کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل
کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل




جستجو





آخرین مطالب


  • تاثیر بازاریابی حسی بر جذب مشتری در صنعت هتل و رستوران- قسمت ۲
  • بررسی تاثیر عوامل مختلف فیزیکو شیمیایی بر جوانه‌زنی بذرهای گیاهان ...
  • بررسی میزان رمزگردانی گویشوران مازندرانی، ترکی و کردی- قسمت ۳
  • تاملی فقهی در برون رفت تحدید جمعیت- قسمت ۶
  • شاخصه های الگوی مسکن پایدار (با تاکید بر نقش عرصه های ...
  • دانلود مقالات و پایان نامه ها در مورد بررسی ارتباط سبک تفکر مدیران با جو سازمانی- فایل ۱۰
  • تبیین جنبه های آموزشی و تربیتی امید و نقش آن در سلامت روان انسان از دیدگاه اسلام- قسمت 15
  • فرهنگ فقر یا فقر فرهنگی با نگاهی به چهره فقر در چند محله فقیرنشین در تهران- قسمت ۵
  • راهنمای نگارش پایان نامه و مقاله درباره بررسی دور باطل رکود تورمی در ایران، از منظر اجرای سیاست ...
  • رابطه بین ﺳﻼﻣﺖ ﺳﺎﺯﻣﺎﻧﻲ با اخلاق حرفه ای در میان کارکنان بانک شهر- قسمت ۷
  • فایل ها درباره تأثیر ساختار هیأت مدیره شرکت ها بر سیاست های متهورانه مالیاتی شرکت ...
  • بررسی رفتار خانوارهای روستایی و شهری شهرستان بهبهان در مواجهه با گردوغبار- قسمت ۵۵
  • میزان اثربخشی تدابیر اتخاذ شده در زمینه پیشگیری از جرایم علیه املاک و اراضی- قسمت ۶
  • مقایسه سطح کیفیت زندگی و عوامل موثر بر آن میان کودکان آزار دیده و کودکان عادی ۱۴ -۱۰ سال شهرستان بیرجند در سال ۱۳۹۱- قسمت ۳
  • دانلود منابع پایان نامه در رابطه با رساله نهایی- فایل ۶
  • تحلیل حقوقی رهن دریایی و مقایسه آن با رهن مدنی- قسمت ۵
  • تعهدات-بین-المللی-دولتها-در-قبال-آلودگی-محیط-زیست-تالاب-ها-با-نگاهی-به-رویه-آنها- قسمت ۷
  • طرح های پژوهشی دانشگاه ها درباره بررسـی تاثـیر اسـتقرار منطـقه ویـژه اقتصـادی انـرژی پـارس بر کیـفیت زنـدگی ...
  • تحقیقات انجام شده با موضوع : بررسی رابطه بین اندازه شرکت، زمان بندی و مدیریت سود در شرکت های ...
  • طرح های پژوهشی دانشگاه ها درباره ارائه مدلی تلفیقی از کارت امتیازی متوازن و هوشین کانری در ...
  • دانلود پایان نامه درباره اقدامات نظامی کشورهای عضو شورای همکاری خلیج فارس ( ۲۰۰۳ ...
  • بررسی رابطه باورهای هوشی، عزت نفس و انگیزه پیشرفت با کارآفرینی دانشجویان دانشگاه آزاد مرودشت- قسمت ۷
  • ارزیابی میزان مس، روی و منگنز در سرم، کبد و استخوان موشهای صحرایی نر تغذیه شده با نان غنی شده با آهن و بررسی ارتباط آنها با شاخص های استرس اکسیداتیو- قسمت ۲۸- قسمت 3
  • بررسی اثر بخشی شناخت درمانی مبتنی بر ذهن آگاهی بر استرس شغلی کارکنان شرکت بهینه سازی مصرف سوخت- قسمت ۶
  • خرید متن کامل پایان نامه ارشد | ۱-۳٫ اهمیت و ضرورت تحقیق – 1
  • راهنمای ﻧﮕﺎرش ﻣﻘﺎﻟﻪ ﭘﮋوهشی درباره بررسی و ساماندهی اسکان غیر رسمی نمونه موردی محله قلعه کامکار در شهر ...
  • طلسم و افسون در داستانهای هزار و یک شب- قسمت ۳
  • بررسی تحلیلی مناظره‌های رسول اکرم (ص)- قسمت ۷
  • ارزیابی تجربه آموزش رشته برنامه¬ریزی رفاه اجتماعی در مقطع تحصیلات تکمیلی در دانشگاه¬های ایران- قسمت ۳
  • دانلود مقالات و پایان نامه ها با موضوع ارائه مدلی تلفیقی از کارت امتیازی متوازن و هوشین کانری در سازمان به ...
  • ارزیابی پذیرش کیفیت خدمات الکترونیکی، رضایت و تمایلات مشتری درمطالعه میدانی بانک ملت استان کرمانشاه- قسمت ۲
  • ارائه الگوی تلفیقی تدوین استراتژی بر مبنای تحلیل SWOT و رویکرد ...
  • تاثیر سهولت کسب و کار(EDB) و سرمایه گذاری مستقیم خارجی (FDI) بر رشد اقتصادی- قسمت ۵- قسمت 2




  •  

    کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کاملکلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

    لطفا صفحه را ببندید کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

    لطفا صفحه را ببندید

    کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

    کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

    لطفا صفحه را ببندید

    کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

    کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

    لطفا صفحه را ببندید

    کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

    کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

    لطفا صفحه را ببندید

    کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

    کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

    کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

    کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

    لطفا صفحه را ببندید

    کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

    کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

    لطفا صفحه را ببندید

    کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

    کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

    کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

    کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

     

    کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کاملکلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

    لطفا صفحه را ببندید کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

    لطفا صفحه را ببندید

    کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

    کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

    لطفا صفحه را ببندید

    کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

    کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

    لطفا صفحه را ببندید

    کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

    کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

    لطفا صفحه را ببندید

    کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

    کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

    کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

    کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

    لطفا صفحه را ببندید

    کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

    کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

    لطفا صفحه را ببندید

    کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

    کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

    کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

    کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

     
      رابطه تصورات قالبی زائرین و اعتماد اجتماعی آنها نسبت به مردم مشهد- قسمت ۶ ...

    (۲۵۰ گردشگر در پکن)

     

     

    کاتارد و همکاران (۲۰۰۷)

     

     

    عقاید قالبی جنسیتی و متغیر وابسته حدس دانش آموزان از نمره خود قبل از اعلام نمرات واقعی

     

     

    قبل از دستکاری باورهای قالبی جنسیتی، دختران نمره ریاضی و پسران نمره هنر را کمتر از نمره واقعی خود تخمین زدند درحالیکه در مرحله دوم با دستکاری عقاید قالبی جنسیتی دانش آموزان، نتایج متعادل تر شد.

     

     

    شبه آزمایش
    (در دو مرحله روی ۲۵۰ دانش آموز در فرانسه)

     

     

     

    یولاندا فلارس (۲۰۰۵)

     

     

    تصورات قالبی مشاوران آمریکایی نسبت به مراجعان مکزیکی تبار

     

     

    تصورات قالبی آمریکایی ها در مورد شهروندان مکزیکی تبار بسیار تحقیرآمیز و منفی است(عقاید قالبی منفی نسبت به مکزیکی تبارها شرابخوار، نامنظم، پرخرج و تنوع طلب).

     

     

    پیمایش و مصاحبه
    (۱۲۰ مشاور آمریکایی)

     

     

     

    برایان کاتولیس (۲۰۰۴)

     

    جهت دانلود متن کامل پایان نامه به سایت azarim.ir مراجعه نمایید.

    نگرش و تصورات قالبی عرب ها (سه کشور مصر، کویت و مراکش) نسبت به حقوق زنان

     

     

    نظر عمومی مردم و تصویر کلیشه ای و منفی درباره زنان در کشورهای مصر،کویت و مراکش درحال تغییر و تعدیل است.هم چنین اسلام(دین و اعتقادات مذهبی) در نگرشها و دید عامه مردم برای تغییرات در زندگی و اجتماع آنان و خصوصاً دراصلاحات مربوط به زنان خیلی مؤثر می باشد.

     

     

    پیمایش
    (در سه کشور مصر، کویت و مراکش)

     

     

     

    کنیسون و تراف
    (۲۰۰۳)

     

     

    تصورات قالبی جنسیتی و فهم زبان

     

     

    در آزمایشی نشان داد که قالبهای کلیشه ای جنسیتی بر فهم زبان و کاربرد آن تأثیر دارد.

     

     

    آزمایش

     

     

     

    بل و اسپنسر
    (۲۰۰۲)

     

     

    کلیشه های جنسیتی و موفقیت تحصیلی

     

     

    رفتار و تصورات قالبی جنسیتی بر عملکرد زنان در آزمون اصول مهندسی تأثیر دارد. بدین ترتیب که در آزمون سوالات سخت ریاضی دختران متأثر از تصورات جنسیتی رایج، عملکرد ضعیف تری داشتند.

     

     

    آزمایشی
    (۳۰ دانشجوی دختر و پسر رشته مهندسی در دوره کارشناسی)

     

     

     

    پیکرینگ (۲۰۰۱)

     

     

    کلیشه های جنسیتی، طبقه احتماعی و نژاد زنان

     

     

    تصورات قالبی درباره زنان در گروه های طبقاتی و نژادی مختلف، متفاوت است. قالبهای کلیشه ای زنان سفید پوست از نظر وابستگی، بردباری و احساسی بودن به طور قابل توجهی در طبقه بالاتر از زنان سیاه پوست طبقه بندی می شود و قالبهای کلیشه ای نسبت به زنان طبقه پایین تر با صفاتی چون گیجی ،کثیفی، دشمنی، سهل انگاری و بی مسئولیتی طبقه بندی می شوند.

     

     

    مصاحبه
    (۴۴ دانشجوی دانشگاه استانفورد آمریکا)

     

     

     

    ملیکی و المرز (۱۹۹۸)

     

     

    هویت ملی و قومی، خود قالبی کردن(تصورات قالبی هر گروه نسبت به خودشان)

     

     

    خود – قالبی کردن ملی دانشجویان لهستانی نسبت به دانشجویان هلندی منفی تر است، اما در عین حال آن ها همانند سازی ملی نسبتا قوی نسبت به گروه خود داشتند به طوری که آنها خود قالبی کردن منفی را به عنوان امری مطلوب تر ترجیح دهند، تا هویت ملی شان متمایزتر نشان داده شود.

     

     

    آزمایش
    (در چهار مرحله روی دانشجویان رشته روانشناسی هلندی تبارو لهستانی تبار در دانشگاه پاریس)

     

     

     

    دلهای و نیوتن
    (۲۰۰۴)

     

     

    شرایط اجتماعی، سیاسی و اقتصادی( انسجام قومی، ارزشهای مذهبی، دولت خوب، ثروت و برابری درآمد) جوامع مختلف و متغیر وابسته: میزان اعتماد تعمیم یافته در آن جوامع
    تصویر درباره جامعه شناسی و علوم اجتماعی

     

     

    اعتماد بخشی جدایی ناپذیر و هماهنگ با شرایط اجتماعی،سیاسی و اقتصادی کشور است بدین معنا که کشورهایی با سطح اعتماد بالا ویژگیهایی مثل انسجام قومی، ارزشهای مذهبی پروتستان، دولت خوب، ثروت (سرانه تولیدات ناخالص ملی) و برابری درآمد( فاصله طبقاتی کم) دارند.
    عکس مرتبط با اقتصاد

     

     

    مطالعه تطبیقی
    (بررسی شرایط اجتماعی،اقتصادی و سیاسی ۶۰ کشور دنیا و میزان اعتماد اجتماعی در آنها)

     

     

    ۱-۶-۳- جمع بندی پیشینه تجربی تحقیق

    در یک جمع بندی کلی می توان گفت در مقالات و تحقیقات انجام شده تأثیر تصورات قالبی و اهمیت اعتماد اجتماعی در روابط بین گروهی ثابت شده و نشان داده شده است. مطالعات انجام شده داخلی، در بررسی تصورات قالبی و اعتماد اجتماعی با روش های کمی و پیمایش به بررسی متغیرهای خود پرداخته اند و از پرسشنامه و مصاحبه برای جمع آوری داده ها استفاده کرده اند (به جزصادقی و کریمی(۱۳۸۴) که برای بررسی کلیشه های جنسیتی در برنامه های تلویزیونی از تحلیل محتوا استفاده کرده است). هم چنین اکثر تحقیقات داخلی در حوزه تصورات قالبی در زمینه کلیشه های جنسیتی صورت گرفته (حسینی(۱۳۹۱)، فسایی و کریمی(۱۳۸۴)) و به جز مقالات اشرف نظری(۱۳۹۱) تصورات قالبی گروهی و نژادی اصلاً در تحقیقات داخلی مورد توجه نبوده است اما در تحقیقات خارجی همانطور که مشاهده شد به تصورات قالبی قومی، نژادی و طبقاتی توجه شده (کی لازار(۲۰۱۰)، شیلا نونالی(۲۰۰۹)، یولاندا فلارس(۲۰۰۵)، کاتارد(۲۰۰۷)و ملیکی و المرز(۱۹۹۶)) و تصورات قالبی و اعتماد اجتماعی در ابعاد گسترده تر و با روش های کیفی و مقایسه ای(کی لازار۲۰۱۰،دلهای و نیوتن(۲۰۰۴)) مورد بررسی قرار گرفته و در بررسی آنها از روش های آزمایش(کنیسون و تراف۲۰۰۳، بل و اسپنسر۲۰۰۲ ، ملیکی و المرز۱۹۹۶) و شبه آزمایش(کاتارد،۲۰۰۷) علاوه بر پیمایش و مصاحبه و تحلیل محتوا استفاده شده است.
    از تحقیقات یاد شده در حوزه تصورات قالبی و اعتماد اجتماعی در شکل بندی فرضیات و متغیرهای تحقیق و عملیاتی کردن آنها استفاده کردیم بدین ترتیب که همچنان که تحقیقات داخلی و خارجی برای سنجش تصورات قالبی از طیف لیکرت و برش قطبین(صفات زوجی) استفاده کردند در پژوهش حاضر نیز به همان روش سنجیده می شود و در پژوهش حاضر متغیرهای پایگاه اجتماعی- اقتصادی، هویت قومی (اشرف نظری۱۳۹۱،نونالی۲۰۰۹،ملیکی و المرز۱۹۹۶)، اعتماد اجتماعی و انواع آن (دلهای و نیوتن ۲۰۰۴، هزارجریبی۱۳۸۹، حیدرآبادی۱۳۸۹، کتابی۱۳۸۹، شارع پور۱۳۸۸، خوش کار۱۳۸۷) و متغیرهای زمینه ای: سن، جنسیت، تأهل، تحصیلات، محل سکونت(حسینی۱۳۹۱، حیدرآبادی۱۳۸۹، جیرفتی۱۳۸۵، مینگ سو و وال۲۰۰۸، کاتارد۲۰۰۷) هم چنین متغیر ویژگیهای سفر: طول سفر ، تعداد سفر، انگیزه سفر (یوسفی۱۳۸۸، مظلوم خراسانی۱۳۸۷، مینگ سو و وال۲۰۰۸) و رضایت از نحوه برخورد مردم مشهد(مظلوم خراسانی۱۳۸۷، جیرفتی۱۳۸۵، اسکافی۱۳۸۳، مینگ سو و وال۲۰۰۸) با توجه به تحقیقات مذکور استفاده شده است.
    با توجه به اینکه وجود تصورات قالبی موجب محدود شدن دامنه ارتباطات و برداشتهای نادرست می شود می تواند یکی از عوامل کاهنده اعتماد اجتماعی و تأثیرگذار در روابط بین گروهی باشد که در پیشینه های مورد بررسی تحقیقات مربوط به تصورات قالبی و یا اعتماد اجتماعی بسیار زیاد بود اما در میان آنها تحقیقی ندیدیم که به بررسی ارتباط این دو متغیر مهم اجتماعی و تأثیر هر یک بر دیگری پرداخته باشند و کارهای انجام شده در حوزه تصورات قالبی یا تحقیقات اسنادی و تئوریک بوده است(مثل تصورات قالبی در جهان مجازی:مرضیه خلقتی۱۳۹۱، فعال سازی تصورات قالبی به شیوه سرنخ دهی:مجید اصغرزاده۱۳۸۳) و یا عموماً به بررسی کلیشه های جنسیتی(حسینی۱۳۹۱، ادهمی و روغنیان۱۳۸۸، صادقی و کریمی۱۳۸۴، کاتارد۲۰۰۷، کاتولیس۲۰۰۴، کنیسون و تراف۲۰۰۳، بل و اسپنسر۲۰۰۲) پرداخته اند و کمتر به موضوع تأثیر تصورات قالبی در روابط بین گروه ها(قومی، نژادی، دینی و …)پرداخته اند لذا خلأ بررسی و مطالعه آن در حوزه جامعه شناسی، بویژه برای شهر مشهد که یک کلان شهر مذهبی و زائرپذیر است احساس می شود و بررسی آن با شناخت تصور و دیدگاه زائران(گردشگر) نسبت به مردم مشهد(میزبان) واصلاح تصورات نادرست و منفی و تقویت عوامل افزاینده اعتماد اجتماعی می تواند در توسعه فرهنگ میزبانی و گردشگری مذهبی در مشهد مؤثر باشد. البته لازم بذکر است که جای استفاده از روش های تحقیق جدید و کیفی بویژه در بررسی تصورات قالبی در داخل کشور هنوز خالی است و ضروری به نظر می رسد که در تحقیقات آتی به آن توجه شود. در جداول زیر خلاصه ی تحقیقات داخلی و خارجی آمده است.
    تصویر درباره گردشگری

     

     

     

    فصل دوم: مبانی نظری

     

    مقدمه

    در این قسمت، ابتدا با مروری بر مفاهیم، تلاش می گردد فضای مفهومی متغیرهای اصلی تحقیق، تصورات قالبی و اعتماد اجتماعی روشن شود تا به ارائه تعریف روشنی از آنها منجر گردد. در ادامه مبانی نظری، چارچوب نظری، فرضیات و مدل تحقیق عنوان می گردد. این مباحث را می توان به ترتیب زیر نشان داد:
    مروری بر مفاهیم، مبانی نظری تحقیق، چارچوب نظری تحقیق، فرضیات تحقیق، مدل تحقیق

     

    موضوعات: بدون موضوع
    [چهارشنبه 1400-01-25] [ 07:02:00 ق.ظ ]



     لینک ثابت

      تعزيه و نقش آن در تبليغ وارتباطات دينی مردم ايران- قسمت 14 ...

