مهارت-اجتماعی-روانشناسی- قسمت ۳ | ... | |
هنگامیکه با فردی همدردی می کنید ازفردی می خواهید که آنچه را که در دل دارید به شما بگوید . هرگز زمانیکه واقعاً قصد کمک به فرد را ندارید این کار را انجام ندهید . اگر ده یا پانزده دقیقه فرصت دارید . بگذارید که سخن گو از این زمان کوتاه شما مطلع شود (به فرد بگویید که فرصت زیادی برای کمک به او ندارید ).
این احتمال وجود دارد که سخنگو پس از اینکه با شما صحبت کرد و مشکلش را دوباره به خاطر آورد احساس ناراحتی کند و فکر کند که حالش بدتر شده است. این حالت مخصوصاً در مورد افراد افسرده و عصبانی اتفاق می افتد . امیدواریم که ناراحتی و تنفر (با سخن گفتن ) ابراز گردد و به موجب آن سخنگو بتواند برای حل مشکل ویا حداقل تشخیص بحرانی قدمی بردارد . اما گاهی اوقات بعد از دو یا ۳ ساعت به جای توجه به پاسخ های همدردی طرف مقابل و شنونده هنوزهم بر ناراحتی و عصبانیت خود پافشاری می کنند . بسیاری از شنوندگان و همدردان نهایتاً موضوع را به سمت راه حل های احتمالی موجود می کشانند و اما این کار هم فایده ای ندارد . اغلب اوقات اگر به گوینده اجازه دهید که تمام آنچه را که در دل دارد بازگو کند آنگاه وی حاضر به شنیدن راه حل ها و توصیه های شما می شود .
گاهی اوقات فعالیت های همدردی آنقدر خوب عمل می کند که فرد گوینده از واکنش های شنونده و پاسخ های همدردی او به خوبی استفاده می کند و صحبت و مصاحبه را به راه حل های درمانی خوبی می کشاند . مهارت در اینگونه ارتباطات بسیار مهم است . سخنگو ممکن است دچار این اشتباه شود که واکنش صحیح شما در برابر احساسات وی به منظور توافق شما بر عقاید و حالات درونی اوست. اغلب (نه همیشه) لازم است که این عدم تفاهم و درک ناصحیح را درست کنید . این کار باید بطور مختصر انجام گیرد . پس به سخنگو این اجازه و فرص را بدهید که شما را بشناسد و این نکته را درک کند که وی با شما متفاوت است آنگاه واکنش های همدردی را بهتر قبول می کند . به عنوان یک فرد معالج ممکن است شما پاسخ های همدردی گوناگون و زیادی را ارائه دهید اما ممکن است که احساسات درونی خود را کمتر ابراز و آشکار کنید . اما به عنوان یک دوست بیان احساسات و حل مشکلات به همان اندازه که طرف مقابل ابراز داشته است از اهمیت زیادی برخوردار است . در غیر اینصورت به یک رابطه درمانی یک طرفه خواهید رسید . وقتی که گوینده جزئیات مشکلش را بازگومی کند ممکن است شما تصور کنید که شما هم باید چیزهای بیشتری بگویید . اما همین اندازه که علاقه و اشتیاق خود را نسبت به سخنان او بیان دارید و نشان دهید ، کافی است . چندین کلمه که نشان دهنده این باشد که شما از نظر احساسی با فرد سخنگو موافق هستید ، کافی است . بسیاری از افراد که درابتدای راه هستند فکر می کنند که همدردی کردن آسان و ساده است . تمام کاری که باید انجام دهند ، همدردی کردن است . اما درست نیست . شما باید احساسات درونی طرف مقابل را که وی درباره آنها صحبتی به میان نیاورده است تشخیص دهید ، با بهره گرفتن از یافته های خود ارتباط برقرار کنید و بینش جدیدی را ایجاد کنید . به علاوه ممکن است شرایط و رفتارها طوری باشند که شما احساس اشتباه ، گناه ویا تنفر کنید و قادر به ارائه همدردی نباشید . درابتدا ممکن است شما فکر کنید که تنها یک پاسخ صحیح همدردی وجود دارد اما درحقیقت چندین پاسخ متفاوت وجود خواهد داشت . به عنوان مثال یکی از دوستان شما می گوید : یک عالمه کار دارم و خیلی ناراحتم ، احساس ناامیدی می کنم . سه تا امتحان دارم ، دو تا مقاله باید تهیه کنم ، ۲۵۰ صفحه را باید بخوانم . تمرین موسیقی هم باید بکنم ! علاوه بر اینها میهمانی هم می خواهم بدهم . ممکن است شما جواب دهید انجام همه این کارها خیلی سخت و نا ممکن است . «نمی ترسی که نتوانی همه اینها را انجام دهی » یا «اینکه کارهای مدرسه به اندازه میهمانی دادن جالب نیستند بسیار ناراحت کننده است » یا «اینکه تصمیم گیری چه کاری انجام دهی بسیار سخت و مشکل است» تمامی این پاسخها و دیگر پاسخ های ممکنه دیگر صحیح هستند . صحت پاسخ های همدردی تا زمانی که سخنگو واکنشی نشان نداده است نمی تواند قضاوت شود . سخنگو همیشه درست می گوید ! توصیه شما ممکن است بر اساس تمام متن های نوشته شده در کتابهای روانشناسی صحیح باشد ، اما اگر سخنگو با تفاسیر و مشاهدات شما موافق نباشد ، میزان درجه همدردی شما بسیار پایین خواهد آمد . این نگرش ،نگرش غیر مستقیم یاآرام نامیده می شود . بدین معنی که به سخنگو اجازه داده می شود تا تمامی احساسات درونی خود را بازگو کند . اینگونه افراد درمانگر صبر می کنند تا سخنگو تمام مشکلاتش را ابراز کند و با سکوت خود حقیقت را کشف کرده و برنامه های درمانی خود را گسترده تر می کنند . اینطور به نظر می رسد که فرد دارای مشکل از آموزش حل مشکل خود بهتر سود می برد و بهتر راضی می شود تا حل مشکلش . اگر شما بتوانید که به فرد کمک کنید تا برای ابراز مشکل و احساس درونی خود بطور کافی احساس امنیت کند ، آنگاه به فرد این اطمینان را داده اید که مشکل او حل خواهد شد . تاثیر ، امتیازات و خطرات
[چهارشنبه 1400-01-25] [ 08:07:00 ق.ظ ]
لینک ثابت
|