21-7-4 – خطبه خوانی
خطیبان برای نشان دادن حالت خطبه خوانی و سخنوری معمولاً اشعار را با آواز نمی خواندند، بلکه کلمات و عبارات را شمرده و آهنگین و زنگ دار، که اندک مایه ای از گوشۀ آوازی داشت، ادا می کردند. مثلاً، خطیب مجلس عبیدالله زیاد، در تعزیۀ «حر»، وقتی به منبر می رفت و نامۀ یزید را می خواند، در صدایش اندک از مایۀ درآمد نوا بود. مطلع اشعاری که خطیب آن را می خواند، در نسخۀ تکیۀ دولت تهران چنین است:

 

 

فرمان همایون شده از رفعت کیوان سالار مهین ابن زیاد اشرف اعیان
22-7-4 – آواز مردگان و ارواح
شبیه مردگان و ارواح، کلمات اشعار را کند و آرام و ممتد و کشیده ادا می کردند. در نتیجه، حالت خواندن آنان آهنگ دار و توأم با ناله بود. البته این شیوه مخصوص مردگان عادی بود. ارواح پیامبران و امامان و اولیا، اشعار را مانند زمان حیات خود با آواز می خواندند.
23-7-4 – موسیقی سازی و غیرآوازی
موسیقی سازی تعزیه برخلاف موسیقی آوازی آن، در طول تاریخ تعزیه خوانی تحول چندانی نیافته است. سازهای تعزیه محدود و منحصر به چند ساز بادی و کوبی بود. از جملۀ این سازها می توان از شیپور، طبل، دهل، سنج، نی و سرنا نام برد. پیداست که با این گونه سازها فقط برخی از آهنگهای ساده یا ضربی را می توان نواخت. نواختن نغمه ها و گوشه هایی که متناسب با آواز و آهنگ تعزیه خوانان باشد، ناممکن و یا بسیار دشوار است. کاربرد سازهای رشته دار نیز، علاوه بر ممنوعیت شرعی و مذهبی، ظاهراً به سبب پایین بودن صدا و ناهماهنگی آنها با مجالس تعزیه که اغلب در میدانها و تکایا و فضاهای باز و بزرگ برگزار می شد، چندان مناسب نبوده است. شاید، در این مورد بتوان گفت که ممنوعیت شرعی و مذهبی این گونه سازها تا اندازه ای با مقتضیات تعزیه توافق و هماهنگی داشته است.
اگرچه تحول اندک موسیقی سازی را می توان تا حدی از عیوب و نقایص تعزیه به شمار آورد، لیکن در روند پیشرفت و تکامیل تعزیه، به تدریج از حال ابتدایی و موسیقایی تعزیه کم می شد و به جنبه و حالت اجرایی و نمایشی آن افزوده می گشت. واضح است که در چنین شکلی موسیقی می توانست فقط نقش فرعی و تزیینی در تعزیه داشته باشد.
موسیقی سازی تعزیه، جز در موارد محدود و خاصی، با آواز جفت نمی شود و سازش نمی کند. اصولاً، موسیقی در تعزیه خوانیها نقش تقویت کننده دارد و اگر با آوازها جفت نمی شود، بیشتر برای آن است که شنوندگان و تماشاگران تعزیه بتوانند کلام و بیان تعزیه خوان را به درستی دریابند و در نقش و حالات و حرکات آنان تعمق کنند. در بسیاری از موارد، موسیقی سازی تا اندازه ای با مایۀ آواز تعزیه خوان همصدا و هماهنگ می شود.
