کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل
کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل




جستجو





آخرین مطالب


  • بررسی مقایسه‌ای الگوی گذران اوقات فراغت جوانان و والدین آنها’- قسمت ۲۰- قسمت 2
  • تبیین نقش مدیریت دانش آفرین سازمان پلیس بر عملکرد پلیس پیشگیری در شهر تهران- قسمت ۵
  • طرح های پژوهشی دانشگاه ها با موضوع ارائه مدلی تلفیقی از کارت امتیازی متوازن و هوشین کانری ...
  • بررسی اثر تراکم کاشت و سطوح مختلف کود آهن بر عملکرد و اجزای عملکرد کلزا رقم هایولا ۴۰۱- قسمت ۴
  • اثر تیمول، نایسین و اسید لاکتیک بر روی لیستریا مونوسایتوژنز تلقیح شده به قطعات مرغ- قسمت ۳
  • نگارش پایان نامه در رابطه با آسیب شناسی عوامل مؤثر بر ترک خدمت نخبگان از دیدگاه مدیران- فایل ۷
  • جرایم و تخلفات مربوط به اسناد هویت در حقوق جزای ایران- قسمت 4
  • بررسی اساطیری ایزدان آتش در دین‌های هندوایرانی۹۳- قسمت ۱۰
  • مطالب پایان نامه ها درباره بررسی عوامل مرتبط با فرآیند تصمیم گیری خریداران کالاهای لوکس در ...
  • منابع پایان نامه با موضوع موافقتنامه تریپس برای حفاظت از سلامت و بهداشت عمومی
  • بررسی نشانه‌های ظهور امام زمان در منابع شیعه- قسمت ۷
  • تحلیل لایحه الگوی اسلامی ـ ایرانی پیشرفت با توجه به اقتضائات اسلامی پیشرفت در حوزه علم و فناوری- قسمت ۹
  • بررسی توسعه پایدار در ایران با استفاده از رویکرد ردپای بوم شناختی- قسمت ۱۲
  • بررسی عوامل مؤثر بر مقبولیت و اعتبار گزارشهای قضایی مامورین انتظامی در مقام ضابط دادگستری شهر ایلام در سال۱۳۹۲- قسمت ۲۷
  • پایان نامه حقوق در مورد داور و شرایط و موانع انتخاب داور
  • جایگاه دستور زبان فارسی در ویرایش متون- قسمت 14
  • بررسی میزان انطباق محتوای کتاب روانشناسی سال سوم متوسطه با نیازهای مادی و معنوی دانش آموزان شهرستان شهرکرد- قسمت ۲
  • بررسی حکم مفسد فی الارض از دیدگاه فقه امامیه و حقوق ایران- قسمت ۶
  • بررسی مهارت های حل مسئله و عوامل مرتبط با آن در دانشجویان کارشناسی پرستاری دانشگاه علوم پزشکی گیل- قسمت ۲
  • چه موضوعاتی در اشعار سیاسی فیتوری بارزتر است- قسمت 2
  • اثر بخشی طرحواره های درمانی بر کاهش تعارضات زناشویی و افزایش سلامت روان- قسمت ۱۷
  • دانلود مطالب پایان نامه ها با موضوع بررسی تطبیقی جایگاه زن در قرآن و حدیث و فمینیسم ...
  • مبانی دعوای رفع تصرف عدوانی در حقوق ایران۹۳- قسمت ۳
  • بازتاب داستان پیامبران در دیوان و جام جم مراغه ای- قسمت ۲
  • بازشناخت رفتاری دستگاه اموی در چارچوب مولفه های عملیات روانی- قسمت ۱۶
  • منابع تحقیقاتی برای نگارش پایان نامه ارائه مدل مفهومی مدیریت دانش زنجیره تأمین تجارت الکترونیکی G2C- ...
  • اقلیت های دینی ایران (یهودی، مسیحی، زرتشتی) از سده چهارم تا هفتم هجری- قسمت ۸
  • بررسی مقایسه ای مولفه های فرهنگی واجتماعی اخبار شبکه یک سیمای جمهوری اسلامی ایران و شبکه ماهواره ای من و تو (۱)- قسمت ۱۰
  • دانلود پایان نامه در رابطه با بررسی رابطه بین اجتناب مالیاتی وتأخیرغیرعادی در گزارشگری مالی- فایل ۱۲
  • بررسی تطبیقی غایت حیات انسان از دیدگاه فارابی و علامه طباطبایی- قسمت ۹
  • اختلافات حقوقی قراردادهای ساخت و ساز دستگاههای دولتی- قسمت ۵
  • مقایسه ی سبک هویتی و میزان شیوع اختلالات روانی در زنان زندانی بر اساس نوع جرم- قسمت ۵
  • بررسی اثر گزارشگری محافظه کارانه بر ارتباط بین اقلام تعهدی بلندمدت و جریانهای نقدی عملیاتی آتی در بورس اوراق بهادار تهران




  •  

    کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کاملکلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

    لطفا صفحه را ببندید کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

    لطفا صفحه را ببندید

    کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

    کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

    لطفا صفحه را ببندید

    کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

    کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

    لطفا صفحه را ببندید

    کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

    کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

    لطفا صفحه را ببندید

    کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

    کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

    کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

    کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

    لطفا صفحه را ببندید

    کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

    کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

    لطفا صفحه را ببندید

    کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

    کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

    کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

    کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

     

    کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کاملکلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

    لطفا صفحه را ببندید کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

    لطفا صفحه را ببندید

    کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

    کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

    لطفا صفحه را ببندید

    کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

    کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

    لطفا صفحه را ببندید

    کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

    کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

    لطفا صفحه را ببندید

    کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

    کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

    کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

    کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

    لطفا صفحه را ببندید

    کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

    کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

    لطفا صفحه را ببندید

    کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

    کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

    کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

    کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

     
      دانلود مطالب پایان نامه ها در رابطه با بررسی امکان بهره گیری ازکود بیولوژیک فسفره به عنوان منبع کودی ... ...

    سودوموناس

     

     

     

    شکل ۲۵-۴- اثرات متقابل ارقام و سطوح کودی از نظر عملکرد بیولوژیک.
    بین عملکرد بیولوژیک و شاخص برداشت، وزن هزار دانه و تراکم خوشه هیچ گونه همبستگی معنی داری مشاهده نشد، ولیکن بین صفت مذکور و با سایر صفات همبستگی معنی داری وجود داشت (جدول ۲-۴)، بنابراین می توان چنین نتیجه گرفت که عملکرد بیولوژیک ارتباط بیشتری با کل ماده خشک به نسبت دیگر صفات تاثیر گذار در افزایش عملکرد دانه دارد.
    پایان نامه
    ۷-۴- وزن هزار دانه
    وزن هزار دانه یکی از عوامل موثر درشکل گیری عملکرد دانه می باشد (۲۰). از نظر وزن هزار دانه رقم پیشتاز با وزن هزار دانه معادل ۱۷/۵۲ گرم نسبت به رقم چمران با وزن هزار دانه ۰۱/۴۳ گرم برتری داشت (شکل ۲۶-۴). به نظر می رسد که رقم پیشتاز با داشتن قدرت رشد بیشتر و طول خوشه، شاخص سطح برگ و … بیشتر توانسته دانه های سنگین تر با وزن هزار دانه بیشتر تولید نماید. در بین سطوح کودی مایکوریزا + ۲۵% کود شیمیایی با وزن هزار دانه برابر ۵۳ گرم در رتبه اول و سودوموناس + ۲۵% کود شیمیایی، کود شیمیایی، مایکوریزا و سودوموناس در رتبه های بعدی قرار گرفتند (شکل ۲۷-۴). این نتایج با مطالعات روویرا (۱۹۶۳) و هیوینگ (۲۰۰۵) مطابقت دارد (۸۳). در آزمایش قاضی الکاراکی و همکاران (۲۰۰۴) همبستگی مثبت و معنی داری در سطح ۱% بین طول خوشه و وزن هزار دانه با عملکرد دانه گزارش گردید (۷۸). همچنین همبستگی مثبت و معنی داری بین وزن هزار دانه و تعداد سنبلچه در خوشه، شاخص برداشت، قطر ساقه و عملکرد دانه وجود دارد. علت این امر می تواند این باشد که زمانی که گیاه زراعی شدیداً در حال رشد می باشد مواد حاصل از فتوسنتز به ریشه ها انتقال می یابد، با توسعه ریشه شرایط برای جذب عناصر معدنی فراهم می شود که این به نوبه خود باعث افزایش فتوسنتز می شود. وقتی گیاه به دوران رسیدگی نزدیک می شود مواد حاصل از فتوسنتز را به اندام زایشی (دانه ها) منتقل می کند (۱۴۶). مایکوریزا از طریق تسریع و تقویت این عمل سبب افزایش وزن هزار دانه می شود.

    شکل ۲۶-۴- مقایسه ارقام از نظر وزن هزار دانه.
     

     

    Ch0B0

     

    شاهد

     

    Ch1B1

     

    مایکوریزا + ۲۵% کود شیمیایی

     

    B1

     

    مایکوریزا

     

     

     

    Ch2B0

     

    کود شیمیایی

     

    Ch1B2

     

    سودوموناس + ۲۵% کود شیمیایی

     

    B2

     

    سودوموناس

     

     

     

    شکل ۲۷-۴- مقایه بین سطوح کودی از نظر وزن هزار دانه.
    نکته قابل ذکر شکل( ۲۸-۴) تاثیر برتر تیمار سودوموناس + ۲۵% کود شیمیایی در هر دو رقم مورد بررسی بود. تیمار مایکوریزا + ۲۵% کود شیمیایی در دو رقم در رتبه ی بعدی قرار داشتند. نتایج تقریباً مشابهی نیز در سطوح کود شیمیایی، مایکوریزا و سودوموناس حاصل گردید.
     

     

    Ch0B0

     

    شاهد

     

    Ch1B1

     

    مایکوریزا + ۲۵% کود شیمیایی

     

    B1

     

    مایکوریزا

     

     

     

    Ch2B0

     

    کود شیمیایی

     

    Ch1B2

     

    سودوموناس + ۲۵% کود شیمیایی

     

    B2

    موضوعات: بدون موضوع
    [پنجشنبه 1400-07-29] [ 02:06:00 ب.ظ ]



     لینک ثابت

      بررسی تاثیر خصوصی سازی شرکتهای دولتی بر ارزش افزوده اقتصادی ... ...

     

      • عرضه سهام واحد مشمول واگذاری به عموم مردم

     

      • عرضه سهام واحد مشمول واگذاری به گروه های خاص

     

      • فروش دارائیهای واحد دولتی

     

      • تفکیک واحد مشمول واگذاری به واحدهای کوچکتر

     

      • جلب مشارکت بخش خصوصی در سرمایه گذاری جدید مورد نیاز واحدهای دولتی

     

      • فروش واحد دولتی به مدیران یا کارکنان واحد

     

    هر کدام از این روشها اهداف خاصی را نشانه گیری می کند و به نوبه خود می تواند تاثیر متفاوتی بر وضعیت اقتصاد باقی بگذارد لذا به بررسی بیشتر این روشها می پردازیم .
    ۱-۴-۲ روش اول : عرضه سهام واحد مشمول واگذاری به عموم مردم
    در این روش سهام به طور آزاد و بدون شرط به عموم عرضه می شود و روش کار آن بدین صورت است که اگر واحد مشمول واگذاری به تغییر سازمان نیاز داشته باشد تا به شکل واحد خصوصی درآید ، باید این تغییر پیش از عرضه سهام به عموم صورت پذیرد . در غیر این صورت تنها باید جریانات و تشریفات عادی عرضه سهام به عموم طی شود . قیمت میتواند ثابت و از پیش اعلام شده یا متغیر و از راه مزایده باشد و وجود بازار بورس سهام اوراق بهادار الزامی است .
    کاربرد این روش در مواردی توصیه می شود که شرکت مشمول واگذاری از لحاظ بافت و ساخت از سلامت برخوردار باشد و بتواند روی توان سودآوری و درآمد زایی آن اعتماد کرد . هدف از به کارگیری این روش اشاعه مالکیت در ابعاد بسیار گسترده است .
    مکانیسم ارزیابی ارزش واحد و قیمت گذاری سهام باید به طور دقیق مشخص شود و نیز باید مکانیسم ویژه ای برای توزیع سهام عرضه شده به کار گرفته شود .
    دانلود پایان نامه - مقاله - پروژه
    از مزیتهای این روش آشکار و قابل ردیابی بودن روش ، عمومیت یافتن مالکیت وسهامداری و گسترش امکانات عرضه منابع پس اندازی برای نیازهای سرمایه ای اقتصاد است .
    شرایطی برای واگذاری به عموم وجود دارد که بدین صورت است که :

     

      • بزرگ بودن واحد مشمول واگذاری و سابقه ای مبنی بر توان کسب سود و درآمدزایی

     

      • وجود مجموعه مدیریتی و اطلاعاتی لازم برای تجهیز واحد جهت ورود به بازار خصوصی و اطلاع رسانی به متقاضیان احتمالی خرید سهام

     

      • وجود نقدینگی لازم در بازار عرضه کننده سهام جهت جذب سهام

     

      • وجود بازار فعال و مکانیسم مشخص با حمایت قانون جهت بررسی امور

     

