کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل
کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل




جستجو





آخرین مطالب


  • دانلود مطالب پایان نامه ها در مورد بررسی ارتباط سبک زندگی مادران در دوران بارداری با کم ...
  • بررسی تحلیلی مناظره‌های رسول اکرم (ص)- قسمت ۱۱
  • نگارش پایان نامه درباره :بررسی رابطه بین سلامت سازمانی با تعهد مدیران مطالعه موردی ...
  • تاثیر کارآیی مالی بر میزان جذب سپرده های مورد انتظار ...
  • شیوه های امر به معروف و نهی از منکر در قرآن و حدیث بااستفاده ازابزارهای جدید۹۳- قسمت ۴
  • بررسی رابطه بین اعتیاد به کار و فرسودگی شغلی در اداره کل شیلات استان گلستان- قسمت ۴
  • بررسی دلایل دفاع سهروردی از مُثُل افلاطون و نسبت آن با نظام انوار اشراقی- قسمت ۷
  • تاثیر مدیریت هزینه بر عملکرد مالی شرکت- قسمت 24
  • پایان نامه مدیریت در مورد : جنسیت و اعتیاد به کار
  • عوامل شکل گیری گفتمان ناسیونالیسم و بازتاب آن در مطبوعات از دوران مشروطه تا پایان دوره رضا شاه (۱۲۸۵-۱۳۲۰ ه ش) ۹۳- قسمت ۴
  • حقوق و تکالیف متقابل سازمان گمرک و مودیان آن در حقوق گمرکی ایران- قسمت ۲
  • بررسی خلا موجود در مساله زمان بندی پردازش دسته ای- قسمت ۴
  • بازشناخت رفتاری دستگاه اموی در چارچوب مولفه های عملیات روانی- قسمت ۵
  • طرح های پژوهشی انجام شده در مورد تحلیل جامعه شناختی تاثیرسایت ها ی اینترنتی بر اجتماعی شدن کودکان ...
  • بررسی رابطه باورهای هوشی، عزت نفس و انگیزه پیشرفت با کارآفرینی دانشجویان دانشگاه آزاد مرودشت- قسمت ۱۲
  • پژوهش های پیشین با موضوع تعیین تأثیر انگیزش بر توانمندسازی کارکنان- فایل ۲۴
  • طرح های پژوهشی انجام شده درباره بررسی تاثیر طرح هدفمند کردن یارانه ها بر سبد مصرفی خانوار ...
  • بررسی اقتصادی و تعیین اولویتهای سرمایه گذاری صنعتی در استان کرمانشاه- قسمت ۲۲
  • آثار ناشی از فسخ قرارداد پیمانکاری- قسمت ۱۰
  • وسواس، احکام و آثار آن- فایل ۳۰
  • بررسی قواعد مربوط به تابعیت زنان و کودکان در حقوق ایران- قسمت ۸
  • پایان نامه مدیریت در مورد : تعهد هنجاری
  • تاثیر آزمون های عملکردی سازنده گرایی بر پیشرفت ریاضی دانش آموزان ابتدایی- قسمت ۳
  • بررسی رابطه بین معنویت در کار با درگیری کارکنان در کار- قسمت ۱۲
  • ریخت شناسی شخصیت در بهمن نامه۹۲- قسمت ۴
  • پایان نامه حسابداری ۳- قسمت ۱۴- قسمت 2
  • بررسی گرایش نسبت به مصرف تنباکو و عوامل موثر برآن- قسمت ۶- قسمت 2
  • بررسی رابطه بین رهبری تحولی و تعهد سازمانی با رفتار شهروندی سازمانی مدیران مدارس ناحیه۱ شهر کرمانشاه- قسمت ۷
  • توسعه یک مدل ریاضی مکانیابی تسهیلات ظرفیت دار چند کالایی پویا درطراحی شبکه ...
  • ارائه مدلی تلفیقی از کارت امتیازی متوازن و هوشین کانری ...
  • چگونه رسانه‌ها در موقعیت پسامدرن زمینه آسیب‌پذیری هویت را فراهم می‌کنند- قسمت 2
  • بررسی خشکسالی و ارایه راهکارها به منظور به حداقل رساندن آسیب های ناشی از آن بر مدیریت آبی استان گیلان- قسمت ۲
  • نقد و بررسی قانون اصلاح قانون بیمه اجباری مسئولیت مدنی دارندگان وسایل نقلیه موتوری زمینی در مقابل شخص ثالث با محوریت نقش پلیس در پیشگیری،کنترل وجبران صدمات- قسمت ۱۴




  •  

    کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کاملکلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

    لطفا صفحه را ببندید کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

    لطفا صفحه را ببندید

    کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

    کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

    لطفا صفحه را ببندید

    کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

    کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

    لطفا صفحه را ببندید

    کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

    کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

    لطفا صفحه را ببندید

    کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

    کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

    کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

    کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

    لطفا صفحه را ببندید

    کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

    کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

    لطفا صفحه را ببندید

    کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

    کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

    کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

    کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

     

    کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کاملکلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

    لطفا صفحه را ببندید کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

    لطفا صفحه را ببندید

    کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

    کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

    لطفا صفحه را ببندید

    کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

    کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

    لطفا صفحه را ببندید

    کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

    کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

    لطفا صفحه را ببندید

    کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

    کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

    کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

    کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

    لطفا صفحه را ببندید

    کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

    کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

    لطفا صفحه را ببندید

    کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

    کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

    کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

    کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

     
      اصل لزوم در ایقاعات در فقه و حقوق ایران- قسمت ۱۲ ...

    اما باید گفت، درست است که فسخ از سوی ناقل در نهایت موجب تصرف او در مال انتقال داده شده می باشد ولی ممکن است، مشارٌالیه به سبب شرعی حق اقدام به آن را داشته باشد. چنانکه در هبه چنین است. در نتیجه نمی توان با استناد به این روایت وجود هر حق فسخی را (چه در عقود لازم و چه در عقود جایز) نفی نمود؛ زیرا در غیر این صورت همه عقود می بایست لازم و غیر قابل فسخ باشند.

     

    ۳-۲-۱-۲-۱-۲- نقد و ایراد دوم

    آیت ا… خوئی (ره)(همان منبع،۱۶۲) بیان می دارند: «حدیث مذکور ناظر بر این است که مالک در تمام تصرفاتش مثل : خوردن، فروختن، بذل نمودن و غیره در مال خود سلطنت دارد و برای کسی جایز نیست که از این تصرفات مالک را منع کند. و این معنا با این منافات ندارد که به سبب فسخ، برای شخصی دیگر، تصرف جایز باشد».
    نکته پایانی و جمع بندی بند اول
    اولاً : حدیث مزبور از انواع مرسل[۱۹]است که این نکته حدیث را با ضعف و سستی مواجه کرده و صلاحیت آن را با
    مشکل رو به رو ساخته است .
    ثانیاً : این حدیث دلالت دارد که مالک نسبت به تصرفاتی که از ناحیه شارع مشروع است محجور و ممنوع، نبوده، بلکه صاحب اختیار است. اما تصرفاتی که مشروع نیست، مثل : خرید و فروش مال ربوی، یا مشروعیت آن مشکوک است در محدوده مدلول روایت نمی گنجد.
    ثالثاً : به نظر می رسد طبق مدلول حدیث باید برآن بود که هرگونه تعرض، غصب، اضرار، استیلای نامشروع و برخلاف حق در اموال دیگران جایز نیست و این تسلط بر مال حق اقامه دعوا را ایجاد می کند که طبق آن می توان هر گونه مزاحمت، ممانعت و تصرف عدوانی را منع نمود. بنابراین، تصرف بر اموال این حق را ایجاد می نماید که دیگران به آن احترام نمایند و اینکه آن را برای دیگران مباح نسازد .
    رابعاً : در ایقاعات نیز از جمله (ابراء، اعراض، اخذ به شفعه) به خوبی می توان جواز مشروعیت و امکان ایجاد یک طرفه بودن آن را طبق حدیث مزبور استناد کرد چراکه برای ابراء کننده با توجه به تسلطی که بر مال خویش دارد می تواند به سود بدهکار از آن بگذرد.
    در نتیجه با بیانات فوق حدیث مزبور اثبات کننده اصل لزوم نمی باشد. پس به موجب این حدیث، اصل بر آن است که همه گونه تصرفات برای مالک مجاز است، مگر آنکه به موجب دلیل شرعی و قانونی خلاف آن ثابت گردد و این امر هیچ ارتباطی به لزوم قراردادها به تبع آن ایقاعات ندارد .

     

    دانلود متن کامل پایان نامه در سایت fumi.ir

    ۳-۲-۱-۲-۲- حدیث نبوی «لایَحِلُّ مالُ امرِءٍ مُسلِمٍ اِلاّ عَن طیب نَفسِهِ»

    طبق این حدیث « تصرف در مال هیچ مسلمانی حلال نیست مگر به دلخواه و خوشنودی او » .
    نحوه استدلال به این حدیث چنان است که : این روایت با توجه به عموم آن دلالت بر منع هر گونه تصرف در اموال دیگران می کند؛ خواه تصرفات متلفه باشد یا غیر متلفه و خواه ناقله باشد یا غیر ناقله. به عبارت دیگر، خواه تصرف فیزیکی باشد و خواه حقوقی؛ رضایت مالک آن باید کسب شود و بدون آن هر گونه تصرفی ممنوع است.
    بنابراین، اگر شخصی به موجب بیع مالک کالایی شود و تردید کنیم که لازم است (و مالک قبلی نمی تواند بدون رضایت مشتری آن را تملک کند) و یا عقد جایز است (و مالک قبلی می تواند آن را تملک کند)؛ به استناد این روایت می گوییم فسخ معامله و تملک مال غیر، نوعی تصرف است و چون تصرف درمال دیگرنیاز به رضایت قبلی دارد، اقدام به فسخ توسط مالک قبلی بلا اثر است. پس در تمام موارد ذکر شده، عقد لازم است و فسخ آن جایز نیست. (محقق داماد،همان منبع،۱۶۶)

     

    ۳-۲-۱-۲-۲-۱- نقد و ایراد اول

    استناد به این حدیث نیز مانند حدیث پیشین، ایراد تمسک به عام در شبهه مصداقیه را می توان مطرح کرد. زیرا اگر عقد متنازعٌ فیه در زمره عقود جایز باشد، بیگمان با فسخ منحل می شود و در نتیجه تصرف فاسخ در مال، حلال و مجاز است. پس، بعد از فسخ، حلیت یا عدم حلیت تصرف در مال انتقال داده شده، محل شبهه و تردید است و بدیهی است در این صورت نمی توان با استناد به عموم روایت، حکم به عدم حلیت تصرف و در نتیجه عدم تأثیر فسخ نمود .

     

    ۳-۲-۱-۲-۲-۲- نقد و ایراد دوم

    برخی فقها از جمله آقای بجنوردی(ره)(همان منبع،۱۸۵و۱۸۶) با مطرح نمودن مسأله دور خواسته اند ایراد مذکور را پاسخ دهند؛ بدین توضیح که تعلق نگرفتن مال به طرف عقد، متوقف است بر تأثیر فسخ در بازگرداندن مال به مالک اولی و تأثیر فسخ، متوقف است بر اینکه مال متعلق به غیر نباشد. اما آقای دکتر شهبازی (همان منبع،۳۳) در پاسخ به این ایراد بیان می دارند که : «اگرچه عدم تعلق مال به منتقل الیه متوقف بر مؤثر بودن فسخ در انحلال عقد می باشد ولی عکس آن صادق نیست. یعنی تأثیر فسخ، متوقف بر عدم تعلق مال به طرف عقد نمی باشد، بلکه مؤثر بودن فسخ، توقف بر وجود حق فسخ برای فاسخ دارد و تعلق نگرفتن مال به منتقل الیه نتیجه و اثر فسخ است. و بدیهی است این امر به هیچ وجه دور محسوب نمی گردد» .

     

    ۳-۲-۱-۲-۲-۳- نقد و ایراد سوم

    ایراد دیگری که می توان مطرح نمود آن است که استناد به حدیث مزبور شامل عقود عهدی و نکاح نمی شود زیرا در این عقود، نتیجه عقد تملیک مال نیست تا تصرف در آن مال به رضایت طرف مقابل نیازداشته باشد .
    در نتیجه نمی توان گفت همواره فسخ عقد از آنجایی که رضایت طرف دیگر را در بر ندارد به موجب حدیث (لایَحِلُّ) ممنوع است؛ چراکه اگر چنین باشد فسخ عقود جایز مانند هبه نیز باید مشمول این حدیث قرار گیرد و ممنوع شود. بنابراین با توجه به مطالب فوق، اصل لزوم از این حدیث نیز قابل اثبات نمی باشد. با این حال، حدیث مذکور به نوعی اثبات کننده عمل حقوقی یک جانبه است. چون طبق آن تصرفی که به دلخواه مالک آن باشد مجاز شناخته شده و از نمونه بارز آن می توان به اعراض اشاره کردکه پس از اینکه مالک با رضایت از مال خود روی برگرداند تصرف بعدی (حیازت مباحات) مجاز می گردد.

