چکیده:
اعاده حیثیت قضایی و قانونی که تدبیری برای تسهیل حضور محکوم در جامعه و اعمال رأفت نسبت به اوست با محو سابقه محکومیت کیفری از سجل (شناسنامه) قضایی شخص، مجازاتهای تبعی مترتب بر محکومیت کیفری را ساقط کرده و حقوق سیاسی و اجتماعی شخص را به او باز می گرداند. همچنین امکان برخورداری شخص را از پاره ای امتیازات قانونی چون آزادی مشروط که بهره مندی از آنها منوط به فقدان سابقه محکومیت کیفری است فراهم می کند. ماده ۶۲ مکرر قانون مجازات اسلامی قدیم‏، تلاشی در خور اما ناقص برای استقبال از تأسیس اعاده حیثیت قانونی است که با پذیرش برخی از آثار اعاده حیثیت، نهاد «اعاده حقوق اجتماعی به محکوم» را تداعی می کند و نیازمند بازنگری و اصلاح است.در این پژوهش به بررسی و مطالعه تطبیقی نهاد حقوقی اعاده حیثیت در حقوق کیفری ایران، فقه امامیه و حقوق کیفری لبنان پرداخته‌ایم که ابتدا در فصل نخست به کلیات آن پرداخته و در این فصل اعاده حیثیت را از لحاظ لغوی و اصطلاحی و فقهی کاملاٌ بیان و تعریف کرده ایم سپس در فصل دوم به مبانی نظری اعم از نقلی و عقلی این نهاد پرداخته‌ایم و قلمرو اعاده حیثیت را در زمان و مکان شرح داده‌ایم در ادامه در این فصل اعاده حیثیت را در اثر اشتباه و تقصیر قضات بررسی کرده نهایت در فصل سوم اعاده حیثیت را در فقه امامیه مورد کنکاش و بررسی قرار داده و آثار و احکام کلی آن را مورد ارزیابی قرارداده و در فصل پایانی این پژوهش به بررسی و شناخت حقوق کیفری کشور لبنان پرداخته‌ایم و در نهایت در این فصل ابتدا کشور لبنان را مورد شناسایی قرار داده، سپس حقوق کیفری این کشور را مورد مطالعه و بررسی قرار داده‌ایم و نهایتاٌ اعاده حیثیت را در قوانین کیفری این کشور مطالعه و بررسی کرده‌ایم.
تصویر درباره جامعه شناسی و علوم اجتماعی
کلید واژگان: اعاده، حیثیت، جبران خسارت، ضرر و زیان، محرومیت اجتماعی، توبه، لبنان
مقدمه:
الف: بیان مسئله
حیثیت ، شرافت و کرامت از حقوق ذاتی بشر می باشند که بعداز نعمت وجود ، مهمترین نعماتی هستند که خداوند به انسان ارزانی داشته است . وقتی جرمی اتفاق می افتد دو طرف دچار آسیب جدی می شوند ، یکی بزهکار است که با صدور حکم محکومیت انگ یا برچسب مجرم می خورد و از بسیاری از حقوق اجتماعی محروم می شود . و دیگری بزه دیده است که جرم بر روی وی صورت گرفته است و این جرم یا به جان ومال وی صدمه میزند و یا به شخصیت وحقوق اجتماعی وی لطمه وارد می کند.که جبران این آسیبها طولانی و شایددر برخی موارد مثل هتک حیثیت غیر ممکن باشد .
یکی از مباحث علم حقوق ، اعاده حیثیت می باشد وقتی دید صرفا حقوقی به این تاسیس حقوقی داشته باشیم مفهومش این است که شخص محکوم بعد از طی یک دوره معین محرومیت از حقوق اجتماعی بتواند دوباره حقوقش را باز یابد . اما به نظر اینجانب این اصطلاح حقوق معنی و مفهومی گسترده تر از آنچه دارد که بیان شد، زیرا اعاده حیثیت هم مربوط به بزهکار است و هم بزه دیده، برهمین اساس اعتقاد دارم که اعاده حیثیت در یک تعریف خلاصه عبارت است از:
“بازگرداندن حقوق و اعتبارات سلب شده از شخص به طرق پیش بینی شده قانونی”. و بر این اساس اعاده حیثیت را به عام و خاص تقسیم می کنیم در نهایت از نظر حقوقی و سایر جنبه های اجتماعی و جامعه شناسی ،این تعریف می تواند برای قانونگذار مفید به منظور باشد : «بازگرداندن اعتبار ، آبرو و حقوق سلب شده از بزه دیدگان وزایل شدن کلیه محرومیتها حقوقی ، اجتماعی و آثار ناشی از محکومیت قطعی کیفری پس از اجرای مجازات در مدت معین از سابقه محکوم علیه به طرق پیش بینی شده قانونی.»