    21-7-4 – خطبه خوانی
    خطیبان برای نشان دادن حالت خطبه خوانی و سخنوری معمولاً اشعار را با آواز نمی خواندند، بلکه کلمات و عبارات را شمرده و آهنگین و زنگ دار، که اندک مایه ای از گوشۀ آوازی داشت، ادا می کردند. مثلاً، خطیب مجلس عبیدالله زیاد، در تعزیۀ «حر»، وقتی به منبر می رفت و نامۀ یزید را می خواند، در صدایش اندک از مایۀ درآمد نوا بود. مطلع اشعاری که خطیب آن را می خواند، در نسخۀ تکیۀ دولت تهران چنین است:

     

     

    فرمان همایون شده از رفعت کیوان سالار مهین ابن زیاد اشرف اعیان
    22-7-4 – آواز مردگان و ارواح
    شبیه مردگان و ارواح، کلمات اشعار را کند و آرام و ممتد و کشیده ادا می کردند. در نتیجه، حالت خواندن آنان آهنگ دار و توأم با ناله بود. البته این شیوه مخصوص مردگان عادی بود. ارواح پیامبران و امامان و اولیا، اشعار را مانند زمان حیات خود با آواز می خواندند.
    23-7-4 – موسیقی سازی و غیرآوازی
    موسیقی سازی تعزیه برخلاف موسیقی آوازی آن، در طول تاریخ تعزیه خوانی تحول چندانی نیافته است. سازهای تعزیه محدود و منحصر به چند ساز بادی و کوبی بود. از جملۀ این سازها می توان از شیپور، طبل، دهل، سنج، نی و سرنا نام برد. پیداست که با این گونه سازها فقط برخی از آهنگهای ساده یا ضربی را می توان نواخت. نواختن نغمه ها و گوشه هایی که متناسب با آواز و آهنگ تعزیه خوانان باشد، ناممکن و یا بسیار دشوار است. کاربرد سازهای رشته دار نیز، علاوه بر ممنوعیت شرعی و مذهبی، ظاهراً به سبب پایین بودن صدا و ناهماهنگی آنها با مجالس تعزیه که اغلب در میدانها و تکایا و فضاهای باز و بزرگ برگزار می شد، چندان مناسب نبوده است. شاید، در این مورد بتوان گفت که ممنوعیت شرعی و مذهبی این گونه سازها تا اندازه ای با مقتضیات تعزیه توافق و هماهنگی داشته است.
    اگرچه تحول اندک موسیقی سازی را می توان تا حدی از عیوب و نقایص تعزیه به شمار آورد، لیکن در روند پیشرفت و تکامیل تعزیه، به تدریج از حال ابتدایی و موسیقایی تعزیه کم می شد و به جنبه و حالت اجرایی و نمایشی آن افزوده می گشت. واضح است که در چنین شکلی موسیقی می توانست فقط نقش فرعی و تزیینی در تعزیه داشته باشد.
    موسیقی سازی تعزیه، جز در موارد محدود و خاصی، با آواز جفت نمی شود و سازش نمی کند. اصولاً، موسیقی در تعزیه خوانیها نقش تقویت کننده دارد و اگر با آوازها جفت نمی شود، بیشتر برای آن است که شنوندگان و تماشاگران تعزیه بتوانند کلام و بیان تعزیه خوان را به درستی دریابند و در نقش و حالات و حرکات آنان تعمق کنند. در بسیاری از موارد، موسیقی سازی تا اندازه ای با مایۀ آواز تعزیه خوان همصدا و هماهنگ می شود.
    24-7-4 – آهنگهای ورود تعزیه خوانان
    هنگام ورود تعزیه خوانان به صحنه، نوازندگان سه نوع آهنگ را در حالات مختلف می نواختند:
    1 – وقتی که در ابتدای تعزیه، اولیا خوانان دسته جمعی وارد مجلس می شدند، آهنگ عزا می نواختند. این آهنگ معمولاً در مایۀ آواز دشتی بود. این آهنگ را به هنگام عزا در حرکت دسته های سینه زن و نوحه خوان هم می نواختند. آهنگ تا اندازه ای متناسب با نوع واقعه بود و مظلومیت امام و اهل بیت را می نمایاند. ضربات پیاپی و ملایم و یکنواخت طبل، همراه با حرکت آرام و آهسته و موقر اولیاخوانان، گذشت زمان را نیز القا می کرد. هنگامی که شبیه امام و اهل بیت در جای خود بر تخت تکیه، یا وسط صحنه در میدان می نشستند و آمادۀ خواندن می شدند، آهنگ ورود قطع و آهنگ دیگری متناسب با آن واقعه نواخته می شد، آهنگ ورود قطع و آهنگ دیگری متناسب با آن واقعه نواخته می شد. در برخی از تعزیه ها، در جریان تعزیه نیز، وقتی امام و اهل بیت وارد مجلس می شدند، معمولاً همین نوع آهنگ را می نواختند، مانند ورود قافلۀ امام به مجلس تعزیه «حجه الوداع»، «شهادت حر»، «ورود به مدینه» و نظایر آن.
    هنگامی که اولیاخوانان، در ابتدا یا در جریان تعزیه، به تنهایی به مجلس می آمدند، ورودشان همراه با موسیقی غم انگیز و گاهی شاد و در گوشه ها و مایه های مختلف بود. این آهنگها غالباً با آهنگی که در ورود جمعی آنها نواخته می شد، تفاوت داشت. مثلاً، در ورود شبیه حضرت رضا به مجلس، آهنگی در مایۀ شوشتری می نواختند. همچنین، ورود شبیه حضرت سلیمان در تعزیۀ «سلیمان و بلقیس» با آهنگهای نسبتاً شاد و ضربی همراه بود.
    2 – هنگامی که شمر و ابن سعد و اشقیای دیگر، در ابتدا یا در جریان تعزیه، به صحنه می آمدند، دو نوع آهنگ در ریتم های مختلف نواخته می شد. اگر اشقیا در حال عادی و به قصد ورود به مجلس، و یا نشستن بر سر تخت به صحنه وارد می شدند، همراه با نوع حرکت آنان معمولاً آهنگ ضربی تند یا کند می نواختند. مثلاً، هنگام ورود ابن زیاد به کوفه، در تعزیۀ «شهادت مسلم»، یا آمدن یزید و مأمون از پشت صحنه به تکیه یا میدان، به قصد نشستن بر سرتخت یا صندلی، این نوع آهنگها را می نواختند. اما اگر اشقیا به قصد هجوم و حمله یا مبارزخوانی به صحنه می آمدند، ورود و زمان تاخت و تاز آنان با موسیقی آشوب و جنگ، که کم و بیش نظیر موسیقی اعلام و فراخوانی تعزیه بود، همراه می شد.
    3 – وقتی برخی از اشخاص میانه حال تعزیه به مجلس وارد می شدند، از لحظۀ ورود تا زمانی که در صحنه (در حال سکوت یا حرکت و گردش به دور تخت) بودند، موزیک چیان مارشهای نظامی و موسیقی ضربی می زدند.
    4 – هنگامی که تعزیه خوانانی، چون عرب قاصد، وارد مجلس تعزیه می شدند، دو نوع آهنگ می نواختند. اگر قاصد حامل خبری از جانب اشقیا ب

    برای دانلود متن کامل پایان نامه به سایت zusa.ir مراجعه نمایید.
    رای اشقیا بود، مانند قاصدی که در تعزیۀ حر از یزید برای عبیدالله زیاد نامه و خلعت می آورد، ورود او به صحنه و حرکتش دور تخت با آهنگ ضربی و مارش همراه بود. اگر عرب قاصد برای اولیا خبر می آورد، مانند بردن خبر شهادت مسلم برای امام در تعزیۀ «شهادت حر»، آهنگ ملایم عزا نواخته می شد. این آهنگ غالباً همانند آهنگ اعلام روضه خوانی بود.
    8 – 4 – سازهای موسیقی تعزیه
    سازهای موسیقی در تعزیه منحصر به سازهای بادی و کوبی بودند. سازهای رشته دار یا زهی (ذوات الاوتار)، و حتی برخی از سازهای کوبی، مانند دف و دایره و دایره زنگی، نیز به سبب ممنوعیت شرعی و مذهبی در تعزیه خوانیها به کار نمی رفتند. گرچه در برخی از شهرها و قصبات ایران، به اقتضای وضع خاص فرهنگی و مذهبی، احتمالاً از سازهای رشته دار و سازهایی چون دف و دایره، آن هم گهگاه در بعضی از تعزیه ها، استفاده می کردند، لیکن به هر حال کاربرد این گونه سازها در تعزیه ها جنبۀ اتفاقی و استثنایی داشته است.
    در بسیاری از شهرها و روستاهای ایران، مهم ترین شایع ترین سازهای موسیقی تعزیه شیپور و طبل ساده بودند. در برخی از مناطق ایران از سازهای دیگری چون دهل، سنج، سرنا و نی، و بعضی از سازهای محلی هم استفاده می کرده اند (مسعودیه، 1367: ص 54). مثلاً، در تعزیه خوانیهای ده آباد در میبد یزد، علاوه بر دهل نوعی طبل یا دهل كوچك به نام سربازی هم به كار می رفته است. از زمان ناصرالدین شاه به بعد در تکیۀ دولت و تکیای اعیان و اشراف، بعضی از سازهای بادی اروپایی مانند بوگل، ترومپت پیستون دار، قره نی و مانند آنها نیز بر سازهای دیگر افزوده شد. تعزیه خوانان بعضی از شهرها و روستاهای ایران، به خصوص مناطق اطراف تهران نیز رفته رفته از سازهای فرنگی مانند بوگل، که آن را به زبان عاملیان «بولگ» می نامیدند، استفاده می کردند.
    9 – 4 – گزارش گروه کانونی ؛
    (با موضوع كاركردها و تاثیرات تعزیه در تبلیغ و ارتباطات فرهنگی مردم ایران، علل ركود آن در جامعه امروزی و ارائه راه حل جهت شكوفایی تعزیه)
    با حضور اساتید محترم :
    1- جناب آقای دكتر محمدعلی لطفی مقدم – كارشناس و موسس مركز آموزش تئاتر در مشهد و مدرس دانشگاه
    2- جناب آقای دكتر وثوقی – دكترای مترجمی و ادبیات زبان فرانسه
    3- جناب آقای دكتر حسین طوسی معتمد – منتقد و مدرس سینما و تئاتر
    4- حجت الاسلام ابوالقاسم واعظی
    و تسهیل گری جناب آقای امیرعلی میررضوی درتاریخ 15/10/91 در محل حوزه هنری خراسان رضوی با اطلاعات گردآوری شده زیر انجام شد:
    1 – 9 – 4 – معرفی تعزیه و كاركردها و تاثیرات این پدیده فرهنگی:
    اظهارنظرها:
    با توجه به سوالات و مباحثات صورت گرفته نظرات كارشناسان محترم به شرح ذیل استخراج شده است:
    – دكتر لطفی مقدم :
    دكتر محمدعلی لطفی مقدم متولد 1315 شهرستان سبزوار- فارغ التحصیل رشته هنرهای دراماتیك، كارشناس و موسس مركز آموزش تئاتر در مشهد و مدرس دانشگاه.
    وی معتقد است كه جهانیان هنر تعزیه در ایران را به عنوان تراژدی مذهبی می شناسند كه تاثیرگذاری بی نظیری بر روی مخاطب دارد و شاید یكی از عواملی كه موسیقی را در ایران زنده نگه داشته است اجرای همین موسیقی در تعزیه خوانی باشد.
    در ایران 3 ژانر تئاتر وجود دارد كه یكی از آنها به نام تئاتر تخته حوضی یا « روحوضی» نامگذاری شده است كه می گویند از اروپا به ایران راه یافته است، روحوضی ژانر خاصی از تئاتر است كه در مراسم مختلف در حیاط های بزرگ شرق نشینان اجرا می شده است كه اصل قضیه بر خنداندن و وقت گذرانی تماشاچی بوده است ولی در لابه لای آن از حكومت و از حاكمان انتقادهایی به عمل می آمده است و شخصیت محوری سیاه بوده است كه این سیاه نیز برگردنی است از نوكرهایی كه از آفریقا در زمان های دور، اعیان وارد می كردند و این شخصیت سیاه نوكری خانه را بر عهده داشتند و چون ادبیات فارسی را خوب حرف نمی زدند، كلمات را به صورت جدیده جویده ادا می كردند.
    ژانردوم، تئاتر قاب عكسی یا تئاتر وارداتی است كه از اروپا نیز به ایران وارد شده است و دانشجویانی كه برای ادامه تحصیل از ایران به فرنگ اعزام می شدند، در زمان رضا شاه بعد از بازگشت ، این نوع تئاتر را در ایران اشاعه می دادند. و اما ژانر سوم تئاتری است به نام تعزیه، كه جهانیان تعزیه را به عنوان تراژدی مذهبی می شناسند.
    مجموعه آثار تعزیه ای به همت دكتر جابر عناصری جمع آوری و مدون شده است كه نویسنده اصلی آن شخصی به نام « چرولی» بوده است كه این آثار در واتیكان نگهداری می شود. بنابراین با وجود اینكه تعزیه از دید مردم ایران ، یک مراسم مذهبی است و اجرای آن و دیدن این هنر برای ثواب و به نوعی مراسم دینی است ولی دنیا آن را به عنوان تراژدی می شناسد و اثرگذاری این ژانر در نوع خود روی مخاطب بی نظیر است.
    به طوری كه می دانیم وقایعی كه در سال 61 هجری قمری در ماه محرم اتفاق افتاد و سبب به شهادت رسیدن حضرت امام حسین(ع) ، امام سوم شیعیان و هفتاد و دو تن از یاران او شد، خمیر مایه اصلی تعزیه است ؛ منتهی در طول زمان علاوه بر تعزیه هایی كه در مورد ماجرای محرم سال 61 هجری به عنوان متن تعزیه نوشته شده است، تعزیه های دیگری نیز خارج از این موضوع به رشته تحریر درآمده و اجرا شده است كه از جمله آن تعزیه در مورد حمزه سید الشهداء ؛ عموی پیغمبر است كه هیچ ارتباطی به وقایع روز عاشورا ندارد یا تعزیه هجرت امام رضا (ع) به مشهد و یا تعزیه عروسی حضرت فاطمه (س) كه آنها هم ارتباطی به وقایع سال 61 هجری ندارند، حتی
    با ژانر تعزیه و مایه كمدی نیز آثارش نگارش و اجرا شده است كه می توان از نمونه های این نوع تعزیه به تعزیه « شصت بستن دیو» اشاره كرد.
    می توان تعزیه را به عنوان ژانر مستقل به حساب آورد و اینكه آثار باید چگونه محتوایی داشته باشند.
    از نظر اصول دراماتیك، آثار تعزیه انسجام دراماتیک ندارند اما برای خودش یک ژانر است. تفاوتی كه تعزیه با تراژدی های دیگر نیاز دارد این است كه اولا ماجرا برای مخاطب شناخته شده است و ثانیا بازیگران به عنوان كسب ثواب یک نقش را انتخاب می كنند و آن را بازی می كنند.
    منتهی از نظر سبك، اجرای تعزیه همخوانی فراوانی با سبك تئاتر حماسی« برشت» دارد و به راحتی با قرار دادن یک تشت آب ، رود فرات را به تماشاچی القا می كند و تماشاچی نیز آن را می پذیرد و یا بازیگری بر اسب می نشیند و در میدان یک دور می چرخد و اینگونه القا می شود كه به عنوان مثال از مدینه به شام رسیده است و این مسائل را هم مخاطب قبول می كند از این نتیجه به دست می آید كه سبك اجرای تعزیه و ساده بودن اجرای آن و استفاده از سمبل كه مورد پذیرش مخاطب قرار می گیرد می تواند برای درام نویس امروز الگو قرار گیرد به شرط آنكه موضوعاتی به عنوان محتوا در این آثار درام مطرح شود؛ موضوعات انسانی، جامعه و متعلق به مخاطب روز باشد.
    در آثار اصلی تعزیه كه متعلق به سال 61 هجری است، ظلم در برابر عدل قرار می گیرد و محتوای تعزیه دین و عقیده است. دین در هنر تعزیه پذیرفته شده است اما لزوما در این هنر، از مسائل روز بحث نشده است.
    اگر بخواهیم مقایسه ای با تئاتر حماسی برشت داشته باشیم این است كه علی رغم اینكه شمر در برابر امام حسین(ع) می ایستد و وقتی در برابر وی می ایستد ابتدا به او احترام می گذارد و پس شمشیری می كشد و این چیزی كه به نام فاصله گذاری برشت نام برده شده است این است كه بازیگر می داند دارد نقشی را بازی می كند.
    همچنین نظرات ایشان درخصوص تكایا و مساجد در اجرای تعزیه به ترتیب زیر است:
    البته تعزیه در تكایا و مساجد نیز تعزیه برگزار می شد. نخستین بار ناصرالدین شاه كه از فرنگ باز می گردد، توسط درباریان محلی را به سبك اپراهای اروپایی تحت عنوان تكیه دولت در تهران بسازند كه سالها تعزیه در آن محلات اجرا می شده است كه این مكان تخریب شده است ولی تابلوی زیبایی كه كمال الملك از آن ترسیم كرده به خوبی نمای این ساختمان را نشان می دهد. در حال حاضر نیز در مساجد و تكایا ودر میدان گاه های شهرهای مختلف برگزار می شود.
    – دكتر وثوقی :
    ایشان در ارتباط با تاثیرگذاری اجتماعی تئاتر و تعزیه مطالب زیر را عنوان کردند:
    تصویر درباره جامعه شناسی و علوم اجتماعی
    یکی از موارد مطرح در تئاتر این است که تئاتر چیزی را که غیر مستقیم یا از طرف نوشته به ما می رسد را نمی گوید . تئاتر واقعی درشت همان چیزی است که بازیگران درست با پوست و گوشت خودش در فضای واقعی اجرا کند، ولو خام، ناقص یا نارسا باشد، اما تاثیر واقعی می گذارد.همچنین دكتر وثوقی نمابش تعزیه را یک نمایش نمادین و سمبلیک دانست که در آن نشانه هایی برای همگان با معنای خاص خود را وجود دارد.