     

    ۳-۲-۱-۲-۳- حدیث «اَلبَیعانِ بِالخیارِ مالَم یَفتَرِقا فاِذا افتَرَقا وَجَبَ البیعُ»

    طبق این حدیث « خریدار و فروشنده تا هنگامی که از یکدیگر جدا نشده اند، حق فسخ بیع را دارند و هنگامی که جدا شدند بیع لازم می شود » .
    نحوه استدلال به حدیث مزبور بدین صورت است که پس از جدایی طرفین معامله، بیع، لازم و غیر قابل فسخ است
    و اگرچه این عموم به موجب سایر خیارات غیر از (خیار مجلس)[۲۰] تخصیص می خورد؛ اما نسبت به منع جواز فسخ،
    از راهی به غیر از خیارات مشروع، همچنان باقی خواهد ماند و این همان نتیجه اصل لزوم است. (محقق داماد،همان منبع،۱۶۷)

     

    ۳-۲-۱-۲-۳-۱- نقد و ایراد اول

    این گونه استدلال بر حدیث مزبور فقط بیان کننده آن است که جدایی طرفین معامله، موجب لزوم و پایان خیار مجلس است. در واقع برای طرفین عقد قبل از جدایی خیار مجلس وجود داشت اما بعد از جدایی دیگر خیار وجود
    ندارد و عقد از این نظر لازم است .

     

    ۳-۲-۱-۲-۳-۲- نقد و ایراد دوم

    ایراد دیگری که مطرح می شود این است که حدیث مزبور منحصر به عقد بیع است. یعنی نمی تواند مؤید اصل لزوم در تمام عقود باشد. زیرا فقط بر لزوم عقد بیع دلالت می کند .
    همچنین حدیث مزبور لزوم عقد بیع را تنها از ناحیه خیار مجلس به اثبات می رساند نه از ناحیه سایر خیارات.(موسوی خوئی،۱۶۹،به نقل ازشهبازی،۳۵)

     

    ۳-۲-۱-۲-۳-۳- نقد و ایراد سوم

    این حدیث زمانی باید مستند قرار گیرد که پس از جدایی خریدار و فروشنده تردید نماییم که آیا آنها حق فسخ بیع را دارند یا ندارند ؟ در این جا است که با استناد به عموم این حدیث، عدم وجود حق فسخ و لزوم بیع به اثبات می رسد.

     

    ۳-۲-۱-۲-۳-۴- نقد و ایراد چهارم

    در عقود جایز که جعل هیچ گونه خیار امکان پذیر نیست چگونه این حدیث بر آن دلالت می نماید. در حالی که خیار مجلس مختص عقد بیع است و در سایر عقود راه ندارد .

     

    ۳-۲-۱-۲-۳-۵- نقد و ایراد پنجم

    ایراد پنجم در استناد به این حدیث آن است که در ایقاعات توافق و تراضی موضوعیت ندارد تا بخواهیم بگوییم بعد از جدایی دو طرف حق فسخ وجود ندارد. زیرا در ایقاعات اراده یک شخص کارگزار است و نیاز به اراده دیگری نیست. پس این حدیث نیز همانند سایر روایات نمی تواند مسند اصل لزوم چه در عقد و چه در ایقاع باشد .

     

    ۳-۲-۱-۳- بنای عقلا

    مرحوم بجنوردی (ره)(۱۶۶-۱۷۳،به نقل ازمحمدی،۲۴۹) به این استدلال برای اصاله اللزوم اهمیت فراوان داده و به تفصیل از آن بحث کرده است که اندکی از استدلال ایشان را می آوریم « روش خردمندان در عقدها و عهدهایشان این است که وفای به عهد و عقد را لازم می شمارند و پایبندی به آن را سیره خود می دانند. دست کشیدن از التزام به عقد و عهد را، نقض عهد شمرده و آن را سرزنش می کنند .و مادام که توافق قابل اعتماد و لازم الرعایه نیست نام پیمان بر آن نمی نهند. شارع هم آنان را از این روش نه تنها منع و رد نکرده، بلکه آنها را ملزم به این سیره و روش دانسته است».
    حال که برخی اصل لزوم را طبق بنای عقلا مسند خود قرارداده اند به نقد آن در ذیل می پردازیم .

     

    ۳-۲-۱-۳-۱- نقد و ایراد اول

    در پاسخ و در مقام ایراد، آقای دکتر شهبازی (همان منبع،۳۷) نسبت به استناد به این ادله برای اثبات اصل لزوم اشکال نموده اند که بیان ایشان را که مستدل و در خور توجه است بازگو می نماییم . «همان گونه که طرفداران استناد به این دلیل در نوشته های خود اشعار می دارند، روش خردمندان در معاملات، لزوم اجرای مفاد قرارداد است. به بیان دیگر هر انسان متعارفی خود را مکلف و ملزم به اجرای تعهداتی می داند که در اثر عقد برای او ایجاد شده است. این امر(وفای به عقد) چنان با تبع انسان درآمیخته است که برای اثبات آن به هیچ دلیل دیگری نیازی نیست و می توان گفت لزوم وفای به عهد در زمره مستقلات عقلیه[۲۱] می باشد .
    وانگهی ادعای نویسندگانی که خواسته اند با استناد به بنای عقلا غیر قابل فسخ بودن عقود را ثابت کنند موجه به نظر نمی رسد. زیرا، این امر که عقدی لازم باشد یا جایز در اختیار طرفین آن نیست تا اگر بنای ایشان بر لزوم قرارداد باشد، حکم به غیر قابل فسخ بودن آن داده شود. بلکه لزوم یا جواز از احکامی است که شارع و به تبع او قانونگذار بر قراردادها بار می نماید و در جایی هم که سکوت اختیار کرده است ما باید در صدد یافتن حکم او باشیم نه اینکه از پیش خود به لزوم عقد فتوا دهیم. مگر نه این است که به حکم شارع مقدس، طرفین عقد بیع، تا زمانی که در مجلس هستند، حق فسخ معامله را دارند. حال اگر بنای خردمندان را در عقد بیع (که مهمترین و شایع ترین عقد است) بر لزوم آن حتی در مجلس بدانیم، آیا می توان به استناد آن منکر خیار مجلس شد؟
    همچنین، در عقد جایزی مانند وکالت آیا می توان با استناد به بنای عقلا حکم به لزوم آن داد ؟ مسلماً پاسخ هر دو سؤال منفی می باشد. زیرا شارع عقد بیع را در مجلس، جایز و پس از آن اصولاً لازم دانسته است. خواه متبایعین با آن موافق باشند یا نباشند. حداکثر اختیار آنان این است که می توانند خیار مجلس خود را اسقاط نمایند و از این راه عقد بیع را لااقل نسبت به این خیار لازم سازند .
    بنابراین ملاحظه می گردد که لزوم یا جواز عقود، نمی تواند بر اساس اراده و بنای مردم در معاملات تعیین گردد و بر فرض که چنین باشد باید روش خردمندان در هر عقد جداگانه بررسی شود تا معلوم گردد آیا قرارداد مزبور لازم است یا جایز. بدیهی است این امر به خودی خود اصل لزوم قراردادها را به اثبات نمی رساند».

     

    ۳-۲-۱-۳-۲- نقد و ایراد دوم

    آنچه فقها به خصوص مرحوم بجنوردی بنای عقلا را برای اثبات اصل لزوم مورد استناد قرار داده اند، این بنا و روش خردمندان را تنها در عقود عهدی ثابت می دانند نه در عقود اذنی. ولی در عقود عهدی فرقی نمی گذارد میان عقد عهدی معلق و عقد عهدی منجز و هر دو را مشمول بنای عقلا در لزوم عقد می داند .
    به دیگر سخن، عقد و عهد، تعهدی است در مقابل تعهد که طرفین خود را ملزم به مراعات آن بدانند و نباید این گونه عقود و عهود را با عقود اذنی، نظیر وکالت، عاریه ودیعه مقایسه کرد؛ چراکه ماهیت این عقود به شکل اعطا در قبال اعطا، به آن نحو که طرفین متعهد به رعایت آن باشند، نیست .
    اما همان طور که قبلاً بیان گردید اشکال فوق بدون مبنا و با قواعد حقوقی ما سازگار نیست؛ چراکه گفته شد قانون مدنی از عقود اذنی به عقد تعبیر نموده و دو رکن ایجاب و قبول در تحقق آن نقش دارد و اینکه با بررسی هر کدام از آنها به خوبی می توان نقش تعهد را در وجود آمدن این عقود دانست و درست نیست که این عقود را فاقد تعهد بدانیم. به بیان دیگر، در عالم حقوق هیچ تعهدی وجود ندارد که متعهد ملزم به وفای به آن نباشد. در نتیجه از این لحاظ استناد به بنای عقلا مورد خدشه به نظر می رسد .

     

    ۳-۲-۱-۳-۳- نقد و ایراد سوم

    سؤالی که ایجاد می شود این است که آیا بنای عقلا در اثبات اصل لزوم در ایقاعات هم مراعات و جاری است ؟
    در پاسخ به این سؤال باید گفت که اولاً : روش عقلا چنانکه فقها به آن استناد جسته اند، به گونه ای است که آنها در وجود عقد و پیمان که دو طرف در آن نقش اساسی دارند مطرح نموده اند. در این صورت، خردمندان منحل کردن آن را بدون توافق صحیح نمی دانند؛ لذا قبلاً در بحث اعمال حقوقی آموختیم، دانستیم که اعمال حقوقی یا به شکل عقد است یا ایقاع. در واقع ایقاع که عمل حقوقی یک طرفه است و نیازی به قبول و به تبع آن نیازی به توافق ندارد؛ روش عقلا چگونه می تواند مبنای لزوم ایقاعات را اثبات نماید. در این نوع عمل حقوقی توافق نقشی ایفاء نمی نماید که تخلف از آن را، عقلا و خردمندان نادرست پندارند. پس، توجیه لزوم ایقاعات با استناد به بنای عقلا صحیح به نظر نمی رسد.
    ثانیاً : برای شناخت مبنای لزوم و جواز ایقاع باید در هر مورد چگونگی انشاء را، با طبیعت عمل حقوقی انشاء شده بررسی و تبیین نمود. به بیان دیگر التزام ناشی از ایقاع فراتر از مفاد آن نمی رود. پس بنای عقلا و خردمندان، چگونه می تواند اوصاف و مفاد هر ایقاع را به یک حکم بیان کند و در صورت سکوت و تردید در امکان انحلال و از بین رفتن یا لزوم آن به ضابطه یا اصل تکیه کند. مگر اینکه گفته شود در هر ایقاع بنای خردمندان را در چگونگی تشکیل و ایجاد اثر حقوقی، شناسایی و بر مبنای آن، لزوم و جواز هر کدام را تبیین کنیم. که اگر این باشد نمی تواند به عنوان اصل بر ایقاعات حکومت کند .
    در نتیجه، حداکثر چیزی که از بنای عقلا استنباط می شود ضرورت اجرای تعهدات ناشی از عقد و ایقاع است. خواه عقد یا ایقاع مزبور لازم باشد یا جایز. پس داوری بر مبنای لزوم و جواز در عقود و ایقاعات را باید طبق مفاد هر یک که شارع بنابر دلایل و نصوص خاص بر عقد و ایقاع تبیین نموده پرداخت.

     

    ۳-۲-۲- دلیل فقاهتی اصل لزوم

    گاهی اشیاء و یا افعال نه به عنوان واقعی خود، بلکه به عنوان شیء یا فعل مجهول الحکم، متعلق احکام و به اصطلاح موضوع حکم قرار می گیرند. برای مثال : هرگاه ندانیم چیزی به واقع پاک است یا نجس، یا عملی جایز است یا ممنوع، آن شیء و یا آن عمل نه به عنوان واقعی خود بلکه به آن سبب که مجهول الحکم هستند، موضوع احکام طهارت و رخصت قرار می گیرند .
    فرض کنید اگر در منابع شرعی ندانیم الکل صنعتی نجس است یا پاک، به موجب ضابطه طهارت این موضوع محکوم به طهارت است. ملاحظه می شود در این مورد، الکل صنعتی به عنوان الکل صنعتی، موضوع طهارت قرار نگرفته بلکه به عنوان اشیاء مجهول الحکم متعلق حکم مزبور واقع شده است .
    این دسته از احکان را احکام ظاهری و دلیل اثبات کننده آنها را دلیل فقاهتی می گویند. دلایل فقاهتی یا اصول عملیه چهار قِسم است : (اصل برائت، اصل تخییر، اصل احتیاط، اصل استصحاب) که هر یک از آنها در مورد خاصی اجرا می شود.
    دلیل دیگری که برای اثبات لزوم قراردادها آورده شده (استصحاب) است. قبل از بیان نحوه استدلال به این دلیل، باید توجه نمود که اولاً : زمانی نوبت به استناد استصحاب برای لزوم عقود می رسد که ادله پیشین یعنی دلایل اجتهادی که قبلاً بیان گردید را نپذیریم. لذا بر فرض که پذیرفته شود، استناد به استصحاب تنها یک بحث علمی است و نمی تواند مؤثر باشد. ثانیاً : صورت مسأله ما در اینجا این است که جایی که نمی دانیم (عقدی یا ایقاعی) لازم است یا جایز، آیا می توانیم با استصحاب آن را لازم بدانیم یا خیر ؟
    حال نحوه استدلال فقها را در اثبات اصل لزوم بیان می نماییم .

