کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل
کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل




جستجو





آخرین مطالب


  • دانلود فایل ها در مورد : بررسی تاثیر استفاده از عصاره چای سبز در فیلم پلی آمید بر خواص ...
  • تاثیر مانورهای نظامی در استراتژی‌های سیاسی جمهوری اسلامی ایران از سال‌های 1384 تا 1391 هجری شمسی92- قسمت 2
  • نوآوری های کلامی علاّمه طباطبایی- فایل ۴
  • منابع تحقیقاتی برای نگارش پایان نامه ارائه مدلی تلفیقی از کارت امتیازی متوازن و هوشین کانری در ...
  • بررسی فساد اداری، عوامل و راهکارهای مقابله با آن از ...
  • بررسی کارایی بیمارستان های وابسته به دانشگاه علوم پزشکی و خدمات بهداشتی درمانی ایلام (غرب ایران) با استفاده از روش DEA- قسمت ۴
  • قلمرو ولایت فقیه در احکام شرعی با تأکید بر اجرای عدالت درجامعه- قسمت ۴- قسمت 2
  • بررسی تطبیقی نظریه تکثرگرایی سروش و وحدت متعالی ادیان نصر- قسمت ۵
  • دانلود منابع تحقیقاتی برای نگارش مقاله ارایه‌ی یک روش مسیریابی برای شبکه‌های حسگر بی‌سیم با هدف افزایش ...
  • دانلود مطالب پژوهشی در مورد : ارائه مدلی تلفیقی از کارت امتیازی متوازن و هوشین کانری در سازمان به ...
  • مطالب در رابطه با : مقایسه ی مولفه های نابرابری آموزشی بر اساس مکتب انتقادی ...
  • پایان نامه نرگس مصباح ویرایش نهایی ابان- قسمت ۴
  • اثر بخشی آموزش مهارتهای خودآگاهی و حل مساله بر افزایش رضایت زناشویی بیماران معتاد درطول درمان، کلینیک درمانی و بازتوانی پویا، شهرستان بندرلنگه در سال ۱۳۹۲- قسمت ۷
  • پژوهش های انجام شده درباره تعیین پارامترهای آزمایش تحکیم در لایه‌های آبرفتی با استفاده از مدلسازی با Anfis ...
  • بررسی رابطه مهارت مذاکره مدیران با میزان تعارض میان کارکنان مراکز آموزش فنی و حرفه ای کرج- قسمت ۱۸
  • تاثیر مدل رقابتی مایکل پورتر برفعالیت شرکت های بیمه استان اصفهان- قسمت ۷
  • شرکتهای پذیرفته شده در بورس ۵ تا ۸ شرکتهای تحت پوشش نهادهای انقلاب ۵ تا ۸ سایر شرکتهای دولتی ۵ تا ۸ شرکتهای سرمایه گذاری ۵ تا ۸ شرکتهای تحت پوشش بانکها ۷ تا ۱۰ شرکتهای تحت پوشش سازمان گسترش و نوسازی صنایع ایران و سازمان های صنایع ملی ایران ۷ تا ۱۰ شرکتهای
  • بررسی اثربخشی روان درمانی پویشی کوتاه مدت گروهی بر کاهش علائم ...
  • تحقیق از شهود و مطلعان- قسمت 5
  • دانلود مطالب پژوهشی با موضوع ارائه مدلی تلفیقی از کارت امتیازی متوازن و هوشین کانری ...
  • تجاری سازی فضای ماورای جو- قسمت ۴
  • بررسی رهن و توثیق بیمه نامه در حقوق ایران۹۱
  • تعزيه و نقش آن در تبليغ وارتباطات دينی مردم ايران- قسمت 14
  • نگارش پایان نامه در مورد ارائه مدلی تلفیقی از کارت امتیازی متوازن و هوشین کانری در ...
  • نگارش پایان نامه با موضوع : اعتبار شرط داوری در معاملات دولتی با تأکید بر رویه ...
  • ارائه یک الگوریتم رهگیری هدف پویا بر اساس پیش‌بینی در شبکه حسگر بی‌سیم- قسمت ۱۱
  • بررسی میزان همسویی گرایشات تحصیلی و شغلی دانش آموزان با آرزوهای شغلی و تحصیلی والدین در شهرستان پاکدشت- قسمت ۶
  • بررسی تأثیر لایروبی بر شاخص کیفیت آب WQI، جمعیت ماکروبنتوز و مقدار فلزات سنگین در آب و رسوب و در اروندرود بازه خرمشهر- قسمت ۱۳
  • تحلیل فرهنگ سازمانی ورابطه آن با اخلاق حرفه ای معلمان- قسمت ۷
  • بررسی میزان رمزگردانی گویشوران مازندرانی، ترکی و کردی- قسمت ۳
  • راهکارهای کاهش جمعیت کیفری زندان در مرحله رسیدگی- قسمت ۴
  • تحقیقات انجام شده درباره بررسی رابطه بین مسئولیت‌پذیری و کمال‌گرایی با جهت‌گیری هدف در دانشجویان دانشگاه آزاد ...
  • رقص در اسلام- قسمت ۸




  •  

    کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کاملکلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

    لطفا صفحه را ببندید کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

    لطفا صفحه را ببندید

    کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

    کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

    لطفا صفحه را ببندید

    کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

    کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

    لطفا صفحه را ببندید

    کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

    کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

    لطفا صفحه را ببندید

    کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

    کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

    کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

    کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

    لطفا صفحه را ببندید

    کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

    کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

    لطفا صفحه را ببندید

    کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

    کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

    کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

    کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

     

    کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کاملکلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

    لطفا صفحه را ببندید کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

    لطفا صفحه را ببندید

    کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

    کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

    لطفا صفحه را ببندید

    کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

    کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

    لطفا صفحه را ببندید

    کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

    کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

    لطفا صفحه را ببندید

    کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

    کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

    کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

    کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

    لطفا صفحه را ببندید

    کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

    کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

    لطفا صفحه را ببندید

    کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

    کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

    کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

    کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

     
      بررسی نظام های اقتصادی بین المللی در کشورها- قسمت ۶ ...

    ۱٫نظام اقتصاد سرمایه داری تجاری
    عکس مرتبط با اقتصاد
    نظام اقتصادسرمایه داری ابتدا با تاکید برتجارت شکل گرفت وتجارت وبازرگانی نقش اصلی درفعالیتهای اقتصادی را تشکیل می داده است.درنظام اقتصاد سرمایه داری تجاری تولید برای تجارت وتجارت مایه کسب سرمایه وقدرت سیاسی واقتصادی شکل می گیرد.
    عوامل رشد وشکوفایی نظام اقتصاد سرمایه داری تجاری :
    ۱ )مباح دانستن ربا وبهره ازسوی کلیسای کاتولیک .
    درقرون وسطی مبادلات وفعالیتهای اقتصادیی تحت الشعاع اخلاق ،مذهب وسنتها بوده است، مادیات مذمت می گردید وتجارت وفعالیتهای اقتصادی بر اساس عدالت واصول مسیحیت صورت می گرفت وصنعت وتجارت درکنار هم قرارداشتند.یکی ازاصول مسیحیت حرمت بهره وربااست که تاسال ۱۲۵۰ میلادی بهره وربا حرام بود. ازسال ۱۲۵۰ به بعد توماس آکویناس بهره وربا را مباح کرد وازسال ۱۴۰۰ میلادی به بعد اکثرکشورهای اروپای به منظور جذب منابع مالی وپولی رسما قانون منع بهره را لغوکردند. بالغو قانون منع ربا منابع مالی فراوانی درجهت توسعه فعالیتهای بازرگانی وصنعتی جذب گردید.
    ۲)شکل گیری کارگاه های صنعتی دراروپاباشکل گیری کارگاه های صنعتی دراروپا درقرون ۱۲ و ۱۳ میلادی،عملا صنعت ازتجارت جدا گردید وازاین به بعد تجارت مایه رونق صنعت وفعالیتهای اقتصادی قلمدادگردید.تا قبل ازقرون ۱۲ و ۱۳ میلادی صنعت گران خود تاجر نیزبودند .
    ۳)دستیابی به معادن وفلزات گرانقیمت آمریکا وآفریقا ،
    دست یابی اروپائیان به معادن فلزات گرانبهای قاره ای آمریکا وآفریقا، باعث انباشت سرمایه های تجاری کلان گردید ومعاملات تجاری رونق یافت.
    ۴) توسعه تجارت اروپائیان با کشورهای اسلامی
    گسترش روابط تجاری واقتصادی اروپائیان با کشورهای اسلامی ازطریق دریای مدیترانه تجارت وبازرگانی درغرب بیشتررونق گرفت وسکه های طلا ونقره ازکشورهای اسلامی وارد بازاراروپا گردیدوپول به عنوان وسیله پرداخت وارد عرصه اقتصاد شد.
    ورود سکه های طلا ونقره به کشورهای اروپائی ،اروپائیان را بیش ازپیش به اقتصاد وکسب ثروت علاقه مند ساخت ، تااینکه اروپائیان برای کسب قدرت به تجارت خارجی به عنوان منبع افزایش سکه های طلا ونقره علاقه مند شدند ودرنتیجه نظریه مرکانتلیسم )سوداگران( درانگلستان شکل گرفت .اروپائیان فقط طلا ونقره را ثروت می دانستند.
    ۵) مکتب مرکانتلیسم،
    مکتب مرکانتلیسم ازقرن شانزدهم به بعد تجارت را به عنوان منبع تامین ثروت وقدرت معرفی نمودند .دراندیشه مرکانتلیسم )سوداگران( سیاست اصل ومقدم بر اقتصاد است وقدرت مایه برتری است ومهم ترین راه بدست آوردن قدرت همان بدست آوردن طلا ونقره است، که دولتها باید به منظوربدست آرودن طلاونقره دراقتصاد مداخله نماید تا بیشترین قدرت را ازطریق تجارت خارجی بدست آورد.
    مرکانتیلیسم ها تنها عامل مولد ثروت را تجارت معرفی کردند وتجارت به انگیزه کسب ثروت ،قدرت دولتها را افزون می کند واین طرز تفکر موجب گردید که نظام سرمایه داری تجاری به سمت استثمار واستعمار برود .براساس نظریه مرکانتلیسم تجارت خارجی به نفع یک کشور وضررکشوردیگراست لذا باید دولت ازاقتصاد وتجارت حمایت نماید ودرامورتجارت دخالت کنند.
    ۱:اسپولر.تجارت درکشورهای اسلامی شرقی. برگرفته شده از: روزنامه دنیای اقتصاد، شماره ۱۸۸۱ به تاریخ ۱۳۸۹
    ۲:حقیقی محمد. بازرگانی بین الملل. انتشارات دانشگاه تهران. ۱۳۷۹
    درنتیجه تجاوز به کشورهای آسیای وافریقای را موجب گردید واین کشورهارا به صورت کشورهای مستعمره درآوردند ومنابع سرشار طبیعی آنها را بدست گرفتند وصنعت وتجارت کشورهای استثمار گر رونق یافت وهمزمان بازار جدیدی برای کشورهای سرمایه داری اروپای فراهم گردید.
    مهمترین ویژگیهای مکتب مرکانتلیسم
    ۱٫تقویت قدرت سیاسی ازطریق بدست آوردن طلا ونقره
    ۲٫دخالت دولت دراقتصاد به منظورکسب قدرت بیشتر
    ۳٫تجارت منبع کسب وجذب طلا ونقره ازسایرکشورها
    ۴٫ثروت فقط طلا ونقره
    ۲:نظام اقتصادسرمایه داری صنعتی
    پیشرفت دانش وتکنیک درقرن هیجدهم موجب تحولاتی عظیم درزمینه ابزارتولید وتنوع تولیدکالاها گردید.نیروی ماشین به سرعت جای نیروی انسانی را درتولید گرفت.
    اختراعات واکتشافات درزمینه های مختلف تولیدی موجب بهبود روش های تولید گردید ونیروهای ماشینی جای نیروی انسانی را درتولید گرفت.زمینه اختراعات واکتشافات را تقویت مالکیت خصوصی، حمایت ازآزادیهای فردی وسرمایه های متراکم تجاری وغارت منابع مالی واقتصادی کشورهای مستعمره فراهم ساخت.
    تاثیر پیشرفت صنعت وتکنیک ،اختراعات وماشینی شدن تولید به حدی بود که موجب پیدایش نظام سرمایه داری صنعتی گردید که براساس نظام اقتصاد سرمایه داری صنعتی، گسترش صنعت وتنوع تولید زمینه سازرونق تجارت شناخته می شود.
    برخلاف برداشتی نظام اقتصاد سرمایه داری تجاری ،که تجارت را مایه رونق اقتصاد وصنعت معرفی می کند.چون با انباشت سرمایه که توسط سودهای کلان تجاری وبازارها وتقاضاهای جدیدی که ایجادشده بود،شرایط رابرای اختراعات واکتشافات درزمینه کشف روش های جدید تولید واختراعات فراهم ساخت.
    تولیدات ماشینی که به صورت انبوه تولید می گردید شرایط تجارت رانیزتغییرداد. که قبلا درنظام سرمایه داری تجاری تولید براساس حجم تقاضای موجود صورت می گرفت، اما درنظام سرمایه داری صنعتی تولید بصورت سفارشی صورت می گرفت. که بحث بازاریابی دراین مرحله)مرحله نظام سرمایه داری صنعتی( ازنظام اقتصادسرمایه داری شکل گرفت.باید تولید انبوه صورت گیرد وبازاریابی صورت پذیرد.
    عوامل تآثیر گذار بر شکل گیری نظام سرمایه داری صنعتی
    ۱٫ اختراعات و اکتشافات
    ۲٫ترویج مالکیت خصوصی
    ۳٫ حمایت از آزادیهای فردی
    ۴٫ وجودسرمایه های متراکم تجاری
    ۵٫غارت منابع مالی کشورهای مستعمره
    نظام سرمایه داری صنعتی توسط اکتشافات واختراعات، وماشینی شدن تولیدفراهم گردید ، زمینه اختراعات واکشافات توسط ترویج وتقویت مالکیت خصوصی، تامین آزادیهای فردی وکنارگذاشتن مقررات دست وپاگیرمکتب مرکانتلیسم ها وجذب سرمایه های متراکم تجاری وغارت منابع مالی کشورهای مستعمره فراهم گردید. فیزیوکراتها با تقویت اندیشه عدم مداخله دولت وحاکمیت قوانین طبیعی وتامین آزادیهای فردی وهمسوی منافع فردی وجمعی تحولی را تحت عنوان انقلاب لیبرالها فراهم ساخت. نظام اقتصادسرمایه داری را واردیک مرحله جدید به نام نظام اقتصاد سرمایه داری لیبرال گردانید.۱
    ۱:قدیری اصلی. باقر ، سیر اندیشه اقتصادی، مؤ سسه انتشارات و چاپ دانشگاه تهران، چاپ هشتم، ۱۳۶۸، ص ۴۷-۵۷
    ۳٫نظام اقتصاد سرمایه داری لیبرال
    نظام اقتصادسرمایه داری لیبرال ازاواخرقرن هیجدهم در واکنش به اندیشه مرکانتیلیستها به وجود آمد.
    نظام اقتصاد سرمایه داری لیبرال دراندیشه های اسمیت وریکاردو ریشه دارد.اسمیت وریکاردو هردو دربرابرکنترلهای اقتصادی موجود دردوران سلطه مکتب مرکانتیلیسیم بین قرنهای ۱۶ و ۱۹ واکنش نشان دادند. اسمیت وریکاردووپیروان آنها معتقد بودند که فلسفه کنترلهای اقتصادی توسط دولت نادرست است.عدم کنترل موجب افزایش ثروت ملی توسط مبادلات افراد دراقتصاد ملی واقتصاد بین المللی می شود. باقدرت گرفتن عقاید این دو دراوائل قرن ۱۹ بیسیاری ازمحدودیتهای برقرار شده توسط مرکانتیلیستها کنارگذاشته شد. درنتیجه نظام اقتصاد سرمایه داری وارد مرحله جدید به نام نظام اقتصادسرمایه داری لیبرال گردید.
    فروض نظام اقتصادی سرمایه داری لیبرال
    ۱٫افراد عاملان اصلی تحلیل اقتصادی
    لیبرالها فرض می کنند که افراد عاملان اصلی دراقتصاد سیاسی وواحدهای مناسب برای تحلیل می باشند. اگرچه این فرض بدیهی به نظر می رسد، چون تمامی فعالیتهای اجتماعی نهایتا به وسیله افراد انجام می شود.
    تصویر درباره جامعه شناسی و علوم اجتماعی
    ۲٫ رفتارعقلانی افراد
    لیبرالها فرض می کنند که افراد منطقی)عقلای( ودرپی حد اکثر رساندن مطلوبیت “و”منافع شخصی “هستند. عمل عقلای به معنی این است که افراد برای بدیلهای ممکن محاسبات هزینه فایده انجام می دهند. وچون درپی حد اکثررساندن مطلوبیت ومنافع شخصی هستند ازمیان بدیلهای مختلف بدیلی را انتخاب می کنند که بالاترین سطح رضایت ذهنی ومنافع مادی را به آنها دهد. اما این بدان معنی نیست که افراد عملا ازتمامی انتخابها ومبادلات حد اکثر مطلوبیت وسود به دست می آورند. دربرخی شرایط حد اکثر کردن مطلوبیت وسود به معنی انتخاب بدیلی است که حد اقل زیان را به بار میا ورد.
    ۳٫حداکثرسازی مطلوبیت ومنافع مادی افراد
    یکی دیگرازفروض این دید گاه این است که افراد حد اکثر کنندۀ “مطلوبیت” و”منافع مادی ” با جایگزینی کالاها مطلوبیت ومنافع مادی را به حد اکثر می رسانند. برای نمونه مقداری ازپوشاک را با مقدار زیور الات معاوضه می کنند. پس به عقیده لیبرالها مبادله یک کالا با کالای دیگر مطلوبیت ومنافع افراد را افزایش می دهد.این فرایند مبادله تازمانی ادامه می یابد که هرفرد با توجه به مقدار موجود ازکالا ها تاحد ممکن دروضعیت بهینه قرار گیرد وهیچکس درنتیجه عمل او دروضع بدتری قرار نگیرد.دراین وضعیت تمامی افراد درجامعه مطلوبیت ومنافع خود را که به شکل منحصر به فرد تعریف شده است به حد اکثر می رساند.
    اقتصاد دانان کلاسیک ونئو کلاسیک که عموما لیبرال هستند معتقد به برتری بازار به عنوان تخصیص دهندۀ منابع کمیاب می باشند،به عقیده آنان همه می توانند با توجه به موجودی مشخص کالا وخدمات دربهترین وضعیت قرارگیرند وبالاترین سطح رضایت مندی رااز مکانیزم بازار بدست آورند.
    بنابراین براساس این دید گاه نقش دولت باید کاملا محدود شود.ازدید آنان بیسیاری از اشکال مداخله دولت دراقتصاد چه عمدی وچه غیر عمدی بازاررا محدود می سازد ومبادلات بالقوه سود مند بین افرادا کاهش می دهد.
    لیبرالها بر این باوراند که تولید وعرضه برخی از “کالاهای عمومی ” یعنی کالا وخدماتی که رفاه افراد را افزایش می دهد واما توسط بخش خصوصی تولید نمی گردد،باید دولت به عهده گیرد.دولت نقش مهمی درایجاد شرایط لازم برای حفظ بازار آزاد ورقابت، بازی می کند.دولت باید خدمات دفاع ملی را ارائه نماید،ازحق مالکیت خصوصی حمایت نماید وازتمرکز ناعادلانه قدرت دربازار جلو گیری نماید.گذشته ازاین به نظراکثر لیبرالها دولت باید شهروندان خود راآموزش دهد؛ وزیر بناهای اقتصادی رادرست نماید وپول ملی را کنترل نماید.
    اصول اساسی نظام اقتصاد سرمایه داری
    نظام اقتصاد سرمایه داری که براساس فلسفه دئیسم واصالت لذت اپیکور شکل می گیرد دارای ویژگیها واصول اساسی زیرمی باشد:
    ۱٫اصل لیبرالیسم اقتصادی
    ۲٫اصل عدم مداخله دولت
    ۳٫ اصل تعادل خود کار
    ۴٫مالکیت خصوصی
    لیبرالیسم اقتصادی
    لیبرالیسم اقتصادی مهمترین ویژگی نظام اقتصادسرمایه داری است که به دنبال پذیرش فلسفه دئیسم وهدوئیسم مطرح می گردد.لیبرالیسم اقتصادی از دواصل “اصالت فرد” و”آزادی فردی” تشکیل می شود .
    ۱٫اصالت فرد
    درنظام سرمایه داری هسته ومحور اصلی اجتماع را فرد تشکیل می دهد. وفرد از وجود حقیقی برخوردار است، اجتماع چیزی جز مجموعه اجزای تشکیل دهنده آن یعنی تک تک افراد نیست که باحفظ استقلال وهویت خود آن را به وجود آورده اند .بنابراین اجتماع فاقد وجود حقیقی است وتنها ازوجود اعتباری برخوردار است.در نظامی که فرد اصالت داشته باشد بنابراین درصورت تعارض بین منافع فرد وجامعه منافع فرد مقدم است و اولویت دارد .اربلاستر نظریات جرمی بنتام را دراین مورد چنین توضیح می دهد که بنتام اجتماع را “پیکره فرضی “می داند وبنابراین “منافع اجتماع چیزی بیش از ))مجموعه منافع افراد تشکیل دهنده آن نیست(( اگر اجتماع یک فرض خیالی باشد ؛هیچ فرد عاقلی نمی تواند منافع این موجود خیالی را بالاتر از منافع حقیقی افراد حقیقی قرار دهد:))مردم در مفهوم کلی نه می توانندتنبیه شوند؛نه می توانندآزاد باشند ؛ونه جز در مفهومی مجرد می توانند وجود داشته باشند؛تنهاواقعیات موجود ؛ افرادی هستند که عملا ))مردم ((را تشکیل می دهند .وجود سخت ومحسوس افراد ،زمینه را برای اولویت دادن به حقوق ومنافع آنها بر موجودیت هایی فرضی از قبیل: اجتماع ،جامعه ،دولت, ملت, حزب وسایر نهاد های اجتماعی که گاهی مدعی رجحان اخلاقی وسیاسی برافراد یا مردم واقعی اند فراهم می آورد. علاوه بر این وجود فرد به لحاظ تاریخی هم مقدم بر وجود اجتماع است.از آن جا که فرد قبل از ایجاد جامعه وجود داشته است، بنابراین حقوق و خواسته های او به لحاظ اخلاقی مقدم بر خواسته های جامعه قرار می گیرد.
    ارزشهای اخلاقی ازدید گاه لیبرالیسم اقتصادی ،تابع اراده های انسان است ؛ارزشها به دنیای واقعیت وابسته نیست .به قول آیریس مورداک:
    “ارزش هایی که قبلا در عالم اعلی رقم زده شده اند، به دامان اراده انسان سقوط می کنند.واقعیت متعالی وجود ندارد. تصویر از “خوب”غیر قابل تعریف است وتهی می باشد و انتخاب انسان میتواند آن را پر کند”.
    با این ترتیب منافع فردی و سودجویی شخصی جایگزین ارزش های اخلاقی می شود. به قول اسمیت سود جوی ونفع شخصی یک هنجار طبیعی است نه یک ارزش اخلاقی. و یکی از وجوه تقابل لیبرالیسم با مذهب نیز از همین جاسر چشمه می گیرد.۱
    ۱: بشلر ژان ، خاستگاه های سرمایه داری، ترجمه کامران رامین ، نشر البرز، تهران ۱۳۷۰، چاپ اول، ص ۱۱۵٫
    ایرادی که بر این اصل وارد است:
    بر اساس اصالت فرد،ازیک طرف تنها واقعیات موجود افراد هستند واجتماع صرفا پیکره فرضی ویک فرض خیالی است وبدون اینکه دارای وجود حقیقی باشد تنها در مفهومی مجرد وجود دارد ،اما از طرف دیگر در صورت تضاد منافع فرد با جامعه اولویت با منافع فرد است .اکنون این سوال مطرح می شود که اگر جامعه فقط جمع عددی افراد ان است پس تضاد منافع فرد با جامعه چه مفهومی می تواند داشته باشد.زیرا در این صورت تنها می توان از تضاد فرد با سایر افراد نام برد وبه قول آربلاستر هرگونه کشاکش بین جامعه وفرد ستیزه افراد با یک دیگر است .بنا بر این اصل تقدم منافع فرد بر جامعه دیگر مفهومی نخواهد داشت ،زیرا در واقع اصل تقدم منافع فرد بر جامعه به معنی تقدم منافع فرد بر منافع سایر افراد اجتماع خواهد بود.سوال مهمتر اینکه چه توجیهی برای تقدم منافع یک)) فرد(( بر سایر)) فرد ها ((وجود دارد .چنین رجحانی حتی بر خلاف طرز تفکر اصالت فرد است .اگر فرد به عنوان وجود حقیقی مورد توجه است چرا باید منافع ))فردها ((در صورت تضاد با منافع یک ))فرد ((از او لویت برخوردار نباشد .
    ۲٫آزادی فردی ونتایج آن
    این اصل لازمه ی منطقی ومکمل اصالت فرد است .لیبرالیسم سه سوال آزادی برای که ؟، آزادی از چه ؟و آزادی برای چه ؟رابررسی می کند .
    در مورد سوال “آزادی برای که ؟پاسخ لیبرالیسم از موضعگیری آن نسبت به فرد و جامعه کاملا آشکار است .فرد است که وجود حقیقی دارد وهسته اصلی اجتماع را تشکیل می دهد وباید از آزادی برخوردارباشد .در زمینه “آزادی از چه ؟” ابتدا باید مفهوم خاص آزادی در لیبرالیسم مورد توجه قرار گیرد .آزادی ازنظرلیبرالیسم اقتصادی عبارت است از اینکه شخص مجبورومقید نباشد ودر امورش مداخله نشود و تحت فشار قرار نگیرد.
    تعریف “ها بز” از آزادی نیز بر همین اساس است ” آزادی در مفهوم درست کلمه به معنی فقدان موانع خارجی است .آن موانعی که اغلب ممکن است بخشی از قدرت انسان در انجام آنچه می خواهدرا سلب می کند .
    ” هابز” فرق میان قدرت وآزادی را در این می داند که فقدان موانع خارجی در مقابل حرکت ،آزادی است اما اگر موانع موجود در راه حرکت، جزئی از ساختمان خودشیئ باشد ،باید گفت برای انجام حرکت قدرت لازم است نه آزادی؛ مانند انسانی که بر اثر بیماری از بستر نمی تواند تکان خورد.
    چون مهمترین مانع خارجی که در جامعه مانع حرکت فرد می شود واو را مجبور و مقید می کند دو لت است. بنا براین پاسخ لیبرالیسم به سوال “آزادی از چه ؟” ،آزادی از مداخله ی دولت “است .اما در مورد سوال سوم “آزادی برای چه ؟” لیبرالیسم معتقد است که آزادی خود عالیترین هدف است .