    وی تصریح کرد : کسی با دیدن یک فیلم به جنگ نمی رود یا کسی با دیدن یک فیلم حاضر نیست جانش را به خطر اندازد ، ولی با دیدن یک تعزیه به جبهه می رود و این اتفاق تفاوت میان سایر هنرهای نمایشی و تعزیه را نشان می دهد. در ادامه این نشست دکتر وثوقی دکترای مترجمی زبان و ادبیات فرانسه در پاسخ به این سوال که نمایش های واقعی و زنده خارج از رادیو و تلویزیون و سینما چرا کمرنگ شده است؟ یادآور شد: یک منتقد تئاتر فرانسوی به نام «مرکوئل دورآ» مقاله ای به نام «برده داری در تئاتر» نوشته است : او در این مقاله اشاره دارد به کارگردانان تئاتر که در پی اجرای یک نمایش هستند و می گوید حال که امکانات فنی و تصویری جهت فیلم برداری و ضبط وجود دارد چرا بازیگران و دست اندرکاران تئاتر را باید اذیت کرد . می توان شب اول یا شب دوم که نمایش به بهترین صورت خود اجرا می شوداجرا یا تبدیل به فیلم کرد و این فیلم را برای تماشاگران نمایش داد تا یکسره بازیگران مجبور نباشند با تحمل مشکلات فراوان به اجرای ممتد یک نمایش بپردازند.
    شرکت تماشاچی در بازی تعزیه و تبدیل به تماشاچی و تماشاچی به بازیگر یکی از مهمترین ویژگی­های نمایش تعزیه است. تماشاچیان در حرکاتی مانند نوحه خوانی، سینه زنی، صلوات فرستادن بازیگران را همراهی نموده و همچنین شرکت فعال آنها در گرداندن تابوت، همکاری در ساخت صحنه، همیاری برای تدارک مجالس تعزیه قابل مشاهده است، یعنی لحظاتی تماشاچی به بازیگر بدل شده و در لحظات دیگری بازیگر به تماشاچی تبدیل می­ شود. واین یكی از عمیق ترین اثرات تعزیه در فرهنگ دینی مردم می باشد. در این بازخورد یكی از اهداف تعزیه كه همراهی تماشاچیان و مخاطبان با مراسم تعزیه و تاثیرپذیری از مفاهیم معنوی این پدیده فرهنگی است محقق می شود.
    یکی دیگر از ویژگی های نمایش تعزیه حداقل گرایی است. به عنوان مثال دکور نمایش تعزیه بسیار مختصر، طراحی صحنه کاملاً فقیرانه، شکل و نوع لباسهای بازیگران ساده می باشد و در مجموع فضا و شکل اجرا بسیار مینی مالیستی و خلاصه نگارانه است كه این ویژگی تعزیه نیز در شكل گیری معنویت تعزیه در مخاطب و اثر گذاری بر روح و روان وی نقش اساسی دارد.
    بازیگران تعزیه آماتور و غیر حرفه ای هستند و نوع بازی ها در این نمایش همراه با فاصله گذاری است. شبیه خوان یک بازیگر روایتگر است و با نقش خود فاصله و مرز دارد. پس نیاز به یافتن روان نقش ندارد.
    زیرا شخصیت اصلی خود را به نفع یک شخصیت خیالی از بین نمی برد.
    اولیاء خوانان خود را در حدود واندازه­ شخصیت های اسطوره ای و آرمانی نمی دانند و بدین سبب از نقش فاصله گرفته و اشقیاء خوانان نباید خود را در پلیدترین و شرورترین شخصیت­ها بیابند و بدین جهت از نقش فاصله می گیرند و نمایش را روایت می کنند و همه ی گروه های بازیگران، اولیاء خوانان، اشقیاء خوانان و نسخه خوانان بر نمایشی بودن اجرا از طریق انجام حرکات و اعمال تصنعی و اغراق آمیز و همچنین نوع بازی غیر واقعی و نمادین تأکید دارند.
    گریز، قرار گرفتن اپیزودها در کنار هم و ساختار موازی از دیگر ویژگی­های نمایش تعزیه هستند. گریز از داستان اصلی بدین صورت است که در میان سیر منطقی و حادثه­ی اصلی داستان ناگهان فردی وارد صحنه شده و داستان یا موضوع دیگری را روایت می کند که ارتباط ما با داستان یا حادثه­ی اصلی موقتاً قطع می شود، این عمل، گریز از سیر منطقی نمایش است.
    نمایش تعزیه اپیزودها یا تابلوهایی است که در کنار هم قرار می گیرند داستان های نمایش تعزیه برای همگان روشن ولی نوع اجرای این تابلوها و اپیزودها قابل اهمیت است.
    ساختار موازی در نمایش تعزیه چنین شایسته­ دریافت است که در صحنه های نمایش دو بازیگر متفاوت را همزمان در مکان های مختلف می بینیم که هر کدام مونولوگ خود را بیان می کنند ولی برای حاضران شکل دیالوگ پیدا می کند.
    در نهایت باید گفت تعزیه از یک سو به عنوان آیین و از سوی دیگر به عنوان یک پدیده نمایشی – مذهبی، نوعی از ارتباطات و تبلیغات دینی را به نمایش گذاشته كه باعث به وجود آمدن بستری برای رشد مذهبی و فرهنگی مردم ایران شده است.
    – دكتر طوسی معتمد :

     

    موضوعات: بدون موضوع
     [ 07:01:00 ق.ظ ]



     لینک ثابت

      بررسی دیدگاه‌ های فقهی علامه جعفری- قسمت ۷ ...

    ۲) گروهی که به جهت ناتوانی از معرفت به عالم هستی و خویشتن و عدم ارتباط صحیح با مبدأ جهان و نیز به خاطر فرار از ناگواری های زندگی به درون خود پناه برده، خود را با لذایذ زودگذر دل خوش کرده اند، این حالت را «عرفان منفی» می‌گویند. طرفداران این نوع عرفان اعتقاد دارند که باید خود را تحقیر کرد و غرایز طبیعی را از کار انداخت تا یک من روحانی و معنوی ساخته شود و به جای هماهنگ ساختن ابعاد وجودی انسان به حذف برخی استعداد ها و جنبه های آدمیان می‌پردازند، اینان از ناملایمات و ناگواری ها فرار می‌کنند و به درون خود پناه می برند در حالی که شادی ها و خوشی های طبیعی هم نیز با روح انسانی سازگاری ندارند و لذا عارف باید هم نسبت به رنج ها حسّاس باشد و هم شادی ها(جعفری ۱۳۷۸، ص ۱۰۳).
    ۳) عرفان مثبت: آن حرکت روحی که از مبدأیی شروع شده و با پیمودن مسیری خاص وارد هدف اعلای حیات می‌گردد و عرفان مثبت نام دارد که مورد توجّه و تشویق مکتب اسلام است، در این نوع از عرفان تلاش می‌شود تا همه‌ی استعداد های بشری فعلیت پیدا کرده و در جهت هدف نهایی هستی به کار گرفته شود، مسیرش همان تکاپوی آگاهانه ای است که انسان را «از آن چنان که هست» به «آن چنان که باید» می کشاند. در عرفان مثبت خود تحقیر نمی‌گردد و با توجّه به مزایای تکامل روحی به تعدیل خود طبیعی پرداخته می‌شود همچنین عارفان این دسته تنها به فکر نجات خویش نیستند بلکه درباره‌ی دیگران احساس مسئولیّت می‌کنند، در عرفان مثبت تکلیف و وظیفه ی درخشش خاص دارد و احساس تکلیف از روی معرفت و آزادانه و بدون توقّع پاداش یا بیم از مجازات عامل اساسی آزادی روح از چنگال تمایلات حیوانی تلقی می‌گردد (جعفری، ۱۳۴۲، ص۹۷).
    عرفان مثبت دارای چند ویژگی است:
    ۱) در عرفان مثبت، خود تحقیر نمی‌شود و هیچ گاه به افراد گفته نمی‌شود که خود را از میان ببرند. کسانی که از تحقیر خود و محو آن سخن می‌گویند در واقع به جای خود سازی، مردم را به خود سوزی فرا می‌خوانند، اینان نمی‌دانند که انسان، به همان اندازه که با تکبّر و خود پرستی و توهّم خود طبیعی به سقوط کشانده می‌شود، با تحقیر و کوباندن خود نیز تباه می‌گردد.
    ۲) در عرفان مثبت، ازیک سو به مزایای تکامل روحی انسان توجّه می‌شود و از سوی دیگر، به تعدیل خود طبیعی پرداخته می‌شود. عرفان مثبت برای بیان عظمت و ارزش هایی که می‌توانند آدمی را از خود پرستی نجات دهند، امور زیر را در نظر دارند:
    الف) تفکّر در عالم خلقت
    ب) توجّه به نظم و قانونمندی حاکم برجهان طبیعت و انسان
    ج) نظاره بر شکوه خیره کننده ی هستی و توجّه به هدفداری خلقت
    د) شناخت لذایذ روحی و این‌که لذّت منحصر به خوشی های طبیعی محض نیست
    ه) شناخت ابتهاج ذات و شکوفا شدن آن
    ۳) در عرفان مثبت، تنها به آثار زیان بار خود طبیعی توجّه نمی‌شود، بلکه به جاذبه ی کمال در سازندگی انسان‌ها نیز عنایت نشان داده می‌شود. در عرفان مثبت، دوشادوش توجّه به آثار زیان بار خود طبیعی و لزوم کوشش برای نجات یافتن از آن، به ابعاد مثبت وجودی انسان و توانایی های وی در راه رشد و کمال نیز توجّه می‌شود.
    ۴) در عرفان مثبت، نه خود بزرگ بینی وجود دارد و نه خود کوچک بینی، متاسّفانه گاه آدمی به هنگام نفی تکبّر و خود بزرگ بینی و خود پرستی که پلید هستند، به کوچک کردن خود و نفی امتیازاتی که انسان دارد، می‌پردازد و در نتیجه، از رشد و کمال باز می ماند (واحد جوان، ۱۳۸۹، ص ۲).
    علاّمه معتقد است که در عرفان حقیقی جنبه ی مثبت روح منظور است یعنی حقایقی که به راهنمایی عقل و اشراقات قلبی به روح می تابد مورد تربیت اثر می‌باشد، در حقیقت و یا پدیده ای که از این جنبه ی مثبت روح بیرون باشد در عرفان مزبور خیال و توهّم نامیده می‌شود، اوصاف عالی، کمالاتی را ضروری نفوس می‌داند که از راه راهبران آسمانی و هادیان معصوم تبلیغ شده است. عرفان مثبت همه‌ی افراد بشری را قابل رسیدن به اوج کمالات روحی و مقامات معنوی می‌داند، در هنگام توجّه به مبدأ اعلی تجسیم قلبی هرگونه واسطه را شرک می‌داند. نمونه‌ی بارز و کامل این نوع عرفان، حضرت علی (ع) است که با دست مبارک خود زراعت می‌کرد و شب های تاریک پس از محاسبه ی نفس خود متوجّه پیشگاه خدای یگانه گشته و از شوق قرب و هراس دوری از رحمت حق، از خود بی خود می‌گشت (زواره‌ای ۱۳۷۸، ص ۳۴).
    برخی مدّعیان تصوّف سه موضوع شریعت، طریقت و حقیقت را از هم جدا دانسته‌اند و گفته‌اند محتوای شریعت وسیله ای است که سالک را به هدف نهایی (حقیقت) می‌رساند و چون انسان به حقیقت رسید نیازی به شریعت ندارد.
    از نظر علاّمه‌ی جعفری موضوعات مذکور اشکال مختلف حقیقت واحدی هستند که انبیای عظام، امامان شیعه، حکما و عرفای راستین، مفسّر و مبلّغ آن بوده اند. وی می‌نویسد: ما نباید حقیقت را در نقطه‌ای پس از طی مسافت‌های روحانی تلقی کنیم و شریعت و طریقت را در نقاط مسیر آن قلمداد نماییم، بلکه هر قدمی که مطابق دستور الهی بر می داریم و کوچکترین گردی را از آیینه ی دل می‌زداییم به همان اندازه از حقیقت مطلوب برخوردار می‌شویم. چون شریعت طریق وصول به چیزی است که خدا آن را می‌خواهد پس در آن طریقت نهفته است (همتی، ۱۳۷۷، ص۸۸).
    به هرحال علاّمه‌ی جعفری طبق دیدگاه‌های والای خود در تهذیب نفس و تطهیر باطن آن چنان اصولی و قاطعانه عمل کرده بود که هیچ اغراقی در اثر مساعی هدفدار خویش، در وادی سلوک الی الله و عرفان حقیقی، استغراق تام یافته بود. ذکر الله و قرب الله هدف اساسی و مقصود والایی بود که از دیر باز فقط به آن می اندیشید و تار و پود شالوده‌ی شگرف حیات معنوی و معقول خود را بر روی آن‌ ها بنیان نهاده بود.

     