     

    ۳-۲-۲-۱- استصحاب

    هرگاه عقدی میان طرفین منعقد شد، چنانچه در امکان انحلال یا عدم انحلال آن و به عبارت دیگر در جواز و لزومش تردید کنیم، مادام که دلیلی قوی اقامه نشود، بقا و استمرار رابطهِ منعقد شده، استصحاب خواهد شد. به دیگر سخن، اگر عقدی منعقد شود و سپس یکی از طرفین اقدام به فسخ آن نماید و دلیل روشنی مبنی بر امکان یا عدم امکان فسخ وجود نداشته باشد، این شبهه ایجاد می شود که آیا قرارداد در اثر فسخ منحل شده است یا خیر؛ از آنجایی که شک مزبور واجد حالت سابقه می باشد، اصل استصحاب جاری می شود. در نتیجه یقین سابق که همانا وجود عقد و آثار حقوقی آن است بر شک لاحق چیره می شود و فسخ بلا اثر می گردد. لذا حکم به لزوم عقد داده می شود.

     

    ۳-۲-۲-۱-۱- نقد و ایراد اول

    اگرچه به موجب استصحاب می توان به عدم تأثیر فسخ و بقای اثر عقد، بعد از فسخ حکم کرد، اما این امر عنوان خاصی از عقود لازم را برای عقد اثبات نمی کند. به بیان دیگر، اگرچه استصحاب فوائد و آثار لزوم، یعنی عدم تأثیر فسخ و در نتیجه عدم رفع اثر عقد را به اثبات می رساند ولی عقد را به عنوان خاصی از عقود لازم متصف نمی کند و نمی توان گفت که عقد مزبور از نظر شرع از مصادیق فلان عقد لازم است .
    پس حداکثر چیزی که از استصحاب نتیجه می شود بقای عقد و آثار حقوقی آن است و اینکه قرارداد مزبور، مصداق کدام عقد لازم است از لوازم عقلی بقای اثر عقد می باشد که از حدود توان اثباتی استصحاب بیرون است و در اصطلاح فقها به آن « اصل مثبت »[۲۲] گفته می شود. (محقق داماد،۱۳۹۲،۱۶۹)
    توضیح اینکه بعد از انشای فسخ از سوی یکی از طرفین، مقتضای استصحاب، عدم تأثیر فسخ و استمرار اثر عقد است. در نتیجه قرارداد مزبور به حیات حقوقی خود ادامه می دهد و این همان لزوم عقد است. زیرا اگر به واقع عقد جایز باشد باید با فسخ اثرش از بین برود و منحل شود. ولی رسیدن به این نتیجه لازمه ای عقلی بقای عقد و آثار آن می باشد که از توان اثباتی استصحاب بیرون است. در حالی که اگر این آثار از طریق امارات و ادله اجتهادی به اثبات رسیده بود (نه از طریق استصحاب که یک اصل عملی است) این لازمه واقعی و عقلی ثابت می شد. زیرا اصول عملیه یا دلایل فقاهتی مثبت لوازم عقلی و عادی خود نمی باشند .

     

    ۳-۲-۲-۱-۲- نقد و ایراد دوم

    در واقع نقد دوم تکمیل کننده و روشن کننده نقد اول می باشد که در چند فرض آن را بیان می کنیم .
    فرض اول – هرگاه عقدی انجام شود و پس از آن میان طرفین در بیع یا هبه بودنش اختلاف حاصل شود، در این مورد اگرچه بنابر استصحاب، عقد قابل فسخ نیست ولی مثبت آنکه عقد انجام شده بیع است و آثار بیع برآن جاری می شود نیز نخواهد بود.
    فرض دوم – هرگاه شخصی در مقابل دیگری تعهد به انجام عملی نماید و سپس با این ادعا که عقد منشاء تعهد جایز بوده آن را فسخ کند، هرچند بنابر استصحاب، تعهد او را پس از فسخ نیز باید باقی دانست ولی از این امر نمی توان نتیجه گرفت که عقد سبب تعهد در زمره عقود لازم است.

     

    موضوعات: بدون موضوع
    [چهارشنبه 1400-01-25] [ 12:11:00 ق.ظ ]



     لینک ثابت

      بررسی خطرات مربوط به تعادل کشتیها در حین عملیات تخلیه و بارگیری کانتینر در بنادرو ارایه راهکارها- قسمت ۱۵ ...

    ب: در حالت خالی بدون با روحامل BALLAST
    ج: در حالت بارگیری شده با کالای همگون
    د: در حالت بارگیری کامل
    ه: دستورات لازم جهت حفظ تعادل کشتی در طول سفر دریایی
    کتابچه ی تعادل کشتی
    اطلاعات ذیل از کتابچه ی تعادل کشتی قابل استخراج هستند.

     

     

    مشخصات عمومی کشتی (اسم- اسم رمز- شماره رسمی- اندازه ها- ظرفیت و غیره)

    نقشه های مختلف نشان دهنده انبارها- تانک ها و غیره

    مختصات هیدرواستاتیک کشتی در آب شور دریا

    حجم و ارتفاع مرکز ثقل انبارها – تانک های دو جداره- محل زندگی خدمه و غیره

    حجم و ارتفاع مرکز ثقل و اصلاحیه اثر سطح آزاد مایعات در تانک های سوخت و آب تانک های دو جداره

    اطلاعات مخصوص جهت حمل کانتینر- نقشه بارگیری و تخلیه و ارتفاع مرکز ثقل هر کانتینر از تیرته

    منحنی های متقاطع-KN، به همراه حل مثال در هر مورد

    جدول ظرفیت بارگیری

    شرح وضعیت به همراه نقشه بارگیری شامل جزئیات کالا اطلاعات تعادل کشتی در رسیدن به یک بندر و ترک آن بندر و رسم منحنی تعادل ساکن برای حداقل هر یک از شرایط ذیل:
    دانلود متن کامل پایان نامه در سایت fumi.ir

    الف: کشتی در شرایط سبک
    ب: کشتی بدون بار در وضعیت BALLAST 1- در موقع ترک بندر ۲- در موقع رسیدن به بندر
    ج: کشتی بارگیری شده تا خط بارگیری تابستان با کالای همگون ۱- در موقع ترک بندر ۲- در موقع رسیدن به بندر
    د: کشتی بارگیری شده تا خط بارگیری تابستان با کالای عمومی (بارگیری کامل) ۱- در موقع ترک بندر ۲- در موقع رسیدن به بندر
    (DERRETT, D.R. 1990 : 27)
    استفاده از حداکثر گشتاور ظرفیت بارگیری
    این روش ساده ترین راه جهت محاسبه ی GM یک کشتی بوده و مانند طریقه محاسبه که در بخش های قبلی به آن اشاره شد، قابل استفاده است.

     

     

    گشتاور ظرفیت بارگیری مجموع گشتاور محموله ها در حول تیرته کشتی است. (کالا، سوخت، آب، ملزومات و غیره که جزئی از ظرفیت بارگیری کشتی هستند).

    مجموع گشتارها در حول تیرته برابر با حاصل جمع گشتاور کشتی سبک ( LIGHT SHIP ) و گشتاور ظرفیت بارگیری است.

    LIST: متمایل شدن در عرض کشتی به دلیل عدم تقارن وزن را که به واسطه ی جا به جایی عرضی یک بار در کشتی اتفاق می افتد
    ANLE OF LOLL: اگر یک کشتی در حالت پایدار و به همراه GM اولیه ی منفی باشد تمایل کشتی به سمت کج شدن است. با انحراف و کج شدن بیشتر، کشتی تا انداز ای منحرف می شود که به آن ANGLE OF LOLL گفته می شود. در این زاویه عمل CAPSIZE یا وارونه شدن کشتی انجام نمی پذیرد ولی این یکی از خطرناک ترین لحظه ها برای کشتی می باشد.
    کشتی در این وضعیت به شدت آسیب پذیر بوده و انجام یک عمل اشتباه یا عدم انجام عمل صحیح در جهت رفع آن ممکن است جان افراد را به خطر بیاندازد و باعث صدمه به کشتی شود.
    فشارها و نیروهای وارد بر کشتی
    نیروهای وارد بر ساختمان کشتی
    هدف های رفتاری: فراگیری در پایان این فصل قادر خواهد بود که:

     

     

    تحدب و تقعر را توضیح دهد

    علل فشار وارد بر ساختمان کشتی را توضیح دهد

    مفاهیم POUNDING و PANTING را بیان کنید

    نیروهای وارد از طرف موج و آب را توضیح دهد

    تأثیر فشار ناشی از یادگیری را بیان نماید

    فشار ناشی از لرزش و پیچش را بیان کند

    فشار ناشی از قرار گرفتن کشتی روی لاک را بیان کند

    شناخت تحدب و تقعر (HOGGING AND SAGGING)
    اگر کشتی در حال حرکت باشد تحت تأثیر فشارهای مختلفی قرار می گیرد، این فشارها را به دو دسته کلی می توان تقسیم نمود.

     

     

    دسته اول فشارهای عمومی یا ساختمانی است که روی قسمت ها و شکل اصلی کشتی اثر می گذارند

    دسته دوم فشارهایی هستند که فقط بر نقطه یا منطقه خاصی از بدنه کشتی تأثیر دارد. از این رو در طراحی و ساخت کشتی برای اینکه بتواند تمام فشارهای وارده را تحمل کند، لازم است دقت فوق العاده ای به کار برده شود تا اثر آن ها را از بین برده و یا کاهش دهد. در غیر این صورت، سرعت فشارها روی آن اثر گذاشته و منجر به پیچیدگی بدشکل شدن و در نهایت به در هم شکستگی کشتی منجر خواهد شد.

    تحدب (HOGGING) و تقعر (SAGGING) که بهتر است همان اصطلاحات لاتین آن که متداولتر است استفاده شود، از جمله فشارهای اصلی ساختمانی یا عمومی کشتی هستند. این نوع فشار اگر کاملا مشخص و شدید باشند، شکل طولی کشتی را تغییر داده و حالت خم کننده به آن خواهند داد.
    این فشار ممکن است به دو صورت وارد آید. اول اینکه کشتی در حال حرکت بوده و روی امواج بزرگ قرار گیرد و دوم اینکه بارهای سنگین به طور نامتناسب در هنگام بارگیری روی کشتی قرار دهند در شکل نشان می دهد که در صورت بروز چنین فشارهایی چه حالتی ممکن است برای کشتی به وجود آید.

    اگر تیر آهن های سقفی و یا تیغه های حامل طبقات خم شوند، بیشترین فشار کششی و فشردگی در قسمت بالا و پایین قسمت خم شده به وجود خواهد آمد و در محلی تقریبا بین این دو قسمت متأثیر از فشار، خطی وجود دارد که به آن محور خنثی می گویند که فشار وارده در این قسمت متوقف می شود.
    به هر حال با توجه به شکل متوجه خواهیم شد که فشار وارده در سایر نقاط به حداقل رسیده و تجمع فشار در مجاورت محور خنثی به بیشترین مقدار خود خواهد رسید. حالت تشکیل HOGGING و SAGGING بستگی به جهت وارد آمدن نیرو دارد. همان طور که در شکل دیده می شود میان کشتی روی فراز موج قرار گرفته است. یعنی اگر حجم شناروی میان کشتی به اندازه وزن آن برسد حالت تحدب به وجود می آید و در این صورت فشار آب از میان کشتی به طرف بالا وارد شده و در نتیجه، وزن کشتی از سینه و پاشنه آن به طرف پایین وارد می آید که اگر کشتی مقاوم ساخته نشده باشد از وسط و از قسمت فوقانی ترک خواهد خورد.
    در همان شکل ، سینه و پاشنه کشتی در فراز موج قرار گرفته و میان آن در فرود موج و در این حالت وزن میان کشتی به اندازه حجم شناوری کشتی می رسد و فشار آب از سینه و پاشنه به طرف بالا و وزن کشتی از قسمت میان به طرف پایین وارد می آد و امکان اینکه از وسط و از قسمت تحتانی ترک بخورد زیاد است و همانطور که قبلا اشاره شد، اگر وزنه های سنگین نیز در سینه و پاشنه قرار دهیم ممکن است حالت تقعر برای کشتی به وجود آید.
    در حالی که کشتی در میان امواج در حال حرکت است توزیع وزن در سرتاسر طول آن تقریبا یکسان است ولی با افزایش موج، توزیع وزن کشتی در سرتاسر طول آن نیز تغییر می یابد. شکل نشان می دهد که کشتی در حالت توازن روی موجی قرار گرفته است که طول موج برابر با طول کشتی است. در تصویر سمت چپ شکل، وقتی فراز موج در میان کشتی قرار گیرد، شناوری میان کشتی افزایش یافته، در حالی که از شناوری دو انتهای آن کاسته می شود و همانطور که قبلاً گفته شد این حالت را تحدب (HOGGING) می گویند.