    عدم وجود نهادهای مالی جا افتاده و سازمانهای واسطه مالی و موسسات ارزیابی از مطلوبیت این روش در کشورهای در حال توسعه می کاهد .
    ۲-۴-۲ روش دوم : عرضه سهام واحد مشمول واگذاری به گروه های خاص
    در این روش تمام یا قسمتی از سهام دولتی به یک یا چند شخص حقیقی یا حقوقی عرضه می شود . برای این کار مذاکرات دو جانبه یا مزایده می تواند انجام شود . قیمت می تواند ثابت و از پیش تعیین شده و یا متغیر و از راه مزایده باشد و پرداختها نیز به صورت یکجا یا قطعی باشد .
    موارد استفاده از این روش زمانی است که بازار سرمایه و اوراق بهادار وجود نداشته باشد و یا در مورد سازمانهایی که ساخت مالی ضعیف دارند و یا از نظر اندازه قابل عرضه به عموم نباشند به کار می رود .
    این نوع عرضه موجب فراهم آوردن زمینه برای ایجاد طبقه کارآفرین خلاق است ولی ممکن است معامله در معرض انواع روابط و رانت خواری های ناخواسته قرار گیرد .
    ۳-۴-۲ روش سوم : فروش دارائیهای واحد دولتی
    در مواردی که دولت به شدت به منابع مالی نیازمند است و یا فروش سهام واحد مشمول واگذاری ممکن نباشد از واگذاری به شکل فروش دارایی های واحد دولتی به بخش خصوصی استفاده می شود و فروش دارایی ها زمانی صورت می گیرد که شرکت مشمول واگذاری امیدی برای استقلال اقتصادی و یا توانایی سودآوری با وضعیت موجود ، نداشته باشد .
    روش کار بدین صورت است که دارایی توسط دولت مورد فروش مستقیم قرار می گیرد و یا برخی از دارایی ها بدست شرکت مشمول واگذاری فروش رفته و در نتیجه فروش کامل دارایی ها انحلال شرکت اعلام می شود که البته در بیشتر موارد این فروشها به صورت مزایده است .
    ۴-۴-۲روش چهارم : تفکیک واحد مشمول واگذاری به واحدهای کوچکتر
    در مواردی که واحد دولتی به دلایل غیر اقتصادی بیش از حد بزرگ شده باشد و یا هدف واگذاری بخشی از فعالیتهای دولتی به بخش خصوصی باشد ، لازم است واحد مشمول واگذاری به یک مجموعه مادر و چندین واحد تابعه تفکیک شود ، سپس هر یک از شرکتهای تابعه به صورت جداگانه به بخش خصوصی واگذار گردد . این روش در فعالیتهای بزرگ انحصاری یا شبه انحصاری مثل آب و برق می تواند به کار گرفته شود .
    ۵-۴-۲روش پنجم : جلب مشارکت بخش خصوصی در سرمایه گذاری جدید مورد نیاز واحدهای دولتی
    در مواقعی که دولت نیاز زیادی به منابع مالی ندارد ولی بخواهد بار اقتصادی اش را در حد امکان سبک نماید از این روش استفاده می شود . مثلا در مواردی که مالکیت شرکت از راه مصادره به دولت رسیده باشد ، بار سیاسی کاهش سرمایه به مراتب کمتر خواهد بود.
    در واقع با انتشار سهام جدید به صورت عمومی یا خصوصی که قابل فروش به بخش خصوصی است و به منظور ایجاد واحدهای مختلف که در آن سهم بخش دولتی سیر نزولی و در مجموع سهم مالکیت خصوصی در اقتصاد رو به افزایش باشد ، واگذاری صورت می گیرد و دولت با این کار از مبتلا شدن به درگیریهای سیاسی برای از دست دادن مالکیت در بخش دولتی می گریزد .
    ۶-۴-۲ روش ششم : فروش واحد دولتی به مدیران یا کارکنان واحد
    در این روش مدیران یا کارکنان شرکت مشمول واگذاری درصدی از سهام آن شرکت را خریداری می کنند و کنترل شرکت را در دست می گیرند و در واقع با تقویت انگیزه مالکیت بر کارایی واحد مشمول واگذاری می افزاید و حتی ممکن است فروش به صورت اقساطی نیز به مدیران یا کارکنان صورت گیرد که در حالت فروش اقساطی دولت منابع لازم را برای واگذاری از راه وام گیری از موسسات مالی تامین می کند .
    در پایان مقایسه ای بین سه روش واگذاری به بخش خصوصی ، عرضه سهام به عموم ، عرضه خصوصی سهام و فروش به مدیران و کارکنان در کشورهای مختلف در فاصله سالهای ۱۹۸۰ تا ۱۹۸۷ صورت گرفته است که نشان می دهد که مجموع فروش به مدیران یا کارکنان کمتر از دو نوع دیگر واگذاری صورت گرفته است ( جدول شماره ۱ ) .
    جدول ۱-۲ : مقایسه سه روش واگذاری به بخش خصوصی در فاصله ۱۹۸۰ تا ۱۹۸۷

     

    شرح عرضه عمومی سهام عرضه خصوصی سهام فروش به مدیران و کارکنان
    آفریقا
    موضوعات: بدون موضوع
     [ 02:05:00 ب.ظ ]



     لینک ثابت

      تحقیقات انجام شده با موضوع : تاثیر هشت هفته تمرینات یوگا بر تاب آوری و امید به زندگی بیماران ... ...

     

      1. میزانی که به بازده یا هدف ارزش داده می­ شود.

     

      1. تفکرات در مورد گذرگاه­های ممکن به سوی هدف­ها و انتظارات مرتبط و اینکه در دستیابی به بازده یا هدف چقدر مؤثرند.

     

