« ما باید سرمشق از این خاندان بگیریم: بانوان ما از بانوانشان و مردان ما از مردانشان، بلکه همه از همه آنها. آنها زندگى خودشان را وقف کردند از براى طرفدارى مظلومین و احیاى سنت الهى. ما باید تبعیت کنیم و زندگى خود را براى آنها قرار بدهیم. کسى که تاریخ اسلام را مى‏داند، مى‏داند که این خاندان هر یکى‏شان مثل یک انسان کامل، بلکه بالاتر، یک انسان الهى- روحانى، براى ملتها و مستضعفین قیام کردند در مقابل کسانى که مى‏خواستند مستضعفین را از بین ببرند.» (صحیفه امام ج‏۶  ص ۵۳۰ )
« اصولًا رسول‏ اکرم (ص) و ائمه (ع)- طبق روایاتى که داریم- قبل از این عالم انوارى بوده‏اند[۱۰] در ظل عرش؛ و در انعقاد نطفه و «طینت» از بقیه مردم امتیاز داشته‏اند[۱۱]. و مقاماتى دارند الى ما شاء اللَّه. چنانکه در روایات «معراج» جبرئیل عرض مى‏کند: لَوْ دَنَوْتُ أَنْمُلَهً، لَاحْتَرَقْتُ‏[۱۲]. (هرگاه کمى نزدیکتر مى‏شدم، سوخته بودم.) یا این فرمایش که‏ إنَّ لَنا مَعَ اللَّهِ حالات لا یَسَعُهُ مَلَکٌ مُقَرَّبٌ وَ لا نَبِیٌّ مُرْسَلٌ‏[۱۳]. (ما با خدا حالاتى داریم که نه فرشته مقرب آن را مى‏تواند داشته باشد و نه پیامبر مرسل). این جزء اصول مذهب ماست که ائمه (ع) چنین مقاماتى دارند، قبل از آنکه موضوع حکومت در میان باشد. چنانکه به حسب روایات این مقامات‏ معنوى براى حضرت زهرا، سلام اللَّه علیها، هم هست[۱۴]؛ با اینکه آن حضرت نه حاکم است و نه قاضى و نه خلیفه. این مقامات سواى وظیفه حکومت است. لذا وقتى مى‏گوییم حضرت زهرا، علیها سلام، قاضى و خلیفه نیست، لازمه‏اش این نیست که مثل من و شماست؛ یا بر ما برترى معنوى ندارد.» (ولایت فقیه، ص۴۳)
« چه روزى والاتر و افتخارآمیزتر از روز ولادت با سعادت فاطمه زهرا- سلام اللَّه علیهاست. زنى که افتخار خاندان‏ وحى‏ [است‏] و چون خورشیدى بر تارک اسلام عزیز مى‏درخشد. زنى که فضایل او همطراز فضایل بى‏نهایت پیغمبر اکرم و خاندان عصمت و طهارت بود. زنى که هر کسى با هر بینش درباره او گفتارى دارد و از عهده ستایش او بر نیامده- که احادیثى که از خاندان وحى رسیده به اندازه فهم مستمعان بوده- و دریا را در کوزه‏اى نتوان گنجاند، و دیگران هر چه گفته‏اند به مقدار فهم خود بوده، نه به اندازه مرتبت او. پس اولى‏ آنکه از این وادى شگفت در گذریم‏ » (صحیفه امام، ج‏۱۲،
ص ۲۷۴)
« من راجع به حضرت صدیقه- سلام اللَّه علیها- خودم را قاصر مى‏دانم که ذکرى بکنم، فقط اکتفا مى‏کنم به یک روایت که در کافى شریفه است و با سند معتبر نقل شده است و آن روایت این است که حضرت صادق- سلام اللَّه علیه- مى‏فرماید: فاطمه- سلام اللَّه علیها بعد از پدرش ۷۵ روز زنده بودند در این دنیا، بودند و حزن‏ و شدت‏ برایشان غلبه داشت و جبرئیل امین مى‏آمد خدمت ایشان و به ایشان تعزیت[۱۵] عرض مى‏کرد و مسائلى از آینده نقل مى‏کرد[۱۶]. ظاهر روایت این است که در این ۷۵ روز مراوده‏اى[۱۷] بوده است؛ یعنى، رفت و آمد جبرئیل زیاد بوده است و گمان ندارم که غیر از طبقه اول از