چابکی یکی از عوامل آمادگی عضلانی است که نقش بسیار مهمی در فعالیتهای ورزشی و برخی از امور روزمره بازی می­ کند و وسیله­ای برای ایمنی بیشتر در شرایط و موقعیت­های مختلف می­باشد. همانند عوامل دیگر آمادگی جسمانی، تعاریف مختلفی نیز از این عامل در منابع مختلف ذکر شده است(مجبی و همکاران، ۱۳۹۱).
به قابلیت مانور پذیری، چابکی گفته می­ شود و آن عبارت از توانایی تغییر سریع مسیر حرکت، با حفظ تعادل و درک موقعیت است. همچنین در تعریف دیگری، چابکی عبارت است از: نوعی قابلیت عضلانی که با بهره گرفتن از آن بتوان وضعیت و مسیر حرکت بدن را به صورت ارادی و به نحو دقیق در حداقل زمان مشخص کرد یا به سرعت تغییر داد. در جمع­بندی کلی از این تعاریف، می­توان چابکی را ترکیب مجموعه ­ای از سرعت، قدرت، عکس­العمل­های سریع، تعادل و هماهنگی دانست. نکته اساسی این که چابکی با سرعت تفاوت­های اساسی دارد. سرعت عمل و سرعت عکس­العمل خود به عنوان سرعت مطرح هستند. ولی در چابکی، سرعت تغییر شکل و وضعیت بدن و یا سرعت تغییر مسیر حرکت مطرح می­ شود. به عبارت دیگر در چابکی، سرعت با متغیرهای دیگری همراه است (برچ و همکاران، ۱۹۹۴).
با توجه به وضعیت ثابت یا متحرک بودن بدن، چابکی را به دو نوع ایستا و پویا تقسیم ­بندی کرده ­اند. در چابکی پویا تمامی بدن با حداکثر سرعت، دقت و هماهنگی جابجا می­ شود ولی در چابکی ایستا قسمتی از اعضای بدن بطور در جا با حداکثر سرعت و دقت تغییر شکل می­دهد. به هر حال عواملی از قبیل قدرت، توان، سرعت (عمل و عکس العمل) تعادل، انعطاف­پذیری، حضور ذهن (تمرکز) و هماهنگی (مهارت) نقش تعیین ­کننده ­ای بر چابکی دارند. تحقیقات اخیر نشان می­دهد که نیرو در کسب امتیاز تست­های چابکی به ویژه در قسمتهایی که مستلزم تغییر جهت­های سریع در حالت دویدن است، نقش مهمی ایفا می­ کند. همچنین چابکی نیز به نوبه خود در فعالیت­هایی مانند: تکواندو، بسکتبال، هندبال، بدمینتون، اسکی و والیبال که به تغییرات سریع تمامی بدن (چابکی عمومی) یا یکی از اعضاء آن (چابکی عضوی) استارتهای سریع، توقف ناگهانی نیاز است، نقش تعیین کننده ­ای دارد (فاکس، ۱۳۷۸).
۲-۲-۸-۱- آزمون­های چابکی
آزمونهای مختلفی برای اندازه ­گیری چابکی در رشته­های مختلف وجود دارد که برخی چابکی در تغییر شکل بدن، برخی چابکی در تغییر مسیر و جهت حرکت و برخی هم چابکی عمومی را اندازه می­گیرند. آزمون عملی چمباته زدن[۴۴] برای اندازه ­گیری چابکی در تغییر شکل بدن مورد استفاده معلمان تربیت بدنی و محققان قرار می­گیرد و دارای ضریب عینیت ۹۹/۰ و ضریب پایائی ۹۲/۰ بوده که برای سنین ۱۰ سال تا دانشگاهی پیش ­بینی شده است. آزمون ۹ × ۴ متر نیز برای اندازه ­گیری چابکی در تغییر مسیر و جهت حرکت مورد استفاده قرار می­گیرد و دارای ضریب اعتبار بالایی بوده و برای سنین مختلف دانشگاهی پیش ­بینی شده است. از آزمونهای عملی دیگر برای اندازه ­گیری چابکی می­توان آزمون ایلینویز، دویدن به پهلو در مدت ۲۰ ثانیه، آزمون دویدن زیگزاگ، آزمون پریدن چهار خانه، آزمون چابکی semo، آزمون دویدن راست، معکوس، آزمون چابکی LSU را نام برد. به هر حال معلم و مربی تربیت بدنی و یا محققین می­توانند با توجه به شرایط، آزمونهای مختلفی را در این زمینه ابداع کرده و به کار ببرد. واحد اندازه ­گیری چابکی می ­تواند زمان و یا تعداد تکرار در واحد زمان باشد (برچ و همکاران، ۱۹۹۴) (فاکس، ۱۳۷۸).
