درد ناشی از تلاش های ناموفق در کودکان منجر به پیامدهای نامطلوب فوری و کوتاه مدت و طولانی مدت خواهد شد. ازعوارضفوریآنسنکوپ،ترس، تحریکپذیریوآشفتگی،اختلالدرخوابوتغذیه است. ازاثراتکوتاهمدتآنشاملتأخیردرترمیم زخم،آسیبهایروانیوازاثراتطولانیمدتآن تغییراتاندوکرینوبیوشیمیاییمانندافزایشقند خون،تعریق،تغییراترفتاریوخلقوخومیباشد(۲۴) و اختلالات رفتاری و ذهنی ایجاد می کند (۲۷).
دیگر اثرات زیان آور درد، ناتوانی در انجام نقش های خانوادگی، اجتماعی و شغلی و برگشت به دوره تکاملی قبلی است(۲۵).
یک سری از عوارض و مشکلات ناشی از جاگذاری کاتتر وریدی متوجه پرسنل درمان است . مهمترین این عوارض افزایش خطر انتقال بیمارهای قابل انتقالاز طریق خون و ترشحات بیمار به پرسنل است ، مثلا” فرو رفتن سوزن (۱۹،۲۸). بر اساس موارد گزارش شده، تلاش های اضافی برای این روش تهاجمی با افزایش خطر برای پرسنل( مثل فرو رفتن سوزن آلوده ) به دنبال آن با خطر عوارض ناشی از آن ( مثل هپاتیت و ویروس ایمنی اکتسابی ) همراه خواهد بود(۱۹).
استرس در تلاش دوم و سوم جهت جاگذاری کاتتر وریدی توسط همان پرستار یا پرستار دیگر(۵،۶). سختی در جا گذاری یک خط داخل وریدی محیطی یک تجربه بسیار متداول و ناامید کننده برای پرستاران مخصوصا” آنهائی که از کودکان و بیماران بخشهای ویژه مراقبت می کنند است(۵ ، ۶،۱۹).
مروری بر مطالعات :
بررسی ها نشان داد در داخل کشور مطالعه ای که بطور مستقیم با مطالعه ما ارتباط داشته باشند وجود ندارد ولی بررسی و مطالعات متعددی درباره عوارض ناشی از جاگذاری کاتتر وریدیو کاهش درد در اثر فرایند جاگذاری کاتتر وریدی به روش های دارویی و غیر دارویی انجام شده است و موارد مرتبط در ادامه اشاره می شود.
رینر لن هاردت و همکاران در سال ۲۰۰۲ در وین اتریش در یک بیمارستان دانشگاهی تحقیقی تحت عنوان تاثیر گرمای موضعی بر سرعت وارد کردن کانولای ورید محیطی بر روی ۱۰۰ بیمار جراحی اعصاب و ۴۰ بیمار مبتلا به لوسمی که نیاز به شیمی درمانی داشتند، اجرا کردند. بیماران از نظر وضعیت جسمانی در وضعیت ۱ یا ۲ (سالم و یا با بیماری سیستمیک خفیف یا خوب کنترل شده، با توجه به نمره دهی جامعه بیهوشی امریکا ) به عنوان مشارکت کننده انتخاب شدند در ادامه یک دستکش گرم کننده فیبری برای این مطالعه طراحی شد که برای انجام این تحقیق باید دست و تمام بازوی بیماران را در داخل این دستکش قرار داده می شد. بیماران به طور تصادفی و با بهره گرفتن از کامپیوتر در دو گروه استفاده از گرما و بدون استفاده از گرما قرار داده شدند و سپس کد گذاری شدند. ساعد دست بیماران بخش جراحی اعصاب به مدت ۱۵ دقیقه در درجه حرارت ۵۲ درجه در داخل دستکش قرار داده می شد و بعد از آن دست خارج شده و یک تورنیکه ۱۰ سانتیمتر بالاتر از آرنج دست بیمار بسته می شد. جهت انجام جاگذاری کاتتر وریدی از بیماران ، از یک پرستار بیهوشی استفاده شد و او با بهره گرفتن از یک کانولای شماره ۱۸ اقدام به جاگذاری کاتتر وریدی می کرد. به پرستار بیهوشی هیچ گونه اطلاعاتی، در مورد مطالعه داده نشده بود و تمام تلاشها برای جاگذاری کاتتر وریدی در دو گروه توسط وی انجام می شد. همچنین تعداد ۴۰ بیمار مبتلا به لوسمی برای یک مطالعه متقاطع انتخاب شدند. و بیماران به طور تصادفی در دو گروه استفاده از گرما و بدون استفاده از گرما قرار گرفتند. دست بیماران به مدت ۱۰ دقیقه در داخل این دستکش قرار گرفت ، و یک دستیار هماتولوژی که از جریان مطالعه اطلاعی نداشت بعد از خارج کردن دست از دستکش و بستن تورنیکه، جاگذاری کاتتر وریدی با یک کانولای ۱۸ را انجام داد. پس از مشاهده ورید ها ، طبقه بندی انها به این شرح بوده است : رگهائی که قابل دیدن و قابل لمس کردن نیستند : نمره یک، رگهائی که قابل دیدن هستند ولی قابلیت لمس کردن نیستند : نمره دو، رگهائی که قابل دیدن و لمس کردن هستند : نمره سه ، و رگهائی که به طور واضح قابل دیدن و لمس کردن هستند :نمره چهار داده شد . درجه حرارت پوست در ناحیه جلوی بازو ، پشت دست و نوک انگشتان توسط یک تومومتر دیجیتال در شروع و انتهای دوره گرما در هر دو گروه اندازه گیری و ثبت شد. زمان جاگذاری کاتتر وریدی از شروع جستجو برای یک رگ مناسب (بعد از بستن تورنیکه ) تا وارد کردن موفق آمیز یک کانولا اندازه گیری میشد و وارد شدن موفق آمیز کانولا بوسیله بکار بردن یک محلول کرستالوئید بدون هیچ گونه علائم التهاب تائید می شد. در بیماران جراحی اعصاب درجه حرارت پوست در دو گروه قبل از شروع جاگذاری کاتتر وریدی تفاوت معنی داری نداشت. در مقایسه بین دو گروه میزان موفقیت افزایش چشم گیری داشت به طوری که در گروه گرما ۹۴٪ و در گروه بدون گرما ۷۲ ٪ بود همچنین وارد کردن کانولا در گروه گرما ( ۳۶ ثانیه ، ۹۵٪ در فاصله زمانی ۴۰-۳۱ ثانیه ) و تقریبا” نصف زمان لازم در گروه بدون گرما (۷۲ ثانیه ) بوده است (۵).
