کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل
کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل




جستجو





آخرین مطالب


  • بررسی تاثیر انتصاب های مبتنی بر شایستگی مدیران بر بهره وری نیروی انسانی بانک ملت استان اردبیل- قسمت ۸
  • راهکارهای عملی تهذیب نفس در قرآن و نهج البلاغ- قسمت ۵
  • راهنمای نگارش پایان نامه در مورد مطالعه اثرات استریوالکترونی موثر برخواص پیکربندی ۱و۲-دی فنیل دی آزن ، ...
  • تبیین وتحلیل رویکردتفکر انتقادی درعرصه تعلیم وتربیت و ارزیابی آن بر مبنای آموزه های تربیت اسلامی- قسمت ۸
  • بررسی پایان نامه های انجام شده درباره : ارتباط هوش هیجانی (EQ) با تعارضات سازمانی درکارکنان بیمارستان های شهرستان نیشابور با ...
  • راهنمای نگارش مقاله درباره ارائه مدلی تلفیقی از کارت امتیازی متوازن و هوشین کانری در ...
  • نقش قدرت های منطقه ای در تحولات سوریه- قسمت ۸
  • بررسی تاثیر انتصاب های مبتنی بر شایستگی مدیران بر بهره وری نیروی انسانی بانک ملت استان اردبیل- قسمت ۹
  • آسیب شناسی وضعیت تولید شیشه های هنری در کارگاه های تهران معاصر- فایل ...
  • بررسی رابطه بین تبلیغات تلویزیونی بر رفتار مصرف کنندگان درفرایند تصمیم خرید خودرو- قسمت ۱۰- قسمت 2
  • دانلود پایان نامه حقوق درباره تاثیرشبه خوراکی هادر جرایم
  • تقیّه و جایگاه آن در فقه سیاسی- قسمت ۱۱
  • تحليل فقهي بيمه عمر در فقه اماميه- قسمت 16
  • ضمان زوجین ناشی از نقض حقوق یکدیگر از منظر فقه وحقوق- قسمت ۵- قسمت 2
  • رابطه‌ی بین سبک‌های هویّت و تاب‌آوری با شادمانی در دانش‌آموزان استان گلستان- قسمت ۱۳
  • رابطه بین تصویر سازمانی با وفاداری مشتریان بانک رفاه(مطالعه موردیشعب منطقه شمال تهران )- قسمت ۶
  • مطالب درباره ارائه مدلی تلفیقی از کارت امتیازی متوازن و هوشین کانری ...
  • بررسی تطبیقی بزه آدم ربایی در حقوق کیفری ایران و لبنان- قسمت ۷
  • روش‌ شناسی ملاصدرا در مسئله علم الهی- قسمت ۸
  • دانلود پایان نامه با موضوع ارائه مدلی تلفیقی از کارت امتیازی متوازن و هوشین کانری در سازمان به ...
  • بررسی موردی عوامل اجتماعی، فرهنگی فرزند سالاری در جوانان ۱۵ تا ۳۰ ساله شهرستان نجف ‌آباد- قسمت ۵
  • شناخت و مشخص ساختن میزان بازنمایی عناصر و مولفه‌های هویت ملی- قسمت ۴
  • شناخت نحوه پوشش اخبار شبکه های سیما با تأکید بر شرایط سیاسی و خصوصاً انتخابات اسفند ماه سال ۹۰ در شبکه های خبری- قسمت ۱۱
  • رفتار تبعیض‌آمیز والدین و بروز بزهکاری در کودکان- قسمت ۷
  • دانلود فایل های پایان نامه در مورد طراحی و شبیه سازی اینورتر سه سطحی- فایل ۱۰
  • برهان وجودی از نظر چهار متفکر ایرانی معاصر- قسمت ۶
  • اثربخشي دوره هاي آموزش پيش از خدمت سربازان تعاون يار در ايجاد صلاحيت هاي حرفه اي- قسمت 5
  • پژوهش های پیشین با موضوع بررسی تاثیر فعالیت های ترفیع بر خلق و نگهداری ارزش ویژه برند شرکت ...
  • شناخت اثربخشی آموزش های ضمن خدمت کارکنان فرماندهی انتظامی استان مازندران- قسمت ۱۴
  • آزمون یک مدل ساختاری چند بعدی بر مبنای تئوری انتظار-ارزش اکلز و ویگفیلد
  • دانلود مطالب پژوهشی در مورد برساخت گرایی در فلسفه اخلاق کانت
  • تأثير گروه های مرجع بر سبک پوشش جوانان مطالعه موردي دانش آموزان مقطع متوسطه منطقه سنگر- قسمت 12
  • طراحی صندوق سرمایه گذاری مشترک کالا متناسب با بازار سرمایه ایران- قسمت ۱۷- قسمت 2




  •  

    کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کاملکلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

    لطفا صفحه را ببندید کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

    لطفا صفحه را ببندید

    کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

    کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

    لطفا صفحه را ببندید

    کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

    کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

    لطفا صفحه را ببندید

    کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

    کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

    لطفا صفحه را ببندید

    کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

    کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

    کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

    کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

    لطفا صفحه را ببندید

    کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

    کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

    لطفا صفحه را ببندید

    کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

    کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

    کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

    کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

     

    کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کاملکلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

    لطفا صفحه را ببندید کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

    لطفا صفحه را ببندید

    کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

    کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

    لطفا صفحه را ببندید

    کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

    کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

    لطفا صفحه را ببندید

    کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

    کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

    لطفا صفحه را ببندید

    کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

    کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

    کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

    کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

    لطفا صفحه را ببندید

    کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

    کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

    لطفا صفحه را ببندید

    کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

    کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

    کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

    کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

     
      شناساندن مبانی نظری و منابع حقوقی تاسیس حقوقی اعاده حیثیت در حقوق جزای عمومی و سابقه تاریخی آن ...

    چکیده:
    اعاده حیثیت قضایی و قانونی که تدبیری برای تسهیل حضور محکوم در جامعه و اعمال رأفت نسبت به اوست با محو سابقه محکومیت کیفری از سجل (شناسنامه) قضایی شخص، مجازاتهای تبعی مترتب بر محکومیت کیفری را ساقط کرده و حقوق سیاسی و اجتماعی شخص را به او باز می گرداند. همچنین امکان برخورداری شخص را از پاره ای امتیازات قانونی چون آزادی مشروط که بهره مندی از آنها منوط به فقدان سابقه محکومیت کیفری است فراهم می کند. ماده ۶۲ مکرر قانون مجازات اسلامی قدیم‏، تلاشی در خور اما ناقص برای استقبال از تأسیس اعاده حیثیت قانونی است که با پذیرش برخی از آثار اعاده حیثیت، نهاد «اعاده حقوق اجتماعی به محکوم» را تداعی می کند و نیازمند بازنگری و اصلاح است.در این پژوهش به بررسی و مطالعه تطبیقی نهاد حقوقی اعاده حیثیت در حقوق کیفری ایران، فقه امامیه و حقوق کیفری لبنان پرداخته‌ایم که ابتدا در فصل نخست به کلیات آن پرداخته و در این فصل اعاده حیثیت را از لحاظ لغوی و اصطلاحی و فقهی کاملاٌ بیان و تعریف کرده ایم سپس در فصل دوم به مبانی نظری اعم از نقلی و عقلی این نهاد پرداخته‌ایم و قلمرو اعاده حیثیت را در زمان و مکان شرح داده‌ایم در ادامه در این فصل اعاده حیثیت را در اثر اشتباه و تقصیر قضات بررسی کرده نهایت در فصل سوم اعاده حیثیت را در فقه امامیه مورد کنکاش و بررسی قرار داده و آثار و احکام کلی آن را مورد ارزیابی قرارداده و در فصل پایانی این پژوهش به بررسی و شناخت حقوق کیفری کشور لبنان پرداخته‌ایم و در نهایت در این فصل ابتدا کشور لبنان را مورد شناسایی قرار داده، سپس حقوق کیفری این کشور را مورد مطالعه و بررسی قرار داده‌ایم و نهایتاٌ اعاده حیثیت را در قوانین کیفری این کشور مطالعه و بررسی کرده‌ایم.
    تصویر درباره جامعه شناسی و علوم اجتماعی
    کلید واژگان: اعاده، حیثیت، جبران خسارت، ضرر و زیان، محرومیت اجتماعی، توبه، لبنان
    مقدمه:
    الف: بیان مسئله
    حیثیت ، شرافت و کرامت از حقوق ذاتی بشر می باشند که بعداز نعمت وجود ، مهمترین نعماتی هستند که خداوند به انسان ارزانی داشته است . وقتی جرمی اتفاق می افتد دو طرف دچار آسیب جدی می شوند ، یکی بزهکار است که با صدور حکم محکومیت انگ یا برچسب مجرم می خورد و از بسیاری از حقوق اجتماعی محروم می شود . و دیگری بزه دیده است که جرم بر روی وی صورت گرفته است و این جرم یا به جان ومال وی صدمه میزند و یا به شخصیت وحقوق اجتماعی وی لطمه وارد می کند.که جبران این آسیبها طولانی و شایددر برخی موارد مثل هتک حیثیت غیر ممکن باشد .
    یکی از مباحث علم حقوق ، اعاده حیثیت می باشد وقتی دید صرفا حقوقی به این تاسیس حقوقی داشته باشیم مفهومش این است که شخص محکوم بعد از طی یک دوره معین محرومیت از حقوق اجتماعی بتواند دوباره حقوقش را باز یابد . اما به نظر اینجانب این اصطلاح حقوق معنی و مفهومی گسترده تر از آنچه دارد که بیان شد، زیرا اعاده حیثیت هم مربوط به بزهکار است و هم بزه دیده، برهمین اساس اعتقاد دارم که اعاده حیثیت در یک تعریف خلاصه عبارت است از:
    “بازگرداندن حقوق و اعتبارات سلب شده از شخص به طرق پیش بینی شده قانونی”. و بر این اساس اعاده حیثیت را به عام و خاص تقسیم می کنیم در نهایت از نظر حقوقی و سایر جنبه های اجتماعی و جامعه شناسی ،این تعریف می تواند برای قانونگذار مفید به منظور باشد : «بازگرداندن اعتبار ، آبرو و حقوق سلب شده از بزه دیدگان وزایل شدن کلیه محرومیتها حقوقی ، اجتماعی و آثار ناشی از محکومیت قطعی کیفری پس از اجرای مجازات در مدت معین از سابقه محکوم علیه به طرق پیش بینی شده قانونی.»