     

    برای دانلود متن کامل پایان نامه به سایت fotka.ir مراجعه نمایید.

     

    موضوعات: بدون موضوع
    [سه شنبه 1400-01-24] [ 09:44:00 ب.ظ ]



     لینک ثابت

      ضمان زوجین ناشی از نقض حقوق یکدیگر از منظر فقه وحقوق- قسمت ۴ ...

    واژه ضمان در احادیث به مفهوم لغوی فراوان دیده می‌شود. از آن جمله دو مورد ذیل است:

     

     

    ان الامام ضامن للقراء. (ابن بابویه، ۱۳۶۳، ۳۷۸)

    این روایت، تعهد به معنای تکلیف امام را نسبت به صحت نماز مامومین بیان می‌کند گویا صحت نماز آنان، به صحت نماز امام بستگی دارد و او متکفل صحت نماز مامومین خود می‌باشد. (عمید زنجانی، ۱۳۸۲، ۳۹)
    ۲-کل مفت ضامن. (شیخ طوسی، ۱۳۸۷، ۲۲۳)
    خسارت ناشی از عمل به فتوای نادرست نیز که موجب بطلان عمل است بر عهده‌ی فقیهی است که با افتای ناصحیح خود موجب بطلان عمل مقلد می‌شود. (عمید زنجانی، ۱۳۸۲، ۴۰)

     

    مفهوم اصطلاحی ضمان

    در اصطلاح فقها، ضمان به دو معنای عام و خاص به کار می‌رود. در مورد ضمان به معنای اعم تعابیری نظیر عبارات زیر وجود دارد:
    علامه حلی در کتاب قواعدالاحکام می‌نویسد: «ضمان عقدی است که برای تعهد نسبت به نفس یا مال از سوی کسی که ذمه‌اش به مثل آن مال مشغول است یا نه، وضع شده است»[۱].(علامه حلی، ۱۴۱۳، ۲۱۳) از این عبارات‌ها با توجه به تعاریفی که از ضمان شده است، می‌توان به این نکته پی برد که ضمان به معنای عام، شامل حواله و کفالت نیز می‌شود؛ چرا که تعهد نسبت به نفس، کفالت نامیده می‌شود و تعهد از سوی کسی که ذمه‌اش مشغول است، حواله می‌نامند و چنانچه ذمه‌اش مشغول نباشد، ضمان به معنای خاص است.
    در مورد ضمان اخص نیز در متون فقهی چنین آمده است:
    محمد کاظم طباطبایی یزدی در کتاب العروه الوثقی می‌نویسد: «تعهد به مال از طرف کسی که مدیون به مضمون له نباشد»[۲].(طباطبایی یزدی، ۱۳۳۷، ۲۳۴) نکته‌ مهمی که در اینجا باید مدنظر داشت، این است که ضمان به معنای اخص برخلاف ضمان به معنای اعم فقط عقد ضمان را در برمی‌گیرد؛ بنابراین ضمان به معنای عام بر هریک از اقسام سه‌گانه‌اش (ضمان، حواله و کفالت) به نحو حقیقت اطلاق می‌شود؛ گرچه هرگاه ضمان به‌طور مطلق به کار رود، ضمان به معنای اخص به ذهن متبادر می‌شود لیکن میان این دو عبارت هیچ‌گونه تنافی ای وجود ندارد، زیرا این مطلق ضمان است که بر تمامی افراد خود اطلاق می‌گردد و ضمانی که بدون قرینه و تقیید، منصرف به معنای اخص می‌باشد، ضمان مطلق است. بنابرآنچه گفته شد می توان به این نتیجه رسید که منظور از ضمان دراین تحقیق، ضمان مطلق است نه مطلق ضمان، ومفهوم آن عبارت است از مسئولیت مدنی که از آثار آن وجوب تکلیفی پرداخت خسارت است، می شود

     

    برای دانلود متن کامل پایان نامه به سایت tinoz.ir مراجعه کنید.

    اقسام ضمان

    حقوقدانان ضمان را به سه قسم تقسیم کرده‌اند که عبارت‌اند:

     

    ضمان ناشی از عقد (ضمان معاوضی)

    «ضمان ناشی از عقد» همان ضمان ناشی از قراردادهاست، (طاهری، ۱۴۱۸، ۲۱۲) یعنی هرگاه در عقود معاوضی، تلف یا اتلاف موضوع معامله به ‌حکم قانون موجب ضمان گردد و ضمان ضامن از همان مال تلف‌شده حساب شود، این ضمان را ضمان معاوضی گویند. (جعفری لنگرودی، ۱۳۸۸، ۴۲۳) مثلاً در عقد بیع، فروشنده و خریدار، هر دو در مقابل یکدیگر ضامن هستند، یعنی بایع متعهد و ضامن است که مبیع را به مشتری تسلیم کند و مشتری هم ضامن است که ثمن را به بایع بپردازد و در صورت مستحق للغیر درآمدن هریک از مبیع و ثمن، بایع و مشتری ضامن درک آن می‌باشند. آنچه به‌عنوان نتیجه می‌توان گفت، این است که ضمان معاوضی با عقد به وجود می‌آید و با تسلیم خاتمه می‌یابد.

     

    ضمان قراردادی

    تعهداتی که شهروندان نسبت به همدیگر دارند گاه مصنوع اراده انشائی آنهاست، چنین تعهدی ناشی از قرارداد است. قصد انشاء طرفین یک قرارداد، گاه سبب ایجاد تعهد بین دو شهروند یعنی دو طرف قرارداد می‌شود (ماده‌ی ۱۹۱ قانون مدنی) که به این تعهد «ضمان قراردادی» گویند؛ مانند اینکه معماری در مقابل مالک زمینی طبق قراردادی تعهد نماید که در مقابل دستمزد معین در یک قطعه زمین مالک، آپارتمانی ظرف یک سال احداث نماید که تعهد مالک به پرداخت دستمزد و تعهد معمار به احداث بنا هر دو تعهد قراردادی است. در صورت نقض این تعهد از جانب یکی از متعهدین و ورود خسارت، وی ملزم به جبران ضرر می‌باشد که به آن ضمان قراردادی گویند. به عبارتی ضمان قراردادی عبارت از مسئولیت کسی است که به‌موجب عقدی از عقود معین یا غیر معین تعهدی را پذیرفته و به علت عدم انجام تعهد یا تأخیر در انجام تعهد خسارتی به متعهدله وارد نماید که در این صورت متعهد مکلف است خسارت وارده را جبران کند. (امامی، بی تا، ۳)

     

    ضمان قهری

    در زندگی اجتماعی، شهروندان غیر از تعهدات قراردادی، وظایف و الزامات دیگری نسبت به هم دارند که این تعهدات و الزامات به رفتارهای اجتماعی افراد نظم می‌بخشد. این الزامات ریشه در اراده انشائی شهروندان نداشته بلکه از طرف قانون‌گذار بر آنها تحمیل شده است که می‌توان به «تکالیف و الزامات» تعبیر نمود. به‌عنوان‌مثال شهروندان ملزم‌اند که اسباب آلودگی صوتی و آلودگی محیط‌زیست را فراهم نکنند یا به نحوی رفتار نمایند که سبب ضرر غیرمتعارف دیگران نشود. در مواردی که این الزام یا تکالیف نقض شده و به شهروندی ضرر وارد آید، مقصر مجبور به جبران خسارت وارده می‌باشد که ضمان غیر قراردادی یا قهری نامند. (یزدانیان، ۱۳۸۶، ۴۹)
    تصویر درباره جامعه شناسی و علوم اجتماعی
    بنابراین می‌توان نتیجه گرفت ضمان دارای سه شاخه هست:۱-ضمان قراردادی ۲- ضمان قهری ۳- ضمان معاوضی، که هرچند به یک معنا به کار می‌روند و آن عبارت است از الزام به جبران ضرر ناشی از نقض تعهد، اما از نظر مبنا متفاوت می‌باشند. به عبارتی ضمان قهری نیز منوط به وجود یک تعهد و الزام است که از قبل بر دوش افراد تحمیل شده اما برخلاف ضمان قراردادی این تعهد قراردادی نیست، بلکه مصنوع قانون است. با توجه به تعاریفی که فقها و حقوق‌دانان در مورد ضمان ارائه داده‌اند، می‌توان گفت که تمامی این تعاریف به معنای واحدی که همان تعهد است برمی‌گردد. در این تحقیق علاوه بر ضمان ناشی از سوءاستفاده از حقوق مربوط به هریک از زوجین، به شناسایی حقوق و ضمانت‌های اجرایی ناشی از نقض این حقوق نیز می‌پردازد.

