کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل
کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل




جستجو





آخرین مطالب


  • مقایسه حروف ربط و اضافه فارسی با عربی (بیان اشتراکات و تفاوت ها)- قسمت ۱۹
  • روایی تشخیصی فرم بازسازی شده پرسشنامه شخصیتی چندوجهی مینه-سوتا-۲ (MMPI-2RF) در گروه اختلالات خُلقی- قسمت ۷
  • منابع پایان نامه درباره :بررسی رابطه بین جو سازمانی با استرس شغلی و خلاقیت در کارکنان اداره ...
  • تدوین و آزمون مدل انگیزشی برای تصمیم به ترک یا ادامه تحصیل دانش آموزان پسر پایه اول دبیرستان مناطق روستایی شهرستان اقلید- قسمت 36
  • ﻧﮕﺎرش ﻣﻘﺎﻟﻪ ﭘﮋوهشی درباره :بررسی جامعه شناختی تاثیرات سریال های ماهواره ای بر سبک ...
  • سنتز، شناسایی کمپلکس¬های جدید دارویی از گالیم، قلع و تیتانیم و مطالعات کلینیکی تعدادی از آن¬ها در درمان برخی رده¬های سلول¬های سرطانی- قسمت ۶
  • رابطه یادگیری سازمانی و توانمندسازی با تعهد سازمانی دبیران زن مقطع متوسطه ناحیه ۴ شیراز- قسمت ۴
  • دانلود مطالب پایان نامه ها در مورد تاثیر سیستم جامع اطلاعات بیمارستان بر ارتقا زنجیره ارزش در بیمارستان امام علی(ع) ...
  • راهنمای نگارش پایان نامه درباره بررسی و ارایه الگوی مدیریت واحد شهری مطالعه موردی شهرستان گیلان ...
  • پایان نامه درباره ریشه یابی عوامل مؤثر بر وقوع تصادفات ساعات اولیه صبحگاهی و همچنین شناسایی ...
  • بررسی رابطه بین اعتیاد به کار و فرسودگی شغلی در اداره کل شیلات استان گلستان- قسمت ۸
  • منابع پایان نامه حقوق با موضوع جبران خسارت ناشی از تأخیر در کنوانسیون ورشو و حقوق ایران
  • مقایسه تأثیر آموزش مبتنی بر هوش‌های چندگانه و روش متداول بر یادگیری درس علوم دانش‌آموزان دختر ۸-۷ ساله مدارس ابتدایی شیراز درسال تحصیلی ۹۳-۱۳۹۲- قسمت ۳
  • دانلود مطالب پایان نامه ها در مورد بررسی رابطه بین نوع ساختار سازمانی و منابع قدرت مدیران ...
  • بررسی میزان بیان ژن آلفا آمیلاز کبدی به روش Real time PCR در بافت کبد موش های نرمال و چاق- قسمت ۷
  • بررسی و تحلیل ریسک نوسانات نرخ ارز با استفاده از ...
  • بررسی فقهی و حقوقی سوء استفاده از اضطرار طرف قرار داد- قسمت ۶
  • جرم جعل مهر در حقوق کیفری ایران- قسمت 3
  • امکان¬سنجی پیاده¬سازی فناوری شناسایی از طریق امواج رادیویی RFIDدر مبارزه با قاچاق کالا- قسمت ۸
  • ضمان زوجین ناشی از نقض حقوق یکدیگر از منظر فقه وحقوق- قسمت ۵- قسمت 2
  • تحلیل لایحه الگوی اسلامی ـ ایرانی پیشرفت با توجه به اقتضائات اسلامی پیشرفت در حوزه علم و فناوری- قسمت ۶
  • ارائه مدلی تلفیقی از کارت امتیازی متوازن و هوشین کانری ...
  • مقایسه مؤلفه های شکل دهنده به راهبردهای سیاست خارجی آمریکا در دوران بوش و اوباما در خاورمیانه- قسمت ۲
  • تاثیر آموزش مهارت های زندگی بر سلامت روان وعزت نفس دانش آموزان- قسمت ۱۴
  • جرح و تعدیل شهود از منظر حقوق موضوعه و فقه اسلامی- قسمت ۲
  • بررسی میزان انطباق محتوای کتاب روانشناسی سال سوم متوسطه با نیازهای مادی و معنوی دانش آموزان شهرستان شهرکرد- قسمت ۴
  • پایان نامه مدیریت : بورس اوراق بهادار
  • پروژه های پژوهشی دانشگاه ها درباره ارزیابی وضعیت حمل و نقل شهری پایدار و ارائه الگوی مطلوب ...
  • نگاهی به پژوهش‌های انجام‌شده درباره اعراب و بلاغت حکمت‌های ۱۵۱ تا ۲۲۰ نهج البلاغه- فایل ...
  • بررسی موضوع دعا در شعر شاعران مشهور عصر عباسی اوّل- قسمت ۱۲
  • بررسی تاثیر محلول¬پاشی نانو¬کلات پتاسیم بر خصوصیات فیزیولوژیکی- قسمت ۵
  • آینده پژوهی بازتاب جابجایی قدرت در سوریه بر ژئوپلیتیک شیعه و منافع ملی ایران۹۱- قسمت ۵
  • بررسی تطبیقی حکم شهادت در طلاق در مذاهب خمسه- قسمت ۷




  •  

    کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کاملکلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

    لطفا صفحه را ببندید کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

    لطفا صفحه را ببندید

    کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

    کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

    لطفا صفحه را ببندید

    کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

    کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

    لطفا صفحه را ببندید

    کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

    کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

    لطفا صفحه را ببندید

    کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

    کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

    کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

    کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

    لطفا صفحه را ببندید

    کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

    کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

    لطفا صفحه را ببندید

    کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

    کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

    کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

    کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

     

    کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کاملکلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

    لطفا صفحه را ببندید کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

    لطفا صفحه را ببندید

    کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

    کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

    لطفا صفحه را ببندید

    کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

    کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

    لطفا صفحه را ببندید

    کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

    کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

    لطفا صفحه را ببندید

    کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

    کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

    کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

    کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

    لطفا صفحه را ببندید

    کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

    کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

    لطفا صفحه را ببندید

    کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

    کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

    کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

    کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

     
      تحقیقات انجام شده درباره بررسی تاثیرات هوش مذهبی در استرس شغلی (مطالعه موردی کارکنان ... ...

