حروف نفی و آن « لم، لمّا » که یک فعل مضارع را مجزوم می کنند و «لن» که فعل مضارع را منصوب می کند و «إن و ما و لا و لاتَ».

حروف جواب و آن نعم و بَلی و إی و أجل و جَیر و إنْ و لا و کلاّ» است.

حرف تفسیر و آن دو حرف «أیْ و أنْ» می باشد.

حروف شرط و آن «إنّْ و اذْمای جزم» و لو و لولا و لوما و أمّا و لمّا

حروف تخصیص و تندیم و آن «هَلّا، ألاّ، لولا و ألا » می باشد.

حروف عَرْض و عرض طلب به نرمی است و آن برعکس تخصیص است مانند :‌» ألا، أما و لو»

حروف تنبیه و آن «أَلا و أما و ها و یا » است.

حروف مصدری و موصول حرفی نامیده می شود زیرا بعد از خود را در تأویل قرار می دهد و آن « أنْ و أنَّّ و کی و ما و لو و همزه تسویه»

حروف استقبال و آن سین و سوف و نواصب مضارع و لام أمر و لای ناهیه و إنْ و إذا مای جزم

حروف تأکید و آن إنّ و أنَّ و لامُ ابتدا و دو نون تأکید و لام که در جواب قسم است و قد»

حرف استفهام که دو حرف می باشد مانند « أ و هل »

۱۲–حرف ترجِّی و اشفاق و آن « لعلّّ » می باشد.
۱۳– حرف تشبیه و آن « کَ و کأنِّ‌» می باشد.
۱۴-حروف صله و مراد به حرف صله، حرف معنایی است که برای تأکید اضافه می شود مانند : « إنْ و أنْ و مِن و الباء ) می باشد.
۱۵– حروف تمنی و آن « لیتَ و لو و هل » می باشد.
۱۶-حرف تعلیل و آن « کی » می باشد و گاهی « لام و فی و مِنْ» برای تعلیل می آید.
۱۷-حرف الرَدّعِ و الزَّجَر و آن « کَلّا» می باشد.
۱۸-اللّامات و آن لام جر و لام أمر و لام ابتداء و لام بعُد[۳۷] می باشد.
۱۹-تاء تأنیثِ ساکن مانند تاء فی « قامَتْ و قَعَدَتْ »
۲۰-هاءَ السَّکْت و آن هاء ساکن است که به گروهی از کلمات هنگام وقف ملحق می شود (مانند « لِمَه‌؟‌کَیْمَه؟‌کیفَ ؟‌)
۲۱-حروف طلب و آن «لام أمر و لای نهی و دو حرف استفهام و حروف تخصیص و تندیم و حروف عرض و حروف تمنی و حرف ترجی» است.
۲۲-حرف تنوین و آن نونِ ساکنِ زائدی است که خوانده می شود ولی نوشته نمی شود.
۲۳-حروف ندا که ۶ حرف است :‌»ءَ ، یا، أیْ، أیا ، هَیا، و ا ».
۲۴-حروف عطف که ده حرف است :‌‌« واو، فاء ، ثمَّ، حتی، أوْ ، أمْ، إمّا ،‌لا، بل،‌لکن».
۲۵– حروف نصب مضارع مانند« أنْ، لَنْ، کَیْ، إذَنْ، حتی، لـِ ( لام تعلیل)».
۲۶-حروف جزم مضارع مانند « لَمْ ، لمّا ».
۲۷-حروف مشبهه بالفعل مانند « إنَّ، أنّ، لَیْتَ، لعلَّ، کأنَّ، لکنَّ)
۲۸– حرف نهی مانند « لای نهی »
۲۹-حرف أمر مانند لام أمر
۳۰– حروف مشبه به،‌لَیْسَ مانند « لاتَ ، لا، ما، إنْ‌»
۳۱-حروف جر مانند « فی ، لـِ،‌،‌حتّی، و ، کَ، مِنْ » [۳۸]
تقسیمات حروف معانی
حروف معانی به چهار بخش تقسیم می شوند:‌[۳۹]
الف- حروفی که اختصاص به اسم دارند، هشت نوع است:‌
۱-حروف جر مانند « مِنْ، کَ، فی، إلی، و غیره»
۲-حروف قسم که سه حرف است :‌« باء، تا، واو»
۳-ادوات استثناء مانند :‌» إلّا ، غیر، سِوی، خلا، عدا، حاشاء»
۴-حروف ندا که شش حرف است : «ءَ، یا، أیْ، أیا، هَیا، و ا»
۵-حروف مشبهه بالفعل که شش حرف است مانند :‌«‌إنَّ ، أنَّ، کأنَّ ، لیتَ ، لکنَّ، لعلَّ»
۶-دو حرف تفصیل مانند « أمّا، إمّا»
۷- دو حرف مفاجاه مانند : « اذا،اذ »
۸- حروف تنبیه مانند « هاء ، أما، اَما، اَلا و گاهی یا »
ب-حروفی که به افعال اختصاص دارند هشت نوع است:‌

