قرآن مجید از طرفی در بیان احکام به روش تلفیقی پرداخته یعنی گاه حکمی را مجمل بیان نموده و حکمی دیگر را به طور مفصل توضیح داده است و از طرف دیگر با زبانی نرم[۳۵۶] و به روشی حکیمانه[۳۵۷] و تدریجی، عمل به احکام را در جامعه رواج می دهد[۳۵۸].
قابل توجه است، این تدریج جنبه ارفاق به مردم و حسن تربیت و رعایت مصلحت را دارد نه جنبه سازشکاری.
دانستن زمان نزول آیات از اهمیت ویژه ای در فهم تاریخ تشریع و تدریجی بودن نزول
برخوردار است[۳۵۹] و موجب می شود بر شیوه دعوت قرآن در عمل به فرامین الهی آگاهی
یافته و به برتری روش تربیتی اسلام ایمان آورده[۳۶۰] و آن را در شیوه ی تربیتی نسلجوان امروز به کار ببریم. به طور نمونه به آیات «تحریم شراب» و «تحریم ربا» اشاره میشود:
الف ـ آیات تحریم شراب به ترتیب نزول
الف ـ دیدگاه اکثر مفسرین[۳۶۱]
۱ـ نحل/۶۷ (مکی): «وَ مِن ثَمَرَاتِ النَّخِیلِ وَ الْأَعْنَابِ تَتَّخِذُونَ مِنْهُ سَکَرًا وَ رِزْقًا حَسَنًا…»
«و نیز از میوههاى خرمابنها و تاکها که از آنها شراب مستکننده و روزیى نیکو برمىگیرید…»
این آیه در بیان زشتی شراب خوردن به این مقدار اکتفا کرده است که شراب را در مقابل رزق خوب ذکر نموده است.
۲ـ بقره/۲۱۹ (مدنی): «یَسْأَلُونَکَ عَنِ الْخَمْرِ وَ الْمَیْسِرِ قُلْ فِیهِمَا إِثْمٌ کَبِیرٌ وَ مَنَافِعُ لِلنَّاسِ وَ إِثْمُهُمَا أَکْبَرُ مِن نَّفْعِهِمَا…»
« تو را از مىْ و قمار مىپرسند، بگو: در آنها گناهى است بزرگ و سودهایى براى مردم و
گناه آنها از سودشان بزرگتر است…»
آیه، شراب را متصف به «إِثْمٌ کَبِیرٌ» کرده است که به صراحت آیه اعراف/ ۳۳«قُلْ إِنَّمَا حَرَّمَ رَبِّیَ الْفَوَاحِشَ مَا ظَهَرَ مِنْهَا وَ مَا بَطَنَ وَالإِثْمَ وَ الْبَغْىَ بِغَیرِْ الْحَقِّ وَ…»؛ «بگو: همانا پروردگارم زشتکاریها را، چه آشکار آنها و چه پنهان، و گناهکارى و ستم و سرکشى به ناحق را حرام کرده، و…» خدای متعال از هر چه مصداق «اثم» است از جمله شرب خمر نهی نموده است. ولی باز در آیه مورد نظر، نفعی بر آن اثبات شده است.
۳ـ نساء/۴۳( مدنی): « یَا أَیُّهَا الَّذِینَ ءَامَنُواْ لَا تَقْرَبُواْ الصَّلَوهَ وَ أَنتُمْ سُکَارَى…»
«اى کسانى که ایمان آوردهاید، در حالى که مستید به نماز نزدیک مگردید تا بدانید چه مىگویید…»
در این آیه، حضور در مسجد و نماز خواندن در حال مستی نهی شده است.
۴ـ مائده/۹۰ ( مدنی): «یَا أَیُّهَا الَّذِینَ ءَامَنُواْ إِنَّمَا الْخَمْرُ وَالْمَیْسِرُ وَ الْأَنصَابُ وَ الْأَزْلَامُ رِجْسٌ مِّنْ عَمَلِ
الشَّیْطَانِ فَاجْتَنِبُوهُ لَعَلَّکُمْ تُفْلِحُونَ»
«اى کسانى که ایمان آوردهاید، همانا مى و قمار و بتها- با سنگهایى که مقدس مىشمردند و بر آن قربانى مىکردند- و تیرهاى قرعه پلید و از کار شیطان است. پس، از آن بپرهیزید باشد که رستگار شوید.»
در پایان این مراحل، شراب در کنار قمار«رجس» و از عمل شیطان شمرده شده و حرمت آن به صورت قطعی بیان شده است.