    در ادامه این دو نوع تقسیم‌بندی را بیشتر توضیح می‌دهیم.
    الف- در میان محققانی که انواع مختلف هوش را شناسایی کرده‌اند، کار هوارد گاردنر در دانشگاه هاروارد بر روی هوش‌های چندگانه کمک زیادی به درک این مطلب کرده است که هوش چندوجهی است. اکنون حاصل کار وی مورد قبول بسیاری از صاحبنظران می‌باشد. تحقیقات گاردنر نشان می‌دهد که انواع مختلف هوش نسبتا مستقل از یکدیگر رشد می‌کنند و مهارت در یک هوش، داشتن مهارت در هوش دیگر را تضمین نمی‌کند. این هوش‌ها عبارتند از هوش زبان‌شناسی ، منطقی-ریاضی، موسیقی، فضایی ، جسمی-حرکتی ، بین‌فردی، درونی، و اخیرا نیز هوش طبیعی که به معنی توانایی تشخیص صفات گیاهان و جانوران است (واگان ، ۲۰۰۲، ص۲۳). همچنین وی اخیرا احتمال هوش وجودی را نیز پذیرفته است (گاردنر، ۲۰۰۰، ص۳۰)، که می‌توان آن را به صورت جنبه‌ای از هوش مذهبی در نظر گرفت. با وجود این که وی هنوز وجود هوش معنوی را تایید نکرده است، ولی اظهار می‌دارد که هوش معنوی مفهومی منطقی است و مستلزم بررسی‌های بیشتر است (ایمونز ۲۰۰۰، ص۱۴).
    ۲- ۲- ۲- واژه دین
    Religion شاید با تعریف دین معنای دقیق تری یابد تا مذهب لیکن ما در اینجا دین و مذهب را مترداف با این کلمه بکار می بریم. واژه دین در اوستا- بعنوان یکی از متون کهن- ” دئنا “ آمده است و مانند کلمه ” چیستا “ مؤنث است، و از ” دا “ که به معنی اندیشیدن و شناختن است، مشتق گردیده است.بنابراین، ملاحظه می شود که ریشه و بنیاد کلمه دین در فارسی، آریایی است. این کلمه را سامی ها ” دنو“ و ” دینو “ به معنی قانون حق، قضا و حکم بکار می برند.عبری ها و آرامی ها نیز کاربرد واژه ” دین “ را به مفهوم فوق اشعار می داشتند. شیتها دین را عبارت از کیش، خصایص روحی و تشخص معنوی و وجدان می داند(پور داوود، ۱۳۴۷ به نقل از شریفی ۱۳۸۱، ص۳۶). در فرهنگ جامع سیاح(۱۳۳۰ به نقل از شریفی ۱۳۸۱، ص۳۶) دین عبارت است از پاداش، اسلام، عادت، کار و عبادت، باران پیوسته یا نرم، نرم از هر چیزی، خواری و بیماری،حساب، قهر و غلبه، رفعت، سلطان، حکم، ملک و سیرت، تدبیر و توصیه، هر چیزی که بدان عبادت خدا کرده شود، کیش، پرهیزکاری و نهایتا معصیت. دهخدا در جلد ۲۲ دین را معادل کیش، طریقت و مقابل کفر آورده و چنین تعریف کرده است: ”مجموعه عقاید مورد مقبول در باب روابط انسان با مبدأ وجودی و التزام بر سلوک و رفتار بر مقتضیات آن عقاید.“
    دانلود پایان نامه - مقاله - پروژه
    ۲- ۲- ۳- تعریف دین از دیدگاه اسلامی
    بدون تردید واژه دین در ردیف آن دسته از مفاهیم قرار دارد که همواره در مسیر آراء و نظریه های گوناگون صاحب نظران قرار داشته است. واژه دین در لغت به معانی گوناگونی، از جمله: اطاعت، قهرو غلبه، انقیاد، خضوع، پیروی، جزا و مانند آنها آمده است.
    جوادی آملی(۱۳۷۳ به نقل از شریفی ۱۳۸۱، ص۳۷) دین را مجموعه عقاید ، اخلاق، قوانین و مقرراتی می داند که برای اداره امور جامعه انسانی و پرورش انسانها باشد. مصباح یزدی (۱۳۶۵ به نقل از شریفی ۱۳۸۱، ص۳۷) دین برابر است با اعتقاد به آفریننده ای برای جهان و انسان و دستورهای عملی متناسب با عقاید. طباطبایی(۱۳۶۳ المیزان تفسیر آیه ۱۹ هود جلد دهم) دین را چنین تعریف می کند: دین درعرف قرآن عبارت است از سنت اجتماعی که در بین مجتمع دایر است.
    ۲- ۲- ۴- تعریف دین از دیدگاه روانشناختی
    در سال ۱۹۱۲ لوبا (Leuba) توانست ۴۸ تعریف متفاوت از دین ارائه دهد. بدون شک امروزه تعداد بیشتری از این نوع تعاریف را می توان بدان اضافه کرد. یینجر[۶] (۱۹۶۷ ص ۱۸ به نقل از آرین ۱۳۷۸) می گوید که هر تعریفی که از دین ارائه شود به نظر می رسد که فقط برای نویسنده آن راضی کننده باشد.
    در مورد دین دامنه ای از تعاریف متفاوت وجود دارد که در زیر به برخی از آنها اشاره می کنیم:
    آلپورت (۱۹۵۰ ص ۶، به نقل از آرین ۱۳۷۸ ص ۲۳) به جای اینکه یک تعریف جامع از فرد دیندار و غیر دیندار ارائه نماید معتقد بود که ما باید خود آگاهی دینی را به آنهایی که توانایی و قدرت درک آن را دارند نسبت بدهیم، که تنها شامل افرادی می شود که دین را تجربه می کنند. او معتقد بود که ریشه های دین آنقدر متعدد است و اثر آن در زندگی افراد آنقدر متفاوت و اشکال تفسیر آن آنقدر بی نهایت که رسیدن به یک تعریف واحد را غیر ممکن می سازد. بنابراین هرکس با هر نیتی وقتی که کاری دینی انجام می دهد، مثل رفتن به کلیسا، از نظر آلپورت دیندار تلقی می شود.
    ویلیام جیمز(۱۹۰۲ به نقل از آرین ۱۳۷۸ ص ۲۴) معتقد بود لازمه دینداری مقداری درک یا اعتقاد به واقعیت الهی متعالی است. او دین را به عنوان احساسها و اعمال، تجربه های فرد در رابطه با آنچه که آن را الهی می کند می داند. دین عموما شامل مفاهیم و مجموعه های مفهومی است که با پدیده متعالی به تعبیر سنتی نظیر خدا، خدایان یا موجودات ماوراء طبیعی و یا جهان ماوراء طبیعی و یا چیزهای ماوراء طبیعی تجربی سرو کار دارد.
    بتسن، شون رادو و نتیس(۱۹۹۳ به نقل از آرین ۱۳۷۸ ص ۲۷و۲۶) معتقدند که: دین یعنی آنچه ما به عنوان یک انسان انجام می دهیم تا تنها جواب سوالهایی را که با آن مواجه هستیم بفهمیم، زیرا آگاهیم که ما و کسانی که شبیه ما هستند زنده اند و در آینده خواهند مرد. آنها معتقدند که هیچ یک از انواع دیگر موجودات زنده تا به این درجه آگاه نیستند که ما انسانها از وجود خدا، از وجود خود و دیگران و از امکان وجود دنیایی دیگر و محدودیتهای خود مطلعیم. آنها همچنین معتقدند که دین از خلال کوششهای انسان برای برخورد با سوالهایی از قبیل: مبنا و هدف زندگی ما چیست؟ چگونه با این واقعیت که من می میرم برخورد کنم؟ در مورد کمبودهایم چه باید بکنم؟ چگونه با دیگران ارتباط برقرار کنم؟ پدیدار شده است.
    ۲- ۲- ۵- فرد دیندار کیست؟
    عده ای رفتن به کلیسا را نشانه دینداری می دانند آنوقت براساس این تعریف متوجه می شویم دین در بعضی از کشورها به پایین ترین میزان خود رسیده است مثل انگلیس، استرالیا و فرانسه. تعریف دیگری از فرد دیندار می گوید:فرد دیندار کسی است که به خداوند و زندگی پس از مرگ اعتقاد دارد و همچنین دعا نیز می کند. لذا پاسخ مثبت به این سوالها را نشانه دینداری فرد می دانند در این صورت نتیجه تحقیقات نشان می دهد که آمریکاییها همچنان دیندار هستند(آرین ۱۳۷۸ ص ۳۰). مثلا به گفته گالوپ و کاستلی[۷] (۱۹۸۹ به نقل از آرین ۱۳۷۸ ص ۳۱) حتی در کشورهایی که شرکت در کلیسا به پائین ترین میزان خود در دهه های اخیر رسیده اعتقاد به خداوند همچنان بالاست. ۷۰% مردم انگلیس، ۶۹% مردم فرانسه و ۷۹% مردم استرالیا در سنجش افکار عمومی گزارش نموده اند که به خداوند اعتقاد دارند( سنجش افکار عمومی جهان ۱۹۸۴ به نقل از آرین ۱۳۷۸ ص ۳۱).
    ۲- ۲- ۶- نظریههای هوش مذهبی
    شواهد علمی زیادی وجود این هوش را تایید می‌کنند. زوهر و مارشال چهار جریان پژوهشی را که منجر به اعتقاد‌شان به وجود هوش معنوی شده است برمی‌شمارند.
    اول، پژوهش پرسینگر و راماچاندران درباره وجود ناحیه خدا در مغز انسان: آنها نشان داده‌اند در مغز مرکزی وجود دارد که بین اتصالات عصبی دو قسمت شقیقه‌ای مغز قرار دارد. وقتی فرد در معرض یک تجربه معنوی یا مذهبی قرار می‌گیرد، دستگاه‌های بررسی فعالیت‌های مغزی دراین ناحیه فعالیت عصبی ثبت می‌کنند. البته ناحیه خدا وجود خداوند را ثابت نمی‌کند. ولی نشان می‌دهدکه مغز انسان طوری رشد پیدا کرده است که پرسش‌هایی درباره وجود و هستی‌شناسی بپرسد.
    دوم به کار ولف سینگر در دهه ۱۹۹۰ اشاره می‌شود که نشان داد که یک فرایند عصبی در مغز مسئول معنا دادن و وحدت بخشیدن به تجربیات ما است. این یک فرایند عصبی که تجربه‌های ما را بهم پیوند می‌دهد. به طور خلاصه، سینگر متوجه شد که هر گاه مغز تحریک می‌شود، اعصاب درگیر شده در آن تحریک خاص، با فرکانس ثابتی (۴۰ هرتز) نوسان می‌کنند، در حالی که عصب‌هایی که درگیر این تحریک عصبی نشده‌اند، چنین نوسانی را تکرار نمی‌کنند. در نتیجه، نوسانات وحدت‌بخش ۴۰ هرتزی مبنای هوشیاری مغز هستند؛ یعنی این نوسانات به پاسخ فرد به محرک معنا می‌دهند. آنها هوش خطی و تعاملی را یکی می‌کنند تا معنایی وسیع‌تر به یک تجربه یا محرک بدهند.
    سوم، زوهر و مارشال به کار ردولفو لیناس اشاره می‌کنند که با بهره گرفتن از مغزنگاری مغناطیسی که نقشه‌برداری از کل مغز را ممکن می‌کند، بر مبنای کار سینگر به مطالعه فعالیت‌های مغز پرداخت.
    چهارم، به پژوهش دیکن درباره توانایی تعبیر نمادها و معنای در مغز اشاره می‌شود که با رشد غدد پشت پیشانی توسعه می‌یابد و مسئول توانایی انسان برای سخن گفتن است.
    زوهر و مارشال از مجموع این مباحث و شواهد، وجود هوش معنوی به عنوان یک هوش یکپارچه‌کننده را نتیجه گرفتند. البته پژوهش‌های عصب‌شناسانه دیگری نیز احتمال وجود مبنایی عصبی برای تجربیات عرفانی یگانگی و ارتباط با هستی را در مناطق پایینی مغز را تایید کرده‌اند. البته نمی‌توان با توجه به این یافته‌ها معنویت را به چند فعالیت عصبی تقلیل داد، بله فقط می‌توان نتیجه گرفت که ممکن است معنویت مبنایی فیزیولوژیک در مغز داشته باشد
    ۲- ۲- ۷- نظریه آلپورت
    از میان روان شناسانی که در مورد تمایز بین انواع مختلف دینداری مطالبی را مطرح نموده اند می توان از آلپورت[۸] نام برد. او در مسیر تحول فکری خود مفاهیم متعددی را به کار گرفت. او ابتدا در سال ۱۹۵۰(به نقل از آرین ۱۳۷۸ ص ۵۲-۵۱) از دو نوع دین رشد یافته و دین رشد نایافته سخن گفت لیکن هیچ نوع کار تجربی را برای شناخت دین رشد یافته و رشد نایافته استفاده نکرد. آلپورت(۱۹۵۹) زمانی که در مسیر ساخت یک وسیله سنجش تجربی برای دین رشد نایافته برآمد، مفاهیم خود را در مورد دو نوع دینداری تغییر داد. او ابتدا دو نوع مذکور را منتفی تلقی کرد و سپس به جای آنها، از دین درونی و دین بیرونی استفاده کرد.
    در یک مقاله قدیمی مربوط به سال ۱۹۶۷ که توسط راس[۹] منتشر شد آلپورت پیشنهاد کرد که فردی که از برون برانگیخته شده از دین خود استفاده می کند، در حالی که فردی که از درون برانگیخته شده با دین خود زندگی می کند(آلپورت و راس ۱۹۶۷ ص ۴۳۴ به نقل از آرین ۱۳۷۸ ص ۵۳). آلپورت معتقد است که تمییز قائل شدن بین دین درونی و برونی به ما کمک می کند تا کسانی را که دین برای آنها هدف است را از کسانی که دین برای آنها وسیله است جدا نمائیم. افراد دسته اول به خوب بودن هدف توجه دارند و افراد دسته دوم به خوب بودن وسیله آلپورت معتقد است که دین برونی به نوعی دین اشاره دارد که کاملا سود جویانه و انتفاعی است. این نوع دین به همراه خود راحتی و آسایش، جایگاه و مقام اجتماعی، تسکین و حمایت را برای فرد به ارمغان می آورد. و فایده ای برای او دارد.
