پس پاسخ دهی به جرم وپدیده مجرمانه توسط جامعه مدنی برخلاف دولتی که متوسل به نظام قضائی کیفری می گردد از یک تقبیح ساده شروع می شودمثل مذمـت اطرافیـان تـاضمانت های اجرایی مذهبی وخانوادگی وصنفی، امربه معروف ونهی ازمنکر بعنوان یک نهادمدنی وهیئت اجتماع ودرکنار نهادهای دولتی و رسمی، میتواند مهمترین ابزار سیاست پیشگیری جنایی درجامعه باشد زیرا اولاٌ جنبه تنبیهی وقهرآمیز ندارد واصولاٌ هدف اجرای چنین وظیفه ای مجازات و سرکوب افراد نیست بلکه هدف ازآن جلوگیری از ارتکاب ناهنجارهای اجتماعی وتلاش درجهت اجرا و گسترش هنجارها و معروفها است، افراد جامعه بریکدیگر ولایت ندارند و نمی توانند درجهت پیشگیری از منکرات، دست به تنبیه دیگران بزنند ودین اسلام نیز خشونت وبی نظمی را درجامعه نفی می کند.
پایان نامه رشته حقوق
ثانیاٌ نظارت عمومی ومشارکت عملی مردم درقالب یک نهادمدنی، امری است که برعهده همگان گذاشته شده واختصاص به حکومت ندارد، مگر مواردی که اقدام انجام شده تهدیدی برای نظم وامنیت جامعه به شمارآید که دراین صورت باید از طریق نهادهای قانونی تمهیدات لازم بعمل آید.
ب: گذر از جرم به پدیده مجرمانه
جرم پدیده ای اجتماعی و جهانی است وتعریف روشن وصریح،که مقبول همگان باشد وجود ندارد واین مسئله ای است که مورد تایید آسیب شناسان میباشد، عده ای از حقوق دانان معتقدند که “نقض قانون هرکشوری دراثرعمل خارجی درصورتی که انجام وظیفه ویا اعمال حقی که آن را تجویز نکند ومستوجب مجازات هم باشد جرم نامیده میشود”.[۱۴۶]
تصویر درباره جامعه شناسی و علوم اجتماعی
دورکیم جامعه شناس فرانسوی می گوید ( هرعملی که درخورمجازات باشد جرم است) به بیان دیگر هرفعل ویا ترک فعلی که نظم و صلح وآرامش اجتماعی را مختل سازد وقانون نیزبرای آن مجازات تعیین کرده باشد جرم محسوب می شود.[۱۴۷]
جرم شناســان نیز ناسازگــاری افراد را دراجتماع عمل ضد اجتماعی وجرم می نامند. مع الوصف با تعاریف ارائه شده معلوم می شود که جرم پدیده ای کاملاٌنسبی است یعنی هیچ عملی ذاتاٌ جرم نیست وفقط زمانی جرم تلقی میشودکه از نظراجتماعی(قانونی) چنین تعریف شده باشد، برای جرم شناسان نه تنها جرائم قانونی بلکه کلیه اعمال ضد اجتماعی نیز می توانند جرم به معنای رفتار ضد اجتماعی باشند وبکاربردن اصطلاح مترادف جرم وعمل ضد اجتماعی درجرم شناسی موید این امر است که قلمرو جرم شناسی بسیار وسیع تر از حقوق جزا است به عبارت دیگر درجرم شناسی حالت خطرناک و یا ضد اجتماعی فرد صرف نظر از قانونی بودن جرم از اهمیت بسیاری برخوردار است معهذا باید توجه داشت که آرمان جرم شناسان دررسیدگی به حالات خطرناک وضد اجتماعی افراد برای حقوق دانان قابل قبول نیست وتنها آن دسته از اعمال وافراد میتوانند مورد بررسی ومطالعه قرار گیرند که از لحاظ قانونی آن اعمال را جرم ومرتکبین آن را مجرم بنامند. تجربه اجتماعی نشان میدهدکه تاکنون جامعه ای بدون جرم پیدا نشده و وجود نخواهد داشت.
پدیده مجرمانه همان اعمال ضد اجتماعی است که از هنجارهای اجتماعی دور شده وبه اصطلاح (انحراف) گفته میشود که این کجمداری و ناهمنوائی دربرابر هنجارهای اجتماعی فاقد ضمانت اجرای حقوقی است باین ترتیب انحراف و پدیده مجرمانه شامل رفتارهای ضد اجتماعی است که اگر به صورت نقض یک قاعده حقوقی، چه فعل وچه ترک فعل باشد درقلمرو نظام کیفری قرار می گیرد و اگر بصورت نقض یک قاعده حقوقی نباشد درهرحال برای نظام جامعه خطرناک نیست وپاسخ جامعه را می طلبد.[۱۴۸]
دریک کلام هرچه میان جرم و انحراف تعامل وجود دارد ویکدیگر را تحت تاثیر قرار می دهند ومتحول می کنند رابطه آنان بصورت عموم وخصوص مطلق است یعنی هرعملی که از لحاظ قانون جرم باشد مشمول انحراف وعمل ضد اجتماعی است ولی هرانحرافی جرم نمیباشد، از این رو در گذر از جرم به پدیده مجرمانه نهاد امر به معروف و نهی ازمنکر نه تنها در برابرجرم که واجدضمانت اجراست قرار می گیرد بلکه اعمال منحرفانه وضد اجتماعی که جرم نیست نیز در برمی گیرد.