پایان نامه رشته حقوق

در قوانین ما تعریفی از اعاده حیثیت نشده است ولی می توان صدر ماده ۶۲ مکرر قانون مجازات اسلامی را تعریف قانونی اعاده حیثیت دانست . ماده ۶۲ مکرر ق.م.ا ۲۷/۲/۱۳۷۷ به قانون مجازات اسلامی الحاق گردید . هر چند که هیچ تناسبی یا رابطه ای با ماده ۶۲ اصلی ندارد. و هر چند در قوانین جزایی مبحثی بنام اعاده حیثیت وجود ندارد ، ولی چون این ماده به همین منظور تصویب شده است لذا آن را مستند قانونی اعاده حیثیت می دانند .
هدف و انگیزه اصلی نویسنده در انتخاب موضوع اعاده حیثیت بیشتر به این دلیل است که معلوم شود حقوق و حیثیتی که بر اثر ارتکاب جرایم مختلف از اشخاص سد می‌گردد چگونه تأمین خواهد شد به عبارت دیگر ، اشخاصی که تحت تأثیر عوامل و شرایط مختلف مرتکب جرمی شده و به صورت عادلانه محاکمه و مجازات می‌شوند تا چه مدت باید آثار و نتایج محرومیت را تحمل کنند و محرومیت و ممنوعیت های اعمال شده تحت چه شرایط و ضوابطی ممکن است زایل گردند چرا که با حذف مقررات ناظر به اعاده حیثیت و وجود آثار محکومیت بطور دائم، یأس و ناامیدی تمامی وجود محکومین را در بر گرفته و مانع از اصلاح و خودسازی آنان می‌شود که این امر برخلاف سیاست جنایی است که هدف آن اصلاح مجرمین و باز گرداندن آنان به زندگی شرافتمندانه است. محکومی که درهای فعالیت اجتماعی و اقتصادی بر روی او بسته شده و از حقوق اجتماعی و استخدامی محروم است، با داشتن سوء سابقه همیشه نزد هم نوع هان خود خجل و شرمنده بوده و از نظر روحی نمیتواند انسان سالم و مفیدی برای جامعه باشد.
عکس مرتبط با اقتصاد
ب: اهمیت موضوع
با توجه به اینکه در اثر پرونده های کیفری در محاکم قضایی ، بیش از یک نفر دخالت دارند بطوریکه علاوه بر مجرم اصلی شرکاء و معاونین جرم نیز محکوم میگردند. لذا اگر ۱/۳ آراء صادره مذکور دارای دو نفر محکوم الیه باشند و بقیه فقط یک نفر داشته باشند در نتیجه، جمعیت عظیمی از نیروی انسانی کشور که متأسفانه اکثر آنان از افراد جوان و مستعد کار هستند. محکومیت موثر یافته و عملأ از تمام حقوق اجتماعی بویژه حق استخدام در ادارات دولتی و … محروم میگردند مهمتر اینکه محرومیت اعمال شده بر این افراد با توجه به مقررات فعلی، دائمی و غیر قابل رفع می‌باشد به دیگر سخن، این جمعیت عظیم تا آخر عمر نمی‌توانند در هیچ اداره و سازمان و نهاد دولتی و وابسته به دولت مشغول بکار شوند و حتی از بسیاری از مشاغل خصوصی و آزاد هم ممنوع و محروم می‌گردند چرا که لازمه اشتغال و خدمت در تمامی این مراکز که داوطلبین، گواهی عدم سوء پیشینه ارائه دهند لکن به علت محروم ماندن سابقه محکومیت این قبیل افراد، در شناسنامه کیفری آنان، هرگز نخواهند توانست گواهی لازم را بدست آورد لذا این امر مشکل بزرگی برای این افراد ایجاد نموده است بنابر این سرنوشت این تعداد کثیر از افراد کشور و نیز خانواده آنان ایجاب می‌کند که قوه قضائیه بعنوان نهادی که مسئولیت بزرگی در این راستا برعهده دارد و نیز قوه مقننه تدابیر لازم را در این زمینه به عمل آورند زیرا این وضعیت نتیجه ای جز گسترش و شیوع تکرار جرم را به دنبال نخواهد داشت و این امر مغایر با یک سیاست جنایی منطقی و صحیح است.
پ: ادبیات یا پیشینه تحقیق
در خصوص موضوع اعاده حیثیت مقالات پراکنده ای در زمان حاکمیت قانون مجازات عمومی در مجلات حقوقی به چاپ رسیده است و چندین پایان نامه کارشناسی ارشد در این مورد تحریر یافته است که عمدتاً به بیان قوانین گذشته و تشریح مواد قانون مجازات عمومی سابق بوده است و به مبانی فقهی آن توجه نشده و یا صرفاً به مجازاتهای تبعی در فقه امامیه پرداخت شده است که می توان به موارد ذیل اشاره کرد .