۲-۳- تحقیقات انجام شده در زمینه مکمل های کراتین
۲-۳-۱- تحقیقات داخلی
در داخل کشور تنها نتیجه یک تحقیق از تاثیرات مکمل­سازی کراتین در دسترس بود. این تحقیق به بررسی تاثیر مکمل­سازی کوتاه مدت کراتین مونوهیدرات بر عملکردهای سرعتی و استقامتی و VO2max بازیکنان باشگاهی فوتبال پرداخته است. بدین منظور ۲۲ بازیکن باشگاهی فوتبال، انتخاب شده و در دو گروه همگن ۱۱ نفره دارو نما (گروه کنترل) و کراتین (گروه تجربی) قرار گرفته و در یک طرح دوسوکور عملکرد آزمودنی­ها را در دوهای سرعت و استقامت در سرعتهای متناوب مکرر، ظرفیت استقامتی (شاخص VO2max) و زمان رسیدن به خستگی را به عنوان متغیر وابسته با فاصله ۷ روز مورد ارزیابی قرار گرفته است. در کنار این موارد وزن و ترکیب بدنی افراد نیزمورد ارزیابی و سنجش قرار گرفت. در فاصله پیش آزمون و پس آزمون گروه کراتین، روزانه ۲۰ گرم کراتین در ۴ وعده ۵ گرمی و گروه دارونما روزانه ۲۰ گرم گلوکز مصرف می­کردند. نتایج حاصله از تحقیق نشان داد که مصرف کوتاه مدت مکمل کراتین تاثیر معنی­داری بر وزن چربی و درصد چربی بدن بازیکنان فوتبال نداشته است، اما توانسته است وزن بدن و وزن بدون چربی بدن آنان را به طور معنی­داری افزایش دهد. در عین حال معلوم شد که مصرف کوتاه مدت مکمل کراتین عملکردهای سرعتی کوتاه مدت (دوهای ۱۰، ۲۰، ۴۰، ۶۰ متر سرعت)، درازمدت (دوهای ۸۰، ۱۰۰ متر سرعت) و عملکردهای استقامتی بازیکنان فوتبال باشگاهی را که شامل ۵۰ نوبت دویدن سرعت حداکثر ۱۵ ثانیه­ای متناوب با ۱۰ ثانیه استراحت بین آنها بود، را بهبود بخشد، اما زمان رسیدن به خستگی در آزمون بیشینه بروس بر روی نوار گردان و VO2max بازیکنان فوتبال باشگاهی را تغییر نداده است (مجبی و همکاران، ۱۳۹۱).
۲-۳-۲- تحقیقات خارجی
۲-۳-۲-۱- مکمل سازی کوتاه مدت
موضوعات زیادی در رابطه با مکمل­سازی کراتین وجود دارد، اما سوال مهمی که در خصوص مکمل­سازی کراتین پاسخی بدان داده نشده بود، این بود که آیا کل مقدار کراتین (TCR) می ­تواند افزایش یابد؟ در سال ۱۹۹۲ هریس[۴۵] و همکارانش تحقیقی که شامل یک روش مؤثر بر افزایش ذخائر کراتین عضله از طریق خوردن مقدار زیاد کراتین مونوهیدرات بود انجام دادند. در این تحقیق محققین استدلال کرده ­اند که اگر سطوح کراتین خون بتواند بیشتر از آستانه کراتین بالارود، بخشی از کراتین می ­تواند به عضله سرایت کند. این تحقیق نشان داد که یک دوز ۵ گرمی کراتین، غلظت کراتین خون را به اندازه قابل توجهی افزایش می­دهد که حدوداً یک ساعت بعد از خوردن به اوج خود می­رسد و بعد از ۲ تا ۳ ساعت به سطوح اولیه خود برمی­گردد. برای بالا نگاه داشتن سطوح کراتین خون در طول روز مقدار ۵ گرم کراتین هر دو ساعت یکبار به مدت ۸ ساعت توصیه شده است. اگر این مقدار مصرف کراتین به مدت حداقل ۴- ۵ روز انجام شده باشد منجر به افزایش معنی­داری در کل محتوای کراتین عضله چهار سر ران می­ شود. افزایش میزان کراتین در دو روز اول آغاز این رژیم مشهود بود و این افزایش در کسانی که ذخیره اولیه کمتری داشته بیشتر بود (هریس و همکاران، ۱۹۹۲).
چند سال بعد در سال ۱۹۹۶ هالتمن[۴۶] و همکارانش در تحقیقی که با هدف بررسی بارگیری کراتین، بر روی ۳۱ آزمودنی مرد انجام دادند، نشان دادند که با مصرف ۳ گرم کراتین در روز به مدت ۲۸ روز میزان کراتین بدن مردان ۲۰ % افزایش پیدا می­ کند، همین مقدار افزایش را نیز می­توان با مصرف ۲۰ گرم کراتین در روز به مدت ۶ روز بدست آورد هالتمن و همکاران، ۱۹۹۶).
کنستانتینوس[۴۷] و همکارانش تأثیر رژیمهای مختلف بارگیری کوتاه مدت کراتین بر رکاب زدنهای متناوب سرعتی را مورد بررسی قرار داده است.. در این پژوهش ۲۸ آزمودنی فعال بدنی به دو گروه کنترل (n=7) و تجربی (n=21) تقسیم شدند. پروتکل تمرینی شامل سه ست ۳۰ ثانیه ای آزمون بی هوازی وینگیت با ۶ دقیقه بازگشت به حالت اولیه بین آنها بود. آزمودنیها ابتدا بدون هیچگونه مصرف کراتین و سپس با یک دوره مصرف دارونما و کراتین، این آزمون را انجام دادند. گروه تجربی خود به سه گروه هفت نفری تقسیم شدند و در مقادیر مختلف ۴۰ گرم، ۱۰۰ گرم و ۱۳۵ گرم، به مدت ۴ روز کراتین مصرف کردند. نتایج این تحقیق نشان داد که مصرف ۱۰۰ گرم کراتین در مقایسه با مصرف ۴۰ گرم کراتین،افزایش نیروی بیشتری را در عضلات به همراه دارد ولی مصرف مقادیر بالاترکراتین (۱۳۵ گرم)، منافع بشتری را بوجود نمی­آورد .( کنستانتینوس و همکاران، ۱۹۹۵).
