۹.دکتر منوچهر اقبال :وزیر بهداری

 

    1. «سهام الدین»ذکاء الدوله غفاری : وزیر پست و تلگراف

 

    1. محمد تقی بهار : وزیر فرهنگ.[۱۴۱]

 

حضور نیروهای شوروی در ایران هم چنان موجب دغدغه ی خاطر دولت های وقت بود.[۱۴۲]
قوام پس از رسیدن به سمت نخست وزیری با دو بحران اساسی روبه رو بود که هر دوی آنها در ارتباط با سیاست شوروی بود . اول قضیه ی خروج متفقین و تخلیه ی ایران و دومین مسئله بحران آذربایجان بود که قصد خود مختاری داشتند، قوام به دلیل انعطاف و تساهلی که در تعامل با گروه های تعیین کننده در کشور داشت از حمایت تمام برخوردار بود. تمام گروه ها و دسته های صاحب منافع حضور قوام را راهی برای رسیدن به خواسته هایشان می دانستند. قوام مانند نخست وزیران پیشین بر سر مشکل و بحران چوب نمی زد ،که موجب شدت آن شود و بلکه مشکل را با نوازش رام می کرد. قوام در تعامل با نیرو های خارجی نیز موفق عمل میکرد، وی بی آنکه حامیان آمریکایی اش را آزرده سازد موفق شده بود که حسن نظر و پشتیبانی فزاینده ی شوروی ها و حزب توده را جلب کند. [۱۴۳]
پایان نامه - مقاله - پروژه
از دیگر ویژگی های قوام برقراری موازنه ی مثبت در سیاست خارجی اش بود، اما در این موازنه سعی داشت تا حد امکان نفوذ شوروی و انگلیس را به حداقل برساند و از نیروی سومی بهره بگیرد …… از این رو در جست و جوی قدرت سوم به تدریج متوجه ی امریکا شد.[۱۴۴]
جمیل حسنلی معتقد است که قوام به یاری شوروی ها به قدرت دست یافت. قوام هنگام تقدیم برنامه ی دولت خود به مجلس اظهار داشت که روابط ایران و شوروی باید براساس احترام و اعتماد متقابل باشد . به محض تایید کابینه قوام در مجلس، او تلگرام تبریکی از استالین دریافت کرد. قوام در در پاسخ به این تلگرام نوشت که آرزومند است در رأس هیئتی به مسکو رود و در مذاکرات شوروی با ایران شرکت کند و همان روز از استالین دعوت نامه ای دریافت کرد.[۱۴۵]
قوام به منظور جلب نظر احزاب سیاسی بخصوص حزب توده، طی اعلامیه ای بعضی از مقررات حکومت نظامی را لغو و آزادی اجتماعات و احزاب و روزنامه ها را اعلام کرد. و تعدادی از فرماندهان ارتش ،مانند سرلشگر حسن ارفع رئیس ستاد، سرتیپ اعتماد مقدم فرماندار نظامی تهران و سرتیپ خسروپناه رئیس ژاندارمری را برکنار کرد. بدیهی ست که ترتیب کابینه ی قوام و اینگونه اقدامات نمیتوانست مورد پسند شاه باشد. در واقع شاه از نخست وزیری قوام راضی نبود و ماجرای ۲۱ آذر ۱۳۲۱ [۱۴۶] کدورت عمیقی بین آن دو بوجود آورده بود.[۱۴۷]
قوام نخست وزیری خود را با چهار امتیاز عمده آغاز کرد.اول، مجلس پیش از انتخاب او به نخست وزیری ،قانونی را تصویب کرده بود،که انتخابات آینده تا خروج نیروهای خارجی برگزار نشود. بنابراین شاه بدون ایجاد جنجال حقوقی و قانونی نمی توانست وی را برکنار سازد. دوم ، ،شوروی ها به او کاملا اعتماد داشتند و تایید کردند که جز او با شخص دیگری درباره ی خروج نیروهای شوروی از خاک ایران گفتگو نخواهند کرد. جالب اینکه وی مورد پشتیبانی وزارت خارجه امریکا نیز بود. و مقامات امریکایی او را کارامدترین سیاستمدار ایرانی که می تواند با شوروی ها کنار بیایدقلمداد می کردند.سوم، او از پشتیبانی هواداران اشرافی خود و حزب توده و همچنین حکومت های خودمختار تبریز و مهاباد برخوردار بود.[۱۴۸].
