۳ ـ۳ ـ۱۶ ـ۲ درمان شناختی بک
آرون تی بک یکی از با نفوذ ترین انواع درمان شناختی را پایه گذاشته . درمانگر بیمار را تشویق میکند تا آزادانه راجع به ترسها و نگرانیهایش صحبت کند و به خاطر اضطراب بیمار با او همدردی کند . در این شیوه به بیمار کمک میشود از چیستی افکارش آگاه گشته ، احتمال وجود تحریفات شناختی را بررسی کند . و افکار واقعیتر را جانشین کند . سه گام در درمان شناختی دخیل است : ۱ ـ مفهوم سازی مشکل بیمار . ۲ ـ برگزیدن شیوه ها و تدابیری برای روبرویی با مشکل . ۳ ـ ارزیابی کارایی این شیوه ها و تدابیر بک میگوید: افکار اضطراب زا در اثر یک یا چند مورد از ۴ نوع خطای فکری رایج ایجاد میشوند.
۱ ـ فاجعه آمیز پنداشتن
۲ ـ مبالغه کردن
۳ ـ تعمیم افراطی
۴ـ نادیده انگاشتن
۵ ـ نکات مثبت.
بک همچنین بر توانایی افراد مضطرب در مجسم ساختن رویدادهای آسیب زا در ذهن خود تأکید کرده و میگوید آن رویدادها با آنچنان وضوحی مجسم میشوند که به اندازه رویداد اصلی میتوانند در فرد اضطراب ایجاد کنند (پژهان، ۱۳۹۰). پس باید به افراد کمک شود تا از ماهیت افکارشان مطلع شوند و افکار واقعی تر را جانشین کنند.
۴ ـ۱۶ ـ۲ درمان دارویی
با توجه به مطالعاتی که پیوند اضطراب و کارکرد زیستی – جسمانی، آشکارا ساخته و شواهدی که نشان میدهد اختلالات اضطراب معمولاً در بین افراد خانواده شایع است یعنی نشان دهنده علت ژنتیک در اضطراب است ، درمان دارویی مؤثر خواهد بود.
داروهای آرام بخش رایج ترین شیوه درمان جسمانی در مورد اضطراب است متون مربوط به اثرات رفتاری آرام بخشها یا داروهای ضد اضطراب پیشنهاد میکنند که این عوامل شدت پاسخ به محرکهایی را که نشانگر تنبیه و محرومیت هستند کاهش میدهد .
در سال ۱۹۶۰ گروهی دارو به نام بزودیازپینها ساخته شدند . آنها با عناوین تجاری مثل لیبرویوم و والیوم فروخته میشوند و برای درمان اضطراب ، تنش ، برانگیختگی رفتاری و بیخوابی به کار میروند . بزرگترین تحول اخیر در استفاده از داروها برای درمان اختلالات اضطراب افزایش کاربرد ضد افسردگیها در درمان هراس و اختلالات وسواسی است . این امر و دیگر شواهد بیان میکند که روابط بین اضطراب و افسردگی نیازمند مطالعه دقیق است (اخوت، ۱۳۸۲).
نتیجه تصویری برای موضوع افسردگی
داروهای دیگری که اغلب برای اضطراب تجویز میشوند ، مهارکننده های بتا هستند . در این زمره دو داروی پروپرانالول و آتنولول بیش از همه رواج دارند (پژهان، ۱۳۹۰).
از شواهد موجود این چنین برمیآید که درمانهای دارویی در دراز مدت کمتر به حال افراد مضطرب مفید واقع میشوند . مشکلات مربوط به اعتیاد به آرام بخشهای خفیف بر لزوم استفاده دیگر درمان های شناختی و رفتاری میافزاید . در شماری از بررسی ها رفتار درمانی درمقایسه با دیگر شیوه های روان درمانی اثر بخش تر توصیف شده است (اخوت، ۱۳۸۲).
۱۷-۲ پیشینه تحقیق
۱-۱۷-۲ پیشینه تحقیقات داخلی
در پژوهش نجات بخش، فخاری، صفائیان (۱۳۸۵) که پیرامون بررسی توافق مصاحبه بالینی در تشخیص اختلالات خلقی با آزمون شخصیتی چند و جهی مینه سوتا (فرم کوتاه ) برروی بیماران بستری و سرپایی مراجعه کننده به بیمارستان رازی تبریز صورت گرفته بود،میزان توافق دو ابزار به کارگرفته شده (آزمون MMPI و مصاحبه بالینی) برای اختلال دوقطبی ۲/۰ و برای اختلال یک قطبی ۴/۰ می باشد که نتایج بدست آمده همگرایی ضعیفی بین آزمون MMPI وتشخیص بالینی نشان داده ،ویژگی بالا این آزمون نسبت به حساسیت پایین،کاربرد آن را در اختلال روانپزشکی خلقی(تائید عدم وجود بیماری) نسبت به تائید تشخیص آن(تائید وجود بیماری) میرساند. تبینهای گوناگونی برای علت بالا نبودن همگرایی روش های ارزیابی فوق مطرح میشود که در آن میان نارسایی در ابزار، علائم و ملاکهای تشخیصی و مشکلات مربوط به حساسیت پایین مقیاسهای ارزیابی در آزمون MMPI فرم کوتاه چشمگیرتر میباشد.
در پژوهش دوایی، کامکاری، فاخری،شُکرزاده ومیرقائمی (۱۳۸۸)، که بررسی روایی تشخیصی MMPI-2 بر روی ۶۷ نفر از مراجعین به مرکز درمانی شفاء وسواس انجام گرفت مشخص گردید که از ابزار مزبور دارای روایی تشخیصی بوده و از آن میتوان بهعنوان ابزاری برای تشخیص، شناسایی و حتی اثربخشی درمان استفاده به عمل آورد.
این آزمون با تأکید بر قانون بازآزمایی مجدد در استاندارد سازی آزمونهای روانشناختی توسط(اصلانخانی، عبدلی، کامکاری، شاهین طبع،۱۳۸۹) در دانشگاه علوم انتظامی، مورد اعتبارسنجی و سنجشروایی قرار گرفت و با حجم نمونه ۲۰۰ نفر از دانشجویان سال اول تا چهارم، ضرایب اعتبار فراتر از ۸۰/۰ بدست آمد. همچنین نتایج حاصل تحلیل عامل تأییدی با شاخص شبلر- هولز و نیکویی برازش استاندارد شده در سطح ۰۵/=۰α معنیدار بود و نشاندهنده روایی سازه این ابزار در ایران میباشد.
