(۲-۱) Lr = LPatch + Lgap + { (WPatch – Wf ) / ۲ } = λr /۴
(۲-۲) fr = c / (k × λr) = c / (k × ۴ Lr)
در این روابط c سرعت نور و k تابعی از ثابت دی الکتریک زیر لایه میباشد. بدین ترتیب با بهره گرفتن از مقدار چهار برابر طولانی ترین مسیر جریان[۳۸] در ساختار آنتن، میتوان فرکانس لبه پایینی باند (fr ) را تخمین زد.
مورد بعدی تعیین عرض خط تغذیه کننده میکرواستریپی یا Wf میباشد. این پارامتر با توجه به روابط ارائه شده برای تعیین مشخصات خطوط انتقال میکرواستریپی روی یک زیر لایه مشخص و با ضخامت معین که در مرجع [۲۴] بطور کامل آمده است، تعیین میگردد. در این بخش از ارائه دوباره آن فرمولها اجتناب کرده و فقط مجموعه ای از مشخصات در مورد چندین نوع زیرلایه و با ضخامت های متفاوت برای تعیین عرض خط تغذیه در جدول ۲-۲ ارائه میگردد.
جدول ۲- ۲ : تعیین عرض خط تغذیه میکرواستریپی با زیر لایه هایی از جنس و ضخامت مختلف[۲۴] .
جهت دانلود متن کامل پایان نامه به سایت azarim.ir مراجعه نمایید.
h = 1.6 mm h = 1 mm h = 0.8 mm زیر لایه (substrate )
Wf = ۳ mm Wf = ۱٫۸۶ mm Wf = ۱٫۴۵ mm FR4 (εr = ۴٫۴)
Wf = ۳٫۶ mm Wf = ۲٫۰۵ mm Wf = ۱٫۷۶ mm Ro4350 (εr = ۳٫۴۸)
۴٫۹ mm Wf = ۳٫۰ mm Wf = ۲٫۴ mm Wf = Teflon (εr = ۲٫۲)
با توجه به داده های جدول ۲–۲، فرضاًَ میتوان گفت که با داشتن یک زیرلایه از جنس FR4 و با ضخامت ۱ میلی متر، آنگاه باید از یک خط تغذیه با عرض تقریباًَ ۸۶/۱ میلی متر استفاده کرد. البته باید بدین مورد نیز اشاره کرد که انتخاب در محدوده اطراف این مقدار نیز مشکلی پیش نخواهد آورد، همچنانکه در بعضی از مقالات ارائه شده در سالهای اخیر در این زمینه، برای تغذیه میکرواستریپی از یک خطی با عرض متفاوت نسبت به داده های جدول مذکور استفاده شده است. البته این قضیه مطمئناً یک نوع عدم تطبیق امپدانسی را بوجود خواهد آورد. وقتیکه مقداری نابرابر با داده های جدول انتخاب می شود،
۴۲
طراح آنتن می تواند این عدم تطبیق را با طراحی مناسب آنتن از بین برد.
مورد دیگری که باید بررسی شود تاثیراتی است که لحیم بکار برده شده در محل اتصالات کانکتور SMA به بدنه کناری زیر لایه، روی خط میکرواستریپ و صفحه زمین، بر روی مشخصات امپدانسی آنتن میگذارد در اتصال کانکتور به آنتن در دو ناحیه عمل لحیم کاری انجام می شود که بالطبع در آن دو ناحیه، بر روی خط میکرواستریپ و همچنین لبه پایینی صفحه زمین مقداری لحیم برای انجام اتصال استفاده می شود. در نتیجه، در آن دو ناحیه، دو بار امپدانسی کوچک و متفاوت به سیستم آنتن در راستای تغذیه اضافه میشوند که میتوانند خاصیت سلفی، خازنی یا مقاومتی و یا ترکیبی از همه آنها را دارا باشند. بنابراین میتوان گفت که عدم تطبیق امپدانسی که در این حالت ایجاد می شود، تقریباً اجتناب ناپذیر است و مطمئناً تأثیرات محسوسی را نیز در کل مشخصه امپدانسی آنتن خواهد داشت که از جمله آنها میتوان به شیفت فرکانسی مکان رزونانسهای آنتن بخصوص رزونانس اول و همچنین تضعیف تطبیق امپدانسی در کل باند اشاره نمود. ولی میتوان عمل لحیم کاری را با دقت و ظرافت بالایی انجام داده و محل اتصالات را سوهان کاری کرد تا حدالامکان از وجود ناپیوستگیها در مسیر جلوگیری نمود.