مطالعه ایتوسط پری و همکاران در سال ۲۰۱۱ با هدفچگونگی استفاده از دستگاه مادون قرمز برای کمک به جاگذاری کاتتر وریدی در واحد اورژانش اطفال انجام شد. در این مطالعه بیماران جوانتر از ۲۰ سال که نیازمند استفاده از رگ باز بودند بوسیله پرستاران بخش اورژانس با روش سنتی (گروه استاندارد) یا بوسیله مادون قرمز(گروه وسیله) مورد بررسی قرار گرفتند در این مطالعه اگر پرستار بعد از ۳ بار تلاش موفق به انجام رگگیری نمی شد بیمار وارد گروه دیگری بصورت متقاطع می شد و پرستاران تلاش می کردند تا روش دیگری را برای جایگزینی رگ بکار ببرند. نقطه پایانی اولیه، میزان موفقیت اولین تلاش برای قرار دادن کاتتر بود از مجموع ۱۲۳ بیمار، ۶۲ بیمار در گروه استاندارد و ۶۱ نفر در گروه وسیله مادون قرمز بودند نتایج نشان داد که هیچ ارتباط معنی داری در میزان موفقیت اولین تلاش بین گروه استاندارد و گروه وسیله وجود نداشت. ۷۰% پرستارانی که در این مطالعه شرکت کرده بودند اظهار کردند که وسیله مادون قرمز دارای اثر نامطلوب بر روی بدن انها بوده و در بیماران دارای دهیدراتاسیون وبیماری های مزمنبی تاثیر بوده است ولی ۹۰% انها اظهار داشتند که وسیله مادون قرمز در بیمارانی که گرفتن رگ در آنها مشکل بود،و بیماری زمینه ای نداشته اند ، کمک کننده بوده است(۳۰).
در مطالعه ای که بوسیله مایکل بلیواس وهمکاران با عنوان “اثر استفاده از اولتراسوند بوسیله پرستاران اورژانس جهت دسترسی به عروق محیطی” در دپارتمان اورژانس ، بر روی پرستاران یک مرکز تروما سطح یک انجام شد. پرستاران اورژانس بمدت ۴۵ دقیقه بصورت سخنرانی آموزش نحوه کار با دستگاه سونوگرافی را دیدند سپس تلاش برای گرفتن رگ تحت سونوگرافی بر روی بیماران انجام می شد. جاگذاری کاتتر وریدی موفق زمانی تایید می شد که خون خارج شده و یا ۱۰۰ میلی لیتر مایع انفوزیون شود از روش ازمون تی برای مقایسه داده ها استفاده شد .به طور کل ۳۲۱ اقدامدر طی ۵ ماه انجام شد و در طی این مدت هیچ پرستار اورژانسی ازمطالعه خارج نشد. در میان نمونه ها ۲۵۸ (۸۰%) مورد از بیماران قبل از استفاده از سونوگرافی به عنوان گروه “خیلی سخت” تقسیم بندی شده بودنند ، و ۵۹ (۱۸%)مورد بعنوان “سخت” و ۳ (%۱)مورد بعنوان “آسان” امتیاز گرفتند و هیچ موردی به عنوان “خیلی ساده” گزارش نشد. از ۲۵۸ موردی که به عنوان “خیلی سخت” در مرحله بدون استفاده از سونوگرافی تقسیم بندی شده بود ، ۲۹ (۱۱%) مورد همچنان با بهره گرفتن از سونوگرافی بصورت “خیلی سخت” باقی ماندند و ۴۳(۱۳%) نفر مورد به “سخت” ارتقا یافتند و ۱۱۲ (۳۴%)نفر به “آسان” و ۱۳۷ (۴۲%)مورد به “خیلی آسان” ارتقا یافتند. در نهایت مشخص شد که با بهره گرفتن از یک آموزش کوتاه مدت برای پرستاران ، رگ گرفتن با بهره گرفتن از سونوگرافی در بیماران اورژانسی ، بطور معناداری راحت تر شده است به طوری که از تقسیم بندی ” خیلی سخت ” به دسترسی ” سخت “رسیده و کار را برای پرستاران کاهش داده است(۳۱).
مطالعهای توسط رافائل اورتقا و همکاران در سال ۲۰۰۸ در شهر بوستون امریکا ، تحت عنوان جاگذاری کاتتر وریدی عروق محیطی با هدف “توضیح روش مناسب جهت انجام یک اقدام برایجاگذاری کاتتر وریدی” انجام شد این مطالعه یک مقاله مروری بوده و نویسندگان در این مقاله مشخص کردند که ورید های بازلیک و سفالیک در اندام فوقانی و ورید سافن در اندام تحتانی را ورید های مناسب برای جاگذاری کاتتر وریدی هستند. دسترسی به عروق محیطی یک مهارت ضروری برای همه پزشکان است. اگر چه جاگذاری کاتتر وریدی بعنوان آسانترین تکنیک تهاجمی شناخته شده است اما این اقدام گاها به طور فوق العادهای باعث نجات جان افراد میشود و در بسیاری از موارد نیاز به تجربه و مهارت مناسب دارد. همچنین جاگذاری کاتتر وریدی برای مقاصد بالینی متفاوتی مثل تزریق داروهای داخل وریدی، ترزیق خون و فراودههای خونی و علاوه بر آن در حین جراحی و مراقبت اورژانسی از بیماران استفاده می شود. موارد عدم استفاده از آن شامل مشکلات ناحیه جاگذاری کاتتر وریدی مثل عفونت ناحیه، التهاب و سوختگی در ناحیه مورد نظر برای جاگذاری کاتتر وریدی است. عموما” از اندام فوقانی برای جاگذاری کاتتر وریدی استفاده می شود چون نسبت به ورید های اندام تحتانی با دوام تر بوده و عوارض کمتری بدنبال دارند. در این مقاله برای بیان روش اجرا اینگونه توضیح داده شده است که تورنیکه در ۸ – ۱۰ سانتی متر بالاتر از ناحیه انتخاب شده بسته می شود و به منظورانجام جاگذاری کاتتر وریدی در ابتدا ، پس از مشاهده رگ ، باید لمس ناحیه صورت گیرد . بعد از انتخاب رگ ناحیه با یک محلول آنتی باکتریالی که ترکیب اصلی آن کلرهگزدین است از بالا به پائین تمیز شود. به منظور جلوگیری از حرکت نوک کانولا پوست ناحیه مورد نظر با دست مقابل کشیده میشود. پس از اینکه از ورود کاتتر به داخل رگ اطمینان حاصل شد سوزن کاتتر به بیرون کشیده شده و کاتتر به سمت جلو هدایت می شود وقتی که کاتتر به شکل کامل در داخل رگ قرار گرفت تورنیکه باز می شود . جهت جلوگیری از هدر رفتن خون در هنگام برداشته شدن سوزن، با فشار مستقیم به بالای کانولا رگ را باید مسدود کرد. برای جاگذاری کاتتر وریدی در شرایطی که دسترسی به عروقی که سخت است روشهایی را شامل قرار دادن بازو در سطح پائین تر قلب، باز و بسته کردن بازوی بیمار و استفاده از گرمای موضعی بر روی محل انتخاب شده به منظور افزایش انبساط عروقی را پیشنهاد می شود (۷).