شروع این دوران را تا چیزی پس از آن می توان دوران خوش بینی برای شوروی ها، فرقه ء دموکرات آذربایجان، و گروه های چپ مجلس دانست که این خوشبینی دیری نپایید و دولت قوام توانست به حل بحران های پیش آمده بپردازد.
۵-۱-۲ سیاست قوام السلطنه با شوروی
قوام السلطنه برای حل بحران های پیش آمده ی ایران اولویت بندی کرده بود او می دانست که دموکرات ها تا وقتی که از پشتیبانی و حمایت شوروی برخوردار باشند سرسختانه بر مواضع خود پافشاری می کنند . بنابراین قوام با جلب حمایت همسایه ی شمالی کوشش خود را برای رفع شورش متجاسران آذربایجان ووتفاهم با شوروی مصروف داشت. دولت های انگلیس و امریکا و شوروی که همواره ایران را در اشغال نظامی داشتند، پس از شکست از آلمان و هم پیمانانش، و سرانجام تسلیم شدن در برابر ژاپن مطابق توافق نامه ای که در شهریور ۱۳۲۰ به کوشش محمدعلی فروغی امضا کرده بودند ،ملزم بودند نیرو های خود را پس از پایان جنگ (یعنی حداکثر تا سیزدهم اسفند ۱۳۲۴ برابر دوم مارس ۱۳۲۶)از ایران فرا خوانند. اماشوروی از یک سو به قصد بهره برداری از فرقه ی دموکرات آذربایجان و کوبیدن میخ کمونیسم در ایران و از سوی دیگر به قصد بهره برداری اقتصادی از منابع نفتی شمال ایران، از بیرون بردن نیروهای خود پرهیز می کرد.[۱۴۹]
پس از رد پیشنهاد سه جانبه ی (شوروی، انگلیس ، امریکا )به منظور بررسی و نظارت بر اوضاع ایران از طرف دولت ایران، حکیمی نخست وزیر وقت به تاریخ ۲۹ دی ماه شکایت خود را به شورای امنیت مطرح کرد و قوام السلطنه در حالی که شکایت مزبوررا در شورای امنیت مسکوت گذارد به نماینده ی ایران دستور داد تا موافقت رئیس هیئت نمایندگان شوروی را به منظور افتتاح باب مذاکره ی مستقیم بین ایران و روسیه جلب نماید. تقی زاده مسائل دولت ایران مبنی بر شروع مذاکره ی مستقیم بین ایران و شوروی رادر جلسه ی ۱۰ بهمن ۱۳۲۴ شورای امنیت به اطلاع شورا رساند.
شورای امنیت پیشنهاد داد، که اختلاف بین دو دولت ایران و شوروی بر سر مساله آذربایجان از راه مذاکرات مستقیم صورت گیرد، ولی دو دولت نامبرده، شورای امنیت را در جریان مذاکرات و تصمیمات متخذه قرار دهند. قوام در آغاز کار ،ضمن صدور اعلامیه مورخ ۲۱ بهمن ماه مبنی بر علاقه ی دولت به حفظ اصول دموکراسی و منشور ملل متحده مقررات حکومت نظامی را در مورد احزاب و اجتماعات از تاریخ ۲۳ بهمن ماه ۱۳۲۴ ملغی ساخت ولی در همین اعلامیه اظهار داشت که مقررات مربوط به مطبوعات تا اطلاع ثانوی همچنان به قوت خود باقی خواهد بود.
قوام السلطنه ، به دنبال تصمیم دولت مبنی بر ایجاد حسن تفاهم در روابط ایران وشوروی، به فرمان شاه در تاریخ ۲۹ بهمن ماه ۱۳۲۴ عازم مسکو شد، و طی ملاقات های مکرر با سران دولت روسیه شوروی و طرح مشکلات موجود در ایران، در مورد مسائلی که منجر به تیرگی روابط دو طرف شده بود، سخن به عمل آورد و موارد زیر را از دولت روسیه درخواست کرد.
:۱.تخلیه ی ایران از نیروی نظامی شوروی به موجب پیمان سه جانبه ۲.عدم پشتیبانی و حمایت روسیه از متجاسرین آذربایجان.[۱۵۰]
در روز ۲۵ فوریه برابر ۱۱ اسفند ۱۳۲۴ تصمیم دولت شوروی به قوام ابلاغ گردیدمبنی بر اینکه از روز دوم مارس تخلیه ی قسمتی از نیروی شوروی از نواحی ایران چون،مشهد ،شاهرود وسمنان ،که در آنجا آرامش نسبی برقرار است آغاز می شود اما نیروی شوروی در ر سایر نواحی ایران تا روشن شدن اوضاع باقی خواهد بود .در ضمن برای رفع اختلاف های موجود از دولت ایران مصرأ خواستار شدند تا امتیاز استخراج نفت شمال را به آنها اعطا کند و نیز خودمختاری آذربایجان را به رسمیت بشناسد.