براین اساس امر به معروف ونهی ازمنکر علاوه بر این که درصدد است تا زمینه ها وفرصت هایی را که موجب تجهیز تمایلات ضد اجتماعی ومجرمانه است کاهش دهد، تلاش میکند تا قدرت مقاومتدرونی در برابر جاذبه سودآوری بزهکاری را با تدابیر گسترده افزایش دهد. ترکیب وجودی انسان بگونه ای است که هم تمایلات شهوانی ونفسانی قوی دارد وهم عقل وتقوی ( فالهمها فجورها و تقویها)[۱۴۹]
یعنی هم تمایلات مجرمانه ومنحرفانه درنفس آدمی راه دارد وهم مقاومت داوطلبانه (تقوی) وکشش به سمت خوبیها و معروف و تنفراز انحراف واعمال ضد اجتماعی، پس این نهاد مهمترین رسالت خود را تعالی ورشد معنوی انسان از طریق تقویت وراه اندازی نیروی تفکر وتعقل و معرفت به خوبی ها و هدایت افراد مردد قرار داده است تا باهمان نیروی کنترل کننده ی رفتار واعمال آدمی پیوسته خود را در مسیر خوبی ها قرار داده از سقوط درمهلکه جرم وجنایت واعمال منحرفانه وضد اجتماعی خودداری کنند.
ج: گذر از روش های سرکوب گر به تمامی روشها
اهداف سیاست کیفری از دیرزمان ، برپایه سرکوب گری بود وتا قبل از ظهور مکاتب جدید و اندیشه های جرم شناسانه مجازات های گوناگونی برمجرمین اعمال می شد عقیده براین بود که هرنوع تخلف و تجاوز به مقررات اجتماعی، باید به کیفر برسد وتاریخ، شاهد قوانین سخت و خشونت آمیز علیه انسانها بوده است، برخی از این مجازات ها عبارت بود از: شکنجه، بریدن گوش و بینی، داغ کردن با آهن گداخته و انداختن به داخل روغنهای به جوش آمده وسایر اعمال شاقه، [۱۵۰]بنابراین مجازات،همواره اهداف پیچیده ای را دنبال کرده است و در جستجــوی این بود که حالت ارعاب انگیزی و تهدید فردی و جمعی داشته باشدتا کیفر عادلانه ای برای رفتار ضد اجتماعی بزهکار باشد، ابزارهای بکاررفته در سیاست کیفری قهرآمیزو سرکوبگر بود، انتقام، تنبیه واعمال واکنشهای خشونت آمیز شخصی وگروهی، جزء برنامه هایی بود که برای پیشگیری از جرم استفاده میشد وباتوسعه مکاتب جرم شناسی ، به تدریج اهداف سیاست کیفری طرد گردید و اهداف جدیدی جانشین آن شده که اکنون سیاست جنایی نامیده میشود.
سیاست جنایی با اتخاذ روش های غیر سرکوبگر واستفاده از ابزارها واقدامات غنی تر از مجازات های کهنه واقدامات تامینی، سریعتر به مقصود نائل گردیده وتوانسته است در پیشگیری از وقوع جرم واکنش موثر علیه بزهکار، بگونهای که بازگشت او را به اجتماع تسهیل نماید داشته باشد، متوقف ساختن رشدبزهکاری،اتخاذ روش هایی جهت بهبود وضعیت روانی مجرم وایجاد آر امش وتوازن در اجتماع از جمله این اقدامات است، در این مفهوم، سیاست جنایی در قلمرو سیاست اجتماعی قرار میگیرد که آن نیز بهنوبه خود زیرمجموعه سیاست عمومی هرکشور، یعنیسیاستی که قوایعمومی حاکم باید در برنامه ریزی، سیاست گذاری و اجرای آن شرکت کنند واقع می شود واین سیاست عمومی داخلی هر کشور است.[۱۵۱]از این رو سیاست جنایی هر کشور بسته به اوضاع و احوال اجتماعی، فرهنگی وسیاسی آن کشور اتخاذ می شود بنابراین توسل بی دریغ و پیدرپی به کیفر برای جلوگیری از تکرار جرم، ثمرهای جز شخصیتی متزلزل و تحقیر شده از مجرم برجای نخواهد گذاشت.