۱) اعاده حیثیت در نظام حقوقی ایران نوشته آقای علی ملکی به راهنمایی دکتر آخوندی دانشگاه قم ۱۳۸۱٫)
۲) بررسی تطبیقی اعاده حیثیت در حقوق ایران و فرانسه نوشته آقای مهدی احمدی موسوی به راهنمایی دکتر محمد آشوری مجتمع آموزش عالی قم ۱۳۸۱٫)
۳) اعاده حیثیت در حقوق ایران نوشته آقای سید محسن میرخانی دانشگاه تهران ۱۳۵۴٫)
۴) اثرات عفو عمومی و فوت و اعاده حیثیت در مجازاتها نوشته آقای محمد ابراهیم زند دانشگاه شهید بهشتی ۱۳۵۰٫ )
۵) اعاده حیثیت در حقوق جزای ایران نوشته آقای عزت خورشید وند به راهنمایی دکتر رضا نور بها دانشگاه شهید بهشتی ۸۰- ۱۳۷۹٫)
هرچند که پایان نامه های مختلفی در خصوص موضوع به رشته تحریر در آمده است اما از آنجا که قوانین و مقررات در نظام جمهوری اسلامی ایران که مقررات جزایی نیز از آن جمله اند مبتنی و نشات گرفته از اصول و مبانی فقه اسلامی علی الخصوص فقه امامیه می باشد و مراجعه به آنها برخی از مشکلات قضایی را قابل حل می کند انصاف این است که در متون حقوقی اسلام بخصوص فقه پر بار امامیه قواعدی وجود دارد که توجه به آنها و اهتمام به کاربردی نمودن آن در رویه جاری نظام قضایی ما میتواند بسیاری از مشکلات را رفع کند لذا برآن شدم تا چگونگی وجود نهاد اعاده حیثیت را با توجه به ابعاد تربیتی و اصلاحی محکومین در منابع فقه اسلام( آیات و روایات)و بخصوص از منظر فقه امامیه (متون فقهی ) بررسی نمایم تا ضمن تشریح وضعیت این نهاد حقوقی ، جایگاه آن در ادله فقه امامیه مورد توجه و امعان نظر قرار گیرد و صرفا به مباحث مطروحه در سایر پایان نامه ها اکتفا نشود .
ازطرفی در سالهای اخیر منبع قابل اعتنایی که بتواند محور مطالعه قرار گیرد یافت نمی شود و بحث درخصوص اعاده حیثیت مجرمین غالباً در کتب فقهی با این وصفی که مدنظر ماست مطرح نشده است و هیچ گونه مطالعه و تحقیقی در این خصوص که به مبانی فقهی آن در بعد از انقلاب اسلامی پرداخته باشد وجود ندارد و به جرأت می توان گفت مقاله ای نیز در این رابطه به رشته تحریر در سالیان اخیر در نیامده است.
بنابراین با توجه به عدم سابقه موضوع در قوانین جزایی بعد از انقلاب اسلامی و مشخص نبودن وضعیت این تاسیس در نظام جزایی ما وهمچنین با توجه به لایحه جدید تصویب شده قانون مجازات اسلامی در تاریخ ۱۵/۸/۱۳۸۶ در جلسه مسوولان عالی قضایی کشور که مجددا اقدام به احیای این نهاد حقوقی نموده است و موادی از این لایحه به این امر اختصاص یافته است به بررسی موضوع پرداخته واشکالات احتمالی در این لایحه را نیز بیان کنیم.
با توجه به بررسی و تحقیقات که اینجانب داشتم در خصوص این موضوع تحقیق در کتب حقوق جزای عمومی و حقوق اساسی و حقوق تجارت به نحوی از انحاء در خصوص تاسیس حقوقی اعاده حیثیت و مسائل حاشیه ای آن مطالبی را می‌توان یافت لذا پیشینه تحقیقاتی این موضوع در هیچ منبع و کتابی بطور واحد و یک رنگ وجود ندارد و شاید بتوان گفت که این مجموعه در این زمینه بصورت بررسی تطبیقی با قانون لبنان می‌باشد.
ت: اهداف تحقیق
د ) پیشگیری از وقوع جرم و اصلاح مجرمین چه در قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران صریحأ پیش بینی شده است که اعاده حیثیت مانع وقوع و تکرار جرم میگردد و به این اعتبار با قانون اساسی نیز سازگاری کامل دارد .
چ ) اینکه اعاده حیثیت یک قاعده منطقی و عقلی است که هم با اصول قانون اساسی منطبق است و هم با موازین شرع مقدس اسلام مغایرتی ندارد.