24-7-4 – آهنگهای ورود تعزیه خوانان
هنگام ورود تعزیه خوانان به صحنه، نوازندگان سه نوع آهنگ را در حالات مختلف می نواختند:
1 – وقتی که در ابتدای تعزیه، اولیا خوانان دسته جمعی وارد مجلس می شدند، آهنگ عزا می نواختند. این آهنگ معمولاً در مایۀ آواز دشتی بود. این آهنگ را به هنگام عزا در حرکت دسته های سینه زن و نوحه خوان هم می نواختند. آهنگ تا اندازه ای متناسب با نوع واقعه بود و مظلومیت امام و اهل بیت را می نمایاند. ضربات پیاپی و ملایم و یکنواخت طبل، همراه با حرکت آرام و آهسته و موقر اولیاخوانان، گذشت زمان را نیز القا می کرد. هنگامی که شبیه امام و اهل بیت در جای خود بر تخت تکیه، یا وسط صحنه در میدان می نشستند و آمادۀ خواندن می شدند، آهنگ ورود قطع و آهنگ دیگری متناسب با آن واقعه نواخته می شد، آهنگ ورود قطع و آهنگ دیگری متناسب با آن واقعه نواخته می شد. در برخی از تعزیه ها، در جریان تعزیه نیز، وقتی امام و اهل بیت وارد مجلس می شدند، معمولاً همین نوع آهنگ را می نواختند، مانند ورود قافلۀ امام به مجلس تعزیه «حجه الوداع»، «شهادت حر»، «ورود به مدینه» و نظایر آن.
هنگامی که اولیاخوانان، در ابتدا یا در جریان تعزیه، به تنهایی به مجلس می آمدند، ورودشان همراه با موسیقی غم انگیز و گاهی شاد و در گوشه ها و مایه های مختلف بود. این آهنگها غالباً با آهنگی که در ورود جمعی آنها نواخته می شد، تفاوت داشت. مثلاً، در ورود شبیه حضرت رضا به مجلس، آهنگی در مایۀ شوشتری می نواختند. همچنین، ورود شبیه حضرت سلیمان در تعزیۀ «سلیمان و بلقیس» با آهنگهای نسبتاً شاد و ضربی همراه بود.
2 – هنگامی که شمر و ابن سعد و اشقیای دیگر، در ابتدا یا در جریان تعزیه، به صحنه می آمدند، دو نوع آهنگ در ریتم های مختلف نواخته می شد. اگر اشقیا در حال عادی و به قصد ورود به مجلس، و یا نشستن بر سر تخت به صحنه وارد می شدند، همراه با نوع حرکت آنان معمولاً آهنگ ضربی تند یا کند می نواختند. مثلاً، هنگام ورود ابن زیاد به کوفه، در تعزیۀ «شهادت مسلم»، یا آمدن یزید و مأمون از پشت صحنه به تکیه یا میدان، به قصد نشستن بر سرتخت یا صندلی، این نوع آهنگها را می نواختند. اما اگر اشقیا به قصد هجوم و حمله یا مبارزخوانی به صحنه می آمدند، ورود و زمان تاخت و تاز آنان با موسیقی آشوب و جنگ، که کم و بیش نظیر موسیقی اعلام و فراخوانی تعزیه بود، همراه می شد.
3 – وقتی برخی از اشخاص میانه حال تعزیه به مجلس وارد می شدند، از لحظۀ ورود تا زمانی که در صحنه (در حال سکوت یا حرکت و گردش به دور تخت) بودند، موزیک چیان مارشهای نظامی و موسیقی ضربی می زدند.
4 – هنگامی که تعزیه خوانانی، چون عرب قاصد، وارد مجلس تعزیه می شدند، دو نوع آهنگ می نواختند. اگر قاصد حامل خبری از جانب اشقیا ب

برای دانلود متن کامل پایان نامه به سایت zusa.ir مراجعه نمایید.
رای اشقیا بود، مانند قاصدی که در تعزیۀ حر از یزید برای عبیدالله زیاد نامه و خلعت می آورد، ورود او به صحنه و حرکتش دور تخت با آهنگ ضربی و مارش همراه بود. اگر عرب قاصد برای اولیا خبر می آورد، مانند بردن خبر شهادت مسلم برای امام در تعزیۀ «شهادت حر»، آهنگ ملایم عزا نواخته می شد. این آهنگ غالباً همانند آهنگ اعلام روضه خوانی بود.