انبیاى عظام‏ درباره کسى این طور وارد شده باشد که در ظرف ۷۵ روز جبرئیل امین رفت و آمد داشته است و مسائل را در آتیه‏اى که واقع مى‏شده است، مسائل را ذکر کرده است و آنچه که به ذریه‏[۱۸] او مى‏رسیده است در آتیه، ذکر کرده است و حضرت امیر هم آنها را نوشته است، کاتب وحى بوده است حضرت امیر، همان طورى که کاتب وحى رسول خدا بوده است- و البته آن وحى به معناى آوردن احکام، تمام شد به رفتن رسول اکرم- کاتب وحى حضرت صدیقه در این ۷۵ روز بوده است. مسئله آمدن جبرئیل براى کسى یک مسئله ساده نیست. خیال نشود که جبرئیل براى هر کسى مى‏آید و امکان دارد بیاید، این یک تناسب لازم است بین روح آن کسى که جبرئیل مى‏خواهد بیاید و مقام جبرئیل که روح اعظم است، چه ما قائل بشویم به اینکه قضیه تنزیل، تنزل جبرئیل، به واسطه روح اعظم خود این ولى است یا پیغمبر است. او تنزیل مى‏دهد او را و وارد مى‏کند تا مرتبه پایین یا بگوییم که خیر، حق تعالى او را مأمور مى‏کند که برو و این مسائل را بگو. چه آن قسم بگوییم که بعض اهل نظر مى‏گویند و چه این قسم بگوییم که بعض اهل ظاهر مى‏گویند، تا تناسب ما بین روح این کسى که جبرئیل مى‏آید پیش او و بین جبرئیل که روح اعظم است نباشد، امکان ندارد این معنا و این تناسب بین جبرئیل که روح اعظم است و انبیاى درجه اول بوده است مثل رسول خدا و موسى و عیسى و ابراهیم و امثال اینها، بین همه کس نبوده است، بعد از این هم بین کسى دیگر نشده است. حتى درباره ائمه هم من ندیده‏ام که وارد شده باشد این طور که جبرئیل بر آنها نازل شده باشد، فقط این است که براى حضرت زهرا- سلام اللَّه علیها- ست که آنکه من دیده‏ام که جبرئیل به طور مکرر در این ۷۵ روز وارد مى‏شده و مسائل آتیه‏اى که بر ذریه او مى‏گذشته است، آن مسائل را مى‏گفته است و حضرت امیر هم ثبت مى‏کرده است. و شاید یکى از مسائلى که گفته است، راجع به مسائلى است که در عهد ذریه بلندپایه او حضرت صاحب- سلام اللَّه علیه- است، براى او ذکر کرده است که مسائل ایران جزو آن مسائل باشد، ما نمى‏دانیم، ممکن است. در هر صورت من این شرافت و فضیلت را از همه فضایلى که براى حضرت زهرا ذکر کرده‏اند- با اینکه آنها هم فضایل بزرگى است- این فضیلت را من بالاتر از همه مى‏دانم که براى غیر انبیا- علیهم السلام- آن هم نه همه انبیا، براى طبقه بالاى انبیا- علیهم السلام- و بعض از اولیایى که در رتبه آنها هست، براى کس دیگر حاصل نشده. و با این تعبیرى که مراوده داشته است جبرئیل در این هفتاد و چند روز، براى هیچ کس تا کنون واقع نشده و این از فضایلى است که از مختصات حضرت صدیقه- سلام اللَّه علیها- است. (صحیفه امام ج‏۲۰ صص ۴و۵و۶ )
دانلود پایان نامه - مقاله - پروژه
« قلم‏ و بیان‏ من‏ عاجز است که مقاومت عظیم و گسترده میلیونها مسلمان شیفته خدمت و ایثار و شهادت را در این کشور صاحب الزمان- ارواحنا فداه- ترسیم نماید، و از حماسه‏ها و رشادتها و خیرات و برکات فرزندان معنوى کوثر، حضرت فاطمه زهرا- سلام اللَّه علیها- سخن بگوید؛ که همه اینها از هنر اسلام و اهل بیت و از برکات پیروى امام عاشورا سرچشمه گرفته است‏. » (صحیفه نور، ج ۲۰ ص ۶۱ )
