کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل
کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل




جستجو





آخرین مطالب


  • بررسی حقوق مالکانه اشخاص متعاقب اجرای طرح کمیسیون ماده پنج- قسمت ۷
  • ترجمه و تحقیق کتاب ادب الأطفال فی ضوءالإسلام- قسمت ۵
  • دانلود پایان نامه در رابطه با ارائه مدلی تلفیقی از کارت امتیازی متوازن و هوشین کانری در سازمان به ...
  • بررسی قصه های قرآنی در متون نظم از آغاز تاپایان ...
  • راهنمای نگارش پایان نامه درباره بررسی رابطه مهارت مذاکره مدیران با میزان تعارض میان کارکنان ...
  • مکان یابی پخش سیلاب با استفاده از تحلیل چند معیاره مکانی۹۲- قسمت ۳
  • دانلود فایل ها در مورد : بررسی تاثیر استفاده از عصاره چای سبز در فیلم پلی آمید بر خواص ...
  • بهینه سازی پایدار مکان یابی هاب با محدودیت ظرفیت در یک محیط رقابتی- قسمت ۴
  • استعداد یابی ماده هفتگانه دو و میدانی بر اساس ویژگی¬های بیومکانیک، آنتروپومتریک و آمادگی جسمانی- قسمت 9
  • پایانی- قسمت ۲
  • مقالات و پایان نامه ها در رابطه با مشکل جدایی در نظریه های انسجام صدق و توجیه از ...
  • دادرسی در دعاوی حقوقی مربوط به چک- قسمت ۱۴
  • تاثیر کاربرد تکنولوژ‍ی اطلاعات بر عملکرد سازمان تامین اجتماعی (مورد مطالعه شعبه دو قم در سال ۹۲ -۹۱)- قسمت ۴
  • دانلود پروژه های پژوهشی در رابطه با اجرای عدالت و لغو مجازات اعدام طبق پروتکل الحاقی دوم ...
  • اثربخشی آموزش مهارت های زندگی بر سلامت روان دانش ‫آموزان دختر تیزهوش- قسمت ۷
  • بـررسی سبـک پوشش زنـان و عـوامل موثر بر آن در شـهر مشهد- قسمت ۱۰
  • اثرعصاره الکلی درمنه کوهی بر تشنج ناشی ازپنتیلن تترازول در موش آزمایشگاهی نر- قسمت ۲
  • اقتصاد سیاسی بخش‌های مولد در دوران شکوفایی درآمد نفتی در ایران- ...
  • بررسی رابطه انس با قرآن با سلامت روان بیماران بستری در بیمارستان¬های ساری- قسمت ۱۵
  • بررسی میزان همسویی گرایشات تحصیلی و شغلی دانش آموزان با آرزوهای شغلی و تحصیلی والدین در شهرستان پاکدشت- قسمت ۶
  • تقیّه و جایگاه آن در فقه سیاسی- قسمت ۶
  • بررسی رابطه بین رابطه ویژگی‌های شخصیت (مدل پنج عاملی) و خودپنداره با کیفیت زندگی دانشجویان دانشگاه آزاد اسلامی واحد کرمانشاه در نیمسال اول ۹۴-۱۳۹۳- قسمت ۶- قسمت 2
  • دانلود منابع پایان نامه درباره ارزیابی آزمایشگاهی ترکیبات و اثرات آنتی اکسیدانی اسانس تجاری دارچین- فایل ۱۰
  • کلونینگ و بیان بخش‌های آنتی ژنیک سیتوتوکسین مرتبط با ژن A (CagA) هلیکو باکتر پیلوری در باکتری اشرشیا کلی و امکان سنجی تولید IgY در زرده تخم مرغ- قسمت ۵- قسمت 3
  • دانلود مطالب درباره تاثیر انگلستان در ایجاد بحران های سیاسی ایران از آغاز سلطنت پهلوی تا ...
  • ارائه مدلی تلفیقی از کارت امتیازی متوازن و هوشین کانری ...
  • اصلاحات و دگرگونی‌ اجتماعی از طریق امر به معروف و ...
  • بررسی رفتار خانوارهای روستایی و شهری شهرستان بهبهان در مواجهه با گردوغبار- قسمت ۵۵
  • مسئولیت مدنی و انتظامی باشگاه ها و مؤسسات ورزشی در حقوق ایران و کشورهای اروپایی- قسمت ۶
  • شناسایی ورتبه بندی عوامل موثر بر انتخاب تکنولوژی های نوین در صنعت قطعات پلیمری خودرو بااستفاده ازالگوریتم دیماتل فازی FUZZY DEMATEL- قسمت ۱۲
  • بررسی رابطه ی ساختار سازمانی با خلاقیت مدیران بیمه ایران تهران- قسمت ۴
  • بررسی مزیت نسبی ارزش افزوده¬ای بخش¬های اقتصادی در استان لرستان وجهتگیری آن با برنامه¬های آمایش سرزمین ‎- قسمت ۶- قسمت 2
  • تعریف «مشارکت» و «مدیریت مشارکتی»




  •  

    کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کاملکلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

    لطفا صفحه را ببندید کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

    لطفا صفحه را ببندید

    کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

    کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

    لطفا صفحه را ببندید

    کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

    کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

    لطفا صفحه را ببندید

    کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

    کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

    لطفا صفحه را ببندید

    کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

    کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

    کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

    کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

    لطفا صفحه را ببندید

    کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

    کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

    لطفا صفحه را ببندید

    کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

    کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

    کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

    کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

     

    کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کاملکلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

    لطفا صفحه را ببندید کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

    لطفا صفحه را ببندید

    کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

    کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

    لطفا صفحه را ببندید

    کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

    کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

    لطفا صفحه را ببندید

    کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

    کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

    لطفا صفحه را ببندید

    کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

    کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

    کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

    کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

    لطفا صفحه را ببندید

    کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

    کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

    لطفا صفحه را ببندید

    کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

    کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

    کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

    کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

     
      اثر اسکور بدنی بر عمل‌کرد تولیدی, برخی شاخص¬ها و بیماری‌های تولیدمثلی در گاوهای شیری- قسمت ۵ ...

