بررسی فقهی و حقوقی سوء استفاده از اضطرار طرف قرار داد- قسمت ۵ | ... | |
طرح بحث وتقسیم مطالب فصل اول این پایان نامه تحت عنوان کلیات در دومبحث بررسی خواهد شد :مبحث اول اختصاص به مفاهیم و عناصر تشکیل دهنده ی ان ها وتاثیر اضطرار بر اراده در مقایسه با اکراه دارد و در مبحث دوم به مبانی حمایت از طرف مضطر به عنوان مصداقی از طرف ضعیف قرارداد می پردازد ، که نگارنده مفهوماصل مذکور را در گفتار اول وگفتار دوم به ترتیب نتایج وقلمرو ان را مطرح نموده است.
۲-۱٫ تأثیر اضطرار بر اعمال حقوقی فقیهان امامیه با وجود اختلاف نظر در مورد چگونگی شکل گیری ارادۀ مضطر، در مورد تأثیر اضطرار بر عقد و عمل حقوقی، دیدگاه یکسانی دارند و به اتفاق آرا معاملات اضطراری را از شمول ادلۀ اکراه خارج و آن را نافذ می دانند و معتقدند انعقاد عقد و ایقاع در شرایط اضطراری، تأثیری بر صحت و اعتبار آن ندارد.[۵۳] در فقه عامه نیز به رغم اختلاف نظر در مورد حکم اکراه، اتفاق آرا بر این است که مجرد اضطرار از اسباب فساد یا بطلان عقد نیست.[۵۴]
برای دانلود متن کامل پایان نامه به سایت tinoz.ir مراجعه کنید. ۲-۱-۱٫ اثر اضطرار در قراردادها
۲-۱-۱-۱٫ نظر قانون مدنی و فقه
۲-۱-۱-۱-۱٫ قانون مدنی قانون مدنی ایران که در مبحث اوّل از کتاب اوّل خود به بیان عیوب اراده و احکام آن پرداخته است، ضمن این که رضای حاصل در نتیجۀ اکراه را موجب نفوذ معامله نمیداند،[۵۸] اضطرار را موجب اکراه ندانسته و در ماده ۲۰۶ صراحتاً بیان آن را اعتبار نموده و ضمانت اجرای خاصی را برای این گونه قراردادها در نظر گرفته اند.
۲-۱-۱-۱-۲٫ نظریۀ غبن در حقوق کشور ما (قانون مدنی و مبنای فقهی آن) براساس قانون مدنی ایران اگر نابرابری عوضین، فاحش بوده به گونه ای که عرفاً قابل مسامحه نباشد، در صورتی که مغبون جاهل به قیمت واقعی کالا بوده باشد، حق دارد قرارداد را فسخ نماید.[۶۰]
۲-۱-۱-۱-۳٫ فقه در فقه امامیه، اتفاق فقها معاملات اضطراری را از شمول ادله اکراه خارج دانسته و آن را نافذ می دانند. و این در حالی است که به اتفاق، معاملات اکراهی را (بر حسب اختلاف مبنا) باطل یا غیر نافذ شمرده اند.
۲-۱-۱-۱-۴٫ حقوق تطبیقی در حقوق فرانسه نیز اضطرار تنها – اگر موجب سوءاستفاده طرف دیگر نشود – از نفوذ عقد نمی کاهد، اگر چه قانون مدنی این کشور تصریحی نسبت به معاملات اضطراری ندارد، با تفسیری که حقوق دانان این کشور از ماده ۱۱۰۹ ق.م. فرانسه و مواد بعدی آن دارند، حالت ضرورت، اکراه یا عیب اراده محسوب نمی شود.[۶۴] در حالی که در اکراه مادی معامله را باطل و در اکراه معنوی معامله را قابل ابطال میدانند.[۶۵]
۲-۱-۱-۲٫ تجزیه و تحلیل در توجیه این که چرا معامله مضطر صحیح، ولی معامله مکره غیر نافذ است، نظریه های متفاوتی از طرف حقوق دانان بیان شده است که آن ها را مطرح و سپس به تجزیه و تحلیل واقعی معاملات اضطراری براساس مبانی که در مبحث اوّل ارائه دادیم، خواهیم پرداخت. لازم به یادآوری است که بحث ما فعلاً در مورد اضطرار محض و اثر آن بر معامله است و مواردی که اضطرار به عنوان اهرم فشار و مورد بهره برداری ناروای طرف منتفع قرار می گیرد، در گفتار بعدی بررسی خواهد شد. پایان نامه رشته حقوق ۱- بنابر آن چه در بخش اول گفتیم، اثر اضطرار بر ارادۀ مضطر این است که مضطر پس از انتخاب معامله (با قصد وقوع معامله) آن را انشا کرده است. و نیز این انتخاب در جهت رفع ضرری است که از وضعیت اضطراری ناشی شده و او را تهدید می نماید. در واقع انگیزه اولیه او رغبت به معامله نبوده است؛ چون اگر وضعیت اضطراری وجود نمی داشت راضی به معامله نمی شد، ولی خود به معامله اقدام نموده و نهایتاً بدان راضی شده است. به تعبیر دیگر، گرچه داعی مستقیم مضطر ایجاد معامله و انتفاع از آن است، داعی اولیه و انگیزه او که ما در لسان حقوقی آن را «جهت» می نامیم رفع فشار ناخواسته ای است که از درماندگی مضطر ناشی شده است.