شُکرزاده و میرقائمی (۱۳۸۸)، پیرامون «بررسی اثرات اختلالات شخصیتی (با تأکید بر وسواس) مادران بر اضطراب کودکان»، به تحقیق پرداخته و عنوان شد که توان پیشبینی اضطراب کودکان، از طریق وسواس مادران وجود دارد. جامه آماری تحقیق را تمامی مادرانی تشکیل میدهند که دارای فرزند خردسال (از دامنه سنی ۵ تا ۷ سال) میباشند و به مراکز و کلینیکهای درمانی رجوع نمودهاند، دارای پرونده روانشناختی بوده و علائم بالینی آنها توسط روانشناس و روانسنج مراکز، تأئید شدهاست. در راستای تعیین حجم نمونه و روش نمونهگیری، مرکز مشاوره ایده نو، با بهره گرفتن از روش نمونهگیری در دسترس انتخاب شده و تمامی مادرانی که از ابتدای سال ۱۳۸۸ تا به حال به این مرکز رجوع نمودهاند، به عنوان جامعه آماری مدّنظر قرار گرفتند. از اینرو، نمونهگیری به عمل نیامده و با بهره گرفتن از روش سرشماری، به تعیین میزان اضطراب کودکان آنها پرداخته شد. بهمنظور تعیین وسواس مادران از پرسشنامه شخصیتی چندوجهی مینه سوتا و تعیین اضطراب کودکان از مقیاس اضطراب اسپنس(نسخه کودکان) استفاده بهعمل آمده است. در نهایت با بهره گرفتن از مدل آماری رگرسیون چندمتغیری مشخص گردید که توان پیشبینی اضطراب کودکان از طریق اختلالات شخصیتی مادران و به خصوص وسواس-اجبار، وجود دارد؛ بهطوریکه باعث افزایش اضطراب کودکان در حیطههای اضطراب عملی-فکری، اضطراب جدایی و ترس اجتماعی (فوبیا) و در نهایت اضطراب عمومی میشود. یافته فوق در سطح ۱/۰= معنیدار است.
تصویر درباره جامعه شناسی و علوم اجتماعی
ذوالفقاری (۱۳۹۰) پیرامون «بررسی روایی تشخیصی MMPI-2RF در راستای اختلال وسواس» مشخص گردید که پژوهش حاضر را در حیطه طرحهای روانسنجی مطرح نمود. از اینرو، پس از تدوین نسخه مقدماتی MMPI-2RFبا سؤالات بسیار محدود در تشخیص وسواس، نسخه دوم آن یا نسخه آزمایشی تدوین شد و با بهره گرفتن از تحلیل روانسنجی استاندارد، تدوین گردید تا در صورت روایی تشخیصی ابزار مزبور، از طریق آن بتوان در زمینه های کاربردی مشابه استفاده به عمل آورد. جامعه پژوهش را تمامی زنان و مردان مراجعهکننده به مراکز مشاوره و کلینیکهای درمانی که به روانشناس، روانپزشک و یا رواندرمانگر به منظور درمان وسواسمراجعه نموده اند، تشکیل میدهد. یافته های تحقیق نشان داد که مقیاسهای بالینی هشتگانه مقیاسهای «عقاید گزند و آزار»، «هیجانات منفی مختلکننده»، «رواننژندی» و «روان پریشی» است که در تشخیص اختلال وسواس- اجبار به کار برده می شود و دارای روایی تشخیصی میباشند.
کامکاری (۱۳۹۰) پیرامون « استانداردسازی مقیاس گرایش به اعتیاد (با تأکید بر MMPI-ZRE) دردانشآموزان دوره متوسطه و پیش دانشگاهی» به پژوهش پرداخته و مطرح نمود طرح حاضر زمینهیابی از نوع هنجاریابی و با تأکید بر روند پژوهی میباشد. جامعه آماری تحقیق حاضر را تمامی نوجوانان دختر و پسر ۱۴ تا ۱۸ ساله شهر تهران و حومه آندر بر میگیرند که به عنوان جامعه هدف نامحدود در نظر گرفته شدهاند. با تأکید بر اینکه فهرست دقیقی برای جامعه پژوهش وجود نداشته و بهراحتی نمیتوان نمونههای بالینی یا نوجوانان معتاد را انتخاب نمود، از روش نمونهگیری غیرتصادفی برای گزینش نمونههای پژوهش استفاده به عمل آمد و ۱۰۰۰ نفر نوجوان عادی (۵۰۰ دختر و ۵۰۰ پسر) و ۱۰۰ نفر نوجوان معتاد (۵۰ دختر و ۵۰ پسر) بهعنوان نمونه مدنظر قرار گرفتند. در نهایت، با بهره گرفتن از روشهای آماری آزمون نسبت و t دو گروه مستقل به روایی تفکیکی، تحلیل عامل اکتشافی به روایی سازه، آلفای کرانباخ به تجانس درونی و ضریب همبستگی پیرسون به محاسبه همبستگی دو نیمه آزمون و آزمون- بازآزمون پرداخته شد. در نهایت با بهره گرفتن از آمار توصیفی و شاخصهای آماری میانگین و انحراف معیار و همچنین نقاط برش به ارائه نُرمهای کمی و کیفی اقدام گردید. در نهایت، یافتههای تحقیق نشان داد که پرسشنامه گرایش به اعتیاد دارای روایی تفکیکی بوده و میتواند نوجوانان معتاد و غیر معتاد را از یکدیگر تفکیک کند. همچنین، دارای ضرایب اعتبار مطلوبی میباشد.
