تصویر۴-۱۱ و ۴-۱۲ به ترتیب شباک آجری پایاب و شباک آجری زیرزمین (مأخذ: نگارنده)
۴-۲-۸ چلنگری
اگر بتوان در زیر مجموعهی تزئینی معماری اسلامی خطوط مختلفی کشید، چندین اصل بنیادی آن آشکار میشود. نخستین اصل بی مکانی و بی زمانی نقوش، جابجایی طرح از یک رسانه به رسانهی دیگر و تکرار طرح در مقیاسهای متفاوت و اغلب در یک بنای خاص است. در تفسیر این نکته میتوان گفت که در تزئین اسلامی- چه بر روی اشیاء و چه بر روی بناها- هر نقش مایهای جزیی، از الگوبندی کل سطح است و با تأثیر متقابل و روی هم قرار گرفتن انواع طرحها و مواد مختلف حاصل میشود و هر کدام از آن ها ماهیت خود را در درون کل ترکیب بندی نگه میدارد.
بنابراین یک نقش و یا طرح واحد به تنهایی اهمیتی ندارد و یا برتر از دیگران نیست و تمامی آن ها را میتوان بار دیگر در یک ترکیببندی کاملا جدید بازآفرینی کرد. یک ویژگی و اصل مستمر دیگر در تزئین اسلامی گسترش و یا کاهش قابلیت هر کدام از نقشها و قابلیت آن ها برای تکرار بی نهایت به گونه قرینهای است. فرعها و عناصر ساختی همچون حجمها باید تکثیر یابد چون تزئین آن ها بر این مدار است(گروپه،۱۶۳:۱۳۷۹).این اصل را در شمشیریها و گرهچینیها و حتی در چلنگری میتوان دید.
یکی از هنرهایی که در معماری سنتی به چشم میآید هنر چلنگری است؛ که در این پژوهش به معرفی و شناخت آن خواهیم پرداخت. چیلانگر. [ گ َ ] (ص مرکب ) در لغت نامه دهخدا به معنی کسی که چیلان یعنی آلات و ادوات آهنی سازد و چیلانساز. آن که افزار آهنین کوچک میسازد گفته میشود(لغتنامهی دهخدا).
روی تمام درهای خانهی تقدیری که همه از جنس چوب چنار هستند آثار چلنگری دیده میشود. از در خانه که دارای کوبههای زنانه و مردانه،(تصاویر ۴-۱۳ و ۴-۱۴) چفت، پا جفت و گل میخ و میخ در است. گرفته تا در و در-پنجرههای تمامی اتاقها که دارای چفت، پاچفت و میخ در هستند(تصاویر۴-۱۵ و ۴-۱۶)؛ از این هنر بهره بردهاند.
تصویر۴-۱۳ کوبهی مردانه(مأخذ: نگارنده) تصویر۴-۱۴کوبهی زنانه(مأخذ: نگارنده)
همانطور که گفته شد، کوبهها به دو شکل زنانه و مردانه ساخته میشد تا قبل از باز کردن در از جنسیت شخصی که پشت در بود؛ آگاه شوند. شکل کوبه زنانه حلقه و کوبه مردانه به شکل پای کوچکی، که هر دو روی صفحهای به شکل دایره (مشابه شمسه) نصب شده است کوبه زنانه صدایی زیر و کوبه مردانه صدایی بم دارد. این شکل ساخت و ساز در نتیجه تعصبات مردم در این دوره میباشد. علاوه بر این استفاده از نقوش اسلامی در این تولیدات به چشم میخورد مثلا شکل شمسه در زیر کوبه ها، پاچفتها به شکل کتیبههای تذهیب و گل میخها هم به شکل گل و جای کلید به شکل شرفه یا اسلیمی ساخته شده است. که ناشی از اعتقادات و فرهنگ آن دوره است.