    پایان نامه رشته حقوق

    در قوانین ما تعریفی از اعاده حیثیت نشده است ولی می توان صدر ماده ۶۲ مکرر قانون مجازات اسلامی را تعریف قانونی اعاده حیثیت دانست . ماده ۶۲ مکرر ق.م.ا ۲۷/۲/۱۳۷۷ به قانون مجازات اسلامی الحاق گردید . هر چند که هیچ تناسبی یا رابطه ای با ماده ۶۲ اصلی ندارد. و هر چند در قوانین جزایی مبحثی بنام اعاده حیثیت وجود ندارد ، ولی چون این ماده به همین منظور تصویب شده است لذا آن را مستند قانونی اعاده حیثیت می دانند .
    هدف و انگیزه اصلی نویسنده در انتخاب موضوع اعاده حیثیت بیشتر به این دلیل است که معلوم شود حقوق و حیثیتی که بر اثر ارتکاب جرایم مختلف از اشخاص سد می‌گردد چگونه تأمین خواهد شد به عبارت دیگر ، اشخاصی که تحت تأثیر عوامل و شرایط مختلف مرتکب جرمی شده و به صورت عادلانه محاکمه و مجازات می‌شوند تا چه مدت باید آثار و نتایج محرومیت را تحمل کنند و محرومیت و ممنوعیت های اعمال شده تحت چه شرایط و ضوابطی ممکن است زایل گردند چرا که با حذف مقررات ناظر به اعاده حیثیت و وجود آثار محکومیت بطور دائم، یأس و ناامیدی تمامی وجود محکومین را در بر گرفته و مانع از اصلاح و خودسازی آنان می‌شود که این امر برخلاف سیاست جنایی است که هدف آن اصلاح مجرمین و باز گرداندن آنان به زندگی شرافتمندانه است. محکومی که درهای فعالیت اجتماعی و اقتصادی بر روی او بسته شده و از حقوق اجتماعی و استخدامی محروم است، با داشتن سوء سابقه همیشه نزد هم نوع هان خود خجل و شرمنده بوده و از نظر روحی نمیتواند انسان سالم و مفیدی برای جامعه باشد.
    عکس مرتبط با اقتصاد
    ب: اهمیت موضوع
    با توجه به اینکه در اثر پرونده های کیفری در محاکم قضایی ، بیش از یک نفر دخالت دارند بطوریکه علاوه بر مجرم اصلی شرکاء و معاونین جرم نیز محکوم میگردند. لذا اگر ۱/۳ آراء صادره مذکور دارای دو نفر محکوم الیه باشند و بقیه فقط یک نفر داشته باشند در نتیجه، جمعیت عظیمی از نیروی انسانی کشور که متأسفانه اکثر آنان از افراد جوان و مستعد کار هستند. محکومیت موثر یافته و عملأ از تمام حقوق اجتماعی بویژه حق استخدام در ادارات دولتی و … محروم میگردند مهمتر اینکه محرومیت اعمال شده بر این افراد با توجه به مقررات فعلی، دائمی و غیر قابل رفع می‌باشد به دیگر سخن، این جمعیت عظیم تا آخر عمر نمی‌توانند در هیچ اداره و سازمان و نهاد دولتی و وابسته به دولت مشغول بکار شوند و حتی از بسیاری از مشاغل خصوصی و آزاد هم ممنوع و محروم می‌گردند چرا که لازمه اشتغال و خدمت در تمامی این مراکز که داوطلبین، گواهی عدم سوء پیشینه ارائه دهند لکن به علت محروم ماندن سابقه محکومیت این قبیل افراد، در شناسنامه کیفری آنان، هرگز نخواهند توانست گواهی لازم را بدست آورد لذا این امر مشکل بزرگی برای این افراد ایجاد نموده است بنابر این سرنوشت این تعداد کثیر از افراد کشور و نیز خانواده آنان ایجاب می‌کند که قوه قضائیه بعنوان نهادی که مسئولیت بزرگی در این راستا برعهده دارد و نیز قوه مقننه تدابیر لازم را در این زمینه به عمل آورند زیرا این وضعیت نتیجه ای جز گسترش و شیوع تکرار جرم را به دنبال نخواهد داشت و این امر مغایر با یک سیاست جنایی منطقی و صحیح است.
    پ: ادبیات یا پیشینه تحقیق
    در خصوص موضوع اعاده حیثیت مقالات پراکنده ای در زمان حاکمیت قانون مجازات عمومی در مجلات حقوقی به چاپ رسیده است و چندین پایان نامه کارشناسی ارشد در این مورد تحریر یافته است که عمدتاً به بیان قوانین گذشته و تشریح مواد قانون مجازات عمومی سابق بوده است و به مبانی فقهی آن توجه نشده و یا صرفاً به مجازاتهای تبعی در فقه امامیه پرداخت شده است که می توان به موارد ذیل اشاره کرد .
    ۱) اعاده حیثیت در نظام حقوقی ایران نوشته آقای علی ملکی به راهنمایی دکتر آخوندی دانشگاه قم ۱۳۸۱٫)
    ۲) بررسی تطبیقی اعاده حیثیت در حقوق ایران و فرانسه نوشته آقای مهدی احمدی موسوی به راهنمایی دکتر محمد آشوری مجتمع آموزش عالی قم ۱۳۸۱٫)
    ۳) اعاده حیثیت در حقوق ایران نوشته آقای سید محسن میرخانی دانشگاه تهران ۱۳۵۴٫)
    ۴) اثرات عفو عمومی و فوت و اعاده حیثیت در مجازاتها نوشته آقای محمد ابراهیم زند دانشگاه شهید بهشتی ۱۳۵۰٫ )
    ۵) اعاده حیثیت در حقوق جزای ایران نوشته آقای عزت خورشید وند به راهنمایی دکتر رضا نور بها دانشگاه شهید بهشتی ۸۰- ۱۳۷۹٫)
    هرچند که پایان نامه های مختلفی در خصوص موضوع به رشته تحریر در آمده است اما از آنجا که قوانین و مقررات در نظام جمهوری اسلامی ایران که مقررات جزایی نیز از آن جمله اند مبتنی و نشات گرفته از اصول و مبانی فقه اسلامی علی الخصوص فقه امامیه می باشد و مراجعه به آنها برخی از مشکلات قضایی را قابل حل می کند انصاف این است که در متون حقوقی اسلام بخصوص فقه پر بار امامیه قواعدی وجود دارد که توجه به آنها و اهتمام به کاربردی نمودن آن در رویه جاری نظام قضایی ما میتواند بسیاری از مشکلات را رفع کند لذا برآن شدم تا چگونگی وجود نهاد اعاده حیثیت را با توجه به ابعاد تربیتی و اصلاحی محکومین در منابع فقه اسلام( آیات و روایات)و بخصوص از منظر فقه امامیه (متون فقهی ) بررسی نمایم تا ضمن تشریح وضعیت این نهاد حقوقی ، جایگاه آن در ادله فقه امامیه مورد توجه و امعان نظر قرار گیرد و صرفا به مباحث مطروحه در سایر پایان نامه ها اکتفا نشود .
    ازطرفی در سالهای اخیر منبع قابل اعتنایی که بتواند محور مطالعه قرار گیرد یافت نمی شود و بحث درخصوص اعاده حیثیت مجرمین غالباً در کتب فقهی با این وصفی که مدنظر ماست مطرح نشده است و هیچ گونه مطالعه و تحقیقی در این خصوص که به مبانی فقهی آن در بعد از انقلاب اسلامی پرداخته باشد وجود ندارد و به جرأت می توان گفت مقاله ای نیز در این رابطه به رشته تحریر در سالیان اخیر در نیامده است.
    بنابراین با توجه به عدم سابقه موضوع در قوانین جزایی بعد از انقلاب اسلامی و مشخص نبودن وضعیت این تاسیس در نظام جزایی ما وهمچنین با توجه به لایحه جدید تصویب شده قانون مجازات اسلامی در تاریخ ۱۵/۸/۱۳۸۶ در جلسه مسوولان عالی قضایی کشور که مجددا اقدام به احیای این نهاد حقوقی نموده است و موادی از این لایحه به این امر اختصاص یافته است به بررسی موضوع پرداخته واشکالات احتمالی در این لایحه را نیز بیان کنیم.
    با توجه به بررسی و تحقیقات که اینجانب داشتم در خصوص این موضوع تحقیق در کتب حقوق جزای عمومی و حقوق اساسی و حقوق تجارت به نحوی از انحاء در خصوص تاسیس حقوقی اعاده حیثیت و مسائل حاشیه ای آن مطالبی را می‌توان یافت لذا پیشینه تحقیقاتی این موضوع در هیچ منبع و کتابی بطور واحد و یک رنگ وجود ندارد و شاید بتوان گفت که این مجموعه در این زمینه بصورت بررسی تطبیقی با قانون لبنان می‌باشد.
    ت: اهداف تحقیق
    د ) پیشگیری از وقوع جرم و اصلاح مجرمین چه در قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران صریحأ پیش بینی شده است که اعاده حیثیت مانع وقوع و تکرار جرم میگردد و به این اعتبار با قانون اساسی نیز سازگاری کامل دارد .
    چ ) اینکه اعاده حیثیت یک قاعده منطقی و عقلی است که هم با اصول قانون اساسی منطبق است و هم با موازین شرع مقدس اسلام مغایرتی ندارد.
    بطور کلی در برگزیدن این عنوان حقوقی هدف های زیر منظور نظر بوده است:
    الف) شناساندن مبانی نظری و منابع حقوقی تاسیس حقوقی اعاده حیثیت در حقوق جزای عمومی و سابقه تاریخی آن؛
    ب ) بیان اولیه ای که ثابت میکند تاسیس حقوقی اعاده حیثیت با مبانی فقهی و سیاست کیفری اسلام منطبق است و در قانون مجازات اسلامی جایگاه خاصی دارد؛
    پ ) بیان مبانی علمی تاسیس حقوقی اعاده حیثیت در حقوق جزای ایران و بررسی تطبیقی آن در حقوق کیفری لبنان؛
    ج ) بررسی اثرات سوء و زیانبار محرومیت دائمی محکومان از حقوق اجتماعی و تاثیر اعاده حیثیت در جهت تشویق و ترغیب آنان به خود سازی و اصلاح و در نتیجه جلوگیری از تکرار جرم؛
    ه ) بیان مقررات مربوط به اعاده حیثیت در خلال مواد قانون مجازات اسلامی.
    ج: سوالات تحقیق
    ۱- اعاده حیثیت به شخصی که مورد اهانت و تهمت و افترا و غیره قرار گرفته است یا برخلاف واقع اعمالی به وی نسبت داده اند، چگونه است؟
    ۲ – اعاده حیثیت به متهمی که بر اثر تقصیر یا اشتباه قضات مورد تعقیب بازداشت یا مجازات قرار گرفته و سپس تبرئه گردیده است ، چگونه است؟
    ۳ – اعاده حیثیت به مجرمین و اشخاصی که دارای سابقه محکومیت می‌باشد ، چگونه است؟
    چ: فرضیه های تحقیق
    ۱ – بدون تردید در جوامعی که قانون حاکم است حرمت و حیثیت اشخاص که جزء سرمایه های معنوی آنان است مورد توجه احترام قانونگذار میباشد بنابراین هتک حرمت و حیثیت صورت که باشد ممنوع بوده و حسب مورد مستوجب مجازات خواهد بود مثلأ توهین به اشخاص بر طبق ماده ۶۰۸ ق . م . ا و افترا بموجب ماده ۶۹۷ قانون مذکور و هجو اشخاص بموجب ماده ۷۰۰ قانون مذبور محاکمه و محکوم میگردد .
    ۲ – در قوانبین ایران و در مورد چگونگی جبران زیانهای ناشی از کار قوه قضائیه طبق اصل ۱۷۱ قانون اساسی مطرح گردید که بموجب آن هرگاه در اثر تقصیر یا اشتباه قاضی در موضوع یا در حکم یا در تطبیق حکم در مورد خاص ضرر مادی یا معنوی متوجه کسی گردد در صورت تقصیر مقصر طبق موازین اسلامی ضامن است و در غیر اینصورت خسارت بوسیله دولت جبران میشود و در هر حال از متهم اعاده حیثیت میگردد .
    ۳ – همانطوری که میدانیم مجرم به اعتبار جرمی که انجام داده است علاوه بر تحمل مجازات اصلی که معمولأ بصورت حبس ، شلاق و … است اعتماد و اطمینان عمومی از وی سلب میشود . بعبارت دیگر با ارتکاب جرم حالت خطرناکی خویش را بروز داده است لذا مدتی باید فاقد صلاحیت و اهلیت گردد که این فقدان اهلیت را در حقوق جزای عرفی مجازات های تبعی مینامند بنابراین اعاده حیثیت یکی از بهترین شیوه های جلوگیری از ارتکاب جرم و اصلاح مجرمین است.
    ح: روش تحقیق
    روش تحقیق در این مجموعه مبتنی بر شیوه کتابخانه ای است که از منابع مدون مشتمل بر مجموعه قوانین ایران و لبنان ، کتب ، رساله ها ، مقالات ، جزوات و سایت های … استفاده شده است که پس از گردآوری مطالب مورد نظر به تطبیق ، تلفیق ، تجزیه و تحلیل این موارد پرداخته شده است .
    تذکر: درخصوص تفکیک مراحل اجرایی تحقیق و توضیح آن، از به کار بردن عناوین کلی نظیر، «گردآوری اطلاعات اولیه»، «تهیه نمونه‏های آزمون»، «انجام آزمایش‏ها» و غیره خودداری شده و لازم است در هر مورد توضیحات کامل در رابطه با منابع و مراکز تهیه داده‏ها و ملزومات، نوع فعالیت، مواد، روش‏ها، استانداردها، تجهیزات و مشخصات هر یک ارائه گردد.
    سازماندهی:
    این پژوهش در قالب چهار فصل تهیه گردید که فصل نخست آن به کلیات و مفاهیم مشابه پرداخته شد و در قالب دو مبحث تهیه گردید، فصل دوم این پژوهش به سه مبحث تقسیم گردید، در فصل دوم به مبانی نظری و قلمرو اعاده حیثیت و بررسی اعاده حیثیت در صورت بروز اشتباه و تقصیر قضات پرداخته شد، در فصل چهارم اعاده حیثیت را در فقه مورد مطالعه قرار داده که در قالب دو مبحث اقسام و احکام اعاده حیثیت را بررسی نموده‌ایم، نهایت فصل پایانی این پژوهش را به بررسی اعاده حیثیت در قوانین کیفری لبنان و شناخت ابعاد مختلف کشور لبنان از لحاظ قانونگذاری اختصاص داده‌ایم که در قالب چهار مبحث این مطالب ارائه گردیدند.
    فصل نخست: کلیات تحقیق
    در فصل پیش رو در نظر داریم که ابتدا مفاهیم واصطلاحات تخصصی مربوط به اعاده حیثیت را بیان نماییم سپس در ادامه واژگان مشابه با آن را بررسی نماییم سپس اعاده حیثیت را در سایر ادیان الهی مورد مطالعه قرار دهیم و نظریه بقا و منسوخ شدن این نهاد حقوقی را در ایران مورد بررسی قرار دهیم.
    مبحث نخست: مفهوم لغوی و اصطلاحی
    برای شناختن مفهوم اعاده حیثیت ، ارائه تصویر ی روشن از این اصطلاح ومفاهیم مختلف آن لازم وضروری است چراکه این واژه در محیطها یی که رواج دارد کاربرد واحدی نداشته وبسته به دیدگاه نویسندگان در مفاهیم متعددی استفاده شده است. غالبا اعاده حیثیت در دو معنای متمایز به کار رفته است . معنای نخست آن معنایی عام و غیر حقوقی است که اعاده حیثیت در این معنا عبارتست از ترمیم حیثیت و حرمت از دست رفته شخص و در معنای دوم اعاده حیثیت در بردارنده یک تأسیس حقوقی است، بدین معنا که چون صرف اتمام مجازات باعث از بین رفتن آثار محکومیت از سجل کیفری نمی شود . اعاده حیثیت راه حلی است که این آثار را از سجل کیفری محکوم علیه بزداید و باعث می شود که آثار حکم اجرا شده قبلی نسبت به آینده اثری نداشته باشد و برخی از محرومیتها و ممنوعیتهایی که درخصوص فرد اعمال می شود را رفع نماید . این نهاد حقوقی از تدابیر و وسایل قانونی برای اعمال اغماض و رافت نسبت به اشخاص مجرم است . لذا لازم است ابتدا کاربردها و برداشتهایی که ازاین واژه ارائه شده مشخص شود و پس از آن، پیشینه این نهاد حقوقی در ادیان الهی و حقوق موضوعه مورد بررسی قرار گیرد.
    گفتار نخست: مفاهیم
    اهمیت شناخت هر موضوعی بر هیچ کسی پوشیده نیست و می توان گفت که اهمیت شناخت هر موضوعی از شناخت خود آن موضوع کمتر نیست چرا که یک علم به یک باره وجود خارجی پیدا نکرده است و مراحلی از رشد و تکامل را پیموده است تا بتوانددر اجتماع نمود داشته باشد. اعاده حیثیت نیز به عنوان یک تأسیس حقوقی در حقوق جزای عرفی از این امر مستثنی نیست . وقتی که مجرم با تحمل مجازات مکافات عمل خود را پس می دهد و دین خود را به صورت تسکین احساسات برانگیخته مردم به جامعه ادا می کند باید بتواند دوباره مانند سایر افراد جامعه بدون آنکه در معرض تبعیض و بی مهری قرار بگیرد به زندگی خود ادامه دهد . بدین ترتیب در کشورهای با حقوق مدون نهاد حقوقی اعاده حیثیت پذیرفته شده است تا آثار تبعی مجازات را که تا زمان اعاده حیثیت بقوت خود باقی است زایل سازد و با قطع سرزنش و حرمانهای ناشی از محکومیت راه بازگشت به جامعه و دامن اجتماع را هموار سازد .
    در این مبحث ابتدا مفهوم اعاده حیثیت و سپس واژگان مرتبط با آن مورد بررسی قرار می گیرد . واز این جهت ارائه مفهوم مناسبی از اعاده حیثیت لازم و ضروری است.
    *اعاده حیثیت
    برای ارائه مفهوم مناسبی از اعاده حیثیت لازم است معنای لغوی و اصطلاحی آن روشن شده تا زمینه ورود به مباحث مربوطه فراهم شود . از این رو ابتدا به بررسی معنای لغوی و سپس اصطلاحی آن اشاره می شود
    الف) مفهوم لغوی
    اعاده حیثیت مرکب از دو واژه « اعاده » و « حیثیت » می باشد . اعاده کلمه ای است عربی که ریشه آن عود می باشد که به باب افعال رفته است[۱]. عاد فعلی است لازم که به معنی باز گرداندن آمده است .
    فرهنگ عمید آنرا بازگرداندن و از سر گرفتن معنا کرده است.(عمید حسن ۱۳۶۷، ۲۰۰) در فرهنگ دهخدا آمده است « اعاده { اِد } ( ع مص ) باز گردانیدن چیزی را به جای خود و مکرر گفتن … لفظ مذکور در عربی با حرف تاء { اعاده } و در فارسی به تاء { اعادت } و با هاء ملفوظ ( اعاده ) و با هاء زاید هرسه استعمال می شود . اما استعمال با حرف تا در غیر متکلم است ».( – دهخدا ۱۳۷۳)در فرهنگ معین درخصوص این واژه گفته شده است :« ۱- (مص م) بازگفتن و دوباره گفتن ۲ـ بازگردانیدن (چیزی را به جای خود) باز آوردن ، برگرداندن ۳ـ (امص) برگشت»( معین ۱۳۵۲، ۳۰۰) لفظ حیثیت در کتب لغت نیز به عنوان مصدر جعلی عربی است و به معنی وضع ، اسلوب ، نظر ، لحاظ ، اعتبار ، جهت و حالت می باشد .[۲]در فرهنگ حقوقی بلاک معادل انگلیسی یا فرانسوی آن (Rehay bilitation) به بازگرداندن اهلیت یا وضعیت به شخص یا شی تعریف شده است.( Black 1700) و در پاره ای از منابع عربی در ذیل عنوان « رد الاعتبار او الحقوق، تاهیل و اصلاح » آمده است.( الوهیب اسماعیل ، ۱۹۸۸) تعاریفی که از اعاده حیثیت در کتب لغت ارائه شده است غالباً درخصوص مفهوم حقوقی این کلمه است و تعریف جامع و کاملی که درخصوص معنی و مفهوم اعاده حیثیت باشد تحقیقاً ارائه نشده است از جمله در فرهنگ فارسی معین آمده است « اعاده حیثیت (حق) رد کردن حقوق و اعتبارات مجرم که سبب جرم سلب شده بدو»( معین، پیشین)
    با الهام از معانی فوق میتوان گفت : اعاده حیثیت باز گرداندن اهلیت سلب شده از فرد به اوست .این تعریف در بر گیرنده ترمیم حیثیت در اثر ارتکاب جرم علیه شخص وهمچنین حقوقی که بواسطه ارتکاب جرم از مجرم سلب شده است میباشد.
    ب )مفهوم اصطلاحی
    در جهت حفظ و صیانت از حرمت و حیثیت افراد جامعه معمولاً قواعد و مقرراتی وضع می گردد که به حفظ حیثیت افراد اختصاص یافته است و بحث اعاده حیثیت زمانی مطرح می گردد که حیثیت شخص بنا به ادله ای خدشه دار شده و لطمه شدیدی خورده باشد و اعتبار و جایگاه فردی و اجتماعی شخص مخدوش می گردد . در این جاست که مساله
    « اعاده حیثیت » مطرح می گردد که چگونه باید اهلیت و حیثیت پیشین شخص به او باز گردانده شود.
    مفهوم اصطلاحی اعاده حیثیت از مفهوم لغوی آن فاصله چندانی ندارد و می توان آن را مشابه دانست چنانکه در عرف جامعه و عامه مردم نیز هرگاه شخصی مورد اهانت و بی احترامی قرار گیرد گفته می شود که از فلان شخص هتک حیثیت شده است و یا اینکه حیثیت او لکه دار شده است که در واقع بیان گر این است کرامت شخص متحمل خسارت معنوی شده است .اعاده حیثیت در مفهوم اصطلاحی دارای دو مفهوم عام وخاص است.بدون تردید در جوامعی که قانون حاکم است جهت صیانت از حقوق ، حرمت و حیثیت افراد جامعه قوانین و مقررات متعددی وضع می گردد که از این سرمایه های معنوی اشخاص توسط قانونگذار حمایت می شود تا آنجا که حتی این امر در متون قانون اساسی کشورهاوارد گردیده است و از جمله در اصل ۲۲ قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران بیان می کند « حیثیت ، جان ، مال ، حقوق و مسکن و شغل اشخاص از تعرض مصون است مگر در مواردی که قانون تجویز کند ».
    بنابراین هتک حیثیت و حرمت اشخاص به هر شکلی که باشد ممنوع بوده و حسب مورد مستوجب مجازات خواهد بود .[۳] و در کنار این اصول از قانون اساسی قانونگذار را در موارد متعددی ناچار کرده است که به جرم انگاری مواردتعرض به حقوق و حیثیت افراد اقدام نمایند و علاوه بر تعیین مجازات ، متعرض به حیثیت را ملزم به جبران خسارت دانسته است .[۴]
    از آنجایی که حل و فصل دعاوی اشخاص حقیقی و حقوقی در زمینه دعاوی کیفری و مدنی با محاکم قضایی در دادگستری می باشد و ممکن است که اشخاص بی گناهی دستگیر و بازداشت گردند و یا حتی محاکمه و زندانی شوند و بعداً بی گناهی ایشان به اثبات برسد و از این رهگذر زیانهای مادی و معنوی به آنان وارد گردد که در این جاست که چگونگی جبران این خسارت نمود پیدا می کند و از این جهت در اصل ۱۷۱ قانون اساسی مقرر شده: « هرگاه در اثر تقصیر یا اشتباه قاضی در موضوع یا در تطبیق حکم بر مورد خاص ضرر مادی یا معنوی متوجه کسی گردد در صورت تقصیر ، مقصر طبق موازین اسلامی ضامن است و در غیر این صورت خسارت به وسیله دولت جبران می شود و در هر حال از متهم اعاده حیثیت می گردد ».
    اعاده حیثیت در معنی خاص یک نهاد حقوقی است که در حقوق جزای عرفی سبب زوال آثار محکومیت کیفری می گردد . اعاده حیثیت در اینجا مفهوم خاصی دارد . به این معنی که بعد از زمان مشخصی که از سپری شدن دوران محکومیت یا اجرای مجازات محکوم علیه منقضی شود و در طی آن مدت شخص مجدداً مرتکب جرم دیگری نشود و اقدام به اصلاح رفتار خویش بنمایدمشاهده این وضعیت از طرف محکوم علیه به منزله تنبه و ندامت تلقی می گردد و به این جهت سوابق محکومیت از سجل کیفری او حذف می گردد و در اینجا اهلیت و صلاحیت حقوقی و اعتباری که شخص با ارتکاب جرم و محکومیت کیفری آنرا از دست داده است مجدداً به محکوم علیه برگردانده می شود .به عبارت دیگر از آنجایی که مهم ترین هدف جامعه از اجرای قوانین و مقررات جزایی و مجازات مجرمین تنبیه و اصلاح آنهاست و اکثر افرادی که در جامعه بنا به عللی دچار گمراهی و مرتکب اعمال مجرمانه می گردند ، پس از تحمل دوران محکومیت تحت تأثیر پشیمانی و ندامت قرار می گیرند و پس از آزادی از قید و بندی که مجازات برای آنان در نظر گرفته است زمینه حضور آنان مجدداً در جامعه فراهم می شود . بنا بر این زدودن برچسبهای مجرمانه و علائم طرد آنها از جامعه ضروری است تا صلاحیت ها و اهلیت های حقوقی ایشان باز گردانده شود . اعاده حیثیت در این معنی بطور کلی موجب از بین رفتن محرومیت هایی است که بواسطه ارتکاب جرم به حکم قانون بر فرد تحمیل شده است .
    از واژه اعاده حیثیت در حقوق داخلی و مجموعه قوانین و مقررات مصوب تعریف جامع و کاملی ارائه نشده است . در قانون مجازات عمومی اسبق در مواد ۵۶ تا ۵۹ از اعاده حیثیت بحث شده بود که مقررات این قانون در قانون مجازات عمومی ۱۳۵۲ با تغییراتی در مواد ۵۷ و ۵۸ تدوین گردیده بود لیکن از اعاده حیثیت که به دو صورت قانونی و قضایی در نظام های حقوقی معاصر بروز یافته است تعریفی نشده است و یک نوع از اعاده حیثیت و یا به عبارت بهتر اعاده اعتبار در قانون تجارت نیز وجود دارد که در باب سیزدهم قانون مذکور و درخصوص تاجر ورشکسته مطرح شده است و ورشکستگی تاجر باعث سلب اعتبار از او شده است و این اعتبار اعاده نمی شود مگر به حکم دادگاه و با شرایطی که قانون معین می کند که یکی از شرایط حصول اعاده حیثیت جزایی است.[۵]
    بکارگیری واژه اعاده حیثیت در نگارش قوانین سبب شده است با توجه به مقرراتی که در مواد ۵۷ و ۵۸ قانون مجازات عمومی ۱۳۵۲وقانون سابق وجود داشت برخی از علمای حقوق آنرا چنین تعریف کنند: « اعاده حیثیت عبارتست از بازگشت به اهلیتی که شخص به جهتی آنرا از دست داده است اعاده حیثیت از طریق محو مجازات و آثار محکومیت کیفری محقق می شود»( جعفری لنگرودی ۱۳۷۰ ، ۵۹ )
    در تعریف دیگری آمده است «اعاده حیثیت عبارتست از حذف محکومیت جزایی محکوم علیه از سجل قضایی او به منظور رفع برخی از محرومیت هایی که وی به عنوان مجازات تبعی به آنها محکوم شده است»( هدایتی ۱۳۴۲ ، ۱۹۱). و همچنین آقای استفانی و لواسور در کتاب حقوق جزای عمومی می نویسند: «وضعیت قانونی شخص که در اثر ارتکاب جرم آن را از دست داده بود اعاده می گردد و چنین شخصی از جمله اشخاص سابقه دار خارج شده و در صورت ارتکاب مجدد جرم احکام تکرار جرم در مورد او اعمال نخواهد شد»( استفانی گاستون و دیگران ۱۳۷۷، ۵۳۲ )
    در تعاریف ارائه شده از اعاده حیثیت آقای دکتر هدایتی به رفع برخی از محرومیتها اشاره دارد و این در حالی است که یکی از آثار مهم محکومیت کیفری قرار دادن مجرم در زمره اشخاص سابقه دار می باشد و در تعریف آقای استفانی و لواسور این موضوع آمده است و نتیجه اعاده حیثیت که همان خروج از جرگه اشخاص سابقه دار می باشد و عدم شمول مقررات تکرار جرم درخصوص چنین اشخاصی منظور و لحاظ شده است.
    از تعاریف مذکور به نظر می رسد آنچه از نظر محکوم علیه مهم است عدم درج نام وی در دفتر سجل قضایی است چراکه درج نام وی موجبات بروز محرومیت ها و ممنوعیت هایی به خاطر حکم محکومیت است و در صورت محو چنین سابقه ای از سجل قضایی حیثیت او مشابه حیثیت سایر افراد جامعه می گردد و تمامی صلاحیت و اهلیت از دست رفته خود را باز می یابد و از شمول مقررات تکرار جرم در صورت ارتکاب جرم مجدد خارج خواهد شد.
    بدیهی است تعاریفی که از اعاده حیثیت اراده شده تعاریف جامعی نیست و اتکاء به یک مفهوم بدون توجه به مفهومی دیگر ما را از دست یابی به تعریفی جامع باز می دارد باید توجه داشت که مفهوم اعاده حیثیت از مفاهیم عامی است که در نزد حقوق دانان و عموم اعضای جامعه روشن و بدیهی است و تعاریفی که از ناحیه حقوقدانان ارائه شده است بیشتر ناظر به دستیابی به انواع موارد و مصادیق و آثار آن است و این ترکیب در اغلب نوشته های حقوقی و قضایی و در متن قوانین با همین ترکیب بکار رفته و مصطلح شده است . با الهام از تعاریف ارائه شده می توان اعاده حیثیت را این گونه تعریف کرد : اعاده حیثیت یعنی حذف محکومیت جزایی محکوم علیه و آثار آن از سجل قضایی او .که این تعریف دربرگیرنده رفع کلیه آثار محکومیت از جمله محرومیت های از حقوق اجتماعی و فقدان سابقه در تکرار جرم خواهد بود .
    از مقایسه مفهوم اصطلاحی اعاده حیثیت در معنای عام و خاص آن می توان به تفاوت هایی دست یافت:
    ۱ـ در مفهوم عام عامل و سبب هتک حیثیت اشخاص ناشی از عمل و اقدامات افراد دیگری است که شخصاً خود فرد در آن دخالتی ندارد ، در حالی که در اعاده حیثیت در معنی خاص هتک حیثیت به دنبال اقدام خود شخص که غالباً به صورت مجرمانه محقق شده است ، حیثیت شخص مورد خدشه قرار گرفته است .
    ۲ـ اعاده حیثیت در معنی خاص آن غالباً در صورت ارتکاب جرم و محکومیت فرد به مجازات و اجرای مجازات نسبت به وی مطرح می گردد . به این صورت که به موجب قانون باسابقه دار شناخته شدن شخص ، بخشی از اهلیت و حقوق اجتماعی فرد یا تمام آن را از بین می برد و از برخی حقوق اجتماعی محروم می گردد . پس از تحمل مجازات و تنبه و اصلاح و آمادگی جهت بازگشت به زندگی سالم اجتماعی ، می بایست از حیثیت و اعتبار گذشته برخوردار گردد که مجدداً راه ناسازگاری را برای خود برنگزیند . راهکاری که حقوقدانان جزایی پیشنهاد کرده اند « نهاد اعاده حیثیت کیفری » است تا اهلیت و حقوقی که از او سلب شده است مجدداً به وی باز گردانده شود . در حالیکه در معنی عام آن چنین چیزی مطرح نیست و هتک حیثیت به معنی ورود خسارت معنوی به شخص است که ممکن است از طریق توهین ، تهمت ، افترا ، یا نسبت دادن اعمال خلاف ناشی شود و یا اینکه ممکن است بر اثر تقصیر یا اشتباه قاضی یا دست اندرکاران کار قضاء بوده باشد که بنا به ادله ای مورد تعقیب ، بازداشت و حتی محکومیت قرار گیرد ولی بعداً به علت روشن شدن حقیقت از اتهام تبرئه گردد.
    گفتار دوم: واژگان مرتبط

