فصـــــــــــــل دوم
نگاهی به عدالت ودادرسی و
سیرتاریخی آن دراعصارومتون گذشته
فصل دوم
فصل دوم
نگاهی به عدالت و دادرسی وسیرتاریخی آن دراعصارومتون گذشته
در این فصل کوشیده ایم که معنی لغوی و اصطلاحی و تعریف درستی از دادرسی و عدالت بیان شود و عدالت و دادرسی از منظر قرآن کریم و معصومین (ع) را به نظر خوانندگان برساند و سپس مروری مختصر به قضیه عدالت و دادرسی در عهد پیش ازاسلام و عهد اسلامی داشته باشد و همچنین به بررسی کوتاه و مختصر این موضوع در متون گران سنگ و مشهور از ادیبان ادب فارسی بپردازد.
۲-۱ -عدالت ازنظر لغوی واصطلاحی
۲-۱-۱- عدالت از نظر لغوی
عدالت دارای معانی خاصی است که در زیر به آنها اشاره می کنیم
راغب اصفهانی در کتاب «مفردات» عدل را به معنای مساوات دانسته است:
«عدل تقسیم کردن به طور مساوی است و از این رو گفته شده است آسمان و زمین بر پایه عدالت استوار شده است برای آگاهی دادن به اینکه اگر یک رکن از چهار رکن جهان از ارکان دیگر بیشتر یا کمتر باشد جهان مقتضای حکمت و نظم نخواهد بود»(راغب اصفهانی؛۱۳۸۸:ذیل ماده عدل)
در فرهنگ معین دربارهی عدالت آورده است داد کردن ، دادگر بودن – انصاف داشتن –دادگری در اجتماع عدالتی که همه افراد جامعه ازآن برخوردار باشند(معین؛ ۱۳۸۳ :۲۲۷۹)
فرهنگ عمید عدالت را دادگر بودن ، انصاف داشتن و دادگری معنا می نماید ( عمید ؛۱۳۸۹: ۷۲۶)
عدالت در لغت معادل نظم و ادب است. در پارسی «داد» معادل عدل، و «دادمندی» یا «دادگری» معادل عدالت است. «دادگر» نیز معادل عادل میباشد. «دادگستر» نیز به معنای گسترندهٔ عدل است. از دیگر واژههای دارای ترکیب داد در پارسی، دادگاه، دادیار، دادستان، دادخواهی، داددهی، دادرسی، دادپرسی و غیره میباشند.(نرم افزارفرهنگ پارسیمان، سرواژههای «عدل، عدالت، عادل»)
پس در نتیجه :
عدالت در لغت به معنی مساوات ،ضد جور، عدم افراط و تفریط و هر چیزی در سر جای خود ،می باشد
دادرسی:
داد درلغت درمعنای قانون ،عدل وانصاف درزبانهای ایرانی وفارسی،سابقه ای چند هزارساله دارد .
کلمهی داد رسی حاصل مصدر است و در لغت به معنای به داد مظلوم رسیدن ،قضا ومحاکمه است (معین؛۱۳۸۳: ۵۱۳ )ونیزرسیدگی به داد خواهی دادخواه وعمل دادرس را دادرسی میگویند .(دهخدا ؛۱۳۴۱ش:۱۲۱)
دراصطلاح حقوقی ،داد رسی به مفهوم اعم رشتهای است از علم حقوق که هدف آن تعیین قواعد مربوط به تشکیلات مراجع قضایی و صلاحیت آنها وتعیین قواعد مرتبط با انواع دعاوی و اجرای تصمیمات دادگاه ها میباشد که در فقه به آن قضاء میگویند.(جعفری لنگرودی؛ ۱۳۸۴ : ۲۷۳)
برای دانلود متن کامل پایان نامه به سایت tinoz.ir مراجعه کنید.
۲-۱-۲ -عدالت در اصطلاح:
مرحوم شهید مطهری در کتاب عدل الهی مینویسدبرای عدل سه معنی و یا سه مورد استعمال برای این کلمه است :
الف) موزون بودن
اگر مجموعهای را در نظر بگیریم که در آن اجزاء و ابعاد مختلفی بکار رفته است و هدف خاصی از آن منظور است . باید شرایط معنی در آن از حیث مقدار لازم هر جزء و از لحاظ کیفیت ارتباط اجزاء با یکدیگر رعایت شود و تنها در این صورت است که آن مجموعه میتواند باقی بماند و اثر مطلوب خود را بدهد و نقش منظور را ایفا کند . مثلاًً یک اجتماع اگر بخواهد باقی و برقرار بماند باید متعادل باشد ، یعنی هر چیزی بقدر لازم ( نه بقدر مساوی ) وجود داشته باشد ، یک اجتماع متعادل به کارهای فراوان : اقتصادی ، سیاسی ، فرهنگی ، قضایی و تربیتی احتیاج دارد و این کارها باید در میان افراد تقسیم شود و برای هر کدام از آن کارها به اندازهای که لازم و ضروری است گماشته شوند ، از این جهت تعادل اجتماعی آنچه ضروری است این است که میزان احتیاجات در نظر گرفته و متناسب با آن احتیاجات بودجه و نیرو مصرف گردد ، اینجاست که پای مصلحت به میان میآید .
