ایراد وارد بر این گروه از دو جهت است:
از نظر مفهومی، تاکید مفسران ادبی بر عطف تغایر نشان میدهد که عطف تفسیری در این آیه با مشکل روبروست.
از جهت حمل بر مصداق نیز علامه حمل منافقان بر مشرکان را با توجه به مفهوم نفاق بی معنا دانسته اند.[۲۱۵]
بنابراین به نظر میرسد قرینه موجود در سوره بقره یعنی، دلالت «فی قلوبهم مرض» بر منافقان، رهزن بوده است؛ در نتیجه در تعیین مصداق نیز با تکلف مواجه شدهاند؛ زیرا در سوره انفال که به جنگ بدر اشاره دارد، با حمل منافقان بر گروهی از مشرکان که امکان مفروض دانستن آنها در جنگ بوده است، از تفسیر و تفکیک درست این دو گروه رهیدهاند؛ لیکن در سوره احزاب که امکان چنین مفروضی وجود نداشته است، غالباً دو تعبیر صرفاً بر گروه منافقان رسمی در مدینه اطلاق گردیده است. نتیجه این تفسیر این شده است که «الذین فی قلوبهم مرض» به عنوان گروهی مستقل فرض نشدهاند.
نقد و بررسی نظر گروه دوم از مفسران از این قرار است:
در این گروه هر چند با تاکید بر عطف تغایر ایرادات وارد بر گروه نخست وارد نیست، لیکن خالی از اشکال نیست، زیرا در تعیین مصداق در سوره انفال هر چند منافقان بر مشرکان حمل نشده است لیکن باز «الذین فی قلوبهم مرض» گروهی از مشرکان دانسته شدهاند. به نظر میرسد این تفسیر از آن جا نشأت گرفته است که مفسران تعبیر «الذین فی قلوبهم مرض» را به عنوان گروهی که خصلتی مشابه منافقان در مدینه داشتهاند را بعید دانسته اند. در حالی که در همین گروه آلوسی این را احتمال داده است که «الذین فی قلوبهم مرض» مسلمانانی بودهاند که به سبب عمر کوتاه اسلام دارای عقاید ضعیفی بوده اند و لذا منافقان آنها را به سوی خود متمایل نمودهاند هر چند وی در مقام عمل عطف تفسیری را نیز خالی از اشکال ندانسته و در تعیین مصداق نیز به این تفسیر رای داده است.[۲۱۶]
علامه طباطبایی نیز بر خلاف تفسیر سوره انفال که «الذین فی قلوبهم مرض» را مشرکان دانستند و دریک احتمال معنایی وجود «الذین فی قلوبهم مرض» را در میان مسلمانان بدون اشکال دانستند، در سوره احزاب به صراحت بیشتری «الذین فی قلوبهم مرض» را مسلمانان ضعیف الایمان و غیر از منافقان دانسته است.[۲۱۷]
آیت الله جوادی آملی با تایید عطف تغایر وجهی را که هر دو گروه در میان مسلمانان باشند و یکی از احتمالات معنایی استاد ایشان(علامه) نیز بود، تقویت مینمایند. استدلال ایشان بر تفکیک دو گروه، مبتنی بر نحوه سخن گفتن متفاوت دو گروه در میان لشکر مسلمانان است، به این ترتیب از نظر ایشان منافقان کسانی هستند که به صراحت گفتند اینان [مؤمنان] را دینشان فریفته است و «الذین فی قلوبهم مرض» این عبارت را در دلشان گفتند.[۲۱۸]
تحلیل سخن مفسران از «الذین فی قلوبهم مرض» در همنشینی با منافقان نشان میدهد مفسران شیعی بیش از اهل سنت تلاش نمودهاند این دو تعبیر را از یکدیگر جدا سازند، و از بیان حضور گروهی غیر از منافقان اما همسو با مشرب آنها اجتناب ننمایند. لیکن در تفاسیر اهل سنت که عموماً دنباله رو طبری بودند هر دو تعبیر وصف یک گروه خوانده شده است.
این احتمال بسیاری قوی است که باور به «عدالت صحابه» به عنوان مبنای تفسیری اهل سنت، از قبول گروهی از منافقان به جز «عبد الله بن اُبی» در مدینه استبعاد جسته است و پذیرش مومنان ضعیف الایمان و متمایل به منافقان را بر نتابیده است.
۲-۴-۲-۱-۳-۴-ویژگیهای «الذین فی قلوبهم مرض» با تاکید بر آیات قرآن
یافتههایی که اجمالاً از بررسی آراء مفسران در مواجهه با تعبیر «الذین فی قلوبهم مرض» به دست میآید عبارتند از این که: این تعبیر وجودی مستقل دارد و ناظر بر گروهی از مسلمانان است که دارای ضعف ایمان هستند و به منافقان متمایل هستند، به تعبیری دیگر اگر بیماردلی آنها درمان نگردد تبدیل به دردی مزمن به نام نفاق خواهد شد، دردی که خطر آن از کفر و شرک بدتر است.
با توجه به ماهیت این گروه که در میان مسلمانان هستند و اعتقاد و باور اسلامی در آنها شکل نگرفته است می توان با بررسی آیاتی که مستقلاً تعبیر «الذین فی قلوبهم مرض» در آن به کار رفته تصویری نسبتاً روشن از این گروه به دست آورد.
جدول ترتیب نزول[۲۱۹] با توجه به سورههای حاوی «الذین فی قلوبهم مرض»
ردیف |
نام سوره/شماره آیه یا آیات |
ترتیب نزول |
محل نزول |
۱ |
مدثر:۳۱ |
۴ |
مکه |
۲ |
انفال:۴۹ |
۸۸ |
مدینه |
۳ |
احزاب: ۱۲و ۶۰ |
۹۰ |
مدینه |
۴ |
محمد:۲۰ و ۲۹ |
۹۵ |
مدینه |
موضوعات: بدون موضوع
[پنجشنبه 1400-07-29] [ 12:59:00 ب.ظ ]