تصویر۴-۱۵چفت در اتاقها تصویر۴-۱۶ گلمیخ در ورودی
(مأخذ: نگارنده) (مأخذ: نگارنده)
۴-۲-۹ ابزار زنی چوب
قسمت پایین چهار چوب درها را به صورت شمسه با رنده کردن چوب خط انداختهاند و به صورت واگیره تکرار کردهاند که حاصل این تکرار به وجود آمدن چهار سلیهای مربع دار است(تصویر۴-۱۷).
تصویر۴-۱۷ ابزار زنی پائین چهارچوب درها
(مأخذ: نگارنده)
۴-۲-۱۰ تزئینات هشتی
در تزئین سطح در درون نقوش هندسی، نقوش هندسی دیگری جای میگرفت، از این رو عناصر ساختی منبعث از قوس مثل تاقچهها، سکنج و لچکیها میتوانست در فرمهای سهبعدی به صورت بینهایت تکثیر و بزرگ شود و یا تغییر یابد و منفجر و بازسازی شود، قوسها، سکنجها و طاقچهها به گونهی ساده، مستقیم با کارکرد مفهومی کاملا مشخص و مرئی بنا میشد(گروپه۱۶۳:۱۳۷۹).
زیباترین تزیین گچی خانه تقدیری، یزدیبندیی است که نوع خاصی از نحوه کاربندی زیر گنبد، پوشش قوسی شکل ورودیها است؛ که به طور معمول از نظر تزئینی نیز جلوهای خاص به فضایی که در بر گرفته میبخشد. یزدیبندی حالتی است بین رسمیبندی و مقرنس است(سیدصدر،۶۰۰:۱۳۸۶) که در هشتی خانه دیده میشود. هشتی خانه دارای طاقچههای باربری است که جهت استراحت و انتظار مهمان ایجاد شده است. در اصلی خانه در یکی از ضلعهای هشتی باز میشود (تصویر۴-۲۰) و در دیگری نیز وجود دارد، که به پشت بام خانه راه دارد و رو به روی در ورودی باز میشود.
یزدیبندی حالتی است بین رسمیبندی و مقرنس که هشتی خانهی تقدیری با یزدیبندی تزئین شده است (تصاویر ۴-۱۸ و ۴-۱۹).
تصویر۴-۱۸ و۴-۱۹ نمایی از یزدی بندی هشتی (مأخذ: نگارنده)
تصویر ۴-۲۰ در اصلی (مأخذ: نگارنده)
۴-۳ صنایعدستی شاخص خانه تقدیری
صنایعدستیهای شاخص خانهی تقدیری شامل گره چینی و چلنگری است که در دورهی قاجار به جا مانده است و از فرهنگ آن دوره و اقلیم منطقه متأثر میباشد. در این بخش از نوشتاری که پیش رو دارید به بررسی این دو هنر میپردازیم.
۴-۳-۱-چلنگری، (آهنگری سنتی)
آهنگری سنتی با گویش اردکان، چلونگری شناخته میشود و جزو صنایعدستی در حال منسوخ شدن و رو به زوال، در این شهرستان میباشد. دو استادکار در این حرفه مشغول به کار بوده و استاد کار میراث فرهنگی نیز در حد نیاز میراث چلنگری میداند.
۴-۳-۱-۱ چلنگری در یزد
صنعت چلنگری(آهنگری سنتی) از قدیم الایام در استان یزد رایج بوده و امروزه در معرض منسوخ شدن است. بیشترین مواد اولیه مصرفی در این رشته شامل فولاد، انواع شاخ، چوب، برنج و مهمترین ابزار و وسایل مورد استفاده در این صنعت سوهان، چکش، گیره، سندان، زغال سنگ و آهن میباشد.
آهنگران قدیمییزد با بهره گرفتن از وسایلی ساده نظیر دم و انبر و چکش به تولید ابزار آلات مورد نیاز مردم چون قپان، قندچین، چاقو، زنجیر، انبر، قفل و کارد میپردازند که مرکز این کار در نواحی مهریز، عقدا، ندوشن، سخوید، اردکان و خضر آباد است.