در تحقیق زینلی (۱۳۹۲) پیرامون «روایی تشخیصیMMPI-2RF در راستای گرایش به مواد» مشخص گردید که پژوهش حاضر در حیطه طرحهای روانسنجی از نوع رواییسنجی با تأکید بر مطالعات روایی تشخیصی و زیرمجموعه آن ضریب حساسیت و وضوحگرایی میباشد که به بررسی روایی تشخیصی فرم بازسازی شده پرسشنامه شخصیتی چندوجهی مینهسوتا -۲ (MMPI-2RF) در راستای گرایش به مواد پرداخته است. نمونه آماری در این تحقیق با حجم بالغ بر ۲۴۰ نفر با جنسیت مذکر میباشد که ۱۲۰ نفر نمونه هنجاری (غیرمعتاد) و ۱۲۰ نفر نمونه بالینی (معتاد) را در بر میگیرد. از نمونه بالینی (معتاد) ۳۰ نفر هروئین، ۳۰ نفر کراک، ۳۰ نفر شیشه مصرف داشته اند. از آنجاییکه فهرست دقیقی برای جامعه پژوهش وجود نداشته و به راحتی نمیتوان نمونههای بالینی یا معتاد را انتخاب نمود، از روش نمونه گیری در دسترس هدفمند برای گزینش نمونههای پژوهش استفاده به عمل آمد. در این پژوهش از مدلهای آماریtتکگروهی، t دو گروه مستقل و ضریب وضوحگرایی و حساسیت به منظور تعیین روایی تشخیصی پرداخته شد. در نهایت، یافته های تحقیق نشان داد که از مقیاسهای نارسایی تفکر در حیطه نارساییهای سهگانه، مقیاسهای عقاید گزند و آزار و تجارب عجیب و غریب از مقیاسهای بالینی و مقیاس اضطراب از مشکلات ویژه و مقیاس روان پریشی از مقیاسهای آسیبشناسی شخصیت استفاده به عمل آورد. بنابراین، با توجه به هدف پژوهش حاضر پیشنهاد می شود که در فرایند سنجش روانشناختی با تأکید بر غربالگری، تشخیص و حتی شناسایی از فُرم بازسازی شده پرسشنامه شخصیتی چندوجهی مینهسوتا-۲ (MMPI-2RF) استفاده به عمل آید.
مقیمی (۱۳۹۲) پیرامون «بررسی ویژگیهای روانسنجی فُرم بازسازی شده پرسشنامه شخصیتی چندوجهی مینهسوتا-۲ نوجوانان بزهکار» به تحقیق پرداخته و مشخص گردید که طرح پژوهش بهعنوان مطالعات روانسنجی و تحت عنوان زیرمجموعههایی از روش پژوهش روششناختی است. جامعه آماری پژوهش را تمامی نوجوانان دختر و پسر بزهکار۱۴ تا ۱۸ ساله شهر تهران و حومه آن،تشکیل میدهند. در این تحقیق باتوجه به جامعه آماری نوجوانان بزهکار در استان تهران، تعداد ۳۰ نفر در نسخه مقدماتی، ۱۲۰ نفر در نسخه آزمایشی و ۵۰۰ نفر در نسخه استاندارد با روش نمونهگیری هدفمند در دسترس به عنوان نمونه بالینی انتخاب شدند که با ۵۰۰ نفر از دانش آموزان عادی مورد مقایسه قرار گرفتند. ابزار مورد استفاده در این پژوهش، پرسشنامه شخصیتی چندوجهی مینهسوتا (MMPI-ARF) در راستای سازه شخصیت میباشد که توسط کامکاری و شُکرزاده (۱۳۸۸) رواسازی اعتباریابی و استانداردسازی شده است. در نهایت، از مدلهای آماری t تکگروهی، ضریب حساسیت، وضوحگرایی و شاخص شدت اثر جهت بررسی روایی تشخیصی، تحلیل عامل تأییدی جهت بررسی روایی سازه و ضریب همبستگی پیرسون جهت بررسی روایی همزمان استفاده شد و یافته ها نشان داد که پرسشنامه مورد بررسی دارای نیکویی برازش بوده و روایی سازه دارد. همچنین، تمامی ضرایب بالاتر از ۵۲/۰ بوده و مطرح می شود تمامی مقیاسها دارای روایی همزمان میباشند. لازم به ذکر است، با بررسی ضریب حساسیت و وضوحگرایی و شدت اثر مقیاسهای نارسایی تفکر، نارسایی هیجانی، نارسایی رفتار، عقاید گزند و آزار، هیجانات منفی مختلکننده، تجارب عجیب و غریب، فعالیتگرایی هیپومانیک، اضطراب، استعداد خشم، مشکلات سلوکی نوجوانی، پرخاشگری، هیجانپذیری، روانپریشی و بیمسئولیتی دارای روایی تشخیصی میباشند. ضرایب اعتبار نیز با دو روش آلفای کرانباخ و آزمون- بازآزمون با اصلاح اسپیرمن- براون بالاتر از ۸۴/۰ بوده و نشاندهنده تجانس درونی و ثبات است.
در تحقیق اسلامی نسب (۱۳۹۲) پیرامون «روایی تشخیصی MMPI-2RF در راستای اختلال وسواس» مطرح شد روش پژوهش حاضر در حیطه طرحهای روانسنجی مطرح می شود جامعه آماری تحقیق حاضر افراد عادی وتمامی افراد مبتلا به اختلال وسواس- اجبار که دارای علائم و نشانه های اختلال وسواس- اجبار بوده و به مراکز مشاوره و کلینیکهای درمانی به روانشناس، روانپزشک و یا رواندرمانگر مراجعه نموده اند تشکیل میدهند که از این تعداد با بهره گرفتن از روش نمونه گیری در دسترس، از مرکز شفا وسواس بهعنوان واحدهای نمونه گیری مدنظر قرار گرفتند و تعداد ۶۰ نفر از مرکز به عنوان نمونه و به همان تعداد، افرادعادی انتخاب شدند. ابزار مورد استفاده در تحقیق حاضر فُرم بازسازی شده پرسشنامه ویژگیهای شخصیتی چندوجهی مینهسوتا-۲ (MMPI-2RF) میباشد که دارای روایی و اعتبار مطلوبی است. در راستای تجزیه و تحلیل داده ها و آزمون سؤالهای پژوهش، از مدل آماری t تکگروهی به منظور مقایسه ویژگیهای شخصیتی افراد مبتلا به وسواس با نُرم جامعه و از t دو گروه مستقل برای مقایسه دو گروه افرادمبتلا به وسواس و افراد عادی پرداخته شدو پس از آن، در راستای روایی تشخیصی پرسشنامه تحقیق حاضر از ضریب حساسیت، صحت و دقت استفاده شد. یافته های تحقیق نشان داد که فُرم بازسازی شده پرسشنامه ویژگیهای شخصیتی چندوجهی مینهسوتا-۲ (MMPI-2RF) دارای روایی تفکیکی بوده و تفاوت معناداریین میانگینهای گروه افراد عادی و افراد مبتلا به وسواس وجود دارد، یافته ها نشان داد که مقیاسهای «شکایات جسمانی»، «هیجانات مثبت پایین»، «عقاید گزند و آزار» و «تجارب عجیب و غریب» دارای روایی تشخیصی می باشد؛ زیرا میزان ضریب وضوحگرایی و ضریب حساسیت بالاتر از ۶۰/۰ بوده و نشان دهنده روایی تشخیصی بالایی میباشند. علاوه بر آن، مقیاسهای مشکلات ویژه «شکایات گوارشی»، «شکایات عصبشناختی» و «اضطراب» نیز در اختلال وسواس- اجبار مشاهده می شود. بدین ترتیب که میزان وضوحگرایی و حساسیت در مقیاسهای مذکور ، بالاتر از رقم ۶۰/۰ است؛ میتوان عنوان نمود که مقیاسهای مذکور از روایی تشخیصی بسیار مطلوبی برخوردارند. در نهایت، با تأکید بر مقیاسهای آسیبشناسی شخصیت پنجگانه میتوان عنوان نمود که مقیاس «رواننژندی» با توجه به اینکه دارای ضریب حساسیت بالاتر از ۶۰/۰ برخوردار است، دارای روایی تشخیصی بالایی در اختلال وسواس- اجبار میباشد.
