در تمامی سطوح سازمانی ارزش های مشترک و الگوی اخلاقی وجود دارد.
۴
مدیریت مبتنی بر فرآیندها و واقعیت ها
فرآیندها برای رسیدن به نتایج مطلوب طراحی شده اند.
داده ها و اطلاعات مقایسه ای (مقایسه شده) برای تعیین اهداف میان مدت چالش برانگیز استفاده می شوند.
سازمان قابلیت فرایند خود را کاملاً درک کرده و از آن برای بهبود عملکرد استفاده می کند.
۵
توسعه و مشارکت کارکنان
کارکنان پذیرفته اند که مسایل به آنها تعلق دارد و آنها برای حل مسایل پاسخگو هستند.
کارکنان برای دستیابی به اهداف درازمدت سازمان نوآور و خلاق هستند.
کارکنان برای انجام کارها توانمند(Empowered) شده اند و دانش و تجارب خود را در سطح وسیعی منتشر کرده و به اشتراک می گذارند.
۶
یادگیری، نوآوری و بهبود مستمر
فرصت های بهبود شناسایی شده و مورد استفاده قرا می گیرند.
تک تک افراد بهبود مستمر را به عنوان یک هدف دراز مدت پذیرفته اند.
بهبود و نوآوری موفق کاملاً در سازمان گسترده و با آن یکپارچه و آمیخته شده است.
۷
توسعه شراکت ها
فرآیندی برای انتخاب و مدیریت تأمین کنندگان
(Suppliers) وجود دارد.
بهبود و موفقیت های تأمین کنندگان مورد تقدیر قرار گرفته و شرکای خارجی کلیدی شناسایی شده اند.
سازمان و شرکای کلیدی اش به یکدیگر وابسته اند و طرح ها و خط مشی ها به کمک هم و بر مبنای دانش مشترک
(Shared Knowledge) ایجاد می شوند.
۸
مسئولیت اجتماعی شرکت
قوانین و مقررات درخواست شده درک و رعایت می شوند.
سازمان مشارکت فعال در جامعه دارد.
انتظارات اجتماعی از سازمان اندازه گیری شده و بر مبنای آنها عمل می شود.
مأخذ: (نجمی و حسینی،۱۳۸۷)
…………………………………
۱-One the Way 2- Mature
۲-۴-۶-۱۲- معرفی مدل
مدل تعالی سازمان EFQM بر پایه ۹ معیار اصلی شکل گرفته است که با یکدیگر ارتباط متقابل دارند و به شکل یک چرخه پیشبرنده بر هم تأثیر می گذارند. از آن میان، پنج معیار توانمندساز۱ یک سازمان محسوب می شوند و چهار معیار دیگر نتیجه عملکرد فعالیت های سازمان هستند که هر کدام به صورت مختصر در ادامه و در قالب شکل ۲-۷ شرح داده شده اند (گرامی و نورعلیزاد، ۱۳۸۸).
توانمندسازها