نعمت الهی و همکاران(۱۳۹۱) در مطالعه با عنوان “تاثیر انحراف فکر و مراقبت روتین بر شدت ترس جاگذاری کاتتر وریدی کودکان مبتلا به استرابیسم” ۷۲ کودک ۱۲-۵ ساله در بیمارستان شفای کرمان که تحت روش جایگذاری کاتتر وریدی قرار داشتند، مورد مطالعه قرار دادند. این تحقیق از ابتدای فروردین سال ۱۳۸۹ شروع و تا ابتدای خرداد سال ۱۳۹۰ ادامه یافت. در طی این مدت ۷۲ کودک مراجعه کننده به این مرکز و دارای شرایط زیر۱-رگ خوب و قابل روئت داشته باشند ، ۲- سن بین ۱۲-۵ سال داشته باشند ، ۳- اولین تجربه بستری در بیمارستان را در حال گذراندن باشند ، ۴- اولین تجربه جاگذاری کاتتر وریدی در انها باشد، ۵- قرار نداشتن والدین در گروه درمانی بهداشتی و ۶- برخورداری از سلامت نسبی جسمی و روانی(بر اساس پرونده بیمار). انها به صورت روش نمونه گیری در دسترس ، انتخاب شده و بطور تصادفی در سه گروه(هر گروه شامل ۲۴ کودک) قرار گرفتند. یک گروه شاهد، و یک گروه کودکان تحت انحراف فکر با روش استفاده از یک وسیله اسباب بازی که به وسیله ان حباب های هوا ساخته می شد و گروه سوم انحراف فکر با بهره گرفتن از لمس درمانی بودند. ابزار جمع آوری داده ها شامل یک پرسشنامه دو قسمتی بود که بخش اول اطلاعات دموگرافیک و بخش دوم سوالات مربوط به تعیین مقیاس ترس کودکان به روش مصاحبه در سه گروه قبل و بلافاصله بعد از کاتتر گذاری تکمیل گردید. میانگین نمره ترس در گروه حباب ساز قبل از مطالعه(۷/۰±۳/۱۵)، و بعد از مطالعه (۸/۰±۱/۱۰)، لمس قبل از مطالعه (۳/۰±۷/۱۵) و بعد از مطالعه (۵/۰±۹/۹)، و گروه شاهد (۲/۰±۱/۱۵) بود. بین شدت ترس در دو گروه آزمایش قبل و بعد از مداخله تفاوت معنی دار آماری وجود نداشت (۸/۰=P). اما بین گروه های آزمایش و کنترل تفاوت معنی دار آماری مشاهده شد(۰۴/۰=P). در نهایت محققان به این نتیجه رسیدند که انحراف فکر یک تکنیک موثر در کاهش ترس کودکان است که در مقایسه با اجرای مراقبتهای روتین در هنگام اجرای روش های تهاجمی بایستی مورد توجه پرستاران و کارکنان مراکز بهداشتی درمانی قرار گیرد(۲۴).
در مطالعه ای که بوسیله باقریان و همکاران با عنوان “بررسی شدت درد ناشی از جاگذاری کاتتر وریدی در کودکان مبتلا به تالاسمی قبل از تزریق خون” انجام شده است. ۱۲۰ کودک ۶-۳ ساله مبتلا به تالاسمی ماژور بصورت سرشماری انتخاب شدند کودکانی که در محدوده سنی مورد نظر قرار داشته و دارای پرونده در مرکز تالاسمی بودند وارد مطالعه شدند ولی کودکان دارای مشکلات جسمی و روحی و یا کودکانی که دارو های کاهش دهنده درد استفاده می کردند از مطالعه حذف شدند. همچنین اگر که جاگذاری کاتتر وریدی برای اولین بار موفقیت آمیز نبود، این کودک نیز از مطالعه کنار گذاشته می شد. ابزارهای مورد استفاده در این پژوهش پرسشنامه اطلاعات دموگرافیک کودک و مقیاس رفتاری درد بودند. پژوهشگراز طریق مصاحبه با همراه کودک، پرسشنامه اطلاعات دموگرافیک را تکمیل نمود و از مقیاس بررسی درد در کودکان جهت تعیین شدت درد جاگذاری کاتتر وریدی از روی واکنش رفتاری کودک استفاده شد این مقیاس از پنج بخش تشکیل شده است و پژوهشگر با مشاهده رفتار کودک حین تزریق، این مقیاس را نمره گذاری میکرد. پرستار مسئول جاگذاری کاتتر وریدی ، اندازه، نوع و شرکت سازنده آنژیوکت، موضع انجام جاگذاری کاتتر وریدی ، و شرایط محیطی در هم جاگذاری کاتتر وریدی ها یکسان بود جاگذاری کاتتر وریدی در اتاق مخصوص جاگذاری کاتتر وریدی انجام شد و به همراه کودک و سایر کودکان اجازه ورود به محل جاگذاری کاتتر وریدی داده نشد. نتایج نشان داد که ارتباط معنی دار و معکوس از نظر احساس درد با سن وجود دارد. بدین معنی که کودکان با سن کمتر، درد بیشتری احساس می کردند همچنین اختلاف معنی داری بین جنس و درد وجود داشت و دختران درد بیشتری را گزارش کردند میانگین نمره درد در پسران ۵/۲±۷۴/۵ با میانه ۵ و این میانگین در دختران ۹/۱±۸۵/۷ با میانه ۸ بود در پسران ۴/۶۵ درصد درد خفیف، ۳/۵۸ درصد درد متوسط و ۲/۳۶ درصد درد شدید داشتند. در دختران ۶/۳۴ درصد دختران درد خفیف، ۶/۴۱ درصد درد متوسط و ۸/۶۳ درصد درد شدید را بر اساس مقیاس رفتاری درد نشان دادند(۲۹).
