کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل
کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل




جستجو





آخرین مطالب


  • تاثیر دوبرنامه تمرین(پیوسته و گسسته) بر عوامل خطر زای قلبی عروقی زنان میانسال غیر ورزشکار- قسمت 11
  • شناسایی و رتبه بندی موانع استقرار سیستم حسابداری تعهدی در دانشگاه علوم پزشکی کاشان- قسمت ۳
  • ارزیابی و تحلیل نقش رهبری تحول آفرین در توسعه یادگیری سازمانی کارکنان اداری شهرداری شهر کرمانشاه- قسمت ۳- قسمت 2
  • بررسی رابطه بین هوش هیجانی کارکنان و ارتباط سازمان با مشتری در بانک قرض الحسنه مهر ایران- قسمت ۷
  • دانلود پایان نامه مدل جدید تراوایی برای غشاهای ماتریس آمیخته پرشده بانو ...
  • پژوهش های کارشناسی ارشد درباره : تأثیر-بحران-مالی-بر-بیکاری-کشور های-منتخب-حوزه ی-منا- فایل ۳
  • بررسی رابطه بین هوش چند گانه و تفکر انتقادی مدیران دانشگاههای آزاد اسلامی استان اردبیل- قسمت ۳
  • پژوهش های انجام شده در مورد بررسی فاکتورهای مؤثر در باززایی درون شیشه ای گیاه زنیان۹۱ ...
  • تحولات تقنینی ناظر بر نهاد تعدد جرم در نظام کیفری ایران۹۳- قسمت ۵
  • رابطه فرهنگ سازمانی با خلاقیت دبیران تربیت بدنی شهرستان¬های کهگیلویه و لنده۹۴
  • سنتز، شناسایی کمپلکس¬های جدید دارویی از گالیم، قلع و تیتانیم و مطالعات کلینیکی تعدادی از آن¬ها در درمان برخی رده¬های سلول¬های سرطانی- قسمت ۸
  • بررسی اثر اندرکنش خاک و سازه بر روی باز توزیع نیروها در المان های سازه های فولادی- قسمت ۴
  • اهمیت ضمان از منظر فقه امامیه و نظام بانکی- قسمت ۶
  • دانلود منابع تحقیقاتی برای نگارش مقاله ارائه مدلی تلفیقی از کارت امتیازی متوازن و هوشین کانری در سازمان به ...
  • تاثیر نام و نشان ملی بر نام و نشان شرکت های ایرانی در بازار هدف- قسمت ۲
  • نحوه اجرای مالیات بر ارزش افزوده و مقایسه آن با کشورهای سوئیس و ایالات متحده آمریکا- قسمت ۶
  • رابطه بین تصویر سازمانی با وفاداری مشتریان بانک رفاه(مطالعه موردیشعب منطقه شمال تهران )- قسمت ۴
  • حقوق بین الملل و مصونیت قضایی نمایندگان و کارکنان دیپلماتیک در محاکم ملی و خارجی- قسمت ۷- قسمت 2
  • امکان¬سنجی پیاده¬سازی فناوری شناسایی از طریق امواج رادیویی RFIDدر مبارزه با قاچاق کالا- قسمت ۶
  • پایان نامه درباره :پایان نامه ارشد شناسایی و سنجش عوامل تعیین کننده عملکرد صادراتی ...
  • دانلود مطالب پژوهشی با موضوع بررسی و تحلیل پیشه‌ها ومشاغل در آثار کودک و نوجوان ...
  • مسولیت مدنی والدین در ازدواج های تحمیلی- قسمت ۲
  • نقد روانکاوانه¬ی رمان سلوک محمود دولت-آبادی و رمان حین¬ترکناالجسر از عبدالرحمن منیف با رویکردی تطبیقی- قسمت ۲
  • ارائه یک الگوریتم رهگیری هدف پویا بر اساس پیش‌بینی در شبکه حسگر بی‌سیم- قسمت ۵
  • نقد و بررسی قانون اصلاح قانون بیمه اجباری مسئولیت مدنی دارندگان وسایل نقلیه موتوری زمینی در مقابل شخص ثالث با محوریت نقش پلیس در پیشگیری،کنترل وجبران صدمات- قسمت ۹
  • بررسی و تحلیل دیوان ملاپریشان در مقایسه با اندیشه¬های عرفانی مولانا- قسمت ۴۷
  • نگارش پایان نامه با موضوع : عوامل تعیین کننده استهلاک در نظریه رشد اقتصادی- فایل ۱۹
  • ارزیابی پذیرش کیفیت خدمات الکترونیکی، رضایت و تمایلات مشتری درمطالعه میدانی بانک ملت استان کرمانشاه- قسمت ۶- قسمت 2
  • تبیین تأثیر اجرای طرح مبارزه با اراذل و اوباش در ارتقاء احساس امنیت شهروندان کرمانشاه
  • بررسی جرم تکدی گری در شهرستان مشهد و ارزیابی اقدامات سیستم قضایی در پیشگیری از آن- قسمت ۷
  • تفسیر علیّت به تشأّن از ديدگاه صدرالمتألّهين- قسمت 21
  • ارائه مدلی برای اندازه گیری میزان چابکی در شرکت های نرم افزاری بر اساس اصول چابک- قسمت ۵
  • تاثیر استفاده از نانو کود آهن و تنظیم کنندههای رشد گیاهی در محیط کشت MS بر روی گیاه ارکید رقم Orchids catasetum- قسمت ۴




  •  

    کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کاملکلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

    لطفا صفحه را ببندید کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

    لطفا صفحه را ببندید

    کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

    کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

    لطفا صفحه را ببندید

    کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

    کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

    لطفا صفحه را ببندید

    کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

    کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

    لطفا صفحه را ببندید

    کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

    کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

    کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

    کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

    لطفا صفحه را ببندید

    کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

    کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

    لطفا صفحه را ببندید

    کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

    کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

    کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

    کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

     

    کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کاملکلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

    لطفا صفحه را ببندید کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

    لطفا صفحه را ببندید

    کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

    کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

    لطفا صفحه را ببندید

    کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

    کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

    لطفا صفحه را ببندید

    کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

    کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

    لطفا صفحه را ببندید

    کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

    کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

    کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

    کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

    لطفا صفحه را ببندید

    کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

    کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

    لطفا صفحه را ببندید

    کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

    کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

    کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

    کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

     
      روایی تشخیصی فرم بازسازی شده پرسشنامه شخصیتی چندوجهی مینه-سوتا-۲ (MMPI-2RF) در گروه اختلالات خُلقی- قسمت ۷ ...

    ۸- تنیدگی های زندگی .
    ۹- بیماری‌های جسمی شدید از موارد اضطراب برانگیز دوره بلوغ می‌باشد (مجد، ۱۳۸۷).
    ۱۵ ـ۲ اختلالات اضطرابی
    بین تمام اختلالات روانی ، اختلالات اضطرابی احتمالاً‌ شایعترین آن‌ ها بوده و در عین حال بیش از همه تحت تأثیر ملاک‌‌های تشخیص چهارمین ویراست راهنمای تشخیص و آماری اختلالات روانی (DSM IV) قرار گرفته اند . زن‌ها بیشتر از مردها ممکن است مبتلا به اختلال اضطرابی شوند و شیوع اختلالات اضطرابی در سطوح اجتماعی – اقتصادی بالاتر کاهش می‌یابد. در چندین مطالعه گزارش شده است که زمینه ژنتیک برای اختلالات اضطرابی ممکن است در بعضی از خانواده‌ها جمع باشد.
    عکس مرتبط با اقتصاد
    ۱ ـ۱۵ ـ۲ اختلال اضطراب منتشر
    چهارمین ویراست راهنمای تشخیصی و آماری اختلالات روانی ( DSM IV) اختلال اضطراب منتشر[۷۱] را اضطراب و نگرانی شدید در مورد چندین رویداد یا فعالیت تعریف می‌کند که در اکثر روزها در ضمن حداقل ۶ ماه دوام داشته است . کنترل نگرانی مشکل است و علائم جسمی نظیر تنش عضلانی، تحریک پذیری، اشکال در خواب و بی‌قراری با آن همراه است . اضطراب متمرکز بر خصوصیات یک اختلال دیگر محور I نیست ، ناشی از مصرف مواد یا بیماری طبی عمومی نمی‌باشد ، و فقط در جریان یک اختلال خلقی یا روانی ظاهر نمی‌گردد. کنترل اضطراب مشکل است، از نظر ذهنی، ناراحتی برانگیز است و در زمینه‌های مهم زندگی شخص اختلال ایجاد می‌کند .
    اختلال اضطراب منتشر احتمالاً‌ شایعترین اختلالی است که با یک اختلال روانی دیگر، معمولاً یک اختلال اضطرابی دیگر ، یا یک اختلال خلق دیده می‌شود . مثل بسیاری از اختلالات روانی ، علت اختلال اضطراب منتشر معلوم نیست . با تعریف دقیق ، اختلال اضطراب منتشر احتمالاً گروهی ناهمگون از بیماران را مبتلا می‌سازد . طبق تعریف، اختلال اضطراب منتشر یک بیماری مزمن است که ممکن است تمام عمر دوام یابد ، تا ۲۵ درصد کلی بیماران بالاخره حملات هراس را تجربه می‌کند . درصد بالای دیگری از این بیماران احتمال دارد مبتلا به اختلال افسردگی اساسی باشند(پورافکاری، ۱۳۸۹).
    نتیجه تصویری برای موضوع افسردگی
    ۲ ـ۱۵ ـ۲ اختلال وسواسی ـ جبری‌
    در چهارمین ویراست راهنمای تشخیص و آماری اختلالات روانی ( DSM IV) اختلال وسواسی جبری افکار و اعمال وسواسی توصیف شده است که شدت آنها برای اتلاف وقت یا ایجاد ناراحتی بارز یا تخریب قابل ملاحظه کافی است . افراد مبتلا به این اختلال واقف هستند که واکنش‌های آنها غیرمنطقی یا نامناسب است.
    همه افراد مبتلا به این اختلال علائمی از اختلال وسواس فکری – عملی دارند. فکر وسواسی[۷۲] یک فکر، احساس، عقیده یا حس مزاحم وتکرار شونده است. عمل وسواسی[۷۳]۲ فکر یا رفتار خودآگاه ، میزان شده ، تکراری، نظیر شمارش یا اجتناب است.
    فکر وسواسی موجب افزایش اضطراب شخص می‌گردد اما عمل وسواسی با انجام آن اضطراب شخص، را کاهش می‌دهد . اما وقتی شخص در مقابل انجام عمل وسواسی مقاومت می‌کند، مضطرب می ‌گردد. شخص مبتلا به اختلال وسواسی – جبری معمولاً غیر منطقی بودن افکار وسواسی خود را درک می‌کند (پورافکاری، ۱۳۸۹).
    بین بزرگسالان احتمال ابتلا‌ء مرد و زن یکسان است ، معهذا ، بین نوجوان‌ها، پسر‌ها بیشتر از دختر‌ها به اختلال وسواسی جبری مبتلا می‌گردند. میانگین سن شروع حدود ۲۰ سالگی است هرچند در مردها سن شروع کمی پائینتر از زنهاست . افراد مجرد.
    بیشتر از افراد متأهل به اختلال وسواسی جبری مبتلا می‌شوند. افراد مبتلا به این اختلال معمولاً‌ به سایر اختلالات روانی هم مبتلا هستند.
    ۳ ـ۱۵ ـ۲ اختلال استرس پس از سانحه:
    چهارمین ویراست راهنمای تشخیص و آماری اختلالات روانی ( DSM IV) اختلال استرس پس از سانحه[۷۴]۱ را یک رشته علائم تیپیک که در پی مشاهده یا درگیرشدن یا شنیدن «‌یک استرس تروماتیک فوق العاده »‌ پدید می‌آید، تعریف کرده است. شخص نسبت به این تجربه با ترس و درماندگی پاسخ می‌دهد، رخداد را در ذهن خود مکرراً زنده می‌کند و می‌کوشد از یادآوری شدن اجتناب کند . علائم باید بیش از ۱ ماه دوام یابد و در زمینه های مهم زندگی نظیر خانواده و شغل تداخل نماید . شخص سانحه را در خواب یا افکار روزانه تجربه می‌کند ، از هر چیزی که ممکن است یادآور سانحه باشد می‌پرهیزد و یک حالت انگیزش مفرط و عدم پاسخگویی و کرختی پیدا می‌کنند. سایر علائم عبارتند از افسردگی ، اضطراب و مشکلات شناختی مانند عدم تمرکز .
    شیوع اختلال استرس پس از سانحه در طول عمر ۱ تا ۳ درصد جمعیت کلی تخمین زده می‌شود . هرچند اختلال استرس پس از سانحه در هر سنی ممکن است مشاهده شود ، به دلیل ماهیت زمینه‌های تسریع کننده در بین جوان ‌ها شایعتر است . معهذا ، کودکان نیز ممکن است به اختلال استرس پس از سانحه مبتلا شوند. ضربه های مربوط به مردها غالباً‌ به جبهه و جنگ مربوط است و ضربه های زن‌ها بیش از همه با مورد حمله و تجاوز به عنف قرارگرفتن رابطه دارد. این اختلال بیش از همه در افراد مجرد ، مطلقه یا بیوه ، از نظر اقتصادی ضعیف و از نظر اجتماعی کناره گیری دیده می‌شود (پورافکاری، ۱۳۸۹).
    تصویر درباره جامعه شناسی و علوم اجتماعی
    ۴ ـ۱۵ ـ۲ اختلال هراس بدون گذر هراسی
    ملاک ‌های تشخیص ( DSM IV) برای اختلال هراس بدون گذر هراسی
    A ـ هم (۱) و هم (۲):
    ۱) حملات هراس غیر منتظره مکرر.
    ۲) حداقل متعاقب یکی از حملات به مدت یک ماه :
    (a ـ نگرانی مداوم در مورد وقوع حملات بیشتر .
    (b ـ نگرانی در مورد مفهوم حمله یا پیامد‌های آن ، مثلاً‌ از دست دادن کنترل ، وقوع حمله قلبی ، ابتلاء به جنون.
    (c ـ تغییر قابل ملاحظه در رفتار در ارتباط با حملات .
    B ـ فقدان گذرهراسی
    C ـ حملات هراس حاصل تأثیر مستقیم دارو یا یک اختلال طبی عمومی نمی‌باشد.
    D ـ یک اختلال روانی دیگر مثل فوبی اجتماعی ، فوبی خاص ، اختلال وسواسی – جبری، اختلال استرس پس از سانحه یا اضطراب جدایی توجیه بهتری برای این اختلال نیست (پورافکاری، ۱۳۸۹).
    ۵ ـ۱۵ ـ۲ اختلال هراس با گذر هراسی
    ملاکهای تشخیصی DSM IV برای اختلال هراس با گذر هراسی:
    A ـ هم (۱) و هم (۲):
    ۱ ـ حملات هراس غیر منتظره ، تکرارشونده .
    ۲ ـ حد اقل در پی یکی از حملات ، یک ماه یا بیشتر یکی از موارد زیر وجود دارد :
    a) ـ نگرانی مداوم در مورد وقوع حملات بیشتر.
    b) ـ نگرانی در مورد مفهوم حمله یا پیامدهای آن مثلاً از دست دادن کنترل ، وقوع حمله قلبی ، ابتلاء به جنون.
    c) ـ تغییر قابل ملاحظه در رفتار در ارتباط با حملات.
    B ـ وجود گذر هراسی.
    C ـحملات هراس حاصل مستقیم دارو یا یک اختلال طبی عمومی نمی‌باشد.
    D ـ یک اختلال روانی دیگر‌، مثل فوبی اجتماعی ، فوبی خاص ، اختلال وسواسی ـ جبری، اختلال استرس پس از سانحه یا اختلال اضطراب جدایی توجیه بهتری برای این اختلال نیست (پورافکاری، ۱۳۸۹).
    ۶ ـ۱۵ ـ۲ گذر هراس بدون سابقه اختلال هراس
    ملاک‌های تشخیص DSM IV برای گذرهراسی بدون سابقه اختلال هراس
    A ـ وجود گذرهراسی مربوط به ترس از پیدایش علائم شبیه هراس (مثلاً‌ سرگیجه یا اسهال).
    B ـ ملاک ها هرگز در برگیرنده اختلال هراس نبوده اند.
    C ـ اختلال حاصل مستقیم اثرات فیزیولوژیکی یک ماده یا اختلال طبی عمومی نبوده است. اگر یک اختلال طبی عمومی همراه وجود داشته باشد ، ترس توصیف شده درA آشکارا فراتر از آن است که معمولاً‌با این اختلال مربوط است (پورافکاری، ۱۳۸۹).
    ۷ ـ۱۵ ـ۲ فوبی خاص
    چهارمین چاپ راهنمای تشخیص و آماری اختلالات روانی ( DSM IV) علاوه بر گذر هراسی دوفوبی دیگر ذکر شده است . فوبی خاص و فوبی اجتماعی یا جمع هراسی. DSM IVفوبی خاص را ترس شدید و پایدار از یک شیء یا موقعیت که ممکن است در آن حالت شرمندگی پیش آید تعریف می‌کند. افراد مبتلا به فوبی خاص ممکن است منتظر آسیب دیدن باشند یا از تصور از دست دادن کنترل دچار هراس شوند . فوبی خاص شایعتر از فوبی اجتماعی است . فوبی خاص شایعترین اختلال روانی بین زنها و دومین اختلال شایع روانی ، پس ازاختلالات وابستگی به مواد، بین مردها است. نسبت زن به مرد حدود ۲ بر ۱ است . اشیاء‌ و موقعیت‌های منبع ترس در فوبی خاص (برحسب فراوانی نزولی) عبارتند از حیوانات، طوفان، بلندی، بیماری، جراحت و مرگ (براهنی، ۱۳۹۱).
    ۸ ـ۱۵ ـ۲ فوبی اجتماعی‌
    مبتلایان به فوبی اجتماعی از تحقیر شدن و شرمساری در موقعیت‌های اجتماعی خاص ، نظیر گفتگو در جمع ، دفع ادرار در توالت عمومی و صحبت در قرار ملاقات به شدت می‌ترسند . تشخیص یک نوع فوبی اجتماعی منتشر که غالباً‌ یک اختلال مزمن و ناتوان کننده مشخص با اجتناب فوبیک از اکثر موقعیت‌های اجتماعی است از اختلال شخصیت دوری گزین دشوار است . در مطالعات همه گیرشناسی زن‌ها بیشتر از مردها مبتلا شناخته می‌شوند اما در نمونه ‌های بالینی عکس موضوع صادق است . اوج شروع فوبی اجتماعی در دهه دوم عمر است (پورافکاری، ۱۳۸۹).
    ۹ ـ۱۵ ـ۲ اختلال اضطرابی ناشی از اختلال طبی عمومی
    وقوع علائم اضطرابی مربوط به اختلال طبی عمومی شایع است. هرچند میزان بروز اختلال برای حالات طبی عمومی مختلف متفاوت است . طیف وسیعی از اختلالات طبی می‌توانند علائمی مشابه به آنچه در اختلالات اضطرابی دیده می‌شود ایجاد کنند.
    پرکاری تیروئید – کم­کاری تیروئید – پرکاری پاراتیروئید و کمبود ویتامین ۱۴B غالباً‌ با علائم اضطرابی همراهند . بعضی از ضایعات مغز و حالات پس از آنسفالیت گزارش شده است که علائمی شبیه اختلال وسواسی – جبری را ایجاد می‌کنند . بعضی از اختلالات طبی دیگر نظیر آرتیمی‌های قلبی می‌توانند علائم فیزیولوژیک اختلال هراس به وجود آورند . هیپوگلسیمی نیز می‌تواند علائم اختلال اضطرابی را تقلید نماید . انواع مختلف اختلالات طبی که می‌توانند علائم اضطرابی ایجاد کنند ممکن است از طریق مکانیسم مشترک، سیستم نورآدرنرژیک ، عمل نمایند ، هرچند اثرات سیستم سرتونرژیک نیز تحت مطالعه است.
    ۱۰ ـ۱۵ ـ۲ اختلال اضطرابی ناشی از مواد
    DSM IV اختلالات روانی ناشی از مواد را در طبقات خاص سندرم‌های اختلال روانی مربوطه گنجانده است. بنابراین اختلال اضطرابی ناشی از مواد همچنان در طبقه اختلالات اضطرابی قرار می‌گیرد. اختلال اضطرابی ناشی از مواد چه به علت مصرف داروهای به اصطلاح تفریحی و چه داروهای نسخه شده شایع است. طیف وسیعی از مواد می‌توانند علائم اضطرابی مقدار هریک از اختلالات اضطرابی DSM IV به وجود آورند.
    هرچند سمپاتومیمتیک ها (مثل آمفتامین – کوکائین و کافئین) بیش از همه با ایجاد علائم اختلال اضطراب ربط داده شده اند . بسیاری از داده های سروتونرژیکمثل ( MDMA, LSD) می‌توانند سندرمهای اضطرابی حاد یا مزمن در مصرفکننده های این داروها به وجود آورند (کرمانی ، ۱۳۷۸ ، صفحه ۱۹۶ ) .
    ۱۶ ـ۲ درمان های اختلالات اضطرابی
    با توجه به دیدگاه های روان پویشی، رفتاری، شناختی نوع درمان فرق می‌کند که در زیر به طور خلاصه به آنها پرداخته شد و در آخر به درمان دارویی.
    ۱ ـ۱۶ ـ۲ روان درمانی
    یعنی ابزار عمده متخصصان روانپویشی ، برای کمک به افرادی در نظر گرفته می شود که درگیر خاستگاه های روان پویشی رفتارهای غیر انطباقی خود هستند . بیشتر روان درمان گران معتقدند که این گونه رفتارها وقتی رخ می‌دهند که شخص در مورد لگام گسیختن اضطراب و حذف آن مشغولیت ذهنی پیدا می‌کند . در نظر آنها شخص با کسب بینش نسبت به ریشه های ناهشیار اضطراب می‌تواند فعالیت خود را در جهت اصلاح یا حذف رفتار ناخواسته جهت بدهند (نجاریان، ۱۳۸۹).
    در روان درمانی بینش گرا برای کمک به بیمار برای درک معنی ناخودآگاه اضطراب ، نماد موقعیت مورد اجتناب ، برنیاز به فرونشانی تکانه ها و نفع ثانوی علائم تمرکز می کند. با محدود ساختن تعارض‌های دوران کودکی و دوره ادیپال انحلال استرس ‌های جاری امکان پذیر می‌گردد . در این نوع درمان با درک نقش مقاومت به بیمار کمک می‌شود . این نوع درمان برای درمان هراسها مؤثر خواهد بود (پورافکاری، ۱۳۸۹).
    ۲ ـ۱۶ ـ۲ رفتاردرمانی
    بخشهای زیر سه نوع رفتاردرمانی مبتنی بر مواجه سازی را توصیف می‌کند:
    ۱ ـ۲ ـ۱۶ ـ۲ حساسیت زدایی منظم
    در حساسیت زدایی منظم رشته محرکهای ترسناکی که به دقت از ترس آور بودن خفیف تا شدید درجه بندی شده اند ، مورد استفاده قرارمی‌گیرد . وقتی مراجع با یک سطح از محرکها ی ترس آور راحت باشد ، محرک کمی شدیدتر ارائه می‌شود . حساسیت زدایی منظم بر اصول شرطی کردن مبتنی است . آموزش آرمیدگی جزیی از حساسیت زدایی منظم است (نجاریان، ۱۳۸۹).
    در درمان با حساسیت زدایی منظم مواد به صورت سلسله مراتبی نزولی مرتب می‌شوند. کار درمان با موادی شروع می‌شود که در پائین فهرست قراردارند . درمانگرتلاش می‌کند به بیمار بیاموزد در حالی که آنرا تجسم می‌کند یا به طور واقعی آنرا می‌بیند ، آرامش خود را حفظ کند . وقتی مراجع توانست حالت آرامش را به طور مستمر حفظ کند ، درمان با محرکهای رده بالاتر آغاز می‌شود . معمولاً‌ این فرایند تدریجی است . افرادی که مواجه با موقعیت‌های ناراحت کننده و ترس برانگیز را به طور ذهنی مرور می‌کند بیشتر بهبود نشان می‌دهند (حریری، ۱۳۹۰).
    ۲ ـ۲ ـ۱۶ ـ۲ غرقه سازی تجسمی
    غرقه سازی تجسمی بر این باور مبتنی است که بسیاری از حالات ، منجمله اختلالات اضطراب ، نتیجه تجارب دردناک گذشته است و برای اینکه بیمار آنها را از یاد ببرد باید موقعیت اصلی به نحوی که بدون درد تجربه گردد دوباره ایجاد شود . به بیمار کمک می‌کند تا اضطرابی را که تحت شرایط نفرت آور ایجاد شده ، فروبنشاند و به وی کمک شود تا رفتارهای پخته تری در پیش گیرد. غرقه سازی تجسمی از هر دو نظریه رفتارگرایی و روان پویشی بهره می‌گیرد. این درمانها (مثل حساسیت زدایی) می تواند بسیاری از ترسهای شدید را کاهش دهد (نجاریان‌، ۱۳۸۹).
    ۳ ـ۲ ـ۱۶ ـ۲ درمان با بهره گرفتن از مواجهه عینی
    اصطلاح مواجهه عینی به این معنی است که مواجهه در موقعیت واقعی زندگی صورت می‌گیرد ، نه صرفاً‌ در تصورات مراجع و درمانگر در مطب درمانگر . مواجهه سازی همواره در درمان بسیاری از اختلالات اضطرابی نتایج خوبی داشته است. مواجهه دراز مدت‌تر با محرک بالینی نتایج بهتری در بر دارد . درجه مؤثر بودن روش‌های درمانی مواجهه سازی به انگیزش مراجع و عاملهای خاص زندگی بستگی دارد. یکی از تبیین ‌ها این است که وقتی مراجعان در می‌یابند یک مواجهه زودگذر با محرک‌های ناراحت کننده را می‌توانند از سر بگذرانند و در عین حال اضطرابشان فروکش می‌کند ، به سرعت به خود اعتماد پیدا می‌کنند و تشویق می‌شوند در تلاش برای چیره شدن بر مشکلاتشان استوار بمانند. کارآمد‌ترین فن رفتاری برای درمان تشریفات وسواسی ترکیبی از مواجهه به همراه جلوگیری از پاسخ است (حریری، ۱۳۹۰). چیره شدن بر مشکلاتشان استوار بمانند.
    ۳ ـ۱۶ ـ۲ درمان شناختی
    درمانگران شناختی فنون چندی به کار می‌گیرند.
    ۱ ـ۳ ـ۱۶ ـ۲ بازسازی شناختی‌[۷۵]۱
    بازسازی شناختی زاییده‌ درمان عقلانی – عاطفی الیس است که توجه مراجع را به سوی افکار غیر منطقی فرا می‌خواند ، افکاری که مایه‌های رفتار‌های غیرانطباقی وی هستند (نجاریان‌، ۱۳۸۹).
    الیس با طرح این موضوع که شماری « باورهای غیرمنطقی بنیادی » عامل اولیه رنج و ناراحتی آدمی هستند ، به بسط و گسترش نظریه شناختی پرداخت . وی معتقد است افراد در صورتی که برای خود اهداف و مقاصدی در نظر بگیرند و به دنبال آن بروند رضایت بیشتری از زندگی خود خواهند داشت.
    باورهای غیر منطقی مانع از رسیدن فرد به آن اهداف می‌شوند . این گونه باورها مطلق نگرند و در قالب واژه هایی چون باید ، لزوماً ، اجباراً‌ بیان می شوند (پژهان، ۱۳۹۰).
    درمانگر مراجعان را یاری می‌دهد تا انتظار‌ها و باورهای غیرمنطقی خود را بررسی کرده و در نگرش به زندگی خود طرق منطقی تری را شکل دهند . از راه ارزیابی شناختی ، افراد ارزیابی واقعی‌تری از خود و دیگران به عمل می‌آورند (نجاریان‌، ۱۳۸۹).
    ۲ ـ۳ ـ۱۶ ـ۲ مرورشناختی [۷۶]۱
    که از این طریق مراجع می‌تواند به طور ذهنی رویکرد‌های انطباقی با موقعیتهای مشکل زا را مرور کند . مرور شناختی به حصوص برای مشکلاتی که از روی صلاحدید نمی‌توانند درموقعیت بالینی ایجاد شوند مفید است‌(پژهان، ۱۳۹۰).