     

    مبانی ضمان

    با توجه به تعریفی که از ضمان عقدی شد می توان به این نکته پی برد که مبنای ضمان قراردادی به طور مستقیم از عقد ناشی می شود؛ یعنی اینکه طرفین هرکدام به طور مستقیم تعهد می نمایند که در صورت عدم انجام تعهدشان مسئول و ضامن آن می باشند، بنابراین از تکرار دوباره آن خوداری می کنیم و به مبانی ضمان قهری و نضراتی که در این مورد مطرح شده است اشاره می کنیم.
    جبران کلیه خسارت به‌عنوان یک قاعده در حقوق پذیرفته‌شده است. چنین اندیشه‌ای در حقوق وجود داشته و می‌توان آن را به‌صورت یک اصل پذیرفت. به‌موجب این اصل هر کس زیان ناروایی، صرف‌نظر از نوع آن، چه مالی باشد، چه معنوی، چه جانی و چه بدنی، به کسی وارد آورد مکلف به جبران خسارت وارده می‌باشد. (سلطانی نژاد و خادم سر بخش، ۱۳۹۲، ۲۶) آنچه را که نباید بی‌اعتنا از کنار آن گذشت، این است که هرچند اصل مذکور فوایدی ازجمله گسترش دامنۀ دعاوی مسئولیت مدنی و جبران کلیه خسارات را دارد، ولی پذیرش اصل فوق به مفهوم صرف‌نظر نمودن از شرایط لازم مسئولیت مدنی نیست. هرجا شرایط و ارکان مسئولیت محقق نباشد، بااینکه گاه ضرر بدون جبران می‌ماند، نمی‌توان به اصل مزبور توسل جست؛ زیرا اگر شرایط و ارکان مسئولیت مدنی محقق نباشد و با توجه به اصل مزبور شخصی را مسئول جبران خسارت بدانیم، دچار ضرر بزرگتری نسبت به ضرر پیش‌آمده می‌شویم که این چیزی است که علاوه بر مخالف بودن با قاعدۀ لاضرر، هیچ عقل سلیمی آن را قبول ندارد؛ بنابراین تا جایی باید به اصل مذکور استناد نمود که خود آن اصل موجب به وجود آمدن ضرر دیگری نباشد.
    فقها با استناد به ‌قاعده لاضرر حکم به دفع منبع ضرر داده‌اند؛ زیرا ایشان متعقد به حکومت لاضرر بر ادله اولیه هستند و هر جا حکم اولیه که خود منبع ضرر به شمار می‌رفته، موجب سختی وعسرت شده است حکم به دفع آن نموده‌اند. (حسینی سیستانی، ۱۴۱۴، ۱۶۰) آنچه را که از کلام فقها می‌توان به آن پی برد، این است که اگر اصل مذکور در تعارض با قاعدۀ لاضرر قرار گیرد اصل مذکور، مغلوب قاعده لاضرر می‌گردد. بنابر آنچه ذکر شد می‌توان گفت که مقید نمودن ضمان قهری به غصب، اتلاف و تسبیب که جنبه مالی دارند، نمی‌توان انتظار جبران کلیه خسارات را داشت، بلکه باید به «اصل تدارک کلیه خسارات یا جبران کامل خسارات» پایبند بود، البته به‌ شرط اینکه با قاعدۀ لاضرر در تعارض قرار نگیرد.

     

    مبانی نظری ضمان قهری

    در مورد ضمان قهری نظریاتی مطرح شده است که مهم ترین آنها عبارتند از:

     

    نظریه تقصیر

    بر مبنای نظریه تقصیر، برای اینکه زیان‌دیده بتواند خسارت خود را از کسی بخواهد، باید ثابت کند که تقصیر او سبب ورود خسارت شده است. در احراز تقصیر، زیان‌دیده نقش مدعی را دارد و باید دلایل اثبات آن را بیاورد. در مسئولیت‌های قراردادی، به‌طور معمول اثبات عدم انجام تعهد برای این منظور کافی است و متعهد در صورتی از مسئولیت معاف می‌شود که ثابت کند مانع قهری و احتراز ناپذیر و پیش‌بینی‌نشده‌ای (قوه قاهره) او را از اجرای قرارداد باز داشته است. ولی در مسئولیت‌های قهری، تقصیر همیشه برخلاف اصل است و نیاز به اثبات دارد و زیان‌دیده، مدعی به شمار می‌آید. (کاتوزیان، ۱۳۸۹، ۲۲) ضعف این نظریه این است که اثبات تقصیر همیشه برای مدعی امکان ندارد و در بیشتر موارد ممکن است که خسارات بدون جبران باقی بماند؛ چرا که اثبات تقصیر برخلاف اصل است.

     

    نظریه ایجاد خطر

    نظریه خطر بر آن است که برای تحقق مسئولیت در یک مصداق خاص، کافی است که بین یک فعل خاص و ضرر رابطه برقرار شود، بدون آنکه به احراز تقصیر نیازی باشد. نظریه‌های دیگری وجود دارد که برای مثال می‌توان از نظریه تضمین حق نام برد. (راعی و شریفیان، ۱۳۹۰، ۹۱)
    عدّه‌اى از حقوق‌دانان بر این عقیده‌اند که تقصیر باید از شمار شرایط تحقق مسئولیت مدنى حذف گردد تا دیگر هر عمل زیانبارى الزام عامل آن را براى جبران خسارت در پى داشته باشد. براى اعمال این نظریه لزومى ندارد که قاضى مورد بررسى قرار دهد که آیا عمل زیان‌بار مشروع بوده است یا نامشروع. به تعبیر دیگر، آیا شخصى که مسئول قلمداد مى‌گردد مرتکب تقصیر گشته است یا نه؟ در اینجا مسئولیت جنبۀ نوعى به خود گرفته و در احراز رابطۀ سببیت میان عمل زیان‌بار و ضرر وارده خلاصه مى‌شود. همین‌که شخص زیانى به بار آورده، باید آن را جبران کند، کارى که باعث زیان شده صواب باشد یا خطا. (طاهری، ۱۴۱۸، ۲۸۱) در این نظریه به مسئولیت محض شخص وارد کنندۀ زیان اشاره شده است و برای تقصیر که یکی از ارکان مسئولیت مدنی است نقشی قائل نشده است. ولی همانطور که ذکر آن گذشت، زمانی می‌توان شخصی را مسئول جبران خسارت نمود که ارکان مسئولیت ازجمله «تقصیر» محرز شده باشد؛ بنابراین هیچ‌کدام از دو نظریه تقصیر و نظریه خطر به‌تنهایی برای مسئولیت مدنی شخص وارد کنندۀ زیان کافی نیستند. پس باید از نظریه‌های دیگری که به نظریه‌های مختلط معروف هستند، اشاره نمود.

     

    نظریه‌های مختلط

    نظریه تقصیر و خطر دو نظر شایع با مبانی و استدلالات خاص خود هستند. لیکن باید به نظریات واسطی اشاره شود که در جهت تعدیل و تعامل منافع و مضار دو نظر قبلی ارائه‌شده است:
    ۲-۱-۳-۱-۳-۱ نظریه فرض تقصیر
    این نظریه در واقع تعدیل دو نظریه تقصیر و خطر است به این معنا که نه سختی بار اثبات نظریه تقصیر را دارد و نه سهلی نظریه خطر را. در این نظریه مبنای تقصیر با تعدیلی بنیادین پذیرفته شده است. بدین‌صورت که فرض بر این است که عامل ورود خسارت زیست‌محیطی، مقصر است. لیکن باید با ارائه ادله‌ای خود را از زیر بار این مسئولیت برهاند. (فهیمی و مشهدی، ۱۳۹۰، ۳۱۷) در واقع منطق درونی نظریه فرض تقصیر، حکایت از جابجایی مدعی و منکر دارد؛ یعنی در مقام اثبات تقصیر این زیان‌دیده نیست که باید تقصیر عامل را اثبات کند، بلکه این عامل ورود زیان است که باید عدم تقصیر خود را اثبات و خود را از زیر بار مسئولیت برهاند. (بهرامی احمدی، ۱۳۸۶، ۱۲۸) بر این اساس در این نظریه فرض می‌شود که آسیب زننده به محیط‌زیست مقصر است مگر اینکه با ارائه دلیل ثابت کند که در ایجاد خسارت نقشی نداشته است. در این نظریه حمایت از محیط‌زیست اصل قرار گرفته است. به نظر می‌رسد که این نظریه نسبت به دو نظریه قبل مقبول‌تر است؛ چرا که هرکس با عمل خودش باعث به وجود آمدن ضرری گردد باید آن را جبران نماید مگر اینکه عدم تقصیر خود را در ضرر به وجود آمده اثبات نماید.

     

    ۲-۱-۳-۱-۳-۲ نظریه کار نامتعارف

    بر اساس‌ این‌ نظریه‌، فعل‌ نامتعارف‌ و غیرعادی‌ سبب‌ ایجاد مسئولیت‌ برای‌ جبران‌ خسارات‌ زیست‌محیطی‌ می‌گردد. لذا اگر اقدامی‌ متعارف‌ و یا به‌اصطلاح‌ فقهی‌ «مباح‌» انجام‌ گیرد و در اثر این‌ اقدام‌ خساراتی‌ به‌محیط‌ زیست‌ وارد آید؛ شخص‌ تنها در صورت‌ اثبات‌ تقصیر محکوم‌ به‌ جبران‌ خسارت‌ می‌گردد. (بهرامی احمدی، ۱۳۸۶، ۱۲۸) در نظریه کار نامتعارف که برای رفع اشکالات و کاستی‌های نظریه خطر مطرح شده، بیان می‌دارد که معیار در مسئولیت، کار نامتعارف است. اگر دیگران از عمل نامتعارف شخص آسیب ببیند، در اینجا مسئولیت مدنی وجود دارد. (مقدادی، ۱۳۹۳، ۵) نکته‌ای را که باید به آن توجه داشت، این است که در واقع‌ این‌ نظریه‌ نسبت به نظریه قبلی از جامعیت و اعتبار بیشتری برخوردار است؛ زیرا برخلاف نظریه فرض تقصیر، درصورتی‌که شخص کار مباحی را انجام دهد و خسارتی را به بار آورد، شخص زیان‌دیده باید تقصیر او را اثبات نماید. درحالی‌که در نظریه فرض تقصیر بین کار مباح و کار نامتعارف تفاوتی قائل نشده بود و این ایرادی بود بر نظریۀ فرض تقصیر که تا حدودی به‌وسیلۀ این نظریه (کار نامتعارف) رفع شد.

     

    ۲-۱-۳-۱-۳-۳ نظریه خطر در برابر انتفاع

    این‌ نظریه‌، مبنایی‌ اقتصادی‌ را برای‌ توجیه‌ مسئولیت‌ برمی‌گزیند. در واقع‌ در این‌ نظریه‌، مسئولیت‌ شخص‌ در برابر سودجویی‌ و انتفاع‌ وی‌ قرار می‌گیرد. پس هرکس‌ سود اقدامی‌ را می‌برد، باید زیان‌ آن‌ را نیز تحمل‌ نماید؛ (فهیمی و مشهدی، ۱۳۹۰، ۳۱۸) زیرا اخلاق و عدالت حکم می‌کند هرکس سود کاری را می‌برد پاسخ گوی خسارت آن نیز باشد اگر کسی با هدف سود بردن، کاری ایجاد نماید و خسارتی را به عمل بیاورد، مسئولیت خسارات آن را نیز باید پذیرا باشد. (مقدادی، ۱۳۹۳، ۷) به نظر می‌رسد که این نظریه فقط مشمول شخص منتفع و آن هم درصورتی‌که از اعمال خطرناک شخص ضرری به بار آید، می‌شود؛ به‌عبارتی‌دیگر اگر شخصی کاری را انجام دهد که در واقع آن کار خطرناک نباشد و خساراتی بر شخص دیگری وارد نماید نمی‌توان او را به‌وسیلۀ این نظریه مسئول دانست و این یک عیب اساسی این نظریه است. لذا برای اینکه این نظریه از مطلوبیت کافی برخوردار باشد باید هم کار خطرناک و هم کار غیر خطرناک را در برگیرد؛ زیرا فقط در این صورت است که این نظریه می‌تواند نسبت به دیگر نظریات از مطلوبیت بیشتری برخوردار گردد.
    عکس مرتبط با اقتصاد

     

    نظریه تضمین حق

    افزون بر دو نظریۀ تقصیر و خطر فوق، بوریس استارک، استاد دانشگاه پاریس، نظریۀ دیگرى را به‌عنوان مبناى مسئولیت مدنى مطرح کرده که به نظریۀ تضمین حق معروف است. به‌نظر این دانشمند حقوق، مبناى مسئولیت مدنى محدود و منحصر به نظریۀ تقصیر یا نظریۀ خطر نیست و اشتباه است که تنها به آثار و ارزیابى عمل عامل زیان توجه کنیم و حقوق زیان‌دیده و تضمین قانون‌گذار را فراموش کنیم. طبق این نظریه، هرکسی در جامعه حق دارد سالم و ایمن زندگى کند و این حقى است که قانون براى اشخاص قائل شده است. (کاتوزیان، ۱۳۸۹، ۱۲۸) استارک در نظریۀ تضمین حق، بین خسارات بدنى و مالى از یک سو و خسارات معنوى و اقتصادى از سوى دیگر، تفاوت گذارده است. دستۀ نخست قطع نظر از تقصیر عامل ورود زیان، در هرحال باید جبران شود و مسئولیت ناشى از آن نوعى است، لیکن در مورد خسارات معنوى و اقتصادى اگر همراه با زیان‌های بدنى و مالى نباشد، مسئولیت در صورتى ایجاد مى‌شود که مرتکب کار زیان‌بار مقصر باشد. (طاهری، ۱۴۱۸، ۲۹۳) عیب اساسی این نظریه این است که زیان مالی و اقتصادی به یک معنا می‌باشند؛ بنابراین اگر در یک‌زمان تقصیر را در خسارات مالی و اقتصادی شرط ایجاد مسئولیت بدانیم و در زمان دیگر آن را شرط ندانیم، باعث می‌شود که افراد در حقوق خود دچار سردرگمی شوند و نتوانند به‌آسانی به حقوق خود برسند؛ چرا که گاهی به‌عنوان مدعی باید اثبات تقصیر نماید و گاهی به‌عنوان منکر نیازی به اثبات تقصیر ندارد، درحالی‌که موضوع زیان‌های مالی و اقتصادی بوده است؛ بنابراین شایسته است که خسارات معنوی و مالی و اقتصادی در یک دسته قرار گیرند و خسارات بدنی خود به تنهایی یک دسته قرار گیرد.
    ایراد دیگری که بر این تئورى وارد است این می‌باشد که اگر شخصى در مقام اعمال حق خود، موجب ضرر دیگرى شود تکلیف چیست و با چه ضابطه‌اى باید دو حق مخالف را با یکدیگر سازش داد؟ پاسخى که به این ایراد داده‌اند آن است که اجراى برخى از حقوق طبعاً با زیان دیگرى ملازمه دارد، چنانچه در اثر اعمال آن زیانى متوجه دیگرى مى‌شود، مسئولیتى متوجه صاحب حق نیست. همانند حق اجازۀ ازدواج که والدین نسبت به فرزندان دارند، ولى برخى از حقوق خصیصۀ نسبى دارند و یا توأم با وظیفه نیز هستند و باید به نحو متعارف‌ از آن‌ ها استفاده کرد، مثل حق اقامۀ دعوى که چنانچه به‌صورت افراطى مورداستفاده قرار گیرد و به‌عنوان وسیله‌اى براى طرح دعاوى بى‌اساس به کار رود، موجب مسئولیت است. (بجنوردی، ۱۴۰۱، ۲۰۲) ولی به نظر می‌رسد که این پاسخ قانع‌کننده نیست؛ چرا که با قاعدۀ لاضرر منافات دارد؛ بنابراین برای این‌که ضرر بدون جبران باقی نماند، حق شخص خسارت‌دیده بر حق شخص دهنده می‌چربد.
    از بررسی نظرات فوق می‌توان نتیجه گرفت که دو نظریه تقصیر و خطر مبالغه‌آمیز هستند و نظریه تضمین حق نسبت به دو نظریه فوق در ایجاد مسئولیت مدنی نقش مؤثرتری دارد، ولی نمی‌توان هیچ‌یک از نظریه‌های یادشده را، به‌عنوان مبنای منحصر مسئولیت مدنی پذیرفت و بر پایۀ آن نظام عادلانه‌ای را ایجاد کرد.

     

    نظریه انتساب ضرر

    مقصود از قابلیت انتساب، قابلیت انتساب زیان به عامل آن است، بدین معنا که هرگاه زیانی پدید می‌آید، مسئولیت جبران خسارت بر عهده‌ی کسی است که زیان مستند به عمل (فعل یا ترک فعل) او باشد. این قابلیت انتساب، مبتنی بر رابطه سببیت است. البته در مسئولیت مدنی، مفهوم فلسفی از رابطه سببیت، یا معنای رایج آن در علوم دیگر مدنظر نیست، بلکه منظور، مفهومی است که عرف از آن درمی‌یابد. (یزدانیان، ۱۳۸۶، ۲۶۰)
    بیان قابلیت انتساب به‌عنوان مبنای مسئولیت مدنی، ممکن است این ایراد را به ذهن متبادر کند که قابلیت انتساب در تمام نظریات مطرح در باب مسئولیت مدنی نیز مورد توجه بوده و لذا این نظریه بحث جدیدی را عنوان نمی‌کند و حتی زیر مجموعه سایر نظریات موجود قرار می‌گیرد. درحالی‌که تا پیش ‌از این به قابلیت انتساب یا همان رابطه سببیت به‌عنوان یکی از ارکان مسئولیت مدنی نگریسته شده، ولی در این نظریه، قابلیت انتساب به‌عنوان مبنای مسئولیت مدنی مورد توجه قرار گرفته و بین ارکان مسئولیت و مبنای مسئولیت تفاوت اساسی وجود دارد. از سوی دیگر در ارکان مسئولیت مدنی، رابطه سببیت بین زیان و فعل زیان‌بار مورد توجه قرار می‌گیرد، حال آن که در نظریه قابلیت انتساب، رابطه سببیت بین زیان و عامل زیان مدنظر قرار گرفته است. (انصاری و مبین، ۱۳۹۰، ۴) ولی به نظر می‌رسد که در نظریاتی که فوقاً توضیح داده شد، رابطۀ سببیت نیز بین زیان و عامل زیان نیز مدنظر بوده است؛ زیرا زمانی که از تقصیر یا کار نامتعارف یا کار خطرناک صحبت می‌کنیم خودبه‌خود رابطۀ سببیت بین زیان و عامل مدنظر است؛ بنابراین ایرادی که بر این نظریه گرفته شده است یک ایراد اساسی و منطقی است.

     

    ارکان ضمان قهری

    برای تحقق ضمان در همه حال وجود سه رکن ضروری است: اول آنکه زیانی واقع شده باشد باشد و در ادامه فعل زیانباری رخ داده باشد و سرانجام میان این دو رابطه‌ی سببیت وجود داشته باشد.

     

    زیان

    در این قسمت ابتدا مفهوم ضرر و سپس اقسام ضرر و شرایط ضرر قابل مطالبه بررسی می شود.