    Ferguson در سال ۱۹۹۲گزارش کرد که گاوی که یک واحد نمره‌ی وضعیت بدنی در فاصله زایمان تا اولین تلقیح از دست بدهد، دو برابر احتمال کمتری برای آبستنی با اولین تلقیح دارد[۲۹].
    در مطالعه‌ی Domecq و همکاران در سال ۱۹۹۷، گاوهای پر تولید نسبت به گاوهای کم تولید احتمال بیشتری برای آبستن شدن از اولین تلقیح داشتند[۲۲]. ممکن است یک رابطه معکوس بین تولید شیر و عملکرد تولیدمثلی وجود داشته باشد[۱۲،۳۹،۷۵]. با این حال Shanks و همکاران در سال ۱۹۷۹ پیشنهاد کردند که گاوهای پرتولید ممکن است تولیدمثل بهتری داشتند زیرا آن‌ ها نسبت به گاوهای کم تولید سالم‌تر هستند[۸۶].
    Ferguson در سال ۱۹۹۱ گزارش کرد که تغییرات نمره‌ی وضعیت بدنی از موقع زایمان تا اولین تلقیح تخمین خوبی از آبستنی از اولین تلقیح در گاوهای شیری است؛ به این صورت که گاوهای که یک نمره‌ی وضعیت بدنی از دست می‌دهند نسبت به گاوهایی که نمره‌ی وضعیت بدنی کمتری از دست می‌دهندیا حتی افزایش وزن بدن دارند، نرخ آبستنی کمتری دارند[۲۹]. به صورت مشابه، Domecq و همکاران در سال ۱۹۹۷ نشان دادند که کاهش نمره‌ی وضعیت بدنی در فاصله زایمان تا اولین تلقیح می‌توانند به صورت منفی میزان آبستنی را کاهش دهند. گاوهایی که ۱-۵/۰ واحد نمره‌ی وضعیت بدنی در فاصله زایمان تا اولین تلقیح از دست می‌دهند، میزان آبستنی از اولین تلقیح ۵۳ درصد است[۲۲]. در حالی که وقتی گاوها بیش از یک واحد نمره‌ی وضعیت بدنی از دست می‌دهند، میزان آبستنی از اولین تلقیح ۱۷ درصد است[١۲]. در مطالعه‌ای نشان داده شدکه گاوهایی با نمره‌ی وضعیت بدنی کمتر از ۳ نسبت به گاوهایی با نمره‌ی وضعیت بدنی بالاتر زمان بیشتری طول می‌کشد تا آبستن شوند[۹۱].
    کاهش معنی­دار حدود ۱۰ درصدی در میزان آبستنی از اولین تلقیح در گاوهایی که با نمره‌ی وضعیت بدنی پایین زایمان می‌کردند[۵۸]. ممکن است پیامد فاصله‌های طولانی عدم تخمک‌اندازی باشد که در گاوهای لاغر فراوان است و اثر منفی بر میزان آبستنی از اولین تلقیح دارد[۵].
    ۲-۸- اثر نمره‌ی وضعیت بدنی بر روز‌های باز
    در مطالعه‌ی Markusfeld و همکاران در سال ۱۹۹۷که بر روی ۲۱۶۲ گاوشیری هولشتاین در ۸ گله صنعتی انجام شد، در گاوهای تک شکم به ازای هر واحد افزایش نمره‌ی وضعیت بدنی در موقع زایمان، روزهای باز ۶ روز کاهش یافت[۶۳].
    در مطالعه‌ی Gillund و همکاران در سال۲۰۰۱، از ۷۳۲ گاو دو منظوره با تولید شیر متوسط به منظور ارزیابی ارتباط بین نمره‌ی وضعیت بدنی و فاکتورهای تولیدمثلی استفاده گردید. علت استفاده از گاوهای دو منظوره با تولید شیر متوسط این بود که تعداد بیشتری از گاوها در موقع زایمان دارای نمره‌ی وضعیت بدنی بالایی باشند. کاهش نمره‌ی وضعیت بدنی در طول اوایل شیردهی، فاصله گوساله زایی تا آبستنی و همچنین تعداد تلقیح به ازای هر آبستنی را افزایش داد در حالی که اثری بر فاصله گوساله زایی تا اولین تلقیح نداشت. با وجود تعداد زیاد گاوهای با نمره‌ی وضعیت بدنی بالا در موقع زایمان، هیچ ارتباطی بین پارامترهای تولیدمثلی و نمره‌ی وضعیت بدنی موقع زایمان یافت نشد. دلیل این امر تولید شیر پایین و میزان گیرایی بالا بیان شد[۴۲].
    در مطالعه‌ای گسترده که توسط Lopez-Gatius و همکاران در سال ۲۰۰۳ و با بهره گرفتن از تحلیل فراگیر صورت گرفت، اثر نمره‌ی وضعیت بدنی و تغییرات نمره‌ی وضعیت بدنی بر عملکرد تولیدمثلی گاوهای شیری مورد بررسی قرار گرفت. داده های مربوط به ۷۷۳۳ گاو از ۱۱ مطالعه به منظور برآورد میزان آبستنی از اولین تلقیح و داده ­های مربوط به ۴۵۲۹ گاو از ۱۱ مطالعه به منظور برآورد اثرات نمره‌ی وضعیت بدنی و تغییرات نمره‌ی وضعیت بدنی بر تعداد روزهای باز استفاده شد. این محققین گروه های پایین، متوسط و بالای نمره‌ی وضعیت بدنی را برای مقادیر کمتر از ۵/۲، ۵/۲-۵/۳، و بالاتر از ۵/۳ تعریف کردند. گروه‌های تغییر نمره‌ی وضعیت بدنی شامل افزایش (افزایش نمره‌ی وضعیت بدنی)، کاهش اندک (۰-۵/۰ واحد کاهش)، کاهش متوسط (۵/۰-۱ واحد کاهش)، و کاهش زیاد (بیش از یک واحد کاهش) بودند. نمره‌ی وضعیت بدنی در موقع زایمان و در موقع اولین تلقیح و کاهش اندک نمره‌ی وضعیت بدنی در طول اوایل شیردهی به عنوان گروه‌های مرجع استفاده شدند. کاهش شدید نمره‌ی وضعیت بدنی (بیش از یک واحد) در طول اوایل شیردهی با افزایش معنی دار ۶/۱۰ روز در روزهای باز مرتبط بود[۵۸]. نمره‌ی وضعیت بدنی علاوه بر طول دوره آنستروس بعد از زایمان، بر میزان آبستنی نیز اثر دارد[۷۰].
    ۲-۹- اثر نمره‌ی وضعیت بدنی بر تعداد تلقیح به ازای هر آبستنی
    چندین مطالعه با گاوهای شیری و تلیسه ها نشان داد که گاوهایی با نمره‌ی وضعیت بدنی بالا در موقع زایمان تعداد زیادی تلقیح نیاز دارند تا آبستن شوند[۲۴،۹۵].
    برخی مطالعات نشان می‌دهند که گاوهایی با نمره‌ی وضعیت بدنی بالاتر ممکن است به تعداد بیشتری تلقیح برای آبستن شدن نیاز داشته باشند[۲۴،۸۳،۹۵] .Ruegg و Milton در سال ۱۹۹۵ بیان کردند که اگرچه آن‌ ها قادر نبودند تا اثر معنی‌دار آماری از نمره‌ی وضعیت بدنی بر فاکتورهای تولیدمثلی در گاوهای شیری پیدا کنند. برخی شواهد حاکی از آن بود که گاوهایی که تا زمان تلقیح کاهش نمره‌ی وضعیت بدنی زیادی دارند (بیش از یک واحد)، ممکن است به تعداد بیشتری تلقیح نیاز داشته باشند[۳۵]. برعکس، سایرین بیان کردند که نمره‌ی وضعیت بدنی گاوهای شیری در موقع زایمان یا در موقع تلقیح به نظر نمی‌رسد که اثری بر میزان آبستنی یا تعداد تلقیح به ازای هر آبستنی داشته باشند[۹،۱۲،۵۲،۸۳]. هیچ ارتباطی بین تعداد تلقیح به ازای هر آبستنی و تغییر نمره‌ی وضعیت بدنی در فاصله زایمان تا اولین تلقیح در چندین مطالعه یافت نشده است[۸۳،۸۴،۹۷].
    در مطالعه ی Pedron و همکاران در سال ۱۹۹۳ که از ۲۱۳ گاو هولشتاین در ۳ گله استفاده شد، تغییر نمره‌ی وضعیت بدنی در موقع زایمان با تعداد تلقیح به ازای هر آبستنی یا روزهای باز ارتباطی نداشت. اگرچه این محققین فعالیت تخمدان را مورد بررسی قرار ندادند اما پیشنهاد کردند که فقدان اثر نمره‌ی وضعیت بدنی بر تعداد تلقیح به ازای هر آبستنی و روزهای باز می‌تواند از این پیش فرض که تعادل انرژی (که به وسیله تغییرات نمره‌ی وضعیت بدنی منعکس می‌شود) فقط روزهای حد فاصل زایمان تا اولین تخمک­گذاری را به وسیله ایجاد فولیکول‌های بزرگ تحت تاثیر قرار می‌دهد[۶۰،۷۸]. و بعد از این که چرخه فحلی شروع شد، تعادل انرژی رشد فولیکولی یا تعداد فولیکول‌هایی را که رشد می‌کنند و همچنین فعالیت تخمدان را تحت تاثیر قرار نمی‌دهد حمایت کند[۹۰].
    ۲-۱۰- اثر نمره‌ی وضعیت بدنی بر ناهنجاری های متابولیکی
    افزایش مرگ و میر و مشکلات متابولیکی بعد از زایمان ممکن است در گاوهایی که کاهش وزن را در طول دوره خشکی تجربه کرده‌اند رخ دهد[۱۰۴]. در موقع زایمان، گاوهای چاق به بیماری‌های متابولیکی مثل کتوز و تب شیر مستعدترند[۷۲]. وقوع جفت‌ماندگی با نمره‌ی وضعیت بدنی در موقع زایمان مرتبط نیست[۷۸]. در همین راستا، Markusfeld و همکاران در سال ۱۹۸۸ نیز گزارش کردند که جفت‌ماندگی به وضعیت تغذیه‌ای گاو ارتباطی ندارد[۶۲]. Gearhart و همکاران در سال ۱۹۹۰ با بهره گرفتن از داده‌های مربوط به ۵۶۱ گاو در ۹ گله نشان دادند که نمره‌ی وضعیت بدنی با سلامتی گاوهای شیری مرتبط است. به گاوها هر دو هفته یک بار از موقع خشک کردن تا روز ۱۵۰ شیردهی نمره‌ی وضعیت بدنی داده شد. گاوهایی که سخت زایی داشتند یا از گله حذف شدند نسبت به گاوهایی که سخت زایی نداشتند یا از گله حذف نشدند، در طول دوره خشکی نمره‌ی وضعیت بدنی بیشتری از دست دادند. گاوهای بیش از حد لاغر یا بیش از حد چاق در موقع خشکی احتمال بیشتری برای ابتلا به مشکلات اندام حرکتی بعد از زایمان داشتند. گاوهای بیش از حد چاق در روز ۳۰ شیردهی احتمال بیشتری برای ابتلا به متریت داشتند. اگرچه معنی‌دار نبود، گاوهایی که کتوز یا جابه‌جایی شیردان به سمت چپ داشتند نمره‌ی وضعیت بدنی بیشتری از موقع زایمان تا روز ۳۰ شیردهی از دست دادند نسبت به گاوهایی که این بیماری‌های متابولیکی را نداشتند. نمره‌ی وضعیت بدنی از موقع زایمان تا روز ۳۰ شیردهی اثری بر جفت‌ماندگی یا ورم‌PESTAN(به خاطر محدودیت سایت در درج بعضی کلمات ، این کلمه به صورت فینگیلیش درج شده ولی در فایل اصلی پایان نامه کلمه به صورت فارسی نوشته شده است) نداشت[۴۱].
    تفاوت در نمره‌ی وضعیت بدنی موقع زایمان بین گاوهایی که دچار یک بیماری شده بودند و گاوهایی که دچار هیچ بیماری نشده بودند معنی‌دار نبود[۴۴،۸۵]. گاوهایی که دچار بیماری شده بودند نمره‌ی وضعیت بدنی بیشتری نسبت به گاوهای سالم از دست دادند اما عموما این اختلاف کمتر ار ۲۵/۰ واحد بود[۸۹].
    در مطالعه ی Markusfeld و همکاران در سال۱۹۹۷، خطر بروز جفت‌ماندگی در گاوهایی که در موقع خشک کردن زیاد لاغر بودند بیشتر بود در حالی که گاوهایی که در طول دوره خشکی نمره‌ی وضعیت بدنی بیشتری از دست دادند دچار جفت‌ماندگی و نیز متریت شدند. همچنین، گاوهای بسیار چاق در موقع زایمان افزایش ظاهری در بروز کتوز را نشان دادند[۶۳].
    Gillund و همکاران در سال ۲۰۰۱ در مطالعه‌ای با بهره گرفتن از ۷۳۲ گاو متوسط تولید چند منظوره (Moderate yielding dual_purpose) ارتباط بین نمره‌ی وضعیت بدنی و بروز کتوز را مورد بررسی قرار دادند. در این مطالعه، ۱۵۰ گاو (۲۰ در صد کل گاوها) دچار کتوز شدند که از آزمایش استون برای تشخیص کتوز استفاده گردید. اولین کتوز به طور میانگین در روز ۴/۲۹ شیردهی رخ داد. گاوهایی با نمره‌ی وضعیت بدنی بالاتر از ۵/۳ در موقع زایمان در معرض خطر ابتلا به کتوز بالاتری بودند. یک گاو با نمره‌ی وضعیت بدنی برابر یا بیشتر از ۵/۳ در موقع زایمان نسبت به گاوی با نمره‌ی وضعیت بدنی برابر یا کمتر از ۲۵/۳ در موقع زایمان حدود ۵/۲ برابر احتمال بیشتری برای ابتلا به کتوز داشت. گاوهایی که در تابستان و زمستان زایمان کردند، گاوهای چندشکم و گاوهای پرتولید در مقایسه با گاوهایی که در بهار و پاییز زایمان کردند، گاوهای تک شکم و گاوهای کم تولید در معرض ابتلا به کتوز بالاتری بودند. گاوهایی که بعدا دچار کتوز شدند نسبت به گاوهای سالم نمره‌ی وضعیت بدنی بالاتری قبل از بروز بیماری داشتند اما نمره‌ی وضعیت بدنی بیشتری بعد از ابتلا به کتوز از دست دادند. نمره‌ی وضعیت بدنی در ۴۲ روز اول بعد از زایمان به شدت افت کرد و بعد از آن در گاوهای غیرکتوزی نسبتا ثابت ماند؛ در حالی که گاوهای کتوزی افت نمره‌ی وضعیت بدنی بیشتری را تا زمان رسیدن به حداقل خود در روز ۹۰ شیردهی داشتند[۴۲].
    نشان داده شده است که گاوهای با نمره‌ی وضعیت بدنی بالا در موقع زایمان، نسبت به گاوهایی با نمره‌ی وضعیت بدنی پایین مصرف ماده خشک کمتری دارند و وزن بدن و نمره‌ی وضعیت بدنی بیشتری در طول اوایل شیردهی از دست می‌دهند[۳۷،۹۳]. همچنین گاوهایی با نمره‌ی وضعیت بدنی بالا نسبت به گاوهایی با نمره‌ی وضعیت بدنی پایین در موقع زایمان تعادل منفی انرژی طولانی‌تری دارند و شروع جبران کاهش وزن بدن و نمره‌ی وضعیت بدنی دیرتری هم دارند. این می‌تواند دلیل این باشد که چرا گاوهایی با نمره‌ی وضعیت بدنی برابر یا بیشتر ۵/۳ در موقع زایمان در مطالعه Gillundوهمکاران در سال ۲۰۰۱ در معرض خطر ابتلا به کتوز بالاتری بودند[۴۲].
    در مطالعه Kim و Suh در سال ۲۰۰۳وقوع متریت و بیماری‌های متابولیکی شامل جابه‌جایی شیردان، تب شیر یا کتوز در گاوهایی که نمره‌ی وضعیت بدنی زیادی در فاصله خشک کردن تا ماه چهارم شیردهی از دست داده بودند نسبت به گاوهایی که در همین فاصله نمره‌ی وضعیت بدنی متوسطی از دست داده بودند بیشتر بود. با این‌حال، وقوع جفت‌ماندگی بین دو گروه مذکور تفاوت معنی­داری نداشت[۵۴].
    بیشتر بیماری­های متابولیکی شامل تب‌شیر، کتوز و جابه‌جایی شیردان در طی دو هفته اول شیردهی رخ می‌دهند[۲۶،۳۳،۴۷].و متریت اغلب در ماه اول شیردهی شناسایی می‌شود[۲۶،۴۸،۵۵]. بنابراین، دوره انتقال و اوایل شیردهی به نظر می‌رسد که دوره‌ای باشد که گاوها بیشترین حساسیت را به بیماری متابولیکی دارند[۵۷]. در طول این دوره، تقاضای بالا برای مواد مغذی موجب جابه‌جایی چربی بدن می‌شود که منجر به توسعه بیماری‌های متابولیکی مانند تب‌شیر، کتوز و کبد چرب گردد[۴۳]. بنابراین، کمبود شدید انرژی در اوایل شیردهی (که به وسیله کاهش شدید نمره‌ی وضعیت بدنی اندازه‌گیری می‌شود) ممکن است منجر به توسعه بیماری‌های متابولیکی و افزایش حساسیت به عفونت شود که عفونت هم به نوبه خود موجب بروز بیماری‌های متابولیکی بعد از زایمان می‌شود[۵۴].
    فصل سوم
    مواد و روش کار
    ۳-۱: مشخصات گله تحت مطالعه
    این مطالعه در گاوداری شیری زاگرس با ۱۴۰۰ راس گاو دوشا و با میانگین تولید شیر ۳۴ لیتر در روزانجام گرفت. این گاوداری به شکل تماماً صنعتی مدیریت می­ شود و دارای سیستم فری استال (Free Stall) می­باشد. بستر فری استال ها ماسه ای و بقیه سطوح گاوداری بتن می باشد و تمام بهاربندها روزی یک مرتبه کودروبی می­ شود. گاوها ۳ بار در طول شبانه روز شیردوشی می­شوند. به تمامی گاوها جیره به شکل مخلوط داده می­ شود و پس از تنظیم جیره به صورت TMR (Total Mixed Ration) براساس جداول NRC (National Research Council)، تهیه و توسط دستگاه feeder مخلوط شده و به صورت مکانیزه ۳ بار در روز در اختیار گاوها قرار می­گیرد. جیره گاوها با میزان تولید متفاوت و نیز در دوره­ های مختلف تولیدمثلی، فرمول متفاوت دارد. در این گاوداری گاوهای دوشا بر اساس میزان تولید شیر و روز گذشته از زایش در بهاربند تقسیم می­شوند. تعداد گاوها در هر بهاربند متفاوت است ولی نسبت گاوها در واحد سطح در این بهاربندها مشابه می­باشد. گاوهای تازه­زا در یک بهاربند هستند و در حدود ۲۰ روز شیرواری به بهاربند دیگری منتقل می­شوند. گاوهای شکم اول و ۲ شکم به بالادر بهاربندهای جداگانه ای نگه­داری می­شوند.
    ۳-۲- جمع آوری اطلاعات
    مرحله اول: تعداد ۱۵۰ راس گاو در مرحله خشکی (مرحله اول) انتخاب گردید. پس از اسکور بدنی دادن در این مرحله گاوهای موردنظر تحت نظر گرفته شد که اسکور بدنی آن در زمان زایش (مرحله دوم)و تلقیح اول (مرحله سوم) داده شد.
    روش اسکورینگ مورد استفاده یک سیستم پنج نقطه ای است که به ترتیب به گاو خیلی لاغر نمره ۱ و به گاو خیلی چاق اسکور ۵ داده می شود. در این روش با بهره گرفتن از مشاهده ابتدا حیوان باید بر روی یک سطح صاف به ایستد. نخستین مرحله، سنجش چشمی از وضعیت کلی بدن است. سپس ناحیه تیغه های کمر لمس می شود. دست فرد از پشت و در ادامه لیگامنت­های استخوان Hook به سمت لیگامنت­های استخوان Hip، روی برآمدگی استخوانی حرکت داده می­ شود. مفصل خاصره تا استخوان Pin دنبال و مقدار گوشتی که استخوان­های Hip و Pin را پوشش می­ دهند ارزیابی می­ شود. در پایان هم میزان چربی و گوشت ناحیه دم بررسی می شود و سپس نمره اسکور بدنی ثبت می­گردد. ثبت نمره دهی آن به صورت زیر است:

     

    دانلود متن کامل پایان نامه در سایت fumi.ir

     

    قدم اول ناحیه لگنی را در یک طرف مشاهده می‌کنیم سپس خطوط بین Hook و خاصره و Pin را مشاهده می کنیم.

    اگر شکل خطوط بین Hook و خاصره و Pin مسطح و به شکل V بود مشاهده گر یک اسکور بدنی کمتر یا مساوی ۳ به این گاو می دهد. اگر خطوط به شکل U بود مشاهده گر یک اسکور بدنی بزرگتر یا مساوی ۲۵/۳می دهد.

    اگر به شکل V بود اطراف استخوان Hook پر شده بود و به شکل گرد شده بود اسکور بدنی این دام برابر ۳ خواهد بود.

    اگر استخوان Hook زاویه­دار بود اسکور بدنی این گاو کمتر و یا مساوی ۷۵/۲خواهد بود، اگر استخوان Pin متورم و واضح بود اسکور بدنی آن برابر۷۵/۲ خواهد بود.

    اگر استخوان Pin زاویه­دار بود اسکور بدنی این گاو کمتر از ۷۵/۲ خواهد بود. اگر در این ناحیه به صورت آشکار لایه‌ای از چربی در نقطه Pin بود اسکور بدنی ۵/۲ به خود اختصاص می­دهد.

    اگر هیچ لایه چربی در ناحیه Pin نبود اسکور بدنی کمتر از ۵/۲ را می­گیرد که باید شیارهای در امتداد بالای دنده­ها را نگاه کرد که اگر لایه چربی ناپدید شده باشد و شیارها در ۲/۱ مسیر از ستون فقرات دنده­ها دیده شود اسکور بدنی این گاو ۲۵/۲ می‌باشد. اگر لایه ها در۴/۳ مسیر از ستون فقرات دنده­ها مشاهده شود اسکور بدنی آن ۲ می­باشد.

    اگر استخوان خاصره برجسته بود و دنده­های گاو به شکل دندانه دندانه کاملا مشخص باشد اسکور بدنی آن کمتر از ۲ خواهد بود.

    اگر خطوط بین Hook و خاصره و Pin با شکل U بود مشاهده­گر یک اسکور بدنی بزرگتر یا مساوی ۲۵/۳ می­دهد. اگر لیگامنت­های اطراف دم و استخوان خاجی مشاهده شود اسکور بدنی آن برابر ۲۵/۳ خواهد بود

    اگر لیگامنت­های اطراف دم به صورت مشکل دیده شود ولی لیگامنت­های اطراف استخوان خاجی مشاهده شود اسکور بدنی آن ۵/۳ است.