    ۳٫تفکرات در مورد منابع شخصی و اینکه فرد در پیگیری مسیر یا گذرگاه­ها به سوی هدف تا چه اندازه مؤثر خواهد بود.
    افرادی که امید کمتری دارند وقتی با موانع غیر قابل رفع روبرو می­شوند، هیجان­هایشان یک توالی نسبتا قابل پیش ­بینی از امید به خشم، از خشم به یأس و از یأس به بی­احساسی را دنبال می­ کند. در حالی­که افراد دارای سطوح امیدواری بالا وقتی در زندگی با مسائلی مواجه می­شوند، تمایل پیدا می­ کنند مسائل بزرگ و مهم را به مسائل کوچک و روشن و قابل اداره تجزیه کنند (اسنایدر، ۲۰۰۰).
    امید با واژه ­هایی نظیر خوش­بینی، خوش­باوری، آرزو و رویا و … آمیخته است. برای روشن شدن بحث باید تفاوت این واژه با واژه­ های دیگر بیان گردد که در فرهنگ عامه با مفهوم امید در می­آمیزند.
    پایان نامه - مقاله - پروژه
    ۲-۲-۲-۳ امید و خوش­بینی
    دو مفهوم سازی متمایز از خوش­بینی وجود دارد، یکی از آن­ها خوش­بینی را یک صفت شخصیتی گسترده می­داند که مشخصۀ آن انتظارات خوش­بینانه کلی است (شییر و کارور، ۱۹۸۵) و دیگری خوش­بینی را یک سبک تبیین ساختاریافته می­داند (سلیگمن، ۱۹۹۸). به بیان دیگر پژوهشگران بین سبک تبیین خوش­بینی و خوش­بینی سرشتی تمایز قائل شده ­اند (کار، ۲۰۰۴).
    خوش­بینی سرشتی یا گرایشی یک انتظار کلی است دایر بر اینکه در آینده بیشتر رویدادهای خوب اتفاق خواهد افتاد تا رویدادهای بد. شییر و همکارانش استدلال می­ کنند که افراد خوش­بین در رویارویی با دشواری­ها به دنبال کردن هدف­های باارزش خود ادامه می­ دهند و با به­کار گیری راهبرد­های کنارآمدن مؤثر، خودشان را تنظیم می­ کنند تا بتوانند به هدف­های خود برسند (شییر، کارور و بریجز، ۲۰۰۰). مفهوم­سازی دوم از خوش­بینی محصول تلاش سلیگمن و همکارانش است. آن­ها خوش­بینی را به جای یک صفت شخصیتی گسترده یا سرشتی، به عنوان یک سبک تبیینی معرفی کردند. سلیگمن معتقد است خوش­بینی در نحوه تفکر افراد درباره علت­ها ریشه دارد، افراد بدبین شکست شخصی را با علت­های درونی پایدار و کلی و افراد خوش­بین شکست را با علت­های بیرونی، ناپایدار و اختصاصی انتساب می­ کنند (شولتز و شولتز، ۲۰۰۵).
    سلیگمن معتقد است امید و خوش­بینی هر دو قابل یادگیری­اند و احساس خودکارآمدی به خوش­بینی و امید می­انجامد. اما اسنایدر امید را متفاوت از خوش­بینی می­دانست، اسنایدر معتقد است امید نیازمند برنامه­ ریزی قبل از اقدام و عمل است و نیز امید برای شرایط معینی تعریف می­ شود و مشروط به شرایط درونی و توانایی شخص است. خوش­بینی یک سبک تبیین کلی است و تفکرات مثبت بدون توجه به توانایی شخص و وابسته به شرایط بیرونی آن را ایجاد می­ کند (دونالد، ۱۹۹۷). در نتیجه افراد صرفا خوش­بین لزوما برنامه­ ریزی و هدفمندی خاصی برای رسیدن به نتایج مورد نظر خود ندارند و در نتیجه هنگام مواجهه با موانع، به احتمال بیشتری دچار احساس ناکامی می­شوند و حتی نگرش مثبت خود را از دست می­ دهند اما افراد امیدوار دارای هدف، قدرت اراده و راه­یابی برای رسیدن به هدف هستند و با برنامه­ ریزی واقع­بینانه موانع را در نظر می­گیرند و برای آن­ها چاره اندیشی می­ کنند. در امید واقعی چیزی بیش از خوش­بینی یا به عبارت بهتر “واقع­بینی” نهفته است (نظام دوست، ۱۳۹۱).
    ۲-۲-۲-۴ تفاوت امید با توقعات
    توقع انتظار حصول چیزی را داشتن یا در انتظار وقوع امری بودن است. از جمله تفاوت­های توقع با امید این است که توقع می ­تواند در مورد نتایج مثبت و مورد نظر یا منفی و غیر دلخواه باشد. اما امید فقط در مورد نتایج مثبت و اهداف مورد نظر است. دیگر آنکه امید به نتایج و اهداف مطلوب اشتیاق و نیز انگیزش بیشتری ایجاد می­ کند. واضح است که توقع پیامد­های نامناسب اشتیاق و انگیزشی را ایجاد نمی­کند. در ضمن توقع و انتظار صرف برآورد احتمال وقوع، حتی در مورد پیامد­های مطلوب نیز انگیزش چندانی برای حرکت ایجاد نخواهد کرد. توقع بیشتر معطوف به دیگران و عوامل محیطی است. برعکس امید بیشتر فعال و معطوف به تلاش شخصی است. بنابراین باید بین امید و توقعات واقعی توازن برقرار شود. توقعات غیر واقعی به ناامیدی تلخی منجر می­ شود. خصوصا وقتی درمان یا توان­بخشی نتایج مورد انتظار رابرآورده نمی­کند ( استریت­منر، ۲۰۰۴).
    ۲-۲-۲-۵ تفاوت امید با امیال
    امیال نیروی انگیزشی در پس تقاضا هستند. امیال متفاوت از نیازها هستند. نیازها پیش ­بینی­ پذیر، قابل کنترل، قابل انکار و به تعویق انداختنی هستند، نیازها ارضا و اشباع شدنی هستند و با فرایند­ها و وسایل منطقی برآورده می­شوند و می­توان آن­ها را الویت­بندی کرده و برای رفع آن­ها برنامه­ ریزی نمود در حالی­که امیال مقاومت ناپذیرند. ما تسلیم آن­ها می­شویم. امیال می­توانند از کنترل ما خارج و بر افکار، احساسات و اعمال ما چیره گردند، بنابراین امیال فقط می­توانند یک جنبه از امید باشند. امید با کنترل و برنامه­ ریزی برای آینده مطلوب همراه است در حالی­که امیال لزوما متوجه آینده نیستند (بلک، جر و اسکگارد،۲۰۰۳ ).
    ۲-۲-۲-۶ تفاوت امید با آرزو
    آرزو نیز مانند امید اشتیاق رسیدن به هدف را در خود دارد اما امید انگیزش و عملکرد بیشتری با خود به همراه دارد. علاوه بر آن امید امور ممکن و محتمل را شامل می­ شود در حالیکه آرزو شامل امور ممکن و ناممکن است. امید مربوط به وقایعی است که هر کس در آینده خواهان وقوع آن­هاست در حالیکه آرزو می ­تواند مربوط به هر زمانی شود. مثلا ممکن است کسی آرزو کند که به جای فردی بود که سال­ها پیش می­زیسته است. ضمنا برای امید داشتن به هر چیز باید نسبت به آن آگاهی نسبی و برنامه­ ریزی و تلاش داشت در حالیکه در آرزو کردن ممکن است هیچ آگاهی و تلاش و هدفمندی در میان نباشد. گاهی انسان­ها آرزوی چیزی را دارند که از عواقب آن هیچ آگاهی ندارند و به جنبه­ های آن توجهی نکرده یا اصلا آمادگی و ظرفیت آن را در خود ایجاد ننموده­اند. آرزو با توصیفی که ارائه شد بیشتر با خیال­پردازی همراه و گاهی اوقات معطوف به امور غیر ممکن است یا وقایعی را شامل می­ شود که شخص هیچ کنترل و اختیاری بر آن­ها ندارد. از آنجا که آرزوها با برنامه­ ریزی و عمل کردن همراه نیستند برخلاف امید باعث رشد و عملکرد مثبت در فرد نمی­شوند. این امر به صراحت در متون دینی و منابع فرهنگی اشاره شده است که فضیلت و برتری از انجام کارهای شایسته و نه آرزو کردن صرف به­دست می ­آید. مانند آنچه که در سوره نساء آیه۱۲۳ آمده است: “فضیلت و برتری به آرزوهای شما و آرزوهای اهل کتاب نیست. هرکس عمل بدی انجام دهد کیفر داده می­ شود و کسی را جز خدا ولی و یاور خود نخواهد یافت” (نظام­دوست، ۱۳۹۱).
    در قسمت بعدی به تعریف و آشنایی بیشتر با تاب­آوری می­پردازیم.
    ۲-۲-۳ تاب­آوری
    تاب­آوری در روان­شناسی عبارت است از استعداد و ظرفیت مثبت افراد جهت غلبه بر استرس، حوادث و فجایع. همچنین این واژه برای مقاومت و تحمل­پذیری افراد در برابر وقایع منفی آینده نیز به­کار می­رود (کانر و دیویدسون، ۲۰۰۰).
    تاب­آوری ظرفیت گذرکردن از دشواری، پایداری سرسختانه و ترمیم خویش است. این ظرفیت انسان می ­تواند باعث شود تا او پیروزمندانه از رویدادهای ناگوار بگذرد و علی­رغم قرار گرفتن در معرض تنش­های شدید، شایستگی اجتماعی، تحصیلی و شغلی او ارتقاء یابد. تاب­آوری نوعی ویژگی است که از فردی به فرد دیگر متفاوت است و می ­تواند به مرور زمان رشد کند و یا کاهش یابد و بر اساس خود­اصلاح­گری فکری و عملی انسان در روند آزمون و خطای زندگی شکل می­گیرد (جکسون، ۲۰۰۷).
    گارمزی و ماستن (۱۹۹۱) تاب­آوری را چنین تعریف می­ کنند: فرایند مقابله و سازگاری موفقیت­آمیز با شرایط چالش برانگیز و تهدید­کننده زندگی که این فرایند نه تنها شامل شکست­ناپذیری افراد در برابر حالت­های اضطرابی می­باشد، بلکه موجب می­گردد افراد با قوای روانی و ذهنی بیشتری در مقابل شرایط استرس­آفرین مقاومت کنند (به نقل از سامانی و همکاران، ۱۳۸۶).
    لاتر و بیکر (۲۰۰۰) تاب­آوری را به عنوان یک فرایند پویایی در نظر گرفته­اند که موجب می­گردد زمانی که افراد با مسائل استرس ­زا و مشکلات مهم در زندگی خود روبرو می­شوند رفتارهای مثبت انطباقی­تر نشان دهند. محققان فوق بر این باورند که تاب­آوری موجب می­گردد زمانی که افراد با دشواری­های جدی در زندگی روبرو می­شوند نتایج منفی را به نتایج مثبت تبدیل کنند. نتایج مثبت یا انطباق مثبت یعنی رفتارهای شایسته و موفقیت­آمیز اجتماعی زمانی که افراد در مراحل خاصی از زندگی خود با مشکل یا مسئله­ای روبرو می­شوند. مثلا فقدان آشفتگی­های روانی بعد از واقعه آسیب­زای ۱۱ سپتامبر در ایالت متحده آمریکا (به نقل از صادقی، ۱۳۸۸).
    تاب­آوری نوعی مصون سازی در برابر مشکلات روانی­­-­ اجتماعی بوده و کارکرد مثبت زندگی را افزایش می­دهد که می ­تواند به وسیله فراهم نمودن افزایش مهارت­ های اجتماعی تقویت گردد. مهارت­ هایی از قبیل برقراری ارتباط، مهارت­ های رهبری، حل مسأله، مدیریت منابع، توانایی رفع موانع با موفقیت و توانایی برنامه­ ریزی (کولینز، ۲۰۰۹).
    واژۀ تاب­آوری را می­توان به صورت بیرون آمدن از شرایط سخت یا تعدیل آن تعریف نمود. در واقع تاب­آوری ظرفیت افراد برای سالم ماندن، مقاومت و تحمل در شرایط سخت و پر خطر است که فرد نه تنها بر آن شرایط دشوار غالب می­ شود، بلکه طی آن و با وجود آن قوی­تر نیز می­گردد. پس تاب­آوری به معنای توان موفق بودن، زندگی کردن و خود را رشد دادن در شرایط دشوار و ناخوشایندی است که فرد برای رهایی از آن با صدمه­پذیری کمتر حداکثر تلاش خود را به­کار گیرد (زرین­ کلک، ۱۳۸۸).
    به طور کلی محققان مقاومت و تلاش در جهت پیدا کردن راه­­حل­های منطقی در بستر شرایط استرس ­زا و تهدید کننده زندگی را تاب­آوری می­گویند (صادقی، ۱۳۸۸).
    ۲-۲-۳-۱ نشانه­ های تاب­آوری
    ماستن و گارمزی (۱۹۹۰) نشانه­ های تاب­آوری را به شرح ذیل می­دانند:
    اتخاذ نتایج مثبت و خوشایند از شرایط سخت و خطرزای زندگی
    داشتن ظرفیت و مقاومت پایدار در شرایط استرس ­زا
    بهبودی نسبتا سریع بعد از آسیب شرایط استرس ­زا
    افراد تاب­آور وقتی که در شرایط استرس ­زا و موقعیت­های تهدید­کننده زندگی قرار می­گیرند مانند فقر و تهیدستی، داشتن فرزندان مبتلا به بیماری­های روانی و جسمانی، مشکلات شغلی و… پیش از آنکه تسلیم شرایط موجود شوند، تلاش می­ کنند با اتخاذ راه حل­های منطقی و صحیح نه تنها استرس­های زندگی را کنترل کنند بلکه تلاش می­ کنند وضعیت موجود را در جهت مثبت ارتقاء و بهبود بخشند (محمدی، ۱۳۸۴).
    وقتی افراد تاب­آور در شرایط سخت و دشوار زندگی مانند طلاق، اختلافات خانوادگی، بیماری و ورشکستگی اقتصادی قرار می­گیرند پیش از آنکه آن­ها به صورت هیجانی با مشکلات خود برخورد نمایند، شکیبایی و تحمل زیادی از خود نشان می­ دهند و سعی نمی­کنند با اتخاذ راه حل­های سریع و هیجانی وضعیت موجود را بدتر کنند، بلکه این نوع افراد با نگریستن به مشکل خود از زوایای مختلف و بدون اینکه کنترل رفتاری و هیجانی خود را از دست دهند، سعی در ارائه راه حل­های منطقی برای رفع مشکل خود دارند (ورنر و اسمیت، ۲۰۰۱).
    افراد تاب­آور انعطاف­پذیری بیشتری در مقابل شرایط آسیب­زا دارند و خود را در برابر این شرایط حفاظت می­ کنند . عوامل متعددی از جمله ویژگی­های درونی- روانی- اجتماعی، حمایت اعضای خانواده و دوستان و حمایت دیگر سیستم­های اجتماعی در ایجاد و ارتقاء میزان تاب­آوری نقش دارند (فریبرگ و همکاران، ۲۰۰۶).
    ۲-۲-۳-۲ ویژگی افراد تاب­آور
    تحقیقات نشان می­دهد که افراد تاب­آور، چند ویژگی مشترک دارند. این ویژگی­ها عوامل محافظتی هستند که پیامدهای مثبت را به دنبال دارند. توانایی گسترش عواطف به دیگران، احترام به خود، اطمینان به آینده، مسئولیت­ پذیری برای اعمال خود، خود­کنترلی، کفایت خود، درک مثبت خود، خود تنظیم­گری هیجان­ها، جذابیت کلی برای دیگران، حس معنی­داری زندگی، دید مثبت به زندگی، فعالیت اجتماعی، حس خودمختاری، روابط خوب با همسالان، جستجوی حمایت، شخصیت اجتماعی داشتن، انتظارات سالم و از احساسات مثبت یا خنده استفاده کردن از این مواردند (بنارد، ۱۹۹۱، به نقل از خداجوادی و پرو، ۱۳۸۷).به عقیده براون و رودز (۱۹۹۱) افراد تاب­آور قادر به کنترل خود می­باشند. آن­ها قادرند خود را از سردرگمی برهانند و سیستم­های حمایت اجتماعی و روابط خانوادگی گسترده­تری فراهم کنند تا به آنان برای سازگاری بهتر کمک نماید. افراد تاب­آور درجه بالایی از سلامتی روانی و استقلال را نشان می­ دهند. آن­ها قادرند که خود فکر کنند و تصمیم بگیرند و وقتی از محیطشان انتقاد دارند قادر هستند که نظراتشان را به دیگران انتقال دهند. آنها احساسات خوبی نسبت به اطرافیان دارند و توانایی تغییر دادن محیطشان را باور دارند (براون و رودز، ۱۹۹۱، به نقل از ایساکسون، ۲۰۰۲).افراد تاب­آور شخصیتی مقاوم در مقابل استرس دارند و درس­های ارزشمندی از تجارب سخت زندگی خود می­گیرند. آنها در موقعیت­های پراسترس و آسیب­زا احساس می­ کنند که می­توانند راه مناسبی برای حل مشکلات خود پیدا کنند، به خود متکی هستند و واکنشی یادگیرانه- مقابله­ای در موقعیت­های دشوار از خود بروز می­ دهند، در حالیکه افرادی که تاب­آوری ضعیفی دارند واکنشی سرزنش­کننده- قربانی از خود نشان می­ دهند (جزایری و رحیمی، ۱۳۸۹).
    ۲-۲-۳-۳ عوامل تاب­آوری
    عوامل مؤثر بر تاب­آوری را می­توان به این صورت توضیح داد:
    الف- توانایی­ها و ویژگی­های فردی
    داشتن توانایی­های اجتماعی (تفاهم، انعطاف­پذیری فرهنگی، همدلی، مهربانی، مهارت­ های ارتباطی و شوخ­طبعی و هوش هیجانی).
    قدرت حل مسأله ( برنامه ریزی، یاری جویی، تفکرانتقادی و خلاق).
    مهارت خودگردانی (احساس هویت، خودکارآمدی، خودآگاهی، تسلط بر وظایف و کناره­گیری سازگارانه از شرایط منفی).
    هدف داشتن و باور به آینده­ای روشن (هدف­گیری، آرمان­های تحصیلی، خوش­بینی، اعتقاد دینی و روابط معنوی).
    ب- عوامل محافظت کننده محیطی
    پیوند مهربانانه که به همدردی، درک متقابل، احترام و علاقه ­مندی می­انجامد.
    امیدواری که باعث می­ شود فرد تاب­آوری ذاتی خود را باور کند و در رویارویی با مشکلات و آسیب­ها به جستجو و کشف توانمندی­هایش برآید.
    یافتن فرصت­هایی برای مشارکت معنادار جهت گفتن و شنیدن تصمیم ­گیری، مسئولیت پذیری و تأثیر گذاری بر اجتماع (بونانو، ۲۰۰۵).

    موضوعات: بدون موضوع
     [ 02:05:00 ب.ظ ]



     لینک ثابت

      دانلود پژوهش های پیشین در رابطه با نقش دولت در امنیت سرمایه‌گذاری و تاثیر آن برسرمایه‌گذاری بخش ... ...

    ۷-۱-۲-۴) تسلط نظامی در سیاست

    اگرچه نظامیان دارای کارکرد مهم بسیاری هستند ولی از آنجایی که نظامیان توسط مردم انتخاب نمی‌شوند، مداخله آنها در سیاست حتی در دوره اولیه حکومت موجب کاهش جوابگویی عمومی می­ شود.
    نیروی نظامی ممکن است به دلایل مختلفی از جمله مخاطرات واقعی یا ساختگی داخلی و خارجی در حکومت وارد شوند ولی چنین شرایطی موجب انحراف سیاست‌های دولت از جمله با افزایش بودجه نظامی به هزینه‌ی کاهش سایر بودجه‌ها برای مقابله با این مخاطرات خواهد شد.
    پایان نامه - مقاله - پروژه
    در بعضی از کشورها، خطر سلب قدرت توسط نیروی نظامی می‌تواند دولت‌های برخواسته از رأی مردم را مجبور کند تا سیاست‌هایش را تغییر دهد و یا موجبات جایگزینی دولت توسط دولتی دیگر که بیشتر تابع خواسته‌های نظامی است، را فراهم آورد. براندازی دولت توسط بخش نظامی یا خطر آن همچنین ریسک بالا را در جامعه نشان می‌دهد و اگر نشانه‌هایی باشد که دولت در انجام فعالیت‌ها صورت کارا، ناتوان است این خطر تشدید می­ شود. در اثر این فعالیت‌ها کشور دارای محیط پریشان و ناآرام به خصوص برای تجارت خارجی خواهد بود.
    یک رژیم تماماً نظامی بیشترین ریسک را ایجاد می‌کند، اگرچه یک رژیم نظامی، ثبات جدیدی را بنا می‌گذارد و بنابراین ریسک تجارت را کاهش می‌دهد اما در بلندمدت ریسک به صورت قابل ملاحظه به دو دلیل افزایش می‌یابد، اول اینکه سیستم حکمرانی به سمت فساد میل می‌کند؛ زیرا تسلط نظامی و وابستگی به قدرت نظامی به‌جای حمایت مردمی، باعث کاهش جوابگویی دولت به مردم می‌شود و این احساس را پرورش می‌دهد که کنترل جامعه به روش دلخواه آنها (نظامیان) امکان‌پذیر خواهد بود. ازآن گذشته به این دلیل که شرایط چنین حکومتی میل به ایجاد مقابله نظامی و مسلحانه خواهد داشت، مشروعیت خود را از دست خواهد داد و اعتراضات مردمی در مقابل چنین دولتی محتمل است.
    با وجود اینکه دولت‌های نظامی در برخی موارد بحرانی برای کمک به ایجاد ثبات و امنیت شکل یافته­اند، اما در برخی موارد، مشارکت نظامی در حکومت علت مشکلات بوده است و نه کاهش دهنده آن و روی‌هم رفته می­توان گفت که هر چه مشارکت نظامی در سیاست بیشتر باشد، ریسک سیاسی بیشتر خواهد بود[۷۵].

