۲- ساخت و سازهای محله قلعه کامکار شهر قم قبلا طبق برنامه و طرح ریزی شهری نبوده لذا اکثر ساختمانهای مسکونی این محله فاقد پروانه ساخت و حتی سند شش دانگ رسمی می باشد.
۳- علت غالب انتخاب محله قلعه کامکار شهر قم، توسط ساکنین محله برای سکونت، ارزانی زمین و خانه، برای داشتن خانه و سرپناه می باشد.
۱-۳- اهداف تحقیق
با بیان مسئله و طرح مشکل یک هدف اصلی و چند هدف جزیی وکاربردی از این تحقق مورد انتظار است که برای رسیدن به اهداف در ابتدا شناخت کامل موضوع و منطقه و تجزیه و تحلیل درستی از اطلاعات پایه، که در مرحله شناخت حاصل شده نیاز است و در نهایت ارائه راهبرد، سیاست، راهکار و اقدام، رسیدن به اهداف را میسر می‌کند. نظارت در ضمن اجرای برنامه‌ها و انعطاف لازم در برنامه از ضروریات کار می‌باشد تا اهداف محقق شوند. هدف اصلی در این پژوهش دستیابی به راهکار و پیشنهاداتی درخصوص ساماندهی وضعیت کنونی اسکان غیررسمی با بهره گرفتن از شناخت وضع موجود محله و تجارب مشابه در این زمینه می‌باشد.
هدف دیگر این پژوهش:

 

برای دانلود متن کامل پایان نامه به سایت fotka.ir مراجعه نمایید.

 

 

بررسی و شناخت وضعیت، مشکلات و محدودیت‌های موجود حاشیه‌نشینی در محله قلعه کامکار شهر قم و بررسی علت شکل گیری آن

که پس از دستیابی به هدف بالا، راه برای رسیدن به هدف اصلی که ارائه پیشنهاد و راهکار برای ساماندهی وضعیت محله می‌باشد هموار می‌گردد.
۱-۴- اهمیت و ضرورت تحقیق
همواره مسائل و مشکلات شهری از دغدغه‌های مدیریت شهر و حتی کشور بوده است. حل مشکلات شهری نیاز به تخصص، درایت و مدیریت هوشمندانه دارد تا بتوان از پتانسیل‌ها، امکانات، قابلیت‌ها و منابع شهر استفاده کرده و با اولویت‌بندی صحیح برنامه، طرح‌ و پروژه‌ها به مرور مشکلات شهری را در کنار هم و نه به صورت مجزا و ترتیبی حل و فصل نمود.
یکی از مشکلات و مسائل شهری حاشیه‌نشینی و اسکان غیررسمی می‌باشد که نیاز به برنامه‌ی کوتاه مدت تا بلندمدت دارد. اهمیت پرداختن به مسئله حاشیه‌نشینی از نظر اجتماعی، فرهنگی، اقتصادی، سیاسی و ارزشی برای شهر و شهروندان بسیار مهم و ضروری بوده و باید در نظر گرفته شود. مشکلات و مسایل که حاشیه‌نشینی بر چهره شهر می‌کشد و برخی از حاشیه‌نشینان خودآگاه یا ناخودآگاه بر شهر تحمیل می‌کنند، از جمله معضلات اساسی برای شهر و مدیریت شهر است که بایستی حل و فصل و ساماندهی گردد پس اهمیت اینگونه پژوهش‌ها در نشان دادن و ارائه راهکار و راه ‌حل ‌ها برای ساماندهی مناطق با اسکانهای غیررسمی روشن می‌گردد.
عکس مرتبط با اقتصاد
شهر قم با حدود یک میلیون جمعیت به عنوان مرکز استان قم و دومین شهر زیارتی کشور (بعد از مشهد) که در سند توسعه استان، این شهر با عنوان ام‌القراء جهان تشیع شناخته شده و به تایید مقام معظم رهبری رسیده است. ولی چهره نازیبایی که مناطق حاشیه‌ای شهر با اسکان غیررسمی ساکنان آن، به این شهر داده است در شان و منزلت یک شهری با چنین مختصاتی نبوده و ساماندهی مکان‌هایی مانند محله قلعه کامکار همواره از دغدغه‌های مدیریت شهر می باشد.
این مناطق حاشیه‌ای از نظر بهداشتی در وضعیت نامطلوب بوده و سیستم فاضلاب و دفع‌ آبهای سطحی آنها بدرستی صورت نمی‌گیرد و برخی از خانه‌های مسکونی محله با مصالح نامتعارف است بنحوی که خانه و محل سکونت آنها از پایداری لازم برخوردار نبوده و عمدتاً دارای مساحت بنای اندک می باشد. بعضی از ساکنین در جوار خانه‌های خود هنوز دام نگهداری می‌کنند و فضولات حیوانی در بیرون خانه و در سطح قسمتی‌هایی از محله مشهود و قابل رویت است. در هر صورت اهمیت و ضرورت انجام این پژوهش قابل دفاع بوده و انشاء الله بتواند در ارائه راهکارهای مناسب و اجرایی در ساماندهی محله قلعه کامکار یاری گر مدیریت شهری قم باشد.
۱-۵- سنوالات تحقیق
قبل از ورود به موضوع پژوهش و بیان نمودن ابهام مشکل و مسئله تحقیق که باعث تبلور فکر انجام این تحقیق گردیده است و درک اهمیت و ضرورت انجام آن، تعدادی سئوال در ذهن ایجاد می‌شود که این پژوهش سعی می‌کند در پاسخ دادن به این سئوالات موفق باشد.
سئوالات هر تحقیق به دو نوع اصلی و فرعی تقسیم می‌شود سئوالات اصلی این تحقیق عبارتند از:

