۲-۱۲ وجدان کار، فرهنگ کار و انظباط درکار

پایین بودن سطح بهره وری که ویژگی اغلب کشورهای درحال توسعه به حساب آمده است ناشی از عوامل تأثیرگذار بربهره وری است. برخی ازاین عوامل غیرقابل کنترل وبرخی دیگرقابل کنترل واصلاح می باشند. نیروی انسانی باوجدان کاری بالا بهره وری را بهبود میبخشد. رفاه و سلامت اجتماعی را فرآهم میکند. هرچند وجدان کار شرط لازم ارتقای بهره وری است اما کافی به نظر نمی رسد. زیرا به پیشنیازهای لازم بستگی دارد. به عبارت دیگر مجموعه عواملی وجود دارند که در ارتقای بهره وری موثر میباشند. گسترش وجدان کار در تک تک آحاد یک جامعه در ارتباط متقابل با انضباط اجتماعی و فرهنگ کار حاکم در آن جامعه است. فرهنگ «کار» عبارت از آگاهی و باوری است که مردم در تقصیر تجربیات خود و محیط اطراف خود از کارکردن و نتیجه ن دارند و طبعاً این تفسیر رفتار اجتماعی و سازمانی خاصی را در جهت میل به کار، پرکاری و یا کمکاری و بیرغبتی به انجام کار را دیکته میکند.
تصویر درباره جامعه شناسی و علوم اجتماعی

 

مجموعهای از باورها و ارزشهای همگانی و مشترک که بر اندیشه ها و رفتارهای اعضای یک سازمان اثر میگذارد فرهنگ سازمانی را تشکیل میدهد. شرط لازم برای ایجاد این فرهنگ مساوات و عدالت در سازمان، شایسته سالاری و مشارکت به همراه انضباط در محیط کار میباشد. فرهنگ کار، وجدان کار و انضباط اجتماعی و اقتصادی در تعامل با یکدیگر عمل میکنند.
عکس مرتبط با اقتصاد

برای دانلود متن کامل پایان نامه به سایت 40y.ir مراجعه نمایید.

عوامل اجتماعی، اقتصادی ،تکنولوژیک ارزشها مدیران
کارکنان برنامه آموزشی
حاکمیت ،رهبران فرهنگ عمومی باور و اعنقاد
وجدان کاری
فرهنگ کار واقتصادی نظم اجتماعی

بهره وری
برآیند مطلوب این سه عامل از علل زیر حاصل میشوند:

 

شکل ۲– ۶: این عوامل مؤثربربهره وری کارکنان

 

 

رفتار مطلوب و کردار درست رهبران و مدیران

فرآهم کردن شرایط لازم پیشرفتهای شغلی برای همه افراد

به کارگیری نیروهای متناسب با توان و استعداد و تجربیات آنها در مشاغل مناسب

پرداخت مزد مناسب در قبال انجام کار

قدردانی از انجام کار به نحو مقتضی و مناسب

مشارکت گروهی در سازمان

ایجاد شرایط مساعد برای بروز خلاقیت و نوآوری

۲-۱۳ عوامل موثر بر افزایش بهره وری نیروی انسانی

 

 

آموزش شغلی مستمرمدیران و کارکنان.

ارتقاء انگیزش میان کارکنان برای کار بهتر و بیشتر.

ایجاد زمینه های مناسب به منظور ابتکار و خلاقیت مدیران و کارکنان.

وجدان کاری و انضباط اجتماعی که عاملی خود کنترلی است.

تحول در سیستم و روشها که نقش حساس و کلیدی دارند.

تقویت حاکمیت و تسلط سیاستهای سازمان بر امور.