    ۸-۱-۲-۴) تنش‌های مذهبی

    تنش‌های مذهبی ممکن است که از تسلط اجتماعی و یا حکمرانی بوسیله یک گروه مذهبی که تلاش می‌کند تا قوانین را بر اساس قوانین مذهبی جایگزین کند و سایر مذاهب را از سیاست و یا فرایند‌های اجتماعی خارج کند، بوجود آید. خواسته یک گروه مذهبی برای تسلط بر حکمرانی، با سرکوب کردن سایر آزادی‌های مذهبی، تمایل این گروه مذهبی برای انتشار خصوصیات و تعالیم خودش یک کشور را از اتحاد کامل جدا می‌کند. ریسک ایجاد شده در این شرایط مردم بی‌تجربه را بدلیل سیاست‌های نامناسب که موجب اختلافات داخلی می‌شود، به سمت تنش‌های داخلی سوق می‌دهد.

    ۹-۱-۲-۴) قانون و نظم

    نظم و قانون از اجزای اصلی هر سیستمی به شمار می‌آیند و حفظ حیات هیچ سیستمی به خصوص سیستمهای متکی بر روابط انسانی بدون وجود قانون و نظم (رعایت قانون توسط مردم جامعه) امکان‌پذیر نخواهد بود. برقراری قانون توسط قدرت و بی‌طرفی سیستم قانونگذاری سنجیده می‌شود. در مقابل برقراری نظم بر اساس معیار تبعیت مردم از قانون است. اما باید توجه شود که یک کشوری می‌تواند دارای رتبه بالایی در سیستم قانونگذاری باشد ولی دارای رتبه پایین در اجرای قوانین و برقراری نظم باشد. در این صورت این کشور از نرخ بالای جرم و هرج و مرج نسبی رنج خواهد ‌برد اگر قانون به صورت معمول مورد چشم‌پوشی قرار ‌گیرد و جریمه مؤثر و کارآمدی برای آن وجود نداشته باشد. به طور مثال می­توان به اعتصاب‌های غیرقانونی گسترده اشاره کرد. به این دلیل است که این دو متغیر تحت عنوان یک شاخص مورد بررسی قرار می­گیرد و عدم شرایط مطلوب در هر یک از این متغیرها باعث ایجاد هزینه‌های اجتماعی و اقتصادی برای فعالین می‌شود و از این رو به عنوان ریسک فعالیتها به شمار می‌رود.

    ۱۰-۱-۲-۴) کشمکش‌های نژادی

    این شاخص نیز از جمله عوامل ایجاد ریسک بر سر راه فعالیت­های اقتصادی محسوب می­ شود و معیاری است که نشان می‌دهد که میزان تنش‌های مرتبط با نژاد، ملیت یا اختلاف زبان در یک کشور به چه میزان است. در اغلب کشورهای جهان به خصوص در آنهایی که مساحت سرزمینی آنها زیاد است و قسمت­ های مختلف سرزمینی با فرهنگ، زبان و سنت‌های مختلفی بوجود آمده‌اند، تفاوت‌هایی از این نوع وجود دارد. اما آنچیزی که مهم است وجود احترام متقابل بین فرهنگ‌ها و نژادهای مختلف است به نوعی که این تفاوت‌ها سبب بوجود آمدن اختلافات شدید بین نژادها و فرهنگ‌های مختلف نشود. همچنین بدست گرفتن حکومت توسط نوعی تفکر و نژاد نباید منجر به فشار برای تغییر فرهنگ و زبان و سایر اعتقادات دیگر نژادها - اگر زیان­آور نیستند- شود. زیرا که این گونه برخوردها باعث ایجاد چنددستگی در جامعه می­ شود و با از بین بردن وفاق ملی، نه تنها روحیه همکاری از بین می‌رود، در برخی موارد حتی ممکن است به مقاومت­ها و مخالفتهای آشکار نیز منجر شود. در این زمینه ریسک بالاتر به کشورهایی متعلق است که کشمکش‌های نژادی و ملیتی در آنها زیاد است و گروه‌های مخالف، به علت تعصب، تمایل به مسالحه با سایرین ندارند. اما کشورهایی که در آنها کشمکش‌ها با وجود تفاوت‌های نژادی در حداقل است، ریسک پایین­تری را دارند.

    ۱۱-۱-۲-۴) پاسخگویی عمومی‌ (مبتنی بر دموکراسی)

    این شاخص معیاری است برای اینکه کسی که حکمرانی می‌کند به چه میزان نسبت به مردم خود حساسیت نشان می‌دهد. به میزانی که این حساسیت و پاسخگویی کمتر باشد، احتمال شکست و سقوط آن حکمرانی بیشتر خواهد بود و بنابراین ثبات دولت و اعتبار آن پایین‌تر خواهد بود. در جوامع دموکراتیک رفتار دولت توأم با آرامش و مسالمت‌آمیز است و درحالی که در اغلب جوامع غیردموکراتیک این رفتار احتمالاً با خشونت توأم است.
    پاسخگویی عمومی دولت‌ها باعث می­ شود که دولت‌ها خود را در مقابل مردم خود مسؤل بدانند و بنابراین در رفتارها و تصمیم ­گیری­های خود این امر را لحاظ می­ کنند. این امر به نوبه خود باعث اتخاذ تصمیم­هایی که به نفع اکثریت مردم نه گروهی خاص می­ شود. اتخاذ چنین روشی در جامعه می ­تواند اعتبار و مقبولیت دولت‌ها و اعتماد مردم به دولت‌ها را بهبود بخشد و شرایط مساعدتری را برای ثبات دولت‌ها ایجاد کند. اما باید توجه شود که مسئله پاسخگویی دولت‌ها به نحو بسیار زیادی به نوع حکومت مستقر در کشورها بستگی دارد. هر چه رای مردم در انتخاب رهبران جامعه بیشتر مؤثر باشد، الزام دولتمردان برای ارائه گزارشات و پاسخگویی نسبت به مردم بیشتر خواهد بود. از این رو با مرور اجمالی انواع حکومت­ها در دهه­های اخیر به نحوه پاسخگویی در هر یک از آنها می­پردازیم.
    دموکراسی متناوب و بادوام[۷۶]
    مشخصه‌ های لازم دموکراسی متناوب از این قرار است:
    حکمرانی یا قوه مجریه‌ای که حفظ قدرت بیش از دو دوره برای آن امکان‌پذیر نباشد.
    انتخابات آزاد و عادلانه برای قوه مجریه و مقننه که توسط قانون اساسی یا قانون تعیین می‌شود.
    وجود بیش از یک حزب سیاسی فعال و آزادی مخالفت‌های و اظهار نظرهای حزبی
    شواهد امکان تقابل و تغییر میان سه عنصر اصلی حکومت یعنی قوه مجریه، قوه قضاییه و قوه مقننه
    شواهدی مبنی بر وجود وجود قوه قضاییه مستقل و بی‌طرف
    شواهدی مبنی بر حمایت از آزادی‌های شهروندی از طریق قانون اساسی یا سایر تضمین‌های قانونی
    دموکراسی مسلط[۷۷]
    مشخصه‌ های لازم دموکراسی مسلط از این قرار است:
    حکمرانی یا قوه مجریه‌ای که می‌تواند بیش از دو دوره موفق داشته باشند.
    انتخابات آزاد و عادلانه برای قوه مجریه و مقننه که توسط قانون اساسی یا قانون تعیین می‌شود.
    وجود بیش از یک حزب سیاسی فعال
    شواهد امکان تغییر و تقابل میان سه عنصر اصلی حکومت؛ قوه مجریه، قوه قضاییه و قوه مقننه
    وجود شواهد مبنی بر استقرار قوه قضاییه مستقل و بی‌طرف
    شواهدی مبنی بر حمایت از آزادی‌های شهروندی
    دولت یک حزبی غیررسمی[۷۸]
    مشخصه‌ های لازم این نوع حکومت از این قرار است:
    حکمرانی یا قوه مجریه‌ای که می‌تواند بیش از دو دوره موفق داشته باشند و سیستم سیاسی و انتخاباتی به نوعی طراحی شده یا تحریف شده تا دوام حکومت توسط دولت یا قوه مجریه تضمین شود.
    در اختیار گرفتن انتخابات توسط دولت حاکم بر اساس قانون اساسی یا سایر قوانین
    شواهدی بر محدود شدن فعالیت‌های احزاب غیردولتی (امکان دسترسی نامتناسب بین احزاب دولتی و غیردولتی به منابع و امکانات، آزار و اذیت رهبران و یا حامیان احزاب سیاسی غیردولتی، موانع تشکیل و موانعی که فقط احزاب غیردولتی را تحت تأثیر قرار می‌دهد، تقلب در انتخابات و …
    دولت تک حزبی حقوقی[۷۹]
    مشخصه های اصلی این نوع حکومت از این قرار است:
    الزام قانون اساسی مبنی بر این که فقط یک حزب حاکم وجود داشته باشد.
    نبود هیچ گونه مخالفت و مقاومت سیاسی که به صورت قانونی شناخته می‌شود.
    حکومت مطلق[۸۰]
    مشخصه اصلی برای شناسایی این نوع حکومت عبارتند از :
    رهبری حکومت توسط یک گروه یا یک نفر است بدون اینکه در ارتباط با هیچگونه حق رأی باشد، این نوع حکومت می ­تواند از طریق نیروی نظامی و یا توسط حق موروثی بدست آید.
    در یک حکومت مطلقه، رهبر ممکن است با برخی از فرایندهای شبه‌دموکراسی مخالفت نکند. در نوع توسعه یافته از این نوع حکومت، اجازه رقابت سیاسی احزاب و انتخابات عادی از طریق رأی عمومی برای انتخاب مجمعی با اختیارات قانون‌گذاری محدود داده‌ می‌شود. ( که نزدیک به نظام تک حزبی غیر رسمی است.) بنابراین این ویژگی‌های رهبری است که نوع حکومت و درجه مطلق بودن آن را تعیین می‌کند بدین معنی که اجازه رهبر حکومت در مورد انتخابات و حضور مخالفان سیاسی در آن و در نظر گرفتن درخواست‌های مردمی ویژگی‌ها و انواع مختلف این نوع حکومت را مشخص می‌کند.
    به طور کلی می­توان گفت که در مورد پاسخگویی عمومی دولت، پایین‌ترین ریسک به حکومت دموکراسی متناوب اختصاص می‌یابد زیرا که انتخاب دولتمردان در آن با مداخله حداکثری توسط مردم انتخاب می­ شود و بنابراین التزام دولتمردان به پاسخگویی به مردم بیشتر است. بالاترین ریسک نیز به حکومت مطلقه کامل اختصاص می‌یابد که نظر یک شخص یا گروه حتی بالاتر از قانون تلقی می­ شود، زیرا که تغییرات تصمیم‌گیری و برنامه ­های قبلی در آن به سادگی انجام می­پذیرد و ثبات رعایت حقوق مالکیت و اجرای قراردادها در حداقل است. همچنین این نوع حکومت معمولاً دارای فساد سیاسی و اداری بیشتری نیز هست. سایر انواع حکومت نیز به این دلایل در میانه این طیف قرار می­گیرند به این معنی که هر چه ویژگی­های حکومت به دموکراسی واقعی نزدیک­تر باشد و هرچه آزادی عمل احزاب متنوع در ارائه طرح‌های انتخاباتی و امکان شرکت با رقابت سالم در جامعه­ای وجود داشته باشد، پاسخگویی دولت‌ها بیشتر و ریسک مرتبط با آن کمتر خواهد بود.

    موضوعات: بدون موضوع
     [ 02:05:00 ب.ظ ]



     لینک ثابت

      بررسی حقوقی رهن اموال اعتباری- فایل ۱۱ ...

