مجموع انحرافهای زمانی کارها از موعدهای تحویل را محاسبه می کند.
زمان دیرکرد کل
تعداد کارهای دارای دیرکرد زمانی را محاسبه می کند.
تعداد کارهای با تاخیر کل
مجموع زمانهای زودکرد و دیرکرد کارها را محاسبه می کند.
زمانهای زودکرد و دیرکرد کل
مجموع زمانهای تکمیل وزنی کارها را اندازه گیری می کند.
زمان تکمیل وزنی کل
مجموع انحرافهای زمانی وزنی کارها از موعدهای تحویل را محاسبه می کند.
زمان دیرکرد وزنی کل
تعداد وزنی کارهای دارای دیرکرد زمانی را نشان میدهد.
تعداد کارهای با تاخیر وزنی کل
مجموع زمانهای زودکرد و دیرکرد وزنی کارها را محاسبه می کند.
زمانهای زودکرد و دیرکرد وزنی کل
۲-۲-۱٫ تک ماشینه[۴]
سادهترین حالت ممکن است که معمولا حالت خاص سایر مسائل در نظر گرفته می شود. در این حالت فقط یک ماشین در دسترس بوده و این ماشین قادر به پردازش تنها یک کار در هر لحظه میباشد. این مدل مبنا اساس کار برای ایجاد قوانین و قواعد زمانبندی برای استفاده در سایر مدلها میباشد به عبارت دیگر عموما روشها و راهکارها ابتدا برای یک مدل تک ماشینه تبدیل میگردد و سپس برای سایر مدلها بسط داده میشوند.
۲-۲-۲٫ ماشینهای موازی[۵]
در این سیستم تعدادی ماشین مشابه ( از لحاظ فرایند مربوطه ) در دسترس هستند و هر کار می تواند روی هر یک از ماشینها پردازش شود. این سیستم، از لحاظ ویژگیهای ماشین از قبیل سرعت پردازش، کیفیت محصولات تولیدی و هزینه تولید به دسته ماشینهای موازی یکسان[۶] و ماشینهای موازی متفاوت[۷] تقسیم میشوند.
۲-۳٫ اثر یادگیری در زمانبندی:
اثریادگیری اولین بار توسط رایت[۵] مطرح شد و در آن مطالعه روی صنعت هواپیما، نشان داد که هزینه های کارگری هر واحد با افزایش نرخ تولید کاهش پیدا می کند. مطالعاتی که بر روی یادگیری و اثر آن بر رفتار موجودات زنده انجام شده نشان داد که زمان مورد نیاز برای انجام یک کار با افزایش تجربه آن کاهش می یابد. این مطالعه روانشناسی منجر به ایجاد پدیده جدید به نام اثریادگیری شد. اثر یادگیری در دوره های برنامه ریزی تولید کوتاهمدت از اهمیت به سزایی برخوردار است. کیچیه و فونتانا[۶] اولین کسانی بودند که درهنگام محاسبه مقدار بهینه اندازه انباشته، اثر یادگیری را لحاظ کردند. در این حالت موجودی زودتر از زمانی که یادگیری لحاظ نشده به پایان میرسد. با درنظرگرفتن یک نرخ ثابت تقاضا این امر منجر به هزینه های نگهداری بالاتر و همچنین کاهش میزان اندازه انباشته بهینه می شود. اگرچه برنامه ریزی تولید یکی از وظایف اصلی در برنامه ریزی تولید کوتاهمدت است اما اثر یادگیری در ادبیات زمانبندی اولین بار توسط بیسکاپ[۷] مطرح شد. وی در تحقیقش اثر یادگیری را در مسئله زمانبندی تکماشینه کمینهسازی زمان تکمیل و مجموع وزنی انحرافات زمان تکمیل از موعد تحویل مورد بررسی قرار داد.
مسائل زمانبندی اغلب مواقعی مطرح میشوند که کارهای مختلف با ترتیبی بایستی روی یک یا چند ماشین پردازش شوند یکی از مشخصات ذاتی چنین محیط تولیدی وجود فعالیتهای زیاد نیروی انسانی است و تعداد فعالیت های مرتبط با یادگیری نرخ بالایی دارند. از این رو به نظر می رسد که درنظرگرفتن یادگیری در محیط زمانبندی مناسب باشد. مثالهای رایجی از اهمیت اثریادگیری در ادامه لیست شده اند:
زمان آماده سازی ماشین ها
تمیزکاری ماشین بعد از پردازش یا بعد از یک دوره مشخص
کنترل و بهره برداری از ماشین ها
تعمیرات و نگهداری برنامه ریزی شده ماشینها
رفع خرابی ماشین آلات
تمام کارهای انجام شده با دست، هم در طی زمان معمول پردازش و هم پس از آن برای اصطلاحات موردنیاز از آنجا که انسانها سهم بسزایی در محیطهای زمانبندی دارند، تعداد فعالیت های وابسته به زمان بندی نیز بسیاربالاست. از این رو درنظر گرفتن یادگیری در محیطهای زمانبندی مناسب به نظر میرسد. اما یادگیری در تمامی محیطهای کارگاهی اتفاق نمیافتد. درکارگاههایی که سالهاست یک گروه از محصولات را با همان نیروی انسانی و همان ماشینآلات تولید می کنند، اثر یادگیری ناچیز و قابل چشم پوشی است. در زیر مثالهایی از اهمیت یادگیری با تغییر در محیط تولید آمده است:
کارمندان جدید (بی تجربه)
موضوعات: بدون موضوع
[ 05:11:00 ق.ظ ]