شاخههای دیگر آهنگری که به رشته چلنگری وابسته است؛ مثل منقلسازی، قپانسازی، زنجیرسازی، نعلبندی و زمودگری است که در اصل این رشتهها در منطقه اردکان منسوخ شده است و محدود چیلانگرانی که هنوز هم در این رشته فعالند نیازهای بسیار کم مردم را رفع و بیشتر به عرضه محصولات آماده صنعتی میپردازند و علت آن کم شدن بعضی و تمام شدن بعضی دیگر از نیازهای مردم به تولیدات آن ها است و دلیل دیگر صنعت است که امروزه بر زندگی همگان تاثیر گذاشته است.
زمودگری بخشی از تولیدات چیلانگران است که به عنوان یراقآلات در و پنجره مورد استفاده قرار میگیرد و به آن «زمود» اطلاق میشود به عبارت دیگر «زمودگری» پیشهای است که در آن الصاقات فلزی در و پنجرههای سنتی و قدیمی ساخته میشود. به احتمال زیاد زمودگران مهارت زیادی در طراحی و نقاشی داشتهاند، چرا که زمود در معنای لغوی خود نیز به معنی نقش و نگار کردن، تزیین کردن و اجزای الحاقی و تزیینی بنا آمده است.
آثار چلنگری در همهی بناهای سنتی اردکان به چشم میخورد. نمونههای دیگر هنرهای سنتی شهرستان اردکان شامل: گیوه بافی،. زیلو بافی، خورجین بافی و گلیم بافی که بسیار کم رنگ هنوز هم به چشم میخورد.
همانطور که گفته شد؛ چلنگری که در گویش اردکان به آن چیلونگری گفته میشود و هنرمند این حرفه را چیلونگر میخوانند. نیز جزو هنرهای در معرض منسوخ شدن این شهرستان است. به طوری که در حال حاضر فعالان رشته چلنگری از سه نفر تجاوز نمیکند. قپانسازی و کلکسازی (کلکسازان با گل نوعی اجاق درست میکردند که قابل نقل و انتقال بوده است ولی این هنر امروزه به کلی منسوخ شده است) و زنجیرسازی هم از دیگر صنایع قدیمی اردکان بوده است. کسانی که زنجیر میساختند را زنجیرباف میگفتند و انواع زنجیر را برای حیوانات میساختند. زنجیرهایی با دانههای بسیار ریز به اندازهای که معروف است یک زنجیر دو متری اردکانی داخل یک تخم مرغ جا میگرفته است. نامهای زنجیر اردکانی و نعلبندی که به علت فراوانی چهارپایان در زمان قدیم و استفاده این چهارپایان برای شخم زدن زمین، سواری، آرد کردن گندم توسط آسیابهای آبی که توسط چهارپایان مخصوصاً گاو صورت میگرفت و کوبیدن خرمن در نتیجه احتیاج به نعل بند زیاد بود و نعلبندی شغلی جدا از چلنگری بود ولی کم کم با ماشینی شدن جامعه استفاده از چهارپایان کم شد و به همین دلیل چیلانگر نعلسازی را هم به عهده گرفت این صنایعدستی به عنوان چند نمونه از صنایعی که در گذشته در این شهرستان رونق داشته ولی سالهاست که منسوخ شده است نام برده شد.
۴-۳-۱-۲ تولیدات چلنگری
کلنگ، مُتِنگ که چیزی شبیه به کلنگ است و جهت کندن زمین برای گرفتن شیره انغوزه استفاده میشود، تیشه روکار چینی (مورد استفاده بنایان)، تیشه، بیلچه کار (بیلچهای کوچک با سری پهن که مقنیان برای کندن چاه از آن استفاده کنند)، چکشهای کوچک و بزرگ، داس، پتکهای سبک و سنگین، میخ دانهکاری (میخی با سری تیز و بلند که ته آن جای فرو کردن چوب وجود دارد این میخ برای سوراخ کردن زمین جهت کاشت دانه است)، قلاب سقف (این قلاب در سقف برای نصب پنکه و لوستر استفاده میشود)، اُوگردون( به نظر تاب گردان است که در عامه به آن اوگردون اطلاق میشود؛ حلقهای است که روی زنجیر حیوان نصب میشود تا از تاب بر داشتن زنجیر جلوگیری کند)، زنجیر، قندچین، چاقو، شمشیر، تله شکار، سوزنهای لحافدوزی و جوالدوزی، سیخچه تنور، سه پایه روی اجاق و روی گردسوز، میخ، گل میخ، کوبههای مردانه و زنانه و… از تولیدات چلنگری است.