به طور کلی نتایج مطالعات گوناگون نشان داده است که افزایش کل کراتین ۱۰ تا ۳۷% می­باشد، یعنی ذخیره کراتین نزدیک به ۱۵۵ تا ۱۶۰ میلی مول در هر لیتر عضله خشک می­رسد. بیشترین بارگیری کراتین در دو روز اول اتفاق می­افتد و عضلات در مدت کمتر از ۷ روز با ۲۰ تا ۲۵ گرم در روز، اشباع از کراتین می­شوند. و لیکن نکته جالب توجه این می­باشد که مصرف مکمل کراتین در همه افراد باعث افزایش ذخائر کراتین نمی­ شود مخصوصاً در افرادی که سطوح ابتدائی کراتین بدنشان بالا می­باشد. (روتا و همکاران، ۲۰۰۴).
۲-۳-۲-۲- مکمل سازی کراتین و قدرت
افزایش حداکثر قدرت یکی از عمده دلایل استفاده ورزشکاران از کراتین می­باشد. تحقیقات زیادی تأثیر رژیم بارگیری کراتین بر عملکرد قدرتی ایزومتریک، ایزوکینتیک و ایزو تونیک عضله را مورد آزمایش قرار داده­اند.
گرین هاف[۴۸] و همکارانش عملکرد ایزوکینتیک که شامل ۵ نوبت ۳۰ تکراری اکستنشن زانو با سرعت زاویه ای ثابت ۱۸۰ درجه در ثانیه با ۱ دقیقه بازگشت به حالت اولیه بین هر ست بود را مورد سنجش قرار داد. افراد مصرف کرده کراتین به شکل معنی­داری قادر بودند که افت نیروی گشتاور تولیدی در نوبت­های ۲، ۳، ۴ را کاهش دهند( گرین هاف و همکاران، ۲۰۰۰).
همچنین در تحقیقی که در سال ۱۹۹۸ توسط ریچارد[۴۹] و همکارانش ۲۵ بازیکن فوتبال در یک طرح دوسوکور به دو گروه مصرف کننده کراتین و مصرف کننده دارونما تقسیم شدند و قدرت آن­ها توسط آزمون­های اسکوات و پرس سینه مورد ارزیابی قرار گرفت. نتایج این تحقیقات نشان داد که گروه کراتین افزایش معنی­داری در آزمون قدرت پرس سینه داشتند ولی در آزمون اسکوات هیچ تفاوت معنی­داری در بین گروه­ها بوجود نیامد (ریچارد و همکاران، ۱۹۹۸).
در پژوهشی دیگر که در سال ۲۰۰۱ توسط مایکل[۵۰] و همکارانش انجام شد. ۲۵ بازیکن فوتبال به سه گروه کراتین (۲۰ گرم کراتین در روز به مدت ۵ روز)، گروه دارونما (۲۰ گرم سدیم فسفات مونوهیدرات در روز به مدت ۵ روز) و گروه کنترل ( بدون هیچگونه مصرف مکمل ) تقسیم شدند. از آزمودنی­ها برای ارزیابی حداکثر قدرت، آزمون­های پرس سینه و اسکوات به عمل آمد. در طول این پژوهش آزمودنی­های همه گروه ها به تمرینات با وزنه و تمرینات بی­هوازی پرداختند. در پس آزمون­ها افراد گروه کراتین به افزایش قدرت بالاتری در پرس سینه و اسکوات نسبت به دو گروه دیگر دست یافتند.
همچنین در گروهی از زنان جوان غیرفعال، اثرات یک برنامه ده هفته­ای تمرینات قدرتی در حالت مصرف همزمان و روزانه مکمل­های کراتین نسبت به حالت مصرف دارونما بیشتر شد( مایکل و همکارانش، ۲۰۰۱).
اخیراً نیز در سال ۲۰۰۴ بال[۵۱] و همکارانش، تغییرات حداکثر قدرت را با مکمل­سازی کراتین بررسی کردند. در این پژوهش ۱۰ مرد که به طور تفریحی فعالیت داشتند در یک طرح دوسوکور به صورت تصادفی به دو گروه تقسیم شدند. گروه کراتین روزانه ۲۰ گرمی کراتین و گروه دارونما روزانه ۲۰ گرم مالتودکسترین به مدت ۵ روز مصرف کردند. سپس به مدت ۳ هفته به مقدار روزانه ۲ گرم از رژیم کراتین یا دارونمای خود را حفظ کردند. در طول پژوهش افراد به تمرینات قدرتی پرداختند. در پیش آزمون و پس آزمون، حداکثر قدرت عضلات سینه و پا توسط آزمون یک تکرار بیشینه (۱RM) ارزیابی شدند. نتایج این تحقیق نشان داد که در گروه کراتین ۱RM پرس سینه و پرس پا به اندازه معنی­داری افزایش یافته بود در حالیکه در گروه دارونما فقط ۱RM پرس پا با افزایش مواجه شده بود(بال و همکاران، ۲۰۰۴).
