استهلاک حسابداری- هزینه ها- درآمد= سود خالص حسابداری
حسابداری
استهلاک اقتصادی- هزینه ها- درآمد= سود خالص اقتصادی
عکس مرتبط با اقتصاد
در مورد اندازه گیری سود نظریه ها و مکاتب گوناگونی به شرح زیر وجود دارد:
مکتب کلاسیک ها: مشخصه این مکتب پذیرش و اندازه گیری پولی و اصل بهای تمام شده تاریخی می باشد. منظور کلاسیک ها از سود، سود حسابداری بر مبنای بهای تمام شده است.
مکتب نئوکلاسیک ها: مهم ترین ویژگی این مکتب پذیرش واحد اندازه گیری پول تعدیل شده بر اساس سطح عمومی قیمت ها می باشد. منظور نئوکلاسیک ها از سود حسابداری، سود حسابداری تعدیل شده بر اساس سطح عمومی قیمت ها می باشد.
مکتب رادیکال ها: استفاده از ارزش جاری مشخصه این گروه می باشد. البته این مکتب به دو شاخه تقسیم می شود در شکل اول این مکتب که حسابداری بر مبنای ارزش های جاری خوانده می شود صورت های مالی بر اساس ارزش های جاری تعدیل نشده و بر اساس سطح عمومی قیمت ها تهیه می شوند و منظور این گروه از سود حسابداری سود جاری می باشد. در شکل دوم این مکتب صورت های مالی بر اساس ارزش های جاری تعدیل شده و بر اساس سطح عمومی قیمت ها نامیده می شود. منظور این گروه از سود حسابداری سود تعدیل شده می باشد، چون سود یکی از اقلام حسابداری و مهم صورت های مالی است لذا در زمینه های گوناگون استفاده های متعددی دارد به عنوان مثال می تواند مبنایی برای محاسبه مالیات، تعیین سیاست تقسیم سود، راهنمایی برای سرمایه گذاری ها و تصمیم گیری ها، معیار کارایی مدیریت و همچنین عاملی برای پیش بینی سودها و رویدادهای اقتصادی آتی باشد.
برای دانلود متن کامل پایان نامه به سایت fotka.ir مراجعه نمایید.
توجه : در این تحقیق منظور از سود حسابداری همان سود مورد نظر کلاسیک ها می باشد که به عنوان تفاوت بین درآمدهای تحقق یافته ناشی از معاملات طی دوره و هزینه های تاریخی مربوط به این درآمدها حاصل می شود.
هزینه- درآمد= سود
تعریف سود بر اساس مکتب کلاسیک ها، ویژگی های زیر را دارا می باشد:
الف . سود حسابداری بر اساس معاملات واقعی اندازه گیری و گزارش می شود.
ب .این سود بر اساس فرض دوره مالی بوده و عملکرد مالی شرکت را در طول دوره معین نشان می دهد.
ج .سود حسابداری بر اساس اصل تحقق درآمد می باشد.
سود حسابداری با اصل بهای تمام شده تاریخی ارتباط دائمی دارد.
سود حسابداری بر اساس تطابق هزینه ها با درآمدها، شناسایی اندازه گیری و گزارش می شود.
بیانیه شماره یک ( استانداردهای حسابداری مالی) سود حسابداری را معیار مناسبی برای عملکرد واحد تجاری دانسته و پذیرفته است که می شود آن را در پیش بینی گردش وجوه نقد به کاربرد.(شباهنگ، ۱۳۸۱، ص۱۸۷-۱۸۵).
در یک طبقه بندی کلی می توان درآمد ها و هزینه های بانک را به شرح ذیل عنوان نمود:
الف .منابع عمده درآمد بانک عبارتند از: درآمد خالص ناشی از اعطای تسهیلات درآمد حاصل از کارمزد از طریق ارائه خدمات بانکی به دست می آید.