« ما مفتخریم که پیرو مذهبى هستیم که رسول خدا مؤسس آن به امر خداوند تعالى بوده، و امیر المؤمنین على بن ابی طالب، این بنده رها شده از تمام قیود، مأمور رها کردن بشر از تمام اغلال و بردگیها است. ما مفتخریم که کتاب نهج البلاغه که بعد از قرآن بزرگترین دستور زندگى مادى و معنوى و بالاترین کتاب رهایى‏بخش بشر است و دستورات معنوى و حکومتى آن بالاترین راه نجات است، از امام معصوم ما است . ما مفتخریم که ائمه معصومین، از على بن ابی طالب گرفته تا منجى بشر حضرت مهدى صاحب زمان- علیهم آلاف التحیات و السلام- که به قدرت خداوند قادر، زنده و ناظر امور است ائمه ما هستند. ما مفتخریم که ادعیه حیاتبخش که او را «قرآن صاعد» مى‏خوانند از ائمه معصومین ما است. ما به «مناجات شعبانیه» امامان و «دعاى عرفات» حسین بن‏ على- علیهما السلام- و «صحیفه سجادیه» این زبور آل محمد و «صحیفه‏ فاطمیه‏» که کتاب الهام شده از جانب خداوند تعالى به زهراى مرضیه است از ما است.» ( وصیتنامه سیاسى-الهى امام خمینى(س)، صص ۶ و۷ )
« کوشش کنید در تهذیب اخلاق و در وادار کردن دوستانتان به تهذیب اخلاق…در حفظ همه حیثیاتى که حیثیت بزرگ زن است، آن طورى که زن فرید، حضرت زهرا سلام اللَّه علیها- بود. همه باید به او اقتدا کنید و کنیم و همه باید دستورمان را از اسلام به وسیله او و فرزندان او بگیریم، و همان طورى که او بوده است، باشید. ‏» (صحیفه امام، ج ‏۱۹ ص ۱۸۴ )
۲-۳- تجلی قدرت حق تعالی درخانه زهرا(س)
از پیامبر گرامی اسلام سوال شد: آیا فاطمه سرورزنان این جهان است؟ فرمود : مریم دختر عمران، سرور زنان این جهان است. دخترم فاطمه سرور زنان تمام عالم، از اولین و آخرین خواهد بود.او در محراب عبادت می‌ایستد، در حالی که هفتاد هزار فرشته مقرب به وی سلام می‌کنند و همانطور که فرشتگان مریم را مورد خطاب قرار می‌دادند او را نیز مورد خطاب قرار داده و می‌گویند: « ان الله اصطفاک وطهرک واصطفاک علی نساء العالمین. همانا خداوند تورا برگزید و پاکیزه گردانید ودر میان زنان جهان تو را برتری داد.» (سوره آل عمران آیه ۴۲)
«این خانه کوچک فاطمه- سلام اللَّه علیها- و این افرادى که در آن خانه تربیت شدند که به حسب عدد، چهار- پنج نفر بودند و به حسب واقع، تمام قدرت حق تعالى را تجلى دادند، خدمتهایى کردند که ما را و شما را و همه بشر را به اعجاب درآورده است» (صحیفه امام، ج‏۱۶ ص ۸۷ )
انس بن مالک نقل می‌کند : پیامبر گرامی اسلام مدت شش ماه در آن هنگام که برای اقامه نماز صبح از خانه خارج می‌شد چون به خانه فاطمه می‌رسید می‌فرمود : ای اهل بیت پیامبر ! نماز، وآنگاه آیه « انما یرید الله لیذهب عنکم الرجس اهل البیت ویطهرکم تطهیرا . خدا چنین میخواهد که رجس هر آلایش را از شما خانواده نبوت ببرد وشما را از هر عیب پاک ومنزه گرداند.» (سوره احزاب آیه ۳۲) را قرائت می‌کرد .