    دانلود متن کامل پایان نامه در سایت fumi.ir

    ۳-۴) دیدگاه تربیتی علاّمه‌ی جعفری

    علاّمه‌ی جعفری با ارایه‌ی الگوی «حیات معقول» به عنوان اصلی ترین هدف جامعه‌ی بشری، وظیفه ی تعلیم و تربیت را زمینه سازی برای انتقال از حیات معمول به حیات معقول می‌داند که از طریق دو رویه ی مهم، یعنی «علم» و «دین» امکان پذیر است. در این زمینه، نظام تعلیم و تربیت باید با رویکردی مبتنی بر عقلانیّت به هر دو رویه در حدّ اعتدال بپردازد و با ارایه‌ی راه کارهای اثربخش، به تعمیق معرفت افراد همّت گمارد و با بهره گیری از حسّ کنجکاوی و تقویت روح پرسشگری در متعلّمان و توجّه ویژه به مقوله ی «هنر» مقدمات تحقق ایده‌ی «حیات معقول» را در جامعه فراهم آورد.
    با بررسی آراء و افکار اندیشمندان معاصر ایران، می‌توان چند دیدگاه متفاوت را نسبت به دو مقوله ی «علم» و «دین» بازشناسی نمود. گروهی با تأثیرپذیری از جریآن‌ های فکری مغرب زمین، «دین» و «علم» را دشمنانی ناسازگار تلقّی نموده و در موضع گیری فکری خویش با جانب داری افراطی از «علم و علم مداری» تلاش می‌کردند تا حدّ ممکن با زیر سؤال بردن اصالت تفکّر دینی، آن را بستری نامناسب برای خردورزی معرّفی کنند. شعار آن‌ ها «آزاداندیشی فارغ از دین مداری» بود و هرگونه پای بندی و تعهّد دینی را، مانعی در مسیر آزاداندیشی به حساب می آوردند. در نقطه ی مقابل، افرادی قرار داشتند که با بی توجّهی به تحوّلات علمی عصر خویش و با انحصار خود در محدوده ی علوم دینی، در ورطه‌ی تفریط گرفتار آمده و نتوانستند هم گام با امواج خروشان فکری زمان خویش حرکت نمایند. از این رو، در برخی موارد حتّی متّهم به تحجّر گردیدند. امّا از چهره هایی که در عصر تقابل «سنّت و مدرنیته» توانست خود را از قید و بند «مادّی اندیشی و جزمیّت» برهاند و علم گرایی و دین مداری را تؤاما پی گیری نماید، علاّمه‌ی جعفری است (حیدری ، ۱۳۸۵، ص۱۲۷).
    انتقال از حیات معمول به حیات معقول، هدف اصلی تعلیم و تربیت است. علاّمه‌ی جعفری در تبیین مقوله‌ی تعلیم و تربیت و تمایز بین «تعلیم» و «تربیت»، خاطرنشان می سازد:
    آموزش عبارت است از تعلیم؛ غیر از پرورش است که عبارت است از تربیت. آموزش، فراگیری است؛ فراگیری واقعیّاتی که بهترین وسیله ی روشنایی مسیر زندگی با ابعاد مادّی و معنوی اش است. پرورش، گردیدن است و گردیدن، گرچه به فراگیری نیازمند است، ولی عین آن نیست، بلکه عبارت است از تحوّل و دگرگونی در من یا حدّاقل در عناصر فعّال اساسی من (جعفرى، ۱۳۷۹، ص ۵۳).
    همان گونه که از تعریف مزبور برمی‌آید، تعلیم گام نخست تربیت است و به تعبیر علاّمه‌ی جعفری، «وسیله ی روشنایی مسیر زندگی » در اینجا به کارکرد تعلیم به مثابه «وسیله» اشاره شده است نه هدف. اگر تعلیم به تربیت منجر نشود مطمئنّأ وافی به مطلوب نخواهد بود. تعلیم بدون تربیت در مقام تشبیه به حرکت قافله ای می‌ماند که برای نیل به مقصدی عزم سفر کرده و به منزلگاهی در نیمه‌ی راه رسیده است. امّا اگر نیمه ی دیگر راه را تا نیل به هدف نپیماید، محنت سفر را بی‌جهت به جان خریده و هدف اساسی سفر محقق نشده است (پیشین).
    بنابراین، نظام تربیتی نباید فعّالیّت خود را در تعلیم خلاصه کند، بلکه این «گردیدن در مسیر کمال» است که فرایند تعلیم و تربیت را تکمیل کرده و به سرانجام می‌رساند.
    علاّمه‌ی جعفری منظور از گردیدن در مسیر کمال را «انتقال از حیات طبیعی محض به حیات معقول» می‌داند و مسلّمأ هدف و وظیفه اصلی تعلیم و تربیت این است که این انتقال یا گردیدن را رهبری و هدایت نماید. البته خداوند متّعال به عنوان اوّلین معلّم بشر زمینه های این انتقال را در وجود بشر فراهم آورده است و خلقت بشر را به گونه ای قرار داده که استعداد تحوّل به حال کامل تر را داشته باشد. خداوند سه عنصر «عقل»، «قلب» و «وجدان» را نه تنها برای حصول به آگاهی در وجود انسان به ودیعه نهاده، بلکه آن‌ ها را محرّکی درونی برای «گردیدن» و مطالبه کننده‌ی رشد و کمال قرار داده است. پس انسان ذاتأ تربیت پذیر است و این قابلیت را بالقوّه در وجود خویش داراست. امّا چرا اکثریّت انسان‌ها از «حیات معقول» که قطعأ هدف خداوند از تعلیم و تربیت است، بی بهره اند؟ پاسخ این مسئله با نظر به اختیاری که خداوند به انسان‌ها عنایت فرموده، توجیه می‌گردد. پدیده‌ی اختیار اساسی ترین شرط پذیرش تعلیم و تربیت تکاملی است. اگر ساختار وجودی انسان به گونه ای بود که به کمک تربیت جبری به درجاتی از آگاهی و رشد می‌رسید، هرگز «اشرف مخلوقات» لقب نمی‌گرفت. وجه تمایز انسان از سایر موجودات، از جمله فرشتگان، همین اختیاری است که در مسیر تربیت به او اعطا شده است. چنان چه انسان بتواند از زمینه هایی که خداوند برای نیل به حیات معقول در وجود او به ودیعه نهاده استفاده کرده و با تکاپو و تلاش خویش مراحل کمال را طی کند، برازنده ی لقب «اشرف مخلوقات» خواهد بود(جعفرى، ۱۳۷۸، ص ۷۱).
    وظیفه ی نهاد تعلیم و تربیت، انتقال کودکان، جوانان و حتّی میان سالان و بزرگ سالان از حیات طبیعی به حیات معقول است.
    به منظور اعتلای این هدف اساسی، توجّه به چند محور مهم، ضروری است:
    اوّلا، این انتقال یا به عبارت دیگر، «گردیدن» امری تدریجی است و ماهیّت آن به گونه ای است که نمی‌توان آن را با شتاب فراوان و در زمان کم انجام داد. در این زمینه، علاّمه‌ی جعفری به دو نقش مهم تربیت اشاره می‌کند که تحقّق هر دوی آن‌ ها مستلزم کوشش و انضباط است. نقش اوّل عبارت است از: تعدیل احساسات خام و تموّجات وابسته به غرایز حیوانی. مسلّم است که چنین فرایندی با توجّه به مقاومت «من» یا شخصیّت انسانی، به راحتی انجام پذیر نیست. نقش دوّم، مربوط به توجیه و قابل پذیرش کردن واقعیّات و آرمان‌ها و ارزش های عالی انسانی به انسان مورد تربیت است که آن هم باید به صورت تدریجی انجام پذیرد.
    ثانیّأ، این انتقال یا گردیدن بدون آگاهی صحیح از وضع روانی انسان‌های مورد تعلیم و تربیت میسّر نیست. آگاهی از ویژگی های روانی، استعدادهای ذاتی و نقاط ضعف و قوّت انسانی، این امکان را به تعلیم و تربیت می‌دهد که فرایند گردیدن را متناسب با اوضاع روحی و روانی او در شرایط و سنین مختلف سازماندهی نماید و حتی در برخی موارد، از نیروهای درونی انسان به عنوان عاملی محرّک و نیروبخش برای پیشبرد اهداف تربیتی، بهره برداری نماید.
    ثالثأً، هر حقیقت شایسته برای فراگیری یا گردیدن، باید به گونه‌ای ارائه شود که متعلّم، آن را یکی از پدیده های منبعث از ذات خود احساس کند، همچنان که غذا و آب را ضرورتی برای احساس ذاتی گرسنگی و تشنگی خود قلمداد می‌کند. اگر تعلیم و تربیت غیر از این باشد، یعنی در راستای نیازهای درونی او نباشد، یا آن را نمی‌پذیرد و یا پس از پذیرش جبری آن، به تدریج درصدد سرکوب آن برمی‌آید (حیدری ، ۱۳۸۵، ص۱۲۹).
    ساده ترین برداشتی که از «حیات معقول» به ذهن متبادر می‌گردد، زندگی است که بر مبنای عقلانیّت بنا شده است. منظور از عقلانیّت از دیدگاه علاّمه‌ی جعفری عبارتست از:
    « تفکّر هدفدار با انطباق بر قوانینی که صحّت آن‌ ها اثبات شده است. به عبارت دیگر، هر قضیّه ای پیش از اثبات شدن، مادّه ای است برای تعقّل و پس از اثبات، قانونی است که تعقّل باید بر طبق آن حرکت کند» (جعفرى، ۱۳۷۹، ص ۵۳).
    امّا عقل خود به تنهایی یک فعّالیت ذهنی است و هنگامی می‌تواند به قانون پذیرفته شده تبدیل شود که واجد عنصر دیگری باشد و آن عنصر چیزی نیست به جز «هدف». پس تعقّل، آن فعّالیت ذهنی است که پس از احراز و تشخیص «هدف» به کار می افتد. برای همین است که تفکّر هدفدار و عقلانی بارها در قرآن توصیه شده است[۷].
    در اینجا وظیفه ی تعلیم و تربیت به عنوان زمینه ساز «حیات معقول» این است که اوّلا، مهارت های لازم برای تعقّل را به افراد آموزش دهد و ثانیّأ، متعلّمان خویش را در تشخیص اهداف متعالی زندگی یاری نماید. بدین منظور، تعلیم و تربیت باید به انسان‌ها کمک کند که از مرحله‌ی احساسات یا همان حیات طبیعی، به مرحل ی تعقّل یا حیات معقول حرکت کنند.
    علاّمه‌ی جعفری در این باره اعتقاد دارد که اگر بتوانیم برای انسان مراحلی از بلوغ را تصوّر کنیم، مهم‌ترین مرحله‌ی بلوغ او همان دوران انتقال از احساسات به دوران تعقّل است. اگر تعلیم و تربیت به تقویت فعّالیت های عقلانی فرد نپردازد، نوعی احساس پوچی و بی اهمّیتی نسبت به زندگی در درون او بروز می‌کند. بنابراین، انتقال از زندگی مبتنی بر احساسات به زندگی مبتنی بر تعقّل، نیاز به رهبری بسیار ماهرانه ای دارد؛ زیرا همان گونه که کم توجّهی به عقلانیّت، منجر به تعلیم و تربیت سطحی می‌گردد، تأکیدافراطی بر تعقّل می‌تواند ریشه ی احساسات را بخشکاند. در اینجا وظیفه ی معلّمان و مربّیان این است که با حفظ تعادل و توجّه به شرایط روحی و روانی متعلّمان، امتیازات تعقّل و ضرورت مراعات احکام آن را به آن‌ ها گوشزد نمایند) حیدری، پیشین، ص۱۲۷).
    نکته‌ی ظریفی که در اینجا وجود دارد توجّه به شرایط و موقعیّتی است که فرایند انتقال از مرحله‌ی تکیه بر احساسات به مرحله‌ی تعقّل، در حال انجام است. گاهی اشاره به خطاهایی که از تکیه ی مطلق بر احساسات و کوتاهی ورزیدن در فعّالیت های تعقّلی، گریبان گیر انسان می‌شود، مؤثّر است. در برخی موارد، تبیین محاسن خردورزی در ارتباط با واقعیّات تأثیر بیشتری دارد. گاهی نیز بیان روش عقلانی شخصیت‌های بزرگ و نیز بیان داستآن‌ های معقول و استخراج نتایج تعقّل از آن‌ ها اثربخش خواهد بود. با توجّه به چنین راه کارهایی می‌توان به گذر از مرحله‌ی احساسات به تعقّل امیدوار بود.
    امّا وظیفه ی دیگری که در زمینه‌ی تحقّق ایده‌ی حیات معقول، بر عهده‌ی تعلیم و تربیت می باشد، تبیین «هدف نهایی تربیت» برای متعلّمان است. بنابر تعالیم عالیه‌ی اسلام، هدف غایی از خلقت انسان «عبادت» است و حقیقت عبادت آن است که انسان خود را در برابر ربّ خویش، در مقام مملوکیت و مربوبیّت قرار دهد. پس می‌توان گفت: «عبودیّت» هدف غایی تربیت اسلامی است و تربیت اسلامی باید با تبیین این هدف، متعلّمان را به خردورزی در این زمینه رهنمون شود (باقرى، ۱۳۷۸، ص ۶۰).
    با دقّت در مباحث مطروحه، مشخص می‌گردد که دین مبین اسلام چه جایگاه مهمّی برای تعقّل و عقلانیّت در نظر گرفته و به تبع آن، مقوله ی «عقلانیّت» چه اهمّیتی در تربیت اسلامی پیدا می‌کند. این در حالی است که برخی دیدگاه های غربی، به ویژه فلاسفه ی تحلیلی مخالف با تربیت دینی، این گونه تربیت را فاقد عنصر عقلانیّت می‌دانند و ادّعا می‌کنند که تربیت دینی گاه با حذف کامل عقلانیّت از فرایند تربیت، عملا به تلقین می پردازد که این کاملا با اصول تعلیم و تربیت لیبرال در تضادّ است.
    امّا واقعیّت این است که تربیت اسلامی عمدتأ بر روش های تربیت عقلانی استوار است؛ روش هایی که توازن عقل را حفظ کرده (تزکیّه) و قدرت استدلال را افزایش می‌دهد (حکمت). پس پرورش عقلانیّت در تربیت اسلامی هم وسیله است و هم هدف؛ از این رو، ادعاهای مطرح شده در مورد عقلانی نبودن تربیت اسلامی، یا از عدم شناخت و احاطه ی کامل بر تربیت اسلامی ناشی شده است و یا از مشاهده ی مواردی که تربیت دینی به دست افراد ناآگاه و به شیوه‌ای نادرست انجام گرفته است.

     