    در عوض دین درونی، دین مربوط به ایمان است و ارزش بالایی دارد. این نوع عقیده دینی تمام زندگی فرد را با معنا و با انگیزه می سازد و به سود و نفع فردی توجهی ندارد(آلپورت ۱۹۶۶ ص ۴۵۵ به نقل از آرین ۱۳۷۸ ص ۵۳). مثال شخصی که دین او از نوع برونی است ، تاجری است که به کلیسا می رود و رفتن او به کلیسا به جهت تجارت است؛ یعنی جهت گیری دین او برونی است. دین برای او وسیله ای است برای رسیدن به اهدافش. تفاوت بین دین درونی و برونی همان تفاوت دین درست و غلط است. بین مسیحیت یکشنبه و مسیحیت واقعی. آلپورت و راس برای سنجش دین درونی و دین برونی پرسشنامه ای را تحت عنوان مقیاس جهت یابی دین تهیه نمودند که در واقع شامل دو مقیاس است. یکی برای اندازه گیری دین برونی و دیگری برای اندازه گیری دین درونی.
    ۲- ۲- ۸- اجزای هوش مذهبی
    یکی از محققینی که سعی در معرفی هوش مذهبی داشته است، رابرت ایمونز، استاد روانشناسی دانشگاه کالیفرنیا می‌باشد. او عقیده دارد تعابیر و معانی مختلف معنویت و مذهبی‌بودن سبب تمرکز تحقیقات بر روی معنای معنویت شده است. همزمان روندهای جدیدی در روانشناسی دین ظهور کرده است و به واسطه آنها اقداماتی اثر گذار ولی غیرمنسجم صورت گرفته است که به واسطه آنها باورها، تعهد و اعمال مذهبی مرتبط با موفقیت در زندگی روزمره (برای مثال سلامت فیزیکی و روانی و نیز موفقیت در زندگی زناشویی) قلمداد می‌شوند. ایمونز عقیده دارد در چنین شرایطی وجود مفهومی که این پتانسیل را داشته باشد که ادبیات این موضوعات را یکپارچه کند، بسیار مهم است. او عقیده دارد این مفهوم هوش مذهبی می‌باشد (۲۰۰۰، ص۱۴).
    او معتقد است اگر معنویت را به عنوان مجموعه‌ای از توانایی‌ها و قابلیت‌ها که افراد را در حل مشکلات و کسب اهداف خود توانمند می‌سازد تعریف کنیم، آنگاه می‌توانیم امکان هوش بودن معنویت را نیز درنظرگرفته و بررسی کنیم (ایمونز،۲۰۰۰، ص۱۲).
    بنابراین او هوش مذهبی را متشکل از پنج جزء (توانایی) مختلف می‌داند. به نظر ایمونزحداقل پنج توانایی معرف هوش مذهبی هستند. این پنج توانایی در اغلب فرهنگ‌ها مورد ستایش قرار گرفته‌اند. برخی فرهنگ‌ها به این مهارت‌ها اولویت بیشتری داده‌اند. چیز مقدسی درباره این که این توانایی‌ها پنج تا هستند وجود ندارد و هیچ ترتیب خاصی برای قرار گرفتن آنها وجود ندارد. افرادی که از هوش مذهبی برخوردارند دارای ویژگی‌هایی هستند که عبارتند از:
    ۱ - قابلیت تعالی فیزیکی و مادی : ظرفیت انسان برای ورود به سطوح نامتعارف و متعالی هوشیاری و نیز بالاتر رفتن یا فراتر رفتن از محدودیت‌های عادی و جسمی
    ۲ - توانایی ورود به سطح مذهبی بالاتر : آگاهی از یک حقیقت غایی که ایجاد احساس یگانگی و وحدت می‌کند، در آن همه مرزها ناپدید می‌شوند و همه چیز در یک کل واحد یگانه می‌گردد.
    ۳ - توانایی یافتن تقدس در فعالیت‌ها رویدادها و روابط روزمره : تشخیص حضور الهی در فعالیت‌های عادی. برای مثال ایمونز، چونگ و تهرانی (۱۹۹۸، ص ۴۱۲) نشان دادند که تلاش‌های فردی روزمره را می‌توان از طریق فرایند تقدیس به اموری مذهبی تبدیل کرد.
    ۴ - توانایی بکارگیری منابع مذهبی برای حل مسائل زندگی : افرادی که ذاتا مذهبی هستند راحت‌تر می‌توانند با استرس‌ها برخورد کنند، این افراد بیش از سایرین در بحران‌های روحی و مشکلات معنایی برای یاد گرفتن می‌یابند و از طریق این مشکلات رشد می‌کنند.
    ۵ - توانایی انجام رفتار فاضلانه : رفتارهای درست و پسندیده‌ای همچون بخشش، نشان دادن سخاوت، انسانیت، شفقت، و عشق ایثارگرانه و … که از زمان‌های گذشته تاکنون پسندیده انگاشته شده‌اند. ایمونز اظهار می‌دارد که خودکنترلی هسته اصلی تمام این رفتارهای فاضلانه است، و برای موفقیت در تمام حوزه‌های زندگی لازم است. و خودکنترلی نیز در مقابل هفت گناه کبیره قرار می‌گیرد که عبارتند از: شکم‌پرستی، تنبلی، غرور، خشم، حرص، شهوت، و حسد.
    ایمونز عقیده دارد که شناسایی این پنج جزء اولین گام طراحی ساختار هوش مذهبی است. این که این ویژگی‌ها پنج تا هستند یا کمتر یا بیشتر هنوز قطعی نیست. اکنون در مراحل اولیه توسعه این مفهوم بکارگیری رویکرد مفهومی بسیار مناسب‌تر خواهد بود. (ایمونز، ۲۰۰۰، صص ۱۳-۹)
    ۲- ۲- ۹- عوامل مؤثر بر هوش مذهبی
    عوامل مؤثر بر گرایش مذهبی، از دیدگاه اسلام، ایمان به خدا، نماز، تفریحهای سالم و شادمانی، سلامت خانواده و جامعه، تقوا و دوری از معصیت، شکر نعمت و قناعت هستند. (لشگری، ۱۳۸۱، ص۷۴). بنابراین با افزایش اعتقادات مذهبی میتوان تقویت، رشد و توسعه هوش هیجانی و به دنبال آن، بهبود بهداشت روانی جامعه را انتظار داشت. یافته های این پژوهش با مطالعات صورت یافته درباره بررسی رابطه سلامت روان و نگرش دینی (ملاشریفی، ۱۳۷۹؛ بهرامی مشعوف، ۱۳۷۳؛ طهماسبی‌پور و کمانگری، ۱۳۷۵) و با بررسی‌های میان نگرش مذهبی و سلامت روان و افسردگی در سالمندان (ابراهیمی و نصیری، ۱۳۷۶، ص۳۸۱؛ پورحسینی، ۱۳۸۰، ص۳۵-۳۶؛ ابوالقاسمی و حجاران، ۱۳۷۵، ص۵۴؛ آلپورت، ۱۹۶۶، ص۲۵۷؛ حقیقت و همکاران، ۱۳۷۹، ص۱۱؛ کورتنای و همکاران، ۱۹۹۲، ص۵۶) و تحقیقات سامان یافته در زمینه رابطه هوش هیجانی با سازگاری فردی و اجتماعی، سلامت روان و اخلاقیات (سهرابیان، ۱۳۷۹؛ خلیلی، ۱۳۷۹؛ رستمی، ۱۳۸۳، ص۱۱۶؛ Nonnemaker etc, 2003، ،Maltby and Day, 2003، ص۳۹۰؛; Stratton and Reid,2001، ص۳۰۱؛ Moriarty etc 2001، ص۷۴۹؛ Trinidad etc,2004، ص۹۵۲) هماهنگی دارد. کوئنیگ[۱۰] و همکارانش در یک بررسی فراتحلیلی روی ۸۵۰ مطالعه درباره «ارتباط میان باورها و اعمال مذهبی با بهداشت روان و کارکرد اجتماعی» گزارش دادند که مذهب از طریق بالا بردن توانایی در مقابله با استرس، ایجاد فضای حمایت اجتماعی، ایجاد امید و خوش‌بینی در جهت کمک به ایجاد هیجانهای مثبت، مثل زندگی بهتر، رضایت از زندگی و شادکامی، بر سلامت روان تأثیر میگذارد. (Koenig etc, 1997، ص۳۶۵).
    گراناچر[۱۱] هم معتقد است که اعمال مذهبی و اصول اخلاقی درکاهش هیجانات نقش مهمی دارند و شواهد فراوانی نیز در این مورد وجود دارد.( ۲۰۰۰ ،Granacher ، ص۷۲) پاتریک فاگان نیز تأثیرات اعمال مذهبی بر ثبات روانی فرد را مهم میشمارد (Smith,2003، ص۶۳۱) هالستید[۱۲] رشد و پرورش هوش مذهبی را از طریق آموزش مسایل مذهبی، امکان‌پذیر میداند و معتقد است که هوش مذهبی برای حس سعادت و سلامت در جامعه بسیار لازم است. بنابراین با توجه به این تحقیقات، میتوان گفت رشد و پرورش اعتقادات مذهبی در فرایند شناسایی و کنترل هیجانات و رشد هوش مذهبی نقشی فوق‌العاده مهم دارد .( ۲۰۰۰ ،Granacher ، ص۷۲).
    ۲- ۲- ۱۰- مقیاس‌های سنجش هوش مذهبی به‌صورت یک بُعد کلی
    اغلب مقیاس‌های اولیه‌ای که برای سنجش مذهبی افراد، تدوین شده‏اند، کوشیده‌اند مذهب را به‌صورتهوش، یکجا مدنظر قرار دهند و سنجش هوش مذهبی را هدف قرار داده ‏اند. می‏توان از جمله مقیاس‌های سنجش نگرش‌ها را (نه صِرف هوش مذهبی) مقیاس‌های ذیل عنوان کرد که به‌صورت ابداع‌کننده روش محاسباتی خاصی در این زمینه مطرح است.
    الف. لیکرت (Likert) روش ساده‏ای ارائه کرد که به مقیاس لیکرت (Likert Scale) معروف شده است. داده‏های لازم برای محاسبه این مقیاس، متکی به پرسشنامه‏های حاوی پرسش‌های پنج‌گزینه‏ای کاملاً موافق، موافق، بینابین، مخالف و کاملاً مخالف است. در این مقیاس، فرض بر این است که پرسش‌ها ارزش برابر دارند. برای پنج گزینه یادشده نیز نمره‏های با فاصله یکسان مانند ۱ تا ۵ داده می‏شود. حاصل جمع پنج نمره گزینه‏ها، برای پاسخ‌های گوناگون، ملاک اندازه هوش افراد است.*
    ب. تورستن (Thurston) مقیاس سنجش نگرش دیگری ساخت که در آن برای هر پرسش، نمره ارزشی خاصی قائل‏ شد که ضریب اهمیت پاسخ مربوط است. در این روش نیز (مشابه روش لیکرت) پاسخ‌های چندگزینه‏ای در نظر گرفته می‏شود.**
    ج. گاتمن (Guttman) نیز روشی را طراحی کرد که بر پرسش‌هایی با پاسخ دو گزینه‏ای بلی / خیر یا موافق / مخالف و نظیر این مبتنی است؛ امّا به این‌صورت که پرسش‌ها به‌ترتیب از کم‌اهمیت‏ترین تا مهم‌ترین (یا بالعکس) مرتب می‏شوند. پاسخ‌ها به این‌صورت است که اگر فردی برای یک پرسش، پاسخ منفی را برگزید، باید به همه پرسش‌های کم اهمیت‏تر پاسخ منفی، و به همه پرسش‌های پر اهمیت‏تر پاسخ مثبت بدهد. تعداد پاسخ‌های مثبت، اندازه نگرش فرد شمرده می‏شود. این مقیاس‌ها می‏توانند برای سنجش نگرش‌ها به‌کار گرفته شوند. افزون بر این‌ها مقیاس‌های دیگری نیز برای سنجش نگرش‌ها ساخته شده است که کمتر می‏توان آن‌ها را در زمینه سنجش نگرش مذهبی به‌کار برد. *
    از بین این روش‌های محاسباتی، روش محاسباتی لیکرت، روش ساده‏تری است و محققان گوناگون برای ساختن مقیاس‌های سنجش مذهبی از این روش محاسباتی بیشتر استفاده کرده‏اند؛ البته در گزینه‏های پاسخ، همه محققان از طیف کاملاً موافق تا کاملاً مخالف استفاده نکرده‏اند. برخی از بسیار زیاد تا بسیار کم، کاملاً صحیح تا کاملاً غلط یا طیفی از عددها یا زمان‌ها و نظیر این‌ها نیز استفاده کرده‏اند. بعضی نیز طیف موردنظر را به گزینه‏های کمتر یا بیشتر تغییر داده ‏اند. از جمله مقیاس‌های تک‌بعدی سنجش هوش مذهبی در این زمینه، مقیاس فرانسیس (J. L. Francis, 1987، ص۲۳۰-۲۳۲) است. او برای ساختن مقیاس خود، پرسشنامه‏ای تهیه کرد که به پرسشنامه نگرش‏ مثبت به مذهب مسیحیت (Attitude toward christianity) معروف شد. او برای این پرسشنامه، پاسخ‌های پنج‌گزینه‏ای مانند لیکرت در نظر گرفت و روش محاسباتی آن نیز روش لیکرت است. این پرسشنامه، در تحقیقات دیگری نیز به‌کار گرفته شد؛ از جمله فرانسیس و پیرسون (۱۹۸۵ب، ص۳۹۷-۳۹۸).
    فرانسیس و استابز (T. M. Stabs, 1987، ص۷۴۱-۷۴۳) پرسش‌های این پرسشنامه را اصلاح کردند و مقیاس جدیدی با همان شرایط ساختند. پس از آن، این مقیاس در تحقیقات گوناگونی به‌صورت مقیاس محاسباتی «مذهبی‌بودن در مسیحیت» مورد استفاده محققان قرار گرفته است از جمله فرانسیس (۱۹۹۱، ص۷۹۱ و ۱۹۹۳ب، ص۶۱۵)؛ فرانسیس و بنت (۱۹۹۲، ص۲۸)؛ لویس و جوزف (۱۹۹۴، ص۶۸۶)؛ لویس و مالتبی (John Maltby) (1995، ص۱۰۶ و ۱۹۹۷، ص۳۵۰)؛ مالتبی، تالی (Margaret Talley) کوپر (Colin Cooper) و لسلای (JOlian C. Leslie) (1995، ص۱۵۹)؛ مالتبی (۱۹۹۴، ص۵۹۶)؛ ویلد (A. Wilde) و جوزف (۱۹۹۷، ص۸۹۹-۹۰۰)؛ فرانسیس و دیگران (۱۹۹۵، ص۲۸۱)؛ لویس و دیگران (۱۹۹۸، ص۱۶۹). این مقیاس به‌صورت ویژه‏ای مورد استقبال محققان قرار گرفته است.
    در این زمینه، شفرد (Shepherd) نیز مقیاسی با بهره گرفتن از روش محاسباتی لیکرت با هدف مقایسه هوش مذهبی‏ مسیحیان و غیرمسیحیان ساخت که مورد استفاده فراوانی قرار نگرفت (خدایاری‌فرد، ۱۳۷۸، ص۲). افزون بر این موارد، مقیاس‌های دیگری نیز با هدف اندازه‏گیری مذهبی از ابعاد چندگانه مذهب به‌وسیله پژوهشگران ساخته و به‌کار گرفته شده است که در ادامه بدان‌ها اشاره می‏شود.