« ما یک کوخ‏ چهار پنج نفرى در صدر اسلام داشتیم، و آن کوخ فاطمه زهرا- سلام اللَّه علیها- است. از این کوخها هم محقرتر بوده لکن برکات این چى است؟ برکات این کوخ چند نفرى آن قدر است که عالم را پر کرده است از نورانیت و بسیار راه دارد تا انسان به آن برکات برسد. این کوخ‏نشینان در کوخ محقر، در ناحیه معنویات آن قدر در مرتبه بالا بودند که دست ملکوتیها هم به آن نمى‏رسد؛ و در جنبه‏هاى تربیتى آن قدر بوده است که هر چه انسان مى‏بیند برکات در بلاد مسلمین هست و خصوصاً در مثل بلاد ماها، اینها از برکت آنهاست. » (صحیفه نور، ج ۱۷ ،ص ۲۱۶ )
هدف مهم انبیاء و پیشوایان معصوم دعوت مردم به پیروی از دستورات الهی بود، چون تنها راه سعادت وخوشبختی انسانها را در آن می‌دانستند براین اساس بیش از دیگران ودر مرتبه ای بسیار عالی خود را موظف می‌دانستند در این مسیر گام بردارند ودستورات خدا را آنطور که او خواسته به نحو احسن انجام دهند . به عبارت دیگر برای آنان مهمترین مسئله پیروی شایسته از احکام الهی بود . از این رو اگر فردی را می‌یافتند که دراین راستا به آنها کمک کند او را همکار خوبی برای رسیدن به هدف به حساب می‌آوردند . شاید بتوان ادعا نمود اگر کمالی بالاتر از این در زندگی مشترک این دوانسان بزرگ یافت می‌شد، علی (ع ) در پاسخ پیامبر که پرسید : همسرت را چگونه یافتی ؟ نمی گفت : بهترین یاور در راه اطاعت از خداوند . قابل توجه است پیامبر (ص) سپس از فاطمه (س) راجع به علی پرسید وآن حضرت پاسخ داد: او را بهترین شوهر یافتم . آنگاه پیامبر در حق آنها دعا کرد ودر ضمن دعا عرض کرد : پروردگارا به فرزندان این دو برکت ده و آنان را از پیشوایان جامعه قرار ده تا به فرمان تو مردم را به اطاعت وپیروی از تو رهنمون شوند . (بحار الانوار، ج ۴۳، ص ۱۱۷)
حضرت امام خمینی به زیبایی تمام تجلی وعظمت قدرت خداوند متعال را در خانه حضرت زهرا (س) با اشاره به یکی از احادیث حضرت امام محمد باقر (ع) ترسیم کرده و می‌فرمایند :
« روایتى که در تفسیر برهان از حضرت باقر نقل کند، و این روایت چون روایت شریفى است و به معارف چندى اشاره فرموده و از اسرار مهمّه‏اى کشف فرموده، ما تیمّنا عین آن حدیث را ذکر مى‏کنیم:
قال رحمه اللّه، و عن‏ الشّیخ‏ أبی جعفر الطوسى، عن رجاله، عن عبد اللّه بن عجلان السّکونى، قال سمعت ابا جعفر علیه السلام یقول: بیت علىّ و فاطمه حجره رسول اللّه صلّى اللّه علیه و آله، و سقف بیتهم عرش ربّ العالمین. و فی قعر بیوتهم فرجه مکشوطه إلى العرش معراج الوحى، و الملائکه تنزل علیهم بالوحى صباحا و مسائا و کلّ ساعه و طرفه عین. و الملائکه لا ینقطع فوجهم: فوج ینزل، و فوج یصعد. و انّ اللّه تبارک و تعالى کشف لابراهیم علیه السّلام عن السّموات حتى أبصر العرش، و زاد اللّه فی قوّه ناظره. و انّ اللّه زاد فی قوّه ناظر محمّد و علىّ و فاطمه و الحسن و الحسین علیهم السّلام، و کانوا یبصرون العرش و لا یجدون لبیوتهم سقفا غیر العرش، فبیوتهم مسقّفه بعرش الرّحمن.و معارج الملائکه و الرّوح فیها باذن ربّهم من کلّ امر سلام. قال، قلت: من کلّ امر سلام؟ قال: بکلّ امر. فقلت: هذا التّنزیل؟ قال: نعم.» ( آداب الصلواه، ص ۳۳۰ )