    و- تفکیک میان رهن مدنی و بازرگانی
    یکی از نویسندگان حقوق معتقد است که در طرز تفکر کلاسیک حقوق مدنی ، رهن مال منقول ومادی، وسیله ای بوده است برای دریافت وامهای کوچک مصرفی از طریق گرو گذاردن عین مال نزد وام دهنده و از همین رو، قراردادی عینی به شمار آمده است؛ حال که حجم سرمایه گذاری های صنعتی وکشاورزی و میزان اعتبارات بازرگانی، و ایجاد دارایی های ارزنده دیگری که برای نظام بانکی کشور، وثایق مطمئن تر و سهل البیعی را تشکیل می دهند، با الزامات عقد رهن موضوع قانون مدنی سازگاری چندانی ندارد، به ناچار باید به عدم کارایی این مقرره نسبت به وضعیت جدید اذعان داشت. باوجود این، ایشان به این امر اذعان دارند که قانون مدنی از قوانین بنیادین کشور است و با توجه به ریشه های عمیق فقهی این قانون، داخل کردن نظریات جدید و از جمله رهن اسناد بازرگانی در قانون مزبور، چندان به مصلحت نیست؛ علاوه بر آنکه مقررات این قانون، پاسخگوی رهن مدنی بوده و مورد قبول عامه قرار گرفته است و حقوق راهن و مرتهن را نیز تأمین می کند و بویژه آنکه با ضرورت اعمال تأنی در تنظیم روابط حقوقی سازگاری دارد، به خلاف امور بازرگانی که بر حسب طبیعت امر باید با سرعت کافی توأم باشد. ایشان در ادامه چنین نتیجه می گیرند که مجموعه استدالالهای مزبور، موید این امر است که باید در نظام حقوقی ایران میان رهن مدنی و بازرگانی قائل به تفکیک شده و لایحه ی مستقلی در خصوص رهن اخیر تنظیم و به تصویب برسد( نصیری، ۱۳۵۱، ۲ و۳).
    دانلود پایان نامه - مقاله - پروژه
    در لایحه ی مزبور باید لزوم عین بودن رهینه مرتفع گردد تا بتوان اموال ارزنده ای مانند مطالبات مستند یک بازرگان و نیز انواع حقوق مالی و منافعی را که در عرف بازرگانی و صنعتی و کشاورزی، ارزنده تلقی می شوند مطلقاً مورد رهن بازرگانی قرار داد( نصیری، ۱۳۷۰، ۱۷۸).
    گفتار سوم: دلایل موافقان صحت رهن اموال اعتباری
    الف: تفسیر موسع قبض
    برخی از اساتید حقوق با اذعان به نیاز جامعه ی کنونی و فواید زیادی که رهن اینگونه اموال می تواند داشته باشد، وثیقه قرار دادن آنها را جایز شمرده اند. این گروه از حقوق دانان قبض را تفسیر موسع می کنند و برای اثبات ادعای خود استدلال می کنند که هدف از قبض در معاملات استیلای عرفی بر مورد آن و در مورد رهن محفوظ ماندن وثیقه، برای فروش احتمالی از سوی مرتهن است، این تفسیر از قبض سازگار با قانون مدنی است و از نظر اقتصادی و اخلاقی نیز هیچ زیانی ندارد( کاتوزیان، ۱۳۷۶، ۴/ ۳۵۳).
    در خصوص مفهوم قبض، مستفاد از ماده ۳۶۷ قانون مدنی در مبحث بیع، می توان اظهار داشت که قبض عبارت است از، استیلا مرتهن بر مال مرهون، ماده ۳۶۹ قانون مدنی در مورد تسلیم مبیع مقرر می دارد :« تسلیم به اختلاف مبیع به کیفیات مختلفه است و باید به نحوی باشد که عرفاً آن را تسلیم گویند.» از بررسی نظرات فقها در خصوص مفهوم قبض نیز چنین بر می آید که آنان مفهوم قبض را به همان مفهوم عرفی گرفته اند، برخی عقیده دارند، هر جا که در معاملات و ابواب فقهی صبحت از قبض شده منظور ومراد معنی حقیقی و لغوی نیست بلکه منظور معنای عرفی آنست که همان استیلا می باشد و اصلاً معنی حقیقی آن معتبر نیست و نتیجه آنکه، اگر بگوییم تصرف خارجی در تحقق مفهوم قبض معتبر است، این واضح الاشکال و فاسد است، فلذا آنچه که در مفهوم قبض معتبر است، تحقق معنای عرفی و اعتبار عقلایی است که استیلا می باشد، بدون اینکه نیازی به ضمیمه نمودن تصرف خارجی باشد. ایشان در ادامه می افزایند ، مفهوم قبض و اقباض دو مفهومی که ملازم باشند، مثل وجود و ایجاد نیستند، زیرا ممکن است یکی (قبض) بدونه دیگری (اقباض) محقق گردد و بالعکس، مثلاً اگر چیزی را در کف دست دیگری که خواب است قرار دهید، اقباض صورت گرفته، ولی قبض محقق نشده است( امام خمینی، ۱۴۱۵، ۵/ ۳۶۴ الی ۳۶۸).
    بنابراین با توجه به اینکه هدف از رهن، ایجاد اطمینان برای طلبکار در خصوص وصول دین خود است، به نظر می رسد که وثیقه گذاردن، ملازمه با سپردن و تسلیم ندارد، منظور از توثیق، مصون نگه داشتن مال از نقل و انتقال است، برای تحقق این امر لازم نیست که حتماً مال به طور فیزیکی تسلیم مرتهن شود، به عنوان مثال در مورد اموال غیر منقول که به حکم مواد ۴۶ و ۴۷ قانون ثبت، رهن این اموال باید به موجب سند رسمی انجام شود، هدف از رهن با تنظیم سند رهن حاصل می شود و شرط قبض مال مرهونه همزمان با ثبت محقق می شود و رویه ی عملی نیز هیچگاه قبض فیزیکی در معنای سنتی را شرط ندانسته است وذکر صوری قبض در هنگام تنظیم سند رهن این اموال نیز هر چند رایج است اما ضرورتی ندارد. بنابراین قبض در رهن که هدف از آن استیلای عرفی بر مورد وثیقه و محفوظ ماندن آن برای فروش احتمالی از سوی مرتهن می باشد به تناسب ماهیت اموال و نحوه ی استیلا بر آنها متفاوت است.[۵]
    در خصوص نقش قبض در عقد رهن نیز، همانطور که قبلاً در مبحث قبض توضیح دادیم، فقها به سه دسته تقسیم شده اند، برخی از آنها قبض را شرط صحت عقد رهن و برخی آنرا شرط لزوم می دانند وبرخی نیز معتقدند، قبض تأثیری در صحت یا لزوم عقد رهن ندارد،بلکه آنرا از آثار رهن میدانند. طرفداران صحت رهن سهام و سهم الشرکه به نظر اخیر گرویده اند، یعنی اینکه قبض در صحت و لزوم عقد رهن تأثیری ندارد و مانند تسلیم در عقد بیع از آثار آن عقد محسوب می شود و مرتهن بعد از انعقاد عقد می تواند الزام به تسلیم را از راهن بخواهد. بنابراین اگر چه، بسیاری از فقها معتقدند که قبض شرط صحت و یا لزوم عقد است اما در همان حال نیز برخی از فقهای بزرگ، عقیده دارند که قبض در صحت و یا لزوم عقد رهن تأثیری نداردو عقد صرفاً با ایجاب و قبول واقع می شود، که ما قبلاً دلایل این عده از فقها رابیان نمودیم.
    دلیل دیگری که میتوان در خصوص صحت رهن این اموال بیان نمود این است که، که اگر قبض شرط صحت رهن باشد، دیگر جواز عدم استمرار آن معنا نخواهد داشت، زیرا اگر حصول رهن بدون قبض ممکن نباشد، بدون استمرار قبض نیز ممکن نخواهد بود .
    در مورد قبض قانونگذار از روش واحدی پیروی نکرده است یعنی اینکه موارد نقض این ایراد در قانون مدنی به اندازه ای است که بی اعتباری آن را در رهن ثابت می کند، از مواد ۷۷۲ و ۷۷۴ قانون مدنی بصراحت بر میآید که رهن دیون و اموال اعتباری را، بدلیل عدم امکان قبض مورد معامله باطل اعلام کرده است، چرا که همانطور که گفتیم در برخی شرکتها اوراق سهام منتشر نمی شود و سهم الشرکه نیز وجود خارجی ندارد، بنابراین قابل قبض نیستند، و از آنجایی که رهن از عقود عینی تلقی شده بنابراین درسیر تکامل خود برای رسیدن به عقد کامل و دارای اثر، نیاز به قبض عین مرهونه دارد و با توجه به صراحت قانونگذار می توان گفت که این قاعده از قواعد آمره است. در حالیکه قانونگذار در چند ماده بعد از مواد فوق الذکر تغییر موضع داده است، و در ماده ی ۸۰۶ تصریح کرده که هرگاه دائن طلب خود را به مدیون ببخشد حق رجوع ندارد، و همانطور که می دانیم هبه نیز از عقود عینی است و تشکیل و انعقاد آن نیاز به قبض مال موهوبه دارد و ماده ۷۹۸ در این خصوص تردیدی به خود راه نداده است ، ماده ی فوق بیان می دارد: « هبه واقع نمی شود مگر با قبول و قبض متهب اعم از اینکه مباشر قبض، خود متهب باشد، یا وکیل او، و قبض بدون اذن واهب اثری ندارد.» ماده ۸۰۶ قانون مدنی بخشیدن طلب را به مدیون در زمره ی هبه آورده است و در صحت آن نیز شکی به خود راه نداده و حتی حق رجوع هم برای واهب قائل نشده است، در حالیکه قبض در مورد دین، به معنایی که نویسندگان قانون مدنی در عقود عینی در نظر دارند، امکان ندارد ولی در این مورد یا قبض را ملاک قرار نداده است و هبه را در این خصوص با ایجاب و قبول طرفین انعقاد یافته تلقی کرده است و یا اینکه مطابق نظر برخی از حقوق دانان، قبض معنوی و عرفی را برای این امر کافی دانسته است( کاتوزیان، ۱۳۸۹، ۵۰۵).
    همانطور که قبلاً نیز بیان کردیم ایشان معتقدند که، هدف از قبض در معاملات استیلای عرفی بر مورد آن و در رهن محفوظ ماندن وثیقه برای فروش احتمالی از سوی مرتهن است، این مفهوم با تسلیم سند طلب و توقیف آن نزد بدهکار تحقق می پذیرد و نیازی به قبض مصداق کلی ندارد .وانگهی اگر دین مورد وثیقه بر عهده ی مدیون باشد آیا باز هم می توان در قبض چنین وثیقه ای تردید کرد( کاتوزیان، ۱۳۷۶، ۵۴۶).
    در این خصوص ماده ۸۰۶ قانون مدنی با کمال صراحت هبه دین را به مدیون صحیح و غیر قابل برگشت اعلام نموده است در حالیکه در مورد رهن دین در صورتیکه مورد وثیقه بر عهده مدیون باشد سکوت اختیار کرده است و تفسیر منطقی و همچنین تصریح بر صحت هبه ی طلب به مدیون و سکوت در مقام بیان قانونگذار ایجاب می کند که مورد مربوطه به هبه را استثناء خلاف قاعده پنداریم، و همانطور که می دانیم ایجاد استثناء نیاز به یک ضرورت و یا نص خاص دارد. حال سوال این است که کدامین ضرورت و یا نص خاص، قانونگذار ما را به چنین اقدامی واداشته، که در مورد رهن سایر اموال غیر مادی وجود نداشته است در حالیکه این ضرورت در مورد چنین اموالی بیشتر احساس می شود.
    ب: تفسیر موسع عین
    عین در فرهنگ لغت به معنای، آنچه وجود مادی مستقل دارد تعریف شده است( صدری افشار و حکمی، ۱۳۸۲، ۷۰۴). اما از لحاظ حقوقی عین را به مالی که در وجود خارجی در عداد اجسام است تعریف نموده اند ( جعفری لنگرودی، ۱۳۷۸، ۴/ ۲۷۰۳).
    برخی معتقدند که:« منظور از عین در ماده ی ۷۷۴ ، اصل وجود مال است که در مقابل دین و منفعت قرار میگیرد نه وجود مادی و خارجی داشتن، به عبارت دیگر، گاهی ما عین را به معنای وجود مادی به کار میبریم که در این مفهوم، عین در قابل اشیاء غیر مادی نظیر حق اختراع و به طور کلی حق اختراع قرار می گیرد، اما گاهی عین را در مقابل منفعت مال به کار می بریم که منظور، اصل خود مال است، این اشتباه در واقع ناشی از مشترک لفظی بودن واژه عین می باشد. عین در این جا به مفهوم اصل مال است در مقابل منفعت آن و نه به معنای خارجی بودن مال و تعیّن داشتن آن. به مرور زمان به لحاظ این اشتراک لفظی، مفهوم اول این واژه جای خود را به مفهوم دوم داده است. شبیه این اتفاق در بحث وقف نیز روی داده است؛ با این توضیح که در حدیث نبوی مشهور در باب وقف« حبس الاصل و سبل المنفعه » مطرح بوده ولی از زمان محقق حلی (ره) در تعریف وقف، به جای « اصل »، « عین » قرار داده شده، و در بین مولفین متأخر، عین در معنای دیگر آن « وجود خارجی داشتن » استعمال شده است، بنابراین به اعتقاد ما همچنان که از عبارات ماده ۷۷۴ بر می آید در این ماده رهن عین درمقابل رهن دین و منفعت قرار گرفت است، باید واژه ی عین را به معنای اصل مال تفسیر کرد نه وجود مادی و خارجی داشتن»( کریمی و معین اسلام، ۱۳۸۷، ۳۱۸).