     

    مفهوم ضرر

    در مورد «ضرر» اهل لغت معانی مختلفی را ذکر کرده‌اند که مهمترین آنها عبارتند از:
    – صحاح اللغه ضرر را خلاف نفع می‌داند.) جوهری، ۱۴۱۰، ۷۱۹)
    – صاحب قاموس ضرر را به معنای سوء حال و نقض در حق آورده است. (زبیدی، ۱۳۰۶، ۱۷۵)
    همان‌طوری که مشاهده می‌شود، واژه‎شناسان واژه ضرر را به ضدّ نفع، نقض در حقّ و سوء حال معنا کرده‎اند که می‎توان این معانی را به مفهوم «نقص» بازگرداند و البته مقصود از نقص مفهومی اعم از نقص در مال، نفس یا عِرض است؛ بنابراین تعریف ضرر عبارت است از نقصی که در اموال به وجود می‌آید یا اینکه منفعت مسلمی از دست برود یا به سلامت و حیثیت شخصی لطمه‌ای وارد گردد. پس تنها در این صورت است که مفهوم ضرر تا حدودی به معنای واقعی خود نزدیک می‌شود؛ چرا که نقایص تعاریف فوق را ندارد. لذا برای واضح‌تر شدن مفهوم ضرر به‌ناچار باید هرکدام از اقسام ضرر به‌طور جداگانه موردبررسی قرار گیرد.

     

    اقسام ضرر

    ضرر بر دو قسم است ضرر مادی و ضرر معنوی که ابتدا ضرر مادی و سپس ضرر معنوی بررسی خواهد شد:

     

    ضرر مادی

    منظور از ضرر مادی زیانی است که دارایی شخص در اثر آن کاهش پیدا کند یا از افزایش آن جلوگیری نماید، مثل از بین رفتن عین مال (مثل سوختن فرش یا کشتن حیوان) یا کاهش قیمت مال (ساختن برج در مجاورت خانه شخص که عدم تابش آفتاب را سبب گردد و بهای خانه را کاهش دهد) یا از بین رفتن منفعت، منافعی که ممکن الحصول بوده و در اثر ارتکاب جرم از آن محروم و متضرر شده است و یا صدمات وارد به سلامتی وحیات شخص که در نتیجه، بیکاری و ازکارافتادگی و هزینه‌های درمان و معالجه را به دنبال دارد. (مدنی، ۱۳۸۳، ۹۴) آنچه را که می‌توان از این عبارت نتیجه گرفت این است که ضرر مادی به دو قسم تقسیم می‌شود: ۱- از بین رفتن اعیان ۲- از بین رفتن منافع ممکن الحصول. آنچه را که نباید بی‌اعتنا از کنار آن گذشت این است که از بین رفتن منافع را زمانی می‌توان ضرر نامید که ممکن الحصول باشد در غیر این صورت نمی‌توان ضرر را قابل مطالبه دانست.
    در ترمینولوژی دکتر لنگرودی ضرر مادی از نظر مدنی اینگونه تعریف شده است: ضرر مالی و بدنی را گویند و در مقابل ضرر معنوی استعمال می‌شود. ضرر مادی به‌صورت ضرر موجود و ضرر آینده و ضرر محتمل الوقوع دیده می‌شود. (لنگرودی، ۱۳۸۸، ۴۱۶)
    بنابراین خسارت مادی، زیانی است که بر سرمایه مالی موجود شخص، از طریق تلف کلی یا جزئی اعیان اموال، کاهش ارزش آن، جلوگیری از تحصیل منفعت، صدمه به‌سلامتی جسم، تجاوز به بعد مالی حقوق معنوی، وارد می‌گردد.

     

    ضرر معنوی

    در اندیشه‌ی دینی هتک حرمت انسان توسط خود او یا دیگری به منزلۀ هتک حرمت الهی تلقی می‌شود. چرا که حرمت او بالاتر از مهم‌ترین حرمت‌های الهی یعنی بیت‌الله الحرام دانسته شده است؛ بنابراین شناسایی حرمت و کرامت انسان ایجاب می‌کند که حقوق و منافع معنوی وی موردحمایت قرار گیرد. در تعاریفی که فقها از مفهوم مطلق ضرر ارائه داده‌اند، به برخی از اقسام ضررهای معنوی اشاره‌شده است. به‌عنوان‌مثال، میرزا حسن بجنوردی، ورود هرگونه نقص به آبرو، جان و هر بعدی از ابعاد وجودی شخصیت انسان را جزو مصادیق ضرر محسوب کرده است. ) بجنوردی، ۱۴۱۰، ۱۲۴) بنابر آنچه فقها گفته‌اند می‌توان به این نتیجه رسید که ضرر معنوی از نظر حرمت آن ریشه و مبنای الهی دارد، ولی یک نقدی که بر این نظریه وارد است این می‌باشد که بعضی از خسارات معنوی مانند احساس درد جسمی نمی‌تواند ریشۀ الهی داشته باشد؛چرا که در این صورت خیلی از خسارات بدون جبران باقی می‌ماند.
    برخی از حقوقدانان، ضمن اذعان به دشوار بودن تمییز خسارت معنوی از خسارت مادی، می‌نویسند: خسارت معنوی، صدمه به منافع عاطفی و غیرمالی است؛ مانند احساس درد جسمی و رنج‌های روحی، حیثیت و آزادی. (کاتوزیان، ۱۳۸۹، ۲۲۱) دکتر جعفری لنگرودی در تعریف ضرر معنوی می‌نویسد: «ضرری است که به عرض و شرف متضرر یا یکی از اقارب او وارد می‌شود، مثلاً براثر افشاء راز مریض به حیثیت او لطمه وارد می‌شود». (لنگرودی، ۱۳۸۸، ۴۱۶)
    دکتر صفایی در تعریف ضرر معنوی می‌نویسد: «زیانی است که به حیثیت، آبرو یا عواطف و احساسات اشخاص واردشده باشد. تجاوز به حقوق غیرمالی انسان و لطمه زدن به احساسات دوستی، خانوادگی، مذهبی و درد و رنجی که در اثر حادثه‌ای ایجاد می‌شود نیز خسارت معنوی است و این موارد امروزه می‌تواند مجوز مطالبه‌ی خسارت معنوی باشد». (صفایی، ۱۳۵۵، ۲۴۰) بنابر کلام فقها و حقوقدانان می توان نتیجه گرفت که هر دو گروه به جبران خسارت معنوی توجه خاصی داشته اند.
    ضررهای معنوی ممکن است ناشی از یکی از دو امر زیر باشد:
    الف) لطمه زدن به یکی از حقوق مربوط به شخصیت و آزادی‌های فردی و حیثیت و شرافت که می‌توان مجموع آن را سرمایه معنوی نامید؛
    ب) درنتیجه صدمه‌های روحی، محروم ماندن از علاقه‌های شغلی و هنری و علمی، از دست دادن زیبایی و هماهنگی جسمی و شکست‌های عاطفی، لطمه به اعتقاد و ارزش‌های دینی و اخلاقی و به‌طورکلی احساس اخلاقی زیان‌دیده که بخش احساس معنوی نامیده شده است. (فهرستی و فصیح رامندی، ۱۳۹۰، ۵۵)

     

     

    موضوعات: بدون موضوع
     [ 09:44:00 ب.ظ ]



     لینک ثابت

      رابطه فرهنگ سازمانی با خلاقیت دبیران تربیت بدنی شهرستان¬های کهگیلویه و لنده۹۴ ...

    رابطه فرهنگ سازمانی با خلاقیت دبیران تربیت بدنی شهرستان­های کهگیلویه و لنده
    به وسیله: داریوش حاجی زاده
    چکیده
    هدف این پژوهش، رابطه بین فرهنگ سازمانی با خلاقیت دبیران تربیت بدنی شهرستان کهگیلویه و لنده می­باشد. جامعه آماری تحقیق به تعداد ۱۰۵ نفر می­باشد که با بهره گرفتن از فرمول کوکران ۸۳ به شکل نمونه گیری تصادفی ساده به عنوان نمونه آماری انتخاب شدند. روش تحقیق حاضر همبستگی می­باشد. جمع آوری اطلاعات از طریق پرسش نامه­های استاندارد رندسیپ (۱۹۷۹) جهت خلاقیت و دنیسون (۲۰۰۰) جهت فرهنگ سازمانی استفاده شده است . که روایی آن­ها توسط متخصصان مدیریت تأیید شده است. پایایی پرسش نامه با بهره گرفتن از آلفای کرونباخ به ترتیب ۸۸/۰ و ۸۹/۰ بدست آمد. برای تحلیل آماری داده ­ها نیز از آزمون توصیفی فراوانی، درصد میانگین، ضریب همبستگی پیرسون، رگرسیون خطی، آزمون t تک نمونه ­ای استفاده شد. همچنین در نتایج نشان دادند که بین فرهنگ سازمانی و خلاقیت دبیران تربیت بدنی دو شهرستان کهگیلویه و لنده رابطه معنی داری وجود دارد و بین زنان و مردان این دو شهرستان به دلیل عوامل انگیزشی مثل مسئولیت پذیری، قدرت تصمیم گیری و جذابیت شغلی برای زنان تفاوت وجود دارد. فرهنگ در هر سازمانی باعث بوجود آوردن خلاقیت و نوآوری و از طرفی خلاقیت عامل مستقلی در تعیین فرهنگ سازمانی است. و فرهنگ سازمانی خلاقیت را پیش بینی می­ کنند.
    واژه­ های کلیدی: فرهنگ سازمانی، خلاقیت، دبیران تربیت بدنی شهرستان­های کهگیلویه ولنده.
    فصل اول
    کلیات تحقیق
    ۱-۱- مقدمه
    امروزه سازمان­ها جایگاه والا و برجسته ای در ساختار فرهنگی و اجتماعی جوامع پیدا کرده ­اند. بسیاری از فعالیت­های اساسی و حیاتی مربوط به زندگی در سازمان­ها انجام می گیرد و زندگی بدون وجود سازمان­های گوناگون غیر مقدور است. با وجود این، نیل به موفقیت و پیشرفت همه جانبه و تأمین و رفاه و آسایش به صرف وجود سازمان­ها تحقق نمی­یابد، بلکه برای این منظور به سازمان­های کارآمد و اثر بخش نیاز است ( انعامی، ۱۳۸۱). استیفن رابینز، سازمان را چنین تعریف کرده است: سازمان پدیده­ای اجتماعی به شمار می ­آید که به طور آگاهانه هماهنگ شده و دارای حدود و ثغور نسبتا مشخصی بوده و برای تحقق هدف یا اهدافی، براساس یک سلسله مبانی دائمی فعالیت می­ کند (رابینز، استیفن پی، ۱۳۸۶).
    تصویر درباره جامعه شناسی و علوم اجتماعی
    از ارکان مهم در سازمان­ها فرهنگ سازمانی است چستربرناد[۱] در مورد فرهنگ سازمانی می­گوید:آنچه امروز بخش پنهان و پوشیده سازمان ( کوه یخ سازمان) نامیده می­ شود فرهنگ آن سازمان خوانده می­ شود و از فرهنگ به عنوان یک ضرورت، برای عملکرد موفق سازمان اشاره کرده است ( مارتین و لیننکوک ، ۲۰۰۹). تلاش های پژوهشی «آلتون مایو[۲]» و همکارانش فرهنگ را نظام­هایی که از هنجار­ها و نهاد­های اجتماعی که در میان دسته­های گوناگون پدید می ­آید و بر رفتار آنان اثر می­گذارد، تعریف کرد ( زارعی متین، ۱۳۷۶).
    فرهنگ سازمانی را نظامی از استنباط مشترک می­داند که اعضا نسبت به یک سازمان دارند همین ویژگی موجب تفکیک دو سازمان از یکدیگر می­ شود، بدین ترتیب فرهنگ سازمانی هویت اجتماعی هر سازمان را تعیین می­ کند و به ساده ترین وجه می­توان فرهنگ سازمانی را ترکیبی از باور­ها، ارزش­ها و پیش فرض­هایی دانست که در سازمان وجود دارد و همه اعضای سازمان، کم و بیش بطور یکسان در معرض آن قرار می­گیرند و تا حدودی نسبت به آن توافق و هم رأی وجود دارد (صفائی قادیکلایی، اندرخورا، ۱۳۸۸). دنیسون[۳] فرهنگ سازمانی را دارای چهار بعد می­داند: درگیری در کار، سازگاری، انطباق پذیری و رسالت. با توجه به نقش کلیدی مدیران و دبیران تربیت بدنی در ارائه خدمات به نسل جوان کشور، شناخت فرهنگ سازمان و ارائه راهکارای مطلوب و سازنده برای بهبود آن ضروری است.
    خلاقیت به عنوان یک نیاز عالیه بشری در تمام ابعاد زندگی انسان مطرح است و عبارت است از تحولات دامنه دار و جهشی در فکر و اندیشه انسان بطوریکه حائز یک توانایی در ترکیب عوامل قبلی یا طریق جدید را باشد شامل می­ شود و چون در محیط رقابتی عصر حاضر عدم توجه به مشتریان می ­تواند لطمات شدیدی به سازمان های آموزشی و تجاری وارد سازد چه بسا سازمان را به افول نزدیک کند می­توان با بهره گرفتن از خلاقیت مسیر و بهبود روز افزون سازمان و سیستم، همیشه سازمان­های بالنده و یادگیرنده داشته باشیم و از آنجایی که مدیریت کیفیت نقش مهمی در رابطه با دخالت مشتریان دارد، می­توان با گرفتن خلاقیت و دادن خلاقیت با توجه به ارتباطات مشتریان خود راه حلهای جدید و شکوفا را ابداع کند ( رضائیان، ۱۳۹۲).
    لذا در پژوهش در نظر دارد تا رابطه فرهنگ سازمانی با خلاقیت در دبیران تربیت بدنی در شهرستان­های کهگیلویه و لنده را بررسی نماید.
    ۱-۲- بیان مسئله
    غالبا کشورهای در حال توسعه با نوعی پایین بودن اثربخشی و کارایی سازمانی مواجه هستند و این در حالی است که جهت رفع این مشکل، وجود افرادی با تعهد بالای سازمانی که دارای ارزش ها و باور­های مشترکی می باشند، لازم و ضروری است. اهمیت این امر وقتی نمایان می شود که نظام اداری و سازمانی را به منزله ابزاری برای تحقیق اهداف توسعه در ابعاد مختلف تلقی کنیم. با این تعبیر، وجود یک حس و باور­های مشترک میان مجوعه اعضای سازمان جهت انسجام بخشیدن به بخش ها و مؤلفه های مختلف الزامی است. جهان در ۳۰ سال گذشته شاهد احیای توجه پژوهشگران به ماهیت و تأثیر فرهنگ سازمانی در رابطه با سازمان و کار مدرن بوده است (هاوکینز[۴]۱۱۹۹۷). رابینز معتقد است که فرهنگ سازمانی قوی، نوعی ثبات رفتاری ایجاد می­ کند و می ­تواند به عنوان یک ابزاری قدرتمند جایگزین قوانین و مقررات رسمی پیچیده در سازمان باشد. به عبارت دیگر فرهنگ سازمان وسیله ای است که برخورد ما را با مسائل سازمان تسهیل کرده است و نحوه تغییر و تفسیر ما را از رویداد­های اطراف مان شکل می­دهد. یکی از ویژگی­های عملکرد مدیریت منابع انسانی، تمرکز بر روی کارمندان به عنوان یک امتیاز با ارزش است. سازمان­ها به معنای وسیله رکن اجتماع کنونی­ و مدیریت مهمترین عامل در حیات رشد و بالندگی سازمان­هاست و بی شک این وظیفه مدیران است که با توجه به اهداف سازمانی روند حرکت از وضع موجود به وضع مطلوب را هدایت کنند از طرفی تغییرات گسترده در سطح جهانی سازمان ها را برای رسیدن به هدف خود هر روز با مشکلات و تغییرات متعددی مواجه ساخته است .این تغییرات موجب شد که روز به روز تحولات جدیدی در خصوص نظریه­ های مدیریت سازمانی صورت می گیرد. به طوری که می توان اذعان کرد در طول قرن۲۰ دو نظریه ارائه شده است نکته قابل توجه در تمام نظریه­ها تأکید بر نقش با اهمیت مدیریت و نیروی انسانی کارآمد سازمان در جهت رسیدن به اهداف سازمانی است ( اسلامی، ۱۳۸۶).
    عکس مرتبط با منابع انسانی
    اهمیت مدیران و کارکنان به عنوان یکی از منابع بسیار مهم سازمان به منظور تأسیس این نیازها مؤثر می­دانند و می افزایند که رفتار آنها می تواند در محیط کار بسیار با اهمیت تلقی شود از این رو که محققان زیادی به تجزیه و تحلیل رفتار مدیران و کارکنان در محیط­های مختلف سازمان اعم از تولیدی و خدماتی پرداخته اند.اما با توجه به نقش میانجی فرهنگ با اعضای سازمان و تأثیری که بر رفتار کارکنان دارد می تواند نقش مهمی در پیشبرد اهداف تربیت بدنی که همانا ارائه خدمات بهینه به شهروندان است ایفا نماید و افق جدیدی را در پیش روی ادارات ورزش و جوانان روشن نماید (اسلامی وسیار،۱۳۸۶). با توجه به اهمیت فرهنگ در شکل دادن رفتار اعضای سازمان و همچنین نقش رفتارهای فرانقشی در موفقیت سازمانی، مدیران از اوایل دهه ۱۹۸۰ توجه خود را به چگونگی مدیریت فرهنگ سازمانی گسترده و رفتارهای فرانقشی در سازمان توجه نماید. یکی از عناصر لازم برای ایجاد یک سازمان با سلامت سازمانی به وجود آوردن یک محیط مناسب توسط مدیران، سرپرستان یا کارشناسانی می باشند که خود باعث بوجود آوردن یک فرهنگ در سازمان می شوند، که در سال­های اخیر واژه فرهنگ سازمانی و ابعاد گوناگون آن به عنوان عاملی بر رفتار اعضای سازمان اثر می گذارد، اهمیت زیادی پیدا کرده وبه گونه ای گسترده در پژوهش­های مربوط به رفتار سازمانی از آن بهره جسته شده است که آن را می توان به عنوان عاملی در بهره وری و اثر بخشی سازمان ها انگاشت، ارزش های اصلی را بیشتر بپذیرد و تعهد بیشتری نسبت به آن داشته باشند، فرهنگ در یک سازمان به مثابه شخصیت در یک انسان است. مفروضات بنیانی، اعتقادات، باور­ها، هنجار­ها و ارزش­ها به عنوان مبانی فرهنگ یک سازمان شالوده وجودی آن تشکیل داده و نقطه تمیز خوب و بد را مشخص می کند.
    فرهنگ هر سازمانی به عنوان عامل اساسی مطرح شده و تأثیر بسزایی در سایر عوامل مهم سازمانی از جمله ساختار، طرح، سازمان، محیط داخلی و خارجی، تکنولوژی و نیروی انسانی و از همه مهمتر بر بهروری و استراتژی سازمان دارد.و از طرفی فرهنگ باید­ها و نباید­ها را مشخص می کند و قالب رفتار­های سازمان را مشخص می کند سازمان دارای فرهنگ نیرومند می تواند نقش­های متفاوت بازی کند. فرهنگ سازمانی هویت اجتماعی سازمان است که پدیده ای ملموس نبوده بلکه نیروی پنهانی است که ورای امور ملموس و مشهود فعالیت کرده است و به عنوان یک نیروی جمعی به فعالیت وا می دارد. همچنین فرهنگ سازمانی یک انرژی اجتماعی است و شناخت آن از این جهت که تأثیر عمده ای در اثر بخشی سازمان دارد قابل توجه است و تأثیر زیادی بر روی نگرش و نهایتا رفتار­ها دارد ( طوسی، ۱۳۷۲). با توجه به اهمیت فرهنگ در شکل دادن رفتار اعضای سازمان و همچنین نقش رفتار­های فرا نقشی در موفقیت سازمانی، بعد مدیران از اوایل دهه ۱۹۸۰ توجه خود را به چگونگی مدیریت فرهنگ سازمانی گسترش رفتار­های فرانقشی در سازمان توجه نمودند.در نظریه استرن[۵]۱ برگ ( ۱۹۸۹، به نقل از سلیمانی، ۱۳۸۱) « خلاقیت ترکیبی از قدرت ابتکار با انعطاف پذیری و حساسیت در برابر با نظریاتی که یاد گیرنده قادر می­سازدخارج از نتایج تفکر نامعقول به نتایج متفاوت و مولد بیاندیشد که حاصل آن رضایت شخصی و احتمالا ناخوشنودی دیگران خواهد بود». براون [۶]۲ طی پژوهش­هایی در سال ۱۹۸۹ که در زمینه­ خلاقیت انجام داد آن را چنین تعریف می­ کند: « مقدماتی ایجاد می­ شود در این وسط معجزه­ای و یا شگفتی رخ می­دهد و چیزی به اسم خلاقیت حاصل می­ شود ( گریوز[۷]۳ و همکاران، ۱۹۹۰، ترجمه قراچی داغی، ۱۳۷۹).
    تورنس[۸]۴ (۱۹۸۹) در طبقه بندی گونه­ های خلاقیت به سه نوع تفکر خلاق اشاره می­ کندکه عبارتند از:
    ۱- تفکر خلاق تصویری: این نوع خلاقیت معمولا خود را در قالب محصولات تجسمی و نقاشی نشان می­دهد. وی معتقد است که این نوع خلاقیت است، زیرا این نوع تفکر خلاق، قیود اجتماعی را در سطح گفتار و کلام وجود دارند را از این بین می­برد.
    ۲- تفکر خلاق کلامی: منظور این است که افراد تفکر خلاق خود را در قالب واژه ­ها، جملات، گفتارو مفاهیم خلاقه معرفی می­ کنند. این نوع خلاقیت به طور محسوسی از زمینه­ها و مقررات اجتماعی و فرهنگی تأثیر می­پذیرد.
    ۳- خلاقیت انگیزشی و حرکتی: در این نوع خلاقیت، خلاقیت براساس ساختار­های شخصیتی استوار می­گردد. بنابراین به خلاقیت در شخص منجر می­ شوددر بعد حرکتی نیز خود را در قالب حرکات و ریتم­های بدنی نمایش می­دهد ( به نقل از صمد آقایی، ۱۳۸۰).
    محقق درصدد است که ارتباط بین فرهنگ سازمانی و خلاقیت دبیران تربیت بدنی را در ادارات آموزش و پرورش دو شهرستان­ کهگیلویه و لنده مورد بررسی قراردهد.