صاحب تفسیر برهان رحمه اللّه گفته است از شیخ أبو جعفر طوسى- از رجال او- از عبد اللّه بن عجلان سکونى روایت شده که گفت شنیدم امام محمد باقر علیه السلام مى‏فرماید: خانه على و فاطمه حجره رسول اللّه صلّى اللّه علیه و آله است و سقف خانه‏شان عرش ربّ العالمین، و در انتهاى خانه‏هاشان شکافى است که از آن تا عرش، پرده از معراج وحى برداشته شده، و ملائکه صبح و شام و هر ساعتى و هر لحظه‏ با وحى بر آنان نازل مى‏شوند و رشته فوج ملایکه فرود آینده قطع نمى‏شود، گروهى فرود مى‏آیند و دسته‏اى بالا مى‏روند. همانا خداوند تبارک و تعالى براى إبراهیم از آسمان‏ها پرده برداشت تا آنکه عرش را دید و خدا به قوت دیده او افزود، و همانا خداوند بر قوت دیده محمد، على، فاطمه، حسن و حسین علیهم السلام نیز بیفزود (چنانکه) عرش را مشاهده مى‏کردند و جز عرش سرپوشى براى خانه‏هایشان نمى‏دیدند، خانه‏هاشان به عرش رحمان مسقف است و معراجهاى ملائکه و روح در خانه‏هاى ایشان است، به اذن پروردگارشان‏ مِنْ کلّ امْرِ سلامٌ. راوى مى‏گوید پرسیدم: مِن کُلِّ امْرٍ سَلامٌ؟ فرمود:
بِکُلِّ امْرٍ. عرض کردم: این چنین نازل شده؟ فرمود: آرى. (تفسیر برهان، ج ۴، ص ۴۸۷، «سوره القدر»، حدیث ۲۵)
امام خمینی با ذکر این مهم که حضرت امام حسین (ع) عصاره وحی الهی است که در دامن پیامبر گرامی اسلام حضرت محمد (ص)، حضرت علی (ع) و حضرت فاطمه زهرا (س) پرورش یافته اند، آن امام همام را نجات بخش مکتب اسلام می‌دانند و می‌فرمایند :
« مکتبى که مى‏رفت با کجرویهاى تفاله‏ جاهلیت‏ و برنامه‏هاى حساب‏شده احیاى ملیگرایى و عروبت با شعار «لا خَبَرٌ جاءَ وَ لا وَحْىٌ نَزَلْ»[۱۹] محو و نابود شود، و از حکومت عدل اسلامى یک رژیم شاهنشاهى بسازد و اسلام و وحى را به انزوا کشاند؛ که ناگهان شخصیت عظیمى که از عصاره وحى الهى تغذیه و در خاندان سید رُسل محمد مصطفى و سید اولیا على مرتضى، تربیت و در دامن صدیقه طاهره، بزرگ شده بود قیام کرد و با فداکارى بى‏نظیر و نهضت الهى خود، واقعه بزرگى[۲۰] را به وجود آورد که کاخ ستمکاران را فرو ریخت و مکتب اسلام را نجات بخشید. » (صحیفه امام، ج‏۱۲، ص۴۴۱)
۲-۴- خطبه فاطمه زهرا (س) درمقابل حکومت
بانوی بزرگ اسلام درموارد چندی در باره خود سخن گفته است . از جمله آنکه حضرت در ضمن سخنان مفصلی که بعد ازغصب فدک در مسجد پیامبر (ص) ایراد می‌کنند می‌فرمایند :
آنچه در آغاز می‌گویم در آخر هم همان را می‌گویم . آنچه می‌گویم خطا واشتباه نیست وکلام مشوش وعمل بی ربط از من سر نمی زند ( احتجاج طبرسی، ج ۱ ص ۲۵۹ ) حضرت دراین جملات کوتاه به مخاطبان اطمینان می‌دهد سخنان وگفتار ایشان منطقی ودارای اساس وحقیقت است.
به نظر می‌رسد امام خمینی (ره)خطبه کوبنده وحکومت برانداز حضرت فاطمه زهرا (س) را به اندازه ای برای حفظ وتداوم اسلام اثر گذار می‌دانندکه اقدامات صورت گرفته بعد از این خطبه رابی ارتباط به آن نمی دانند و می‌فرمایند :
«خطبه فاطمه زهرا- سلام اللَّه علیها- در مقابل حکومت و قیام امیر المؤمنین و صبر امیر المؤمنین در مدت بیست و چند سال و در عین حال کمک کارى به حکومت موجود و بعد هم فداکارى در راه اسلام و فداکارى دو فرزند عزیزش، امام مجتبى که یک خدمت بسیار بزرگ و دولت جابر اموى را با آن خدمت رسوا فرمود و خدمت بزرگ برادر ارجمندش حضرت سید الشهدا، چیزهایى بود که همه مى‏دانید و مى‏دانیم. و با اینکه عده کم و اسباب و ابزار جنگ پیش آنها کم بود، لکن روح الهى و روح ایمان آنها را آن طور کرد که بر همه ستمکاران عصر خودشان غلبه پیدا کردند و اسلام را زنده کردند و براى ما و شما برادرهاى عزیز الگو شدند که ما از کمى عده و کمى عُده و کمى ابزار جنگ در مقابل تمام قدرتهایى که امروز با ما به جنگ برخاسته‏اند، مقاومت کنیم، و همان طورى که اولیاى ما- علیهم السلام- نشان دادند که در مقابل مستکبران گاهى با تبلیغ و گاهى با اسلحه باید ایستاد و مستکبران را باید به جاى خودشان نشاند، ما هم الگوى‏ آنها را، تبعیت از آنها را مى‏پذیریم‏» (صحیفه امام، ج‏۱۶، صص ۸۷ و ۸۸)