    لازم به ذکر است که تلقی از عین، غالباً مال خارجی است و با این تلقی هم اموال غیر مادی اگر چه غالباً با بروز خارجی خود پیوندی مستحکم دارند، مال خارجی نیستند، اما امکان برخورد حقوقی با مبرز آنها در عالم خارج مشکل مزبور را مرتفع می سازد. به علاوه اگر طبق نظر برخی از حقوقدانان مال را نوعی تلقی از حق مالی بدانیم و آن چه در جهان حقوق مورد اعتبار است رابطه ای حقوقی بین شخص و مال باشد، بدین ترتیب تمامی اموال حتی آن چه بدان « اعیان » می گوییم در این دسته بندی قرار می گیرد و ایراد وارد بر اموال غیر مادی از جهت عینیت نداشتن رد می شود. این طرز فکر، مبانی رهن را تغییر نمی دهد و ارکان آنرا جابجا نمی کند؛ بلکه مفهوم مال را با دیدی دیگر می نگرد تا اعیان و غیر آنها در آن جای گیرند( کاتوزیان، ۱۳۸۵، ۱۵).
    شایان ذکر است که این مطلب که، گاهی عین به معنای وجود مادی و به اصطلاح محسوس به کار برده میشود و در این مفهوم، عین در مقابل اشیای غیر مادی نظیر حق اختراع قرار می گیرد، درست نیست. زیرا عین در اصطلاح حقوقی در دو معنا به کار می رود، گاهی در برابر منفعت به کار می رود، در این تعبیر، منظور از عین، مالی است که اصالت و استقلال وجودی دارد و وجودش به مال دیگری وابسته نیست، منظور از منفعت نیز مالی است که استقلال وجودی ندارد و به تدریج از عین زاده می شود و بدان وابسته است، مثل اتومبیل و خانه به عنوان عین و سواری گرفتن ازاتومبیل و سکونت در خانه به عنوان منفعت، گاه نیز در برابر « دین » به کار می رود که جایگاه استقرار آن ذمه است. همانطور که می بینیم هیچ کدام از موارد فوق، به قرار گرفتن « عین » در مقابل « اشیاء غیر مادی » اشاره ندارند، گفتنی است در برابر « اشیاء غیر مادی » اشیاء مادی قرار می گیرد، نه عین. به نظر می رسد قرار دادن عین در مقابل اشیاء غیر مادی ناشی از این تصور است که مراد از عین، عین مادی وملموس است، حال آنکه چنین برداشتی به معنای محدود کردن عین و اضافه کردن قیدی به آن است، درست نیست.
    در مقام تبیین واژه عین باید به این حقیقت توجه داشت که حمل عین بر مال مادی و موجود در خارج، ناشی از کثرت استعمال و غلبه ی مال محسوس مادی بر مال غیر مادی در ازمنه ی قدیم است و به همین دلیل است که برخی از فقها، مال را مختص اعیان دانسته اند و غیر اعیان و حتی برخی حقوق را از تعبیر مال خارج نموده اند، ولی پیشرفتهای زندگی کنونی بتدریج آن را از این معنی محدود و ابتدایی خارج ساخته است، چندان که امروزه به تمام عناصر گوناگون دارایی (مانند زمین و اموال منقول و مطالبات و حقوق مالی و حتی حق تألیف و اختراع و سرقفلی ) نیز مال گفته می شود( کاتوزیان، ۱۳۸۵، ۹ و ۱۰).
    بنابراین با توجه به مباحث مطرح شده می توان بیان نمود که ایرادات مطرح شد از سوی مخالفان اطلاق عنوان حقوقی عینی به اموال اعتباری قابل رد به نظر می رسد. در خصوص این ایراد که متعلق تمام مصادیق حقوق عینی، اموال مادی و محسوس است ، اما اموال اعتباری از اموال غیر مادی به شمار می روند، باید گفت که در حقوق ما مواردی وجود دارد که بدون اینکه ماهیت ملموس و مادی داشته باشند، موضوع رابطه مالکانه (به عنوان کاملترین نوع حق عینی) قرار می گیرند. در این زمینه می توان به « مالکیت ما فی الذمه » اشاره نمود. برخی از نویسندگان معتقدند که « وثیقه نهادن اسنادی که دارای ارزش اعتباری و قابل داد وستد در وجه حامل و سهام بی نام شرکتها درست است، زیرا در حکم عین معین است ولی اسنادی که در حکم سند طلب است قابل رهن دادن نمی باشد( سروی، ۱۳۹۱، ۳۸۰).
    بنابراین به نظر می رسد که ایشان نیز همانند دکتر کاتوزیان با تفکیک میان سهام با نام و بی نام ،وصف مادی بودن را مختص سهام بی نام می دانند دکتر کاتوزیان در این خصوص معتقدند که« در دید عرف ارزش موضوع آنها [ اسکناس ، اسناد در وجه حامل و یا سهام بی نام شرکتها ] چنان با عین سند مخلوط شده است که انتقال و قبض اسناد به منزله ی انتقال و قبض اموال موضوع آن ها است، پس هیچ مانعی ندارد که عین این اسناد موضوع رهن قرار گیرد .» ( کاتوزیان، ۱۳۷۶، ۵۴۰).
    برخی از نویسندگان در این خصوص بیان می دارند : « این اسناد از یک طرف مبین طلب واز طرف دیگر مثبت دارایی می باشند، برای اینگونه اوراق می توان مالیت قائل شد، زیرا سهام را قوانین ما از جمله قانون مالیات بر درآمد، اوراق بهادار دانسته اند. معنی این اصطلاح چیست؟ ورقه ی بهادار یعنی ورقه ای که ارزش عینی دارد .بنابراین می توان آنها را از شمول ماده ی ۷۷۴ خارج و ارتهان را نسبت به آنها جایز دانست.»( دامغانی، ۱۳۳۸ ،۵۸ – عرفانی، ۱۳۶۹، ۳/ ۷۵).
    یکی از حقوق دانان توثیق سهام شرکتهای سهامی را صحیح دانسته است. زیرا به نظر ایشان سهام شرکتهای تجاری در نظر عرف و تجارت مال بوده و دارای ارزش می باشند و حتی ارزش و خاصیت فزایندگی مالی آنها به مراتب از سایر اموال مادی اعم از منقول و غیر منقول و حتی پول کاغذی بیشتر است اما در عین حال حقوقدان مزبور، توثیق سهام شرکتهای تجاری را با ماهیت عقد رهن قابل انطباق نمی دانند و معتقدند که لزوم عین معین بودن مورد رهن مانع از این انطباق است و تصریح کرده اند: « تازمانی که قانون مدنی اصلاح نشده است می توان آن « توثیق سهام » را بر اساس ماده ۱۰ قانون مدنی درست دانست و رویه قضایی نیز می تواند با استناد به ماده ی مزبور توثیق آنها را به عنوان اموالی که از دیدگاه عرف و تجارت دارای ارزش است و سرمایه ی نوین جامعه را تشکیل می دهد معتبر بشناسد( اخلاقی، ۱۳۶۸، ۱۹).
    در این خصوص برخی از نویسندگان معتقدند که: این مسأله حائز اهمیت است که آیا قواعد مقرر در عقد رهن قانون مدنی در خصوص عین بودن مورد رهن جنبه ی امری دارد یا خیر؟ اگر این قاعده آمره باشد، در اینصورت باید قائل به بطلان توثیق سهام در قالب ماده ی ۱۰ قانون مدنی نیز باشیم. در تمیز قوانین امری و تکمیلی، داد رس باید با ملاحظه ی وضع سیاسی و اقتصادی و اخلاق عمومی جامعه، اراده ی قانونگذار را در این باره احراز کند وچون این عوامل همیشه در تغییر و تحول است نمی توان ضابطه ی ثابت و روشنی برای این تحقیق به دست داد، مستفاد از ماده ی ۹۷۵ قانون مدنی این است که هرگاه قانون مربوط به نظم عمومی باشد، امری است و در صورتی که هدف از وضع قانون تنها حفظ منافع خصوصی افراد باشد، تکمیلی است. قوانین مربوط به نظم عمومی قوانینی است که هدف از وضع آن حفظ منافع عمومی می باشد و تجاوز به آن نظامی را که لازمه حسن جریان امور اداری یا سیاسی یا اقتصادی یا حفظ خانواده است بر هم زند. در مقام بررسی امری بودن عین مورد رهن، باید به این سوال پاسخ داد که آیا عین بودن مال مرهون به اندازه ای با منافع عمومی و نظم عمومی اقتصادی ارتباط دارد که اصل حاکمیت اراده در برابر آن بی ارزش است؟ پاسخ بی شک منفی است. در این صورت که شک بر مزاج دادرس غالب می آید چراغی آن فرا راه او توان داشت این است که از اصل آزادی اراده دست بر ندارد و قانون مورد شک را الزامی تلقی نکند، زیرا الزامی بودن یک قانون محتاج به دلیل است نه عدم آن. در واقع، در هنگام تردید در امری بودن یا نبودن یک قائده، در نتیجه ی اصل صحت قراردادها، اصل تکمیلی بودن قانون است. همچنین، مستفاد از ماده ی ۳۰ قانون مدنی با آنکه در امور مالی قواعد امری فراوان وجوددارد، اصل تکمیلی بودن قانون است»( سلطانی و اخوان هزاوه، ۱۳۹۱، ۱۵۲).
    بنابراین به نظر ایشان باید ماده ۷۷۴ قانون مدنی در خصوص لزوم عین بودن مال مرهونه را یک قاعده ی تکمیلی تلقی نموده که طرفین می توانند خلاف آن را نیز تراضی کنند.
    دکتر لنگرودی، هر چند عین بودن مال مرهونه را شرط صحت عقد رهن می دانند ولی مال را به دو دسته ی اصالی و آلی تقسیم کرده و معتقدند که مورد رهن لازم نیست از مصادیق مال اصالی باشد و می توان مال آلی را نیز به رهن گذاشت حقوقدان مزبور مال اصالی را مالی می داند که ذاتاً ارزش ومالیت داردو طلا، اغذیه، البسه، خانه، زمین واشیای منزل را مثال های مال اصالی می شمارند و مال آلی را مالی می دانند که ذاتاً ارزش ومالیت ندارد بلکه نماینده مال است و اسکناس را که لااقل در نظر بعضی به اعتبار اینکه معرف و پشتوانه و ارزش مقدار سیم و زر است، مثالی برای مال آلی می دانند، حقوقدان مذکور ، اسناد خزانه را نیز مال آلی و حاکی از استحقاق دارنده ی آن به دریافت مقداری پول رایج تلقی می کنند و همچنین ایشان، سهام شرکتهای سهامی و اوراق قرضه و تبمر را از این نوع از اموال می شمارند، به نظر ایشان به طور کلی نمی توان گفت که این اموال قابل رهن گذاشتن نیست چون تعریف عین بر این اموال صدق می کند( جعفری لنگرودی، ۱۳۷۸، ۱۰).
    در خصوص معین بودن عین مرهونه بین فقها نیز اختلاف نظر وجود دارد قانونگذار در ماده ۷۷۴ قانون مدنی بر این ضرورت اشاره نموده است و عین معین را در مقابل دین و منفعت قرار داده است تا بدین ترتیب رهن دین و منفعت را غیر صحیح اعلام نماید، اما پیشینه ی فقهی این مواد، نشان می دهد که در این مورد نیز نظر واحدی وجود ندارد( بحرانی، ۱۴۰۵، ۲۲۴ الی ۲۲۸). و شاید بتوان از کلام برخی از فقها چنین استخراج کرد که معین بودن عین مرهونه، رکنی الزامی نیست، این مسأله را می توان به دلایلی مستند نمود؛ از جمله این که برخی روایات عام هستند و هر نوع مالی را در بر می گیرند، بنابراین تکیه در این روایات بر لفظ مال است نه عین . واژه ی عین در ماده ی مذکور و یادر کلام فقها در حقیقت برگشت به اصل وجود مال دارد تا دین و منفعت را خارج سازد( کریمی و معین اسلام، ۱۳۸۷، ۳۱۷).
    بر نظر مزبور این ایراد وارد است که اگر واژه ی عین، دلالت بر مال دارد، باید منفعت و دین را نیز در بر گیرد؛ چرا که در مال بودن این دو مورد، تردیدی نیست. باید توجه داشت که ماده ی مزبور متوجه این نکته است که منفعت و دین نمی توانند مرهونه باشند و آن نیز بدلیل اشکالاتی است که ممکن است در بحث قبض آنها ویا موارد دیگر رخ دهد . مطالبی که در خصوص دیدگاه های فقهی به عنوان نمونه ذکر شد ، از این جهت بودکه، در قطعیت ارکانی که برای رهن در قانون مدنی ذکر شده است به لحاظ مباحث فقهی در مقام پیشینه و منبع قانونی تردیدهایی ایجاد شود. و حداقل این نکته مسلم است که در منابع این قانون اتفاق نظری در خصوص شرطیت قبض یا معین بودن عین مرهونه وجود نداشته است . بنابراین این دو رکن در وضعیت فعلی قانون مدنی نیز دارای شرایط روشنی نخواهند بود و امکان تفاسیر متفاوت از انها وجود دارد. به بیان دیگر با بررسی منابع فقهی و اختلاف نظرات موجود در آن روشن می گردد که منبع قانونی مدنی در زمینه ی استنباط مقررات عقد رهن، یک پارچه نیست، گروهی قبض و عینیت را در عین مرهونه شرط می دانند و گروهی این امور را جزء ارکان عقد مورد بحث نمی شناسند. وجود چنین پیشینه ای در تفسیر از قانون مدنی، به مفسر این امکان را میدهد تا در سایه قواعد تفسیر و با توجه به نظرات مخالف موجود، در اصل شرطیت این ارکان و یا حداقل امکان انعطاف آنها در شرایطی اظهار نظر نماید.