    در تصویر سمت راست پایین شکل مشاهده می شود که فرود موج در میان کشتی قرار گرفته است و در این حالت از شناوری میان کشتی کاسته شده ولی شناوری دو انتهای آن افزایش یافته است و همانطور که قبلاً اشاره شد به حالت (SAGGING) یا تقعر می گویند.

    خطوط تیره نشان می دهد که این فشارها در چه قسمتی از کشتی بیشتر اثر می گذارد. فشارهای وارده بیشتر در قسمت تحتانی و گوشه های فوقانی شناور اثر می گذارد. برای خنثی کردن فشارهای وارده به قسمت تحتانی، باید خن کفی را به اندازه کافی محکم بسازند و این عمل بیشتر در اجزاء طولی آن انجام می شود.
    در بخش فوقانی نیز برای جلوگیری از ترک خوردن یا پیچیدگی، سعی می کنند دیواره های طبقات را ضخیم تر و محکم تر انتخاب نمایند و برای استحکام بیشتر از تیغه های حامل L شکل برای کنار دیواره های طبقات، به خصوص در طبقات بالاتر استفاده می کنند. اگر تیرهای حامل طبقات محکم تر و دیواره های طولی آن نیز ضخیم تر انتخاب شوند در آن صورت می توان گفت که در برابر فشارهای مختلف مقاومت لازم خواهند داشت. کشتی های طویل تر بیشتر تحت تاثیر این نیروها قرار می گیرند لذا در ساخت این گونه کشتی ها از فلزات خاصی که بتوانند در مقابل این فشارها مقاومت نماید، در ساختمان تیغه های فلزی خن کفی یا دو جداره و نیز در دیواره های طبقات استفاده می نمایند.
    همچنین در ساختمان خن کفی از تیرآهن های طولی خیلی محکم و در تیغه های حامل طبقات از فلزات خاصی که برای این منظور ساخته شده استفاده می شود.
    با توجه به اینکه میان کشتی بیشتر در معرض این خطر قرار دارد لذا استحکام بندی میان کشتی بیشتر از دو انتهای آن ضرورت خواهد داشت.
    در کشتی هایی که طول زیادی دارند فشارهای وارده در جهت طولی در مجاورت محور خنثی مساله بسیار مهمی است. لذا گاهی اوقات لازم است که استحکام دیواره زیرین بدنه را از قسمت خن کفی تا نصف طول آبخور و استحکام طولی آن را تا طول کشتی تا سینه و پاشنه ادامه داد. (DERRETT, D.R. 1990 : 27)
    علل فشار بر ساختمان کشتی
    کشتی در حال حرکت تحت تاثیر فشارها و نیروهای زیادی قرار می گیرد که در این حال امکان صدمه دیدن دارد. این نیروها و فشارها را می توان در دو طبقه دسته بندی نمود.

     

     

    نیروهای استاتیک: اگر کشتی در آب ساکن شناور و بی حرکت باشد دو نیرو به آن وارد می شود.

    الف: نیروی وزن کشتی که به طرف پایین وارد می شود.
    ب: فشار آب که از پایین به طرف بالا نیرو وارد می کند.

     

     

    نیروهای دینامیک: نیروهایی است که وقتی کشتی در حال حرکت است ظاهر می شوند.

    به طور کلی حرکت کشتی در امواج بسیار فریبنده و مجذوب کننده است لیکن مطالعه روی آن بسیار پیچیده است، هیچکس نمی تواند حرکات کشتی را در صورت مواجهه با فشارهای ناشی از امواج و باد پیش بینی کرده و یا حرکات مختلف آن را در امواج مورد مطالعه دقیق قرار دهد. رعایت نکات لازم در طراحی ساختمان کشتی برای اینکه بتواند در مقابل این فشارها مقاومت نموده و اثر آنها را خنثی نماید بسیار مشکل می باشد.

     

    موضوعات: بدون موضوع
     [ 12:11:00 ق.ظ ]



     لینک ثابت

      ساخت آغاز‌گر-پایان ‌بخش در کتابهای درسی کودکان و ارتباط آن با درک خواندن نگرشی نقشگرا- قسمت ۱۶ ...

    هلیدی و متیسون (۲۰۰۴، صص ۱۷۹-۲۵۹) نیز همین فرایندها را با جزئیات بیشتری عرضه میکنند. و همین مشارکها را منظور میکنند.
    تامسون (۲۰۰۴، صص ۸۸-۸۹) درمورد گذرایی به این نکته اشاره دارد که این اصطلاح پیشتر برای اشاره به اینکه آیا یک فعل دارای مفعول مستقیم است یا خیر به کار میرفته‌است اما در این رویکرد به معنایی وسیعتر و برای توصیف کل بند به کار میرود. او گذرایی را حاصل از مجموع فرایند و مشارکها میداند.
    مفهوم دیگری که با فرانقش تجربی مرتبط است،«کُنایی»[۱۱۵] بودن است. تامسون (۲۰۰۴، صص ۱۳۵-۱۳۸) در توضیح کنایی می گوید رویکرد گذرایی به فرایندهای مادی تفاوتی عمیق بین انجامدهنده (کنشگر) و انجامشده برای آن (هدف) میگذارد. اما میتوان از منظری دیگر نیز به این دست فرایندها پرداخت. در این منظر جدید تمرکز بر این است که آیا فرایند خود اتفاق افتاده یا چیزی موجب اتفاق افتادن آن شده است. در رویکرد نقشگرا این منظر را کنایی مینامند. او سپس دو جمله زیر را مثال میزند:

     

    برای دانلود متن کامل پایان نامه به سایت zusa.ir مراجعه نمایید.

     

     

    We increased our profits over one year.

    Our profits increased over one year.

    او سپس تقطیعهای زیر را از این دو جمله ارائه میدهد:

     

     

    [Actor] We [Process: material] increased [Goal] our profits [Circumstance] over one year.

    [Actor] Our profits [Process: material] increased [Circumstance] over one year.

    او توضیح میدهدکه در هر دو جمله فعل “increased” فرایند مادی را نشان میدهد. در این دو جمله، برخلاف جملات مجهول که در آنها هدف با تغییر وجهیت تبدیل به فاعل/نهاد میشود، هدف با تغییر گذرایی تبدیل به کنشگر شده است.
    او در ادامه جملاتی از قبیل (a) که فرایند مادی دارای کنشگر و هدف است را کنایی و جملاتی از نوع (b) که فرایند مادی فاقد هدف است، غیرکنایی[۱۱۶] مینامد.
    هلیدی و متیسون (۲۰۰۴، ص ۲۸۴) نیز همینگونه بحث کنایی را پیش برده و خاطر نشان میکنند که بهتر است از اصطلاح «واسطه»[۱۱۷] به معنای “واسطهای که از طریق آن فرایند به وقوع میپیوندد” برای اشاره به مشارکی که نقش آن ایجاد فرایند است استفاده شود. همچنین (همان، ص ۲۸۵) اصطلاح «عامل»[۱۱۸] برای اشاره به مشارکی که به عنوان علت خارجی نشان داده میشود، به کار می رود. بدین سان میتوان از دو جمله مثال تامسون، با تحلیل جدید و با ذکر مشارکهای واسطه و عامل نمودارهای زیر را ارائه داد: (در متن اصلی Fig 5.37)

     

     

     

     

     

     

     

     

     

     

     

     

     

     

     

     

     

     

     

     

    over one year our profits increased We
    Circ: Extent Medium Process Agent

     

     

     

     

     

     

     

     

     

     

     

     

     

     

     

    over on year increased Our profits
    Circ: Extent Process Medium

    هلیدی و متیسون (۲۰۰۴، صص ۲۶۰-۲۶۱) معتقدند افزوده های پیرامونی را به سه طریق میتوان تعریف نمود:

     

     

    با در نظر گرفتن معنا، و استفاده از عبارت “عناصر پیرامونی همراه با” یا “حاضر در فرایند”. مانند نمونه هایی که جای رخداد در مکان یا زمان، حالت آن یا علت آن رخداد را نشان میدهند.

    در ارتباط با وجهیت میتوان گفت مشارکها در وجه در جایگاه فاعل/نهاد و متمم مینشینند اما عناصر پیرامونی همارز افزودهها هستند.

    با نگاه از زیر، معمولاً پیرامونیها نه به صورت گروه های اسمی بلکه به صورت گروه های قیدی یا حرف اضافهای نمایش داده میشوند.

    ایشان (همان، صص ۲۶۲-۲۶۳) طی جدولی انواع افزوده های پیرامونی را به تفصیل شرح داده و در صفحات بعدی هر یک را به دقت بررسی می کنند. عمدهترین و مهمترین افزوده های پیرامونی به قرار زیر هستند:
    گستره[۱۱۹]، مکان[۱۲۰]، حالت[۱۲۱]، علت[۱۲۲]، احتمال[۱۲۳]، همراهی[۱۲۴]، نقش[۱۲۵]، موضوع[۱۲۶]، زاویه[۱۲۷]
    ۳-۲-۱-۳- فرانقش متنی
    هلیدی و متیسون (۲۰۰۴، ص ۶۴) تأکید میکنند که در رویکرد نقشگرا ما با «سه خط معنی» سرو کار داریم. آندو سپس اضافه میکنند که یکی از این سه خط معنایی خصوصیت بند به مثابه یک پیام را به بند میدهد. ساختاری که این خط معنا را حمل میکند «ساختار آغازگر/پایانبخش»[۱۲۸] نام دارد.
    هلیدی و متیسون (همانجا) معتقدند یک جزء بند با قرار گرفتن در آغاز جایگاه مبتدا-خبری خاصی کسب میکند. آنها تأکید دارند که هیچ نشانه دیگری لازم نیست. سپس به تبعیت از مکتب پراگ این جزء جمله را آغازگر مینامند. تعریف آغازگر برای ایشان عبارت است از: «نقطه عزیمت پیام»[۱۲۹]. باقی جمله نیز به تبعیت از مکتب پراگ، خبر نامیده میشود.
    باید توجه نمود که این خط معنایی چنانچه از نام آن پیداست، تنها در ساحت زبان قرار دارد. یعنی نه مانند فرانقش تجربی با محتوای گزارهای و اشیا و پدیده ها سرو کار دارد و نه مانند فرانقش بینافردی با حوزه ارتباط گوینده و مخاطب مرتبط است. این فرانقش تنها به جایگاه و ارتباط یک بند، به مثابه واحد پیام، با دیگر بندها مربوط است. به تعبیری این فرانقش ابزارها و وسایلی فراهم میآورد که به وسیله آنها میتوان اجزاء سازنده پیام را به طرقی مختلف سازمانبندی نموده و معناهایی متفاوت را به دست آورد.
    هلیدی و متیسون (۲۰۰۴، ص ۸۷) معتقدند جریان گفتمان [۱۳۰] و بخش متنی در داخل گفتمان به عنوان منبعی برای آفرینش گفتمان هستند. این منابع متنی دو گونه هستند: (۱)ساختاری (۲) انسجامی.
    ایشان توضیح میدهند که دستور زبان واحدهای ساختاری[۱۳۱] را تا مرتبه بند مرکب تاویل میکند اما در همین جا میایستد. لیکن برخلاف دستور، معنیشناسی در این مرتبه توقف نمیکند؛ واحد معنایی اولیه همانا متن است که ممکن است به درازی یک رمان، حماسه یا رساله باشد. بنابراین، دستور زبان منابع غیرساختاری[۱۳۲] دیگری برای مدیریت جریان گفتمان، یعنی برای خلق ارتباطات معنایی در طول جملات یا ارتباطات معناییای که هم در داخل و هم در طول جملات عمل میکنند، فراهم میآورد.
    هلیدی و متیسون (۲۰۰۴، ص ۸۸) معتقدند راه های ساختاری برای مدیریت جریان گفتمان دو نظام وجود دارد: «نظام مبتدا-خبر» و «نظام ساخت اطلاع». آندو تأکید میکنند که ساخت اطلاع نه نظامی مربوط به بند، بلکه نظامی است مربوط به واحد دستوری دیگری یعنی «واحد اطلاعی»[۱۳۳]. واحد اطلاعی واحدی است که به موازات بند و دیگر واحدهای متعلق به همان میزان مرتبه بند وجود دارد. یعنی نمودار زیر را میتوان در مورد میزان مرتبه آن رسم نمود:

     

     

     

     

    واحد اطلاعی
    بند
    گروه

     

    موضوعات: بدون موضوع
     [ 12:11:00 ق.ظ ]



     لینک ثابت

      پیوند اسطوره و نجوم در ایران باستان- قسمت ۴ ...