عکس مرتبط با اقتصاد
مصلحت کل ، مصلحتی که در آن بقاء و دوام « کل » و هدفهایی که از کل منظور است در نظر گرفته میشود از این نظر « جزء » فقط وسیله است ، حسابی مستقل و برای خود ندارد .
همچنین است تعادل فیزیکی ، یعنی یک ماشین مثلاً برای منظوری ساخته میشود و انواع نیازمندیها برای ساختمان این ماشین هست اگر بخواهد یک مصنوع متعادل باشد باید از هر مادهای بقدری که لازم و ضروری است و احتیاج ایجاب میکند در آن بکار برده شود .
تعادل شیمیایی نیز چنین است . هر مرکب شیمیایی فورمول خاصی میان عناصر ترکیب کنندهی آن هست و تنها با رعایت آن فورمول و آن نسبتهای متفاوت است که تعادل برقرار و آن مرکب بوجود میآید .
نقطهی مقابل عدل به این معنی بی تناسبی است نه ظلم ، لذا عدل به این معنی از موضوع بحث ما خارج است (مطهری ؛۱۳۹۲: ۱۳ تا ۱۵)
ب) معنی دوم عدل تساوی و نفی هر گونه تبعیض است
گاهی که میگویند فلانی عادل است منظور این است که هیچگونه تفاوتی میان افراد قائل نمیشود بنابر این عدل یعنی مساوات .
شهید مطهری سپس در توضیح این نوع عدل مینویسد اگر مقصود این باشد که عدالت ایجاب میکند که هیچگونه استحقاقی رعایت نگردد با همه چیز و همه کس به یک چشم نظر شود ، این عدالت عین ظلم است . اگر اعطاء بالسویه عدل باشد ، منع بالسویه هم عدل خواهد بود جمله عامیانهی معروف « ظلم بالسویه عدل است » از چنین نظری پیدا شده است . اما اگر مقصود این باشد که عدالت یعنی رعایت تساوی در استحقاقهای متساوی ، البته این معنی درستی است و عدل ایجاب میکند این چنین مساواتی را ، و این مساوات از لوازم عدل است(همان: ۱۶)
ج) عدل یعنی رعایت استحقاقها
رعایت استحقاقها و عطا کردن به هر ذی حقی آنچه استحقاق آن را دارد ، معنی حقیقی عدالت اجتماعی بشری ، معنی عدالتی که در قانون بشری باید رعایت شود و افراد بشر آن را محترم شمارند همین معنی است . این عدالت متکی بر « حقوق» است و خود حقوق اعم از حقوق طبیعی و اکتسابی ریشهی طبیعی دارد .
تصویر درباره جامعه شناسی و علوم اجتماعی
شهید مطهری می افزاید از نظر حکماء الهی مفهوم حقیقی عدل که هم دربارهی خداوند صادق است و هم دربارهی بشر همین است . چنان چه مولوی میفرماید :
عدل چبود وضع اندر موضعش ظلم چبود وضع در ناموضعش
عدل چبود آب ده اشجــار را ظلم چبود آب دادن خـــار را
( مولوی به نقل از :مطهری ؛۱۳۹۲ : ۱۶و۱۷)
۲-۱-۳ تعریف عدالت ودادرسی
بر اساس مستندات فوق در مورد معنی لغوی و اصطلاحی عدالت می توان برای عدالت و دادرسی تعریف زیر را که به نظر جامع و مانع ترین تعریف می باشد، عنوان کرد:
عدالت: عدالت این است هر نیرویى هر حقى دارد به حق خود برسد و در جایى که شایسته است قرار گیرد.طباطبائی؛۱۴۱۱ق:۱/۳۷۱)
دادرسی:مجموعه اقداماتی که به منظور پیدا کردن یک راه حل قضایی به کار میرود ،داد رسی به مفهوم اخص میگویند.( همان ) دادرسی در برخی موارد به مفهوم دعوا یعنی اختلافی که به دادگاه برده میشود ، به کار میرود.( شمس؛ ۱۳۸۴ :۲/۱۱۷ )به عبارت دیگر مجموعه اقدامات دادگاه در بررسی دعوا واستماع اظهارات ومدافعات و ملاحظه ی لوایح طرفین و رسیدگی به دلایل ومستندات آنان و نیز انجام تحقیقات لازم به منظور مهیا کردن پروندهای برای صدور رأی وقطع وفصل دعوا را دادرسی یا محاکمه گویند.(بهشتی ؛بی تا : ۸۱ )
۲-۲ -عدالت ودادرسی ازدیدگاه قرآن کریم وائمه معصومین (ع)
۲-۲- ۱-عدالت ودادرسی ازدیدگاه قرآن کریم
در قرآن کریم برای بیان مفهوم عدالت از دو واژه مهم عدل و قسط استفاده شده است که با بررسی انجام شده در تعدادی آیه مطالب آمده است. علاوه بر آن مشتقات این دو واژه نیز، در برخی آیات آمده است. که با تدبیر و تأمل دقیقی میتوان به اهمیت و ارزش آن پی برد.