    ۳-۵)زیبا شناسی و هنر از دیدگاه علاّمه‌ی جعفری

    زیبا شناختی به معنای وسیع کلمه نظریه ای است در باب زیبایی که در آن هر دو معنای جلوه‌ی زیبایی یعنی زیبایی طبیعی و زیبایی هنری مطرح است. چیستی زیبایی همانند چیستی هنر بر کسی شناخته شده نیست، جزء این‌که در عمق وجود و فطرت انسان نهفته است امّا همیشه جهان و موجوداتش را با چشم زیبایی و زشتی نگاه نمی‌کنند؛ بنابراین، زیبایی، نقشی اساسی در زندگی هر انسانی دارد. به دلیل همین نقش و تأثیری که زیبایی بر تمام انسان‌ها و در تمام جنبه های زندگی آن‌ ها دارد، فلسفه علاقمند است به بررسی آن بپردازد.
    به جز فلسفه هیچ علمی نمی‌تواند آن را بررسی کند؛ چرا که زیبایی چیزی نیست که بتوان آن را دید. در آزمایشگاه آزمایش کرد و یا فرمولی بر آن به دست آورد و فلسفه در پی آن است که زیبایی و امور زیبا را خوب بشناسد و حقیقت و ویژگی های آن را تعیین کند و اگر ممکن شد، اصول و قواعد زیبایی را در اختیار همگان قرار دهد و علاّمه از جمله فلاسفه ای است که به زیبایی مانند همه‌ی حیطه های دیگر فلسفه، با بنیادی ترین پرسش ها درباره‌ی چیستی آن نظر داشته است و ضمن تأکید به اهمیّت آن در آموزش، در رابطه با امر تعلیم و تربیت به تحلیل بنیادی آن پرداخته و در واقع، نشان داده که او نیز همانند برودی (۱۹۷۷-۱۹۹۴) معتقد است: باید فلاسفه، زیبا شناسی را به عنوان بخشی از آموزش و پرورش بنیادی، معرفی کنند و معنای آن را گسترده تر از آن چه به نظر می‌رسد درک و تبیین نمایند.
    (نوروزی و متقی، ۱۳۸۸، ص۱۱۰).
    به زعم کانت، « زیبایی آن نیست که لذّتی بیافریند رها از بهره و سود، بی مفهوم و همگانی، که چون غایتی بی هدف باشد، زیبا شناسی مدرن همان ارزشی را داراست که فرمول نسبیت انیشتین دارای آن است» (زایس، ۱۳۶۳، ص۲۸).
    به بیان علّامه، زیبایی نمودی است نگارین و شفّاف که بر روی کمال کشیده شده است و کمال عبارت است از قرار گرفتن یک موضوع در مجرای بایستگی ها و شایستگی های مربوط به خود و همان نظم عالی است که روح انسانی آن را در عالم هستی بخصوص در نمودهای زیبا در می‌یابد (جعفری، ۱۳۶۹ ، ص۱۸۳).
    این کمال، هم شامل قطب عینی زیبایی می‌شود که عبارت است از هماهنگی واحد هایی که یک مجموعه‌ی زیبا را تشکیل داده اند و هم شامل قطب ذهنی تماشاگر می‌شود که عبارت است از داشتن کمالی به نام استعداد زیبا جویی و زیبا یابی. این تعریف از زیبایی با مفهوم کمال به طور ضمنی در ارتباط با ادراک درک کننده است و هر اندازه که احساس ناموزون و مغایر باشد به همان نسبت از کمال دورتر است (وایتعهد، ۱۳۷۱ ، ص۶۷۸).
    وی در بحث زیبا شناسی، ابتدا آن را به دو نوع زیبایی محسوس و معقول تفکیک می‌کند و زیبایی معقول را مربوط به خود روح انسان می‌داند که ناشی از شکوفایی روح انسان بوده و بوسیله‌ی عدالت، احساس لزوم حق شناسی، احساس خالص و ناب تکلیف، عدالت گر این برخورداری از آزادی در مسیر خیر و کمال و احساس یگانگی با انسان‌ها حاصل می‌شود و در مقابل، زیبایی محسوس با دو قطب ذاتی و عینی، عبارت است از نمودی زیبا، آراسته و شفّاف، که باعث انبساط خاصّ روانی می‌گردد (جعفری، ۱۳۶۹، ص ۱۸۳).
    قطب عینی زیبایی همان پدیده یا نمودی است آراسته و شفّاف که در جهان عینی بر روی کمال (نظم عالی هستی) کشیده شده است و قطب ذاتی آن استعداد یا بعد زیبا یابی انسان است که بوسیله‌ی آن، انسان زیبایی ها را دریافته و از آن‌ ها با نشاط و انبساط متأثّر می‌گردد (پیشین: ۱۱۹).
    زیبایی در معنای والای خود در عالم هستی به طور جدّی مطرح است، چنان که ذوق و استعداد زیبا جویی و زیبا یابی یکی از اساسی ترین خواسته های فطری انسانی بوده و از آن مهم تر، غایت و هدف های نهایی جهان هستی است (وایتهد، ۱۳۷۱، ص ۷۰۴).
    از این گذر که به زیبایی نظر شود بخش گسترده ای از دریافت های انسان را در بر می‌گیرد؛ چرا که در نظر علّامه، همه‌ی حقایق در ارتباط هستند که البتّه هم شامل زیبایی معقول و هم زیبایی محسوس می‌گردد. در معنای کلّی، زیبایی معقول و محسوس در کنار هم، زیبایی هایی مانند عدالت و حکمت و عفّت و شجاعت و دانستن را در بر می‌گیرد وتعالی می‌یابد و در این معنای کلّی است که در نظام جامع تعلیم و تربیت ضرورت تربیت زیبا شناختی را مطرح می‌کند، و گرنه صرف زیبایی محسوس علیرغم ارزشمندی احتیاج به آموزش ندارد و حیطه ی قدرت آن در آموزش محدود است.
    این دیدگاه عمیق و گسترده در رابطه با زیبایی بر اساس یک انسان شناسی خاصّ الهی با هدفی ویژه مانند دستیابی به حیات معقول ارزشمند بوده و موضوعی آموزشی و تربیتی است، چرا که انسان شناسی محدود نمی‌تواند باعث شناخت فیلسوف از این توانایی و استعداد و گرایش انسان شود و درک این معنا در شناخت اصالت انسان نهفته است (جعفری ، ۱۳۷۰، ج۱، ص۱۲۱).
    علاّمه معتقد است زیبایی نمودین نگارین است که بر روی کمال کشیده شده و قرار گرفتن یک موضوع در مجرای بایستگی های خود کمال نام دارد، البته در غیر مواردی که موجود زیبا دو بعدی باشد مانند انسان که امکان دارد با داشتن صورت زیبا، زشت ترین درون را دارا بوده باشد. طبق این تعریف حتی زیبایی های محسوس نشانی از کمال دارند زیرا یک پدیده ی زیبا اجزایی دارد که حتماً دارای تناسب و قانونمندی هستند؛ مثل یک گل زیبا و اگر انسان به طور فطری گرایش به زیبایی نمی داشت آنان را درک نمی‌کرد و این دریافت درونی خود یک کمال ذاتی برای انسان می‌باشد، همچنین اگر پدیده ای زیبا نباشد انسان از آن لذّت نمی برد، حتّی اگر به ظاهر زیبا باشد، امّا در واقع زشت باشد وقتی آدمی‌پی به درونش می برد دیگر از آن لذّت نمی برد، این امر در زیبایی های معقول به خوبی آشکار است(گلی زواره ای، ۱۳۷۸، ص ۳۴۳).
    علاّمه جعفری هر چیزی را تنها وابسته به امور عینی نمی‌داند و ساختمان وجودی انسان را که از آن زیبایی خوشش می‌آید به عنوان قطب دیگر مطرح می‌کند، به عقیده ی وی احساس لذّت ازامور زیبا بیانگر آن است که مغز و روان انسان در ادراک زیبایی ها نقش اساسی دارد و نیز در برخورد با امور زیبا به تفسیر و تحلیل آن‌ ها پرداخته و در این حال از امور درونی خود بهره می‌گیریم یعنی خواسته ها و ابعاد درونی را در تفسیر زیبایی ها دخالت می‌دهیم، به علاوه برخی زیبایی ها حسّی نمی‌باشند تا به طور عینی قابل درک باشند بلکه زیبایی معقول هم داریم که هیچ گاه نمی‌توانیم برای آن جنبه ی عینی و برون زایی قایل شویم (پیشین).
    نکته ی قابل توجّه این‌که علاّمه‌ی جعفری نشان می‌دهد که انسان از راه شناخت زیبایی ها و هنر آفرینشش پی به اسرار خلقت برده و عبودیت و شخصیّت او تکامل خواهد یافت. وی در چهار محور اصلی، زیبا شناسی را مورد توجّه قرار داده است:
    ۱) ارزش، به معنی قیمت و سنگینی و اهمّیت و به اصطلاح «value» یا مطلوبیت «desirabilityu» که فی نفسه دارای حقیقت عینی نیست.
    ۲) لذّت، به معنی کسب شوق و کام جویی و رسیدن به اوج خوشی و خوشگذرانی «pleasure» یا خوشی درونی که هر انسان ساده دلی آن را خیر و کمال تلقّی می‌کند.
    ۳) تعصّب، و شگفتی یا حیرت که معادل های آن در زبان انگلیسی عبارتند از: «,wonderin wonder,a mas astonishment, surprise » توقّف ذهنی در روی شئ یا مخلوقات و اشتغال و حیرت فکر و اندیشه برای پیدا کردن پاسخ.
    ۴) عالی، یعنی بالاترین و دلنشین ترین موجود ممکن که معادل انگلیسی آن superiority , highest superior , که بالاتر از آن در طبیعت وجود ندارد.
    علاّمه اوصاف زیبایی را بدین شکل تفهیم کرده است( مداح، ۱۳۷۹، ۴۱۹).
    علاّمه‌ی جعفری هنر را به عنوان بستر اجتماعی تعلیم و تربیت و زمینه ساز آموزش با نقش و کارکرد ابزاری و هم به عنوان هدف در این دیدگاه مطرح می‌کند. هنر از دیدگاه علاّمه، عامل تعالی انسانیّت بوده و این گونه تعریف می‌شود؛ هنر نمودها و جلوه‌های بسیار شگفت انگیز و سازنده‌ی حیات بشری است که حاصل از حسّ زیبا شناختی در انسان و یک نوع تجسّم از واقعیّت است و به نوعی محصول فکری بشر و برای تنظیم و بهره برداری از حیات جامعه قلمداد می‌شود (جعفری، ۱۳۶۹، ص ۲۱).
    تصویر درباره جامعه شناسی و علوم اجتماعی
    در این بحث، برای تبیین هنر، از چهار دیدگاه و نگرش مختلف (علمی، نظری، فلسفی و مذهبی) استفاده می کند و با نقد و بررسی آن‌ ها، ایده «هنر برای انسان در حیات معقول» را مطرح می‌کند، یعنی «هنر» چه با نظر به نبوغ خود هنرمند و چه با نظر به جامعه ای که از اثر هنری برخوردار می‌شود، ارزشمند است، مشروط به این‌که با هدف هموار کردن زمینه‌ی «حیات معقول» بوجود آمده باشد.
    وی معتقد است تجلّی زیبایی در یک ارزش هنری نمود می‌یابد و ارزش یک اثر هنری در دیدگاه علاّمه به نیرویی بستگی دارد که محتوای عاطفی را شکل داده و آن را در دسترس قرار می‌دهد؛ چرا که پیش از هر چیز صرفاً می‌خواهد آن چه از محتوای عاطفی جهان، استنباط کرده، شکل و تجسّم ببخشد و راز گشایی نماید. در این بیان، هنر یک تقلید نیست، بلکه کشف واقعیّت و کسب معرفت و حرکت به سوی تکامل و حیات معقول است و نوعی معرفت و دستیابی به آن با تربیت زیبا شناختی امکان پذیر است و نکته ی مهم اینکه هدف آن وارد نمودن حقیقتی سودمند به جریان زندگی مردم بوده است (نوروزی و متقی، ۱۳۸۸، ص ۱۱۸).
    آن چه در بحث زیبا شناسی مورد نظر علاّمه است، شامل تمام جنبه های تعلیم و تربیت و در همه‌ی حوزه های یادگیری می‌باشد و در واقع وی کاملاً تربیت زیبا شناختی را از تربیت هنری که شامل آموزش می‌داند. آن چه علاّمه در تربیت زیبا شناختی دنبال می‌کند، تربیت درک کنندگان خلّاق و خود جوش است و در این درک کردن، به حالات درونی و شناخت عمیق اشاره دارد و نه صرفاً آگاهی از آن یا درباره آن‌ ها. از اینرو، با قرار دادن افراد در معرض این تجربیات به شیوه ی خویشایند، تجربه‌ی پایدار و فرایند مداوم یادگیری و پیشروی در خط کمال و راه حیات معقول که علاّمه به دنبال آن بود، حاصل می‌شود. او در پی ارایه‌ی یک نظام تعلیم و تربیتی است که در آن، مربّیان و معلّمان دانش آموزانی را از طریق زیبا شناسی به لذّت عقلانیّت رهنمود و برای تجربه‌ی حیات معقول اماده سازند و رسیدن به این تربیت زیبا شناختی مستلزم آن است که تجربیات زیبا شناختی در آموزش نقش محوری داشته باشند (پیشین: ۱۲۰).
    علاّمه معتقد است که با آموزش زیبایی می‌توان به حقیقت رسید و زیبایی واقعی همان تقرّب به ذات اقدس تبارک و تعالی و اطاعت از دستورات الهی و تزکیه نفس و انتخاب راه حقّ و مبارزه و درهم شکنی باطل و اشاعه ی شجاعت و دلاوری و آزادی بیان و عقیده و بر افراشتن پرچم عدل و عدالت بر تارک جهان و ستیزه جویی با کفر و الحاد و مفاسد اجتماعی و شفّاف ساختن انگیزه های دینداری و پرستش خدایان و حاکم ساختن آوای طنین انداز حکومت عدل و انصاف و بیداری «وجدان» در قلب انسان‌های گمراه و مصیبت زده است.

     

    ۳-۶)جمع بندی

    علاّمه‌ی جعفری به عنوان یک فیلسوف و یک متفکّر در جامعه مطرح است. فرق یک فیلسوف با دیگران در این است که پرسش های تازه ای را مطرح می‌کند و یا این‌که تلاش می‌کند به سوالاتی که در گذشته وجود داشته پاسخ های جدید بدهد و اگر هم یک فیلسوف یا متفکّر در برخی اززمینه‌ها، بعضی از پرسش های جدید را مطرح نکند، امّا این توفیق را داشته باشد که به پاسخ های جدید برسد، مقام او از نظر تفکّر مقام والایی است. علاّمه‌ی جعفری ازآن جا که دایره ی مطالعاتش بسیار وسیع بود، شخصیّت علمی و فکریش نیز دایره ی وسیعی را شامل می‌شد. وی مباحث متنوّعی در زمینه‌های گوناگون عنوان کرده اند و به بحث و گفتگو پرداخته‌اند و در هر قلمرو ی که وارد شده، کوشیده که از منظر جدیدی به آن نگاه کند. وی در باب فلسفه و هدف زندگی، حیات معقول نگاه جدیدی داشته و نظریات جدیدی را مطرح می‌کند. نکته ی حایز اهمیّت این است که اگر به تاریخ تفکّر غرب دقت کنیم می بینیم که از زمان افلاطون تا به امروز، خصوصاً چهار، پنج قرن اخیر و مشخّصاً از رنسانس به بعد، بویژه دو قرن اخیر، بسیار جدّی و به طور اساسی به فلسفه‌ سیاست پرداخته شده و آثار متنوّع و آراء و نظریات گوناگونی بوجود آمده، امّا با رجوع به تفکّر فلسفه‌ اسلامی در می یابیم که سوالات بسیاری هست که مورد توجّه واقع نشده، یا در زمینه‌های گوناگون دیگر، مانند فلسفه‌ هنر، فلسفه‌ علم، فلسفه‌ تاریخ، فلسفه‌ اخلاق و به طور کلّی به فلسفه های مضاف چندان توجّهی نشده است. لیکن در عصر حاضر علاّمه‌ی جعفری (همانند مطهری و طباطبایی) از شخصیّت برجسته ای برخوردار است که شاید به آن توجّهی نداشته‌اند. برای مثال در فلسفه‌ هنر و زیبایی اگر به آثار فلسفی و فکری زمان خود مراجعه کنیم یک اثر جامع که بتواند از آن یک نظر و یک تئوری بدست آورد، دیده نمی‌شود. در بحث فلسفه‌ تاریخ، مانند مباحث مربوط به فلسفه‌ حقوق که امروزه بسیار مورد توجّه و نیاز جامعه‌ی ماست، کند وکاوی صورت نگرفته است و نکته ی مهم این است، البته کسانی هستند که برخی از مسایل جدید را عنوان کرده اند امّا چون پشتوانه ی بسیار قوی و بسیار عمیق نداشته‌اند و با مبانی و اصول تفکّر چندان آشنا نبودند، گاهی به جای ازبین بردن یک معضل، معضلات فراوان دیگری را می آفریدند. در حالی که با دقّت در اندیشه های علاّمه‌ی جعفری با مباحث جدید در زمینه‌ی انسان شناسی، فلسفه، کلام جدید و فلسفه‌ تاریخ، عرفان و زیباشناسی و هنر آشنا می‌شویم.
    فصل چهارم

     

    موضوعات: بدون موضوع
     [ 07:01:00 ق.ظ ]



     لینک ثابت

      پایان نامه نرگس مصباح ویرایش نهایی ابان- قسمت ۵ ...