    اگر لیگامنت های اطراف استخوان خاجی به سختی قابل مشاهده و لیگامنت­های اطراف دم اصلا مشاهده نشود اسکور بدنی آن ۷۵/۳می­باشد.

    اگر لیگامنت­های اطراف استخوان خاجی و لیگامنت­های اطراف دم اصلا قابل مشاهده نباشند اسکور بدنی آن ۴ است.

    اگر زاویه خاصره مسطح باشد اسکور بدنی بیشتر از ۴ به خود اختصاص می­دهد. اگر بالای دنده­ها به سختی مشاهده اسکور بدنی آن ۲۵/۴، و اگر خاصره مسطح و استخوان Pin ناپدید شده باشد اسکور بدنی ۵/۴ می گیرد.

    اگر استخوان Hook به سختی قابل دیدن باشد اسکور بدنی آن ۷۵/۴ است.

    ۳-۳- موارد تحت بررسی
    جهت انجام این تحقیق گاوها بر اساس اسکور بدنی به سه دسته ی لاغر (اسکور بدنی کمتر از ۷۵/۲)، متوسط (اسکور بدنی بین ۳-۷۵/۳) و چاق (اسکور بدنی ۴ به بالا) تقسیم می‌شدند.
    در بین این سه دسته شاخص ­های ذیل بررسی می­شد:

     

     

    روز­های باز

    فاصله زایش تا اولین تلقیح (DFS)

    تعداد تلقیح به ازاء آبستنی

    طول دوره خشکی

    روز شیردهی

    اسکور حرکتی

    تولید شیر

    شیر تصحیح شده

    مقدار درگیری به ورم PESTAN(به خاطر محدودیت سایت در درج بعضی کلمات ، این کلمه به صورت فینگیلیش درج شده ولی در فایل اصلی پایان نامه کلمه به صورت فارسی نوشته شده است) در دوره شیردهی فعلی و بعدی

    میزان ابتلا به سخت­زایی، متریت، اندومتریت، کیست تخمدانی و ورم PESTAN(به خاطر محدودیت سایت در درج بعضی کلمات ، این کلمه به صورت فینگیلیش درج شده ولی در فایل اصلی پایان نامه کلمه به صورت فارسی نوشته شده است)

    اطلاعات حاصله به غیر از اسکور بدنی و اسکور حرکتی دام­ها از نرم­افزار مدیریت گاوهای شیری به نام مدیران به­دست آمد که در این نرم­افزار روزانه مسئول آمار اطلاعات حاصله از گاوداری را در آن ثبت کرده و با بهره گرفتن از گزارش گیر رز اطلاعات خواسته را از آن گزارش گرفت.

     

     

    روز­های باز: فاصله زمانی زایش گاو تا تلقیح منجر به آبستنی محاسبه می­ شود.

    طول دوره خشکی: فاصله زمانی بین خشک کردن گاو تا زایش

    طول دوره آبستنی: فاصله زمانی بین تلقیح منجر به آبستنی تا زایش

    DFS: فاصله زمانی از زایش تا اولین تلقیح

    تعداد تلقیح به ازاء آبستنی: تعداد تلقیحی که دام می­گیرد تا آبستن شود

    سم چینی: در این گاوداری سم گاوها براساس روش هلندی چیده می­ شود و هر گاو در فاصله ۱۲۰ روز پس از زایش و ابتدای خشکی سم چینی می­گردد علاوه بر این سم گاو هایی که از دید تولیدمثلی عقب افتاده­اند و همچنین گاوهای با اسکور حرکتی بالا نیز چیده می­ شود. به طور خلاصه دفعات سم چینی در این گله به شرح زیر است:

    موضوعات: بدون موضوع
    [چهارشنبه 1400-01-25] [ 06:03:00 ق.ظ ]



     لینک ثابت

      مبانی دعوای رفع تصرف عدوانی در حقوق ایران۹۳- قسمت ۳ ...

    روش گرد آوری اطلاعات از طریق مطالعه کتابخانه ای ،رجوع به سایتها ، بهره برداری از مقالات و مجلات می باشد.
    ح- ساختار تحقیق
    این پایان نامه شامل چهار فصل می باشد که فصل اول در مورد کلیات دعوای رفع تصرف عدوانی ، در فصل دوم و سوم راجع به مبانی حقوقی و فقهی دعوای تصرف عدوانی و در فصل چهارم نقد و ارزیابی و نتیجه گیری بیان خواهد شد ضمناً در این پایان نامه سعی شده است در خصوص این دعوا به غالب مواد قانونی چه در زمینه مدنی و چه در زمینه جزایی تا حدودی توجه گردد و همین طور رویه های قضایی و نظریه های مشورتی بیان شود تا به روشن تر شدن مطلب کمک نماید.
    فصل اول:
    کلیات
    نخست برای شناخت دعوای تصرف عدوانی ابتدا باید کلیاتی را به بیان تعریف دعوا در اصطلاح ، انواع دعوای منقول و غیر منقول و تقسیمات آنها بپردازیم ، که دعاوی غیر منقول به چهار دسته تقسیم می شود که عبارتند از : ۱-غیر منقول ذاتی ۲-غیرمنقول به واسطه عمل انسان ۳-غیر منقول حکمی ۴-غیر منقول تبعی ، که از جمله حقوق دانان تقسیمات فرعی از دعوای غیرمنقول بیان کرده اند که در این فصل مفصلاً به بیان آنها خواهیم پرداخت که این تقسیمات عبارتند از : دعوای مربوط به مالکیت و تصرف ،که خود دعوای تصرف انواعی دارد که شامل : دعوای تصرف عدوانی ، دعوای ممانعت از حق ، دعوای مزاحمت ،که شرح این دعوایی را به طور مفصل در این فصل خواهیم گفت و همچنین به بیان ارکان دعاوی تصرف عدوانی و مفهوم و شرایط تصرفی که مورد حمایت قانونگذار باشد خواهیم پرداخت.
    ۱-۱- مفهوم اصطلاحی دعوا
    اکثر حقوق دانان تلاش کرده اند که تعریفی از دعوا ارائه نمایند که جامع و مانع باشد برخی گفته اند که دعوا عبارت است از: « عملی که برای تثبیت حقی صورت می گیرد یعنی حقی که مورد تجاوز و انکار واقع شود ».(متین دفتری ،۱۳۷۸ ،ص۲۰۹) و در تعریف دیگری آمده است که دعوی عبارت است از : «حقی که به موجب آن اشخاص می توانند به دادگاه مراجعه نمایند و از مقام رسمی بخواهند که به وسیله ی اجرای قانون ، از حقوقشان در برابر دیگری حمایت کنند ، مراجعه به دادگاه و اجرای این حق همیشه به وسیله ی عمل حقوقی خاصی انجام می شود که «اقامه دعوی » نام دارد» و در مرحله نخست باید بین حق اقامه دعوا و خود آن تفاوت گذارد و هرکسی می تواند به طریق دیگری اقامه دعوا کند و از دادگاه حمایت قضایی حقوق خود را بخواهد ، ولی دادگاه پس از رسیدگی معلوم خواهد کرد که مدعی چنین حقی را داشته است. (کاتوزیان ،۱۳۹۲ ،ص۱۱۴) و در جایی دیگر نوشته شده که « دعوی ، عملی است تشریفاتی که به منظور تثبیت حقی که مورد انکار و تجاوز واقع شده است انجام می شود».(کاتوزیان ،همان ،ص۲۵۴) برخی دیگر از حقوق دانان مانند دکتر کریمی معتقدند که ماهیت دعوا عبارت است از : « اخبار به حقی به نفع خود و به زیان دیگری » که نتیجه آن «عملی که با آن شخص اثبات حقی را علیه غیر ، نزد مقام صالح قصد می کند». از نظر ایشان ارکان تعریف مذکور به ترتیب ذیل می باشد :
    رکن اول دعوا ، اخبار به حق است ، جملات یا خبری هستند یا انشایی .جملات خبری از وجود چیزی خبر می دهند و قابل تصدیق می باشند و جملات انشایی درصدد ایجاد چیزی می باشند و قابل تکذیب و تصدیق نیستند همچون جملات امری و استفهامی ، دعوا همیشه در قالب جملات اخباری بیان می شود که قابلیت تصدیق و تکذیب دارد .
    رکن دوم دعوا ، ذینفع بودن اقامه کننده آن است دعوا حتماً باید به نفع خود باشد والا اظهار به نفع دیگری شهادت محسوب می گردد و رکن سوم دعوا ، مضر بودن آن برای دیگری است اگر اخبار به حقی به ضرر خود باشد اقرار محسوب می شود و می فرمایند که پس از تحقق این سه رکن مفهوم دعوا موجودیت پیدا می کند و با ایجاد این مفهوم این حق برای تمام افراد وجود دارد که آن را در مراجع صالح اقامه نمایند این حق را «حق دادخواهی» می نامند که در اصل ۳۴ قانون اساسی به آن اشاره شده است. ( کریمی ، ۱۳۹۱ ،ص۲۴)
    برخی از حقوق دانان دیگر در تعریف این دعوا چنین می نویسند :
    ۱- دعوا، توانایی قانونی مدعی که حق او تضییع یا انکار شده است در مراجعه به مراجع صالح در جهت به قضاوت گذاردن، وارد بودن یا نبودن ادعا و ترتیب آثار قانونی مربوطه است. و برای طرف مقابل، دعوا، توانایی مقابله با این ادعاست.(شمس ، ۱۳۹۰ ،ص۱۰۱)
    ۲- در بعضی از قوانین دعوا به مفهوم منازعه و اختلاف آمده است که در مرجع قضاوتی مطرح می گردد. (نعیمی ، ۱۳۸۸ ،ص۲۸)
    ۳- گاهی دعوا به مفهوم ادعا می باشد که در خلال رسیدگی به دعوا به عنوان امری تبعی مطرح می گردد. (نعیمی ،همان).
    اما به نظر می رسد که باید توجه داشت که تمامی این تعاریف در حقیقت بازگشت به این تعریف می کند یعنی اینکه دعوا عبارت است از : «عملی برای تثبیت حقی صورت می گیرد یعنی حقی که مورد انکار و یا تجاوز واقع شده باشد».
    البته آن عملی که برای تثبیت حق صورت می گیرد منصرف از اعمال غیر قانونی در جهت تثبیت حق می باشد و اگر حقی مورد تضییع ، تجاوز ،یا انکار قرار گرفت صاحب آن حق می تواند برای تثبیت و احیاء آن حق اقدام نماید به این عمل که مورد تأیید قانونگذار می باشد ، دعوا گفته میشود.(رودیجانی ،۱۳۹۲ ،ص۱۲)
    ۱-۲- انواع دعاوی با توجه به موضوع حق مورد اجرا
    ماهیت حق مورد اجرا یا عینی است یا شخصی و یا مختلط است اما موضوع حق مورد اجراء یعنی موضوعی که حق عینی یا شخصی بر آن قرار می گیرد. در واقع این تقسیم بندی در کنار تقسیم بندی دعاوی به دعاوی عینی و شخصی قرار می گیرد و در حقیقت فرعی از آن تقسیم بندی می باشد که موضوع حق مورد اجرا که مقسم این تقسیم بندی است همان موضوعی است که حق عینی یا شخصی بر آن قرار میگیرد.(رودیجانی ، همان ،ص۱۷) که مطابق ماده ۱۱ قانون مدنی اموال به دو دسته به منقول و غیر منقول تقسیم می شوند و این تقسیم بندی با توجه به موضوع حق مورد اجرا است که ممکن است موضوع حق اصلی منقول یا غیر منقول باشد. (شمس ، همان ،ص۱۲۹)
    ۱-۲-۱- دعوای منقول
    در صورتی که موضوع مستقیم دعوی عینی، بدست آوردن مال منقول باشد دعوی منقول است (مدنی ،۱۳۸۲ ،ص۶۵) و دعوا در صورتی منقول شمرده می شود که موضوع مستقیم آن، مطالبه مال منقول یا اجرای تعهدات باشد.(رودیجانی ،۱۳۸۹ ،ص۱۶ ؛ شمس ،۱۳۹۰ ،ص۱۲۹)
    تشخیص اموال منقول از غیر منقول با توجه به مواد ۱۲ تا ۲۲ قانون مدنی ، علی الاصول با دشواری رو به رو نمی شود زیرا ملاک تشخیص موضوع حق اصلی از جهت منقول و یا غیر منقول مقررات مواد یاد شده است.
    در صورتی که موضوع دعوا مطالبه مال منقول باشد دعوا عینی و منقول و در صورتی که موضوع دعوا الزام خوانده به انجام تعهد باشد ، دعوا شخصی و منقول می شود حتی اگر تعهد در ارتباط با مال غیر منقول باشد در نتیجه دعوای الزام به ایفای تعهد احداث ساختمان یا تحویل مال غیر منقول و همچنین دعوای الزام به تنظیم سند رسمی مال غیر منقول ، شخصی ( و منقول ) شمرده می شود.(شمس ،همان ،ص۱۳۰)
    مال منقول ، مالی است که نقل آن از محلی به محل دیگر بدون این که به خود آن محل وقوعش لطمه ای وارد شود ممکن باشد و باید گفت به جز اموال غیر منقول هر مال دیگر منقول محسوب می شود و دعاوی راجع به آن دعوای منقول است و مطابق ماده ۲۰ قانون مدنی برخی موارد از حیث صلاحیت در حکم مال غیر منقول محسوب می شوند مانند: کلیه دیون از قبیل قرض و ثمن مبیع و مال الاجاره عین مستأجره هرچند که مبیع یا عین مستأجره مال غیر منقول باشد.(کریمی ،۱۳۹۱ ،ص۴۳) پس در صورتی دعوا منقول محسوب می شود که موضوع مستقیم آن مطالبه مال منقول و اجرای تعهدات باشد(رودیجانی ،۱۳۹۲ ،ص۱۶) به طوریکه در رأی دیوان عالی کشور[۱] و رأی وحدت[۲] رویه به این دعوی اشاره شده است.