ب ـ دیدگاه علامه «طباطبایی[۳۶۲]»
اولین و آخرین مرحله ترتیب نزول مورد نظر علامه با دیدگاه اکثر مفسران تفاوتی ندارد. تفاوت در اینجا است که ایشان در مرحله دوم آیه۳۳ اعراف (مکی) و در مرحله سوم آیه ۴۳نساء و مرحله چهارم آیه ۲۱۹بقره را قرار داده اند.
اعراف/ ۳۳: «قُلْ إِنَّمَا حَرَّمَ رَبِّیَ َِ الْفَوَاحِشَ مَا ظَهَرَ مِنْهَا وَ مَا بَطَنَ وَالإِثْمَ وَ الْبَغْىَ بِغَیرِْ الْحَقِّ وَ…»
«بگو: همانا پروردگارم زشتکاریها را، چه آشکار آنها و چه پنهان، و گناهکارى و ستم و سرکشى به ناحق را حرام کرده، و…»
این آیه به طور کلی هر عملی که مصداق «اثم» باشد را تحریم کرده است و برای سهولت امر، در مورد اینکه آیا شراب هم «اثم» است یا نه؟ سکوت نموده که خود نوعی اغماض است.
علامه در توضیح مقدم بودن آیه سوره نساء بر بقره، می نویسد: «… معنا ندارد که بعد از نهى از مطلق مىگسارى، دوباره نسبت به بعضى از موارد آن نهى کنند، علاوه بر اینکه این کار با تدریجى که گفتیم از این آیات استفاده مىشود منافات دارد، چون تدریج عبارت از این است که اول تکلیف آسان را بیان کنند بعدا به سختتر و سختتر از آن بپردازند نه اینکه اول تکلیف دشوار را بیان کنند، بعدا آسانتر آن را بگویند[۳۶۳].»
در هر صورت شراب از عمل شیطان بوده و باید از آن دوری نمود. همانطور که مشاهده گردید اول به طور ملایم و سپس به طور قطع شراب را حرام کرده است. و در ادامه ی آیه ۹۱مائده علت حکم را بیان می نماید.
ب ـ آیات تحریم ربا به ترتیب نزول
از دیگر آیاتی که تدریجی نازل شده است، آیات «ربا» است که ترتیب زمانی آن عبارت است از:
۱ـ روم/ ۳۹: «وَ مَا ءَاتَیْتُم مِّن رِّبًا لِّیرَْبُوَاْ فىِ أَمْوَالِ النَّاسِ فَلَا یَرْبُواْ عِندَ اللَّهِ وَ مَا ءَاتَیْتُم مِّن زَکَوهٍ تُرِیدُونَ وَجْهَ اللَّهِ فَأُوْلَئکَ هُمُ الْمُضْعِفُونَ»
«و آنچه از ربا مىدهید تا [براى شما] در مالهاى مردم بیفزاید پس [بدانید که] نزد خدا افزون نمىشود، و آنچه از زکات مىدهید که [بدان وسیله] خشنودى خداى را مىخواهید پس ایشانند افزون یافتگان.»
۲ـ آل عمران/۱۳۰: «یَا أَیُّهَا الَّذِینَ ءَامَنُواْ لَا تَأْکُلُواْ الرِّبَا أَضْعَافًا مُّضَاعَفَهً وَ اتَّقُواْ اللَّهَ لَعَلَّکُمْ تُفْلِحُونَ»
«اى کسانى که ایمان آوردهاید، ربا را که افزودنیها بر افزودههاست- سودهایى است چند برابر- مخورید و از خدا بترسید باشد که رستگار شوید.»
۳ـ بقره/۲۷۵: «الَّذِینَ یَأْکُلُونَ الرِّبَا لَا یَقُومُونَ إِلَّا کَمَا یَقُومُ الَّذِى یَتَخَبَّطُهُ الشَّیْطَانُ مِنَ الْمَسِّ ذَالِکَ بِأَنَّهُمْ قَالُواْ إِنَّمَا الْبَیْعُ مِثْلُ الرِّبَا وَ أَحَلَّ اللَّهُ الْبَیْعَ وَ حَرَّمَ الرِّبَا فَمَن جَاءَهُ مَوْعِظَهٌ مِّن رَّبِّهِ فَانتَهَى فَلَهُ مَا سَلَفَ وَ أَمْرُهُ إِلىَ اللَّهِ وَ مَنْ عَادَ فَأُوْلَئکَ أَصْحَبُ النَّارِ هُمْ فِیهَا خَلِدُونَ»
«آنها که ربا مىخورند برنخیزند مگر مانند برخاستن کسى که شیطان او را به سبب آسیب رساندن آشفته و دیوانه گرداند- تعادل روحى و عملى او به هم مىخورد-. این [آسیب] از آن روست که گفتند خرید و فروش مانند رباست با اینکه خدا خرید و فروش را حلال و ربا را حرام کرده است. پس هر که پند خداوند بدو رسید و [از رباخوارى] باز ایستاد، آنچه گذشت از آن اوست، و کار او با خداست، و هر که [به ربا خوارى] باز گردد، چنین کسان دوزخیانند و در آن جاودانه باشند.»
