فرضیه‌های پژوهش

فرضیه‌ی اصلی؛
به نظر میرسد حقوق مالکانه اشخاص با مصوبات کمیسیون ماده۵ شورای عالی شهرسازی و معماری در تعارض است‌.

 

فرضیه‌های فرعی؛

 

 

به نظر میرسد حقوق مالکانه اشخاص از لحاظ حقوقی با مصوبات کمیسیون ماده۵ شورای عالی شهرسازی و معماری در تعارض است‌.

به نظرمی رسد حقوق مالکانه اشخاص از لحاظ فقهی با مصوبات کمیسیون ماده ۵ در تناقص است.

به نظر می‌رسد مصوبات کمیسیون ماده ۵ رضایت مالکین را تأمین نمی‌کند.

تعریف مفاهیم

حقوق مالکانه: مقصود از حقوق مالکانه، حقوقی است که اشخاص نسبت به اموال اعم از مادی و غیرمادی دارند حقوقی است که اولاً متعلق به اشخاص بوده و ثانیاً جنبه مالی و مادی داشته باشد. بنابراین از اوصاف حقوق مالکانه، وصف قابلیت مبادله با پول و تعلق بر اشیاء است. و لذا مقصود صرفاً حق مالکیت نیست. بلکه حق مالکیت نیز یکی از حقوق مالکانه و البته کاملترین حق مالکانه است(امامی، ۱۳۹۰).
کمیسیون ماده ۵: کمیسیون ماده ۵ قانون تأسیس شورای عالی شهرسازی و معماری ایران که به «کمیسیون ماده ۵» معروف است یک نهاد تصمیم‌گیری در امور شهری است که تصمیمات آن در بافت شهرها تأثیر غیرقابل انکار دارد. این کمیسیون وفق مقررات شورای عالی شهرسازی‌ و ‌معماری کشور، وظیفه بررسی و تصویب طرح تفصیلی را برعهده دارد و همچنین اعمال تغییرات احتمالی در طرح نیز جزو وظایف کمیسیون ماده پنج محسوب می‌شود(قانون شورای عالی شهرسازی و معماری، ماده۵).

 

روش‌شناسی پژوهش

تحقیق حاضر از نظر هدف، کاربردی و از حیث روش انجام آن، توصیفی – تحلیلی است. در این پژوهش به شیوه‌ی کتابخانه‌ای و با مطالعه‌ی کتابها، مجلات پژوهشی، تحقیقات و پایان‌نامه‌ها و سایتهای معتبر، به گردآوری اطلاعات خواهیم پرداخت. برای تحلیل اطلاعات از روش توصیفی – تحلیلی استفاده خواهد شد. که نگارنده، با هدایت اساتید محترم به کنکاش و جستجو در منابع مختلف پرداخته و به بیان، مقایسه و تحلیل نظرات مختلف پرداخته می‌شود.

 

. ابزار گردآوری اطلاعات

ابزار گردآوری اطلاعات در پژوهش حاضر فیش‌برداری است.

 

شیوه تجزیه و تحلیل اطلاعات

برای تحلیل اطلاعات گردآوری شده، آرا و نظرات و نتایج مختلف مقایسه و تطبیق داده می‌شوند و نهایتاً بحث، نتیجه‌گیری و بیان پیشنهادات ارائه می‌شود.

 

فصل اول

 

(کلیات و مبانی)

 

مقدمه

مفهوم «حق» از مهمترین مسائل حوزه اخلاق، حقـوق و سیاسـت اسـت. در ایـن زمینـه، مباحث مختلفی از جمله معنا و ماهیت حق، انواع حق، منشأ حق و غیره مطرح می‌شود. در میان، بحث از معنای حق، به خصوص در نگا‌ه‌اندیشمندان اسلامی، و به طور اخـص در حوزه‎های فقهی، حقوقی، اجتماعی و سیاسی، یکی از مباحث مهم است. تبیـین دقیـق معنای «حق» در نگا‌ه‌اندیشمندان حوزه‎های مختلف دانشهای اسلامی، بـه خصـوص در دانشهای حقوق و سیاست، زمینه مناسبی را برای طرح درسـت و عالمانـه مباحـث مهـم نظامهای سیاسی و حقوقی فراهم میآورد. و همچنین «حق» در معنی مجموعه‌ای از مقررات اجتماعی و نظام حاکم بر رفتار فردی و اجتماعی شهروندان یک جامعه و همچنین مجموعه امتیازات و توانایی‌هایی است که برای هر شخص به رسمیت شناخته شده و دیگران به رعایت آن مکلف می‌باشند. ادیان و مکاتب مختلف هر کدام دیدگاه و جایگاه خاصی را برای حقوق انسانها قائل شده‌اند که در این زمینه دین مبین اسلام همواره با اشرف مخلوقات دانستن مقام انسان، ارزش، جایگاه و کرامت ویژه‌ای را برای او منظور کرده است.
تصویر درباره جامعه شناسی و علوم اجتماعی