بطور کلی در برگزیدن این عنوان حقوقی هدف های زیر منظور نظر بوده است:
الف) شناساندن مبانی نظری و منابع حقوقی تاسیس حقوقی اعاده حیثیت در حقوق جزای عمومی و سابقه تاریخی آن؛
ب ) بیان اولیه ای که ثابت میکند تاسیس حقوقی اعاده حیثیت با مبانی فقهی و سیاست کیفری اسلام منطبق است و در قانون مجازات اسلامی جایگاه خاصی دارد؛
پ ) بیان مبانی علمی تاسیس حقوقی اعاده حیثیت در حقوق جزای ایران و بررسی تطبیقی آن در حقوق کیفری لبنان؛
ج ) بررسی اثرات سوء و زیانبار محرومیت دائمی محکومان از حقوق اجتماعی و تاثیر اعاده حیثیت در جهت تشویق و ترغیب آنان به خود سازی و اصلاح و در نتیجه جلوگیری از تکرار جرم؛
ه ) بیان مقررات مربوط به اعاده حیثیت در خلال مواد قانون مجازات اسلامی.
ج: سوالات تحقیق
۱- اعاده حیثیت به شخصی که مورد اهانت و تهمت و افترا و غیره قرار گرفته است یا برخلاف واقع اعمالی به وی نسبت داده اند، چگونه است؟
۲ – اعاده حیثیت به متهمی که بر اثر تقصیر یا اشتباه قضات مورد تعقیب بازداشت یا مجازات قرار گرفته و سپس تبرئه گردیده است ، چگونه است؟
۳ – اعاده حیثیت به مجرمین و اشخاصی که دارای سابقه محکومیت می‌باشد ، چگونه است؟
چ: فرضیه های تحقیق
۱ – بدون تردید در جوامعی که قانون حاکم است حرمت و حیثیت اشخاص که جزء سرمایه های معنوی آنان است مورد توجه احترام قانونگذار میباشد بنابراین هتک حرمت و حیثیت صورت که باشد ممنوع بوده و حسب مورد مستوجب مجازات خواهد بود مثلأ توهین به اشخاص بر طبق ماده ۶۰۸ ق . م . ا و افترا بموجب ماده ۶۹۷ قانون مذکور و هجو اشخاص بموجب ماده ۷۰۰ قانون مذبور محاکمه و محکوم میگردد .
۲ – در قوانبین ایران و در مورد چگونگی جبران زیانهای ناشی از کار قوه قضائیه طبق اصل ۱۷۱ قانون اساسی مطرح گردید که بموجب آن هرگاه در اثر تقصیر یا اشتباه قاضی در موضوع یا در حکم یا در تطبیق حکم در مورد خاص ضرر مادی یا معنوی متوجه کسی گردد در صورت تقصیر مقصر طبق موازین اسلامی ضامن است و در غیر اینصورت خسارت بوسیله دولت جبران میشود و در هر حال از متهم اعاده حیثیت میگردد .
۳ – همانطوری که میدانیم مجرم به اعتبار جرمی که انجام داده است علاوه بر تحمل مجازات اصلی که معمولأ بصورت حبس ، شلاق و … است اعتماد و اطمینان عمومی از وی سلب میشود . بعبارت دیگر با ارتکاب جرم حالت خطرناکی خویش را بروز داده است لذا مدتی باید فاقد صلاحیت و اهلیت گردد که این فقدان اهلیت را در حقوق جزای عرفی مجازات های تبعی مینامند بنابراین اعاده حیثیت یکی از بهترین شیوه های جلوگیری از ارتکاب جرم و اصلاح مجرمین است.
ح: روش تحقیق
روش تحقیق در این مجموعه مبتنی بر شیوه کتابخانه ای است که از منابع مدون مشتمل بر مجموعه قوانین ایران و لبنان ، کتب ، رساله ها ، مقالات ، جزوات و سایت های … استفاده شده است که پس از گردآوری مطالب مورد نظر به تطبیق ، تلفیق ، تجزیه و تحلیل این موارد پرداخته شده است .
تذکر: درخصوص تفکیک مراحل اجرایی تحقیق و توضیح آن، از به کار بردن عناوین کلی نظیر، «گردآوری اطلاعات اولیه»، «تهیه نمونه‏های آزمون»، «انجام آزمایش‏ها» و غیره خودداری شده و لازم است در هر مورد توضیحات کامل در رابطه با منابع و مراکز تهیه داده‏ها و ملزومات، نوع فعالیت، مواد، روش‏ها، استانداردها، تجهیزات و مشخصات هر یک ارائه گردد.
سازماندهی:
این پژوهش در قالب چهار فصل تهیه گردید که فصل نخست آن به کلیات و مفاهیم مشابه پرداخته شد و در قالب دو مبحث تهیه گردید، فصل دوم این پژوهش به سه مبحث تقسیم گردید، در فصل دوم به مبانی نظری و قلمرو اعاده حیثیت و بررسی اعاده حیثیت در صورت بروز اشتباه و تقصیر قضات پرداخته شد، در فصل چهارم اعاده حیثیت را در فقه مورد مطالعه قرار داده که در قالب دو مبحث اقسام و احکام اعاده حیثیت را بررسی نموده‌ایم، نهایت فصل پایانی این پژوهش را به بررسی اعاده حیثیت در قوانین کیفری لبنان و شناخت ابعاد مختلف کشور لبنان از لحاظ قانونگذاری اختصاص داده‌ایم که در قالب چهار مبحث این مطالب ارائه گردیدند.