حکم ربا در مرحله اول به صورت اندرز اخلاقی مطرح شده است. سوره ی روم مکی است و دلالت دارد بر اینکه مسأله رباخواری از همان اوائل بعثت عملی منفور بوده تا آنکه در سوره آلعمران دستور صریح تحریم آن نازل می شود. این حکم در سوره بقره در ضمن چندین آیه تشدید می شود[۳۶۴]. خدای سبحان در امر رباخواری شدتی به کار برده که درباره هیچ یک از فروع دین به کار نبرده است. به این دلیل که آثار سوء ربا بنیان دین را منهدم میسازد. پرده ای بر روی فطرت انسان می افکند که موجب فراموشی دین شده و نظام حیات را تباه می سازد.
۱۲. ابزاری قوی جهت استدلالات کلامی
یکی از مهمترین فوائد شناخت زمان و همچنین مکان نزول، کاربرد آن در مباحث کلامی مانند بحث امامت است. شناخت دقیق تاریخ نزول ادله ای است بسیار محکم برای ثابت نمودن سبب نزول حقیقی آیاتی که درباره فضائل اهل بیت نازل شده است. آیه ا… معرفت در این خصوص می فرماید: «در استدلالات کلامی، آیات مورد استناد ـ مخصوصا آیاتی که درباره فضایل اهل بیت نازل شده ـ بیش تر مدنی است، چون این مباحث در مدینه مطرح بوده است. برخی آن سوره ها یا آیات را مکی دانسته اند که در آن صورت نمیتواند مدرک استدلال قرار گیرد. بنابراین شناخت دقیق مکی و مدنی بودن سوره ها و آیات یکی از ضروریات علم کلام در مبحث امامت است.[۳۶۵]» به یک نمونه اشاره می شود:
«…الْیَوْمَ أَکْمَلْتُ لَکُمْ دِینَکُمْ وَ أَتمَْمْتُ عَلَیْکُمْ نِعْمَتىِ وَ رَضِیتُ لَکُمُ الإِسْلاَمَ دِینًا[۳۶۶]…»
«…امروز دین شما را به کمال رساندم و نعمت خود را بر شما تمام کردم و اسلام را دین شما پسندیدم…»
به دلیل پیوستگی و متصل بودن بحث در این مورد به زمان و مکان نزول، هر دو اشاره
می شود. در خصوص زمان و مکان نزول آیه، نظراتی وجود دارد که عبارتند از:
الف ـ روز پنج شنبه هجدهم ذی الحجه نزدیک جحفه (غدیر خم) در حجه الوداع[۳۶۷].
ب ـ روز جمعه هجدهم ذی الحجه در زمان حجه الوداع[۳۶۸].
ج ـ روز جمعه در عرفه نهم ذی الحجه، زمان حجه الوداع[۳۶۹].
هر دو روایت، علت نزول را مربوط به اعلان ولایت امام علی(ع) می دانند. روایاتی هم هست که گفته اند روز غدیر، هجدهم ذی الحجه است بدون آنکه به روز آن اشاره شده باشد[۳۷۰].
د ـ روز جمعه در عرفه نهم ذی الحجه، زمان حجه الوداع[۳۷۱].
علت نزول آیه در متن این روایات ـ که در منابع اهل سنت است ـ بیان نشده است و سبب نزول خاصی برای آن تعریف نشده است. ناگزیر وجوه متعددی را احتمال داده اند[۳۷۲] که برخی از مفسرین شیعه با تحقیق و بررسی گسترده تمام این وجوه را نقد و مخدوش
نموده اند[۳۷۳].
به طور قطع نزول آیه «اکمال دین» در سال حجه الوداع بوده است. اما شاید بتوان با احتمالاتی بین روایات جمع نمود مانند:
۱٫تکرار نزول آیه اکمال. یک بار در عرفه و بار دیگر در غدیر و هر دو مربوط به اعلان ولایت امیرالمؤمنین(ع).