     

    برای دانلود متن کامل پایان نامه به سایت zusa.ir مراجعه نمایید.

     

    موضوعات: بدون موضوع
    [سه شنبه 1400-01-24] [ 11:34:00 ب.ظ ]



     لینک ثابت

      تاثیر دوره های آموزشی بر سطح توانایی کارکنان شرکت آب و خاک سیستان- قسمت ۷ ...

    چگونگی تبیین هدفهای آموزشی ، مسئولیت طرح ریزیهای آموزشی و حدود وظایف و اختیارات آنها ، روش های آموزش ، انواع آموزشهای مورد نیاز و درجه تاکید بر آنها ، اولویت و ارجحیت آموزش از نظر نوع و رده سازمانی محل و زمان ارائه آموزشها ، امتییازاتیکه به دوره های آموزشی داده می شود ، تداوم با تناوب آموزشها ، نحوه ارتباط و استفاده از موسسات خارج از سازمان مثل دانشگاه ها ، موسسات حرفه ای و غیره و حدود هزینه های قابل قبول .
    شایان توجه است که خط مشیهای آموزش بعد از اهداف کلی آموزش بیان می شود . در اینجا با توجه به آنکه اهداف در سطوح مختلفی تعریف گردیده و در پی هم آمده اند ، خط مشی قبل از آن بیان گردیده است .

     

    ۲-۱-۱-۷- اهداف آموزش

    بر مبنای اطلاعات و داده های حاصل از عملیات نیاز سنجی ، اهداف آموزشی تعیین می شود . در این مرحله باید ، عملکرد کارگزاران واحد آموزش ، مطابقت زیادی با سیاستها و مقررات سازمانی داشته باشد . از طرف دیگر ، دلیل وجودی هر نظام آموزشی ، تحقق بخشیدن به اهداف آن نظام است . اگر اهداف دلخواه به درستی تحلیل و اولویتهای آن به روشنی تعیین و تصریح نشده باشد ، امکان حرکت و فعالیت صحیح و در نهایت ، تحقق اهداف آموزشی در درون آن نظام غیر ممکن خواهد بود ، زیرا براساس اهداف آموزشی است که برنامه ریزی آموزشی و فعالیت درون نظامهای آموزشی شکل می گیرد . اگر اهداف دلخواه مبهم باشند یا به صراحت تعیین نشده باشند . اساس قابل قبولی برای ارزشیبابی نتیجه کار نظام آموزشی یا برنامه ریزی آینده آن در دست نخواهد بود .
    دانستن شناختن اهداف یک واحد آموزشی از مسائل بسیار مهم مدیریت آموزشی است . شاید تعجب آور باشد که بعضی از مدیران نظر روشن و قاطعی درباره اهداف سازمان خویش ندارند و عده ای از آنها از چنین اهدافی بی اطلاع هستند . این مدیران در حالی که نمی دانند وظیفه و کارشان در واحد آموزش چیست ، فکر می کنند به اندازه کافی از آموزش و اهداف آن اطلاع دارند (میرصنایع ، ۱۳۷۷) . مدیران همواره باید اهداف دقیق را برای خود و کارکنانشان معین کنند . اهداف دقیق و مشخص موجب شکل گیری عالی ترین عملکرد ها می شود . باید توجه داشت که مدیران که نمی دانند چه انتظاری از انان می رود ، بارها اهداف گسترده یا سهل برای خود تعیین می کنند . هدفهای غایتهای مطلوبی را تشکیل می دهند که فعالیتها برای رسیدن به آنها هدایت می شوند . این غایتها نه تنها موضوع برنامه ریزی قرار می گیرند ، بلک در سایر وظایف مدیریت نیز ملحوظ می شوند. در واحد آموزش در چهار سطح هدف گذاری انجام می شود که عبارت اند از :

     

    جهت دانلود متن کامل این پایان نامه به سایت abisho.ir مراجعه نمایید.

     

    ۲-۱-۱-۷-۱- اهداف سطح یک ( هدفهای کلی آموزش )

    فرهنگ سازمانی امروزی ، آموزش کارکنان را سرمایه گذاری نام نهاده است . آموزش کارکنان همواره وسیله ای برای بهبود کیفیت عملکرد و حل مشکلات سازمانی بوده است و فقدان آن نیز یکی از مسائل اساسی و حاد هر سازمانی را تشکیل می دهد .
    تعیین هدف مبنای انجام هر فعالیتی است ، به عبارت دیگر انجام هر کاری بدون هدف همانند مسیری بی پایان و بی انتهاست . بنابراین قبل از شروع هر فعالیتی مشخص کردن هدف به برنامه ریز کمک می کند تا بدون اینکه از مسیر اصلی خود منحرف شود ، وی را به سوی مقصد هدایت کند .( جولا و صباغیان ، ۱۳۸۵ ) ، هدفهای کلی آموزش باید در ارتباط کامل و متناسب با وظایف و مسئولیتهای سازمان باشد و جهت گیری کلی برای فعالیتهای آموزشی سازمان و هدفهای ویژ ه آموزش را ارائه دهد . سازمان ملل هدف آموزش کارکنان را « توسعه مهارتها و توانایی های انجام کار ، درک دانش و اطلاعات لازم به وسیله سطوح گوناگون نیروی انسانی برای ایجاد پیشرفت در تولید » می داند (سازمان ملل[۱۹]، ۱۹۶۶: ۷۱) اهداف آموزش کارکنان برگرفته از نظام توسعه منابع انسانی سازمان است . هدفهای کلی آموزش در یک سازمان در چهارچوب برنامه و سیاستهای کلی دولت ، و با توجه به شناخت و تجزیه و تحلیل خطوط اساسی برنامه و راهبردهای سازمان تعیین می شود .
    در تعیین هدفهای آموزشی باید به سه منبع اصلی یعنی ماهیت دانش موجود ، ماهیت جامعه و ماهیت فراگیر ( نیازهاو انگیزه های موثر ) توجه کافی مبذول داشت ( صالح زاده و صباغیان ، ۱۳۷۶ ، ص ۱۳۷۶ ).
    توسعه و بالندگی توسعه و بالندگی سازمانی
    توسعه جامعه
    شکل ۲-۱- نمودار نمودار اهداف سه بعدی آموزش کارکنان
    با توجه به انچه گفته شد . اهداف کلی برنامه های آموزش کارکنان را به طور خلاصه ، به شرح زیر می توان عنوان کرد .

     

     

    رشد شخصیت ؛ ارزشها و خلاقیت برای رسیدن به یک نظام مطلوب .

    توسعه مهارتها و توانایی های فردی برای بهبود عملکرد شغلی .

    آشناسازی کارکنان با نظامها ، رویه ها و روش های کاری جدید .

    کمک به کارکنان و تازه کاران تا با وظایف ویزه شغل و سازمان آشنا شوند .

    بهبود عملکرد کارکنان

    بروز و شکوفایی مهارتهای کارکنان

    ارتقای سطح دانش و معلومات شغلی و حرفه ای برای افزایش توانایی های شغلی .

    حل مشکلات و مسائل شغلی

    آماده سازی برای ارتقاء و پیشرفت .

    راهنمایی برای کارمندان جدید .

    همگام شدن با تغییرات کیفی ودر نیروی انسانی

    مطلع کردن افراد از وظایف و مسئولیتها

    ایجاد تغییرات کیفی در نیروی انسانی

    افزایش قدرت تصمیم گیری

    در حقیقت ، اهداف آموزشی کارکنان در سه حوزه دانش ، مهارت و بیننش به دنبال تامین هدفهای اجتماعی ، هدفهای سازمانی، و هدفهای کارکنان است .
    تصویر درباره جامعه شناسی و علوم اجتماعی

     

    ۲-۱-۱-۷-۲- اهداف سطح دو ( هدفهای دوره های آموزشی )

    هدفهای برنامه آموزش و بهسازی باید معطوف به نیازهای آموزش شناسایی شده در تجزیه و تحلیل نیازها باشد . به نظر میجر ( ۱۹۷۸ ) بعد از تعیین نیازهای آموزشی ، اهداف آموزشی باید معین گردند . هدف از برگزاری هر دوره آموزشی در نهایت افزایش کارایی عمومی در سازمان از طریق بالا بردن کیفیت کار نیروی انسانی شاغل در آن است . بنابراین ، اهداف دوره های آموزشی معمولاًٌ بر حسب رفتار و عملکردی که کارمند باید بعد از طی دوره از خود نشان دهد . معین می گردند . اهداف سطح دو در چهارچوب هدفهای کلی سازمان و با توجه به نیازهای آموزشی معین می گردد ؛ چرا که در تنظیم و اجرای برنامه های آموزشی ، اهداف دورهن هایث آموزشی از اصول مهم و اساسی به حساب می آیند . اهداف دوره های آموزشی ، با توجه به کمیت و کیفیت نیازهای افراد باید چنان برگزیده و انتخاب شوند که مشکلات و نیازهای آموزشی آنان را در بر گیرد و پس از پایان دوره ، نیاز آموزشی را به شکل محسوسی برطرف نمایند این سطح از اهداف در بر گیرنده ، مجموعه ای است از انچه باید فرا گرفته شود یعنی باید براساس شایستگی مورد نیاز و بر مبنای نیازهای آموزشی تنظیم شود تا تبادل اطلاعات روشن و آزادی را میسر سازد و از ارائه آموزش اثر بخش اطمینان حاصل شود . به عبارتی دیگر هر دوره آموزشی باید از بیانیه اهداف روشنی برخوردار باشد . به طوری که مفاهیمی را که در طی دوره آموزشی ارائه می شود . معرفی نماید . یعنی ، باید به این پرسش پاسخ دهد که « چرا این آموزش برگزار می شود ؟.
    در تعیین اهداف سطح دو به موارد زیر باید توجه شود : ۱) الزامات و اهداف سازمان ۲) مشخصات نیازهای مربوط به آموزش . ۳) اهداف کلی آموزش فراگیران ( کارکنان مورد نظر ) ، ۴ ) زمانبندی مربوط به الزامات از قبیل مدت دوره ، ۵) تاریخها و مقاطع زمانی ، ۶ ) الزامات مربوط به منابع از قبیل مواد آموزشی و افراد آموزش دهنده ، ۷) الزامات مالی ، ۸ ) معیارها و روش های تعیین شده سال (ISO10015) . این اهداف بیان کننده شرایط مورد نیاز برنامه های آموزشی و معیاری برای سنجش برنامه های آموزشی و محتوای آن است . روشن نمودن این هدفها به فرایند انتخاب محتوا و ساختار مناسب برای هر دوره کمک می کند . با بهره گرفتن از فرایندهای هدف گذاری نوع دوره و سرفصل آموزشی مشخص می شود . فرایند هدف گذاری در این سطح شامل ، فرایند شناختی ( کسب دانش یا درک مطلب ) ، شناخت همراه با فعالیت ( کسب مهارت ، یادگیری نحوه انجام کار ) ، فرایند فعالیتی ( ارتقای مهارت ، یادگیری از طریق انجام کار ) ، فرایند تولیدی ( تمرین مهارت تولید فرآورده ) ، فرایند عملکردی ( توسعه مهارت یا استعداد ) و فرایند مشارکتی (مشارکت در فعالیتهای گروهی ، توسعه توانیهای گروهی ) است ( صباغیان ، ۱۳۷۲ ، ص ۲۲).
    بنابراین یک مرحله در توسعه برنامه آموزشی ، معرفی اهداف دوره آموزشی است . اهداف دوره آموزشی می باید بر مبنای بیانیه اهداف کلی باشد . ارزشیابی موفقیت برنامه آموزشی باید با گزاره های اهداف تعیین شده اندازه گیری شود .
    تعیین هدفهای آموزش می تواند در هر حوزه با بهره گرفتن از یکی از ابعادی که در پی می آید صورت گیرد .
    -کمیت کار[۲۰]: در نتیجه آموزش ، برای مثال تعداد واژگان حروفچینی شده در دقیقه ؛ با تعداد تقاضای انجام شده در روز .
    – کیفیت کار[۲۱]: بعد از آموزش ، برای مثال پولهای صرف شده برای دورباره کاری ، کاهش ضایعات یا خطاها
    – کار بهنگام[۲۲]: بعد از آموزش ، برای مثال ارسال گزارشهای بودجه یا تنظیم ملاقاتها در سر وقت خود .
    – صرفه جویی هزینه ای[۲۳]: ناشی از آموزش ، که مثلاً در هزینه فروش ، هزینه جاری، یا تغییر سایر اقلام بودجه صورت می گیرد . (اسکولر[۲۴]، ۱۹۹۵: ۱۷) .
    هدفهای دوره آموزشی باید : با نیازهای فراگیران و با هدفهای کلی یادگیری در ارتباط باشد ، در حیطه دانش و مهارتهای مدرس و به صورت هدفهای رفتاری بیان شود ، به صورت روشن و واضح بیان شود ، کوتاه مدت ، مشخص و قابل اندازه گیری باشد ، در محدوده زمانی آموزش و در حیطه منابع یادگیری دست یافتنی باشد ، با فنون آموزشی تعاملی قابل ارائه داشته باشد ( برای اطمینان از درگیر شدن فعالانه فراگیران بهتر است فنون آموزشی استفاده شده در طول دوره تغییر کنند ) ، انعطاف آموزش و مطابقت آن را با ویژگیهای فراگیران نشان دهد ، برای ارزشیابی نتایج یادگیری مناسب باشد .