از منظر امام خمینی (ره)، اقتدار ،شجاعت و عظمت حضرت فاطمه زهرا (س) بگونه ای ترسیم شده است که هرکس دیگر بجز دخت رسول گرامی اسلام چنین مطالبی را برعلیه حکومت بیان می‌کرد با نابودی مواجه می‌شد :
« فردا روز زن است. روز زنى است که عالم به او افتخار دارد؛ روز زنى است که دخترش در مقابل حکومتهاى جبار ایستاد و آن‏ خطبه‏ را خواند و آن حرفها را زد که همه مى‏دانید؛ زنى که در مقابل یک جبارى ایستاد- که اگر مردها نفس مى‏کشیدند همه را مى‏کشتند- و نترسید و ایستاد و محکوم کرد حکومت را، یزید را محکوم کرد. به یزید فرمود تو قابل آدم نیستى، تو انسان نیستى. زن یک همچو مقامى باید داشته باشد» ( صحیفه نور، ج ۶ ص ۱۸۷)
امام خمینی (ره) برای حفظ نظام و وحدت امت اسلام وجلوگیری از تصرف و نفوذ استعمارگران و دولتهاى دست نشانده، تشکیل حکومت را در کشور ضروری دانسته وبه اهمیت این موضوع در خطبه حضرت زهرا(س) اشاره فرمودند :
« ما براى اینکه وحدت امت اسلام را تأمین کنیم، براى اینکه وطن اسلام را از تصرف و نفوذ استعمارگران و دولتهاى دست نشانده آنها خارج و آزاد کنیم، راهى نداریم جز اینکه تشکیل حکومت بدهیم. چون به منظور تحقق وحدت و آزادى ملتهاى مسلمان بایستى حکومتهاى ظالم و دست نشانده را سرنگون کنیم؛ و پس از آن حکومت عادلانه اسلامى را که در خدمت مردم است به وجود آوریم. تشکیل حکومت براى حفظ نظام و وحدت مسلمین است؛ چنانکه حضرت زهرا، سلام اللَّه علیها، در خطبه خود مى‏فرماید که « امامت براى حفظ نظام و تبدیل‏ افتراق‏ مسلمین به اتحاد است[۲۱]. » (ولایت فقیه،حکومت اسلامى، صص ۳۷ و ۳۶ )
۲-۵- ساده زیستی حضرت فاطمه زهرا (س)
روزی پیامبر اسلام (ص) وارد منزل حضرت فاطمه (س) شدند دخترشان را دیدند که روی زمین نشسته،با یک دست فرزندش را در آغوش گرفته شیر می‌دهد وبا دست دیگر با آسیاب دستی گندم‌ها را آرد می‌کند، اشک در چشمان رسول خدا حلقه زد وفرمود : دخترم ! تلخی‌ها ومشکلات دنیا را به یاد شیرینی وسعادت بهشت برخود گورا ساز . حضرت فاطمه در جواب پدر فرمود ای رسول خدا، حمد و شکر وسپاس سزاوار خداست، در برابر نعمتهای بیکرانه او . سلمان فارسی می‌گوید: روزی حضرت فاطمه (س) را دیدم که چادری وصله دار وساده بر سر داشت . درشگفتی ماندم وگفتم : عجبا ! دختران پادشاهان ایران وقیصر روم برکرسی‌های طلایی می‌نشینند و پارچه‌های زر بافت به تن می‌کنند، وه که این دختر رسول خداست، نه چادرهای گران قیمت بر سر دارد ونه لباسهای زیبا . حضرت فاطمه (س) پاسخ دادند: ای سلمان، خداوند بزرگ، لباسهای زینتی وتخت‌های طلایی را برای ما در روز قیامت ذخیره کرده است.حضرت سپس خدمت پدر رفت و شگفتی سلمان را مطرح فرمود : ای رسول خدا، سلمان از سادگی لباس من تعجب نمود، سوگند به خدایی که تو را مبعوث فرمود، مدت پنج سال است فرش خانه ما پوست گوسفندی است که روزها بر روی آن شترمان علف می‌خورد وشبها بر روی آن می‌خوابیم وبالش ما چرمی است که از لیف خرما پر شده است . ( دشتی، ۱۳۸۰، صص ۱۲۳ و۱۲۴ )
حضرت امام خمینی (ره) در یکی از سخنان خود به بخشی از مطلب بیان شده اشاره نموده ومی فرمایند :