در مطالعه ای که توسط اکبری و همکاران در سال ۱۳۹۲ با عنوان ” مقایسه تاثیر استفاده از پماد کلوبتازول با نیتروگلیسیرین بر پیشگیری از فلبیت سطحی ناشی از آنژیوکت” بصورت کار آزمایی بالینی دوسوکور بر روی ۱۴۴ بیمار بستری دربخش جراحی مردان بیمارستان ولیعصر شهرستان اراک انجام شد. بیماران به روش نمونه گیری آسان انتخاب و سپس براساس سن و مدت بستری همسان سازی شدند و پس از آن، بیماران بصورت تصادفی ساده و با بهره گرفتن از جدول اعداد تصادفی به سه گروه : گروه الف(استفاده از پماد کلوبتازول)، گروه ب(استفاده از پماد نیتروگلیسیرین) و گروه ج( گروه کنترل) تقسیم شدند. ابزار جمع آوری داده ها شامل پرسشنامه داده های دموگرافیک، محل جایگذاری کاتتر (پشت دست، ساعد، مچ و آرنج) و مقیاس مربوط به وجود علایم و شدت فلبیت بود. مقیاس فلبیت ابزار استانداردی برای اندازه گیری فلبیت می باشد که شامل درجه صفر تا چهار می باشد. درجه صفر: هیچ گونه علایم بالینی ، درجه یک: وجود یکی از علایم درد یا قرمزی ، درجه دو: وجود درد، قرمزی یا ادم در محل، مشخص نبودن حدود رگ، طنابی نبودن ورید در لمس ، درجه سه: وجود درد، قرمزی یا ادم در محل، مشخص بودن حدود رگ، طنابی نبودن ورید در لمس، و درجه چهار: وجود درد و اریتم یا ادم محل، مشخص بودن حدود رگ و طنابی بودن ورید در لمس. در صورتی که بیش از دو بار برای جاگذاری کاتتر وریدیاقدام شود، محل جدید برای جاگذاری کاتتر وریدی انتخاب می گردید بیماران بر طبق گروهی که در آن قرار داشتند، پس از انجام جاگذاری کاتتر وریدی به میزان ۵/۱ سانتیمتر (حدود دو گرم) از پماد مورد نظر در قسمت دیستال آنژیوکت در وسعت ۲×۴ سانتی متر مالیده و پانسمان می شد. حداکثر نگهداری آنژیوکت در هر سه گروه ۷۲ ساعت بود . آموزش یکسانی در مورد مراقبت از کاتتربه تمامی واحدهای پژوهش داده شد. به منظور اندازه گیری وجود شدت فلبیت براساس مقیاس فلبیت، بیماران در سه فاصله زمانی ۲۴، ۴۸ و ۷۲ ساعت بعد از جاگذاری کاتتر وریدی ارزیابی شدند. معیارهای خروج شامل ترخیص زود هنگام از بیمارستان، ابتلا به عفونت حاد و یا عدم همکاری کامل با پژوهشگران بود. فراوانی فلبیت با هر درجه ای در زمان های مختلف بعد از کانالاسیون در سه گروه مورد مطالعه با یکدیگر مقایسه شد. نتایج نشان داد که تفاوت در بروز فلبیت در ۲۴ ساعت اول به لحاظ آماری معنی دار نبود(۵۶/۰=p). در ۴۸ ساعت اول بعد از کانالاسیون در گروه استفاده از کلوبتازول ۸ مورد (۷/۱۶ درصد) و در گروه استفاده از نیتروگلسیرین ۸ مورد (۱۷ درصد) و در گروه کنترل ۲۳ مورد (۱/۲۷ درصد) فلبیت با شدت های مختلف دیده شد که این تفاوت بر اساس آزمون مجذور کای دو معنی دار بود (۰۰۱/۰>p)، در ۷۲ ساعت اول بعد از کانالاسیون در گروه استفاده از کلوبتازول ۲۷ مورد (۷/۸۳ درصد) و در گروه استفاده از نیتروگلیسیرین ۲۰ مورد (۶/۴۲ درصد) و در گروه کنترل ۴۱ مورد (۷/۸۳ درصد) فلبیت با درجات مختلف دیده شد. که این تفاوت معنی دار بود (۰۰۱/۰>p). نتایج مطالعه نشان داد که استفاده از داروی نیتروگلیسیرین در پیشگیری از بروز فلبیت سطحی ناشی از آنژیوکت از داروی کلوبتازول موثرتر بوده است(۲۰).
در مطالعه ای که بوسیله اسماعیلی و همکاران با عنوان ” مقایسه تاثیر دو روش تمرین های تنفسی و موسیقی برای کاهش درد ناشی از جاگذاری کاتتر وریدی هنگام تجویز خون” بر روی ۳۶ بیمار مبتلا به تالاسمی ماژور بین ۱۲-۶ سال، از نوع کارآزمایی بالینی قبل و بعد، و به روش نمونه گیری سرشماری و مبتنی بر هدف انجام شد اطلاعات اولیه از طریق پرسشنامه حاوی مشخصات ویژه فردی و دو معیار استاندارد شده یعنی معیار خود گزارشی اوشر و معیار مشاهده رفتار چیوپس جمع آوری گردید. پژوهشگر در سه مرحله جداگانه از معیارهای درد استفاده نموده و میزان درد را اندازه گرفته و سپس مقایسه کردند یعنی هر بیمار در سه مرحله با خودش مقایسه می شد( یکبار قبل از مداخله، یک بار بعد از تمرینهای تنفسی منظم و بار آخر بعد از استفاده از موسیقی) . میزان میانگین درد در مددجویان قبل از هر گونه مداخله و با معیار خود گزارشی اوشر برابر ۴/۲۸±۳/۳۳ بود که در مرحله دوم پژوهش یعنی پس از انجام تمرین های تنفسی منظم توسط مددجو به عدد ۲/۱۷±۰/۱۸ و پس از استفاده از موسیقی متناسب با سن مددجو باز هم تقلیل پیدا کرد و طبق معیار مذکور برابر با ۹/۱۵±۶/۱۳ شد و ارتباط معنادار آماری (۰۰۰۱/۰=p) بین تمرین تنفسی بر کاهش درد هنگام جاگذاری کاتتر وریدی در نمونه های مورد مطالعه بدست آمد و همچنین ارتباط معناداری بین استفاده از موسیقی و کاهش درد (۰۰۰۱/۰=p) مشاهده شد. میزان درد در نمونه های مورد پژوهش، در مرحله اول طرح، طبق معیار مشاهده ای رفتار چیوپس قبل از مداخله برابر با ۴/۱±۶/۶ بود که پس از انجام تمرین های تنفسی منظم در مرحله دوم طرح به عدد ۳/۱±۹۴/۵ کاهش یافت و در مرحله سوم پژوهش با بهره گرفتن از موسیقی به عنوان روش انحراف فکر، موجب کاهش میانگین درد، طبق ابزار مذکور شد و مساوی با ۲/۱±۹/۵ شد. آزمون تی زوج ارتباط معنادار آماری (۰۰۰۱/۰=p) در مورد تمرین های تنفسی بر کاهش درد، همچنین این آزمون ارتباط معناداری بین استفاده از موسیقی و کاهش درد را نشان داد(۱۵).