    ۱-۲-۲- دعوای غیر منقول
    «مال غیر منقول : مالی است که از محلی به محل دیگر نتوان نقل نمود اعم از اینکه استقرار آن ذاتی باشد و یا به وسیله عمل انسان به نحوی که نقل آن مستلزم خرابی یا نقص خود مال یا محل آن شود ». ملاک تشخیص اموال غیر منقول از منقول مقررات مواد ۱۲ تا ۱۸ قانون مدنی است (کریمی ،۱۳۹۱ ،ص۴۳) . با توجه به این مواد می توان اموال و دعاوی غیر منقول را به شیوه زیر تقسیم نمود:
    ۱-غیر منقول ذاتی مانند : زمین
    ۲- غیر منقول اکتسابی ، منظور اموالی هستند که در واقع منقول بوده ولی وصف غیر منقول را از عملی که انسان با آن انجام می دهد کسب کرده اند مانند لوله های آب که در ساختمان به کار گرفته شده اند .(کریمی ، همان).
    ۳- غیر منقول حکمی ، مانند ماده ۱۷ قانون مدنی می باشد مطابق این ماده برای اینکه مالی در حکم غیر منقول باشد دو شرط لازم است :
    اولاً : باید ذاتاً منقول باشد .
    ثانیاً : باید مالک آن را به عمل زراعت یا آبیاری اختصاص داده باشد پس اگر تراکتوری هم برای هموار کردن راه و هم برای شخم زدن به کار رود نمی توان آن را در حکم غیر منقول دانست .(صفایی ، ۱۳۸۷ ،ص۱۳۳ )
    ۴-غیر منقول تبعی عبارت است از : اموالی که به تبع مال غیر منقول ، غیرمنقول تبعی محسوب میشوند مثل حق انتفاع از اشیاء غیر منقول مانند :حق عمری و سکنی و نیز حق ارتفاق نسبت به ملک غیر از قبیل حق عبور و حق مجری (ماده ۱۸ قانون مدنی ) بنابراین اگر بتوان این اموال را از تبعیت مال غیر منقول جدا کرد منقول محسوب می شوند مانند ثمره درختان و نهال و قلمه (ماده ۱۵ و ۱۶ قانون مدنی).(کریمی ، همان ) ماده ۱۲ قانون آ.د.م جدید مذکور داشته: « دعاوی مربوط به اموال غیر منقول اعم از دعاوی مالکیت ، مزاحمت ، ممانعت از حق ، تصرف عدوانی و سایر حقوق راجع به آن در دادگاهی اقامه می شود که مال غیر منقول در حوزه آن واقع است اگرچه خوانده در ان حوزه مقیم نباشد». در حقوق ایران نقش غیر منقول بودن دعوا در صلاحیت دادگاه محل وقوع مال ظاهر می شود به عبارتی دیگر اگر دعوا راجع مال غیر منقول باشد در دادگاه محل وقوع مال مطرح می شود .(مهاجری ،۱۳۹۲ الف ،ص۸۶ )
    ۱-۳– انواع دعاوی غیر منقول
    یک دسته بندی فرعی از دعاوی غیر منقول وجود دارد که دعاوی مربوط به مالکیت و تصرف میباشد (شمس ، ۱۳۹۰ ، ص۱۳۰) که دعوای مالکیت انواعی دارد که عبارت است از : دعوای خلع ید و دعوای تخلیه ید ، که در این پایان نامه نیاز به توضیح آنها نمی بینیم ، دعوای تصرف شامل سه دعوا می باشد که عبارت است از : دعوای تصرف عدوانی ، دعوای ممانعت از حق ، و دعوای مزاحمت ، که به بیان آنها خواهیم پرداخت.
    ۱-۳-۱-دعوای مالکیت
    مطابق بند یک ماده ۲۹ قانون مدنی یکی از علاقه هایی که اشخاص می توانند نسبت به اموال داشته باشند مالکیت اعم از عین یا منفعت است و با توجه به این ماده می توان گفت که اگر رابطه مالکیت یعنی همان رابطه ای که بین شخص و مال وجود دارد موضوع دعوا باشد آن دعوا را دعوای مالکیت می گویند (رودیجانی ، ۱۳۹۲، ص۲۰) و به عبارتی دیگر شخص مالکیت را حق خود می داند و برای آن اقامه دعوا مینماید البته در صورتی که شخص در مورد حق ارتفاق و یا انتفاع دعوایی داشته باشد ذیل عنوان همین دعوا قرار می گیرد البته در صورتی که این حقوق نیز از آن جهت که مالکیت آنها متعلق به مالک هستند مورد اقامه دعوا قرار بگیرند و دعوا در صورتی دعوای مالکیت شمرده می شود که موضوع حق منشاء دعوا، مالکیت خواهان یعنی رابطه ای باشد که بین شخص و چیز مادی به وجود آمده و قانون آن را محترم شمرده و به شخص توانایی دایمی و انحصاری و مطلق انتفاعات ممکنه از آن را می‌دهد بنابراین در دعوای مالکیت خواهان همواره بر اساس وجود چنین رابطه ای خود را محق می داند و مسلماً به دلایلی استناد می نماید که بتواند چنین رابطه ای (مالکیت) را اثبات نماید و حق انتفاع و ارتفاق از توابع مالکیت است اما به طور مستقل نیز ممکن است برای شخصی به جز مالک عین در ملک دیگری نیز برقرار شود و اگر شخصی مدعی داشتن حق انتفاع یا ارتفاق در ملک دیگری باشد و شناسایی و احقاق چنین حقوقی در ماهیت و اصل آن مورد نظر وی باشد دعوای مطروحه در این خصوص دعوای مالکیت و نه دعوای تصرف است ( شمس ، همان، ص۱۳۱). به عبارتی دعوای مالکیت دعوای کسی است که خود را مالک واقعی یک مال غیر منقول و یا حق عینی دیگر می داند( مدنی ، ۱۳۸۲، ص۶۰).
    موضوع دعوای مالکیت ممکن است وجود یا گستره یک حق عینی باشد و بدین ترتیب دعوای مالکیت عبارت است از دعوایی که جهت حمایت از دارنده و مالک حق عینی غیر منقول پیش بینی شده است .(مهاجری ، همان ،ص۸۶)
    ۱-۳-۲-دعوای تصرف
    دعوا در صورتی دعوای تصرف شمرده می شود که موضوع حق منشاء دعوا، تصرفات قبلی خواهان یعنی در اختیار داشتن عملی مال یا حق مورد نظر باشد بنابراین در دعاوی تصرف ، ادعای خواهان مبتنی بر استفاده ی عملی و یا در اختیار داشتن شی ء یا حق مورد نظر می باشد و قانونگذار به متصرف قبلی مال غیر منقول که ملک عدواناً از تصرف وی خارج شده حق داده است که بدون نیاز به ارائه دلایل مالکیت به صرف اثبات تصرفات قبلی خود ، تحت شرایطی از دادگاه حکم به رفع تصرف متصرف فعلی را بگیرد حتی اگر متصرف فعلی مدعی مالکیت باشد و دلایلی نیز ارائه نماید و به توجه به این مقررات اشخاص از خارج نمودن املاک از تصرفات متصرفین ممنوع می باشند و قانونگذار از تصرف و متصرف در برابر تصرف عدوانی حمایت نموده حتی اگر متصرف عدوانی مالک ملک باشد. (شمس، ۱۳۹۰، ص۱۳۱)
    اما به نظر می رسد که چنین نباشد زیرا خواهان باید به وسیله یکی از طرق ادله اثبات دعوا سبق تصرفات مشروع و یا قانونی خود را ثابت نماید تا قانون او را به عنوان ذیحق بشناسد و صرف تصرف مادی خواهان نمی تواند دلیل معتبر برای اثبات ادعایش باشد بلکه باید خواهان ثابت نماید که سبق تصرفات او مشروع و یا قانونی بوده و نباید اینطور قلمداد کرد که صرف رسیدگی قانونگذار به این دعوا نشانگر حمایت قانونگذار از صرف تصرف است و از سویی اگر تصرفات سابق خواهان غاصبانه باشد نمی تواند ذیحق باشد زیرا خود او روزی متصرف عدوانی بوده پس قانون به هیچ وجه از او حمایت نمی کند زیرا اینگونه نظم عمومی در جامعه حفظ نمی گردد که در خصوص این نظر در فصل آخر مفصلاً خواهیم پرداخت.
    دعوای مالکیت با دعوای تصرف تفاوت اساسی دارد زیرا صاحب حق انتفاع ، مالک منافع نیست و تنها حق استفاده و منفعت بردن از مال را دارد و نمی توان از دعوای مالکیت برای منتفع نام برد اما باید توجه داشت که منظور از مالکیت در اینجا این است که صاحب حق انتفاع و ارتفاق تنها به تصرفات قبلی خود استناد نمی کند بلکه خود را مالک و صاحب این حقوق می داند پس چنین دعوایی در ذیل عنوان دعوای مالکیت است . هر چند حوق دانان معتقدند که این دعاوی ارتباطی با مالکیت ندارد به همین دلیل آن ها را دعاوی تصرف غیر مرتبط با مالکیت می‌نامیم(رودیجانی، ۱۳۹۲، ص۲۳).
    اما به نظر می رسد نباید تلقی کرد که در دعاوی تصرف توجهی به عنوان مالکانه و مشروع نمی گردد بلکه در عمل و اجرا به تصرف و یا مالکیتی توجه می شود که یا مشروع و یا قانونی باشد که در فوق دلایل این نظر را بیان کردیم.
    مطابق رأی وحدت رویه هیأت عمومی دیوان عالی کشور : « نظر به اینکه در نقاطی که قانون اصلاحات ارضی به مورد اجرا گذاشته نشده ، علی الاصول قانون مدنی یا قوانین دیگر در خصوص ارتباط با اثبات مالکیت معتبر و مجری است و دادگاه نمی تواند اسناد و مدارکی را که خواهان برای اثبات دعوی به آن تمسک جسته به این استدلال که تا اجرای کامل قانون اصلاحات ارضی زمین و مشخص شده نسق واقعی متصرفین احراز مالکیت میسر نمی شود نادیده گرفته و دعوی را رد نمایند ». لذا رأی شعبه ششم دیوان عالی کشور که بر این اساس صادر گردیده موجه و مطابق با موازین قانونی است.
    در خصوص تمییز دعاوی تصرف از دعاوی مالکیت لازم است بگوییم این تقسیم بندی فقط درباره اموال غیر منقول مطرح می شود و در اموال منقول جاری نمی شود چرا که اساساً دعوای تصرف در اموال منقول مصداق پیدا نمی کند و مدعی حق تنها می تواند ادعای مالکیت نماید ، تصرف نتیجه استیلای شخص بر مال است بدون اینکه متصرف ضرورتاً مالک ملک باشد و مالکیت رابطه شخص با مال با توجه به علاقه مالکیت است پس رابطه بین تصرف و مالکیت عموم خصوص من وجه است یعنی لزوماً متصرف مال مالک نیست و مالک همواره متصرف آن نمی باشد( کریمی ، ۱۳۹۱ ،ص۴۵ )
    یکی از حقوق دانان حقوقی می نویسد : «دعوای تصرف در جهت حمایت از متصرف پیش بینی شده است و دعاوی تصرف دارای سه مصداق ، دعوای مزاحمت ، دعوای ممانعت از حق ، دعوای تصرف عدوانی است که در دادگاه بخش رسیدگی می شوند که این دعاوی از یک سو تابع قواعد مشترک در این دعاوی آن است که در تصرف یا تملک مطابق ماده ۲۲۸۳ قانون مدنی و ۱۲۶۴ قانون آیین دادرسی مدنی در صورتی حمایت میشود که مستقر باشد یعنی خواهان می بایست یک تصرف صحیح و باطل نشده را به اثبات برساند».(مهاجری ،۱۳۹۲ الف ،ص۸۷ )البته باید متذکر شد که امروزه دعاوی تصرف در دادگاه بخش رسیدگی نمی شود و دادگاه بخش برچیده شده است.
    ۱-۴- انواع دعاوی تصرف
    جامعه به دلیل احترامی که برای تصرف قائل است و به منظور حفظ نظمی که در جامعه صورت تحقق به خود گرفته ناگزیر است در مقابل کسی که در تصرف دیگران نسبت به اموال اخلال کند عکس العمل خنثی کننده ای نشان دهد که نظم جامعه به صورت همان اعاده شود عکس العملی که به این ترتیب برای حمایت از متصرف به حکم قانون صورت می گیرد به نوع تجاوز و اخلال متجاوز بستگی دارد و برای هر نوع از آن نام و اصطلاح خاصی در نظر گرفته شده که مجموع آن ها را دعاوی تصرف می نامند که این دعاوی شامل: تصرف عدوانی- مزاحمت- ممانعت از حق می باشد.(طیرانیان ،۱۳۹۲ ،ص۱۰۸ )
    ۱-۴-۱- دعوای تصرف عدوانی
    نخستین قانونی که دعاوی تصرف را در حقوق ایران تأسیس نمود ، قانون موقتی اصول محاکمات حقوقی مصوب ۱۳۲۹ است و اولین قانون که صلاحیت رسیدگی به دعاوی تصرف را به دادسرای شهرستان تفویض نمود ، قانون طرز جلوگیری از تصرف عدوانی می باشد با آنکه دعوای تصرف عدوانی ذاتاً مدنی و رسیدگی به آن در صلاحیت دادگاه های مدنی است اما با این حال در این قانون از نظر ارتباطی که این امر با مسئله نظم عمومی داشت و به منظور اخذ تصمیم سریع رسیدگی به قسمتی از این قبیل دعاوی به دادسرا محول گردید تا دادسرا بدون آنکه مقید به مراعات تشریفات دادرسی باشد به کمک عواملی که در اختیار دارد نسبت به آن به فوریت اخذ تصمیم کنند .(شریعت ،۱۳۵۱ ،ص۱ به نقل از فکوری نژاد ،۱۳۸۴ ،ص۴۲ ) در سال ۱۳۳۹ قانون جلوگیری از تصرف عدوانی بنا به دلایلی مورد اصلاح قرار گرفت این قانون چون در اجرا موجب بروز مسائل مهم و قابل بحثی شد که منتهی به اظهار عقاید مختلف و متناقض از طرف قضات می گردید و از سویی چون احکام صادره قابل فرجام خواهی نبود در نتیجه از طرف دیوان عالی کشور قابل کنترل و نظارت نبود و آرائی که بتواند مبنای رویه قضایی قرار گیرد صادر نگردید ، بنابراین مشکلات عملی قضات دادسرا سبب شد تا در سال ۱۳۵۲ قانون اخیرالذکر نسخ و قانون اصلاح قانون جلوگیری از تصرف عدوانی تصویب گردد و با تصویب قانون تشکیل دادگاه های عمومی و انقلاب در تاریخ ۱۵/۴/۱۳۷۳ دادسراها از نظام قضایی کشور حذف و منحل گردید و وظایف آن به رؤسای حوزه های قضایی (جانشین دادستان) و دادگاه های عمومی محول گردید که با این تحول در سازمان قضایی ایران دعاوی تصرف موضوع قانون سال ۱۳۵۲ از جهت صلاحیت بر مبنای قانون اخیر رسیدگی می شد تا اینکه بعضی از مواد قانون مذبور در سال ۱۳۸۱ مورد اصلاح و موادی به آن الحاق گردید با این اصلاحات و الحاقات و به موجب ماده ۳ اصلاحی قانون مذبور دادسرا مجدداً احیا و تأسیس شد و وظایف دادستان مطابق ماده ۱۰ آیین نامه اصلاحی قانون تشکیل دادگاه های عمومی و انقلاب مصوب ۹/۱۱/۱۳۸۱ که مقرر می دارد: «از تاریخ اجرای قانون در هر حوزه قضایی اختیارات دادستان که در اجرای قانون تشکیل دادگاه های عمومی و انقلاب مصوب ۱۳۷۳ به رئیس حوزه قضایی تفویض شده بود مجدداً به دادستان محول می گردد» به مشارالیه اعاده گردید که از سوی دیگر قانون آیین دادرسی مدنی مصوب ۱۳۱۸ در الحاقات و اصلاحات آن به موجب قانون آیین دادرسی دادگاه های عمومی و انقلاب در امور مدنی مصوب ۱۳۷۹ منسوخ و مقررات دعاوی تصرف در فصل هشتم قانون اخیر از ماده ۱۵۸ تا ۱۷۷ به مسائل و احکام این دعاوی اختصاص یافت.(فکوری نژاد ،۱۳۸۴ ،ص۴۲)
    برخی از حقوق دانان معتقدند که در هیچ یک از قوانینی که رسیدگی به دعاوی تصرف را به دادسرای شهرستان محول نموده اند تعریف خاصی از این دعاوی به عمل نیامده اما از عبارات مواد یک و دو قانون جلوگیری از تصرف عدوانی که می گوید: « در هر مورد که کسی برای خارج کردن مال منقول از تصرف متصرف بدون رضایت او اقدام کند یا مزاحم استفاده متصرف گردد…» و یا « هرگاه کسی مال غیر منقولی را که در تصرف غیر بوده عدواناً تصرف کرده یا مزاحم استفاده متصرف شده باشد و یا استفاده از حق انتفاع یا ارتفاق دیگری ممانعت کرده باشد…» اجمالاً می توان از عناوین مختلف دعاوی تصرف به دست آورد (طیرانیان ،۱۳۹۲ ،ص۱۱۰ )
    برخی دیگر معتقدند که مفاد متن ماده۱ قانون جلوگیری از تصرف عدوانی مصوب ۱۳۰۹ و متن ماده ۲ قانون اصلاح جلوگیری از تصرف عدوانی مصوب ۱۳۵۲ و لایحه قانونی متجاوزین به اموال عمومی و مردم اعم از اشخاص حقیقی و حقوقی مصوب ۱۳۵۸ شورای انقلاب که به صورت ماده واحده است و متن ماده ۱۳۴ قانون تعزیرات مصوب ۱۳۶۲ و متن ماده ۶۹۰ قانون مجازات اسلامی مصوب ۱۳۷۵ را به عنوان تعریف دعوای تصرف عدوانی از دیدگاه قوانین مختلف تلقی نموده اند (واحدی ،۱۳۷۷، صص،۲۹۷-۲۹۶)
    برخی دیگر از حقوقدانان معتقدند که مواد فوق تعریف مناسبی از دعوای تصرف عدوانی نیست و اشکال دوری بودن تعریف را پدید می آورند اما می گویند هرچند اشکال دوری بودن تعریف به وجود می آید اما به دلیل قانونی بودن ماده ۱۵۸ آیین دادرسی مدنی جدید راهی جز، پذیرش این تعریف نداریم .(هادی ،۱۳۹۰ ،ص۵۱) یکی از حقوق دانان در تعریف این دعوا می نویسد: « هرگاه کسی مالی را به زور و بدون مجوز قانونی از تصرف دیگری خارج نماید سبب ایجاد دعوای تصرف عدوانی می گردد ».( صفایی ، ۱۳۸۷ ،ص۲۱۰)
    برخی از حقوق دانان از ماده ۱۵۸ آیین دادرسی مدنی جدید ایراد گرفته اند :