فصل نخست: کلیات تحقیق
در فصل پیش رو در نظر داریم که ابتدا مفاهیم واصطلاحات تخصصی مربوط به اعاده حیثیت را بیان نماییم سپس در ادامه واژگان مشابه با آن را بررسی نماییم سپس اعاده حیثیت را در سایر ادیان الهی مورد مطالعه قرار دهیم و نظریه بقا و منسوخ شدن این نهاد حقوقی را در ایران مورد بررسی قرار دهیم.
مبحث نخست: مفهوم لغوی و اصطلاحی
برای شناختن مفهوم اعاده حیثیت ، ارائه تصویر ی روشن از این اصطلاح ومفاهیم مختلف آن لازم وضروری است چراکه این واژه در محیطها یی که رواج دارد کاربرد واحدی نداشته وبسته به دیدگاه نویسندگان در مفاهیم متعددی استفاده شده است. غالبا اعاده حیثیت در دو معنای متمایز به کار رفته است . معنای نخست آن معنایی عام و غیر حقوقی است که اعاده حیثیت در این معنا عبارتست از ترمیم حیثیت و حرمت از دست رفته شخص و در معنای دوم اعاده حیثیت در بردارنده یک تأسیس حقوقی است، بدین معنا که چون صرف اتمام مجازات باعث از بین رفتن آثار محکومیت از سجل کیفری نمی شود . اعاده حیثیت راه حلی است که این آثار را از سجل کیفری محکوم علیه بزداید و باعث می شود که آثار حکم اجرا شده قبلی نسبت به آینده اثری نداشته باشد و برخی از محرومیتها و ممنوعیتهایی که درخصوص فرد اعمال می شود را رفع نماید . این نهاد حقوقی از تدابیر و وسایل قانونی برای اعمال اغماض و رافت نسبت به اشخاص مجرم است . لذا لازم است ابتدا کاربردها و برداشتهایی که ازاین واژه ارائه شده مشخص شود و پس از آن، پیشینه این نهاد حقوقی در ادیان الهی و حقوق موضوعه مورد بررسی قرار گیرد.
گفتار نخست: مفاهیم
اهمیت شناخت هر موضوعی بر هیچ کسی پوشیده نیست و می توان گفت که اهمیت شناخت هر موضوعی از شناخت خود آن موضوع کمتر نیست چرا که یک علم به یک باره وجود خارجی پیدا نکرده است و مراحلی از رشد و تکامل را پیموده است تا بتوانددر اجتماع نمود داشته باشد. اعاده حیثیت نیز به عنوان یک تأسیس حقوقی در حقوق جزای عرفی از این امر مستثنی نیست . وقتی که مجرم با تحمل مجازات مکافات عمل خود را پس می دهد و دین خود را به صورت تسکین احساسات برانگیخته مردم به جامعه ادا می کند باید بتواند دوباره مانند سایر افراد جامعه بدون آنکه در معرض تبعیض و بی مهری قرار بگیرد به زندگی خود ادامه دهد . بدین ترتیب در کشورهای با حقوق مدون نهاد حقوقی اعاده حیثیت پذیرفته شده است تا آثار تبعی مجازات را که تا زمان اعاده حیثیت بقوت خود باقی است زایل سازد و با قطع سرزنش و حرمانهای ناشی از محکومیت راه بازگشت به جامعه و دامن اجتماع را هموار سازد .
در این مبحث ابتدا مفهوم اعاده حیثیت و سپس واژگان مرتبط با آن مورد بررسی قرار می گیرد . واز این جهت ارائه مفهوم مناسبی از اعاده حیثیت لازم و ضروری است.
*اعاده حیثیت
برای ارائه مفهوم مناسبی از اعاده حیثیت لازم است معنای لغوی و اصطلاحی آن روشن شده تا زمینه ورود به مباحث مربوطه فراهم شود . از این رو ابتدا به بررسی معنای لغوی و سپس اصطلاحی آن اشاره می شود
الف) مفهوم لغوی
اعاده حیثیت مرکب از دو واژه « اعاده » و « حیثیت » می باشد . اعاده کلمه ای است عربی که ریشه آن عود می باشد که به باب افعال رفته است[۱]. عاد فعلی است لازم که به معنی باز گرداندن آمده است .