 

گفتار اول: مفهوم حق

 

بند اول- معنای لغوی حق

«حق» در لغت در معانی گوناگونی به کار رفته است. برخی از معـانی لغـوی ایـن واژه، بـه شرح زیر است: راستی، عدالت، ثابت و یقین که در آن جای تردید و انکار نباشـد، شایسـته و سزاوار، راستی در گفتار، مال، بهـره و نصـیب، امـر صـورت پذیرفتـه و انجام شده، دوراندیشی، مرگ، واقع، امتیاز، باریتعالی، قرآن، امـرمقضـی و انجـام شـده، اسلام، موجود ثابت، الواجب الموجود، یقین بعـد از شـک، صـلاحیت، قطعـی، پابرجـا، مصدر، کار حتمی و قطعی و واقع شدنی، نقیض باطل، روشن است از نظر لغت، معانی متعددی برای واژه «حق» به کار رفته است. اما از میان معانی فوق، معانی «مطابق با واقع بودن»، «ثبوت» و همچنین «ثابت» (که معنای وصفی دارد)، ظهور و نمود بیشتری دارد. اشاره: حقوق انسان همواره از موضوعات مورد بحث بوده و تعاریف متفاوتی از آن ارائه شده است «حقوق» جمع حق است و «حق در اصطلاح، نوع خاصى از نسبت بین مالک و مملوک». «حق یک نوع سلطه بر شىء و مرتبه ضعیف ترى از ملکیت، بلکه نوعى ملکیت است». و «حق عبارت است از: توانایى که انسان و یا شخص بر چیزى یا بر شخص دیگرى داشته باشد.» در واقع، «حق» رابطه‌اى است بین دارنده‎ی حق و متعلّق آن رابطه‌اى مثل رابطه بین مالک و مملوک براى مثال، گفته مى‎شود: کسى که زودتر از دیگران در یکى از اماکن عمومى مثل پارک و مسجد حاضر شود و مکانى را براى خود انتخاب کند، نسبت به آ ن محل داراى حق مى‎شود که دیگران آن را دارا نیستند؛ یعنى بین او و آن محل رابطه‌اى وجود دارد که ‌این رابطه بر دیگران نیست. از آن جا که حق در چارچوب روابط اجتماعى به وجود مى‎آید، اگر انسان‌ها با هم مرتبط نمى شدند، حق معنا و مفهومى نداشت (عبداللهى، ۱۳۷۵، ص ۱۹).

 

بند دوم- معنای اصطلاحی «حق»

حق، در علوم گوناگون استعمال می‌شود. گاهی معنای آن در یک اصطلاح، با معنای آن در اصطلاحی دیگر متفاوت است. برخی از اصطلاحات حق بدین قرار است:

 

