(همان:۱۸۵)
و در بیتی دیگر اصطلاح رنگ درد شنیدن، ترکیب ابداعانه و خلّاقانه شاعر است که به صورت جمله بیان شده است:
گـر رنـگ درد میشنوم از تو دور نیســت در لالــه زار سینــه افـگــار گشتـــهای
(همان:۳۲۸)
۳-۱ طبقه بندی گونههای حسّامیزی، بر اساس ترکیب حواس
حسّامیزی را بر اساس حواس پنجگانه به انواعی تقسیم کردهاند. «از لحاظ جدول امکانات زبانی، به تناسب پنج حسّ ظاهری، از نظر ترکیب یا تبدیل این حواس با یکدیگر میتوان بیست و پنج نوع حسّامیزی فرض نمود که بسیاری از آنها، هیچگاه در زبان فارسی قابل تصور نمیباشند. متناسب با این حواس یعنی: بینایی، شنوایی، بویایی، چشایی و بساوایی، تنها میتوان نُهگونه حسّامیزی در زبان فارسی یافت: بینایی با شنوایی، بینایی با بویایی، بینایی با چشایی، بینایی با بساوایی، شنوایی با چشایی، شنوایی با بویایی، شنوایی با بساوایی، بویایی با بساوایی و بویایی با چشایی، که البته هنگام تبدیل یا ترکیب این حواس با یکدیگر، حالت عکس موارد نُهگانه یاد شده نیز قابل تصور است»(شفیعی کدکنی،۱۶:۱۳۶۸). «از میان حواس پنجگانه انسان فعالترین حسّ، حسّ بینایی است و مهمترین عنصر ادراکات این حسّ، رنگ است. از این رو در ادب فارسی، همانند دیگر زبانها، رنگ در معنی اصلی یا مجازی خود بسامد بالایی دارد»(انوشه،۶۸۷:۱۳۷۶).
بینایی- شنوایی (شنوایی- بینایی)
نمونههای استفاده از حسّامیزی در حواس بینایی– شنوایی تصاویر شعری فیاض لاهیجی بیشمار است.
ﺷﻮد در آب، ﺳﺨﻦ ﺳﺒﺰ ﻫﻤﭽﻮ ﻧﯽ در آب ﭼـﻮ ﺳﺮ ﮐﻨﻢ ﻗﻠﻢ از ﺑﻬـﺮ وﺻﻒ آب و ﻫﻮا
(فیاض لاهیجی،۳۸۰:۱۳۷۳)
شاعر در بیان هنری خود، لفظ سخن را که با حسّ شنوایی درک میشود، با سبز که جزء رنگها و حسّ بینایی است، همراه میکند و با بهره گرفتن از صنعت حسّامیزی، تشبیه و اغراق میگوید: هنگامی که به توصیف آب و هوا بپردازم، سخنم مانند نی، سبز میشود و میروید.
ﮐﻨـﺪ ﭼﻮ ﺣﮑـﻢ ﻓﺴـﺮدن ﺑـﻪ ﺷﻌﻠـﮥ آواز ز ﺑﯿﻢ ﺧﺸﮏ ﺷﻮد ﺧﻮن ﻧﻐﻤﻪ در رگ ﺗﺎر
(ﻫﻤﺎن:۹۳، ب ۱)
فیاض لاهیجی در این بیت، آواز و نغمه را که با حسّ شنوایی همراه است، با شعله و خون که مربوط به حسّ بینایی است، در هم میآمیزد و ترکیبات بدیعی چون شعله آواز و خون نغمه میآفریند.
بینایی– بویایی (بویایی– بینایی)
سخن گفتن از بویها در شعر فیاض اندک نیست و بویهای خوش مشک و عنبر و عبیر و امثال آن در دیوان شاعر فراوان است.