    ۵-۱۲٫ حوت (ماهی) ۱۱۰
    ۵-۱۳٫ صورتهای فلکی بهار ۱۱۰
    ۵-۱۴٫ صورتهای فلکی تابستان ۱۱۰
    ۵-۱۵٫ صورتهای فلکی پاییز ۱۱۱
    ۵-۱۶٫ صورتهای فلکی زمستان ۱۱۱
    ۵-۱۷ آغاز اختر شناسی ۱۱۱
    الف: ایشتار ۱۱۲
    ب: مذهب ستاره پرستی و اخترشناسی ۱۱۲
    ج: زیج زهره ی آمیزادوگا ۱۱۳
    ۵-۱۸٫ در احکام برج ها ۱۱۴
    الف: چیستی مثلث ها ۱۱۵
    ب: مربع ها و برج های فصول ۱۱۶
    ج: چگونگی طبعهای ستارگان ۱۱۶
    د: احوال ستارگان و سیارات در سعادت و نحوست ۱۱۶
    ه: تقسیم بندی اقلیم میان ستارگان ۱۱۷
    و: فره دارهای ستارگان ۱۱۷
    ز: نگرستن ستارگان در برج ها ۱۱۸
    ۵-۱۹٫ احکام برج ها در بندهش ۱۱۸
    نتیجه گیری………………………………………………………………………………………………………………….۱۱۹
    فهرست منابع …………………………………………………………………………………………………………….. ۱۲۳
    فصل اول
    کلیات تحقیق
    ١-١-مقدمه
    در عصری که ما در آن زندگی می کنیم در شهرهای پر جمعیت و پر از نورهای مصنوعی لامپ ها، پی بردن به میزان قدر و منزلت آسمان در نزد پیشینیانمان دشوار به نظر می رسد. در زیر روشنایی های شهرمان به سختی می توانیم بالای سرمان را ببینیم در واقع برای ما شهرنشینان، آسمان شب تنها در زیر گنبد آسمان نمای محلی محافظت می شود. از دوران عصر سنگ، در طول تاریخ بشری، آسمان همچون ابزاری به خدمت گرفته شده است. همان زمانی که انسان نخستین، سنگ چخماقی را که با مهارت ساخته بود در چنگ خود داشت، مغز او آسمان را تسخیر کرد. نظم حرکات اجرام آسمانی آنان را قادر می ساخت خود را با زمان و مکان تطبیق دهند. بهره ای که آنان از آسمان گرفتند و ما اعقاب آنان، آن را به ارث برده ایم، احساسی است ژرف از چرخه زمان و نظم و تناسب و قابل پیش بینی بودن طبیعت.این شعور و آگاهی نه تنها اساس علم بلکه اساس دیدگاه ما نسبت به جهان و جایگاه ما در آن است.
    برای نیاکان ما هرآنچه در آسمان پیش می رفت استعاری و معنا دار بود. هم نماد اصولی بود که احساس می‌کردند به زندگیشان نظم می بخشد و هم نیرویی بود که ورای اصولشان قرار داشت. بسیاری از ما با آسمان ارتباط نداریم. اما گهگاه از میراث کهن خویش یاد می کنیم. آن زمان که رنگ های غروب دگر باره ما را تسخیر میکنند، می ایستیم و آخرین پرتو لغزش خورشید در ورای نمای تیره رنگ افق و در دوردستها را نظاره می کنیم.(کراپ،١٣٨٣/٢٠٠٣.ص۴)
    هزاران ستاره در آسمان پراکنده اند. برخی درخشش خاصی دارند که توجه ما را جلب می کنند. سیارات پرنورتر نیز از ستاره های بی شمار اطرافشان مجزا به نظر میرسند. رد پای دود مانند راه شیری بر آسمان از سویی به سوی دیگر پل میزند، همچون اثری سفید رنگ از یک رنگین کمان بزرگ. آسمان شب پر شکوه، زیبا و اسرار‌آمیز است.(همان.ص۵)
    ١-٢-بیان مسأله
    از نظر تاریخی و به طور مشخص می توان گفت که «سومریان»(‎‌‍‏۲۵۰۰-۳۰۰۰سال پ.م) نخستین قومی بودند که ستارگان را در واحد هایی به نام «صورت فلکی» گروه بندی کرده و به داستان سرایی و افسانه پردازی در مورد آنها پرداخته اند. پس از آنان «بابلی ها»، «چینی ها»، «مصری ها»، «کلدانی ها»، «ایرانی ها» و «یونانی‌ها» نیز به نوبه ی خود بر غنای این گنجینه افزوده اند.
    برخی از این صورتهای فلکی را که ایرانی ها ابداع کرده اند، دارای نام های فارسی اند. اما اسطوره های ایرانی به علت تهاجمات مکرر اقوام بیگانه و رقابت های خصومت آمیز داخلی همچون، از بین بردن همه ی آثار فرهنگی و هنری «اشکانیان» به وسیله ساسانیان و آثار«ساسانیان» به دست بیگانگان از بین رفته اند.
    اما می بینیم بعضی اسطوره ها و باورها چنان در هم تنیده شده که یافتن خاستگاه و مأمن اصلی آن، گاه دشوار می نماید. زیرا با وجودی که غالبا عنوان می گردد که خاستگاه و منشأ آن همه علوم از بین‌النهرین بوده است، اما ردپای این باورها به سالها قبل از آن و حتی نقاط دیگری از آسیا و همچنین آفریقا و اروپا نیز می‌رسد.
    با وجود شباهت صورت های فلکی با یکدیگر در نقاط مختلف دنیا اسطوره های گوناگونی برایشان وجود دارد وهم چنین در مورد نظام پیکار این کواکب با پدیده های اهریمنی.در یونان کرونوس و گئا،زئوس و هادس در راس خدایان و دیوان قرار دارندو ماجراها پیرامون آنها رخ می دهد.در روم ساترن خدای پور(ژوپیتر)و پلوتون. در سومر تیامت و اپسو، خدای خرد انکی(و بعد مردوخ)ودیوان قرار دارندو در نهایت در ایران که صحبت ما بیشتر پیرامون آن است اهورامزدا، سپنته مینیو و انگره مینیو قرار دارند.
    با پی بردن مردم به چرخه ی ثابت صور فلکی و با دقت روی حرکت و نقاط قرار گیری خورشید، ماه و دیگر اجرام آسمانی، سال، ماه و دیگر پدیده های زمان دار مشخص شد و سپس تاثیر آن را هم بر روی زندگی اقوام گذشته می بینیم که چگونه پی به زمان کوچ، شکار، دانه پاشی، خانه سازی، برداشت محصول و همین طور پی به زمان جشن ها و آداب و رسوم خود می بردند.
    از آنجا که زندگی اقوام گذشته تا حد بسیار بالایی به دین گره خورده بود و این جشن ها و مراسم ها و عبادت ها بخش زیادی از زمان آنها را به خود اختصاص می داد، آنها به دنبال یافتن راهی برای به خاطر سپردن و یاد آوری این وقایع بوده اند که این باعث شد در ابتدا تقویم های ابتدایی شکل بگیرند و با گذشت زمان این تقویم ها هم بهتر و مناسب تر شدند. هم چنین است در ایران باستان و در ادیانی مانند زردشتی که بسیاری از مناسک و جشن ها وآداب و رسومشان مانند گاهنبارها، روزهای مسترقه و بسیاری از روزهای مهم دیگر با توجه به تقویم تعیین می شدند بنابراین داشتن تقویمی استاندارد و دقیق برای آنها بسیار مهم بوده است.
    حدود ٨ درجه در بالا و ٨ درجه در پایین خط حرکت ظاهری سالانه ی خورشید در بین ستارگان را، که به شکل کمربند فرضی است، منطقه ی برج ها یا دایره البروج می نامند. (مسیر ظاهری سالیانه ی حرکت خورشید در بین ستارگان، در واقع همان مسیر گردش انتقالی زمین به دور خورشید است.) مردمان باستان «منطقه ی برج ها» را به ١٢ بخش مساوی که اندازه هر یک از آنها ٣٠ درجه است، تقسیم کرده و به هر یک نامی از صور فلکی داده بودند. آنگاه ستاره های هر یک از این بخش ها را در یک گروه که «برج» نامیده می‌شد قرار داده و نام آن بخش را به برج مربوطه می دادند.)سالاری،١٣٨۴.ص٧٣) نام این ١٢ برج که بر گرفته از صور فلکی بود و مسیر حرکت خورشید، ماه و سیاره های دستگاه خورشیدی هستند با توجه به متن بندهش که متنی پهلوی است به اینگونه است: بره، گاو، دو پیکر، خرچنگ، شیر،خوشه، ترازو، کژدم، نیمسب، بز، دلو و ماهی. که این ها را در اختر شماری زردشتی به بیست و هفت خرده تقسیم می کنند و هر کدام از اینها در احکام نجومی حکمی دارد.(بهار،١٣٨١.ص۵۴)
    ١-٣-اهمیت و ضرورت پژوهش
    در ایران باستان و قبل از ورود آریاها، مردم بومی آن، ‌همسنگ با مردم بین النهرین، به نوعی با خدایان و رب‌النوع‌های آسمانی و منزل و مأوای آنها خو گرفته بودند و سپس با ورود آریاها به نجد ایران، باورهای مردم بومی با آریاهای مهاجر در هم آمیخت و ملغمه ای از خدایان و اسطوره ها و باورها میان ایشان شکل گرفت.
    در این پایان نامه به جایگاه هر کدام از صور فلکی در صفحه ی آسمان (منطقه البروج) می پردازیم با توجه به وضعیت فیزیکی آنها در آسمان و روایت های مربوط به هر کدام از آنها در دین زردشتی و منطقه بین النهرین. و سپس به بررسی انواع تقویم ها و مشکلات مربوط به محاسبه ی آنها در ایران و بین النهرین قبل از تاریخ می پردازیم. همچنین به بررسی نحوه ی آفرینش آسمان توسط اورمزد برای مقابله با اهریمن و وظیفه هر کدام از اختران و اباختران و وظیفه کلی آسمان و ستاره ها می پردازیم. و به تاثیر این باور ها بر زندگی روزمره، جشن ها و آداب و رسوم در ایران باستان تا دوره میانه می‌پردازیم.
    ١-۴-اهداف پژوهش
    ریشه یابی باورهای اقوام باستانی ایران در خصوص پیدایش آسمان و ستاره ها و تاثیر این باورها در گاه شماری و ستاره شناسی باستانی در متن های بندهش، بهرام یشت، تیشتر یشت، کارنامه ی اردشیر بابکان و مینوی خرد.
    فصل دوم
    نشانه های آسمانی
    هزاران ستاره در آسمان پراکنده اند. برخی درخشش خاصی دارند که توجه ما را جلب میکنند. سیارات پرنورتر نیز از ستاره های بی شمار اطرافشان مجزا به نظر میرسند. رد پای دود مانند راه شیری بر آسمان از سویی به سوی دیگر پل میزند، همچون اثری سفید رنگ از یک رنگین کمان بزرگ. آسمان شب پر شکوه، زیبا و اسرار آمیز است.(کراپ، ص۵)
    با این همه شناخت حقیقی آسمان ساعت به ساعت، روز به روز، ماه به ماه، سال به سال و حتی در دوره های طولانی تری در گستره مهیب زمان، متحول می شود. اگر ما همچون نیاکانمان بیشتر به آنها توجه کنیم، این تغییرات در دوره های کوتاهتری از زمان قابل درک خواهند بود.
    این دوره از بامداد و زمان طلوع آفتاب، آغاز میشود. منظور ما زمانی است که خورشید از افق که مرز بین زمین گسترده اطراف ما و آسمان پهناور بالای سر ما است، می گذرد. معنای ریشه ای افق، مرز یا کرانه می باشد. این حس که زمین در لبه یا کرانه آسمان به پایان می رسد، ممکن است ناشی از ناحیه یا فضای محدودی باشد که ما در آن قرار داریم. تا جایی که به قدرت دید ما مربوط می شود، اهمیتی ندارد که بدانیم زمین گرد است و یا فکر کنیم مسطح است. آنچه مسلم است در هر نقطه ای که باشیم قوسی از افق ما را احاطه کرده است.( کراپ،١٣٨٣.ص١٢)
    در پایان که خورشید به افق باز می گردد و ناپدید می شود، آسمان تاریک می شود و حدود یک ساعت بعد ستارگان در آن می درخشند. با مشاهده دقیق آنها، پی می بریم که بیشتر آنها همانند خورشید عمل می کنند. ابتدا طلوع می کنند و سپس با عبور از روی زمین غروب می کنند. ستارگانی که نزدیک به محل غروب هستند، خورشید را در ابتدای شب و زیر افق دنبال می کنند. بقیه در زمانی که خورشید پایین رفت، طلوع می کنند و تمام شب در آسمان هستند. تمام ستارگانی که هنوز، هنگامی که خورشید روز را به زمین باز می گرداند در آسمان هستند، در گرگ و میش‌ سحر محو می شوند.(همان.ص١٣)
    این الگوی معتبر شبانه روز، اولین چرخه آسمان در گذر زمان است. روز و شب تقسیم بندی سفر خورشید و ستارگان در پهنه آسمان هستند. نمایش که دوران زمین به دورخود، بدان تحرک می بخشد. ما بر روی زمین می‌ایستیم بدون اینکه حرکت آنرا احساس کنیم. در مقابل، ما تاثیر آنرا در آسمان مشاهده می کنیم. سیاره ما از غرب به شرق دوران می کند و در نظر ما همچون صحنه با شکوه نمایشی است که از شرق به غرب در حال غلتیدن است.