 

 

با شناخت ویژگی‌های اجتماعی، اقتصادی، فرهنگی و کالبدی محله حاشیه‌نشین چه راهکارهایی برای ساماندهی آن از جنبه‌های مختلف اقتصادی، کالبدی و اجتماعی وجود دارد؟
تصویر درباره جامعه شناسی و علوم اجتماعی

 

چه عوامل و علت‌هایی باعث شکل‌گیری این بافت‌های حاشیه‌نشینی می‌شود؟

و سئوالات دیگر این تحقیق:
۱- آیا اهالی محله حاشیه‌نشین قلعه کامکار از یک قوم و طایفه هستند؟
۲- چه مشاغلی در بین اهالی آن بیشتر دیده می‌شود؟
۳- چه ویژگی یا ویژگی‌هایی باعث شده است که این محله به عنوان یک منطقه با اسکان غیررسمی شناخته شود؟
۴- چه تفاوت‌هایی بین ویژگی‌های مختلف اهالی این محله به لحاظ اجتماعی، فرهنگی، اقتصادی و کالبدی با شهر قم دارد؟
۱-۶- روش و مراحل مطالعه
۱-۶-۱- جمع آوری، دسته‌بندی و طبقه‌بندی اطلاعات
اطلاعات جمع آوری شده به دودسته تقسیم می شوند
الف) اطلاعات کتابخانه ای
این اطلاعات شامل:
۱- منابع و ماخذ موجود(کتابها، گزارشها، مقالات و. ..) در خصوص موضوع اسکان غیر رسمی و حاشیه نشینی، و وضعیت آن در جهان و ایران و راهکارهای ساماندهی و توانمندسازی.
۲- منابع و ماخذ موجود(کتابها، گزارشها، نقشه‌ها و. ..) در خصوص وضعیت استان و شهر قم به لحاظ اجتماعی، اقتصادی، فرهنگی، کالبدی و…
ب) اطلاعات میدانی
این اطلاعات از طریق تهیه یک پرسشنامه و مصاحبه محلی برای بررسی و شناخت کامل از ویژگیها و مشکلات ساکنین محله قلعه کامکار (اجتماعی، اقتصادی، فرهنگی، کالبدی و. ..) و شنیدن نظرات و پیشنهادات آنان و همچنین برداشت و مشاهده مستقیم در خصوص نوع کاربری های موجود، عکسبرداری و فیلم برداری از اوضاع فیزیکی و اجتماعی محله صورت پذیرفت.
پس از مطالعه منابع کتابخانه ای و جمع آوری و فیش برداری از اطلاعات مفید آن، داده‌ها و برداشتهای میدانی را جهت تبدیل به اطلاعات پردازش شده و قابل استفاده، دسته بندی نموده و نتایج این اطلاعات در محیط اکسل برای مراحل بعدی استخراج شده است.
۱-۶-۲- تحلیل اطلاعات
پس از استخراج داده‌ها و روشن شدن خصوصیات محله قلعه کامکار، برای به تصویر کشیدن این اطلاعات، ویژگیها و خصوصیات و همچنین اوضاع محله از منظرهای گوناگون مورد تحلیل قرار می گیرد و مقایسه ای نیز بین برخی از شاخص‌های اقتصادی و اجتماعی این محله با متوسط کشور،استان و شهر قم صورت می پذیرد..
۱-۶-۳- نتیجه‌گیری و پیشنهاد
با روشن شدن خصوصیات و ویژگیهای محله و به تحلیل کشیده شده آن از یکطرف و پیشنهادات و راهکارهای جهانی و کشور و مصوبات جدید برای ساماندهی و توانمند سازی سکونتگاه‌های غیر رسمی، پیشنهاد، راهکار، سیاست و اقداماتی بصورت بلند، میان و کوتاه مدت ارائه گردیده است.
۱-۷- تعاریف و مفاهیم
مستندات موجود از دهه ۱۹۵۰ میلادی به بعد گواه نوعی شیوه زیست بشری در برخی از جوامع است که با تفاوت در تعریف به عنوان مسکن‌های کنترل نشده، غصبی، در حال تغییر و تحول، حاشیه‌ای، خودساخته و مسکن‌های بی‌کنترل و غیر مستقل شهری خوانده شده‌اند.
در ایران نمادهای مسکن این چنینی، تحت عنوان الونک، زاغه، کپر، اطاق، قمیر، زیرزمین، مقبره، گرگین، دیواره‌ی کپری، پاشلی، زمین بی‌حصار و بی سر پناه و اطاق حلبی به تعریف آمده‌اند و حاشیه‌نشینی اصطلاحی عام شناخته شده است که مترادف با تعریف عناوین زیستی- سکونتی فوق است ضمن این که در ادبیات تحقیقات اجتماعی سال‌های اخیر اصطلاحات دیگری هم به چشم می‌خورد: سکونتگاه‌های حاشیه‌ای، حاشیه‌نشین‌ها، سکونت‌گاه‌های کنترل نشده، محله‌های آلونک نشین، سکونت‌گاه‌های مردمی، سکونتگاه‌های انتقالی، سکونتگاه‌های خودرو، مساکن بدون برنامه و اسکان غیررسمی.
در کتب و نشریه‌هایی که تاکنون درخصوص حاشیه‌نشینی و اسکان غیررسمی منتشر یافته است تعاریف گوناگون و متعددی دیده می‌شود:

 

 

مفهوم حاشیه‌نشینی به معنای اعم، شامل تمام کسانی است که در محدوده اقتصادی شهر ساکن هستند. ولی جذب اقتصاد شهری نشده‌اند جاذبه‌ی شهر نشینی و رفاه شهری، این افراد را از زادگاه خویش کنده و به سوی قطب‌های صنعتی و بازارهای کار می‌کشدو اکثراً مهاجرین روستایی هستند که به منظور گذران بهتر زندگی، راهی شهرها می‌شوند.[۲]

تعریف حاشیه نشینی از دیدگاه آقایان منصوریان و آیت‌اللهی به گونه‌ای دیگر است.[۳]

” حاشیه نشینان، کسانی هستند که در سکونتگاه‌های غیر متعارف با ساکنین بافت اصلی (شهر) زندگی می‌کنند، گروه‌هایی مزبور بیشتر بر اثر نیروی دافعه ی خاستگاه –چون فقر و بیکاری- و کمتر عوامل جاذب شهری، از زادگاه خود- روستا، ایل یا شهر- رانده شده و به شهرها روی می‌آورند. از آنجا که اکثریت این گروه‌ها بیسواد بوده و مهارت لازم جهت جذب در بازار کار شهر ندارند، عامل پس ران شهری نیز آنها را از شهر رانده و به حاشیه کشانده است.”
این تعریف بیشتر تکیه بر مسکن نامناسب و نامتعارف این دسته از مردم دارد و علت حاشیه‌نشینی را مهاجرت به شهرها فرض نموده است که به نظر می‌رسد از تعریف اول کامل‌تر می‌باشد.
تعریف دیگری که مربوط به سید سعید زاهد زاهدی در سال ۵۸ شده است به قرار ذیل می‌باشد:
” حاشیه‌نشین، کسانی هستند که در محدوده اقتصادی شهر زندگی می‌کنند و جذب نظام اجتماعی- اقتصادی شهر نشده‌اند.”
مثلاً، کارگر ساختمانی زاغه‌نشینی که در نظام اقتصادی شهر مکانی برای خود یافته است، چون جذب نظام اجتماعی- اقتصادی شهر نشده، حاشیه نشین به حساب می‌آید. علت تلقی عدم جذب او در نظام اجتماعی- اقتصادی شهر، یکی مشکل مسکن است و دیگر این که شیوه زندگی او با شیوه زندگی دیگر افراد معمولی ساکن در شهر که همان درآمد را دارند، بسیار متفاوت است و در قالب رفتارهای اجتماعی متعارف شهری نیست.”
در بین نویسندگان خارجی نیز که به مساله حاشیه نشینی پرداخته‌اند تعاریف متعددی به چشم می‌خورد. [۴]
“حاشیه نشینی به نوعی مسکن گفته می شود که افرادی بدون اجازه و یا پرداخت اجاره بها، مکان آنها را اشغال کرده و آن را پناهگاه خویش قرار داده اند” MCGEE Terence
” حاشیه نشینان، گروه‌های اجتماعی هستند که در شهرها پدید می‌آیند. حاشیه‌نشینان شهری، معمولاً بر سر دو راهی مرحله‌ی انتقال اجتماع هستند. به این صورت که اولاً کسانی که به صورت موقت وارد شهر می‌شوند و به مسکن موقت احتیاج دارند، دوم اینکه افراد شهری که از نظر اقتصادی و اجتماعی از شهرها رانده شده‌اند (به علت کمی دستمزد و دیگر موارد اجتماعی) حاشیه‌نشین می‌شوند.”Elisa, Jr.C.E , James, Gillie, E Rend, Riemer S.