    ۱-۳- ضرورت و اهمیت تحقیق:
    از مسئولیت­های مهم مدیران، تلاش برای بهبود عملکرد نیروی انسانی است برای این کار مدیران باید برای تقویت دانایی، دانش انگیزش، روحیه مسئولیت پذیری و تعمد به اهداف سازمانی نیروی انسانی شاغل در سازمان تحت مدیریت خود اقدام کنند ( خسروی، ۱۳۸۶). نیروی انسانی به ویژه مدیران از شاخص ­های برتر سازمان­های مختلف محسوب می شوند بهمین دلیل، متخصصان رفتار سازمانی و منابع انسانی توجه خاصی به کارمندان دارند تا با شناسایی ویژگی­های آن­ها، در جهت افزایش کارایی و افزایش و اثربخشی سازمان گام بردارند. فرهنگ سازمانی یکی از ابعاد نگرش افراد در سازمان­ها و شاخصی است از وفاداری فرد به سازمان و این فرد سازمان را معرف خود بداند و به اصطلاح با وجود چنین سازمانی به خود ببالد. سازمان­ها با کارکنانی کمال طلب مواجه هستند که خواستار کار با معنا، کار هدفمند و ایجاد کاری مطلوب به منظور خلاقیت و استعداد خویش جهت بالندگی خود هستند. از جمله رهیافت­های جدید توسعه محیط­های کاری است که خلاقیت و رشد شخصی کارکنان را پرورش دهد و توانایی هایی بالقوه آنان را بالفعل می­سازد (فتاحی، ۲۰۰۰). فرهنگ راه تازه ای برای پی بردن، به زندگی سازمانی­است؛ از این مدیریت ناگزیر از توجه به فرهنگ است و باید با آن چنان مأنوس شود تا آن را به خوبی بشناسد و گاه چنان از آن دوری گزیند که ضرورت های دگرگونی آن را با چشمی باز و آگاه بگیرد. دگرگونی فرهنگ سازمان همانند دگرگونی فرهنگ یا گروهی از انسان­هاست که نیاز به گذشت زمان دارد و کاری بس دشوار و ظریف است ( قهرمانی تبریزی، ۱۳۸۳). یک فرهنگ سازمانی مطلوب می تواند محرکی برای بهره وری باشد و بازدهی کارکنان را افزایش دهد که این امر در گرو ایجاد و تقویت رفتار­های شهروندی سازمانی است، از دیگر سوی رفتار­های شهروندی سازمان­های دولتی و نهاد های عمومی با توجه به گسترش و اهمیت آنها بسیار مهم جلوه می کند. هم چنین هر سازمان شخصیتی به نام فرهنگ سازمانی دارد فرهنگ سازمانی عاملی است از یک سو پیوند دهنده اجزای داخلی سازمان است و از سوی دیگر، عامل تفکیک کننده سازمان از سازمان­های دیگر به دلیل ایجاد شیوه زندگی در سازمان است. فرهنگ سازمانی به عنوان یکی از عوامل مهم تأثیر گذار در عملکرد و کارایی سازمان مطرح می باشند ( قهرمانی تبریزی، ۱۳۸۳). فرهنگ هر سازمانی با اندیشه، احساس و عمل اعضای آن آنچنان عجین شده است که بر کلیه رفتار­ها، گفتار­ها و پندار­های اعضای آن اثر مستقیم دارد و علاوه بر نهاد­های ظاهری خود هر فرهنگ سازمانی مانند زبان، لباس و مراسمی که براحتی قابل رؤیت و دستیابی نیست. با توجه به گسترش دامنه فعالیت­های دولت، افزایش هزینه­ های عمومی و شرایط سیاسی و اقتصادی جهان با توجه به سازمان­های دولتی بیش از پیش اهمیت پیدا کرده است. لذا تلاش در جهت بهبود عملکرد سازمان­های دولتی ضروری به نظر می رسد و در سازمان­های دولتی مهمترین و حساس­ترین نقش ها را مدیران به عهده دارند. اگر مدیران سازمان­های دولتی بتوانند شرایطی فراهم آورند که نیروی بالقوه کارکنان را بالفعل کنند مسلما عملکرد این سازمان­ها بهبود خواهد یافت؛ از این رو توانمند سازی کارکنان ضروی می یابد. با توجه به موارد فوق می توان گفت که این وزارت خانه برای ادامه حیات خود و ارائه خدمات مناسب به ارباب رجوع، میبایست نقش پاسخگوی و مسئولیت پذیری نیروی خویش را به نحو احسن انجام دهد. لازمه این کار تناسب بین مدیران و کارکنان در سایه فرهنگ سازمانی و انجام امور فراتر از وظایف تعیین شده است.
    عکس مرتبط با اقتصاد
    همه سازمان­ها برای رشد و بقاء نیازمند اندیشه­ های نو و نظرات بدیع و تابع می­باشند. افکار و نظریات جدید همچون روحی در کالبد سازمان دمیده می­ شود و آن را از نیستی و فنا نجات می­دهد. در عصر ما برای بقاء و پیشرفت فرهنگ و حتی حفظ وضع موجود جریان تازه ای در زمان تداوم می­بخشد که از رکود و نابودی آن جلوگیری می­ کند. همچنین برای آنکه بتوان در دنیای متلاطم و متغیر امروز به حیات ادامه داد باید به نوآوری و خلاقیت روی آورد ( سید جوادین، ۱۳۸۸).
    در حال حاضر که جامعه ما در شرایط سازندگی قرار دارد استفاده هرچی بیشتر و بهتر از امکانات و ظرفیت­ها و نیرو­های بالقوه در همه زمینه­ها بیش از هر زمان دیگری ضرورت دارد. بدیهی است نیرو­ها و نهاد­های تولیدی با همه تلاشی که در جهت افزایش سطح کمی و کیفی تولید به کار می­برند، همچنان باید در افزایش ظرفیت توان تولیدی خود بکوشند. بدیهی است رفاه همگانی و توسعه ملی جز در سایه ارتقاء بهره وری که حاصل استفاده هرچه بیشتر از استعداد­های انسانی و مادی و هدایت آنها به سمت اهداف متعالی است به دست نمی­آید. از این روبها دادن هرچی بیشتر به امر بهره وری و کاربردی کردن آن به عنوان یک وسیله مؤثر در جهت شکوفایی اقتصاد کشور باید مورد توجه و عنایت خاص مدیران در دستگاه­های اجرایی، واحد­های اقتصادی و آموزشی قرار گیرد.
    خلاقیت به عنوان یک نیاز عالی بشری در تمام ابعاد زندگی انسان مطرح است و عبارتست از تحولات دامنه دار و جهشی در فکر و اندیشه انسان به طوری که حائز یک توانایی در ترکیب عوامل قبلی یا طریق جدید را باشد شامل می­ شود و چون در محیط رقابتی عصر حاضرعدم توجه به مشتریان می ­تواند لطمات شدیدی به سازمان های آموزشی وارد سازد از آنجایی که فرهنگ سازمانی نقش مهمی در سازمان آموزش و پرورش دارد، میتوان با گرفتن خلاقیت و دادن خلاقیت به دبیران راه حل های جدید و شکوفا را ابداع کند (سعیدی نیا، ۱۳۶۹).
    پژوهش حاضر به بررسی رابطه فرهنگ سازمانی با خلاقیت دبیران درشهرستان کهگیلویه و شهرستان لنده می ­پردازد تا گامی هرچند کوچک در جهت بهبود امور ادارات آموزش و پرورش برداشته شود و بتواند به ارتقای فرهنگ سازمانی و بهتر کردن رفتار دبیران آموزش و پرورش زیر مجموعه وزیر مجموعه های تابعه و پیشبرد بهتر امور و رضایت ارباب رجوع ازدبیران کمک کنند.
    نتایج این پژوهش می ­تواند فواید و مزایایی زیادی به همراه داشته باشد از جمله:
    – تحقیق حاضر می ­تواند از نظر دستاورد علمی- کاربردی در پژوهش­های آینده برای سازمان­های مختلف از جمله ادارات و سازمان­های ورزشی- ادارات آموزش و پرورش و اداراتی که مستقیم یا غیر مستقیم به تربیت بدنی مربوط می­ شود کمک کند.
    – مبنا قرار دادن این طرح­های پژوهشی از طرف سازمان­ها و ادارات ورزشی برای بهبود وضعیت ورزش برای سلامتی جامعه ازجمله شهرستان­های مورد مطالعه.
    ۱-۴- اهداف تحقیق
    ۱-۴-۱- اهداف علمی بررسی فرهنگ سازمانی و با خلاقیت دبیران کهگیلویه
    ۱-۴-۲- اهداف ویژه
    ۱- بررسی رابطه بین فرهنگ سازمانی و خلاقیت دبیران تربیت بدنی در شهرستان کهگیلویه و شهرستان لنده
    ۲- تعیین رابطه ابعاد فرهنگ سازمانی با ابعاد خلاقیت دبیران
    ۳- تعیین رابطه فرهنگ سازمانی و وظیفه شناسی در دبیران
    ۴- تعیین رابطه بین فرهنگ سازمانی و نوع دوستی در دبیران
    ۵- تعیین رابطه بین فرهنگ سازمانی و احترام و تکریم در دبیران
    ۱-۴-۳- اهداف پیش بینی شده
    ۱- با افزایش خلاقیت و نوآوری فرهنگ سازمانی در آموزش و پرورش ارتقا می­یابد.
    ۲- دبیران نیاز به افزایش انگیزه دارند تا در آن صورت از نظر فرهنگ سازمانی پیشرفت کنند.
    ۱-۴-۴- اهداف کاربردی
    از اهداف این تحقیق کمک در به کار بردن فرهنگ سازمانی به صورتی کابردی در بین خلاقیت و اخلاق مدیران تربیت بدنی شهرستان کهگیلویه است وکمک به یکپارچه سازی خلاقیت مدیران تربیت بدنی شهرستان کهگیلویه . کمک به هویت فرهنگی مدیران تربیت بدنی و هم چنین سیستم پاداش فرهنگ سازمانی در بین خلاقیت دبیران و مدیران تربیت بدنی شهرستان کهگیلویه و لنده
    ۱-۵- فرضیه ­ها یا سؤال­های تحقیق
    ۱-۵-۱- فرضیه اصلی:
    بین فرهنگ سازمانی و خلاقیت دبیران تربیت بدنی رابطه وجود دارد.
    ۱-۵-۲- فرضیه های فرعی
    فرضیه فرعی ۱: بین ابعاد فرهنگ سازمانی و ابعاد خلاقیت رابطه وجود دارد.
    فرضیه فرعی۲: رابطه فرهنگ و خلاقیت بین زنان و مردان تربیت بدنی متفاوت است. فرضیه فرعی ۳: فرهنگ سازمانی می تواند خلاقیت را پیش بینی کند.
    ۱-۶- پیش فرض ها
    ۱- همه پاسخ دهندگان با دقت و صداقت به پرسش نامه پاسخ می­دهند.
    ۲- همه پاسخ دهندگان بدون تأثیر از عوامل محیطی مثل خستگی، به پرسش نامه پاسخ می­دهند.
    ۳- همه آمار و اطلاعات پرسش نامه از منابع معتبر استفاده شده است.
    ۱-۷- تعاریف مفهومی و عملیاتی مفاهیم و متغیر
    ۱-۷-۱- تعریف مفهومی
    ۱-۷-۱-۱- فرهنگ سازمانی
    فرهنگ سازمانی الگوی متداولی از ارزش­ها، داستان­ها، باور­ها، پیش فرض­ها و هنجار­ها تعریف شده است که در عواملی مانند تکنولوژی، اهداف، مدیریت و غیره نمود پیدا می­ کند و موجب انگیزش و نگرش، احساسات و تعامل­های مشترک می­ شود ( رابینز، استیفن. پی، ۱۳۸۶).
    ۱-۷-۱-۲- خلاقیت
    خلاقیت عبارت است از: توانایی تلفیق ایده­ها به شیوه­ای منحصر به فرد برای برقراری ارتباط غیر معمول بین ایده­های مختلف ( مقیمی، ۱۳۸۸).
    تعریف نظری خلاقیت: توانایی خلق ایده­ها یا مصنوعات است که ۱- جدید۲- شگفت انگیز۳- ارزشمند هستند ( دورین و کرب[۹]۱،۲۰۰۹).
    ۱-۷-۱-۳- دبیران تربیت بدنی
    تمامی معلمان ورزش در اداره آموزش و پرورش و مدرسان تربیت بدنی در شهرستان­های کهگیلویه و لنده را می­گویند.

    فصل دوم
    ادبیات و پیشینه تحقیق

    ۲-۱- مقدمه
    جهان در ۳۰ سال گذشته شاهد احیای توجه پزوهشگران به ماهیت و تأثیر فرهنگ سازمانی در رابطه با سازمان و کار مدرن بوده است (هاکوکینز [۱۰] ۱۹۷۷) رابینز معتقد است که فرهنگ سازمانی قوی، نوعیثبات رفتاری ایجاد می­ کند و می ­تواند به عنوان ابزاری قدرتمند جایگزین قوانین و مقررات رسمی پیچیده در سازمان باشد. به عبارت دیگر فرهنگ هرسازمان وسیله­ای است که برخورد ما را با مسائل سازمانی تسهیل کرده و نحوه تعبیر و تفسیر ما از رویداد­های اطراف مان شکل می­دهد. در این فصل به بیان مبانی نظری و ادبیات و پیشینه تحقیق می­پردازیم و درآخربه جمع بندی فصل می ­پردازد. سازمان
    در گذشته تصور بر این بود که سازمان یک وسیله یا ابزاری منطقی است که می توان با بهره گرفتن از آن یک گروه از افراد را کنترل و کارایی آنها را هماهنگ کرد. این سازمان دارای سطوح عمودی، دوایر، سلسله مراتب اختیار و از این قبیل ویژگی­ها بودند. ولی واقعیت این است که یک سازمان بیش از این­ها است و مانند یک فرد دارای شخصیت است. سازمان پدیده­ای اجتماعی بشمار می آید که به طور آگاهانه هماهنگ شده و دارای حدود و ثغور نسبتا مشخصی بوده و برای تحقق هدف و یا اهدافی، بر اساس یک سلسله مبانی دائمی فعالیت می کند. عبارت ” به صورت آگاهانه هماهنگ شده ” دلالت بر مدیریت دارد. ” ” پدیده اجتماعی”، دال بر این معناست که سازمان از افراد یا گروه­هایی که باهم در تعاملند، تشکیل شده است. یک سازمان مرز­های نسبتا مشخصی دارد. این مرز­ها به مرور زمان، می توانند تغییر کنند و ممکن است کاملا واضح و روشن نباشند. اما به هر حال باید مرز­های مشخصی وجود داشته باشند تا بتوان اعضاء سازمان را از غیر اعضاء باز شناخت ( رابینز، ۱۳۸۶). هنگامی که یک سازمان به صورت یک نهاد در می آید، دارای یک نوع حیات و زندگی می شود که با زندگی اعضای آن متفاوت است و به خودی خود دارای ارزش می شود. از این رو هنگامی که سازمان به صورت یک نهاد در می آید، الگوی خاصی از رفتار، مورد قبول همه اعضای سازمان قرار خواهد گرفت که در همه جای سازمان به چشم می خورد. سازمان عبارت است از فرایند­های نظام یافته روابط متقابل افراد برای دست یافتن به هدف­های معین. این تعریف از ۵ عنصر تشکیل شده است:
    ۱٫ سازمان همیشه از افراد تشکیل می شود.
    ۲٫ این افراد به طریقی با یکدیگر ارتباط دارند و بین آنها روابط متقابل برقرار است.
    ۳٫ این روابط متقابل را می توان نظام بخشید.
    ۴٫ کلیه افراد در سازمان دارای هدف­های مشخصی هستند و بعضی از این هدف­ها در عملکرد آنها اثر می گذارند. هر فرد انتظار دارد که از طریق همکاری در سازمان به اهداف شخصی خود نیز نایل شوند.