در مطالعه ای که بوسیله ناتاشا چی کوپر[۱۶] و همکاران)۲۰۱۲) با عنوان “عوامل پیش بینی کننده برایجاگذاری کاتتر وریدی های مشکل در کودکان بیمار در بیمارستان اطفال” در سال ۲۰۱۲ در دو بخش بیمارستان اطفال در طی ۵ ماه در افراد ۱۸-۱ سال انجام دادند. در این مطالعه ۱۰۸۳ نفر بیمار اتاق عمل و ۱۷۸ نفر بیماران بخش مراقبت های سرپایی انتخاب شدند. در این مطالعه عواملی که جهت رگ گیری های سخت که مد نظر قرار گرفت شامل سن، جنس، رنگ پوست، شاخص توده بدنی ، هوشیار بودن یا بیهوش بودن و مهارت پرسنل مد نظر قرار گرفت نتایج مطالعه نشان داد که موفقیت در اولین تلاش برای جاگذاری کاتتر وریدی حدود ۸۰%-۷۰% بود. سن و جنس مونث به عنوانی فاکتوری برای پیش بینی در جاگذاری کاتتر وریدی مشکل بود و شاخص توده بدنی و وزن به سن به عنوان فاکتور پیش بینی کننده مطرح نبود. همچنین نتایج مطالعه نشان داد که سن، توده حجمی بدنی بالاتر و همچنین بیدار بودن با احتمال بیشتری برای موفقیت در اولین تلاش برای رگ گیری مرتبط است(۲).
در مقاله ای که در سال ۲۰۰۴ در بخش اورژانس بیمارستانی در سان تیاگوی، با عنوان “تکنیک های منبسط کننده عروق جهت افزایش شانس جاگذاری کاتتر وریدی برای مقاصد نمونه گیری یا موارد استفاده داخل وریدی” توسط ریموند جی روبرگ[۱۷]انجام شد. در این مطالعه، تعدادی از تکنیکهای ساده جهت جاگذاری کاتتر وریدی موفقیتآمیز از وریدهای بالغین و کودکان توصیف شد. تمام این تکنیک ها در اندام فوقانی استفاده میشد و برای تمام این افراد از تورنیکه بالاتر از محل جاگذاری کاتتر وریدی استفاده شده است فشار این تورنیکه ها بیشتر از فشار وریدی و کمتر از فشار خون سرخرگی است. در این مقاله به روشهائی جهت افزایش اندازه وریدهای دست اشاره شده است که عبارتند از: ۱٫ استفاده از نیروی ثقل زمین: تغییر وضعیت یک اندام می تواند باعث تغییر حجم وریدهای آن اندام شود، بنابراین پائین نگه داشتن اندام باعث افزایش حجم خون و بدنبال آن افزایش اندازه رگ بشود، ۲٫ خم و راست کردن مچ دست: این کار باعث افزایش بازگشت وریدی شده و باعث افزایش حجم خون در اندام فوقانی می شود،۳٫ ضربه زدن به ورید: این کار بدلیل آزاد سازی واسطه های شیمیائی مثل اکسید نیترو از دیواره آندوتیلیوم وریدها باعث انبساط آنها می شود، ۴٫ استفاده از گرمای موضعی: پوست ۵٪ - ۷٪ از حجم بازده خون قلب زا تشکیل می دهد که در شرایط استرس به ۵۰٪ - ۷۰٪ افزایش می یابد. گرما باعث اثراتی مشابه آن می شود. دمای مطلوب برای رسیدن به راحتی پوستی ۳۹ – ۴۲ درجه است، ۵٫ استفاده از بانداژ الاستیک: از این روش سالها استفاده میشده است، این بانداژ با فشار۳۰۰-۲۰۰ میلی متر جیوه بسته شده است. علاوه بر این در مواردی که بیمار در شوک است نیز از این روش استفاده می شود، ۶٫ وسیله منبسط کننده ورید که این وسیله با طول تقریبی ۲۳ اینچ بر روی اندام فوقانی بسته می شود و بوسیله مکش ایجاد شده، باعث انبساط عروق می شود. مکش استفاده شده حدود ۱۰۰ میلی متر جیوهبوده است، ۷٫ استفاده از پماد نیتروگلسیرین موضعی که در این روش پماد به اندازه ۱ اینچ در محل مالیده شده و در عرض ۳ دقیقه بعد با بهره گرفتن از گاز آغشته به الکل پاک می شود. این روش در افرادی که کاهش فشار خون داشته اند موفق آمیز بوده است بدون اینکه باعث تشدید کاهش فشار خون فرد شده باشد. ۸٫ استفاده از عروق جانبی که در ان با انفوزیون سرم کریستالوئید گرم در عروق جانبی و کوچک باعث انبساط عروق بزرگ شدند، ۹٫ استفاده از ورید ژوگولار خارجی: وقتی که جاگذاری کاتتر وریدی از اندام فوقانی امکان پذیر نباشد ورید ژوگولار خارجی جایگزین مناسبی است. این ورید سطحی و به آسانی قابل دسترسی است. مانور والسالوا برای مدت ۳۰ ثانیه، باعث افزایش خون داخل ورید و بدنبال آن اندازه ورید ژوگولار خارجی می شود. نتیجه گرفته شد که این تکنیکها، که به آسانی می توانند در دسترس قرار گیرند، علاوه بر کاهش ناراحتی و اضطراب بیمار و کاهش آسیب به بیمار ، ممکن است باعث نجات زندگی بیمار بشود. بدین وسیله از روش های تهاجمی مثل کت دون، استفاده از کاتتر ورید مرکزی و یا استفاده از روش داخل استخوانی و همچنین عوارض شان جلوگیری کرد(۶) .
