۲.استفاده از نتیجه این پژوهش در مراکز علمی و دانشجویان رشته روان شناسی
-
-
- استفاده از نتایج این پژوهش در زمینه استفاده مناسب از عواطف و حالت های خلقی برای حل مشکلات و داشتن یک زندگی مفید و خلاقانه و لذتبخش می باشد.
۱-۱-۵-سؤال های تحقیق
سؤال های اصلی
هوش هیجانی چیست؟و مولفه های آن در قرآن و حدیث چه جایگاهی دارد؟
سؤال های فرعی:
۱.مولفه های هوش هیجانی کدام است؟
۲.چگونه می توان هوش هیجانی را افزایش داد؟
-
- موانعی که باعث عدم استفاده از هوش هیجانی می شود چیست؟
۱-۱-۶- فرضیه های تحقیق
۱.هوش هیجانی عبارت است از توانایی شناخت، درک و تنظیم هیجان هاو استفاده از آن ها در زندگی.
۲.مولفه های هوش هیجانی در روانشناسی و قرآن و حدیث اموری از قبیل مولفه های درونی، مولفه های بین فردی،سازگاری،مدیریت استرس، خلق عمومی می باشد.
۳.برای افزایش هوش هیجانی راه هایی وجود دارد.
۱- اولین قدم برای افزایش هوش هیجانی،افزایش خودآگاهی است.
۲- ایجاد حس مسئولیت پذیری ۳-آموزش مهارت های زندگی«کنترل خشم،همدلی، برقراری ارتباط موثر،تصمیم گیری صحیح» ۴-مقابله با بحران«تنظیم هیجانات به وسیله ی نوشتن،شناخت احساسات خود و دیگران»۵-ایجاد زندگی شاد و با نشاط
۴.استرس و نگرانی ،تصویر منفی از خود،توقعات غیر واقعی از زندگی و سرزنش دیگران، باعث عدم استفاده از هوش عاطفی خواهد شد و حرکت افراد به سمت موفقیت متوقف می شود.
۱-۱-۷- روش تحقیق
این پژوهش به صورت کتابخانه ای انجام شده است به ای صورت که ابتدا از منابع فیش تهیه شد و سپس بعد از دسته بندی فیش ها، مطالب جمع آوری شد.
۱-۱-۸- ساختار تحقیق
برای این پایان نامه دو بخش در نظر گرفته شده است. بخش اول، شامل سه فصل است که بعد از کلیات تحقیق که شامل فصل اول نیز می باشد در فصل دوم به مبحث موضوع شناسی و در فصل سوم نگاهی تاریخی به کاربرد واژه هوش هیجانی و دیدگاه اندیشمندان در این زمینه پرداخته شده است، بخش دوم شامل دو فصل است، فصل اول مولفه های هوش هیجانی از نگاه قرآن و روایات و فصل دوم راه های افزایش آن ذکر شده است.
فصل دوم:
موضوع شناسی
۱-۲-۱-هوش در لغت
آگاهی،شعور.عقل و فهم. قوه ی درک و شناخت. آگاهی و اراده برای انجام حرکات بدن. مقابل بیهوشی. روح و جاودان.[۱]
۱-۲-۲-هوش در اصطلاح
هوش را می توان توانایی شخص برای تفکر و عملکرد منطقی و معقول تعریف کرد. در کار بالینی، هوش با آزمون های توانایی برای حل مسائل و ساختن مفاهیم با بهره گرفتن از کلمات،ارقام، سایر نمادها،الگوها و ابزار غیر کلامی سنجیده می شود.[۲]
۱-۲-۳- هوش هیجانی در اصطلاح
تعریفهای هوش هیجانی بهرغم ظاهر متنوع و متفاوتشان، همگی روی یک محور اساسی تأکید دارند و آن هم آگاهی از هیجانات، مدیریت آن ها و برقراری ارتباط اجتماعی مناسب است.