    ۲- ۱۳- ۹ – کنترل زراعی
    کنترل زراعی به محموعه ای از روشها گفته می شود که با هدف افزایش توان رقابتی گیاه زراعی انجام می شود. کنترل زراعی دارای مزیت هایی نسبت به سایر روش های کنترل است. که از آن جکله به کوارد زیر می توان اشاره کرد:
    کنترل زراعی با محیط زیست سازگار است و چنانچه بدرستی عمل شود آثار مخربی بر محیط زیست ندارد.
    عکس مرتبط با محیط زیست
    کنترل زراعی با توان کشاورز هماهنگی دارد و نیاز به امکانات ویژه ای همچون سمپاش و غیره ندارد. به عبارت دیگر کنترل زراعی با دانش و توان کشاورز قابل تطبیق است و کشاورزان براحتی با آن خود را هماهنگ می کنند.
    کنترل زراعی در شرایط گوناگون و اکوسیستم های زراعی متفاوت قابل اجرا است.
    کنترل زراعی حتی اگر در کنترل عامل مهاجم یعنی علف هرز موثر نباشد، برای افزایش توان تولید گیاه زراعی مفید است.
    از مهم ترین روش های کنترل زراعی گل جالیز موارد زیر است:
    ۲- ۱۳- ۹-۱- کشت ارقام متحمل یا مقاوم:
    میزان مقاومت یا حساسیت به گل جالیز در یک گونه میزبان متفاوت است و می تواند تحت تأثیر چندین عامل ارثی و غیر ارثی باشد. در ماش مقاومت به گل جالیز در ارتباط با مقاومت مکانیکی ریشه در مقابل نفوذ مکینه گل جالیز و احتمالاً اختصاصات شیمیایی آن می باشد. کشت ارقام مقاوم یا متحمل به گل جالیز از عوامل محدود کننده آلودگی میزبان به گل جالیز است(Goldwasser et al., 1997). کارهای اصلاحی برای مقاومت به گل جالیز در خصوص مقاومت آفتابگردان به O.cernua و در باقلا علیه O. crenata صورت گرفته است. در روسیه برخی از واریته های آفتابگردان در سال ۱۹۱۲ یافت شد که نسبت به گونه O. cernua مقاومت نشان دادند(Dhanapal et al., 1996) ، اما در دهه ۱۹۲۰ به دلیل وجود نژادهای مختلفی از گونه O. cernua مقاومت آنها شکسته شد(۱۰۱). بررسی های انجام شده در ایتالیا، اسپانیا و مصر در روی باقلا نشان داد که تنها واریته(F-402) متحمل به این انگل می باشد و در برنامه های اصلاحی بطور موفقی بکار گرفته شده است(Estabrook & Yoder, 1998) از سال ۱۹۷۰ تاکنون توجه زیادی به یافتن ارقام مقاوم به گل جالیز شده است.
    بلند اندام و همکاران(۱۳۵۷) در طرح سه ساله ای در همدان بیست رقم سیب زمینی را از نظر مقاومت به گل جالیز بررسی کردند. در این آزمایش که در اراضی آلوده به گل جالیز O.aegyptiaca انجام شد،. رقم دراگا با بیست و نه درصد آلودگی کمترین ابتلا به گل جالیز را داشته و پس از آن وانکوخ با پنجاه درصد آلودگی در گروه بعدی قرار داشت. مشکل اصلی در ایجاد مقاومت به گل جالیز شکسته شدن مقاومت در گیاهان زراعی یا تحمل گونه میزبان نسبت به گیاه انگل است. متعاقب ظهور نژادهای پاتوژن جدید مهاجم، منابع جدید مقاومت از ژرم پلاسم سیب زمینی ترشی بدست آمد. از آنجا که نژادهای پاتوژنی جدید گل جالیز گونه O. cernua رایج است تحقیقات متعددی برای یافتن منابع جدید مقاومت لازم است(۱۰۱).
    پنج نژاد جدید از گونه O.cernua شناسایی شده و از A تا E مشخص شده اند. نژاد A ابتدا در اکراین در اواخر قرن نوزده یافت شد. نژادهای جدید گل جالیز گونه O. cernuaکه اخیراً یافت شده اند بر مقاومت لاینهای آفتابگردان حامل ژنهای Or5 – Or1 غلبه کرده اند. گونه های مختلف جنس Helianthus sp لازم است تا منابع جدید ژنی مقاومت به انگل گل جالیز جدا شوند(Aydyn et al., 2000).
    نتایج تحقیقات نشان داد که نژاد های O. cumana که در اسپانیا وجود دارد متفاوت از آن در رومانی است . این تحقیقات نشان داد که نژاد E و نژاد F در اسپانیا رایج تر است. این محققان ۱۶ نژاد از O. cumana را که هشت تا از اسپانیا(S1 – S8 ) دو تا از رومانی (R1 , R2) و شش تا از ترکیه(T1 – T6 ) بود جمع آوری کردند و در لاین های آفتاب گردان ۱۱۷ (حساس به تمام نژاد ها) و NR5 (مقاوم به نژاد E وحساس به نژاد F ) وL86 (حساس به E و مقاوم بهF) و P96 (مقاوم به نژاد E وF ) شناسائی کردند. نتایج نشان داد که R1 نتوانست NR5 را آلوده کند. R2 نیز کاملا توسط L86 و P96 کنترل شد، اما توانست NR5 را آلوده کند( Dominguez et al.,1996).
    در تحقیق انجام شده توسط روبیالس و همکاران(Rubiales et al., 2003) مقاومت ارقام نخود و ارقام نخود وحشی بهO. crenata بررسی شدند. نتایج این تحقیق نشان داد که مقاومت ارقام نخود وحشی ناشی از ترکیبی از چند مکانیزم است. این مکانیزم ها عبارتند از ترغیب کمتر بذر گل جالیز به جوانه زنی، جلوگیری از اتصال گل جالیز به ریشه ها، اضمحلال توبرکول ها در حضور گیاه میزبان بودند. نتایج این تحقیق نشان داد که در کشت بهاره نخود ((Cicer arietinum آلودگی به گل جالیز کمتر است. بنظر می رسد تاخیر در کاشت نخود سبب کاهش ترغیب O. crenata به جوانه زنی می شود. نخود به طور معمول در مناطق مدیترانه ای در بهار کشت می شود. اما به خاطر توسعه بیماری برق زدگی(Ascochyta) کشت پاییزه آن متداول شده است. اما کشت پاییزه این گیاه منجر به توسعه رویش گل جالیز شده است. در این آزمایش گــونه های نخود شامل C. songoricam, C. echinospermu, C. bijugum, C. oxyoclen, C. canariense نسبت به گل جالیز مقاومت بالا داشتند.
    ۲- ۱۳- ۹- ۲ – استفاده از مواد محرک جوانه زنی:
    بذر گل جالیز پس از گذرانیدن دوره آماده سازی نیازمند مواد محرک شیمیایی از ترشحات ریشه میزبان است. شناسایی و سنتز این ترکیبات میتواند فصلی تازه در کنترل گل جالیز و گیاهان انگلی مشابه چون علف جادو ایجاد کند(Bouwmeester et al., 1992). در این خصوص تحقیقات مناسبی انجام شده است که از جمله سنتز آنالوگ های استرایگول به منظور تحریک جوانه زنی گل جالیز بدون حضور میزبان است. از آنجائی که سنتز استرایگول وقت گیر است و از نظر اقتصادی مقرون به صرفه نیست، بنابراین تلاش برای سنتز آنالوگ های آن آغاز شده است. تحقیقات دراین باره منجر به تولید ترکیباتی شد که از جمله مهم ترین این ترکیبات سزگوئی ترپنها می‌باشند که پتانسیل بالایی در تحریک جوانه زنی بذرهای استریگا و گل جالیز دارند(Dhanapal et al., 1997).
    عکس مرتبط با اقتصاد
    مطالعات انجام شده نشان میدهد که اتیلن و یا مواد آزاد کننده اتیلن نظیر اتفن هیچگونه قدرت تحریک کنندگی بر جوانه زنی گونه های گل جالیز گونه O .cernua و O. ramosa را ندارند، در حالیکه این ترکیبات در تحریک جوانه زنی استریگا موفق بوده اند(Hsaao et al., 1983).
    آنالو گ های استرایگول در محیط پتری دیش آزمایش شده اند که از این بین فعالترین آنها GR7، GR21، GR28، GR41 بودند که در غلظتهای ۰٫۱ تا PPM 1.0 مؤثر بودند(Mesa- Garcia & Garcia – Torres, 1984).
    اثر آنالوگهای مصنوعی به عنوان محرک جوانه زنی برای کنترل گل جالیز O. ramosa در مزرعه توتون بررسی شده است. این بررسی در شرایط مزرعه انجام شد و نشان داد که استفاده از آنالوگ های استرایگول تاثیر بیشتری روی توتون داشت. بطوری که میزان آلودگی توتون نسبت گوجه فرنگی کمتر از بیست درصد بود، در حالی که بوته های شاهد کاملاً به گل جالیز آلوده شده بودند. بوته های توتون در کرتهای تیمار شده سالم و قوی بودند و ارتفاع بیش از ۱۰۰ الی ۱۲۰ سانتی متر داشتند، در حالیکه در کرتهای شاهد برگ های توتون کوچک شده و ارتفاع بوته ها کمتر از ۶۰ سانتی متر بود(Girefe & Raman, 2005).
    جورادو و همکاران (Jurado et al., 2002) در مطالعه خواص برخی از آفت کشها بر تحریک جوانه زنی بذور گل جالیز، ابتدا بذور را در معرض بیست و چهار نوع قارچ کش، هفده نوع علف کش، ده نوع حشره کش و یک آفت کش بیولوژیک قرار داد. از بین این ترکیبات قارچ کش های توپسین‌ام به مقدار۵۰ PPM، آمبیس در ۱۲۰ PPM ، و حشره کشهای تیودان در ۱۰۰ PPM ، تیوفانوکس به میزان ۱۰ PPM و حشره کش بیولوژیک دیپتراکس در ۳۰ PPM بیشترین تاثیر را در تحریک جوانه زنی بذر گل جالیز داشتند. حداکثر اثر تحریک کنندگی در روز چهلم پس از تیمار بذر حاصل شد. ترکیبات محرکی که بصورت گاز فعالیت داشتند مؤثرتر از ترکیبات محرک با اثر تراوشی بودند.
    صغیر(Saghir , 1977)در مطالعات گلخانه ای بالاترین فعالیت ترکیب GR7 را در غلظت۱٫۰ تا ۳٫۰ PPM گزارش کرد. تیمار بوته های گوجه فرنگی با مواد مصنوعی محرک جوانه زنی در سه هفته قبل از نشاءکاری مشاهده شد که وزن خشک و تعداد جوانه های گل جالیز O. crenata بطور معنی داری کاهش می یابد و عملکرد میوه گوجه فرنگی افزایش می یابد. در آزمایشات مزرعه ای روی باقلا در مصر کاربرد ترکیب GR21 با میزان ۳/۰ کیلوگرم در هکتار کنترل خوبی بر گل جالیز O. crenata با حضور باقلا در خاک اسیدی داشت.
    ماتیوز و همکاران(Mattews et al., 1991) پاسخ گونه های مختلف گل جالیز به محرک های استخراج شده از گیاهان میزبان و نیز ترکیبات سنتز شده را بررسی کردند و نتیجه گرفتند که جوانه زنی بذر در دو گونه گل جالیز بطور متفاوتی تحت تاثیر تراوشات ریشه گیاهان زراعی متفاوت قرار می گیرند (‌۱۱۱). تحقیقات ماتیو و همکاران (۱۹۹۱) نشان داد که بذر گل جالیز O. cumana تنها با ترشحات گیاه غیر میزبان خود یعنی کتان تحریک به جوانه زنی می شود(۱۱۱). این تحقیقات نشان داد که اثر تحریک جوانه زنی توسط مواد محرک از گونه ای به گونه دیگر متفاوت است.
    ماگنوس و همکاران(Mgnus et al., 1982) چندین روش برای سنتز مواد محرک جوانه زنی گیاهان انگل بر پایه مولکول استرایگول شرح دادند.
    در آزمایش وست وود و همکاران(West wood et al., 1999) تأثیر مواد غذایی مختلف روی ترکیب تحریک کننده جوانه زنی بذر گل جالیز O. aegyptiaca در شرایط آزمایشگاهی مورد بررسی قرار گرفت. در این مطالعه آنالوگ های استرایگول جوانه زنی بذور گل جالیز را که با آب مقطر آماده سازی شده بود تا پنجاه و پنج درصد تحریک نمودند. بذوری که در آب مقطر یا محلول های نمکی مختلف آماده سازی شدند، اما با آنالوگ های استرایگول تیمار نشدند تا هجده درصد جوانه زنی نشان دادند. مقدار پنج میلی مول از ترکیب GR27 جوانه زنی بذرهایی را که در ده میلی مول نیترات آمونیوم همراه و یا بدون فسفات پتاسیم آماده سازی شده بودند را بیش از بذوری که در کلرید سدیم آماده سازی شدند تحریک کرد. آماده سازی بذرها در نیترات سدیم(ده میلی مول)و تیمار با ترکیب GR7 جوانه زنی را تحریک نمود در حالیکه آماده سازی بذرها در نمک های آمونیوم یک میلی مول سولفات آمونیوم با بیست میلی مول همراه با ترکیب GR7 بطور معنی داری از جوانه زنی ممانعت به عمل آورد.
    یوکاتا و همکاران(Yokata et al., 2000) اثر محرک های جوانه زنی الکترول و اوربانکول بر روی O. minor در حضور میزبان شبدر قرمز را بررسی کردند. در این تحقیق سه ماده محرک جوانه زنی گیاه انگلی گل جالیز شبدر از ترشحات ریشه میزبان یعنی شبدر قرمز جدا شده و مورد شناسایی قرار گرفتند. ساختمان دو ترکیب محرک جوانه زنی از این بین شناخته شد که یکی از آنها اوربانکول و دیگری الکترول بود.
    بیگدلی و همکاران(۱۳۷۴)با بررسی ترکیبات سنتزی متفاوت محرک جوانه زنی گل جالیز، نتیجه گرفتند که ترشحات گیاهان میزبان اثرات گوناگونی بر قابلیت جوانه زنی در رویش گل جالیز دارند و کودهای نیتروژنه سبب تغییر غلظت ترشحات گیاهان میزبان در محیطهای خاک شده و بدین ترتیب میزان جوانه زنی گل جالیز تحت تاثیر قرار می گیرد.
    ۲- ۱۳- ۹-۳ – استفاده از کودهای نیتروژنی:
    گل جالیز در طی تکامل توانایی کسب مواد غذایی از گیاه میزبان را بدست آورده است و به شرایط خاک فقیر سازگار است. تحقیقات آزمایشگاهی گلخانه ای و مزرعه ای در خصوص اثرات بازدارندگی نیتروژن بر روی رشد گل جالیز به قرن نوزدهم یعنی زمانی که کشاورزان از کود دامی و کمپوست جهت کاهش رشد گل جالیز استفاده می کردند بر می‌گردد(محمودی فر و جم نژاد، ۱۳۸۹).
    کودهای شیمیایی نیتروژنه مختلف با تأثیر برpH خاک اثرات متفاوتی بر قابلیت جوانه زنی در رویش گل جالیز را دارند. نتایج تحقیقات بیوشف و فروغی ( ۱۳۶۴) نشان داد که در خاک اسیدی، قوه نامیه بذر گل جالیز سریعتر تخلیه می شود(۷). همچنین کودهای شیمیایی نیتروژنه مختلف سبب تحریک بذر گل جالیز در فاصله ای دورتر از ریشه شده و در نهایت این بذرهای جوانه زده قادر به اتصال به میزبان نمی باشند و از بین می روند.
    ۲- ۱۴- بررسی منابع :
    در خصوص روش های کنترل گل جالیز تاکنون تحقیقات زیادی انجام شده است که در اینجا به ذکر مختصری از این تحقیقات کفایت می شود:
    تحقیقات آزمایشگاهی و گلخانه ای در خصوص اثرات بازدارندگی نیتروژن بر روی رشد گل جالیز به قرن نوزدهم، یعنی زمانی که کشاورزان از کود دامــی و کمپوست جهت کاهش گـل جالــیز استفــــاده می کــردند بر می گردد( موسوی و شیمی، ۱۳۸۶).
    کودهای شیمیایی نیتروژنه، با تاثیر گذاردن بر pH خاک طول عمر بذر گل جالیز را در داخل خاک تحت تأثیر قرار می دهند و بدین ترتیب استفاده از کودهای شیمیایی نیتروژنه سبب کاهش طول عمر بذر گل جالیز و قابلیت جوانه زنی آن می شود( موسوی و شیمی، ۱۳۸۶)..
    بنابه نظر ریچز(Riches , 2005) علف جادو S. asiatica در خاکی که کمبود نیتروژن دارد گسترش دارد و به میزبانها حمله می کند.
    پارکر و آببا (Parker & Abeba, 1992) نشان داد که جوانه زنی و رشد گل جالیز O. cerenata)) در حضور مقدار چهار میکرومول نیتروژن فرم اوره ای شدید تر از فرم آمونیومی تحت تاثیر قرار می گیرد، اما نیترات بر آن اثر ندارد.

     

    برای دانلود متن کامل پایان نامه به سایت tinoz.ir مراجعه کنید.

    نتایج (WEST WOOD ET AL 1999) نشان داد که نیترات آمونیوم و فسفات آمونیوم سبب کاهش تولید بیوماس (O.RAMOSA) در حضور میزبانهای توتون و گوجه فرنگی در شرایط گلدانی میشود

     

    نتایج تحقیق (ABU- IRMAILEH 1981) نشان داد که استفاده از کود نیترات آمونیوم به میزان ۱۰ گرم در هر گلدان سبب کاهش آلودگی توتون به گل جالیز میشود.