فرهنگ عمید آنرا بازگرداندن و از سر گرفتن معنا کرده است.(عمید حسن ۱۳۶۷، ۲۰۰) در فرهنگ دهخدا آمده است « اعاده { اِد } ( ع مص ) باز گردانیدن چیزی را به جای خود و مکرر گفتن … لفظ مذکور در عربی با حرف تاء { اعاده } و در فارسی به تاء { اعادت } و با هاء ملفوظ ( اعاده ) و با هاء زاید هرسه استعمال می شود . اما استعمال با حرف تا در غیر متکلم است ».( – دهخدا ۱۳۷۳)در فرهنگ معین درخصوص این واژه گفته شده است :« ۱- (مص م) بازگفتن و دوباره گفتن ۲ـ بازگردانیدن (چیزی را به جای خود) باز آوردن ، برگرداندن ۳ـ (امص) برگشت»( معین ۱۳۵۲، ۳۰۰) لفظ حیثیت در کتب لغت نیز به عنوان مصدر جعلی عربی است و به معنی وضع ، اسلوب ، نظر ، لحاظ ، اعتبار ، جهت و حالت می باشد .[۲]در فرهنگ حقوقی بلاک معادل انگلیسی یا فرانسوی آن (Rehay bilitation) به بازگرداندن اهلیت یا وضعیت به شخص یا شی تعریف شده است.( Black 1700) و در پاره ای از منابع عربی در ذیل عنوان « رد الاعتبار او الحقوق، تاهیل و اصلاح » آمده است.( الوهیب اسماعیل ، ۱۹۸۸) تعاریفی که از اعاده حیثیت در کتب لغت ارائه شده است غالباً درخصوص مفهوم حقوقی این کلمه است و تعریف جامع و کاملی که درخصوص معنی و مفهوم اعاده حیثیت باشد تحقیقاً ارائه نشده است از جمله در فرهنگ فارسی معین آمده است « اعاده حیثیت (حق) رد کردن حقوق و اعتبارات مجرم که سبب جرم سلب شده بدو»( معین، پیشین)
با الهام از معانی فوق میتوان گفت : اعاده حیثیت باز گرداندن اهلیت سلب شده از فرد به اوست .این تعریف در بر گیرنده ترمیم حیثیت در اثر ارتکاب جرم علیه شخص وهمچنین حقوقی که بواسطه ارتکاب جرم از مجرم سلب شده است میباشد.
ب )مفهوم اصطلاحی
در جهت حفظ و صیانت از حرمت و حیثیت افراد جامعه معمولاً قواعد و مقرراتی وضع می گردد که به حفظ حیثیت افراد اختصاص یافته است و بحث اعاده حیثیت زمانی مطرح می گردد که حیثیت شخص بنا به ادله ای خدشه دار شده و لطمه شدیدی خورده باشد و اعتبار و جایگاه فردی و اجتماعی شخص مخدوش می گردد . در این جاست که مساله
« اعاده حیثیت » مطرح می گردد که چگونه باید اهلیت و حیثیت پیشین شخص به او باز گردانده شود.
مفهوم اصطلاحی اعاده حیثیت از مفهوم لغوی آن فاصله چندانی ندارد و می توان آن را مشابه دانست چنانکه در عرف جامعه و عامه مردم نیز هرگاه شخصی مورد اهانت و بی احترامی قرار گیرد گفته می شود که از فلان شخص هتک حیثیت شده است و یا اینکه حیثیت او لکه دار شده است که در واقع بیان گر این است کرامت شخص متحمل خسارت معنوی شده است .اعاده حیثیت در مفهوم اصطلاحی دارای دو مفهوم عام وخاص است.بدون تردید در جوامعی که قانون حاکم است جهت صیانت از حقوق ، حرمت و حیثیت افراد جامعه قوانین و مقررات متعددی وضع می گردد که از این سرمایه های معنوی اشخاص توسط قانونگذار حمایت می شود تا آنجا که حتی این امر در متون قانون اساسی کشورهاوارد گردیده است و از جمله در اصل ۲۲ قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران بیان می کند « حیثیت ، جان ، مال ، حقوق و مسکن و شغل اشخاص از تعرض مصون است مگر در مواردی که قانون تجویز کند ».
بنابراین هتک حیثیت و حرمت اشخاص به هر شکلی که باشد ممنوع بوده و حسب مورد مستوجب مجازات خواهد بود .[۳] و در کنار این اصول از قانون اساسی قانونگذار را در موارد متعددی ناچار کرده است که به جرم انگاری مواردتعرض به حقوق و حیثیت افراد اقدام نمایند و علاوه بر تعیین مجازات ، متعرض به حیثیت را ملزم به جبران خسارت دانسته است .[۴]
از آنجایی که حل و فصل دعاوی اشخاص حقیقی و حقوقی در زمینه دعاوی کیفری و مدنی با محاکم قضایی در دادگستری می باشد و ممکن است که اشخاص بی گناهی دستگیر و بازداشت گردند و یا حتی محاکمه و زندانی شوند و بعداً بی گناهی ایشان به اثبات برسد و از این رهگذر زیانهای مادی و معنوی به آنان وارد گردد که در این جاست که چگونگی جبران این خسارت نمود پیدا می کند و از این جهت در اصل ۱۷۱ قانون اساسی مقرر شده: « هرگاه در اثر تقصیر یا اشتباه قاضی در موضوع یا در تطبیق حکم بر مورد خاص ضرر مادی یا معنوی متوجه کسی گردد در صورت تقصیر ، مقصر طبق موازین اسلامی ضامن است و در غیر این صورت خسارت به وسیله دولت جبران می شود و در هر حال از متهم اعاده حیثیت می گردد ».