8 – 4 – سازهای موسیقی تعزیه
سازهای موسیقی در تعزیه منحصر به سازهای بادی و کوبی بودند. سازهای رشته دار یا زهی (ذوات الاوتار)، و حتی برخی از سازهای کوبی، مانند دف و دایره و دایره زنگی، نیز به سبب ممنوعیت شرعی و مذهبی در تعزیه خوانیها به کار نمی رفتند. گرچه در برخی از شهرها و قصبات ایران، به اقتضای وضع خاص فرهنگی و مذهبی، احتمالاً از سازهای رشته دار و سازهایی چون دف و دایره، آن هم گهگاه در بعضی از تعزیه ها، استفاده می کردند، لیکن به هر حال کاربرد این گونه سازها در تعزیه ها جنبۀ اتفاقی و استثنایی داشته است.
در بسیاری از شهرها و روستاهای ایران، مهم ترین شایع ترین سازهای موسیقی تعزیه شیپور و طبل ساده بودند. در برخی از مناطق ایران از سازهای دیگری چون دهل، سنج، سرنا و نی، و بعضی از سازهای محلی هم استفاده می کرده اند (مسعودیه، 1367: ص 54). مثلاً، در تعزیه خوانیهای ده آباد در میبد یزد، علاوه بر دهل نوعی طبل یا دهل كوچك به نام سربازی هم به كار می رفته است. از زمان ناصرالدین شاه به بعد در تکیۀ دولت و تکیای اعیان و اشراف، بعضی از سازهای بادی اروپایی مانند بوگل، ترومپت پیستون دار، قره نی و مانند آنها نیز بر سازهای دیگر افزوده شد. تعزیه خوانان بعضی از شهرها و روستاهای ایران، به خصوص مناطق اطراف تهران نیز رفته رفته از سازهای فرنگی مانند بوگل، که آن را به زبان عاملیان «بولگ» می نامیدند، استفاده می کردند.
9 – 4 – گزارش گروه کانونی ؛
(با موضوع كاركردها و تاثیرات تعزیه در تبلیغ و ارتباطات فرهنگی مردم ایران، علل ركود آن در جامعه امروزی و ارائه راه حل جهت شكوفایی تعزیه)
با حضور اساتید محترم :
1- جناب آقای دكتر محمدعلی لطفی مقدم – كارشناس و موسس مركز آموزش تئاتر در مشهد و مدرس دانشگاه
2- جناب آقای دكتر وثوقی – دكترای مترجمی و ادبیات زبان فرانسه
3- جناب آقای دكتر حسین طوسی معتمد – منتقد و مدرس سینما و تئاتر
4- حجت الاسلام ابوالقاسم واعظی
و تسهیل گری جناب آقای امیرعلی میررضوی درتاریخ 15/10/91 در محل حوزه هنری خراسان رضوی با اطلاعات گردآوری شده زیر انجام شد:
1 – 9 – 4 – معرفی تعزیه و كاركردها و تاثیرات این پدیده فرهنگی:
اظهارنظرها:
با توجه به سوالات و مباحثات صورت گرفته نظرات كارشناسان محترم به شرح ذیل استخراج شده است:
– دكتر لطفی مقدم :
دكتر محمدعلی لطفی مقدم متولد 1315 شهرستان سبزوار- فارغ التحصیل رشته هنرهای دراماتیك، كارشناس و موسس مركز آموزش تئاتر در مشهد و مدرس دانشگاه.
وی معتقد است كه جهانیان هنر تعزیه در ایران را به عنوان تراژدی مذهبی می شناسند كه تاثیرگذاری بی نظیری بر روی مخاطب دارد و شاید یكی از عواملی كه موسیقی را در ایران زنده نگه داشته است اجرای همین موسیقی در تعزیه خوانی باشد.