بند سوم: اصطلاح حقوقی http://hoghoughi.nashriyat.ir/node/19

حوزه حقوق از حوزه‌هایی است که فراوان به بحث حق پرداخته است. حقوق‌دانان در بحث‌های حقوقی مباحث مختلفی درباره «حق» مطرح کرده‌اند. آنچه به اختصار در تعریف «حق» از دیدگاه و اصطلاح حقوقی می‌توان گفت به شرح ذیل است:
۱٫ حق عبارت است از اقتداری که قانون به افراد می‌دهد تا عملی را انجام دهند. آزادی، عمل، رکن اساسی حق در این تعریف می‌باشد؛ یعنی آدمیان در انجام یا عدم انجام آن عمل آزادند ( امامی، ج ۱، ص۱۲۵)http://hoghoughi.nashriyat.ir/node/19.به تعبیر دیگر، حق امری اعتباری است که پشتوانه قانونی دارد. ثمره آن حفظ نظم جامعه است. از این‌ رو، طبق این دیدگاه «حق»، غیر‌از اعتبار شدن توسط اجتماع شأن دیگری ندارد.
وینشاید نیز حق را همان «توان و قدرت اراده» می‌داند. این حقوقدان آلمانی، حق را چنین تعریف می‌کند: «توان و قدرتی است که نظم حقوقی به اراده اعطا کرده است. به دیگر سخن، حق، قدرت یا نیروی ارادی است که قانون به یکی از اشخاص در محدوده معین می‌دهد.»( ساکت، ۱۳۸۷، ص۴۳)http://hoghoughi.nashriyat.ir/node/19.در این تعریف، توان و قدرت به اراده و در نتیجه، به شخص منسوب شده است.
این تعریف از جهاتی قابل تأمّل و بررسی است؛
الف: در این تعریف، پایگاه نخستین حق، اراده دانسته شده است نه شخصیت فرد. در حالی که، گاهی حق، بدون دخالت اراده به شخص تعلّق می‌گیرد و پایگاه حق شخص است، نه اراده‎ی او، ( کاتوزیان، ۱۳۷۹، ص۳۷۲)http://hoghoughi.nashriyat.ir/node/19 مانند حق ارث.
ب: از سوی دیگر، مدعای این مکتب، که حق را همان قدرت ارادی می‌داند، با آن دسته از حق‌هایی که قانون برای افرادی که فاقد اراده مبتنی بر تعقل‌اند، در نظر می‌گیرد، ناسازگار است. قانون برای چنین افرادی، مانند دیوانه و طفل غیرممیز، حق‌هایی را در نظر می‌گیرد. اما بر اساس این مکتب، چنین افرادی دارای هیچ‌گونه حقی نمی‌باشند.
ج: علاوه بر موارد فوق، گاهی حق‌هایی برای افراد غایب یا مفقودالأثر در نظر گرفته می‌شود، بدون آنکه او هیچ‌گونه آگاهی از چنین حقی داشته باشد، و یا بدون آنکه کمترین اراده‌ای برای آن نموده باشد، و یا حتی قبل از آنکه وجود خارجی داشته باشند. مثلاً، گاهی سخن از نسل‌های آینده و حق‌هایی که بر گردن نسل کنونی دارند، می‌رود.
۲٫ نفع حمایت شده از سوی حقوق (نظام حقوقی): ایرینگ، حقوقدان آلمانی، تعریف دیگری از حق به دست می‌دهد. تعریف می‌نویسد: «نفعی که از نظر حقوقی حمایت شده است»( همان، ص۳۷۳)http://hoghoughi.nashriyat.ir/node/19 یعنی صاحب واقعی حق کسی است که از آن سود می‌برد، نه آنکه اراده می‌کند. این نظریه، که طرفداران مکتب موضوعی (مکتب وضعی) از آن حمایت می‌کنند، به موضوع حق می‌نگرد نه به دارنده حق. در این تعریف، منفعت یا سود، هدف از برقراری حق است. ایرینگ برای حق، دو رکن اساسی بر می‌شمارد: «سود» و «پشتیبانی قانون».
بنابراین حق، «امتیاز و نفعی است متعلّق به شخص که حقوق هر کشور، در مقام اجرای عدالت، از آن حمایت می‌کند و به او توان تصرف در موضوع حق و منع دیگران از تجاوز به آن را می‌دهد.»(همان، ص۳۷۴).http://hoghoughi.nashriyat.ir/node/19
از جمله اشکالات این نظریه‌این است که اگر سود یا منفعت، معیار وجود حق دانسته شود، عکس آن درست نیست؛ یعنی هر سود و منفعتی را نمی‌توان حق دانست(ساکت، ١٣٨٧، ص۴۲).http://hoghoughi.nashriyat.ir/node/19 علاوه بر این، سود و منفعت، آن‌گونه که مکتب موضوعی به دنبال آن است که اغلب سود مادی است، نمی‌تواند ملاک تعیین و تعریف «حق» باشد؛ چراکه حقایق عالَم منحصر در ماده و سود و منفعت مادی نیست و گاهی سودها و منفعت‌های فرامادی موجب تضییق منفعت‌های مادی می‌شود. بر این اساس، حق‌های افراد، با نگاه به حقیقت عالَم و منفعت‌های واقعی افراد ترسیم می‌شود.

 

برای

موضوعات: بدون موضوع
[چهارشنبه 1400-01-25] [ 07:04:00 ق.ظ ]