     

     

    موضوعات: بدون موضوع
    [چهارشنبه 1400-01-25] [ 12:05:00 ق.ظ ]



     لینک ثابت

      بررسی تحلیلی رویکرد آموزشی رجیو امیلیا و سنجش میزان آگاهی مدیران و مربیان مراکز پیش از دبستان نسبت به عناصر اساسی برنامه درسی آن- قسمت ۱۴ ...

    هوش میان فردی
    توانایی تشخیص جنبه های ظریف رفتارهای دیگران

    متوجه خلق دیگران شدن
    تشخیص مقاصد و امیال دیگران

     

    درمانگر
    فروشنده

     

     

    هوش درون فردی
    توانایی آگاه شدن از احساس ها، انگیزه ها و امیال خود

     

    تشخیص هیجان های مشابهی چون غمگینی و تأسف از یکدیگر، تشخیص نقاط قوت و ضعف خود

     

    شخص دارای آگاهی تشخیص مفصل و دقیق

     

    الگوی بانک استریت[۱۱۸]
    لوسی اسپراگ[۱۱۹] در دوم جولای ۱۸۷۸ در شیکاگو به دنیا آمد. او یکی از شش فرزند خانواده و کودکی منزوی، خجالتی و عصبی بود. پدر لوسی که از تاجران اهل شیکاگو بود، شیوه انضباطی محدود کننده ای داشت و این امر سبب گردید تا لوسی کودکی گوشه گیر و در خود فرو رفته شود. عامل دیگر در تنهایی لوسی این بود که او به دلیل انقباض های عصبی ناگهانی و غیر قابل کنترل نتوانست تا سن ۱۶ سالگی، به شکلی منظم از آموزش های رسمی در کلاس درس، برخوردار گردد و والدین او نیز ترجیح دادند که لوسی را در خانه نگه دارند. او این مقطع زمانی از عمر خویش را با نوشتن یادداشت های روزانه و مطالعه کتاب های کتابخانه پدرش، سپری کرد.
    پدر لوسی که علاقه فراوانی به بسط و گسترش ریشه های آموزشی، اجتماعی، اقتصادی و فرهنگی در شهر خود داشت، افراد سر شناسی مانند جان دیویی و جین آدامز را به منزل خود دعوت می کرد، در حالی که او مشتاق به منافع اقتصادی چنین همکاری هایی بود، پدرش به تلاش های اصلاحی اجتماعی دیویی و آدامز راغب شده و از نوع اندیشه پدر که به مقوله طبقه بالای اجتماعی، تعصب می ورزید، روی گردان گردید. وقتی لوسی به سن ۱۶ سالگی رسید، خانواده اسپراگ به دلیل نا خوشی پدر، به جنوب کالیفرنیا مهاجرت کرد و لوسی عهده دار پرستاری از پدر شد. اما پس از گذشت مدتی انقباضات عصبی لوسی بهبود یافت و او تصمیم گرفت تا شرایط فعلی اش را عوض کند و به تحصیلاتش در مدارس شبانه روزی ادامه داد. او در سال ۱۹۰۰ با درجه ممتاز از دانشگاه فارغ التحصیل شد. او کارش را در کرسی های دانشگاهی ادامه داد و توانست ریاست بخش زنان دانشگاه کالیفرنیا را در برکلی را به دست گیرد. (حبیبی، ۱۳۹۰، ص۱۵۸)
    عکس مرتبط با اقتصاد
    لوسی اسپراگ با بررسی و دقت بسیار در باب مسیر جدید در آموزش معلمان که تمرکز آن به جای آموزش مرسوم، بیشتر بر دوره های تحصیلی دانشگاهی قرار داشت، به دنبال آن بود تا خود به عنوان یک آموزش دهنده، رویکردی عملی نسبت به مطالعه کودکان ایجاد نماید و بر اساس علم و تجربه بفهمد که کودکان در چه محیطی بهتر یاد می گیرند و مراکز نگه داری کودکان و نیز مدارس آنها باید چگونه باشد. لوسی اسپراگ در سال ۱۹۱۲ با وسلی کلر میچل[۱۲۰] ازدواج کرد و صاحب چهار فرزند شد. این ازدواج نه تنها مانع تداوم فعالیت های او نگردید بلکه لوسی را در فعالیت هایش مصمم تر نیز ساخت. پس از مدتی همسر اسپراگ که با جان دیویی رابطه شخصی و حرفه ای داشت، فرصت مناسبی پیش آورد تا لوسی اسپراگ میچل بتواند در کلاس های جان دیویی شرکت کند. دیویی که بر تشویق هر کودک و ارائه فرصت برای ابراز خلاقانه او و تعاملات اجتماعی و تجارب بی واسطه و یادگیری اکتشافی تاکید داشت، تاثیر عمیقی بر لوسی گذارد. لوسی اسپراگ که تصمیم داشت زندگی اش را صرف بهبود آموزش کودکان کند، در نیویورک جذب فعالیتهای دوستان جدیدش شد. او نیز همانند آنها ساختن نوع جدیدی از آموزش و پرورش را برای ساختن دنیای بهتر لازم می دانست. او گروهی از متخصصین در رشته های مختلف را گرد هم آورد و در سال ۱۹۱۶ که خود آن را خوش اقبال ترین سال زندگی اش می شمرد، به همراه همسرش و دختر عمویش الیزابت اسپراگ[۱۲۱]مرکز تجربیات تعلیم و تربیت را تشکیل داد و شاخه ای تاثیر گذار از جنبش مترقی و پیشرو در آموزش و پرورش قرن بیستم را پایه گذاری کرد، که به دلیل قرار گرفتن ساختمان این مرکز در خیابان بانک، بانک استریت نام گرفت. سرانجام این بانوی پر تلاش، اولین رئیس بخش بانوان در دانشکده کالیفرنیا، بنیانگذار کالج بانک استریت و خالق کتاب اینجا و حالا[۱۲۲] که در سال ۱۹۲۱ به رشته تحریر در آمد و از جمله پر فروش ترین کتاب های کودکان تا زمان حاضر است در سال ۱۹۶۷ از تلاش باز ایستاد. اما بنیانی که بنا نهاده بود، همچنین زنده و پر تلاش به کار خود ادامه می دهد. (همان، ص۱۶۱)
    تصویر درباره جامعه شناسی و علوم اجتماعی
    خیابان بانک یا همان «بانک استریت» در اوایل قرن نوزدهم در دهکده گرین ویچ[۱۲۳] احداث شد. این خیابان درختکاری شده با خانه های شهری به سبک فدرال، که نشانه تاریخی آن است، امروز نیز شبیه به همان چیزی است که در یک قرن پیش وجود داشت. ساختمان شماره ۶۹ این خیابان که نزدیک به چهل سال میزبانی یکی از مراکز مهم تعلیم و تربیت در کشور آمریکا را بر عهده داشت، سبب گردید تا بانک استریت، معنای دیگری یابد و چیزی بسیار فراتر از تصویر چند ساختمان در دهکده گرین ویچ شود. در حقیقت بانک استریت با بخشیدن نام خود به یکی از شاخه های تاثیر گذار از جنبش پیشرفت گرایی در آموزش و پرورش قرن بیستم، خود را ماندگار ساخت. خانم اسپراگ میچل با تشکیل گروهی متخصص متشکل از یک پزشک، چند روان شناس، یک کارشناس جامعه شناسی و چند مربی و آموزگار که همگی در زمینه کار با کودکان کار آزموده و مجرب بودند، در محیطی تا حد امکان آزاد، به تحقیق در زمینه چگونگی آموزش کودکان در مدارس تجربی پرداخت. تاسیس مهدکودک خیابان دوازدهم غربی(منزل میچل ها)با مدیریت هریت جانسون[۱۲۴] درسال۱۹۱۸و نیزمدرسه شهر وروستای کارولین پرت[۱۲۵] که کودکان پس از خروج از مهد کودک وارد آنجا می شدند، مراکز مناسبی برای این تحقیق و بررسی بودند. کودکان در مهد کودک و مدرسه این فرصت را داشتند تا از طراحی، نقاشی و ساخت مدل ها ی خمیری که در شیوه های آموزشی آن زمان، غیر معمول بود، برای بیان اندیشه و احساس خود استفاده کنند. برای آنان کل شهر نیویورک به کلاس درس تبدیل می شد و کودکان با سوار شدن بر یک قایق، بازدید از یک باغ وحش و یا دیدن یک پل بزرگ، به یادگیری می پرداختند. آنان آنچه را که دیده و درک کرده بودند، در نقاشی ها، بلوک های خانه سازی و مدل های خمیری شان، نشان می دادند. (حبیبی، ۱۳۹۰، ص ۱۶۳)
    در کنار سایر فعالیت ها، خانم میچل به صورت مستقیم وارد کار با کودکان می شد و به ثبت و ضبط اظهار نظرها، قصه ها و خاطراتی که کودکان تعریف می کردند، می پرداخت. او با بهره گرفتن از این روش پی برد که بیان طبیعی کودکان منعکس کننده هوشیاری زیرکانه آنها نسبت به جهان است، اما تکلیف معمول و رایجی که برای آنها در نظر گرفته می شود، مانع استفاده کودکان از زبان و بیان واقعی شان می گردد. در سال ۱۹۵۰ هیئت حاکمه ایالت نیویورک به بانک استریت که اینک کالج بانک استریت تغییر نام داده بود، اجازه اعطای درجه کارشناسی آموزش و پرورش داد و به این ترتیب کالج بانک استریت به عنوان مکانی که هم کودکان و هم بزرگسالان برای رشد یافتن و آموختن به آنجا می رفتند، در اذهان مطرح شد. از سال ۱۹۶۱ تا سال ۱۹۸۱ بانک استریت یکی از تامین کنندگان اصلی برنامه ای بود که خدمات حمایتی برای کودکان و خانواده های آنها در مناطق محروم فراهم می کرد، این همکاری تا اوایل دهه ۹۰ نیز ادامه یافت. در دهه ۸۰، کالج بانک استریت یک سری تحقیقات منسجم و مرتبط با هم و دامنه داری را آغاز نمود که از آن جمله می توان به عناوین زیر اشاره کرد:

     

    برای دانلود متن کامل پایان نامه به سایت fotka.ir مراجعه نمایید.