۲-۱۷-۲ پیشینه تحقیقات خارجی
در تحقیق کامارا، ناتان و پوئنت[۷۷] (۲۰۰۲)، که به بررسی ویژگیهای روانسنجی مقیاس استعداد اعتیاد با حجم نمونه ۳۳۸ دانشجو پرداختند، مشخص گردید که مقیاس مزبور از حساسیت بالایی برخوردار است. در راستای بررسی روایی سازه (عاملی) با تحلیل عامل و روش عناصر اصلی و حداکثر پراکنش، ۴ عامل تحت عنوان رضایت از خویشتن، بدبینی- خوشبینی، تکانشپذیری و خطرجویی به دست آمد. همچنین، در بررسی روایی تفکیکی یا روایی تمیزی مقیاس، مشخص گردید که مقیاس حاضر قادر است دو گروه افراد مستعد اعتیاد و افراد غیرمستعد را از یکدیگر جدا کند.
لیت، بابر، دلبوکا، کادن و کنی[۷۸] (۲۰۰۳)، در تحقیقی که پیرامون بررسی ویژگیهای روانسنجی مقیاس MMPI-A صورت دادند، با بررسی ۲۴۲ نوجوان (۱۲۱ پسر و ۱۲۱ دختر)، به منظور بررسی روایی سازه مقیاس حاضر پیرامون ساختار عاملی مقیاس، مشخص گردید که مقیاس مزبور دارای شش عامل اصلی است و هر کدام از این عوامل، ارزش ویژه فراتر از ۱ را نشان میدادند. با این وجود، میزان واریانس مشترک عوامل تبیین شده کمتر از ۶۵ بود و این یافته نشان دهنده این است که در مقیاس مزبور، دارای روایی عاملی مناسبی است. همچنین، به منظور تعیین روایی ملاکی از نوع همزمان، از مقیاس MMPI-2 استفاده به عمل آمد و مشخص گردید که ضریب همبستگی حاصله بالاتر از ۶۸/۰ بوده که نشاندهنده روایی ملاکی از نوع همزمان است.
تحلیلهایی که پیرامون اعتبار مقیاس صورت گرفته، نشان داد که ضرایب اعتبار مقیاس مزبور در حد مطلوب بوده و ارقام ۷۸/۰ تا ۸۵/۰ در زمینه ضریب اعتبار تجانس درونی با آلفای کرانباخ، به کاربردهای بالینی برای نوجوانان این آزمون تأکید دارند. در نهایت، پژوهشگران نتیجهگیری نمودند که مجموعه سؤال[۷۹] مقیاس MMPI-A از ویژگیهای مطلوب روانسنجی برخوردار بوده و در تحقیقات بعدی ضروری است جهت ساختارسازی این مقیاس از نظریه سؤال- پاسخ استفاده به عمل آورد تا ویژگیهای روانسنجی مقیاس مزبور، به سطح مناسبتری ارتقاء یابد.
بنپورات و فوربی[۸۰] (۲۰۰۳)، در طی بررسی روایی و اعتبار مقیاس MMPI-2 ، از روش فراتحلیلی، روایی پیشبین نمرات مقیاس الکلیسم مکاندرو را در ۱۶۱ پژوهش انجام داده و تمامی نمونههای مورد بررسی در ۱۶۱ پژوهش را که در حدود ۳۱۳۲۰ نفر بودند، بهعنوان نمونه مورد بررسی در نظر گرفت. پس از آن، تلاش نمود تا نسبت طبقهبندی صحیح را با تأکید بر نقطه برش ۲۴ تعیین کند و رقم ۷۰/۰ تا ۷۲/۰ را به دست آورد. از طریق نمودار کارکردی[۸۱] در فرایند تحلیل ممیزی، وی رقم ۲۷ را بهعنوان نقطه برش در نظر گرفت و دوباره روش فراتحلیلی را به کار برد. از طریق نقطه برش ۲۷، وی توانست نسبت طبقهبندی صحیح را به ۷۶/۰ افزایش دهد. همچنین، روایی همزمان مقیاس الکلیسم مکاندرو از مقبولیت بالایی برخوردار است. این مقبولیت در مواقعی که از مصاحبه بالینی روانپزشکان بهعنوان ملاک یاد میشود، به فراتر از ۵۰/۰ افزایش مییابد.
همچنین، در راستای محاسبه ضرایب اعتبار مشخص شد که با بهره گرفتن از دو روش آلفای کرانباخ و آزمون- بازآزمون، ارقام ۸۲/۰ و ۸۴/۰ بهعنوان ضرایب اعتبار مطلوب به دست آمدند. در نهایت میتوان عنوان نمود که مقیاس الکلیسم MMPI-2 از اعتبار و روایی مناسبی برخوردار بوده و توان پیشبینی الکلیسم در بین نوجوانان و جوانان را دارا است.