     

    ۲-۱-۱-۷-۳- اهداف سطح سه ( اهداف رفتاری دوره )

    اهداف آموزشی باید برای فراگیران آموختنی باشند و همچنین قابلیت انتقال به موقعیت رجعی ( موقعیت رجعی : شرایط یا موقعیتی است که براگیر باید آموخته های خود را در آن عملکی کند ( احدیان و آقازاده ، ۱۳۷۸ ، ص ۱۲). هر برنامه آموزشی اصولاً مخاطبان خاصی دارد . لذا در جریان هدف گذاری باید به ویژگیهای شخصیتی ، سطح تحصیلات ، نوع تحصیلات افراد توجه شود . به علاوه افراد برحسب نیازهای آموزشی گوناگون در گروه های مختلف قرار می گیرند ( جباری و صباعیان ، ۱۳۷۹ ، ص ۶۱-۶۴).
    هدفهای رفتاری نتایج اندازه گیری شده آموزشها ست که کارکنان بعد از آموزش از خود بروز می دهند . هدفهای رفتاری دوره براساس عنوانهای آموزشی دوره نوشته می شود . هرچه هدفها بر فراگیری آنی تر استوار باشد . موفقیت در یادگیری بیشتر است . البته آموزشگران باید اهداف رفتاری را قبل از شروع آموزش هر مطلب به فراگیران تفهیم کنند ( فروغی نیا ، ۱۳۷۹ ، ص ۶۱ ) . همچنین آنها باید اهداف را در مرکز توجه خود قرار دهند و برای شرکت کنندگان به وضوح بیان کنند .
    این اهداف باید چنان تهیه و تصریح گردند که هم برای فراگیران و هم برای مدرسان روشن و واضح باشند . در چنین حالتی فراگیران با علاقه و انگیزه بیشتر در فرایند یادگیری شرکت خواهند نمود و دقیقاً ، آنچه را که مورد نظر برنامه ریز آموزشی است به آنها انتقال خواهند داد ( موفقی ، ۱۳۷۵ ، ص ۷۹ ) . برای این کار باید اهداف را به صورت عملیاتی تعریف کنیم ، یعنی ، هر هدف آموزشی را به اهداف جزئی تر تقسیم و تحلیل کنیم ( درویشی و صباغیان ، ۱۳۷۹ ، ص ۳۵). برای نوشتن هدفهای رفتاری بهتر است به پرسشهای زیر پاسخ داده شود .
    ۱-تغییر رفتار دلخواه در چه زمینه ای و چه سطحی است ؟ ( ساده یا پیچیده )
    ۲-دوره آموزشی توانایی های ذهنی و مهارتهای عقلانی فرد را در چه سطح شناختی تغییر می دهد ؟ ( ساده یا پیچیده )
    ۳- دوره آموزشی در چه سطح عاطفی باعث تغییر نگرش می شود ؟ ( ساده یا پیچیده )
    ۴-دوره آموزشی مهارتهای انجام کار را در چه سطح روانی – حرکتی تغییر می دهد ؟ ( ساده یا پیچیده )
    ۵- دوره آموزشی چه طبقه شناختی را تغییر می دهد ؟ دانش ، درک ، کاربرد ، تجزیه و تحلیل ، ترکیب ، ارزشیابی .
    ۶-دوره آموزشی چه طبقه عاطفی را تغییر می دهد ؟ دریافت و توجه کردن ، پاسخ دادن ، ارزش گذاری کردن ، سازماندهی کردن ، متصف به صفتی شدن ( تغییر نگرشی که به تغییر رفتار منجر می شود ) .
    ۷-دوره آموزشی چه طبقه روانی – حرکتی را تغییر می دهد ؟ مشاهده ، تقلید ، تمرین یا تسلط (اکبری ،۱۳۸۲).
    پرسشهای فوق «هدف یادگیری»[۲۵] را مد نظر قرار میدهد ، اما «هدف یادگیری » چیست ؟ هدف یادگیری همان پاسخی است که انتظار می رود فراگیران آن را ارائه دهند . این نوع بیانیه اهداف نه عنوان درس است و نه آنچه مدرس قصد انجام آن را دارد بیان می کند ، بلکه این گونه اهداف ، رفتارهایی را که کارکنان پس از آموزش باید از خود بروز دهند مشخص می کند (تولد[۲۶]، ۲۰۰۳: ۲) .

     

    ۲-۱-۱-۷-۴- اهداف سطح چهار ( اهداف ارزشیابی عملکرد )

    بسیاری از اشکالات عملکردی افراد می تواند ناشی از دو مورد : هدف گذاری نامناسب یا انتخاب مسیر اشتباه برای تحقق هدف باشد . در این باره باید بیان داشت که تمامی عملکردهای خوب با هدفهای روشن آغاز شوند . لازمه عملکرد خوب اطمینان از این است که همه کارکنان درباره اینکه چه کاری از آنان خواسته شده است ( در چه زمینه هایی باید پاسخگو باشند ) و عملکرد خوب چگونه است . ( استانداردهای عملکرد کدام اند ) ابهامی نداشته باشند . این دو شرط ممکن است ساده به نظر برسد ، اما اغلب سازمانها از آن بی بهره اند ( میر صنایع ، ۱۳۷۷ ، ص ۴۲) .
    کارکنان باید به طور دقیق بدانند که از آنها چه انتظاراتی می رود . در نظریه هدف نیز لاک و همکاران او (۱۹۶۸ ) بر اهمیت مشخص کردن و ابلاغ چیزی که باید انجام شود ؛ تاکید دارند . طبق این نظریه تعیین اهداف به دو طریق موجب افزایش یا بهبود عملکرد می شود . نخست آنکه هدف گذاری انرژی را به سمت اهداف هدایت می کند و افراد می توانند عملیات و اقدامات خود را روی نتایج مهم متمرکز کنند . دوم اینکه تعیین اهداف و جهت دهی به تلاشها ، انرژی زاست . کارکنان وقتی بدانند تلاش خود را به چیزی باید معطوف کنند بیشتر درگیر کار شده و مجذوب آن می شوند . جنبه دیگر این نظریه ارائه بازخورد درباره نتایج است . بازخورد فرد را قادر به تعیین اهداف جدید می کند . بازخورد باید به گونه ای باشد که دست نیافتن به هدف موجب دلسری و کاهش تلاش نشود ، بلکه انرژی تازه ای برای انجام کار فراهم کند .
    اهداف سطح چهار ، فرایند آموزش را وارد مرحله اجرا می کند . بدین معنی که تا مرحله اهداف سطح سه ، عمدتاً نگاه واحد آموزش بیشتر به اثر بخشی و مطلوبیتها گرایش دارد ، اما در مرحله ای باید آنچه مطلوب است جنبه کاربردی پیدا کرده ، به مرحله اجرا گذارده شود . تدوین اهداف سطح چهار این ویژگی را دارد .

     

    ۲-۱-۲- انواع دوره های آموزش کارکنان

    دوره های آموزش کارکنان انواع مختلفی دارد که عبارت انداز : آموزشهای قبل از خدمت ، آموزشهای بدو خدمت (توجیهی ) ، آموزشهای ضمن خدمت ( بعد از ورود به خدمت ).
    آموزش ضمن خدمت خود به آموزش شغلی ( عمومی شغل – تخصصی شغل) آموزش تکمیلی ، آموزش ارتقایی ، آموزش برای آمادگی دوران بازنشستگی و آموزش مدیران و کارکنان تقسیم می شود.

     

    ۲-۱-۲-۱- آموزشهای قبل از خدمت :

    این آموزشها ، معمولاً بیرون از مدارس ، در موسسات فنی –حرفه ای یا در دانشگاه ها ، ارائه می شود یا خود سازمان اقدام به احداث موسسات آموزشی مرتبط با رشته های دلخواه خود به صورت پودمانی می نماید . در این آموزشها تخصصهای کلی و عمومی مربوط به محیط کار آموزش داده می شود .میزان اهمیت و ارزشی که هر سازمان برای این نوع آموزش قائل می شود ، در نحوه اجرا و مدت آن تاثیر فراوانی دارد ( صالح زداده وصباغیان ، ۱۳۷۶ ).
    این دوره ها ممکن است به مدت سه ماه تا یک سال باشد ، به اهداف کلی سازمان آموزشی و اصولی که باید هنگام کار رعایت شود ، می پردازد .

     

    ۲-۱-۲-۲- آموزشهای بدو خدمت ( توجیهی )[۲۷]:

    این آموزش بر حسب شغل و ضرورتهای آن ، در شروع خدمت کارمند در یک سازمان ، برای آشنایی کلی کارمند با کار و محیط کار که گاهی حالت دوره های توجیهی را دارد ، انجام می شود . البته هدف اصلی دوره مذکور ، آشنایی کارمند با شغلی است که به او محول خواهد شد و همچنین مربوط به محلی است که در آن کار خواهد کرد ، به طورب که پس از پایان آن دوره به خوبی بتواند از عهده انجام وظایف خود برآید (کاظمی ، ۱۳۸۰ ، ص ۳۰۶ ) . در این دوره کارمندان با محیط کار ، وظایف، مسئولیتها و حقوق خو و به طور کلی ، با نحوه پایه گذاری ارتباط سالم کارمند با موسسه مذکور آشنا می شود . مدت این دوره با توجه به سطح شغلی فرد مشخص می شود . این دوره ها الزامی و مدت آن معمولاً ۶۰ ساعت در نظر گرفته شده است .
    به وسیله آموزش توجیهی ، کارکنان تازه استخدام می توانند اطلاعاتی درباره اهداف سازمان ، وظایف شغلی ، خط مشی و مقررات مربوط کسب کنند این گونه آموزشها سبب خواهد شد که کارکنان خود را عضو سازمان احساس نمایند . در بسیاری از سازمان های امریکایی در سه تا شش ماه اول به کارگیری کارمند معمولاً یک برنامه آموزشی تمام وقت اجرا می شود که درباره تخصصهای بالای سازمان ، رهبری دانش روز ، بازارهای مالی و اجرایی سازمان و عمل به مطالعات موردی و شبیه سازیهای تجاری است . کارکنان بسته به عملکردشان برخی مواقع مجبور می شوند پس از این دوره آموزشی و ارزیابیهای به عمل آمده سازمان را ترک کنند[۲۸].
    این آموزشها معمولاً شامل مطالب زیر است :
    ۱- ارائه مطالب نظری و تمرینهای عملی برای افزایش مهارتها و توانایی های شغلی و حرفه ای .
    ۲- تشریح سیاست کلی سازمان و ارتباط آن با سایر سازمانها و موسسات .
    ۳- تشکیلات و وظایف سازمان در واحدهای سازمانی
    ۴- مقررات مربوط به مرخصی سالانه ، اضافات ، ترفیعات و سایر مقررات سازمانی

     

    موضوعات: بدون موضوع
     [ 11:34:00 ب.ظ ]



     لینک ثابت

      روش‌ شناسی ملاصدرا در مسئله علم الهی- قسمت ۴ ...

    اصلاح و ویرایش آراء به‌منظور برگزیدن جنبه‌های قابل‌قبول آراء ‏ ۱۳۴
    ۴-نظریه فرفوریوس ۱۳۵
    تبیین و گزارش آراء ‏ ۱۳۵
    نقد و بررسی روشمند آراء بر اساس مبانی فکری هر نظریه ۱۳۵
    اصلاح و ویرایش آراء به‌منظور برگزیدن جنبه‌های قابل‌قبول آراء ‏ ۱۳۶
    ۵-نظریه مشائین ۱۳۶
    تبیین و گزارش آراء ‏ ۱۳۶
    نقد و بررسی روشمند آراء بر اساس مبانی فکری هر نظریه ۱۳۷
    اصلاح و ویرایش آراء به‌منظور برگزیدن جنبه‌های قابل‌قبول آراء ‏ ۱۴۰
    ۶-نظریه متأخرین ۱۴۲
    تبیین و گزارش آراء ‏ ۱۴۲
    ‏نقد و بررسی روشمند آراء بر اساس مبانی فکری هر نظریه ۱۴۳
    اصلاح و ویرایش آراء به‌منظور برگزیدن جنبه‌های قابل‌قبول آراء ۱۴۴
    ۷-خداوند به معلول اول علم تفصیلی و به ماسوای آن علم اجمالی دارد ۱۴۵
    تبیین و گزارش آراء ۱۴۵
    نقد و بررسی روشمند آراء بر اساس مبانی فکری هر نظریه ۱۴۶
    اصلاح و ویرایش آراء به‌منظور برگزیدن جنبه‌های قابل‌قبول آراء ۱۴۷
    ۸-نظریه شیخ اشراق ۱۴۷
    تبیین و گزارش آراء ۱۴۷
    نقد و بررسی روشمند آراء بر اساس مبانی فکری هر نظریه ۱۴۹
    اصلاح و ویرایش آراء به‌منظور برگزیدن جنبه‌های قابل‌قبول آراء ۱۵۱
    نظریه صدرالمتألهین ۱۵۲
    خلاصه نظریه ملاصدرا ۱۵۲
    شیوه حکمای پیشین ۱۵۲
    شیوه عرفا ۱۵۴
    رابطه صور با ذات حق‌تعالی ۱۵۶
    روش میان‌رشته‌ای صدرا و تلفیقی از سه منبع معرفتی عرفان قرآن و برهان ۱۵۶
    عرفان در مسئله علم الهی ۱۵۶
    برهان در مسئله علم الهی ۱۵۷
    قرآن در مسئله علم الهی ۱۵۷
    ‏چگونگی استفاده صدرا از منابع معرفتی مختلف (مقام گرداوری و یا مقام داوری) ۱۵۸
    ‏استفاده روشمند و کثرت گرایانه از آراء اندیشمندان سلف ۱۶۰
    ‏بیان آراء دیگران با ذکر صاحبان آراء ۱۶۰
    ‏‏‏نقد و بررسی روشمند آراء بر اساس مبانی فکری هر نظریه ۱۶۰
    اصلاح و ویرایش آراء به‌منظور برگزیدن جنبه‌های قابل‌قبول آراء ۱۶۱
    ‏ روش تعلیمی و تشکیکی ملاصدرا بر اساس مبنای قوم و اصالت وجود ۱۶۱
    نتیجه‌گیری فصل چهارم ۱۶۳
    نتیجه‌گیری کلی ۱۶۴
    آزمون فرضیه ۱۶۵
    منابع و مأخذ ۱۶۶
    مقدمه و روش تحقیق
    مقدمه و ضرورت تحقیق
    حکمای پیش از صدرا به‌صورت محدود از قرآن و عرفان در تأیید نظریات فلسفی خود استفاده می‌نمودند، اما این جریان در دوران سهروردی گرایش‌های عرفانی شدیدتری پیدا نمود، تا آنکه ملاصدرا و پیروان وی قائل به تلفیق و پیوستگی جداناپذیر عرفان، قرآن و برهان گردیدند، این اصل روش‌شناختی صدرا طی ادوار مختلف موافقان و مخالفانی پیدا نمود و نزاع بین ایشان در خصوص روش فلسفی صدرا همواره یکی از موضوعات پر چالش فلسفه اسلامی بوده است، در این نوشتار ضمن کشف اصول روش‌شناختی حاکم بر اندیشه صدرا به دنبال تحلیل و بررسی آراء منتقدان روش فکری صدرا می‌باشیم، تا مشخص نماییم که آیا صدرا دچار تهافت، التقاط، انتحال بوده و یا آنکه با نظمی هدفمند به دنبال تلفیق ساختاریافته‌ی سه منبع معرفتی مزبور و آراء پیشینیان خود بوده است. پس از کشف، و بررسی اصول روش‌شناختی صدرا اصول مزبور را بر اساس نظریه علم الهی واجب تعالی به ماسوا پیش از خلقت مورد تحقیق و بررسی قرار می‌دهیم.
    سؤال اصلی
    نحوه استفاده صدرا از آیات قرآن و اندیشه‌های عرفانی و برهان فلسفی در تبیین علم واجب تعالی به چه شکل و س
    یاقی بوده است ؟ آیا بهره‌گیری ملاصدرا از عرفان و قرآن در ارائه مباحث فلسفی(ازجمله علم الهی)، بهره‌گیری فلسفی است یا عرفانی و یا قرآنی؟ آیا ملاصدرا بین این سه (قرآن، عرفان و برهان) تلفیقی هدفمند برقرار کرده است یا دچار التقاط و امتزاجی از هم گسیخته شده است؟
    سؤالات فرعی
    آیا استفاده ملاصدرا از قرآن، عرفان در اندیشه‌های فلسفی خود منتج به بی‌اعتبار نمودن اجزاء استدلال گردیده است؟
    روش ملاصدرا در رابطه با رویکرد عرفا در بحث علم الهی چه بوده است؟ در مواجهه با ادله نقلی چه بوده است؟
    صدرا در تبیین نظریه علم الهی تا چه حد متأثر از آراء و اندیشمندان سلف بوده است؟
    فرضیه‌ها
    پیوستگی و عدم جدایی قرآن، عرفان و برهان. ملاصدرا برهان و عرفان را هیچ‌گاه قابل انفکاک از قرآن نمی‌داند و تلاش می‌کند تا این مطلب را در تمامی آثارش نشان دهد.
    تأثیر تفکرات حکمی و عرفانی اندیشمندان پیش از صدرا بر نظریه علم الهی وی.
    استفاده استشهادی صدرالمتألهین از آیات قرآن و اندیشه‌های عرفانی در موضوع علم الهی در ارتباط با عدم انفکاک حکمت و دین.
    ملاصدرا با دو روش سلبی (تحلیل انتقادی) نسبت به رویکرد اندیشمندان سلف، و روش ایجابی (پذیرش آراء اندیشمندان سلف پس از تحلیل آن‌ ها)، با روش مطالعات میان‌رشته‌ای (نه حصرگرایی روش‌شناختی یا تتبع چند رشته‌ای به نحو امتزاج و التقاط و…)، آراء و رویکردهای عرفانی، برهانی و نقلی سایر اندیشمندان را در فلسفه خویش هضم کرده و در مباحث و مسائل مختلف فلسفی تئوریزه فلسفی نموده است.
    روش تحقیق
    روش تحقیق به‌صورت کتابخانه­ای و به نحو توصیفی-تحلیلی است. برای یافتن روش ملاصدرا سعی شده است به کتاب­های اصلی ایشان رجوع شده و سپس به مفسرین و شارحان آن‌ ها در این زمینه رجوع شود.
    پیشینه تحقیق
    در خصوص رابطه عرفان، قرآن و برهان مقالات متعددی منتشر شده است، اما در خصوص روش‌شناسی صدرا شاید بتوان دو یا سه کتاب مشخص را بیان نمود که در این خصوص نگارش شده‌اند، که البته برخی به روش صدرا در به‌کارگیری از آیات و روایات پرداخته‌اند، اما دکتر قراملکی در کتابی با عنوان روش‌شناسی صدرا بحث جامعی در این خصوص ارائه نموده‌اند، که البته سعی شده است این پایان‌نامه با رویکردی متفاوت از نوع نگارش کتاب مذکور تنظیم گردد، این تفاوت را می‌توان در استخراج اصول چهارگانه روش فلسفی صدرا، بررسی و نقد منتقدین اصول استقصا شده و مواجهه متفاوت با مسئله علم الهی مشاهده نمود.
    ساختار تحقیق
    ساختار تحقیق شامل چهار فصل زیر می‌باشد:
    مبادی تصوری و تصدیقی روش‌شناسی علمی و فلسفی؛
    روش‌شناسی اندیشه ملاصدرا؛
    نقد و بررسی آراء منتقدین روش فلسفی حکمت متعالیه؛
    تطبیق اصول چهارگانه روش‌شناسی اندیشه صدرا با مسئله علم الهی می‌باشد.