ب .هزینه های عمده بانک عبارتند از هزینه های عملیاتی، هزینه های اداری، هزینه ذخایر ناشی از مطالبات سوخت شده (هزینه مطالبات مشکوک الوصول)
صورت های مالی محصول نهایی سیستم گزارشگری مالی است. از مهم ترین اهداف تهیه صورت های مالی مفید بودن آن برای طیفی وسیع از استفاده کنندگان اعم از درون سازمانی و برون سازمانی جهت اخذ تصمیم های معقول است. لیکن با توجه به دشوارتر بودن دسترسی استفاده کنندگان برون سازمانی به اطلاعات مربوط به شرکت ها نسبت به استفاده کنندگان درون سازمان، سیستم حسابداری مالی بر ارائه اطلاعاتی سودمند در قالب صورت های مالی برای استفاده کنندگان برون سازمانی تاکید می نماید در مجموعه صورت های مالی سود حسابداری از جایگاهی ویژه برخوردار است، چرا که همواره به عنوان راهنمایی جهت اتخاذ تصمیمات سرمایه گذاری و معیاری برای سنجش کارایی مدیران در کانون توجه استفاده کنندگان از صورت های مالی قرار داشته است (صفاییان ریزی، محمد و دیگران، پاییز ۱۳۸۸، ص۷۱).
طبق پاراگراف ۴۳ بیانیه شماره ۱۹ مفاهیم حسابداری هیات استانداردهای حسابداری مالی بیان می کند اولین نقش سود این است که عملکرد مالی دوره ای یک مؤسسه را اندازه گیری کند. طبق این بیانیه استفاده کنندگان صورت های مالی استفاده های گوناگونی از سود می کنند. آن ها می توانند عملکرد مدیریت را ارزیابی کنند توان سودآوری شرکت را در یک افق طولانی مدت ارزیابی کنند سودهای آتی را پیش بینی کنند و مخاطرات سرمایه گذاری در شرکت یا اعتباردهی به آن را برآورد کنند.
بر طبق بیانیه شماره ۶ مفاهیم حسابداری مالی استفاده از ارزش تعهدی در حسابداری توسط هیات استانداردهای حسابداری مالی الزامی شده است (مشایخی، بیتا، زمستان ۸۸، ص۲).
در عصر حاضر پیشرفت فناوری و تغییرات پیرامونی گسترده موجب شتاب فزاینده ای در اقتصاد شده است و به علت رقابت روزافزون مؤسسات، دستیابی به درآمد مورد نظر نیز محدود شده و زمینه بروز ورشکستگی نیز افزایش یافته است. بدین لحاظ تصمیمات مالی نسبت به گذشته اهمیت بیشتری یافته و مدیران را وادار ساخته با بهره گیری از فنون پیشرفته پیش بینی و تجزیه و تحلیل نگرش خود را بلند مدت نموده و روش های کنترلی دقیق تر و گسترده تری را به کار گیرند. سود حسابداری به عنوان مهم ترین منبع اطلاعاتی درباره توان سودآوری و جریان های نقدی آتی محسوب می شود (آقایی و شاکری، بهار ۸۹، ص۲).
هدف های مشخص گزارش سود شامل موارد زیر است:
الف . استفاده از سود به عنوان معیاری برای اندازه گیری کارایی مدیریت.
ب . استفاده از مبالغ تاریخی سود برای پیش بینی واحد انتفاعی و توزیع آتی سهام سود.
تصویر درباره بازار سهام (بورس اوراق بهادار)
ج . استفاده از سود به عنوان معیاری برای اندازه گیری دستاوردها و همچنین نشانه ای از تصمیمات آتی مدیریت (شباهنگ، ۱۳۸۱، ص۱۷۹).