در مقابل این تحقیقات در پژوهشی، گرین هاف و همکارانش از افراد مورد آزمایش خواستند پنج مجموعه سی­تایی انقباض های ایزوکینتیک ارادی را قبل و پس از مصرف کراتین یا دارونما اجرا کنند. نتایج نشان داد در گروه دارونما اثری دیده نشد و تنها در گروه کراتین در مراحل آخر بعضی از مجموعه­ها حداکثر تولید گشتاور نیرو افزایش یافت. به طور کلی نتایج این تحقیق نشان داد که مکملهای کراتین هیچ تأثیری بر حداکثر گشتاور نیرو نداشتند (گرین هاف و همکاران، ۲۰۰۰).
همچنین در تحقیقی دیگر گیلیام[۵۲] و همکارانش عملکرد ایزوکینیک، شامل ۵ ست و ۳۰ تکرار را با مصرف کراتین مورد بررسی قرار دادند و هیچ تاثیر سودمندی از مکمل سازی کراتین را گزارش ندادند (گیلیام و همکاران، ۲۰۰۰).
در مقابل این تحقیقات در پژوهشی، هافمن و همکارانش از افراد مورد آزمایش خواستند پنج مجموعه سی­تایی انقباض های ایزوکینتیک ارادی را قبل و پس از مصرف کراتین یا دارونما اجرا کنند. نتایج نشان داد در گروه دارونما اثری دیده نشد و تنها در گروه کراتین در مراحل آخر بعضی از مجموعه­ها حداکثر تولید گشتاور نیرو افزایش یافت. به طور کلی نتایج این تحقیق نشان داد که مکملهای کراتین هیچ تأثیری بر حداکثر گشتاور نیرو نداشتند (هافمن و همکاران،۲۰۰۵).
در سال ۲۰۰۰ مارک[۵۳] و همکارانش پژوهشی انجام دادند که در آن تأثیرات مصرف مکمل کراتین را در ۲۴ آزمودنی (۱۲ مرد و ۱۲ زن) جوان با میانگین سنی مردان ۸/۱ ± ۳/۲۳ سال و زنان ۷/۱ ± ۹/۲۱ سال بررسی کردند. تمام آزمودنیهای این پزوهش از نظر جسمانی فعال بودند و به طور میانگین ۳ جلسه در هفته به ورزشهای مختلفی از قبیل دویدن، ایروبیک، دوچرخه سواری، وزنه زدن و ورزشهای تیمی می­پرداختند. در این پژوهش آزمودنی­ها بعد از پیش آزمون در یک طرح دوسوکور به دو گروه کراتین و شبه دارو تقسیم شدند. گروه کراتین به مدت ۴ روز ۲۰ گرم کراتین در روز و گروه دارونما ۲۰ گرم گلوکز در روز، مصرف کردند.در پیش آزمون و پس آزمون، نیروی مچ دست آزمودنیها از طریق۶۰ ثانیه انقباض با حداکثر سرعت، اندازه ­گیری می­شد. نتایج این تحقیق نشان داد که مکمل­سازی کراتین هیچ تأثیر معنی­داری بر نیرو تولیدی توسط عضلات ساعد در مدت ۶۰ ثانیه ندارد (۲۰۰۰ مارک و همکاران، ۲۰۰۰).
در پژوهشی که در سال ۲۰۰۲ بر روی ورزشکاران نخبه انجام شد، مایکل و همکارانش تأثیر مکمل­سازی کراتین را بر روی ۱۹ بازیکن مرد هندبال که به طور میانگین ۲ ± ۵/۱۴ سال سابقه تمرینات هندبال را داشتند، بررسی کردند. در این تحقیق آزمودنی­ها به دو گروه کراتین (۱۰n=) و دارونما ( ۹n= ) تقسیم کردند. گروه کراتین به مدت ۵ روز و هر روز ۲۰ گرم کراتین مصرف کردند و گروه دارونما به همین شکل به مصرف مالتودکسترین پرداختند. در پیش آزمون و پس آزمون حداکثر قدرت اندام فوقانی از طریق آزمون یک تکرار بیشینه پرس سینه اندازه ­گیری شد. در پایان مشاهده شد که مکمل­ساز کراتین هیچ تأثیر معنی­داری بر حداکثر قدرت اندام فوقانی نداشت.( مایکل و همکاران، ۲۰۰۲)
۲-۳-۲-۳- مکمل سازی کراتین و سرعت
در خصوص اثرات مکمل­سازی کراتین بر سرعت نیز تحقیقات متعددی انجام شد که در ادامه، برخی از این تحقیقات گزارش می­شوند هیروونن[۵۴] و همکارانش طی تحقیقی در سال ۱۹۸۷ اهمیت فسفوکراتین در عملکرد سرعتی را نشان دادند. آنها ۷ مرد دونده سرعت را به دو گروه که حداکثر سرعت یک گروه ۰۷/۱۰ متر بر ثانیه و حداکثر سرعت گروه دیگر ۷۵/۹ متر بر ثانیه بود، تقسیم کردند و نشان دادند که تجزیه فسفات پر انرژی عضلات گروه سریعتر در سرعتهای ۴۰، ۶۰، ۸۰ متری بیشتر بوده است. هر چند در این پژوهش مکمل کراتین مصرف نشده است ولی مشاهدات این تحقیق از این فرضیه که عملکرد سرعتی می ­تواند با افزایش سطوح فسفوکراتین از طریق مکمل­سازی کراتین بهبود یابد، حمایت می­ کند (هیروونن و همکاران، ۱۹۸۷).