    دلیل دیگری که در خصوص این مبحث می توان بیان کرد این است که موارد نقض این مورد یعنی لزوم عین بودن در قانون به اندازه ای است که بی اعتباری آن را در رهن ثابت می کند ، برای نمونه ، اگر قبض دین امکان ندارد ، چرا هبه که از عقود عینی است و قبض شرط صحت آن است مخصوص عین معین نشده و قانونگذار به طور اطلاق کلمه ی مال را در تعریف آن به کار برده است ؟ و یا اینکه ، چرا در بیع قدرت بر تسلیم مبیع شرط صحت آن است و بیع کلی فی الذمه جایز شمرده شده است؟
    ج: تفسیر صحیح قرآن
    همانطور که قبلاً نیز بیان نمودیم ، یکی از دلایل قائلین به عدم صحت رهن اموال اعتباری ، غیر مادی بودن آنهاست که برخی فقها به استناد آیه ی ۲۸۳ سوره ی بقره و اینکه به موجب این آیه قبض شرط صحت عقد رهن است بنابراین رهن این اموال را صحیح نمی دانند.
    اما در این خصوص می توان بیان داشت که استناد به آیه ی فوق الذکر برای عینی تلقی کردن عقد رهن کفایت نمی کند زیرا، خداوند از راه شفقت و مهربانی نسبت به مومنین آنها را ارشاد می کند( کاتوزیان، ۱۳۷۶، ۴/ ۵۰۹) که برای حفظ مال خود، در مقابل طلبی که از دیگری دارند وثیقه بگیرند. ارشادی بودن این آیه با توجه به سیاق آیه ۲۸۲ روشن میشود. شارع در این آیه مردم را به مکتوب کردن مطالبات موجل خود ارشاد می کند و در آیه بعد وضعیتی را که مومنین در سفر هستند ودسترسی به کاتب ندارند آنها را برای گرفتن رهن برای اطمینان از وصول طلب ارشاد می کند و اینکه وصف مقبوضه را برای مال مرهونه آورده است آنست که بستانکار نسبت به آنچه که در سفر داده است و مدرکی برای اثبات آن ندارد وثوق حاصل کند. زیرا مرتهن مورد رهن را در این حالت کاملاً در اختیار خود می گیرد و خود از آن نگهداری می کند تا چنانچه مدیون از ادای دین شانه خالی کرد یا دچار افلاس و ورشکستگی شد طلب خود را از محل فروش مال مرهونه استیفا نماید.
    ارشاد بر این مرتبه از وثوق و این نوع از رهن همانگونه که بر وجوب دلالت ندارد دلیل بر عدم حصول وثوق واطمینان از رهن غیر مقبوض و یا غیر شرعی بودن رهن مذکور نیست، زیرا دراین مورد که مال مرهونه در تصرف راهن است حق فروش آن، یا تصرفات منافی با حقوق مرتهن را ندارد و در صورت استنکاف از ادای دین یا افلاس او مرتهن حق استفاده از ثمن جهت استیفای طلب خود را دارد.
    دیگر اینکه،همانگونه که قبلا نیز بیان نمودیم، استناد به مفهوم وصف بدین صورت که در آیه ی فوق برای رهن وصف مقبوض آمده است و مفهوم مخالف عبارت« فَرِهانٌ مَقبُوضَه» شرعی نبودن رهن غیر مقبوض است، مخدوش است، چون مفهوم وصف در این مورد حجیت ندارد. زیرا « فرهان مقبوضه » دلالت بر این دارد که قبل از قبض نیز رهن واقع شده است، در واقع، مقبوض وصف رهنی است که واقع شده است. یعنی قبض جزء سبب عقد نیست تا عقد بوسیله ی آن کامل شود، زیرا، ابتدا کلمه ی رهن آمده است و سپس وصف مقبوضه بدان اضافه شده است تا نوع رهن مشخص شودو به کمال وثوق ارشاد کرده باشد . اگر قبض جزء سبب بود یعنی رهن بدون قبض تمام نمی شد لفظ رهن بر آن اطلاق نمی گردید و وصف مقبوضه در عبارت « فرهان مقبوضه » تکراری به شمار می آمد. چون طبق این نظر فرض بر اینست که در مفهوم رهن، وصف قبض نهفته است و نیازی به آوردن مقبوضه پس از رهن نبود.
    د: اعتماد به وصول طلب
    شاید یکی از دلایلی که قانونگذار مدنی، رهن دین و منفعت را باطل و رهینه را منحصر در عین معین دانسته این است که اگر راهن وامی را که از مرتهن گرفته مسترد نکند، مرتهن بتواند با فروش مال الرهانه به پول خود برسد چون دین و منفعت قابل فروش نبوده و منفعت نیز امری محتمل است، و در مورد اموال اعتباری نیز چون همانطور که در مبحث ماهیت این اموال توضیح دادیم، جزء اموال غیر مادی هستند و امکان قبض آنها وجود ندارد و لذا مرتهن ممکن است مغبون شده و هرگز به طلب خود نرسد. اما چون فروش عین معین سهل است و به قبض مرتهن در می آید، مرتهن مطمئن است که اگر راهن پول او را ندهد با فروش مال الرهانه به طلب خود خواهد رسید.
    در شرایط بالا، باید گفت که همان فلسفه ای که در عین معین به معنای خاص نهفته است و تضمیناتی که برای مرتهن در نظر گرفته شده است، به مراتب بیشتر و مطمئن تر از آن در سهام احساس می شود .بالاخص شرکتهای سهامی که از وضعیت اقتصادی و رونق بالایی برخوردارند و ارزش سهام آنها روز به روز افزایش یافته و مالاً ارزش وثیقه را بالا می برند. در سهام شرکت ها که مال منقول هستند نیز مرتهن می تواند در صورتی که راهن طلب او را ندهد به راحتی اقدام به فروش سهام نموده و طلب خود را وصول کند.
    بعنوان جمع بندی بحث می توان گفت به نظر ما برای اینکه سهام شرکتهای تجاری بتوانند موضوع عقد رهن واقع شوند باید دو امر ثابت شود .یکی آنکه ثابت شود که سهام مزبور می توانند مصداق « عین معین » مذکور در ماده ی ۷۷۴ قانون مدنی باشند و دیگر آنکه سهام مزبور قابلیت قبض داشته باشد . زیرا چنانچه قبلاً بیان گردید مستفاد از ماده ی ۷۷۵ قانون مدنی آن است که در نظر قانونگذار قبض شرط صحت رهن می باشد، با توجه به بحثهای قبلی راجع به سهام، به اعتقاد ما سهام واجد شرایط عمومی راجع به موضوع معامله می باشد یعنی سهام مال بوده و مالیت دارد و دارای منفعت عقلایی و مشروع است و قابلیت نقل و انتقال را نیز دارد، با توجه به مطالب فوق به نظر می رسد در مورد رهن سهام باید بین دو مورد قائل به تفکیک شد. بدین معنی که در صحت رهن سهام شرکتهای سهامی اعم از با نام بی نام ، نباید تردید کرد. زیرا همانطور که قبلاً نیز گفته شد این سهام اگر چه مال ذاتی نبوده و مال اعتباری محسوب میشوند و در واقع اوراق سهام حاکی از حقوق سهامدار در شرکت است و آنچه که در یک انتقال به دیگران انتقال مییابد همان حقوق سهامداران در شرکت است که به تبع آن اوراق سهام نیز در اختیار او قرار می گیرد، این سهام را به اعتبار اوراق سهام می توان « عین معین » نامید و ا ز طرف دیگر ، تردیدی در قابلیت قبض این سهام نمی باشد، زیرا همانطور که در فروش سهام ، فروشنده متعهد به تسلیم آن به خریدار است و می تواند به تعهدش با تسلیم سهام عمل نماید ، در این مورد نیز قبض با توجه به معنا و مفهوم ان که در واقع استیلای عرفی مرتهن بر مال مرهون است ، قابل تحقق است .لازم به ذکر است که تلقی از عین ، غالباً مال خارجی است ، با این تلقی هم اموال غیر مادی اگر چه غالباً با بروز خارجی خود پیوندی مستحکم دارند ، مال خارجی نیستند ، اما امکان برخورد حقوقی با مبرز آنها در عالم خارج مشکل را مرتفع می سازد ، به علاوه اگر طبق نظر برخی از حقوق دانان مال را نوعی تلقی از حق مالی بدانیم و آن چه بدان « اعیان » می گوییم، در این دسته بندی قرار می گیرد و ایراد وارد بر اموال غیر مادی از جهت عینیت نداشتن رد می شود، این طرز فکر ، مبانی رهن را تغییر نمی دهد و ارکان آنرا جابجا نمی کند بلکه مفهوم مال را با دید دیگر می نگرد تا اعیان و غیر آنها در آن جا می گیرند( کاتوزیان، ۱۳۸۵، ۱۵).
    دیگر اینکه امروزه در کشورهای پیشرفته، بانکها، در قبال وثیقه قرار دادن سهام، اعتبارات لازم را در اختیار مشتریان خود قرار می دهند، ولی در ایران به خاطر خلأ قانونی و برداشتهای مختلف از قابلیت رهن سهام این امر رونق نیافته است. اما با وجود این به نظر ما توثیق سهام شرکتها صحیح و بی اشکال است چرا که اولاً ماده ی ۱۱۴ لایحه قانونی اصلاح قسمتی از قانون تجارت به صراحت وثیقه ی سهام با نام مدیران را پذیرفته است و نمی توان قائل به این بود که قانونگذار تنها در پی بیان حکم خاص آنهم فقط نسبت به سهام مدیران بوده است زیرا بین سهام مدیران و سایر سهام شرکتهای سهامی تفاوتی وجود ندارد ، و سهام مدیران خصوصیتی متفاوت از سایر سهام ندارند که قابلیت توثیق آنرا بدلیل آن خصوصیت، بدانیم. لذا اگر سهام این قابلیت را دارد، فرقی بین سهام مدیران و غیر مدیران از این حیث نیست و میتوان حکم آنرا بر کلیه سهام شرکتها مترتب نمود. بنا براین با توجه به آنچه در بالا گفته شد با استعانت از این ماده و تعمیم آن به سایر سهام شرکتها ، باید رهن سهام را پذیرفت و موید این مطلب آنکه ماده ۱۳ قانون تأسیس بورس اوراق بهادار مصوب ۱۳۴۵ و ماده ۲ قانون راجع به دلالان مصوب ۱۳۱۷ به صراحت یکی از موارد وثیقه را سهام شرکتها ، عنوان داشته اند و در این مواد ، لفظ سهام به صورت مطلق بیان شده و شامل سهام با نام و بی نام می گردد . ثانیاً سهام واجد وصف مالیت بوده و مال محسوب می گردند و قابل مبادله و انتقال بوده و ارزش اقتصادی دارند پس باید قابل رهن گذاشتن باشند. از طرفی ماده ۷۷۴ قانون مدن ، رهن دین و منقعت را باطل دانسته ، در حالیکه سهام و سهم الشرکه نه دین و نه منفعت است که مشمول حکم این ماده گردند و همانطور که برخی از نویسندگان بیان کرده اند نبایست نسبت به مفهوم عین معین در ماده مزبور جمود داشت و تفسیر مضیقی از عین معین داشت بلکه روح مقررات قانون مدنی با تفسیر موسع و شامل شدن مصادیق متعدد نسبت به یک مفهوم سازگار است و همین که سهام و سهم الشرکه در عالم واقع وجود داشته و مبادله می شوند باید برای آن ها ، ارزش رهن گذاری نیز قائل شد( بهرامی، ۱۳۷۹، ۱۴۸).
    لازم است متذکر گردیم که نظام حقوقی اردن ( العکیلی، ۲۰۰۲، ۲۳۹). و لبنان( دویدار، ۱۹۹۵، ۳۸۲). نیز ، رهن سهام شرکتها را پذیرفته و بیع و رهن سهام را در شرکتهای سهامی ، یکی از مهم ترین خصیصه های این شرکتها می دانند.
    گفتار چهارم: بررسی مواد ۱۱۴ و ۶۷ لایحه ی قانونی اصلاح قسمتی از قانون تجارت
    همانطور که پیش از این نیز اشاره نمودیم، قانونگذار در برخی مواد قانونی به صراحت به رهن سهام اشاره نموده است در اینجا ما به طور خلاصه به بررسی مواد ۱۱۴ و ۶۷ لایحه قانونی قسمتی از قانون تجارت میپردازیم.