قوام السلطنه با خودمختاری آذربایجان سخت مخالفت ورزید و اعطای نفت شمال را موکول به تصویب مجلس شورای ملی و خروج قوای نظامی آن دولت از ایران کرد.[۱۵۱]حاصل سفر قوام به مسکو را نمیتوان شکست کامل ماموریت او دانست . ضیافت شامی که استالین در اخرین لحظه ،خارج از برنامه ی رسمی ،برای او و همکارانش در کاخ کرملین ترتیب داده بود نشان از ان داشت که رهبران شوروی هنوز دستیابی به قراردادی مشترک با ایران را ناممکن نمی دیدند. حضور مقامات عالی رتبه ی شوروی چون ویشینسکی ،معاون کمیسار خارجه و دادستان سابق دادگاهای فرمایشی مسکو، شماری از رهبران درجه اول بلشویسم چون زینویف، کامنوف، راداک،و……حاکی از اهمیت به آتیه و سرنوشت مذاکرات با قوام بود.[۱۵۲]پس قوام السلطنه در تاریخ ۱۹ اسفند ۱۳۲۴ به ایران مراجعت کرد و تعقیب مذاکرات موکول به آمدن سفیر شوروی به ایران گردید.
مخالفت قوام با پیشنهاد مولوتوف ،دولت روسیه را بران داشت ،تا برای قبول تقاضای خود دولت ایران را تحت فشار قرار دهد. .به دنبال چنین سیاستی پس از مراجعت قوام به ایران ،بر عده ی نفرات نظامی خود در ایران افزود و نیز عده ی زیادی از نیرهای نظامی خود را ازطرف قزوین به سمنان و به جانب تهران حرکت دادند و در کرج و گرمسار متوقف ساخت.
قوام السلطنه پس از مراجعت به ایران در تاریخ ۲۴ اسفند ۱۳۲۴ به سفیر ایران «حسین علا»دستور داد تا مجددأ شکایت ایران مبنی بر عدم تخلیه ی کشور از نیروهای نظامی روسیه و مداخله ی مستقیم در امور داخلی ایران ، تسلیم شورای امنیت بنماید.
تهدیدهای دولت جماهیر شوروی دولت امریکارا بر آن دارد تا یادداشت شدیدی به تاریخ اول فروردین ماه ۱۳۲۵ برابر ۲۱ مارس ۱۹۴۶ به دولت شوروی ارسال دارد و درضمن آن به عنوان عضو ملل متحد و امضا کننده ی اعلامیه ی سه جانبه ی تهران ،از آن دولت تقاضا کرد تا ظرف مدت یک هفته پس از ارسال یاداشت مذکور، امر تخلیه ی ایران از ارتش سرخ عملی شود و چنانچه ظرف شش هفته دولت روسیه شوروی کلیه ی ارتش خود را از همه ی نقاط ایران خارج نکند، ارتش امریکا به ایران مراجعت خواهدکرد.[۱۵۳]
ایدن وزیر امور خارجه سابق انگلستان هم در سخنان خود در مجلس عوام خواستار ایرانی متحد و قوی شد و از سیاست های گذشته ی خود و شوروی در تقسیم ایران به مناطق نفوذی خود انتقاد کرد.[۱۵۴]کاردار سفارت امریکا در مسکو (جورج کنان )با ارسال یادداشتی اعتراض امیز، خواستار احترام دولت شوروی به حق حاکمیت دولت های دیگر شد.[۱۵۵]
۵-۱-۲-۳ قرارداد قوام –سادچیکف
سال ۱۳۲۵ ش . سال پیروزی بزرگ و درخشان تاریخی ایران یعنی رهایی آذربایجان و شکست قطعی بیگانه پرستان و در عین حال یکی از بحرانی ترین دوران تاریخی ایران است . این سال با موافقتنامه ی قوام –سادچیکف،تخلیه ی ایران از نیروهای نظامی اتحاد شوروی عملی شد. قوام السلطنه از این موفقیت و دوران فترت برای تحکیم حکومت خود استفاده کرد و سیاستمداران مخالف خود مانند سیدضیاءالدین طباطبایی ،جمال امامی و کریم خان رشتی را به نام «حشرات موذی »بازداشت کرد.[۱۵۶]