۲-۱۲-انواع نرخ سود
الف . نرخ سود اسمی
ب . نرخ سود واقعی که برابر است با نرخ سود اسمی منهای نرخ تورم
۲-۱۳-تفاوت سود و بهره
سود و بهره از این حیث که هر دو به مالک سرمایه تعلق می گیرد هر دو در قبال سرمایه گذاری به سرمایه پذیر داده می شود و مازاد بر اصل سرمایه است، مشترک می باشند. ولی با این وجود این از لحاظ موضوع متفاوت می باشند. بهره عبارت از مقدار مازاد مالی است که صرف نظر از به کار گرفتن سرمایه در امور اقتصادی و تولیدی یا رفع نیاز شخصی یا در صورت به کار بردن آن در امور اقتصادی صرفنظر از میزان سودآور بودن یا نبودن آن به مالک سرمایه اختصاص داده می شود (باریک لو، ۱۳۸۷، ص ۹۰و۹۱).
ولی سود عبارت از مازاد مالی است که در نتیجه انجام عملیات تجاری و فعالیت اقتصادی توسط نیروی کار سرمایه پذیر و گردش سرمایه سرمایه گذار، پس از برداشت اصل سرمایه و هزینه های انجام سرمایه گذاری به عامل سرمایه گذاری و مالک سرمایه اختصاص داده می شود. به جهت این تفاوت موضوعی است که بهره در اصطلاح حقوقی به نزول پول تعبیر شده است ولی سود که در نتیجه فعالیت سرمایه به صاحب سرمایه تعلق می گیرد توصیف شده است (جعفری لنگرودی، ۱۳۸۱، ص۲۰۲۸و۲۱۱۱).
۲-۱۴-شناسایی معیارهای سودآوری بانک ها
عوامل مؤثر در سودآوری بانک ها به دو دسته داخلی و خارجی تقسیم می شوند.
عوامل موثر بر سودآوری بانک
عوامل خارجی
عوامل داخلی
محیط اقتصاد کلان
ویژگی های صنعت/بازار
ویژگی های مختص بانک
۲-۱۴-۱عوامل داخلی
عوامل داخلی عواملی هستند که تحت کنترل مدیریت بانک می باشند. تعدادی از آن ها عبارتند از:
۱-سرمایه: سرمایه در اقتصاد عبارت است از حق یا علاقه صاحبان یک مؤسسه نسبت به دارایی مؤسسه مذکور. این مبلغ از کم کردن بدهی های مؤسسه از جمع دارایی آن به دست می آید (نبوی، عزیز، ص۸).
سرمایه این میزان وجوه و اعتبارات ملکی در دسترس برای حمایت از کسب و کار بانک است. امروزه و به ویژه پس از بحران ورشکسته شدن بانک ها در دهه ۱۹۹۰ ساختار سرمایه و نسبت سرمایه بانک ها یکی از موضوعات مهم در عرصه بانکداری شده است و سازمان ها و ارگان های بین المللی در زمینه بانکداری و قانونگذاری را بر آن داشت تا برای جلوگیری از تکرار چنین حوادثی در آینده و جهت حفظ سلامت نظام مالی و پولی داخلی و بین المللی یک سری تدابیر در این باره اتخاذ کنند. به همین منظور کمیته بال برای بانکداری در سال ۱۹۸۸ مشخص کرد که سرمایه بانک بایستی حداقل ۸ درصد ارزش موزون دارایی های ریسک دارش باشد. یکی از دلایل مهم بالا بردن نسبت سرمایه در بانک ها توانمند ساختن آن ها برای مقابله با خطر عدم بازپرداخت تسهیلات بانکی از طرف وام گیرندگان بوده است، زیرا که بانک از سرمایه خود به عنوان یک سپر در مقابل ورشکستگی استفاده می کند (احمدزاده و دیگران، بهار ۱۳۸۴، ص۴). از این رو سرمایه در مواقع رشد نامطلوب در حکم یک پشتوانه عمل می کند.