    ماده ی ۱۱۴ لایحه ی قانونی اصلاح قسمتی از تجارت مقرر می دارد:« مدیران باید تعداد سهامی را که اساسنامه ی شرکت مقرر کرده است دارا باشند. این تعداد سهام نباید از تعداد سهامی که بموجب اساسنامه جهت دادن رأی در مجامع عمومی لازم است کمتر باشد، این سهام برای تضمین خساراتی است که ممکن است از تقصیر مدیران منفرداً و یا مشترکاً بر شرکت وارد شود . سهام مذکور با اسم بوده و قابل انتقال نیست و مادام که مدیری مفاصا حساب دوره ی تصدی خود در شرکت را دریافت نداشته است سهام مذکور در صندوق شرکت به عنوان وثیقه باقی خواهد ماند.» ماده ی ۶۷ لایحه ی قانونی فوق الذکر نیز بیان می دارد : « سهامی که جهت تعویض با اوراق قرضه صادر می شود با نام بوده و تا انقضای موعد یامواعد اوراق قرضه ، وثیقه ی تعهد پذیرنده نویسان در برابر دارندگان اوراق قرضه دایر به تعویض سهام یا اوراق مذکور می باشد . و نزد شرکت نگهداری خواهد شد .این گونه سهام تا انقضاء موعد یا مواعد اوراق قرضه فقط قابل انتقال به دارندگان اوراق مزبور بوده و نقل و انتقال این گونه سهام در دفاتر شرکت ثبت نخواهد شد مگر وقتی که تعویض ورقه ی قرضه با سهم احراز گردد .» و ماده ی ۶۸ همان قانون در تکمیل آن اشعار می دارد: « سهامی که جهت تعویض با اوراق قرضه صادر می شود مادام که این تعویض بعمل نیامده تا انقضاء موعد یا مواعد اوراق قرضه قابل تأمین و توقیف نخواهد بود.» از دقت در مواد فوق روشن می شود که این دو ماده (ماده ی ۱۱۴ و ۶۷) از جهاتی اشتراک و از جهاتی دیگر افتراق دارند . وجه اشتراک آنها این است که در هر دو ماده، سهام وثیقه با نام و غیر قابل انتقال می باشد. وجه افتراق آنها این است که در ماده ی ۱۱۴ سهام وثیقه برای تضمین خساراتی است که ممکن است از تقصیر انفرادی یا اشتراکی مدیران شرکت در طول دوره مدیریت آنان ایجاد شود که شاید بتوان از آن به عنوان تضمین حسن انجام تعهد نیز نام برد. ولی در ماده ی ۶۷ سهام وثیقه برای انجام تعهد پذیره نویسان در برابر دارندگان اوراق قرضه مبنی بر تعویض سهام با اوراق قرضه می باشد که مشابه با تضمین انجام تعهد است که در قراردادها درج می شود. برای اینکه بتواننیم توثیق سهام در مواد مزبور را به عنوان عقد رهن توصیف کنیم، مستلزم آن است که شرایط اختصاصی مربوط به عقد رهن در این مورد نیز وجود داشته باشد. همانطور که قبلاً بیان گردید یکی از شرایط رهن لزوم وجود دین سابق است که از مواد ۷۷۱ و ۷۷۵ قانون مدنی قابل استفاده است. حال سوال این است که آیا در مورد توثیق سهام مذکور در ماد ۱۱۴ و ۶۷ چنین شرطی حاصل است؟ به بیان دیگر آیا در این موارد دین موجود است یا آینده؟ در این مورد قوانین و رویه ی قضایی ساکت است. برخی از حقوق دانان توثیق مذکور در مواد مزبور را منطبق با عقد رهن دانسته و مشمول احکام آثار عقد رهن قرار داده اند( افتخاری، ۱۳۸۰، ۹۷).
    اما به نظر می رسد که توثیق مذکور در ماده ی ۱۱۴ قانون فوق الذکر را نمی توان به عنوان رهن توصیف کرد. زیرا در این مورد نه دینی ایجاد شده و نه سبب آن. چرا که یکی از شرایط عقد رهن در متون فقهی و قانونی ما، ثبوت حق است بر ذمه ی داین( انصاری و ذوالفقاری، ۱۳۹۱، ۱۹). و در این مورد شخص با قبول مدیریت شرکت سهامی هیچ مسئولیتی در مقابل شرکت جز انجام وظایف ناشی از مدیریت ندارد و اگر اموال شرکت نیز دراختیار او قرار می گیرد او به عنوان امین بایددر حفظ آن کوشا باشد ودر صورت تلف شدن، ضمانی بر عهده ی او نخواهد بود جز در صورت تعدی و تفریط ، زیرا ید او امانی است و مانند هر امین دیگر جز در صورت تعدی و تفریط ضامن نخواهد بود . البته قانونگذار ماهیت رابطه مدیر با شرکت سهامی را به صراحت بیان نکرده است ولی از برخی مواد قانونی از جمله ماده ی ۵۱ قانون تجارت ۱۳۱۱ ، که مسئولیت مدیر شرکت در مقابل شرکا را همان مسئولیت وکیل در مقابل موکل دانسته است و مواد ۱۲۵ و ۱۳۵ لایحه ی قانونی اصلاح قسمتی از قانون تجارت می توان استفاده کرد که مدیر یا مدیران شرکت نماینده شرکت محسوب می شوند و به این اعتبار ید آنها در قبال اموال و دارایی های شرکت امانی است . بنابراین به صرف قبول مدیریت از جانب مدیر یا مدیران، هیچ دینی بر ذمه ی آنان قرار نمی گیرد، درست است که هرگاه مدیران در نگاهداری اموال و دارایی و اداره امور شرکت مرتکب تعدی و تفریط شوند مسئول خسارات وارده به شرکت خواهند بود، لیکن پیش از این تقصیر، دینی بر عهده ندارند تا بتوان برای آن رهن گرفت.
    در مورد وثیقه ی سهام مذکور در ماده ی ۶۷ قانون فوق الذکر نیز باید گفت، صدور اورق قرضه قابل تعویض با سهام منجر به افزایش سرمایه ی شرکت سهامی می شود برای این منظور بموجب ماده ی ۶۱ همان قانون مجمع عمومی فوق العاده باید بنا به پیشنهاد هیئت مدیره و گزارش خاص بازرسان شرکت مقارن اجازه انتشار اوراق قرضه، افزایش سرمایه ی شرکت را اقلاً برابر با مبلغ قرضه تصویب کند. و بموجب ماده ۶۲ قانون مزبور، افزایش سرمایه ناشی از صدور اوراق قرضه قابل تعویض با سهام، باید قبل از صدور اوراق قرضه بوسیله یک یا چند بانک و یا مؤسسه ی مالی معتبر پذیره نویسی شده باشد و قراردادی که در موضوع اینگونه سهام به دارندگان اوراق قرضه و سایر شرایط مربوط به آن بین شرکت و اینگونه پذیره نویسان منعقد شده است نیز باید به تصویب مجمع عمومی مذکور در ماده ی ۶۱ برسد وگرنه معتبر نخواهد بود . بنابراین سهام مذکور در ماده ۶۷ عبارت از سهامی است که جهت تعویض با اوراق قرضه صادر می شود و تاانقضای موعد یا مواعد اوراق قرضه، وثیقه تعهد پذیره نویسان ( یک یا چند بانک یا موسسه مالی) در برابر دارندگان اوراق قرضه مبنی بر دادن اینگونه سهام به دارندگان اوراق قرضه باقی می ماند . به نظر می رسد وثیقه ی مذکور در ماده ی ۶۷ نیز رهن اصطلاحی نبوده و نمی توان آنرا با عقد رهن منطبق کرد .زیرا در رهن اصطلاحی مدیون مالی را وثیقه ی دین خود قرار می دهد و این امر مستلزم آن است که دین مدیون غیر از خود رهینه باشد. زیرا هدف از توثیق این است که در صورت امتناع مدیون از پرداخت دین، بتوان از محل وثیقه آنرا استیفا نمود و چنانکه این دو یکی باشند هرگز هدف از رهن تحقق نخواهد یافت و حال آنکه در این مورد دین و وثیقه یکی است . زیرا تعهدی که بر عهده پذیره نویسان است این است که اینگونه سهام را به دارندگان اوراق قرضه تحویل بدهند و آنچه که این تعهد را تضمین می کند، همان سهام می باشد. بنابراین وثیقه دراین ماده با عقد رهن قابل تطبیق نیست.
    گفتار پنجم: احکام و آثار رهن سهام و سهم الشرکه
    در خصوص آثار و احکام رهن این اموال می توان بیان داشت که از آنجایی که ما قائل به صحت رهن اینگونه اموال می باشیم بنابراین کلیه آثار و احکامی را که در مبحث رهن بیان نمودیم در مورد اینگونه اموال نیز جاری است یعنی اینکه پس از رهن، راهن می تواند هر گونه تصرفی در مال خود انجام دهد مگر تصرفاتی که به زیان مرتهن است. بنابراین پس از اینکه سهام یا سهم الشرکه به رهن گذاشته شد راهن نمی تواند آنها را به شخص دیگری منتقل کند و در این مورد باید به حق مرتهن توجه نماید. یکی از حقوق سهامداران داشتن حق رأی و حق شرکت در مجامع عمومی شرکت است. بنظر می رسد که پس از عقد رهن نیز این حقوق برای سهامدار محفوظ است و او می تواند از این حق استفاده کند و به رهن گذاشتن سهام مانع از این حق او نیست زیرا رهن باعث انتقال سهام به مرتهن نمی شوند.
    بحث دیگر این که چنانکه سهام بی نام به رهن داده شود باید به قبض مرتهن یا کسی که معین شده داده شود، شاید اشکال شود که، این امر مستلزم محرومیت سهامدار از حقوق متعلق به سهام مزبور می باشد. زیرا شرکت کسی را شریک می شناسد که سهام بی نام در اختیار و تصرف او است و از طرف دیگر چه بسا مرتهن با قبض سهام بی نام، از آنها سوء استفاده نموده و نسبت به آنها اعمال مالکیت نماید و بتواند سودهای متعلق به آن را از شرکت وصول نماید. به نظر می رسد وجود این اشکالها مانع از قابلیت سهام مزبور برای رهن نمی باشد، زیرا این اشکال ها قابل رفع است و یکی از راه های رفع آن این است که سهام مزبور در اختیار شرکت قرار گیرد تا آنها را تا زمان رفع مقتضی، به ودیعه نگهدارد .
    بدین ترتیب هم سهامداری که سهام او مورد رهن قرار می گیرد ، می تواند از حقوق راجع به آن استفاده نماید. زیرا شرکت همچنان او را شریک خواهد شناخت و از طرف دیگر راه سوء استفاده مرتهن نیز به دلیل عدم تصرف سهام مزبور بسته می شود و این راه حل نه تنها مخالف با هیچکدام از قواعد مربوط به رهن نمی باشد بلکه ماده ی ۷۷۲ قانون مدنی نیز می تواند موید آن باشد. چه اینکه بموجب این ماده ، لازم نیست که مال مرهون فقط به قبض مرتهن داده شود بلکه اگر طرفین به شخص دیگری توافق کرده باشند، مال مرهون به تصرف او داده می شود . راه حل دیگری که در این خصوص می توان پیشنهاد کرد این است که قبض مال مرهون اگر چه مطابق قانون مدنی شرط صحت رهن است اما استمرار قبض شرط نیست و از این رو به هنگام تنظیم سند رسمی، به صرف اقرار مرتهن به قبض مال مرهون اکتفا می شود . و پس از عقد و زمانی که سهام به قبض مرتهن داده شد، مرتهن می تواند برای اعمال مالکیت سهامدار نسبت به آن و استفاده از منافع آن، آنها را در اختیار راهن (سهامدار ) قرار دهد. اما در مورد سهام با نام از آنجایی که انتقال این نوع سهام باید در دفتر سهام شرکت به ثبت برسد، بهتر است که رهن آن نیز با اطلاع شرکت به ثبت برسد تا بدین وسیله از نقل و انتقال آن به دیگران خودداری شود و حقوق مرتهن محفوظ بماندو چنانکه به قبض و اقباض مادی سهام مزبور اکتفاشود و به اطلاع شرکت منعکس نگردد، این رهن از نظر شرکت و اشخاص ثالث فاقد اعتبار خواهد بود. در مورد سهم الشرکه نیز، اگر چه قبض آنها با توجه به مفهوم قبض که قبلاً توضیح دادیم ، قابل تصور است . بدین ترتیب که رهن مزبور به شرکت منعکس می شود ، و با توجه به اینکه در انتقال آنها رضایت بقیه ی شرکا، لازم و ضروری است ، از نقل و انتقال آنها جلوگیری می شود و به این ترتیب می توان حقوق و منافع مرتهن را تأمین کرد.
    در مقابل حقوق و تکالیفی که برای راهن بیان کردیم، مرتهن نیز دارای حقوق و تکالیفی است از جمله اینکه، مرتهن در صورتی که راهن دین خودرا ادا نکند می تواند فروش سهام و یا سهم الشرکه را درخواست نماید . زیرا هدف از رهن استیفای طلب از عین مرهونه در صورت عدم پرداخت از سوی راهن است . یکی دیگر از حقوق مرتهن، داشتن حق تقدم نسبت به سایر غرما است یعنی اگر طلبکار ورشکسته شود و یا فوت کند و اموالش کمتر از دیونش باشد، مرتهن بر سایر غرما مقدم است، زیرا حق عینی که مرتهن در مال مرهون دارد این امر را ایجاب می کند.
    در مقابل حقوقی که مرتهن دارد، تکالیفی نیز بر عهده دارد . از جمله اینکه اگر چنانچه سهام دراختیار وی قرار گیرد، حق تصرف در مال مرهونه را ندارد که در این خصوص در سطور گذشته توضیح دادیم ، همچنین مرتهن موظف به حفظ و استرداد عین مرهونه است .
    فصل دوم: تحلیل ماهیت و امکان سنجی رهن پول

    موضوعات: بدون موضوع
     [ 02:04:00 ب.ظ ]



     لینک ثابت
     
    مداحی های محرم