احمد قوام که رویه ی خاصی در سیاست داخلی و خارجی دولت پیش گرفته بود از شاه خواست که در غیاب قوه مقننه اورا در اداره ی امور کشور کاملا ازاد گذارد و شاه هم تا حدودی که مصالح کشور ایجاب می نمود به نخست وزیر خود آزادی عمل داد. محمدرضا شاه خود در این باره چنین میگوید: «قوام پس از بازگشت خود اصرار ورزید که باید به او اختیارات کافی داده شود تا تمام تصمیمات را خودش بگیرد .برای کاهش از اصطحکاک و هرج و مرج بیهوده به او آزادی عمل دادم. قوام که در حل و عقد امور داخلی و خارجی کشور خود را آزاد می پنداشت در تاریخ ۵ فروردین ۱۳۲۵ (۴ اوریل ۱۹۴۶)در تعقیب مذاکراتی که در مسکو با استالین و اولیای دولت اتحاد جماهیر شوروی داشت با سادچیکف سفیر اتحاد جماهیر شوروی وارد گفتگو شد و در تاریخ ۱۵ فروردین ۱۳۲۵ به توافقات ذیل رسید :
۱.واحدهای ارتش سرخ از تاریخ ۲۴ مارس ۱۹۴۶ یعنی یکشنبه چهارم فروردین ۱۳۲۵ در ظرف مدت یک ماه و نیم خاک ایران را تخلیه می نمایند.
۲.قرارداد ایجادشرکت مختلط ایران و شوروی و شرایط آن از تاریخ ۲۴ مارس تا انقضای هفت ماه برای تصویب به مجلس پانزدهم پیشنهاد خواهد شد.
۳.راجع به آذربایجان چون امر داخلی ایران است ترتیب مسالمت آمیزی برای اجرای اصلاحات طبق قوانین موجوده و با روح خیر خواهی نسبت به اهالی آذربایجان بین دولت و اهالی آذربایجان داده خواهد شد.
پس از اعلام موافقتنامه ،نخست وزیر ایران نامه ای به سفیر کشور شوروی به این مضمون نوشت:
«اقای سفیر کبیر پیرو مذاکرات شفاهی که بین ما به عمل امده است احتراما به استحضار ان جناب میرساند که دولت ایران موافقت می نماید که دولتین ایران و شوروی شرکت مختلط ایران و شوروی را برای تجسسات و بهره برداری اراضی نفت خیز در شمال ایران با شرایط اساسی ذیل ایجاد نمایند:
۱.در مدت ۲۵ سال اول عملیات شرکت ۴۹ درصد سهام به طرف ایران و۵۱درصد سهام به طرف دولت شوروی متعلق خواهد بود و در مدت ۲۵ سال دوم ۵۰ درصد سهام به طرف ایران و ۵۰ درصد به طرف شوروی خواهد بود.
۲.منافعی که به شرکت عاید میگردد به تناسب مقدار سهام هر یک از طرفین تقسیم خواهد شد .
۳.حدود اراضی اولی که برای تجسسات اختصاص داده میشود همان است که در نقشه ای که جنابعالی ضمن مذاکرات در روز ۲۴ مارس به این جانب واگذار فرموده اید،به استثنای قیمت خاک آذربایجان غربی که در باختر خطی که از نقطه ی تقاطع در حدود اتحاد جماهیر شوروی و ترکیه و ایران آغاز و بعد از سواحل شرقی دریاچه ی رضاییه گذشته تا شهر میاندواب میرسد ،واقع است همان طوریکه در نقشه ی مذبور روز چهارم آوریل سال ۱۹۴۶ اضافه و تعیین گردیده است.
۴.سرمایه ی طرف ایران عبارت بوده است از اراضی نفت خیز مذکور در ماده ی ۳ که پس از عملیات فنی دارای چاه های نفت و محصول آن قابل استفاده شرکت خواهد گردیدو سرمایه ی طرف شوروی عبارت خواهد بود از هر قبیل مخارج و آلات و ادوات و حقوق متخصصین و کارگران که برای استخراج نفت و تصفیه ی آن مورد احتیاج خواهد بود.
۵.مدت عملیات شرکت پنجاه سال است.
۶.پس از انقضاء مدت عملیات شرکت ،دولت ایران حق خواهد داشت سهام شرکت متعلق به شوروی را خریداری نمایدو یا مدت عملیات شرکت را تمدید کند.