“حاشیه نشینی یک مساله و عارضه‌ی شهری است. منبع اصلی بزهکاری و جرم است. انواع مختلف و شکل‌های مختلف دارد. اگر چه حاشیه‌نشینی انواع مختلف دارد ولیکن دارای الگوی مشخص جهانی است. افرادی که در مناطق حاشیه نشینی زندگی می‌کنند، از ساخت قدرت و سیاست عمومی جامعه جدایی یافته و به عنوان گروه پست اجتماعی تلقی می‌گردند. حاشیه نشینان به نوبه‌ی خود با دید تردید به جهان خارج نگاه می‌کنند.
دنیای حاشیه‌نشینی از نظر اجتماعی، جنبه‌های منفی دارد. چیزی است که از آن دوری می‌جویند. در حقیقت حاشیه‌نشینی از کلمه SLUMER گرفته شده است، زیرا تصور می‌شود که افرادی که در کوچه و خیابان‌های نامشخص در حال خوابیدن و یا چرت زدن هستند و یا ساکنین حاشیه‌ها و کسانی که در حاشیه‌ها سکنی می‌گزینند باشند. حاشیه نشینان از نظر اجتماعی دارای موقعیتی ضعیف بوده و در طبقه‌ی پایین اجتماع قرار دارند. فقیر هستند. در کوچه و پس کوچه‌ها و مناطق کم درآمد زندگی می‌کنند.” Clinard, Marshal B.
” خرده فرهنگی با مجموعه‌‌ای از ارزش‌ها و هنجارها که در محل‌هایی با بهداشت و سلامت کم، با کجروی‌های اجتماعی و مشخصات دیگری که انزوای اجتماعی طرد شدن را به دنبال دارد، به اجرا در می‌آید.”Ibid
آقای سید سعید زاهد زاهدانی در کتاب حاشیه‌نشینی تعریف دیگری از حاشیه نشینی را عنوان نموده است.
“حاشیه نشینان، بیشتر افراد مهاجر روستایی و عشایر و کمتر شهری (از شهرهای دیگر و یا خود شهر) هستند که اغلب فاقد مهارت لازم شهری و بعضاً غیرماهرند. این افراد بیشتر به علت عوامل رانش زادگاه خود و کمتر به دلیل عوامل جاذب شهری، زادگاه خود را ترک کرده و به شهرها روی می‌آورند. آنها به دلیل عدم تطبیق با محیط‌شهری از یکسو و بر اثر عوامل پس ران شهری از سوی دیگر، از محیط شهری پس زده می‌شوند و به تدریج در کانون‌هایی بهم پیوسته و یا جدا از یکدیگر، در قسمت‌هایی از شهر سکنی می‌گزینند. به صورتی که محل سکونت و نوع مسکن آنها با محل سکونت متعارف شهری، مغایر بوده و مالکیت آنها غالباً غصبی است. همچنین حاشیه نشینان از نظر وضعیت فرهنگی و اقتصادی نیز با جمعیت شهری تمایز دارند.”
“مناطق زاغه نشین، الونک نشین، کپرنشین و در مفهوم کلی‌تر “حاشیه نشین” بخش‌های مورد غفلت واقع شده‌ای از شهر هستند که شرایط زندگی و مسکن در آن جا به شدت پایین و نامناسب است زاغه‌ها مناطقی هستند که مهاجران فقیر و مصیب زده روستایی اولین خانه ارزان و کوچک خود را در آن جا بنا کرده و شروع به جست و جو برای یافتن کار و شغل مناسب در همان حوالی می‌کنند. بنابراین مشاهده می‌شود که قسمت عمده‌ای از زاغه‌ها در همجواری مناطق صنعتی یا در محیط‌های تجاری قرار گرفته‌اند.