    نکاتی پیرامون پایان نامه
    در این پایان‌نامه برای یکنواخت شدن متن سعی شده است تمامی نقل قول ها و عباراتی که از دیگران بیان گردیده است در صورتی که متن آن عربی بوده به­صورت ترجمه فارسی در متن آورده شده و مواردی که اهمیت آن زیاد است، متن عربی آن در پاورقی ذکر گردد.
    فصل اول: مبادی تصوری و تصدیقی روش‌شناسی علمی و فلسفی
    به‌منظور برداشت صحیح از بحث روش‌شناسی، لازم است قبل از ورود به بحث روش‌شناسی ملاصدرا ابتدا در این فصل به کلیاتی در باب روش و روش‌شناسی اختصاص دهیم، قبل از هر چیز می‌بایست روشن گردد که علم و فهم یک گزاره دو حیث دارد؛ یکی، علم به مفاهیم گزاره است که این صرف تصور است و دوم، علم به تصدیق گزاره با واقع است. در این فصل مبادی تصوری و تصدیقی روش‌شناسی علمی ازجمله شناخت و جایگاه روش در فرایند شناخت، تعریف روش و روش‌شناسی و ارتباط آن با دیگر مفاهیم مانند فلسفه علم، هستی‌شناسی، معرفت‌شناسی و فلسفه، همچنین مراحل تحقیق، سطوح کاربردی اصطلاح روش، رابطه علوم انسانی با علوم تجربی در حوزه روش‌شناختی و سیر تطور و تحول روش‌شناسی ‌در طول تاریخ علم عنوان می‌گردد.
    منابع معرفتی
    فلاسفه و دانشمندان برای آگاهی از حقایق و واقعیت‌های جهان هستی و کشف حقیقت پدیده‌ها به منابع و مبانی مختلفی متوسل شده‌اند، که از آن‌ ها در علوم روش‌شناختی تعبیر به منابع معرفتی می‌نمایند. به‌طورکلی منابع معرفتی را می‌توان به چهار گروه کلی تقسیم نمود. عده‌ای از فلاسفه و دانشمندان عقل را به‌وسیلۀ استدلال و برهان، عده‌ای تجربه را به‌وسیلۀ حواس، عده‌ای قلب و دل را به‌وسیلۀ تزکیه آن، عده‌ای وحی را از طریق کتب آسمانی وعده‌ای هم همۀ این‌ها را منبع شناخت دانسته‌اند.(حافظ نیا، ۱۳۸۴، ۵)

     

    دانلود

    موضوعات: بدون موضوع
     [ 11:33:00 ب.ظ ]



     لینک ثابت

      نقد و بررسی دیدگاه‌ فیلیپ کلایتون در باب نفس از دیدگاه‌های ملاصدرا و علامه طباطبایی۸۹- قسمت ۵ ...

    هر سطح دارای پیچیدگی خاص خود است که موجب نیازمندی به قوانین خاص برای تبیین ویژگی‌های این سطح می‌شود.
    برای دانلود متن کامل پایان نامه به سایت fotka.ir مراجعه نمایید.

     

    هیچ قانون طبیعی از فیزیک، شیمی و زیست شناسی وجود ندارد که در سرتاسر جهان طبیعت حاکم باشد و بتواند روابط تمام سطوح مادی در طبیعت را تبیین کند.

    برای تبیین سطوح گوناگون هستی به هستی شناسی تکثّرگرا نیازمندیم، زیرا غیر از نگاهی که تکثّر هستی را بپذیرد نمی‌تواند سطوح متعدّد طبیعت را تبیین کند. مثلاً نگاه مادّی صرف، قادر نیست هستی را تبیین کند زیرا از ریشه و بنیان اعتقادی به سطح غیر مادی در طبیعت ندارد.

    هیچ سطحی از سطوح نوپدیدار قابل تقلیل به سطح قبل یا اجزاء تشکیل دهنده آن نیست.

    از آنجا که قانون یا قوانین کلی نسبت به روابط مادی وجود ندارد،‌ قوانین حاکم بر پدیده‌ها یا سطوح پیشینی، نقش تعیین کنندگی نسبت به سطوح نوپدید فوقانی ندارند.

    سطوح زبرین تأثیر علَی بر دیگر سطوح زیرین دارند.

    ذهن حقیقتی نوپدید است.[۷۵]

    ۱-۱۲٫ علوم، زیربنای مطالعات نوپدیداری
    کلایتون برای اثبات نوپدیداری در طبیعت مطالعاتی علمی را مطرح می‌کند که بیان گر سطوح نوپدید جدید است و در ضمن، بیان کننده ضعف‌های علوم در تبیین پیچیدگی‌های رخ داده در این سطوح است. کلایتون با نتایج علوم مخالفتی ندارد بلکه مشکل او با علوم بر سر عدم کارایی لازم علوم در تبیین‌گری سطوح جدیدی است که در طبیعت پیوسته نوپدید می‌شود، هر چند نقش تبیین گری آنان نسبت به یک سری سطوح اولیه قابل انکار نیست. مثال‌های کلایتون شامل مواردی از فیزیک، شیمی و زیست شناسی به عنوان پایه‌ای‌ترین سطوح علم است. سوالی که کلایتون از منظر نوپدیدی در برابر علوم تجربی می‌بیند این است که آیا علوم طبیعی به نحو مناسبی قادرند تمام سطوح و لایه‌های مرتبط با یکدیگر را جهت ارائه تبیین علّی از پدیده در جهان هستی درک کنند؟ کلایتون مدعی است شواهد علمی پاسخی منفی به سؤال بالا می‌دهد.[۷۶]
    ۱-۱۲-۱٫ موارد نوپدید در طبیعت و رابطه آن با علوم
    به اعتقاد کلایتون در تمام دانش‌های سه‌گانه می‌توان مواردی از نوپدیدی را مشاهده کرد. مواردی که در پی تکامل سیستم‌های طبیعی رخ می‌نمایند. مثال‌هایی که کلایتون برای تبیین نظریه نوپدیداری خود در طبیعت می‌زند شامل رسانایی، نمونه‌های مصنوعی و نتایج مطالعات زیست شیمی و زیست‌شناسی می‌شود.
    ۱-۱۲-۱-۱٫ رسانایی در علم فیزیک و مسئله نوپدیداری
    برای این مورد، کلایتون تبدیل برف و یخ به بلور با اشکال خاص را مثال می‌زند. فیزیک می‌تواند تبیینی از چگونگی نوپدیدی این ویژگی ارائه دهد اما مواردی نیز در امور فیزیکی یافت می‌شود که مسئله پیچیدگی به تکامل آن دامن می‌زند و دیگر نمی‌توان با آن به صورت ساده مواجه شد و یا مطالعه سطحی، پاسخگوی تبیین آن نیست. مثالی که کلایتون در باب فیزیک برای این نمونه می‌آورد رسانایی است. فیزیک قادر است به مطالعه تک الکترون‌ها بپردازد. ویژگی مورد مطالعه تک الکترون‌ها هرچه باشد مربوط به حالت یک الکترون است. وقتی مسئله به الکترون‌ها مربوط باشد ویژگی دیگری به نام رسانایی در شیئ جامد شاهد هستیم. آنچه در شیئ جامد به نام ویژگی رسانایی می‌بینیم مربوط به ویژگی پیچیدگی است که در نتیجه ارتباط انبوهی از الکترون‌ها پدید می‌آید، در حالی که این ویژگی در یک الکترون به تنهایی یافت نمی‌شد.
    مسئله‌ای که مسیر مطالعه فیزیک در باب الکترون را تغییر داد و موجب شد فیزیک در مطالعه خود راجع به الکترون‌ها به سطح جدیدی از نگرش بپردازد، مسئله پیچیدگی‌ای است که در رابطه با انبوه الکترون‌ها مشاهده می‌شود. سؤال این است که آیا الکترون‌ها در شرائط جمعی ماهیت الکترونی را از دست می‌دهند یا خاصیت فرا الکترونی پیدا می‌کنند؟ یا این که تغییری در ماهیت آنها پدید نمی‌آید بلکه صرفاً ویژگی جدیدی بر اثر اجتماع آنها نوپدید می‌شود که نیاز به سطح جدیدی از مطالعه فیزیکی یعنی بررسی رسانایی را ایجاب می‌کند.[۷۷]
    ۱-۱۲-۱-۲٫ نمونه‌های مصنوعی و مسئله نوپدیداری
    در ساختارهای مصنوعی مانند برنامه چینش آجرها، پیچیدگی‌ای نوپدیدار می‌توان مشاهده نمود. پیچیدگی در چینش آجرها به این معناست که ویژگی یک آجر به تنهایی غیر از ویژگی ساختار ترکیبی حاصل از ترکیب گروه زیادی از آجرهاست. این سوال در مورد مثال آجرها مطرح است که ویژگی یک آجر مربع چیست که می‌تواند تشکیل دهنده مربع‌هایی به تعداد ۵۱۲ با آرایش سه در سه باشد؟ آنچه در یک آجر می‌بینیم هیچگاه با آنچه در مجموع آجرهای ترکیب شده درهم می‌بینیم یکسان نیست؛ نه حقیقت مجموع آن‌ ها مساوی با یکی است و نه درون ویژگی‌های یک مربع می‌توان ویژگی حاصل از ترکیب ۵۱۲ آجر را دید، بلکه در فهم حقیقت ترکیبی آجرها حتماً باید ویژگی ترکیبی آن را که در حقیقت حامل سطحی از پیچیدگی است در نظر گرفته شود که تنها در مجموع آن یافت می‌شود و نه در یک واحد آن. بر اثر چینش آجرها در کنار یکدیگر به مرور قواعد حاکم بر شکلی که از چینش آجرها پدید می‌آید رو به پیچیدگی می‌گذارد تا جایی که به سطحی می‌رسد که رابطه‌اش با اجزاء تشکیل دهنده آن رابطه عدم امکان پیش بینی خواهد بود.
    وقوع چنین پدیده‌هایی (تلفیق داده‌ها با یکدیگر) در طبیعت، مبیَن این حقیقت است که ساختارهای نوپدید در جهان طبیعت نقش مهمی در تبیین‌های تجربی ایفا می‌کنند؛ این بدان دلیل است که ساختارهای پیچیده و ترکیبی، از ترکیب ساختارهای ساده‌تر شکل گرفته‌اند و به مرور که ترکیب، شکل پیچیده تری به خود می‌گیرد قواعد حاکم بر آن هم از حالت سادگی خارج شده و خصیصه پیچیدگی پیدا می‌کند تا جایی که سراسر ساختار تکاملی را در بر می‌گیرد.[۷۸]
    مثال دیگر در مورد سیستم‌های کامپیوتری است که بر اساس شبیه سازی شبکه‌های حیاتی می‌توان آن را تبیین نمود. اگر برای تبیین پیچیدگی‌های کامپیوتر صرفاً به تعریف سخت افزار به کار رفته در آن از قبیل مقاومت‌ها، فتون‌ها و…. بسنده کنیم هیچ گاه به تبیین نرم افزاری یعنی آنچه در واقع در رایانه رخ می‌دهد نخواهیم رسید. به عنوان مثال، در نرم افزار (word) زیر کلمه‌ای خط قرمز می‌افتد؛ اگر این رخداد را اتفاقی در مقاومت‌ها و شبکه‌های ارتباطی آنها و در نهایت فوتون‌ها به واسطه عبور کنترل شده جریان برق تعبیر کنیم، تعریف درستی از آنچه رخ داده به دست نداده‌ایم؛ زیرا این تمام واقعیت نیست بلکه بخش سخت افزاری آن است. در بخش نرم افزاری نیز رخدادهایی وجود دارد که از دستور العمل‌های ساده آغاز شده و تا سطح پیچیده‌ای از معادلات نرم افزاری پیش‌می رود تا خطی قرمز زیر کلمه‌ای نمایان شود. سؤال این است که حقیقت ارتباط میان سخت‌افزار و نرم افزار چیست و این که چرا نمی‌توان نتایج نرم افزاری رایانه را به چند دستور ساده تقلیل داد.
    ما می‌دانیم رایانه دارای روح نیست بلکه حقیقتی فیزیکی است امّا آیا این کافی است برای این که تمام ماهیت آنچه در رایانه رخ می‌دهد را به ماده و فعل و انفعالات مادی ارجاع دهیم؟ سخن کلایتون این است که هر چند رایانه متشکل از ماده است امّا نتایج حاصل از ارتباط نرم افزاری و سخت افزاری موجود در آن چیزی فراتر از سطح مادی صرف را به نمایش می‌گذارد که با تبیین روابط مادی میان اجزای ظاهری آن قابل تبیین نیست.[۷۹]
    مثال دیگر، شبکه‌های عصبی مصنوعی است؛ شبکه‌های عصبی مصنوعی، مدلی از حافظه بصری‌اند. به نظر کلایتون تحقیق در باب شبکه‌های عصبی نیز از جهتی دیگر به نتایج مشابهی نائل می‌شود. محققین مجموعه اتصالات میان تعداد زیادی از غدد که شکل شبکه به خود می‌گیرد را شبیه سازی کرده و به جای تأسیس قوانین پیچیده قوانین نسبتاً ساده‌ای را که با ادراک حیوانی رقابت می‌کند، به کار می‌برند. قطعاً این قوانین بیش از آن که با مجموع ترکیب به کار رفته در این سامانه مرتبط باشد به اتصالات موضعی موجود در خود وابسته است. این روابط به مرور که حافظه بصری را تشکیل می‌دهد، به صورتی پِیچیده در می‌آید که قوانین اولیه نمی‌تواند مبین آن باشد.[۸۰]
    مثالی دیگر در مورد نوپدیداری در نمونه‌های مصنوعی مربوط به اجتماع مورچه‌ها می‌باشد. این پدیده روابط نوپدید پیچیده در رفتار اجتماعی مورچه گان را که برخواسته از قوانین رفتاری ساده‌ای که به طور ژنتیکی در افراد مورچه‌ها دیده می‌شود را بررسی می‌کند. به واقع هر مورچه دارای خصایصی است که به طور ارثی از آن بهره می‌برد امّا آنچه در مجموع رفتار‌های یک اجتماع بزرگ مورچه می‌بینیم با آنچه در مطالعات بر روی یک مورچه به دست می‌آوریم متفاوت است. آنچه از سادگی در رفتار یک مورچه دیده می‌شود چیزی نیست که بتوان با آن سطح پیچیده‌ای از رفتار‌های یک اجتماع بزرگ مورچه را پیش بینی کرد.
    تصویر درباره جامعه شناسی و علوم اجتماعی
    مطالعاتی که در زمینه اصول رفتاری مورچه‌ها توسط جان هولند[۸۱] (- ۱۹۲۹٫م) به انجام رسیده چنین می‌گوید: اصولی بر رفتار مورچگان حکم فرماست از جمله این که همیشه اصل اول در برخورد با اشیاء متحرک فرار است امّا اگر شیئ متحرک کوچک بوده و بوی مورد نظری که متناسب با دوست است از وی متساعد باشد به وی نزدیک شو و با شاخک‌هایت آن را لمس کن!
    دبرا گوردن[۸۲](-۱۹۵۵٫م) که بر روی این مجموعه کار کرده نیز به نتایج مشابهی رسیده است. تحقیقات وی در مورد اجتماع مورچه‌ها به درک کلی ساختارهای پیچیده کمک شایانی می‌کند. وی می‌گوید: شیوه زندگی جمعی مورچه‌ها خصایص مشترکی با بسیاری از دیگر ساختار‌های پِیچیده دارد به این معنا که افراد نسبتاً ساده و بسیط مورچه‌ها رفتاری به مراتب پیچیده از خود بروز می‌دهند. اگر ما بدانیم که یک اجتماع مورچه چگونه کار می‌کند شاید از این طریق بتوانیم مطالب بیشتری در مورد شیوه کار تمام ساختارهای این چنینی از قبیل ساختار مغز تا محیط زیست به دست آوریم.[۸۳]
    عکس مرتبط با محیط زیست
    به هر حال اگر رفتار یک اجتماع مورچه همان مجموع رفتارهای افراد مورچه‌هاست و در عین حال رفتار اجتماع مورچه‌ها به عنوان یک کل، کاملاً پیچیده بوده و در ارتباط با تغییرات محیطی بسیار پیچیده شکل می‌گیرد، پس رفتار کدامین مورچه از قواعد بسیار ساده رفتاری مورچه‌ها تبعیت می‌کند؟ این همان تناقض درونی است که اندیشمندان در مطالعه تمامی ساختارهای پیچیده با آن رو به رو می‌باشند.
    به نظر کلایتون نکته قابل ملاحظه و دقیق در این گونه الگوهای پیش رفته این است که در طول یک دهه یا بیشتر پدید می‌آیند امّا واقعیت این است که زیست کنندگان فردی آن تنها یک سال یا کمتر زندگی می‌کنند. به وضوح پیداست که عوامل بالقوه انطباق پذیری پیچیده‌ای که در اجتماع مورچه‌ها به عنوان یک کل است، خصایص نوپدید ساختار جمعی است که مورچه از آن بهره می‌برد.[۸۴] به نظر این اندیشمندان می‌توان ساختار مغز را از روی مطالعه تک سلول‌های مغزی به دست آورد، در صورتی که بتوانند به پیچیدگی حاصل از رفتار‌های هدفمند مجموعه‌ای از سلول‌های مغزی نیز دست پیدا کنند.
    به نظر کلایتون آنچه در پیچیدگی رفتاری کلونی مورچگان و رفتار‌های مجموعی سلول‌های مغز شاهد هستیم، دقیقاً همان ویژگی نوپدیداری است که در سطوح ساده نمی‌توان آن را یافت. این سطوح پیچیده تحت حاکمیت قوانین خاص خود هستند و تنها سطحی خاص از دانش می‌تواند این قبیل الگوها را مورد مطالعه قرار دهد. نوپدیدارگروانی همچون کلایتون امکان پیش بینی این سطوح پیچیده را، از طریق مطالعه الگوهای ساده نمی‌پذیرند، همچنانکه در مورد چینش آجرها یا موارد دیگر شاهد بودیم. کلایتون معتقد است وظیفه دانش تجربی توصیف و درک صحیح چنین امور نوپدیداری است در حالی که مجموع آنچه در اختیار است از جمع اجزاء موضوع مورد بحث فزونی دارد؛ به این معنا که پدیده ما با حقیقتی به معنای پیچیدگی رو به روست که به مراتب وسیع‌تر از جمع اجزائی است که کل مورد نظر را تشکیل می‌دهد.
    ۱-۱۲-۱-۳٫ مطالعات زیست شیمی و مسئله نوپدیداری
    به نظر کلایتون، بسیاری از موارد نوپدیدار در مطالعات زیست شیمی مواردی از شکل گیری خود به خود ساختارهای منظم و منسجم را به نمایش می‌گذارد، چنانکه در مورد شکل گیری ساختار‌های منظم برفی و بلورین شاهدیم.[۸۵] سؤال زیست شیمی این است که چگونه این انسجام در مجموعه وسیع و به ظاهر به هم ریخته اولیه پدیدار شد؟ ابتدا به نظر می‌رسد این نگرش نگاه مطلوبی به فیزیک ندارد. شاید حق با این نگاه باشد زیرا به نظر کلایتون اندیشمندان نوپدیدارگرا به دنبال یافتن ویژگی‌های اصلی در چرخه تکاملی مجموعه‌های حیاتی‌اند و این ویژگی در سطحی فراتر از فیزیک مشاهده می‌شود. شیمی دان‌ها می‌خواهند به چگونگی نوپدیداری حیات در این عرصه دست پیدا کنند.[۸۶]
    مثال قابل عرضه در این نوشتار نمونه خود سازماندهی است که در زیست شیمی مشاهده می‌شود. در این نمونه، فرایندی را مشاهده می‌کنیم که در طی آن تغییر و تحولات اتفاقی و تصادفی منجر به پدیداری الگوهای رفتاری مبتنی بر کارکرد خود سازماندهی میان سلول‌ها می‌شود. به نظر کلایتون مثال مناسب این الگو از خودسازماندهی که بر اثر تحولات تصادفی رخ می‌دهد، اجتماع و تجزیه سلولی در کپک می‌باشد. چرخه حیاتی در مورد بافت کپک از زمانی آغاز می‌شود که محیط زیست آن از ماده غذایی تهی می‌شود. این فرایند موجب می‌شود کلونی کپک به بخش‌های کوچکی تقسیم شود، مثلاً ۱۰ مجموعه کوچک تر. این مجموعه‌ها به دنبال منبع غذایی حرکت می‌کنند تا زمانی که منبع مناسبی از مواد مغذی و حیات بخش را بیابند؛ در این صورت مجدداً بخشی از آنها با یکدیگر اجتماعی جدید را تشکیل می‌دهند، به وسیله هاگ‌ها تولید مثل می‌کنند و منتشر می‌شوند. نسل جدید نیز مسیر خود را برای یافتن مواد قابل تغذیه ادامه می‌دهد تا سرانجام بر اثر رشد و گسترش آنها کلونی جدید از موجودات تک سلولی یعنی کپک‌ها ایجاد می‌شود.
    نکته مهم و قابل توجه این است که به نظر کلایتون این ترکیب و تجزیه فرایندی است که به نحو اتفاقی و تصادفی آغاز گردیده است. تأثیر و تأثر در یک سلول غیر متعین در درون یک کلونی رخ می‌دهد. بر اثر چنین فعل و انفعالی این سلول به مرکزیت تأثیر گذاری بر سلول‌های اطرافش تبدیل می‌شود. چنانکه دیدیم، کلایتون تلاش می‌کند سطحی از پیچیدگی را در روابط موجود در زیست شیمی تعریف کند که از ویژگی نوپدیدی برخوردار است. خصوصیتی که باعث می‌شود در این نمونه، کلایتون بر نوپدیدی تأکید کند مسئله غیر قابل پیش بینی بودن است که با تعبیر اتفاقی بودن بر‌آن اصرار می‌ورزد. به شکل شماره ۱-۱ توجه نمایید.