۷.حفاظت اراضی مورد تجسسات و چاه های نفت و کلیه ی تاسیسات شرکت منحصرا به وسیله ی قوای تامینه ایران خواهد بود.قرارداد ایجاد شرکت نفت شوروی و ایران که مطابق متن این نامه عقد می شود به مجردی که مجلس شورای ملی ایران تازه انتخاب شود و به عملیات قانونگذاری خود شروع نماید،در هر حال نه دیرتراز هفت ماه از تاریخ ۲۴ مارس سال جاری برای تصویب پیشنهاد خواهد شد.[۱۵۷]
اما در باب شکایت ایران به سازمان ملل و سرانجام این شکایت باید گفت که حسین علاء سفیر ایران در شورای امنیت طی نامه ای از شورا خواست که شکایت ایران همچنان در دستور کار شورا باقی بماند. قوام بلافاصله به حسین علاء دستور داد که علا شکایت ایران را پس بگیرد و علا هم در پی این دستور شرحی به شورای امنیت نوشت و تقاضای استرداد شکایت را نمود……در نتیجه با اکثریت ۸ رای موافق در مقابل ۳ رای مخالف، تصمیم شورای امنیت بر این شد که با وجو درخواست مسترد داشتن شکایت، دادخواست ایران همچنان در شورای امنیت باقی بماند.[۱۵۸]
علاء چون خبر انتشار خبر پس گرفتن شکایت ایران را موجب صدمه به هیئیت و اعتبار ایران می دانست فورأ در تلگرافی به قوام زیان این گونه انتشارات را متذکر شد.[۱۵۹].
علاء در آن شرایط افکار جهانی را بیشتر از اوضاع داخلی کشور مدنظر داشت. اما قوام که سعی داشت به هر قیمت و طریق ممکن بحران های کشور را خاتمه دهد به نگرانی های علاء از افکار جهانی و سازمان ملل توجهی نمی کرد و بر بازی های سیاسی اش ادامه دادو تصمیم داشت حتمابرنده شود. زیرا وی مستقیما از شاه دستور می گرفت .شوروی از از این تصمیم برآشفت. این یک قلم دیگر جزء سیاست های حساب شده ی قوام شدو اماسازمان ملل که نمیخواست دوباره شاهد بحران در ایران باشد و از ابهت سازمان در آغاز کارش کاسته شود این تصمیم را گرفت که به نام ایران تمام شد .هر چند ماه اول و دوم قرارداد نفت اجرا شد اما مجلس شورای ملی سرانجام تصمیم قانونی دایر به بد اثر بودن قرارداد قوام –سادچیکف راجع به ایجاد شرکت مختلط ایران و شوروی در تاریخ ۳۰ مهر ۱۳۲۶ از تصویب مجلس گذراند و واگذاری هر گونه امتیاز استخراج نفت و مشخصات آن به خارجی ها و ایجاد هر نوع شرکت برای این منظور که خارجی ها در آن به وجهی سهیم باشند را مطلقا ممنوع اعلام کرد.[۱۶۰]سرانجام در پایان ماه جاری و آغاز ماه اوریل ۱۹۴۶ خروج نیروهای شوروی از ایران تحقق یافت.[۱۶۱]
۵-۴ تشکیل حکومت آذربایجان –کردستان
از زمان های کهن، مشخصه ی تاریخ ایران ،دوره های متناوبی از اشکال متمرکز و غیر متمرکز حکومت بوده است، طی دوره هایی که حکومت متمرکز مقتدر و موثری وجود نداشته، در مناطق مختلف ایران جریان های نامتناجس سیاسی به صورت آشکار بر طبل جدایی سیاسی می کوبیدند.این امر غالبا به تحولات ناهموار سیاسی و ناهماهنگ در سطح ملی منتهی می شد. در چنین دوره هایی نه تنها برای حکومت مرکزی نگه داشتن خط مشی سیاسی ملی در سراسر کشور دشوار بود، بلکه برای مخالفان سیاسی هم متقابلا مشکل بود که به برنامه ی حزبی منسجمی دست یابند.هم حکومت و هم مخالفان، با این مشکل روبرو بودند که برای یک حزب «ملی» یا برنامه ی «ملی»کار آمدی بسیج مطلوب راه اندازند. از آغاز تشکیل احزاب سیاسی در ایران این موضوع بیشترین توجه برنامه ریزان حزب ها و بویژه کاردانان سیاسی اردوی مخالف دولت را به خود جلب کرده بود .[۱۶۲]
دهه ی ۱۳۲۰ شمسی یکی از بحرانی ترین ادوار تاریخ معاصر ایران است.اوج بحران سال ۱۳۲۴ است که احزاب دموکرات آذربایجان و کردستان جهت خودمختاری تشکیل دادند و کشور ایران را با خطر تجزیه مواجه نمودند. پس از سقوط رضا شاه جنبش های آزادی خواهانه و احزاب به تدریج فزونی یافتند،که از بین رفتن حکومت یکپارچه ی مرکزی، نفوذ و تحریکات دول خارجی ،رشد اندیشه های ناسیونالیستی و ضعف دولت های ایران در پیدایش این جنبش ها موثر بودند.