« حضرت امیر- سلام اللَّه علیه- که خلیفه مسلمین بود، خلیفه یک مملکتى که شاید ده مقابل مملکت ایران بود، از حجاز تا مصر، آفریقا، کذا [و] یک مقدار هم از اروپا، این خلیفه الهى وقتى توى جمعیت بود مثل همه ما که نشسته‏ایم با هم، این هم زیر پایش نبود، همین بود که یک پوست داشتند- به حسب نقل- یک پوست داشتند که شب خودش و حضرت فاطمه رویش مى‏خوابیدند، و روز روى همین پوست علوفه‏ شترش‏ را مى‏ریخت. پیغمبر هم همین شیوه را داشت. اسلام این است‏» (صحیفه امام، ج‏۸، صص ۴۲۸ و ۴۲۹)
رسول گرامی اسلام (ص) روزی بر دخترش فاطمه وارد شد واز نزدیک فشارهای سخت زندگی را بر خانواده عزیزانش مشاهده کرد . در حالی که دخترش را نگران می‌دید پرسید : فاطمه جان در چه حالی به سر می‌بری وچرا نگرانی ؟ پاسخ شنید حال و وضع ما همین است که می‌نگرید . با عبایی زندگی می‌کنیم که نصف آن فرش زیر ماست وبر روی آن می‌نشینیم و هم رو انداز ماست که نصف آن را بر روی خود می‌کشیم . و در روایت سلیمان بن بریده نقل شده است که رسول خدا پرسید: دخترم چرا نگران وناراحتی ؟ در جواب پدر گفت : فشار گرسنگی وکمی طعام وغذا، وفراوانی اندوه وشدت بیماری و گرفتاری مرا نگران کرده است . (دشتی، ۱۳۸۰ صص ۲۱۷ و ۲۱۸ )
روایاتی که بیان شد بیانگر گوشه ای از واقعیت بسیار مهم ساده زیستی بانوی گرامی اسلام است که در اوج ساده زیستی و مبارزه با سختی‌ها ومشکلات زندگی چگونه در تربیت فرزندان وحضور دراجتماع فعالیت می‌نمودند .به نظر امام خمینی (ره) این حجره‏کوچک و محقّررا که نماد اوج ساده زیستی حضرت فاطمه زهرا (س) می‌دانند کانون تربیت انسانهای با عظمتی می‌داند که نورشان از بسیط خاک تا آن سوى افلاک و از عالم ملک تا آن سوى ملکوت اعلى‏ مى‏درخشد. ومی فرمایند :
« زنى که در حجره‏اى کوچک و محقّر، انسانهایى تربیت کرد که نورشان از بسیط خاک تا آن سوى افلاک و از عالم ملک تا آن سوى ملکوت اعلى‏ مى‏درخشد. صلوات و سلام خداوند تعالى بر این حجره محقر که جلوه گاه نور عظمت الهى و پرورشگاه زبدگان‏ اولاد آدم است.» (صحیفه امام ج‏۱۶ ص ۱۹۲ )
در اینجا لازم می‌دانیم به سایر نمونه‌هایی از سیره آن حضرت که در منابع معتبر نقل شده است، اشاره نماییم :
کلینی از منابع خود نقل کرده است که امام صادق علیه السلام فرمود: علی علیه السلام شبیه ترین مردم در روش و سیره به رسول الله بود. خودش نان و روغن می‌خورد، اما به مردم نان و گوشت می‌خوراند. آن حضرت فرمود: علی علیه السلام آب می‌آورد، هیزم تهیه می‌کرد و فاطمه سلام الله علیها گندم یا جو را آرد کرده، خمیر می‌نمود و نان می‌پخت. امام صادق افزود: فاطمه زهرا (س) از زیباترین زنان بود، چنان که گویی دو گونه اش، بمانند دو گل است. درود خداوند بر او و بر پدرش و شوهر و فرزندان طاهرش باد. (کافی: ۸ / ۱۶۵).
از حضرت موسی بن جعفر علیه السلام نقل شده است که فرمود: فاطمه چنان بود که وقتی دعا می‌کرد، برای زنان و مردان مؤمن دعا می‌کرد، اما برای خود دعایی نمی کرد. از آن حضرت پرسیدند که چرا برای مردم دعا می‌کند، اما برای خودش خیر. فرمود: الجار ثم الدار. اول همسایه پس از آن اهل خانه. (وسائل الشیعه: ۷ / ۱۱۳).
ابن فهد حلی گوید: روایت شده است که گریه و زاری ابراهیم تا حد یک میل شنیده می‌شد آنچنان که خداوند در قرآن او را با این سخن خود ستایش کرده است که «ان ابراهیم لحلیم أوّاه». در وقت نماز صدایی از او شنیده می‌شد که مانند جوشیدن آب در ظرف بود. همین صدایی بود که از سینه رسول الله هم شنیده می‌شد. و فاطمه از ترس خدای متعال در نمازش، نفسش به شمارش می‌افتاد. (مستدرک الوسائل: ۴/۱۰۰).