    شرق خاستگاه طلوع هاست و غروب ها در غرب به وقوع می پیوندد. این جهت ها بین وقایع کیهانی می باشند و به واسطه آنها معنی پیدا می کنند. با این وجود این وقایع نیز معانی نمادین خودشان را دارند. زمانی که از شرق نه به عنوان یک جهت بلکه در معنای کلی آن سخن می گوییم، منظور ما نیمی از افق است که اجرام کیهانی در آن نمایان می شوند ودر یک معنا در شرق متولد می شوند، بنابراین شرق برای ما تداعی گر تولد، آفرینش و زندگی است.(همان.ص٢۵)
    مردم زمان باستان، غروب خورشید و دیگر اجرام کیهانی را با مرگ خودشان یکسان می پنداشتند و ما هنوز از آن دوران با عنوان استعاری «روزگار غروب خورشید» یاد می کنیم در بسیاری از فرهنگ ها، غرب سرزمین مردگان است. در جنگ جهانی اول وقتی سربازی کشته می شد می گفتند به غرب رفته.
    ٢-١-١ستارگان پیرامونی
    برخی از ستارگان، هیچگاه در افق غروب نمی کنند؛ در سرتاسر شبانه روز این ستارگان مسیر مدوری را با مرکز مشترک، دنبال می کنند. مرکز این مسیرها همواره ثابت است. در عصر حاضرو در نیمکره شمالی، ستاره قطبی در صورت فلکی دب اصغر است.ریشه این نام به قطب سماوی شمالی باز می گردد یعنی مرکز مسیرهای مدوری که ستارگان سیار در آن حرکت می کنند. وقتی زمین به دور قطب خود می گردد به نظر می رسد آسمان به دور آن می چرخد و ستارگانی که چرخه هایی به دور قطب دارند، ستارگان پیرامونی نامیده می شوند. اگر ما رو به قطب سماوی شمالی بایستیم، ستاره ها برخلاف جهت حرکت عقربه های ساعت، بر گرد قطب می چرخند. اما در زیر خط استوا در نیمکره جنوبی ستارگان در جهت حرکت عقربه های ساعت ودر مسیرهایی قرار دارند که به دور نقطهای مشابه یعنی قطب سماوی جنوبی در حرکت هستند. در این نقطه هیچ جرم یا شیئی درخشان وجود ندارد، اما آنچه این نقطه را شایان توجه می سازد، حرکت روزانه ستارگان بر گرد آنست.
    ٢-٢معرفی صورت فلکی
    اگر ما همچون نیاکانمان مشاهده آسمان را دنبال کنیم، دگرگونی های تدریجی شبانه را در ستارگان میبینیم. همانطور که این دگرگونیها را در مسیر روزانه خورشید ملاحظه میکنیم. در نگاه نخست، ممکن است برای کسی که با جغرافیای آسمان آشنایی ندارد، گیج کننده باشد. با وجود این که به نظر می رسد ستاره ها بی شمار هستند، اما این گونه نیست. حدودا ٨٠٠٠ ستاره در کل آسمان، یعنی در نیمی از آن که بالای سر ماست و نیمی دیگر که زمین زیر پای ما مانع دیده شدن آن است، با چشم غیر مسلح دیده می‌شوند. البته این تعداد، در هر لحظه به شدت کاهش می یابد زیرا نیمی از آسمان را اصلا نمیتوان دید و دلیل دیگر اینکه اتمسفر ستارگان سطح زیرین آسمان را محو می کند. شاید تعداد ٢۵٠٠ ستاره را در بهترین موقعیت، بتوان دید که با کمی تمرین با پر نورترین آنها آشنا می شویم. ستارگان همه شبیه به هم نیستند و آسمان را به نحوی یکسان نمی پوشاند. آنهایی که روشن تر هستند در ترکیب با ستاره های کم‌نورتر اطرافشان آرایش و اشکال مجزایی را پدید می آورند. این طرحها یا تصاویر «صوَر فلکی» نامیده میشوند.
    ٢-٢-١.منطقه البروج
    گذشته از حرکت روزانه سپهر نجومی – فلک ثوابت – که همه ستارگان ثابت در آن شریک هستند خورشید و ماه و سیارگان، نسبت به ثوابت، حرکتی آهسته تر و مخصوص به خود دارند. اینها همیشه در کمربند دائره البروجی یا منطقه البروج، که حاوی صورتهای فلکی برجها است نوسان می کنند. (واندروردن،١٣٧۴.ص۶)
    اولین بار بابلیها بودند که صور فلکی خاص را به ماه های سال ارتباط دادند، آنها تا١٠٠٠ سال قبل از میلاد، هجده صورت فلکی را شناسایی کرده بودند(برجهای فلکی که ظاهراً ماه و سیارات دیگر در مسیر آنها حرکت میکردند). اینها عبارت بودند از:مرد مُزدور(برابر با برج حمل)، ستارگان(هفت دختر یا پروین)، گاو آسمان(ثور)، شبان راستگوی اَنو(منظومهی جبار)، پیرمرد(پر ساوش)، عصای سر کج(ممسک الاعنه)، دوقلوهای کبیر(برج جوزا)، خرچنگ( برج سرطان)، شیر(برج اسد)، گذرگاه کشتی‌ها (برج سنبله)، ترازو(برج میزان)، کژدم (عقرب)، پَبلیسَگ(صورت فلکی قوس)، بز_ماه (برج جدی)، انسان بزرگ (برج دلو)، دُم، پرستو و انونیتوAnunitu (این سه همگی برج حوت را میسازند). بعدها صورت فلکی میدانField (فُرس اعظم) نیز اضافه گردید.(بلِک، گرین، ١٣٨۵ص٣١٣)
    تا ۶٠٠_۵٠٠ قبل از میلاد، اینها به گونهای تنظیم شده بودند که به تنهایی یا دو تا دو تا بین دوازده ماه سال پخش میشدند. برای مثال ماه دوم سال بابلی(برابر با اواخر فروردین تا اواخر اردیبهشت) شامل برجهای «ثور» و «هفت دختر یا پروین» میشد. تا حدود ۴٠٠ سال قبل از میلاد، تعداد صور فلکی به آن دوازدهتایی که ما امروز میشناسیم تقلیل یافت.(بلِک، ١٩٩٢/١٣٨۵ص٣١۴)
    ٢-٢-٢.سرگردان هایی در بین ستارگان
    تعداد کمی از ستارگان همانند بقیه عمل نمی کنند. آنها در میان ستارگان دیگر در حرکت هستند. صورت‌های فلکی نمونه های ثابتی هستند اما ستاره های روان یا سیارات تنوعی به اشکال نامتغیر آسمان می‌دهند.که اینها همان اختران و اباختران در زردشتی هستند. مردم باستان تنها پنج سیاره را می شناختند: تیر/ عطارد(با ستاره تیر یا شباهنگ اشتباه نشود)، ناهید / زهره، بهرام / مریخ، مشتری/ برجیس و کیوان/ زحل. از روی زمین آنها همچون آوارگانی درخشان در بیابانی از ستاره هستند. از پنج ستاره اولیه، مدار عطارد و ناهید در داخل مدار زمین (ما بین زمین و خورشید) قرار دارد، در حالی که سیارات دیگر نسبت به زمین دورتر از خورشید هستند. با این وجود همه آنها نزدیک به مسیر عبور خورشید در میان ستارگان، باقی میمانند.(بلک)
    از دیدگاه چشم غیر مسلح، این پنج سیاره اجرامی ستاره مانند با روشنایی، دوره ها و چرخه های متفاوت در آسمان هستند. ناهید درخشان ترین آنهاست، آنقدر درخشان است که اگر شخص بداند کجا را باید بنگرد، در روشنایی مطلق روزهم میتوان آنرا دید. عطارد کم نورترین آنهاست، به اندازه ای که بیشتر مردم متوجه آن نمیشوند.
    مدارهای داخلی ناهید وعطارد آنها را دارای توالی ظهور و غروب متمایزی می گرداند. برای مثال ناهید ممکن است از نقطه دید ما، با خورشید در یک خط قرار بگیرد اما در واقع نزدیک به مدارش است. ما قادر نیستیم این سیاره را در نور شدید خورشید ببینیم و به مدت یک هفته آن را نمی بینیم.(همان)
    الف)ظهور و غروب ناهید
    وقتی ناهید به اندازه کافی به طرف غرب خورشید حرکت کرد، آنگاه پیش از طلوع خورشید، در شرق و در آسمان صبحگاهی ظاهر میشود. ناهید ستاره صبحگاهی باقی میماند و بیشتر و ببشتر به سمت غرب خورشید حرکت میکند و هر روز، زودتر از روز قبل طلوع میکند تا سرانجام در جهت نور خیره کننده خورشید به عقب بازگردد، آن هنگام ناهید در دورترین نقطه از زمین قرار دارد. پس از ٢۶٣ روز یعنی تقریبا ٩ ماه بعد؛ ستاره صبحگاهی در تلفیق با خورشید، ناپدید میشود. این تلفیق به دلیل دوری ناهید از زمین طولانیتر است و حدودا هفت هفته زمان میبرد. سپس ناهید با گریز دوباره از نور خورشید، در غرب ظاهر میشود. سفر ناهید به عنوان ستاره شامگاهی نه ماه طول میکشد که بازتابی از سفر آن در جایگاه صبحگاهی در چرخه کیهانی این سیاره است. دوره کامل آن ۵۸۴ روز یا حدودا ۵/۱۹ ماه به طول میانجامد. عطارد نیزدوره مشابهی رادر ۱۱۶ روز یا حدودا چهار ماه طی میکند. مدار این سیاره کوچکتر است و از نقطه دید ما وقتی در دو سوی خورشید حرکت میکند کمتراز آن فاصله میگیرد.
    ب)عطارد و ناهید
    این دو سیاره در ویژگی متمایز دیگری سهیم هستند. هرگز در سپیدهدم در غرب دیده نمیشوند،تنها در شرق میتوان آنها را دید و هنگام غروب هیچگاه در شرق دیده نمیشوند و تنها در غرب نمایان می‌گردند. زمانی که آنها ستارگان صبحگاهی هستند در قلمرو شرقی خورشید دیده میشوند و در جایگاه ستارگان شامگاهی خورشید را در غرب همراهی میکنند. هیچگاه در تمام طول شب در آسمان نمیمانند. سه سیاره دیگر چنین محدودیت هایی را در حرکاتشان ندارند.(گرین)
    ج)مذهب ستاره پرستی
    انگیزه رصد دقیق و مشاهده ی مرتب ضبط و یادداشت و نقل رصدهای مربوط به پدیدار شدن و ناپدید شدن سیاره ی زهره در دوره ای بیست و یکساله چه بوده است؟ رصدهای نجومی گاهی برای تنظیم گاهشماری لازم می آید. نمونه این موارد، مانند طلوع شباهنگ در مصر و رابطه خوشه پروین با انقلاب تابستانی را مشاهده نمودیم. اما رصد زهره برای هموار کردن دشواری های گاهشماری ضرورتی ندارد. پس می بایستی انگیزه این رصدها را در جایی دیگر جستجو نمود. سه امکان وجود دارد. دلچسبی دانش نجوم. دلبستگی به احکام نجوم و اعتقاد به مذهب ستاره پرستی.
    ۱-شاید انگیزه رصد تنها کنجکاوی محض علمی بوده است و سبب آن روشن شدن آتش اشتیاق، ناشی از نظم و آهنگ پدیداری و ناپدیدی زهره بوده باشد. این امکان بعیدی نیست وجود بخش b از متن در میان دو بخش مربوط به رصدها می تواند قرینه ای بر این امر باشد. مراحل زهره را با قاعده سهل و ساده حسابی کشف و محاسبه کرده اند. برای کشف این قاعده می بایستی نخست زهره را رصد کنند و آنگاه با به دست آوردن میانگین دوره ها در رفع بی نظمی ها بکوشند. پس می توان فرض کرد که رصدها به این منظور صورت گرفته است. اما بی درنگ این پرسش پیش می آید که چرا این رصدها را در طول قرنها و به گونه ی مکرر انجام داده اند؟ آشکار است که تنها کنجکاوی علمی محض مطرح نیست بلکه منظور تعبیر و تفسیرهای اخترشناسی هم بوده است. نبایستی فراموش کرد که زیج زهره آمیزادوگا بخشی از مجموعه ی اخترشناسی آنوما، آنو، انلیل است که مجموعه و تذکره ای از پیش‌بینی‌های اخترشناسی است.
    ۲-امکان دیگر این است که از همان آغاز رصدها با نیت فراهم آوردن مواد تجربی برای پیش بینی های اخترشناسی انجام می گرفته است. پدیده های زهره را با اتفاقات مهم همزمان و یا اندکی بعد پیوند می‌داده‌اند. این توجیهی است که نویگه باوئر می کند و در تایید آن می توان یادآور شد که در متن، پدیداری و ناپدیدی زهره همیشه همراه با پیش بینی های اخترشناسی است. اما این توجیه نیز به نوبه ی خود پرسشی را پیش می آورد و آن اینکه چرا میان پدیده های زهره و رویدادهای زمین قائل به وجود ارتباط بودند و این پدیده ها را سبب و یا دستکم نشانه ای از وقایع و حوادث روی زمین می پنداشتند؟