کفایت سرمایه مناسب، مبنای هر سیستم بانکی سالم است کارکرد اصلی این نسبت حمایت بانک در برابر زیان های غیرمنتظره و نیز حمایت از سپرده گذران و اعتباردهندگان است. به دلایل حفاظتی که این نسبت در برابر زیان های وارده ایجاد می کند نگهداری سرمایه کافی منبع اصلی اعتماد عمومی به بانک ها به طور اخص و به سیستم بانکی به طور اعم است. به طور کلی نسبت کفایت سرمایه توانایی بانک در پاسخگویی به سپرده گذاران و سایر اشخاص ذینفع در بانک ها خریداران اوراق مشارکت و … را در بحران های مالی اقتصادی و سیاسی نشان می دهد.
در شرایط خاص اقتصادی و در زمان مقررات و آیین نامه های خاص در هر کشور شرایطی ایجاد می شود که بانک ها می بایست کفایت سرمایه خود را افزایش دهند که در این شرایط افزایش نسبت سرمایه به دارایی آن می تواند باعث کاهش ریسک گردد (سانتومر، ص۱۲۴۵). البته این ممکن است بانک ها را به پذیرش ریسک بیشتر در پرتفولیوی دارایی هایشان به وسیله افزایش پرداخت اعتبارات و تسهیلات و وام ها به امید حداکثر کردن بازده های مورد انتظار و افزایش درامد بانک تحریک کند. بنابراین احتمال رابطه مثبت بین نسبت سرمایه به دارایی ها و سودآوری بانک می تواند وجود داشته باشد (حسن باقری، ۱۳۸۵،ص۹).
۲- مدیریت ریسک اعتباری: ریسک در لغت به معنی امکان خطر یا احتمال بروز خطر یا روبرو شدن با خطر، صدمه دیدن، خسارت دیدن و کاهش درآمد می باشد. ریسک زیان بالقوه ای است که یا مستقیماً از زیان های درآمد و سرمایه حاصل می شود و یا به می آید که توانایی بانک را برای دستیابی به اهداف تجاری و مالی خود کاهش می دهد. کمیته بال ریسک را به احتمال وقوع حوادث غیرمنتظره احتمال رخ دادن زیان تعریف کرده است. ماهیت ریسک در نظام بانکداری به دلیل عواملی از جمله تعداد و تنوع عملیات بانکی ماهیت متفاوت این عملیات، وضعیت سرمایه بانک و محدودیت میزان آن، حفظ منافع سهامداران بانک و سپرده گذاران، وضعیت منابع سپرده گذاران و فراوانی آن و نبود تخصص کافی در زمینه های مدیریت منابع و ثبت عملیات زیاد مالی کاملاً متفاوت از ریسک در دیگر واحدهای اقتصادی است و تمام این موارد ضرورتاً ایجاب می کند که مدیریت ریسک در بانک ها حساس تر، پیچیده تر و مشکل تر از مدیریت ریسک در دیگر واحدهای اقتصادی باشد.
مدیریت ریسک عبارت است از شناسایی، تحلیل، تدبیر و برنامه ریزی مدرن برای مواجه شدن با آثار مطالعه آن و استقبال از اثرات مثبت آن. بروز ریسک در هر دو نظام بانکداری متعارف و بانکداری اسلامی به کاهش قدرت سودآوری بانک منجر می گردد که در سه شکل سودآوری کمتر از هدف پیش بینی شده، از بین رفتن تمام سود پیش بینی شده و نهایتاً زیان نشان داده می شود. مدیریت ریسک یکی از مهم ترین ارکان سیستم های مالی و بانکی می باشد و دربرگیرنده آن قسمت از فعالیت های بانک است که مجموعه ریسک ها را تحت تاثیر قرار می دهد.