جان مایر:[۳]«مجموعهای از تواناییهای ذهنی که به شما کمک میکند احساسات خود و دیگران را درک کنید و در نهایت به توانایی تنظیم احساسات خویش نایل گردید».[۴]
استیوهین[۵]: «هوش هیجانی عبارت است از توانایی مهار عواطف و تعادل برقرار کردن بین احساسات و منطق، به طوری که ما را به حداکثر خوشبختی برساند».[۶]
تراویس برادبری وجین گریوز[۷]: «هوش هیجانی همان توانایی شناخت، درک و تنظیم هیجانها و استفاده از آن ها در زندگی است».[۸]
به عقیده دانیل گلمن،[۹]هوش هیجانی نوعی مهارت اجتماعی و توانایی برقراری ارتباط مؤثر با دیگران است که همدردی با آنان، کنترل تکانشها و حل تعارضات را دربرمیگیرد.[۱۰]
- واژهنامه روانشناسی اکسفورد هوش هیجانی را چنین تعریف میکند: «توانایی مراقبت و کنترل هیجانهای خود و دیگران، تمایز بین هیجانهای مختلف و برچسب مناسب زدن به آن ها، و کاربرد اطلاعات هیجانی برای هدایت فکر و رفتار.»
همانگونه که از تعریفهای یاد شده، نمایان است، هوش هیجانی به معنای توانایی و مهارت شناخت هیجانهای خود و دیگران، بروز هیجانها، کنترل و مدیریت آن ها و در نهایت، برقراری ارتباط سالم و مناسب با خود و دیگران میباشد.
به نظر میرسد که میتوان هوش هیجانی را در یک عبارت کلیتر، شامل مجموعهای از تواناییهای شناخت، درک، توصیف هیجانهای خود و دیگران و پردازش صحیح آن ها به منظور ارائه واکنش مناسب دانست. بر این اساس، مفهوم هوش هیجانی، یعنی «شناخت و پردازش صحیح عواطف خود و دیگران به نحوی که بتوانیم بر پایه آن، رفتاری مبتنی بر اخلاق، وجدان جمعی و معنویت داشته باشیم».
۱-۲-۴- تقسیمات هوش
با بررسی دقیق روند تاریخی هوش، به این نتیجه میرسیم که روانشناسان تقسیمبندیهای متفاوتی از هوش ارائه دادهاند. در زیر به تقسیمات و انواع مهم هوش اشاره میشود:
-
- انواع هوش از دیدگاه ثرندایک (انتزاعی، مکانیکی و اجتماعی)،
-
- انواع هوش از دیدگاه چارلز اسپیرمن(عمومی و اختصاصی)،
-
- انواع هوش از دیدگاه بینه و وکسلر (هوش کلامی و غیر کلامی)،
-
- هوش هفت عاملی (هفت نوع هوش) ترستون، لوئیس تورستون به جای در نظر گرفتن هوش به عنوان یک قابلیت منفرد و عمومی، بر ۷ قابلیت اولیه ذهنی تمرکز دارد (تورستون ۱۹۳۸). قابلیتهایی که او تشریح کرده عبارتند از: درک کلامی، استدلال، سرعت ادراک، توانایی عددی، سیالی واژگانی (بیان سلیس) ،حافظه تداعی، تجسّم فضایی
-
- انواع هوش از دیدگاه گیلفورد(۱۲۰ نوع)،
-
- الگوی سلسله مراتبی ورنون (هوش کلی، هوش عملی و هوش کلامی- آموزشی)،
-
- هوش سیال و هوش متبلور کتل،
-
- انواع هوش از دیدگاه استرنبرگ(کلامی، کاربردی و اجتماعی)،
-
- انواع هوش از دیدگاه هوارد گاردنر(زبانی، موسیقایی، منطقی- ریاضی، فضایی، بدنی-جنبشی، درونفردی، میانفردی، و ….)،
-
- هوش اخلاقی،
-
- هوش معنوی،
-
- هوش مصنوعی،
-
- هوش هیجانی.
موضوعات: بدون موضوع
[پنجشنبه 1400-07-29] [ 04:00:00 ب.ظ ]