کامیرسزاک، اسمیت و وودارسکی[۸۲] (۲۰۰۵) به منظور بررسی روایی و اعتبار مقیاس الکلیسم MMPI-2، تعداد ۱۲۰ مرد الکلیسم را که تحت درمان قرار داشتند مورد بررسی قرار داده و پس از محاسبه ضریب اعتبار مقیاس فوق از طریق دونیمه آزمون و روش اسپیرمن- براون رقم ۸۷/۰ را گزارش کردهاند. همچنین، با بهره گرفتن از ضریب اعتبار آزمون- بازآزمون، رقم ۸۹/۰ را برای آزمون فوق گزارش نمودهاند. همچنین، جهت روایی تفکیکی مقیاس فوق، نمرههای مقیاس الکلیسم این مردان با مردان الکلیسم دیگری که تحت درمان نبودند، مقایسه شدند و تفاوتهای معنیداری بین آن ها بهدست آمد. بدین ترتیب که میزان ضریب حاصله ۷۵/۰ حاصل گردید.
لازم به ذکر است که در راستای روایی ملاکی مقیاس فوق، از چندین مقیاس گرایش به اعتیاد استفاده شده و روایی بیرونی مقیاس الکلیسم MMPI-2 با مقیاسهای مطرح شده نشاندهنده روایی بیرونی و روایی پیشبین مقیاس حاضر است؛ بهطوری که در مطالعات گنتز[۸۳]، گراهام و آرچر[۸۴]، (۱۹۹۲)؛ ویسنایسکی[۸۵]، گلن ویک[۸۶] و گراهام، (۱۹۸۵)؛ ولفسون[۸۷] و ارباف[۸۸]، (۱۹۸۴) نیز گزارش شده که مقیاس الکلیسم MMPI-2 در تشخیص افرادی که مشکلات زیادی در رابطه با سوء مصرف الکل یا مواد دارند، مؤثر میباشد.
آروبیسی و سیمی[۸۹] (۲۰۰۶)، در تحقیقی که پیرامون رواسازی و اعتباریابی مقیاس MMPI-2 صورت دادند، بهمنظور تعیین روایی مقیاس گرایش به الکل MMPI-2 از ضریب روایی همزمان جهت تعیین روایی ملاکی استفاده به عمل آورده و پس از محاسبه ضریب همبستگی بین مقیاس MMPI-2 با مقیاس MMPI-A رقم ۶۴/۰ را گزارش کردهاند. همچنین، به منظور روایی سازه مقیاس مزبور با بهره گرفتن از نرمافزار LISREL به تحلیل عامل تأییدی پرداخته و مشخص گردید که مقیاس مزبور دارای روایی ملاکی (از نوع همزمان) و روایی سازه (عاملی) میباشد. لازم به ذکر است، که مقیاس مزبور از روایی تفکیکی (تمیزی) مطلوبی نیز برخوردار است. بهطوری که نمرههای حاصله از مقیاس الکلیسم در دو گروه از افراد دارای اختلال روانی و سوء مصرف مواد با افراد بهنجار، نشان دهنده تفاوت معنیدار بین دو گروه مزبور میباشد.
در راستای محاسبه ضرایب اعتبار مقیاس مزبور، از روش آلفای کرانباخ (بهمنظور تجانس درونی سؤالات) و دونیمه آزمون با اصلاح اسپیرمن- براون (بهمنظور تعیین ثبات) استفاده شد و در نهایت ضرایب حاصله نشان داد که با توجه به ارقام ۸۵/۰ و ۸۷/۰ مقیاس مزبور، علاوه بر روایی دارای اعتبار مناسبی نیز میباشد.
لازم به ذکر است نمرههای بالا در مقیاس الکلیسم MMPI-2 بیانگر احتمال مشکلات مربوط به سوء مصرف الکل یا سایر مواد است. نمرههای بین ۲۴ و ۲۷ بیانگر سوء مصرف است، اما در این سطح تعداد مثبتهای کاذب[۹۰] زیاد است (مثل افرادی که به خاطر نمرهشان سوء مصرف کننده تشخیص داده میشوند اما واقعاً سوء مصرفکنند نیستند). نمرههای زیر ۲۴ بیانگر آن است که احتمال سوء مصرف مواد خیلی کم است. احتمال طبقهبندی نادرست غیر سوء مصرفکنندگان بهعنوان سوء مصرفکنندگان، در مورد افراد زیادی اتفاق میافتد که بسیاری از ویژگیهای مربوط به اختلال شخصیت ضداجتماعی را دارند. بیماران سوء مصرفکننده مواد که تشخیصهای روانپزشکی دیگری را نیز نظیر اسکیزوفرنی یا اختلالات عاطفی عمده دارند، احتمالاً در مقیاس الکلیسم، نمرههای نسبتاً پایینی میگیرند و نمیتوان براساس این مقیاس آن ها را بهعنوان افرادی که دارای مشکلات سوء مصرف مواد هستند، تشخیص داد.
اگر چه بیشتر مادههای مقیاس الکلیسم MMPI-2 رابطه آشکاری با مصرف/ سوء مصرف مواد ندارند، اما دادههای موجود نشان میدهد که الکلیسم هایی که به آن ها گفته شده بود که به MMPI-2 به گونهای پاسخ دهند که مشکلات و نقطه ضعفهایشان را بپوشانند، در مقایسه با کسانی که طبق دستورالعملهای استاندارد به MMPI-2 پاسخ گفتند، نمرههای پایینتری در مقایسه الکلیسم گرفتند. با بهره گرفتن از نمره برش ۲۴ در مقیاس الکلیسم تعداد ۸/۸۳ درصد از الکلیسم هایی که آزمون را طبق دستورالعمل استاندارد اجرا کردند به درستی تشخیص داده شدند؛ در حالیکه تنها ۶۵ درصد الکلیسم هایی که آزمون را با دستورالعمل پنهان کردن مشکلات و نقطه ضعف پاسخ دادند، به درستی تشخیص داده شدند. با این حال، تقریباً تمام آزمودنیهایی که سعی در پنهان کردن مشکلات و نقطه ضعفها داشتند، از طریق مقیاسها و شاخصهای اعتباری MMPI-2 شناسایی شدند.