در مطالعه ای تحت عنوان “دسترسی به عروق محیطی با بهره گرفتن از اولترا سونوگرافی در مقابل روش سنتی در بیماران با شرایط مشکل جهت دسترسی به عروق محیطی"، توسط توماس جی کوستانتینو[۱۸] و همکاران در سال ۲۰۰۴ از میان تمامی بیماران نیازمند دسترسی به عروق که در دو بیمارستان دانشگاهی بین اکتبر ۲۰۰۳ و مارس ۲۰۰۴ انجام شد. معیارهای ورود شامل عدم توانایی پرستاران جهت دسترسی به ورید، حداقل در ۳ بار تلاش بر روی بیمارانی که سابقی دسترسی عروقی مشکل به دلایل چاقی، سوء مصرف مواد مخدر وریدی، را داشتند، می باشد معیارهای خروج شامل بیمارانی میشد که نیازمند دسترسی به عروق مرکزی بودند. بیمارانی که در روزهای فرد به بیمارستان مراجعه کرده بودند در گروه استفاده ازسونوگرافی قرار گرفته و بیمارانی که در روزهای زوج مراجعه می کردند به گروه روش سنتی قرار می گرفتند اتمام کار شامل دستیابی به عروق موفقیت آمیز، تعداد آنژیوکت وارد شده، زمان انجام پروسیجر، رضایت کلی بیماران و عوارض بود. از ۶۰ بیمار ثبت نام کرده ۳۹ نفر در روزهای فرد (گروه تحت سونوگرافی) و ۲۱ نفر در روزهای زوج (روش سنتی) قرار گرفتند. میزان موفقیت در گروه سونوگرافی ۹۷% در برابر گروه سنتی ۲۳% بود. میانگین زمان کلی جهت دسترسی موفق به عروق در گروه سونوگرافی بطور معناداری با اختلاف ۱۱ دقیقه (۶/۵±۴ دقیقه در برابر ۸/۱۱±۱۵ دقیقه) پایین تر بود. میانگین زمان کلی از زمان اطلاع به پرستار تا رگ گیری موفق در گروه سونوگرافی (۴/۲۵±۱۳دقیقه) از گروه کنترل (۳/۲۱±۳۰ دقیقه) پایین بود. رضایت بیماران در گروه سونوگرافی (۶/۱±۷/۸)نسبت به گروه کنترل (۲/۳±۷/۵) بالاتر بود(۳۲).
در مطالعه ای که توسط مایکل دی ویتینگ[۱۹] بین ژانویه ۲۰۰۶ تا دسامبر ۲۰۰۷ با هدف “تخمین ضخامت و عمق ورید با بهره گرفتن از سونوگرافی بر احتمال موفقیت در ورود کاتتر به داخل ورید ” در شهر میریلند ایالت بالتیمور امریکا انجام شد . این یک مطالعه توصیفی_مقطعی بوده و جمع آوری داده ها بصورت آینده نگری در دو بیمارستان انجام شد. برای جمع آوری داده ها ، سونوگرافی از قسمت میانی بازو تا حفره آنته کوبیتال توسط رزیدنت ها انجام شد از خط کش دستگاه سونوگرافی بررسی ضخامت پوست برای یافتن ورید های نزدیک سطح پوست و با قطر زیاد انجام شد پهنای عروق از ۲/۰ تا ۹/۰ سانتی متر و عمق از ۱/۰ تا ۹/۱ سانتی متر بود.از میان ۱۸۰ بیمار شرکت کننده در این مطالعه ۱۰۰(۵۶%) مورد در اولین تلاش موفق شدند و در نهایت ۱۵۲(۸۴%) مورد موفق شدند. میزان موفقیت بطور خطی با پهنا و عمق ارتباطی نداشت میزان موفقیت برای عروقی با قطر بیش از ۴/۰ سانتی متر در برابر قطر عروق کمتر از ۴/۰ سانتی متر (۶۳% در برابر ۳۹%)، و برای عروقی با عمق ۳/۰-۵/۱ سانتی متر در برابر عروقی با عمق کمتر از ۳/۰ یا بیش از ۵/۱ سانتی متر (۵۸% در برابر ۲۷%)، بالاتر بود(۳۳).
فصل سوم :
روش پژوهش
مقدمه :
در این بخش اطلاعات مربوط به روش پژوهش شامل:نوع پژوهش، جامعه پژوهش،روش نمونه گیری،مشخصات واحدهای پژوهش،محیط پژوهش، ابزار و روش گردآوری اطلاعات،تعیین اعتبار و اعتماد علمی ابزار وتجزیه و تحلیل داده ها توضیح داده خواهد شد.
نوع پژوهش :
پژوهش حاضر یک کار ازمائی بالینی بوده که پژوهشگر براساس اهداف از پیش تعیین شده ، بر اساس تئوری تاثیر گرما بر انبساط عروق ، سعی در اثبات میزان تاثیر انبساط به وجود امده با بهره گرفتن از دستگاه گرمائی موضعی ارائه شده دارد این تحقیق در بخش رادیولوژی بیمارستان پورسینای رشت و بر روی پرسنل بیمارستان و دانشجویان دانشکده پرستاری و مامائی شهید بهشتی رشت انجام شده است .
جامعه پژوهش :
جامعه پژوهش شامل کلیه ی پرسنل داوطلب شاغل درکلیه بخش های بیمارستان پورسینای رشت و دانشجویان داوطلب دانشکده پرستاری و مامائی رشت در هر مقطع تحصیلی است که با درخواست یکی از اعضای تیم تحقیق برای شرکت در این پژوهش اعلام آمادگی نموده بودند.
روش نمونه گیری :
در این پژوهشپس از تایید معاونت پژوهشی دانشگاه و کمیته ی اخلاق و معرفی به مرکز آموزشی درمانی پورسینا و با کسب اجازه از مدیریت بیمارستان جهت شروع تحقیق ، جمع اوری اطلاعات ، از تاریخ ۱۱ تیر ماه سال ۱۳۹۳ اغاز و تا اول مرداد سال ۱۳۹۳ به مدت ۳ هفته ادامه یافت . و در این مدت از ۵۵ مشارکت کننده استفاده شدکه در این میان ۱۷ دانشجوی پرستاری و ۳۸ پرسنل بیمارستان پور سینا شرکت داشتند . روش جمع آوری نمونه ها به روش نمونه گیری آسان صورت گرفت.پژوهشگر در سه شیفت عصر در سه روز متفاوت ، دربخش رادیولوژی بیمارستان حضور داشته است . قبل از ان با هما هنگی دفتر پرستاری بیمارستان ، از پرسنل جهت شرکت در مطالعه دعوت به عمل امده بود از طرفی جهت شرکت در مطالعه از دانشجویان دانشکده پرستاری و مامائی رشت دعوت شده بود پس از هماهنگی با مسئول بخش رادیولوژی بیمارستان و پزشک متخصص رادیولوژی جهت روز چهارشنبه ها از بخش رادیولوژی وقت گرفته شد . اطلاعات مربوط به افراد از برگه دموگرافیک ارائه شده به انها در ابتدای مراجعه گرفته شده است و اطلاعات مربوط به میزان انبساط عروق ناحیه انته کوبیتال با بهره گرفتن از سونوگرافی بدست امده است . این سونوگرافی توسط یک دستگاه ثابت و یک رادیولوژیست انجام شد .