    بداوی و همکاران(Bedawi et al., 1984) در بررسی طول عمر بذر علف جادو(Striga asiatica ) مشاهده کردند که نیتروژن سبب کاهش طول عمر بذر علف جادو می شود. در این تحقیق، کودهای آمونیومی طول عمر بذر علف جادو را بیش از کودهای نیتراتی کاهش داد.
    تحقیقات ابوایرماله (Abu- Irmaileh , 1981) نشان داد که استفاده از کود نیتروژنه در مقادیر بالا سبب کاهش توسعه گل جالیزO. cernua در مزارع توتون و گوجه فرنگی می شود و همچنین در بررسی اثر کودهای نیتروژنه بر رشد و نمو گل جالیز نتیجه گرفتند که بطور کلی کودهای آمونیاکی اثر بازدارندگی بیشتری نسبت به ازت نیتراتی در گل جالیز دارند. این نتایج نشان داد که استفاده از کود نیترات آمونیوم به میزان ۱۰ گرم در هر گلدان سبب کاهش آلودگی توتون به گل جالیز می شود.
    مطالعات انجام شده در مورد متابولیزم نیتروژن در تشکیل هوستاریم نشان داد که استریگا تاثیر اصلی را بر متابولیزم نیتروژن در میزبان دارد و سبب افزایش غلظت نیترات و اسیدهای آمینه در برگ ها و ریشه میزبان دارد.
    با توجه به این که نوع اسیدهای آمینه موجود در گیاه میزبان همانند گیاه انگل است، می توان نتیجه گرفت که تعریق از میزبان نقش اصلی را در جریان مواد نیتروژنه به سمت گیاه انگل دارد.
    ناندولا(Nndula, 1998) اظهار داشت که کودهای نیتروژنه سبب تحریک بذر گل جالیز در فاصله ای دورتراز ریشه شده و در نهایت این بذرهای جوانه زده قادر به اتصال به میزبان نمی باشند و از بین می روند و همچنین وی اظهار داشت فرم آمونیومی بیش از فرم نیتراتی اثرات ممانعت کنندگی بر جوانه زنی و رشد گل جالیز دارد و این در حالتی است که اثرات اوره حد فاصل این دو نوع کود است.
    بیوشف و فروغی(۱۳۶۴) در بررسی اثر pH خاک بر تعداد آلودگی گیاه گوجه فرنگی و توتون به گل جالیز، اظهار داشت که در خاک اسیدی، قوه نامیه بذر گل جالیز سریعتر تخلیه شده و کودهای شیمیایی نیتروژنه مختلف نیز با تأثیر برpH خاک سبب اثرات متفاوتی بر قابلیت جوانه زنی در رویش گل جالیز می شوند.
    بنابه نظر ون هازویک و همکاران (Van Hezawijk et al., 1997) استفاده از نیتروژن به میزان ۴ میلی مول از فرم اوره یا آمونیوم سبب کاهش جوانه زنی گونه O. cernua می شود. دمیرکان و نملی(۱۹۹۵) استفاده از کود نیتروژن، جهت کاهش شدت خسارت گل جالیز( O. cernua )و علف جادو(Striga asiatica) به گیاه میزبان را توصیه کردند.
    نتایج وست وود و همکاران(West wood et al., 1999) نشان داد که نیترات آمونیم و فسفات آمونیم سبب کاهش تولید بیوماس(O. ramosa) در حضور میزبانهای توتون و گوجه فرنگی در شرایط گلدانی می شود.
    گل جالیز در خاکهای قلیایی، خاکهای با مقدار کم نیتروژن و زهکش شده فعالیت بهتری دارد. همچنین به گیاه میزبان سالم برای تولید تعداد گل و بذر فراوان نیاز دارد.(Losner et al., 1998)
    اتگگنهو و همکاران (Etagegnehu et al., 2004) می گویند، روش های کنترل گل جالیز به دلیل کمبود کنترل مکانیکی و علفکش های انتخابی محدود می باشد. در این راستا استراتژی های گوناگون جایگزین آزمایش شده اند و استفاده از کودهای نیتروژنه یکی از روش های جالب توجه بوده است.
    پرس (Press, 1995) در مطالعه ارتباط نیتروژن با مدل رشد گیاهان انگل می گوید، اثر و نفوذ گیاهان هرز انگل روی میزبانانشان بوسیله تعدادی از متغیر های زنده و غیر زنده و همچنین حاصلخیزی خاک به عنوان عامل اصلی و بویژه نیتروژن در دسترس تعیین می گردد.
    در طی تکامل، گیاهان انگلی توانایی برای تغذیه را از گیاهان میزبان به دست آوردند و خاک های با حاصلخیزی کمتر را ترجیح دادند. گزارش ها اثرات بازدارندگی نیتروژن بر روی رشد گل جالیز بر اساس مطالعات مزرعه ای، گلخانه ای و آزمایشگاهی که معمول بوده به مطالبی در قرن نوزدهم بر می گردد وقتی که کشاورزان از کود و کمپوست برای کاهش رشد گل جالیز استفاده می کردند (Nandula, 1998).
    مقادیر بالای نیتروژن در شرایط آزمایشگاهی سبب کاهش آلودگی O.crenata می شود ((Kasasian, 1973. در سایر گونه های گیاهی کود فسفر عامل تعیین کننده ای در آلودگی O.crenata نشان نداد (Mesa-García et al., 1984).
    آلودگی به انگل گل جالیز سبب کاهش ارتفاع ساقه، طول ریشه، تعداد شاخه ها و تعداد و کل سطح برگها در گیاه میزبان می شود. در نتیجه وزن تر و خشک میزبان کاهش می یابد. آلودگی سبب افزایش ظرفیت نیتروژن، کلسیم و منیزیم خصوصاً در برگهای میزبان می شود. این حقیقت با به تعویق افتادن رشد میزبان در ارتباط است. ظرفیت های فسفر و پتاسیم در گیاه میزبان آلوده کاهش یافته که به دلیل انتقال سریع عناصر غذایی به گیاه انگل می باشد.
    توان ضعیف گیاهان انگلی نظیر گل جالیز برای دریافت نیتروژن غیر ارگانیک نشان دهنده وابستگی آنها برای بدست آوردن نیتروژن ارگانیک از میزبان است (Nandula, 1998).
    محققین در رابطه با نحوه تاثیر کودهای شیمیایی در کاهش خسارت گل جالیز نظرات متفاوتی دارند: گیاهان اتوتروف نیتروژن را بوسیله تثبیت نیتروژن و یا به صورت فرم آمونیوم از خاک جذب می کنند. در طی تکامل، گل جالیز توانایی حفظ متابولیسم نیتروژن را از دست می دهد (Nandula, 1998). غیاب یا کمبود فعالیت آنزیم های آسیمیلاسیون نیتروژن در گل جالیز ممکن است بیانگر این باشد که گل جالیز به فرم های نیتروژن آلی از گیاه میزبان نیاز دارد. انتقال اسیدهای آمینه و آمیدها به گل جالیز و دیگر انگل های نهاندانگان دیده شده است.
    وجود فعالیت باکتریایی، شرایط اکولوژیکی و زراعی در مزرعه موجب می گردد که در اثر نیتریفیکاسیون آمونیم به نیترات تبدیل شود و به دلیل این که نیترات تاثیری بر روی کاهش خسارت گل جالیز ندارد بدین ترتیب تاثیر کود بر روی گل جالیز از بین می رود. علاوه بر این در شرایط آزمایشگاهی انجام نیتریفیکاسیون و تبدیل آمونیوم به نیترات به کندی صورت می گیرد در حالی که در مزرعه تبدیل آمونیم به نیترات با سرعت زیادی انجام می شود. بنابراین نتایج ضعیف تری را که در رابطه با تاثیر کودهای نیتراته در شرایط زراعی نسبت به شرایط آزمایشگاهی به دست می آید این گونه توجیه می شود (Foy et al., 1987) .
    بررسی کنترل تلفیقی گل جالیز در گیاهان لگوم در کشور سوریه نشان داد که در اکثریت بررسی های آزمایشگاهی انجام شده افزودن نیتروژن سبب کاهش رشد گل جالیز گردید. اما تنها در تعداد کمی از آزمایشهای مزرعه ای انجام شده افزودن نیتروژن باعث کاهش آلودگی به گل جالیز شد. مقدار کودهای معدنی که به زمین افزوده می گردد نسبتا کم است، این مقدار تنها جهت جبران عناصر از دست رفته بر اثر برداشت محصول قبلی اضافه میشود. برای آنکه کاهش چشم گیری در آلودگی به گل جالیز مشاهده گردد نیاز به مصرف مقدار بیشتری از کودهای نیتروژنه است.
    گلدواسر و همکاران (Goldwasser et al., 2001) به این نتیجه رسیدند که اجزای چهارگانه آمونیوم به عنوان ضدعفونی کننده سطوح برای از بین بردن بذور انگل مناسب بوده و در استرالیا از نیپروکات استفاده شده که سبب کاهش ماندگاری بذور تا میزان ۸% گردید.
    اتاگگنهو و همکاران (Etegegnehu et al., 2004) نشان دادند که گل جالیز در گلدان های با کمبود نیتروژن یا ماده آلی و یا بدون آنها ظهور کرد. کود اوره در اندازه ۲۰۷ تا ۲۷۶ کیلوگرم در هکتار نیتروژن خالص، نیترات و سولفات آمونیم در مقدار ۲۰۷ کیلوگرم ازت خالص در هکتار و کود آلی دامی(بز) ۲۰ تا۳۰ تن در هکتار در کاهش انگل و افزایش رشد گوجه فرنگی نقش بسزایی داشت. مقدار ۲۷۶ کیلوگرم سولفات و نیترات آمونیم در هکتار برای گیاه گوجه فرنگی آسیب رسان نشان داد. با افزایش مقدار نیتروژن، تعداد و وزن خشک اندام هوایی گل جالیز کاهش یافته و عملکرد گوجه به طور خطی افزایش نشان می داد. این نتایج نشان داد که گل جالیز و آلودگی آن در گوجه فرنگی با افزایش مقدار نیتروژن خاک کاهش می یابد.نتایج این تحقیق نشان داد که، اوره در حد ۲۷۶ کیلوگرم در هکتار و نیترات آمونیم ۲۰۷ کیلوگرم در هکتار، موثرترین عوامل در کاهش انگل و افزایش رشد گیاه گوجه فرنگی بودند. همچنین افزودن نیترات آمونیم و سولفات آمونیم به مقدار ۲۷۶ کیلوگرم در هکتار سبب کاهش در گل جالیز شد، اما برای گیاه گوجه فرنگی آسیب رسان بودند. نتایجی مشابه بوسیله (Abu-Irmaileh, 1981) گزارش شد که مقادیر بیشتر نیترات آمونیم و سولفات آمونیم سبب آسیب به گیاه توتون و گوجه فرنگی می شود.
    در این آزمایش متوسط تعداد گل جالیز متصل شده روی ریشه گیاه گوجه فرنگی در گلدان های بدون تیمار کودی ۲۱ عدد بود. بیشترین تعداد گل جالیز در گلدانهای با مقدار کم ۶۹ کیلوگرم در هکتار نیترات آمونیم، سولفات آمونیم و اوره با متوسط تعداد گل جالیز متصل شده روی گوجه فرنگی به ترتیب ۱۳، ۱۶، ۱۵ بودند.
    به طور کلی بیشترین کاهش انگل گل جالیز در گلدان های کود داده شده با نیترات آمونیم، سولفات آمونیم و اوره به مقدار ۲۷۶ و ۲۰۷ بود. مقادیربیشتر نیترات آمونیم و سولفات آمونیم به جهت خسارت زایی روی گیاه گوجه فرنگی مناسب نیستند. تعداد میانگین گل جالیز در گلدان های با مقدار زیاد کود ۳ تا ۵ عدد بود. وزن خشک اندام هوایی گل جالیز در گلدان های بدون تیمار، بالای ۵/۵ گرم بود، حال آنکه وزن خشک اندام هوایی گل جالیز در گلدان های خوب تیمار شده با کود ۳۵/۱ گرم بوده است. بنابراین نیترات آمونیم، سولفات آمونیم و اوره در مقدار ۲۰۷ کیلو در هکتار مقدار مناسب و مطلوب در کنترل گل جالیز بود (Etagegnehu et al., 2004).
    نتایج نشان داد که بیشترین تعداد میانگین و وزن خشک اندام های هوایی گل جالیز و کمترین عملکرد میزبان از گلدان های بدون تیمار کودی به دست آمد. عملکرد گوجه فرنگی با کود پیشنهاد شده و بدون بذور انگل برابر با افزودن کود بز به مقدار ۲۰ تا۳۰ تن در هکتار به همراه بذر انگل نشان داد.
    استفاده ازمقادیر بالای نیتروژن سبب کاهش گسترش آلودگی O.crenata و O. aegyptica گشته و نیتروژن آلودگی O. ramosa در گوجه فرنگی و توتون را کاهش می دهد و سبب کاهش آلودگی O. crenata در باقلا می شود (Etagegnehu et al., 2004).
    (Abu-Irmaileh, 1981) گزارش کرد که، نیترات آمونیم و سولفات آمونیم سبب کاهش در مقدار وزن خشک گل جالیز متصل به گیاهان گوجه فرنگی و توتون در گلدان می شوند.
    نیترات آمونیم با فسفات پتاسیم یا فسفات آمونیم به تنهایی موثرترین عوامل در کاهش آلودگی به O. aegyptica با افزایش رشد گیاه گوجه فرنگی بودند.(Rakesh et al., 1989)
    استفاده از مقادیر زیاد فسفر خصوصا در کشت زود هنگام، در شرایطی که گیاهان دچار آلودگی شدید به گل جالیز باشند، موثر نشان داد. کاهش قند و پتاسیم عوامل اسمزی عمده در بافتهای گیاهان انگل بودند. کلسیم تنها ماده مغذی بود که در بافتهای میزبان بعد از آلودگی افزایش یافت، این موضوع احتمالا به دلیل مکانیزم دفاع خود به خودی که توسط میزبان به کار گرفته شده است، می باشد (Kirollos et al., 1993).
    مومرا و فرد(Mumera and Fred, 2000) به این نتیجه رسیدند که، آلودگی به گیاه انگل استریگا به طور کلی با افزایش مقدار نیتروژن در دسترس گیاه میزبان کاهش پیدا می کند، تاثیر نیتروژن تاحدی بستگی به شدت آلودگی داشته و همه مقادیر نیتروژن استفاده شده در تحقیق سال ۱۹۹۰ سبب کاهش آلودگی شدند، درحالیکه فقط مقدار ۹۰ کیلوگرم در هکتار نیتروژن درتحقیق سال ۱۹۸۹ سبب کاهش آلودگی گردید. گرچه جذب نیتروژن در جریان دوره رشد رویشی نسبت به تیمار پاسخی نداد، اما نیتروژن در دسترس در جریان رشد زایشی وزن ماده خشک خوشه میزبان را تغییر داد. بر پایه اطلاعات بدست آمده کود نیتروژنه می تواند با تغییر جذب مواد در بخشهای مختلف گیاهی بر روی کاهش آلودگی استریگا در مزارع ذرت موثر واقع شود.
    گل جالیز در گوجه فرنگی با افزایش نیتروژن خاک کاهش می یابد. به دلیل ارتباط نزدیکی که بین گیاه میزبان، گیاه انگل و محیط وجود دارد، مشخص کردن مکانیزمی که سبب کاهش آلودگی گل جالیز با نیتروژن می گردد دشوار است(Jain and Foy, 1992).
    وست وود و فوی (West wood & Foy 1999) می گویند، آزمایش های مختلف روی عناصر غذایی گوناگون یا عوامل خاک زی بیانگر این مطلب است که مواد غذایی در ارتباط بین گیاه میزبان و گیاه انگل در بیش از یک طریق تاثیر گذار هستند.
    همانطور که توسط جین و فوی(Jain & Foy , 1992) گزارش شده است، افزودن کود آلی و کودهای نیتروژنه سبب بهبود عملکرد گیاه زراعی میزبان از طریق تاثیر کودها بر کاهش آلودگی به گیاه انگل می شود. اما نتایج دیگر به تاثیر سودمند و مستقیم کودهای نیتروژنه بر بهبود فعالیت گیاه زراعی و مقاومت آن به حمله و اتصال گیاه انگل اشاره دارند.
    وست وود و فوی (Westwood and Foy, 1999) در مطالعه اثر نیتروژن روی جوانه زنی و نمو اولیه گل جالیز گزارش کردند که مقدار زیاد نیتروژن باعث کاهش شدت خسارت به گیاه زراعی از سوی گل جالیز و علف جادو می گردد. آنها می گویند نیترات آمونیم و فسفات آمونیم، سبب کاهش بیوماس گیاه انگل O.ramosa در گیاهان توتون و گوجه فرنگی کشت شده در گلدان می شوند. (Westwood and Foy, 1999) گزارش می دهند که، عمل پارازیتیسم گل جالیز با بهره گرفتن از نیترات سدیم، نیترات پتاسیم، فسفات سدیم و ترکیبی از نیترات آمونیم و فسفات پتاسیم کاهش می یابد. نیتروژن خسارت علف جادو بر روی سورگم را کاهش می دهد و این تاثیر را از طریق افزایش توانایی میزبان برای حفظ پتانسیل اسمزی انجام می دهد. سولفات آمونیم و اوره درصد جوانه زنی و طویل شدن گل جالیز را در طی مراحل پیش جوانه زنی و جوانه زنی کاهش داده، گرچه تاثیر بیشتر زمانی حاصل گردید که کوددهی در طی دوره جوانه زنی انجام شد.
    تعداد زیادی از محققین مسمومیت مستقیم بذور گل جالیز و استریگا بوسیله نیتروژن را ثابت کرده اند. حیدر و همکاران (۱۹۹۹) به این نتیجه رسیدند که اثر آفتاب دهی به همراه کود مرغی سبب از بین رفتن بذور گل جالیز در اعماق خاک گردید. کود مرغی نیز به طور گسترده ای سبب افزایش عملکرد کلم شد.
    حیدر و همکاران(Haidar & Sid hamed, 2002) نشان دادند که کود آلی بز تنها تیماری بود که آلودگی گل جالیز را در سراسر فصل رشد به مقدار زیادی کاهش داد و وزن خشک اندام هوایی گیاه انگل را ۵/۵۸% کاهش داد. دیگر تیمار ها تنها سبب کاهش شدید آلودگی گل جالیز در ابتدای فصل شدند، اما تاثیر شدیدی روی وزن خشک اندام هوایی نشان ندادند.
    حیدر و همکاران (Haidar & Sid hamed, 2002) به این نتیجه رسیدند که گوگرد به تنهایی روی کاهش رشد و آلودگی گل جالیز و افزایش عملکرد بادمجان یا سیب زمینی بی تاثیر بود. برای هر دو گیاه مذکور کود مرغی به تنهایی یا همراه با گوگرد در همه آزمایش ها در کاهش رشد و آلودگی ابتدای فصل به گل جالیز در مقایسه با تیمار شاهد موثر بود.
    ژوئل (Joel, 1998) نشان داد که مواد آلی و کودهای نیتروژنه افزوده شده به خاک می تواند مانع آلودگی به گیاه انگل استریگا شود. نتایج نشان می دهد که ترکیب مقادیر زیاد از ماده آلی تازه ( در اینجا ساقه و برگ ذرت) و مقادیر کافی از کودهای نیتراته، سبب افزایش محدود تعداد بذور استریگا می شود، حتی اگر استریگا در شرایط تولید بذر باشد. ژوئل(Joel, 1998) می گوید، در آزمایش های مزرعه ای با مقادیر کمتر کود شیمیایی و ماده آلی ( کل کود نیتراته به اضافه مواد دیگر کمتر از ۶۰ کیلوگرم در هکتار) کاهش بانک بذر استریگا در مقایسه با افزودن تنها ۶۰ کیلوگرم در هکتار نیتروژن در طول چهار فصل، کمتر بود.
    بابائی و همکاران(۱۳۸۹) با بررسی چند نوع کود شیمیائی در کاهش خسارت گل جالیز به میزبان گوجه فرنگی، کودهای نیترات آمونیوم، فسفات آمونیوم در مقادیر ۱۵۰، ۳۰۰ کیلوگرم در هکتار و سولفات آمونیوم در مقادیر ۲۵۰ و ۵۰ کیلوگرم در هکتار را در سال های ۱۳۸۷ و ۱۳۸۸ بررسی کردند. نتایج نشان داد که تیمارهای سولفات آمونیوم ۲۵۰ کیلوگرم در هکتار و سولفات آمونیوم ۵۰۰ کیلوگرم در هکتار بهترین عملکرد گوجه فرنگی و کاهش رشد گل جالیز را در پی دارد.
    کاربرد کود نیترات آمونیم به مقدار ۴۰ کیلوگرم در هکتار موجب کاهش تعداد اندام هوایی گل جالیز و افزایش عملکرد باقلا گردید. در اثر افزایش کاربرد کودهای سولفات آمونیوم و نیترات آمونیم از صفر تا ۱۵ کیلوگرم در هکتار تعداد اندام هوایی و وزن خشک گل جالیز در گوجه فرنگی کاهش یافت. همچنین کاربرد کود نیترات آمونیم در مقادیر ۲۵/۰، ۷۵/۰ و ۱ تن در هکتار در ۵ و ۴۰ روز پس از کاشت سیب زمینی موجب کاهش خسارت گل جالیز گردید (Haidar et al., 2003). علاوه بر این موارد، پیش آماده سازی بذور گل جالیز با کلرید سدیم موجب کاهش درصد جوانه زنی گل جالیز در گوجه فرنگی گردید. همچنین پیش آماده سازی بذور گل جالیز با اسید فسفریک موجب کاهش درصد جوانه زنی گل جالیز در گوجه فرنگی شد..
    جین و فوی(Jain & Foy, 1992) به این نتیجه رسیدند که تاثیر کودهای اوره و سولفات آمونیم در کاهش خسارت گل جالیز به مقدار نیتروژن آنها نسبت داده نمی شود بلکه نوع ترکیب حاوی نیتروژن است که در کاهش خسارت این انگل موثر است .
    ابو ایرماله (Abu- Irmaileh, 1994) نشان داد که مقدار زیاد نیتروژن افزوده شده به خاک سبب کاهش نمو گل جالیز مصری O.aegyptiaca و O.crenata می شود. همچنین نیتروژن سبب کاهش گل جالیز O.ramosa در توتون و گوجه فرنگی و کاهش O.crenata در باقلا می شود. تاثیر نیتروژن می تواند ناشی از کنش متقابل در متابولیسم گل جالیز با بهره گرفتن از تغییر در توازن اسمزی گیاه باشد. از آنجاییکه مقدار زیاد نیتروژن سبب کاهش جذب پتاسیم در گل جالیز می شود و گیاه انگل نیاز بسیاری به این عنصر برای نمو دارد. نیتروژن افزوده شده یک ماه پس از کشت گوجه فرنگی سبب از بین رفتن بذور جوانه زده گل جالیز با ایجاد شوک اسمزی در ریشه نازک برآمده گل جالیز می شود و سبب کاهش اتصال به گیاه میزبان می گردد. کودهای نیتروژنه سبب کاهش در جوانه زنی و طویل شدن ریشه گل جالیز O.crenata می گردد. منابع مختلف نیتروژن دارای تاثیرات متفاوتی می باشند.

     

    موضوعات: بدون موضوع
     [ 07:01:00 ق.ظ ]



     لینک ثابت

      تاثیر فوت در فرآیند اجرای احکام و اسناد- قسمت ۶ ...

    گفتار پنجم: از حیث حق اجرا

    حق اجرا عبارت از حقی است که قانون به ازای خدمات اجرایی پیش بینی کرده است که پرداخت آن به عهده محکوم علیه و شخصی است که اجراییه علیه او صادر شده است. این حق در دعاوی مالی برابر ۵ درصد (نیم عشر ) و در دعاوی غیر مالی از یکصدهزار ریال تا یک میلیون ریال به تشخیص دادگاه می باشد اما در مورد احکام کیفری وجهی بابت اجرای حکم اخذ نمی شود.