اسلام با اتخاذ سیاست جنایی مبتنی بر نوسازگاری داوطلبانه، یعنی توبه، بعنوان بهترین راه تامین آرامش روحی وجبران زشتیهای گذشته، در صدد پیشگیری از وقوع جرم است بنابراین نباید با اعمال مجازاتهای شدید به بهانه جلوگیری از تکرار جرم، راه توبه واصلاح داوطلبانه را از بین برد، طوری که فرد را از جامعه طرد نمود که دراین صورت راهی جز ارتکاب مجدد جرم برای وی نخواهد ماند، از این رو در گذر از روش مرعوب کننده و سرکوب گری، امر به معروف و نهی از منکر می تواند بعنوان مناسب ترین روش ، نقش ارزنده ای در اعمال سیاست جنایی اسلامی داشته باشد چرا که امر به معروف و نهی از منکر و وجوب آن ، مقید به دو قید (احتمال تأثیر) و (تداوم استمرار) یعنی اصرار مرتکب بر ادامه رفتار ضد اجتماعی است واین قید به خوبی بیانگر آن است که هدف از اعمال این دو فریضه اصلاح مرتکب و بازداشتن وی از اعمال مجرمانه در آینده است و صرفاٌ باید زمانی اعمال گردد که تاثیر روی مرتکب داشته باشد ویا مرتکب اصرار بر ارتکاب رفتار ضد اجتماعی داشته باشد درغیراین صورت امر به معروف ونهی از منکر واجب نیست چون این فریضه یک واجب شرعی پیش گیرانه است که قبل از ارتکاب فعل نامشروع ، بوسیله آمر و ناهی انجام می شود.[۱۵۲]
گفتار سوم
سایرراهکارهای گسترش فرهنگ امر به معروف و نهی از منکر
۱٫ اعتلای سطح بینش اجتماعی
آگاهی بخشی و بالا بردن سطح معرفت عمومی جامعه درخصوص اهمیت و اجرای این فریضه ی الهی، یکی از عوامل مؤثر در تحقق این دستور الهی و از جایگاه والایی برخوردار است. چنان چه خداوند اجرای امر به معروف و نهی از منکر را از صفات مردان و زنان مؤمن و نیز موجب نزول رحمت خداوند و عین اطاعت حق میداند. [۱۵۳]و نیز میفرماید: مردم باید امر به معروف ونهی از منکر کنند و آمرین به معروف و ناهیان از منکر سعادتمند و رستگارند.[۱۵۴] توجه به نیازهای روانی انسان ونیازسنجی جامعه می تواند عامل مهمی در جهت افزایش آگاهی های اجتماعی باشد. جامعه بشری با بهره گیر ی از حس جستجوگری انسان، تمایل به خوبی ها و نیکی ها و فضایل و مسایل اخلاقی، عفت، راستی و صداقت و حسّ خداجویی به عنوان نیاز فطری انسان و در نهایت با تحکیم ارتباط مؤثر با خداوند، می تواند به سعادت دنیوی و اخروی دست یابد.
۲٫ افزایش قدرت وجدان اجتماعی، قدرت جامعه و دولت اسلامی
اسلام دارای نظام و قوانین خاصی است تا درستی راه جامعه و مسیر رسیدن به اهداف والای آن را تضمین نماید. اولاً نیروی بازدارنده درون انسان یعنی تقوای الهی می تواند نخستین ضمانت اجرایی باشد وجدان دینی یاعامل بازدارنده درونی،همواره مراقب انسان است واورا وا میدارد تا اسلام راجامه ی عمل بپوشاندثانیاًقدرت حکومت عادل درجامعه اسلامی دومین ضمانت است زیراحکومت اسلامی حفظ امنیت داخلی وخارجی راجزووظایف اساسی خود می داند. ثالثاً نیروی امنیت اجتماعی، ضمانت دیگری است که فریضه ی امر به معروف و نهی از منکر از آن ناشی می شود و نقش مهمی در اعتلای معنوی جامعه دارد.[۱۵۵]
۳٫ ایجاد بسترهای اجتماعی مناسب برای الگوپذیری نسل جوان
ارائه الگو و مسأله نقش پذیری از آنها یکی از مسایل مهم در تربیت انسان است چنان چه قرآن کریم پیامبر اسلام را به عنوان الگویی خوب برای سعــادت جامعــه معرفــی می نماید.