     

     

    بررسی شیوه های آموزش پیش دبستانی و تجزیه و تحلیل و دگرگونی برنامه های پیش دبستانی شهر نیویورک.

    مطالعه ملی پیرامون مدارس دولتی کودکان خردسال و تحقیق درباره سلامت ذهنی کودکان.

    زنان و فناوری، پایه ای جدید برای تغییر.

    خانه جایی است که دل آنجا است.

    بررسی وضعیت کودکان بی خانمان سنین پیش از دبستان در شهر نیویورک.

    چه کسی تدریس می کند؟

    مربیان کودکان خردسال در برنامه هایی با پشتوانه دولتی شهر نیویورک.
    با پایان گرفتن قرن نوزدهم و ظهور افق نوین فناوری علمی کار آمد، زمینه برای دوره جنب و جوش اصلاحات اجتماعی، سیاسی و تربیتی آمریکا که به جنبش پیشرفت گرایی، شهرت یافته است فراهم گردید. برخی از اجزای متشکله فلسفه آموزش و پرورش دیویی که موسسان بانک استریت نیز تحت تأثیر آن قرار داشتند، اشاره می شود:

    یاد گیرنده، ارگانیسم زنده و پدیده ای زیستی-اجتماعی است که انگیزه ها و کشش های لازم را برای تداوم حیات داراست.

    یادگیرنده، در محیطی زندگی می کند که هم طبیعی و هم اجتماعی است.

    -یادگیرنده به واسطه کشش های درونی خویش، فرد فعالی است که با محیط خویش، تعامل دارد.
    در نزد دیویی، تعلیم و تربیت خوب برابر بود با بازسازی تجربه به نحوی که بر معنا و مفهوم تجربه های آینده بیفزاید و آنها را هدایت کند. لوسی اسپراگ میچل و سایر همفکرانش که تحت تأثیر اندیشه های جان دیویی قرار داشتند، ضمن انتقاد از شیوه اداره سنتی کلاس ها که در آن، آموزش بر سلطه و اقتدار معلم، قائم است، با انضباط تحمیل شده از بیرون به مخالفت برخاستند. (همان، ص ۱۷۶).
    بانک استریت تلاش می کند، در جامعه آموزشگاهی، کودکان را به گونه ای بار آورد که آنان یکدیگر را علی رغم تنوع نژادی، قومی، طبقه ای، مذهبی، جنسیتی، ساختار خانواده، توانایی فیزیکی و سبک های یادگیری بپذیرند و با هم به احترام رفتار کنند. بانک استریت که به آموزش و پرورش به عنوان فرصتی برای ساختن جامعه ای بهتر می نگرد، مأموریت خود را در این می داند که از طریق به کار گیری تمام دانش قابل دسترس درباره رشد و یادگیری در فرایند آموزش و ایجاد ارتباط معنا دار میان تدریس و یادگیری با دنیای بیرون، به بهبود آموزش و پرورش کودکان و مربیان آنها کمک کند و از این راه به تقویت اجتماع بپردازد و اجتماع شامل خانواده، مدرسه و جامعه ی بزرگتری است که بزرگسالان و کودکان با وجود تمام گوناگونی ها، در آن با یکدیگر تعامل می کنند و با هم می آموزند. (همان، ص ۱۷۹)
    برنامه درسی
    در رویکرد تعاملی-رشدی بانک استریت بر دو جنبه تعامل و رشد، تاکید بسیاری می شود. در اصول کلی که به عنوان راهنمایی برای تنظیم برنامه درسی توسط باربارا بایبر[۱۲۶] و ادنا شاپیرو[۱۲۷] و دیگران ارائه شده، آمده است:
    -کنجکاوی طبیعی کودکان درباره ی خود و دنیای اطرافشان، نیروی محرکی برای یادگیری است و باعث توانمندی آنان در خلق معانی می شود. باید این کنجکاوی طبیعی را زنده نگه داشت.
    حس هر کودک نسبت به خودش از تجربیاتش با محیط فیزیکی و اجتماعی شکل می گیرد.

     

     

    رشد یعنی صعود در راهی که شخص، تجربیاتش را سازماندهی کرده و با جهان اطرافش دست و پنجه نرم می کند، این امر از شکلی ساده به اشکالی پیچیده و از یک راه به راه های متوالی توسعه می یابد.

    رشد در زمان های مختلف برای کودکان متفاوت ظاهر می شود، اما یک پیوستار است. معلمان باید بتوانند متناسب با رشد کودکان، آنان را با موضوعات و عناوینی رو به رو کنند که به کشمکش و در گیری کودکان با آنها و کسب تجربیات مناسب منتهی شود. مربیان باید بدانند که چگونه مفاهیم یا عقاید جدید را سازماندهی کنند و چگونه تجاربی طراحی کنند که کودکان را به کشف درباره ایده های متفاوت هدایت نماید.

    پیشرفت، شامل ترکیبی از ثبات و بی ثباتی است. معلمان باید بتوانند به کودکان در تثبیت ادراکات جدیدشان در مواجهه با چاالش ها و به تعادل رسیدن آنان کمک کنند.
    در برنامه درسی بانک استریت گر چه علوم اجتماعی، هسته اصلی را تشکیل می دهد، اما در شاخه های دیگر شامل انسان شناسی فرهنگی، جغرافیا، تاریخ، سیاست، فناوری، علوم پایه و هنر گسترش می یابد. این برنامه برای کودکان ۳ تا ۱۴ سال قابل اجرا است که البته به تدریج بر عمق و پیچیدگی آن افزوده می شود. ساختن و انجام دادن، جغرافیا و مطالعات اجتماعی و علوم سازمان یافته سطوح این برنامه اند. (همان، ص۱۸۲)
    اهداف
    بانک استریت که می کوشد از طریق به کارگیری دانش موجود درباره ی رشد و یادگیری در فرایند آموزشی، جامعه بهتری را رقم زند، در پی تحقیق اهدافی است که می توان آنها را چنین دسته بندی کرد:

     

     

    ایجاد محیط آموزشگاهی به منزله الگویی از جامعه چند فرهنگی آمریکا، به منظور تمرین دموکراسی و احترام به عقاید و پیشینه های فرهنگی، نژادی، قومی، طبقه ای و مذهبی و نیز ساختار خانواده، توانایی ذهنی و فیزیکی و سبک های یادگیری افراد.

    تقویت حس خود آگاهی بر اساس تجربه کردن و تفسیر تجاربی که از طریق یادگیری فعال در مطالعه انسان و جهان فیزیکی او حاصل می شود.

    تشویق به کار کردن و روبرو شدن شجاعانه با دنیای جدید، نیاز های جدید، مشکلات جدید و عقاید جدید.

    تقویت انعطاف پذیری در برابر تغییرات کلی که اصلی انکار ناپذیر در زندگی است و ایجاد توانایی تغییر دادن الگوهایی که دیگر برای زمان حال، مناسب نیستند.

    ایجاد اعتماد به نفس و تقویت حس همکاری و مسئولیت پذیری در کارهای مشترک و گروهی و تبادل اندیشه و افکار و نیز یادگیری مهارت های زندگی اجتماعی به عنوان شهروندی از جامعه.

    ایجاد باور تلاش کردن برای افزایش بهبود کیفیت زندگی خود و دیگران.

    محتوا و سازماندهی آن
    برنامه ی مطالعات اجتماعی که هسته اصلی محتوای برنامه درسی بانک استریت در تمام سطوح است در حقیقت شامل مطالعه ی اجتماع از خانواده تا همه ی جهان و مطالعه زندگی بشر همان گونه که خود را لحظه به لحظه معرفی می کند و مطالعه ارتباطات و وابستگی های لازم برای زنده ماندن فیزیکی و روحی و روانی است. این محتوا برای هر سه سطح مقدماتی(۶-۳ سال)، متوسط(۱۰ تا ۷ سال) و عالی(۱۴تا ۱۱سال)یکسان است، اما به تدریج بر عمق وگستردگی آن افزوده می گردد. (همان، ص ۱۸۴)
    محیط یادگیری
    این محیط باز نمودی از زندگی و کار در آزمایشگاه دانشمندان و کارگاه هنرمندان است. صندلی ها و میزها غیر ثابت بوده و معمولاً به منظور ایجاد حداکثر تعامل و چهره به چهره شدن کودکان، صندلی ها دایره وار چیده می شود. محیط بانک استریت چند رسانه ای [۱۲۸] بوده و دارای مواد و وسایل متنوعی است که برای کودکان قابل مشاهده و در دسترس است. اتاق موسیقی، سالن ورزشی و تربیت بدنی، کارگاه هنر و کتابخانه نیز از مکان هایی هستند که بچه ها بخشی از ساعات خود را در آنجا می گذرانند. اسباب بازی ها نیز در این میان نقش مهمی بر عهده دارند. این مدل آموزشی بیشتر به اسباب بازی هایی بها می دهد که قوه ی تصور کودکان را بیشتر تحریک کرده و منبع خلاقیت و پروش ذهنی آنان گردد که این خود، زمینه ساز توانایی حل مسأله و تفکر خلاق در آنهاست. در هر کلاس حدود ۲۰ تا ۲۵ کودک حضور دارند و یک مربی، دستیارو یک مربی-کار آموز، سرپرستی آن ها را بر عهده دارند. (همان، ص ۱۸۷)

    روش
    در روش تجربه محور و مشارکتی بانک استریت، مفاهیم و مهارت های متفاوت حوزه های آموزشی مختلف مانند علوم، ریاضیات و یا موسیقی و هنر در بازی ها و کار تجربی روزانه، کودکان ادغام می شود و آنان ضمن برقراری ارتباط و تعامل و کار کردن با یکدیگر در قالب گروه های کوچک و یا بزرگ تجربیاتشان را با یکدیگر سهیم شده، هر تجربه را به رهنمونی جدید برای تجربیات بعدی تبدیل می کنند. در این روش، هر کودک، هر گروه کوچک و بزرگ و یا این که تمام کلاس، می تواند تجارب حاصل از مطالعات و بازدید هایش را به بحث بگذارد و از آنها برای باز آفرینی و ساخت معنا استفاده کند. مطالعات اجتماعی که در حقیقت مطالعه ی زندگی انسان و تعاملات او و مطالعه ی ارتباطات و وابستگی ها ی لازم برای زنده ماندن فیزیکی و روانی او در جهان پیرامون است، به عنوان یک ارتباط دهنده میان حوزه های مختلف آموزشی، نقش بنیادی و اساسی را در برنامه آموزشی بانک استریت ایفا می کند. کودکان از طریق گردش های گروهی که از قبل توسط مربیان تنظیم می شود به تجربه ی محیط خویش می پردازند و پس از بازگشت به مرکز با یکدیگر درباره مشاهدات خویش بحث و گفت وگو می کنند و به تجزیه و تحلیل مسائل می پردازند و در این میان از وسایل و ابزار آلات مختلفی کمک می گیرند که مهمترین آنها کتاب و کتابخانه است. بانک استریت برای تثبیت این تجربیات، کودکان را به بازسازی آنچه دیده و فرا گرفته اند ترغیب می کند. این باز سازی ها خود را به صورت نقش های وانمودی در بازی های نمایشی، کاردستی، نقاشی، مدل های خمیری و ماکت های مقوایی و نیز سازه های ساختمانی و حتی در آشپزی، نشان می دهد. دربانک استریت هر روز ساعتی به داشتن فعالیت سالم و لذت بخش جسمی آزاد، در قالب ورزش و تربیت بدنی و آن هم در سالن ورزش اختصاص می یابد. برنامه موسیقی کودکان نیز، برنامه ای چند وجهی شامل تجربه موسیقی از طریق آواز خواندن، نواختن آلات موسیقی، گوش کردن و ساخت موسیقی و داشتن حرکات موزون همراه با آن است. درکارگاه هنر نیز کودکان با تنوعی از مواد احساس برانگیز برای ساختن چیزها روبرو می شوند و ضمن تحقیق در مورد طبیعت این مواد، از آنها استفاده می کنند تا بتوانند احساسات و برداشت هایشان از دنیا را با آنها نشان دهند. آموزش زبان دوم برای کودکان نیز بر این فرض استوار است که همه کودکان می توانند و می خواهند زبانی غیر از زبان خود را یاد بگیرند. در برنامه سواد آموزی[۱۲۹] بانک استریت، هدف آن است که خوانندگانی تربیت کند که برای لذت بردن و همچنین کسب دانش و به دست آوردن اطلاعات می خوانند و نویسندگانی پرورش دهد که برای ایجاد رابطه می نویسند. (همان، ص۱۹۵)
    ارزشیابی
    از دیدگاه بانک استریت، ارزشیابی به عنوان یک فرایند مستمر و جاری، بخش مهمی از آموزش و پرورش دوران اولیه کودکی و پایه مهمی در برنامه ریزی ها و تصمیم گیری های آموزشی است. ارزشیابی علاوه بر تعیین میزان رشد و پیشرفت هر کودک متناسب با اهداف برنامه، تعیین کننده میزان رشد و پیشرفت گروه های کودکان و در نهایت کل کلاس است.
    باز بینه [۱۳۰]های معلم ساخته یکی از ابزارهای ارزشیابی است و مربیان با بهره گرفتن از مشاهده فعالیت ها و میزان مشارکت و سازش پذیری آنان با برنامه و نیز ثبت مکالمات کودکان، با تهیه مستنداتی به توصیف هر کودک پرداخته و آن را در قالب یک مجموعه[۱۳۱]در اختیار خانواده ها قرار می دهند.
    نقش مربیان و آموزش مربیان
    از آنجا که در بانک استریت، آموزش بر اساس تجربه محوری و به صورت اشتراکی است، نقش مربیان بیشتر به صورت راهنمایی و تسهیل گری جلوه گر می شود. مربیان در زمینه چگونگی اجرای برنامه ها با هم به مشورت می پردازند. مشورت کردن جزء یکی از ویژگی های اصلی بانک استریت است.

     

     

    موضوعات: بدون موضوع
     [ 12:05:00 ق.ظ ]



     لینک ثابت

      بررسی رابطه بین مهارت های ارتباطی معلمان و پیشرفت تحصیلی دانش آموزان دوره دوم مقطع متوسطه ناحیه ۲ شهر بندرعباس۹۳- قسمت ۸ ...

    بدون ارزیابی منظم، آگاهی از سلامت یک نظام غیر ممکن است. و این در حالی است که هزینه ایجاد و احد ارزیابی حدود در صد مجموع بودجه مدارس ابتدایی و متوسطه خواهد بود.( سیف ،۱۳۶۸)
    ۲-۱-۳۵-دستور العمل برای والدین در باره پیشرفت تحصیلی فرزندان
    برای آن که فرزند خود را به مدرسه علاقمند کنید و او را در مسیر پیشرفت تحصیلی قرار دهید دستور العمل زیر را به کار ببندید. به کار بردن این موارد مستلزم آگاهی و صرف وقت است، ولی نتایجی که بدست می دهد فرزندانی صالح و پرورش یافته می باشد که بهترین ثمره عمر و باقیات صالحات خواهد بود.
    ـ برای فرزند خود موفقیت ایجاد کنید. موفقیت در یک مورد موفقیت های بعدی را به همراه خواهد داشت.
    ـ کمک کنید تا فرزندان شما برای یادگیری یا انجام هر عملی حواس خود را متمرکز کنند و این کار به تمرین نیاز دارد.
    ـ سرعت و دقت دو عامل اصلی در موفقیت تحصیلی است. فرزندان خود را با انجام تمرینات و تشویق عادت دهید که تکالیف و سایر امور تحصیلی را سریع و دقیق انجام دهند.
    ـ ایجاد موفقیت در فرزند اعتماد به نفس او را تقویت می کند، ولی تجربه شکست نیز در زندگی ضرورت دارد، بنابر این در مواردی باید کودک را با شکست مواجه سازید تا ترس از شکست در او از بین برود.
    ـ استعدادهای خاص را در کودک پیدا کنید و پرورش دهید.
    ـ به پرسش های کودکان خود در حدّ فهم آنان پاسخ دهید و آنان را به سؤال کردن تشویق کنید.
    ـ برای رفتن فرزند خود به دبستان قبل از آمادگی و سنّ مناسب عجله نکنید. تعجیل در شروع آموزش عواقب سوء تربیتی و گریز از مدرسه را به دنبال خواهد داشت.
    ـ فرزند خود را در پیشرفت تحصیلی با دانش آموزان باهوش تر مقایسه و شماتت نکنید.
    ـ توقع خود را در پیشرفت تحصیلی فرزندتان در حدّ استعداد و توانائی او محدود کنید.
    ـ در انتخاب رشته تحصیلی فرزندتان و ورود به دانشگاه با مشاوران راهنمائی مشورت کنید و نظرات خود را به فرزندتان تحمیل نکنید.
    ـ اگر فرزندتان در رفتن به مدرسه و درس خواندن تنبلی می کند، از روش تنبیه و تهدید و یا رشوه دادن به وی خودداری کنید. ایجاد موفقیت برای وی و تشویق بهترین روش برای بکارگیری او است.
    ـ در مواجهه با فرزندان در امور تربیتی سعی کنید از افراط و تفریط بپرهیزید. صراط مستقیم در تربیت تعدیل بین افراط و تفریط و کاربرد اصول علمی است.
    ـ مواردی از آموزش ها با وجود اهمیت زیاد مورد توجه نیست، پرورش عامل گوش دادن ـ آموزش در نحوه نشستن ـ راه رفتن و مشاهده کردن از این جمله است. با کمک مدرسه به این موارد توجه نمائید.
    و… . (شریفی،۸۵)
    ۲-۱-۳۶- توصیه به والدین در مورد مقایسه دانش آموزان
    ۱– هیچگاه فرزندان خود را در امور تحصیلی با دیگری مقایسه نکنید و آن ها را رقیب کسانی که از آنان باهوش ترند قرار ندهید.
    ۲- در رقابت با دیگران دو حالت اتفاق می افتد یا ظرفیت هوشی دو کودک مشابه است یا یکی از دیگری بیشتر یا کمتر می باشد. در حالت دوّم به هیچ وجه رقابت سازنده نیست. در حالت اوّل در صورتی که رقابت، حالت غیر اخلاقی پیدا نکند و رعایت شرایط و حدود بشود می تواند سازنده باشد.
    ۳- دانش آموز را به جای آن که با دیگران مقایسه کنید با خودش مقایسه کنید. در صورتی که پیشرفت داشته باشد او را تأیید و تشویق نمائید.
    ۴- در تأیید و تشویق حتّی الامکان از محرک های طبیعی مانند احساس پیشرفت، رضایت خاطر، تحسین و مشابه آن استفاده کنید و در صورتی که از محرک های غیر طبیعی مانند جایزه دادن و پاداش دادن به صورت های مختلف استفاده کنید، اصل اعتدال را رعایت نموده و از این که جایزه به جای وسیله هدف قرار گیرد پرهیز نمائید. معلّمینی که بدون جهت دانش آموز را زیاد نمره می دهند ناآگاهانه بزرگترین خصومت را به خانواده و دانش آموز اعمال می کنند.

