شاید بتوان گفت: که دهخدا برای آنها توجیه دارد، مثلاًیک بار به عنوان سرتیتر و دفعات بعد به عنوان شبیه و نظیر آورده است؛ امّا، در نتیجه گیری تحقیق، محقّق را با مشکل و سردرگمی و آشفتگی مواجه میسازد بدین معنی که در تعداد و شمارش امثال و نیز تأثیر و تأثّر مثل بر دیگران و از آنها، مشکل ساز خواهد بود.
1-5-6- وجود برخی ابیات در دو اثر متفاوت از سعدی
برخی ابیات مانند:«میاندوتنآتشافروختن/ نهعقلاست،خوددرمیانسوختن. هم در گلستان آمده(یوسفی:172) و هم در بوستان(یوسفی:3111).برخی دیگر هم مانند: « زشت باشد دبیقی و دیبا/ که بود بر عروس نازیبا» هم در گلستان (یوسفی:107)و هم در خبثیات(فروغی:986) و نیز بیت« زینهار از قرین بد زینهار / و قنا ربّنا عذاب النّار» هم در گلستان(یوسفی:100) و هم در خبثیات(988) وجود دارد و یا در سایر آثار دیگر.که نکاتاخیرموجب میشوند در آمار و ارقام به دست آمده، پژوهشگر دچار اشتباه شود؛ لذا، هنگام استفاده از آنها در پژوهشهای مختلف، دقّت بیشتری را ایجاب میکند.
1-6- روش تحقیق
این پژوهش به بررسی یکی از وجوه ادبیّات عامیانه در آثار سعدی؛یعنی، امثال و حکم پرداخته است. جامعهی آماری کلّ آثار سعدی است و حجم نمونه، دو کتاب گلستان و بوستان اوست.روش این پژوهش به صورت تجزیه و تحلیل و تحلیل محتوا است و دادهها با بهره گرفتن از شیوهی کتابخانهای ـ که مبتنی بر مطالعهی منظم آثار چاپ شده در حوزهی پژوهش است و به روش اسنادی نیز مشهور است ـ مورد تجزیه و تحلیل نتایج دادهها و اطّلاعات به دست آمده مناسبترین روش دانسته میشود.
در این پژوهش، ابتدا تعریفی از مثل و حکمت داده میشود؛ سپس، امثال و حکمها مشخص و موضوع بندی گردیده، میزان استفاده یا به وجود آوردن مثلها تعیین، و میزان تأثیر و تأثّرها مشخص و ارزیابی میشود.
1-7- اجزای پایان نامه
این رساله، در چهار فصل تدوین گردیده است. بر این اساس در فصل اول، بخشهای مربوط به کلّیّات تحقیق، که شامل بیان مسأله، ضرورتهای تحقیق، اهداف پژوهش، سؤالات تحقیق، روش پژوهش و نیز محدودیّتهایتحقیق میباشد، آمده است. در فصل دوّم، به پیشینه تحقیق توجّه شده و مطالب لازم در این زمینه به نگارش درآمده است. فصل سوم به قسمت اصلی پایاننامه؛یعنی،تجزیّه و تحلیل دادهها اختصاص یافته، تلاش شده است دو اثر مشهور سعدی، گلستان و بوستان، در جهت رسالت این پژوهش مورد تحلیل و بررسی قرار گیرد.
در فصل پایانی، نتیجهی حاصل از این تحقیق، به صورت موجز و مختصر آمده و در نهایت، فهرستی از منابع مورد استفاده در تدوین پایاننامه به آخر رساله افزوده شدهاست.
فصل دوّم
پیشینه تحقیق
دربارهیامثالوحکم،کتابهاومقالاتفراوانیچاپشدهاستکهمیتوانآنهارادرچنددستهتقسیمکرد: دستهایبهگردآوریامثالوحکمپرداختهاندکهازاینجملهمیتوان«جامعالمثل»هبلهرودی(1371)، «شاهدصادق»اثرمیرزاصادقاصفهانیمتوفی 1061هـ.ق،خزینهالامثالشاهحسین،متخلّصبهحقیقت،بهکوششمجاهد( 1369)،«امثالوحکم»دهخدا(1352) در چهار مجلّد؛ که حدود 1645مورد را از کلیات سعدی ذکر کرده و از این تعدا حدود 559 مورد از گلستان و 138 مورد از بوستان را شاهد آورده است.بیانمنشأوریشهیامثالمانند «ریشههایتاریخیامثالوحکم»ازپرتویآملی(1365)،«تمثیلومثل»ازانجویشیرازی(1357)،« ضربالمثلهای معروف ایرانی» از مهدی سهیلی(1362)رانامبرد غلام حسین یوسفی هم در پایان نسخهی تصحیح شدهی گلستان خود به تعدادی از امثال و حکم موجود در آن کتاب(417 مورد) اشاره کرده است.(1389)ودستهایدیگربهمقایسهیامثالفارسیباامثالزبانهایدیگرپرداختهاندمانند«لطایفسخن،فارسیـفرانسهـانگلیسی»ازعبدالحمیدفرجام(1379)،«فرهنگ کوچک فارسی ـ فرانسه،امثال و تعبیرات» از علی اصغر یعقوبی(1380) «ضربالمثلهایانگلیسی،فارسیوعربی»ازمحمّدفخر(1368). برخیآثارنیزدرزمینههایمبانینظریامثالبوده،همچون «مقدمهیکتاببررسیتطبیقیضربالمثلهایکردیوفارسی»ازپارسا(1387) و «مثلهاازنگاهینو»ازهماننویسنده(1384) و مقالهی«ضربالمثل در ادب فارسی و عربی، پیشینه و مضامین مشترک» از دکتر سید محمد امیری(1389)
درزمینهیامثالوحکمشاعراندیگرنیزکموبیشکارشدهاستامّا،پژوهشدرزمینهیامثالوحکمسعدیتاکنونازنظرمغفولماندهاست که این پژوهش در پی آن است تا این خلأ را پر کند و بنمایاند.