۲-۱-۱-۳٫ نتیجه معاملات اضطراری در فرضی که شرایط اساسی صحت معامله را دارا باشند و وضعیت مضطر مورد سوءاستفاده طرف منتفع قرار نگیرد، نافذ است. و صحت آن ها موافق قواعد و اصول حقوقی است. از لحاظ فقهی نیز، این معاملات به مقتضای قاعده صحیح و معتبر هستند؛ زیرا دلیلی بر بطلان آن ها جز عموم حدیث رفع نیست که به آن هم پاسخ داده شد.[۸۳]
۲-۱-۱-۳٫ مصداق های مورد تردید (بهره برداری نامشروع از اضطرار) در بحث مفهوم اضطرار گفتیم عمل یا معامله اضطراری ناشی از فشاری است که در نتیجه وضعیت و اوضاع و احوال پیش آمده فرد به آن سو سوق پیدا می کند و ملاک تمیز آن از اکراه، همان طوری که در آینده مورد بحث قرار خواهد گرفت، این است که در این جا تهدید و فشار طرف معامله در بین نیست. اما علی رغم این معیار، مصادیقی وجود دارد که شائبه اکراه در آن ها وجود دارد؛ مثلاً با تتبع آرا، مشاهده می شود که در تفسیر ماده ۲۰۶ ق.م. بعضی از نویسندگان حقوق مدنی آورده اند که اگر مضطر در نتیجه فشار غیرمستقیم طرف دیگر مجبور به معامله شود، معامله مزبور اضطراری و بنابر مادۀ ۲۰۶ ق.م. معتبر است و مثال آورده شده است که اگر کدخدای قریه آب به بستان رعیتی ندهد تا در اثر آن صاحب بستان پریشان و درمانده شود و بستان خود را به کدخدای مزبور بفروشد معامله مزبور صحیح است.[۸۴]
۲-۱-۱-۳-۱٫ پیشینۀ بحث در فقه قبل از این که با برداشت از مواد قانون مدنی، در این مورد نظری ارائه دهیم، بهتر است، پیشینۀ فقهی این مسئله را بررسی و آرای فقها را مطرح نماییم.
۲-۱-۱-۳-۲٫ حقوق معاصر از نظر حقوق موضوعه ایران باید گفت، اگر چه فرض مزبور در قانون تصریح نشده است، ولی بعضی از نویسندگان حقوق مدنی با تعمیم مادۀ ۲۰۶ ق.م. این موارد را هم از مصادیق اضطرار دانستـه و قائـل به صحـت آن شده اند، از ایـن دیدگـاه، «در صورتی که دیـگری او را مجبر به تأدیه وجهی نموده و بدون فروش خانه اش، فعلاً انجام پذیر نباشد، این قسم از اجبار هم تأثیر ابطالی نداشته و موجب بطلان معامله که به فرض انجام آن صورت گرفته است، نخواهد بود؛ زیرا موضوع اجبار تسلیم وجه است و نسبت به فروش خانه اجباری نیست و این فرض هم داخل در اضطرار من باب اقتضای ضرورت است».[۹۴]
نتیجه در هر حال، صدق عنوان اکراه در فرض مزبور از لحاظ عرفی روشن است و ادعای این که بطلان معامله بر خلاف مصلحت مکره است، نیز همواره واقعیت ندارد. آری! در بعضی موارد راه چاره خروج مضطر مکرِه، انجام معامله مزبور و اعطای ثمن آن به مکرِه غاصب است، ولی در فرض این که شرایط مزبور تغییر یافته و از او رفع اکراه شده باشد و مکره بتواند به مراجع ذی صلاح قانونی مراجعه و نسبت به رفع تضرر از خود اقدام نماید، چگونه نمی توان نسبت به چجنین معامله ای که بدان راضی نبوده است و در حقیقت به واسطه اکراه بدان سوق داده شده است، تجدید نظر نمود؟ اگر دادگاه معامله مزبور را غیر نافذ اعلام نماید، چگونه خلاف امتنان است؟ و به چه لحاظ به مصلحت بایع مضطری که اکراه شده است، نیست؟ البته بیعی است که نسبت به استرداد ثمن معامله، ناخواسته هم بایع مکرَه و هم شخص مکرِه مسئول هستند؛ زیرا شخص مکرِه، غاصب و بر حسب مواد قانونی مربوط ضامن رد عین و خسارات مال غصب شده خواهد بود.[۹۵]
۲-۱-۱-۳-۳٫اضطرار ناشی از اکراه در «اکراه بر دو امر متردد» از موارد دیگری که شخص به انجام قرارداد ناچار و مضطر می شود، حالتی است که بر یکی از دو امر متردد، اکراه شود، به این صورت که مکره او را تهدید و وادار نماید که یکی از دو معامله را انجام دهد، اگر چه در انتخاب هر کدام مخیر باشد.
[چهارشنبه 1400-01-25] [ 01:37:00 ب.ظ ]
لینک ثابت |