     

     

    موضوعات: بدون موضوع
     [ 12:10:00 ق.ظ ]



     لینک ثابت

      بررسی سیره سیاسی امام رضا(ع) از منظر فقه سیاسی شیعه۹۱- قسمت ۸ ...

    از بزنطی روایت کرده اند که گفت: به امام جواد عرض کردم گروهی از مخالفان شما گمان می کنند که مأمون پدر بزرگوار شما را رضا نامیده است که او را برای ولایتعهدی خود اختیار کرد. [امام جواد] فرمود: دروغ گفته اند و گناه کرده اند خداوند تبارک و تعالی او را رضا نامیده است ، برای اینکه پسندیده خدا بود در آسمان و رسول خدا و ائمه اطهار در زمین از او خشنود بودند و او
    را برای امامت پسندیدند… (مجلسی ،۱۳۸۸، ج ۵ ،۵۵۷ )
    ۳-۱-۲-۴٫دوران امامت
    مدت امامت آن حضرت بیست سال طول کشید که به سه دوره تقسیم می شود .
    دوره اول : پس از شهادت موسی بن جعفر آغاز گردید. همزمان با دوران حکومت خلیفه مقتدر عباسی هارون الرشید بود، که تقریباً نیمی از دوران امامت آن حضرت را به خود اختصاص داد؛ و ده سال طول کشید . بزرگترین هنر امام رضا (ع) در آن دوران خفقان که توانست شیعیان را از خطراتی که از ناحیه دستگاه عباسی تهدید می کرد؛ نجات دهد، و مانع دلسردی و پراکندگی آنان گردد و با شیوه تقیه جان خود را که محور شیعیان بود حفظ کند .
    در دوران قدرت هارون که دوران استقرار و ثبات کامل آن رژیم بود، امام مبارزات عمیق خود را ادامه داد هر چند تاریخ نتوانسته این دوران را خوب ترسیم کند. (حسینی خامنه ای ، قسمت اول ، ۱۳۸۹، ۸)
    خیلی از افراد خصوصاً وزراء و درباریان تلاش کردند، تا نظر هارون را برای کشتن امام رضا (ع) جلب کنند، اما نتیجه ای نتوانستند بگیرند .
    از جمله کسانی که سعایت امام رضا (ع) را پیش هارون کرد موسی بن مهران بود که هنگام برگشت از مکه در بین راه به او گفت به یاد بیاور که سوگند خوردی اگر بعد از موسی ( امام کاظم ) کسی از آنان ادعای امامت کند، گردن او را می زنم. حال این پسر موسی است که ادعای امامت می کند و او همان مقامی را دارد؛ که پدرش به آن شهرت داشت. راوی می گوید: هارون با
    غضب به اونگاه کرد وگفت : منظورت چیست ؟ می خواهی همه آنها را بکشم ؟
    موسی بن مهران ( راوی ) می گوید به امام جریان را نقل کردم : امام فرمود آنها با من کاری
    نخواهند داشت. قسم به خدا درباره من قادر به کاری نخواهند بود.( القمی (صدوق) ج۲ ،۱۳۸۷،
    ۵۷۶ و مدرس بستان آبادی ،۱۳۹۰، ۲۸۷ )
    البته هارون چندین بارمعترض آن حضرت شد؛ ولی امام بخاطراستفاده از دعایی که از پیامبر (ص)
    به او رسیده بود هیچگاه نتوانست جان او را به خطر اندازد. (فضل الله ،۱۳۷۸، ۹۱)
    یکبارهارون یکی از فرماندهان خود را به نام جلودی به مدینه فرستاد ودستور داد به خانه آل ابی طالب حمله کند و لباس زنان آنان را غارت کند و فقط یک لباس برای هر نفربگذارد. جلودی مأموریتش را اجرا کرد. ولی وقتی به خانه امام رضا رسید حضرت تمام زنان را در یک اتاق جمع کرد؛ و نگذاشت مأموران وارد اتاق شوند. جلودی اصرار داشت وارد خانه شود. اما با ممانعت امام روبرو شد. سرانجام امام زیورآلات زنان و اثاثیه خانه را به آنها داد و او هم قانع شد و آنها را پیش خلیفه برد (مدرس بستان آبادی ،۱۳۹۰، ۲۸۸)
    دوران دوم : پس از مرگ هارون و به قدرت رسیدن امین آغاز شد؛ و پنج سال طول کشید تاریخ نشان نمی دهد که در این دوران با امام رضا برخوردی صورت گرفته باشد و علت آن یکی تزلزل در حکومت عباسیان و اختلاف و جنگ بین دو برادر مأمون و امین بود این امر باعث شد. از توجه به امام رضا غافل شوند و این دوران در واقع دوران آرامش زندگانی سیاسی امام رضا(ع) است. (فضل الله ،۱۳۷۸، ۹۵) امام رضا (ع) از این فرصت خوب استفاده کرد و تلاش کرد با نشر معارف دین دراتحاد بین شیعیان بکوشد در این دوران از حسن بن سیار نقل شده که می گوید: امام رضا به من فرمود : انّ عبدالله یَقتُل محمداً یعنی عبدالله مأمون برادرش محمدامین را می کشد راوی با تعجب می گوید مأمون امین را می کشد ؟! امام می فرماید: بله. و بعداً این اتفاق افتاد. (مدرس بستان آبادی ،۱۳۹۰، ۲۹۳)
    دوران سوم : این دوران پنج سال طول کشید. و پس از کشته شدن امین عباسی به دست
    مأمون اتفاق افتاد، هرچند مأمون قدرت اصلی بغداد را در مقابل خود برداشته بود، ولی از آنجایی که محمدامین فرزند زبیده و هارون بود؛ و در بین عباسیان از اعتبار بیشتری برخوردار بود. و این یک تهدید بزرگ برای حکومت مأمون بود. هر چند مأمون تلاش کرد وانمود کند امین به فرمان او کشته نشده است و می گفت : «من همان سخن را می گویم که علی بن ابیطالب در مورد قتل عثمان گفت که : سوگند به خدا من او را نکشتم. من نیز سوگند می خورم که کشنده امین نیستم ، نه گفته ام و نه به این قتل راضی بوده و نه به انجام آن فرمان داده ام» ( مروج الذهب ج۳ ص ۴۱۵ به نقل از معینی ، ۱۳۸۹، ۴۶)
    و تهدید دیگ علیه حکومت اموی که خیلی جدی بود. قیام های علویان مثل قیام ابوالسرایا در کوفه و قیام محمد بن جعفر صادق معروف به دیباج در مدینه و قیام زید بن موسی بن جعفر (زیدالنار) در بصره و قیام ابراهیم بن موسی بن جعفر در یمن و سایر قیام های علویان که در گستره قلمرو اسلام اتفاق می افتاد خطر بزرگتری برای خلافت عباسی بود. به همین خاطر مأمون اقدام به یک ابتکار سیاسی نمود. و با یک توطئه و حیله امام رضا را از مدینه به خراسان برد. و ابتدا با پیشنهاد خلافت به او می خواست از قیام علویان جلوگیری کند. که با مخالفت امام روبرو شد و سرانجام با تهدید امام را به مقام ولایتعهدی خود منصوب کرد. و از این طریق توانست بخش عمده ای از قیام های علویان را آرام کند. درباره این بخش در فصول مختلف به صورت گسترده تر بحث خواهیم کرد .
    ۳-۱-۲-۵٫ شهادت امام
    درباره تاریخ شهادت آن حضرت اختلاف روایت زیاد است، طوری که هم درباره روز شهادتش و هم سال شهادتش این اختلاف به چشم می خورد .
    روز شهادت آن حضرت را آخر ماه صفر، هفدهم صفر، بیست و یکم ماه رمضان ، هیجده جمادی
    الاول ، بیست و سوم ذی القعده و آخر دی القعده و در خصوص سال شهادتش سال دویست و دو ، دویست و سه و یا دویست و شش ذکر کردند .
    مرحوم شیخ صدوق زمان شهادت را بیست و یکم ماه رمضان سال دویست و سه و مدت عمرش را چهل و نه سال و شش ماه بیان می کند. (القمی (صدوق) ،ج ۱ ،۱۳۸۷، ۱۷ )
    مرحوم کلینی نیز شهادت آن حضرت را ماه صفر سال دویست و سه و مدت امامتش را پنجاه و پنج سال بیان می کند. (کلینی،ج۲، بیتا، ۴۰۲ )
    مدت امامت آن حضرت را بیست سال و چهارماه بیان کردند. (القمی (صدوق) ، ج۱ ،۱۳۸۷، ۱۷ )
    ضرورت حکومت و اطاعت از رهبر از نظر امام رضا(ع) ۳-۱-۳٫
    فضل بن شاذان از امام رضا (ع) نقل می کند چرا خداوند اولی الامر را قرار داد و دستور داد که مسلمانان از آنها اطاعت کنند؟امام می فرماید:وقتی که برای رفتار و کردار مردم حد ومرزی معین شد و به آنان دستور داده شد که از این حد تجاوز نکنند.برای اینکه تجاوز از این حدود موجب فساد وتباهی آنان می گردد.برای رعایت حدود تعیین شده باید امینی بر مردم معین شود که آنان را از تجاوز به آن حدود باز دارد و اگر چنین رئیسی نباشد که جلوی تجاوز را بگیرد هیچ کس حاضر نیست لذت و سود خود را برای اینکه دیگران ضرر نکنند کنار بگذارد.از این رو خدا برای آنان امامی تعیین کرد که جلوی فسادشان را بگیرد…ماهیچ فرقه وملتی از فرق و ملت های دنیا نمی یابیم که برای امور دنیا و دین خود بدون رئیس بتوانند ادامه حیات بدهند.( القمی (صدوق) ،ج۲ ،۱۳۸۷،‌ ۴۲۱)
    ۳-۱-۴٫ خصوصیات رهبر از دیدگاه امام رضا (ع)
    امام و رهبر دینی بعد از پیامبر (ص) باید دارای شایستگی هایی باشد. تا لیاقت رهبری و
    جانشینی پیامبر را داشته و بتواند حکومت اسلامی را بر اساس دستورات الهی هدایت کند.
    علی بن حسن بن علی بن فضال از پدرش از ابی الحسن علی بن موسی الرضا(ع) علائم امام را چنین بیان می کند « از برای امام علاماتی است از آن جمله که امام باید داناترین مردم در حکم کردن و با کفایت ترین مردم و بردبارترین مردم و شجاعترین مردم و سختی ترین مردم و عابدترین مردم باشد.»
    مهمترین خصوصیات رهبر جامعه اسلامی که از حدیث بالا بیان شد عبارتند از:
    ۱- امام و رهبر جامعه اسلامی باید داناترین مردم باشد. زیرا اداره جامعه بر اساس اصول اسلامی تنها از توان فردی آگاه به اصول و مبانی اسلام ساخته است. و قرآن می فرماید «آیا کسی که به سوی حق هدایت می کند برای پیروی شایسته تر است یا آن کس که خود هدایت نمی شود مگر هدایتش کنند، شما را چه می شود ؟ چگونه داوری می کنید؟ » (یونس -۳۵) ودر این خصوص پیامبر (ص) می فرماید : «هر کس فردی از مسلمانان را بعنوان عامل تعیین کند (سمت فرمانروایی) در حالی که می داند در میان مسلمانان برای این کار شایسته تر و دانا تر از او به کتاب خدا و سنت پیامبر او وجود دارد چنین کسی به خدا و رسول او و همه مسلمانان خیانت کرده است» (الامینی ،ج ۸ ،بیتا، ۲۹۱)و امیرالمؤمنین نیز بر این امرتأکید می کند و می فرماید:
    «ای مردم سزاوارترین مردم به این کار (حکومت) کسی است که از دیگران بر آن تواناتر و به حکم خداوند در این باب آگاه تر باشد» (علی(ع)،۱۳۸۰ ،خطبه ۱۷۳)
    ۲- امام رهبر جامعه اسلامی باید باکفایت تر و حسن تدبیر داشته باشد .آگاهی از نیاز های گوناگون جامعه اسلامی ،
    فنون کشور داری شهامت و قدرت تصمیم گیری از شرایط حاکم اسلامی است بدون چنین صفتی
    نمی تواند حکومت اسلامی را اداره کرد. و در قرآن بر لزوم چنین صفاتی برای رهبر الهی تصریح شده است .
    « گفت مرا سرپرست خزائن سرزمین (مصر) قرار ده که نگهبانی (خوب) و دانا هستم (یوسف -۵۵)»