تصویر۴-۲۱چفت، گلمیخ و میخِ در تصویر۴-۲۲ نمونههایی از تولیدات چلنگری
(مأخذ: نگارنده) (مأخذ: نگارنده)
۴-۳-۱-۳ ابزارهای مورد استفاده
ابزارهای مورد نیاز هنرسنتی چلنگری توسط خود هنرمند ساخته و مورد استفاده قرار میگیرد. سندانهای تخت یا خشت و دماغه، انواع انبر، چکش های سنگین و سبک، قالب گلمیخ و میخ، تیغچه، سنبه یا سمبههای و تیزبر در سایزهای کوچک و بزرگ، پیچک، قلم آهنی، گیره، کفگیر، نشان، کوره و دم برقی که البته در قدیم دمیدن به روش دستی توسط شاگرد انجام میگرفت.
سندان تخت یا خشت سطحی صاف دارد واز جنس فولاد رده پایین میباشد. بعد از حرارت دادن آهن و نرم و قابل انعطاف شدن آن با توجه به شئ مورد نظردر دست ساخت آن را روی سندان قرار داده و توسط چکش در جهات لازم به آن ضربه میزنند(تصویر۴-۲۳).
تصویر ۴-۲۳ سندان تخت(مأخذ: نگارنده)
سندان دماغه سندانی است که از یک طرف کشیدگی نوکتیز و مخروطی مانندی دارد (تصویر۴-۲۴ )در صورتی که احتیاج به نیم گرد کردن یا لوله کردن ورقه آهن باشد آن را با انبر روی دماغه سندان دماغه قرار داده ضربه میزنند ورقه به دور دماغه سندان پیچیده و حالت میگیرد.برای نمونه میتوان ساخت قلاب پشهبند یا میخ دانه کاری اشاره کرد.
تصویر۴-۲۴ سندان دماغه(مأخذ: نگارنده)
انبرهایی که در هنر چلنگری کاربرد دارد بنا بر مورد استفاده دارای شکلهای متفاوت است که نام گذاری آن ها نیز بنا بر شکل و کاربرد آن صورت گرفته است. این انبرها در اندازههای کوچک، متوسط و بزرگ مورد استفاده قرار میگیرد.
انبرچفت، انبری معمولی است که برای برداشتن آتش از کوره و برای ساخت میخ نعل استفاده میشود و در کل برای گرفتن اشیاء خیلی ظریف کاربرد دارد(تصویر۴-۲۵).
تصویر ۴-۲۵ انبر دست (مأخذ: نگارنده)
انبرِدست، انبردست، بیشترین کاربرد را در این هنرسنتی دارد و در سایزهای کوچک و بزرگ همیشه کنار دست هنرمند برای گرفتن آهن ورقهای با وزن کم استفاده میشود.
انبر دول، انبر دول برای گرفتن اشیاءاستوانهای شکل که ضخامت دو نقطه آن با هم متفاوت است استفاده میشود.مثل دسته هاون که سر آن از دستهاش پهنتر است.قسمت پایین دهانه انبر برای گرفتن شئ و حفره میانی دهانه انبرجایی برای قرار گرفتن قسمت ضخیم شئ میباشد(تصویر۴-۲۶).
تصویر۴-۲۶ انبردول (مأخذ: نگارنده)
انبر لول همانطور که از اسمش مشخص است برای گرفتن شئ لولهای و گرد استفاده میشود(تصویر۴-۲۷)
موضوعات: بدون موضوع
[ 07:23:00 ق.ظ ]