معرفی الگوهای خوب و شایسته به جوانان، اثبات پوچی الگوهای نامناسب در حوزه اندیشه و رفتار اجتماعی، طرح الگوهای زنده در هدایت نسل جوان و ایجاد روحیهی احساس مسؤولیت و توجه به معیارهای اخلاقی و معنوی جامعـه میتواند نقش ارزندهای درهدایت جامعه به سوی آرمانهای مطلوب انسانی باشد. به اعتراف روان شناسان تربیتی ویژگی نقش پذیری جوان از جملــه امتیازاتــی اسـت که می تواند خیلی زود او را تحت تأثیر قرار دهد واین حسّ والای تربیتی را امتناع نماید.[۱۵۶] در متون و روایات اسلامی شواهد بسیاری برپذیرش حقایق ازسوی جوانان و اشتیاق و آمادگی آنانبرای قبول ارزشهای الهی وجود دارد که به برخی از آنها اشاره می شود: امام علی (علیه السلام) فرمودند: وَ اِنمَّا قَلبُ الحَدَثِ کَالاَرضِ الخَالِیَهِ مَا اُلقِیَ فِیهَا مِن شَیءٍ قَبِلتَهُ. قلب جوان مانند زمین بِکر است، هر بذری که در آن بکاری، قبولش می کند. امام صادق (علیه السلام) فرمودند: عَلَیکَ بِالاَحدَاثِ اَسرَعُ اِلَی خَیرٍ بر تو باد که به سوی جوان ها بروی زیرا آنها حقایق را زود می پذیرند.[۱۵۷]
۴٫ رعایت موازین شرعی و اخلاقی در امر و نهی
امام خمینی (ره) در این خصوص می فرمایند: باید ایران یک مملکت اسلامی و همه چیزش اسلامی باشد، و روی موازین شرعی باید امر به معروف و نهی از منکر نمود…[۱۵۸]
اشاعهی فحشاء از بزرگترین گناهان کبیره است و هیچ کس حق ندارد هتک حرمت مسلمان و نقدی از ضوابط شرعیه نماید و فقط باید به وظیفه ی نهی از منکر به نحوی که در اسلام مقرر است عمل نمایند[۱۵۹]
باب امر به معروف و نهی از منکر از وجههی رحمت رحیمیه است، پس آمر به معروف و ناهی ازمنکر لازم است که به قلب خود از رحمت رحیمیه بچشاند و نظرش در امر و نهی، خودنمایی و خودفروشی و تحمیلِ امر و نهی خود نباشد زیرا که اگر با این نظر مشی کند، منظور از امر به معروف و نهی از منکر که حصول سعادت عباد و اجرای احکام الله در بلاد است، حاصل نشود.[۱۶۰]
۵٫ استفاده صحیح از ابزارها و کیفیت بخشیِ نفش رسانه های تبلیغی
بهره گیری مشروع از ابزار تبلیغ، وظیفه ی سنگینی است که به دور رکن مهم در شخصیت مبلغ دینی نیازمند است: اولاً آگاهی و اطلاع وسیعی میخواهد(رکن آگاهی) ثانیاً قدرت و امکان می طلبد (رکن قدرت و توانایی و امکان عمل) امکان دست یابی به قدرت از نظر فقهای شیعه به عنوان شرط وجود درامربه معروف ونهی ازمنکر تلقّی می شود نه شرط وجوب یعنی آن که باید امکان قدرت را به دست آورد. کیفیت بخشی به نقش رسانه های ارتباطی و تبلیغی، خود از عوامل مهم در بهرهگیری از این ابزارهای مؤثر است. بدیهی آن که اینگونه وسایل ارتباط جمعی باید به گونهای عمل کنند که زمینه های تحریکِ تمایلات نفسانی در سطوح مختلف مردم بوجود نیاید و برای تحقق این مهم لازم است که هر چه بیشتر رسانه های جمعی و ارتباطی تحت کنترل و ارزش یابی مستمر و نظارت نخگبانِ امور تربیتی و مذهبی قرار گیرند تا از ظرفیت های موجود این رسانه ها حداکثر بهره برداری به عمل آید.
۶٫ شیوه شناسی و روش های تبلیغی مؤثر
طبیعی است که بهره گیری از شیوه های انسانی، الهی و مشروع و سازگار با اندیشه ی نابِ اسلامی می تواند تأثیر بسزایی در تحقق و گسترش فریضه ی الهی امر به معروف و نهی از منکر داشته باشد. چنان که توصیه ی پیامبر اکرم و سایرائمه ی اطهار(علیهم السلام)نیز تأکید بر روش های اصولی بود، آنجا که «معاذبن جبل» را برای هدایت و دعوت مردم یمن گسیل می داشت فرمودند: یا معاذ یَسِّر وَ لاَ تُعَسِّر، بَشِّر وَ لاَ تُنَفِّری، ای معاذ سهیل بگیر و سختگیری مکن، بشارت ده و نفرت و بیزاری از اسلام ایجاد مکن. همهی امامان شیعه بویژه امام حسین (علیه السلام) نیز پیوسته از روش های مهم تبلیغ در اسلام که عبارت از: تبشیر و تبذیر و پرهیز از تنفیر اسـت با بهترین شیوه بهره میگرفتند.[۱۶۱]
سیره ی ائمه ی معصومین (علیهم السلام) در تبلیغ، آن بود که به طور عمده نظارت اجتماعی رسمی و غیررسمی خود را از طریق ابلاغ و آموزش آموزه های دینی و تبیین ارزش های الهی و انسانی و درونی کردن آنها به مرحله ی اجرا درآورد تا در جامعه ی اسلامی تحولی ساختاری ایجاد شود و در این مسیر همواره در برخورد با ناهنجاریهای اجتماعی، روشی آموزشی و تربیتی، هدایت گرانه، دل سوزانه، آزادمنشانه و مهربانانه داشتند.[۱۶۲]
الف: روش برخورد مستقیم و غیرمستقیم: امر به معروف و نهی از منکر شیوه شناسی قابل تصور در دو نوع شیوه است که: یکی روش مستقیم و دیگری روش غیرمستقیم و غالباً روش غیرمستقیم کار سازتر است، روش مستقیم همان تبلیغ ظاهری به وسیله ی گفتار و امثال آن می باشد، روش غیرمستقیم آن است که عامل باید خود عامل به آن چه معتقد است باشد.[۱۶۳]
چنان چه در حدیث آمده است: کُونُوا دُعَاه النَّاسَ بِغَیرِ اَلسِنَتِکُم، مردم را به غیر زبانتان به سوی حق دعوت کنید.[۱۶۴]
قابل توجه است که در برخوردها باید روش و متد رویارویی را شناخت، به خصوص آنکه در مسایل تربیتی و روان شناختی باید روان شناسی صحیح تربیتی را ملحوظ داشت تا تلاشهای سازنده به نتیجه رسد.