از انجائی که مطالعات کمی ، مبنی بر تغییرات افزایش قطر عروق ناحیه انته کوبیتال بر اثر گرما صورت گرفته است لذا در این مطالعه پژوهشگر طبق اهداف پژوهش در صدد است که تغییرات قطر عروق ناحیه انته کوبیتال را در افراد مشارکت کننده بررسی کند .به همین منظور تغییرات قطر رگ را در ۵۰مشارکت کننده قبل و بعد از استفاده از وسیله گرمائی مورد بررسی قرار گرفت تا بدین وسیله ، این تحقیق به عنوان یک مطالعه مقدماتی پایه و اساسی برای مطالعات انالیزی اینده گردد. این شکل نمونه گیری بر اساس مشورت با استاد راهنمای امار طرح و با اجازه ایشان صورت گرفته است .
مشخصات واحدهای مورد پژوهش :
واحدهای مورد پژوهش جهت ورود به مطالعه شامل کلیه پرسنل داوطلب شاغل در بیمارستان پورسینای رشت و دانشجویان دانشکده پرستاری و مامائی شهید بهشتی رشت است که برای این منظور ۱۷ دانشجوی پرستاری و ۳۸ پرسنل بیمارستان در این مطالعه مشارکت داشتند. این افراد به طور داوطلبانه برای شرکت در این تحقیق مراجعه کرده بودند .
در ابتدا یک فرم اطلاعات دموگرافیک از این داوطلبین پرشد. این اطلاعات شامل : سن ، جنس ، وضعیت تأهل ، وضعیت سواد واموزش ، شغل قبلی و فعلی ،سابقه مصرف سیگار را به شکل اطلاعات اولیه از مشارکت کننده پرسیده شد و سپس در مورد سابقه بیماریهای افراد مشارکت کننده : سابقه ناراحتی قلبی ، سابقه بیماری عروق محیطی ، سابقه فشار خون بالا ،سابقه سوختگی مخصوصا” در دست ، سابقه مصرف مواد مخدر ، سابقه بیماری کلیوی ،سابقه دیابت میلیتوس ، سابقه مصرف داروهای قبلی ، سابقه ناراحتی عصبی ( مخصوصا ” تروما به سر و طناب نخائی ) و تشنج سوال شد.
در بین افراد داوطلب ، کسانی را که سابقه ناراحتی قلبی ، کلیوی، فشار خون بالا، بیماری عروق محیطی ، سابقه سوختگی ، سابقه دیابت یا سایر بیماری های اندوکرینی و سابقه بیماری های عصبی را نداشتند وارد مطالعه می شدند و همچنین ، کسانی که سابقه اعتیاد به مواد مخدر را نداشتند و سابقه مصرف دارو های الفا آدرنژیک و داروهای نورولوژیک را نیر استفاده نمی کردندوارد تحقیق می شدند در ضمن داوطلبین زنانی که حامله نبودند و افرادی که سنشان بالای ۴۰سال و کمتر از ۲۰سال نبود وارد مطالعه می شدند . این اطلاعات از خود فرد ، در ابتدای کار گرفته شده و خود فرد با پر کردن فرم دموگرافیک این اطلاعات را در اختیار محقق می گذاشته است.
محیط پژوهش :
محیط پژوهش در این مطالعه ، بخش رادیولوژی بیمارستان پور سینای رشت بودو پرسنل بیمارستان و دانشجویان دانشکده پرستاری و مامائی شهید بهشتی رشت جهت شرکت در تحقیق به ان مراجعه می کردند .
ابزار و روش گردآوری اطلاعات :
در ابتدای تحقیق یک وسیله گرمائی توسط محقق ، قبل از اجرای طرح ، با همکاری گروه ، طراحی شد . این وسیله دارای خصوصیات زیر است :
۱ . قابلیت به وجود اوردن گرما در یک درجه حرارت معین را داشته باشد .
۲ . این امکان را بدهد که این گرما را در یک زمان مشخص شده در اختیار قرار دهد .
این وسیله از نوع ، گرماساز های ارزان ، چند بار مصرف و مقاومتی است .
از دیگر مزایای این سیستم ، استفاده از سیستم گرمائی مقاومتی است این سیستم با بهره گرفتن از منبع انرژی الکتریکیشهری و تبدیل ان به انرژی گرمائی کار می کند . این سیستم به طور کامل ایمن است و همه استاندارد های ایمنی الکتریکی در آن رعایت شده است . در طراحی این وسیله از چند نوار گرمائی استفاده شده است که در داخل یک پوشش قرار داده شده است . درداخل و خارج این پوشش دو سنسور گرمائیوجود دارد یکی از انها ، جهت کنترل درجه حرارت داخل وسیله است که میزان حرارت داخلی را اندازه گیری میکند و دیگری یک پشتوانه ای برای سیستم ایمنی است که به طور مستقل عمل می کند و مانع از افزایش درجه حرارت و سوختن دست می شود . از دیگر مزایای این سیستم چند بار مصرف بودن آن است . علاوه بر این ، وسیله مورد نظر قابل شستشو می باشد . از مزایای این گونه وسایل استفاده از گرمای الکتریکی است پس در آن از جریان هوا استفاده نمی شود . که این خود باعث می شود که گرمای مورد نظر بلافاصله در اختیار قرار گیرد . اما انتقال گرمای الکتریکی بر اساس اصل هدایت انرژی گرمایی استوار است و بنابراین نیاز به تماس مستقیم با پوست فرد برای موثر بودن آزمایش است . از این مطلب می توان نتیجه گرفت که مهمترین عارضه این دستگاه ، سوختگی ناشی از مصرف آن است . با توجه به این ، برای استفاده از این وسیله ، سعی در گرفتن مجوز از سازمان ثبت اختراعات صنعتی و معاونت تجهیزات پزشکی دانشگاه در زمینه ایمن بودن وسیله گرمائی شد و پس از کسب مجوز استفاده از ان برای این تحقیق استفاده شد .