متاع رنگ و بو دارد رواج امشب که میخواهد چمــن آیین عید جلــوه آن دلستـان بندد
(همان:۱۶۷)
بیت زیر نیز آمیخته به آرایه حسّامیزی است. فیاض در بیانی شاعرانه، ترکیب بدیع بوی رنگ حقیقت را آورده است و به معشوق میگوید که حقیقت را از تو شنیدهام:
تا از گل تو بـوی رنگ حقیقــت شنیــدهام کــارم مــدام تــربیــت ایــن مجــاز بود
(همان:۱۸۵)
بینایی– چشایی (چشایی- بینایی)
حسّ چشایی با خصوصیاتی همچون شیرینی، ترشی، شوری، نمکین و ذوق، آمده که در شعر فیاض، تصاویر بدیعی بسیار زیبایی را خلق کرده است. به عنوان نمونه ترکیب رنگ تلخ در بیت زیر حسّامیزی است که با دو حسّ بینایی و چشایی آمیخته شده است:
ز هر مویم دو صد فوّاره الماس میجوشد به تلخیهای رنگ تو تا کام آشنا کردم
(همان:۲۷۳)
در بیتی دیگر واژه نمک که از جمله چاشنیها و به طعم شوری است با رنگ همراه شده، شاعر میگوید که رنگ نمکین و شور، سخن را در مذاق فصیحان، درست و خوب می کند:
در مذاق فصحـا طعم سخن بی مـزه بود تا نکرد از نمک رنگ فصیحت مزه راست
(همان:۳۷۴)
بینایی– بساوایی (بساوایی– بینایی)
آرایه حسّامیزی همراه با تصاویری تازه چون گرمی، سردی و ناز، نشان داده شده است. شاعر در ابیاتی به صورت هنری برای رنگ، سردی و گرمی که از جمله حواس بساوایی و لامسه است، قائل میشود و میگوید:
به بد گویی دشمن راز دل پوشیده میدارم ز رنگ سرد دی این غنچه را نشکفته میخواهم
(همان:۲۶۲)
وامـانـدگــان نالــه ز دنــبــال میرسنـد ای رنگ گــرم کـرده عنــان را کشیــده تــر۲۹
(همان:۲۳۹)
۳- تضمین
آرایه تضمین بدینگونه است که «شاعر، بیت یا مصراعی را از شاعری دیگر و یا مَثَل یا گفتار مشهوری را از دیگران به صورت عاریه در شعر خود بیاورد، اگر شعر مشهور و شاعر شناخته شده باشد، نیازی به ذکر او نیست، وگرنه نام او را نیز باید ذکر کرد تا جزو سرقت ادبی به حساب نیاید»(رنجبر،۴۶:۱۳۸۵).
انعکاس نام (یا تخلص) شاعران در شعر همدیگر، میتواند نشاندهنده جنبههای خاصی از علاقه، دلجویی، انکار و… باشد. «شاعر با به یادآوردن نام شاعری دیگر از بزرگان ادب فارسی در مقام استقبال از شعر و یا اندیشه او، شعر خود را تحکیم میبخشد و این یادآوری نشانه قبول و گزینشی است که وی از جمع بزرگان ادب به علتی خاص کرده است. به عبارت دیگر با اینگونه یادآوریها میخواهد سلیقه خود را با الگو قرار دادن شاعری در شعر نشان دهد»(اقبالآشتیانی،۱۹۸:۱۳۴۷).
فیاض لاهیجی در اشعار خود ابیاتی از شاعرانی نظیر: حافظ (ف۷۹۱ ه.ق)، ظهیرالدین فاریابی (ف۵۹۸ ه.ق)، انوری (ف۵۸۷ ه.ق)، سنایی غزنوی (ف۵۲۵ ه.ق)، عرفی شیرازی (ف۹۹۷ ه.ق)، کلیم کاشانی (ف۱۰۶۱ه.ق)، فیض کاشانی (ف۱۰۹۰ه.ق)، نظیری نیشابوری (ف۱۰۲۱ه.ق)، مشرقی (ف۹۹۶ ه.ق)، میرزا سعید (ف۸۴۳ ه.ق)، و کمال خجند (ف۸۳۷ ه.ق) آورده است که به میزان ۹۷ بار و ۲۸/۱۹ درصد آمده است.
کباب مصرع صائب توان فیاض گردیـدن «که از بوی کباب افتد به فکر زخم نخجیرش»
(فیاض لاهیجی،۲۴۷:۱۳۷۳)
فیاض لاهیجی در این بیت، مصراعی از شعر صائب تبریزی (ف۱۰۸۱ ه.ق) را در غزل خود آورده است و به صورت آشکار، نام او را ذکر کرده تا برای خواننده معلوم شود که شعر تضمین شده از صائب تبریزی است.
فیـاض شـاد باد روان مَلِـــک که گفت «سردی ز استخوان تباشیـــر بردهانــد»
(همان:۱۶۸)
نمونه دیگری از آرایه تضمین است که فیاض از شعر مَلِک قمی (ف۱۰۲۵ ه.ق)، شاعر معاصر خود، یاد کرده است.
هست این آن غزل روز نظیــری فیـــاض «که به صلحش نروم تا به عتابم نبــرد»
موضوعات: بدون موضوع
[پنجشنبه 1400-07-29] [ 01:40:00 ب.ظ ]