برای بررسی مستقیم تأثیر مصرف مکمل کراتین بر سرعت، گلد برگ[۵۵] و بکتل در سال ۱۹۹۷ تأثیر مصرف مکمل کراتین را بر عملکرد ۴۰ یارد (۶/۳۶ متر) سرعت، در دونده­ها و فوتبالیست­ها مورد بررسی قرار دادند و نتیجه گرفتند که مکمل­سازی کراتین (۳ گرم در روز به مدت ۱۴ روز)، پیشرفت معنی­داری در عملکرد ۴۰ یارد سرعت افراد مصرف ­کننده کراتین در مقایسه با گروه مصرف ­کننده دارونما بوجود آورده است. (گلد برگو بکتل ، ۱۹۹۷).
در سال ۲۰۰۱ نیز برای بررسی تأثیر کراتین بر عملکرد سرعتی مفرد و متناوب، اسکار و همکارانش، ۱۸ دونده سرعت مرد با حداقل ۳ سال سابقه شرکت در مسابقات محلی را به دو گروه کراتین (۹n=) که روزانه ۲۰ گرم کراتین به صورت ترکیب با ۲۰ گرم گلوکز مصرف می­کردند و گروه دارونما (۹n=) که روزانه ۴۰ گرم گلوکز مصرف می­کردند، تقسیم کردند و در پیش آزمون و پس آزمون از آزمودنیها، آزمون ۱۰۰ متر سرعت و آزمون ۶۰×۶ متر سرعت به عمل آوردند. نتایج این تحقیق نشان داد که مصرف مکمل کراتین زمان سرعت ۱۰۰ متر، و کل زمان ۶۰×۶ متر سرعت را در گروه کراتین کاهش داد و محققین در این پژوهش نتیجه گرفتند که مکمل­سازی کراتین سرعت دونده­های مرد تمرین کرده را افزایش می­دهد(اسکار و همکاران، ۲۰۰۱).
به دنبال این تحقیقات مایکل و همکارانش در سال ۲۰۰۲ در تحقیقی از آزمودنی­های دو گروه کراتین و شبه دارو فقط یک آزمون متناوب سرعت به عمل آوردند. در این تحقیق ۱۹ بازیکن هندبال که به طور میانگین ۲ ± ۵/۱۴ سال سابقه تمرینات هندبال را داشتند، شرکت کردند. گروه کراتین (۱۰n=)،۲۰ گرم در روز به مدت ۵ روز کراتین مونوهیدرات مصرف کردند و گروه دارونما (۹n=) به هین اندازه مالتودکسترین مصرف کردند.در پیش آزمون و پس آزمون از آزمودنیهای هر دو گروه، یک آزمون متناوب سرعت که شامل ۱۵×۶ متر دویدن با حداکثر سرعت بود و بین هر کدام ۶۰ ثانیه استراحت وجود داشت، به عمل آمد. در ضمن مدت زمان دویدن ۵ متر اول هر تکرار نیز در این تحقیق ثبت می­شد. نتایج این تحقیق نشان داد که مکمل­سازی کراتین بر میانگین زمان دوی متناوب ۱۵ متر، هیچ تأثیری نگذاشته بود ولی زمان دویدن ۵ متر اول در تمام تکرارها، در گروه کراتین پیشرفت معنی­داری داشت. میانگین زمان دویدن مسافت ۵ متر در شش تکرار اول در گروه کراتین از ۰۳/۰± ۰۵/۱ ثانیه در پیش آزمون به ۰۳/۰± ۰۳/۱ ثانیه در پس آزمون رسیده بود که این کاهش از نظر آماری معنی­دار بود. در گروه دارونما هیچ تغییر معنی­داری در زمان دویدن مسافت ۱۵ متر و ۵ متر مشاهده نشد. (مایکل و همکاران ،۲۰۰۲ ).
بر خلاف تحقیقاتی که تأثیرات مثبت از مکمل­سازی کراتین گزارش دادند، تحقیقاتی نیز انجام شده است که هیچ تأثیری از مصرف مکمل کراتین بر عملکرد سرعتی گزارش ندادند. در سال ۱۹۹۷ طی پژوهشی تاثیر مکمل­سازی کراتین (۲۵ گرم در روز به مدت ۳ روز) بر زمان ۱۵۰ متر سرعت در دونده­ها مورد بررسی قرار گرفت و هیچ تاثیر سودمندی از آن در این پژوهش مشاهده نشد.