ب: روش دادن شخصیت و جلب اعتماد: چنان چه آمر و ناهی بتواند ابتدا به شخصیت افراد احترام گذارد و با ظرافت خاص در جذب آنها مهارت خود را نشان دهد، مردم به سوی او جلب خواهند شد. در همین رابطه حضرت امیر (علیه السلام) می فرمایند: قُلُوبُ الرِّجالِ وَ حشِیَهٌ فَمَن تَألَّفَهاَ اَقبَلَت عَلَیهِ. دل های مردم وحشی است، پس هرکس که آن قلوب را جذب کند به او روی خواهند آورد.[۱۶۵]
ج: روش های برخورد متناسب با ظرفیت مخاطب: یعنی با هرکس به اندازه ی فهم و ادراک او سخن گفت نه کمتر و نه بیشتر، چنانچه رسول اکرم (صلّی الله علیه و آله و سلم) نیز فرموده اند: انّا مَعاشِرَ الانبیاء اُمرِنا اَن نُکَلِّمَ النَّاسَ عَلَی قَدرِ عُقُولِهِم.[۱۶۶]
د: روش توجه به ظرفیت های روانی: وضعیت مخاطب و توجه به جهات عاطفی او زمینه را برای پذیرش امر و نهی هموار می سازد. چنان چه امیرالمؤمنین (علیه السلام) فرمودند: اِنَّ لِلقُلُوبِ شَهوَهً وَ اِقبَالاً وَ اِدبَاراً فَاتُوهَا مِن قبلِ شَهوتِها و اِقبالها فاِنَّ القَلبَ اِذَا اُکرِه عَمِیَ.[۱۶۷]
همانا قلوب، برای قبول نمودن نصیحت، روی آوردنی و پشت کردنی دارند، پس در مواقع پذیرش آنها را دریابید، زیرا اگر قلوب نسبت به چیزی اکراه داشته باشند، در آن مورد کور بوده، چیزی رانمی بینندیادر جای دیگری می فرمایند: انَّ للقلوبِ اِقبالاً و اِدباراً فَاِذا اَقبلَت فَاحمَلوُها عَلیَ النَّوافِلِ و اِذا اَدبَرت فَاقتَصَروُا بِها عَلیَ الفَرائِضِ.[۱۶۸]
همانا برای قلوب اقبال و ادیاری هست، هرگاه قلب حالت پذیرش دارد، می تواند او را به انجام مستحبات وادار کنید ولی هرگاه حالت آمادگی نداشت فقط به انجام واجبات اکتفا کنید.
خ: روش برخورد مؤدبانه: سخن گفتن و نصیحت کردن چنان چه از دایره ی ادب و نزاکت خارج شود چه بسا اثرات سویی خواهد داشت ما مأموریم به برخورد صحیح و منطقی، چنـان چــه خدای کریــم می فرماید: ادفع بالتی هی احسن…[۱۶۹]
و: راهنمایی مخاطب با شیوه ی ذکر جنبه های عقلی یا حکمت و یادآوری جنبه های عاطفی یا موعظه و استفاده از شیوه های مناظره علمی گوناگون می تواند تأثیرات به سزایی داشته باشد.[۱۷۰]
هـ :روش بهره گیری از شیوه های زیربنایی: قابل توجه است که در مبحث شیوه شناسی در مسأله ی نظارت عمومی جامعه در قالب امر به معروف و نهی از منکر بهره مندی از شیوه های روبنایی و بویژه، زیربنایی بسیار قابل توصیه است. در شیوه های روبنایی کنترل ظاهر جامعه و امـر به معـروف و نهی از منکـر زبانی مورد توجه قرار می گیرد اما در شیوه های زیربنایی توجه به ساختارهای اجتماعی جامعه مدنظر است. بنابراین برنامه ریزی فرهنگی از جهتـی و برنامه ریزیهای اقتصادی از جهـت دیگـر میتواند زمینه های مناسبی را برای تحقق اهداف امر و نهی به وجود آورد. ۱- تربیت خانوادگی و تربیت صحیح فرزندان ۲- رعایتمعیارهایجاذبه ودافعه یاجذب و دفع صحیح،عقلانیو مشروع۳- کنترل غریزه جنسی با ازدواج. [۱۷۱]
عکس مرتبط با اقتصاد
و: شیوهی تشویق و اهدای جایزه: در جذب مخاطبین نوجوان به خصوص این شیوه بسیار کار گشا و سازنده است. به عنوان مثال به خاطره ای از زندگانی شهید بزرگوار مرحوم آیه الله سعیدی اشاره می کنیم: گفته شده است که وی درپایگاه بسیج موسی بن جعفر(علیها السلام) جوانان ونوجوانان را برای امر به معــروف و نهی از منکر بسیج میکرد. برنامهی او در این امر الهی به این صورت بود که هر نوجوان و جوان در طول روز و یا هفته، مواردی را که به امر به معروف و نهی ازمنکر می پرداخت، بر صفحه ی کاغذ می نوشت و به نزد مرحوم سعیدی میبرد تا ضمن رهنمودهای لازم، گزارش کار خود را نیز تقدیم او نماید آن بزرگواردربسیاری ازمواردضمن تقدیرازاین نوجوانان وجوانان به آنان جایزه می دادوتکریـــم می نمود.[۱۷۲]
۷٫ اصلاح ساختارها و راه کارهای ایجابی و سلبی