سکونتگاه‌های‌ غیر قانونی (عدوانی) را می‌توان به عنوان یک منطقه مسکونی تعریف کرد که بدون مطالبه قانونی برای دریافت زمین و یا اجازه از سوی مقامات مربوطه برای ساختن خانه توسعه یافته است. در دایره المعارف بریتانیا یک زاغه درون شهری Slum به شرایط سکونت‌گاه اشاره می‌کند در حالی که یک سکونت‌گاه غیرقانونی Squatter Settlement به موقعیت قانونی سکونتگاه اشاره می‌کند. در فرهنگ لغت آکسفورد تصرف کننده غیر مجاز Squatter به شخصی گفته می‌شود که بدون اجازه زمین‌های خالی از سکنه را برای ساخت مسکن تصرف کرده و بر روی زمین بی‌نام و بدون عنوان سکونت دارد.”[۵]
” حاشیه نشین‌ها به عنوان هسته‌هایی متکی به همان فرهنگ و آداب و رسوم روستایی با اشغال نواحی ارزان و پست اطراف و بعضاً نواحی خالی داخل شهرها شکل گرفتند و به سرعت افزایش یافتند.” [۶]
” شهر در برابر روستا همیشه جاذبه‌‌ای تضاد آفرین داشته است. از یک سو در برابر شیوه ایستا، کمی تحرکات اجتماعی و به مراتب، فقدان امید به زندگی چشمگیر در جوامع روستایی، شهر همیشه، و به ویژه تحت برنامه ‌ریزی جهان اول، پدیده آورنده نقطه امید و انگیزش بوده است. ولی از سویی دیگر، روستایی مهاجر به شهر به دلایل تجربیات ناهمگن، فقدان تخصص لازم و ناتوانی در رقابت‌های طبقاتی، همیشه قادر به رخنه در شهر و همانندی در لایه‌بندی و قشربندی اجتماعی موجود در شهرها نبوده است. به همین دلیل، برخی از این افراد پس از کندن از روستا و ناتوانی در جای گزینی متناسب، در حاشیه یا کنار شهر، خوش می‌نشسته‌اند، به این امید که در کمین فرصت‌های بعدی آماده حرکتی نو برای همانندی اجتماعی باشند.”[۷]
” سکونتگاه‌های غیررسمی (بافت‌‌های حاشیه‌ای)، خارج از برنامه‌ریزی رسمی شهرسازی و بدون رعایت تشریفات قانونی تملک و ساخت به وجود آمده‌اند. به همین دلیل، علت برخی از این سکونتگاه‌ها بر روی اراضی ناپایدار از قبیل گسل‌ها، مسیل‌ها و در مجاورت انواع آلاینده‌های زیست محیطی با بسترهای آلوده شکل گرفته‌اند.
این سکونت‌گاه‌ها علاوه بر نا امن و غیر استاندارد بودن با کمبودهای زیرساختی و خدماتی نیز مواجه‌اند.[۸]
” اسکان غیررسمی به واقع یکی از بارزترین چهره‌های فقر شهری در بیشتر شهرهای مهاجر‌پذیر کشور ماست، که با عناوین همچون حاشیه‌نشینی، سکونت‌گاه‌های خودرو، مسکن‌های نابهنجار و اجتماعات آلونکی و مانند اینها شناخته می‌شوند. سکونتگا‌هایی که در این نواحی از شهر استقرار یافته‌اند، از لحاظ کالبدی در حدی پایین‌تر از استانداردهای تعریف شده برای هر منطقه به سر می‌برند، مردم ساکن در این نواحی نیز به علت ضعف‌های زیر ساختی و خدمات شهری با سطح نازلی از کیفیت زندگی گذران می‌کنند.[۹]
” تجمعی از اقشار به طور عمده کم درآمد و مهاجر فقرزده در انها، محیطی با کمیت و کیفیت بسیار پایین زندگی، به ویژه در مقایسه با شهر اصلی- به وجود آورده است که ساکنان این سکونتگاه‌ها را در مخاطره آسیب‌های اجتماعی، طبیعی و زیست محیطی قرارداده و موجب جدایی گزینی آنها از شهر اصلی شده است.”[۱۰]