یک سال بعد تحقیقی توسط اسنو[۵۶] و همکارانش با هدف بررسی مکمل­سازی کراتین بر عملکرد ورزشی سرعتی انجام شد. در این تحقیق ۷ مرد فعال با میاگین سن ۱ ± ۲۳ سال، میانگین قد ۱/۲ ± ۱/۱۸۰ ساتی متر و میانگین وزن ۴۲/۳ ± ۱۲/۷۹ کیلوگرم به طور داوطلبانه شرکت کردند. سپس آزمودنیها به دو گروه کراتین (۴n=) و دارونما (۴n=) تقسیم شدند و در یک طرح دو سوکور گروه کراتین روزانه ۶ نوبت مقدار ۵ گرم کراتین مونوهیدرات (مجموعاً ۳۰ گرم) به صورت ترکیب با ۵ گرم دکستروز مصرف کردند و گروه دارونما روزانه ۶ نوبت و در هر نوبت ۵ گرم دکستروز مصرف کردند. آزمونی که آزمودنیها در پیش آزمون و پس آزمون اجرا کردند شامل ۲۰ ثانیه رکاب زدن با حداکثر سرعت بر روی دوچرخه ارگومتر بود. آزمودنیها در طول آزمون به رکاب زدن هر چه سریعتر تشویق می­شدند.در این تحقیق از آزمودنیها قبل و بعد از آزمون نمونه گیری عضلانی بعمل می­آمد. نتایج این پژوهش نشان داد که علیرغم اینکه TCr عضلات آزمودنیها ۱۰ درصد افزایش یافته بود ولی مکمل­سازی کراتین هیچ تأثیر سودمندی بر سرعت آزمودنیها نداشت. (اسنو و همکارانش، ۱۹۹۸)
همچنین در سال ۲۰۰۳ کریستوف[۵۷] و همکارانش عملکرد متناوب سرعتی را در دوندهای سرعتی نخبه مورد بررسی قرار دادند. ۵ زن و ۷ مرد آزمودنیهای این تحقیق را تشکیل می­دادند که میانگین سن آنها ۳ ± ۲۳ و میانگین وزن مردان و زنان به ترتیب ۵ ± ۱/۷۱ و ۴ ± ۷/۵۷ بود. آزمودنیها همگی دونده­های نخبه­ای بودند که در ۲ سال اخیر ۸-۶ جلسه تمرین در هفته را داشتند و تا به حال مکمل کراتین مصرف نکرده بودند.در یک طرح دوسوکور آزمودنیها به دو گروه تقسیم شدند. گروه کراتین (۶n=) 35/. گرم کراتین مونوهیدرات به ازاء هرکیلوگرم از وزن بدن به صورت ترکیب با مالتودکسترین و گروه دارونما (۹n=) 5/0 گرم ماتودکسترین به ازاء هر کیلوگرم از وزن بدن به مدت ۶ روز مصرف کردند. آزمونها شامل ۶ تکرار دویدن ۴۰ متر با حداکثر سرعت (۴۰×۶ متر) با ۳۰ ثانیه استراحت بین هر کدام بود. در این پژوهش مدت زمان دویدن اولین تکرار به عنوان حداکثر سرعت مد نظر قرار گرفته شد. در پایان نتایج این پژوهش، هیچ تأثیر معنی­داری از مکمل­سازی کراتین در حداکثر سرعت و مجموع سرعت ۶ تکرار نشان نداد و محققین نتیجه گرفتند که مصرف مکمل کراتین هیچ تأثیر ارگوژنیکی بر زمان دویدن سرعتی ۴۰ متر منفرد و متناوب در دونده­های سرعت ندارد ) کریستوف و همکاران، ۲۰۰۳).
۲-۳-۲-۴- مکمل سازی کراتین و توان
دانشمندان استدلال کردند از آنجا که مکمل­سازی کراتین، محتوای PCr عضلات را افزایش می­دهد، بلافاصله ظرفیت این منبع انرژی غیرهوازی افزایش خواهد یافت و احتمالاً مقدار ATP تولید هنگام فعالیت خیلی شدید را بالا می­برد. بنابراین برونده توان عضلات ممکن است با مکمل­سازی کراتین افزایش یابد. تحقیقات زیادی برای بررسی تأثیر مصرف مکمل کراتین بر روی توان عضلات انجام گرفته است که اکثر آن ها توان عضلات را از طریق آزمون­هایی که بر روی دوچرخه کار سنج انجام می­شد، سنجیدند.
دارن[۵۸] و همکارانش در سال ۲۰۰۰ پژوهشی انجام دادند که در آن تأثیر ۲۱ روز استفاده مداوم از مکمل کراتین، به مقدار روزانه ۷/۷ گرم بر روی اوج برون داد توان مورد بررسی قرار گرفت. در این پژوهش ۴۱ مرد دانشگاهی ورزشکار که حداقل سه سال سابقه تمرینات با وزنه را داشتند، به طور تصادفی به دو گروه کراتین (۲۱n=) و دارونما (۲۰n=) تقسیم شدند. گروه کراتین روزانه ۱/۰ گرم کراتین به ازاء هر کیلوگرم از جرم خاص بدن، به صورت ترکیب با آب انگور مصرف می­کردند (به طور میانگین روزانه ۷/۷ گرم)، در حالیکه گروه دارونما فقط آب انگور مصرف می­کردند.در طول تحقیق آزمودنیها یک روز در میان تمرین پرس سینه را با ۵۰ درصد حداکثر قدرت انجام می­دادند. در روز اول و آخر پژوهش آزمودنی­ها باید حرکات پرس سینه کانسنتریک را تا حد خستگی بر روی یک دینامومتر ایزوکینتیک اجرا می­کردند. دینامومتر به یک کامپیوتر متصل بود که اوج برون داد توان را نشان می­داد. نتایج این تحقیق نشان داد که هر دو گروه پیشرفت­های معنی­داری در اوج برون داد توان از خود نشان دادند ولی این افزایش در گروه کراتین بیشتر بود به این شکل که این افزایش در گروه کراتین ۲۳ درصد و در گروه دارونما ۱۲ درصد بود . (دارن و همکاران ، ۲۰۰۰)
علیرغم کمبود تحقیقات بر روی ورزشکاران نخبه، دو پژوهش ذیل تأثیر مکمل­سازی کراتین بر روی توان ورزشکاران نخبه را بررسی کرده ­اند.