از آنجا که افزایش و رشد بهره وری یکی از اساسی ترین راه های دستیابی به تولید بیشتر و به دنبال آن تامین رفاه و بهزیستی افراد در جوامع است، شناخت عوامل موثر بر افزایش بهره وری آرمانهای اصلی محققان و پژوهشگران این زمینه بوده و هست ولی تمام مولفان این رشته تقریباً در این باب اتفاق نظر دارند که برای افزایش سطح بهره وری تنها یک علت خاصی را نمیتوان ارائه نمود بلکه عنوان میکنند که ارتقاء بهره وری را باید معلول ترکیبی از عوامل گوناگون دانست.

 

۲-۱۴ کارایی

فارل[۶۰] به نقل از هاریسون وهمکاران[۶۱] کارایی یک بنگاه را”تولیدیک ستاده به حدکافی بیشترازیک مقدارمفروض نهاده “تعریف کرده است.کارایی انواعی داردکه یکی ازانواع آن،کارایی فنی است.یک بنگاه ازنظرفنی کارا درنظرگرفته می شود اگرحداکثرخروجی دست یافتنی رابرای سطح ثابتی ازورودی ها تولید کند،یا اینکه از حداقل منابع برای تولیدسطح موردنظرخروجی استفاده کند.اندازه گیری سطح کارایی فنی،مقایسه تمام واحدهای تصمیم گیرنده راجهت شناسایی کارآمدترین واحد دربرمی گیرد.این،«مرزکارا»ی تولید رادرسطح بهینه درمقایسه باسازمان های مشابه ارائه کرده وآن راباامتیازاز۱منعکس می کند(هاریسون وهمکاران،[۶۲]۲۰۰۴) .
کارایی در مفهوم عام آن به معنی درجه وکیفیت رسیدن به مجموعه ای از اهداف مطلوب است (فاروهمکاران،۱۹۸۵[۶۳]). کارایی،به اجرای درست کارهادرسازمان مربوط می شود.یعنی تصمیماتی که باهدف کاهش هزینه ها،افزایش مقدارتولیدوبهبودکیفیت محصول اتخاذمی شوند.کارایی نسبت بازدهی به بازدهی استاندارداست(طاهری ۱۳۷۸: ۱۸).
مفهوم کارایی به دو قسمت کلی تقسیم می شود که یکی کارایی فنی ودیگری کارایی تخصصی است.کارایی فنی به معنی توانایی یک بنگاه در دستیابی به حداکثر ستانده با بهره گرفتن از مقدار مشخص نهاده است .کارایی تخصیصی نیز به معنی توانایی یک بنگاه در دستیابی به حداکثر ستانده با بهره گرفتن از مقدار مشخص نهاده است.کارایی تخصیصی نیز به معنی توانایی بنگاه در به کارگیری ترکیب بهینه منابع تولید با توجه به قیمت نهاده است .برای بدست آوردن کارایی کل نیز باید اندازه کارایی فنی را در کارایی تخصیصی ضرب نمود(الفرج وهمکاران،[۶۴]۱۹۹۳).

 

۲-۱۴-۱ مفهوم کارایی وانواع آن

کارایی « بیانگر این مفهوم است که یک سازمان به چه خوبی ازمنابع خود در راستای تولید نسبت به بهترین عملکرد درمقطعی از زمان استفاده کرده است» محاسبه کارایی باتوجه به مقدار خروجی مورد انتظار یا استاندارد با بهره گرفتن از نسبت زیر تعریف می گردد.(سوماند،۱۹۸۴[۶۵]).

برای مثال ، اگر میزان تولید یک کارگر ۱۲۰ قطعه در ساعت و نرخ استاندارد تولید آن ۱۸۰ قطعه در ساعت باشد ، کارایی کارگر عبارت از است گاه کارایی را با میزان به کارگیری منابع جهت دستیابی به اهداف توسط سازمان و با بکارگیری رابطه زیر نشان می دهند.

