بررسی رابطه تعاملی جامعه و مدرسه در برنامه درسی دوره متوسطه از دیدگاه صاحب نظران و تجارب بین الملل- قسمت ۱۹ | ... | |
دین به عنوان مجموعه ای از معارف حاصل از طریق وحی، ترسیم کننده وضع مطلوب حیات فردی و جمعی و چگونگی تنظیم روابط آدمی با جهان پیرامون اوست که دارای چهارچوب منطقی و زیربنای استدلالی است. دین به پرسشهایی از این نوع که جهان چیست، آدمی کیست، معرفت چگونه است و ارزش کدام است، پاسخ میدهد و بر پایه پاسخهایی که ارائه مینماید، نوع خاصی از جهانبینی را پدید میآورد. بر این اساس میتوان گفت که دین در انتخاب هدفها و ارزشیابی فعالیتهای نظام آموزشی نقش موثری دارد.(موسیپور، ۱۳۸۵،ص۵۵)
مبانی اجتماعی امروزه علیرغم تغییرات عمیق فرهنگی و تغییر در شیوه های زندگی بسیاری از افراد فاقد توانایی های لازم و اساسی در رؤیارویی با مسائل زندگی خود می باشند و همین امر آنان را در مواجه با مسائل و مشکلات زندگی روزمره و مقتضیات آن آسیب پذیر نموده است. با توجه به لزوم انطباق افراد با تغییرات زندگی عصر حاضر، برنامه درسی به عنوان یکی از ابزارهای فرهنگی است که با طراحی و اجرای آن می توان نسل امروز را برای رویارویی و مواجه با چالشها و مسائل موجود و آینده توانا ساخت و شهروندان شایسته ای را تربیت نمود.از همین رو لازم است مبنای طراحی برنامه های درسی چالشهای زندگی حال حاضر دانش آموزان باشد و هم چنین پرورش مهارتهایی برای رویارویی با مسائل زندگی آیندهشان، مهارت هایی که به آنها قدرت درک و تحلیل مسائل و مشکلات را میدهد. درواقع آشنایی دانش آموزان با جامعه کنونی خود و چالشها و مسائل آن مهم ترین رسالت برنامه های درسی در حال حاضر است (فتحی واجارگاه، ۱۳۸۱)
دانلود متن کامل پایان نامه در سایت fumi.ir
تغییر و برنامه درسی به طور کلی به مربیان،معلمان و عاملان برنامه درسی در طول اعصار فرصتهایی عرضه شده است، آنان ممکن است بودن کوچکترین انتقاد تمایلات زمان خویش را که در مییابند عیناً در برنامه های درسی به کارگیرند که در این صورت برنامهها آینه نیروهای سیاسی و اجتماعی خواهند بود و یا ممکن است زمان را ارزیابی نموده برنامه های مدارس را به نحوی تدوین نمایند که پاسخگوی تغییرات پویا باشند. برنامه درسی می تواند یا بازتاب جامعه و یا عاملی برای شکل دادن به جامعه باشد. اگر قادر نباشیم در رفتار تغییر مناسب و ساختاری پدید آوریم قربانی آن خواهیم شد. اگر نمی توانیم دنیای اطراف خود را شکل دهیم تمایلات طبیعی بر ما مسلط شده نیروهای سیاسی و اجتماعی ما را مستغرق می سازند.
جامعه به عنوان منبع تغییر جامعه معاصر چنان با سرعت در حال تغییر است که بسیار مشکل میتوان خود را با آن همراه و سازگار ساخت و آماده تحولات آینده بود. مجبوریم به مدارس از این دیدگاه که ما را در درک جامعه یاری داده و برای زندگی در آن آماده میسازد، نگاه کنیم، اما در عین حال، مدارس نهادهای محافظه کاری هستند که معمولاً از تغییرات عقب میمانند.
مدرسه به عنوان منبع تغییر توجه به این نکته لازم است که مدارس نهادهای وابسته به دیوان سالاری بوده و بسیار محافظهکارند (یا سنتی هستند) و بر اساس هنجارهای استاندارد شده رفتاری که به وسیله قوانین و مقررات برای همه مدیران، معلمان و دانش آموزان معین شده، انجام وظیفه مینمایند.
دانش به عنوان منبعی برای تغییر بدنه سازمان دانش که درباره مردم و جهان، گردآوری شده، ممکن است به عنوان گسترش و فرایند تعامل جامعه معاصر، مورد توجه قرار گیرد. همچنان که جامعه تغییر می کند دانش ما نیز تغییر مینماید، در مقابل با افزایش دانش پایه، تغییرات بیشتری نیز در جامعه رخ میدهد. مدارس بایستی به عنوان منبع مهم داده ها برای دانش آموزان، به ویژه برای کودکان و نوجوانان، در موارد زیر مورد توجه قرار گیرند:
به نمایش گذاردن دانش در برابر اهدافی که جامعه برای تعلیم و تربیت در نظر گرفته است. معرفی انواع دانش تصمیم گیری درباره آنچه بایستی آموخته شود.(همان، ۱۳۷۳) بدین ترتیب با توجه به روند تغییرات روز افزون در جامعه و دانش لازم است برنامه های درسی مبتنی بر تغییر و تحولات اجتماعی باشند.