     

     

    موضوعات: بدون موضوع
     [ 09:44:00 ب.ظ ]



     لینک ثابت

      تحلیل تطبیقی نمایشنامه فاوست اثر گوته و داستان شیخ صنعان ۹۳- قسمت ۹ ...

    همان‌طور که پیش از این اشاره شد، این سخنان بنا به دلایلی قابل قبول نیست. «نخست آن‌که شیخ عطار از آغاز عمر و زمان کودکی به سخن صوفیان متمایل بوده است و ایشان را دوست می‌داشته است و این مطلب از مقدمه تذکره‌الاولیا حاصل است. دو دیگر آن‌که وی مصیبت‌نامه و الهی‌نامه را در داروخانه به نظم کشیده و این هر دو منظومه، به اسرار معرفت و رموز طریقت آمیخته است و قطعاً عطار به هنگام سرودن آنها رسوخی در تصوف داشته و گام‌هایی در سیر و سلوک عرفانی برداشته است.» (خاتمی، مقدمه منطق‌الطیر، ۱۳۸۲: ۲۳).
    همچنین کسانی که اساساً طبع تصوف و ذوق این اندیشه‌های دشوار در آنها نیست، سعی می‌کنند برای توجیه آن احوال عارفانه‌ای که به بعضی خاصان دست می‌دهد، از این‌گونه نمونه‌های شگفت و از این‌گونه سرمشق‌های معجزه‌آسا پیدا کنند تا بتوانند ثابت کنند که این بزرگان متصوفه همچون مردمان عادی در آغاز به دنبال مال و مکنت دنیوی بودند و بعدها برای این‌که بتوانند از امور ظاهری و دنیوی دوری کنند، لازم بوده است که چنین خوارق عادات و کراماتی برایشان رخ دهد. حال آن‌که واضح و مبرهن است که کسی چون عطار نیشابوری به صورت فطری دارای چنین ذوقی بوده و از همان آغاز سرشت او آماده پذیرش این افکار و این روش زندگی بوده است، و به این‌که کسی چنین کاری را بکند تا او بیدار شود، احتیاجی نداشته است و چنین حالی هرگز به واسطه دیدن این قبیل شگفتی‌ها نمی‌توانسته حاصل شود و حصول آن تنها از طریق مجاهدت و تهذیب و تزکیه نفس امکان‌پذیر بوده است. (رک. نفیسی، ۱۳۸۴: ۶۵)
    عطار در حوزه عرفان و تصوف از مقامی شامخ برخوردار بوده است. در جوانی، به شیوه سالکان طریقت، یک دوره سفر به‌ ماوراءالنهر، هند، عراق‌، شام‌ و مصر داشت و در این سفرها، بزرگان ادب و دین را زیارت کرد. به حج رفت و سپس‌ به‌ شهر خود نیشابور بازگشت‌ و در آنجا اقامت‌ گزید و در راه عرفان تلاش‌های فراوان کرد. عطار در عرفان مراحل و مدارج زیادی را طی کرده و در پایان سیر و سلوک و طی هفت شهر عشق، به مقام فنا رسیده است.
    عطار در این مسیر تا جایی پیش رفت که از پیشوایان طریقت گشت و مقامش به جایی رسید که مولانا جلال‌الدین محمد بلخی درباره او گفت:

     

    برای دانلود متن کامل پایان نامه به سایت zusa.ir مراجعه نمایید.

     

     

     

     

     

     

     

     

     

    هفت شهر عشق را عطار گشت ما هنوز اندر خم یک کوچه‌ایم

    و یا شیخ محمود شبستری، در آغاز گلشن راز، در سبب نظم کتاب می‌گوید:

     

     

     

     

     

     

     

     

     

    مرا از شاعری خود عار ناید
    اگر چه زین نمط صد عالم اسرار
    چه عطاری که عطار جهان است
    ولی این بر سبیل اتفاق است که در صد قرن چون عطار ناید
    بود یک شمّه از دکان عطار
    سخن‌های وی اندر مغز جان است
    نه چون دیو از فرشته استراق است

    (گلشن راز: ۸۲)
    به هر حال عطار قسمتی از عمر خود را به رسم ساکنان طریقت در سفر گذراند و از مکه تا ماوراءالنهر بسیاری از مشایخ را زیارت کرد و در همین سفرها و ملاقات‌ها بود که به خدمت شیخ مجدالدین رسید و همچنین مشهور است در پیری شیخ هنگامی که بهاءالدین محمد با پسرخود، جلال‌الدین محمد بلخی، رهسپار عراق بود، در نیشابور به خدمت شیخ رسید و شیخ نسخه‌ای از اسرارنامه خود را به جلال‌الدین که در آن هنگام کودکی خردسال بود، داد و شاید این سرآغاز آشنایی مولوی با عطار بود. عطاری که راه را برای مولوی روشن کرد؛ به‌گونه‌ای که مولوی خود را وامدار و دنباله‌رو او و سنایی می‌داند و عطار را قدوه عشاق می‌دانسته و او را به منزله روح و سنایی را چون چشم او معرفی کرده و آورده است:

     

     

     

     

     

     

     

     

     

    عطار روح بود سنایی دو چشم او ما از پی سنایی و عطار آمدیم

    عطار در همه دریافت‌های عرفانی خود به مبانی شریعت توجه دارد، دریافت‌های وی بر بنیان‌های دینی استوار است و تلاش کرده تا در آنها از قرآن بهره ببرد و نمادهای خود را از آن بگیرد، عطار شاید گاهی مستقیماً از قرآن برداشت نکرده، اما از تفسیرهای آن بهره برده و به عرفان با تأویلی بازتر توجه دارد.
    عطار را باید به نوعی کامل‌کننده راه سنایی دانست. با مروری کوتاه بر ادبیات صوفیانه زبان فارسی روشن می‌شود که متصوفه، قبل از پیدایش طریقت‌ها و هم بعد از آن، شعر را وسیله‌ای برای تعلیم مبادی تصوف و در عین حال تقریر حالت و ادراک خود یافته و از شعر به مثابه وسیله‌ای برای بیان مطالب تصوف و عرفان استفاده کرده است.
    صوفیه این هدف را از دو طریق؛ شعر غنایی و شعر تعلیمی، تحقق بخشیده‌اند که کامل‌ترین نمونه‌ها در آثار سه تن از شعرای عارف خراسان؛ سنایی غزنوی، عطار نیشابوری و مولانا جلال‌الدین محمد بلخی به وجود آمده است.
    شعر صوفیانه را سنایی آغاز کرد و بعد عطار نمونه‌های کامل و پرشورتر و هیجان‌انگیزتری در این زمینه به وجود آورد.

     

    ۴-۲-۲- اندیشه و جهان‌بینی عطار

    بدون شک جهان‌بینی و اندیشه عطار، بیش از هر چیز و به‌طور مستقیم متأثر از اعتقادات مذهبی، مشرب فکری و دانش و معلومات وی بوده است. بنابراین در این بخش به طور مختصر به شماری از این موضوعات که جهان اندیشه عطار را تحت تأثیر قرار داده است، اشاره می‌شود.
    هرچند عطار نیز همچون بسیاری دیگر از عرفا،‌ در مقوله مذهب اهل تسامح و تساهل است، در عین حال اثرپذیری او از اعتقادات دینی و مذهبی را نمی‌توان نادیده گرفت؛ از این رو در تحلیل اندیشه و جهان‌بینی عطار، آگاهی از مذهبی که او بدان پایبند بوده است، امری ضروری است.
    برخی تذکره‌ها از جمله مجالس‌المؤمنین عطار را شیعه معرفی کرده و دلیل آن را شعری منسوب به عطار در منقبت علی‌ بن ابی‌طالب دانسته است. غافل از این‌که برخی از آن اشعار از فرید‌الدین عطار نیشابوری نیست، بلکه از عطار دیگری است.
    به گفته سعید نفیسی «صوفیه هرگز درباره هیچ‌یک از خلفای چهارگانه غلو نکرده‌اند و یکی را بر دیگری ترجیح نداده‌اند و به همین جهت در آثار عطار مدح هر چهار یار آمده است» (نفیسی، ۱۳۸۴: ۹۰).
    بنابراین چنان‌که از ظاهر آثار عطار برمی‌آید، او بر مذهب اهل سنت بوده است. اظهار ارادتی که او نسبت به خلفای سه‌گانه و شافعی و ابوحنیفه در مثنوی خسرونامه و کتاب تذکره‌الاولیاء دارد، به نحوی است که تردید در مذهب او را از بین می‌برد.
    در تحلیل اندیشه و جهان‌بینی عطار، موضوع دیگری که بررسی آن حائز اهمیت ویژه‌ای است، تعلق او به طریقت صوفیه است. چنان‌که از مطالعه آثار عطار برمی‌آید، او به تتبع در احوال و جمع اقوال مشایخ صوفیه و گرد آوردن حکایات آنها بسیار علاقه‌مند بوده است.
    تذکره‌نویسان بنا به استنباطی که از آثار عطار داشته‌اند، مشایخ متعددی را برای او ذکر کرده‌اند.
    آنچه در تذکره‌الشعرا درباره مشایخ عطار آمده است، این است که وی پس از ترک دنیا «به صومعه شیخ ‌الشیوخ‌ العارف، رکن‌الدین اکاف قدس سرّه رفت که در آن روزگار عارف و محقق بوده و به دست شیخ توبه کرد و به مجاهدت و معاملت مشغول شد و چند سال در حلقه درویشان شیخ بوده و بعد از ان به زیارت بیت‌الله الحرم رفته بسی مردان حق را دریافت و خدمت کرد.» (دولتشاه سمرقندی، ۱۳۸۲: ۱۸۸)
    حال آن‌که به عقیده مرحوم فروزانفر «این سخن سهو است؛ زیرا رکن‌الدین اکاف مردی فقیه و زاهد و واعظ بود و هیچکس از معاصران او و دیگرانی که شرح حالش را نوشته‌اند، او را به عنوان صوفی یاد نکرده‌اند و خود سمعانی، که هم‌عصر و شاگرد وی بوده، او را فقیه و زاهد خوانده و اگر از مشایخ صوفیه می‌بود، دلیلی نداشت که این نکته را در تاریخ زندگانی او مسکوت بگذارند.» (فراوزانفر، ۱۳۷۴: ۳۰-۳۱).
    گروهی هم به استناد این‌که عطار در آغاز تذکره‌الاولیاء به ملاقات خود با مجد‌الدین خوارزمی اشاره کرده و این مجد‌الدین به اعتقاد برخی از مؤلفان قرن نهم، از جمله عبدالرحمن جامی، همان مجدالدین بغدادی است، چنین پنداشته‌اند که عطار مرید او بوده است؛ حال آن‌که صرف چنین ملاقاتی نمی‌تواند دلیلی قاطع بر ارادت عطار به مجد‌الدین باشد. گروهی دیگر از تذکره‌نویسان نیز عطار را مرید نجم‌الدین کبری می‌دانند. (برای آگاهی بیشتر رک. همان، ۱۳۷۴: ۲۸- ۲۹)
    اما ارادت ویژه عطار به ابوسعید ابوالخیر سبب شده است که برخی از جمله مؤلف مجمل فصیحی معتقد شوند که عطار مرید ابوسعید بوده است.
    به گفته استاد شفیعی کدکنی از نوع افراد این سلسله می‌توان حدس زد که این سلسله دارای اصالت است و نسب عطار از رهگذر سه تنی که نامشان در مجمل فصیحی ذکر شده است؛ یعنی جمال‌الدین محمد بن محمد النغندری ‌الطوسی المعروف بالامام الربانی، شرف‌الدین الرداد و صلاح‌الدین احمد الاستاد به ابوسعید ابوالخیر می‌رسد. با اطلاعاتی که درباره این سه تن وجود دارد، سلسله ارادت عطار در شاخه ابوسعید نه تنها پذیرفتنی بلکه قطعی می‌شود. (برای آگاهی بیشتر رک. شفیعی کدکنی، مقدمه منطق‌الطیر: ۶۴- ۶۶)
    دانش عطار و احاطه او به علوم گوناگون، موضوع مهم دیگری است که در شکل‌گیری اندیشه و جهان‌بینی وی نقشی اساسی داشته است.
    چنان‌که از مطالعه آثار عطار برمی‌آید، وی مردی بوده است مطلع از علوم و فنون ادبی و حکمت و کلام و نجوم، و بر علوم دینی شامل تفسیر و روایت احادیث و فقه و نیز بر علم طب و گیاه‌شناسی احاطه داشته است.
    شهر نیشابور در روزگار عطار یکی از مراکز مهم علمی جهان اسلام به شمار می‌رفته و شافعیه و حنفیه در آن شهر مدارس بسیار داشتند و بساط بحث و تحقیق و ارشاد در آن مدارس گسترده بوده و کتاب‌خانه‌های متعدد و مشحون به کتب گوناگون در آن شهر وجود داشته است. به احتمال بسیار قوی عطار اوایل زندگی و شانزده سال نخستین عمر خود را در شهر نیشابور به سر می‌برده و به اقتضای شغل خود مبادی طب و داروشناسی را فرا گرفته و به کار طبابت مشغول بوده است. اطلاع عطار از علم نجوم هم انکارپذیر نیست و از آثارش برمی‌آید که به حلّ اسرار فلک و آگاهی از سیر چرخ و ستارگان علاقه داشته و در ستاره‌شناسی و نجوم کنجکاو بوده است.
    حرکت افلاک و سیر انجم از اموری است که عطار می‌خواسته سِرّ آنها را دریابد و بداند که دستگاه عظیم خلقت برای چه آفریده شده و به سوی چه هدفی در حرکت است و سرانجام کار آن چه خواهد بود.
    «عطار به‌رغم بیزاری از فلسفه و نقد فیلسوفان در حکمت طبیعی و الهی نیز قوی‌دست بوده است. نظر او در مسأله خداشناسی، وحدت وجود، معاد جسمانی، حرکت جوهری، ثواب و عقاب اخروی و … به دلایل متین و براهن متقن او درباره این امور متکی است و هیچ شکی باقی نمی‌گذارد که در باب این گونه مسائل تفکر و تأمل داشته است؛ البته نباید از نظر دور داشت که وی با وجود کثرت اطلاع و احاطه بر علوم عقلی و برهانی، همچون اغلب صوفیه صحت مبادی فلسفه و مفید بودن بحث و استدلال را منکر است و فلسفه را نقد می‌کند و آن را علمی ناسودمند می‌انگارد. (فروزانفر، ۱۳۷۴: ۳۹- ۴۴)
    به هر حال آنچه مسلم است، عطار میانه خوبی با فلسفه ندارد؛ اما عقل در آثار او بسیار به چشم می‌خورد. او معتقد است که عقل مدار تکلیف است و اگر عقل نبود، انبیاء و حضور آنها ضروری نبود پس مدار تکلیف و مسئولیت را عقل می‌داند و همچنین آزادی و قید را در عقل می‌یابد. به اعتقاد او عقل قید است و رهایی از این قید عقلانی است.
    احاطه و وسعت اطلاع عطار از علوم دینی موضوع دیگری است که در بحث از اندیشه و جهان‌بینی عطار جلب نظر می‌کند. تسلط عطار به علوم دینی از جمله تفسیر قرآن و حدیث و قصص و روایات مذهبی و نیز مسائل فقهی و کلامی از مطالعه آثار او کاملاً مشهود است. این مضامین بیشتر در مقدمه و خاتمه مثنویات شاعر به چشم می‌خورد.
    عهد عطار، عهد فساد و تباهی است و جهل و ناآگاهی دامنگیر مردم ایران شده است و ایرانیان درگیر جنگ‌های بسیارند. عطار که به سبب حرفه و شغلش با مردم بسیاری سر و کار داشته و گوش شنونده دردهای آنهاست، این ظلم و جور و فساد و تباهی را از نزدیک مشاهده کرده و در جای جای آثارش به انحای مختلف به آن اشاره می‌کند؛ اما برای این‌که فریاد اعتراضش دامان خودش را نگیرد، رندی کرده و سخنان اعتراض‌‌آمیزش را از زبان دیوانگان بیان می‌کند. دیوانگان در آثار عطار زبان خشم جامعه‌اند. او جمعی از دیوانگان را، اعم از نام‌آور و گمنام، به خدمت داستان‌های خود در آورده و دیوانگان دست‌ساز بسیاری را نیز به حسب مورد به این جمع افزوده و جا به جا بی هیچ ملاحظه‌ای سخنان طنزگونه و شطح‌آمیزی را در دهان آنها گذاشته و در جای جای اشعارش متذکر شده است.
    همچنین عطار از معدود شاعرانی است که لب به مدح و ثنای کسی نگشوده و به سبب صله‌ای هنرش را به شاهی یا امیری عرضه نکرده است؛ خود شاعر در این باره می‌گوید:

     

     

     

     

    موضوعات: بدون موضوع
     [ 09:44:00 ب.ظ ]



     لینک ثابت

      سیاست دولت عربستان سعودی در قبال بیداری اسلامی- قسمت ۳ ...