با تعریف فوق ( هدایت طباطبایی ،۱۳۷۸) کارایی صرفاً مقایسه ای بین منابع مورد انتظاری که برای رسیدن به مقاصد و فعالیت خاص باید مصرف شود و منابع مصرف شده می باشد.
بنابراین کارایی ، معیار عملکرد یک سیستم سازمانی بوده که برمیزان منابع ( ورودی ها) استوار گردیده است.به عبارت دیگر ، کارایی میزان مصرف منابع برای تولید مقدار معینی محصول است. مفهوم کارایی معمولاً با دو واژه اثربخشی و بهره وری اشتباه می شود .اثربخشی میزان هم جهت بودن انجام فعالیت های یک سازمان را با اهداف تعیین شده برای آن نشان می دهدبه عبارت دیگر اثربخشی درجه دستیابی ( تکمیل)هدف را بیان می دارد ، اما بهره وری ترکیبی از اثربخشی و کارایی است.زیرا اثربخشی با عملکرد و کارایی با بهره گرفتن از منابع در ارتباط است.این مفاهیم در تعریف بهره وری به صورت زیر بیان گردیده است.(مالی،۱۹۸۷[۶۶]).

در تعیین تفاوت بین کارایی و بهره وری باید به نکات زیرتوجه داشت:
۱- کارایی به عنوان معیاری بین صفرتا یک و یا برحسب درصد بین صفر تاصد بیان شده است در حالی که بهره وری می تواند بزرگتر از یک باشد.
۲- بهره وری را در ارتباط با تک تک عوامل مانند بهره وری نیروی انسانی یا سرمایه محاسبه شده ولی کارایی به عنوان معیاری کلی باید از ترکیب ورودی ها و خروجی حاصل گردد.

 

۲-۱۴-۲ انواع کارایی

الف- کارایی فنی
کارایی فنی نشان دهنده میزان توانایی یک بنگاه برای حداکثر سازی میزان تولید باتوجه به منابع و عوامل تولید مشخص شده است.به عبارت دیگر میزان توانایی تبدیل ورودی هایی مانند نیروی انسانی ، ماشین آلات و… به خروجی ها ،در مقایسه با بهترین عملکرد ، توسط کارایی فنی سنجده می شود. کارایی فنی تحت تأثیر عواملی مانند عملکرد مدیریت ، مقیاس سازمان یا اندازه عملیات قرار می گیرد.کارایی در تحلیل پوششی داده ها از نسبت مجموع موزون خروجی ها بر مجموع موزون ورودی ها تشکیل می یابد و در مباحث اقتصادی یک بنگاه را به لحاظ فنی وقتی کارا می دانند ، که مقدار تولید آن بر روی منحنی تولید یکسان قرار گیرد.این امر توانایی بنگاه را در بدست آوردن حداکثر محصول از مجموعه عوامل تولید منعکس می سازد .اگر تولید بنگاه در بالای منحنی تولید یکسان قرار گیرد ،این بنگاه با عدم کارایی مواجه می باشد.عدم کارایی ، تمام مواردی که باعث می شود عملکرد واقعی بنگاه در سطحی کمتر ازمقدار قابل حصول ( باتوجه به عوامل تولید مشخص) باشد را در بر می گیرد.براین اساس عدم کارایی مدیریتی نیز یکی از اجزاء عدم کارایی است.همچنین عدم کارایی با آنچه که بعضی از اقتصاددانان اتلاف منابع نامیده اند مطابقت دارد.اتلاف منابع بدین معنا است که تولید موردنظر می توانست با هزینه هایی کمتر از آنچه که صورت گرفته حاصل شود( امامی میبدی ،۱۳۸۰) .
ب- کارایی تخصیصی
این کارایی بر تولید بهترین محصولات با بهره گرفتن از کم هزینه ترین ترکیب ورودی ها دلالت می کند.پاسخگوی به این سوال که « آیا قیمت ورودی ها مورد استفاده به گونه ایست که هزینه تولید را حداقل کند » به عهده این کارایی می باشد ([۶۷]پیرس،۱۹۹۷). به این ترتیب ،کارایی تخصیصی مستلزم انتخاب مجموعه ای از عوامل تولید است که سطح مشخصی از محصول را در حداقل هزینه تولید نماید.کارایی تخصیصی را کارایی قیمت نیز می نامند.
ج- کارایی ساختاری
کارایی ساختاری یک صنعت متوسط وزنی کارایی شرکت های آن صنعت به دست می آید.با بهره گرفتن از معیار کارایی ساختاری می توان کارایی صنایع مختلف با محصولات متفاوت را مقایسه کرد. ( امامی میبدی .۱۳۸۰)
د- کارایی مقیاس
کارایی مقیاس یک واحد از نسبت « کارایی مشاهده شده » آن واحد به « کارایی در مقیاس بهینه » بدست می آید.هدف این کارایی تولید در مقیاس بهینه می باشد.
بعد از آشنایی با انواع کارایی باید دانست که کارایی به عنوان یک نسبت عموماً از رابطه زیر محاسبه می گردد:

به طور مثال ، کارایی یک واحد صنعتی که برای آن فقط یک ورودی ( نهاده ) ماننده هزینه و یک خروجی ( ستاده) مثل درآمد در نظر گرفته می شود عبارتست از:

در مقایسه کارایی این واحد صنعتی با سایر واحدهای صنعتی مشابه ، واحدی کاراست که هزینه کمتری (ورودی کمتر) نسبت به درآمد ثابت ( خروجی ثابت) و مشابه داشته ویا باهزینه های یکسان (ورودی مساوی) ، درآمد بیشتری (خروجی بیشتری) ارائه نماید.در صورتی که در مخرج کسر فقط یک نوع ورودی مانند نیروی انسانی یا سرمایه قرار گیرد ، از آن به عنوان بهره وری جزیی ، مانند بهروه وری کار یا سرمایه نام برده می شود .بهره وری جزیی را بهره وری تک منبعی نیز می گویند در محاسبه بهره وری جزیی ، خروجی را می توان به صورت واحد یا حجم( مثل تن، لیتر، مقدار جعبه و…) نشان می داد. در صورتی که میزان ورودی و خروجی به این گونه قابل تعریف نباشد یا تعریف آن مشکل باشد از ارزش پولی آنها ، ( مثل هزینه ریالی تولید یا میزان فروش ریالی و…) در محاسبات می توان استفاده کرد ( همفری و هابس[۶۸]،۱۳۷۶).
مثال ، یک کارگاه کارتن سازی را در نظر بگیریدکه در هر روز ۳۰۰ کارتن تولید میکند. این کارگاه دارای ۲ کارگر و یک ماشین می باشد که روزانه ده ساعت به تولید اشتغال دارد.در صورتی که این کارگاه روزانه ۴۵۰ متر مقوا و ۲ لیتر چسب مصرف نماید ، بهره وری جزیی آن به صورت زیر محاسبه می گردد.
۲ کارگر روزی ۱۰ ساعت کار می کنند که مجموعاً ۲۰ نفر ساعت کار وجود دارد

۱ ماشین روزی ۱۰ ساعت کار می کنند که مجموعاً ۱۰ ساعت کار انجام می دهد

دقت کنید که تلاش تصادفی برای بهبود ممکن است منجر به افزایش کارایی یک منبع و کاهش کارایی منبع دیگر گردد و نهایتاً سازمان را در وضعی بدتر از آنچه که بوده قرار دهد.محاسبه کارایی تکی منابع به تنهایی نمی تواند چندان مفید باشد مگر اینکه معیاری برای مقایسه با آن وجود داشته باشد.این معیار ،استانداردی است که یک کارخانه برای خود بر اساس
الف- استفاده از نتایج به دست آمده در یک دوره گذشته یا؛
ب- استفاده ازنتایج فوق العاده یک دوره گذشته یا؛

 

موضوعات: بدون موضوع
[چهارشنبه 1400-01-25] [ 08:37:00 ق.ظ ]