آرچر، بوفینگتون- ولوم، استردنی و هندل،[۹۱] (۲۰۰۶)، در تحقیقی به رواسازی و اعتباریابی مقیاس MMPI-RC پرداخته و به محاسبه روایی ملاکی از نوع همزمان با مقیاس گرایش به الکل MMPI-A پرداختند. آنان از روش رواسازی گروههای ترکیبی[۹۲] استفاده کردند. این روش توسط داویش و میل[۹۳] در سال ۱۹۶۵ گزارش شده بود. با بهره گرفتن از این روش، دو گروه خاص مورد بررسی شناخته شدند. گروه اول آن هایی بودند که سابقه خانوادگی را در زمینه سوء استفاده از الکل نشان میدادند و گروه دوم آن هایی بودند که نمره بالاتر از ۲۴ را در مقیاس گرایش به الکل MMPI-RC به دست آورده بودند. همپوشی بین دو گروه بهعنوان ضریب روایی محاسبه گردید و دامنه ضریب روایی با تأکید بر ملاک همزمان بین ۸۲/۰ تا ۹۲/۰ حاصل شد. بنابراین، پژوهشگران نتیجه گرفتند که مقیاس گرایش به الکل MMPI-RC از روایی همزمان مطلوبی برخوردار است و از آن میتوان برای شناسایی نوجوانان در معرض خطر به الکلیسم استفاده نمود.
همچنین، برای محاسبه ضرایب اعتبار، از روش دونیمه کردن با فرمول اسپیرمن- براون و آلفای کرانباخ استفاده شد و در نهایت، یافتههای تحقیق نشان داد که ضرایب اعتبار به ترتیب با تأکید بر دو روش فوق، ۸۷/۰ و ۸۶/۰ میباشد. بنابراین، میتوان عنوان نمود که مقیاس MMPI-RC دارای ضرایب روایی و اعتبار مطلوبی است و میتواند بهعنوان ابزار تشخیصی در راستای گرایش به اعتیاد استفاده شود.
بن پورات و تلگن (۲۰۰۸)،در زمینه بررسی ویژگیهای روانسنجی مقیاسهای مذکور و با رجوع به تشخیصهای روانپزشکی و ابزارهای موازی، عنوان نمودند که علاوه بر روایی ملاکی با بررسی نتایج تحلیلهای عامل تاییدی MMPI-2RF از روایی سازه مطلوبی برخور دار است.
فصل سوم
(روششناسی)
۱-۳ روش تحقیق
در فرایند تدوین و استانداردسازی[۹۴]مجموعه آزمونهای شخصیتی، باید اقدامات تخصصی را در راستای رواسازی و اعتباریابی صورت داد. رعایت اصول روانسنجی، قواعد مرتبط با ساخت و استانداردسازی، هنجاریابی و دیگر اقدامات مرتبط با رواسازی و اعتباربخشی، در حیطه آزمونهای شخصیتی، باعث گردیده تا گرایش اندکی بسوی آزمونسازی و هنجاریابی بوجود آید. اینگونه موارد، تحت عنوان اقدامات مرتبط با مراحل تحقیق، مطرح میشوند که از پیچیدگی و ظرافت خاصی برخوردار بوده و حساسیت فزایندهای را نیاز دارند که تحت عنوان فازهای متوالی مطرح میشوند.
بنابراین، استفاده و بهره گیری از ابزارها و آزمونهای شخصیتی معتبر که دارای روایی و اعتبار مقبولی بوده و بتواند در راستای شناسایی اختلالات شخصیتی مورد بهره برداری قرار گیرند، اهمیت قابل توجهی را به خود اختصاص میدهد؛ لازم به ذکر است با توجه به اینکه در حیطههای روانشناسی بالینی و شخصیتی تشخیص اختلالات و نوع و میزان آن بسیار مورد توجه میباشد از اینرو، باید از ابزارهای تشخیصی بالینی و شخصیتی معتبر و روا در این زمینه استفاده نمود. فرم بازسازی شده پرسشنامه شخصیتی چندوجهی مینهسوتا-۲ (MMPI- 2RF)، معتبرترین آزمون شخصیتی در جهان مطرح میگردد، به طوریکه از آن بهعنوان نسخه طلایی پرسشنامه شخصیتی چندوجهی مینهسوتا-۲ (MMPI-2) یاد می شود، از ابزارهای تشخیصی معتبری است که می تواند در تشخیص اختلالات خُلقی مورد استفاده قرار گیرد.
با توجه به اینکه همواره روایی تشخیصی زیرمجموعه ای از مطالعات روایی است و مطالعات رواییبهعنوان زیرمجموعه ای از پژوهشهای روانسنجی در نظر گرفته میشوند، بنابراین میتوان پژوهش حاضر را در حیطه طرحهای روانسنجی مطرح نمود. از اینرو، پس از تدوین نسخه مقدماتی MMPI-2RF با سؤالات بسیار محدود در تشخیص وسواس، نسخه دوم آن یا نسخه آزمایشی تدوین شد و با بهره گرفتن از تحلیل روانسنجی استاندارد، تدوین گردید تا در صورت روایی تشخیصی ابزار مزبور، از طریق آن بتوان درزمینه های کاربردی مشابه استفاده به عمل آورد.
۲-۳ جامعه آماری
با توجه به اینکه تحقیق حاضر به بررسی روایی تشخیصی فرم بازسازی شده پرسشنامه شخصیتی چندوجهی مینهسوتا-۲ (MMPI- 2RF) در راستای تشخیص اختلالات خُلقی در زنان و مردان می پردازد، از اینرو، تمامی افراد مبتلا به اختلالات خُلقی که دارای علائم و نشانه های اختلالات خُلقی بوده و به مراکز مشاوره و کلینیکهای درمانی به روانشناس، روانپزشک و یا رواندرمانگر مراجعه نموده اند و با تشخیص روانشناس، روانپزشک و یا رواندرمانگر، تشخیص اختلالات خُلقی صورت گرفته و پرونده روانشناختی برای آنها تدوین شده است و همچنین افراد عادی که شامل دو گروه از زنان و مردان می باشند بهعنوان جامعه آماری تحقیق حاضر مطرح میشوند.