توضیح اینکه آیه در عرفه نازل شد اما پیامبر(ص) از توطئه منافقان و تفرقه امت و ارتداد آنها بیمناک بود و می ترسید امر دعوت مختل شود. لذا اعلان رسمی آن را به تأخیر انداخت. با نازل شدن آیه شریفه مائده/ ۶۷ به حضرت تضمین داده شد:
«یَا أَیُّهَا الرَّسُولُ بَلِّغْ مَا أُنزِلَ إِلَیْکَ مِن رَّبِّکَ وَ إِن لَّمْ تَفْعَلْ فَمَا بَلَّغْتَ رِسَالَتَهُ وَ اللَّهُ یَعْصِمُکَ مِنَ النَّاسِ…»
«اى پیامبر، آنچه را از سوى پروردگارت به تو فروآمده برسان و اگر این نکنى پیام او را نرسانده باشى و خدا تو را از [فتنه و گزند] مردم نگاه مىدارد…»
و بدین صورت بلافاصله در غدیر به طور رسمی ولایت امام علی(ع) را اعلان نمودند و
پس از آن دوباره آیه اکمال نازل شد. این احتمال با روایاتی تأیید می شود[۳۷۴] و بعضی علما
نیز این احتمال را داده اند.
۲٫ آیه در عرفه نازل شده و پیامبر(ص) آن را در عرفه تلاوت نمود اما اعلان ولایت را تا روز غدیر به تأخیر انداخت[۳۷۵].
۳٫ پیامبر(ص) در حجه الوداع، محل اجتماع عمومی مردم از جمله عرفه[۳۷۶] و غدیر[۳۷۷]، حدیث ثقلین را به عنوان اتمام حجتی بر مردم اعلان فرموده است. به دنبال این اعلان رسمی، یأس کفار و اکمال دین و اتمام نعمت و خشنودی خداوند به وجود آمد و لذا آیه اکمال نازل میشود و رسول ا…(ص) آیه را در همان جا اعلان می فرماید. روز غدیر نیز شرح و توضیح پیامبر معظم اسلام(ص) درباره حدیث ثقلین است.
اما اگر نتوان میان روایات را جمع نمود مانند روایاتی که بیان می کند نزول آیه روز عرفه و سبب نزول غیر از ولایت امام علی(ص) می باشد. روایاتی نظیر آن به دلیل ضعف های سندی و متنی ساقط خواهند بود[۳۷۸]. به خصوص بعضی مفسرین سنی[۳۷۹] از جمله فخر رازی بیان کرده اند که آیه اکمال ۸۱ یا ۸۲ روز قبل از رحلت پیامبر(ص) نازل شده است[۳۸۰]. تاریخ نگاران اهل سنت روز وفات پیامبر(ص) را ۱۲ ربیع الاول می دانند[۳۸۱]. بنابراین برای تعیین دقیق زمان نزول آیه از ۱۲ ربیع الاول ۸۱ یا ۸۲ روز به عقب بر می گردیم و از آنجایی که سه ماه پشت سر هم سی روز و همینطور بیست و نه روز نمی شود، باید چنین در نظر بگیریم:
ماه صفر= ۲۹ روز+ ماه محرم= ۲۹روز+ ذی الحجه= ۳۰ روز+ ۱۲ روز ربیع الاول=
۱۰۰روز ـ ۸۲= ۱۸ ذی الحجه و با در نظر گرفتن ۸۱ روز ۱۹ ذی الحجه می شود که به تاریخ ۱۸ ذی الحجه که بین شیعه مشهور است نزدیکتر است تا روز نهم و روز عرفه یا ماه صفر= ۳۰ روز+ ماه محرم= ۳۰روز+ ذی الحجه= ۲۹روز+ ۱۲ روز ربیع الاول= ۱۰۱ که طبق کسر ۸۲ روز ۱۹ ذی الحجه و ۸۱ روز ۲۰ ذی الحجه زمان نزول آیه خواهد بود
که به روز عرفه( نهم ذی الحجه) هیچ ارتباطی نخواهد داشت[۳۸۲].
ملاحظه گردید زمان و مکان نزول ابزاری قدرتمند در مباحث کلامی به خصوص در فضایل اهل بیت (ع) به شمار می آید.
۱۳٫ ابزاری قوی جهت استدلالات فقهی
زمان نزول آیه از مباحثی است که موجب اختلاف رأی و فتوا در میان فقها می شود. و از جمله استدلالهای فقهی برای استنباط احکام است. آیه ا… معرفت در این زمینه می نویسد: «… چه بسا آیه ای به ظاهر مشتمل بر حکم شرعی باشد ولی چون در مکه نازل شده و هنگام نزول، هنوز آن حکم، تشریع نشده بود باید یا راه تأویل را پیش گرفت یا به گونه ای دیگر تفسیر کرد.[۳۸۳]» ایشان مسأله تکلیف کافران به زکات را مثال زده است. گروهی از فقها به آیه فصلت/ ۷ استناد نموده و قائلند زکات بر کافران نیز واجب است:
فصلت/ ۷ : «الَّذِینَ لَا یُؤْتُونَ الزَّکَوهَ وَ هُم بِالاَْخِرَهِ هُمْ کَافِرُون»
موضوعات: بدون موضوع
[چهارشنبه 1400-01-25] [ 08:53:00 ق.ظ ]