در سال ۲۰۰۲ مایکل و همکارانش تأثیر مکمل­سازی کراتین را بر روی ۱۹ بازیکن مرد هندبال که به طور میانگین ۲ ± ۵/۱۴ سال سابقه تمرینات هندبال را داشتند، بررسی کردند. در این تحقیق آزمودنی­ها به دو گروه کراتین (۱۰n=) و دارونما (۹n=) تقسیم کردند. گروه کراتین به مدت ۵ روز و هر روز ۲۰ گرم کراتین مصرف کردند و گروه شبه دارو به همین شکل به مصرف مالتودکسترین پرداختند. میانگین برون داد توان اندام فوقانی این آزمودنی­ها از طریق یک نوبت شامل۱۰ تکرار پرس سینه با ۴۰ درصد حداکثر قدرت و سپس بعد از ۲ دقیقه استراحت نوبت دوم شامل تکرار همین وزنه تا سر حد خستگی و میانگین برون داد توان اندام تحتانی به همین شکل با ۷۰ درصد حداکثر قدرت، ارزیابی شد. نتایج این تحقیق نشان داد که میانگین برونداد توان هم در اندام فوقانی و هم در اندام تحتانی در نوبت اول که شامل ۱۰ تکرار بود، در هیچ یک از گروه ها تفاوت معنی­داری نداشت ولی در نوبت دوم که تکرار تا سر حد خستگی بود، میانگین برون داد توان، هم در اندام فوقانی و هم در اندام تحتانی در افراد گروه کراتین پیشرفت معنی­داری داشت . (مایکل و همکاران، ۲۰۰۲).
در پژوهشی دیگر نیز در سال ۲۰۰۳ کوکاک[۵۹] و همکارانش تأثیر مکمل­سازی کراتین را بر روی کشتی­گیران نخبه مورد بررسی قرار داد. در این پژوهش ۲۰ کشتی­گیر نخبه با حداقل ۸ سال سابقه ورزشی که همگی عضو تیم ملی کشتی ترکیه بودند و در لیگ دسته اول با شگاه های این کشور رقابت می­کردند، انتخاب شدند. میانگین سن، قد و وزن آزمودنیها به ترتیب۶۶/۱ ۰۵/۲۴ سال، ۱۲۵/۷ ۱۵/۱۷۵ سانتی متر و ۱۲ ۸۳/۷۹ کیلوگرم بود. هیچکدام از آزمودنیها در ۶ ماه اخیر از هیچ ماده نیروزایی استفاده نکرده بودند و هنگام اجرای این تحقیق در خارج از فصل مسابقات بودند. در پیش آزمون از آزمودنیها آزمون توان بی­هوازی وینگیت به عمل آمد. سپس آزمودنیها بر اساس میانگین توانشان به دو گروه کراتین (۱۰n=) که روزانه ۲۰ گرم کراتین (۴ وعده ۵ گرمی) به مدت ۵ روز مصرف کردند و دارونما (۱۰n=)که به همان مقدار شیر خشک استفاده کردند، تقسیم شدند. به آزمودنیها توصیه شده بود که ا ساعت قبل از هر وعده غذایی مکمل­ها را در ۲۵۰ میلی لیتر آب گرم حل کنند و سپس میل نمایند. بعد از ۵ روز پس آزمونها به عمل آمد. نتایج این تحقیق نشان داد که اوج توان و میانگین توان در افراد گروه کراتین افزایش معنی­داری داشت ( ۰۱/۰> P ) (کوکاک و همکاران، ۲۰۰۳).
در جدیدترین پژوهشی که در سال ۲۰۰۵ توسط هاونتیدیس[۶۰] و همکارانش انجام شده است نیز، محققین تأثیر مکمل­سازی کوتاه مدت کراتین مونوهیدرات بر توان آزمودنیها مورد بررسی قرار داده­اند. طی این پژوهش ۷ مرد فعال با میانگین سن و وزن به ترتیب ۴/۲ ± ۴/۲۴ و ۹ ± ۳/۷۷ به مدت ۴ روز، روزانه ۲۵ گرم کراتین مصرف کردند. پروتکل پیش آزمون و پس آزمون آنها شامل ۳ ست ۳۰ ثانیه­ای آزمون وینگیت بود که بین آنها ۶ دقیقه استراحت فعال وجود داشت. میانگین و حداقل توان آزمودنیها در این آزمون ثبت می­شد. نتایج این پژوهش نشان داد که میانگین توان آزمودنیها، ۷ درصد و حداقل توان آنها ۵/۱۱ درصد افزایش پیدا کرده بود. محققین در این پژوهش عملکرد بالاتر را به علت افزایش دوباره سازی PCr و ATP طی دوره­ های بازگشت به حالت اولیه پس از مصرف مکمل کراتین نسبت دادند(توسط هاونتیدیس و همکاران، ۲۰۰۵).