از اینرو، تمامی زنان و مردان مراجعهکننده به مراکز مشاوره و کلینیکهای درمانی که به روانشناس، روانپزشک و یا رواندرمانگر به منظور درمان اختلالات خُلقی مراجعه نموده اند،همچنین افراد عادی بهعنوان جامعه آماری پژوهش حاضر محسوب میشوند. لازم به ذکر است، از آنجایی که دسترسی به تمامی اعضاء جامعه مقدور بوده و میتوان فهرستی از تمامی جامعه آماری را در اختیار داشت، از اینرو، جامعه آماری پژوهش حاضر در حیطه جوامع محدود[۹۵] جای میگیرد.
۳-۳ نمونه و روش نمونه گیری
تعیین حجم نمونه و اندازه گروه نمونه از مسائل عمدهای است که هر محقق در تحقیق خود با آن مواجه میشود. از این رو، توصیه میشود که حجم نمونه تا حد امکان بزرگ انتخاب شود (کوکران[۹۶]، ۱۹۷۷)؛ زیرا در آن صورت، یکسانی و شباهت میانگین و انحراف استاندارد گروه نمونه در صفت یا متغیر موردنظر با میانگین و انحراف استاندارد جامعه مادر بیشتر است. دیگر آنکه حجم نمونه در تحقیق، ارتباط نزدیکی با آزمون فرض پوچ (فرض صفر)، دارد. بدین ترتیب که هرچه اندازه گروه نمونه بزرگتر باشد، محقق با قاطعیت بیشتری فرض پوچی را که واقعاَ نادرست است رد میکند (نادری و سیف نراقی، ۱۳۸۱).
از سویی دیگر، از آنجایی که به منظور برآورد حجم نمونه و روش نمونهگیری، شیوه های متفاوتی وجود دارد و اندازه نمونه از حساسیت بالایی برخوردار میباشد، لذا ضروری است تا از نهایت دقت استفاده به عمل آمده و مناسبترین روش نمونهگیری مدنظر قرار گیرد. در تحقیق حاضر نیز با بهره گرفتن از روش نمونه گیری هدفمند تعداد ۶۰ نفر از مراکز و کلینیکهای درمانی، بیمارستانهای روانپزشکی و … انتخاب خواهد شد. بنابراین، ابتدا ۶۰ پرسشنامه در بین افرادی که در مراکز مذکور به سر میبردند، توزیع شده و مورد سنجش روانشناختی قرار خواهند گرفت که بهعنوان نمونه هدفمند تعریف میشوند و همچنین، ۶۰ نفر نیز از افرادی که دارای اختلالات خُلقی نمیباشند بهعنوان گروه کنترل مدنظر قرار میگیرند. در نهایت، ۱۲۰ نفر بهعنوان حجم نمونه مورد بررسی قرار میگیرند.
۴-۳ ابزار اندازه گیری
ابزار اندازه گیری پژوهش حاضر، پرسشنامه ویژگیهای شخصیتی(MMPI-2RF) میباشد. درسال ۱۹۳۸ مککینلی و هتهوی[۹۷]، پرسشنامه شخصیتی MMPI را به جهانیان عرضه کردند. در راستای روایی محتوایی ابزار مزبور، از روش کلیدگذاری تجربی استفاده شده و روایی افتراقی بین بیماران بستری در بخش روانپزشکی و مراجعین یا ملاقات کنندگان این افراد انجام گرفت. پس از مدتی بر روی موارد پرسشنامه، بازبینی صورت گرفت و نسخه دوم MMPI در سال ۱۹۹۰ تدوین شد. هشت سال بعد، اصلاحات جزیی بر روی نسخه MMPI-2 صورت گرفت و در سال ۱۹۹۸، این نسخه تدوین شد. این آزمون دارای ده مقیاس بالینی، چهارده مقیاس محتوایی و هشت مقیاس تکمیلی بود.
نسخه MMPI-2در ایران توسط یعقوبی (۱۳۸۰) در انستیتوی علوم پزشکی ایران ترجمه و انطباقیابی گردید و پس از استانداردسازی آن، بهعنوان دقیقترین پرسشنامه شخصیتی در زمینه رواندرمانی و مشاوره مطرح گردید. علاوه بر آن وزیری و لطفی (۱۳۷۹)، نیکخو و کامکاری (۱۳۸۱) و پاشا شریفی (۱۳۸۲) در جوامع متفاوت به روایی و اعتبار پرسشنامه مزبور پرداختند و ضرایب اعتبار بالاتر از ۸۰/۰ را با شیوه های آزمون- بازآزمون و تجانس درونی عنوان کردند. روایی ملاکی نیز با تأکید بر تشخیصهای روانپزشکی و پرسشنامه مزبور، معرف روایی MMPI-2در ایران بوده است.
در سال ۲۰۰۳، تحولات چشمگیری در سنجش نوین رخ داد و مقیاسهای بالینی این پرسشنامه تغییر یافت. این روند ادامه داشت تا در سال ۲۰۰۸، انجمن روانشناسان آمریکا و کمیسیون بخش روانشناسی از MMPI-2RF بهعنوان کامل ترین ابزار طلایی[۹۸] یاد کردند. امروزه این آزمون بهعنوان کاملترین ابزار روانشناختی است که نه تنها نیمرخ شخصیتی بلکه اختلالات شخصیتی و آسیب شناسی روانی را تحت عنوان عوارض روانشناختی در مقیاس بالینی با پنج فرم متفاوت نیمرخ شخصیتی ارائه میدهد (کامکاری و شُکرزاده، ۱۳۸۹).
بوچر[۹۹] (۲۰۰۳) و پس از آن بنپورات و تلگن (۲۰۰۸) عنوان نمودند که باید از MMPI-2RFبهعنوان رویکردی نوین در سنجش روانشناختی بهرهمند شد؛ زیرا با مقیاسهای بالینی دقیق، عوارض روانشناختی، مشکلات جسمانی با ریشه روانشناختی، اختلالات شخصیت و از همه مهمتر با مشکلات روانشناختی سطوح مرتبط با ضرورت برای مشاوره و رواندرمانی ارائه می کند.
با توجه به نتایج تحلیلهای عامل تأییدی و بهره گیری از نرمافزار لیزرل، مشخص گردید که ابزار مزبور از روایی سازه مطلوبی برخوردار است. علاوه بر آن، با رجوع به تشخیصهای روانپزشکی و ابزارهای موازی، دارای روایی ملاکی بالایی است. همچنین، تمامی مقیاس بالینی از ضرایب اعتبار بالاتر از ۸۰/۰ برخوردار است.