     

    برای دانلود متن کامل پایان نامه به سایت zusa.ir مراجعه نمایید.

     

     

    گرچه تعریف فوق مربوط به «دعوای تصرف عدوانی» است، نه «تصرف عدوانی» و لکن مفهوم تصرف عدوانی نیز در همین تعریف نهفته است(مصدق، ۱۳۸۳، ص۶).

    برابر این تعریف باید عنوان «متصرف سابق» به خواهان اطلاق شود وگرنه دعوای او تحت عنوان تصرف عدوانی مسموع نخواهد بود، چه اینکه اصلاً متصرف نبوده باشد و چه اینکه متصرف سابق نباشد، گرچه متصرف اسبق بوده باشد.

    این تعریف فقط شامل مال غیرمنقول است، پس اگر کسی به صورت عدوانی اتومبیل یا تلفن همراه یا مال منقول دیگری را از تصرف وی خارج سازد، تعریف فوق، این موارد را شامل نخواهد شد. گرچه ماده ۱۶۸ همین قانون دعاوی مربوط به قطع انعشاب تلفن،گاز و برق را که مورد استفاده در اموال غیرمنقول است نیز مشمول مقررات این فصل می داند.(مهاجری،۱۳۹۲ ب ، ص۱۸۸ )

    یکی از نویسندگان چنین معتقد است :«اگر مال با رضایت متصرف سابق از تصرف وی خارج شده و به تصرف دیگری درآید، سپس متصرف سابق از رضایت خویش پشیمان شده و عدول نماید، عنوان تصرف عدوانی، بر فعل متصرف لاحق صادق نخواهد بود»..(مهاجری،همان،۱۸۷ )

    ۵)چنانچه شخصی ملک خود را برای مدتی رها کند، به نحوی که هیچ گونه تصرفی بر آن نداشته باشد و شخص دیگری در این مدت، ملک مورد نظر را تصرف نماید تعریف مذکور شامل این مورد نخواهد بود، زیرا متصرف فعلی، مال را از تصرف متصرف سابق خارج نکرده بلکه ملکی را که قبلاً از تصرف وی خارج شده بود، تصرف کرده است.(مهاجری ،۱۳۹۲ ب ،ص۱۸۶) هرگاه متصرف سابق متضمن اقرار به نفع متصرف بعدی باشد از شمول تعریف ماده ۱۵۸ آ.د.م خارج خواهد شد زیرا اظهار متصرف سابق باید متضمن ادعا باشد نه اخبار به حقی به نفع متصرف بعدی ، به نوان مثال چنان چه شخصی اعلام کن مغازه ای را که مالک و متصرف آن بوده به تصرف مالکانه دیگری داده است و اعاده تصرف خود را نسبت به آن مغازه تقاضا کند این اظهار از شمول ادعا خارج بوده و مشمول تعریف مذکور در ماده ۱۵۸ نخواهد بود و متصرف کسی است که نسبت به مالی استیلاء و سلطه داشته و مال در ید او باشد ، پس چنانچه ادعاکننده بر مال مورد ادعا استیلاء و وضع ید نداشته باشد ادعایش مسموع نخواهد بود و مشمول تعریف این ماده نخواهد بود.(مهاجری ،همان ،صص ۱۸۵-۱۸۴)
    اما به نظر می رسد ماده ۳۲۳ قانون مدنی قدیم « دعوی تصرف عدوانی عبارت است از: دعوی متصرف سابق که دیگری بدون رضایت او مال غیر منقول را از تصرف او خارج کرده و متصرف سابق اعاده تصرف خود را نسبت به آن مال درخواست می نماید» و ماده ۱۵۸ آیین دادرسی مدنی جدید در تعریف دعوای تصرف عدوانی می گوید : دعوای رفع تصرف عدوانی عبارت است از : « ادعای متصرف سابق مبنی بر اینکه دیگری بدون رضایت او مال غیر منقول را از تصرف وی خارج کرده و اعاده ی تصرف خود را نسبت به آن مال درخواست می نماید.» را می توان تعریف مناسبی از این دعوا دانست و با کمی تأمل در قوانین مصوب کشور در پیرامون دعاوی تصرف عدوانی باید گفت که برخی از حقوقدانان مانند حامد هادی در نهایت به این مضمون می رسند که ماده ۱۵۸ آیین دادرسی مدنی جدید به تبعیت از ماده ۳۲۳ قانون آیین دادرسی قدیم مصوب ۱۳۱۸ با تغییراتی انشاء شده و ادامه سیاست قانون گذاری که برای حل و فصل دعاوی مربوط به تصرف عدوانی توسط قانون گذار اتخاذ گردید، دعوای تصرف از دعوای مالکیت مجزا است، در واقع تصرف صورت ظاهری یک وضع حقوقی است که معمولاً منطبق با حقیقت است زیرا مالکیت یک امر اعتباری است و متعاقباً با تظاهر اعمال خارجی همراه است اما قضیه حاکم فیمابین تصرف و مالکیت، قضیه در خصوص مطلق منطقی است بدین نحو که هر مالکیتی اعتباراً همراه با تصرف است هر مالکی متصرف تلقی می شود در حالی که هر متصرف مالک نیست و هر تصرفی دلیلی بر مالکیت نیست. بنابراین مالکیت اصل و تصرف فرع می باشد و هدف از وضع مقررات مربوط به تصرف عدوانی در قوانین آیین دادرسی مدنی قدیم و جدید دیدگاه حل و فصل و رفع رجوع در مقطع زمانی مشخص بوده است.
    ۶_ الزامی نیست که متصرف حتماً مالک باشد هرچند که بعضی مواقع بعضی متصرفین مالک هستند.(جوهری ،۱۳۹۰ ،ص۱۹ )
    ۷ _خواهان اعاده تصرف خود را نسبت به مال غیر منقول مورد تصرف درخواست نماید و الا دادگاه تکلیفی به اقدام ندارد .( جوهری ، همان ،ص۲۰ )
    ۱-۴-۲- دعوای ممانعت از حق
    مطابق ماده ۱۵۹ آیین دادرسی مدنی دعوای ممانعت از حق عبارت است از: «تقاضای کسی که رفع ممانعت از حق ارتفاق یا انتفاع خود را در ملک دیگری بخواهد» .
    در دعوای ممانعت از حق خواهان از دادگاه می خواهد تا آنچه را که به موجب جلوگیری وی از بهره مند از حقوق انتفاع و ارتفاق شده است رفع نماید ( رودیجانی، ۱۳۹۲، ص۸۶). دعوای ممانعت از حق یکی از دعاوی تصرف است و این تأسیس در حقوق فرانسه وجود ندارد و مختص حقوق ایران است و در حقوق فرانسه در صورتی که به یکی از حقوق مورد نظر اختلال وارد شود توسط دعوای رفع مزاحمت مورد حمایت واقع می شود .( هادی ، ۱۳۹۰ ، ص۷۰ )
    دکتر صفایی در کتاب دوره مقدماتی حقوق مدنی چنین می نویسد :«هرگاه کسی حق ارتفاق یا حق انتفاع در ملک دیگری داشته باشد و صاحب ملک یا دیگری مانع استفاده وی گردد می‌تواند طرح دعوای ممانعت از حق نماید» اما یکی دیگر از حقوق دانان معتقد است دعوای ممانعت از حق مختص حق انتفاع و یا ارتفاق نیست و چنین می نویسند :«تعریف ماده ۱۵۹ آ.د.م به حق ارتفاق و یا انتفاع اشاره می نماید ، این تعریف حاکی از آن است که قانونگذار بر این تصور بوده که ممانعت از حق منحصراً نسبت به حق ارتفاق یا حق انتفاع عارض می شود در حالی که ممکن است ممانعت نسبت هر یک از حقوق ذیل که در مال غیر منقول کاربرد دارد عارض شود. (مهاجری ،۱۳۹۲ ب ،ص۱۹۲) که این حقوق می تواند شامل :
    حق الشرب : یعنی حق کسی که به نوبت از منبع آبی معین (نهر-رود-چشمه-قنات) برای مشروب کردن زمین یا درخت یا زراعت بهره گیرد. (جعفری لنگرودی ، ۱۳۷۸ ،ص۱۶۸۲ به نقل از مهاجری ، همان). حق الماره : یعنی حقی که به موجب آن شخص عبور کننده از حاشیه زراعت یا درختان میوه یا بوته های میوه ده می گذارد و اگر محصول و میوه رسیده باشد می تواند بخورد.
    حق اولویت سبق : که راجع به مباحات و حق اولویت زارع در اراضی خراجیه که قابل بیع است .
    حق تشرف : حقی است که در اثر اجرای توسعه معابر برای ملکی که مشروب بر معبر است ایجاد می شود (جعفری لنگرودی ،همان ،صص۱۶۹۳-۱۶۸۷ ، به نقل از مهاجری ،همان ).
    یکی دیگر از حقوق دانان معتقد است که این دعوا را «دعوای متصرف حق انتفاع یا ارتفاق یا ارتفاق مبنی بر رفع مانع لاحق عدوانی نسبت به حق وی» تعریف می کنند که این دعوا در جایی مطرح می گردد که نسبت به اصل حقوق انتفاع و ارتفاق اختلاف و نزاعی وجود نداشته باشد پس ممکن است مدعی دعوای رفع ممانعت از حق، صاحب این حقوق نبوده و صرفاً استفاده کنند عملی از آنها باشد.(کریمی ،۱۳۹۱ ،ص۴۸)
    به طور مثال ، شخصی برای آبیاری ملکی که در تصرف دارد آب را از مجرای آبی که در ملک مجاورین قرار دارد عبور می داده اما آن ها پس از این امر ممانعت به عمل آورده اند استفاده کننده ی قبلی از حق ارتفاق مزبور می تواند با توجه به مقررات مربوط به دعاوی تصرف علیه آنها اقدام نماید و دادگاه در رسیدگی به این دعوا از خواهان دعوا دلیلی مبنی بر وجود حق اصلی مطالبه نمی نماید و تنها به این امور رسیدگی می نماید که آیا خواهان در گذشته هرچند به ناحق از این حق المجرا عملاً استفاده می نموده است و آیا خوانده (مجاورین) مانع استفاده خواهان از این حق المجرا بدون رضایت وی و به غیر وسیله قانونی گردیده است پس خواهان ممکن است علی رغم اینکه مالک حق المجرا نبوده به صرف استفاده عملی از این حق ، در دعوای ممانعت از حق پیروز شود و خوانده علی رغم اینکه در اصل نسبت به ملک او حق ارتفاقی وجود ندارد محکوم شود ، البته هر یک از اصحاب دعوا که در دعوای ممانعت از حق محکوم شود می تواند دعوای مالکیت اقامه کند .(شمس ،۱۳۹۰ ،ص۱۳۸)
    در خصوص دعوای ممانعت از حق و اعتراض به تحدید حدود در رویه قضایی سؤالی مطرح شده است که هرگاه خواهان پس از اقامه دعوای ممانعت از حق نسبت به تحدید حدود حق مورد نزاع اعتراض نماید ، آیا دعوای ممانعت از حق قابلیت استماع را دارد یا خیر ؟
    آیا اعتراض بر تحدید حدود از جمله دعاوی راجع به مالکیت یا اصل حق ارتفاق است؟
    در مورد سؤال فوق کمیسیون مشورتی آیین دادرسی مدنی اداره حقوقی در جلسه مورخ ۸/۳/۴۶ چنین اظهار نظر کرده است :
    اولاً: « به موجب ماده ۳۳۲ قانون آیین دادرسی مدنی هرگاه قبلاً دعوای ممانعت از حق اقامه شده و بعداً دعوی اعتراض به تحدید حدود طرح شد رسیدگی مستقل به دعوای ممانعت از حق مخالف ماده مزبور نخواهد بود».