۲ -۲-۲ روشهای افزایش پهنای باند آنتنهای تکقطبی چاپی
در بخش قبلی دیدیم که به علت ساختار ذاتی آنتنهای تک قطبی چاپی، آنها قادر به ایجاد پهنای باند بسیار وسیعتری نسبت به آنتنهای پچ میکرواستریپی میباشند. ولی این باند وسیع ممکن است که نتواند بعضی سیستمها از قبیل UWB را پوشش دهد. یا به معنای دیگر، این نوع آنتنها پهنای بسیار وسیعی را تولید می کنند ولی در بیشتر موارد نمیتوانند پهنای مورد نیاز برای سیستم UWB (از ۱/۳ تا ۶/۱۰ گیگا هرتز) را ارائه کنند. البته این مورد بیشتر در حالتی صدق می کند که پچ تشعشعی دارای شکل مستطیلی یا مربعی باشد، زیراکه اشکال دیگر از جمله دایروی و بیضوی در ذات ساختاری خود چندین مود تشعشعی را پوشش داده و میتوانند همزمان آنها را تحریک کنند. اکثریت بخشهای جدیدی که در تحقیقات سالهای اخیر به منظور افزایش پهنای باند امپدانسی یا بهبود تطبیق امپدانسی به ساختار آنتن اضافه شدهاند میتوانند در دو دیدگاه مختلف بررسی شده و یا به عبارتی به دو شیوه متفاوت مورد ارزیابی قرار بگیرند که عبارتند از]۲۲[:
الف) کلیه تغییراتی که بر روی پچ تشعشعی انجام میگیرند به نوعی امپدانس خط مربوط به انتقال جریان سطحی را از نقطه تغذیه (ابتدای خط میکرواستریپ که به کانکتور چسبیده است) تا انتهای پچ تشعشعی را دچار تغییر می کند. در این حالت، بجای دو تغییر در مشخصه امپدانسی در مسیر خط انتقال میکرواستریپی (در ابتدا و انتهای پچ تشعشعی)، تغییرات بیشتری را شاهد خواهیم بود و لذا مطمئناً این امر باعث تشدید مودهای رزونانسی بیشتری خواهد شد. با طراحی دقیقتر میتوان باعث همپوشانی این مودهای جدید شده و در نتیجه پهنای باند را بیش از پیش افزایش داده و حتی تطبیق امپدانسی را بسیار بهبود بخشید.
۴۳
ب) در دیدگاه دوم، کل ساختار آنتن تک قطبی چاپی به عنوان یک آنتن دو قطبی فرض می شود که در نتیجه هم پچ تشعشعی بهمراه خط میکرواستریپی متصل به آن و همچنین صفحه زمین هریک به عنوان یک قطب آنتن یا یک بخش تشعشعی مستقلفرض می شود. این دیدگاه نیز بیشتر در مواردی ارائه شده است که هدف تغییر در ساختار صفحه زمین به جهت افزایش پهنای باند باشد [۲۵] .
سادهترین و البته پرکاربردترین شیوه که تا بحال برای افزایش پهنای باند امپدانسی برای آنتنهای تک قطبی در حالت چاپی استفاده شده است در شکل ۲-۱۲ دیده می شود. این روش بدین حالت در ابتدا درمرجع [۲۶] معرفی گردید.
شکل ۲-۱۲ : آنتن تک قطبی چاپی با پهنای باند افزایش یافته با بهره گرفتن از شکافهایی در پچ تشعشعی و صفحه زمین [۲۶].
همان طور که در شکل مشاهده می شود، آنتن پایه، یک آنتن تک قطبی چاپی با پچ تشعشعی مستطیلی شکل و با تغذیه میکرواستریپی میباشد. دو تغییر عمده در ساختار آنتن در مقایسه با شکل ۲-۲ دیده می شود که عبارتند از الف) استفاده از دو شکاف (بریدگی) مستطیلی در دو طرف پچ تشعشعی و در لبه پایینی آن با ابعاد W1 × L1، ب) استفاده از یک بریدگی مستطیلی شکل در لبه بالایی صفحه زمین با ابعادW2 × L2 ، هر دو تغییر بکار برده شده از عوامل بسیار مهم در بهبود مشخصات امپدانسی آنتن محسوب می شود.
۴۴
در تغییر اول، با اضافه شدن دو بریدگی مستطیلی شکل به دو طرف پچ تشعشعی در لبه پایین، در واقع یک تغییر امپدانسی در طول مسیر خط میکرواستریپی صورت می گیرد که باعث تولید مودهای تشعشعی بیشتری می شود که این خود عامل اصلی در افزایش پهنای باند است. در این حالت پارامتر اصلی طول L1 میباشد که در راستای محور y و طولانیترین مسیر جریان روی لبههای پچ تشعشعی میباشد. پارامتر W1 تأثیرات کمتری دارد و میتوان اثر آنرا تقریباً نادیده گرفت. البته این پارامتر نیز باید بطور مناسبی بهینه شود. در شکل ۲-۱۳ نمودار S11 (Return Loss) برای مقادیر مختلفی از پارامتر L1 برای بررسی دقیقتر ارائه شده است.
موضوعات: بدون موضوع
[چهارشنبه 1400-01-25] [ 01:58:00 ب.ظ ]