یکی از بهترین شب‌های سال، شب ۲۳ رمضان است. آنچنان که سول خدا فرش و رختخواب خویش را در دهه آخر رمضان جمع می‌کرد و اهل خانه را در شب ۲۳ بیدار می‌کرد، به صورت‌های خواب آلود آب می‌زد، چنان که فاطمه زهرا (س) ‌نیز همه اهل خانه را از خواب بیدار کرده، آنها را با کم کردن غذا بیدار نگاه می‌داشت و از میانه روز تمهید کار می‌کرد و می‌فرمود: کسی که از خیر این شب بی نصب بماند، محروم است. (مستدرک الوسائل : ۷/۴۷۰).
شیخ صدوق با سند خود از زید بن علی بن الحسین از پدرانش از فاطمه زهرا (س) روایت کرده است که شندیم که رسول خدا فرمود: در روز جمعه ساعتی است که هر مرد مسلمانی که در آن ساعت خیری از خداوند بخواهد، خداوند نصیب او خواهد کرد. عرض کردم: آن چه ساعتی است؟ فرمود: زمانی است که نیمی از خورشیده غروب کرده است. پس از آن حضرت فاطمه به غلام خود می‌فرمود تا روی بام برود و هرگاه نصف خورشید غروب کرد او را آگاه کند تا در آن لحظه دعا کند. (بحار:‌ ۸۶ ص ۲۶۹).
یکی از عادات حضرت زهرا (س) رفتن به مزار شهدا بود. این سنت را تا آخر عمر رعایت می‌کرد چنان صدوق در کتاب شریف من لایحضره الفقیه نقل کرده است: فاطمه زهرا در صبح شنبه ای به زیارت قبر شهداء آمده، سر قبر حمزه می‌آمد و در آنجا بر آنان رحمت فرستاده و طلب مغفرت می‌کرد.
راوندی از سلمان فارسی نقل کرده است:‌فاطمه زهرا نشسته بود و آسیاب دستی برابرش بود، جو را آرد می‌کرد و دسته آن خونی شده بود، حسین هم در گوشه ای از خانه گریه می‌کرد. عرض کردم: فضه این کارها را انجام می‌دهد. فاطمه گفت: رسول خدا به من توصیه کرده است که یک روز فضه و روز دیگر من کارها را انجام دهم. دیروز روز او بوده است. (خرائج: ۱/۵۳۰).
ابن مسعود گوید: مردی نزد فاطمه سلام الله علیها آمد و گفت: ای دختر پیامبر! آیا رسول خدا چیزی برای شما باقی گذاشت که من از آن بهره برم؟ فاطمه جاریه خود را صدا کرده فرمود: آن جریده را بیاور. جستجو کرد اما نیافت، حضرت فرمود: حتما باید پیدا شود، این جریده برای من معادل حسن و حسین است. پس یافت شد. در آن چنین نوشته شده بود: مؤمن نیست کسی که همسایه از دستش ایمن نباشد. کسی که به خدا و قیامت باور دارد، همسایه‌اش را آزار نمی دهد. کسی که به خدا و قیامت معقتد است سخن نیک گوید یا ساکت می‌ماند. خداوند انسان صبور عفیف را دوست دارد، چنان که از ناسزا گوی درخواستگر لجوج بغض دارد. حیاء از مؤلفه‌های ایمان است و ایمان در بهشت است و فحاشی از بد زبانی است و بدزبان در جهنم است. (التذکره الحمدونیه، ج‏۲، ص: ۲۳۰)
سخن اخیر نشانگر آن است که آن حضرت میراث مکتوبی هم از پدر داشته که در آن کلمات حکمیانه بوده و بسا همین باشد که به مصحف یا به تعبیر بهتر صحیفه فاطمه شهرت داشته است.
۲-۶- فاطمه زهرا تمام نسخه انسانیت و حقیقتی برای بشریت
حضرت امام خمینی در نخستین سال پیروزی انقلاب اسلامی در اردیبهشت ۱۳۵۸ بمناسبت اعلام روز فرخنده ولادت حضرت صدیقه کبری فاطمه زهرا (س) بعنوان روز زن در سخنانی فرمودند :

موضوعات: بدون موضوع
[پنجشنبه 1400-07-29] [ 06:17:00 ب.ظ ]