     

    موضوعات: بدون موضوع
     [ 06:02:00 ق.ظ ]



     لینک ثابت

      بررسی رابطه بین هوش چند گانه و تفکر انتقادی مدیران دانشگاههای آزاد اسلامی استان اردبیل- قسمت ۱۱ ...

    ۴-اعتقاداتی محکمتر از همه هستند که با تجزیه و تحلیل انتقادی امتحان شده باشند.
    چنین اعتقاداتی آگاهانه و منطقی هستند و با این احتمال که شاید آنها هم غلط باشند، متعادل شده اند و اگر سؤالی دربارۀ آنها پرسیده شود، ما میتوانیم با دلایل، اعتقاداتمان را توجیه کنیم و با دلیل و مدرک از آنها حمایت کنیم. ما می توانیم فرض ها و گمان های خودمان را بشناسیم و محدودیت های بافت خودمان را تشخیص دهیم.
    ۵- مواظب کسانی باشید که آینده را پیش بینی می کنند.
    به خاطر داشته باشید که هیج کس نمی تواند آینده را به طور دقیق و صحیح پیش بینی کند. ما می توانیم بیندیشیم، حدس های خوبی بزنیم یا بگوییم که اگر روند یا راه کنونی فعالیت ادامه یابد، احتمالاً چه چیزی اتفاق می افتد. اما هرگز نمی توانیم مطمئن باشیم که آینده چه چیزی برای ما دارد. با وجود این ما باید براساس فر ضهایی که دربارۀ آینده داریم، سیاستگذاری و عمل کنیم.
    با تشخیص این فعالیت ها و سیاست هایی که براساس فرض ها هستند ما در موقعیت بهتری خواهیم بود تا به محض ظهور حقایق جدید و بافت های جدید، آنها را تغییر دهیم.
    ۶- مراقب تناقضات درونی یک بحث باشید.
    زبان شناس معروف، نوام چامسکی این نکته را به خوبی نشان می دهد . هنگامی که از او دربارۀ دلایل جنگ عراق پرسیدند، اظهار داشت، دلایلی که به ما ارائه شده احتمالاً نمی توانند دلایل واقعی حمله به عراق باشند. ما می دانیم که آن دلایل از نظر درونی دارای تناقض هستند.
    ۷- منابع خودتان را بشناسید.
    پیدا می کنید، ممکن است اصلی ترین منبع برای مطالبی که « گوگل » نخستین منبعی که زیر نام نیاز دارید، نباشد. منابع بسیاری هستند که گرایش ایدئولوژیکی خاصی دارند. لازم است شما اظهاراتشان را دربارۀ فلسفه آنها بخوانید و نیز منابع را بررسی کنید تا مطمئن شوید که دیدگاهی یک جانبه را بررسی نمی‌کنید و سعی کنید به منابع اصلی مطالب دسترسی پیدا کنید (برک، ۲۰۰۳).
    شیوه های تقویت تفکر انتقادی

     

    برای دانلود متن کامل پایان نامه به سایت 40y.ir مراجعه نمایید.

     

    تقویت تیز بینی :

    می توان از کودکان خواست به اطراف نگاه کنند و هر چه می بینند نام ببرند.

     

     

    تقویت حافظه :

    می توان در شرایط مختلف از کودکان خواست چیزهایی را به یاد بیاورند مثلاً صبحانه چه خورده اند و …

     

     

    حدس زدن :

    از کودک بخواهید در باره اندازه ها حدس بزند ، بعد با کمک خودش آن را با ابزارهای اندازه گیری مجدد بسنجید و با حدس کودک مقایسه کنید.

     

     

    بررسی کردن :

    به عنوان مثال بررسی کالا هنگام خرید با کمک سوالاتی مثل آیا آنچه می خریم مفید است ؟ آیا قیمت آن مناسب است ؟ و …..

     

     

    استفاده از نشانه ها :

    می توان از کودک خواست تا مشخصات شی مورد نظر ما را گوش دهد و با توجه به مشخصات ، نام آن چیز را بیان نماید.
    سوالات و استفاده از نشانه ها بیانگر توانایی های کودک در جمع آوری و درک اطلاعات است و در نهایت به کودک مهارت و اعتماد به نفس می دهد تا در زندگی روزمره اطلاعات کسب نماید و در باره آن فکر کند.
    گفتگو با کودک در باره شنیده ها و ارزیابی سخنان سایرین بر اساس اطلاعات موجود به کودک کمک می کند تا بیاموزد که شنیده هایش را نیز باید ارزیابی کند.
    ۲-۲-۱۳-مهارت تفکر انتقادی
    یعنی شک مقدس داشتن. بدین مفهوم که در پدیده ها شک کنیم اما در آن شک باقی نمانیم و با بهره گرفتن از تفکر خلاق راه های بهتری را نیز جستجو کنیم. ابراز عقیده و ارزشیابی کنیم قوه تجسم داشته باشیم تصمیم گیری کنیم و مسائل را حل کنیم.
    ویژگی های افراد دارای تفکر انتقادی
    ذهن فعال و عدالت جو دارند، کارگروهی و با برنامه را دوست دارند، دلسوز مردم اند و با آنها ارتباط خوبی دارند، ابتکار عمل و استقلا ل فکر دارند، افق دیدشان باز است و خود را «عقل کل» نمی دانند.

     

     

    مهارت ارتباط

    ارتباط انسانی زیبایی های درون هر یک از ما را آشکار می سازد. ارتباط میان دو فرد تنها از طریق کلمات برقرار نمی شود، بلکه همه کارهای ما نوعی ارتباط محسوب می شود.
    مهارت های ارتباطی شامل اجزایی از قبیل موارد زیر است:
    الف – ارتباط کلا می و غیرکلا می موثر
    ب- ابراز وجود
    ج- مذاکره
    د- گوش دادن
    ه – غلبه بر خجالت
    و- امتناع

     

     

    مهارت روابط بین فردی

    ارتباط، لازمه بقا و خوشبختی انسان است. انسان از طریق ارتباط برقرار کردن با دیگران نیاز اساسی خود را به بقا، امنیت و آرامش، عزت نفس، خود شکوفایی و شرکت موثر در یک دنیای متنوع اجتماعی برطرف می کند، افرادی که در ارتباطات میان فردی خود ماهرانه و به شکل مناسب و کارآمد عمل می کنند باید نحوه ارتباط خود را با اهداف و شرایط افراد مقابل منطبق کنند. کارآمدی و مناسب بودن مستلزم این است که به زمینه های شخصی و روزمرگی متفاوت دیگران توجه کنیم و برای این تفاوت ها احترام قایل شویم. به همین جهت، باید به این رهنمودها توجه کرد: برخورداری از مهارت های گوناگون برای تنظیم دقیق ارتباط، توجه به دیدگاه طرف مقابل، بازبینی ارتباط و متعهد بودن نسبت به ارتباط میان فردی کارآمد و اخلا قی، همکاری و مشارکت، اعتماد به گروه، تشخیص مرزهای بین فردی مناسب، دوست یابی، شروع و خاتمه ارتباطات.
    تصویر درباره جامعه شناسی و علوم اجتماعی

     

     

    مقابله با هیجانات

    به واقعه ای که اخیرا موجب برانگیخته شدن خشم، شادی وغم و… شما شده است فکر کنید واحساسی را که به شما دست داده بود به یاد آورید.
    نشانه های جسمی مانند تنفس مشکل، ضربان سریع قلب، گرفتگی معده و پشت و… حالات روانی مانند احساس عدم کنترل، احساس تمایل به زدن دیگری و… را در نظر آورید.
    به طور کلی بایستی برای مقابله با هیجانات مراحل ذیل در نظر گرفته شود:
    الف- شناخت هیجان های خود ودیگران
    ب- درک و شناخت ارتباط این هیجان ها با تفکر واندیشه
    ج- آموزش روش های خود کنترلی در مقابله با ناکامی، خشم، بی حوصلگی، غمگینی، ترس و اضطراب و کسب مهارت هایی چون خودآگاهی، همدلی و ارتباط.

     

     

    مهارت مقابله با استرس

    استرس واکنش هیجانی بدن به عوامل استرس زاست، عوامل استرس زا شامل فشارهای شغلی ترافیک، تصادفات و مسایل خانوادگی است.
    استرس بر دو نوع است:

     

     

    استرس مفید

    استرس مضر

    استرس مفید و لا زم همان ترس واقعی یا عاقلانه است، استرس مضر در واقع عبارت است از نگرانی مفرط یا ترس مبالغه آمیز وغیر ضروری.

     

     

    مهارت تصمیم گیری

    تصمیم گیری ابزاری است که برای شکل دادن به آینده مثبت و فرایندی است پیچیده شامل انواع توانایی های فکری و نیز داشتن اطلاعات در مورد تصمیمی که میخواهیم بگیریم. به خاطر داشته باشیم وقتی با مساله ای روبه رو می شویم، قدرت فکر، عالی ترین نیروی ماست. برای تصمیم گیری منطقی و خوب باید سه مرحله زیر را در نظر داشته باشیم:
    الف – تصمیمی را که با آن مواجهیم از همه جوانب مورد بررسی قرار دهیم.
    ب – انتخاب هایی را که در پیش رو داریم مشخص کنیم.
    ج – عواقب هر انتخاب و جوانب مثبت و منفی هر یک از آنها را مشخص کنیم و براساس راه حلی که بیشترین امتیازات مثبت و کمترین امتیازات منفی را داراست انتخاب نهایی را به عمل آوریم.

     

     

    موضوعات: بدون موضوع
     [ 06:02:00 ق.ظ ]



     لینک ثابت

      تاثیر دین زرتشتی بر دیدگاه شاهنامه در باره جهان پس از مرگ۹۲- قسمت ۱۲ ...