    شکل شماره ۱-۱
    نمونه خود سازماندهی. شکل بالا نمونه تحولات تصادفی در کپک را به عنوان موجودی زنده به نمایش می‌گذارد که بر اثر آن کپک دچار تجزیه و ترکیب می‌شود.
    ۱-۱۲-۱-۴٫ مطالعات زیست شناختی و مسئله نوپدیداری
    عده‌ای از اندیشمندان نوپدیدراگرا فرایندهای زیستی را به طور کلی نتیجه سیستم‌هایی می‌دانند که از طریق دریافت انرژی متراکم از محیط ایجاد می‌شوند. فرایند زیستی هر چه هست، نتیجه حاصل از آن به مراتب بیشتر از اجزاء تشکیل دهنده آن می‌باشد. این امر به پیچیدگی حاصل از فعل و انفعالات زیستی باز می‌گردد. چهار عامل نقش اساسی و محوری در نوپدیدار شدن پیچیدگی در حیطه مطالعات زیست شناختی ایفا می‌کند.
    ۱-۱۲-۱-۴-۱٫ نقش سنجشی و قیاسی
    به مرور که مسئله پیچیدگی در موارد نوپدید زیستی مشاهده می‌شود، کلان ساختار‌ها و کلان کارکرد‌ها نیز نوپدید می‌شوند. این مسئله پیش از این نیز مورد تأکید قرار گرفت که آنچه در فرایند نوپدیدی در امور طبیعی رخ می‌دهد از مجموع اجزاء آن بیشتر است. این ادعا به مسئله پیچیدگی نوپدید در سطح جدید از پدیده‌ها باز می‌گردد. کلایتون به کلام جان‌هولند استناد می‌کند که مدعی است، علوم مختلف در سلسه پیچیدگی نوپدیدار گاهی تا حد سه سطح متفاوت با یکدیگر اختلاف دارند به همین خاطر نمی‌توان آنچه مربوط به سطوح فوقانی است را با علوم سطوح پایین‌تر بررسی و پیش گویی کرد. از این رو برای تشریح امور نوپدیدار نیاز به تشریحی در سطح بالاتر داریم.
    ۱-۱۲-۱-۴-۲٫ نقش بازخوردی
    نقش بازخوردی به تعبیر کلایتون نقش فزاینده‌ای از سطح سلولی به بالا ایفا می‌کند. مثال کلایتون در این زمینه گیاهان است. گیاهان در تعاملی شگفت انگیز با طبیعت مواد مورد نیاز برای ادامه حیات را از طبیعت می‌گیرند، بر روی آن فعل و انفعالاتی انجام می‌دهد و مواد جدید مانند اکسیژن به زیست محیط تحویل می‌دهد. محیط زیست نیز این مواد را تحویل گرفته، می‌پردازد و مواد قابل استفاده جدیدی را در اختیار گیاهان قرار می‌دهد. این نوع از بازخورد پویا مبنای نظریه اکوسیستم[۸۷] است که می‌گوید: رفتارهای خاص اندام واره‌ها موجب تغییرات در محیط زیست آنها می‌شود و این تغییر تأثیر بر اندام واره‌ها می‌گذارد و آنها از خود واکنش نشان می‌دهند. متقابلاً این واکنش پیچیده اندام واره‌ها موجب تغییرات داخلی در درون آنها می‌شود و تأثیراتی بر اندام واره‌های خاص می‌گذارد.[۸۸] به شکل شماره ۲-۱ توجه نمایید.[۸۹]

    شکل شماره ۲-۱
    نقش بازخوردی. در این تصویر تعامل دوسویه میان طبیعت و گیاهان که طی آن گیاه و محیط زیست مواد مورد نیاز را از یکدیگر دریافت کرده و پس از انجام فعل وانفعالات آن را در اختیار یکدیگر قرار می‌دهند
    ۱-۱۲-۱-۴-۳٫ نقش فعل و انفعالات عام و موضعی
    به نظر کلیتون، در مجموعه‌های پیچیده و پویا بازخوردهای چند گانه و در هم تنیده می‌توانند ساختارهای نوپدیدی عام وکلی تولید کنند. کلایتون به نقل از راجر لوین[۹۰] (-۱۹۴۶٫م) الگوی کلی در این زمینه ارائه می‌دهد. او مدعی است در این موارد، ویژگی‌های عام و جهان شمول که به تعبیری رفتارهای نوپدیداند، انعکاس و بازخورد تأثیر رفتار افرادی‌اند که این رفتار را انجام می‌دهند. این ساختار‌های عام می‌توانند ویژگی‌هایی داشته باشند که رفتارهای خاص و موردی آن را دارا نیستند. به شکل شماره ۳-۱ توجه نمایید. این تصویر بیان گر ایده ساختار عام وکلی است. در این نمونه به عنوان مثال زیست بوم، معمولاً ارائه دهنده نوعی از ثبات درونی است که موجودات زنده تشکیل دهنده این زیست بوم، دارای این ویژگی ثبات نمی‌باشند. با این وصف، نمی‌توان از سطوح زیرین که مبتنی بر شناخت اجزاء این سیستم است، تأثیرات عام یا ساختار‌های عام را پیش بینی کرد. دلیل عدم توانایی در پیش بینی ساختار‌های کل مانند رفتار عمومی، مسئله پیچیدگی‌ای هست که در سطح عام می‌توان مشاهده نمود.

    شکل شماره ۳-۱
    نقش فعل و انفعالات عام و موضعی. در این تصویر تأثیر متقابل فعل و انفعالات عام و موضعی که منجر به نوپدید شدن ساختارهای پیچیده جدید می‌شود نمایش داده شده است.
    در مقابل نظر کافمن[۹۱](۱۹۹۰-۱۹۳۹٫م) قرار دارد. او اعتقاد دارد که زیست بوم در یک تعبیر فقط شبکه پیچیده‌ای از کنش‌ها و واکنش هاست. برای مطالعه و بررسی پیچیدگی سیستم‌های زیست محیطی که او در نظر می‌گیرد باید از روش کمی به مدل کیفی تغییر روش دهیم. یعنی مطالعه کمی تغییراتی که در این نوع پیچیدگی رخ می‌دهد بیان گر حقیقت آنچه رخ می‌دهد نیست.
    مثلاً برای ارزیابی تأثیر آلودگی بر جمعیت ها، گونه‌ها یا زیست گاه‌های خاص، دانشمندان روش‌های کیفی را با روش‌های تک متغیری و چند متغیری ترکیب می‌کنند. از این رو در یک تحقیق، تعداد فعل و انفعلات ممکن به نحو ترکیبی رو به افزایش می‌گذارد. این تأثیر و تأثرات مبتنی بر پیشینه پیچیده‌ای از عوامل تنش زای طبیعی، معلول‌ها و وقایع تاریخی است. ویژگی نگرش کافمن نسبت به دیدگاه لانگتون این است که نیرویی خارج از چرخه تأثیر و تأثرات میان اجزاء یا موجودات زنده درون یک مجموعه در نظر نمی‌گیرد، در حالی که لانگتون نتایجی برخاسته از رفتارهای فردی را در نظر می‌گرفت که ویژگی عام‌بودن داشتند. این ویژگی‌ها هر چند برخاسته از رفتار افراد یک مجموعه هستند، اما مجدداً بر افراد به عنوان قوانین کلی تأثیر می‌گذارند.
    ۱-۱۲-۱-۴-۴٫ نقش سلسله مراتب تو در تو
    چهارمین و آخرین سطح از عوامل مؤثر در پیچیدگی پدیده‌های زیستی مربوط می‌شود به سلسله مراتب تو در تویی که بر‌اثر پدید آمدن ساختار‌های عام و خاص رخ می‌دهند. تو در تویی، یکی از شکل‌هایی بنیادینی است که بر اثر تزاید و انفجار ترکیبی رخ می‌دهد. موجودات زنده در این فرایند به مرحله‌ای از پیچیدگی ساختاری دست پیدا می‌کنند و این پیچیدگی سبب انسجام آنها از گسیختگی سیستمی و در نهایت منجر به حفظ بقای آنها می‌شود. به شکل ۴-۱ توجه نمایید.[۹۲]