در ایران 3 ژانر تئاتر وجود دارد كه یكی از آنها به نام تئاتر تخته حوضی یا « روحوضی» نامگذاری شده است كه می گویند از اروپا به ایران راه یافته است، روحوضی ژانر خاصی از تئاتر است كه در مراسم مختلف در حیاط های بزرگ شرق نشینان اجرا می شده است كه اصل قضیه بر خنداندن و وقت گذرانی تماشاچی بوده است ولی در لابه لای آن از حكومت و از حاكمان انتقادهایی به عمل می آمده است و شخصیت محوری سیاه بوده است كه این سیاه نیز برگردنی است از نوكرهایی كه از آفریقا در زمان های دور، اعیان وارد می كردند و این شخصیت سیاه نوكری خانه را بر عهده داشتند و چون ادبیات فارسی را خوب حرف نمی زدند، كلمات را به صورت جدیده جویده ادا می كردند.
ژانردوم، تئاتر قاب عكسی یا تئاتر وارداتی است كه از اروپا نیز به ایران وارد شده است و دانشجویانی كه برای ادامه تحصیل از ایران به فرنگ اعزام می شدند، در زمان رضا شاه بعد از بازگشت ، این نوع تئاتر را در ایران اشاعه می دادند. و اما ژانر سوم تئاتری است به نام تعزیه، كه جهانیان تعزیه را به عنوان تراژدی مذهبی می شناسند.
مجموعه آثار تعزیه ای به همت دكتر جابر عناصری جمع آوری و مدون شده است كه نویسنده اصلی آن شخصی به نام « چرولی» بوده است كه این آثار در واتیكان نگهداری می شود. بنابراین با وجود اینكه تعزیه از دید مردم ایران ، یک مراسم مذهبی است و اجرای آن و دیدن این هنر برای ثواب و به نوعی مراسم دینی است ولی دنیا آن را به عنوان تراژدی می شناسد و اثرگذاری این ژانر در نوع خود روی مخاطب بی نظیر است.
به طوری كه می دانیم وقایعی كه در سال 61 هجری قمری در ماه محرم اتفاق افتاد و سبب به شهادت رسیدن حضرت امام حسین(ع) ، امام سوم شیعیان و هفتاد و دو تن از یاران او شد، خمیر مایه اصلی تعزیه است ؛ منتهی در طول زمان علاوه بر تعزیه هایی كه در مورد ماجرای محرم سال 61 هجری به عنوان متن تعزیه نوشته شده است، تعزیه های دیگری نیز خارج از این موضوع به رشته تحریر درآمده و اجرا شده است كه از جمله آن تعزیه در مورد حمزه سید الشهداء ؛ عموی پیغمبر است كه هیچ ارتباطی به وقایع روز عاشورا ندارد یا تعزیه هجرت امام رضا (ع) به مشهد و یا تعزیه عروسی حضرت فاطمه (س) كه آنها هم ارتباطی به وقایع سال 61 هجری ندارند، حتی
با ژانر تعزیه و مایه كمدی نیز آثارش نگارش و اجرا شده است كه می توان از نمونه های این نوع تعزیه به تعزیه « شصت بستن دیو» اشاره كرد.
می توان تعزیه را به عنوان ژانر مستقل به حساب آورد و اینكه آثار باید چگونه محتوایی داشته باشند.
از نظر اصول دراماتیك، آثار تعزیه انسجام دراماتیک ندارند اما برای خودش یک ژانر است. تفاوتی كه تعزیه با تراژدی های دیگر نیاز دارد این است كه اولا ماجرا برای مخاطب شناخته شده است و ثانیا بازیگران به عنوان كسب ثواب یک نقش را انتخاب می كنند و آن را بازی می كنند.
منتهی از نظر سبك، اجرای تعزیه همخوانی فراوانی با سبك تئاتر حماسی« برشت» دارد و به راحتی با قرار دادن یک تشت آب ، رود فرات را به تماشاچی القا می كند و تماشاچی نیز آن را می پذیرد و یا بازیگری بر اسب می نشیند و در میدان یک دور می چرخد و اینگونه القا می شود كه به عنوان مثال از مدینه به شام رسیده است و این مسائل را هم مخاطب قبول می كند از این نتیجه به دست می آید كه سبك اجرای تعزیه و ساده بودن اجرای آن و استفاده از سمبل كه مورد پذیرش مخاطب قرار می گیرد می تواند برای درام نویس امروز الگو قرار گیرد به شرط آنكه موضوعاتی به عنوان محتوا در این آثار درام مطرح شود؛ موضوعات انسانی، جامعه و متعلق به مخاطب روز باشد.