    موضوعات: بدون موضوع
    [پنجشنبه 1400-07-29] [ 03:30:00 ب.ظ ]



     لینک ثابت

      منابع تحقیقاتی برای نگارش مقاله بررسی وضعیت پایداری تونل ها و سایر سازه های زیرزمینی در ... ...

    ۳

     

    ۲/۳

     

     

     

    تونل دوقلو

     

    ۱/۱

     

    ۴/۳

     

    ۲/۱

     

    ۴/۲

     

    ۵/۲

     

    ۴/۳

     

    ۱

     

    ۶/۳

     

     

     

    جدول (۲-۸) مقدار ضریب ایمنی تونل بعد از اعمال بار دینامیک
    ۲-۶-۲-۶- نتیجه گیری
    نتایج حاصل از ارزیابی تونل تحت بارهای استاتیکی، نشان می دهد برای بتن مسلح به عرض یک متر و ضخامت ۳/۰ متر، برای حالت دوقلو ۳۵/۰ متر، برای حالت تکی نشان می دهد که در هر دو حالت تونل ها پایدار هستند. در حالت تکی کمترین ضریب اطمینان مربوط به کف تونل می باشد. از اینرو حالت دوقلو پایدارتر از حالت تکی است.
    پایان نامه - مقاله - پروژه
    برای تحلیل رفتار تونل ها تحت بار زلزله، با بهره گرفتن از نرم افزاز FLAC2D مورد ارزیابی قرار گرفتند. با بهره گرفتن از نیروی محوری – ممان خمشی مقدار ضرایب ایمنی برای حالت تکی و دوقلو بترتیب ۱/۲ و ۶/۱ بدست آمد. در حالت تکی اطمینان مربوط به یک چهارم قوس پایین و سمت راست تونل و برابر ۲/۲ می باشد. در حالیکه در حالت دوقلو دیواره تونل سمت چپ کمترین ضریب اطمینان را دارد. در این نقطه ضریب اطمینان برابر ۱ است. مشاهده می شود تونل تکی تحت بار دینامیکی و پس از اعمال بار دارای ضریب ایمنی بیشتری می باشد. در نهایت هر دو حالت پایدار هستند و از لحاظ فنی هر دو حالت در شهر تبریز امکان پذیر می باشد. (قاسم­پور و کیانی، ۱۳۸۹)
    ۲-۶-۳- تأثیر فاصله تونل های دوقلو و سطح آب زیرزمینی بر جابجائی ها، نیروهای وارد بر سیستم نگهداری تونل و نشست سطح زمین در اثر زلزله (مطالعه موردی، تونل متروی تبریز)
    ۲-۶-۳-۱- مقدمه
    با توجه به اهمیت فاصله بین تونل های دوقلو و انتخاب نا مناسب فاصله بین آنها که معمولاً باعث تمرکز تنش های استاتیکی و دینامیکی در زمان عبور موج زلزله در فضای بین تونل ها می گردد و همچنین با توجه به اینکه سطح آب زیرزمینی طی فصول مختلف سال در مقاطع مختلف مسیر تونل نوسان خواهد داشت و بر روی نشست سطح زمین تأثیر گذار خواهد بود، بررسی تأثیر فاصله تونل های دوقلو و سطح آب زیرزمینی دارای اهمیت زیادی است، که توسط یونس زرد و همکاران در سال ۱۳۸۹ انجام شده است.
    ۲-۶-۳-۲- مدل سازی و جزء بندی سیستم خاک و سازه
    مقطع هندسی مورد استفاده با شرایط کرنش مسطح (به خاطر طول زیاد تونل مترو نسبت به عرض آن) می باشد. ابعاد خاک مدل شده برابر ۱۰۰×۵۰۰ متر می باشد (۲-۱۹).
    همچنین مرزهای مدل باید به منظور دوری از آشفتگی های ایجاد شده در اثر شرایط مرزی، به اندازه کافی از سطح تأثیر دور باشند. در یک تحلیل دینامیکی، مرزهای مدل معمولاً به نسبت تحلیل استاتیکی دورتر در نظر گرفته می­شوند. مرزهای جانبی سیستم از نوع مرزهای جاذب بوده که از تئوری لایزمر استفاده شده است (۲-۲۰). جزءبندی خاک با بهره گرفتن از اجزاء مثلثی ۱۵ گره ای و جزءبندی پوشش داخلی تونل با بهره گرفتن از اجزاء تیر یا صفحه ۶ گره ای انجام شده است. از مدل رفتاری الاستیک – پلاستیک با معیار موهر کولمب جهت مدل سازی رفتار خاک استفاده شده است. همچنین جهت محاسبه و مدل کردن اندر­کنش خاک و سازه از اجزاء حد فاصل اینترفیس با امکان لغزش و جدائی مدل شده است. در این مدل هندسی مرزهای قائم نسبتاً دور از سازه در نظر گرفته شده اند. میرایی فیزیکی در تونل و خاک بستر بوسیله میرایی رایلی شبیه سازی گردیده است.
    شکل (۲-۱۹) ابعاد خاک مدل شده برابر ۱۰۰×۵۰۰
    شکل (۲-۲۰) شرایط مرزی هندسی، جاذب و زلزله اعمالی به سنگ بستر
    ۲-۶-۳-۳- ویژگی های مصالح
    در مقطع مورد بررسی می­توان به وجود سه لایه عمده خاک اشاره کرد البته نوع خاک سه لایه مورد مطالعه ماسه سیلتی (SM) است و فقط خواص ژئوتکنیکی آنها با هم فرق دارد. خاک بستر سنگی از جنس مارل می­باشد. آب زیرزمینی در ارتفاع ۹ متری با شرایط زهکشی نشده (UD) به علت بارگذاری سریع زلزله، رفتار الاستیک برای رفتار سیستم نگهداری، مدل رفتاری موهر کولمب برای لایه های خاک و ارتفاع روباره ۱۵ متر برای تونل ها در نظر گرفته شده است. ویژگی های ژئوتکنیکی لایه های خاک در جدول (۲-۹) و ویژگی های سیستم نگهدارنده (سگمنت ها) در جدول (۲-۱۰) نشان داده شده است.
    جدول (۲-۹) ویژگی های ژئوتکنیکی لایه های خاک مقطع مورد نظر

     

     

    نوع رفتار مصالح

     

    مدل رفتاری مصالح

     

    زاویه اتساع

     

    زاویه اصطکاک داخلی

     

    چسبندگی (KPa)

     

    ضریب پواسون

     

    ضریب ارتجاعی
    (KPa)

     

    ضریب نفوذپذیری (m/day)

     

    وزن مخصوص خشک خاک
    (kn/m3)

     

    وزن
    مخصوص اشباع خاک (kn/m3)

     

    عمق (m)

     

    نام لایه

    موضوعات: بدون موضوع
     [ 03:30:00 ب.ظ ]



     لینک ثابت

      دانلود فایل ها در مورد اثربخشی آموزش گروهی فرزندپروری مثبت بر روابط مادر- کودک و ... ...