    شکل شماره ۴-۱
    نقش سلسله مراتب تو در تو. در این تصویر سلسله مراتب تو در تو که در نتیجه آن پیچیدگی پدیده‌های زیستی رخ می‌دهد به نمایش در آمده است.
    ۱-۱۳٫ نوپدیداری در حیات
    حیات چیست؟ و چه نوع ویژگی نوپدید در حیات می‌توان دید؟ پیش از این توضیح داده شد که بر اساس نگرش نوپدیداری حداکثری، کلایتون معتقد است که پیچیدگی موجود در طبیعت مقتضی سطح متناسبی از دانش به منظور تبیین ساختار نوپدیداری در هر سطح خاص است. این نگرش مدعی است که حقیقت اشیاء برخاسته از ماده می‌باشد و دانش‌های فیزیک، شیمی و زیست شناسی بیان گر روابط ماده در سطوح مرتبط با آن می‌باشند. اما نوپدیدارگروان این علوم را کافی برای تبیین تمام آنچه در طبیعت رخ می‌دهد نمی‌دانند. آنان معتقدند، نوپدیدی در طبیعت به گونه‌ای پیاپی می‌باشد که سطوح جدید از وجود را در طبیعت موجب می‌شود. این سطوح دارای پیچیدگی جدید و مخصوص به خود می‌باشند و پیچیدگی حاصل از نوپدیدی این سطوح نیازمند سطوح جدیدی از دانش به منظور تبیین این پیچیدگی جدید می‌باشند.
    یکی از مهم‌ترین و یا شاید مهم‌ترین سطحی که ذهن نوپدیدارگروان را به خود معطوف داشته، مسئله حیات است. به نظر آنان حیات امری است که بدون تردید در حیطه عالم مادی رخ می‌دهد، اما آیا می‌توان حیات و ویژگی‌های آن را به ماده و ویژگی‌های مخصوص ماده تقلیل داد؟ طرفداران نوپدیداری حداکثری که کلایتون به این گروه تعلق دارد به شدت امکان تقلیل ویژگی‌های خاص موجودات زنده به امور مادی را انکار می‌کنند و دلایلی برای رد آن می‌آورند. آنها شواهدی بر وجود نوپدیدی در حیات که در مجموعه موجودات زنده می‌توان یافت را برای اثبات مدعای خود ارائه می‌دهند و از این مسیر می‌کوشند ضمن اثبات پیچیدگی موجود در حیات، غیر قابل تقلیل بودن آن به ویژگی‌های ماده را نیز ثابت کنند. به ادعای کلایتون نوپدیداری حیات را با ویژگی‌های خاص آن می‌توان شناخت. به این منظور کلایتون دو معیار برای تشخیص نوپدیداری در حیات ارائه می‌کند.
    ۱-۱۳-۱٫ تغییرات وجودی
    اولین ویژگی نوپدیداری در حیات، تغییرات وجودی مشخص است. به این معنا که ابتدا یک سری مواد آلی در طبیعت بوده و پس از آن شکل‌های مختلف حیاتی پدیدار شدند. او شاهدی از دو زیست شناس جرالد جویس[۹۳](- ۱۹۵۶٫م) و جفری بدا[۹۴](- ۱۹۴۸٫م) ارائه می‌دهد که می‌گویند به وجود آمدن حیات از مواد آلی و عناصر موجود در زمین احتمال بعیدی نیست. بدا مدعی است که حیات از آمیخته‌ای از مولکول‌های همتا ساز بی حد و مرز آغاز شده است و از آن به بعد به طور اتفاقی غشاء سلولی (مراحل اولیه حیات) در آن پدید آمده است. جویس نیز حیات و زندگی را سامانه‌ای شیمیایی خود پایدار می‌بیند که قادر است دستخوش فرضیه تکامل داروین شود. اما کلایتون این نگاه را روشنگر مرز میان حیات و غیر حیات نمی‌بیند. مثلا در مورد ویروس‌ها میان حیات و نبود آن نمی‌توان تمییز گذاشت چون به نظر او، از جهتی به حیات و از جهتی به فقدان آن منتسب است زیرا هم ویژگی‌های موجودات زنده را از خود بروز می‌دهند و هم شباهت‌هایی به موجودات غیر زنده دارند، تا جایی که ویژگی‌های حیاتی بنیادین آن را می‌توان ویژگی‌های فرا‌نوپدید نامید.[۹۵] علت آن نیز شباهت ویروس‌ها از طرفی به موجود دارای حیات و از طرفی به موجودات بی‌جان می‌باشد.[۹۶]
    ۱-۱۳-۲٫ خودآگاهی
    دومین ویژگی نوپدیداری حیات که می‌توان آن را وجه ممیز دانست خودآگاهی است که در شکل ابتدایی موجودات زنده به صورت تغذیه، نمو و کارکرد‌های تکثیری شاهد آن هستیم. این ویژگی‌ها مسئله‌ای را به نام پیچیدگی به نمایش می‌گذارند که در دیگر سطوح طبیعت چنین شکلی دیده نمی‌شود. خودآگاهی در مفهوم زیست شناختی اش به این معنی است که موجودات زنده بر حالات درونی خود به نحوی تسلط و اشراف دارند و رفتار‌های خود را متناسب با نیاز حیاتی شان تغییر می‌دهند. برآوردن نیاز‌های حیاتی، هماهنگی با تغییرات محیطی و گذشته از آن آگاهی نسبت به شرائط درونی از ویژگی‌های موجودات زنده به شمار می‌رود. از این رو برخی مدعی خودآگاهی انعکاسی به معنای آگاهی و کنترل بر آگاهی می‌باشند، یعنی آگاه بودن از این که چگونه نسبت به چیزی آگاه هستند. این امر موجب پیچیدگی بیشتر نیز خواهد بود.
    خود آگاهی در معنای زیست شناختی، هر دو ساحت اشراف بر محیط خارجی و احوالات درونی و اصلاح و تسلط بر رفتارهای آن را شامل می‌شود. خود آگاهی خود به دو بخش انعکاسی و عام تقسیم می‌شود. از آنجا که نوع انعکاسی آن به معنای استعداد نظارت بر خود خودآگاهی است، این قسم از نظر رتبه بعد از خودآگاهی قرار می‌گیرد و خودآگاهی عام یعنی آگاهی از چگونگی آگاه‌بودن از خودآگاهی در جایگاه سوم است. این بدان معنی است که احساس و شناخت لااقل به مفهوم پیش‌آگاهی ارتباط نزدیکی با گسترش زیست شناختی دارد و شناخت آگاهانه در مرحله‌ای متأخر، مبتنی بر آنهاست. به نظر کلایتون حتی در مورد رفتار برخی باکتری‌ها متناسب با دریافتشان از محیط می‌توان رشد و بهبود مشاهده کرد و شاید بتوان نام آن را شناخت غیر آگاهانه از محیط اطراف گذاشت.[۹۷] این تبیین از این جهت نیز که تفاوتی میان شناخت و آگاهی قائل می‌شود دارای امتیاز است.
    ۱-۱۴٫ تبیین سطوح نوپدیدار در حیات
    نوپدیدارگروی با اتکا بر مصادیق خاص نوپدیدار، مدعی پیچیدگی در حیات می‌باشد. بدون شک مبنای مادی آنها نمی‌تواند عناصری غیر مادی را به عنوان ساده‌ترین اجزاء تشکیل دهنده اشیاء معرفی کند. از این رو اولین اجزاء ترکیب یافته برای پدید آمدن موجود زنده همان عناصر آلی موجود در طبیعت‌اند. در اولین سطح یعنی ساده‌ترین سطح در طبیعت تعدادی عنصر ترکیب نیافته مشاهده می‌کنیم با خواص مخصوص به خود. فیزیک و شیمی علومی هستند که قادر به تبیین این سطح از واقعیت هستی هستند. پس از این مرحله شاهد ترکیباتی میان عناصر هستیم، چیزی که حیات را به ما عرضه می‌دارد. موجود زنده واقعیتی است که از ترکیب میان عناصر حاصل می‌شود. آیا موجود زنده به معنای حاصل ترکیب عناصر ساده، مساوی با جمع عناصر غیر ترکیب یافته است؟
    کلایتون حقیقتی در موجود زنده می‌بیند که با حاصل جمع عناصر تشکیل دهنده آن مساوی نیست؛ پیچیدگی حاصل از ترکیب میان عناصر آلی است که حقیقت حیات را به ما نشان می‌دهد. حقیقتی که از تفاوت آشکار وجود شناختی تا رفتار‌های هدفمند و هوشیارانه تک سلولی زنده و حتی آگاهی انعکاسی در آن را شامل می‌شود. تغذیه، رشد و نمو، تکثیر و سازگاری با محیط جلوه‌های این پیچیدگی هستند. به وضوح می‌توان دریافت که دانش‌هایی از قبیل فیزیک و شیمی قادر به تبیین چنین پیچیدگی در طبیعت نیستند. به نظر کلایتون این سطح جدید از طبیعت برای تبیین، نیازمند سطحی فراتر از فیزیک و شیمی می‌باشد.[۹۸]
    موجود زنده که در مرحله اول به صورت تک سلولی است توانایی تغذیه، نمو و تکثیر را داراست. در درون این سلول اطلاعاتی وجود دارد که بر اساس آن مسیر خود را در تجزیه و تقسیم می‌شناسد. تبدیل یک سلول به سلول‌هایی که دارای اطلاعات مجزا و دستورالعمل‌هایی برای کارکردهای گوناگون هستند نیز جلوه‌ای دیگر از پیچیدگی موجود در ساختار این تک سلول زنده است. سلول‌های تقسیم یافته هر کدام علاوه بر کارکردهای خاص خود، دارای توانایی‌های یاد شده نیز هستند. سلول کبدی، مغزی، عصبی، خونی، عضلانی یا هر سلول دیگر شامل اطلاعاتی در زمینه کارکردهای خاصی است که به عهده اش گذاشته شده است. این سلول‌ها، به نوبه خود بر اثر تکثیر، کلونی‌هایی از نوع خود را تشکیل می‌دهند. این کلونی‌ها خود دارای ویژگی پیچیدگی هستند که در سطح ابتدایی حیات شاهد آن نیستیم.
    مرحله بعدی که در مسیر حیات موجود زند با آن رو به رو هستیم، هماهنگی میان کلونی‌های سلولی از انواع گوناگون با یکدیگر است. در این مرحله سلول‌های تشکیل دهنده یک کلونی با یکدیگر تشکیل یک اندام را می‌دهند و اندام‌ها در کنار یکدیگر، یک پیکر را شکل می‌دهند. در هر یک از این مراحل حیاتی شاهد پیچیدگی‌ای هستیم که در مرحله قبل دیده نمی‌شد. توده‌های سلولی دارای تمامی ویژگی‌های تک سلول اولیه به علاوه خصوصیات جدید دیگر می‌باشند؛ علاوه بر این هماهنگی با محیط به شکلی تکامل یافته نسبت به سلول اولیه در آنها مشاهده می‌شود. به نظر کلایتون هیچ‌کدام از این پیچیدگی‌ها به وسیله فیزیک و شیمی قابل تبیین نیست. دانشی که متکفل تبیین این سطوح از طبیعت است زیست شیمی و زیست شناسی می‌باشد. مسئله در مرحله‌ای به اوج می‌رسد که اندام‌های مختلف در تلفیق با یکدیگر یک کل و پیکر را تشکیل دهند. این کل، فقط شامل ویژگی‌های اندام‌ها نیست بلکه خصوصیت‌های متعدد دیگری نیز دارد و آن درک و شناخت خاص از خود و از محیط اطراف، اراده و توانایی تصمیم گیری، برقرار کردن رابطه‌ای فراتر از موجودات دیگر با خود، طبیعت و دیگر موجودات زنده در شکل عاطفی و بسیاری از ویژگی‌هایی که نه در عناصر اولیه دیده می‌شود، نه در سلول‌های متراکم و نه در اندام‌های تشکیل یافته از توده سلولی. بی گمان دانش‌های زیست شیمی و زیست شناسی هم توانایی تبیین این سطح از نوپدیدی در موجودات زنده را ندارند.[۹۹] تضارب و گستردگی آراء و مکاتب در باب روان شناسی انسان خود گواه مناسبی بر این مدعا می‌تواند باشد.
    به عبارت دیگر می‌توان گفت: در مورد رفتار‌های هدفمند اندامواره‌ها که نمی‌توانیم توجیهی از زیست شناسی بیابیم شاید بتوان از آن به نظریه هدفمندی بدون هدف در عرصه نوپدیدی و رفتار اندامواره‌ها تعبیر کرد. در حقیقت رفتار اندامواره‌ها نظیر مغز، کبد، رشته‌های عصبی و…. نمونه‌ای است بارز میان دو سطح کاملاً متفاوت که یکی از عناصر شیمیایی نوپدیدار، مثلاً عناصرتشکیل دهنده سلول که هیچگونه رفتار هدفمندی را از خود بروز نمی‌دهد تشکیل شده و دیگری عوامل هوشمندی که کاملاً رفتارهای هدفمند و از روی قصد مرتکب می‌شود یعنی سطح بسیار پیچیده از نوپدیداری که از آن به هوش و نفس یاد می‌شود. در حقیقت تفاوت این سطوح به یک مثال یعنی رفتار اندامواره‌ها ختم نمی‌شود بلکه می‌توان سلسله مثال‌هایی میان سطح شیمیایی و سطح آگاهی یافت. اندامواره‌های اولیه به شیوه هوشیارانه‌ای که عاملی از روی قصد، هدفی را به انجام می‌رساند اقدام نمی‌کنند. در عین حال اجزاء یک اندامواره یا اندام یا سلول جهت حفظ بقاء خود در تلاش هوشمندانه اند؛ رشد نمو، تغذیه و کارکرد باز تولیدی همه در این راستا صورت می‌گیرد و در نهایت سطحی از موجودات در جهان طبیعت بروز می‌کند که قادر به انجام اقداماتی به منظور اهداف هوشمندانه آشکار و واضح خواهند بود. این موفقیت تکاملی در طبیعت، بر اساس توسعه‌های تدریجی پیاپی، حاصل شده است.
    به تدریج که سطح پیچیدگی موجود به حدی می‌رسد که توانایی انجام امور هوشمندانه در وی از سطح رفتارهای هوشمندانه اندامواره‌ها فراتر می‌رود، انسان یعنی موجودی با هوشمندی مستقل نوپدید می‌شود که سازگار با قوانین فیزیکی، از موجودات دیگر تأثیر می‌پذیرد و بر آنها تأثیر می‌گذارد، این تأثیر گذاری در مواردی از حدود قوانین فیزیکی نیز فراتر می‌رود. نکته قابل دقت و تأمل در رابطه میان آگاهی و بدن همین تأثیری است که در محیط اطراف از خود برجای می‌گذارد و ما از آن به تأثیر علَی یاد می‌کنیم. به نظر کلایتون اگر اعتقاد به تأثیر علَی ویژگی‌های نوپدید ذهنی در طبیعت، را کنار بگذاریم ناچار به ماده‌گرایی گرایش پیدا کرده‌ایم زیرا یکی از وجوه تمایز میان اندیشه نوپدیداری و ماده‌گرایی عدم تقلیل پذیری ویژگی‌های هوشمند ذهنی است که به واسطه تأثیر علَی آن در طبیعت قابل اثبات است. در صورتی که این تأثیر علَی را نپذیریم ویژگی‌های ذهنی به ماده قابل تقلیل خواهد بود.[۱۰۰] بر این اساس، مغز، آنچنان که از طریق تجربه و فعل و انفعالات بشری در یافتیم نقش بسیار مهمی در درک جانوران از محیط اطرافشان و خصوصاً در مورد علائم مربوط به آگاهی اولیه از دیگر موجودات در برخی از تیره‌های جانوران بالا دستی ایفا می‌کند.
    به نظر کلایتون، اگر این محاسبه به نحو استواری به انجام رسد به ما اجازه خواهد داد از اندیشه و اغراض انسان (فعل و انفعالات سمبلیک) به عنوان سطح جدید و واقعی‌ای از تجربه و رفتار بشر سخن به میان آوریم؛ همچنان که بشر پیشین از طریق فعالیت در زیست بوم شکل گرفت، اندیشه بشر نیز بر اساس قاعده مندی‌های قوانین فیزیکی و به واسطه سطح شبه قصدی نقش‌های زیست شناختی شمایل پذیرفت. اندیشه بشر برخاسته از تشخص و روان انسان است نه از این بابت که روح و روان ارتباط و همبستگی نزدیکی با حالات مغز انسان دارد بلکه از جهت موقعیتش در اندامواره‌ای که به واسطه اشکال گوناگون کنش‌ها در طول تاریخ تکامل به این شکل در آمده است؛ هرچند به وضوح این کنش‌ها تأثیراتی را در مغز انسان به جای می‌گذارند. بسیاری از این تاریخ پیچیده در (DNA) انسان منعکس است. پس به وضوح پدیداری روان انسان و به تبع آن اندیشه انسان در این دیدگاه با مسیری که مجموعه اندامگان انسان برای رسیدن به این مرحله از تکامل طی می‌کنند همراه است.[۱۰۱]
    به طور خلاصه می‌توان دریافت که کلایتون از طرفی ویژگی‌هایی را در انسان می‌بیند که نمی‌تواند آن را به ماده تقلیل دهد و در عین حال این ویژگی‌ها را به وضوح نشأت گرفته از ماده و ویژگی‌های موجود در جهان مادی می‌بیند که بر اثر تعامل میان مواد و رسیدن به سطحی از پیچیدگی بروز یافته و نوپدید می‌شوند.
    به نظر کلایتون آگاهی قابل درک در موجود زنده، در انسان به کمال می‌رسد. آگاهی انسان عمیق‌ترین و پیچیده‌ترین نمونه چالش برانگیز از ویژگی پیچیدگی در سطحی از سطوح جهان طبیعت است. سلسله سؤال‌های نوپدیدارگرایان در باب ماهیت هستی به اینجا می‌رسد که حقیقت درک و آگاهی که در انسان مشاهده می‌شود چیست؟ این آگاهی در چه سطحی از طبیعت نوپدید می‌شود؟ آیا می‌توان با دانش‌هایی از قبیل فیزیک، شیمی و زیست شناسی که دانش‌های پایه‌ای در تبیین ماده و خواص آن هستند به تبیین هوش و استعداد انسان پرداخت؟ و این که آیا آگاهی انسان در حقیقت همان چیزی نیست که طی فرایند قابل مشاهده در فعل و انفعالات موجود در مغز رخ می‌دهد؛ آیا می‌توانیم آگاهی انسان را همان فعل وانفعالات مغزی تفسیر کنیم؟
    نتیجه تصویری برای موضوع هوش
    ۱-۱۵٫ رابطه نفس و ذهن

     

    موضوعات: بدون موضوع
     [ 11:33:00 ب.ظ ]



     لینک ثابت

      تاثیر-سازمان-گردشگری-استان-گیلان-بر-پویایی-اشتغال- قسمت ۶ ...

    نخبگان محلی منافع اقتصادی اصلی رابدست می‌آورند (مهدوی، ۱۳۸۲، ص ۶۹).
    عکس مرتبط با اقتصاد

     

    ۲-۲-۸- اثرات و پیامد های اجتماعی و فرهنگی
    تصویر درباره جامعه شناسی و علوم اجتماعی
    اثرات اجتماعی و فرهنگی گردشگری شیوه هایی هستند که در آن گردشگری تغییراتی را در نظام ارزشی، رفتار افراد، روابط خانواده ها، سبک زندگی جمعی، مراسم سنتی و سازمان­های اجتماعی ایجاد می­ کند.
    تصویر درباره گردشگری
    گردشگران در مدت اقامت در مقصد­های گردشگری با ساکنان محلی ارتباط و تماس برقرار می­ کنند و نتیجه حاصل از روابط متقابل آنها در کیفیت زندگی، نظام ارزشی، تقسیم کار، روابط خانوادگی، گرایش­ها، الگو­های رفتاری، آداب و سنت­های جامعهء­میزبان، تغییراتی را به وجود می­آورد.
    در صورت وجود تفاوتهای زیاد فرهنگی و اقتصادی بین گردشگران ساکنین محلی، این تغییرات آشکار­تر و با اهمیت­تر خواهد بود.
    پیامد اصلی روابط متقابل گردشگران میزبان، اثر الگو برداری است، وقتی که رفتار افراد میزبان، به تقلید از گردشگران تغییر می­ کند، تغییر در کاربرد زبان، رشد مصرف الکل، جرم و جنایت، مفاسد اجتماعی و تغییر شکل الگو­های مادی وغیر مادی فرهنگ محلی از دیگر این موارد است (رضوانی، ۱۳۸۷، صص ۹۳ و ۹۴).
    از جمله منافع اجتماعی و فرهنگی گردشگر در حوزه میزبان عبارتند از: افزایش فرصت­های شغلی،ارتقاء و بهبود سطح تسهیلات فراغتی، ارتقاء کیفیت و توسعه زیرساخت­ها و خدمات عمومی در جامعه؛(Lankford and Howard ,1994, 138 ; Choi,2003, 58)، تجدید حیات و توسعه هنرهای سنتی و صنایع­دستی، تبادل فرهنگی، افزایش سطح آگاهی­های مردم و توریستها نسبت به یکدیگر، خرسندی میزبان از آشنایی با افراد جدید، تصویر بهبود یافته جامعه(Liu et al 1987, 195)، بالا بردن حساسیت موضوع برای مسئولین و ترغیب آنان به برنامه ­ریزی وتلاشی بیشتر در جهت مدیریت و سرمایه گذاری در این بخش، فعال شدن زنان در عرصه اجتماعی و اقتصادی، استقلال زودرس جوانان از خانواده، ایجاد تحرک اجتماعی و گسترش طبقه متوسط Tsartas, 1984 , 520))، تغییر بروی ساختار جمعیت( اندازه، تثبیت، رشد، هرم سنی و مهاجر پذیری(Milmen and Pizam 1988 , 191; Pearce 1989, 85 ;Tsartas,1984, 522) ، بهبود سطح استاندارد زندگی جامعه میزبان and Var 1986, 213) (Liu. (رهنمایی، فرهودی، قدمی، ۱۳۸۹).
    به هر حال توسعه گردشگری روستایی می ­تواند مجموعه ­ای از منافع اجتماعی – فرهنگی را به شرح زیر برای جوامع روستایی به همراه داشته باشد:

     

    برای دانلود متن کامل پایان نامه به سایت zusa.ir مراجعه نمایید.

     

     

    تقویت و حمایت خدمات محلی؛

    ایجاد امکانات فرهنگی و جاذبه­های جدید؛

    افزایش روابط اجتماعی در جوامع دور­افتاده روستایی و ایجاد فرصت­های مبادله فرهنگی؛

    ایجاد آگاهی بیشتر از فرهنگ­های محلی و هویت جوامع روستایی؛

    نگه­داشت جمعیت در روستا؛

    افزایش نقش زنان در جوامع روستایی (شارپلی، ۱۳۸۰، ص ۴۲)؛

    توسعه روابط فرهنگی و تحکیم وحدت ملی؛

    تأسیس یا تقویت موسسات اداری و مدیریتی در روستا؛ و

    افزایش درک و گفت و­گو بین جوامع محلی با سایر جوامع به علت افزایش تماس با گردشگران (رضوانی، ۱۳۸۷، ص ۹۶ ).

    البته هجوم حجمه زیادی از گردشگران می ­تواند اثرات منفی و کوتاه مدت و بلند مدتی بر پایداری اجتماعی و فرهنگی جوامع روستایی داشته باشد، از جمله؛

     

     

    افزایش جرم وجنایت و سایر رفتار­های نا مناسب اجتماعی­؛

    شلوغی و ازدحام، که زندگی روزمره و خصوصی ساکنین محلی را با مشکل مواجه می­ کند؛

    کاهش خدمات محلی، از جمله جایگزینی فروشگاه­های سنتی با رستوران­ها و فروشگاه­های سوغات؛

    معرفی ایده­های نو، سبک­ها و شیوه ­های رفتاری که فرهنگ و ارزش­های سنتی را به چالش می­کشاند؛

    ایجاد رقابت برای زمین و سایر منابع جامعهء محلی؛

    سرعت بخشیدن به نابرابری­های اجتماعی در داخل جوامع روستایی؛ و … (همان منبع).

    تضعیف و کمرنگ شدن اعتقادات و باورهای سنتی؛

    تخریب و تحقیر فرهنگ میزبان؛

    بی ثباتی اجتماعی؛

    کپی برداری از الگوی مصرف توریستها و کاهش انسجام و اخلاقیات اجتماعی؛

    کاهش روابط و انسجام خانوادگی؛

    گسترش بیماری­های اجتماعی چون گدایی، قمار، قاچاق، فحشا، تجاری شدن فرهنگی یا کالایی شدن فرهنگ، تجاری شدن روابط میزبان و میهمان (توریست)؛

    کاهش کیفیت زندگی مردم (رهنمایی، فرهودی، قدمی،۱۳۸۹).

    ۳-۲-۸- اثرات و پیامد های زیست محیطی
    یکی از حوزه هایی که به طور عمده مورد علاقه جغرافی­دان­ها است، آثار گردشگری بر محیط زیست است. دلیل این امر در ماهیت جغرافیا نهفته است که دارای رویکرد قوی در زمینه روابط انسان و محیط می­باشد. در واقع آثار گردشگری و تفریح بر محیط زیست و تحلیل منابع، حوزه­ای است که در آن جغرافی­دان­های انسانی و طبیعی در مطالعه مسائل مربوط به گردشگری، دارای وجه اشتراک­اند. با این حال دیگر، اهمیت صرف محیط زیست طبیعی برای فعالیت گردشگری و تفریح است.
    عکس مرتبط با محیط زیست
    انگیزه اصلی گردشگران در نواحی روستایی، جذابیت محیط روستایی است. موفقیت گردشگران روستایی بستگی به یک محیط جذاب دارد، بنابراین گردشگری روستایی می ­تواند منافعی به شرح زیر برای نواحی روستایی داشته باشد:

     

     

    ضمن تأمین منابع مالی، محرکی برای حفاظت، نگهداری و بهبود محیط طبیعی روستایی نیز محسوب می شود؛

    حفاظت و بهبود محیط­های تاریخی، از جمله خانه­های تاریخی، باغ­ها و چمنزار­ها؛

    حفاظت از چشم انداز­های طبیعی و حیات­وحش؛

    افزایش درک روستائیان نسبت به اهمیت و حفاظت از چشم اندازها وحیات وحش و میراث طبیعی؛

    مشارکت بیشتر افراد جامعه در برنامه ­های حفاظت و نگهداری در نتیجهء تماس از راه بازدید گردشگران؛

    بهبود رفتار و احترام نسبت به محیط زیست طبیعی؛ (همان منبع ص ۹۸)

    افزایش گرایش­های زیبا شناختی و بهره­مندی معنوی از شگفتی­های طبیعی؛

    اختصاص بخشی از گردشگری به محافظت از جذابیت­های طبیعی؛

    بهبود مدیریت ضایعات (زاهدی، ۱۳۸۵، ص ۴۹ در یسرا رستمی، ۱۳۸۸، ص۴۳).