    عربستان سعودی به لحاظ موقعیت خاص خود همواره در تحولات منطقه‌ای و بین‌المللی به ایفای نقش پرداخته است. این کشور تلاش نموده است تا در تمامی تحولات منطقه به‌ویژه پس از سقوط صدام،و هم‌چنین تحولات بیداری اسلامی به‌نوعی به‌عنوان بازیگری فعال به ایفای نقش بپردازد. سیاست عربستان سعودی و درک عوامل تأثیرگذار بر سیاست خارجی آن، برای جمهوری اسلامی ایران اهمیت فراوانی دارد. اگر به بررسی رفتارهای عربستان در سه حوزه بین‌المللی، منطقه‌ای و در جهان اسلام بپردازیم درمی‌یابیم که یکی از اهداف اصلی عربستان همواره رقابت با ایران بوده و این کشور در تلاش بوده است تا از قدرت و نفوذ ایران بکاهد.لذا با توجه به آن‌که عربستان سعودی به‌عنوان رقیب استراتژیک ایران محسوب می‌شود و همواره از هر نوع تلاشی برای کاهش نفوذ و اقتدار ایران در منطقه بهره برده است
    بررسی رفتار و واکنش عربستان در قبال تحولات بیداری اسلامی برای ایران حائز اهمیت فراوان است زیرا عربستان ضمن تلاش برای حفظ حکومت سنی مذهب آل خلیفه در بحرین به دنبال سقوط دولت سوریه بود که این کشور به‌عنوان هم‌پیمان اصلی ایران محسوب می‌شود.کشوری که حفظ موقعیت سیاسی کنونی در آن برای افزایش نفوذ ایران در خاورمیانه حیاتی به نظر می‌رسد .عربستان در تحولات سوریه برای آن‌که بتواند تحولات را به سمت مسیر موردنظر خود سوق دهد عملاً وارد یک جنگ نیابتی در سوریه با ایران شده است.
    از همین رو شناخت عوامل تأثیرگذار بر سیاست خارجی عربستان و شناخت ابزارهای مور استفاده این کشور برای نیل به اهداف در سیاست خارجی، به درکی واقعی‌تر از سیاست‌های این کشور در عرصه خارجی منجر خواهد شد.

     

    برای دانلود متن کامل پایان نامه به سایت fotka.ir مراجعه نمایید.

     

    ۱-۸-تعریف عملیاتی مفاهیم

    بیداری اسلامی
    بیداری اسلامی زنده شدن دوباره در پرتو اسلام اصیل در تجدید حیات اسلام، معنا می‌دهد که در پناه آن استقلال ، عدالت ، و همه آموزه‌ها و ارزش‌های متعالی الهی ، بار دیگر زنده می‌شود و یا حیات می‌یابد .
    بیداری یا احیاگری اسلامی نوعی اصلاح گری دینی است ، البته نه آن اصلاح دینی اتفاق افتاده در غرب . در اصلاح دینی به معنای غربی ، دین به قلمرو شخصی رانده می‌شود و در این صورت دین از عرصه حیات اجتماعی بیرون می‌رود ، اما بیداری و احیاگری اسلامی ، زنده داشتن انسان و حیات اجتماعی بر مبنای دین و به شیوه‌ی دینی است و به همین دلیل باید غبار از سیمای دین زدوده شود و صورت و سیرت دین هویدا گردد که درنتیجه این اقدام ، دین به عرصه حیــات آدمی بازمی‌گردد.
    تصویر درباره جامعه شناسی و علوم اجتماعی
    سیاست خارجی
    سیاست خارجی (Foreign Policy) عبارت است از یک استراتژی یا یک‌رشته اعمال از پیش طرح‌ریزی‌شده توسط تصمیم‌گیرندگان حکومتی که مقصود آن دستیابی به اهدافی معین، در چهارچوب منافع ملی و در محیط بین المللی است. به‌طور خلاصه میتوان گفت که سیاست خارجی شامل تعیین و اجرای یک سلسله اهداف و منافع ملی است که درصحنه‌ی بین المللی از سوی دولتها انجام میپذیرد. سیاست خارجی میتواند ابتکار عمل یک دولت و یا واکنش آن در قبال کنش دیگر دولتها باشد و در تعریفی دیگر میتوان این‌طور تعریف کرد که: جهتی را که یک دولت برمی‌گزیند و در آن از خود تحرک نشان میدهد و نیز شیوهی نگرش دولت را نسبت به جامعهی بین المللی، سیاست خارجی می‌گویند.

     

    ۱-۹-روش پژوهش و ابزار گردآوری اطلاعات

    روش مورداستفاده در این پژوهش روش توصیفی – تحلیلی است.در این روش با بهره گرفتن از اطلاعات جمع‌ آوری‌شده از طریق کتب، مقالات، اسناد، اینترنت و سایر منابع، به واکنش دولت عربستان در دو حوزه‌ی داخلی و منطقه‌ای در قبال بیداری اسلامی ، پرداخته می‌شود.

     

    ۱-۱۰-بررسی ادبیات موجود

    مهم‌ترین نکته‌ای که در ابتدای این مبحث باید بدان اشاره کرد این است که با توجه به جدید بودن موضوع متأسفانه پژوهش‌های زیادی در قالب کتاب در این حوزه صورت نگرفته است. در ذیل به چندین کتابی که در این حوزه موردبررسی قرارگرفته پرداخته می‌شود:
    یکی از کتاب‌هایی که در مورد موضوع پژوهش پیش رو نوشته‌شده است، کتابی است که از سوی انتشارات ابرار معاصر که توسط مجموعه‌ای از پژوهشگران انتشاریافته تحت عنوان «کتاب خاورمیانه(۹)»، است که مربوط به مسائل داخلی عربستان سعودی است که یک برآورد اساسی از تحولات و زمینه‌های بروز تغییرات و هم‌چنین واکنش این کشور در خصوص تحولات داخلی بوده است.
    از دیگر کتب موجود می‌توان به «کتاب شیعیان عربستان» نوشته‌ی فؤاد ابراهیم اشاره نمود.این کتاب توسط سلیمه دارمی و فیروزه میررضویترجمه شده و توسط انتشارات ابرار معاصر تهران به چاپ رسیده است. در این کتاب نویسنده یک نظر اجمالی در خصوص تحول اپوزیسیون شیعه در استان شرقی عربستان، طی مقطع زمانی پیروزی انقلاب اسلامی ایران در سال ۱۹۷۹ تا روی کار آمدن ملک عبدالله در اوت ۲۰۰۵ ارائه می‌کند.
    از دیگر کتب منتشره در این حوزه می‌توان از کتاب «خاورمیانه ۸» که مجموع مقالاتی است از نویسندگان مختلف این حوزه که مربوط به انتشارات ابرار معاصر است که درباره «اسلام‌گرایی» و «بیداری اسلامی» در خاورمیانه است. مقالات این کتاب در پی این هدف هستند تا با بررسی و پژوهش، ریشه‌های نگرش‌های اسلامی در خاورمیانه و تفحص در ساختارها و کارکردهای اسلام‌گرایی و بیداری اسلامی درگذشته و حال این کشورها را موردبررسی قرار می‌دهد.
    در خصوص موضوع موردپژوهش چند پایان‌نامه کارشناسی ارشد در دانشکده حقوق و علوم سیاسی دانشگاه تهران ، با عناوینی همچون « بیداری اسلامی و تأثیر آن بر روابط ایران و عربستان » از سید ایوب موسوی منور و هم‌چنین پایان‌نامه‌ی دیگری تحت عنوان «بررسی و تحلیل وضعیت حقوقی شیعیان عربستان سعودی» از یاسر مکرمی قرطاول ، و هم‌چنین پایان‌نامه‌ی دیگری در دانشکده‌ی حقوق و علوم سیاسی دانشگاه علامه طباطبایی تحت عنوان« سیاست خارجی عربستان از سال ۲۰۰۱ تا ۲۰۱۲» از محمد اولیایی نام برد که در آن‌ ها به بررسی تحولات داخلی عربستان و هم‌چنین شرایط داخلی در خصوص وقوع تحولات در این کشور و واکنش‌های این کشور در تحولات انقلابی خاورمیانه پرداخته ‌شده است.
    از مقالات مرتبط با موضوع پژوهش مقاله‌ای تحت عنوان «استراتژی عربستان سعودی در برابر خیزش‌های جهان عرب» که توسط حسن احمدیان در فصلنامه‌ی رهنامه‌ی سیاست‌گذاری در سال ۱۳۹۰ به چاپ رسیده است. در این مقاله نویسنده به واکاوی مبانیِ تحرکات ریاض بر اساس اهداف و اولویت‌های سیاست خارجی عربستان و امنیت، در نگرش استراتژیک عربستان به کشورهای بلافصلش در شبه‌جزیره می‌پردازد.
    یکی دیگر از مقالات مرتبط با موضوع موردپژوهش مقاله‌ای است «تحت عنوان تحولات جهان عرب و تغییر سیاست منطقه‌ای عربستان» که توسط قاسم ترابی در پژوهشکده‌ی مطالعات استراتژیک خاورمیانه در سال ۱۳۹۰نگارش یافته است. نویسنده در این مقاله با اشاره به روندهای موجود به‌ خصوص سیاست متناقض و مداخله ‏گرایانه عربستان سعودی در قبال تحولات جهان عرب به‌ویژه در قبال بحرین و سوریه به دنبال بررسی آن است که نشان دهد در شرایط کنونی رهبران سعودی، تداوم چنین سیاستی را در راستای منافع استراتژیک خودارزیابی نمی‌کنند.
    از دیگر مقالات منتشره در این حوزه می‌توان به مقاله‌ی « تحولات انقلابی بحرین و تعارضات مذهبی و ژئوپلیتیکی ایران و عربستان سعودی » که توسط علی آدمی و همکاران در فصلنامه تحقیقات سیاسی و بین‌المللی شماره ۱۰ در سال ۱۳۹۱ منتشرشده یادکرد که در آن به اهمیت راهبردی و ژئوپلیتیکی بحرین و هم‌چنین تحولات بیداری اسلامی در آن کشور و درنهایت واکنش‌های عربستان در قبال تحولات داخلی آن کشور می‌پردازد.
    از دیگر مقالات مرتبط با موضوع موردپژوهش می‌توان به مقاله‌ی «جایگاه حق رأی مردم در اندیشه‌ی وهابی با تأکید بر واکنش عربستان سعودی به بیداری اسلامی در خاورمیانه و شمال آفریقا» اشاره کرد که توسط احمد دوست محمدی در فصلنامه پژوهش‌های سیاسی در سال ۱۳۹۱ نگارش شده و در آن به این مسئله می‌پردازد که در جریان بیداری اسلامی دولت عربستان در جبهه‌ی مقابله با انقلاب در خاورمیانه قرار گرفت.عربستان که به‌عنوان سنگر اصلی محافظه‌کاری شناخته می‌شود که در آن دموکراسی مردمی را مشروع نمی‌داند و لذا در مقابله با این درخواست‌ها مهاجمانه برخورد کرده است.از طرف دیگر به مسئله‌ی بسترسازی این سرکوب که توسط فتاوای مختلفی که علمای وهابیت در این حوزه صادر کردند می‌پردازد.
    از دیگر مقالات منتشره در این حوزه می‌توان به مقاله‌ی «بازتاب‌های بیداری اسلامی و لزوم اصلاح در نظام سیاسی عربستان» که توسط مجید عباسی در کتاب خاورمیانه ۸ ویژه اسلام‌گرایی در خاورمیانه در سال ۱۳۹۰ انتشاریافته که در آن به معضلات فرهنگی اجتماعی و اقتصادی در عربستان سعودی، بازتاب‌های بیداری اسلامی در نظام سیاسی عربستان و الزامات و موانع انجام اصلاحات سیاسی در این کشور می‌پردازد.
    عکس مرتبط با اقتصاد
    از دیگر مقالات موجود در این حوزه می‌توان به « بازیگران معارض در بحران سوریه:اهداف و رویکردها » از سید امیر نیاکویی که در فصلنامه روابط خارجی در سال ۱۳۹۱ نام برد که در آن به بررسی تحولات داخلی سوریه و همچنین بازیگران داخلی و خارجی که به ایفای نقش در تحولات سوریه ایفای نقش نموده‌اند می‌پردازد.
    در خصوص منابع لاتین نیز می‌توان به مقاله‌ی
    Simon Mabon Kingdom in Crisis? The Arab Spring and Instability in Saudi Arabia
    نام برد که در مجله‌ی contemporary sevurity policy در سال ۲۰۱۲ منتشرشده که در آن به بررسی این موضوع می‌پردازد که چگونه باوجودآنکه اکثر کشورهای خاورمیانه را انقلاب‌های عربی درنوردید اما عربستان سعودی توانست در برابر آن مقاومت کند.
    مقاله‌ی لاتین دیگری که در این زمینه نگاشته شده است می‌توان از مقاله‌ی
    Saud Mousaed Al Tamamy Saudi Arabia and the Arab Spring: Opportunities and Challenges of Security
    نام برد که در مجله‌ی Journal of studies در سال ۲۰۱۲ منتشر شد که در آن به بررسی فرصت‌ها و چالش‌های امنیتی انقلاب‌های عربی از نگاه عربستان می‌پردازد و از طرف دیگر به مبحث رقابت منطقه‌ای و عقیدتی با ایران پرداخته است.
    مقاله‌ی لاتین دیگری که در این زمینه نگاشته شده می‌توان از مقاله‌ی
    Madawi Al-Rasheed -Sectarianism as Counter-Revolution: Saudi Responses to the Arab Spring
    نام برد که در مجله‌ی Studies in ethnicity and nationalism در سال ۲۰۱۱ منتشر شد که در آن نویسنده معتقد است عربستان از فرقه‌گرایی به‌عنوان استراتژی ضدانقلابی علیه تحولات منطقه‌ای خاورمیانه استفاده کرده است .و از طرف دیگر به این نکته اشاره می‌کند که اقدام عربستان در لشکرکشی به بحرین ضمن سرکوب مخالفت‌ها در این کشور سیگنال‌های قوی به معترضین اهل سنت و اقلیت شیعه در کشور خود فرستاد که روابط مذهبی و خویشاوندی و اجتماعی گسترده‌ای با مردم بحرین داشته و دارند.

     

    ۱-۱۱-سازمان‌دهی پژوهش

    این پژوهش از پنج فصل تشکیل‌شده است:
    فصل اول: کلیات و طرح تحقیق
    فصل دوم: چارچوب نظری و مفهومی
    فصل سوم : سیاست عربستان در برابر تحولات داخلی
    فصل چهارم: سیاست عربستان در خصوص تحولات کشورهای هم‌پیمان(بحرین)
    فصل پنجم: سیاست عربستان در خصوص تحولات کشورهای مخالف و رقیب(سوریه)
    در پایان نیز نتیجه‌گیری پایان‌نامه ارائه میشود.
    فصل ۲
    چارچوب نظری و مفهومی
    بدون شک به‌منظور بررسی و شناخت مناسب تحولات موجود در عرصه‌های بین‌المللی، استفاده از چارچوب نظری مناسب که به تجزیه‌وتحلیل مسائل این حوزه کمک کند، ضروری به نظر می‌رسد .در کنار این امر با توجه به وجود مکاتب مختلف نظری در حوزه‌ی روابط بین‌الملل ممکن است پژوهشگران این عرصه در خصوص انطباق تحولات موجود با این مکاتب دچار سردرگمی شوند، لذا پژوهشگر به‌ناچار باید با جستجویی دقیق در میان رویکردها و مکاتب مختلف نظری، به انتخاب رویکردی بپردازد که بتواند وی را درزمینه بررسی موضوع پژوهش و مسئله موردبررسی‌اش بهتر یاری کند.
    در خصوص تحولات بیداری اسلامی که بعد از سال ۲۰۱۱ در منطقه‌ی خاورمیانه شکل گرفت عربستان سعودی که خود را در دو عرصه‌ی داخلی و خارجی در معرض تهدید می‌دید به‌ناچار متوسل به تغییر در جهت‌گیری سیاست خارجه‌ی محتاطانه‌ی خود شد و به رویکردی تهاجمی در این عرصه روی آورد بنابراین به این دلیل که رهیافت “رئالیسم تهاجمی” توضیح و تبیین جامع‌تر، مناسب‌تری را از فضای تحقیقاتی محقق در اختیار می‌گذارد ،این رهیافت به‌عنوان چارچوب نظری در این پژوهش موردبررسی قرار می‌گیرد.

     

    ۲-۱- نظریه رئالیسم

    نظریه واقع‌گرایی که به‌عنوان مهم‌ترین نظریه پس از جنگ جهانی دوم شناخته می‌شود،در تمامی پنداشت های اندیشمندان کلاسیک و واقع‌گرایان مدرن بر اندیشه بدبینی نسبت به ذات انسان استوار است و ریشه‌های آن در نظریات توسیدید، ماکیاولی و هابز یافت می‌شود. (عمویی و حسین‌خانی،۱۶۰:۱۳۹۰).
    برجسته‌ترین نظریه‌پرداز مکتب رئالیسم «هانس جی. مورگنتا»ست که با کتاب «سیاست میان ملت‌ها» اصول اساسی مکتب رئالیسم را به‌گونه‌ای نظام‌مند و تئوریک تشریح نمود. او منافع را وسیله اصلی تحلیل سیاست بین‌الملل دانست و آن را فراتر از زمان و مکان تعریف کرد. مورگنتا همچنین هدف سیاست بین‌الملل را حفظ، افزایش یا نمایش قدرت معرفی نمود.سیاست قدرت در مکتب رئالیستی اولین بار از سوی توماس هابز در دوره نهضت اروپایی مطرح شد که در آن معنای قدرت به دولت و روابط خارجی آن محدود شد.(موسوی،۱۳۹۱: ۲۲)
    واقع‌گرایان پنداشت معرفت‌شناسانه خود را بر دو فرض استوار می‌کنند: یکی اینکه بشر همواره به دنبال منفعت خود است که تحت عنوان منافع ملی شناخته می‌شود. دیگر اینکه بشر همواره به دنبال قدرت است که به عرصه ملی تسری داده شد و در اوج خود منجر به مسابقه تسلیحاتی میان کشورها گردید، امری که به یک فرهنگ تبدیل شد و رهبران و نخبگان هر کشور به آن اندیشیدند تا جایی که این مسابقه به برابری در قدرت انجامید و درنهایت در رقابت میان ابرقدرت‌ها به شکل بازدارندگی هسته‌ای ظهور و بروز یافت(عمویی و حسین‌خانی،۱۶۱:۱۳۹۰).
    از منظر واقع‌گرایی، تعارض میان دولت‌ها به علت ماهیت سلطه گری و سرکوب گری انسان اجتناب‌ناپذیر است. این نظریه‌پردازان دولت را به‌عنوان تنها بازیگر اصلی سیاست بین‌الملل می‌دانند و با عنایت به اسطوره آشوب‌زدگی یا فقدان اقتدار مرکزی بین‌المللی توضیح می‌دهند که به چه علت دولت‌های مستقل به‌صورت اجتناب‌ناپذیر خود را در تعارض با سایرین می‌بینند و نیز به چه دلیل سیاست قدرت راه‌حلی برای مدیریت چنین تعارضی به شمار رود. در چارچوب پارادایم واقع‌گرایی، امنیت در اشکال سیاسی و نظامی به‌صورت حمایت از مرزها و حفظ تمامیت ارضی و ارزش‌های یک دولت در مقابل خطرهای محیط بین‌المللی متخاصم تعریف می‌شود(قوام،۱۳۹۰: ۱۰).
    آن‌ ها همچنین امنیت را ازجمله مفاهیم اصلی روابط بین‌الملل قلمداد می‌کنند و در اندیشه آن‌ ها ناامنی همواره تهدیدکننده واحدهای سیاسی است و امنیت چیزی یا هدفی است که دولت‌ها در پی آن هستند. قدرت نیز ازجمله عوامل بروز ناامنی است و به همین دلیل کشمکش و رقابت بر سر قدرت و ناامنی فراگیر در سیاست بین‌الملل درنتیجه کنش‌های بازیگران برای به دست آوردن قدرت است(بیلیتس و اسمیت،۱۸۳:۱۳۸۳).
    بنابراین امنیت در نزد واقع‌گرایان به معنی نبود تهدید امنیت فیزیکی آن‌هم از نوع نظامی است. نگرش هستی شناسانه واقع‌گرایی به‌نظام بین‌الملل مبتنی بر وجود هرج‌ومرج گونگی در مناسبات و ساختار بین‌المللی است و در بازی دولت‌ها باهم، این اقویا هستند که قواعد بازی را تعیین می‌کنند و قاعده بازی مبتنی بر جمع جبری صفر است(سازمند و قنبری،۴:۱۳۹۱).