دگرگون سازیواصلاح ساختارهای اجتماعی، فرهنگیو سیاسیو اقتصادی جامعه براساس آموزه های اسلامی میتواند از اساسی ترین راه کارهای تحقق امر و نهی الهی به حساب آید. فقهای بزرگ اسلام معتقدند که در تحقق این فریضه ی الهی، آحاد مردم موظفندکه از جایگاه قدرت جلوی زشتی ها را بگیرند. لکن آن بخش های حساس اجرای این فرمان الهی مانند ضرب و جرح به دست هیأت حاکمه است و بخش های اعتراض آمیز آمرانه ی آن به عهده عزم ملی است ونیزاین فریضه باحدّوتعذیرفرق جوهری دارد،درامربه معروف به انجام کارفرمان می دهندودرنهی از منکر، جلوی کار زشت را می گیرند و به عامل می گویند: این کار خوب را انجام بده یا فلان کار بد را نکن، ولی در حدّ و تعذیر، شخصی بزهکار را تنبیه می کنند که چرا فلان کار قبیح را مرتکب شدی؟ از این رو چنین کاری به عهده ی مسؤولان قضایی شرعی است، برخلاف امر به معروف و نهی از منکر که وظیفه ی همگان است…لذااین کاریک عزم ملّی می طلبد.[۱۷۳]
نتیجه گیری
جهت دانلود متن کامل این پایان نامه به سایت abisho.ir مراجعه نمایید.
امر به معروف و نهی از منکر دو فریضه بزرگ الهی است این امر از چنان اهمیتی برخوردار است که تمام اعمال نیکو ، حتی جهاد در راه خداوند را، علی (ع) در قبال آن دو، به مثابه یک قطره در مقابل دریای خروشان می داند؛ به دلیل کارکردهای مثبت این دو فریضه است که اگر بدرستی انجام شود، حقیقتا چهره عالم اسلام شکل دیگری به خود خواهد گرفت. چنان که در ضمن حدیثی از امام باقر(ع) بدان اشاره شده است که عمده ترین آن، تأمین امنیت، گسترش قانونمندی، عمران و آبادانی، اصلاح امور مسلمین، و خواری دشمنان است.
در جامعه اسلامی نیز امر به معروف و نهی از منکر از اهمیت بسیار بالا و ویژه ای برخور دار است؛ جامعه ای به رشد و بالندگی می رسد که این دو فریضه همواره در میان آنان رونق داشته باشد، آنچه از اهمیت به سزایی برخوردار است، دارا بودن صفات ویژه ای است که آمران به معروف و ناهیان از منکر باید از آنها برخوردار باشند که عمده ترین آنهاپای بندی آنها به احکام دینی است.باید در نظر داشت که شرایط و مراتب آن در بالندگی این دو فریضه نقش به سزایی دارد. با توجه به کارکردهای آن، میزان ارج گذاری دین بر انجام آن و بر حذر داشتن از متروک ماندن این دو فریضه مترقی به دست میآید.
از نظر قلمرو نیز هم شامل حق الله و حق الناس و حقوق مشترک انسان و خداوند متعال می شود. امر به معروف و نهی از منکر، قلمرو بسیاری وسیعی دارد، بدین معناکه محدوده حقوق الهی،بشری وحقوق مشترک الهی- بشری را تماما شامل است.
امر به معروف و نهی از منکر که به معنی نظارت عمومی و همگانی است، از حقوق اولیه ی همه مسلمانان بوده و هیچ کس، حتی حاکم اسلامی حق ندارد برای آن قید وشرطــی قــراربدهــد،بلکه همــه آحادمردم میتوانند با در نظرداشتن شرایط، مراتب و مراحل آن، در جهت تحقق آن اقدام نموده باخلاقیت و ابتکار، کاراترین، عقلانیترین و موثرترین روشها را به کار بندند تا نتایج درست را از آن به دست آورند.
امر به معروف و نهی از منکر از جمله آموزه های سیاست جنایی اسلام است که در مقایسه با سایر آموزه های آن، جایگاه و کارکرد منحصر به فردی دارد، چه این آموزه از سویی متوجه عموم شهروندان جامعه اسلامی باقطع نظر از مناصب و سمتهای اجتماعی آنها است. این امر نمودی از سیاست جنایی مشارکتی اسلام است، به ویژه آن که از دیدگاه برخی صاحب نظران اسلامی صورت جمعی و تشکلی آن بیش تر موافق با روح این آموزه است، از سویی دیگر حضور این آموزه در تمامی مراحل شکل گیری عمل مجرمانه (پیش، حین و پس) و نیز تأثیر اصلاح گرانه آن البته در حدی که از جامعه انتظار می رود و حاکمیت آن بر همه روابط اجتماعی و … کارکرد بی نظیر و ممتازی به آن داده است. در عین حال، این آموزه در صورتی که با تبیین دقیق مرزهای نظری و عملی آن همراه نباشد می تواند کارکردی بسیار مخرب به دنبال داشته باشد.