در ایران MMPI-2RF توسط کامکاری و شُکرزاده (۱۳۸۹) ترجمه و انطباقیابی گردید و با حجم نمونه ۱۲۰ نفر از دانشجویان کارشناسی ارشد تربیت بدنی در دانشگاه آزاد اسلامی واحد تهران مرکز مورد اعتباریابی قرار گرفت. ضرایب اعتبار برای مقیاسهای بالینی بالاتر از ۸۰/۰ بود و این اقدام از طریق روش آلفای کرونباخ صورت گرفت. علاوه بر آن، ۳۰ نفر از نمونههای تحقیق، سه ماه بعد مجدداً مورد آزمون قرار گرفتند و ضریب اعتبار با تأکید بر آزمون- بازآزمون، فراتر از ۸۰/۰ بود. با مصاحبه بالینی ۳۰ نفری که دو مرتبه مورد آزمون قرار گرفتند، دلایل مستند و معتبری پیرامون روایی ملاکی به دست آمد. این اقدام از طریق محاسبه همبستگی بین رتبه های دانشجویان در مصاحبه بالینی با تأکید بر مقیاسهای بالینی RC1 تا RC9 و نتایج حاصله از پرسشنامه به دست آمد که دامنه ضرایب این همبستگی بین ۵۰/۰ تا ۶۵/۰ بود. پژوهشگران عنوان نمودند که آزمون فوق از اعتبار و روایی مقبولی برخوردار است و در ایران کاربردهای مناسبی برای سنجش روانشناختی صورت میدهد.
این آزمون با تأکید بر قانون بازآزمایی مجدد در استانداردسازی آزمونهای روانشناختی توسط اصلانخانی و همکاران (۱۳۸۹) در دانشگاه علوم انتظامی، مورد اعتبارسنجی و سنجش روایی قرار گرفت و با حجم نمونه ۲۰۰ نفر از دانشجویان سال اول تا چهارم، ضرایب اعتبار فراتر از ۸۰/۰ بدست آمد. همچنین، نتایج حاصل از تحلیل عامل تأییدی و نیکویی برازش استاندارد شده در سطح ۰۵/۰α معنیدار بود و نشاندهنده روایی سازه این ابزار در ایران میباشد. آزمون مزبور که در ایران استاندارد شده است، واز طریق نرم افزار پیشرفته به سرعت نمرهگذاری می شود و برای هرآزمودنی، پنج نیمرخ مجزا در راستای ارائه خدمات پیشگیری، راهنمایی و مشاوره ارائه میدهد. این آزمون در حیطه پرسشنامه های دوگزینهای قرار دارد و به صورت درست – نادرست نمرهگذاری میگردد (اصلانخانی، عبدلی، کامکاری و شاهینطبع، ۱۳۸۹).
لازم به ذکر است، در پژوهش حاضر از فرم بازسازی شده پرسشنامه شخصیتی چندوجهی مینهسوتا-۲ (MMPI- 2RF)338 سؤالی استفاده شده است.
۵-۳ روش تجزیه و تحلیل
از آنجایی که هدف تحقیق حاضر، به «بررسی روایی تشخیصی فرم بازسازی شده پرسشنامه شخصیتی چندوجهی مینهسوتا-۲ (MMPI-2RF) در افراد با اختلالات خُلقی» معطوف میباشد و ابزار اندازه گیری تحقیق حاضر نیز دارای چهار نیمرخ شخصیتی بوده که با تأکید بر مقیاسهای نارساییهای سهگانه، مقیاسهای بالینی هشتگانه، مقیاسهای مشکلات ویژه دوازدهگانه و مقیاسهای آسیبشناسی پنجگانه، اندازه گیری میشوند و تمامی مقیاسها کمی و پیوسته بوده و در مقیاس فاصلهای اندازه گیریمیشوند در ابتدا با بهره گرفتن از شاخص های گرایش مرکزی (نما، میانه و میانگین)، شاخص های پراکندگی (دامنه تغییرات، واریانس و انحراف استاندارد) و شاخص های توزیع (خطای معیار، ضریب کجی و ضریب کشیدگی) به توصیف مقیاسهای مذکور پرداخته شد.در راستای روایی تشخیصی فرم بازسازی شده پرسشنامه شخصیتی چندوجهی مینهسوتا-۲ در راستای اختلال خلقیاز ضریب حساسیت، وضوحگرایی و صحت استفاده گردید. لازم به ذکر است، تمامی محاسبات آماری در نرمافزار SPSS- 20 انجام شده است.
با توجه به فرایند روایی تشخیصی،صحت نشان دهندهی نزدیکی نتایج ابزار اندازهگیری به ارزش واقعی و تشخیص درست معطوف است و از طریق تقسیم تعداد موارد مثبت درست و منفی درست در تعداد کل آزمودنی ها محاسبه میشود، که فرمول آن به شرح زیر میباشد:
حساسیت نشان میدهد یک آزمون به وجود یک اختلال چقدر حساس است و مربوط می شود به توانایی تست برای شناسایی نتایج مثبت ، افرادی که در واقعیت بیمار هستند توسط ابزار هم به درستی به عنوان بیمار شناسایی شده. و از طریق تقسیم تعداد مثبت درست به تعداد کل موارد دارای اختلال محاسبه میشود و فرمول آن به شرح زیر میباشد:
وضوحگرایی نیز به عنوان یکی از ویژگیهای سیستم اندازهگیری محسوب میشود و مربوط به توانایی تست برای شناسایی نتایج منفی ( افرادی که در واقعیت سالم هستند توسط ابزار هم به درستی سالم شناسایی شده) و از طریق تقسیم تعداد منفیهای درست به تعداد کل آزمودنیهای بدون اختلال محاسبه میشود و فرمول آن به شرح زیر میباشد:
فصل چهارم
(استخراج و تحلیل دادههای تجربی)
۱-۴ آمار توصیفی
جدول شماره ۱-۱-۴: شاخصهای آماری
مرتبط با بررسی مقیاسهای «نارساییهای سهگانه»
برای دانلود متن کامل پایان نامه به سایت tinoz.ir مراجعه کنید.
حق انحصاری © 2021 مطالب علمی گلچین شده. کلیه حقوق محف
موضوعات: بدون موضوع
[چهارشنبه 1400-01-25] [ 04:31:00 ق.ظ ]