     

    جهت دانلود متن کامل پایان نامه به سایت azarim.ir مراجعه نمایید.

     

    معلّم و اولیاء مدرسه را به نمره زیاد دادن از طریق خواهش و فشار تشویق نکنید. (عبدالمحمد،۸۵)

    ۲-۱-۳۷-مشکلات مرتبط با تکالیف مدرسه
    ۱. به فرزندتان القا کرده و بباورانید که انجام تکالیف مدرسه جزو وظایف ذاتیش بوده و این مسئله بخش اساسی فلسفه وجودیش را توجیه می کند. چه در غیر این صورت، درس خواندش هیچ گونه توجیه عقلانی نخواهد داشت. از طرف دیگر، در این رابطه باید از هر گونه دخالت کردن و مسئولیت پذیری خودداری کرده و این مسئولیت و وظیفه را به صورت تام و تمام به کودکتان واگذار کنید. چون هر چقدر احساس مسئولیت و حساسیت شما در این رابطه بیشتر باشد به همان اندازه نیز، پشت گوش اندازی و سهل انگاری کودک بیشتر می شود. با این وجود شما نیز نباید از وظیفه اصلی خود که همانا مدیریت درست و نظارت دورا دور است غافل شوید.
    ۲٫ برای این که در کودک سهل انگار، عادت سازنده ای شکل گیرد، لازم است که تکالیف درسی در مکان و زمان ثابت و مشخصی انجام شود برای مثال، این کار پس از صرف شام و شستن ظروف باید انجام شود، چون در این مقطع زمانی محیط آشپزخانه می تواند برای این کار مناسب باشد.
    از طرف دیگر، امتیاز این کار در این است که کودک در اثر گذشت زمان در برابر این وظیفه ذاتی خود شرطی شده و در آینده بدون آنکه نیازی به نظارت و کنترل شما باشد، به طور خودکار در این مکان و زمان تکالیفش را انجام خواهد داد.
    ۳٫ برای این که انجام تکالیف، هر چه بیشتر برای کودک جالب و جذاب باشد لازم است که محیط کار کودک، هر چه بیشتر برانگیزاننده و کشش آفرین گردد. برای مثال، میز کار کودک باید بزرگ و تمیز بوده و در عین حال اتاق نیز نورگیر خوبی داشته باشد تا کودک بتواند با گشودن پنجره هوای اتاق را تهویه نماید. همین طور، کودک در جریان کار باید به شارژرهای غذایی چون، تنقلات خوشمزه دسترسی داشته باشد. از سویی دیگر، محیط کار کودک باید بر ترجیحات و شخصیت کودک سازگاری و همخوانی داشته باشد. برای مثال، برخی از کودکان در جریان کار تمایل به گوش دادن موزیکی ملایم دارند و این در حالی است که برخی از کودکان سکوتی دلچسب را برای این کار ترجیح می دهند. به هر صورت، در این رابطه جهت کارآیی و بازدهی بیشتر، باید ترجیحات و اولویت های کودک مورد توجه قرار گیرد. گذشته از این، برخی از کودکان در برابر تشویق و ترغیب بهتر عمل می کنند تا تنبیه و تهدید. پس بهتر است که تحسین و تشویق را جایگزین توپ و تشرتان نمائید تا راحت تر به مقصودتان دست یابید.
    ۴٫ در رابطه با این وظیفه مهم کودک، هیچ گاه متوسل به پاداش و مجازات نشوید چون ابزار «هویج و چماق» در این رابطه از کارایی بر خوردار نمی باشد چون اولا این حربه و رویکرد سبب می شود که فرایند یادگیری کودک مختل شود و در ثانی، این مسئله سبب تشدید استرس و اضطراب کودک می شود. گذشته از این، در برخی از مواقع، کودک به راحتی می تواند تنبیه و تشویق را بی اثر کرده و آنرا کاملاً نادیده بگیرد.(سید مهدی حسینی – با تلخیص از کتاب مشاوره والدین در مسایل تربیت و تحصیلی فرزندان ،ص ۹۴-۱۰۵)
    ۲-۱-۳۸- نقش اولیاء در پیشرفت تحصیل کودکان
    محیط خانوادگی دانش آموزان پیشرفته درسی با محیط خانوادگی دانش آموزان ضعیف چه تفاوتی دارد؟
    معلمان غالباً در کلاسهای خود به دانش آموزانی برخورد می کنند که با هوش سرشار و کنجکاوی وافر خود نه تنها مطالب درسی را به سرعت فرا می گیرند بلکه وجود پرانرژی آنان، سؤالاتی که درکلاس مطرح می کنند و طرز درس جواب دادن آنان، محرکی نیرومند در جهت پیشرفت کلاس محسوب می شود. مسلماً هر آموزگاری آرزومند است در کلاس خود هرچه بیشتر از این قبیل دانش آموزان داشته باشد. اما در کنار این شاگردان، کودکان دیگری نیز به چشم می خورند که گاه غرق در رویای خود خاموش و آرام گویی در فضای دیگر و در دنیای دیگری غوطه ورند.
    اینان هرگز سؤال نمی کنند که هیچ گاه پاسخ صحیح و کامل در مقابل سؤالات معلم خود ندارند و اغلب به هنگام جواب دادن درس مضطرب خجالتزده و ناراحتند. گاهی نیز برعکس عصبی، پرخاشگر و ناآرام به نظر می رسند که این حالت به خصوص در حیاط مدرسه و ضمن بازی با همکلاسان به چشم می خورد. گویی این دانش آموزان می خواهند تلافی سکوت و کسالت ساعات گذرانده شده در کلاس را با فریاد و حرکات خشن جسمانی جبران کنند.
    در بسیاری از کشورها برای پی بردن به عمل اختلاف کودکان در یادگیری مطالب درسی تحقیقات فراوانی انجام شده است تا با تشخیص این نکته که چرا برخی از دانش آموزان با وجود داشتن هوش کافی نمی توانند مانند سایرین مطالب را فرا گیرند به آنان کمک گردد و از شکست تحصیلی آنان جلوگیری به عمل آید زیرا عقب افتادگی های تحصیلی و فقدان روش های مناسب آموزشگاه برای مقابله با آن نه تنها اعتماد به نفس دانش آموز را به تدریج از بین می برد بلکه آینده شغلی و حرفه ای او را نیز به خطر بیندازد.
    در سالهای اخیر گروهی از متخصصین تعلیم و تربیت در کشور ضمن بررسی و تحقیق در مورد علل عقب افتادگی تحصیلی دانش آموزان با خانواده های بسیاری نیز تماس حاصل نموده و با مادران فراوانی مصاحبه نموده اند تا ضمن آشنایی با محیط خانوادگی شاگردان خصوصیات خانوادگی دانش آموزان پیشرفته و دانش آموزان ضعیف و عقب افتاده درسی کلاسها را با هم مقایسه کنند.
    آن طور که از نتایج تحقیقات بر می آید محیط خانوادگی این دو دسته دانش آموزان کاملاً از نظر مادی و فرهنگی با هم فرق دارند و از آن گذشته طریق آموزشی مادران بر فرزندان خود در میان طبقات اجتماعی نیز متفاوت است. در طی تحقیقات مسلم گشته است که مادران شاگردان زرنگ اغلب گرمتر و با محبت تر از مادران دیگر به نظر می رسند و از ابزار محبت، صحبت و همکلامی با کودک خود ابا ندارند این مادران به شخصیت فرزندشان احترام می گذارند، او را کمتر سرزنش می کنند، توانائی های او را در نظر می گیرند و بدون اینکه فشار زیاد به وی وارد کنند یا دائم برای درس و مشقش از او باز خواست نمایند، محیط مناسبی در خانه برایش فراهم می کنند تا بتواند در آرامش کامل تکالیفش را انجام دهد. این مادران ضمن زیر نظر داشتن تکالیف درسی فرزندشان را آزاد می گذارند تا آنطور که مایل است درس بخواند و استقلال و خودکاری را در او تشویق می کنند در حالیکه اغلب مادران که فرزندشان عقب افتادگی تحصیلی دارند به فرزند خود کمتر فرصت می دهند تا مسائل و مشکلاتش را خودش حل کند. مثلاً به هنگام راهنمایی درس به او کمتر مهلت می دهند تا کودک خودش فکر کند و جواب صحیح را بیابد بلکه اغلب مایلند به زور مفاهیم و اطلاعات را به همانگونه که در کتاب نوشته شده است به او منتقل کنند بسیاری از این مادران به طور ناخودآگاه از بزرگ شدن و مستقل شدن فرزند خود واهمه دارند و با مراقبتها و دخالتهای فراوان جلوی رشد استقلال او را می گیرند به علاوه آنان در موارد بسیار و به بهانه های مختلف فرزند خود را سرزنش می کنند و با مقایسه دائمی او با کودکان مانع رشد اعتماد به نفس در او می گردند.
    تصویر درباره جامعه شناسی و علوم اجتماعی
    متخصصین تعلیم و تربیت ضمن بررسی کیفیت تربیتی و خانوادگی این دو دسته از دانش آموزان به این نتیجه رسیده اند که محیط زندگی دانش آموزان ساعی و پیشرفته در موارد زیر با محیط خانواده دانش آموزان ضعیف و عقب افتاده درسی اختلاف دارد:
    ۱- برخورداری دانش آموزان ساعی از محیط گرم و با ثبات خانوادگی در خانواده شاگردان پیشرفته اختلاف عقیده، جر و بحثهای بیهوده و دعواهای خانوادگی می تواند مولد اضطراب و ناآرامی در کودک گردد کمتر وجود دارد و به طور کامل خانواده آرام و پر تفاهم به نظر می رسد.
    ۲- برخورداری از وقت آزاد و توجه والدین: اولیا شاگردان زرنگ به خصوص مادران آنان وقت بیشتری را صرف تربیت و آموزشی فرزند خود می کنند با او بیشتر به صحبت و بازی می پردازند به او جرأت اظهار نظر و شرکت در تصمیم گیریهای خانوادگی را می دهند از او انتظار پیشرفت و ترقی دارند و او را به صورت فرد مسئولی می بیند که دارای توانایی ها و استعدادهای متعدد است بنابراین محیط خانه و برنامه های زندگی خود را طوری تنظیم می کنند که به رشد و تعالی این توانایی ها بینجامد این مادران به فرزند خود توجه نشان داده و اجازه می دهند که او غمها، شادیها و نگرانیهایش را بدون اینکه مورد تمسخر و یا سرزنش قرار بگیرد آزادانه ابراز کند.
    ۳- توافق اولیاء در مورد مسائل تربیتی- در غالب خانواده هایی که مورد مصاحبه قرار گرفته به نظر می رسید که پدر و مادر در مورد مسائل تربیتی توافق دارند و کمتر اتفاق می افتد که پیشنهاد مادر و راه و روش تربیتی او مورد سرزنش و انتقاد پدر خانواده قرار گیرد و یا برعکس به عبارت دیگر پدر و مادر هر کدام با تائید نظر و روش دیگری به تحکیم شخصیت وی در خانواده کمک می کنند بدیهی است اختلافات سلیقه ای اولیاء دور از چشم و حضور کودکان مورد بحث و بررسی قرار گرفته، اولیاء سعی می کنند به نحوی به توافق برسند.
    ۴- تحمل اولیاء در مقابل سروصدا و ریخت و پاش کودکان – اولیاء دانش آموزان پیشرفته اکثراً در مورد سروصدا و ریخت و پاش کودکان تحمل بیشتری از خود نشان می دهند و با اینکه به نظم و تربیت محیط خانه توجه دارند اما شادی و آرامش کودک بر ایشان اهمیت ویژه ای دارد و به آثار مثبت و تربیتی بازی در رشد کودک واقفند اما مادران این دانش آموزان فرزندان خود را طوری عادت می دهند که پس از پایان بازی و یا کارهای درسی خود به تناسب سن و توانائیش به مرتب کردن و نظافت محیط اطراف بپردازند و در حفظ پاکیزگی و زیبائی محیط زندگی او را نیز شریک می نمایند.
    ۵- تحمل اولیاء در مورد عدم اطاعت کودکان از بزرگسالان- با اینکه هر دو دسته نسبت به عدم اطاعت کودکان از پدر و مادر و به طور کلی بزرگسالان حساس بودند اولیاء کودکان ضعیف به طور محسوسی کم تحمل تر و حساس تر از دسته دیگر اولیاء به نظر می رسیدند ضمن محاسباتی که با مادران مختلف انجام گرفت مشخص گردید که مادران شاگردان پیشرفته در مقابل شیطنت ها و احیاناً کارهای ناپسند خود که از روی ناآگاهی انجام می شده کمتر به تنبیه و سرزنش متوسل می شوند بلکه سعی می کنند ضمن صحبت، استدلال و بحث در مورد موضوع، کودک را نسبت به عواقب رفتارش آگاه کنند و ضمناً فرصتی برای جبران کار ناشایست در اختیار او قرار دهند در حالیکه برخی از مادران شاگردان عقب افتاده درسی اظهار می داشتند که اکثراً با تنبیه بدنی، داد کشیدن و سرزنش کودک سعی می کنند مسائل انضباطی را حل کنند.
    ۶- عکس العمل اولیا در مقابل انتظارات و توقعات بلهوسانه فرزند- به نظر می رسد که مادران شاگردان زرنگ از قدرت شخصیتی بیشتری برخوردار بوده می توانند بدون ابراز خشونت در مقابل هوسها و توقعات زیاد فرزند خود مقاوم و با ثبات باشند در حالیکه مادران شاگردان ضعیف، گاه خشن، زمانی تسلیم و گاهی نا مطمئن و متزلزل به نظر می رسند برخی از این مادران اظهار داشتند که برای تهدید و ترساندن به شوهر خود شکایت می کنند چیزی که مسلماً به رابطه خوب و سالم پدر و فرزند لطمه وارد می آورد و باعث می شود تصویر خشن و نامهربانی از پدر در ذهن فرزند باقی بماند.
    نکات فوق ثابت می دارد که فضای خانوادگی کودکانی که معمولاً ردیف های عقب کلاس را اشغال می کنند و مشکلات درسی فراوان دارند دارای کیفیت پایینی است.
    محیط زندگی این دانش آموزان غالباً بی ثباتی نا آرام و خالی از تجربیات مفید تربیتی است مادرانشان کم حوصله و گرفتار به نظر می رسند و کمتر تحمل سروصدا و بازیهای کودکانه فرزند خود را دارند. رفتار این مادران در برخورد به مسائل و مشکلات کودکان تا حدودی خشن و نا آرام است این رفتار واکنش های ناشی از ترس و نگرانی را در کودکان به وجود می آورد و مانع رشد ذهنی آنان می گردد برای همین است که این قبیل شاگردان در مقابل هر نوع فعالیت آموزشی ابراز انزجار یا بی علاقگی می نمایند و رفته رفته با از دست دادن حسن اعتماد به نفس به صورت دانش آموزان ضعیف و عقب مانده تحصیلی در می آیند.(کریمی،۸۵)
    محیط خانوادگی دانش آموزان پیشرفته درسی با محیط خانوادگی شاگردان ضعیف چه تفاوتی دارد؟
    بی تفاوتی- بی حوصلگی- خشونت اولیاء واکنشهای ترس و اضطراب را در کودکان به وجود می آوردکه به سلامت روان آنان صدمه می زند و رشد ذهنی را متوقف می سازد.
    شاگردان زرنگ غالباً از محیط گرم و با ثبات خانوادگی- وقت بیشتر- توجه بیشتر و تحمل اولیاء خود برخوردارند.
    ۲-۲-پیشینه تحقیق
    قاسمی تادوانی (۱۳۹۲)تحقیقی تحت عنوان بررسی رابطه بین مهارتهای ارتباطی با پیشرفت تحصیلی و خلاقیت در دانشجویان علوم پزشکی شیراز انجام داد. این پژوهش از نوع کاربردی بوده و برای اجرای آن از روش توصیفی- همبستگی استفاده شده است.نتایج پژوهش نشان داد که مهارت های ارتباطی دانشجویان بر روی خلاقیت آنها تأثیر گذار است و اگر دانشجویان در ارتباط خود با دیگران به پنج مولفه مهارت ارتباطی (گوش دادن، توانایی دریافت و ارسال پیام، بینش نسبت به فرایند ارتباط، کنترل عاطفی، ارتباط توأم با قاطعیت) توجه لازم را داشته باشند این امر می تواند بر خلاقیت آنان تأثیر گذار باشد و خلاقیت آنان از افرادی که از مهارت های ارتباطی کمتری برخوردارند بیشتر می باشد. ولی مهارت های ارتباطی دانشجویان بر روی پیشرفت تحصیلی آنها تاثیر گذار نبوده است و داشتن مهارت ارتباطی مناسب یا غیر مناسب نتوانسته است تاثیری بر پیشرفت تحصیلی دانشجویان داشته باشد.
    نجفی نیاسر(۱۳۹۱) تحقیقی تحت عنوان مطالعه رابطه بین مهارتهای ارتباطی اساتید دانشکده فنی دختران تهران ولیعصر با اثر بخشی آموزشی انجام داد. برای انجام این تحقیق با بهره گرفتن از روش پیمایشی با تکنیک پرسشنامه، ۱۹۷دانشجو در ۱۲ رشته تحصیلی در دانشکده فنی ولیعصر تهران در سال ۹۱با بهره گرفتن از نمونه گیری تصادفی مورد سوال قرار گرفتند.بعد از جمع آوری پرسشنامه ها داده ها با بهره گرفتن از نرم افزار spss تجزیه و تحلیل شد، آمار استنباطی که در تجزیه و تحلیل به کار گرفته شد شاملضریب همبستگی پیرسون می باشد. بعد از تحلیل و بررسی های انجام شده نتیجه گرفتیم که: هر اندازه مهارتهای ارتباطی اساتیدبیشتر تقویت شود،اثر بخشی گروه های علمی، ایجاد انگیزه یادگیری در دانشجویان و پیشرفت تحصیلی دانشجویانافزایش مییابد و همچنین هر اندازه مهارتهای ارتباطی کلامی و غیر کلامی اساتیدبیشتر تقویت شود،اثر بخشی گروه های علمی افزایش می یابد. واژگان کلیدی: مهارتهای ارتباطی – اثربخشی آموزشی – ارتباط کلامی – ارتباط غیر کلامی – اساتید
    رحمنی (۱۳۹۲) تحقیقی تحت عنوان مطالعه ی رابطه ی بین مهارت های ارتباطی معلمان ابتدایی با پیشرفت تحصیلی دانش آموزان همان دوره در استان قزوین انجام داد. پژوهش حاضر ازنظر نوع هدف کاربردی واز نظر نحوه جمع آوری داده ها توصیفی – همبستگی است.ابزارهای مورد استفاده شامل پرسشنامه مهارت های ارتباطی محقق سا خته ای براساس الگوی کویین دام ولیری وپرسشنامه بارتون جی ای ،متشکل از ۵۰ سوال و۴ مولفه مهارت کلامی،مهارت غیرکلامی،مهارت گوش دادن وبازخورد می باشد. و پرسشنامه انگیزه پیشرفت هرمنس هم مورد استفاده قرار گرفته است . جامعه موردبررسی شامل ۷۰۰۰ نفرازدانش آموزان دختر دوره پنجم ابتدایی استان قزوین بوده است .نمونه مورد بررسی با بهره گرفتن از روش نمونه گیری تصادفی خوشه ای وانتخاب ۷منطقه از بین ۱۴ منطقه آموزشی وسپس به شیوه ی تصادفی طبقه ای نسبتی ،شامل ۳۵۰ نفر از دانش آموزان استان قزوین انتخاب شده است.جهت تجزیه وتحلیل داده ها از شاخص های آماری توصیفی شامل فراوانی،درصد،میانگین وانحراف استاندارد وآمار استنباطی شامل ضریب همبستگی پیرسون،t مستقل و آزمونt تک گروهی ورگرسیون خطی استفاده شده است. یافته ها حاکی ازآن است که بین مهارت های ارتباطی معلمان با پیشرفت تحصیلی رابطه معنی داری وجود ندارد. بین متغیرهای مهارت ارتباطی به ترتیب(کلامی،غیرکلامی،گوش دادن،بازخورد)،با پیشرفت دانش آموزان رابطه معناداری وجود ندارد. جهت تعین میزان برخورداری معلمان از مهارت ارتباطی در پژوهش از آزمون t تک گروهی استفاده شده است. که نتایج حاصل ازتوزیع فراوانی پرسشنامه مهارت های ارتباطی حاکی از آن است که حدود۶/۱۰درصداز دانش آموزان اظهار داشته اند که معلمان از مهارت های ارتباطی در حد پایین و۶/۴۶درصد در حد متوسط و۹/۴۲درصد در حد بالا برخوردارند .که میانگین مهارت های ارتباطی معلمان ۳۹/۱۴۹ می باشد . می توان گفت، معلمان در کلاس های درس از مهارت های ارتباطی درحد خوب برخوردارهستند. به طور کلی معلمان طبق نظر دانش آموزان در بین مؤلفه های مهارت های ارتباطی به ترتیب ارتباط کلامی با ۷۸/۵۲ از بالاترین میانگین و بازخورد ۵۸/۳۳ وگوش دادن ۱۰/۳۳وغیرکلامی ۹۳/۲۹ برخوردارند که این نتیجه نشان می دهد که معلمان بیشتر از مهارت کلامی و به طور متوسط از مهارت بازخورد و در حد پایین از مهارت گوش دادن و از همه کمتر از مهارت غیر کلامی در کلاس استفاده می کنند .و همچنین بین ویژگی های دموگرافی معلمان (سن،سابقه،مدرک تحصیلی) با مهارت های ارتباطی آنان رابطه وجود دارد. بین ویژگی های دموگرافی معلمان با پیشرفت تحصیلی دانش آموزان رابطه معناداری وجود ندارد. بین مهارت ارتباطی معلمان با انگیزه پیشرفت دانش آموزان رابطه مثبت ومعناداری وجود دارد. وهمچنین از میان مولفه های مهارت ارتباطی ، بین مهارت کلامی با انگیزه پیشرفت تحصیلی دانش آموزان رابطه وجود دارد. و بین مؤلفه های دیگر مهارت ارتباطی با انگیزه پیشرفت رابطه معناداری وجود ندارد.
    صادقی فر (۱۳۹۲) تحقیقی تحت عنوان شناسایی وضعیت مهارت های اطلاعاتی ـ ارتباطی در معلمان ابتدایی شهر تهران و اثر آن بر پیشرفت تحصیلی دانش آموزان انجام داد. با بهره گرفتن از روش نمونه گیری خوشه ای ۳۱۴ نفر از معلمان (۱۶۰ مرد و ۱۵۴ زن) ابتدایی شهر تهران انتخاب شدند و به پرسش نامه محقق ساخته در قالب طیف لیکرت پاسخ دادند. آلفای کرونباخ پرسشنامه ۸۶۲/۰ بدست آمد. و داده ها با بهره گرفتن از آمار توصیفی و استنباطی مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. نتایج نشان دادکه بین وضعیت موجود و مطلوب برخورداری از مهارت-های اطلاعاتی ـ ارتباطی (برقراری ارتباط، تبادل اطلاعات، تفکر خلاق و انتقادی، و مهارت-های پژوهشی) در معلمان تفاوت وجود دارد و آنان وضعیت موجود خود را پایین تر از وضعیت مطلوب ارزیابی نمودند (p<0.001). از سوی دیگر زنان در مقایسه با مردان وضعیت موجود خود را از برخورداری مهارت-های اطلاعاتی ـ ارتباطی بهتر توصیف کردند (p<0.001). همچنین معلمان اذعان داشتند که استفاده از مهارت های اطلاعاتی ـ ارتباطی در بهبود و پیشرفت تحصیلی دانش آموزان مؤثر بوده است. آنچه از نتایج تحقیق مشهود است، معلمان ابتدایی از نظر مهارت های اطلاعاتی ـ ارتباطی در وضعیت مطلوبی قرار ندارند، با توجه به اهمیت این مسئله، باید نسبت به این امر اقدامات لازم صورت گیرد. مک کیاچی،پرینتریچ و لین (۱۹۸۵) در پژوهشی به این نتیجه دست یافتند که راهکارهای یادگیری همیشه منجر به عملکرد تحصیلی بهتر نمی گردد. آنها اذعان کردند که احساس کارآیی شخصی در افزایش انگیزش پیشرفت، نقش مهمی ایفا می کند (به نقل از توحیدی ،۱۳۸۱).
    وان بی باک (۱۹۹۸) در پژوهشی با هدف بررسی رابطه بین میزان انگیزش پیشرفت تحصیلی با نمرات عزت نفس، میزان اضطراب، پیشرفت تحصیلی و نوع اسنادها در دانش آموزان دختر و پسر، به این نتیجه رسید که دانش آموزانی که از انگیزش پیشرفت تحصیلی بالایی برخوردارند در مقایسه با آنهایی که از انگیزش متوسطی برخوردارند، دارای نمرات اضطراب کمتری بوده و عزت نفس بالاتری دارند و موفقیت های خود را بیشتر به کوشش و تلاش و شکست های خود را به مشکل بودن تکالیف نسبت می دهند (به نقل توحیدی،۱۳۸۱).
    کاسیدی (۲۰۰۰) در پژوهشی تحت عنوان «پیشینه اجتماعی، انگیزش پیشرفت، خوش بینی و سلامت» به این نتیجه رسید که زمینه خانوادگی مانند وضعیت اجتماعی اقتصادی، اندازه خانواده و استخدام والدین پیش بینی کننده سلامت روانی، انگیزش پیشرفت و خوش بینی می باشد. انگیزش پیشرفت از نقشی میانجی گر بین زمینه خانوادگی و سلامت روانی برخوردار است.
    نتیجه تصویری درباره سلامت روانی
    در پژوهشی که توسط گراب (۱۹۷۹) انجام شد، روابط بین انگیزه پیشرفت تحصیلی، تلاش و پیشرفت تحصیلی مورد بررسی قرار گرفت. نتایج نشان داد که تلاش مناسب به طور فزاینده ای با پیشرفت تحصیلی دانش آموزان ارتباط دارد (به نقل از توحیدی،۱۳۸۱).
    در مطالعه لی(۲۰۰۵) نیز اثر مستقیم اهداف عملکرد -گرایش بر راهبردهای یادگیری۰۳/۰- و بر پیشرفت تحصیلی ریاضی ۱۷/۰ و اثر اهداف عملکرد -اجتناب بر راهبردهای یادگیری۰۸/۰- و بر پیشرفت تحصیلی ریاضی ۰۵/۰ بدست آمد.
    فصل سوم
    روش شناسی تحقیق
    ۳-۱-روش تحقیق
    روش این تحقیق توصیفی از نوع همبستگی می باشد. تحقیق توصیفی شامل جمع آوری اطلاعات برای آزمون فرضیه یا پاسخ به سؤالات مربوط به وضعیت فعلی موضوع مطالعه می شود.یک مطالعه توصیفی چگونگی وضع را تعیین و گزارش می کند. یک نمونه متعارف تحقیق توصیفی شامل ارزیابی نگرش ها یا عقاید نسبت به افراد سازمان ها رویدادها یا رویه ها می گردد.(خاکی ۱۳۸۲ ص ۱۲۵)
    تحقیق توصیفی آنچه را که هست توصیف و تفسیر می کند وبه شرایط یا روابط موجود عقاید متداول فرایندهای جاری آثار مشهود یا روندهای درحال گسترش توجه دارد.( خاکی به نقل از جان بست: ۱۳۷۱ : ۱۲۵)
    در تحقیق همبستگی هدف اصلی آن است که مشخص شود که آیا رابطه ای بین دو یا چند متغیر کمی (قابل سنجش) و جود دارد و اگر این رابطه وجود دارد اندازه و حد آن چقدر است؟هدف از مطالعات همبستگی ممکن است برقراری یک رابطه یا نبود آن و بکارگیری روابط در در انجام پیشبینی ها باشد.مطالعات همبستگی تعدادی از متغیرهایی را که تصور می رود با مساله مرتبط هستند ارزیابی می کند.(همان:۲۱۸)
    ۳-۲-جامعه آماری ,نمونه آماری و روش نمونه گیری
    جامعه آماری شامل کلیه دانش آموزان دوره دوم متوسطه ناحیه۲ شهر بندرعباس به تعداد۴۴۷۱ نفر(۱۴۶۰نفر پسر و ۳۰۱۱نفر دختر) و روش نمونه گیری نیز تصادفی طبقه ای(بر حسب جنسیت) می باشدو همچنین حجم نمونه با بهره گرفتن از جدول مورگان به تعداد۳۵۱نفر(۱۱۵نفر پسر و ۲۳۶نفر دختر) تعیین شد.
    ۳-۳-روش و ابزار جمع آوری اطلاعات
    ابزار تحقیق شامل پرسشنامه مهارتهای ارتباطی کوئین دام(۲۰۰۴) می باشد و سپس بوسیله نرم افزار اس پی اس اس داده ها تجزیه و تحلیل می شوند.
    پرسشنامه مهارت های ارتباطی کوئین دام:

     

    موضوعات: بدون موضوع
     [ 12:05:00 ق.ظ ]



     لینک ثابت

      نقش دادستان در پیگیری جرایم اقتصادی در نظام اداری کشور- قسمت ۶ ...

    گفتار دوم : نقش نظریه ی تفکیک قوا در پیگیری و مبارزه با جرایم اقتصادی در نظام اداری
    عکس مرتبط با اقتصاد

    این نظریه مشهورترین ابزار تحدید قدرت به شمار می آید. مبنای فکری ابداع کنندگان این نظریه نیز مانند سایراندیشمندان طرفدار دولت مشروطه[۳۱] این است که شخص واجد قدرت پیوسته در وسوسه ی سوءاستفاده از آن است؛ قدرت بی مرز خودسری سرمنشأ انواع فسادها و انحرافات است. به گفته ی لرد آکتن[۳۲]: «قدرت فاسد می کند و قدرت مطلق مطاقاً فاسد می کند». در کتاب حکمت آمیز کلیله و دمنه نیز آمده است: «هر که دست خویش مطلق دید دل بر خلق عالم کژ کند». لکن به نظر ما پذیرش سخنان فوق به طور مطلق از صواب به دور است، زیرا تجربه های تاریخی نشان می دهد که همواره قدرت و حتی قدرت مطلق موجب پیدایش فساد و تباهی نبوده است و به گواهی تاریخ، قدرت مطلق پیامبرانی همچون سلیمان نبی و همچنین قدرت سیاسی حضرت رسول اکرم (ص) و جانشین ایشان علی (ع)، نه تنها موجب بسط فساد و ویرانی در اجتماع نشد، بلکه سبب تحولی تأمل برانگیز در محیط خود و زمان های بعدی شد. به این ترتیب به نظر می رسد آنچه موجب فساد قدرت بشری می شود، به تعبیر قرآن کریم «استغناء» یعنی خود را بی نیاز دیدن است. خداوند در سوره مبارکه ی علق می فرماید: «چنین نیست، بی شک آدمی طغیان می کند، همین که خود را بی نیاز ببیند[۳۳]» هر گاه قدرت و مقام و منزلت در انسان حس استغناء و بی نیازی و خود بزرگ بینی ایجاد کند،طغیان وی قطعی است و آن قدرت‌ هایی که در اختیار دارد، نه تنها منشأ نعمت نیست، بلکه عامل بروز نقمت و تیره‌ روزی خواهد شد.به هر روی، تضمین این مطلب که قدرت و جاه و جلال دنیوی در غیر معصو مین (ع) سبب پیدایش استغناء و استکبار نشود، امری است دشوار؛ زیرا حالت مزبور را معمولاً زمانی می توان دریافت که کار دشوار و بغرنج شده است.
    علاوه بر مطلب فوق، تجربه های تلخ تاریخی بشر درباره ی گندم نمایان جو فروش و آنان که دنیا را با پوشش دین می خوردند و به تعبیر قرآن بدانچه شعار می دادند و می گفتند التزام عملی نداشتند، باعث شده است که بشر به دنبال ابداع ابزارهای کنترل قدرت و تجدید آن باشد و هر چه اخلاق و معنویت در جوامع ضعیف تر می شود، لزوم به کار گیری شیوه های نضارت و کنترل آشکارتر می شود، لکن به هر حال به نظر می رسد که شیوه ها و راهکار های مصنوع بشر هر قدر هم که پیشرفت کند، قادر به کنترل مطلوب جامعه ای که افراد آ« به مبانی اخلاقی و معنوی و ارزش های والای انسانی اعتقاد ندارند، نخواهد بود و همان طور که قرآن کریم کراراً متذکر گردیده است، چنین جامعه ای سرنوشتی جز تباهی و فساد نخواهد داشت.
    دقیقاً به همین دلیل است که امروزه اکثر متفکران غربی زیربنای تحقق دموکراسی را در عمل، وجود مردمی می‌دانند که ارزش های انسانی را دریابند و خواهان دستیابی به آنها باشند. مسلماً در چنین جامعه ای که اکثر مردم به ارزش ها پایبند هستند، راهکارهای ارائه شده در اندیشه های سیاسی، حقوقی و … می تواند برای جلوگیری از تجاوز و تعدی انسان های خطاکار مؤثر واقع شود، در غیر این صورت اندیشه های مزبور راه به جایی نخواهد برد. تاریخ نیز شاهد خوبی برای مدعهای فوق است: در رم قدیم، آنگاه که خطرات و گسست های داخلی،موجودیت و کیان جامعه را تهدید می کرد، سنا یکی از کنسول ها را به عنوان دیکتاتور انتخاب اختیارات مطلق و کامل به وی اعطا می کرد تا به این ترتیب از فروپاشی نظم اجتماعی جلوگیری کند. حتی در میان حق مرگ و زندگی را نیز به وی اعطا می کرد و یا اینکه فرمانی صادر می کرد و تمام رجال و صاحب منصبان را وادار به اطاعت بی چون و چرا از وی می نمود.[۳۴]در دنیای جدید نیز گاهی از قبیل چاره اندیشی ها دیده می‌شود، مثل اصل ۳۸ قانون اساسی وایمار یا اصل ۱۶ قانون اساسی جمهوری پنجم فرانسه.[۳۵]
    تصویر درباره جامعه شناسی و علوم اجتماعی
    خصوصیت ممیز و بارز مفهوم تفکیک قوا،تأکید آن بر مفهوم انتزاعی دستگاه ها، قوا و کارویژه های جداگانه‌ی حکومت است. به عبارتی تصور مفهوم تفکیک قوا نیازمند آن است که در حکومت، حوزه ها و کار ویژه های جداگانه ای تصور شوند. اندیشه ی یونانی به دلیل عدم دسترسی به تصور مزبور، با مفهوم تفکیک قوا بدان صورت که امروزه مدنظر است، بیگانه و لذا باید مفهوم تفکیک قوا را دستاورد قرون ۱۷ و ۱۸ میلادی دانست، زیرا در اندیشه ی یونانیان، قانون پدیده ای نسبتاً ایستا و ثابت بود و بر اساس نیازی به مفهوم قدرت قانونگذاری و یا قدرت اجرایی انعطاف پذیر احساس نمی شد. به این ترتیب قدرت قضایی نیز به هیچ وجه از روند حکومت مجزا نبود. اندیشه ی قانون اساسی مرکب، در اندیشه ی یونانی بیشتر ناظر به قوای طبقات و گروه های درون جامعه بود نه قوای جداگانه ی انتزاعی؛ یعنی در بحث از قانون اساسی مرکب نظر اندیشمندان بیشتربه ایجاد تعادل در عناصر حاکمه معطوف بود و خواهان مشارکت شهریاران، ناظران و ریش سفیدان در قدرت بودند. لذا گفته اند که تحدید قدرت لازمه ی جلوگیری از سواستفاده از قدرت بود. حال آنکه تعادل قوای حکومتی لازمه ی تضمین تداوم محدودیت قدرت به شمار می رفت.
    مفهوم کارویژه های متمایز حکومت زمانی پدیدار شد که اندیشه ی امکان وضع قانون به وسیله ی انسان پذیرفته گردید و در اینجا بود که جدایی وضع و اجرای قانون به ذهن ها متبادر شد. در این دوران یعنی در قرن ۱۷، هنوز قوه قضائیه را ذیل قوه ی مجریه تصور می کردند. البته الیور کرامول [۳۶] که در قرن ۱۷در راس انقلاب پارسیان[۳۷]حکومت را در کشور انگلستان در دست گرفت، عملاً به جدایی قوه مقننه از مجریه و استیلای توازن آفرین قوه قضائیه علاقه ی بسیاری داشت و از تفکیک قوا بهسبک و سلیقه ی خود دفاع کرد. لکن پس از سقوط حکومت وی و برقراری دوباره ی نظام سلطنتی، نظریات وی به دست فراموشی سپرده شد.
    جان لاک فیاسوف و متفکر انگلیسی در اواخر قرن ۱۷ به شناسایی و تفکیک سه قوه در جامعه پرداخت: الف) قوه مقننه؛ ب) قوه مجریه؛ ج) قوه ی متحده (فدراتیو).
    به نظر وی:
    «قوه مقننه آن است که حق دارد نیروی جمهوری را به دلخواه و درجهت حفظ و حراست جامعه به کار گیرد. قوانین باید دائماً به مرحله ی اجرا در آیند و قدرت عملکرد آنها مداومتداشته باشد، در حالی که وضع آنها در مدت کوتاهی انجام می پذیرد. پس لازم نیست که این قوه پیوسته در حال فعالیت بوده باشد. از سوی دیگر چون انسان موجودی ضعیف است ، اگر آنانی که قدرت قانونگذاری را دارند، قدرت اجرای آن را نیز داشته باشند وسوسه خواهند شد تا از قدرت سوء استفاده کنند. بنابراین یا سر از اطاعت قوانین خودساخته برمی تابند یا اینکه آن را در مرحله ی وضع یا اجرا با سود خصوصی اشتباه می کنند و در نتیجه در خلال هدف جامعه و حکومت به منافعی سوای منافع افراد جامعه می اندیشند… بدین سان قوای مقننه و مجریه غالباً از یکدیگر منفک هستند.
    وی براساس دیدگاه انسان شناسانه ی خود و امکان جدا کردن وظایف قانونگذاری و اجرا از یکدیگر و بیان خطرات آنها، تفکیک این دو قوه را از یکدیگر پیشنهاد می کند. با وجود این وی معتقد است که جدایی و استقلال کامل موجب ایجاد بی نظمی و خسران می شود، و همکاری این دو قوه با یکدیگر الزامی است. او به تبعیت از اندیشه ی رایج در انگلستان قوه ی مقننه را به تنهایی مظهر حاکمیت می داند و قوه ی مجریه را در برابر قوه ی مقننه پاسخگو می داند و قوه ی مجریه را نیز به گونه ای دیگر در امر قانونگذاری سهیم می کند.
    از نظرگاه وی، قوه ی متحده مسئول اعلام جنگ، عقد صلح و انعقاد قراردادهای بین المللی است، در واقع این قوه را مسئول حفظ امنیت و منافع جامعه در ارتباط با کشورهای دیگر تلقی می کنند.
    در آثار وی قوه ی قضائیه عموماً قوه ی مستقلی شمرده نشده است، زیرا وی وظیفه ی قضا را خارج از «عملکرد سیاسی و حکومتی» می پندارد.
    با وجود این باید به یادداشت که هرچند شناسایی قوه ی قضائیه واستقلال در برابر سای قوا مطرح نبوده است، دفاع از استقلال قضات از قرن شانزدهم وجود داشته است. اما پیدایش کار ویژه ای مستقل قضایی محصول قرن هیجدهم است.
    اصل تفکیک قوا به گونه ای که امروز در غرب و بیشتر کشورهای جهان رایج شده است، دستاورد منتسکو، متفکر و فیلسوف قرن هیجدهم فرانسه است. وی در کتاب روح القوانین[۳۸] به تبیین نظریه ی جدایی قوا از یکدیگر پرداخته است و نظریه ی خود را حول محور «آزادی سیاسی» پرورانده است. وی از طراحی نظریه ی فوق، نیل و وصول به آزادی و حفظ آن را دنبال می کند و زیربنای اندیشه ی او این است که تجربه ی بشر حکایتگر سوءاستفاده ی انسان ها از قدرت است، زیرا هر انسان صاحب قدرتی گرایش دارد تا از قدرت خود سوء استفاده کند. پس آنقدر به پیش می تازد تا به حد و مرزی برخورد کند، حتی فضیلت نیز از دیدگاه وی نیازمند حدود است.
    به نظر وی آزادی در حکومت های میانه رو پدیدار و حفظ می شود که قلمرو و عملکرد دارندگان قدرت محدود باشد تا نتوانند از آن سوء استفاده کنند. وی درباره تفکیک قوا می‌نویسد:
    «در هر دولت- کشوری، سه قسم قدرت وجود دارد: قدرت قانونگذاری، قدرت اجراکننده ی موضوعات راجع به حقوق بین الملل و قدرت اجراکننده ی امور مدنی.
    شهریار یا حاکم[۳۹] از طریق قدرت نخست، قوانین را بطور موقت یا دائم وضع می کند و قوانین موضوعه سابق را فسخ یا اصلاح می نماید و توسط قدرت دوم جنگ یا صلح را برقرار می کند، سفیر می فرستد یا می پذیرد، امنیت را برقرار می کند و جلو تهاجمات را می گیرد و به وسیله قدرت سوم، جنایت را کیفر می دهد و در مورد مرافعات بین اشخاص قضاوت می کند.»
    منتسکیو اجتماع قدرت های سه گانه مزبور را زمینه ساز بروز خودکامگی و زوال آزادی می داند و معتقد است که برای جلوگیری از سوءاستفاده از قدرت، دستگاه های حاکم باید به گونه ای تنظیم شوند که قدرت را متوقف کند. جالب این است که منتیکیو، برای قوه ی قضائیه، نقش حکومتی و سیاسی قائل نیست.[۴۰] اساساً در باره ی تفکیک قوا، دو برداشت عمده وجود دارد:
    تفکیک مطلق قوا: در این برداشت، تفکیک قوا را مرادف با استقلال کامل قوا از یکدیگر دانسته اند و معتقدند که دفاع از آزادی و امنیت شهروندان در سایه ی حکومتی میانه رو امکان پذیر است. حکومتی که در آن قانونگذار در امور اجرایی مداخله نمی کند و قوه ی مجریه را با قانونگذار کاری نیست. به نظر این گروه تعادل و توازن قوا هنگامی مقدور است که قوا به وسیله ی دیواره های نفوذ ناپذیری از یکدیگر منفصل باشند.
    طرفداران این برداشت برای هر یک از قوا حد و مرز مشخصی قائل شدند و مداخله ی آن ها را در کار یکدیگر ناپسند تلقی کردند. به این ترتیب گروه مزبور تفکیک افقی قوا را مدنظر قرار دادند، به این معنا که قوا را از لحاظ مرتبه یکسان فرض کردند و اطاعت آنها را از یکدیگر نپذیرفتند و رژیم ریاستی را نمونه بارز تفکیک مطلق قوا برشمردند که چندان نیز صحیح به نظر نمی رسد.
    تفکیک نسبی قوا: در مفابل گروه فوق، عده ی دیگری از حقوقدانان معتقدند که تفکیک قوا نه علمی است و نه به مصلحت. به این بیان که قدرت سیاسی و حاکمیت ماهیتی واحد دارد و اعمال حاکمیت در گروه همکاری مظاهر مختلف این حاکمیت است. تفکیک قوا مفهومی انتضاعی است که برپایه ی انتضاع کار ویژه های مختلف حکومت شکل گرفته است و در مقام عمل امکان تعیین حد و مرز دقیق و روشن میان اعمال اجرایی خالص و اعمال تقنینی خالص امکان پذیر نیست. قوایحکومتی باید در مسیر تکمیل وظایف یکدیگر گام بردارند ومصلحت نیز ایجاب می کند که رشته های ارتباط میان قوا با ظرافت و دقت طراحی شود. نمونه بارز برداشت از تفکیک قوا را می توان در رژیم پارلمانی شاهد بود. امروزه در اکثر کشورها تفکیک نسبی قوا را پذیرفته و به آن عمل می کنند لذا براساس همین برداشت، در فصل آخر استقلال قوه قضاییه را از منظر تعامل آن با دو قوه دیگر بررسی خواهیم کرد.