 

دانلود متن کامل پایان نامه در سایت fumi.ir

 

حروف ناصبه که پنج حرف است :« أن، لَنْ، کَی، إِذَنْ، لِکَیْ» و همچنین لام تعلیل و حتّی هم گاهی ناصبه هستند.

حروف جازمه پنج حرف است‌:‌« لَمْ، لَمّا، لام امر، لاء نهی، إنْ شرطیه»

حروف مصدری پنج حرف است :‌» أنْ، أنّّ، کَیْ،( لِکَیْ، ما، لَو)

دو حرف شرط :‌» إنْ، لَوْ»

۵-حروف تخصیص و تندیم پنج حرف است :‌« ألا، اَما، لَوْ ، لا، لَوْلا »
۶-دو حرف استقبال : «سَ ، سوف»
۷-حرف رَدْع :‌« کلّا»
۸-حرف توقّع :‌« قَدْ»
ج-حروفی که هم بر سر فعل می آیند و هم بر سر اسم، شش نوع است:
۱-حروف عطف که ده حرف است:‌«واو، فاء، ثمَّ، حَتّی، أوْ، أمّا، لا، بل، لکن»
۲-دو حرف استفهام مانند ‌:‌« أ، هل»
۳-دو حرف تفسیر مانند :‌«أیْ، أنْ»
۴-دو حرف استفتاح مانند :‌« ألا، أما»
۵-حروف نفی که هفت نوع است مانند:‌«ما، لا، لاتَ، أنْ، لَمْ، لمّا، لَنْ»
۶-حروف جواب که شش حرف است: مانند «نعم، بَلَی، ای ، أجلْ، جَیر، جَلَلْ»
د-حروفی که بر جمله داخل می شوند دو نوع است:‌
۱-لاء‌نفی جنس.
۲-حروف شبیه به لَیْسَ که چهار حرف است: « ما، لا،لاتَ، إنْ»
هـ- حروف مفرده که ده حرف می باشد:‌« الف،‌ال، ت، ما، ن، هـ، ها، و، وا، ی»
حروف جر
-حروف جر بیست حرف است و آن عبارت ا ست از :« باء و مِن و الی و عن و علی و فی و کاف و لام و واو قسم و تاء‌قسم و مُذومُنذُ و رُبَّ و حتی و خَلا و عدَا و حاشا و کی و متی ….. در زبان هُذیل- و لَعَلَّ در لغت عُقَیِل
وبایددانست که بعضی از حروف جر، لفظش بین حرف و اسم مشترک است و پنج تا هستند که عبارتنداز:«کاف و عن و مُذْ و منذُ»
بعضی بین حرف و فعل مشترک است و آن « خلا، عدا و حاشا» است و بعضی فقط ملازم برای حرفیه است و آن بقیه آنهاست.
و این حروف جر نامیده شده است، زیرا آنها معنای فعلِ قبل از حرف جر را به اسم بعد از حرف جر منتقل می کند یا آنها إسم بعد از خود را مجرور می کنند و به این خاطر حروف خفض نامیده می شوند و همچنین حروف اضافه نامیده می شوند، زیر آنها معانی افعال قبل خود را به أسماء بعد از خود منتقل می کند.[۴۰] و دکتر خسرو فرشیدورد هم در کتاب عربی در فارسی این حروف را حروف اضافه نامیده است.

 

 

در مبادی العربیه حروف جر ۱۹ تا می باشد و آن عبارتست از :‌ «مِنْ، إلی،‌عَن، فی، ربَّ، الکلاف، اللام، باء، التاء، الواو، حتّی، مُنْذُ، مُذْ، خلا،‌عدا، حاشا، لَوْ، لا، کَیْ» ،‌و اینها فقط به اسمها داخل می شوند. [۴۱]

در شرح ابن عقیل حروف جر ۲۰ تا می باشد و این حروف به اسمها اختصاص دارد و در آنها عمل جر را انجام می دهد و آن حروف عبارتست از:‌

هاک حروف الجر، و هی: مِن،‌إلی
حتی، خلا، حاشا، عدا، فی، عن، علی

 

موضوعات: بدون موضوع
[سه شنبه 1400-01-24] [ 10:16:00 ب.ظ ]