آذربایجان همواره استانی نسبتا ثروتمند بود. مردم آذربایجان بیشترین سهم را در انقلاب مشروطه داشتند . آذربایجانی ها در جریان انقلاب مشروطیت برای نخستین بار برای اداره ی امور استان به تشکیل انجمن ایالتی دست زدند. با روی کار آمدن رضاشاه ،آذربایجانی ها دریافتند که سهمی شایسته در مبارزات خویش در صحنه ی سیاسی ، اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی به دست نیاورده اند، بنابراین بسیاری از مردم تبریز ،با ارسال تلگراف های اعتراض امیزی نسبت به این مسئله واکنش نشان دادند.و به دنبال فضای ایجاد شده دراثر اشغال نظامی کشور، آذربایجانی ها برای تحصیل حقوق خود با کمک دولت شوروی هدف خود را دنبال کردند. تسلیم المان در اردیبهشت ۱۳۲۴ فرصت مناسبی بود تا استالین مجددابه فکر نهضت شمال بیفتد.در این اوضاع و احوال مجلس چهاردهم شورای ملی در اوایل کار خود و مشغول بررسی اعتبار نامه های نمایندگان بود.
سید جعفر پیشه وری با حمایت حزب توده و جبهه ی آزادی وکیل اول تبریز شد ،اما مالکین و منتفذین آذربایجان که منافع خود را در خطر می دیدند به مخالفت با او برخاستند و اعتبار نامه ی او را رد کردند.؛ رد اعتبار نامه ی پیشه وری جرقه ای بود برای شروع حرکت آذربایجانی ها.[۱۶۳]
پیشه وری در شهریور ۱۳۲ در حالی که روزنامه اش توقیف شد مایوس از مجلس چهاردهم وارد تبریز گشت.[۱۶۴]سرانجام فرقه ی دموکرات آذربایجان بسته شد و پیشه وری برای رهبری فرقه انتخاب گردید. در دیدار استالین با باقر اوف در کرملین ،استالین به باقر اوف دستور داد که کمونیست های آذربایجان شوروی و رفقایش در آذربایجان ایران کمک کنند. سپس ملاقاتی بین باقر اوف و پیشه وری در باکو صورت گرفت و دستورات لازم به پیشه وری ابلاغ شد.[۱۶۵]
در روز ۲۴ شهریور ۱۳۲۴ فرقه ی دموکرات آذربایجان با انتشار بیانیه ای به دو زبان ترکی و فارسی ،رسما موجودیت خود را اعلام کرد. این بیانیه شامل یک مقدمه و دوازده تبصره به صورت زیر بود:
۱.همراه با حفظ استقلال و تمامیت ایران لازم است به مردم آذربایجان ،آزادی داخلی و مختاریت مدنی داده شود تا بتوانند در پیشبرد فرهنگ خود و ترقی و آبادی آذربایجان با رعایت قوانین عادلانه کشور، سرنوشت
خود را تعیین کنند.
۲.در اجرای این منظور باید به زودی انجمن های ایالتی و ولایتی انتخاب شده و شروع به کار کنند،این انجمن ها ضمن فعالیت در زمینه های فرهنگی و بهداشتی و اقتصادی به موجب قانون اساسی اعمال تمام مامورین دولتی را بازرسی کرده، در تغییر و تبدیل آن اظهار نظر خواهند کرد.
۳.در مدارس آذربایجان تا کلاس سوم تدریس فقط به زبان آذربایجانی خواهد بود و از ان به بعد زبان فارسی به عنوان زبان دولت ،همواره به زبان آذربایجانی تدریس خواهد شد. تشکیل دانشگاه ملی دارالفنون در آذربایجان یکی از مقاصد اصلی فرقه دموکرات است.

موضوعات: بدون موضوع
[پنجشنبه 1400-07-29] [ 04:11:00 ب.ظ ]