     

    برای دانلود متن کامل پایان نامه به سایت fotka.ir مراجعه نمایید.

     

    مبحث دوم: مسئولیت، مصونیت و تعقیب انتظامی‌ قضات

    برای تضمین استقلال قضایی قضات معیارهایی را در مباحث پیشین مورد رسیدگی قرار گرفت که یکی از این معیارها، وظایف و تکالیف خود قضات در حفظ استقلال‌شان است. بدین معنی که اصل مزبور باید در قوانین و مقررات تضمین شده باشد. و برای جلوگیری از سوء استفاده قضات از استقلال قضایی وظایفی برای آنها شناخته شده است.
    در این بخش ابتدا به بیان مسئولیت قضات و تعاریف هر یک از آنها پرداخته می‌شود سپس تخلفات قضات که در قوانین مدون احصا گردیده است. بیان گردیده و در فصل اخیر، بحث تعقیب انتظامی‌قضات که در واقع یکی از استثناء‌های معیار عزل قضات است. مورد بررسی قرار خواهد گرفت.

     

    گفتار اول: مسئولیت و مصونیت قضات

    از نظر لغوی مسئول یعنی کسی که فرضیه‌ای را برذمه دارد که اگر عمل نکند بازخواست می‌شود و مسئولیت به معنی مسئول بودن و موظف بودن به انجام او می‌باشد[۴۱] در ترمینولوژی حقوق نیز مسئولیت به معنای تعهد قانونی شخص بر رفع ضرری که به دیگری وارد کرده است[۴۲] آمده است.
    اصولاً قضات همانند سایر کارمندان علاوه بر اختیارات قانونی خود مسئوولیت‌هایی را دارند و در انجام تکالیف خود، مسئول پاسخگویی به تخلفات خود هستند و مرجع خاصی اجازه تعقیب و مجازات آنها را دارد.
    در نظام حقوقی فرانسه استقلال قاضی به عنوان یک اصل مسلم و خدشه ناپذیر پذیرفته شده است به نحوی که شخص رئیس جمهور مکلف به تضمین آن می باشد.اصل شصت و چهارم قانون اساسی فرانسه در این خصوص مقرر می دارد « رئیس جمهور ضامن استقلال قوه قضایی است ،شورای عالی قضایی در این امر وی را یاری می کند … قضات نشسته غیر قابل عزل می باشند.»[۴۳]
    شورای قانون اساسی که به موجب اصل پنجاه و ششم به بعد قانون اساسی فرانسه بر حسن جریان انتخاب ریاست جمهوری ،نمایندگان مجلسین نظارت دارد، ضمن تاکید بر غیر قابل عزل و انتقال بودن قاضی تصریح نموده است که این امر نه به عنوان امتیاز شخصی برای قضات بلکه به منظور حراست از استقلال آنان که آزادی های فردی بر آن متکی می باشد ،بر قارار شده است. [۴۴]

     

    بند اول: مسئولیت کیفری قضات و مصونیت آنها
    پایان نامه حقوق

     

    مفهوم مسئولیت شامل مسئولیت کیفری و مسئولیت مدنی است مسئوولیت کیفری ناشی از جرم می‌باشد.
    از مسئولیت کیفری تعاریفی بعمل آمده است: مسئولیت کیفری نوعی الزام شخصی به پاسخگوئی آثار و نتایج نامطلوب پدیده جزایی یا جرم است[۴۵].بنابراین در هر مورد که شخصی دست به انجام یا خودداری از انجام کاری که جرم است بزند و با این عمل خود متعرض جسم، جان، آزادی، حیثیت یا مال دیگری شده باشد و یا اینکه نظم جامعه را مختل سازد ملزم به جبران خسارت است. البته این خسارت به معنی اعم بوده و از دو قسمت تشکیل می‌شود اول، جبران خسارت مادی و معنوی مجنی علیه و دوم، تحمل مجازاتی که جامعه در مقابل تجاوز به حقوق خود به عنوان جبران خسارت مقرر داشته است. قاضی نیز بعنوان یکی از افراد جامعه ممکن است در مظان اتهام قرار بگیرد و یا مرتکب فعل یا ترک فعلی که در قانون برای آن مجازات تعیین شده است شود که او ملزم به پاسخگویی در برابر عمل خویش می‌باشد. البته قضات به مناسب حساسیت و اهمیتی که شغل آنها دارد هر گاه مرتکب جرمی‌ شوند مانند افراد عادی نمی‌توان مقررات قانونی را درباره آنها به مورد اجرا گذاشت بلکه تعقیب و دادرسی آنها تحت شرایط و ضوابط معینی باید انجام گیرد.
    هدف از شناسایی این مزایا و مصونیت‌ها در واقع تأمین حسن اجرای وظایف شغل و امنیت دادن به شغل مربوطه است. در حقوق اساسی کشور ما، مصونیت کیفری صراحتاً ذکر نگردیده است در قانون اساسی جمهوری اسلامی‌ایران نیز اصل ۱۶۴ بیشتر ناظر بر مصونیت شغلی قضات است. اما قوانین و مقررات عادی حاکی از مصونیت کیفری قضات را دارد. بر طبق ماده ۳ قانون راجع به محاکمه انتظامی‌مصوب بهمن ۱۳۰۷ در مواردی که شکایات یا را پرتی حاکی از ارتکاب مستخدمین قضایی به جنحه یا جنایات برسد یا ضمن تحقیقات اداری کشف شود که مستخدم مزبور مرتکب جنحه یا جنایتی شده است. و مدعی العموم تمیز آن نسبت را مقرون به دلایلی و قرائنی ببینید که تعقیب جزایی را ایجاب می‌کند تعلیق مستخدم مزبور را از شغل خود تا صدور رأی نهایی مراجع جزایی از محکمه انتظامی‌ تقاضا می کند و محاکمه انتظامی‌ پس از رسیدگی به دلایل و موافقت با مدعی العموم قرار تعلیق مستخدم مظنون را خواهد داشت و در صورت حصول برائت ایام تعلیق جز مدت خدمت رسمی‌ محسوب و مقرری آن دولت به مستخدم داده می‌شود.[۴۶] قانون دیگر، لایحه قانونی سازمان دادسرای انتظامی‌ قضات بود. بر طبق ماده ۱۱ این قانون هر گاه در اثناء رسیدگی مقدماتی کشف شود که کارمند قضایی مرتکب جنحه یا جنایتی شده است و دادستان دادسرای انتظامی‌قضات آن نسبت را مقرون به دلایل و قرائنی ببیند که تعقیب جزایی را ایجاب می‌کند تعلیق کارمند مظنون را از شغل خود تا صدور رأی نهایی مراجع جزایی از دادگاه انتظامی‌قضات تقاضا می‌کند و دادگاه انتظامی‌ پس از رسیدگی به دلایل و موافقت دادستان قرار تعلیق مستخدم مظنون را خواهد داد و در صورت حصول برائت ایام تعلیق مستخدم مظنون را خواهد داد و رد صورت حصول برائت ایام تعلیق جز خدمت رسمی‌ محسوب و مقرری آن به کارمند داده خواهد شد.[۴۷]
    بنابراین رعایت تشریفات مقرره در مورد سلب مصونیت قضایی از دادگاه عالی انتظامی‌که همان صدور قرار تعلیق موقت از سمت قضایی است از قواعد امر است و به منظور حفظ شئون قضایی و ارج نهادن به مقام قضا است. این روش برای صیانت از استقلال قضایی و تأمین آزادی آنان در تصمیم گیری‌های قضایی کمال ضرورت را دارد.

     