    ایجاد آلودگی صوتی و بصری، آلودگی آب­و­هوا، مشکلات دفع زباله، بروز خسارت به آثار باستانی و تاریخی، مشکلات استفاده از زمین و تخریب سواحل در زمره آثار منفی زیست محیطی گردشگری در نواحی روستایی است (رضوانی، ۱۳۸۷، ص ۹۸ ).

    شکل ۲-۳: تاثیر گردشگری بر محیط
    منبع: لی، جان، گردشگری و توسعه در جهان سوم، ترجمه دکتر عبدالرضا رکن‌الدین افتخاری و امین‌الله صالحی، تهران، انتشارات چاپ و نشر بازرگانی، ۱۳۷۸، ص، ۲٫
    ۲-۹- نگرش وگرایش جامعه میزبان به توسعه گردشگری
    رویکرد گردشگری پایدار به عنوان شکلی از گردشگری جایگزین، در پی بهبود کیفیت زندگی ساکنین محلی، ارتقاء تجربیات گردشگران و حفظ محیط زیست مقصد می­باشد. از آنجا که توسعه گردشگری به صورت چشمگیری به حسن نیت جامعه میزبان بستگی دارد و حمایت آن در توسعه و عملکرد موفقیت آمیز گردشگری، امری ضروری محسوب می­ شود. در این رویکرد، موفقیت هر پروژه گردشگری مستلزم شناخت و درک کیفیت حمایت جامعه میزبان می­باشد. اساس گردشگری یک فعالیت منبع پایه است و به جاذبه­ها و خدمات وابسته است، اما در عین حال توسعه موفقیت­آمیز آن مستلزم میهمان­نوازی و استقبال از طرف جامعه میزبان نیز می­باشد. به طوری که بد­رفتاری، بی­علاقگی و سوء­ظن جامعه محلی، نهایتا به گردشگران منتقل خواهد شد و احتمالا عدم تمایل گردشگران به بازدید مجدد از مقصد­های مذکور، را در پی خواهد داشت. بدین­سان درک واکنش جامعه محلی و عواملی که بر روی این طرز تفکر تاثیر می­گذارند، به منظور دستیابی به حمایت مطلوب جامعه روستایی از توسعه گردشگری امری ضروری بشمار می ­آید (علیقلی زاده فیروزجایی، قدمی، رمضان زاده لبسویی ۱۳۸۹، صص ۴۸ – ۳۵).
    عواملی که بر نظرات جامعه میزبان راجع به گردشگری اثر می­گذارد غالباً به عنوان اثرات اجتماعی، اقتصادی و محیطی توصیف شده ­اند که اثرات مثبت به عنوان منافع و اثرات منفی به عنوان هزینه در نظر گرفته می­شوند. تحقیقات باتلر[۲۰] و دیگران حاکی از آن است که سطح توسعه گردشگری بر نگرش و گرایش جامعه میزبان، از اثرات مؤثر گردشگری است. به طور کلی نظریه پردازان و محققان عنوان کرده ­اند که رابطه معکوسی بین سطح توسعه گردشگری و معیارهای عینی و ذهنی اثرات اقتصادی، اجتماعی و محیطی در جامعه میزبان وجود دارد (علیقلی زاده فیروز جایی ناصر،۱۳۸۶، ص ).
    برای نمونه نمتی[۲۱] در سال ۱۹۹۰ بیان کرده است که گرایش ساکنین مراحل استقبال، توسعه، رنجش، مقابله و تخریب را طی می­ کند. داکسی[۲۲] در مدل شاخص رنجش معتقد است که همانگونه که تعداد گردشگران افرایش می­یابد، جمعیت میزبان مخالفت فزآینده­ای را نسبت به گردشگران نشان می­دهد و گرایش­های ساکنین ازطریق طیفی از مراحل موافقت یا استقبال به مرحله مخالفت می­رسند.
    همچنین باتلر تأکید می­ کند که بافت فیزیکی و محیط اجتماعی ناحیه در آغاز چرخه حیات گردشگری بدون تغییر خواهد بود اما جریان توسعه گردشگری در نواحی مقصد، به نقطه­ای از آستانه ظرفیت تحمل می­رسد که در آن نشانه­ هایی از آثار منفی بروز می­ کند. مارتین[۲۳] و یوسال[۲۴] از این ایده حمایت می­ کنند، که رابطه معکوسی میان توسعه مراحل چرخه حیات گردشگری و تأثیرات گردشگری بر جامعه میزبان وجود دارد. بدین ترتیب که در مراحل آغازین گردشگری، اشتیاق فراوانی از سوی جامعه میزبان نسبت به گردشگران به خاطر مزایای اقتصادی وجود دارد اما کاملاً طبیعی است که با رخ دادن تغییرات نامطلوب در محیط زیست فیزیکی و نوع گردشگرانی که جذب می­شوند، این احساسات به تدریج منفی و منفی­تر می­ شود .
    به طور کلی چندین روش به عنوان چارچوبی برای درک واکنش مردم نسبت به گردشگری وجود دارد که شامل تئوری مبادله اجتماعی، چرخه حیات گردشگری و روش تفکیکی یا بخشی می­باشد. در واقع این سه روش متضاد هم نبوده بلکه مکمل هم­اند. تئوری مبادله اجتماعی یک چارچوب زیربنایی برای همه روش­ها و رویکرد­ها محسوب می­ شود که بر اساس ارزیابی جامعه میزبان از هزینه و منافع مورد انتظار گردشگری می­باشد. در تئوری چرخه حیات، توسعه گردشگری بر اساس ارزیابی در طول زمان مورد توجه است. بدین ترتیب نحوه نگرش جامعه میزبان تحت تاثیر روند تغییرات و روند توسعه قرار می­گیرد. بر اساس این تئوری، نگرش مردم نسبت به گردشگری ممکن است تحت تاثیر روند تحول و توسعه گردشگری در مقصد قرار گیرد. زمانی که گردشگری در مقصد رو به رشد زیاد است، ظرفیت برد اجتماعی به حد نهایی خود می­رسد، در نتیجه، آن برای ساکنان غیر قابل تحمل شود. لنفورد و هاروارد رویکرد تفکیکی را مطرح می­ کنند در این رویکرد هزینه و منافع برای بخش­ها یا گروه­های مختلف مورد ارزیابی قرار می گیرد (علیقلی زاده فیروزجایی، قدمی، رمضان زاده لبسویی، ۱۳۸۹،صص ۴۸ – ۳۵). بنابراین بررسی و ارزیابی نگرش و گرایش جامعه میزبان نسبت به گردشگری امری پیچیده است
    نگرش و گرایش جامعه میزبان به گردشگری به وسیله تعدادی از عوامل نظیر وابستگی اقتصادی فرد به گردشگری، اهمیت فعالیت گردشگری در سطح محلی، نوع و میزان تعامل ساکنین با گردشگران، فاصله از ناحیه گردشگری و سطح کلی توسعه گردشگری در یک اجتماع مؤثر واقع می شود (علیقلی زاده فیروز­جایی ناصر ،۱۳۸۶، ص).
    به طور کلی اصول پیشنهادی اسکیدمور[۲۵] حاکی از آن است که ساکنینی که گردشگری را به طور بالقوه و واقعی ارزشمند در نظر می­­گیرند و در عین حال هزینه­ های گردشگری را بیش از منافع آن نمی­دانند، از توسعه گردشگری حمایت خواهند کرد. در این راستا تحقیقات پیزام، تیریل و اسپالینگ شواهدی را جهت تأیید این نظر به دست می دهد.
    به طور کلی سه گروه تحت تأثیر فعالیت گردشگری در یک اجتماع قرار می­گیرند: ساکنان، فعالان بخش تجاری و خدماتی و مسئولان بخش عمومی. تفاوتهای قابل توجهی در نگرش­های سه گروه در رابطه با گردشگری وجود دارد که فعالان بخش تجاری نگرش مثبت­تری به گردشگری نسبت به ساکنان و مسئولان بخش عمومی دارند. (پیزام در مطالعه کیپ کود در ماساچوست آمریکا به این نتیجه رسید که ساکنینی که در بخش گردشگری اشتغال دارند گرایش مثبت­تری را در مقایسه با اشتغال خارج از بخش گردشگری دارند(.
    ارزیابی روثمان[۲۶] از اثرات گردشگری فصلی از دو اجتماع ساحلی در دل آویر آمریکا حاکی از آن است که ساکنینی که به لحاظ اقتصادی وابسته به بخش گردشگری بودند بطور کلی از گردشگری رضایت خاطر داشته اند همچنین مک گیهی نیز در این ارتباط آورده است که صاحبان کسب و کار مرتبط با بخش گردشگری نسبت به سایر گروه­ها، گرایش مثبت تری به گردشگری دارند)یکی از عواملی که می تواند تصورات ساکنان یا جامعه میزبان را نسبت به گردشگری تحت تأثیر قرار دهد؛ نسبت گردشگران به ساکنان در ارتباط با ظرفیت تحمل حوزه است؛ به طوری که هر چقدر نسبت گردشگران به جامعه میزبان افزایش یابد تصورات و گرایش منفی شدن از طرف جامعه میزبان نسبت به گردشگران افزایش پیدا می کند و نیاز به تقویت محیط فیزیکی درک می­ شود. در این راستا پیزام در مطالعه ای از کیپ کود[۲۷] در ماساچوست آمریکا دریافت که تراکم بالای گردشگران، نگرش منفی جامعه میزبان را به گردشگری افزایش داد. همچنین لانگ و دافیلد معتقدند که در مناطق حاشیه ای با نسبت کم گردشگران به ساکنین جامعه بومی، اکثریت ساکنین جامعه مقصد گردشگری را امری مثبت تلقی می­ کنند.
    از عوامل دیگر در توجیه نگرش و گرایش ساکنین از اثرات گردشگری و حمایت از این فعالیت می­توان فاصله ساکنین یا محل سکونت از جاذبه گردشگری را نام برد. برای نمونه مانس فیلد[۲۸] به این نتیجه رسید که مردمی که دورتر از نواحی گردشگری زندگی می­ کنند گرایش منفی­تری راجع به اثرات گردشگری دارند. مطالعات بلیسل و هوی نیز حاکی از آن است که همراه با افزایش فاصله از جاذبه گردشگری، نگرش به اثرات گردشگری منفی بوده و موافقت کمتری را نشان می دهد .
    شلدون و وار در سال ۱۹۸۴ نگرش­های ساکنین را در ولز شمالی بررسی کردند به این نتیجه رسیدند که که زندگی در نواحی متراکم گردشگری، منجر به گرایش مساعد و موافقت نسبت به گردشگری می شود در این زمینه روثمان به این نتیجه رسید که ساکنینی که تماس بیشتری را با گردشگران داشتند، از نگرش مثبت تری نسبت به گردشگری برخوردار بودند .
    بررسی دیگر از ۲۸ اجتماع روستایی کلرادو توسط لانگ و همکاران حاکی از آن است که نگرش­های اجتماع میزبان از تأثیرات منفی گردشگری با افزایش سطوح وابستگی به گردشگری افزایش می­یابد. این مطالعه نشان می دهد، هنگامیکه تا ۳۰ درصد از کل خرده فروشی­ها در جامعه میزبان از گردشگری نشأت گیرد، حمایت از گردشگری افزایش می­یابد. اما فراتر از این میزان و آنچه که به آن سطح ظرفیت­تحمل اجتماع اطلاق می­ شود، حمایت از گردشگری توسط جمعیت میزبان به تدریج کاهش می­یابد همچنین افزایش جرم و جنایت و بالا بودن قیمت املاک در این ناحیه روستایی، از عمده ترین اثرات منفی اجتماعی است که در روستاهای با سطح بالاتر گردشگری مشاهده می­ شود.(Long et al, 1990; 6)
    مطالعه دیگر توسط آلن و همکاران (۱۹۹۳) گرایش ساکنین روستایی را به توسعه گردشگری بررسی کرده نتیجه گرفته­اند که تصویر درست­تر از اثرات گردشگری با محاسبه کل فعالیت اقتصادی و سطح توسعه گردشگری بدست می­آید. ساکنین جوامع روستایی دارای فعالیت اقتصادی اندک و توسعه گردشگری پایین، امید یا انتظارات بالایی به توسعه گردشگری در آینده دارند. ساکنین اجتماعات روستایی دارای فعالیت اقتصادی زیاد و توسعه گردشگری بالا، به بعضی از مزایای توسعه گردشگری پی­برده­اند. بنابراین ساکنین این نوع اجتماعات گرایش مثبت­تری نسبت به توسعه گردشگری دارند. اگرچه اجتماعات دارای فعالیت اقتصادی بالا و توسعه گردشگری پایین، به لحاظ اقتصادی پایدار هستند و ساکنین آن نیازی به توسعه گردشگری نمی­بینند. همچنین اجتماعات دارای فعالیت اقتصادی پایین و توسعه گردشگری بالا، دلسرد می­شوند زیرا آنها به منافع اقتصادی ناشی از توسعه گردشگری دست نیافته­اند.
    لانک فورد در سال ۱۹۹۴ حمایت و گرایش ساکنین، فعالان بخش گردشگری و مسئولان را نسبت به توسعه گردشگری در ناحیه روستایی ایالت واشینگنن و اورگن مورد بررسی قرار داد و به این یافته رسید که تفاوت معناداری بین گروه­های فوق الذکر در جامعه مقصد در خصوص میزان حمایت از توسعه گردشگری وجود دارد به طوری که فعالان بخش گردشگری بیشترین حمایت را از توسعه گردشگری نسبت به دو گروه دیگر داشتند و ساکنین این ناحیه تا حدودی در خصوص توسعه تسهیلات گردشگری اضافی و تشویق گردشگری در محدوده این اجتماع مردد بودند. همچنین ساکنین معتقد بودند که دولت محلی نمی تواند اثرات منفی گردشگری را کاهش دهد Lankford,1994; 42)).
    مک گیهی و آندرک در سال ۲۰۰۴ در مقاله ای تحت عنوان عوامل پیش­بینی­کننده حمایت ساکنین روستایی از گردشگری در اجتماعات روستایی آریزونا در ایالات متحده آمریکا به این نتیجه رسیدند که میان وابستگی اجتماع روستایی به گردشگری و گرایش منفی جامعه میزبان به گردشگری رابطه وجود دارد به طوری که با وابستگی بیش از پیش اجتماعات به گردشگری، ساکنین به طور روز افزونی از آثار منفی آن در اجتماع آگاه خواهند شد و نگرشهای منفی به گردشگری برآثار مثبت آن سایه می­افکندMcGehee and Andereck; 2004, 131) ). در مورد گرایشهای ساکنین نسبت به توسعه گردشگری دو مدل وجود دارد که در زیر به تشریح آن پرداخته می­ شود:
    ۲-۱۰ – مدل داکسی
    داکسی[۲۹] با ارائه شاخص رنجش معتقد است زمانی که تعداد گردشگران افزایش می­یابد ساکنان نسبت به گردشگر واکنش­های مخالفت­آمیزی نشان می­ دهند و جامعه مراحلی از شادی (رضایت) تا مخالفت را طی می­ کند (به نقل از(Rayn et al 1998 , 358. علاوه بر این نگرش ساکنین نسبت به گردشگر تحت تاثیر عواملی چون وضعیت اقتصادی حوزه(Johnson et al 1994, 629) )، یکپارچگی و انسجام اجتماعی جامعه(Mccool and Martin 1994 ,pp.29)، مجاورت و نزدیکی به حوزه توریستی(Morphy 8) ، ترس از بین رفتن هویت، وسعت حوزه، مدت زمان برقرای جریانات توریستی یا سطح بلوغ گردشگر در حوزه ( Liu et al 1987 ,36)، شدت تراکم توریست در حوزه (Pizam 1987 , 8)، مرحله توسعه گردشگر (Belise and hoy 1980 , 83)، شدت استفاده از منابع پایه و سطح علاقمندی میزبان (Gursoy et al 2002 ,pp.104) و سن، زبان، روابط شخصی ومحلی و طول اقامت ساکنین (Brougham and Butler 1981 , 589) قرار می گیرد (رهنمایی و دیگران ، ۱۳۸۹ص۲۹ ).
    وی چهار مرحله را برای توسعه گردشگری تصور کرده است که شباهت بسیار زیادی به واقعیت دارد. این چهار مرحله عبارتند از: خشنودی، رضایت، بی تفاوتی، حساسیت و مخالفت (تقابل).
    – مرحله خشنودی و رضایت (امیدواری): در این مرحله ساکنین محلی توسعه گردشگری را پشتیبانی می­ کنند و مشتاق سهیم شدن گردشگران در جامعه­شان هستند. توسعه سریع گردشگری به وفور با سطوح بالای رضایت ترکیب می­ شود. در این مرحله مخالفان توسعه گردشگری از نظر تعداد کم هستند و معمولاً با بخشی از موضوعات و موارد حاشیه­ای مخالفت می­ کنند.
    – مرحله بی تفاوتی: رشدی که توسعه سریع گردشگری را تحریک می­ کند، دوباره آرام می­گیرد. ساختار اجتماعی جامعه با ورود مهاجران جویای کار تغییر می­یابد. به نظر می­رسد وعده­های خوب اقتصادی فقط در مورد تعداد محدودی از ساکنین صادق بوده است.
    – مرحله حساسیت: چنانکه فعالیت گردشگری به توسعه خود ادامه دهد در طول توسعه به دلیل افزایش در واردات و فصلی بودن ممکن است حساسیت رخ دهد. مثل اینکه توسعه گردشگری برنامه ­ریزی نشده باشد و به داخل محیط­های حساس نواحی گسترش یابد. نهایتاً هزینه کالاهای اساسی مانند غذا خیلی سریع افزایش پیدا می­ کند، به طوری که نرخ افزایش قیمت این نوع کالاهای اساسی سریعتر از نرخ افزایش در­آمد اهالی ناحیه است. رشد درآمد نیز که در مراحل اخیر عملی شده بود، با افزایش نرخ تورم کمرنگ می­ شود. چنانچه محیط یا جاذبه­ها در نواحی روستایی در طول دوره توسعه دچار محدودیت و یا تغییر شوند، تعداد بازدیدکنندگان ممکن است کاهش یابد و منجر به وفور بیش از حد تسهیلات و در نتیجه رکود اقتصادی می­ شود. در طول دوره حساسیت به جهت توسعه برنامه ­ریزی نشده گردشگری، درک و پذیرش امر حفاظت و مراقبت به عنوان یک نیاز مطرح می­ شود.

     

    موضوعات: بدون موضوع
     [ 11:33:00 ب.ظ ]



     لینک ثابت
     
    مداحی های محرم