فصل سوم
تجزیه و تحلیل
3-1- تأثیر قرآن و حدیث بر سعدی
برخی از امثالی که سعدی به کار برده، برگرفته از قرآن و حدیث است و دلیل آن نیر آشنایی شاعران و نویسندگان با مفاهیم قرآنی بوده است. از طرف دیگر، سعدی دانشآموختهی نظامیّهی بغداد است که در آن علوم اسلامی از جمله قرآن و حدیث تدریس میشد و در آن جا ، آنها را در لوای کلام و فلسفه اسلامی و تحت آموزش کسانی چون « ابوالفرج بن جوزی صاحب کتاب مشهور «تلبیس ابلیس» و شیخ شهاب الدین سهروردی «عارف»(فروغی،7:1382) تحصیل میکرده است، و تأثیر آن آموزشها را در جای جای آثارش ، چه به صورت مستقیم و چه به صورت غیر مستقیم و تلمیح و اشاره ، میتوان دید. وچنانچه یوسفی میگوید: «سعدی در گلستان به آیه و حدیث استشهاد کرده است » (یوسفی،1389 :39) بنابراین، در ادامه تعدادی از آنها را که موضوع این پژوهش میباشد و علامه دهخدا به عنوان مثل و حکمت آورده، نشان دادهمیشود
1-توآتشبهنیدرزنودرگذر / کهدربیشهنهخشکماند،نهتر.(بوستان:1688)
واتقوافتنهلاتصیبنالذینظلموامنکمخاصه. قرانکریم: سوره8 آیه25 (دهخدا :18)
2- وجودمردمدانامثالزرطلاست/ بههرکجاکهرودقدروقیمتشدانند
( بزرگزادهینادانبهشهرواماند / کهدردیارغریبشبههیچنستانند …).(گلستان:120)
هلیستویالذینیعلمونوالذینلایعلمون .قرآنکریم،سوره: 39،آیه: 12.
اطلبوالعلممنالمهدالیاللحد . حدیث .
اطلبوالعلماولوبالصین . حدیث .
طلبالعلمفریضهعلیکلمؤمنومؤمنه . حدیث .
العلماءامناءاللهعلیخلقه . حدیث .
العلماءورثهالاانبیاء.حدیث.
علماءامتیافضلمنانبیاءبنیاسرائیل . حدیث .
مالفخرالالاهلالعلمانهم / علیالهدیلمناستهدیادلاء
وقدرکلامرءماکانیحسنه / والجاهلونلاهلالعلماعداء
ففزبعلمتعشحیاًبهابداً / الناسموتیواهلالعلماحیاء . منسوببهعلیعلیهالسلام .(دهخدا: 1885 )
3- ازصحبتدوستیبهرنجم / کاخلاقبدمحسننماید
کودشمنشوخچشمبیباک / تاعیبمرابهمننماید .(گلستان:131)
منغشنافلیسمنا. حدیث. ( دهخدا: 137 )
4- عبادتبهتقلیدگمراهیاست ( خنکرهرویراکهآگاهیاست)(بوستان:3500)
واذاقیللهماتبعواماانزلاللهقالوابلنتبعماالفیناعلیهآباؤنااولوکانآباؤهملایعقلونشیئاًولایهتدون . قرآنکریم . سوره 2 . ایه 165. سوره 5 . آیهی 103 . و همین مضمون در آیات زیر هم دیده میشود.
(سورهی 7 آیه 27 .و سوره 10 آیه 53 . و سوره 26. آیهی 72. و سورهی 21 آیه 20. و سوره 43. آیه 21. و سوره 43 آیه 22.
(دهخدا: 1089 )
5- تو آتش به نی درزن و درگذر / که در بیشه نه خشک ماند، نه تر . (بوستان:1688)
واتقوا فتنه لا تصیبن الذین ظلموا منکم خاصه. قرآن کریم: سوره8 آیه25 (دهخدا:18)
6-سبکبار مردم سبکتر روند.(بوستان:701 و دهخدا: 941)
نگهبانی ملک و دولت بلاست / گدا پادشاه است و نامش گداست.(بوستان:2816 و دهخدا: 1268و 1831)
نه بر اشتری سوارم، نه چو خر به زیر بارم / نه خداوند رعیّت، نه غلام شهریارم
غم موجود و پریشانی معدوم ندارم / نفسی میزنم آسوده و عمری به سرآرم. (گلستان:92 ، دهخدا: 1845)
تخففوا تلحقوا. علی علیهالسلام(دهخدا: 35-34)
7- رزق هر چند بی گمان برسد / شرط عقل است جُستن از درها
گرچه کس بی اجل نخواهد مُرد / تو مرو در دهان اژدرها.(گلستان: 122)
برو شیر درّنده باش ای دغل / مینداز خود را چو روباه شل. (بوستان:1361 ، دهخدا: 429)
هر که نان از عمل خویش خورد / منّت حاتم طائی نبرد.(گلستان :114)
موضوعات: بدون موضوع
[پنجشنبه 1400-07-29] [ 01:07:00 ب.ظ ]