    بند دوم: مسئولیت مدنی قضات دادستانی و مصونیت آنها

    حقوق اسلام از دیر باز با تجویز پرداخت خسارت از سوی مقصر در فرض اثبات تقصیر و نیز از بیت المال در فرض انتفاء تقصیر اصل مسئولیت مبتنی بر تقصیر و اصل مسئولیت دولت و اجتماع را در سیر اجرای عدالت قضایی پذیرفته است. در رابطه با بی طرفی و اجتناب از اعمال غرض در امر قضا، حقوق اسلام او امر موکدی دارد همچنان که درباره داوود می‌فرماید: ای داوود ما تو را خلیفه قرار دادیم پس بین مردم به حق و عدالت داوری کن و اینکه قرآن در مورد منشاء مسئولیت که تقصیر می‌باشد در سوره اسری آیه ۳۴ می‌فرماید « وافوا بالعهد ان العهد کان مسئولاً» بدان چه پیمان می‌بندید وفا کنید چه پیمان بازخواست دارد که دلالت بر ضمان عهدی می‌کند صاحب عروه الوثقی درباره مسئولیت قضات می‌گوید: هر گاه خطا قاضی در حکمی‌که صادر نموده روشن شود حکم نقض می‌شود چنانچه به حکم عمل شده باشد و قاضی مقصر نباشد و حکم مزبور در مورد قتل یا قطع عضو باشد دیه بر عهده بیت المال مسلمین است وگرنه خود قاضی مسئول است و باید جبران نماید. شیخ محمد بن حسن حر عاملی در کتاب معتبر وسایل الشیعه روایتی از امام باقر بدین گونه نقل کرده است که اگر قضات در موقع قطع یا قتل اشتباه کنند دیه از بیت المال پرداخت می‌شود[۴۸] در کتابهای فقهی شیعه و سنی در رابطه با مسئولیت قاضی حاوی نکات و روایات مشابه می‌باشند که برای جلوگیری از تطویل کلام به چند مورد فوق اکتفا می‌شود. مسئولیت مدنی قاضی به واسطه دو قاعده فقهی لاضرر یعنی هر کس باعث ضرر به دیگری شود باید جبران نماید و دوم قاعده تسبیب که سبب و عامل ورود خسارت و ملزم به ترمیم خسارتهای ایجاد شده می کند.
    برای اثبات شرعی ضمان در اتلاف چه تسبیب و چه بالمباشره و لزوم جبران خسارت آیات و اخبار زیادی مورد استناد می‌باشد: آیه شریفه « و من اعتدی علیکم فاعتدو علیه بمثل ما اعتدی علیکم»[۴۹] و خبر لا ضرر و نیز احترام مال غیر و نیز عبارت « من ا تلف مال الغیر فهو الضامن» می‌باشد. و حدیث نبوی معروف « لاضرر و لاضرار فی الا سلام» که هرگونه ضرر چه مادی و چه معنوی به دیگری را نفی می‌کند و باید جبران شود. در مقابل حقوق و امتیازاتی که از طرف قانونگذار برای قضات در نظر گرفته شده است تکالیف و وظایفی هم تصریح شده است. بدین صورت احکامی‌که از طرف دادگاه‌ها صادر می‌شود باید مدلل و موجه و مستند به مواد قانونی باشد.[۵۰] اما ممکن است دادرسان در هنگام رسیدگی به پرونده‌ها در موضوع یا در حکم یا در تطبیق حکم بر موضوع خاص دچار تقصیر یا اشتباه شوند موجبات بروز خسارت و ضرر مادی و معنوی بر اصحاب دعوی گردند. آیا در این مورد نیز قاضی مسئول است و در واقع مسئولیت معنوی و یا خیر، شخص قاضی ضامن نیست؟
    اصولاً مسئولیت مدنی قضات با اصل بی‌طرفی آنها ارتباط مستقیم و دارد و موضوع رعایت یا عدم رعایت بی‌طرفی در چگونگی مسئولیت مدنی قضات در حقوق ایران و سایر کشورها دارای نقش تعیین کننده‌ای ‌است.
    اصولاً قضات به دلیل تربیت شغلی و زمینه‌های اعتقادی و شئون حرفه‌ای که دارند کمتر آگاهانه در صدد تصییح حقوق اشخاص برمی‌آیند بنابراین اغلب خسارات قضات معلول اشتباهات و خطاهایی است که پیچیدگی و سنگینی کار قضا آنها را به دنبال دارد که خالی از هر گونه غرض و نیت سوء است. اصل عدم مسئولیت دولت تا نمیه اول قرن نوزدهم یکی از نتایج حاکمیت به شمار می‌رفته است و با رشد دموکراسی و ظهور حقوق مردم بوده است که مفهوم آن تغییر یافته و مسئولیت دولت در برابر مردم شکل گرفته است[۵۱]. در ایران در سال ۱۳۳۹ – قانون مسئولیت مدنی به تصویب رسید. و بدین ترتیب مسئولیت دولت و مقامات قضایی تابع مقررات کلی مسئولیت مدنی شد.
    به موجب اصل ۱۷۱ قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران«هرگاه در اثر تقصیر یا اشتباه قاضی در موضوع یا در تطبیق حکم بر مورد خاص، ضرر مادی یا معنوی متوجه کسی گردد در صورت تقصیر، مقصر طبق موازین اسلامی ضامن است و در غیر این صورت خسارت به وسیله دولت جبران می شود.» با توجه به اصل مذکور در صورتی که قضات در اعمال قوانین مقصر شناخته شوند ضامن و مسئول جبران خسارت وارده خواهند بود.به موجب ماده ۱ قانون مسئولیت مدنی مصوب ۱۳۳۹:«هر کس بدون مجوز قانونی عمدا یا در نتیجه بی احتیاطی به جان یا سلامتی یا مال یا آزادی یا حیثیت یا شهرت تجارتی یا به هر حق دیگر که به موجب قانون برای افراد ایجاد گردیده لطمه ای وارد نماید که موجب ضرر مادی یا معنوی دیگری می شود مسئول جبران خسارت ناشی از عمل خود می باشد»و به موجب ماده ۱۱ همان قانون:«کارمندان دولت و شهرداری و موسسات وابسته به آنها که به مناسبت انجام وظیفه عمدتا یا در نتیجه بی احتیاطی خسارتی به اشخاص وار نمایند شخصا مسئول خسارات وارده می باشند.ولی هرگاه خسارت وارده مستند به عمل آنان نبوده و مربوط به نقص وسایل ادارات و موسسات مزبور باشد در این صورت جبران خسارت بر عهده اداراه و موسسات مربوطه است…»
    سوالی که در بحث حاضر مطرح می شود این است که احراز تقصیر قاضی که براساس آن مسئولیت مدنی قاضی به وجود می آید با کدام مرجع صلاحیتدار می باشد؟ دراین خصوص مقررات موجود از صراحت لازم برخوردار نمی باشد.در مورد فقدان صلاحیت قاضی، ماده ۱ قانون تشکیل محکمه انتظامی قضات مصوب ۲۳/۸/۱۳۷۰ مجمع تشخیص مصلحت نظام مقرر نموده است:«در صورتی که رئیس قوه قضاییه، قاضی شاغل را طبق موازین شرعی فاقد صلاحیت تصدی امر قضا بداند، می تواند موضوع را به کمیسیون کارشناسی مرکب از دادستان انتظامی قضات، معاون حقوقی وزارت دادگستری و معاون قضایی دادستان کل کشور، جهت بررسی ارجاع دهد. کمیسیون کارشناسی پس از انجام بررسی نتیجه امر را به محکمه عالی انتظامی قضات جهت اتخاذ تصمیم گزارش می نماید.»تصویب این مقررات درکنار مقررات مربوط به تشکیل دادگاه انتظامی قضات که همچنان از اعتبار قانونی برخوردار می باشد، این شبهه را به وجود می آورد که با توجه به اخیرالتصویب بودن مقررات محکمه انتظامی قضات مرجع صلاحیتدار برای احراز تقصیر قاضی همین مرجع باشد اما با توجه به حضور الزامی ریاست قوه قضاییه در تصمیم گیری های محکمه انتظامی قضات، به نظر می رسد
    مرجع قانونی برای احراز تقصیر قاضی دادستانی همچنان دادگاه عالی انتظامی قضات می باشد و محکمه انتظامی قضات در واقع تنها به منزله یک کمیسیون انضباطی عمل می نماید.[۵۲] حال ببینم در مرجعی که تقصیر قاضی باید احراز گردد (دادگاه عالی انتظامی قضات)شاکی در به جریان انداختن دعوی علیه قاضی متخلف چه نقشی دارد؟قبلا ماده ۲ قانون متمم سازمان دادگستری مصوب ۱۷/۵/۱۳۳۵ مقرر می داشت:«دادگاه عالی انتظامی قضات مکلف است به درخواست دادستان انتظامی یا به تقاضای وزیر دادگستری یا شکایت مستقیم اصحاب دعوی به تخلفات کلیه مستخدمین قضایی در هر مقامی که باشند رسیدگی نموده و رای مقتنی صادره نماید» اما بعدا در اصلاح مقررات مذکور با حذف عبارت«شکایت مستقیم اصحاب دعوی»از متن قانون، زیان دیده از تخلف قاضی را از عداد کسانی که می توانستند مستقیما موجبات رسیدگی دادگاه عالی را فراهم نماید، خارج نمودند.حتی طبق اصلاحیه مذکور ممکن است در مواردی، علی رغم احراز ارتکاب تخلف از ناحیه قاضی، تعقیب انتظامی او به حالت تعلیق درآید.پاراگراف دوم ماده ۲۶ قانون اصلاح پاره ای از قوانین دادگستری در این مورد مقرر نموده است:«دادستان انتظامی قضات می تواند با وجود احراز ارتکاب تخلف از ناحیه قاضی با توجه به مدت سابقه و میزان تجارب قضایی او همچنین با در نظر گرفتن حسن سابقه و درجه علاقه مندی قاضی به انجام وظایف محول وسایر اوضاع و احوال قضیه، تقیب انتظامی او را معلق و مراتب را به او اعلام نماید…» بنابراین قضات نیز ممکن است در هنگام ایفای وظایف خویش سبب ورود خساراتی به افراد می‌گردند که این امر یا به دلیل تقصیر قاضی است یا قصوری در انجام وظایف قانونی تقصیر و قصور دو واژه‌ای هستند که در حقوق و فقه دارای تعاریفی هستند. در ترمینولوژی حقوق در بیان مفهوم تقصیر آمده است : «تقصیر در لغت خود داری از انجام عملی با وجود توانایی صورت دادن آن عمل را گویند. در فقه غالباً صورت دادن آن عمل را گویند»[۵۳].
    همچنین قصور این گونه تعریف شده است: « در مقابل تقصیر بکار رفته و عبارت است از ترک یک قانونی الزامی‌بدون این که مسامحه‌ای در آن کرده باشد امر قانونی را ترک و یا نهی قانونی را مرتب شد باشد» قانون مدنی در ماده ۹۵۳ تقصیر را این گونه تعریف کرده است: « تقصیر اعم است از تفریط وتعدی» در تعریف تعدی و تفریط در همین قانون آمده است:« تعدی، تجاوز نمودن از حدود اذن یا متعارف نسبت به مال یا حق دیگری است( ماده ۹۵۱) تفریط، ترک عملی که به موجب قراردادیا متعارف برای حفظ مال لازم است( ماده ۹۵۲). از طرف دیگر ماده یک قانون مسئولیتهای مدنی مصوب اردیبهشت ماه ۱۳۳۹ مقرر می‌دارد: هر کس بدون مجوز قانونی عمداً یا در نتیجه بی احتیاطی به جان یا سلامتی یا مال یا ازادی یا حیثیت یا شهرت تجاری یا به هر حق دیگری که به موجب قانون برای افراد ایجاد می‌گردد لطمه ای وارد نماید که موجب ضرر مادی یا معنوی دیگری شود مسوول جبران خسارت ناشی از عمل خودی می‌باشد. همچنین بر طبق ماده ۱۱ یعنی قانون کارمندان دولت و شهرداری و مؤسسات وابسته به آنها که به مناسبت انجام عمداً یا در نتیجه بی احتیاطی خسارتی به اشخاص وارد نمایند شخصاً مسئول جبران خسارت وارده می‌باشند. با عنایت به موارد بالا به نظر می‌رسد تقصیر اعم است از عمد و غیر عمد بنابراین بی احتیاطی، بی مبالاتی و عدم رعایت نظامات که تمامی‌ آنها غیرعمد می‌باشد در زیر مجموعه تقصیر قرار می‌گیرد و شخص مقصر نیز بر طبق قوانین فوق الذکر مسئول جبران خسارت وارده به افراد است.
    در اصل ۱۷۱ در مورد مسئولیت مدنی قضات اینگونه عنوان شده است که هرگاه در اثر تقصیر شخص قاضی به کسی خسارتی وارد آید خود او ضامن است و در صورت اشتباه او دولت ضامن است. بنابراین مقصود قانونگذار از تقصیر که همان تقصیرعمدی است که در این صورت قاضی دادستانی هیچگونه مصونیتی ندارد و خود مسوول جبران خسارت است و مواردی ازقبیل اشتباه، بی مبالاتی و بی احتیاطی که به نوعی غیر عمدی است. در زیر مجموعه قصور جای می‌گیرد که در این خصوص به اقتضای شغل و موقعیت خطیر قاضی، اگر قاضی سبب ورود خسارت به دیگران شود از آنجا که هیچ خسارتی نباید بدون جبران باقی بماند، دولت اسلامی‌ ضامن جبران آن است و در واقع قضات در این موارد مصونیت دارند. ولی در موارد تقصیر که شخص سوء نیت دارد قاضی دادستانی ضامن جبران ضرر مادی و معنوی و عدم نفع می‌باشد.

     

     

     

    بند دوم: مسئولیت مدنی قضات در حقوق فرانسه

    قانون گذار فرانسه هم مانند سایر قانون گذاران در جهت حراست از استقلال قاضی، مدت ها در برابر مسئول شناختن قاضی به خصوص قاضی دولتی، از خود مقاومت نشان می داد.این امر مورد اعتراض حقوقدانان واقع، از جمله آقای(برودن)طی مقاله ای با طرح سوالاتی نظیر…(در حالی که مسئولیت یک دارو(قاضی غیردولتی)به استقلال او لطمه نمی زند چرا در مورد قاضی دولتی طور دیگری فکر می شود)…(آیا یک قاضی مستقل می تواند غیرمسئول باشد؟)و یا(وقتی یک قاضی به وظایف قانونی خود عمل نمی نماید چرا نباید از عهده خسارت برآید) سیاست دولت را در این خصوص شدیدا مورد انتقاد قرار داد.[۵۴]
    تا اینکه سرانجام قانون گذار فرانسه در ۱۹۹۷ با اصلاح مقررات مربوط به مسئولیت عمومی مسئولیت مدنی کلیه قضات منجمله قضات دولتی را مورد پذیرش قرار داد که بعدا با تشکیل اتحادیه کشورهای اروپایی به ویژه اروپایی (hdec) دامنه این مسولیت گسترش بیشتری یافت و امروز خسارت وارده به شهروندان عمدتا از طرف خود دولت فرانسه جبران می شود. [۵۵]البته در صورتی که اشتباه قاضی از نوع سنگین باشد(اشتباهی که یک قاضی متعد و محتاط مرتکب آن نمی شود)دولت می تواند دعوی را به سوی قاضی مقصر سوق دهد مع الوصف در این صورت نیز، علی رغم محکومیت قاضی، همچنان دولت به عنوان مسئول مدنی باقی می ماند.[۵۶]
    نکته قابل توجه اینکه حتی در مواردی که اقدام قاضی و دادگاه مورد تایید دیوان عالی کشور فرانسه قرار گیرد، امکان دارد متقاضی بتواند با مراجعه به دادگاه حقوق بشر اروپایی، با استناد به بند ۱ ماده ۶ مقررات حاکم بر آن دادگاه، به این دلیل که مرافعه او منصفانه مورد رسیذگی قرار نگرفته است، محکومیت دولت متبوع خود به پرداخت خسارت وارده را خواستار گردد.
    بند ۱ ماده ۶ قانون مذکور مقرر نموده است «هر کس(شهروند اتحادیه کشورهای اروپایی)حق دارد که مرافعه او منصفانه مورد رسیدگی قرار گیرد»[۵۷]دولت فرانسه تاکنون مجبور به پرداخت میلیون ها یورو غرامت، بابت احکام صادره از دادگاه حقوق بشر اروپایی،[۵۸] به شهروندان خود از این لحاظ گردیده است .[۵۹]

     

    گفتار دوم : تخلفات و تعقیب انتظامی‌ قضات

    قضات نیز ممکن است به هنگام ایفای وظایف خود مرتکب تخلفاتی گردند که بی پاسخ نمی‌ماند در این فصل به بررسی تخلفات قضات که در ارتباط با وظایف قانونی خود مرتکب می‌گردند می‌پردازیم سپس در مبحث آخر در مورد تعقیب انتظامی‌قضات بر اساس قوانین اسلامی‌ به بحث خواهیم پرداخت.

     

    بند اول: تخلفات قضات

    قضات چون که در ارتباط با جان و مال و ناموس مردم دارند و حافظ جان و مال و ناموس مردم می‌باشند باید دارای صفات ممتازی باشند که بتواند تکالیف و وظایف خود را به نحو احسن انجام دهند اما عده محدودی از جامعه قضات نیز ممکن است سبب تخلفاتی گردند و از حریم قانون خارج شوند بنابراین دستگاه قضایی نیازمند کنترل و نظارت می‌باشد به همین دلیل، وظیفه کنترل اعمال و رفتار قضات و مجازات افراد خاطی به عهده دادسرا و دادگاه عالی انتظامی‌ قضات گذاشته شده است. و از طرفی برای جلوگیری از تصمیمات نابجا و دخالتهای نادرست مقامات بالای نهاد قضایی در جهت سست نمودن استقلال قضایی و تغییر و عزل بی‌دلیل دادرسان وجود چنین مرجعی ضروری می‌باشد. از سوی دیگر، مشخص شدن مرز دقیق تخلفات و نقض قوانین انتظامی، اصل استقلال قضایی را استحکام می‌بخشد. اولین قانون در خصوص تخلفات انتظامی‌قضات و تعیین مجازات برای انواع تقصیرات قانون مجازات عمومی‌سال ۱۳۰۴ بود که در ماده ۲۸۸ بعضی از انواع تخلفات انتظامی‌پیش بینی شده بود. قرار منع تعقیب برخلاف واقع یا موافقت با قرار مزبور و یا نرسیدن مجرم به مجازات قانونی و یا عدم انجام وظایف از طرف مفتشین و هم چنین قرار مجرمیت و یا موافقت با قرار مزبور با حکم محکومیت شخص بی‌تقصیر در صورتی که به واسطه مسامحه و یا سهل‌انگاری باشد، همین طور ارفاق یا تشدید بی‌مورد در مجازات تقصیر اداری محسوب می‌شود. مجازات اداری تقصیرات فوق‌الذکر و بطور کلی انواع تقصیرات اداری مطابق نظام نامه‌های وزارت عدلیه به عمل خواهد آمد. در تاریخ ۹ اسفند ۱۳۰۶ هیأت وزراء ماده واحده‌ای در مورد یکی از تخلفات اینگونه تصویب کرده قضاتی که احکام خود را کاملاً مدلل ننمایند به مجازات درجه ۲ الی ۶ مذکور در ماده ۳۸ قانون استخدام کشوری محکوم خواهند شد.[۶۰] هیأت وزیران در راستای اجرای ماده ۲۸۸ قانون مجازات عمومی‌مصوب ۱۳۰۴ نظامنامه‌ای تحت عنوان دو نظامنامه راجع به تشخیص تقصیرات قضات و تعیین مجازات آنها مشتمل بر ۲۷ ماده در تاریخ ۱۳ اسفند همان سال به تصویب رسانید. مواردی از قبیل: عدم رعایت مواد شکلی قانون اصول محاکمات، بی‌نظمی‌در امور شعب و دفاتر محاکم، عدم نظارت روسا محاکم بر محاکم و عدم رعایت اصول تشکیلات عدلیه، به تأخیر افتادن جلسه محکمه خارج از نوبت بدون عذر موجه یا بدون تقاضای کتبی اصحاب دعوی، افشا آراء‌ و محاکم قبل از اعلام رسمی ‌ضبط و ثبت نشدن اسناد و سوادهایی که متداعین به محکمه می‌دهند از طرف قضات با عدم رعایت قوانین موضوعه، غیبت نمودن بدون عذر موجه اعضا محکمه، ارتکاب اعمالی برخلاف حیثیت و شرافت قضات و . . . . .
    تمامی‌موارد فوق به عنوان تخلفات انتظامی‌در نظام نامه مزبور مندرج است در طی دوران چند ساله دادگاه و محکمه عالی انتظامی‌قضات مورد استناد قضات این دادگاه قرار گرفته است و قضات متخلف را به استناد آن به مجازات می‌رساندند.[۶۱]
    اما تخلفاتی که در دیگر قوانین مطرح است به قرار ذیل است.
    ۱- عضویت در احزاب سیاسی و تبلیغ حزبی و غیره؛
    ۲- دسته‌بندی و اتحاد برای تعطیل محاکم؛
    ۳- مجازات تعویق در جمع‌ آوری اسباب و دلایل جرم؛
    ۴- اخذ تأمین نامناسب از متمم؛
    ۵- عدم پذیرش وکیل توسط دادگاه؛
    علاوه بر موارد فوق در لابلای قواعد و مقررات قانونی دیگر می‌توان مواردی را یافت که عدم رعایت آنها تخلف انتظامی‌قاضی محسوب می‌شود.[۶۲]
    پس از پیروزی انقلاب اسلامی‌اولین دگرگونی می‌بایست در دادگستری کشور صورت می‌گرفت به همین منظور در تاریخ ۱۷/۱۲/۱۳۵۷ لایحه قانونی اصلاح سازمان دادگستری و قانون استخدام قضات به تصویب شورای انقلاب رسید.
    بر طبق ماده ۱ این قانون، برای تصفیه سازمان اداری و قضایی دادگستری هیأت مرکب از ۵ نفر از قضات به عنوان عضو اصلی و دو نفر عضو علی البدل به پیشنهاد وزیر دادگستری و تصویب هیأت وزراء تشکیل خواهد شد. هیأت مذکور می‌تواند هر یک از محاکم و مراجعه قضایی را که متقتضی بداند منحل کنند و در صورت لزوم پس از تصفیه مجدداً تشکیل دهد.
    در تاریخ ۲۳ اسفند ۱۳۵۷ لایحه قانونی تحت عنوان لایحه قانونی انحلال دیوان عالی کشور و دادسرای آن و دادگاه‌های انتظامی‌و تجدید نظر انتظامی‌به تصویب رسید. بدین ترتیب دادگاه انتظامی‌ قضات نیز منحل گردید و دادگاه جدید تاسیس شد.
    بدین ترتیب اولین دادگاه انتظامی‌ پس از پیروزی انقلاب اسلامی‌بوجود آمد گرچه در ساختارها و تشکلات دادسرا و دادگاه عالی انتظامی‌قضات تغییرات اساسی صورت گرفت اما قوانین و مقرراتی که قبل از انقلاب در مورد نحوه رسیدگی توسط دادگاه عالی، اقدامات، تحقیقات و وظایف و تشریفات تعقیب انتظامی‌توسط دادسرا، هم چنان به قوت خود باقی است و قانون سال ۱۳۳۵ در این خصوص حکم فرماست. وظایفی که بر عهده وزیر دادگستری بود پس از پیروزی انقلاب به شورای عالی قضایی و پس از بازنگری به رئیس قوه قضاییه تفویض شد. اما مهمترین قانونی که در زمینه تعقیب انتظامی‌قضات در نظام جمهوری اسلامی‌ ایران به تصویب رسید قانون تشکیل محاکمه انتظامی‌قضات می‌باشد که در تاریخ ۲۳ آبان ماه ۱۳۷۰ در مجمع تشکیل مصلحت نظام (بر اساس بند ۸ اصل ۱۱۰) به تصویب رسید. البته قانون مزبور دارای مهلتی ۵ ساله بود که در تاریخ ۱۳۷۵ به پایان رسید. در سال ۱۳۷۶ قانون جدیدی تحت عنوان قانون رسیدگی به صلاحیت قضات به تصویب مجلس شورای اسلامی‌رسید. این قانون که جایگزین قانون تشکیل محکمه عالی انتظامی‌ قضات مصوب ۱۳۷۵ گردیده بود نیز دارای یک محکمه است که بر طبق ماده ۱ وظیفه رسیدگی به صلاحیت قضائی که صلاحیت آنان طبق موازین قانونی از ناحیه مقامات مصرحه در این قانون مورد تردید است بر عهده دارد.
    محکمه مزبور که عنوان محکمه عالی انتظامی‌قضات نام دارد متشکل از ۳ نفر قضات گروه ۸ خواهند. در این قانون مقرر گردیده است، صلاحیت قاضی ممکن است توسط یکی از مقامات ذیل مورد تردید واقع شود الف رئیس قوه قضاییه ب: رئیس دیوان عالی کشور ج: دادستان کل کشور د: روسای شعب دادگاه عالی انظامی‌قضات هـ: دادستان انتظامی‌ قضات و: رئیس سازمان بازرسی کل کشور ز: رئیس سازمان قضایی نیروهای مسلح نسبت به قضات این سازمان. بر اساس ماده ۳ هر‌گاه از ناحیه مقامات موضوع ماده ۲ صلاحیت قاضی مورد تردید قرار گیرد ابتدا موضوع به کمیسیون کارشناسی مرکز مرکب از ۱- معاون قضایی رئیس قوه قضاییه ۲- معاون حقوقی و امور مجلس وزارت دادگستری ۳- معاون قضایی دیوان عالی کشور ۴- دادستان انتظامی‌قضات ارجاع می‌گردد.
    کمیسیون به طریق مقتضی بررسی و نتیجه را حداکثر ظرف ۳ ماه به محکمه گزارش خواهد داد هم چنین بر طبق ماده ۴ چنانچه اکثریت اعضاء محکمه رأی بر عدم صلاحیت قاضی مشتکی عنه صادر نماید به یکی از مجازاتهای انفصال دائم از مشاغل دولتی، انفصال دائم از مشاغل قضایی، باز خرید یا بازنشسته محکوم خواهد کرد.
    مورد قابل تأمل این است که ممکن است اشتباه در صلاحیت این مرجع با دادگاه عالی انتظامی‌ پیش آید به نظر می‌رسید که قانونگذار خواسته است نوعی تخصیص وظیفه یا تقسیم کار بوجود آید. چرا که اولاً در ماده ۷ از هر دو مرجع نام برده شده است. بنابراین بر نهادی به نام دادگاه عالی انتظامی‌صحه گذارده و آن را در کنار محکمه انتظامی‌به رسیمت شناخته است.
    ثانیاً با دقت در وظایف و صلاحیت دادگاه عالی انتظامی‌که شامل رسیدگی به سؤ شهرت یا رفتار و اعمال منافی حیثیت و شئون قضایی یا انحرافات سیاسی، رسیدگی به تخلفات غیبت غیر موجه و تمرد از نظامات اداری، اعمال نظریات خصوصی در اتخاذ تصمیم قضایی و اهمال و مسامحه در انجام وظیفه و . . . . می‌باشد، متوجه این نکته خواهیم شد که تکلیف محکمه انتظامی‌ فقط در رسیدگی به صلاحیت قضایی شخص قاضی است و این امر به دلیل اهمیتی است که نظام جمهوری اسلامی‌ ایران به امر قضا و دارا بودن شرایط و صفات قضاوت داده است.
    مسأله مهم دیگری که در بحث دادگاه انتظامی‌قضات مطرح می‌شود ارتباط دیوان عالی کشور با این نهاد است. یکی از وظایف دیوان عالی کشور نظارت طبق اصل ۱۶۱ قانون اساسی بر کار دادگاه‌ها است. دیوان در صورت ملاحظه حکم خلاف قانون رسیدگی شکلی کرده و یا حکم را ابرام کرده یا نقض می‌کند و به دادگاه دیگری ارجاع می‌دهد با توجه به اینکه دادگاه عالی انتظامی‌ قضات جزء دادگاه‌های دادگستری است حق نظارت بر این دادگاه را نیز دارا می‌باشد.
    بر طبق تبصره ماده دوم قانون متمم سازمان دادگستری و اصلاح قسمتی از قانون اصول تشکیلات دادگستری که در سال ۱۳۳۵ به تصویب رسید، رسیدگی به تخلفات رئیس و اعضاء دادگاه عالی انتظامی‌ در هیأت عمومی‌ دیوان عالی کشور به عمل می‌آید بنابر این دیوان به عنوان مرجع ناظر بر این نهاد است و بر آن نظارت نیز می‌کند و این خود تأثیر بسزایی بر حفظ استقلال قضایی دادرسان دارد.