    ۲-والدین گرم و کنترل کننده: این والدین اجازه‌ی کسب تجربه و یادگیری را از کودک می‌گیرند. آنها با محبت افراطی موجب سلب آزادی لازم از کودکانشان می‌شوند. کودکان این والدین در مقایسه با کودکانی که والدین گرم و آزاد گذارنده دارند، خصومت و پرخاشگری بیشتری از خود نشان می‌دهند.
    ۳-والدین سرد و آزاد گذارنده: رفتارهای سرد و خصومت‌آمیز این والدین که به تنبیه استوار است به همراه سخت‌گیری و محدودیت شدیدی که نسبت به فرزندان خود اعمال می‌کنند، موجب احساس خصومت شدید در فرزندان آنها می‌شود. از سویی عدم اجازه به کودک در ظاهر ساختن این احساس خصومت، کودکان را عصبی بار می‌آورد. این کودکان معمولاً در روابط اجتماعی ناموفق هستند. گوشه‌گیری، خجالت و عدم اعتماد به نفس در این کودکان وجود دارد.
    ۴-والدین سرد و کنترل کننده: همراه شدن فقدان محبت با عامل عدم آزاد گذاشتن موجب بروز رفتار پرخاشگرانه به شدیدترین حالت در این کودکان می‌شود (به نقل از آذر پیکان، ۱۳۹۰).
    ۲-۱-۲-۲-۳- مدل ترکیبی
    سبک‌های مطرح شده در مدل‌های، دارلینگ و اشتاین برگ (۱۹۹۳)، سبک‌های فرزندپروری مک کویی و مارتین (۱۹۸۳) و بامریند (۱۹۹۱) همپوشی زیادی دارند. به همین علت، ویژگی‌ها و مؤلفه‌های فرزندپروری مستبد، مقتدر، سهل‌گیر و بی‌تفاوت، بطور دقیق‌تر، و با توجه به دیدگاه این محققان، مورد بررسی قرار می‌گیرند.
    شیوه مستبدانه و سلطه جو
    شیوه فرزندپروری استبدادی با ویژگی‌های توقع بالا و پذیرش پایین مشخص شده است. والدینی که این شیوه را مورد نظر قرار داده‌اند ممکن است چنین نگرشی را داشته باشند که : “هر کاری که من گفتم باید انجام بدی". بیشتر نوجوانان، چنین شیوه‌ی برخوردی را نمی‌پسندند و علیه والدینی که از این شیوه استفاده می‌کنند، شورش می‌کنند. طبق نظر اشتاین برگ[۲۲۱] (۱۹۹۶) والدین مستبد تمایل به یک انضباط مطلق و تنبیه، بدون ارتباط متقابل دارند. به این معنا که آنها فرمان‌های بیشتری به کودکان خود می‌دهند و زمانی که خواسته‌ی آنها کاملاً انجام نمی‌شود، به سرعت کودکان خود را تنبیه می‌کنند. این والدین انتظار دارند که بدون هیچ توضیحی از دستورات آنها اطاعت شود. نوجوانان دارای چنین والدینی، رفتار خوبی دارند، اما ممکن است افسرده باشند. این نوجوانان تمایل دارند که عملکرد خوبی در مدرسه داشته باشند و در رفتارهای مشکل‌آفرین درگیر نمی‌شوند، اما مهارت‌های اجتماعی آنها ضعیف است و عزت نفس پایینی دارند (دارلینگ[۲۲۲]، ۱۹۹۹).
    شیوه ی مقتدرانه
    والدین مقتدر بین توقع و پذیرش توازن ایجاد کرده‌اند، آنها بیشترین کمک را ایجاد و شکل‌گیری هویت مثبت نوجوانان می‌کنند (اشتاین برگ، ۱۹۹۶). این والدین می‌دانند که حقوق والدین و کودکان دو جانبه است. همچنین آنها می‌دانند که خطوط ارتباطی بین والدین و کودکان باید روشن باشد تا ارتباط والد - فرزندی خوشایندی برقرار شود. این والدین اظهار کننده هستند، اما تحمیل کننده نیستند. روش‌های انضباطی آنها بیشتر حمایتی است تا تنبیهی (بامریند، ۱۹۹۱). در این خانواده‌ها نوجوان آزاد، و با احساس راحتی بیشتری با والدین خود صحبت می کنند، والدین عجله‌ای برای تنبیه رفتارمنفی خود ندارند و احتمال بیشتری دارد که رفتار مثبت را پاداش دهند (بامریند، ۱۹۹۰). این شیوه فرزندپروری درجات بالاتری از شایستگی، رشد اجتماعی، خود ادراکی و سلامت روانی را به دنبال دارد (بالانتاین[۲۲۳]، ۲۰۰۱). والدین مقتدر دارای روشی گرم، پذیرنده، فرزندمحور و همراه با کنترل متعادل‌اند که به فرزندان اجازه‌ی قبول مسئولیت متناسب با سن را می‌دهند و فضایی فراهم می‌کنند که، فرزند بتواند با بهره گرفتن از امکانات محیطی، به یک فرد مطمئن و مستقل تبدیل شود. فرزندان والدین مقتدر می‌آموزند که تعارض وقتی به بهترین وجه رفع می‌شود که نقطه نظرهای طرف مقابل در یک مذاکره دوستانه به حساب آورده شود (زیگلمن، ۱۹۹۹).
    پایان نامه - مقاله - پروژه
    شیوه سهل‌گیرانه
    والدین شیوه آسان‌گیر، نقطه مقابل والدین بی‌توجه هستند، زیرا آنها به صورتی افراطی نسبت به کودکان خود، پذیرش و پاسخدهی دارند اما توقعی از کودکان خود ندارند (اشتاین برگ، ۱۹۹۶). این والدین از جمله کسانی هستند که به کودکان خود اجازه می‌دهند که «با آنها بدرفتاری کنند». بسیاری از اوقات، نوجوانان این والدین، خواستار والدینی هستند که متوقع‎‎‌تر باشند. والدین آسان‌گیر، کنترلی بر روی فرزندان خود ندارند. نوجوانان این خانواده‌ها احتمال بیشتری دارد که در رفتارهای مشکل آفرین درگیر شوند، اما عزت نفس بالاتر و مهارت‌های اجتماعی بهتری دارند و درجات پایین‌تری از افسردگی را نشان می‌دهند (دارلینگ، ۱۹۹۹).
    شیوه ی غفلت گرایانه و بی توجه
    از این شیوه زمانی نام برده می‌شود که والدین نقش فعالی در زندگی کودک نداشته باشند و به نظر می‌رسد که نسبت به وقایعی که برای کودک رخ می‌دهد، بی‌تفاوت هستند. والدینی که این شیوه را دارند، پذیرش کمی نسبت به فرزندان خود دارند و همچنین انتظارات و توقعات آنان نیز از کودکان خود کم است (اشتاین برگ، ۱۹۹۶). این والدین رفتار کودک خود را کنترل و سرپرستی نمی‌کنند. کودکان والدین بی‌توجه در همه‌ی موارد زندگی ضعیف عمل می‌کنند (دارلینگ، ۱۹۹۹).
    ۲-۱-۳- برنامه فرزندپروری مثبت
    آسیب‌هایی که کودکان دارای اختلال می‌بینند به همراه تأثیرش بر خانواده، نیاز به مداخله و درمان مؤثر را افزایش می‌دهند. از میان رویکردهای درمانی مختلف، به نحوی که آناستاپولوس[۲۲۴] و همکاران (۱۹۹۱) اظهار می‌کنند، مهم‌ترین روش درمانی برای کودکان در کنار دارودرمانی، آموزش مدیریت والدین[۲۲۵] (PMT) است (علیزاده، ۱۳۸۳). آموزش والدین از دو جهت بر سایر روش‌ها برتری دارد؛ اول آنکه برنامه اصلاح رفتار کودک در محیط طبیعی منزل و توسط والدین که بیشترین تماس را با او دارند، اجرا می‌گردد و دوم آنکه PMT جنبه‌های مختلفی از عملکرد والدینی و خانوادگی را تحت تأثیر قرار می‌دهد (ساندرز، ۲۰۰۳؛ ساندرز، ۲۰۰۲؛ دین و همکاران،۲۰۰۳؛ کریسانته[۲۲۶]، ۲۰۰۳؛ کرونیس[۲۲۷] و همکاران،۲۰۰۴؛ ساندرز، ۲۰۰۷). اساس PMT بر این دیدگاه استوار است که اختلالات رفتاری کودکان در نتیجه تعامل‌های غلط بین کودک و والدین به وجود آمده و تداوم می‌یابد (فتحی، ۱۳۷۴). بر این اساس PMT به والدین آموزش می‌دهد تا تعاملات مثبت خود را با کودکانشان افزایش و همزمان تعاملات استبدادی و متناقض را کاهش دهند (دین و همکاران، ۲۰۰۳).
    یکی از انواع برنامه‌های PMT، “برنامه فرزندپروری مثبت” است که برنامه‌ای پنچ سطحی با جهت‌گیری پیشگیرانه و راهبرد حمایتی خانواده است (ساندرز، ۲۰۰۳). برنامه گروهی فرزندپروری مثبت یکی از پنج سطح مداخله خانوادگی است که برای کودکانی است که هم اکنون دچار و یا در معرض خطر پیدایش اختلالات رفتاری و عاطفی هستند. این برنامه ۸ جلسه‌ای در گروه‌های ۱۰ نفره از والدین است که یک فرایند آموزشی فعال مهارت‌ها را برای کمک به والدین در به دست آوردن دانش و مهارت دارد (دانشگاه کویینزلند[۲۲۸]، ۲۰۰۳؛ به نقل از جعفری و همکاران، ۱۳۸۹). برنامه از ۴ جلسه گروهی ۲ ساعته و ۳ یا ۴ جلسه تلفنی پیگیری ۱۵ تا ۳۰ دقیقه‌ای تشکیل می شود. جلسه‌ی آخر می تواند جلسی فردی یا گروهی باشد (ترنر و همکاران، ۲۰۰۲). اصولاً محتوای این برنامه بر گرفته از مدل یادگیری اجتماعی، رفتار درمانی خانواده و کودک، پژوهش‌های فرزندپروری، مدل پردازش اطلاعات اجتماعی، مطالعات بهبود ارتباط والدین، رویکرد بهبود ارتباط والدین، رویکرد سلامت جمعی و عمومی در زمینه مداخلات خانواده می‌باشد.
    ۲-۱-۴- روابط مادر- کودک
    کودک در هنگام تولد، احساس و ادراک معنی‌دار از خود ندارند، اما بتدریج و با شکل‌گیری ساختارهای شناختی، در تعامل با محیط و واکنش‌های والدین و اطرافیان، نوعی خود - آگاهی اولیه را در مورد خود رشد می‌دهند (بوفارد و ناتالی[۲۲۹]، ۲۰۰۰). تعامل کودک با والدین یا جانشین آنها، بتدریج باعث نوعی ادراک در کودک شده و بدین طریق او می‌فهمد که والدین به طرز معینی با او رفتار می‌کنند. کودک متوجه می‌شود برخی از خصوصیات و رفتارهایش مورد توجه ویژه والدین قرار گرفته و تشویق می‌شود، درحالی که برخی از اعمال و رفتارهایش، ممکن است مورد سرزنش و طرد از جانب آنها باشد (هیون و گلدستین[۲۳۰]، ۲۰۰۱).
    روابط والد - فرزند و سایر اعضای خانواده را می‌توان به عنوان نظام یا شبکه‌ای از بخش‌های متفاوتی دانست که در کنش متقابل با یکدیگرند. این کنش متقابل و نوع روابط عاطفی والد - فرزند، باعث ایجاد انتظارات و واکنش‌های خاصی در مورد “خود” می‌شود. البته رفتارهای مبتنی بر اندیشه و ادراک کودک، ممکن است مورد تشویق والدین قرار گیرند، و در نتیجه بر دامنه بروز و گسترش رفتار و تصورات افزوده شود و یا ممکن است از سوی والدین سرکوب شده و توجهی به آنها نشود (بیگام[۲۳۱]، ۱۹۹۴؛ به نقل از برک[۲۳۲]، ۲۰۰۱). از این رو، نوع پالایش‌های فکری کودک به طور مستقیم و یا غیرمستقیم که از سوی والدین صورت می‌گیرد و بازخوردهای حاصله در روند نظام شکل‌گیری شخصیت فرزند و نگرش‌های او نقش مهمی ایفا می کند و زیر بنای سبک ادراکی او را از “خود” پایه‌ریزی می‌کند (هیون و گلدستین، ۲۰۰۲؛ به نقل از جاودان، ۱۳۸۳).