قبل از انجام تحقیق سعی در ثبت این نحقیق در اداره ثبت کارازمائی بالینی شد که پس از پر کردن فرم ثبت توسط محقق این ادره تحقیق مورد نظر را با شماره IRCT 201405281948N4 به ثبت رسانید .
پس از کسب مجوز از طرف ریاست محترم دانشگاه و کمیته اخلاق جهت اجرای طرح تحقیقاتی ، طی یک فراخوان در میان دانشجویان دانشگاه علوم پزشکی ، از آنها برای شرکت در این طرح تحقیقاتی دعوت به عمل شد .این دعوت به شکل آزاد و برای تمام افراد در حال تحصیل در دانشگاه علوم پزشکی گیلان (چه در مقطع کازشناسی و چه در مقطع کارشناسی ارشد ) و برای تمام رشته های دانشگاهی این دانشگاه می باشد .در ابتدا به دلیل اینکه دانشجویان در زمان استراحت بین دو ترم بودنند استقبال از این طرح نشد که به اطلاع معاونت پژوهشی دانشگاه رسانده شد و با راهنمایی استاد راهنما از پرسنل شاغل در بیمارستان جهت ادامه مطالعه دعوت به عمل امد که در ابتدا با دفنر پرستاری هماهنگی شد و سپس به پرسنل اطلاع رسانی شد .
در ابتدا یک فرم اطلاعات دموگرافیک از این داوطلبین پر شد . این فرم در اختیار مشارکت کننده قرار داده شده و پس از پر شدن اطلاعات ، به شکل محرمانه در پوشه مربوطه نگه داری می شد .این اطلاعات شامل : سن ، جنس ، قد ، وزن ، وضعیت تأ هل ، وضعیت سواد و اموزش ، شغل قبلی و فعلی ، سابقه مصرف سیگار ، سابقه ناراحتی قلبی ، سابقه بیماری عروق محیطی ، سابقه فشار خون بالا ،سابقه سوختگی مخصوصا” در دست ، سابقه مصرف مواد مخدر ، سابقه بیماری کلیوی ،سابقه دیابت میلیتوس ، سابقه مصرف داروهای قبلی ، سابقه ناراحتی عصبی ( مخصوصا ” تروما به سر و طناب نخائی ) و تشنج می باشد .
در بین این افراد ، کسانی که سابقه ناراحتی قلبی ، کلیوی، فشار خون بالا ، بیماری عروق محیطی، سابقه سوختگی ، سابقه دیابت یا سایر بیماری های اندوکرینی ، سابقه بیماری های عصبی ، سابقه مصرف مواد مخدر و دارو هایالفا آدرنژیک ، داروهای نورولوژیک را نیر نباید استفاده کرده باشد ، زنان حامله و افرادی که سن بالای ۴۰و کمتر از ۲۰را دارند از مطالعه کنار گذاشته شد .
در پایان فراخوان برای دانشجویان و پرسنلی که شرایط لازم رابرای شرکت در این تحقیق را داشتند ،در طی یک مصاحبه اطلاعاتی در راستای چگونگی انجام این تحقیق داده شد . و پس از بر طرف کردن سوالات و ابهامات از آنها خواسته شد که در صورت تمایل به مشارکت در این تحقیق ، فرم رضایت مندی داوطلبانه تهیه شده را پر کنند . این فرم پس از تکمیل جهت ارائه به کمیته اخلاق نزد گروه باقی خواهد ماند .
هماهنگی با گروه رادیولوژی دانشگاه در مورد انجام سونوگرافی به عمل امد و یک رادیولوژیست وارد این تحقیق جهت انجام سونوگرافی از دست این افراد شد ، این متخصص رادیولوژیست در تمام مدت این تحقیق در کنار گروه بود و تمام سونوگرافی های انجام شده جهت اعتبار بخشی به تحقیق ، توسط او و با بهره گرفتن از یک دستگاه سونوگرافی انجام شد .
در روز مشخص شده برای انجام تحقیق ، از همه افراد خواسته شد که جهت انجام سونوگرافی اولیه در یک مکان معین حضور داشته باشند و سونوگرافی از ورید های ناحیه انته کوبیتال ساعد دست راست این افراد انجام شد تمام این سونوگرافی ها جهت اعتبار بخشی ، توسط یک دستگاه و یک رادیولوژیست معین انجام شد . نتایج بدست آمده در این مرحله در یک برگه مخصوص ثبت اطلاعات سونوگرافی که برای هرفرد به شکل جدا گانه تهیه شده است نوشته شده و این برگه ها توسط محقق ثبت و نگه داری خواهد شد .از افرادخواسته شد که قبل از انجام سونوگرافی از مصرف مواد موثر و محرک مثل سیگار ، چای ، قهوه و … خود داری کنند. بعد از انجام سونوگرافی اولیه ، در همان روز و بعد از اینکه ، با بهره گرفتن از گرمای محیط درجه حرارت دست مشارکت کنندگان به محدوده درجه حرارت اتاق رسید ، در انتهای مرحله اول اندازه گیری ، محل قرار گرفتن پروپ سونوگرافی توسط متخصص رادیولوژی از چهار جهت خط کشی شده تا در سونوگرافی دوم از همان محل وهمان رگ استفاده شود . ساعد و ناحیه انته کوبیتال دست راست انها با وسیله گرمائی طراحی شده به مدت ۱۰ دقیقه با درجه حرارت ۴۲ درجه سانتی گراد گرم شد و بلافاصله ، بعد از گرم شدن از ورید ناحیه انته کوبیتال دست راست انها سونوگرافی بعمل آمد . دست این افراد در انتهای آزمایش از نظر التهاب و سوختگی بررسی شد .در انتها و طول مدت آزمایش راحتی پوستی مشارکت کننده گان به طور مداوم تحت نطر قرار گرفت و هم چنین در انتهای آزمایش از تمام افراد شرکت کننده درباره وضعیت پوستی سوال شد که خوشبختانه هیچ کدام از شرکت کنندگان از گرمای ارائه شده ابراز نا راحتی نکردند . تمام نتایج بدست آمده در این مرحله ، در یک برگه مخصوص ثبت اطلاعات برای این مرحله در نظر گرفته شده بود ، نوشته شده و این اطلاعات و برگه ها توسط محقق ثبت و نگه داری شد .
تعیین اعتبار و اعتماد علمی ابزار :
موضوعات: بدون موضوع
[پنجشنبه 1400-07-29] [ 04:23:00 ب.ظ ]