اعاده حیثیت در معنی خاص یک نهاد حقوقی است که در حقوق جزای عرفی سبب زوال آثار محکومیت کیفری می گردد . اعاده حیثیت در اینجا مفهوم خاصی دارد . به این معنی که بعد از زمان مشخصی که از سپری شدن دوران محکومیت یا اجرای مجازات محکوم علیه منقضی شود و در طی آن مدت شخص مجدداً مرتکب جرم دیگری نشود و اقدام به اصلاح رفتار خویش بنمایدمشاهده این وضعیت از طرف محکوم علیه به منزله تنبه و ندامت تلقی می گردد و به این جهت سوابق محکومیت از سجل کیفری او حذف می گردد و در اینجا اهلیت و صلاحیت حقوقی و اعتباری که شخص با ارتکاب جرم و محکومیت کیفری آنرا از دست داده است مجدداً به محکوم علیه برگردانده می شود .به عبارت دیگر از آنجایی که مهم ترین هدف جامعه از اجرای قوانین و مقررات جزایی و مجازات مجرمین تنبیه و اصلاح آنهاست و اکثر افرادی که در جامعه بنا به عللی دچار گمراهی و مرتکب اعمال مجرمانه می گردند ، پس از تحمل دوران محکومیت تحت تأثیر پشیمانی و ندامت قرار می گیرند و پس از آزادی از قید و بندی که مجازات برای آنان در نظر گرفته است زمینه حضور آنان مجدداً در جامعه فراهم می شود . بنا بر این زدودن برچسبهای مجرمانه و علائم طرد آنها از جامعه ضروری است تا صلاحیت ها و اهلیت های حقوقی ایشان باز گردانده شود . اعاده حیثیت در این معنی بطور کلی موجب از بین رفتن محرومیت هایی است که بواسطه ارتکاب جرم به حکم قانون بر فرد تحمیل شده است .
از واژه اعاده حیثیت در حقوق داخلی و مجموعه قوانین و مقررات مصوب تعریف جامع و کاملی ارائه نشده است . در قانون مجازات عمومی اسبق در مواد ۵۶ تا ۵۹ از اعاده حیثیت بحث شده بود که مقررات این قانون در قانون مجازات عمومی ۱۳۵۲ با تغییراتی در مواد ۵۷ و ۵۸ تدوین گردیده بود لیکن از اعاده حیثیت که به دو صورت قانونی و قضایی در نظام های حقوقی معاصر بروز یافته است تعریفی نشده است و یک نوع از اعاده حیثیت و یا به عبارت بهتر اعاده اعتبار در قانون تجارت نیز وجود دارد که در باب سیزدهم قانون مذکور و درخصوص تاجر ورشکسته مطرح شده است و ورشکستگی تاجر باعث سلب اعتبار از او شده است و این اعتبار اعاده نمی شود مگر به حکم دادگاه و با شرایطی که قانون معین می کند که یکی از شرایط حصول اعاده حیثیت جزایی است.[۵]
بکارگیری واژه اعاده حیثیت در نگارش قوانین سبب شده است با توجه به مقرراتی که در مواد ۵۷ و ۵۸ قانون مجازات عمومی ۱۳۵۲وقانون سابق وجود داشت برخی از علمای حقوق آنرا چنین تعریف کنند: « اعاده حیثیت عبارتست از بازگشت به اهلیتی که شخص به جهتی آنرا از دست داده است اعاده حیثیت از طریق محو مجازات و آثار محکومیت کیفری محقق می شود»( جعفری لنگرودی ۱۳۷۰ ، ۵۹ )
در تعریف دیگری آمده است «اعاده حیثیت عبارتست از حذف محکومیت جزایی محکوم علیه از سجل قضایی او به منظور رفع برخی از محرومیت هایی که وی به عنوان مجازات تبعی به آنها محکوم شده است»( هدایتی ۱۳۴۲ ، ۱۹۱). و همچنین آقای استفانی و لواسور در کتاب حقوق جزای عمومی می نویسند: «وضعیت قانونی شخص که در اثر ارتکاب جرم آن را از دست داده بود اعاده می گردد و چنین شخصی از جمله اشخاص سابقه دار خارج شده و در صورت ارتکاب مجدد جرم احکام تکرار جرم در مورد او اعمال نخواهد شد»( استفانی گاستون و دیگران ۱۳۷۷، ۵۳۲ )
در تعاریف ارائه شده از اعاده حیثیت آقای دکتر هدایتی به رفع برخی از محرومیتها اشاره دارد و این در حالی است که یکی از آثار مهم محکومیت کیفری قرار دادن مجرم در زمره اشخاص سابقه دار می باشد و در تعریف آقای استفانی و لواسور این موضوع آمده است و نتیجه اعاده حیثیت که همان خروج از جرگه اشخاص سابقه دار می باشد و عدم شمول مقررات تکرار جرم درخصوص چنین اشخاصی منظور و لحاظ شده است.