    و در جریان داستان دختران حضرت شعیب و حضرت موسی درباره آن حضرت چنین می فرماید :
    « ای پدر او را اجیر کن که بهترین کسی که اجیر کنی کسی است که نیرومند و امانتدار باشد» (قصص – ۲۶) در این دوآیه به صفت امانتداری ، نیرومندی،حراست خوب ودانا بودن برای کسی که کاری را بر عهده می گیرد به عنوان شرایط لازم اشاره می کند که لازمه یک مدیر، خصوصاً کسی که مدیریت کلان جامعه را بر عهده دارد داشتن آن صفات است .
    ۳- رهبر جامعه اسلامی باید مؤمن و عابدترین مردم باشد . تنها مسلمان بودن برای رهبر جامعه اسلامی کافی نیست بلکه رهبر اسلامی باید مؤمن و با تقوا تر از دیگران باشد زیرا اداره جامعه اسلامی از عهده کسی بر می آید که اعتقاد قلبی به اصول آن داشته والا اگر این اعتقاد را نداشته باشد قطعاً از مسیر اصلی آن را منحرف می کند قرآن در این باره می فرماید:
    « وَ لَن یَجعل اللهُ لِلکافرینَ علی المؤمنینَ سبیلاً » (نساء -۱۴۱) و خداوند هرگز برای کافران نسبت به مؤمنان راهی (برای تسلط) قرار نخواهد داد.
    مگر اینکه خود مسلمانان کوتاهی کنند و نسبت به دین و جامعه دینی خیانت کنند و زیر بار
    سلطه حاکمیت طاغوت بروند اینجا دیگر مقصر خود آنها هستند و الا خداوند می فرماید :
    ان الله لا یغیر ما بقوم حتی یغیروا ما بانفسهم (رعد،۱۱)خداوند سرنوشت قومی را تغییر نمی دهد
    تا آنها تغییر دهند.
    وجود این صفات در امام ضروری است زیرا او پس از پیامبر اجرا کننده احکام دین و مفسر دین
    است سپس امام تأکید می کند که غیر ممکن است انتخاب امام به نظر امت واگذار شود بدون آنکه پیامبر (ص) به فرمان خدا او را تعیین کرده باشد زیرا آگاهی بر حقیقت افراد و اطلاع بر صفات مطلوبی که باید در امام باشد[برای مردم] امر غیر ممکنی است. و به جز خدا کسی بر ضمیر انسان ها آگاه نیست. (محمد زاده ،۱۳۸۵، ۴۵۷)
    در ادامه امام(ع) می فرماید : آیا مردم حدود مرتبه امت را می شناسند تا بتوانند امام را برگزینند بی شک مرتبه امام بالاتر از آن است که عقل انسان ها بتواند آن را درک کند یا از طریق اندیشه وفکر بدان دست یابند یا بتوانند کسی را به میل و اختیار خویش به امامت برگزینند و حال آنکه خداوند مقام امامت را به حضرت ابراهیم بعد از نبوتش عطا کرد و فرمود : « انّی جاعِلُکَ لِلناسِ اماماً » (بقره -۱۲۴) من تورا پیشوای مردم قرار دادم (القمی (صدوق) ،ج۱ ،۱۳۸۷، ۱۹۱) از نظر شیعه امامیه تصمیم گیری امامان در مسائل عمومی و مهم امت اسلامی، به اندیشه دینی باز می گردد، که متکی به شناخت بشری نیست بلکه امامان در اینگونه امور تابع رهنمودهای پیامبرندکه پیامبر نیز آن ها را از طریق وحی از ناحیه خدا دریافت کرده است. و بعبارت دیگر امامان در انتخاب خط مشی سیاسی و حکومت متکی به منابع فوق بشری یعنی همان وحی هستند.
    البته فوق بشری بودن شناخت امامان بدان معنا نیست که روش و خط مشی آنان با منطق عقل و علم قابل شناخت نباشد بلکه بر اساس منطقی استوار است که احتمال خطا در آن نمی رود
    و چنانچه همه زمینه ها و عوامل آن برای انسان توضیح داده شود عقل به آسانی آن را درک می کند.(معینی ،۱۳۸۹، ۱۰۵)
    ۳-۱-۵٫ اهمیت مقام امام از نظر امام رضا (ع)
    حاکم اسلامی و جانشین پیامبر باید کسی باشد که در بین مردم و نزد خداوند از مقام ومنزلت بالایی برخوردار باشد. تا بتواند با شجاعت تمام عدالت را در جامعه اجرا کند و امور دین و دنیای مسلمانان و جامعه اسلامی را براساس دین خدا تدبیر کند .
    عبدالعزیز بن مسلم بیان می دارد که در روز جمعه ای در مسجد جامع شهرمرو همراه امام رضا(ع) بودیم و مردم درباره امامت بحث می کردند. و نظرات مختلفی را بیان می کردند وی می گوید محضر امام رضا (ع) رسیدم و او را از نظرات مردم درباره امامت به او عرضه داشتم. امام لبخندی زد و فرمود عبدالعزیز این طایفه ندانستند و در دین خویش فریب خوردند ( یعنی دین را بر اساس رأی و نظر خودشان تفسیر کردند و حق را رها کردند ) به درستی که خداوند جان پیامبر(ص) را نگرفت تا زمانی که دین او را کامل کرد. و قرآن را بر او نازل نمود. که آشکار کننده هر چیزی بود. و در قرآن حلال و حرام و تمام نیاز های مردم را در آن به طور کامل بیان فرمود .« ما فَرَّطنا فی الکتاب مِن شئیٍ » ( انعام ۳۸) ما هیچ چیز را در قرآن فرو نگذاشتیم. و در حجه الوداع که پایان عمر پیامبر(ص) بود. خداوند فرمود :
    « الیوم اکمَلتُ لَکُم دینَکُم وَ َاتمَمتُ عَلَیکُم نِعمَتی وَ رَضیتُ لَکُم الاسلامَ دیناً » (مائده -۳) امروز دین شما را برایتان کامل و نعمت خود را بر شما تمام کردم و اسلام را برای شما به عنوان دینی قرار دادم.
    پس امر امامت و رهبری چیزی بود که کامل کننده دین بود زیرا این آیه بعداز آنکه پیامبر در روز غدیر خم بعداز مراسم حجه الوداع علی (ع) را به عنوان جانشین قرار داد نازل شد .
    آن زمان که فرمود « من کنت مولا فهذا علی مولا » واین آخرین واجبی بود که خداوند نازل کرد.
    پس کامل ترین فریضه الهی منصب امامت و خلافت علی (ع) بود. (القمی (صدوق) ،ج۱ ،۱۳۸۷، ۱۹۰) خداوند دین اسلام را در مدت ۲۳ سال به تدریج بر پیامبر نازل کرد و در هر زمانی بخشی از دستورات دینی را به او نازل می کرد . جهاد ، امر به معروف ، نهی از منکر ، نماز ، روزه ، حج و… که همه این ها از اهمیت بالایی بر خوردارند . نماز ستون دین است و امر به معروف و نهی از منکر احیاء گران جامعه ولی آنچه به عنوان کمال دین ازآن نام برده شده امامت و رهبری جامعه اسلامی است. زیرا دین اسلام که دین کامل است، و خاتم ادیان الهی است.
    در تمام امور دستور دارد و احکام و تعالیم اسلام منحصر در امور فردی و عبادی نیست بلکه مجموعه ای از معارف و تعالیم و احکامی است که زندگی فردی ، خانوادگی ، اجتماعی ، سیاسی ، اقتصادی و بین المللی انسان ها را شامل می شود. و لازمه اجرای این امور در صورت تشکیل حکومت امکان پذیر است اجرای حدود و قصاص صدور حکم جهاد با کفار ، و دستورات سیاسی و اقتصادی و …. همگی بستگی به تشکیل حکومت دارد بر همین اساس پیامبر پس از هجرت از مکه به مدینه اولین دولت اسلامی را تشکیل داد. و با تأسیس مسجد به عنوان مرکز امور اجتماعی و سیاسی به امور مسلمین پرداخت و با ارسال نامه هایی به سران کشورهای دیگر روابط خارجی دولت اسلامی را استحکام بخشید.
    عکس مرتبط با اقتصاد
    حال که جامعه اسلامی نسبت به تشکیل حکومت احساس ضرورت کرد. و حکومت شکل گرفت. مهمترین رکن حکومت اسلامی رهبری آن است چون حکومت رهبر مثل کشتی بی ناخدا می ماند؛ که در تلاطم طوفان ها منجر به انحراف و نابودی می گردد. حکومت بی رهبر سرانجامش هرج و مرج و نابودی است و لذا مهمترین مشکل حکومت اسلامی پس از پیامبر(ص) رهبری آن بود. که با تعیین علی (ع) بوسیله پیامبر (ص) بعنوان رهبر باعث قوام و ثبات حکومت اسلامی شد و لذا قرآن از آن تعبیر به کمال در دین می کند.
    لذا امام رضا می فرماید هر کس گمان کند خداوند دینش را کامل ننموده بی شک کتاب خدا را نپذیرفته است. و هر کس کتاب خدا را نپذیرد مسلماً کفر ورزیده است. (القمی (صدوق) ،ج۱ ،۱۳۸۷،‌
    ۱۹۱) این جمله امام بیانگر آن است. که رهبری دنیای اسلام در عصر حضور امام معصوم بر عهده غیر امام معصوم مردود است. و هر کس امامت را قبول نداشته باشد کلام خدا و قرآن را نیز قبول ندارد و این موجب کفر و خروج از دین اسلام است. امام با این فراز از سخنان خود خلافت عباسیان خصوصاً مأمون را غیر مشروع می داند و اصل خلافت را مردود می شمارد. و مقام امام آن چنان منصبی است،که خداوند پس از نبوت حضرت ابراهیم(ع) و آزمایش های سخت او را به آن مقام بزرگ نائل کرد.
    ۳-۱-۶٫ امامت ابراهیم (ع) پس از آزمایش های سخت
    امامت مقام بسیار بالایی است که خداوند آن را به هر کس نمی دهد . این مقام آنقدر بالاست که در عالم خلقت نصیب افراد محدودی از بشریت گردیده است .
    خداوند در بین انسان هایی که خلق کرده است یکصد و بیست و چهار هزار نفر را به عنوان پیامبر برای هدایت و رهبری بشریت فرستاد. اما فقط تعداد اندکی از آن ها به مقام رفیع امامت نائل گشتند. ابراهیم یکی از پیامبران بزرگ الهی بود. که مدت های طولانی به مبارزه با بت پرستی پرداخت و به مقام نبوت رسید، و جزء پنج پیغمبر بزرگ گردید؛ و به مقام دوستی با خدا رسید. اما پس آزمایش های بزرگ از قبیل انداختن او در آتش ، و بردن زن و تنها فرزند خردسالش به سرزمین خشک و سوزان حجاز و رها کردن آن ها در آن سرزمین به فرمان الهی و در نهایت آمادگی برای قربانی نمودن پسر نوجوانش بخاطر اطاعت از خدا ، از ناحیه پروردگار به مقام امامت رسید. و لذا امام رضا می فرماید :همانا امامت منصبی است که خداوند آن را به حضرت ابراهیم پس از کسب مقام نبوت و خلیل اللهی عطا کرد که بوسیله آن مقام به او فضیلت بیشتر بخشید و درجه اش را بالا برد و فرمود : « انی جاعلک للناس اماما» (بقره ۱۲۴). ( ای ابراهیم ) همانا من تورا برای مردم پیشوا و امام قرار دادم (القمی (صدوق) ، ج۱ ،۱۳۸۷، ۱۹۱)
    ۳-۱-۶-۱٫ رسیدن به مقام امامت
    حضرت ابراهیم پس از آنکه به مقام پیغمبری رسیده و دینش برای تمام بشریت بود و جزء پیامبران اوالعزم قرار گرفته و از امتحانات سنگین پروردگار توانست با سربلندی بیرون آید.
    خداوند او را به مقام بزرگی رساند و آن مقام امامت بود .
    «وَاذابتلی اِبراهیمَ رَبُهُ بِکَلماتٍ فَأََتَمَهُّنَ قال ِانی جاعِلُکَ لِلناسِ ِاماماً قال وَ مِن ذُرّیّتی قالَ لا یَنالُ

     

    برای دانلود متن کامل پایان نامه به سایت zusa.ir مراجعه نمایید.

     

    موضوعات: بدون موضوع
     [ 12:10:00 ق.ظ ]



     لینک ثابت
     
    مداحی های محرم