مطالعه ارتباط بین بکارگیری فناوری اطلاعات و ارتباطات با توانمندسازی کارکنان سازمان مرکزی دانشگاه آزاد اسلامی- قسمت ۱۳ | ... | |
یکی دیگر از راههای توانمندسازی کارکنان، آگاهی کارکنان ازنتایج کارشان میباشد. بهترین محرک انگیزشی برای کارکنان، بازخوردی است که در زمینه کارشان دریافت میکنند. اگر کارکنان در مورد کارهایشان بازخوردی دریافت نکنند، اغلب به سختی میتوانند عملکردشان را تصحیح کرده و بهبود بخشند. درنظام بازخوردی، مدیران از طریق تشویق و قدردانی ازافراد، ارزش افزوده ایجاد میکنند. (بلانچارد، ۱۳۸۴، ص ۵)
جهت دانلود متن کامل این پایان نامه به سایت jemo.ir مراجعه نمایید.
۲-۱-۱۳-۹- ایجاد اعتماد: آخرین راهکار توانمندسازی این است که در میان کارکنان نوعی حس اعتماد به شایستگی مدیر به وجود آوریم. (وتن، ۱۳۸۱، ص ۵۸)
۲-۱-۱۴- نقش توانمندسازی در رفتار کارکنان: توانمندسازی در کارکنان دلگرمی، درستکاری و اطمینان شرایطی فراهم میآورد که در لوای آن زندگی کاری خود را کنترل و به رشد کافی برای پذیرش مسئولیتهای بیشتر در آینده دست خواهندیافت. توانمندسازی، ضمن تغییر در نحوه نگرش افراد و قضاوت آنها در رابطه با مسائل مختلف فردی و سازمانی، باعث به وجود آمدن این باور در آنها میشود که آزادی و اختیار منابع مطمئنی برای توانا شدن است. از این رو، وقتی گروهی از افراد درسازمانها توانمند میشوند، روابط آنها با صاحبان قدرت تغییر میکند و در اهداف مشترکشان سهیم خواهندشد. افراد توانمندشده در ارتباطات خود با دیگران و صاحبان قدرت مانند شرکتها و دولت تغییر عمل میکنند. این افراد در کسب و کار، تجارت نیز در رابطه خود با دیگر همکاران، مدیریت و فرایندکاری تغییر ایجاد خواهند کرد. (قاسمی، ۱۳۸۲، ص۲۲)
۲-۱-۱۵- زمینههای ایجاد توانمندسازی: زمینههای ایجاد توانمندسازی را میتوان به دوزمینه سازمان و افراد تقسیمبندی نمود:
۲-۱-۱۶- رویکردهای توانمندسازی:
۲-۱-۱۶-۱- رویکرد مکانیکی (ارتباطی): بر اساس این دیدگاه، توانمندسازی به معنای تفویض اختیار و قدرت از بالا به پایین، همراه با مرزها و محدودیتهای روشن و پاسخگویی دقیق است که کنترل مدیریتی را افزایش میدهد. در این رویکرد توانمندسازی فرایندی است که طی آن مدیریت ارشد یک بینش روشن تدوین کرده و برنامهها و وظایف معین برای نیل به آن در سازمان ترسیم می کند. او اطلاعات و منابع مورد نیاز برای انجام وظایف را برای کارکنان فراهم میکند و اجازه میدهد تا آنان در صورت نیاز تغییرات رویهای و اصلاح فرایندها را انجام دهند. در این رویکرد نتایج کار و فعالیت بیشتر تحت کنترل مدیریتی باشد و سادهسازی کار و وظایف مورد تأکید است. به طور خلاصه در این رویکرد توانمندسازی یعنی تصمیمگیری در یک محدوده معین. (صنعتی، ۱۳۸۶، صص ۳۰-۲۹ )