در آثار اصلی تعزیه كه متعلق به سال 61 هجری است، ظلم در برابر عدل قرار می گیرد و محتوای تعزیه دین و عقیده است. دین در هنر تعزیه پذیرفته شده است اما لزوما در این هنر، از مسائل روز بحث نشده است.
اگر بخواهیم مقایسه ای با تئاتر حماسی برشت داشته باشیم این است كه علی رغم اینكه شمر در برابر امام حسین(ع) می ایستد و وقتی در برابر وی می ایستد ابتدا به او احترام می گذارد و پس شمشیری می كشد و این چیزی كه به نام فاصله گذاری برشت نام برده شده است این است كه بازیگر می داند دارد نقشی را بازی می كند.
همچنین نظرات ایشان درخصوص تكایا و مساجد در اجرای تعزیه به ترتیب زیر است:
البته تعزیه در تكایا و مساجد نیز تعزیه برگزار می شد. نخستین بار ناصرالدین شاه كه از فرنگ باز می گردد، توسط درباریان محلی را به سبك اپراهای اروپایی تحت عنوان تكیه دولت در تهران بسازند كه سالها تعزیه در آن محلات اجرا می شده است كه این مكان تخریب شده است ولی تابلوی زیبایی كه كمال الملك از آن ترسیم كرده به خوبی نمای این ساختمان را نشان می دهد. در حال حاضر نیز در مساجد و تكایا ودر میدان گاه های شهرهای مختلف برگزار می شود.
– دكتر وثوقی :
ایشان در ارتباط با تاثیرگذاری اجتماعی تئاتر و تعزیه مطالب زیر را عنوان کردند:
تصویر درباره جامعه شناسی و علوم اجتماعی
یکی از موارد مطرح در تئاتر این است که تئاتر چیزی را که غیر مستقیم یا از طرف نوشته به ما می رسد را نمی گوید . تئاتر واقعی درشت همان چیزی است که بازیگران درست با پوست و گوشت خودش در فضای واقعی اجرا کند، ولو خام، ناقص یا نارسا باشد، اما تاثیر واقعی می گذارد.همچنین دكتر وثوقی نمابش تعزیه را یک نمایش نمادین و سمبلیک دانست که در آن نشانه هایی برای همگان با معنای خاص خود را وجود دارد.

وی تصریح کرد : کسی با دیدن یک فیلم به جنگ نمی رود یا کسی با دیدن یک فیلم حاضر نیست جانش را به خطر اندازد ، ولی با دیدن یک تعزیه به جبهه می رود و این اتفاق تفاوت میان سایر هنرهای نمایشی و تعزیه را نشان می دهد. در ادامه این نشست دکتر وثوقی دکترای مترجمی زبان و ادبیات فرانسه در پاسخ به این سوال که نمایش های واقعی و زنده خارج از رادیو و تلویزیون و سینما چرا کمرنگ شده است؟ یادآور شد: یک منتقد تئاتر فرانسوی به نام «مرکوئل دورآ» مقاله ای به نام «برده داری در تئاتر» نوشته است : او در این مقاله اشاره دارد به کارگردانان تئاتر که در پی اجرای یک نمایش هستند و می گوید حال که امکانات فنی و تصویری جهت فیلم برداری و ضبط وجود دارد چرا بازیگران و دست اندرکاران تئاتر را باید اذیت کرد . می توان شب اول یا شب دوم که نمایش به بهترین صورت خود اجرا می شوداجرا یا تبدیل به فیلم کرد و این فیلم را برای تماشاگران نمایش داد تا یکسره بازیگران مجبور نباشند با تحمل مشکلات فراوان به اجرای ممتد یک نمایش بپردازند.