    شاهنامه­ی حکیم توس و میراث نهفته کهن الگوی مرگ در ناخودآگاه جمعی فردوسی نمایانگر طرز تلقی­های گوناگون وی از این مسأله­ عظیم است.
    کارکرد عرفانی و عبرت آموزی از مسأله­ مرگ کهن الگوی مرگ در مقابل زندگی و همراه همیشگی آن شگفت انگیزترین پارادوکس تاریخ حیات بشری بوده است که از همان آغاز همپای وی تا به امروز راهی طولانی و شگرف را پیموده و همواره فکر ژرف‌اندیشان گیتی را به خود مشغول ساخته است و شاید بتوان «کهن‌ترین هراس و آرزوی انسان را هراس از مرگ و آرزوی نامیرایی دانست»(صنعتی،۲:۱۳۸۴)
    ۴-۱ مرگ
    ۴-۱-۱ مرگ در لغت
    مرحوم علامه ی دهخدا در لغت نامه ی بزرگ خود مرگ را چنین معنی کرده است.
    «اسم از مردن، مردن، باطل شدن قوت حیوانی و حرارت غریزی، فنای حیات و نیست شدن زندگانی و موت و وفات و اجل، از گیتی رفتن مقابل زندگی و محیا، در گذشت، فوت، کام، هوش،منیت، میتت، وفات، ابو یحیی، اجل، ام البلبلا، ام الحنین، ام الدهیم، ام الرقوب، ام اقسطل، ام قشعم، ام اللهیم، ام الهتم، ممات، قعص، علق، بنت المنیه، ثکل، جباذ، جدید،جذاب، حتف، حجاف، حلاق، حمام، حمه، حین، خر، خزاع، دبر، دین، ذأفان، ذعفان، ذوفان، ذئفان، سأم، شعوب، صاعقه، صرفان، صعق، طفن، طلاطل، طلاطله، طومه، عبول، عجول، عکوب، علاقه، علوق، غتیم، غول، فقنع، فوظ، فیً، فیظ، قایضه، قتیم، قضی، کتف، لجم العطوس، لزام، لهیم، مقشم، ممات، منون، منی، منیه، موات، موت، میته، نائمه، نیط، واقعه، وَزوَز، وفاه، همیع، همیغ، یقین (دهخدا، لغت نامه، ذیل مرگ ) »
    ۴-۱-۲ ریشه­ واژه­ی مرگ
    «مرگ واژه ای فارسی است که در فارسی باستان از ریشه ضعیف Mr و افزودن مصوت a به دست می آید و ریشه متوسط آن در فارسی باستان به صورت mahrka به دست آمده است. گروه صامت rk فارسی باستان در دوره میانه به g بدل شده است که نمونه ی دیگر این تبدیل را در varka می­بینیم که در فارسی میانه تبدیل به walg شده در فارسی دری به صورت برگ در آمده است.mahrka نیز در فارسی میانه به marg بدل شده و به همین صورت وارد زبان دری شده است.» (رضایی، ۱۳۸۴، ص ۶۰)
    ۴-۱-۳ تعاریف مرگ
    از نظر دانشمندان و متفکران تعاریف و دیدگاه های متفاوتی درباره ی مرگ وجود دارد. در این قسمت سعی شده است تعاریفی که بعضی صاحب نظران درباره ی مرگ دارند به طور اجمال بیان شود.
    «مردن بخشی از زندگی ما و دقیقا مثل به دنیا آمدن، طبیعی و قابل پیش بینی است، ولی در دنیای معاصر بر خلاف تولد که برایش جشن می­گیریم. مرگ تبدیل به موضوعی ترسناک شده است که نباید درباره اش حرف زد و به هر وسیله ی ممکن باید از آن اجتناب کرد. شاید دلیل این برخورد این باشد که یادمان می آید به رغم پیشرفت های علمی و فنی، مرگ چیزی است که از آن نمی­توان گریخت. شاید بتوان اندکی زمان آن را به تأخیر انداخت، ولی فرار از مرگ ممکن نیست.
    ما هم مثل هر حیوان لایعقلی، جز این تقدیری نداریم که در ا نتهای زندگیمان بمیریم. مرگ بی آن که تبعیضی برای کسی قایل شود فرا می­رسد و ابداً اعتنایی به مقام و موقعیّت کسی که انتخاب می­ کند ندارد. همه باید بمیرند. چه فقیر و چه غنی، چه مشهور و چه گمنام. حتّی اعمال نیک نیز مانع مرگ نیکو کاران نمی­ شود. خوب ها همان قدر می میرند که بدها. شاید همین کیفیت غیر اجتناب و قابل پیش بینی نبودن است که این قدر همه را از مرگ می­ترساند. به خصوص آن هایی که بیش از حد به زندگی خود اهمّیّت می­دهند. هنگامی که می اندیشند باید تسلیم قدرت مرگ شوند احساس می­ کنند به آن­ها توهین شده است. » (کوبلر راس، ۱۳۷۹، ص ۳۳)
    مرگ فنا و نابودی نیست بلکه انتقال از مرحله ای به مرحله ی دیگر است که همان کمال موجودات است.
    «مرگ پدیده ای است، ناشناخته که مربوط به بعد روحانی انسان می شود و جدا شدن روح از کالبد تن است و آن چه از انسان باقی می ماند، جسم بی حرکت و بی روح است. لذا در ظاهر چنان می نماید که مرگ پایان زندگی و نابودی انسان است. اما مرگ فنا و نابودی نیست، بلکه انتقال از مرحله ای به مرحله دیگر یا از نشئه ای به نشئه ای دیگر است.
    بسیاری هستند که حقیقت مرگ را نمی دانند و آن را فنا و عدم می پندارند و به همین دلیل از آن هراس دارند. همین که حقیقت مرگ را هم آن گونه که هست بدانند و بدان یقین پیدا کنند، ترسشان فرو می ریزد و مرگ را کمال خواهند یا فت. هم آن گونه که چشم به جهان گشودن را تولد می گوییم، انتقال از این دنیا به عا لم دیگر را مرگ می نامیم. تولد و مرگ از این نظر تفاوتی با هم ندارند. هر دو انتقال از یک مرتبه ی ناقص تر به مرتبه ی کامل تر است و این انتقال برای هر موجودی، از جمله انسان آن به آن پدیدار می شود. » (مظاهری، ۱۳۷۵، ص ۴۴)
    همه ی موجودات برای رسیدن به مراتب بالاتر و یافتن زندگی با ارزش تر باید از گذرگاه مرگ بگذرند.
    « مرگ به عبارت دیگر پشت سر گذاشتن مرتبه و موقعیت پایین تر و شکل کم ارزش تر حیات و یافتن زندگی و شکل بهتر هستی است. موجودات جهان هستی به طور طبیعی برای رسیدن به کمال و دریافت توانایی های بیشتر و یافتن شکل زندگی بهتر و درک احساس شایسته تر باید از صورتی که دارند به صورت بالاتر بروند. این تبدیل و ارتقاء منحصراً از طریق مرگ به دست می آید. بنابر این مرگ پایه و اساس پیشرفت و کمال موجودات است، از این قرار مرگ و زایش های پی در پی است که موجودات را از جمادی به فرشتگی، و از آن جا به وصال و آرامش جاوید می رساند.» (برومند سعید، ۱۳۸۷، ص ۱۲۸)
    مرگ باعث تحول و دگرگونی است.
    «مرگ کلید تحول و دگرگونی است، زیرا فقط با درک مفهوم مرگ است که شجاعت پیدا می کنیم همانی بشویم که مقدور است. هنگامی که افراد بشر جایگاه خود را در هستی در می یابند می توانند به شکل صحیح رشد کنند و به مقام والای هستی خود برسند. » (کوبلر راس، ۱۳۷۹، ص ۲۱۱)
    مرگ ظهور است.
    «مرگ، ظهور حیات انسان است. (همان طوری که دُرهای گران قیمت از داخل صدف استخراج می شوند، همین طور حیات ظاهر نمی شود مگر به وسیله ی مرگ» (شود زمیذ، ص ۲۰)
    مرگ برون فکنی روح از بدن خاکی است.
    «مرگ، باعث برون فکنی روح از بدن خاکی است که به واسطه ی همین روح است که انسان می تواند در این جهان به حیات ادامه دهد. مرگ، برون افکنی دائمی روح می باشد. زیرا در مرگ تصّور نمی شود که جسم اثیری دوباره به همان طریق قبلی خود و جسم فیزیکی که شایستگی اقامت روح را در خودش از دست داده بر گردد.» (عبید، ۱۳۷۹، ص ۵۳۱)
    «مرگ، جز برون فکنی نهایی روح چیزدیگری نیست. منتها در برون فکنی های روحی (مانند خواب و بی هوشی و مرگ های مغزی ) جسد اثیری موقتاً از بدن فیزیکی جدا می شود. ولی در مرگ این جدایی به طور دایم است. مرگ در واقع یک بی هوشی کامل و عمیقی است که در اثر درد و رنج پدید آمده یا به وسیله ی فساد جسد مادی ظاهر شده است که این بی هوشی در اثر درد و رنج پدید آمده یا که این بی هوشی توأم با قطع نفس و ایستادن ضربان قلب و هم چنین توقف اعمال سایر اعضای حیاتی می باشد. (همان،ص ۵۴۴)»
    «مرگ، مرز بین جهان هستی و آن جهان برون است. که ما شناخت چندانی از آن نداریم. این کره ی خاکی ما جایگاه دو دنیای متفاوت است: مرئی و نامرئی که مرز بین آنها با مرگ مشخص شده است. زنده ها در دنیای مرئی و مرده ها در دنیای نا مرئی آن زندگی می کنند. متفکران جوهر انسان در آن دنیای نامرئی را روح یا گوهر جان نام نهاده اند. که عبارت است از فطرت نامرئی و بی مرگ بشر»
    (علی خواه، ۱۳۷۵،ص ۲۱۱)
    پس با این تفاسیر، کسی نیست که مرگ را انکار کند، اما امکان دارد (حتما هم چنین است ) بعضی انسان ها دنیای پس از مرگ را انکار کنند زیرا در تصور آنها فقط این جهان است که ما در آن زندگی می کنیم و با مرگ تن انسان نابود و خاک می گردد و زنده شدن دوباره امکان پذیر نیست ولی همه به مرگ و مردن اعتقاد دارند. زیرا اگر کسی به مرگ اعتقاد نداشته باشد و آن را انکار کند «باعث می شود که زندگی برای مردم پوچ و بی هدف شود. زیرا شیوه ی زندگی آنها به شکلی است که انسان گمان می کند تا ابد زنده خواهد ماند، در نتیجه انجام کارهایش را به تأخیر می اندازد و عمرشان را در حسرت دیروز می گذرانند و یا برای فردا نقشه می کشند. در این فاصله اکنون خود را از دست می دهند. اگر انسان باور کند، هر روز که از خواب بیدار می شود، ممکن است آخرین روز عمرش باشد، آن روز را صرف رشد خود می کند و واقعا همان کسی می شود که باید بشود. » (کوبلر راس، ۱۳۷۹، ص ۲۱۰)
    ۴-۱-۴ ابر پندار شاهنامه
    حماسه از ذغدغه های انسان در رویارویی با هستی و در مواجهه با خود سخن می گوید، یکی از عمده ترین این دغدغه ها مقوله ازلی – ابدی مرگ است که از بدو پیدایش انسان در سراسر تاریخ همراه آدمی و مشغله ذهن او بوده و ارکان و رشته های ناپیدای حیات وابسته بدان است. مرگ پر رمز و رازترین و در عین حال بدیهی ترین، صریحترین و محترم ترین مقوله هستی است.
    دستگاه های مختلف فکری بشر برخوردهای متفاوتی با مرگ داشته اند. مرگ معمای ناگشودنی تمام مکاتب فلسفی است. انسان در طول تاریخ اندیشه خود، پیوسته تلاش فراوانی در جهت معنا بخشی و تفسیر مرگ نموده است. تا به موازات آن، معنای جاودانگی را دریابد. ( سید الشهدایی، ۱۳۸۳: ۱۳۴)
    « اگر بگوییم ابر پندار شاهنامه مرگ است سخنی به گزاف نگفته ایم. در شاهنامه، مرگ گاه تلخ و گاه شیرین است همان گونه که فرجام پرواز تیر آرش، فرود آمدن و فرو رفتن است، پایان روند و کردارهای قهرمانان، شاهنامه پژمردن و مردن است.» (سرامی، قدمعلی، ۱۳۶۸، ۶۰۴)
    نگرش حکیم فرزانه طوس در بخورد با مرگ غالباً به مفاهیمی از قبیل پوچی کار جهان، بی وفایی آن، مقدر بودن و ناگزیری مرگ، رازوارگی جهان و ناپایداری کار آن منتج می­گردد می­توان مجموع
    مفاهیم مورد نظر فردوسی را چنین تعبیر کرد: « سلطه تقدیر بر زندگی انسان و جهان »
    ( سید الشهدایی، ۱۳۸۳: ۱۳۵)
    بکوشیم و از کوشش ما جه سود کز اغاز بود آنچه بایست بود
    (فردوسی، ۱۳۷۶: ص ۳۱۴)
    قهرمانان حماسه فردوسی هر کدام به نحوی می میرند. تشابهات مرگ آنان قابل بحث و تعمق است. فردوسی با مرگ هر قهرمان دری را می بندد تا در دیگری بگشاید و قصه ای دیگر را آغاز کند.
    ( سید الشهدایی، ۱۳۸۳، ۱۳۵)
    مرگ هر قهرمان پایان تلخ داستان و آغاز زیباییهای هنری شاهنامه است، چرا که در حماسه فردوسی، مرگ شخصیتها کارکردی زیبا شناختی دارد و جلوه هنری خاصی به اثر می بخشد. مرگ قهرمانان فردوسی اگر چه پایان داستان آنها است، آغاز روایتی بزرگ است روایتی که انسان امروز در ارتباط خویش با این اثر می آفریند.
    ( سید الشهدایی رویا : ۱۳۸۳:۱۳۵)
    واقعیت رویارویی با مرگ نزدیکان نتیجه طبیعی سوگ و اندوه را در پی دارد. به احتمال، سوگ و سوگواری در ایران با ستان، بعد یا قبل از آیین زردتشت به عنوان واقعیتی ناگزیر پذیرفته و بدآن پرداخته می­شده و حتی علم به ممنوعیت دینی و مذهبی آن توان حذف این مراسم را نداشته.
    (حق پرست، ۱۳۸۹ – پورخالقی چترودی، مهدخت)
    ۴-۱-۵ حکمت مرگ و زندگی در شاهنامه
    بی تردید دلاویزترین بخشی که در ارتباط با مرگ در شاهنامه مورد توجه حکیم توس واقع شده است بحث حکمت مرگ است.
    فردوسی هرگز مرگ را بعنوان موضوعی مادی در کنار موضوعات دیگر تکرار نمی­ کند بلکه برای مرگ اسرار فوق العاده­ای میبیند و آنرا معنا دهنده زندگی میابد این همه تاکید فردوسی بر مسئله مرگ به خاطر آن است که هر کس می ­تواند تجربه پایان کار خود را در مرگ دیگران ببیند و از سرگذشت تمامی کسانیکه در زندگی با هم شریک بوده ­اند و دارای مقامهای عالی و والا از چشم اندارهای مختلف بوده ­اند عبرت بگیرد و به سامان بخشی زندگی خویش بپردازد.
    فردوسی بزرگ هیچگاه از کنار مرگ قهرمانان داستان­های خود به سادگی نگذشته است داستان هر مرگ را بهانه­ای کرده برای بازگو کردن حکمت و فلسفه­ی زندگی واز مرگ از هریک از قهرمانان خود پندی گرفته و به خوانندگان خود منتقل نموده است به بیان دیگر بهترین قسمت اضافه شاهنامه اشارات اخلاقی و نصایحی است که استاد بزرگوار توس به خوانندگان می­ کند. قوت طبع و عظمت فکر و روشنی نظر در نصایح فردوسی به نیکی آشکار است و مطالب مهم آنست که فردوسی هیچگاه در اندرزهای خود از صراط مستقیم منحرف نشده و خوا نده را در سنگلاخ نظر و تصورات بی اساس نیفکنده است.
    تاثیری که مرگ، بخصوص مرگ قهرمانان برای خوانندگان بوجود می­آورد، به آنها آمادگی کامل برای پذیرش سخنان فردوسی می­دهد از این رو فردوسی غالبا این لحظه­های مرگ گرانبها را قدر می­داند و به خوانندگان خود حکمت عملی و خردمندی خویش را منتقل می­ کند. (صفا، ۱۳۶۲، ص ۲۵)
    در شاهنامه ی فردوسی، زندگی با همه ا وج و فرودهایش، با تمام زیبایی ها و زشتی ها در جلوه های گوناگون عشق و نفرت، رزم و بزم، گذشت و کین خواهی، حرص و آز و بی طمعی، نیایش یزدان و غفلت از کردگار جهانیان و…. جریان دارد. اما آنچه که نهایتاً این جریان خروشان را به دریای آرام ابدی پیوند می دهد، مرگ است. اندیشه ای که از همان آغاز داستانها ذهن روایتگر ماهر شاهنامه را به پایان آن پیوند می زند و دیالکتیک میان مرگ و زندگی را به بهترین وجه می نمایاند.
    به نظر می رسد در اندیشه وی،کهن الگوی مرگ در کنار زندگی و زندگی با مرگ برای این گره می خورد تا موجب زدودن غفلت از هستی آدمی باشد و انسان را به این نکته رهنمون سازد که مرگ در ما ست و همیشه با ما ست. هنگامی که کیخسرو، دل از جهان و پادشاهی بر می دارد و به نامداران اینچنین می گوید:
    به آواز گفت آن رمان شهریار که ای نامداران به روزگار هر آنکس که دارید رای و خرد بدانید کین نیک و بد بگذرد همه رفتنی ایم و گیتی سپنج چرا باید این درد و اندوه و رنج
    ( فردوسی، ۱۳۷۴: ۷۴۲
    باز در صحنه ای متضاد با صحنه ابیات بالا در هیاهوی جنگ میان لشکر توس و پیران که زمین ارغوانی گشته بود و رخان جنگاوران چون سندروس شده بود از ناگزیری مرگ می گوید. در این صحنه پیوند پارادوکسیکال میان هستی و مرگ در میستان خون و نیستان نیزه ها از میان چکاچاک شمشیر ها به گوش انسان خردمند می رسد:
    اگر تاج یابد جهان جوی مرد وگر خاک آرد و خون نبرد از ایدر همی رفت خواهی ز دهر چه زو بهره تریاک یابی چه زهر
    ۴-۱-۶ رویکرد عرفانی و عبرت آموزی از مسأله مرگ در شاهنامه
    یکی از بیشترین و بهترین کارکرد اندیشه های فردوسی درباره مرگ، کارکرد عرفانی آن است که از این جهت شاهنامه را به حماسه ای عرفانی مبدل ساخته است زیرا که حاوی بسیاری از پندهای عبرت آموز در باب ناپایداری این جهان فانی بی وفایی دینا و پوچی کار آن است.
    فردوسی در ابیات فراوا نی بخصوص پس از مرگ شاهان و قهرمانان نامی و پیلتن از بی اعتباری جهان خاکی سخن می راند و عمیق ترین آموزه های عرفانی را طرح می کند. براعت استهلال­های هنرمندا نه­ی فردوسی در آغاز داستان های رستم و سهراب، سیاووش، رستم و اسفندیار و…. ناشی از همین پیوند دیالکتیکی میان مرگ و زندگی شهریاران و پهلوانان در ذهن و ضمیر فردوسی است. چنانکه شاعر آلمانی، راینر ماریا ریلکه می سراید: در بطن زن آبستن در چهره خسته، اما مهربانش دو میوه در حال بالیدن است زندگی و مرگ….. ( شایگان، ۱۳۷۱:
    .
    فردوسی حکیمانه‌ترین ابیاتش را هنگام مرگ شاهان نامدار و پهلوانان پیلتن سروده است و مرگ در شاهنامه‌ی فردوسی این تأثیر را گذاشته است که گیتی سرای سپنجی است که نباید به آن دل بست و غم کاستی‌هایش را در دل جای داد. وقتی که کیومرث به یاری هوشنگ دیو سیاه را از پای در می آورد فردوسی می گوید:
    چو آمد مرآن کینه را خواستار سر آمد کیومرث را روزگار برفت و جهان مردی ماند از وی نگر تا کرا نزد او آبروی جهان فریبنده را گرد کرد ره سود بنمود و مایه نخورد جه
    ان سربسر چو فسانست و بس نماند بد و نیک بر هیچ کس
    (فردوسی،ج۱،۱۹۶۵:ابیات۶۹٫۷۲)
    در این ابیات فردوسی، فنای جهان خاکی را یادآور می­ شود که این دنیای فریبنده و رنگارنگ برای کیومرث نیز که بر تخت شاهنشهی چون ماه دو هفته بر سرو سهی می­درخشید و دد و دام مطیع و فرمانبردار او بودند، وفایی نداشت. در پایان حیات هوشنگ که بر هفت کشور فرمان می­راند و آهن و آتش را کشف کرد می گوید:
    برنجید و گسترد و خورد و سپرد برفت و به جز نام نیکی نبرد بسی رنج برد اندر آن روزگار بافسون و اندیشه بی شمار
    چو پیش آمدش روزگار بهی از او مردی ماند تخت مهی زمانه ندادش زمانی درنگ شد آن هوش هوشنگ با فر و سنگ نپیوست خواهد جهان با تو مهر نه نیز آشکارا نمایدت چهر
    (همان،۳۴٫۳۸)
    بدنیسان در می یابیم که اندیشه فردوسی بیان عظمت روح انسانی است که در این جهان خاکی زندگی می کند و لذت بهره مندی از نعمتهای آن را می چشد اما آنچنان وارسته است که به آن دل نمی بندد و حرص و آز نمی ورزد. در پایان داستان فریدون نیز حماسه سرای نامی ایران یاد آور می شود که از فریدون تنها نیکنامی و راستی باقی ماند و جهان شایسته دلبستگی نیست.
    فریدون شد و نام از و ماند باز بر آمد برین روزگار دراز همان نیکنامی به و راستی که کرد ای پسر سود بر کاستی
    جهانا سراسر فسوسی و باد بتو نیست مرد خردمند شاد
    (فردوسی،۱۹۶۵:ابیات۸۹۱٫۹۲٫۹۹)
    این دیدگاه فردوسی که آن را به روشنی در آغاز داستان فریدون در می یابیم،دیدگاهی والاست که بسیاری از عرفای بزرگ نیز به آن معتقد بوده اند. بر این اساس عرفان به معنای عزلت و گوشه نشینی نیست بلکه عارف واقعی کسی است که در هیاهوی هستی همواره خداوند را در نظر داشته باشد.
    و در آخر نیز سخنی از فردوسی می خوانیم که مبین اندیشه عارفانه اوست:

     

     

    موضوعات: بدون موضوع
     [ 06:02:00 ق.ظ ]



     لینک ثابت

      احکام بردگی در فقه امامیه با نگاهی به حقوق بشر معاصر- قسمت ۴- قسمت 2 ...

    ۲-۱- بردگى در جاهلیت

    برده‌دارى با سابقه بسیار طولانى در میان تمام ملل و اقوام و کشورهاى جهان باستان رایج و متداول بود و پس از آن نیز همواره ادامه یافت. در مناطق تمدن خیز شبه جزیره‌ی عربستان، به ویژه جنوب آن که خاستگاه تمدن‌ها و حکومت هاى کهن بوده، نظام برده‌دارى از سوى حاکمان اجرا مى‌شده است. علاوه بر این، مجاورت عربستان با حکومت ایران و روم که از دولت هاى برده دار آن دوره بودند و هم چنین سکونت قبایل یهودى و مسیحى در عربستان که برده‌دارى ازاصول فرهنگى اجتماعى آن‌ ها بود، در آشنایى مردم عرب با برده‌دارى بى تأثیر نبوده است. به هر حال، جامعه جاهلى، جامعه اى برده دار بوده و سیستم اقتصاد برده‌دارى بر آن حاکم بوده است (ابوزیدآبادی، ۱۳۸۵،‌ ص۷۸).
    عکس مرتبط با اقتصاد

     

    ۲-۱-۱- اسباب وعوامل بردگى در جاهلیت

    بردگى مانند سایر پدیده هاى اجتماعى، معلول علت واحدى نیست، بلکه عوامل متعدد فکرى، اجتماعى، اقتصادى، قانونى و… در پیدایش این پدیده، نقش داشته است. برخى از این عوامل نه تنها زمینه ساز پیدایش بردگى در تاریخ بوده، بلکه عامل بقاى آن در جهان معاصر نیز به شمار مى‌آید. در میان عوامل متعدد بردگى، چند عامل در جزیره العرب پیش از اسلام رایج و فراگیرتر بود که به مهم ترین آن‌ ها اشاره مى‌کنیم:

     

    ۲-۱-۱-۱- اسارت در جنگ

    جنگ از شاخصه‌هاى عرب جاهلى به حساب مى‌آید؛ نزاع میان قبایل به صورت سنتى جارى در میان عرب درآمده بود و به طور دایم، ذهن آنان را به خود مشغول مى‌کرد. بسیارى از جنگ‌هاى عرب، ریشه در فقر اقتصادى و کمبود منابع تولید، از جمله آب و چراگاه داشت. زندگى در بادیه و ضرورت تعلیف احشام و اغنام اقتضا داشت تا قبیله در مکان‌هایى اقامت گزیند که از نظر زیستى، شرایط آماده داشته باشد. اقوام عرب براى حفظ جان خود و به دست آوردن آب و غذا دست به جنگ مى‌زدند. البته عوامل دیگرى، نظیر برترى طلبى، کسب افتخار و شرف و مسایلى چون عشق به دختران یک قبیله و… نیز از عوامل جنگ و درگیرى در جاهلیت بود (جواد على، المفصل فى تاریخ العرب قبل الاسلام، ج ۵، ص ۴۰۳).
    در این جنگ‌ها اسیرانى به دست مى‌آمدند که یا کشته مى‌شدند و یا فدیه هاى سنگینى در قبال آزادى آن‌ ها گرفته مى‌شد و یا آنان را به بردگى مى‌کشاندند و در کم‌تر مواردى اسیران را آزاد مى‌کردند. معمولاً با اسرا برخورد خشونت بار و تحقیرآمیزى داشتند (همان، ص ۴۶۷).
    غارت هاى پى درپى قبایل عربى که هیچ گاه در صحراهاىشام و عراق پایان نمى پذیرفت از زمینه هاى مهم گسترش بردگى بود. قبایل عرب همواره به روستاهاى فارس و شهرهاى مرزى که مشرف به صحرا بودند حمله مى‌کردند و اسیرانى به دست مى‌آوردند (فیلیپ حتى، تاریخ عرب، ص ۳۵).
    زید بن حارثه از جمله کسانى بود که در جریان همین غارت هاى قبیله اى اسیر شد و در بازار برده فروشان توسط رسول خدا(ص) خریدارى و آزاد شد (ابن هشام، السیره النبویه، ج ۱، ص ۲۶۴ و محمدهادى یوسفى غروى، موسوعه التاریخ الاسلامى، ج ۲، ص ۵۴۶).
    شاید یکى از عواملى که باعث مى‌شد عرب‌ها دختران خود را زنده به گور کنند ترس از اسیر شدن و سپس بردگى آن‌ ها در جنگ‌ها بود که کنیزىِ دختران خود و صاحب فرزند شدنش را از دشمن براى خود ننگ مى‌دانستند. بنابراین، برخورد غالب با اسیران جنگى، همان برده کردن آن‌ ها بود که براى قبایل عرب منافع و سود فراوانى را به همراه داشت. اسیر جنگى، ملک طلق فرد پیروز به شمار مى‌آمد. او مى‌توانست اسیر را بفروشد یا براى خود نگهدارى کند و یا به کسى هدیه کند و از او به عنوان ابزارى در جهت رفاه، توسعه‌ی اقتصادى و امنیت و بالا بردن جایگاه اجتماعى خود بهره ببرد.

     

    ۲-۱-۱-۲- تجارت

    بعد از جنگ، تجارت برده از عوامل مهم گسترش بردگى در دوران جاهلیت به حساب مى‌آمد. در شهر تجارى مکه تعداد بردگان با توسعه حرکت هاى تجارى ارتباط مستقیم داشت. تاجران ثروت مند قریش گسترش دهنده‌ی بردگى در عربستان بودند. برده، کالاى مصرفى مورد نیاز همه‌ی خانواده‌ها بود. در مکه هیچ خانه اى نبود که از برده تهى باشد، به ویژه ثروت مندان و تاجران نیاز بیش‌ترى به بردگان داشتند (یوسفى غروى، موسوعه التاریخ الاسلامى، ج ۲، ص ۵۴۶).
    تجارت برده، تجارت پر سود و رایجى بود و تاجران برده از این راه به ثروت و سرمایه فراوانى دست مى‌یافتند. در بازارهاى برده فروشى عربستان، برده هاى فراوانى از کشورهاى ایران، شام، عراق، مصر و… به فروش مى‌رفت. این بازارها، مخصوصاً در آستانه مراسم عمومى و مناسبت هاى بزرگ، رونق فراوان مى‌یافت.بازارهاى عراق و شام از مهم ترین بازارهاى جزیره‌ی العرب در خرید بردگان سفید بود. اما سواحل افریقا به تجارت برده سیاه اختصاص داشت (همان، ج ۶، ص ۴۵۴).
    اما جریان غالب در میان بردگان نزد عرب دو نوع سیاه حبشى و زنگى بود و عرب‌ها علاقه‌ی خاصى به بردگان حبشى داشتند، زیرا آن‌ ها ملاحت خاصى داشتند. سفرهاى تابستانى تجار قریش به یمن نیز در ورود بردگان حبشى به عربستان بى تأثیر نبود. غالباً این دو گروه از بردگان، از راه اصلى مصر و یمن وارد جزیره‌ی العرب مى‌شدند، چون این دو شهر دست رسى فراوانى به این گروه از بردگان داشتند. البته راه یمن نقش مؤثرترى داشت و این باعث مى‌شد تا بردگان حبشى بیش از زنگى‌ها در شهرهاى عرب یافت شوند. علت آن هم نزدیکى خاستگاه بردگان حبشى با یمن و فاصله‌ی جغرافیایى یمن و سواحل افریقایى مقابل بود (همان، ص ۶۱).
    به علت فراوانى برده و اهمیت اقتصادى آن در عربستان، دلالان برده، جایگاه اجتماعى اقتصادى بالایى داشتند. بازرگانان بزرگ مکه، نظیر عبدالله بن جدعان، عباس بن عبدالمطلب، عبدالله بن ابى ربیعه و حکیم بن حزام، مالک شمار بسیارى برده بودند (ابن سعد، الطبقات الکبرى، ج ۳، ص ۲۴۴).

     

    ۲-۱-۱-۳- فقر

    فقر از عوامل بردگى در جاهلیت بوده است؛ افرادى براى نجات خود یا فرزندانشان از گرسنگى به بردگى تن مى‌دادند. نقل است که عوائل بن باعت فرزندان پسر و دختر خود را به سبب فقر و تنگ دستى فروخت (جواد على، المفصل فى تاریخ العرب قبل الاسلام، ج ۷، ص ۴۵۶). برخى از کسانى که فرزندان خود را مى‌فروختند شرط مى‌کردند که حق ولاء[۱] براى آن‌ ها ثابت باشد. حق ولاء یکى از اسباب ارث به حساب مى‌آمد.

     

    ۲-۱-۱-۴- بدهکارى

    بدهکارى که از پرداخت وام و بدهى خود در مى‌ماند، برده‌ی فرد بستانکار مى‌شد (جرجى زیدان، تاریخ تمدن اسلام، ج ۴، ص ۲۳).
    در شهرهایى، نظیر مکه، یثرب و طائف که تجارت رونق داشت و معاملات ربوى رایج بود، در بازار برده فروشى، بین بردگان ناشى از بدهى با بردگان ناشى از جنگ، رقابت وجودداشت (فاضل انصارى، العبودیه، ص ۴۸).
    برخى اوقات در برد و باخت قمار، شخص آزاد، برده فرد برنده مى‌شد. مثلاً موقعى که ابولهب با عاص بن وائل به همین شرط قمار کرد، عاص قمار را باخت و بنده و شترچران ابولهب شد (جرجى زیدان، همان، ج ۴، ص ۲۳). و ابولهب او را به جاى خود به جنگ بدر فرستاد (ابن ابى‌الحدید، شرح نهج البلاغه، ج ۱۴، ص ۹۵ و ابن هشام، السیره‌النبویه، ج۲، ص ۴۴۳).

     

    ۲-۱-۱-۵- سرقت (آدم ربایى)

     

    موضوعات: بدون موضوع
     [ 06:01:00 ق.ظ ]



     لینک ثابت
     
    مداحی های محرم