در مقابل این تحقیقات، تحقیقاتی نیز انجام شده است که نتایج ضد و نقیضی را با تحقیقات دیگر نشان دادند. در سال ۱۹۹۷ ادلند[۶۱] و همکارانش در بررسی تأثیر مکمل­سازی کراتین بر برونداد توان، نتیجه جالبی بدست آورد. در این پژوهش ۹ مرد، به سه گروه کراتین، دارونما، و کنترل تقسیم شدند. گروه کراتین روزانه ۲۰ گرم کراتین مونوهیدرات به صورت ترکیب با آب میوه و گروه دارونما فقط آب میوه مصرف می­کردند. آزمودنیهای گروه کنترل هیچ مکملی مصرف نمی­کردند. در این تحقیق مکمل­سازی به مدت ۳ روز انجام شد. در پیش آزمون و پس آزمون از آزمودنیها، آزمون ۱۰ ثانیه و ۳۰ ثانیه وینگیت به عمل آمد. همچنین قبل و بعد از مکمل­سازی و قبل و بعد از آزمونها، برای بررسی تغییرات کراتین عضلات، از عضلات آزمودنیها نمونه­بردار سوزنی به عمل می­آمد. نتایج این تحقیق نشان داد که اوج توان و میانگین توان در آزمون۱۰ ثانیه وینگیت و میانگین توان در آزمون ۳۰ ثانیه وینگیت هیچ تغییر معنی­داری نداشت. محققین در بررسی نمونه­های عضلات متوجه شدند که هیچ تغییر معنی­داری در ATP، PCr و TCr عضلات هیچ یک از گروه ها بوجود نیامده است و نتیجه گرفتند که ۳ روز مکمل­سازی کراتین بر غلظت فسفوکراتین عضلات و عملکرد رکاب زدن بیشینه کوتاه مدت را هیچ تأثیر معنی­داری ندارد (ادلندو همکاران،۱۹۹۷).
در سال ۱۹۹۹ متیز[۶۲] و همکارانش پژوهشی انجام دادند که در آن، ۱۰، دانشجوی تربیت بدنی تمرین کرده (به طور میانگین ۲۴-۲۰ ساعت ورزش در هفته)، با میانگین سن ۷/۰ ± ۴/۲۸ و میانگین قد ۲/۱ ± ۶/۱۸۰، به دو گروه تقسیم شدند. به مدت ۵ روز یک گروه کراتین (۵n=) به مصرف روزانه ۲۰ گرم کراتین و گروه دارونما (۵n=) به مصرف روزانه ۲۰ گرم دارونما که شامل مالتودکسترین به صورت ترکیب با گلوکز بود، پرداختند. پروتکل آزمون شامل ۱۰ تکرار متناوب پدال زدن به مدت ۶ ثانیه (۶ × ۱۰ثانیه) بود که با حداکثر سرعت و توان انجام می­شد و بین تکرارها، ۳۰ ثانیه استراحت وجود داشت. در این آزمون، محققان عملکرد طی ۲ثانیه اول هر تکرار را به عنوان اوج توان و کل عملکرد را به عنوان میانگین توان مد نظر قرار دادند و نشان دادند که هر چند میانگین توان در افراد گروه کراتین افزایش معنی­داری پیدا کرده است ولی اوج برون داد توان با مصرف مکمل کراتین هیچ تغییر معنی­داری نداشت (متیز و همکاران،۱۹۹۹).
ولی پژوهشی که در سال ۲۰۰۰ توسط مارک و همکارانش انجام شد، دقیقاً عکس نتیجه بدست آمدند تحقیق قبلی را نشان داد. در این پژوهش تأثیرات مصرف مکمل کراتین، در ۲۴ آزمودنی (۱۲ مرد و ۱۲ زن) جوان با میانگین سنی مردان ۸/۱ ± ۳/۲۳ سال و زنان ۷/۱ ± ۹/۲۱ سال بررسی شد. تمام آزمودنیهای این پژوهش از نظر جسمانی فعال بودند و به طور میانگین ۳ جلسه در هفته به ورزشهای مختلفی از قبیل دویدن، ایروبیک، دوچرخه سواری، وزنه زدن و ورزشهای تیمی می­پرداختند. در این پژوهش آزمودنی­ها بعد از پیش آزمون در یک طرح دوسوکور به دو گروه کراتین و شبه دارو تقسیم شدند. گروه کراتین به مدت ۴ روز ۲۰ گرم کراتین در روز و گروه دارونما ۲۰ گرم گلوکز در روز، مصرف کردند. آزمون این تحقیق شامل ۳۰ ثانیه رکاب زدن با حداکثر توان (آزمون وینگیت) بود که ۲ بار، با ۴ دقیقه بازگشت به حالت اولیه بین آن­ها اجرا می­شد. در این پژوهش اوج توان به طور میانگین ۷۵/۳ درصد در افرادی که کراتین مصرف کرده بودند افزایش داشت ولی در میانگین توان هیچ تغییر معنی­داری در هیچ یک از گروه ها بوجود نیامده بود.

 

 

موضوعات: بدون موضوع
[چهارشنبه 1400-01-25] [ 09:12:00 ق.ظ ]