     

    ۲-۲-نظریه نئورئالیسم

    نئورئالیسم در اواخر دهه ۱۹۷۰ شکل گرفت و می‌توان آن را بیش از هر چیز تلاش برای علمی کردن واقع‌گرایی دانست. در شرایطی که واقع‌گرایی کلاسیک متهم به آن بود که سنت‌گرا و غیرعلمی است. نو واقع‌گرایان ضمن تأکید بر فقدان اقتدار مرکزی در نظام بین‌الملل، سطح تحلیل را نظام بین‌الملل می‌دانستند. پژوهشگران مطالعات امنیتی دو برداشت از نوواقع‌گرایی را به‌صورت واقع‌گرایی تهاجمی و واقع‌گرایی تدافعی ارائه می‌کنند . واقع‌گرایان تهاجمی معتقدند که قدرت نسبی برای دولت‌ها از اهمیت بیشتری برخوردار است و واقع‌گرایان تدافعی جنگ را ناشی از نیروهای غیر عقلایی یک جامعه می‌دانند. به‌طورکلی از دیدگاه نوواقع‌گرایی گریان، امنیت ملی یا ناامنی تا حد زیادی حاصل ساختار نظام بین‌الملل است. این تفکر، در دوران جنگ سرد غالب بود و در دوره نوین نیز کم‌وبیش در همراهی با دیگر رویکردها مطرح بوده و قابلیت عملیاتی شدن رادار است(سازمند و قنبری، ۱۳۹۱ : ۴).
    این تئوری که اغلب رئالیسم ساختاری نیز نامیده می‌شود؛ضمن تأکید بر فقدان اقتدار مرکزی (آنارشی) در نظام بین‌الملل، سطح تحلیل را نظام بین‌الملل قرار می‌دهد و معتقد است که ساختار نظام بین‌الملل ، نوع و قواعد بازی را مشخص می‌کند. درحالی‌که رئالیست‌های کلاسیک، ریشه‌های قدرت را بیشتر در طبیعت انسان جستجو می‌کنند، نئورئالیسم‌ها به نبود اقتدار مرکزی و آنارشی در نظام بین‌الملل اشاره دارند که انباشت قدرت را برای بقای دولت‌ها ضروری می‌کند. قدرت، کانون توجه نئورئالیسم است اما جستجوی قدرت مانند رئالیسم کلاسیک به‌مثابه هدفی درخور، موردتوجه قرار نگرفته و از طبیعت انسانی ناشی نمی‌شود بلکه دولت‌ها همیشه برای بقای خویش به دنبال قدرت‌اند. بنابراین در نظام بین‌الملل، رفتار دولت‌ها نسبت به یکدیگر بر پایه نبود اقتدار مرکزی تنظیم می‌شود. اصل نظم‌دهنده نظام بین‌الملل، دولت‌ها را وامی‌دارد تا بدون توجه به میزان ظرفیت خود به وظیفه اولیه خویش یعنی تقویت قدرت نظامی و خودیاری اقدام کنند. در این فرایند ، دولت‌ها می‌آموزند که ضمن اتکا به خود و بی‌اعتمادی نسبت به دیگران، از طریق انباشت امکانات برای جنگیدن علیه یکدیگر، امنیت خویش را حفظ نمایند(عباسی ، ۱۳۸۳ : ۵۳۰).
    این سؤال که آیا هدف اصلی دولت‌ها ایجاد امنیت است یا افزایش قدرت ، باعث شکل‌گیری دو گروه در میان رئالیست‌ها شده است: رئالیست‌های تدافعی و رئالیست‌های تهاجمی. اعتقاد به هر یک از این دو گونه‌ی رئالیسم ، تأثیرات مهمی بر چگونگی دیدگاه ما نسبت به دورنمای امنیت و همکاری‌های بین‌المللی خواهد داشت (بلیس و اسمیت ، ۱۳۸۸:۳۴۵-۳۴۴).

     

    ۲-۳- رئالیسم تدافعی

    از مهم‌ترین نظریه‎پردازان نظریهی رئالیسم تدافعی می‎توان به: رابرت جرویس، استفن والت، استفن ون اورا، و چارلز گلاسر اشاره کرد. همچنین خود کنت والتر را می‎توان رئالیست تدافعی دانست. لازم به ذکر است آنچه سبب تشخّص رئالیسم تدافعی شده، ظهور و تولد رئالیسم تهاجمی «جان میرشایمر» بوده است.به‌عبارت‌دیگر رئالیسم تدافعی روی دیگر سکه رئالیسم تهاجمی است که مفروضه‌های جان میرشایمر را در باب الزامات آنارشی، امنیت و افزایش قدرت دولت‎ها نپذیرفته است. در رئالیسم تدافعی دغدغه امنیت اساسی‎ترین مسئله است. به‌عبارت‌دیگر نگاه رئالیست‎های تدافعی نیز نگاهی کاملاً امنیتی است و در کنار رئالیسم تهاجمی، مطالعات روابط بین‌الملل را به سمت امنیتی شدن سوق داده و درواقع این دو رویکرد درصدد پاسخ به معمای امنیت در نظام آنارشیک بین‎المللی برآمدند. سؤال اصلی برای این گروه از رئالیست‎ها این است که چه مقدار از قدرت برای دولت‎ها لازم و یا کافی است؟ و یا اصولاً دولت‎ها چه زمانی بایستی به بیشینه‎سازی قدرت روی‌آورند. پاسخ‎هایی که به این پرسش داده‌شده این دو نحله رئالیستی را متمایز ساخته است.
    رئالیست‎های تدافعی نیز به رابطه میان آنارشی و استلزامات نظام بین‎الملل از یک‌سو و رفتار دولت‎ها از سوی دیگر توجه دارند اما این رابطه را پیچیده‎تر می‎بینند. برخلاف واقع‎گرایی تهاجمی، فرض واقع‎گرایی تدافعی این است که آنارشی بین‎المللی معمولاً خوش‎خیم است؛ یعنی امنیت چندان نایاب نیست.درنتیجه دولت‎ها که این را درمی‎یابند رفتاری تهاجمی نخواهند داشت و تنها در شرایطی که احساس کنند تهدیدی علیه آن‌ ها وجود دارد نسبت به آن واکنش نشان می‌دهند و این واکنش نیز اغلب در سطح ایجاد موازنه و بازداشتن تهدیدگر است و تنها در شرایطی که معضل امنیت خیلی جدی شود واکنش‌های سخت‌تری به شکل بروز تعارضات رخ خواهد نمود.به‌عبارت‌دیگر دولت‎ها زمانی اقدام به گسترش نفوذ و افزایش قدرت خود می‎کنند که احساس ناامنی کنند. بر این اساس حضور دولت در خارج از مرزهای ملی فقط در شرایط تصور ناامنی صورت می‎گیرد. بنابراین امنیت در نگاه تدافعی‎ها برابر است با برخورداری از قدرت کافی برای ایجاد موازنه. تا جایی که موازنه برقرار است امنیت نیز وجود دارد. اگر کشوری قصد برهم زدن امنیت و موازنه را داشته باشد کشورها بایستی جهت کسب امنیت، اقدام به افزایش قدرت و دست‎یابی به موازنه جدید نمایند. (برزگر،۱۳۸۸: ۱۲۴)
    به‎علاوه آن‌ ها آنارشی بین‎المللی را هابزی و یا بدخیم نمی‎بینند، بلکه برانند که نمی‎توان آن را به سهولت فهمید و این دولت‌مردان‌اند که باید در هر وضعیت خاصی به ارزیابی درجه تهدید و یا عدم آن بپردازند. به‌عبارت‌دیگر برداشت‎های دولت‎ها و ادراکات ذهنی آن‌ ها نقش پررنگی در شکل‎دهی به رفتارهایشان ایفا می‎کند.
    تدافعی‎ها نیز همانند تهاجمی‎ها بر این باورند که مخاصمه در برخی شرایط اجتناب‎ناپذیر است. زیرا دولت‎های متجاوز و توسعه‎طلبی وجود دارند که نظم جهانی را به چالش می‌کشند و نیز برخی از کشورها تنها در راستای تعقیب منافع ملی خود ممکن است درگیری با دیگر کشورها را اجتناب‎ناپذیر کنند. تأکید استفن والت بر اهمیت “موازنه تهدید” به‌جای موازنه قدرت است. تهدید در نگاه او عبارت است از: ترکیبی از قدرت تهاجمی دولت، ‌توانمندی‎های نظامی، ‌نزدیکی جغرافیایی، و نیات تجاوزکارانه احتمالی آن. پس صرف قدرت مهم نیست و سایر عوامل نیز مهم‎اند. به‌عبارت‌دیگر آنچه در روابط میان دولت‎ها حائز اهمیت است برداشت آن‌ ها از یکدیگر به‎عنوان تهدید است و نه صرف میزان قدرت هر یک از آن‌ ها.از سویی دیگر امنیت در شرایطی در نظام افزایش خواهد یافت که ایجاد موازنه به هنجار بدل شده باشد، و ایدئولوژی تأثیر زیادی نداشته باشد. دولت‎ها در برابر آن دسته از دولت‎هایی دست به موازنه می‎زنند که تهدید فوری نسبت به موجودیت یا منافع آن‌ ها به‌حساب آیند.(برزگر،۱۳۸۸: ۱۲۵)

    ۲-۴-رئالیسم تهاجمی

    نئورئالیسم تهاجمی یک نظریه سیستمیک و شاخه‌ای از نئورئالیسم است که تأکید در آن بر امنیت و قدرت در سیستم آنارشیک بین‌المللی است. نظریه نئورئالیسم عملاً مهم‌ترین و پایدارترین نظریه روابط بین‌الملل بوده است. ( Jervis,1999: 45)
    رئالیسم تهاجمی دو نظریه رئالیستی مسلط درباره روابط قدرت بزرگ را به چالش می‌کشاند. این دو نظریه عبارت‌اند از «رئالیسم کلاسیک» هانس مورگنتا در «سیاست میان ملت‌ها» و «رئالیسم تدافعی» ارائه‌شده از سوی کنت والتز در «نظریه سیاست بین‌الملل». درعین‌حال رویکرد تهاجمی تلاش می‌کند تا تلفیقی میان دونقطه آغاز متفاوت در نظریات رئالیسم دولت‌محور و نئورئالیسم تدافعی ارائه دهد. فرضیه‌های مدنظر رئالیسم دولت‌محور و نئورئالیسم تدافعی را می‌توان به ترتیب ذیل برشمرد:
    «۱٫ رئالیسم دولت‌محور: کشورها زمانی سعی می‌کنند منافع سیاسی خود در خارج را گسترش دهند که تصمیم‌گیرندگان افزایش نسبی در قدرت دولت را ملاحظه نمایند.
    ۲٫ رئالیسم تدافعی: کشورها زمانی سعی می‌کنند منافع سیاسی خود را در خارج گسترش دهند که تصمیم‌گیرندگان داخلی، افزایش تهدیدات را ملاحظه کنند.» (موسوی،۱۳۹۱: ۲۷)
    نظریه‌ی رئالیسم تهاجمی که از سوی جان میرشایمر مطرح‌شده است ، مدعی آن است که هدف نهایی همه‌ی دولت‌ها این است که به جایگاه هژمونیک در نظام بین‌الملل دست یابند . طبق این دیدگاه ، دولت‌ها همواره به دنبال قدرت بیشتر هستند و اگر شرایط مناسب باشد خواستار آن هستند تا توزیع قدرت را تغییر دهند(بلیس و اسمیت ، ۱۳۸۸:۳۴۵-۳۴۴).
    از دیدگاه جان میرشایمر ، دولت‌ها در جهانی زندگی می‌کنند که سرشار از تهدیدات است و واحدهایی‌اند که تمایل دارند قدرت خود را به حداکثر برسانند تا بتوانند به بقای خود ادامه دهند . هدف اصلی هر دولتی آن است که سهم خود را از قدرت جهانی به حداکثر برساند ، که این به معنای کسب قدرت به زیان دیگران است. درست است که در طول تاریخ روابط بین‌الملل شاهد تنش‌زدایی هم بوده‌ایم ، اما این‌ها همه تلاش‌هایی بوده برای ایجاد فرصت و استفاده از آن در موقعیتی بهتر. به نظر میرشایمر دلیل اصلی قدرت‌طلبی دولت‌ها را باید در سه چیز جستجو کرد:
    ۱٫ ساختار آنارشیک نظام بین‌الملل ؛
    ۲٫ توانمندی‌های تهاجمی که همه‌ی دولت‌ها از آن برخوردارند ؛
    ۳٫ و عدم اطمینان در مورد نیات و مقاصد دشمن.
    بیشترین چیزی که در این میان برای تبیین روابط بین‌الملل ضرورت دارد عوامل ساختاری مانند آنارشی و توزیع قدرت‌اند. او کمتر به عوامل داخلی ، همچون ملاحظات سیاسی داخلی و ایدئولوژی ، توجه دارد. برخلاف واقع‌گرایی کلاسیک ، سرشت قدرت‌طلب و جنگ‌طلب را نیز مهم نمی‌داند(مشیر زاده ، ۱۳۸۴:۱۳۲).
    میرشایمر مانند سایر واقع گرایان ، نهادهای بین‌الملل را مهم تلقی نمی‌کند. درست است که دولت‌ها گاهی از طریق نهادها عمل می‌کنند ، اما آنچه اصل است توزیع قدرت میان کشورهاست. این دولت‌های قوی‌اند که به نهادها شکل می‌دهند تا بتوانند سهم خود را از قدرت جهانی حفظ کنند یا حتی آن را افزایش دهند. به نظر او نهادها درگذشته‌ی تاریخی نیز نقش چندانی را در روابط بین‌الملل نداشته‌اند و این نقش افزایش نیز نداشته است(مشیر زاده ، ۱۳۸۴ : ۱۳۲).
    جان میرشایمر استاد علوم سیاسی در دانشگاه شیکاگو، واضع و مبتکر اصلی رئالیسم تهاجمی است. نظریه رئالیسم تهاجمی میرشایمر بر این مفروض بنیادین تأکید دارد که اساساً سیاست بین‌الملل تلاشی است در جهت افزایش قدرت نسبی، و دولت‌ها تا زمانی که تبدیل به یک قدرت هژمون نشده‌اند از این تلاش دست نمی‌کشند. ازنظر میرشایمر این رفتار از بیم و هراس وضعیت آنارشیک نظام بین‌الملل نشأت می‌گیرد و به میل و خواست بقا ضرورت می‌بخشد و موجب پی گیری رفتار تهاجمی از سوی دولت‌ها می‌شود(سلیمی، ۱۳۸۴ : ۲۵). و بر اساس همین مفروض بنیادین، نظریه رئالیسم تهاجمی را بنا نموده است.
    میرشایمر به‌عنوان یکی از نو واقع‌گرایان تأکید خود را بر نظریه‌ی سیاست خارجی قرار داده است. وی گرچه مانند والتز و دیگر واقع‌گرایان غایت دولت‌ها را بقا می‌داند ، بر این باور است که ساختار نظام ، بازیگران را به تفکرات و سوگیری‌های تهاجمی سوق می‌دهد. علتی که برای این امر ذکر می‌کند ، شبیه استدلال کلاسیک-تاریخی مورگنتا ست و حول عدم قطعیت در برآورد قدرت رقبا و نیات آنان و نیز میزان قدرت لازم جهت تأمین غایت بقا می‌گردد. وی ویژگی ساختار آنارشیک را ناامنی مزمن و ترس می‌داند. در چنین نظامی ، عقلانیت موجد ضرورت تمنای سیری‌ناپذیر قدرت است. میرشایمر نیز مانند والتز مدعی نظریه‌ی سیستمی-ساختاری است ، اما رویکردش به‌شدت تاریخی و ژئوپلیتیکی است. وی تمایلات هژمونیک قدرت‌های بزرگ را پررنگ می‌کند و قدرت‌های بزرگ را در جستجوی وضعیت هژمونیک یعنی سیطره‌ی حداکثری بر منافع ثروت جهانی ، حصول اطمینان از احراز بیشترین توان نظامی در منطقه‌ی خود و تضمین تفوق هسته‌ای بر رقبا می‌داند. هژمون دولتی است که بر تمامی دولت‌های نظام سیطره دارد(لیتل ، ۱۳۸۹:۲۹).
    میرشایمر دست‌کم پنج گزاره را به‌عنوان اصول واقع‌گرایی تهاجمی مطرح می‌سازد:

     

    موضوعات: بدون موضوع
     [ 09:43:00 ب.ظ ]



     لینک ثابت
     
    مداحی های محرم