    شاو و همکاران (۱۹۹۸) نشان دادند که طرد از سوی مادر عامل پیش‌بینی کننده مهم برون‌ریزی رفتار در ۱۸ ماه بعد است. اخیراً ارتباطی مهم بین طرد والدین و پرخاشگری کودک در یک نمونه ۱۲-۹ ساله پیدا کرده‌اند (رولوف[۲۳۳] و همکاران، ۲۰۰۶). شواهد اخیر نشان می‌دهد که ادراک کودک از رفتار والدین مثل تعارض بین والدین و تعارض والد- کودک از طریق اثرات سوء بر رشد بعنوان مکانیسم مهمی در نظر گرفته می‌شود (هارولد[۲۳۴] و همکاران، ۲۰۰۴).
    ۲-۱-۴-۱- دیدگاه‌های نظری مربوط به روابط مادر – کودک
    خصوصیات خلقی کودک و نگرش‌ها، رفتار و شخصیت والدین الگوی ویژه‌ای از تبادل اجتماعی بین کودک و هر یک از والدین ایجاد می‌کند. تقریباً هر نظریه پردازی فرض بر این دارد که این الگوی تبادلی به طرق مهمی در رشد روانی کودک تأثیر می‌گذارد. در قرن حاضر روان‌شناسان عملاً معتقدند روابط کودکان با افرادی که مراقبت آنان را به عهده دارند پایه‌های مهمی برای رشد عاطفی و شناختی آنان محسوب می‌شود (باولبی، ۱۹۶۹؛ فروید، ۱۹۶۴؛ واتسون، ۱۹۲۸؛ به نقل از ماسن و همکاران، ۱۳۸۰).
    فروید اولین کسی بود که اظهار داشت پیوند عاطفی کودک با مادر مبنای تمام روابط بعدی است. پژوهش های جدید نشان می دهد که گرچه کیفیت پیوند کودک – والد بسیار اهمیت دارد، ولی رشد بعدی صرفاً تحت تأثیر دلبستگی اولیه قرار ندارد بلکه تداوم رابطه‌ی والد - فرزند نیز بر آن تأثیر دارد (به نقل از برک، ۱۳۷۸). تاکنون نظریه‌پردازان رشد، مادر را به عنوان کسی که علاقه، توجه و مراقبت او در احساس امنیت یا عدم امنیت کودک تأثیر مهمی می‎گذارد عمده می‎دانستند. ولی در این دو دهه‎ی اخیر روانشناسان تأثیر پدر، خواهران و برادران و سایر مراقبت‌کنندگان را نیز مطالعه کرده‌اند. علاوه بر این، غالب نظریه‌پردازان بر اهمیت لذت و درد در رشد رفتار تأکید کرده‌اند. آنان معتقدند که میل انسان به کسب لذت و اجتناب از درد در او انگیزه ایجاد می‌کند. در نتیجه آنان بر اهمیت تأثیر کارهایی که مراقیت کننده می‌کند و در کودک ایجاد لذت می‌کند تأکید کرده‌اند. به نظر آنان کودکان نسبت به کسانی که منبع لذت برای آنان محسوب می‌شوند، احساس دلبستگی می‌کنند. شاید به این دلیل که این افراد با آنان بازی می‌کنند یا آرامشان می‌کنند و یا ناراحتی ناشی از درد، سرما، گرسنگی یا فشار روانی را در آنان کاهش می‌دهند.
    ۲-۱-۴-۱-۱- نظریه روانکاوی
    مفهومی که فروید درباره‌ی روابط کودک با والدینش ارائه داد، بر اساس همین فرض بود. فروید می‌گفت که کودکان با غرایزی زیست شناختی به دنیا می‌آیند که باید ارضا شود. نیاز کودک به غذا و گرما و کاهش درد نمایانگر لذت جویی حسی است. فروید اساس زیست شناختی این جویندگی را نوعی انرژی فیزیکی می‌دانست که به لیبیدو معروف است.
    به نظر فروید، اشیاء، مردم و فعالیت‌هایی که کودکان انرژی لیبیدوی خود را صرف آنها می‌کنند همراه با رشد کودکان به نحوی قابل پیش بینی تغییر می‌کنند. فروید می‌گفت در دوران شیرخوارگی هر چیز که به غذا خوردن مربوط باشد از مهمترین سرچشمه‌های کسب رضایت برای او قلمداد می‌شود. هنگامی که از کودکان مراقبت یا غذایشان تأمین می‌شود، توجهشان، که از انرژی لیبیدو نشأت می‌گیرد، بر کسی که این لذایذ را فراهم می‌کند متمرکز می‌شود. از نظر او انرژی لیبیدوی کودک نه تنها مدام متمرکز بر کسانی است که از او مراقبت می‌کنند بلکه دهان و لبها را نیز در بر می‌گیرد. به همین دلیل، فروید دوران شیرخوارگی را مرحله‌ی دهانی نامید. او معتقد بود که ارضای کم یا ارضای بیش از حد نیازهای دهانی در این دوره سبب می‌شود که پیشروی کودک به مرحله‌ی بعدی رشد کند، شود، به این معنی که ممکن است کودک در این مرحله تثبیت شود یا در مقابل انتقال انرژی لیبیدوی خود به اشیاء و موضوعات جدید مقاومت درونی نشان دهد. فروید این فرضیه را مطرح کرد که تثبیت در مرحله‌ی دهانی که علت آن ارضای ناکافی یا بیش از حد است ممکن است بزرگسال را آماده‌ی ابتلا به بیماری‌های روانی کند.
    به عقیده‌ی فروید اطراف مقعد و فعالیتهای مربوط به عمل دفع در سال دوم زندگی از سرچشمه‌های مهم ارضای لیبیدو به شمار می‌آید. بنابراین، کنش‌های متقابل کودک با والدین در مورد آداب توالت رفتن اهمیت بسیاری دارد. فروید این مرحله‌ی دوم رشد را مرحله مقعدی نام نهاد. تثبیت در این مرحله به عقیده فروید سبب می‌شود که کودک به بزرگسالی بسیار تمیز و مرتب و مال دوست بدل شود و یا خصوصیاتی کاملاً خلاف اینها در او ایجاد شود.
    نظریه‌های تازه‌تری که از نظریه‌ی فروید نشأت گرفته‌اند این فرض پایه‌ای را حفظ کرده‌اند که کنش‌های متقابل اولیه بین مادر و فرزند کیفیت خاصی دارد که برای رشد اولیه‌ی کودک لازم است (اینزوورث، بلر، واترز و وال، ۱۹۷۸؛ باولبی، ۱۹۶۹؛ ارتیسون، ۱۹۶۳؛ به نقل از ماسن و همکاران، ۱۳۸۰). ولی این نظریه‌پردازان بر پیامدهای مراقبتی که با مهر و محبت و رفتارهای آرام و اطمینان بخش همراه باشد تأکید بیشتری دارند تا بر عملکردهای زیست شناختی مانند تغذیه‌ی کودک یا آداب توالت رفتن او. مثلاً اریک اریکسون متذکر شد که آنچه از لحاظ رشد در دوران شیرخوارگی مهم و حساس تلقی می‌شود این است که در کودکان نسبت به فرد دیگر نوعی احساس اطمینان ایجاد شود. کودکانی که از لحاظ پرورشی تجارب رضایت بخشی داشته‌اند این اولین مرحله‌ی رشد را با موفقیت می‌گذرانند. اگر غیر از این باشد به دیگران احساس عدم اطمینان خواهند کرد.
    اریکسون معتقد بود که کودکان در سال دوم زندگی می‌کوشند تا در مقابل والدینشان احساس استقلال رأی و عدم وابستگی کنند. کودکانی که نمی‌توانند به حس استقلال رأی نایل شوند ممکن است آمادگی پیدا کنند که دچار احساس شرم و تردید شوند و نتوانند به طور مستقل کاری انجام دهند. اریکسون هنگام بحث درباره‌ی این مراحل و مراحل بعدی دوران زندگی، جوهر اصلی عقیده فروید را درباره‌ی تثبیت حفظ کرد: او معتقد بود که عدم موفقیت در گذراندن یک مرحله به نحوی رضایت بخش، سبب می‌شود که کودک نتواند مراحل بعدی را به راحتی بگذراند.
    ۲-۱-۴-۱-۲- نظریه یادگیری اجتماعی
    رفتارگرایان معتقد بودند مادر کودک به عنوان منشأ همیشگی تأمین غذا و آسایش، تقویت کننده‌ی ثانویه‌ی مهمی محسوب می‌شود. بنابراین کودک نه فقط هنگام گرسنگی و درد به دنبال او است، بلکه در مواقع بسیار دیگری نیز وابستگی عمومی خود را به او نشان می‌دهد. نظریه پردازان یادگیری اجتماعی فرض بر این دارند که شدت وابستگی کودک به مادر بستگی دارد به اینکه مادر تا چه حد نیازهای کودک را تأمین می کند، یعنی مادر تا چه اندازه وجودش با لذت و کاهش درد و ناراحتی همراه است (سیرز، مک کوبی و لوین، ۱۹۵۷؛ به نقل از ماسن، ۱۳۸۰).
    این عقیده که پیوندهای عاطفی کودک به مادر و رفتارهای گرایشی او نسبت به مادر بر اساس کاهش سائق‌های زیست شناختی است، از زمان جنگ جهانی اول تا اوایل سال‌های ۶۰ در امریکا نظریه‌های مربوط به دوران شیرخوارگی را تحت تأثیر قرار داد. با این وجود دانشمندان نتوانستند بین الگوی غذا دادن به کودک و رشد بعدی اجتماعی و عاطفی او ارتباطی پیدا کنند. نتایج این تحقیقات سبب می‌شود که در مورد قابل استفاده بودن مفهوم مرحله‌ی دهانی تردید شود. شواهد تازه‌تری نیز نشان می‌دهد که شدت علاقه و وابستگی کودک به هر یک از والدین رابطه‌ای با تعداد دفعاتی که هر یک از آنان به او غذا می‌دهد، او را عوض می کند یا از او مراقبت می‌کند، ندارد (اینزوورث و همکاران، ۱۹۷۸؛ به نقل از ماسن، ۱۳۸۰).
    ۲-۱-۴-۱-۳- نظریه کردارشناسی
    این موضوع که نوزاد انسان به هنگام تولد آمادگی بروز رفتارهایی را دارد که نه نتیجه‌ی یادگیری قبلی است و نه بر اساس کاهش سائق، توجه جان باولبی[۲۳۵] را به سوی خود جلب کرد. باولبی متذکر شد که از نوزاد انسان رفتارهایی سر می‌زند که باعث می‌شود که اطرافیان از او مراقبت کنند و در کنارش بمانند. این رفتارها شامل گریستن، خندیدن و سینه خیز رفتن به طرف کسی می‌شود. از نظر تکاملی این الگوها از لحاظ انطباق‌پذیری ارزش دارند، زیرا همین رفتارها باعث می‌شود که از کودکان مراقبت لازم به عمل آید تا زنده بمانند. بر طبق نظر باولبی، نتیجه‌ی عمده‌ی کنش متقابل بین مادر و کودک ایجاد نوعی وابستگی[۲۳۶] عاطفی به مادر است (باولبی، ۱۹۶۹؛ به نقل از ماسن، ۱۳۸۰). به عقیده باولبی (۱۹۶۹)، رابطه بچه با والد به صورت یک رشته علائم فطری آغاز می‌شود که والد را به سمت بچه می‌کشانند. به مرور زمان، پیوند عاطفی واقعی شکل می‌گیرد، و توانایی‌های شناختی و هیجانی جدید و تاریخچه‌ مراقبت صمیمانه و محبت‌آمیز به آن کمک می‌کنند (به نقل از برک، ۱۳۸۷).