۲-۱-۱۶-۲- رویکرد ارگانیکی (انگیزشی): این رویکرد دیدگاهی از پایین به بالاست و کنترل را کاهش میدهد. بر اساس این رویکرد توانمندسازی برحسب باورهای شخصی افراد تعریف میشود. بر طبق این دیدگاه، افراد توانا دارای ویژگیهای مشترکی هستند که تحت عنوان ابعاد توانمندسازی آمده است. این ابعاد اقدامات خاص مدیریتی نیستند بلکه منعکس کننده تجربیات یا باورهای کارکنان در مورد نقش آنها در سازمان میباشد. بنابراین توانمندسازی چیزی نیست که مدیران برای کارکنان انجام دهند بلکه طرز فکر کارکنان در مورد نقش آنها در سازمان میباشد. در عین حال مدیریت سازمان میتواند بستر لازم را برای توانمندتر شدن کارکنان فراهم نماید. اما باید کارکنان توانمند را گزینش و به کار گیرند. آنها باید خودشان احساس کنند که دارای آزادی عمل و قدرت تصمیمگیری هستند، آن ها باید شخصاً احساس تعلق به سازمان کرده، احساس شایستگی و تبحر در مورد تواناییهای خود کنند و شایسته تأثیرگذاری بر سیستمی باشند که در آن کار میکنند. (همان منبع)
۲-۱-۱۷- مزایای توانمندسازی: تحقیقات نشان داده است سازمانهایی که توانمندسازی کارکنان را در پیش گرفتهاند، به مزایای متعددی دست یافتهاند، از آن جملهاند:
۲-۱-۱۸-اهداف توانمندسازی: هدف از توانمندسازی ایجاد سازمانی است مرکب از کارکنانی متعهد و مشتاق به کار که وظایف شغلیشان را بدین علت که هم عقیده دارند و هم از آن لذت میبرند انجام میدهند. همچنین هدف از توانمندسازی نیروی انسانی، استفاده از ظرفیتهای بالقوه انسانها به منظور توسعه ارزش افزوده سازمانی، تقویت احساس اعتماد به نفس و چیرگی بر ناتوانیها و درماندگیهای فردی است. به عبارت دیگر هدف از توانمندسازی ارائه بهترین منابع فکری مربوط به هر زمینهای از از عملکرد سازمان است. گالبریت و لاور[۵۸] عقیده دارند هدف بلندمدت توانمندسازی، اطمینان دادن به کارکنان است که در چارچوب رسالت، چشمانداز و استراتژی سازمان به موفقیت میرسند. (صنعتی، ۱۳۸۶، ص۲۳)
۲-۱-۱۹- هزینههای توانمندسازی: توانمندسازی بدون هیچگونه هزینهای نیست. یکی از پیامدهای آن این است که حوزههای شغلهای کارمندان را افزایش میدهد. این امر مستلزم این است که کارمندان به صورت شایسته آموزش ببینند تا بتوانند از عهده دامنه وسیعتری از وظایف خود برآیند. همچنین بر روی کارمندیابی به عنوان ابزاری برای اطمینان از اینکه کارکنان استخدام شده ویژگیها و مهارتهای مورد نیاز را داشته باشند، تأثیرگذار است.
۲-۱-۲۰- مراحل توانمندسازی: – شروع از بالای سازمان
۲-۱-۲۱- ویژگیهای سازمانهای توانمند: اسکات وژافه (۱۳۷۵) برای یک سازمان توانمند ویژگیهای زیر را قائل هستند:
۲-۱-۲۲- موانع موجود در سازمانها جهت اجرای توانمندسازی: اجرای عوامل توانمندسازی در سازمانها بسیار مفید و باعث افزایش بهرهوری سازمان و کارکنان میشود. لازمه اجرای این تکنیک، نیاز سازمان، پشتیبانی مدیران ارشد آن و همکاری با کارکنان و عوامل اجرایی در پیشبرد امور است. ازجمله موانع اجرای این عوامل عبارتند از:
[چهارشنبه 1400-01-25] [ 12:47:00 ب.ظ ]
لینک ثابت
|