از تعاریف مذکور به نظر می رسد آنچه از نظر محکوم علیه مهم است عدم درج نام وی در دفتر سجل قضایی است چراکه درج نام وی موجبات بروز محرومیت ها و ممنوعیت هایی به خاطر حکم محکومیت است و در صورت محو چنین سابقه ای از سجل قضایی حیثیت او مشابه حیثیت سایر افراد جامعه می گردد و تمامی صلاحیت و اهلیت از دست رفته خود را باز می یابد و از شمول مقررات تکرار جرم در صورت ارتکاب جرم مجدد خارج خواهد شد.
بدیهی است تعاریفی که از اعاده حیثیت اراده شده تعاریف جامعی نیست و اتکاء به یک مفهوم بدون توجه به مفهومی دیگر ما را از دست یابی به تعریفی جامع باز می دارد باید توجه داشت که مفهوم اعاده حیثیت از مفاهیم عامی است که در نزد حقوق دانان و عموم اعضای جامعه روشن و بدیهی است و تعاریفی که از ناحیه حقوقدانان ارائه شده است بیشتر ناظر به دستیابی به انواع موارد و مصادیق و آثار آن است و این ترکیب در اغلب نوشته های حقوقی و قضایی و در متن قوانین با همین ترکیب بکار رفته و مصطلح شده است . با الهام از تعاریف ارائه شده می توان اعاده حیثیت را این گونه تعریف کرد : اعاده حیثیت یعنی حذف محکومیت جزایی محکوم علیه و آثار آن از سجل قضایی او .که این تعریف دربرگیرنده رفع کلیه آثار محکومیت از جمله محرومیت های از حقوق اجتماعی و فقدان سابقه در تکرار جرم خواهد بود .
از مقایسه مفهوم اصطلاحی اعاده حیثیت در معنای عام و خاص آن می توان به تفاوت هایی دست یافت:
۱ـ در مفهوم عام عامل و سبب هتک حیثیت اشخاص ناشی از عمل و اقدامات افراد دیگری است که شخصاً خود فرد در آن دخالتی ندارد ، در حالی که در اعاده حیثیت در معنی خاص هتک حیثیت به دنبال اقدام خود شخص که غالباً به صورت مجرمانه محقق شده است ، حیثیت شخص مورد خدشه قرار گرفته است .
۲ـ اعاده حیثیت در معنی خاص آن غالباً در صورت ارتکاب جرم و محکومیت فرد به مجازات و اجرای مجازات نسبت به وی مطرح می گردد . به این صورت که به موجب قانون باسابقه دار شناخته شدن شخص ، بخشی از اهلیت و حقوق اجتماعی فرد یا تمام آن را از بین می برد و از برخی حقوق اجتماعی محروم می گردد . پس از تحمل مجازات و تنبه و اصلاح و آمادگی جهت بازگشت به زندگی سالم اجتماعی ، می بایست از حیثیت و اعتبار گذشته برخوردار گردد که مجدداً راه ناسازگاری را برای خود برنگزیند . راهکاری که حقوقدانان جزایی پیشنهاد کرده اند « نهاد اعاده حیثیت کیفری » است تا اهلیت و حقوقی که از او سلب شده است مجدداً به وی باز گردانده شود . در حالیکه در معنی عام آن چنین چیزی مطرح نیست و هتک حیثیت به معنی ورود خسارت معنوی به شخص است که ممکن است از طریق توهین ، تهمت ، افترا ، یا نسبت دادن اعمال خلاف ناشی شود و یا اینکه ممکن است بر اثر تقصیر یا اشتباه قاضی یا دست اندرکاران کار قضاء بوده باشد که بنا به ادله ای مورد تعقیب ، بازداشت و حتی محکومیت قرار گیرد ولی بعداً به علت روشن شدن حقیقت از اتهام تبرئه گردد.
گفتار دوم: واژگان مرتبط

 

برای دانلود متن کامل پایان نامه به سایت zusa.ir مراجعه نمایید.

 

موضوعات: بدون موضوع
[سه شنبه 1400-01-24] [ 11:34:00 ب.ظ ]