از کارکردهای مهم امر به معروف و نهی از منکر فراهم سازی زمینه عمل به هنجارها و تقویت هنجارهای مورد نظر جامعه اسلامی و عمل به نیکی ها است؛ وقتی اعضای اجتماع مراقب هم بوده و یکدیگر را سفارش به حق و نیکی نمایند و از بدی و زشتی بازدارند ، این خود به تدریج زمینه نهادینه شدن و رسوخ نیکی ها در روح و روان افراد را فراهم می آورد ، به خصوص اگر آن چنان که باید و شاید به این فریضه عمل شود و آداب و سنن آن (که علاوه بر عمل کردن آمر به مفاد آن چه امر می کند و دست کشیدن از آن چه خود از آن نهی می کند ، شامل تکنیک های روان شناختی و جامعه شناختی دقیقی است که در شکل تعامل و کنش آمر ظاهر می گردد) رعایت شود. آن چه از عمل به این فریضه به دست می آید نیروی عظیمی است که پشتوانه اجتماعی دارد و می تواند بسیاری از هنجارها را در ذهن و روان افراد درونی سازد و از این طریق راه عمل به دیگر واجبات و سنن الهی (هنجارهای دینی در جامعه اسلامی ) را فراهم آورد. این کارکرد مهم امر به معروف و نهی ازمنکر است که آن رااز دیگر آموزه های سیاست جنایی و حتی از منظری کلان، دیگر آموزه های اسلام متمایز و منحصر به فرد می سازد.
گسترش و تعمیق این فریضه ی الهی در حقیقت نیازمند یک عزم ملّی و همگانی است چنان چه در سوره ی لقمان آیه ی ۱۷ می فرماید: یا بُنَیَّ اَقِمِ الصَّلاهَ وَ أمرُ بِالمَعرُوفِ وَ انهَ عَنِ المُنکَرِ وَاصبِر عَلَی مَا أصَابَکَ اِنَّ ذَلِکَ مِن عَزمِ الاُمُورِ. براساس این آیه کریمه الهی، در راه اجرای این فریضه، باید سختی ها و مصایب را تحمل کرد و صبر پیشه نمود. عزم الامور به کارهایی گفته می شود که باید روی آن تصمیم و عزم داشت ، اما در بعضی از کارها باید از قبل درباره ی آن فکر و مشورت کرد و سپس تصمیم گرفت. اگر کاری مهم و اجتماعی باشد و بدون هماهنگی مستمر همگان حاصل نشود، می گویند این کار عزم ملّی می طلبد، و امر به معروف و نهی از منکر، امری ملّی، مصمم و جزمی است که با عزم همه ی مردم همراه است.
اصول هشتم و یکصدو پنجاه وششم قانون اساسی ودر برخی قوانین موضوعه ، پیشگیری از جرم را مورد توجه جدی قرار داده است و اصل پنجاه وششم قانون اساسی ، حاکمیت برجهان و انسان را مختص خداوند دانسته و انسان را برسرنوشت خویش حاکم نموده است و اصل هشتم قانون اساسی نیز یکی از ابزار حقوقی واجتماعی این اعمال حاکمیت را ، دعوت به خیر وامر به معروف ونهی از منکر دانسته است بنابراین می توان گفت پیشگیری از جرم که نوعی نهی از منکر است از مصادیق حق حاکمیت انسانهاست.
امر به معروف ونهی از منکر بعنوان یکی از احکام اجتماعی دین مبین اسلام که بنحو کفایی برآحاد افراد جامعه ، واجب گردیده است ومبنای پیشگیری وپذیرش این فریضه در شرع مقدس اسلام ، ایجاد احساس مسئولیت عمومی ونظارت همگانی ، به منظور حسن اجرای موازین شرعی وجلوگیری از شیوع فساد در جامعه واصلاح امور است وبراساس اصول قانون اساسی ، امر به معروف ونهی از منکر خواه وظیفه همگانی باشد ویا حق همگان ، تا قبل از تشکیل سازمان منسجم وتعیین حدود وظایف و اختیارات آنان ، تنها در عرصه پیشگیری وامر به معروف ونهی ازمنکر لسانی، قابل تصور شمرده می شود چرا که مطابق روایات ونظر فقها وحقوق دانان ، ورود عموم در عرصه اجرایی پیشگیری ازجرم ، درزمانی که دولت اسلامی حاکم است جایز نیست به عبارت دیگر ، بسط الید در پیشگیری از جرم ، از متعلقات حاکم شرع است وعموم مردم نباید دراین عرصه وارد شوند و اکثر فقهای معاصر نیز همین نظر را دارند.
