذاهب، الطریقه والمعتقد[۲۷]. ویکون مصدرا کالذهاب، ویکون اسما للموضع، ویکون وقتا من الزمان[۲۸].
    قال ابن منظور: والمَذْهَبُ: المُعْتَقَد الذی یُذْهَبُ إِلیه؛ وذَهَب فلانٌ لِذَهَبِه أَی لمَذْهَبِه الذی یَذْهَبُ فیه. وحَکی اللحیانی عن الکسائی: ما یُدْرَى له أَینَ مَذْهَبٌ، ولا یُدْرَى لَه مذْهَبٌ أَی لا یُدْرَى أَین أَصلُه. ویقال: ذَهَبَ فُلانٌ مَذْهَباً حَسَناً[۲۹].
    وقال الفیروز آبادی: والمذهب: المتوضأ، والمعتقد الذی یذهب إلیه، والطریقه، والأصل[۳۰]. وذهب فی الدین مذهبا: رأى فیه رأیا، وذهب به: إستصحبه وذهب معه، وذهب علی کذا: نسیته، وذهب الرجل فی القوم: ضلّ، وفلان یذهب إلى قول أبی حنیفه: أی یأخذ به[۳۱].
    ومن الأمثال المعروفه:
    وللناس فیما یعشقون مذاهب * ولی مذهب فرد أعیش به وحدی[۳۲].
    وقال ابن الفارض:
    وعن مذهبی فی الحب ما لی مذهب * وإن ملت یوما عنه فارقت ملتی[۳۳].
    وقال آخر: وکنَّا نزعنا إلى مذهبٍ * فسیحٍ فضاقَ بنا المذهبُ[۳۴].

     

    تعریف المذهب عند أهل الشرع:

    المذهب: طریقه معینه فی استنباط الأحکام الشرعیه العملیه من أدلتها التفصیلیه، والاختلاف فی طریقه الاستنباط یکوّن المذاهب الفقهیه، أما الاختلاف فی العقائد اختلافا لا یخرج عن الإسلام فیکوّن الفِرَق، وإن کان یخرج عن الإسلام فیکوّن الأدیان[۳۵].
    وبتعریف آخر: المذهب: طریقه تعبد واستنباط الأحکام الشرعیه العملیه من أدلتها التفصیلیه. ویختص المذهب بعقائد وأصول تمیزه عن غیره[۳۶].
    والمذهب: یطلق على أصحاب الاجتهاد المطلق من المحدثین والفقهاء، وترسّخ هذا الإطلاق مع وجود مقلدین وأتباع لهم، فعند قولک: مذاهب أهل السنه، یتبادر إلى المذاهب الأربعه خاصه، لکن تبقى الإضافه حاکمه على التمییز، کقولک: مذهب الإمام مالک.
    وقد تمیز المذهب الجعفری المنسوب إلى الإمام جعفر الصادق × عن کل المذاهب الفقهیه کونه مذهبا فقهیا وعقدیا، یستمدُّ أتباعه وشیعته منه أصول عقائدهم وأصول فقههم، باعتباره إمام هدایه إلهیه وولایه ربانیه وخلافه نبویه، مفترض الطاعه بالنص الجلی، فالمذهب الجعفری هو عینه مذهب الأئمه الاثنی عشره المعصومین أوصیاء الرسول ’، أولهم أمیر المؤمنین الإمام علی وآخرهم الإمام المهدی المنتظر ^.
    وفی عین الواقع لم یکن فی أیام الإمام علی والحسنان إلى زمن الإمام الصادق ^ مذهبا مشخصا معروفا بالمعنى الذی عرف عند تبلور المذاهب بعد نشأتها فی القرن الثالث، فکان المسلمون قبل ذلک یرجعون إلى أئمه أهل البیت ^، وإلى بعض الصحابه رضوان تعالى علیهم، وإلى علماء التابعین، بدون إنتماء إلى مذهب معین، مع وجود إختلاف فی التأویل والإجتهاد لم یصل إلى حدِّ التمذهب، فهناک الخط الرسالی الممثل فی الإسلام والذی کان علیه النبی ’ وأهل بیته ^ وأصحابه رضى الله تعالى عنهم باقیا ومستمرا، إلى أن تعاظم ذلک الاختلاف الذی أدى فی نهایه الأمر إلى ولاده مذاهب فی کیان الأمه، فعندها تشخص الخط الرسالی الذی علیه أئمه أهل البیت ^، فسُمّی بعد ذلک مذهبا، تمییزا له عن غیره من المذاهب، وهذه التسمیه التی استأنس بها أتباع أهل البیت ^، هی فی الحقیقه من باب التجویز لیس إلا، وبالتالی فلم یکن لیتسمى ما کان علیه النبی ’ وأهل بیته مذهبا، إلا إضطرارا إلى التشخیص والتمییز، عند وجود مذاهب کل واحد منهم یدعی أنه الأقرب للنهج النبوی دون غیره، فنحن نعتقد جازمین بأن أئمه أهل البیت ^ هم الإمتداد الطبیعی لذلک الخط الرسالی على طول الزمان، کما جاء عن النبی الأکرم ’ فی حدیث الثقلین والسفینه وغیرهما من النصوص، ومع ذلک فلا یحق لأی أحد أن یُخرج أی مذهب من المذاهب المعتبره عند المسلمین عن حضیره الإسلام، مهما نظر إلیها الآخر وقیّم نسبه الاقتراب أو الابتعاد عن الخط الذی کان علیه النبی ’، ومن حوله من أهل بیته ^ وأصحابه رضی الله تعالى علیهم، فالحکم فی ذلک لله وحده عز وجل ” فَاللَّهُ یَحْکُمُ بَیْنَهُمْ یَوْمَ الْقِیَامَهِ فِیمَا کَانُوا فِیهِ یَخْتَلِفُونَ”[۳۷] .
    قال الشبراوی الشافعی:
    آل طــه! ومـن یقــل آل طــه * مـستجیــرا بجــاهکــم لا یـردُّ
    حبُّکـم مـذهبـی وعقـد یقیـنی * لیس لـی مـذهبٌ ســواه وعقــدُ
    منکم أستمدُّ بل کلُّ من فی الکو * نِ مـن فیـض فضلکم یستمـدُّ
    بیتکــم مهبـط الـرسالـه والوحی * ومنـکـم نــور الـنـبوه یـبـدو[۳۸].
    وعن المرزبانی الخراسانی من أبیات:
    إلى أهلِ بیتٍ ما لِمَن کان مؤمناً * مِنَ الناس عنهم فی الولایه مذهبُ
    أتــنـهـیـنـنی عــن حــب آل مـحـمــد * وحـبُّهــم ممّــا بـــه أتـقــرّبُ
    وحبهــم مثــل الصــلاه وإنــه * على الناس من بعد الصلاه لأوجبُ[۳۹].
    قال الزمخشری فی أبیات له:
    إذا سألــوا عن مذهبــی لـم أبـح بــه * وأکتمـه کتمـانـه لـی أسلـم
    فإن حنفـیا قلـت قالــوا بأننــی * أبیح الطـلا وهو الشراب المحرم
    وإن مالکـیا قلـت قالــوا بأننــی * أبیــح لهم أکل الکلاب وهـم هـم
    وإن شافعیا قلت: قالـوا بأننـی * أبیـح نکاح البنت والبنـت تحـرم
    وإن حـنبـلیا قلـت: قالـوا بأنـنـی * ثقیـل حلولـی بغیـض مجســم
    وإن قلت من أهل الحدیث وحزبه * یقولون تیس لیس یدری ویفهم[۴۰].