برنامه ریزی درسی بر مبنای تغییرات و تحولات اجتماعی برنامه های مدارس باید بر اساس آنچه در بستر جامعه میگذرد تدوین یابد. مسائلی که در جامعه مطرح می شود متنوع است و آنها را می توان در مقولههای مختلفی جست و جو کرد:
شتاب فزایندهی تغییر به ویژه در مسائل اقتصادی جامعه توسعه جمعیت و تحرک اجتماعی گسترش دانش، تکنولوژی و ابتکار وابستگیهای افراد با هم (روابط میان گروهی) ناسازگاریهای میان گروهی ایدوئولوژیهای مختلف و برخورد آنها در درون جامعه و سطح بینالمللی ملی گرای به جای همکاریهای بینالمللی اختلافات فرهنگی در درون جامعه و در سطح بینالمللی نقش مذهب در جامعه استفاده از منابع طبیعی روابط بینالمللی ارج گذاری به ارزشها تدوین برنامه های درسی بر پایه تغییرات یا خواسته های جامعه نیاز به اطلاعات صحیح دارد. اطلاعات دوازدهگانه فوق مبانی اصلی تغییرات در برنامه های درسیاند. امروزه رشد شهروند خوب یا بار آوردن عضو مفید اجتماع از هدفهای اساسی آموزش و پرورش است. جوانان باید از طریق برنامه های درسی با واقعیتهای اجتماعی ضروری مواجه شوند و شیوه های برخورد با آنها بر پایه موازین صحیح اجتماعی باشد و در موارد مربوط برای قوانین و مقرارت اجتماعی ارزش قائل شوند.(فرجاد، ۱۳۷۹ص ۱۰۱)
جامعه، مسایل و نیازهای آن جامعه، مسایل و نیازهای آن منبع قوی و وسیعی برای تشخیص نیازها در برنامه درسی است. نیازهای اجتماعی باید در برنامه درسی مدرسه مطرح شوند، تا برنامه های درسی به برنامه های درسی واقعی تبدیل شوند. نیازهای جامعه دو نوعند:
نیازهای معمولی و موجود مانند نیازهای شغلی و حرفه ای افراد و نیازهای مربوط به انتقال فرهنگ گذشته نیازهای مربوط به تغییر و تحول اجتماعی مانند نیاز به رفع نابرابری اجتماهی یا نیاز به تولید دانش جدید. هر دو دسته این نیازها آینده را مدنظر میگیرند، اما توجه به نیازهای شغلی و حرفهای و انتقال فرهنگی محافظهکارتر تلقی می شود زیرا هدف از دست یافتن به این نیازها حفظ وضعیت موجود و ثبات اجتماعی است. این نیازها معمولاً بیشتر از طرف صاحبان صنایع، سرمایهداران و سیاستمداران محافظهکار تقویت میشوند. بنابراین، گر چه ظاهراً به آیندهی دانش آموزان توجه دارند، اما بیشتر در پی ثبات و آرام نگه داشتن وضعیت موجود و چرخش و بازتولید سبکهای زندگی فعلی هستند. از سوی دیگر نیازهای مربوط به تحول اجتماعی، از نوع نیازهای مرتبط با فلسفه زندگی بهتر و تغییر وضعیت ناعادلانه موجود اجتماعی هستند. به عنوان مثال توسعه عدالت، تغییر وضعیتها و ساختارهای ظالمانه مصنوعی، حفظ محیط زیست، خودآگاهی قشرهای ستمدیده، توسعه بهداشت روانی جامعه، توسعه و تغییر فرهنگی و افزایش کیفیت زندگی مردم، توجه به حقوق زنان و اقلیتها مربوط به نیازهای مرتبط با تحول اجتماعی هستند. از نظر این گروه از متخصصان برنامه درسی که بیشتر به جامعه شناسی گرایش دارند، برنامه درسی مدرسه می تواند منشاء تحول اجتماعی باشد. طرفداران تحول اجتماعی، اغلب طرفداران بازسازی اجتماعی نیز خوانده میشوند. اغلب طرفداران بازسازی اجتماعی موضوعات برنامه درسی را مسایل جدیدی تشخیص می دهند که باید روحیهی جست و جو گری و خودآگاهی را توسعه دهد. بنابراین از دیدگاه این گروه برنامه درسی باید مبتنی بر پرسش گری یا مسئلهمحوری باشد.(قادری،۱۳۹۱ص۵۳)
برنامه ریزان در طرح ریزی برنامه درسی و فعالیت های آموزشی باید دانش آموزان را به عنوان موجودات جامعه شناختی بدانند. لازم است که برنامه ریزان خودشان رابه عنوان افراد شرطی شده اجتماعی بدانند در برنامه ریزی درسی واقعا لازم است بدانیم که نوجوانان دوره متوسطه دارای شیوه زندگی ازپیش شرطی شده ای هستند که به محیط یادگیری ویژه آنان مربوط است. برنامه ریزان درسی به دانستن تفاوت های فرهنگی در رابطه با عمل تربیت فرد، موقعیت اجتماعی و اقتصادی، مشاغل مورد تایید اجتماعی نیاز دارند.
[چهارشنبه 1400-01-25] [ 06:45:00 ق.ظ ]
لینک ثابت |