    گرچه تقریباً تمام بچه‌هایی که در خانواده بزرگ شده‌اند به مراقبت کننده‌ی آشنایی دلبسته می‌شوند، اما کیفیت این رابطه تفاوت دارد. برخی کودکان ایمن به نظر می‌رسند مطمئن هستند که مراقبت کننده به آنها محبت و از آنها حمایت خواهد کرد. برخی دیگر مضطرب و نامطمئن به نظر می‌رسند. پژوهشگران یک حالت دلبسته ایمن و سه حالت ناایمنی را مشخص نمودند: ۱- دلبستگی ایمن[۲۳۷]: این نوباوگان از والد خود به عنوان تکیه گاه امن استفاده می‌کنند. وقتی که آنها جدا می‌شوند، ممکن است گریه کنند یا نکنند، اما اگر گریه کنند، علت آن این است که والد غایب است و او را به فرد غریبه ترجیح می‌دهند. وقتی که والد بر می‌گردد، آنها به طور فعال به دنبال تماس با او هستند و گریه‌ی آنها فوراً کاهش می‌یابد. تقریباً ۶۵% نوباوگان امریکای شمالی این حالت را نشان می‌دهند. ۲- دلبستگی دوری جو[۲۳۸]: به نظر می‌رسد که این نوباوگان نسبت به والد، هنگامی که حضور دارند، بی اعتنا هستند. وقتی که او آنها را ترک می‌کند، معمولاً ناراحت نمی‌شوند و به فرد غریبه خیلی شبیه به والد خود واکنش نشان می‌دهند. آنها هنگام پیوستن مجدد، از والد خود استقبال نمی‌کنند، یا به کندی این کار را انجام می‌دهند و وقتی والد آنها را بلند می‌کند، اغلب به او نمی‌چسبند. تقریباً ۲۰% بچه‌های امریکای شمالی این حالت را نشان می‌دهند. ۳- دلبستگی مقاوم[۲۳۹]: این نوباوگان قبل از جدایی به دنبال نزدیکی به والد خود هستند و اغلب به کاوش نمی‌پردازند. وقتی که او آنها را ترک می‌کند، معمولاً ناراحت شده و پس از برگشتن او عصبانی می‌شوند، و رفتار خصمانه، گاهی کتک زدن و هل دادن نشان می‌دهند. شماری از آنها وقتی که بغل می‌شوند به گریه ادامه می‌دهند و به راحتی نمی‌توان آنها را آرام کرد. تقریباً ۱۰% تا ۱۵% نوباوگان امریکای شمالی این حالت را نشان می‌دهند. ۴- دلبستگی آشفته / سردرگم[۲۴۰]: این حالت بیشترین ناامنی را نشان می‌دهد. این بچه‌ها هنگام پیوستن مجدد والد به آنها، رفتارهای سردرگم و متضادی نشان می‌دهند. امکان دارد در حالی که والد آنها را بغل کرده است روی بگردانند یا با هیجان سطحی و افسرده به او نزدیک شوند. اغلب آنها هیجان خود را به صورت جلوه‌ی صورت بهت زده انتقال می‌دهند. تعدادی از آنها بعد از اینکه آنها آرام شدند گریه می‌کنند یا حالت‌های بدن عجیب و غریب و خشک نشان می دهند. تقریباً ۵% تا ۱۰% نوباوگان امریکای شمالی این حالت را نشان می‌دهند (به نقل از برک، ۱۳۸۷).
    روانشناسان فرض بر این دارند که ایجاد احساس امنیت ناشی از وابستگی به بزرگسال بر حسب منظم بودن این گونه رابطه و میزان رضایت بخش بودن آن متفاوت است. از این رو کودکانی که روابطی غیر قابل پیش بینی، نامنظم و ناراضی کننده یا بزرگسالان دارند، حالاتی حاکی از اضطراب، و شاید علائمی از ترس و رفتار ضداجتماعی به هنگام نوجوانی و بزرگسالی از خود نشان می‌دهند (به نقل از ماسن، ۱۳۸۰).
    ۲-۲- پیشینه پژوهش
    ۲-۲-۱- تحقیقات مربوط به شیوه فرزندپروری و روابط مادر – کودک
    نتایج تحقیقات بارکلی، گارومنت[۲۴۱]، آناستوپلوس و فلتچر[۲۴۲] (۱۹۹۲) نشان می‌دهد که ارتباط مادران نوجوان مبتلا به اختلال ADHD با فرزندانشان منفی‌تر از مادران دیگر هستند و به هنگام بروز اختلاف، خشمگین‌تر می‌شوند. مادران این نوجوانان، اغلب خودرأی و مستبد و گرایش کمتری به حل مسأله نشان می‌دهند. بدین ترتیب الگوهای تعامل خاص این والدین با فرزندانشان ایجاد رابطه و حل تعارض را مشکل‌تر می‌سازد.
    در تایوان شورگائو[۲۴۳] (۲۰۰۷) به بررسی عوامل خانوادگی و والدینی کودکان مبتلا به اختلال نقص توجه - بیش فعالی پرداختند و نتایج تحقیق نشان داد که والدین و کودکان مبتلا به اختلال نقص توجه - بیش فعالی آشفتگی‌های روانی بیشتری را گزارش می‌دهند و از حمایت اندک خانوادگی در مقایسه با گروه گواه برخوردار هستند به علاوه کودکان مبتلا به اختلال نقص توجه - بیش فعالی در مقایسه با کروه گواه، نامهربان‌تر، بیش از حد کنترل کننده و محافظت کننده گزارش شدند. این اختلاف در گروه پسران بیشتر از گروه دختران بود. کودکان مبتلا نیز کمتر با والدینشان تعامل داستند و مشکلات رفتاری شدیدی در منزل داشتند.
    مدارک و قرائن در مرور تحقیقات که توسط جانستون و ماش[۲۴۴] (۲۰۰۱) انجام گرفت بیانگر این بود که ابتلا به اختلال نقص توجه - بیش فعالی در کودکان با درجات متفاوتی از نگرانی‌های خانوادگی و عملکرد زناشویی نامناسب، ارتباط گسیخته والد و فرزندی و الگوهای شناختی مشخص والدین درباره رفتار کودک، کاهش کارآمدی والدین، افزایش سطوح استرس والدینی و آسیب‌های روانی والدین همراه است.
    کانینگهام و بویل (۲۰۰۲) نشان دادند مادران کودکان مبتلا به اختلال نقص توجه - بیش فعالی نسبت به گروه مادران دارای کودکان بدون مشکل رفتاری، افسردگی بیشتری از خود نشان می‌دهند. این مادران دچار والدگری منفی و اختلالات روانی می‌شوند، به ویژه زمانی که با اختلال نافرمانی مقابله‌ای (ODD) همراه گردد (اگوست[۲۴۵] و همکاران، ۱۹۹۹؛ به نقل از کادیسو[۲۴۶] و همکاران، ۲۰۰۳).
    علیزاده و همکاران (۲۰۰۷) در مطالعه خود با عنوان اعتماد به نفس، سبک‌های فرزندپروری و تنبیه بدنی در خانواده‌های کودکان مبتلا به اختلال نقص توجه - بیش فعالی در ایران نشان دادند که والدین کودکان مبتلا به ADHD به طور معناداری اعتماد به نفس و گرمی و درگیری کمتری نسبت به گروه والدین کودکان بدون ADHD دارند و نسبت به این والدین بیشتر از تنبیه بدنی استفاده می‌کنند.
    جانستون[۲۴۷] (۱۹۹۶) در تحقیقی، تعامل بین والدین و کودک و ویژگی‌های والدین در خانواده‌های دارای کودکان بدون مشکل و کودکان ADHD با درجات خفیف تا شدید از رفتار نافرمانی مقابله‌ای را مورد بررسی قرار داده است. بررسی نشان داده که والدین در گروه مبتلا به اختلال مذکور در مقایسه با گروه گواه واکنش‌های منفی‌تری در برخورد با کودکانشان نشان می‌دادند و شیوه‌های مثبت کمتری اتخاذ می‌کردند و در ضمن اعتماد به نفس والدین کودکان دارای اختلال مذکور در برابر گروه گواه در سطح بسیار پایین قرار داشت.
    بیفرا و همکاران (۱۹۸۵) تعاملات کودک - مادر را بین کودکان دختر و پسری که نقص توجه (ADD) داشتند، بررسی کردند. مادران کودکان ADHD درخواست کننده‌تر بوده و کشمکش‌ها و نزاع های زیادی با فرزندانشان داشتند. این مادران با عاطفه‌ی منفی بیشتر و در خواست‌های منفی بیشتری به کودکانشان پاسخ می‌دادند. این کودکانی که ADD داشتند نیز بهتر اطاعت می‌کردند و رفتارهای دست کشیدن از تکلیف بیشتری نشان می‌دادند.
    بارکلی و همکاران (۲۰۰۰) در بررسی تعاملات کودکان دارای اختلال نارسایی توجه / بیش فعالی با والدینشان دریافتند که آنها بیش از کودکان بدون مشکل از سوی والدین دستور دریافت می‌کنند و همچنین سرزنش و توبیخ می‌شوند. این شیوه فرزندپروری رفتار نامناسب را تقویت می‌کنند.
    در تحقیق تورل، ریدل و بوهلین[۲۴۸] (۲۰۱۲) تحت عنوان دلبستگی و عملکرد اجرایی در ارتباط با نشانه‌های ADHD در کودکان، نتایج طبقه‌بندی دلبستگی نشان داد که ۵۷% از کودکان دارای دلبستگی ایمن، ۱۹% دلبستگی اجتنابی، ۱۵ % دلبستگی دوسوگرا و ۹% دلبستگی آشفته هستند. بین سبک‌های دلبستگی پسران و دختران تفاوت معناداری وجود نداشت. همچنین در مورد نقص عملکرد اجرایی، پسران عملکرد ضعیف‌تری نسبت به دختران دارند. پسران همچنین بطور معناداری سطح بالاتری از نشانه های ADHD داشتند. همچنین نتایج نشان داد که نقص عملکرد اجرایی به طور معناداری به دلبستگی آشفته وابسته است اما نه به دلبستگی ناایمن. نشانه‌های ADHD بطور معناداری به نقص عملکرد اجرایی و همچنین هم دلبستگی آشفته و هم دلبستگی ناایمن وابسته است. اما عملکرد اجرایی به عنوان میانجی بین دلبستگی آشفته و نشانه‌های ADHD عمل نمی‌کند.
    دنفورث و همکاران (۱۹۹۱) نشان دادند که دارو درمانی و آموزش والدین چون از طریق کاهش میزان پایه رفتارهای آزارنده منجر به قطع تعاملات قهری می‌شود، می تواند بر تعاملات مادر - کودک مؤثر باشد. نشانه‌های کودکان زمانی که همزمان به دارو درمانی تغییراتی در رفتار والدین ایجاد می‌شد، بهبود پیدا می‌کرد و زمانی که والدین با صدای پایین‌تر تعداد درخواست کمتری ارائه می‌کردند و کمتر شک کرده و نگران بودند و بیشتر فرزندشان را ترغیب و تشویق کرده و محبت بیشتری نشان می‌دادند، فرمانبرداری و اطاعت فرزندان بیشتر می‌شد.
    در تحقیق دیگری که توسط کلانتری، مولوی و توسلی (۱۳۸۴) تحت عنوان رابطه بین شیوه فرزندپروری و اختلالات رفتاری در کودکان پیش دبستانی شهر اصفهان انجام گرفت، تجزیه و تحلیل داده نشان داد که بین شیوه فرزندپروری استقلال – وابستگی و اختلالات رفتاری، رابطه معناداری وجود دارد. بدین معنی که هرچه میزان نمرات وابستگی به مادران بیشتر باشد، میزان اختلالات رفتاری کودکان نیز بیشتر می‌شود. همچنین بین شیوه فرزندپروری سخت‌گیری – آسان‌گیری با اختلال رفتاری رابطه معناداری وجود دارد. به عبارت دیگر هر چه میزان سخت‌گیری مادران بیشتر باشد، اختلالات رفتاری در کودکان نیز بیشتر است.
    قطین‌حور (۱۳۷۵) در تحقیقی به رابطه اختلالات رفتاری فرزندان با شیوه فرزندپروری مادران در بین دانش آموزان پسر مقطع ابتدایی شهر اردبیل، پرداخت. نتایج نشان داد که بین شیوه‌ی مستبدانه مادر با اختلالات رفتاری فرزندان رابطه‌ی معنادار وجود دارد، شیوه فرزندپروری مادران کودکان عادی، بیشتر از نوع مقتدرانه بودند.