     

    تعریف العصمه عند أهل اللغه:

    العِصْمه فی کلام العرب: المَنْعُ. وعِصْمهُ الله عَبْدَه: أن یَعْصِمَه مما یُوبِقُه.عَصَمه یَعْصِمُه عَصْماً: منَعَه ووَقَاه.واعْتَصَمَ فلانٌ بالله إذا امتنع به. والعَصْمه: الحِفظُ. یقال: عَصَمْتُه فانْعَصَمَ. واعْتَصَمْتُ بالله إذا امتنعْتَ بلُطْفِه من المَعْصِیه. وعَصَمه الطعامُ: منَعه من الجوع. وهذا طعامٌ یَعْصِمُ أی یمنع من الجوع. واعْتَصَمَ به واسْتَعْصَمَ: امتنعَ وأبَى، قال الله عز وجل حکایهً عن امرأَه العزیز حین راودَتْه عن نفْسِه: فاسْتَعْصَمَ، أی تَأَبَّى علیها ولم یُجِبها إلى ما طلبَتْ[۴۱].
    قال الشیخ الطبرسی &: والاعتصام الامتناع، واعتصم فلان بالله أی: امتنع من الشر به. والعصمه من الله: دفع الشر عن عبده. واعتصمت فلانا: هیأت له ما یعتصم به[۴۲].
    وقال ابن الأثیر فی ماده عصم: فیه ” من کانت عصمته شهاده أن لا إله إلا الله ” أی ما یعصمه من المهالک یوم القیامه. والعصمه: المنعه، والعاصم: المانع الحامی، والاعتصام: الإمساک بالشیء، افتعال منه. ومنه شعر أبی طالب: (ثمال الیتامى عصمه للأرامل) أی یمنعهم من الضیاع والحاجه. ومنه الحدیث ” فقد عصموا منی دماءهم وأموالهم “[۴۳].
    وقال ابن فارس فی ماده عصم: العین والصاد والمیم أصل واحد صحیح، یدل على إمساک ومنع وملازمه، والمعنى فی ذلک کله معنى واحد، من ذلک العصمه أن یعصم الله تعالى عبده من سوء یقع فیه، واعتصم العبد بالله تعالى إذا امتنع، واستعصم التجأ، وتقول العرب أعصمت فلانا أی هیأت له شیئا یعتصم بما نالته یده، أی یلتجئ ویتمسک به، قال النابغه:
    یظل من خوفه الملاح معتصما * بالخیزرانه من خوف ومن رعد[۴۴].

     

    تعریف العصمه عند أهل الشرع:

    عرف الشیخ المفید & حد العصمه کونها: لطف یفعله الله تعالى بالمکلف، بحیث یمتنع منه وقوع المعصیه وترک الطاعه مع قدرته علیهما[۴۵].
    وقال: العصمه من الله تعالى لحججه، هی التوفیق واللطف والاعتصام من الحجج بها عن الذنوب والغلط فی دین الله تعالى، والعصمه تفضل من الله تعالى على من علم أنه یتمسک بعصمته، والاعتصام فعل المعتصم، ولیست العصمه مانعه من القدره على القبیح، ولا مضطره للمعصوم إلى الحسن، ولا مُلجئه له إلیه، بل هی الشیء الذی یعلم الله تعالى أنه إذا فعله بعبدٍ مِن عبیده، لم یؤثر معه معصیته له، ولیس کل الخلق یعلم هذا من حاله، بل المعلوم منهم ذلک هم الصفوه والأخیار.
    قال الله تعالى:” إن الذین سبقت لهم منا الحسنى “الآیه، وقال سبحانه: ” ولقد اخترناهم على علم على العالمین ” وقال سبحانه: ” وإنهم عندنا لمن المصطفین الأخیار” والأنبیاء والأئمه ^ من بعدهم معصومون فی حال نبوتهم وإمامتهم من الکبائر کلها والصغائر، والعقل یجوز علیهم ترک مندوبٍ إلیه، على غیر التعمد للتقصیر والعصیان، ولا یجوز علیهم ترک مفترض، إلا أن نبینا ’ والأئمه ^ من بعده کانوا سالمین من ترک المندوب والمفترض قبل حال إمامتهم وبعدها[۴۶].
    وقد استعرض الشوکانی رأی أهل السنه فی معنى العصمه، قال: واختلفوا فی معنى العصمه فقیل: هو أن لا یتمکن المعصوم من الإتیان بالمعصیه، وقیل: هو أن یختص فی نفسه أو بدنه بخاصیه تقتضی امتناع إقدامه علیها، إنها القدره على الطاعه، وعدم القدره على المعصیه، وقیل: إن الله منعهم منها بألطافه بهم، فصرف دواعیهم عنها، وقیل: إنها بتهیئه العبد للموافقه مطلقا، وذلک یرجع إلى خلق القدره على کل طاعه، فان قلت فما تقول: فیما ورد فی القرآن الکریم منسوبا إلى جماعه من الأنبیاء وأولهم أبونا آدم ×؟ فان الله یقول: ” وعصى آدم ربه فغوى ” قلت: قد قدمنا وقوع الإجماع على امتناع الکبائر منهم بعد النبوه، فلا بد من تأویل ذلک بما یخرجه عن ظاهره بوجه من الوجوه، وهکذا یحمل ما وقع من إبراهیم × من قوله:” إنی سقیم ” وقوله: ” بل فعله کبیرهم ” وقوله: فی ساره إنها أخته على ما یخرجه عن محض الکذب، لوقوع الإجماع على امتناعه منهم بعد النبوه، وهکذا فی قوله سبحانه وتعالى فی یونس ×: ” إذ ذهب مغاضبا فظن أن لن نقدر علیه ” لا بد من تأویله بما یخرجه عن ظاهره، وهکذا ما فعله أولاد یعقوب بأخیهم یوسف، وهکذا یحمل ما ورد عن نبینا ’ انه کان یستغفر الله فی کل یوم، وانه کان یتوب إلیه فی کل یوم، على أن المراد رجوعه من حاله إلى أرفع منها[۴۷].
    وتعتقد الشیعه عصمه الأئمه الإثنی عشر من أهل بیت الرسول ’ بما فی ذلک فاطمه الزهراء ‘، لأدله قویه نقلیه وعقلیه، قائمه بالحجه والبرهان قطعیه غیر قابله للظن أو الشک، مبحوثه فی محلها ولیس هنا مکان التوسع فی بحثها، فعصمتهم عصمه مطلقه کعصمه النبی’ لا تزید عنه ولا تنقص، وکلمه عصمه عندی ترادف کلمه طهاره التی نزل بها القرآن الکریم فی حق أهل البیت ^، لأن علماء الشیعه فسروا الطهاره فی مفهومها القرآنی الخاص بالعصمه، فالعصمه تعود إلى مفهوم الطهاره لکونها مأخوذه منها، فقولنا الأئمه المعصومین، یعنی الأئمه الطاهرین ، وقد حاول بعض المخالفین التلبیس على معنى هذه العصمه، لتنفیر بسطاء المسلمین عن ولایه أهل بیت الرسول ’.

     

    أئمه أهل البیت عتره الرسول ’:

    قال الله عز وجل: ” وَنُرِیدُ أَنْ نَمُنَّ عَلَى الَّذِینَ اسْتُضْعِفُوا فِی الْأَرْضِ وَنَجْعَلَهُمْ أَئِمَّهً وَنَجْعَلَهُمُ الْوَارِثِینَ “[۴۸]. وقال سبحانه وتعالى: ” إِنَّمَا یُرِیدُ الله لِیُذْهِبَ عَنْکُمُ الرِّجْسَ أَهْلَ الْبَیْتِ وَیُطَهِّرَکُمْ تَطْهِیرًا ” [۴۹].

     

    کتاب الله الثقل لأکبر:

    موضوعات: بدون موضوع
     [ 04:49:00 ق.ظ ]



     لینک ثابت
     
    مداحی های محرم