پیشنهادات
در حوزهی ارتقای کمی
*تبیین و ضرورتشناسی
تبیین و ضرورتشناسی امر به معروف و نهی از منکر در عموم جامعه از الزامات اولیه می باشد. امروزه بخشهای زیادی از افرادجامعه هیچ دلیل وتوضیح محکمی برای وجوب امر به معروف ندارند. ریشهدواندن سکولاریسم در بخشهایی از جامعه منجر به گسترش نوعی نگاه فردی به دین شدهاست که افراد را مانع از دخالت در حوزههای شخصی یکدیگر می کند. اینکه امر به معروف و نهی از منکر چیست؟ چه ضرورتی دارد؟ چرا باید نظارت جمعی در جامعه گسترش یابد؟ و امثالهم سوالهایی است که میبایست در این بخش به آن ها پاسخ گفت و از طریق آموزشهای متنوع در جامعه زمینهی گسترش آن را فراهم نمود.
*آموزش
در گام بعد میبایست به آموزش پرداخت. در عموم جامعه باید چند مسئله مهم راآموزش داد.این مسائل پیشزمینه های امر به معروف در جامعه هستند. بهنظر میرسد عدم وجود شناخت درست و دقیق از این حوزهها منجر به ظهور و بروز آسیبهایی گردیدهاست.
*حمایت
در کنار آموزش نیاز به حمایت همه جانبه از آمران به معروف و ناهیان از منکر وجود دارد و این مسئلهای است که همواره مورد تاکید مسئولان نظام مقدس جمهوری اسلامی بوده است .
برای حمایت چند حوزه را باید تحت پوشش قرار داد که عبارتند از:
– قانونگذاری: متاسفانه امروزه در حوزهی امر به معروف و نهی از منکر ضعف قوانین وجود دارد؛ بهگونهای که در بسیاری موارد دست مجریان برای اعمال نفوذ جهت حمایت از آمران به معروف و ناهیان از منکر بسته است. در بسیاری موارد حمایتهای قانونی کافی وجود نداشته و لذا تنها نتیجه امر به معروف و نهی از منکر صدمه دیدن و هزینهدادن آمر میباشد.
– حمایت نهادهای مسئول: نهادهای مسئول در هر حوزهای میبایست به حمایت از آمران و ناهیان بپردازند. بهعنوان مثال نهادهای امنیتی، قانونی، انتظامی،فرهنگی و … همگی میبایست در این حوزه فعال گردند.
– حمایت افراد اثرگذار: حمایت معنوی از آمران و ناهیان وظیفهی افراد اثرگذار است. عمدهی شخصیتها و رجال مذهبی، سیاسی، فرهنگی و… میبایست واردعمل شده و بهصورت علنی از آمران به معروف حمایت کنند. دعوت عمومی مردم به نظارت اجتماعی وظیفهی این افراد اثرگذار میباشد.
در حوزهی ارتقای کیفی
*شبکهسازی تخصصی مستقیم
شبکهسازی تخصصی به آن معنا است که میبایست جمعی از افراد بهصورت ویژه بهعنوان مربیان امر به معروف و نهی ازمنکر آموزش یابند. این گروه به صورت حرفهای برروی بخشهای مختلف موضوع امر به معروف فعالیت مینمایند که عبارتند از: پژوهش برروی روشهای گسترش،انواع، مبانی نظری، احکام و…
همچنین این افراد تیمهای ویژهی تخصصی آموزش داده و در جهت شبکهسازیهای عمومی و تیمسازیهای گستردهتر از آن ها استفاده میکنند. در مجموع این شبکهسازی منجر به تربیت مربیان توانمند در حوزه امر به معروف و نهی ازمنکر میگردد.
*شبکه سازی ترویجی غیر مستقیم
هرچقدرکه به گسترش و فرهنگسازی امربه معروف بپردازیم، نیاز است افرادی بهصورت خودجوش و مردمی و بدون داشتن برچسبهای حاکمیتی به درون جامعه رفته و بهصورت مداوم در حوزههای مختلف به امر و نهی بپردازند تا مردمی که از طریق فرهنگ سازی، زمینهی ذهنی یافتهاند، جرات آغاز این فرایند را داشته باشند. بهطور کلی جرات سخن گفتن در عموم، جرات بحثکردن، جرات ابراز نظرات مخالف و… مواردی است که این افراد با حضور خود در اجتماع انجام خواهندداد. ایشان میبایست دارای مبانی نظری قوی بوده و در حوزههای مختلف فقهی سررشته حداقلی داشتهباشند تا بتوانند در هنگام امر و نهی بهخوبی پاسخ دهند. این گروه باید بتوانند پاسخ به شبهات را بهشکل مناسبی ارائه دهند. همچنین این افراد میبایست از اقشار و تیپهای مختلف اجتماعی باشند تا در همهی اقشار و مردم نفوذ نمایند. این افراد وظیفه دارند ترس و هزینهی اقدام اول را کاهش دهند؛ چرا که در ساخت یک فرهنگ جدید همواره اقدام اول (یا اولین رد شدن از خط) دارای هزینهی زیاد و ترس عمومی میباشد.