    پایان نامه

     

    گفتار ششم: از حیث آثار

    حکم کیفری موجب سابقه کیفری و گاه باعث محرومیت از خدمات اجتماعی می شود ولی احکام حقوقی چنین وضعیت ندارند.
    تصویر درباره جامعه شناسی و علوم اجتماعی

     

    گفتار هفتم: از حیث تاثیر گذشت

    در احکام مدنی اعلام گذشت در هر مرحله باعث موقوف الاجرا شدن حکم می گردد و به عبارت دیگر موجب مختومه شدن پرونده می شود اما در احکام کیفری بستگی به نوع جرم دارد و اگر از جرائم قابل گذشت باشد پس از اعلام گذشت اجرای مجازات موقوف می شود. و اگر جزء جرائم غیر قابل گذشت باشد دادگاه صادر کننده حکم قطعی مطابق ماده ۲۵ قانون اصلاح پاره ای از قوانین دادگستری و یا ماده ۲۷۷ قانون آیین دادرسی کیفری مصوب ۱۳۷۸ می تواند مجازات را تخفیف دهد. همچنین مطابق ماده ۶ قانون اصلاح پاره ای از قوانین دادگستری در جرائم تعزیری، چنانچه محکوم علیه از درخواست تجدید نظرخواهی انصراف بدهد نسبت به تخفیف اقدام می شود. در خصوص چک بلامحل نیز در صورت اعلام رضایت شاکی اجرای حکم موقوف می گردد.

     

    گفتار هشتم: از حیث تاثیر عفو

    عفو مخصوص احکام کیفری است ولی در مورد احکام مدنی عفو وجود ندارد

     

    مبحث سوم: تفاوت اجرای احکام دادگاه با اجرای مفاد اسناد رسمی دراداره ثبت

     

    گفتار اول: از حیث دامنه شمول

    اجرای احکام دادگاه عام است ولی اجرا در مورد اسناد لازم الاجرا خاص است و فقط در خصوص اسناد رسمی ، چک ،اوراق بورس،قرار دادعادی بانک،تخلیه فروشکاه ها و غرفه های احداثی در پایانه ها و مجتمع خدمات رفاهی بین راهی ،عوارض شهرداری و وصول بهای آب تحت شرایطی پذیرفته شده است.

     

    گفتار دوم: از حیث مرجع اجرا

    مرجع احکام دادگاه مأمورین اجرا و ضابطین دادگستری می باشند ولی مرجع اجرا اسناد لازم الاجرا دایره اجرای سازمان ثبت اسناد و املاک می باشد.

     

    گفتار سوم: از حیث نحوه اجرا

    در اجرای احکام ابتدا باید حکمی صادر شود و قطعیت پیدا کند سپس درخواست اجراییه و ابلاغ اجراییه شود و در پی آن از جانب مأمورین اجرا تحت امر دادگاه به موقع اجرا گذاشته شود ولی در مورد اجرای ثبت از طریق دفترخانه های اسناد رسمی و دفتر رسمی ازدواج و طلاق و نیز از طریق ادارات ثبت انجام خواهد شد.

     

    گفتار چهارم: از حیث موضوع

    موضوع اجراییه دادگاه عام است و شامل همه احکام قطعیت یافته صادره از دادگاه می شود ولی موضوع اسناد رسمی خاص و فقط مربوط به مفاد اسناد رسمی و اسناد در حکم اسناد رسمی می باشد.

     

    گفتار پنجم: از حیث آثار اجرا

    موضوع رد دادرس در خصوص احکام دادگاه ها قابل تصور است ولی در مورد دایره اجرا چنین وصفی وجود ندارد. در مورد اجرای احکام موضوع سابقه محکومیت کیفری و یا حقوقی مطرح می شود و در نتیجه موجب محرومیت های اجتماعی می گردد ولی در مورد اجرای مفاد اسناد رسمی چنین نیست.

     

    مبحث چهارم: هزینه های اجرا

    هزینه عبارت از مالی است که برای بردن سود مصرف می شود و هزینه های اجرا، عبارت از کلیه مخارجی است که محکوم له برای جریان عملیات اجرایی و وصول به موضوع اجراییه در حدود مقررات و به طور متعارف پرداخته است مانند هزینه آگهی، دستمزد کارشناس و هزینه حفاظت اموال توقیف شده و … که به شرح زیر است:
    الف) در دعاوی مالی که خواسته وجه نقد است ۵% مبلغ محکوم به
    ب) در دعاوی مالی که خواسته وجه نقد نیست ۵% به مأخذ بهای خواسته که در دادخواست تعیین و مورد حکم قرار گرفته است.
    پ) سایر هزینه هایی که برای اجرای حکم ضرورت داشته مانند دستمزد کارشناس و ارزیاب و هزینه نگهداری و حفاظت از اموال توقیف شده
    ت) اگر محکوم به بیست هزار ریال یا کمتر باشد حق اجرا تعلق نخواهد گرفت.
    ث) در صورت امتناع محکوم علیه و اجرای مفاد دادنامه از طریق اجرای احکام هزینه های مالیات نقل و انتقال و عوارض شهرداری را می توان در اجراییه قید و از بقیه ثمن معامله به محکوم له پرداخت بدیهی است در صورت عدم وجوه ثمن باقی مانده قابل تودیع در صندوق دادگستری و یا مازاد بودن هزینه های مزبور نسبت به ثمن باقی مانده با پرداخت مبالغ مذکور توسط محکوم له و اجرای دادنامه او می تواند برای استرداد آن دادخواست جداگانه دهد.
    ج) اجرای حکم ضرر و زیان ناشی از جرم صادره از دادگاه کیفری تابع مقررات اجرای احکام مدنی وماده ۱۵۸ قانون اجرای احکام مدنی است
    چ) اجرای آراء شورای حل اختلاف در امور مدنی به استناد م. ۳۳ قانون شوراهای حل اختلاف نیز مستلزم ۵% مبلغ محکوم به و یا ۵% بهای خواسته می باشد مگر دعوی غیر مالی باشد.
    ح) اجرای حکم دعوی غیر مالی و رای صادره از هیئت های تشخیص و حل اختلاف بین کارگر و کارفرما قانون کار نیز تابع مقررات قانون اجرای احکام مدنی و مستلزم پرداخت نیم عشر اجرایی معادل یکصد هزار تا یک میلیون ریال که بنابه تشخیص رئیس دادگاه از محکوم علیه اخذ می گردد.

     

    برای دانلود متن کامل پایان نامه به سایت zusa.ir مراجعه نمایید.

     

    مبحث پنجم: مرور زمان

    ماده ۱۶۸ قانون اجرای احکام مدنی مقرر داشته است: « هر گاه از تاریخ صدور اجراییه بیش از پنج سال گذشته و محکوم له عملیات اجرایی را تعقیب نکرده باشد اجراییه بلا اثر تلقی می شود. در این مورد اگر حق اجرا وصول نشده باشد دیگر قابل وصول نخواهد بود. محکوم له می تواند مجدداً از دادگاه تقاضای صدور اجراییه نماید ولی در مورد اجرای هر حکم فقط یک بار حق اجرا دریافت می شود»
    در خصوص تاثیر مرور زمان نسبت به شخص معسر در قانون اجرای احکام مدنی مصوب ۱۳۵۶ حکمی نیامده است ولی در قانون سابق (در ماده ۳۶۲ لایحه قانونی اجرای احکام، مصوب ۱۳۱۹) آمده بود:« مرورر زمان مذکور در دو ماده فوق (منظور مواد ۳۶۰ و ۳۶۱ ) نسبت به معسر از تاریخ تمکن او جاری می شود» در نظریه شماره ۱۰۹۴/۷ تاریخ ۶/۳/۶۳ اداره حقوقی در پاسخ این پرسش که آیا اجراییه هایی که محکوم له عملیات اجرایی را تعقیب نمی کند مشمول مرور زمان می شود یا نه؟ چنین آمده است: « اولاً در صورت صدورحکم مدنی و قطعیت آن اگر محکوم له درخواست صدور اجراییه نموده باشد و اجراییه صادر شده باشد به صراحت مفاد ماده ۱۶۸ قانون اجرای احکام مدنی مصوب ۱۳۵۶ هرگاه از تاریخ صدور اجراییه بیش از ۵ سال گذشته و محکوم علیه عملیات اجرائی را تعقیب نکرده باشد اجراییه بلااثر تلقی می شود و محکوم له می تواند مجدداً درخواست صدور اجراییه نماید» ثانیاً احکام مدنی به موجب ماده ۳۴ قانون اعسار، مصوب ۱۳۲۳ و مستفاد از ماده ۲۸ قانون روابط موجر و مستاجر مصوب ۱۳۵۶ اصولاً مشمول مرور زمان نمی شود مگر در مواردی که قانون صراحتاً تعیین تکلیف کرده باشد مانند مقررات ماده ۲۸ قانون روابط موجرو مستاجر مصوب ۱۳۵۶٫
    با توجه به مراتب چنین استفاده می شود که مرور زمان هیچ گاه شامل احکام قطعی مدنی نمی گردد. مگر اینکه به موجب طرق فوق العاده و یا به موجب قانون موضوع حکم منتفی یا بلااثر و یا موقوف الاجرا گردد. در صورتی که از تاریخ صدور اجراییه پنج سال بگذرد و محکوم له عملیات اجرایی را تعقیب نکرده باشد اجراییه بلا اثر می شود اگر حق اجرا وصول نشده باشد دیگر قابل وصول نخواهد بود. محکوم له می تواند مجدداً از دادگاه تقاضای صدور اجراییه نماید برای صدور مجدد اجراییه نیازی به هزینه اجرا نمی باشد.اگر محکوم له عملیات اجرایی را تعقیب کرده لیکن به واسطه کوتاهی مأمور اجرا مدت طولانی و بیش از پنج سال گذشته باشد باید عملیات اجرایی ادامه یابد مگر انقضای مرور زمان مستند به عمل محکوم له باشد که در این حالت ادامه عملیات اجرایی مستلزم درخواست مجدد بدون پرداخت هزینه از جانب او می باشد.

     

    مبحث ششم: اقسام اجرا

     

    گفتار اول: اجرای حکم تخلیه

    اجرای حکم در مورد تخلیه از حیث اینکه محل مورد اجاره تجاری، مسکونی، اداری، سازمانی و … بوده باشد و همچنین از جهت اینکه تاریخ قرارداد اجاره بین سالهای ۱۳۵۶ تا ۱۳۷۶ و یا از تاریخ ۱۳۷۶ به بعد بوده باشد متفاوت است

     

    گفتار دوم: اجرای حکم خلع ید

    پس از قطعیت حکم، برگ اجراییه به تعداد محکوم علیه به اضافه دو نسخه تنظیم و ابلاغ و در صورت عدم انجام مفاد حکم توسط محکوم علیه، مأمور اجرا آن را به اجرا می نماید.

     

    گفتار سوم: اجرای حکم به تنظیم سند

    تنظیم سند ممکن است مربوط به سند انتقال باشد و یا مربوط به تنظیم سند اجاره و یا یکی از عقود بوده باشد. در هر حال پس از قطعیت حکم و صدور اجراییه و ابلاغ آن به محکوم علیه در صورت اجرای مفاد حکم توسط محکوم علیه موضوع تمام خواهد شد ولی اگر محکوم علیه از حضور در دفترخانه تنظیم سند انتقال و یا اجاره امتناع کرد، چون اجرای چنین تعهدی از آثار ناشی از عقد است و قائم به شخص متعهد نمی باشد با امتناع محکوم علیه از اجرای مفاد حکم، دادگاه به مأمور اجرا نمایندگی اعطا تا از جانب شخص ممتنع در دفترخانه حاضر و سند انتقال و یا سند اجاره و …. را امضا نماید.

     

    گفتار چهارم: اجرای حکم ابطال سند

    ابطال سند به چند شکل ممکن است:
    الف: ابطال سند سجلی
    ب: ابطال سند مالکیت
    در هر دو مورد چون حکم دادگاه جنبه اعلامی دارد، بنابر ضرورت به صدور اجراییه نمی باشد.

     

    گفتار پنجم: اجرای حکم به تسلیم سند

    حکم مبنی بر تسلیم سند در سه حالت قابل تصور است:
    الف: سند مالکیت ب: سند سجلی و نکاحیه ج: سایر اسناد رسمی و یا تجارتی . در فرض اول که مفاد حکم دلالت بر استرداد سند مالکیت دارد اجرای این حکم مطابق تبصره ۳ ماده ۱۲۰ نظامنامه قانون ثبت اسناد و املاک خواهد بود. در فرض دوم و سوم در صورت استرداد عین سند موضوع حکم مراتب صورت مجلس و تحویل محکوم له می گردد در غیر این صورت با ذکر مشخصات سند ثبت به صدور المثنی و بلا اعتبار دانستن آن اعلام می گردد.

     

    گفتار ششم: اجرای حکم در منقول و غیر منقول

    اگر محکوم به عین معین (منقول و یا غیر منقول) باشد پس از صدور اجراییه و قید مشخصات دقیق موضوع حکم مامور اجرا باید آن را از محکوم علیه گرفته و طی صورت مجلس به محکوم له بدهد.
    اگر برای تسلیم آن هزینه ای لازم باشد به عهده محکوم علیه است و چنانچه نیاز به مهلت باشد مأمور اجرا مهلت معقولی خواهد داد و در صورتی که شخص ثالثی مدعی حقی نسبت به آن باشد اعتراض ثالث به استناد ماده ۴۲۴ قانون آیین دادرسی مدنی ۱۳۷۹ موجب تاخیر اجرای حکم قطعی نمی باشد. در مواردی که جبران ضرر و زیان ناشی از اجرای حکم ممکن نباشد دادگاه رسیدگی کننده به اعتراض ثالث به درخواست معترض ثالث پس از اخذ تامین مناسب قرار تاخیر اجرای حکم را برای مدت معین صادر می کند.
    مستفاد از ماده ۳۳۳ قانون آئین دادرسی مدنی مصوب ۱۳۱۸ و ماده ۱۶۵ قانون آیین دادرسی مدنی مصوب۱۳۷۹ در صورتی که در ملک موضوع حکم زراعت شده باشد محکوم له مخیر است قیمت زراعت را پرداخته و ملک خود را تصرف کند و یا تا پایان برداشت محصول منتظر مانده و اجرت المثل آن را دریافت دارد و یا کلا معدوم کردن زراعت و اصلاح آثار تخریبی آن را بخواهد.
    مواد فوق نسبت به غرس اشجار و احداث بنا شمول ندارد ولی منعی در استفاده از تخیر در ما نحن فیه نمی باشد . اگر عین معین موضوع حکم قیمی باشد و محکوم علیه از استرداد آن امتناع کند قیمت روز اجرای حکم از او گرفته می شود و اگر مثلثی باشد باید مثل آن از محکوم علیه گرفته شود و اگر از مالیت افتاده باشد باید آخرین قیمت آن را بدهد (مواد ۳۰۸ و ۳۱۲ قانون مدنی)

     

    گفتار هفتم: اجرای حکم در مورد دین

    در خصوص این احکام باید ابتدا درخواست صدور اجراییه شود سپس ابلاغ و مراحل اجرای به عمل می آید.

     

    گفتار هشتم: اجرای حکم راجع به اعسار

    جنبه اعلامی دارد نیاز به اجراییه نیست. رونوشت مصدق دادنامه به انضمام نامه دفتر دادگاه کافی است

     

    گفتار نهم: اجرای حکم ورشکستگی و اجرای حکم نسبت به تاجر ورشکسته

    این حکم در حوزه های قضایی که اداره تصفیه و امور ورشکستگی موجود باشد. به محض صدور حکم ورشکستگی به اداره مزبور ارسال می گردد و در حوزه های قضایی که اداره تصفیه امور ورشکستگی تشکیل نشده است . با تعیین مدیر تصفیه، اقدامات اجرایی توسط وی انجام می پذیرد.

     

    بخش دوم : تاثیر فوت

     

    فصل اول : فوت اصیل

    با صدور حکم و قطعیت آن مرحله دادرسی به پایان می رسدو دفتر دادگاه تا مراجعه خواهان ودرخواست اجرای حکم از جانب وی، پرونده را بایگانی می نماید. طبق ماده۲قانون اجرای احکام مدنی یکی از شرایط اجرای حکم درخواست کتبی محکوم له یا وکیل یا قائم مقام وی است ،بنابراین تا مراجعه خواهان یا وکیل وی، پرونده به بایگانی راکد ارسال می گردد و به محض مراجعه هر یک از آنها و درخواست کتبی آنها مبنی بر صدور اجرائیه،پرونده از بایگانی،اخذ وبا داشتن مابقی شرایط ماده۲قانون اجرای احکام مدنی، اجرائیه صادر و به محکوم علیه ابلاغ می شود.

     

    مبحث اول :فوت محکوم له قبل از صدور اجرائیه

    حال اگر خواهان در این مرحله فوت نماید تا مراجعه ورثه وی پرونده بایگانی می گردد .ماده۲ قانون اجرای احکام مدنی بیان می دارد «احکام دادگاه های دادگستری وقتی به موقع اجراء گذارده می شود که به محکوم علیه یا وکیل یا قائم مقام قانونی او ابلاغ شده و محکوم له یا نماینده یا قائم مقام قانونی او کتبا این تقاضا را از دادگاه بنماید»
    به موجب این ماده تا محکوم له یا نماینده یا قائم مقام قانونی وی درخواست اجرای حکم ننماید دادگاه تکلیفی در خصوص اجرای حکم صادره ندارد.این امر برخلاف اجرای احکام دادگاه کیفری است.(غیر از آن بخش از احکام که جنبه خصوصی دارد)حال چنانچه بعد از صدور حکم و قطعیت آن خواهان فوت نماید،وبر فرض اینکه خواهان وکیل داشته و وکیل حق دخالت در مرحله بالاتر و اجرای حکم داشته باشد باز هم وکیل وی حق درخواست صدور اجرائیه ندارد، چون به موجب ماده۶۷۸قانون مدنی با فوت وکیل عقد وکالت باطل می گردد و فقط ورثه،وصی،قیم و ولی قهری می توانند این درخواست را بنمایند.ماده۶۷۸ قانون مدنی مقرر می دارد
    «وکالت به طرق ذیل مرتفع می شود:
    ۱-به عزل موکل
    ۲-به استعفای وکیل

     

    موضوعات: بدون موضوع
     [ 07:01:00 ق.ظ ]



     لینک ثابت
     
    مداحی های محرم