     

     

     

    بند سوم : شکایت از قاضی در حقوق فرانسه

    در حقوق فرانسه شکایت از قاضی[۶۳] که معنی تحت اللفظی آن«مورد حمله قرار دادن»است یکی از طرق فوق العاده شکایت از احکام محسوب میگردد در حالی که با سایر طرق شکایت دارای ی تفاوت اساسی است باین شرح که ابن شکایت بیشتر متوجه شخص قاضی است‏ نه رأی-بعلاوه در مواردی هم که قاضی مبادرت بصدور رأی ننموده مثل مورد استنکاف از احقاق‏ حق توسل بآن تجویز شده است.
    طبق رویه قضائی کلمه«قاضی»در اینمورد اعم است از قضاه و مأمورین پلیس قضائی‏ و کلیه اشخاصی که در اداره و دستگاه قضائی سهیم میباشند از قبیل کمیسرهای پلیس و مأمورین خفیه‏ و حتی رؤسای شهرداری و معاونین آنان ملت شرکت در امور انتظامی و بالاخص در موردیکه رؤسای‏ شهرداری بر حسب تقاضای مدعی العموم بدایت در خصوص متهمین تحصیل دلائل میکنند و همچنین‏ افسران ژاندرمری.

     

     

    موضوعات: بدون موضوع
     [ 12:04:00 ق.ظ ]



     لینک ثابت

      بررسی پیرنگ در داستان¬های مثنوی معنوی- قسمت ۷ ...

    (۱/۱۴۴-۱۴۶)
    مولانا کیفیّت و فضای خانه را در میان گفتگوی حکیم آشکار ساخته است تا صحنه طبیعیتر جلوه کند و علاوه بر حس بصری، از حس سامعه برای تأکید بیشتر بر خالی نبودن خانه از اغیار استفاده کرده است؛ «کس ندارد گوش در دهلیزها». در این ابیات، فضای خانه به‌خوبی پردازش شده است و مشخص میشود که خانه از هر جنبندهای خالی است و تنها طبیب و همان بیمار در آنجا حضور دارند و حتی پادشاه نیز، در آنجا حاضر نیست.
    در خلال صحبت حکیم دانا با کنیزک، شهری توصیف خواهد شد که مکان کنش بعدی طرح (آوردن زرگر) است. پس از آنکه نام «سمرقند» برده میشود، نبض کنیزک از عشق او میجهد و رخسارش سرخ میشود. مکان و با اندکی تساهل نشانیِ آنجا در پاسخ کنیزک آشکار میشود، که میتوان آن را نوعی پیشبینی و آیندهنگری مکانی دانست.
    گفت کوی او کدامست در گذر؟ او سر پل گفت و کوی غاتفر
    گفت دانستم که رنجت چیست زود در خلاصت سحرها خواهم نمود
    (۱/۱۷۰-۱۷۱)
    بنابراین مولانا علت بیماری کنیزک را در همان ابتدا و همزمان با بیماری کنیزک آشکار نمیسازد بلکه مخاطب را پابهپای پادشاه در قصر، مسجد و محراب، مجلس و خوان کرم همراه میسازد و حسّ کنجکاوی او را برمیانگیزاند تا از معلول (بیماری کنیزک) علّتیابی کند. مسلّم است که ظرافتهای خاصی چون توجه به عناصر پیرنگ، شخصیت و صحنه موجب دلانگیزی این داستان شده است. مولانا از خاطر نبرده است که شاه در خلوتسرا حضور ندارد بنابراین حکیم باید نزد شاه رود و او را آگاه سازد. او حتی به این نکات ظریف و باریک هم توجه داشته است.
    بعد از آن برخاست و عزم شاه کرد شاه را زان شمّهای آگاه کرد
    گفت تدبیر آن بوَد کان مرد را حاضر آریم از پی این درد را
    مرد زرگر را بخوان زان شهر دور با زر و خلعت بده او را غرور
    (۱/۱۸۲-۱۸۴)
    علاوه بر توصیفاتی که از سمرقند شده است، حکیم هم ترکیب وصفی «شهر دور» را به سمرقند اطلاق میکند. هرچند که در فضای داستان اشارۀ دقیقی به شهری که پادشاه در آن اقامت دارد نشده است اما میتوان دریافت شهری است که از سمرقند فاصلۀ بسیار دارد. تمامی این توصیفات مبین مکان دیگری در طرح داستان است.
    تا سمرقند آمدند آن دو امیر پیش آن زرگر ز شاهنشه بشیر
    (۱/۱۸۷)
    سمرقندی که از شهر پادشاه، فاصلۀ بسیار دارد و سر پل و کوی غاتفر محل زندگی زرگر است. در این بخش داستان که خواننده همراه با دو رسول، به سمرقند رفته است باز باید با زرگر از سمرقند به قصر پادشاه بازگردد.
    اسب تازی برنشست و شاد تاخت خونبهای خویش را خلعت شناخت
    (۱/۱۹۳)
    «اسب تازی و تاختن» بهخوبی شوق و اشتیاق زرگر نگونبخت را القا میکند. پس از آمدن زرگر به نزد پادشاه، طرح داستان وارد قسمت بعدی خود میگردد که همان وصال کنیزک به زرگر است.
    شه بدو بخشید آن مهروی را جفت کرد آن هر دو صحبتجوی را
    مدت شش‌ ماه میراندند کام تا به صحت آمد آن دختر تمام
    (۱/۲۰۰-۲۰۱)
    مولانا در این قسمت با اشاره به اینکه «مدت شش‌ماه میراندند کام» به انتقال زمانی اشاره میکند تا علاوه بر آگاهسازی مخاطب، از توصیفات زائد پرهیز کند و بیواسطه به قسمت بعدی طرح که همان مسموم ساختن زرگر است، برسد.
    چونکه زشت و ناخوش و رخزرد شد اندک اندک در دل او سرد شد
    (۱/۲۰۵)
    مولانا به این امر که چه مدت طول میکشد تا شربت مسموم در زرگر اثر کند و او زشت و ناخوش شود، اشارهای دقیق ندارد اما استفاده از زمان حسّی «اندکاندک»، تداعی این مطلب را میکند که شربت اثر تدریجی داشته است و باورپذیری آن را بیشتر میکند.
    آنچه مشخص است از قسمت هفتم تا انتهای طرح (وصال کنیزک و مسموم کردن زرگر، سرد شدن عشق کنیزک به او و کشتن او و رهاشدن کنیزک از رنج عشق) به مکان خاصی اشاره نشده است اما میتوان دریافت که تمام این کنشهای داستانی در قصر پادشاه است. بنابراین بعد از بررسی طرح این داستان که دربرگیرندۀ حوادث پیاپی است درمییابیم که مولانا فراخور یک داستان بلند، به پیرنگ، زمان، مکان، گفتوگو و شخصیتپردازی داستانش در هر کجا که نیاز است، اشاره دارد.
    *عناصر ساختاری طرح و پیرنگ داستان پادشاه و کنیزک چنین است:
    وضعیّت اولیّه:
    پادشاهی است که هم مرد دین است و هم بر کشور فرمان میراند. درواقع نیکبختیِ دو سرای را دارد.
    بود پادشاهی در زمانی پیش از این مُلک دنیا بودش و هم مُلک دین
    (۳۸/۱)
    حادثۀ محرّک:
    پادشاه چنان‌که رسم شاهان بوده است، همواره به شکار میرفت که بهطور اتفاقی در یکی از این شکارها، دلباختۀ کنیزکی می‌شود، او را خریداری می‌کند و به وصال او میرسد. وقوع این حادثه است که زمینهساز رخ‌دادن حوادث و وقایع بعدی داستان میشود.
    اتفاقاً شاه روزی شد سوار با خواصّ خویش از بهر شکار
    یک کنیزک دید شه در شاهراه شد غلام آن کنیزک، جان ِ شاه
    مرغ ِ جانش در قفس چون میتپید داد مال و آن کنیزک را خرید
    (۳۹-۴۱/۱)
    گره‌افکنی:
    پس از وصال پادشاه، کنیزک بیمار میشود و از آنجا که ابتدای داستان با به هم خوردن حوادث آغاز میشود، میتوان این بیماریِ کنیزک را نقطۀ آغاز گره و رازی در داستان دانست، زیرا این گرهافکنی نخستین پرسش را ایجاد میکند که «سرچشمۀ بیماری کنیزک چیست ؟»
    چون خرید او را و برخوردار شد آن کنیزک از قضا بیمار شد
    (۴۲/۱)
    کشمکش و ناسازگاری:
    گاهی تضاد و کشمکش درون شخصیّت بهوجود میآید و او را علیه افکار، احساسات و عواطف خود برمیانگیزد، مانند کشمکش عاطفی کنیزک؛ به طوری که پس از خریده شدن توسط پادشاه، از شدّت جدال با عشق و علاقۀ خود نسبت به به مرد زرگر، عصیان و شورشی درون او را فرا میگیرد و او را به لحاظ درونی متلاطم و بیمار میکند. البته در این داستان میتوان به تضاد و تعارض دیگری نیز اشاره کرد و آن تقابل دانش و کار درمان پزشکان با قدرت و مشیّت قاهر الهی است، تا جایی که پزشکان هر دارو و درمانی را که بهکار میبرند، نتیجۀ معکوس میدهد و کنیزک نه تنها بهبودی نمییابد که هر روز بیشتر زرد و بیمار میشود.
    گر خدا خواهد نگفتند از بطر پس خدا بنمودشان عجز بشر
    تر ک استثنا مرادم قسوتیست نه همین گفتن که عارض حالتیست
    ای بسا ناورده استثنا به گفت جانِ او با جانِ استثناست جفت
    هرچه کردند از علاج و از دوا گشت رنج افزون و حاجت ناروا
    آن کنیزک از مرض چون موی شد چشمِ شه از اشکِ خون چون جوی شد
    از قضا سرکنگبین صفرا فزود روغنِ بادام خشکی می نمود
    از هلیله قبض شد، اطلاق رفت آب آتش را مدد شد همچو نفت
    (۱/۴۸-۵۴)
    اشتیاق و تعلیق:
    پس از وقوع کشمکش، شور و هیجان و علاقۀ ایجادشده در خواننده است که از رهگذر آن، مشتاقانه منتظر دانستن عاقبت و سرانجام کنیزک میماند، زیرا میان خواننده و کنیزک که شخصیّت اصلی داستان است، در اثر حس همدردی یا هم‌ذات‌پنداری، صمیمیّت ایجاد شده و این صمیمیّت ، او را مایل به دانستن سرانجام داستان میکند.
    بحران:
    یک داستان میتواند بحرانهای متعدّدی داشته باشد، امّا آنچه به عنوان بحران مورد نظر ماست، بحران اصلی داستان است که با رساندن کشمکش به بالاترین حدّ، زمینه‌ساز رسیدن به نقطۀ اوج میگردد؛ لذا میتوان گفت بحران اصلی در این داستان زمانی است که پزشک روحانی به علّت بیماری کنیزک که ناشی از عشق و علاقۀ آتشین او به مرد زرگر است، پی میبرد و پادشاه را نیز از ماجرا آگاه میکند و خواهان آوردن مرد زرگر به دربار شاه میشود.
    شهر شهر و خانه خانه قصّه کرد نه رگش جنبید و نه رخ گشت زرد
    نبض جَست و روی سرخ و زرد شد کز سمرقندیِ زرگر فرد شد
    چون ز رنجور آن حکیم این راز یافت اصل آن درد و بلا را بازیافت
    گفت کوی او کدام است در گذر ؟ او سرِ پل گفت و کوی غاتِفَر
    گفت دانستم که رنجت چیست زود در خلاصت سحرها خواهم نمود
    شاد باش و فارغ و آمِن که من آن کنم با تو که باران با چمن
    من غمِ تو میخورم تو غم مخَور بر تو من مشفق ترم از صد پدر
    هان و هان این راز را با کس مگو گرچه از تو شَه کند بس جست‌و‌جو…
    بعد از آن برخاست و عزمِ شاه کرد شاه را زان شمّهای آگاه کرد
    گفت تدبیر آن بود کان مرد را حاضر آریم از پیِ این درد را
    مرد زرگر را بخوان زان شهرِ دور با زر و خلعت بده او را غرور
    (۱/۱۶۶-۱۸۴)
    نقطۀ اوج:
    معمولاً اوج داستان جایی است که بحران اصلی یعنی شدیدترین بحران پیرنگ، به اوج خود میرسد. پس میتوان گفت اوج این داستان، زمانی است که پادشاه بنا به دستور و صلاحدید پزشک روحانی، مرد زرگر را با مال و پاداش فراوان به دربار خود فرامیخواند و کنیزک را به او میبخشد تا از وصال او برخوردار شود.
    پس فرستاد آن طرف یک دو رسول حاذقان و کافیانِ بس عدول
    تا سمرقند آمدند آن دو امیر پیش آن زرگر ز شاهنشه بشیر
    کای لطیف‌استاد ِ کامل معرفت فاش اندر شهرها از تو صفت
    نَک فلان شه از برای زرگری اختیارت کرد، زیرا مهتری
    اینک این خلعت بگیر و زرّ و سی چون بیایی ، خاص باشیّ و ندیم
    مرد مال و خلعتِ بسیار دید غَرّه شد ، از شهر و فرزندان بُرید
    چون رسید از راه آن مرد غریب اندرآوردش به پیشِ شه طبیب

     

     

    موضوعات: بدون موضوع
     [ 12:04:00 ق.ظ ]



     لینک ثابت
     
    مداحی های محرم