تعیین، اندازه گیری، مشاهده و کنترل ریسک ها فرایند مدیریت ریسک را تشکیل می دهند. هدف اصلی مدیریت ریسک در هر سازمان ارائه بهترین عملکرد و بهینه سازی استفاده از سرمایه و به حداکثر رساندن ارزش دارایی های سهامداران می باشد که با بهره گرفتن از تدابیر مناسب و راهکارهای به موقع، ریسک های اساسی از جمله ریسک اعتباری، ریسک بازار و ریسک عملیاتی را پوشش می دهند.
از این رو هدف مدیریت ریسک حذف ریسک ها از فعالیت بانک نیست بلکه ایجاد تعادل بهینه میان ریسک و بازدهی است (لیلا محرابی، زمستان ۱۳۸۹، ص۷۰و۷۱) ریسک اعتباری عبارت است از ریسک ناشی از عدم اطمینان بانک به توانایی طرف حساب مشتری یا متعهد برای عمل به تعهداتش.
اعتبار توسط اعتبار دهنده اعطا می شود و توسط بدهکاران گرفته می شود به عبارتی اعتبار معرف مقدار پولی است که در تاریخی در آینده پرداخت خواهد شد و از آن جهت که ممکن است پرداخت های مورد انتظار محقق نشوند ریسک اعتباری وجود دارد. پس منظور از ریسک اعتباری می تواند زیان های بالقوه ای باشد که از سوی مشتری اعتبار دریافت شده اما بازپرداخت ان از سوی وی با امتناع مواجه گردیده و یا توان مالی بازپرداخت به طور کامل و به موقع وجود نداشته است. مدیریت، بالاخص مدیریت نهادهای مالی هرگز وظیفه ای آسان نبوده و در سال های اخیر با مشکلات بسیاری به لحاظ وجود خطرات در محیط اقتصادی مواجه بوده است. اما قسمت عمده کسب و کار نهادهای مالی همچون بانک ها اعطای وام است. به علاوه این مؤسسات جهت کسب سود بیشتر باید در بازپرداخت کامل وام خود از سوی مشتریان موفق باشد یا به عبارتی ریسک اعتباری آن ها باید کم باشد (خلیل عراقی، مریم، بهار ۱۳۸۴، ص۱۸۵و۱۸۶).
به عبارتی در بانک ها به احتمال عدم بازپرداخت یا پرداخت با تأخیر اصل و فرع تسهیلات اعطایی بانک ها و سایر ابزار بدهی از سوی مشتری ریسک اعتباری می گویند. هدف مدیریت ریسک اعتباری ماکزیمم کردن بازده اصلاح شده بر اساس ریسک از طریق حفظ میزان قابل قبول ریسک اعتباری بانک می باشد (اداره تشکیلات و روش های بانک توسعه صادرات ایران، بهار ۱۳۸۱، شماره ۳۰).
دلایل اهمیت توجه به ریسک اعتباری عبارتند از:
الف .مهم ترین عامل ورشکستگی بانک ها ریسک اعتباری است. اگر مشتری به موقع تعهدات خود را بازپرداخت نکند این تسهیلات به صورت مطالبات معوق بانکی در می آید و این امر موجب اختلال در توزیع اعتبارات بانکی و در نتیجه اختلال در اقتصاد کشور می شود.
ب. اندازه گیری ریسک اعتباری با پیش بینی زیان های عدم بازپرداخت اعتبارات و ایجاد رابطه منطقی بین ریسک و بازده امکان بهینه سازی ترکیب پرتفوی اعتباری، قیمت گذاری دارایی ها و تعیین سرمایه اقتصادی بانک ها را به منظور کاهش هزینه های سرمایه ای و حفظ توان رقابتی فراهم و نوعی مزیت نسبی برای بانک ها و مؤسسات اعتباری ایجاد می نماید (رویین تن، پونه، ۱۳۸۵، ص۴۷).
صورت های مالی بانک ها شامل ترازنامه، صورت سود و زیان و صورت گردش وجوه نقد نیز به شدت تحت تاثیر ریسک های اعتباری می باشد.