    موضوعات: بدون موضوع
     [ 03:29:00 ب.ظ ]



     لینک ثابت

      مطالب با موضوع : مقایسه اثربخشی درمان استرس‌زدایی مبتنی بر ذهن‌آگاهی و نظم‌جویی شناختی هیجان ... ...

    یک مثال روزمره از این که آگاهی چطور می‌تواند استرس را کاهش دهد، تجربه معمول گیر افتادن در ترافیک است. از آنجایی که عدم آگاهی از اثرات استرس بر ذهن و بدن آسان است، ممکن است به تنش در تمام بدن خود توجه نکنید، تنفس سریع یا نامنظم، یا اینکه شما چنان دستانتان را محکم به فرمان گرفته‌اید که دستانتان سفید شده است. همچنین احتمال کمتری وجود دارد که متوجه دیگر اثرات مخفی اضطراب و تحریک پذیری از قبیل ضربان قلب بالا، فشار خون، یا تب شوید. گرچه، زمانی که شما از تنش فیزیکی آگاه شدید، به زمان حال بازگشته‌اید و می‌توانید فشار دستتان را از روی فرمان بردارید. و زمانی که می‌بینید تنفس شما سریع و نامنظم است، می‌توانید تنفستان را با تنفس آگاهانه ثابت کنید، که به این وسیله سایر نشانه‌های درونی استرس از قبیل ضربان قلب و فشار خون تدریجا منظم خواهد شد.
    از آنجایی که ذهن آگاهی به شما اجازه می‌دهد تجربیاتتان را به وضوح دریابید، می‌تواند به شما کمک کند که از اثرات استرس بر روی بدنتان آگاه شوید. سپس می‌توانید پاسخ ماهرانه‌تری را برگزینید. به این طریق، شما می‌توانید نقش فعالتری در سلامت و بهزیستی خود ایفا کنید و هر لحظه را بدون اهمیت اینکه دشوار یا تنش زا است، با تعادل و آرامش بیشتری تجربه کنید.
    ذهن آگاهی و استرس روزمره
    برای درک اینکه ذهن آگاهی چه تأثیر عظیمی بر روی بهزیستی شما دارد، در نظر بگیرید استرس‌های کوچک روزانه چقدر روی افکار و هیجانات شما اثر می‌گذارد، که پس از نیز روی بدنتان اثر می‌گذارد. شما ممکن است زمانی که در صف بانک هستید، یا زمانی که مکالمه بدی داشته‌اید احساس استرس کنید. ممکن است شما حتی از پیش بینی و یا یادآوری چنین رویدادهایی دچار استرس شوید. با وجود اینکه این استرس‌ها کوچک به نظر می‌رسند، ممکن است مسبب انواع زیادی از نشانه‌ها شوند، از قبیل تنش عضلانی، سر درد، بی‌خوابی، به هم ریختگی دستگاه گوارش، و مشکلات پوستی. استرس دراز مدت نیز می‌تواند عامل ابتلا به بیماری‌های جدی از قبیل سرطان، بیماری قلبی، و دمانس شود مخصوصا اگر شما به راهبردهای ناسالم برای کنار آمدن با استرس روی آورید از قبیل سیگار کشیدن، سوء مصرف مواد، پرخوری، یا کار زیاد.
    پایان نامه
    یکی از موهبت‌هایی که ذهن آگاهی به ارمغان می‌آورد، کمک به تشخیص این است که راه‌های مختلفی برای پاسخ به هر نوع موقعیت پر استرس وجود دارد. دکتر فرانکل، روانپزشک، این امر را به صورت رسایی چنین تعریف می‌کند: «بین محرک و پاسخ فضایی وجود دارد. در آن فضا قدرت ما برای انتخاب پاسخ قرار دارد. در پاسخ‌های ما رشد و آزادی نهفته است». هر کسی این حق انتخاب را دارد که چگونه پاسخ دهد. کلید آگاهی است. البته، شرطی شدن نیروی قدرتمندی است که تغییر را دشوار می‌کند. همانطور که آب مسیری را انتخاب می‌کند که کمترین مقاومت در آن وجود دارد، شما نیز گرایش دارید به عادت‌های قبلی چنگ بزنید زیرا در اکثر موارد این آسان ترین روش برای دنبال کردن است. این شامل راه‌های همیشگی دیدن و واکنش نشان دادن است.
    جلسه سوم
    چگونه مراقبه ذهن آگاهانه را تمرین کنیم

    موضوعات: بدون موضوع
     [ 03:29:00 ب.ظ ]



     لینک ثابت

      منابع تحقیقاتی برای نگارش مقاله رابطه عدالت سازمانی با عوامل موثر بر فساد اداری- مالی در کارکنان آموزش ... ...

    سامتی و همکاران (۱۳۸۵)در تحقیقی که تحت عنوان بررسی اثر آزادی اقتصادی بر فساد مالی انجام دادند. این گونه نتیجه گیری کرده اند که فساد مالی یا سو استفاده از قدرت دولتی برای کسب منافع شخصی ،رویدادی است که در نظام های اداری وسیاسی کشور های مختلف شایع است.این رویداد دارای عوامل مختلف فرهنگی،اجتماعی،سیاسی،حقوقی و اقتصادی است.از جمله مهم ترین این عوامل سلب آزادی اقتصادی است که از طریق دخالت بیش از حد دولت و نهادهای مرتبط ،زمینه سازگسترش فساد مالی در سطح خرد(فساد اداری)و کلان(فساد سیاسی) می گردد.
    پایان نامه - مقاله - پروژه
    حقانی(۱۳۷۹) تحقیقی با عنوان بررسی علل اقتصادی فساد مالی در ایران به انجام رساندند. به این نتیجه رسیدند که بین متغییر های اقتصادی و فساد مالی روابط متقابلی وجود دارد.از یک طرف فساد مالی بر رشد و سرمایه گذاری خصوصی اثر منفی می گذارد و از طرف دیگرمتغیرهایی همچون بودجه دولت،تسهیلات اعطایی بانک ها و… برفسادمالی تاثیر مستقیم دارند.
    ربیعی و آصف(۱۳۹۱) تحقیقی با عنوان نقش فرهنگ سازمانی در پیشگیری از بروز فساد اداری انجام دادند یافته های تحقیق حاکی از رابطه معناداری بین شاخص های فرهنگ و پایین آمدن فساد اداری است . پیشنهاد اصلی این تحقیق اولویت دادن به رویکرد فرهنگی و ساختاری در کنار رویکردهای رایج انضباطی بوده است. از جمله مؤلفه های فرهنگی مؤثر بر فساد اداری به ترتیب اولویت عبارتند از: ارزش های سازمانی، جامعه پذیری و هویت بخشی، کنترل رفتار، ارزش های فردی، ارزش های بنیادین و شیوه های انگیزشی. در نهایت مدلی مناسب درزمینه مؤلفه های فرهنگی مؤثر برکاهش فساد اداری ارائه گردیده است..
    ریجکهم و ودر[۶۹](۱۹۹۷) تحقیقی جهت بررسی رابطه بین حقوق و دستمزد و فساد انجام دادندکه از طرف صندوق بین المللی پول انجام شده‌است. در این تحقیق محققان بدنبال یافتن یک رابطه همبستگی بین حقوق و دستمزد در بخش دولتی و میزان فساد اداری بوده‌اند. آنها بر اساس مجموعه اطلاعات و آمارهایی که از موسسات مختلف، بانکهای مرکزی و مراکز آمار و اطلاعات کشورهای مختلف جمع آوری کرده‌اند به بررسی و نتیجه‌گیری پرداخته‌اند. نتایج حاصل از این تحقیق بدین صورت بوده است:بین حقوق و دستمزد در بخش دولتی در کشور های در حال‌توسعه و فساد اداری رابطه منفی وجوددارد.و اینکه ارتباط نزدیکی بین سطح حقوق و دستمزد و میزان کیفیت بوروکراسی وجود دارد.
    فیسمن و گاتی (۲۰۰۲) (تمرکز زدایی و فساد بین کشوری )ارتباط بین آزادی های مدنی و کاهش فساد از طریق ابزارهای مدنی مثل آزادی احزاب را مورد بررسی قرار داده اند. این مطالعه نشان می دهد که آزادی های مدنی از طریق افزایش کنترل بر فعالیت های فساد آلود دولت، فساد مالی را کاهش می دهد.
    ۳-۱) مقدمه
    فصل سوم:
    روش شناسی تحقیق
    پژوهش عبارت است از فرایند منظم برای مشخص کردن یک موقعیت نامعین ، یا به عبارت دیگر پژوهش فرایندی است که از طریق آن می توان درباره “ناشناخته” به جستجو پرداخت و نسبت به آن شناخت کسب کرد . در این فرایند از چگونگی گردآوری شواهد و تبدیل آنها به یافته ها تحت عنوان روش شناسی یاد می شود . این سوال که “چگونه داده ها گردآوری شود و مورد تفسیر قرار گیرد ، به طوری که ابهام حاصل از آنهابه حداقل ممکن کاهش یابد” مربوط به روش شناسی پژوهش است (سرمد ، بازرگان و حجازی، ۱۳۸۱). در این فصل به بررسی روش شناسی پژوهش ، جامعه ، نمونه و روش نمونه گیری ، ابزار اندازه گیری داده ها و متغیرها ، روایی و پایایی و روش تجزیه و تحلیل و نرم افزارهای مورد استفاده می پردازد .
    ۳-۲) نوع و روش تحقیق
    این پژوهش از لحاظ هدف، کاربردی است. چراکه در مورد یکی از موضوعات یا مسائل سازمان‌ها انجام میشود و یافته‌های آن می‌تواند برای حل مشکلات یا پاسخگویی به پرسشهای مدیران مفید باشد.
    این پژوهش توصیفی است. چراکه وصف کننده‌ وضع موجود می‌باشد.
    این پژوهش پیمایشی است. چراکه داده‌های مورد نیاز این تحقیق با بهره گرفتن از روش نظرسنجی نمونه به جهت بررسی توزیع ویژگی‌های جامعه حاصل شده است.
    این پژوهش یک تحقیق همبستگی است. چراکه در پی‌ بررسی همبستگی بین متغیر مستقل و متغیرهای وابسته است.
    ۳-۳) جامعه‌ آماری مورد مطالعه
    جامعه آماری عبارت است از: “تعدادی از عناصر مطلوب مورد نظر که حداقل دارای یک صفت مشخصه باشند". گروه نمونه، مجموعه کوچکی از جامعه آماری است مشتمل بر برخی اعضا که از جامعه آماری انتخاب شدهاند. بدین ترتیب گروه نمونه یک مجموعه فرعی از جامعه آماری است که با مطالعه آن محقق قادر است نتیجه را به کل جامعه تعمیم دهد(سکاران، ۱۳۸۴: ۲۹۵). جامعه آماری این پژوهش را کلیه کارکنان آموزش و پرورش شهرستان خمین تشکیل میدهند. در زمان انجام پژوهش (۱۳۹۳) جامعه کارکنان متشکل از ۲۰۷ نفر می باشد .
    ۳-۴) روش نمونه‌گیری و نمونه‌ى آماری
    انتخاب حجم نمونه در طرح‌ریزی یک تحقیق، از آنجا که نشان دهنده واقعیت‌های جامعه است و از آن تبعیت می‌کند، از موضوع‌های کلیدی بررسی است. انجام هر تحیقیق علمی مستلزم صرف هزینه و زمان است. به همین دلیل امکان بررسی کامل جمعیت به طور«سرشماری» وجود ندارد، لذا محققان با توجه به چنین واقعیتی در صدد بر می‌آیند که از طریق «نمونه‌گیری» اطلاعات احتمالی را با بهره گرفتن از تحلیل داده‌های جمع‌ آوری شده پیرامون نمونه، به دست آورند و در نهایت از طریق «تعمیم» این اطلاعات را به جامعه اصلی منتسب نمایند(خاکی،۱۳۸۷: ۱۵۸). حجم نمونه به عنوان یک عامل، برروی خطای متوسط تاثیر می‌گذارد و از همین روست که درست بودن آن سبب بالا رفتن گویایی نمونه می‌شود. افزون بر این، صحت و دقت نمونه‌گیری موجب کاهش هزینه مشاهدات و صرفه جویی انجام بررسی می‌گردد. نمونه آماری این تحقیق برای جامعه مورد بررسی براساس جامعه آماری محدود (کوکران) انتخاب شده است.
    روش نمونه گیری روش تصادفی ساده است که ازمیان کارکنان آموزش و پرورش شهرستان خمین انتخاب شده است.در این رابطه علائم بهکاررفته به شرح زیر می باشند:
    جدول ۳-۱:علائم آماری

     

    تعداد اعضای جامعه آماری ۲۰۷ N=
    تعداد اعضای نمونه آماری n=
    خطای برآورد ۰۵/۰ = e
    نسبت عدم وجود صفت خاص در جامعه مورد بررسی ۵/۰= Q
    نسبت وجود صفت خاص در جامعه مورد بررسی ۵/۰= P
    توزیع نرمال استاندارد ۹۶/۱= (۰۲۵/۰) Z
    موضوعات: بدون موضوع
     [ 03:29:00 ب.ظ ]



     لینک ثابت
     
    مداحی های محرم