عدالت و دادرسی در قرآن کریم با همین اصطلاح و اصطلاحاتی دیگر به کار گرفته شده است که ما به آنها اشاره مختصری می کنیم:
«بِالعَدلِ قَامَتِ السََّمَاوَاتِ وَ الاَرض »(الرحمن / ۷)
«زمین و آسمان ها به واسطه عدالت بپاداشته شده اند »
«یا أَیُّهَا الَّذینَ آمَنُوا کُونُوا قَوَّامینَ لِلَّهِ شُهَداءَ بِالْقِسْطِ وَ لا یَجْرِمَنَّکُمْ شَنَآنُ قَوْمٍ عَلى أَلاَّ تَعْدِلُوا اعْدِلُوا هُوَ أَقْرَبُ لِلتَّقْوى…»(مائده /۸)
«اى کسانى که ایمان آوردهاید! همواره براى خدا قیام کنید، و از روى عدالت، گواهى دهید! دشمنى با جمعیّتى، شما را به گناه و ترک عدالت نکشاند! عدالت کنید، که به پرهیزگارى نزدیکتر است!»
خداوند در این آیات به مؤمنین دستور میدهد که دائماً و مستمراً حق و عدالت را چه در گفتار و چه در رفتار بپادارند و از آن هیچگاه عدول نکنند تا اینکه به آن عادت کنند و میفرماید ؛ عدالت را بپا دارید هر چند به ضرر شما یا پدر و مادرتان باشد و در این کار ملاحظه شخص فقیر و ثروتمند را نکنید، بلکه خداوند از آنها سزاوارتر است.(طبرسی؛۱۴۱۲: ۳و۴/ ۱۵۴-۱۵۶)
«لَقَدْ أَرْسَلْنا رُسُلَنا بِالْبَیِّناتِ وَ أَنْزَلْنا مَعَهُمُ الْکِتابَ وَ الْمیزانَ لِیَقُومَ النَّاسُ بِالْقِسْطِ…»(حدید/۲۵)
«ما رسولان خود را با دلایل روشن فرستادیم، و با آنها کتاب (آسمانى) و میزان (شناسایى حقّ از باطل و قوانین عادلانه) نازل کردیم تا مردم قیام به عدالت کنند»http://www.pajoohe.com/fa/index.php?Page=definition&UID=30861
در برخی آیات قرآن کریم مستقیماً به عدالت اشاره نشده است بلکه باید از مفهوم کلی آیه عدالت ودادرسی را استخراج نمود مانند:
وَالْأَرْضَ وَضَعَهَا لِلْأَنَامِ ( الرحمن/ ۱۰) و زمین را برای آفریده ها نهاد
«أنام» به معناى آفریده ها، اعمّ از جنّ و انس و همه موجودات روى زمین است.یعنی زمین به صورت عادلانه باید میان تمام موجودات و آفریده ها تقسیم گردد.
۲-۲- ۲-عدالت ودادرسی ازدیدگاه معصومین (علیهم السلام)
با توجه به معنی لغوی و اصطلاحی و تعریف ذکر شده از معنی عدالت به بررسی عدالت و دادگری و دادرسی از نظر معصومین و ائمه (علیهم السلام ) می پردازیم با تفکر در واژه عدالت به کار رفته در احادیث زیر می توان منظور و مقصود معصومین (ع) را از عدالت و دادرسی فهمید.
پیامبر اکرم (صلی الله علیه و آله و سلم) فرمودند:
عَدلُ ساعَهٍ خَیرٌ مِن عِبادَهِ سَبعینَ سَنَهً قِیامِ لَیلِها وَصِیامِ نَهارِها؛
ساعتى عدالت بهتر از هفتاد سال عبادت است که شبهایش به نماز و روزهایش به روزه بگذرد.
(غزالی؛۱۳۸۹ :۵۴۴)
با توجه به این حدیث شریف به مهم بودن عدل پی می بریم تا آنجائی که پیامبر اعظم(ص) عدالت که یک مسئله اجتماعی و حکومتی و سیاسی است بسیار مهم تر از عبادتهای فردی می داند .
جِماعُ التَّقْوى فى قولِهِ تَعالى: اِنَّ اللَّهَ یَاْمُرُ بِالْعَدْلِ وَ الْاِحْسانِ.( (غزالی؛۱۳۸۹ :۹۵)
عصاره تقوا در این گفته خداوند آمده است: خداوند به عدالت و نیکى فرمان مىدهد.
موضوعات: بدون موضوع
[چهارشنبه 1400-01-25] [ 01:00:00 ب.ظ ]