میزان ریسک اعتباری رابطه منفی با سودآوری دارد بنابراین بانک ها با افزایش نظارت و بررسی ریسک اعتباری می توانند سوددهی شان را بالا ببرند و چنین سیاست هایی نیازمند پیش بینی سطوح ریسک در آینده است بنابراین بانک ها مرکزی استانداردهای خاصی را برای سطح مطالبات در نظر می گیرند که باید نظام بانکی آن را اجرا کند. ( )
۳-مدیریت نقدینگی: مدیریت نقدینگی به معنای توانایی بانک برای ایفای تعهدات مالی خود در طول زمان است. مدیریت نقدینگی یکی از بزرگترین چالش هایی است که سیستم بانکداری با آن روبروست. دلیل اصلی این چالش آن است که بیشتر منابع بانک ها از محل سپرده های کوتاه مدت تأمین مالی می شود. علاوه بر این تسهیلات اعطایی بانک ها صرف سرمایه گذاری دارایی هایی می شود که درجه نقد شوندگی نسبتاً پایینی دارند. مدیریت نقدینگی نیز مانند دیگر مدیریت ها تقابلی بین ریسک و بازدهی است.
زیرا نگهداری نقدینگی بیشتر در حساب های موجود، اسکناس و مسکوک، موجودی نزد بانک مرکزی، موجودی نزد سایر بانک ها و ذخیره قانونی، باعث کاهش ریسک و همزمان فرصت های سرمایه گذاری را از بانک گرفته و بازدهی بانک را نیز کاهش خواهد داد. وظیفه اصلی بانک ایجاد توازن بین تعهدات مالی کوتاه مدت و سرمایه گذاری بلند مدت است. بدیهی است که ناکافی بودن مقدار نقدینگی، بانک را با خطر عدم توانایی در ایفای تعهدات روبرو می کند و در نتیجه بانک در معرض ورشکستگی قرار می گیرد. از سوی دیگر نگهداری مقادیر فراوان نقدینگی هم نوع خاصی از تخصیص ناکارآمد منابع است که باعث کاهش نرخ سوددهی بانک به سپرده های مردم و در نتیجه باعث از دست دادن بازار می شود (هادی احمدپور، اذر ۸۷، ص۴۸-۴۴).
هدف بانک ها در مدیریت نقدینگی باید دستیابی به استراتژی باشد که حداکثر سود را با حداقل ریسک امکان پذیر سازد (هادی احمدپور، بهمن ۸۷، ص۴۶-۵۰).
انطباق یا عدم انطباق کنترل شده سررسید و نرخ بهره دارایی ها و بدهی های یک بانک اهمیت زیادی در مدیریت بانک دارد. از آن جا که معاملات بانک ها بسیار متنوع است و اغلب نوع و شرایط گوناگونی دارد انطابق کامل زمانی سررسید آن ها به ندرت رخ می دهد. عدم انطباق زمان دارایی ها و بدهی ها احتمالاً سودآوری را افزایش می دهد اما در عین حال ممکن است خطر بروز زیان را نیز بیفزاید. (علی مدد، مصطفی، ارباب سلیمانی ف عباس، ۱۳۸۱، ص۱۱).
کنترل نقدینگی از مسئولیت های مهم مدیریت ریسک بانک است. استفاده از وجوه کوتاه مدت در سرمایه گذاری های بلند مدت، بانک را با این ریسک مواجه می نماید که دارندگان حساب های سرمایه گذاری ممکن است متقاضی دریافت وجوه خود باشند و این نکته بانک را مجبور به فروش دارایی های خود نماید. بانک می بایست دارای نقدینگی کافی برای پاسخگویی به تقاضای سپرده گذاران و وام دهندگان داشته باشد تا اطمینان عمومی را نسبت به خود جلب نماید.
موضوعات: بدون موضوع
[سه شنبه 1400-01-24] [ 10:06:00 ب.ظ ]