” حاشیه نشین به کسی گفته می‌شود که در شهر سکونت دارد ولی به دلایل گوناگون نتوانسته است جذب نظام اقتصادی و اجتماعی شهر شود و از خدمات شهری استفاده کند، گر چه ریشه اصلی حاشیه‌نشینی را باید در عواملی که موجب مهاجرت افراد از روستا به شهر می‌شود جستجو کرد. ولی تمام حاشیه نشینان از مهاجران تشکیل نشده‌اند، بلکه بخشی از آنان افرادی هستند که از ساکنین همیشگی شهر بوده‌اند، ولی به علت فقر اقتصادی در واحدهای مسکونی غیر استاندارد زندگی می‌کنند و جزء حاشیه نشینان محسوب می‌شوند.”[۱۱]
” چارلز آبرامز کارشناس معروف مسکن از مفهوم زاغه‌ها و مناطق حاشیه نشین تعبیری به این شرح ارائه می‌دهد: “ساختمان و یا بخشی از شهر که در آن ویرانی، نارسایی عرضه خدمات درمانی، تراکم زیاد جمعیت در واحدهای مسکونی، فقدان آسایش لازم و خطرات ناشی از عوامل طبیعی دیده می‌شود، می‌تواند به عنوان زاغه و یا منطقه حاشیه نشین معرفی گردد. ( مجله جهاد، ۱۳۶۶: ۵).
آقای شکوئی در تحقیقی در این مورد گفته است که: “در کشورهای در حال توسعه و یا در کشورهایی نظیر ایران که در یک مرحله خاصی انتقالی قرار گرفته‌اند، مراد از منطقه حاشیه نشین شهرها عبارت خواهد بود از ۱- منطقه واحدهای مسکونی رو به ویرانی، فرسوده و با تجهیزات ناقص در حاشیه شهرها ۲- تسلط فرهنگ فقر در منطقه ۳- جدایی گزینی توده‌ای مردم روستایی از جامعه شهری ۴- شهرکهای چسبیده به شهر با مواد و مصالح کم دوام ساختمانی ۵- گوشه‌گیری مردم منطقه از زندگی شهری، ۶- مهاجرت و سکونت بخشی از مردم روستاها در حاشیه شهرها” (شکویی، ۱۳۵۴: ۱).
در کشورهای جهان سومی مانند ایران، مهاجرین روستایی که به سوی شهرها روانه گشته و برای خود مسکن و سرپناهی نمی‌یابند به صورت‌های گوناگون شب را به صبح می‌رسانند، خیابان خوابی، کارتن خوابی، زیرپله خوابی، مغازه خوابی، اقامت در ساختمان‌های در حال بنا، اتاق و زیر زمین نشینی، کلنگ نشینی، قسمت‌های جنوبی شهر، کاروانسرانشینی و شهرک‌ نشینی غیرمجاز حاشیه شهرها از اشکال گوناگون آن هستند.
اما به عنوان مکان‌های استقراری که مهاجرین برای خود بر می‌گزینند باید به اشکال آلونک نشینی، حصیر آبادها، حلبی آبادها، کپرنشین‌ها، گودنشینها و. .. اشاره کرد که در بطن یا حاشیه شهر شکل می‌گیرند. در این بحث از همه دستجات مذکور به عنوان حاشیه‌نشینی یاد می‌شود.[۱۲]

 

 

منطقه حاشیه‌نشین عمدتاً به مکانی اطلاق می‌شود که جمعیت در آن متراکم است و از لحاظ وضعیت فیزیکی برخوردار نیست به گونه‌ای است که مسکن برای سکونت اشخاص مناسب نیست.

موضوعات: بدون موضوع
[چهارشنبه 1400-01-25] [ 06:21:00 ق.ظ ]