شرکت تماشاچی در بازی تعزیه و تبدیل به تماشاچی و تماشاچی به بازیگر یکی از مهمترین ویژگی­های نمایش تعزیه است. تماشاچیان در حرکاتی مانند نوحه خوانی، سینه زنی، صلوات فرستادن بازیگران را همراهی نموده و همچنین شرکت فعال آنها در گرداندن تابوت، همکاری در ساخت صحنه، همیاری برای تدارک مجالس تعزیه قابل مشاهده است، یعنی لحظاتی تماشاچی به بازیگر بدل شده و در لحظات دیگری بازیگر به تماشاچی تبدیل می­ شود. واین یكی از عمیق ترین اثرات تعزیه در فرهنگ دینی مردم می باشد. در این بازخورد یكی از اهداف تعزیه كه همراهی تماشاچیان و مخاطبان با مراسم تعزیه و تاثیرپذیری از مفاهیم معنوی این پدیده فرهنگی است محقق می شود.
یکی دیگر از ویژگی های نمایش تعزیه حداقل گرایی است. به عنوان مثال دکور نمایش تعزیه بسیار مختصر، طراحی صحنه کاملاً فقیرانه، شکل و نوع لباسهای بازیگران ساده می باشد و در مجموع فضا و شکل اجرا بسیار مینی مالیستی و خلاصه نگارانه است كه این ویژگی تعزیه نیز در شكل گیری معنویت تعزیه در مخاطب و اثر گذاری بر روح و روان وی نقش اساسی دارد.
بازیگران تعزیه آماتور و غیر حرفه ای هستند و نوع بازی ها در این نمایش همراه با فاصله گذاری است. شبیه خوان یک بازیگر روایتگر است و با نقش خود فاصله و مرز دارد. پس نیاز به یافتن روان نقش ندارد.
زیرا شخصیت اصلی خود را به نفع یک شخصیت خیالی از بین نمی برد.
اولیاء خوانان خود را در حدود واندازه­ شخصیت های اسطوره ای و آرمانی نمی دانند و بدین سبب از نقش فاصله گرفته و اشقیاء خوانان نباید خود را در پلیدترین و شرورترین شخصیت­ها بیابند و بدین جهت از نقش فاصله می گیرند و نمایش را روایت می کنند و همه ی گروه های بازیگران، اولیاء خوانان، اشقیاء خوانان و نسخه خوانان بر نمایشی بودن اجرا از طریق انجام حرکات و اعمال تصنعی و اغراق آمیز و همچنین نوع بازی غیر واقعی و نمادین تأکید دارند.
گریز، قرار گرفتن اپیزودها در کنار هم و ساختار موازی از دیگر ویژگی­های نمایش تعزیه هستند. گریز از داستان اصلی بدین صورت است که در میان سیر منطقی و حادثه­ی اصلی داستان ناگهان فردی وارد صحنه شده و داستان یا موضوع دیگری را روایت می کند که ارتباط ما با داستان یا حادثه­ی اصلی موقتاً قطع می شود، این عمل، گریز از سیر منطقی نمایش است.
نمایش تعزیه اپیزودها یا تابلوهایی است که در کنار هم قرار می گیرند داستان های نمایش تعزیه برای همگان روشن ولی نوع اجرای این تابلوها و اپیزودها قابل اهمیت است.
ساختار موازی در نمایش تعزیه چنین شایسته­ دریافت است که در صحنه های نمایش دو بازیگر متفاوت را همزمان در مکان های مختلف می بینیم که هر کدام مونولوگ خود را بیان می کنند ولی برای حاضران شکل دیالوگ پیدا می کند.
در نهایت باید گفت تعزیه از یک سو به عنوان آیین و از سوی دیگر به عنوان یک پدیده نمایشی – مذهبی، نوعی از ارتباطات و تبلیغات دینی را به نمایش گذاشته كه باعث به وجود آمدن بستری برای رشد مذهبی و فرهنگی مردم ایران شده است.
– دكتر طوسی معتمد :

 

موضوعات: بدون موضوع
[چهارشنبه 1400-01-25] [ 07:01:00 ق.ظ ]